راه رفع حصر/ پیشنهادی برای رفع حصر
گروه سیاسی جهان نیوز، محمدسعید احدیان:ماجرای اعتصاب غذای چندی پیش آقای کروبی مسئله حصر را برای مدتی دوباره موضوع رسانهای کرد و مطالبه رفع حصر توسط برخی چهرهها از جمله آقای خاتمی مطرح شد.
اگرچه حصر مسئله عمده عموم مردم محسوب نمیشود اما بخش قابل توجهی از نخبگان اعم از اصلاح طلب و حتی اصولگرا به این مسئله اعتقاد دارند که باید به نحوی این مسئله حل و فصل شود و بی تردید همه مسئولان نظام بیشتر از هر فرد دیگری علاقهای به ادامه وضع موجود ندارند، اما همه مشکل این است که این کار چگونه میتواند صورت گیرد. برای پاسخ به این پرسش، پیشنهادی ارائه خواهد شد اما ابتدا لازم است به این نکته توجه شود که برای رفع حصر باید عامل حصر یعنی آن چیزی که باعث شده حصر اتفاق بیفتد، برطرف شود پس اجازه دهید ابتدا مرور کنیم که چرا نظام تصمیم به حصر آقایان موسوی و کروبی گرفت تا مشخص شود چگونه رفع عامل حصر و در نتیجه رفع حصر ممکن است. آغاز بحران طرح «اسب تروا» و آرامش کشور در عین حال همچنان منتقدانی که تبدیل به مخالف شده بودند امیدوارانه برای براندازی نظام به اردوکشی خیابانی و اغتشاش ادامه میدادند تا این که به توصیه برخی طراحان خارج نشین با این تصور که آنها در اکثریت هستند، طرح «اسب تروا» را پیاده کردند و تصمیم گرفتند با استفاده از فرصت راهپیمایی 22 بهمن ضمن پنهان کردن نمادهای جنبش سبز و ناگهان نشان دادن آنها به صورت همزمان فضای راهپیمایی را به نفع خود تغییر دهند، غافل از این که حضور میدانی حامیان جنبش سبز میان مردم، باعث شد آنها با واقعیتی روبه رو شوند که به دلیل تصویر سازی رسانههای معاند و بی اعتمادی به رسانههای داخلی، از آنها پنهان شده بود و آن این که حامیان «اصل ولایت فقیه» از عموم مردم و در اکثریت مطلق هستند و نه به خاطر کیک و ساندیس بلکه برای دفاع از انقلاب اسلامی به صحنه آمده بودند. این واقع بینی که نتیجه دیدن واقعیت از نزدیک و نه از چشم ماهوارهها و رسانههای مجازی بود، باعث شد، گرد ناامیدی برای براندازی نظام بر بدنه جنبش سبز ریخته شود و در نتیجه بعد از 22 بهمن اغتشاشات خیابانی فروکش کرد و کشور پس از 8 ماه روی آرامش و امنیت به خود دید. بعد از یک سال آرامش و امنیت این جا بود که شورای عالی امنیت ملی با حضور همه اعضا (ازجمله آقای روحانی که منتخب رهبری در شورا بود) براساس تکلیف قانون اساسی تصمیم گرفت اقدامات تامینی لازم را برای حفظ امنیت و آرامش مردم انجام دهد و با حصر آقایان موسوی و کروبی هرگونه ارتباط آنان را قطع کند تا امکان تحریک و برنامه ریزی برای آشوبهای خیابانی مهیا نشود. روشن شدن ابعاد حصر دلیل حصر اقدامات آقایان موسوی و کروبی به خاطر مسائل انتخابات و حتی رفتارهای براندازانه جنبش سبز و حمایتها از آنان نبوده است و آنان در طول 20ماه آزادانه فعالیت میکردند، جلسه میگذاشتند، فراخوان میزدند و فعالیت گسترده رسانهای داشتند، به گونهای که آقای موسوی در این زمان به تنهایی حداقل 18 بیانیه رسمی منتشر کرد. دلیل حصر اقدام مجدد برای بازگرداندن دوباره کشور به بحران سیاسی و اجتماعی و امنیتی بوده است که اگر حصر صورت نمیگرفت با دشمنان قسم خوردهای که داشتیم، معلوم نبود چه اتفاقی برای کشور میافتاد. حتی اگر بحرانی شبیه سوریه را هم دور از ساختار «مردم پایه» جمهوری اسلامی بدانیم، گسترش غیرقابل کنترل آشوبهای خیابانی نزدیک ترین احتمال بود. بر این اساس خلاف تصور ایجاد شده علت حصر وقایع انتخابات 88 نیست بلکه علت آن جلوگیری از بازگشت آشوب و ناامنی به دلیل تلاش برای شبیه سازی ایران با بهار عربی است. حصر تصمیمی «تامینی» برای حفظ امنیت و آرامش کشور است نه «حکم محکومیت» آقایان برای اقداماتی که انجام داده اند. بنابراین این جا اصلا حکمی صادر نشده که سوال شود چرا دادگاه آن برگزار نشده است؟ چرا که نظام در طول تمام 20 ماه تصمیم گرفت، هیچ برخوردی با اقدامات براندازانه آقایان انجام ندهد حتی زمانی هم که شرایط کشور عادی شد، نظام به سراغ برخورد با آقایان نرفت و اگر آنها دوباره آرامش خیابانهای کشور را به چالش نمیکشیدند ضرورتی برای این تصمیم تامینی نیز وجود نداشت و آنها همچنان میتوانستند مشابه 20 ماه قبل به اقدامات حتی براندازانه خود ادامه دهند. اقدام تامینی با طولانی شدن منتفی نمیشود بلکه رفع عامل ناامنی میتواند باعث پایان یافتن آن شود بنابراین این حرف که تصمیم شورای عالی امنیت ملی مربوط به همان زمان بوده با منطق و دلیل اقدام تامینی ناسازگار است. پیشنهادی برای رفع حصر البته این تضمین باید اولا توسط شخص آقای خاتمی نیز صورت گیرد چرا که تنها تضمین آقای خاتمی است که نتایجی که ذکر خواهد شد را خواهد داشت و ثانیا باید طی مکتوبهای رسمی و علنی اعلام عمومی شود. این تضمین علنی چند نتیجه در پی خواهد داشت که کمک جدی به رفع حصر میکند: ثانیا موضع اقتداری نظام در رفع حصر به عنوان یک ضرورت حتمی حفظ میشود چرا که دلیل حصر برای افکار عمومی به خوبی روشن میشود و آن این که نظام نه از سر ضعف بلکه مطابق سیاست از ابتدا تا کنون، در نتیجه برطرف شدن دلیل، حصر را رفع کرده است. ثالثا مسئولیت امنیت و آرامش کشور بر دوش کسانی میافتد که امروز طلبکارانه مطالبه گر هستند بدون آن که خود را پاسخ گوی مردم بدانند بنابراین از دو حال خارج نیست یا میتوانند این آرامش را حفظ کنند که در این صورت نظام به هدف اصلی خود رسیده است یا نمیتوانند که در این صورت مجبور خواهند شد با هر اقدام تامینی جدید نظام همراهی کامل کنند و پرونده مطالبه رفع حصر برای همیشه بسته میشود. برگزاری دادگاه مطالبه تضمین آرامش؛ راهبردی روشنگر این راهبرد بهترین پاسخ به مطالبه گرانی است که در لباس دلسوزی و قانون و مصلحت، خود را اکنون در افکار عمومی جای حق نشانده اند. خوب است آقای خاتمی، مطهری و دیگرانی از این قبیل به جای این که رفع حصر را از نظام مطالبه کنند، مسئولیت تضمین امنیت و آرامش کشور را به عهده بگیرند که در این صورت بهترین کمک را به حل و فصل ماجرا کرده اند و البته اگر در پی این مطالبه حاضر نشدند چنین مسئولیتی را بپذیرند (که میتوان پیش بینی کرد به دلیل شناختی که دارند نخواهند پذیرفت) برای افکار عمومی روشن میشود مطالبههای فعلی رفع حصر تا چه حد واقعی و دلسوزانه است و تا چه حد برای کسب منافع سیاسی. |
راه رفع حصر/ پیشنهادی برای رفع حصر
گروه سیاسی جهان نیوز، محمدسعید احدیان:ماجرای اعتصاب غذای چندی پیش آقای کروبی مسئله حصر را برای مدتی دوباره موضوع رسانهای کرد و مطالبه رفع حصر توسط برخی چهرهها از جمله آقای خاتمی مطرح شد.
اگرچه حصر مسئله عمده عموم مردم محسوب نمیشود اما بخش قابل توجهی از نخبگان اعم از اصلاح طلب و حتی اصولگرا به این مسئله اعتقاد دارند که باید به نحوی این مسئله حل و فصل شود و بی تردید همه مسئولان نظام بیشتر از هر فرد دیگری علاقهای به ادامه وضع موجود ندارند، اما همه مشکل این است که این کار چگونه میتواند صورت گیرد. برای پاسخ به این پرسش، پیشنهادی ارائه خواهد شد اما ابتدا لازم است به این نکته توجه شود که برای رفع حصر باید عامل حصر یعنی آن چیزی که باعث شده حصر اتفاق بیفتد، برطرف شود پس اجازه دهید ابتدا مرور کنیم که چرا نظام تصمیم به حصر آقایان موسوی و کروبی گرفت تا مشخص شود چگونه رفع عامل حصر و در نتیجه رفع حصر ممکن است. آغاز بحران طرح «اسب تروا» و آرامش کشور در عین حال همچنان منتقدانی که تبدیل به مخالف شده بودند امیدوارانه برای براندازی نظام به اردوکشی خیابانی و اغتشاش ادامه میدادند تا این که به توصیه برخی طراحان خارج نشین با این تصور که آنها در اکثریت هستند، طرح «اسب تروا» را پیاده کردند و تصمیم گرفتند با استفاده از فرصت راهپیمایی 22 بهمن ضمن پنهان کردن نمادهای جنبش سبز و ناگهان نشان دادن آنها به صورت همزمان فضای راهپیمایی را به نفع خود تغییر دهند، غافل از این که حضور میدانی حامیان جنبش سبز میان مردم، باعث شد آنها با واقعیتی روبه رو شوند که به دلیل تصویر سازی رسانههای معاند و بی اعتمادی به رسانههای داخلی، از آنها پنهان شده بود و آن این که حامیان «اصل ولایت فقیه» از عموم مردم و در اکثریت مطلق هستند و نه به خاطر کیک و ساندیس بلکه برای دفاع از انقلاب اسلامی به صحنه آمده بودند. این واقع بینی که نتیجه دیدن واقعیت از نزدیک و نه از چشم ماهوارهها و رسانههای مجازی بود، باعث شد، گرد ناامیدی برای براندازی نظام بر بدنه جنبش سبز ریخته شود و در نتیجه بعد از 22 بهمن اغتشاشات خیابانی فروکش کرد و کشور پس از 8 ماه روی آرامش و امنیت به خود دید. بعد از یک سال آرامش و امنیت این جا بود که شورای عالی امنیت ملی با حضور همه اعضا (ازجمله آقای روحانی که منتخب رهبری در شورا بود) براساس تکلیف قانون اساسی تصمیم گرفت اقدامات تامینی لازم را برای حفظ امنیت و آرامش مردم انجام دهد و با حصر آقایان موسوی و کروبی هرگونه ارتباط آنان را قطع کند تا امکان تحریک و برنامه ریزی برای آشوبهای خیابانی مهیا نشود. روشن شدن ابعاد حصر دلیل حصر اقدامات آقایان موسوی و کروبی به خاطر مسائل انتخابات و حتی رفتارهای براندازانه جنبش سبز و حمایتها از آنان نبوده است و آنان در طول 20ماه آزادانه فعالیت میکردند، جلسه میگذاشتند، فراخوان میزدند و فعالیت گسترده رسانهای داشتند، به گونهای که آقای موسوی در این زمان به تنهایی حداقل 18 بیانیه رسمی منتشر کرد. دلیل حصر اقدام مجدد برای بازگرداندن دوباره کشور به بحران سیاسی و اجتماعی و امنیتی بوده است که اگر حصر صورت نمیگرفت با دشمنان قسم خوردهای که داشتیم، معلوم نبود چه اتفاقی برای کشور میافتاد. حتی اگر بحرانی شبیه سوریه را هم دور از ساختار «مردم پایه» جمهوری اسلامی بدانیم، گسترش غیرقابل کنترل آشوبهای خیابانی نزدیک ترین احتمال بود. بر این اساس خلاف تصور ایجاد شده علت حصر وقایع انتخابات 88 نیست بلکه علت آن جلوگیری از بازگشت آشوب و ناامنی به دلیل تلاش برای شبیه سازی ایران با بهار عربی است. حصر تصمیمی «تامینی» برای حفظ امنیت و آرامش کشور است نه «حکم محکومیت» آقایان برای اقداماتی که انجام داده اند. بنابراین این جا اصلا حکمی صادر نشده که سوال شود چرا دادگاه آن برگزار نشده است؟ چرا که نظام در طول تمام 20 ماه تصمیم گرفت، هیچ برخوردی با اقدامات براندازانه آقایان انجام ندهد حتی زمانی هم که شرایط کشور عادی شد، نظام به سراغ برخورد با آقایان نرفت و اگر آنها دوباره آرامش خیابانهای کشور را به چالش نمیکشیدند ضرورتی برای این تصمیم تامینی نیز وجود نداشت و آنها همچنان میتوانستند مشابه 20 ماه قبل به اقدامات حتی براندازانه خود ادامه دهند. اقدام تامینی با طولانی شدن منتفی نمیشود بلکه رفع عامل ناامنی میتواند باعث پایان یافتن آن شود بنابراین این حرف که تصمیم شورای عالی امنیت ملی مربوط به همان زمان بوده با منطق و دلیل اقدام تامینی ناسازگار است. پیشنهادی برای رفع حصر البته این تضمین باید اولا توسط شخص آقای خاتمی نیز صورت گیرد چرا که تنها تضمین آقای خاتمی است که نتایجی که ذکر خواهد شد را خواهد داشت و ثانیا باید طی مکتوبهای رسمی و علنی اعلام عمومی شود. این تضمین علنی چند نتیجه در پی خواهد داشت که کمک جدی به رفع حصر میکند: ثانیا موضع اقتداری نظام در رفع حصر به عنوان یک ضرورت حتمی حفظ میشود چرا که دلیل حصر برای افکار عمومی به خوبی روشن میشود و آن این که نظام نه از سر ضعف بلکه مطابق سیاست از ابتدا تا کنون، در نتیجه برطرف شدن دلیل، حصر را رفع کرده است. ثالثا مسئولیت امنیت و آرامش کشور بر دوش کسانی میافتد که امروز طلبکارانه مطالبه گر هستند بدون آن که خود را پاسخ گوی مردم بدانند بنابراین از دو حال خارج نیست یا میتوانند این آرامش را حفظ کنند که در این صورت نظام به هدف اصلی خود رسیده است یا نمیتوانند که در این صورت مجبور خواهند شد با هر اقدام تامینی جدید نظام همراهی کامل کنند و پرونده مطالبه رفع حصر برای همیشه بسته میشود. برگزاری دادگاه مطالبه تضمین آرامش؛ راهبردی روشنگر این راهبرد بهترین پاسخ به مطالبه گرانی است که در لباس دلسوزی و قانون و مصلحت، خود را اکنون در افکار عمومی جای حق نشانده اند. خوب است آقای خاتمی، مطهری و دیگرانی از این قبیل به جای این که رفع حصر را از نظام مطالبه کنند، مسئولیت تضمین امنیت و آرامش کشور را به عهده بگیرند که در این صورت بهترین کمک را به حل و فصل ماجرا کرده اند و البته اگر در پی این مطالبه حاضر نشدند چنین مسئولیتی را بپذیرند (که میتوان پیش بینی کرد به دلیل شناختی که دارند نخواهند پذیرفت) برای افکار عمومی روشن میشود مطالبههای فعلی رفع حصر تا چه حد واقعی و دلسوزانه است و تا چه حد برای کسب منافع سیاسی. |
راه رفع حصر/ پیشنهادی برای رفع حصر