اوتیسم در چه افرادی خطرناک می‌شود؟

اوتیسم در چه افرادی خطرناک می‌شود؟

به گزارش جهان نیوز به نقل از زی نیوز، بررسی‌ها نشان می‌دهد افراد مبتلا به اوتیسم که روان‌پریشی هم دارند، در معرض خطر افسردگی و افکار خودکشی بیشتری هستند.محققان عنوان کردند: بیشتر افراد مبتلا به اوتیسم که روان‌پریشی دارند، احساس تنهایی و ناامیدی بیشتری کرده و به خودکشی بیشتر فکر می‌کنند.

پروفسور استفان وود، سرپرست این بررسی اظهار کرد: در میان افراد مبتلا به سایکوز (روان‌پریشی)، علائم افسردگی و خودآزاری با اوتیسم مرتبط بود.افراد در حالت عادی که روان‌پریش هستند، کمتر افکار خودکشی را در خود پرورش می‌دهند، اما افراد روان‌پریش مبتلا به اوتیسم بیشتر به خودکشی اقدام می‌کنند.

زمانی که فردی مبتلا به بیماری روان‌پریشی مانند اسکیزوفرنی می‌شود، بیشتر در معرض خودکشی و صدمه به خود قرار می‌گیرد.

علائم افسردگی  و خودکشی در افراد مبتلا به اوتیسم بیشتر است.پروفسور وود افزود: برای جلوگیری از اقدام به خودکشی در آنها، باید افراد در معرض خطر شناسایی شوند.

روانپریشی یا سایکوزیس به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی است که در روانپزشکی برای بیان حالت «از دست رفتن توانایی تفریق واقعیت از خیال» به‌کار می‌رود.این بررسی در مجله Schizophrenia Research ارائه شده است.
 

 

اوتیسم در چه افرادی خطرناک می‌شود؟

به گزارش جهان نیوز به نقل از زی نیوز، بررسی‌ها نشان می‌دهد افراد مبتلا به اوتیسم که روان‌پریشی هم دارند، در معرض خطر افسردگی و افکار خودکشی بیشتری هستند.محققان عنوان کردند: بیشتر افراد مبتلا به اوتیسم که روان‌پریشی دارند، احساس تنهایی و ناامیدی بیشتری کرده و به خودکشی بیشتر فکر می‌کنند.

پروفسور استفان وود، سرپرست این بررسی اظهار کرد: در میان افراد مبتلا به سایکوز (روان‌پریشی)، علائم افسردگی و خودآزاری با اوتیسم مرتبط بود.افراد در حالت عادی که روان‌پریش هستند، کمتر افکار خودکشی را در خود پرورش می‌دهند، اما افراد روان‌پریش مبتلا به اوتیسم بیشتر به خودکشی اقدام می‌کنند.

زمانی که فردی مبتلا به بیماری روان‌پریشی مانند اسکیزوفرنی می‌شود، بیشتر در معرض خودکشی و صدمه به خود قرار می‌گیرد.

علائم افسردگی  و خودکشی در افراد مبتلا به اوتیسم بیشتر است.پروفسور وود افزود: برای جلوگیری از اقدام به خودکشی در آنها، باید افراد در معرض خطر شناسایی شوند.

روانپریشی یا سایکوزیس به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی است که در روانپزشکی برای بیان حالت «از دست رفتن توانایی تفریق واقعیت از خیال» به‌کار می‌رود.این بررسی در مجله Schizophrenia Research ارائه شده است.
 

 

اوتیسم در چه افرادی خطرناک می‌شود؟

چه کسی سکاندار سینمای ایران می‌شود؟

چه کسی سکاندار سینمای ایران می‌شود؟

به گزارش جهان نیوز به نقل از سینما پرس، کنار گذاشتن صالحی امیری از وزارت ارشاد و معرفی سیدعباس صالحی به عنوان گزینه وزارت ارشاد به مجلس برای رأی اعتماد گمانه زنی‌ها را برای جایگزینی محمد حیدریان با فرد دیگری در سازمان سینمایی افزایش داده است.

انتظار می‌رود سیدعباس صالحی در صورت گرفتن رأی اعتماد از مجلس به گزینه‌های کارآمدتری برای ریاست سازمان سینمایی فکر کند و با وسواس و تدبر بیشتری دست به انتخاب بزند، چرا که به قدر کافی در سینمای ایران طی سال های اخیر فرصت سوزی شده و زمان از دست رفته است.

سینمای ایران همچنان بدون راهبرد و ایده مرکزی مشخصی به راه خود ادامه می‌دهد و سیاستگذاری ها بیش از اینکه منطبق بر رهیافت‌های شفاف و اصولی باشند باری به هر جهت پیش می‌روند و طبیعی است که از دل رویکردهای بدون برنامه ریزی کلان و افق مشخص دستاوردهای تحول زا نیز بیرون نمی‌آید.
به نظر می‌رسد انتخاب فرد اصلح برای اداره امور سینمایی کشور باید برخلاف گذشته با کمرنگ تر کردن نگاه‌های سیاسی به سرانجام برسد. سینما به مدیری احتیاج دارد که بیش از نگاه سیاسی با رویکرد ملی این حوزه را مدیریت کند؛ فردی که بیش از منافع حزبی و گروهی آن هم از نوع سیاسی، منافع عمومی و ملی را در نظر بگیرد و افق راه را با دورنگری بیشتری ترسیم کند.
   

فرهنگ به جای سیاست
از این منظر اداره امور سینمایی به فردی نیازمند است که علاوه بر شناخت اقتضائات مختلف کشور در عرصه‌های گوناگون برای انطباق دادن محتوای آثار با اهداف کلان، در مدیریت سینما به روز بوده و در سال های اخیر در بطن و متن فعالیت های این حوزه فعال بوده باشد.

سیاست‌زدگی آفت بزرگی در اداره امور فرهنگی محسوب می‌شود؛ آفتی که مدیر سابق سازمان سینمایی تا حد زیادی از بابت آن به سینمای کشور لطمه زد و در پایان کار نیز مأموریت اداره ستاد انتخاباتی برای متقاعد کردن سینماگران جهت حمایت سیاسی از یک جناح به او واگذار شد. لازم است که سازمان سینمایی به مدیری جوان‌تر، ایده پردازتر و کنش مند تر سپرده شود، مدیرانی چون محمدمهدی حیدریان پیش از این توان و ایده و فکر خود را ارائه داده‌اند و گمان نمی‌رود که بتوانند حرفی نو و عملی بدیع از خود بروز دهند. سینمای ایران این روزها با افزایش سالن ها در نقاط مختلف کشور به واسطه مشارکت بخش خصوصی نیازمند مدیری است که برای صنعتی شدن این هنر برنامه مدون و راهگشا داشته باشد.

صنعتی شدن سینمای ایران در این دوران که گرایش خاصی به سوی سینمای تجاری در میان فیلمسازان داخلی دیده می‌شود و بیش از همه ژانر ساده و کم خرج کمدی آن هم از نوع نازلش دستمایه کار قرار می‌گیرد، نیازمند تزریق فکر و برنامه‌ای تازه جهت سمت و سو دادن به محتوای آثار است.
   

غلبه جوهر فرهنگی بر سیاسی

سینما هنری عامه پسند است و با توده‌های مردم نسبتی مستقیم دارد و بدون تماشاگر نمی‌تواند صنعتی شود، سینما هنر مخاطب خاص نیست، گرچه تولید در آن احتیاج به سرمایه‌گذاری و هزینه زیاد دارد و در سیر به سمت صنعتی شدن اگر مدیرانی لایق، برای اخلاقی کردن و دمیدن روح معنویت در سینما برنامه ریزی دقیق و اصولی نکنند، این هنر به بیراهه خواهد رفت.

 

شاید عده‌ای باشند که با ورود به عالم سینما از این هنر صرفاً توقع سوداگری و کسب سود دارند و از دل این موضوع دوست داشته باشند منزلتی اجتماعی هم برای خود دست و پا کنند اما اگر مدیران کارآمد و دلسوز به سرمایه‌های خصوصی سمت و سوی مشخص ندهند و این حوزه صرفاً به دست نامرئی سرمایه سپرده شود و ذائقه مخاطب به حال خود رها شود، در عرصه فرهنگ و هنر شاهد رشد و تقویت در مفاهیم و معانی نخواهیم بود و سینما نمی‌تواند کارکردی به سود فرهنگ ارائه کند.

 

شاخصه مهم دیگری که باید مدیر سازمان سینمایی وزارت ارشاد از آن برخوردار باشد توان برقراری ارتباط با بدنه و اهالی سینما به نحو احسن است. این مسئله نیازمند این است که فرد موردنظر شخصاً فعالیتی مستمر در سینمای کشور داشته باشد و سابقه کاری او نیز نشان از توانمندی در تعامل با سینماگران داشته باشد.  بنابراین سکانداری سازمان سینمایی در این برهه امری خطیر و سرنوشت‌ساز محسوب می‌شود.

 

محمد خزاعی می تواند نمونه ای از این دست باشد، مدیری که همواره کوشیده در انتخاب هایش منافع ملی را در نظر بگیرد و در تعاملاتش با طیف ها و سلیقه های مختلف کار کند. فردی که تجربه مدیریت چند دوره از جشنواره های فجر و مقاومت را از سر گذرانده، اشراف بر تولید سینما و اثار مربوط به موضوعات بین الملل و شناخت ظرفیتها و توانمندیهای سینما در این حوزه و از همه مهمتر اعتقاد به سینمای مردمی دارد و توان خود را در این زمنیه نشان داده است. 

 

مدیری که جوهر فرهنگی او بیش از جوهر سیاسی‌اش باشد، سینماگران او را به عنوان مدیری سینمایی بشناسند، از نیروی جوانی بهره مند باشد و از همه مهم تر فهم درست و دقیقی از نیازها و اقتضائات سینمای منطبق با منافع ملی داشته باشد، گوهری است که وزیر ارشاد دولت دوازدهم لازم است به کشف آن نائل آید.
سینمای ایران نیازمند پرهیز از رویکردهای مبتنی بر رشد سینمای جشنواره‌ای و اتخاذ نگاه به درون است. مدیر جدید سازمان سینمایی باید برای صنعتی کردن سینمای کشور راه سینمای جشنواره‌ای در کشور را به سمت سینمای مردمی تغییر دهد.
 
لازم است که سینماگر ایرانی به جای جوایز خارجی به پول بلیت مردم کشور خود چشم بدوزد و جایزه جشنواره‌های خارجی برای او از اهمیتی اولیه برخوردار نباشد. فیلمساز ایرانی باید به این رشد برسد که جایزه اصلی را باید از دست مردم کشور خود دریافت کند و اقبال ملی به فیلم او از هر جایزه دیگری ارزشمندتر است.
این گرایش در سینما احتیاج به سیاستگذاری و نگاه تحول خواه یک مدیر کارآمد و توانا دارد تا راه سینمای منطبق با منافع ملی را هموار کند و بستری برای سینماگران بسازد که در آن دست به تولیداتی بزنند که مخاطب انبوه را با سینمای ایران آشتی بدهند. برای نیل به این مقصود وزیر ارشاد دولت دوازدهم باید انتخابی هوشمندانه و سرنوشت‌ساز را رقم بزند.

 

چه کسی سکاندار سینمای ایران می‌شود؟

به گزارش جهان نیوز به نقل از سینما پرس، کنار گذاشتن صالحی امیری از وزارت ارشاد و معرفی سیدعباس صالحی به عنوان گزینه وزارت ارشاد به مجلس برای رأی اعتماد گمانه زنی‌ها را برای جایگزینی محمد حیدریان با فرد دیگری در سازمان سینمایی افزایش داده است.

انتظار می‌رود سیدعباس صالحی در صورت گرفتن رأی اعتماد از مجلس به گزینه‌های کارآمدتری برای ریاست سازمان سینمایی فکر کند و با وسواس و تدبر بیشتری دست به انتخاب بزند، چرا که به قدر کافی در سینمای ایران طی سال های اخیر فرصت سوزی شده و زمان از دست رفته است.

سینمای ایران همچنان بدون راهبرد و ایده مرکزی مشخصی به راه خود ادامه می‌دهد و سیاستگذاری ها بیش از اینکه منطبق بر رهیافت‌های شفاف و اصولی باشند باری به هر جهت پیش می‌روند و طبیعی است که از دل رویکردهای بدون برنامه ریزی کلان و افق مشخص دستاوردهای تحول زا نیز بیرون نمی‌آید.
به نظر می‌رسد انتخاب فرد اصلح برای اداره امور سینمایی کشور باید برخلاف گذشته با کمرنگ تر کردن نگاه‌های سیاسی به سرانجام برسد. سینما به مدیری احتیاج دارد که بیش از نگاه سیاسی با رویکرد ملی این حوزه را مدیریت کند؛ فردی که بیش از منافع حزبی و گروهی آن هم از نوع سیاسی، منافع عمومی و ملی را در نظر بگیرد و افق راه را با دورنگری بیشتری ترسیم کند.
   

فرهنگ به جای سیاست
از این منظر اداره امور سینمایی به فردی نیازمند است که علاوه بر شناخت اقتضائات مختلف کشور در عرصه‌های گوناگون برای انطباق دادن محتوای آثار با اهداف کلان، در مدیریت سینما به روز بوده و در سال های اخیر در بطن و متن فعالیت های این حوزه فعال بوده باشد.

سیاست‌زدگی آفت بزرگی در اداره امور فرهنگی محسوب می‌شود؛ آفتی که مدیر سابق سازمان سینمایی تا حد زیادی از بابت آن به سینمای کشور لطمه زد و در پایان کار نیز مأموریت اداره ستاد انتخاباتی برای متقاعد کردن سینماگران جهت حمایت سیاسی از یک جناح به او واگذار شد. لازم است که سازمان سینمایی به مدیری جوان‌تر، ایده پردازتر و کنش مند تر سپرده شود، مدیرانی چون محمدمهدی حیدریان پیش از این توان و ایده و فکر خود را ارائه داده‌اند و گمان نمی‌رود که بتوانند حرفی نو و عملی بدیع از خود بروز دهند. سینمای ایران این روزها با افزایش سالن ها در نقاط مختلف کشور به واسطه مشارکت بخش خصوصی نیازمند مدیری است که برای صنعتی شدن این هنر برنامه مدون و راهگشا داشته باشد.

صنعتی شدن سینمای ایران در این دوران که گرایش خاصی به سوی سینمای تجاری در میان فیلمسازان داخلی دیده می‌شود و بیش از همه ژانر ساده و کم خرج کمدی آن هم از نوع نازلش دستمایه کار قرار می‌گیرد، نیازمند تزریق فکر و برنامه‌ای تازه جهت سمت و سو دادن به محتوای آثار است.
   

غلبه جوهر فرهنگی بر سیاسی

سینما هنری عامه پسند است و با توده‌های مردم نسبتی مستقیم دارد و بدون تماشاگر نمی‌تواند صنعتی شود، سینما هنر مخاطب خاص نیست، گرچه تولید در آن احتیاج به سرمایه‌گذاری و هزینه زیاد دارد و در سیر به سمت صنعتی شدن اگر مدیرانی لایق، برای اخلاقی کردن و دمیدن روح معنویت در سینما برنامه ریزی دقیق و اصولی نکنند، این هنر به بیراهه خواهد رفت.

 

شاید عده‌ای باشند که با ورود به عالم سینما از این هنر صرفاً توقع سوداگری و کسب سود دارند و از دل این موضوع دوست داشته باشند منزلتی اجتماعی هم برای خود دست و پا کنند اما اگر مدیران کارآمد و دلسوز به سرمایه‌های خصوصی سمت و سوی مشخص ندهند و این حوزه صرفاً به دست نامرئی سرمایه سپرده شود و ذائقه مخاطب به حال خود رها شود، در عرصه فرهنگ و هنر شاهد رشد و تقویت در مفاهیم و معانی نخواهیم بود و سینما نمی‌تواند کارکردی به سود فرهنگ ارائه کند.

 

شاخصه مهم دیگری که باید مدیر سازمان سینمایی وزارت ارشاد از آن برخوردار باشد توان برقراری ارتباط با بدنه و اهالی سینما به نحو احسن است. این مسئله نیازمند این است که فرد موردنظر شخصاً فعالیتی مستمر در سینمای کشور داشته باشد و سابقه کاری او نیز نشان از توانمندی در تعامل با سینماگران داشته باشد.  بنابراین سکانداری سازمان سینمایی در این برهه امری خطیر و سرنوشت‌ساز محسوب می‌شود.

 

محمد خزاعی می تواند نمونه ای از این دست باشد، مدیری که همواره کوشیده در انتخاب هایش منافع ملی را در نظر بگیرد و در تعاملاتش با طیف ها و سلیقه های مختلف کار کند. فردی که تجربه مدیریت چند دوره از جشنواره های فجر و مقاومت را از سر گذرانده، اشراف بر تولید سینما و اثار مربوط به موضوعات بین الملل و شناخت ظرفیتها و توانمندیهای سینما در این حوزه و از همه مهمتر اعتقاد به سینمای مردمی دارد و توان خود را در این زمنیه نشان داده است. 

 

مدیری که جوهر فرهنگی او بیش از جوهر سیاسی‌اش باشد، سینماگران او را به عنوان مدیری سینمایی بشناسند، از نیروی جوانی بهره مند باشد و از همه مهم تر فهم درست و دقیقی از نیازها و اقتضائات سینمای منطبق با منافع ملی داشته باشد، گوهری است که وزیر ارشاد دولت دوازدهم لازم است به کشف آن نائل آید.
سینمای ایران نیازمند پرهیز از رویکردهای مبتنی بر رشد سینمای جشنواره‌ای و اتخاذ نگاه به درون است. مدیر جدید سازمان سینمایی باید برای صنعتی کردن سینمای کشور راه سینمای جشنواره‌ای در کشور را به سمت سینمای مردمی تغییر دهد.
 
لازم است که سینماگر ایرانی به جای جوایز خارجی به پول بلیت مردم کشور خود چشم بدوزد و جایزه جشنواره‌های خارجی برای او از اهمیتی اولیه برخوردار نباشد. فیلمساز ایرانی باید به این رشد برسد که جایزه اصلی را باید از دست مردم کشور خود دریافت کند و اقبال ملی به فیلم او از هر جایزه دیگری ارزشمندتر است.
این گرایش در سینما احتیاج به سیاستگذاری و نگاه تحول خواه یک مدیر کارآمد و توانا دارد تا راه سینمای منطبق با منافع ملی را هموار کند و بستری برای سینماگران بسازد که در آن دست به تولیداتی بزنند که مخاطب انبوه را با سینمای ایران آشتی بدهند. برای نیل به این مقصود وزیر ارشاد دولت دوازدهم باید انتخابی هوشمندانه و سرنوشت‌ساز را رقم بزند.

 

چه کسی سکاندار سینمای ایران می‌شود؟

کسر امتیاز از پرسپولیس از شایعه تا واقعیت/ طارمی محروم می‌شود؟

کسر امتیاز از پرسپولیس از شایعه تا واقعیت/ طارمی محروم می‌شود؟

به گزارش افق نیوز، بازگشت مهدی طارمی به پرسپولیس باعث به وجود آمدن شایعات زیادی در مورد محرومیت این بازیکن و حتی کسر امتیاز از پرسپولیس در صورت شکایت ریزه اسپور ترکیه شده است.

مسئولان پرسپولیس اما خیال‌شان بابت قرارداد با طارمی راحت است. طاهری، سرپرست باشگاه پرسپولیس روز گذشته با اطمینان خاطر در مورد قرارداد طارمی با پرسپولیس صحبت کرد و گفت: اگر جریمه‌ای در کار باشد قطعا باشگاه تعهدی نسبت به پرداخت آن ندارد چون پرسپولیس در این ارتباط قصوری نداشته است.

از سوی دیگر عبدالصمد ابراهیمی، وکیل طارمی خبر محرومیت و کسر امتیاز از پرسپولیس را تکذیب کرده است و این خبرها را شایعه‌ای بی اساس دانسته است. ابراهیمی گفته است هیچ مشکلی بابت طارمی و ریزه اسپور وجود ندارد و این بازیکن با صلاحدید کادرفنی می‌تواند از هفته‌ اول بازی کند.

صحبت‌های طاهری و ابراهیمی نشان می‌دهد هیچ شکایتی از سوی باشگاه ریزه‌اسپور خطر کسر امتیاز از پرسپولیس و محرومیت طارمی را تهدید نمی‌کند اما آیا می‌توان واقعا به این صحبت‌ها خوشبین بود؟ وکیل طارمی قبل از قرارداد این بازیکن با ریزه اسپور بارها اخبار نادرستی در مورد طارمی در صفحه مجازی‌اش منتشر می‌کرد تا جایی که بعد از قرارداد طارمی با تیم ترکیه‌ای هواداران پرسپولیس به او معترض شدند که در آخر او مجبور به انتشار بیانیه شد.

ضمن اینکه طاهری از قرارداد قبلی پرسپولیس با طارمی صحبت کرده است. قراردادی که تا پیش از این هیچ صحبتی راجع به آن مطرح نشده بود.

در نهایت باید مننظر ماند و دید باشگاه ریزه اسپور به این راحتی‌ها بیخیال طارمی می‌شود یا خیر و آیا هواداران پرسپولیس هم می‌توانند مثل طاهری و ابراهیمی خیالی آسوده در این رابطه داشته باشند؟

منبع:

کسر امتیاز از پرسپولیس از شایعه تا واقعیت/ طارمی محروم می‌شود؟

(image)

به گزارش افق نیوز، بازگشت مهدی طارمی به پرسپولیس باعث به وجود آمدن شایعات زیادی در مورد محرومیت این بازیکن و حتی کسر امتیاز از پرسپولیس در صورت شکایت ریزه اسپور ترکیه شده است.

مسئولان پرسپولیس اما خیال‌شان بابت قرارداد با طارمی راحت است. طاهری، سرپرست باشگاه پرسپولیس روز گذشته با اطمینان خاطر در مورد قرارداد طارمی با پرسپولیس صحبت کرد و گفت: اگر جریمه‌ای در کار باشد قطعا باشگاه تعهدی نسبت به پرداخت آن ندارد چون پرسپولیس در این ارتباط قصوری نداشته است.

از سوی دیگر عبدالصمد ابراهیمی، وکیل طارمی خبر محرومیت و کسر امتیاز از پرسپولیس را تکذیب کرده است و این خبرها را شایعه‌ای بی اساس دانسته است. ابراهیمی گفته است هیچ مشکلی بابت طارمی و ریزه اسپور وجود ندارد و این بازیکن با صلاحدید کادرفنی می‌تواند از هفته‌ اول بازی کند.

صحبت‌های طاهری و ابراهیمی نشان می‌دهد هیچ شکایتی از سوی باشگاه ریزه‌اسپور خطر کسر امتیاز از پرسپولیس و محرومیت طارمی را تهدید نمی‌کند اما آیا می‌توان واقعا به این صحبت‌ها خوشبین بود؟ وکیل طارمی قبل از قرارداد این بازیکن با ریزه اسپور بارها اخبار نادرستی در مورد طارمی در صفحه مجازی‌اش منتشر می‌کرد تا جایی که بعد از قرارداد طارمی با تیم ترکیه‌ای هواداران پرسپولیس به او معترض شدند که در آخر او مجبور به انتشار بیانیه شد.

ضمن اینکه طاهری از قرارداد قبلی پرسپولیس با طارمی صحبت کرده است. قراردادی که تا پیش از این هیچ صحبتی راجع به آن مطرح نشده بود.

در نهایت باید مننظر ماند و دید باشگاه ریزه اسپور به این راحتی‌ها بیخیال طارمی می‌شود یا خیر و آیا هواداران پرسپولیس هم می‌توانند مثل طاهری و ابراهیمی خیالی آسوده در این رابطه داشته باشند؟

منبع: