مرحوم دولابی: مومنین غرغرو هستند!

مرحوم دولابی: مومنین غرغرو هستند!

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، مرحوم میراز اسماعیل دولابی می فرمود: دنیا منزلی است که به ابتلائات پیچیده شده است و کم و زیاد دارد. لذا مومنین پیهِ این ابتلائات را به دل می‌مالند، یعنی صبر می‌شوند. خداوند نیز آنها را از این عقبه‌ها رد می کند. «دار بالبَلاء مَحفوفه»؛(علی«ع»، نهج‌البلاغه، خطبه 226) یعنی انسان را در ابتلائات جل پیچ کرده‌اند. ابتلائات خلاف میل بشر است و این تا زمانی است که ما به رضایت خدا رضا نشده‌ایم. وقتی راضی شدیم دیگر برای ما فرقی نمی‌کند.

دیده‌اید که اگر کسی از دیگری راضی بود عیبی در کار او نمی‌بیند، در صورتی که در همه کارهای کسانی که از آنها رضایت ندارد عیب می‌بیند. نوکر اوست، ولی غُرغُر می‌کند؛ می‌گوید: این ارباب من اصلاً در زندگی نظم ندارد. در قدیم این گونه بود؛ می‌گفت: کار ارباب من بند و بار ندارد؛ مردم مالش را می‌خورند و هیچ در بند آن نیست و مرتب پشت سر ارباب دم از نارضایتی می‌زد.

بعضی از اهل دنیا اصلاً نمی‌دانند خدا هست یا نیست، ولی با اوضاع دنیا ساخته‌اند. امّا مومنین غرغرو هستند؛ یکی می‌گوید چرا مریض شده‌ام، یکی می‌گوید وضع مالیم خراب است و … مثل این که خودی‌ها بیش‌تر جیغ و داد می‌کنند.

مومنین حق دارند گله خدا را پیش مومنین ببرند و شِکوه کنند. به نظر می‌رسد مومنین نطقشان باز است. همه دردِ دلشان را به هم می‌گویند. مومنین و خوب‌ها هستند که از خدا گلایه و شکوه دارند. آزادند تا حرف‌شان را به دیگر مومنین بزنند ولی کفّار و اشقیا کاری به کار خدا ندارند.

اگر ائمه(ع) فرموده‌اند در زندگی دنیا صابر باشید برای این است که به مقام رضا برسید. چون بعد از مقام صبر مقام رضاست. باید صبر کرد. زندگی دنیا همیشه همین طور بوده است. اگر هزار سال هم در این دنیا باشید همین طور است. یک شب سرد است یک شب گرم، گاهی باران هست گاهی نیست، یک شب رزق انسان زیاد است و یک شب کم است، یک شب مریض است و یک شب سالم، خاصیت عالم طبیعت این است. اگر از گذشته‌ها هم خبر بگیرید همین طور بوده است. اگر انسان چند سال از عمر خویش را در این باره تجربه داشته باشد برای همه عمرش بس است.

کتاب طوبی محبت – ص 187
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی

مرحوم دولابی: مومنین غرغرو هستند!

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، مرحوم میراز اسماعیل دولابی می فرمود: دنیا منزلی است که به ابتلائات پیچیده شده است و کم و زیاد دارد. لذا مومنین پیهِ این ابتلائات را به دل می‌مالند، یعنی صبر می‌شوند. خداوند نیز آنها را از این عقبه‌ها رد می کند. «دار بالبَلاء مَحفوفه»؛(علی«ع»، نهج‌البلاغه، خطبه 226) یعنی انسان را در ابتلائات جل پیچ کرده‌اند. ابتلائات خلاف میل بشر است و این تا زمانی است که ما به رضایت خدا رضا نشده‌ایم. وقتی راضی شدیم دیگر برای ما فرقی نمی‌کند.

دیده‌اید که اگر کسی از دیگری راضی بود عیبی در کار او نمی‌بیند، در صورتی که در همه کارهای کسانی که از آنها رضایت ندارد عیب می‌بیند. نوکر اوست، ولی غُرغُر می‌کند؛ می‌گوید: این ارباب من اصلاً در زندگی نظم ندارد. در قدیم این گونه بود؛ می‌گفت: کار ارباب من بند و بار ندارد؛ مردم مالش را می‌خورند و هیچ در بند آن نیست و مرتب پشت سر ارباب دم از نارضایتی می‌زد.

بعضی از اهل دنیا اصلاً نمی‌دانند خدا هست یا نیست، ولی با اوضاع دنیا ساخته‌اند. امّا مومنین غرغرو هستند؛ یکی می‌گوید چرا مریض شده‌ام، یکی می‌گوید وضع مالیم خراب است و … مثل این که خودی‌ها بیش‌تر جیغ و داد می‌کنند.

مومنین حق دارند گله خدا را پیش مومنین ببرند و شِکوه کنند. به نظر می‌رسد مومنین نطقشان باز است. همه دردِ دلشان را به هم می‌گویند. مومنین و خوب‌ها هستند که از خدا گلایه و شکوه دارند. آزادند تا حرف‌شان را به دیگر مومنین بزنند ولی کفّار و اشقیا کاری به کار خدا ندارند.

اگر ائمه(ع) فرموده‌اند در زندگی دنیا صابر باشید برای این است که به مقام رضا برسید. چون بعد از مقام صبر مقام رضاست. باید صبر کرد. زندگی دنیا همیشه همین طور بوده است. اگر هزار سال هم در این دنیا باشید همین طور است. یک شب سرد است یک شب گرم، گاهی باران هست گاهی نیست، یک شب رزق انسان زیاد است و یک شب کم است، یک شب مریض است و یک شب سالم، خاصیت عالم طبیعت این است. اگر از گذشته‌ها هم خبر بگیرید همین طور بوده است. اگر انسان چند سال از عمر خویش را در این باره تجربه داشته باشد برای همه عمرش بس است.

کتاب طوبی محبت – ص 187
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی

مرحوم دولابی: مومنین غرغرو هستند!

خرید بک لینک

استخدام

اظهارات تلخ مادر کاپیتان مرحوم استقلال / وقتی برای پرسپولیس بازی کرد،تنش لرزید و خودش را به مصدومیت زد

مادر رضا احدی درباره وضعیت وی اظهار داشت:پسرم گوشه گیر نبود؛ گوشه گیرش کردند. هیچ کس به جز بیژن طاهری سراغش را نمی گرفت. راستش گاهی با خودم فکر می کنم که رضا بیش از اندازه مهربان و درستکار بود. مشکلاتش را جار نمی زد و بیشتر در خودش می ریخت. پسرم در زمان فعالیتش درستکار و حرفه ای رفتار کرده بود. اینکه او را اینگونه کنار بگذارند عادلانه نبود. رضا خیلی ها را وارد فوتبال کرد اما همین آدم های روزهای آخر حتی بیمارستان هم نیامدند.

 

وی درباره اینکه از میان شاگردان سابقش چه کسانی پیگیر وضعیتش بودند گفت:آندرانیک تیموریان گاهی. اما دیگران انگار نه انگار. تنها برای خودنمایی است اگر جایی نام رضا را بیاورند قدیمی های فوتبال باز گهگاهی رضا را می دیدند، سراغش را می گرفتند.

 

مادر احدی خاطرنشان کرد:یادم می آید یک بار وقتی برنامه عادل فردوسی پور را دید حالش خیلی بد شد دیگر حتی نتوانست حرفی بزند او در آن زمان تنها این جمله را به زبان آورد:«آقای فردوسی پور مگر من هافبک چپ نبودم؟» من که نمی فهمم چه اتفاقی در آن برنامه افتاد ولی انگار قرار بود بهترین هافبک فوتبال ایران را انتخاب کنند؛ بعد اسم رضا را نیاوردند یا حذف کرده بودند یا نمی دانم چه. هرچه بود اینکه اسم رضا در گزینه های این برنامه نبود. برای خودش که این چیزها اهمیتی نداشت اما پسرش به این مسایل اهمیت می دهد. رضا همیشه دوست داشت مایه افتخار پسرش باشد. خیلی حالش بد بود. من که مادر هستم می فهمم این چیزها را رضا فکر می کرد.

 

وی درباره پیوستن احدی به پرسپولیس گفت:قشنگ یادم هست که رضا در اصفهان فوتبال بازی می کرد. خسته شده بود و همه اش می گفت می خواهد به تهران برگردد. در آن زمان امیر عابدینی به پسرم گفت پنج میلیون تومان به باشگاه ذوب آهن بدهد و بیاید تهران تا در ترکیب تیم پرسپولیس قرار بگیرد رضا وقتی وارد تهران شد به او گفته بودند که تو بیا مترجم تیم باشد! البته بعد گفته بودند که هم مترجم باش و هم فوتبال بازی کن. خودش می گفت وقتی برای پرسپولیس بازی کردم بدنم شروع  کرد به لرزیدن از ناراحتی. برای همین خودم را به مصدومیت زدم تا تعویض شوم او همیشه به من می گفت مدیر پرسپولیس گولش زده است.

 

مادر زنده یاد احدی درباره علاقه وی به ناصر حجازی اظهار داشت:ناصرخان را خیلی دوست داشت. خیلی هم دلش می  خواست با او کار کند اما نگذاشتند ولی خوشحالم چرا که اگر نگذاشتند پسرم در کنار ناصرخان بماند لااقل مزارش کنار مزار ناصرخان حجازی قرار دارد. این موضوع هم کاملا اتفاقی بوده ما دنبال اینکه کنار مزار ناصرخان دفنش کنیم نبودیم اما زمانی که او را دفن کردیم، دیدم مزارش درست کنار مزار ناصرخان حجازی قرار دارد.

همشهری

[del.icio.us] [Facebook] [Google] [Technorati] [Twitter] [Yahoo!] [Email]

فیلم سریال آهنگ

دانلود فیلم خارجی

چرا مرحوم احدی پرسپولیسی شد؟

به گزارش جهان،خبر ورزشی نوشت: حضوری که فقط 63 دقیقه به طول انجامید و احدی در همان اولین بازی که برای پرسپولیس انجام داد، مصدوم شد و کلاً فوتبال را کنار گذاشت. به پرسپولیس رفتن احدی بعداً برایش گران تمام شد و او سال 86 به خاطر همین مسئله مغضوب بعضی از اعضای هیأت مدیره استقلال شد و نتوانست دستیار ناصر حجازی فقید شود اما نکته اینجاست که چرا احدی پرسپولیسی شد؟

مرحوم احدی چند سال قبل در گفت‌وگویی دوستانه این مسئله را برای ما شرح داد و گفت: تابستان سال 71 خیلی‌ها از استقلال جدا شدند؛ از شاهرخ بیانی گرفته تا مهدی فنونی‌زاده، جعفر مختاری‌فر، امیر هاشمی‌مقدم و… تازه خود منصورخان هم دیگر سرمربی نبود. بانک تجارت به من پیشنهاد داد و من هم رفتم تا با پول آن به زندگی‌ام سر و سامان بدهم. از استقلال که پولی نمی‌گرفتیم. آن همه سال در این تیم بازی کرده بودم. در آن ایام هرگاه با بانک تجارت مقابل استقلال بازی کردم، از طرفداران معذرت‌خواهی می‌کردم.

تابستان سال 73 به ذوب‌آهن پیوستم و به تیم ملی هم دوباره دعوت شدم اما قبل از بازی‌های آسیایی 1994 هیروشیما به شدت مصدوم شدم و کارم به جراحی کشیده شد. در آن مقطع استقلال خیلی مشکلات داشت و مدیران این باشگاه هم سراغی از من نگرفتند اما تنها کسی که فراموشم نکرد، امیر عابدینی بود. مدیرعامل وقت پرسپولیس فراموشم نکرد و در مراحل جراحی و… خیلی کمکم کرد. از سوی دیگر در زمستان سال 73 وقتی عابدینی پیشنهاد داد که به پرسپولیس بپیوندم، ابتدا منتظر استقلالی‌ها شدم اما مربیان آن زمان این تیم نظری روی من نداشتند.

باید هم به آنها حق داد چون سلایق در مربیگری متفاوت است و نباید کسی را به آنها تحمیل کرد. وقتی دیدم استقلالی‌ها مرا نمی‌خواهند، راهی پرسپولیس شدم. تازه در آن مقطع یورگن گده سرمربی این تیم شده بود و من قرار بود علاوه بر بازیگری، حرف‌های گده در داخل رختکن و درون زمین را هم ترجمه کنم چون گده اعتقاد داشت اگر یک فوتبالیست مترجم او باشد، خیلی بهتر حرف‌هایش منتقل می‌شود. این‌طوری بود که پرسپولیسی‌ شدم و…

اس ام اس

دانلود نود 32

پیام همسر هادی نوروزی به خانواده رضا احدی / اتفاق تلخ دیگری برای همسرکاپیتان مرحوم پرسپولیس

این بار قرعه مرگ به نام رضا احدی یا همان رودی فولر استقلالی‌ها زده شد تا پروازش را از روی تخت بیمارستان به دیار باقی آغاز کند. صبح دیروز وقتی خبر فوت رضا احدی به گوش جامعه فوتبال ایران رسید، معصومه ابراهیم‌پور همسر هادی نوروزی فقیدگفت: «متأسفانه طی ماه‌های اخیر به صورت مداوم خبرهای تلخی می‌شنویم که باور و هضم آن بسیار مشکل است.

 

من و سایر اعضای خانواده‌ام هنوز نتوانسته‌ایم خبر تلخ فوت آقا رضا احدی که یکی از بزرگ‌ترین و سرشناس‌ترین بازیکنان باشگاه استقلال بودند را باور کنیم. من برای خانواده ایشان صبر آرزو می‌کنم و همچنین این مصیبت بزرگ را به خانواده ورزش ایران تسلیت می‌گویم.» ابراهیم‌پور اضافه کرد: «وقتی هادی فوت کرد، استقلالی‌ها هم مثل پرسپولیسی‌ها سوگوار هادی شدند و حالا این وظیفه من و سایر پرسپولیسی‌‌هاست که غم بزرگ فقدان بازیکن محبوب استقلال را به جامعه ورزش تسلیت بگوییم و خود را در غم خانواده محترم احدی شریک بدانیم.

 

می‌دانم غم از دست دادن آقای احدی برای خانواده ایشان بسیار سخت خواهد بود اما برای نزدیکان مرحوم احدی آرزوی صبر از خداوند را دارم و برای روح آن مرحوم هم آرزوی آمرزش و آرامش را دارم.» همسر مرحوم هادی نوروزی در حالی این حرف‌ها را به زبان می‌آورد که صبح دیروز، خودش خبر تلخ دیگری را شنید و پدربزرگش به دیار باقی شتافت. به همین خاطر خانواده هادی نوروزی دیروز راهی شمال کشور و شهرستان بابل شدند تا در مراسم تشییع و خاکسپاری پدربزرگ خانم ابراهیم‌پور شرکت کنند که در چنین شرایطی خبر فوت رضا احدی به گوش خانواده نوروزی نیز رسید.

۱۱۶

خبر ورزشی

[del.icio.us] [Facebook] [Google] [Technorati] [Twitter] [Yahoo!] [Email]

دانلود آهنگ جدید