وقتی مردم مناطق نفت خیز از دید زنگنه محو می شوند

وقتی مردم مناطق نفت خیز از دید زنگنه محو می شوند

مشکلات مناطق نفتخیز کشور و صنایع ان و بی کاری مردم و الودگی هوا و مشکلات اجتماعی و نیاز به توسعه و سرمایه گذاری در آن را هم وزارت نفت در کنار قراردادهای آی پی سی مورد مطالعه قرار دهد تا دو ریال هم مردم کاسب شوند.

در طی بیش از یکصد سالی که صنعت نفت ایران آغاز به کار خود را شروع کرده و نفت در مسجد سلیمان کشف شد این صنعت همواره با فراز و نشیبهای بسیاری روبرو بوده است. جنگهای متعددی را شاهد بودیم و بارها مناطق نفت خیز کشور تحت تاثیر حملات دشمنان تخریب شده و دوباره توسط مردم این مرز و بوم بازسازی شده است.

همواره مناطق نفت خیز کشور با بحرانهای متفاوتی روبرو بوده اند. این بحرانها از جنگ گرفته تا آلودگی محیط زیست و هوا و بیکاری گرفته تا چالشهای توسعه نیافتگی را در بر می گیرد.
موضوغ توسعه نیافتگی مناطق نفت خیز کشور و وجود فقر و حاشیه نشینی در این مناطق تنها مربوط به جند دوره وزارت زنکنه در صنعت نفت ایران نمی شود و این مناطق در دوره های مختلف همواره با چالش روبرو بوده اند. هرفردی که در وزارنفت نفت به قدرت رسید آمد تولید کرد و بردو فروخت و پس ماندهای نفتی و آلودگی سوختن گازهای همراه و تاسیسات عظیم را برای آنها به ارمغان گذاشت.
یک روز این میدان آتش گرفت، روز بعد ان خط لوله نشتی دادف روز بعد اینیکی دودش را کشورهای حاشیه خلیج فارس هم استنشاق کردن، فردا ریزگردها به این مناطق حمله می کند و پس فردا داد نمایندگان مردم بلند می شود که چرا از نیروهای بومی استفاده نمی کنید.
وزارت نفت هم آمار می دهد انقدر انشعاب گاز در کشور اضافه شد و انقدر خط لوله به قبلی ها اضافه کردیم. آتش فلان پالایشگاه را خواموش کردیم و یا داریم یک پتروشیمی دیگر را توسعه می دهیم.

بازار جلسات پشت جلسات و حق جلسات از این جلسه به ان جلسه هم گه نگو و نپرس. این وزیر که می آید همه مدیران ان وزیر را بی کار می کند چون دزد بوده اند و یا توان مدیریتیشان پایین تر بوده. آن یک وزیر این وزیر را می کوبد و این یکی وزیر هم که می اید بعد از مدتی هی مدیر عوض می کند. اصلا بال بشویی است در این صنعت ثروتمند که با یک امضایش چند میلیارد دلار جابجا می شود.
قرارداد آی پی سی می نویسند. قرارداد کرسنت امضا می کنند. شرکت نیکو تاسیس می کنند نفت می فروشند و می خرند. این شرکت را از ردیف کاری حذف می کنند. ان شرکت رامی آورند. یک شرکت دیگر تاسیس می کنند. اخر هم که می خواهند بروند به دنبال این هستند که چطور یک کار قلمبه گرفته باشند تا ده یا بیست سالی از عایدات آن استفاده کنند. امار هم که هی کم و بیش می دهند یا نمی دهند. اصلا مهم نیست. خدا بدهد واژه طلایی محرمانه را. اصولا در اینجا یک وقتی اگر لازم باشد تعداد آفتابه ها را هم می شود محرمانه کرد.
اما در این بین آن چیزی که کسی به فکر آن نیست تعهدات اجتماعی و ساخت و ساز و آبادانی در استانها و شهر هایی است که زیرش دریایی از نفت است و بوی گاز و دود و نفت و پالایشگاه و پتروشیمی و ضایعات آن را تحمل می کنند اما در آخر از نام پالایشگاه فقط مدال کاغذی افتخارش را که در روزنامه ها چاپ شده را می بینند و فرزندانشان از این روزنامه ها برای خودشان دمپایی درست می کنند و موشک هوا می کنند.

 

راستی آقای زنگنه شما دو دوره چهارساله در قبل و یک دوره دیگر هم هم اکنون وزیر نفت بوده و هستید. به عنوان وزیر نفت به جز آمار تعداد انشعابات گاز لوله کشی چه کار دیگری در وزارت شما و در مناطق نفت خیز انجام شده و مردم این شهرهای جنوبی کشور سهمشان از روزی دو میلیون صادرات نفت و میلیارد ها متر مکعب گاز و تاسیساتی که اینها را تولید می کند چیست.
در رابطه با موضوعات فرهنگی و اجتماعی و ساخت مدرسه و بیمارستان و مراکز تفریحی و ایجاد اشتغال و سرمایه گذاری برای توسعه صنایع پایین دستی صنعت نفت و گاز و پتروشیمی و پالایش و برای جبران خسارتهایی که به جان و روان مردم در مناطق نفت خیز وارد می شود و مسبب اصلی آن نفت است چکار کرده اید.
یک میلیارد تومان. ده میلیارد تومان. ۱۰۰ میلیارد تومان. چقدر هزینه کرده اید. این هزینه ای که کرده اید چند درصد از درآمدی است که در این مناطق، وزارت نفت و شرکتهای تابعه به دست می آورند. آیا شما که شدیدا پیگیر تصویب قراردادهای آی پی سی هستید تا حالا نگاهی به کارهایی که شرکتهای نفتی جهان در مناطق عملیاتی خود و برای رفاه حال مردم آن مناطق انجام داده اند کرده اید. شما که فردی آگاه و قدیمی نفت هستید به نظرتان چند در صد از استانداردهایی که در توسط شرکتهای نفتی جهان و برای شکوفایی اقتصاد مردم مناطق نفتخیز کشورهای فعال در آن را انجام داده اند را براورده کرده اید. آیا همین چند قلم کاری که با دستور مقامات و فشار آنها انجام شده به نظر شما تمام آن حقی است که مردم مناطق نفتخیز باید دارا باشند.
درست است که نفت ملی است و مربوط به همه ایرانیان می شود ولی حد اقل استانداردهای رفاه اجتماعی و توسعه ای که توسط شرکتهای فعال در اقصی نقاط جهان رعایت می شود را دستور بفرمایید در ایران هم رعایت شود و عنایتی بفرمایید که طرح مطالعاتی مربوط اگر خدایی نکرده هنوز محرمانه نشده و جزء خط قرمزها نیست و احتمال بهره برداری آن توسط رژیم غاصب صهیونیستی نمی رود را منتشر بفرمایند تا ما هم به ان افتخار کنیم.

وقتی مردم مناطق نفت خیز از دید زنگنه محو می شوند

مشکلات مناطق نفتخیز کشور و صنایع ان و بی کاری مردم و الودگی هوا و مشکلات اجتماعی و نیاز به توسعه و سرمایه گذاری در آن را هم وزارت نفت در کنار قراردادهای آی پی سی مورد مطالعه قرار دهد تا دو ریال هم مردم کاسب شوند.

در طی بیش از یکصد سالی که صنعت نفت ایران آغاز به کار خود را شروع کرده و نفت در مسجد سلیمان کشف شد این صنعت همواره با فراز و نشیبهای بسیاری روبرو بوده است. جنگهای متعددی را شاهد بودیم و بارها مناطق نفت خیز کشور تحت تاثیر حملات دشمنان تخریب شده و دوباره توسط مردم این مرز و بوم بازسازی شده است.

همواره مناطق نفت خیز کشور با بحرانهای متفاوتی روبرو بوده اند. این بحرانها از جنگ گرفته تا آلودگی محیط زیست و هوا و بیکاری گرفته تا چالشهای توسعه نیافتگی را در بر می گیرد.
موضوغ توسعه نیافتگی مناطق نفت خیز کشور و وجود فقر و حاشیه نشینی در این مناطق تنها مربوط به جند دوره وزارت زنکنه در صنعت نفت ایران نمی شود و این مناطق در دوره های مختلف همواره با چالش روبرو بوده اند. هرفردی که در وزارنفت نفت به قدرت رسید آمد تولید کرد و بردو فروخت و پس ماندهای نفتی و آلودگی سوختن گازهای همراه و تاسیسات عظیم را برای آنها به ارمغان گذاشت.
یک روز این میدان آتش گرفت، روز بعد ان خط لوله نشتی دادف روز بعد اینیکی دودش را کشورهای حاشیه خلیج فارس هم استنشاق کردن، فردا ریزگردها به این مناطق حمله می کند و پس فردا داد نمایندگان مردم بلند می شود که چرا از نیروهای بومی استفاده نمی کنید.
وزارت نفت هم آمار می دهد انقدر انشعاب گاز در کشور اضافه شد و انقدر خط لوله به قبلی ها اضافه کردیم. آتش فلان پالایشگاه را خواموش کردیم و یا داریم یک پتروشیمی دیگر را توسعه می دهیم.

بازار جلسات پشت جلسات و حق جلسات از این جلسه به ان جلسه هم گه نگو و نپرس. این وزیر که می آید همه مدیران ان وزیر را بی کار می کند چون دزد بوده اند و یا توان مدیریتیشان پایین تر بوده. آن یک وزیر این وزیر را می کوبد و این یکی وزیر هم که می اید بعد از مدتی هی مدیر عوض می کند. اصلا بال بشویی است در این صنعت ثروتمند که با یک امضایش چند میلیارد دلار جابجا می شود.
قرارداد آی پی سی می نویسند. قرارداد کرسنت امضا می کنند. شرکت نیکو تاسیس می کنند نفت می فروشند و می خرند. این شرکت را از ردیف کاری حذف می کنند. ان شرکت رامی آورند. یک شرکت دیگر تاسیس می کنند. اخر هم که می خواهند بروند به دنبال این هستند که چطور یک کار قلمبه گرفته باشند تا ده یا بیست سالی از عایدات آن استفاده کنند. امار هم که هی کم و بیش می دهند یا نمی دهند. اصلا مهم نیست. خدا بدهد واژه طلایی محرمانه را. اصولا در اینجا یک وقتی اگر لازم باشد تعداد آفتابه ها را هم می شود محرمانه کرد.
اما در این بین آن چیزی که کسی به فکر آن نیست تعهدات اجتماعی و ساخت و ساز و آبادانی در استانها و شهر هایی است که زیرش دریایی از نفت است و بوی گاز و دود و نفت و پالایشگاه و پتروشیمی و ضایعات آن را تحمل می کنند اما در آخر از نام پالایشگاه فقط مدال کاغذی افتخارش را که در روزنامه ها چاپ شده را می بینند و فرزندانشان از این روزنامه ها برای خودشان دمپایی درست می کنند و موشک هوا می کنند.

 

راستی آقای زنگنه شما دو دوره چهارساله در قبل و یک دوره دیگر هم هم اکنون وزیر نفت بوده و هستید. به عنوان وزیر نفت به جز آمار تعداد انشعابات گاز لوله کشی چه کار دیگری در وزارت شما و در مناطق نفت خیز انجام شده و مردم این شهرهای جنوبی کشور سهمشان از روزی دو میلیون صادرات نفت و میلیارد ها متر مکعب گاز و تاسیساتی که اینها را تولید می کند چیست.
در رابطه با موضوعات فرهنگی و اجتماعی و ساخت مدرسه و بیمارستان و مراکز تفریحی و ایجاد اشتغال و سرمایه گذاری برای توسعه صنایع پایین دستی صنعت نفت و گاز و پتروشیمی و پالایش و برای جبران خسارتهایی که به جان و روان مردم در مناطق نفت خیز وارد می شود و مسبب اصلی آن نفت است چکار کرده اید.
یک میلیارد تومان. ده میلیارد تومان. ۱۰۰ میلیارد تومان. چقدر هزینه کرده اید. این هزینه ای که کرده اید چند درصد از درآمدی است که در این مناطق، وزارت نفت و شرکتهای تابعه به دست می آورند. آیا شما که شدیدا پیگیر تصویب قراردادهای آی پی سی هستید تا حالا نگاهی به کارهایی که شرکتهای نفتی جهان در مناطق عملیاتی خود و برای رفاه حال مردم آن مناطق انجام داده اند کرده اید. شما که فردی آگاه و قدیمی نفت هستید به نظرتان چند در صد از استانداردهایی که در توسط شرکتهای نفتی جهان و برای شکوفایی اقتصاد مردم مناطق نفتخیز کشورهای فعال در آن را انجام داده اند را براورده کرده اید. آیا همین چند قلم کاری که با دستور مقامات و فشار آنها انجام شده به نظر شما تمام آن حقی است که مردم مناطق نفتخیز باید دارا باشند.
درست است که نفت ملی است و مربوط به همه ایرانیان می شود ولی حد اقل استانداردهای رفاه اجتماعی و توسعه ای که توسط شرکتهای فعال در اقصی نقاط جهان رعایت می شود را دستور بفرمایید در ایران هم رعایت شود و عنایتی بفرمایید که طرح مطالعاتی مربوط اگر خدایی نکرده هنوز محرمانه نشده و جزء خط قرمزها نیست و احتمال بهره برداری آن توسط رژیم غاصب صهیونیستی نمی رود را منتشر بفرمایند تا ما هم به ان افتخار کنیم.

وقتی مردم مناطق نفت خیز از دید زنگنه محو می شوند

خرید بک لینک رنک 7

باشگاه خبری ورزشی

خیز افراطی ها برای بازگشت به دانشگاه؟!

خیز افراطی ها برای بازگشت به دانشگاه؟!

به گزارش جهان، پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 برخی فعالان دانشجویی رادیکال با تغییر فضای دانشگاه‌ها به دنبال از سرگیری فعالیت‌های سیاسی خود در دانشگاه‌ها بودند. در این میان تلاش برای آغاز به  کار 4 جریان دانشجویی در دانشگاه‌ها از تابستان سال 92 آغاز شد.

یکی از این تشکل‌های دانشجویی که سابقه و قرابت فکری نزدیکی با طیف علامه دفتر تحکیم وحدت دارد و با شعار احیای انجمن‌های اسلامی به میدان آمده، “شورای احیا” بود، این تشکل جزو شاخه تندرو و افراطی تحکیم به شمار می‌رود و موضع‌گیری‌های نامبارک آن در جنگ غزه و اسرائیل به نفع رژیم اشغال‌گر قدس هنوز در اذهان باقی است. سابقه حضور افرادی چون علی افشاری، حسین فخر‌آور و اکبر عطری در این تشکل بر زاویه دار بودن آن با خطوط قرمز قانونی بیش از پیش تاکید می‌کند.

این تشکل دانشجویی در سال پایانی عمر دولت یازدهم به دنبال کسب مجوز  اتحادیه دانشجویی است و با فعالیت تشکل‌هایی چون انجمن ترقی خواه دانشگاه امیرکبیر، آرمان دانشگاه علم و صعنت و انجمن اسلامی دانشگاه خواجه نصیر درصدد برگزاری نشستی برای اعلام موجودیت رسمی بود.

تشکل اصلاح طلب دیگری که در این بین سودای اتحادیه شدن را در سر دارد و به دنبال یارگیری در فضای دانشگاه‌هاست انجمن موسوم به “خط امام” است که شاخه جدا شده از تحکیم وحدت بوده و با محوریت انجمن اسلامی علوم پزشکی شیراز و مشهد و برخی دیگر از تشکل‌ها در صدد تشکیل اتحادیه انجمن‌‌های اسلامی خط امام(ره) بوده است این تشکل گر چه از نظر فکری و اعتقادی به شورای احیا نزدیک است اما در برخی مسائل با آن اختلاف نظر دارد.

شورای هماهنگی یا همان (تشکل‌های اسلامی دانشجویان ایران) تادا از دیگر تشکل‌های دانشجویی رادیکال است که با به دست آوردن برخی از دفاتر تحکیم وحدت و جدا کردن آنها از زیر مجموعه دفتر تحکیم وحدت درصدد راه‌اندازی اتحادیه دانشجویی تاداست. این تشکل دانشجویی با محوریت انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی قم و مجمع اسلامی دانشگاه امیرکبیر از جمله تشکل‌هایی است که  شانس بیشتری را برای اتحادیه شدن برای خود قائل است.

دفاتری که خود را زیر نظر این تشکل می‌دانند طی هفته‌های گذشته دیدارهایی را با برخی از چهره‌ها نظیر عارف برگزار کردند.

اتحادیه 4دانشگاه آزاد نیز از دیگر تشکل‌های دانشجویی رادیکال است که فعالیت خود را پس از تغییرات دانشگاه آزاد از سر گرفت و امروز با  تغییرات گسترده رخ داده در حوزه تشکل‌های دانشجویی دانشگاه آزاد و حضور شخصیتی جدید در مسند تشکل‌های دانشجویی این دانشگاه تلاش بیشتری برای کسب دفاتر دانشجویی تا تبدیل شدن به اتحادیه بزرگ دانشجویی دارد.

هر چند این تشکل‌های دانشجویی از سه سال قبل فعالیت خود را رسما در دانشگاه‌ها آغاز کرده و برای انتخابات مجلس به دنبال استفاده از ظرفیت خود در فضای سیاسی و تاثیرگذاری برآن بودند اما همچنان با گذشت سه سال سودای اتحادیه شدن را در سر می‌پروانند وعملا نتوانسته‌اند مجوز فعالیت خود را به شکل اتحادیه از وزارت علوم یا وزارت بهداشت کسب کنند و این در شرایطی است که مهره چینی صورت گرفته در بخش تشکل‌های وزارت علوم، بهداشت و دانشگاه آزاد همسو با آنهاست.

هر چند برخی مسئولان وزارت علوم از احتمال اضافه شدن دو اتحادیه دانشجویی به اتحادیه‌های دانشجویی فعلی کشور خبر می‌دهند اما به نظر می‌رسد یکی از دلایل عدم تحقق این مسئله ایجاد اختلاف عمیق و گسترده بین این تشکل‌های دانشجویی تندرو است تا جاییکه برخی دفاتر و انجمن‌های اسلامی دانشجویی هنوز مشخص نیست قرار است زیر نظر کدام تشکل به فعالیت خود ادامه دهند و از طرف دیگر برخی تشکل‌های دانشجویی با فرصت‌طلبی، تمایلی برای پرداخت هزینه برای اتحادیه‌های دانشجویی ندارند و به دنبال این هستند پس از اخذ مجوز به هر یک از این اتحادیه‌ها به آنها بپیوندند.

هر چند این تشکل‌ها دارای اختلافات فراوانی با  یکدیگر هستند اما همه آنها در عبور از خطوط قرمز قانونی تا حد زیادی مشترک‌اند لذا اعطای مجوز احتمالی به هر یک از این تشکل‌ها از سوی مسئولان مربوطه در وزارت‌خانه‌ها می‌تواند محل بحث و سوال باشد.

با وجود اینکه معاون فرهنگی وزیر علوم در گفت‌وگویی فعالیت یکی از این تشکل‌ها را بدون مجوز اعلام کرده است اما آنچه مشخص است این است که این تشکل‌ها در سال پایانی عمر دولت بنا دارند با کمک مسئولان وزارت علوم و بهداشت حرکت چراغ خاموش  خود را کنار گذاشته و  فعالیت‌های خود را جدی‌تر و علنی‌تر دنبال کنند تا به عنوان یک تشکل دانشجویی حامی دولت به فعالیت خود در پایان عمر 4 ساله دولت ادامه دهند.

در حالیکه برخی منابع از فعالیت غیر قانونی بعضی تشکل دانشجویی تندرو و یارگیری آنها در آستانه انتخابات آینده ریاست جمهوری خبر می‌دهند اما به نظر می‌رسد فعالیت مجدد و قانونی شورای احیا و طیف غیرقانونی علامه با اختلافاتی که در بین این تشکل‌ها موجود است در هاله‌ای از ابهام است و  در این میان سایر تشکل‌های دانشجویی که عنوان اصلاح طلبی را یدک می‌کشند و سودای اتحادیه شدن را در ذهن می‌پرورانند به دنبال مشخص شدن سرنوشت این تشکل دانشجویی هستند تا بتوانند مسیر فعالیت خود را برنامه‌ریزی کنند.

منبع:تسنیم

خیز افراطی ها برای بازگشت به دانشگاه؟!

به گزارش جهان، پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 برخی فعالان دانشجویی رادیکال با تغییر فضای دانشگاه‌ها به دنبال از سرگیری فعالیت‌های سیاسی خود در دانشگاه‌ها بودند. در این میان تلاش برای آغاز به  کار 4 جریان دانشجویی در دانشگاه‌ها از تابستان سال 92 آغاز شد.

یکی از این تشکل‌های دانشجویی که سابقه و قرابت فکری نزدیکی با طیف علامه دفتر تحکیم وحدت دارد و با شعار احیای انجمن‌های اسلامی به میدان آمده، “شورای احیا” بود، این تشکل جزو شاخه تندرو و افراطی تحکیم به شمار می‌رود و موضع‌گیری‌های نامبارک آن در جنگ غزه و اسرائیل به نفع رژیم اشغال‌گر قدس هنوز در اذهان باقی است. سابقه حضور افرادی چون علی افشاری، حسین فخر‌آور و اکبر عطری در این تشکل بر زاویه دار بودن آن با خطوط قرمز قانونی بیش از پیش تاکید می‌کند.

این تشکل دانشجویی در سال پایانی عمر دولت یازدهم به دنبال کسب مجوز  اتحادیه دانشجویی است و با فعالیت تشکل‌هایی چون انجمن ترقی خواه دانشگاه امیرکبیر، آرمان دانشگاه علم و صعنت و انجمن اسلامی دانشگاه خواجه نصیر درصدد برگزاری نشستی برای اعلام موجودیت رسمی بود.

تشکل اصلاح طلب دیگری که در این بین سودای اتحادیه شدن را در سر دارد و به دنبال یارگیری در فضای دانشگاه‌هاست انجمن موسوم به “خط امام” است که شاخه جدا شده از تحکیم وحدت بوده و با محوریت انجمن اسلامی علوم پزشکی شیراز و مشهد و برخی دیگر از تشکل‌ها در صدد تشکیل اتحادیه انجمن‌‌های اسلامی خط امام(ره) بوده است این تشکل گر چه از نظر فکری و اعتقادی به شورای احیا نزدیک است اما در برخی مسائل با آن اختلاف نظر دارد.

شورای هماهنگی یا همان (تشکل‌های اسلامی دانشجویان ایران) تادا از دیگر تشکل‌های دانشجویی رادیکال است که با به دست آوردن برخی از دفاتر تحکیم وحدت و جدا کردن آنها از زیر مجموعه دفتر تحکیم وحدت درصدد راه‌اندازی اتحادیه دانشجویی تاداست. این تشکل دانشجویی با محوریت انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی قم و مجمع اسلامی دانشگاه امیرکبیر از جمله تشکل‌هایی است که  شانس بیشتری را برای اتحادیه شدن برای خود قائل است.

دفاتری که خود را زیر نظر این تشکل می‌دانند طی هفته‌های گذشته دیدارهایی را با برخی از چهره‌ها نظیر عارف برگزار کردند.

اتحادیه 4دانشگاه آزاد نیز از دیگر تشکل‌های دانشجویی رادیکال است که فعالیت خود را پس از تغییرات دانشگاه آزاد از سر گرفت و امروز با  تغییرات گسترده رخ داده در حوزه تشکل‌های دانشجویی دانشگاه آزاد و حضور شخصیتی جدید در مسند تشکل‌های دانشجویی این دانشگاه تلاش بیشتری برای کسب دفاتر دانشجویی تا تبدیل شدن به اتحادیه بزرگ دانشجویی دارد.

هر چند این تشکل‌های دانشجویی از سه سال قبل فعالیت خود را رسما در دانشگاه‌ها آغاز کرده و برای انتخابات مجلس به دنبال استفاده از ظرفیت خود در فضای سیاسی و تاثیرگذاری برآن بودند اما همچنان با گذشت سه سال سودای اتحادیه شدن را در سر می‌پروانند وعملا نتوانسته‌اند مجوز فعالیت خود را به شکل اتحادیه از وزارت علوم یا وزارت بهداشت کسب کنند و این در شرایطی است که مهره چینی صورت گرفته در بخش تشکل‌های وزارت علوم، بهداشت و دانشگاه آزاد همسو با آنهاست.

هر چند برخی مسئولان وزارت علوم از احتمال اضافه شدن دو اتحادیه دانشجویی به اتحادیه‌های دانشجویی فعلی کشور خبر می‌دهند اما به نظر می‌رسد یکی از دلایل عدم تحقق این مسئله ایجاد اختلاف عمیق و گسترده بین این تشکل‌های دانشجویی تندرو است تا جاییکه برخی دفاتر و انجمن‌های اسلامی دانشجویی هنوز مشخص نیست قرار است زیر نظر کدام تشکل به فعالیت خود ادامه دهند و از طرف دیگر برخی تشکل‌های دانشجویی با فرصت‌طلبی، تمایلی برای پرداخت هزینه برای اتحادیه‌های دانشجویی ندارند و به دنبال این هستند پس از اخذ مجوز به هر یک از این اتحادیه‌ها به آنها بپیوندند.

هر چند این تشکل‌ها دارای اختلافات فراوانی با  یکدیگر هستند اما همه آنها در عبور از خطوط قرمز قانونی تا حد زیادی مشترک‌اند لذا اعطای مجوز احتمالی به هر یک از این تشکل‌ها از سوی مسئولان مربوطه در وزارت‌خانه‌ها می‌تواند محل بحث و سوال باشد.

با وجود اینکه معاون فرهنگی وزیر علوم در گفت‌وگویی فعالیت یکی از این تشکل‌ها را بدون مجوز اعلام کرده است اما آنچه مشخص است این است که این تشکل‌ها در سال پایانی عمر دولت بنا دارند با کمک مسئولان وزارت علوم و بهداشت حرکت چراغ خاموش  خود را کنار گذاشته و  فعالیت‌های خود را جدی‌تر و علنی‌تر دنبال کنند تا به عنوان یک تشکل دانشجویی حامی دولت به فعالیت خود در پایان عمر 4 ساله دولت ادامه دهند.

در حالیکه برخی منابع از فعالیت غیر قانونی بعضی تشکل دانشجویی تندرو و یارگیری آنها در آستانه انتخابات آینده ریاست جمهوری خبر می‌دهند اما به نظر می‌رسد فعالیت مجدد و قانونی شورای احیا و طیف غیرقانونی علامه با اختلافاتی که در بین این تشکل‌ها موجود است در هاله‌ای از ابهام است و  در این میان سایر تشکل‌های دانشجویی که عنوان اصلاح طلبی را یدک می‌کشند و سودای اتحادیه شدن را در ذهن می‌پرورانند به دنبال مشخص شدن سرنوشت این تشکل دانشجویی هستند تا بتوانند مسیر فعالیت خود را برنامه‌ریزی کنند.

منبع:تسنیم

خیز افراطی ها برای بازگشت به دانشگاه؟!

تکنولوژی جدید