بایسته‌های هنر در فقه‌هنر از منظررهبری

هیچ فعل و قولی از انسان صادر نمی‌شود مگر آن‌که در شرع مقدس اسلام در باب آن حکمی فقهی وارد شده باشد. فقیه از آن جهت که حافظ شریعت نبوی است دست به فتوا می‌گشاید و در جهد عالمانه‌ی خود پاسدار هدایت و سعادت مؤمنان است.
 
در این بین هنر هم به عنوان یکی از ارزشمندترین احوالات آدمی که ربط و ثیقی با هدایت و ضلالت انسان دارد دارای احکام و تکالیفی است.پوشیده نیست که بررسی سویه‌های گوناگون خلق آثار، مواجهه با اثر هنری و ده‌ها مسئله‌ی دیگر در باب هنر ـ‌خصوصاً در روزگار حاضر که هنر در زوایای پیدا و پنهان زندگی عالم و عامی رخنه کرده‌‌ـ کاری است نیازمند اجتهاد فقیهان و عالمان حوزوی.
 
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران همایش ملّی «فقه هنر» که در تاریخ 21 دی 1394 برگزار شده بود بیاناتی در زمینة فقه هنر بیان فرمودند.
 
معظم له با اشاره به اهمیت موضوع هنر و اظهار خرسندی از ورود حوزه‌ علمیه به مقوله‌ فقه هنر، بیان کردند: هنر، امری مبارک و انسانی، زاییده‌ تخیل قوی و ذوق وافی و جزء زندگی انسان است و در میان فقها و در حوزه‌های علمیه نیز همواره هنرمندان برجسته‌ای در شاخه‌ شعر و ادب وجود داشته‌اند.
 
رهبر انقلاب، «تحقیق، عمق‌یابی و تبیین فقه هنر برای جامعه» را کاری مبارک و لازم خواندند و خاطرنشان کردند: فقه، متکفّل همه‌ امور زندگی بشر است و هنر نیز یکی از همین امور است که باید فقه به آن بپردازد.
 
ایشان لازمه استنباط احکام و اظهار نظر فقهی در خصوص مقولات هنری را آشنایی فقیه با هنر و حد و مرزهای آن دانستند و افزودند: اسلام نه تنها هنر را قبول دارد بلکه به آن تشویق نیز می‌کند و نمونه‌های تاریخی آن، نشان‌دهنده‌ همین توجه و تشویق است. ایشان در باب اهمیت هنر معتقدند که:« ابزارهای هنری ، بی شک ، رساترین ، بلیغ ترین و کاری ترین ابزار ابلاغ و تبلیغ پیام است . هنر یک شیوه ی بیان است ، یک شیوه ی ادا کردن است . منتها این شیوه ی بیان از هر تبیین دیگر رساتر ، دقیق تر ، نافذتر و ماندگارتر است . دقت در هر یک از این چند تعبیری که عرض کردم : رساتر بودن ، دقیق تر بودن ، نافذتر و ماندگارتر بودن ، در فهم معنای هنر کمک کند. ای بسا که یک گزارش غیر هنری ، گر چه علمی و تحقیقی و دقیق ، خاصیت ارائه ی هنری را نداشته باشد .بارها گفته ام که هر پیامی ، هر دعوتی ، هر انقلابی ، هر تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود ، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیام های حق و باطل نیست .( گفتگو با اعضای سومین کنگره ی شعر و ادب دانشجویان سراسر کشور – جهاددانشگاهی 27/9/65)
 
الف. محتوای هنر
 
1- اسلامی بودن
 
اسلامی بودن بعضی از کارهای هنری به محتوای آن بستگی دارد ، مثل قصه و نمایشنامه .برای یک قصه ، با یک مقاله اسلامی چه تعریفی ارائه می کنید ؟ اینکه معیارهای اسلامی یا مفاهیم اسلامی را درست بیان کند . اگر هم مسائل ، مذهبی به معنای خاص آن ، نیست بلکه اجتماعی یا سیاسی و امثال آنهاست ، در آنها هم نباید با اصول اسلامی مغایرتی وجود داشته باشد . اینها را که تامین کردید ، آن مقاله اسلامی است ، حداقل ضد اسلامی یا غیر اسلامی نیست.( گفتگو با واحد فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی 16/11/60)
 
تئآتر و دیگر هنرهایی که در نیم قرن اخیر یعنی در روزگار غربت و محکومیت ارزشهای اسلامی و تهاجم همه جانبه به آن ، وارد کشور ما شد ، طبیعة بر پایه ای غیر اسلامی بنا گشت و در جهت مغایر و حتی متضاد با مفاهیم اسلامی رشد کرد . غربزدگانی که نخستین رویش این رشته های اساسی هنر را در کشور اسلامی ما ارائه کردند ، از اسلام کاملا بیگانه و شاید با آن معاند بودند . لذا بتدریج این تصور را در ذهن همه ، مخصوصا نسل های نوخاسته برمی انگیختند که تئآتر و سینما دارای طبیعتی غیر مذهبی و ضد مذهبی است و نمی توان و نباید از آن برای ارائه ی پیامهای اسلامی بهره گرفت .( پیام به دومین جشنواره تئآتر دانشجویان کشور 14/8/65)
 
2- انقلابی بودن
 
هنر و قالب‌های گوناگون آن در عصری که شاهد صف‌آرایی تمام عیارِ تفکر مادی در مقابل تفکر الهی و توحیدی هستیم اهمیت مضاعفی پیدا کرده و وظیفه مهمی در تبیین حقایق و مقابله با دشمنی‌ها دارد. از این رو است که رسالت هنر انقلابی در دوره پس از انقلاب اسلامی مطرح می‌شود و هنرمندان متدین و انقلابی نقشی مضاعف می‌یابند. در این زمینه معظم له فرمودند:« آن دو نوع تفکر یکی عبارت است از تفکر اسلام منهای گرایش های انقلابی . لذا شما می بینید درباره ی مفاهیم گوناگون اسلامی اشعار بسیار خوب و عالی گفته شده ، منتها اینها زمینه هایی از فکر اسلامی ست که جنبه های انقلابی و رگه های انقلابی ندارد … ترجیع بند معروف جمال الدین عبدالرزاق ، ترجیع بند هاتف و برخی از شعرهای دیگر ، از لحاظ هنری ممتاز است و واقعا بعضی در حد اوج هنری است . آنچه در مقدمه ی نظامی یا در برخی کتب عرفانی وجود دارد ، یا قصائد سعدی در توحید و اخلاقیات ، اینها همه مفاهیم اسلامی ست که گفته شده ، اما اینها علی رغم داشتن حیثیت و بعد بالای هنری ، شعر انقلاب نیست . اگر چه بعدا عرض خواهم کرد که انقلاب می تواند از آنها استفاده کند . اما شعر انقلاب نیست . اسلامی است ، هنری هم هست اما انقلابی نیست . زیرا ابعاد انقلابی اسلام در این شعرها دیده نمی شود(سومین کنگره شعر و ادب دانشجویان سراسر کشور – جهاددانشگاهی 27/9/65)
 
ب. تفاوت هنر اسلامی با هنر مسلمان
 
هنر اسلامی اساسا غیر از هنر مسلمانان است . این را من بارها در صحبتهایم گفته ام ، غالبا هنر مسلمانان با هنر اسلامی اشتباه می شود . خوب اگر یک مسلمانی یک آهنگ یا یک فیلم ساخت ، آن آهنگ یا فیلم ساخته ی یک مسلمان است اما لزوما اسلامی نیست . هنر اسلامی آن چیزی است که در آن عنصر سازنده ای از اندیشه ی اسلامی وجود داشته باشد … یعنی در قالب هنری آن ، نه فقط در محتوای ، چیزی از اسلام و اندیشه ی اسلامی وجود داشته باشد . این می شود هنر اسلامی … بروید دنبال این که بتوانید سر رشته هنر اسلامی را پیدا کنید(واحد فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی 16/11/60)
 
ج. قالب هنر
 
کار هنر با محتوی پایان نمی یابد ، قالب نیز ارزش بسیار دارد . ظرف نازیبا ، مظروف زیبا را زشت جلوه می دهد . و برای ساختن ظرف زیبا در عرصه ی هنر تنها استعداد کافی نیست ، آموزش هم ضرورت دارد . هنرمندانی که قدرت آموزش اصول هنری را در خود می بینند ، باید به یاری جوانان بشتابند.( چهارمین کنگره ی شعر و ادب و هنر 26/2/63)
 
اگر بهترین مضامین در یک قالب شعری بد ریخته شود ، اثر مطلوب را نخواهد بخشید ، البته ما در یک شعر نمی توانیم مضمون را درجه دوم بگیریم .خیر ، مضمون در درجه ی اول است . منتها آن مضمون خوب ، بدون تکنیک خوب شعری اصلا فایده ای ندارد ، مفید نیست و تبلیغ را که کار اساسی هنر است ، نمی توان انجام داد.(نخستین کنگرة دانشجویی شعر و ادب 27/9/63)
 
مخاطب من آن کسانی هستند که می توانند کار هنری فعال و پر تلاش کنند و پیام هنری را ابلاغ کنند . البته باید از قالب های خوب و تکنیک های خوب و قابل قبول و قابل ارائه در همه رشته ها و شعبه های هنر استفاده کنند(سالگرد تاسیس سازمان تبلیغات اسلامی 1/4/66)
 
د. اشکال هنر
 
در زمینه ی معیار اسلامی یا غیر اسلامی ، غیر از محتوای ، شکل هم مؤثر است مثلا در هنرهای تجسمی . یک وقت است که عکس یک زن عریان کشیده می شود یا فرض بفرمایید یک شکل اغواگر دیگر یا یک منظره ی دروغ و تهمت آمیز ، اینها محتوی است . اما ظاهر و شکل هم می تواند معیار اسلامی بودن قرار بگیرد ، یعنی خود مجسمه ، منهای اینکه این مجسمه انسان پوشیده است یا عریان ، که از نظر بعضی فتاوی درست کردن آن خلاف شرع است .اینجا دیگر بحث این نیست که این مجسمه ی زن ، روسری دارد یا ندارد ، بحث این است که خود تهیه ی این عکس یا مجسمه ی انسان اشکال دارد یا ندارد(گفتگو با واحد فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی 16/11/60)
 
1- موسیقی و غنا
 
اما در مورد موسیقی ، باید اعتراف کنم هنوز در این مساله ما آن پاسخ روشن و کامل را نداریم ، لا اقل من ندارم . در گذشته ، ( و الآن نیز بر آن عقیده هستم) روی این جمله تکیه می کردیم که آهنگ مخصوص مجالس لهو ، گناه و حرام است … آن وقتها ما فکر می کردیم آهنگ های ترانه ای ، مخصوص مجالس لهو است … اما دستگاهها ، فرض کنیم دستگاه شور یا ابوعطایا همایون و امثال آن چطور ؟ همه ی کسانی که حنجره ی آنها یک نوایی را بیرون داده ، با یکی از همین دستگاههای دوازده گانه بوده است . پس این حرام نیست و اصلا موسیقی همین آهنگها و ریتم های مخصوص است … اینها حرام نیست مگر آن که باز در لابلای آن یک چیزی بگنجانند که آن حرام باشد( دیدار با واحد فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی 26/11/60)
 
آنچه مطرح است اینست که از قول امام نقل شد : که ایشان در مورد بعضی از آهنگهایی که حتی با ساز همراه بود ، فرمودند این مقدار اشکالی ندارد … چنین استنباط کردیم که نظر امام بر اینست که : ساز بطور مطلق حرام نیست و ترانه هم همینطور . یعنی ترانه ای که محتوای درستی دارد و با یک ساز ملایمی همراه است ، این اشکالی ندارد . اما اگر یک ساز جلفی بود و محتوای نادرستی هم داشت ، هر کدامش موجب حرمت می شود .(دیدار با واحد فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی 26/11/60)
 
2- شعر
 
من از اینکه احساس می کنم که بحمد لله در جامعه ی ما شعر این چنین با مفاهیم زنده ی این جامعه آمیخته شده ، و از یکنواختی و تکرار بیرون آمده ، به عنوان یک دوستدار ادبیات و شعر احساس خوشحالی می کنم … البته استثناء همیشه بوده و هست … اما قبلا جریان شعر کلا تکراری بود و شعر در خدمت آرمانهای عالی و بلند انسان و در اختیار مسائل اساسی زندگی انسانها ، نبود(سخنرانی در کنگره ی شعر شاهد 14/11/65)
 
هنر یک ابزار فوق العاده است ، اما در بین شیوه های گوناگون هنر بعضی خصوصیتی دارند و از آن جمله شعر است . شعر امتیاز دارد : می بینید که یکی از قدیمی ترین پدیده های تمدن بشری شعر است ، شاید نقاشی هم تا حدودی همین گونه باشد . اما در بقیه ی انواع هنراین را کم مشاهده می کنید . زبان شعرو ارائه ی شعر بسیار قدیمی و باستانی ست و نشان می دهد بشر از آغاز به شعر احتیاج داشته است . می گویم بشر و منظورم : هم شاعر ، همهنرمند و هم مخاطب هنرمنداست ، همه به این امر احتیاج داشته اند ، اگر نداشتند اینقدر زود پدید نمی آمد و اینگونه در طبیعت ، در آفرینش و در تاریخ نمی ماند . شعر چنین خصوصیتی دارد . الآن هم اگر شما بخواهید در میان فرهنگها و تمدنها و انقلابها و همه ی پدیده های معنوی بشریت کاوش کنید ، مثلا فرهنگ و تمدن و تاریخ و ذهنیت کشوری را … بشناسید ، عمق آنها را بشناسید ، یکی از بهترین و در دسترس ترین کارها این است که به شعرشان نگاه کنید .
 
شعر در حقیقت عنصر اصلی ادبیات است . این ارزش نفس شعر است . باید به این نکته در انقلاب توجه داشت و به آن بها داد . شعر را نسبت به دیگر هنرها باید اولی شمرد ، اگر چه دیگر هنرها هم در جای خود ، ستایشهای شایسته ی خود را دارند . و ای بسا در بعضی از آنها کیفیتی هست که اگر شعر با آنها همراه باشد ، تجلی هنر به حد اعلی می رسد .(27/9/65)
 
این مفاهیمی که امروز در انقلاب ما وجود دارد : مساله ی مجاهدت در راه خدا ، مساله ی طرفداری از مستضعفین ، مساله ی مبارزه با مستکبران و ظالمان این مساله ی همگانی عشق به رهبر و احساسات عاشقانه و صادقانه نسبت به امام … اینها همه موضوعات جدید و پر طراوتی ست(سخنرانی در کنگره ی شعر شاهد 14/11/65)
 
3- قصه و نمایشنامه
 
وضع قصه نویسی خوب نیست یعنی پیشرفتش کم بوده است . ما در ( دوران ) گذشته قصه نویس خوب در ایران نداشتیم ، در حالیکه سابقه ی قصه نویسی در کشور ما نسبة قدیمی ست ( سخنرانی در تالار حوزه اندیشه و هنر 15/12/63)
 
باید به سراغ نویسندگان خوب ، شاعر خوب ، نمایشنامه نویس خوب ، و قصه نویس خوب بروید و آنها را دعوت کنید زیرا هستند کسانی که با شما نیستند اما بر شما هم نیستند و می توانند در خدمت انقلاب قرار بگیرند .
 
در زمینه ی سوژه ها و موضوعات ، خوشبختانه در مورد شعر ، قصه و دیگر آثار هنری امروز موضوع آنقدر زیاد داریم که لازم نیست دنبال موضوع بگردیم … جنگ ، خود یکی از سوژه های شعر برانگیز ، قصه برانگیز و نمایشنامه برانگیز است چه مانعی دارد که تصویر یک شبانه روز یک نفر را در سنگر ، به رشته ی تحریر در آوریم … خطورات ذهنی این انسان سنگری ، این انسان مجاهد و فداکار و تجسم شهید را … یک قصه نویس زیبا ترسیم کند و بنویسد … البته کسی که این کار را می خواهد بکند ، باید خود در سنگر رفته باشد … این سوژه ای است که تمام گردشی در اهواز و دزفول و سوسنگرد. مسائل جنگ عراق بر علیه ایران می تواند در آن جای بگیرد خود یک قصه ، یک گزارش است که از هر قصه ای شیرین تر است (واحد فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی 26/11/60)
 
4- تئاتر و سینما
 
تئآتر در جمهوری اسلامی ، اصالت و والایی خود را در بیان دردها و بازگویی قصه ی مظلومیت بشریت در بند در می یابد . صحنه ی این نمایش عظیم به وسعت زیستگاه مستضعفان خاک است و هنر بازیگرانش : ستیز با ظلم ، فریاد در برابر ظالم و حمایت از مظلوم و تکنیک آن : ایثار جان در راه آرمان و نتیجه اش : پیروزی خون بر شمشیر .( یادواره تئآتر هفدهم شهریور 17/6/61)
 
آن سینمائی که مورد قبول ماست و مقصود مورد تصدیق و تایید اسلام و انقلاب را حاصل می کند ، برای آن خیلی احترام قائلیم ، و آن سینمائی که در جهت ضد این مقصود حرکت می کند ، بودنش را به مصلحت نمی دانیم و هیچ برایش ارزش قائل نیستیم ، و آن که حالت خنثی داشته باشد ، اگر فرض کنیم یک حالت خنثائی هم وجود دارد و از این صرفنظر کنیم که بالاخره هر فیلمی یک پیام مستقیم یا غیر مستقیم با خودش دارد و کمتر می شود فرض کرد که هیچ پیامی نداشته باشد و لو به صورت غیر مستقیم – آن هم حکمش از حکم سینمای مفید و سینمای مضر ، فهمیده می شود . بنابر این سینما اگر سینمای مطلوب باشد ، خیلی برایش ارزش قائلیم . از بسیاری از شاخه های دیگر هنر بیشتر ارزش دارد ، به خاطر اینکه چگونگی ابلاغ پیامش از بسیاری از شاخه های دیگر هنر بهتر و برجسته تر و ارزنده تر است .
 
تئآتر و دیگر هنرهایی که در نیم قرن اخیر یعنی در روزگار غربت و محکومیت ارزشهای اسلامی و تهاجم همه جانبه به آن ، وارد کشور ما شد ، به طور طبیعی بر پایه ای غیر اسلامی بنا گشت و در جهت مغایر و حتی متضاد با مفاهیم اسلامی رشد کرد . غرب زدگانی که نخستین رویش این رشته های اساسی هنر را در کشور اسلامی ما ارائه می کردند ، از اسلام کاملا بیگانه و با آن معارض بودند . و لذا بتدریج این تصور را در ذهن همه مخصوصا نسلهای نوخاسته بر می انگیختند که تئآتر و سینما دارای طبیعتی غیر مذهبی و ضد مذهبی ست و نمی توان و نباید از آن برای ارائه ی پیام های اسلام بهره گرفت
 
فرو ریختن نظام طاغوت و حاکمیت ارزشهای اسلامی مسیر همه چیز را عوض کرد … زمینه ی رشد هنر ، و مهم تر ، جهت گیری درست و سالم آن را فراهم ساخت . هنر باطل ، بی پشتوانه شد و هنر حق ، عرصه ی جولان و شکوفایی یافت ( پیام به یادواره تئآتر 17 شهریور 17/6/61)
 
5- مدیجه سرایی
 
می توان از عظم ترین دستاوردهای نهضت عاشورا، پدیده «وعظ » و «مرثیه خوانی » را به شمار آورد که به توصیه اهل بیت علیهم السلام و به قصد زنده نگهداشتن پیام عاشورا و درس های بزرگ آن حماسه، برپا شده و می شود; منبری به وسعت جهان و در درازای تاریخ، زیرنام مقدس «اباعبدالله الحسین علیه السلام » . که بیان دین و تعظیم شعائر و تکریم اسوه های دین باوری، جهاد و شهادت، از آثار آن است .در سایه این مجالس و محافل، هم پایه های اعتقادات دینی مردم استوار می شود، هم عواطف مردم با «آل الله » پیوندی مستحکم می یابد و هم آگاه سازی جامعه نسبت به تکالیف دینی و اجتماعی، تقویت می شود .
 
بازشناسی این رسالت عظیم، بایسته‌ها، آسیب‌ها و خطرگاه‌ها و پیوستارهای کار ذاکری و مداحی، هماره امری شایسته و ضروری است که پژوهشگران و صاحب‌نظران باید به آن اهتمام ورزند و این راه روشن را از بیراهه‌ها و دام‌چاله‌ها و کژ راهه‌ها بازشناسند و باز شناسانند.در روزگار ما کمتر شخصیت و مرجعی به‌دقت، عمق، روشن‌بینی و موشکافی رهبر فرزانه و اندیشه‌ور انقلاب –امام خامنه‌ای- به این مهم پرداخته است، رهنمودها و هدایت‌های سترگ و ارجمند ایشان از چند جهت قابل‌ تأمل و درنگ است
 
هـ. هنر امروز و آینده
 
صحنه ای را که قلم های بد سابقه یا بد دل ( از انقلاب شما) چه در داخل کشور یا در هر جای دنیا ، ارائه کردند ، چهره های معروف ، آلوده کنندگان صفای طینت انسانی … شما پاک کنید، مدعی شما فقط هنرمندان بدبخت سیه رویی نیستند که از انقلاب رو برگرداندند و خود را محکوم به فنا کردند ، بلکه پیکر عظیم هنری دنیا ، تا آنجا که در مشت سیاست های استکباری است ، مدعی شماست(تالار حوزه اندیشه و هنر 15/12/63)
 
روزی که ادبیات انقلابی ما روند کنونی رشد و تعالی را پیموده باشد ، می تواند الگوی تازه ای برای ادبیات این عصر شود . تصویر آرمانی زندگی و تشریح نقاط زشت و زیبای انسان امروز ، و ترسیم راهی که آدمی را به آسایش و رستگاری و تعالی حقیقی می رساند ، بیش از همه ، از آن شاعر و هنرمندی ساخته است که در مهد انقلابی خدایی و مردمی زیسته و نظام ارزشی متعالی را در صفا و قداست فضایی که وحی الهی بر آن حاکم است ، آموخته باشد( نخستین کنگره دانشجویی شعر و ادب 27/9/63)
 
حسن خدادی
بصیرت

اتوبیوگرافی

نود 32