مردی که “پروانه” شد +تصویر

مردی که “پروانه” شد +تصویر

انتشارات پیام آزادگان رمان «مردی که پروانه شد» نوشته «مجید پور ولی کلشتری» را منتشر کرد.
انتشارات پیام آزادگان رمان «مردی که پروانه شد» نوشته «مجید پور ولی کلشتری» را منتشر کرد. نویسنده این کتاب پیش از این نیز چند اثر داستانی دیگر از جمله «ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم» ، «نگار ماندگار» ، «من پسر باد هستم» ، «فصل خواب خرگوش‌ها» ، «آواز ابابیل» ، «اقیانوس مشرق» ، «پسران دوزخ» و «گریه‌های مسیح» را نوشته است.

 

طبق توضیحات نویسنده، این رمان حول شخصیّت عباد، عکاسی است که در جنگ اسیر شد و سال‌های زیادی را در عراق زیر شکنجه بعثی‌ها گذراند. البته داستان را شخص دیگری روایت می‌کند. شخصی که کم کم تحت تاثیر عباد قرار گرفته و حالا قصد دارد درباره عباد داستانی بنویسد. در اصل راوی داستان یک نویسنده است که مردد است که از کجای زندگانی شخصیت مورد علاقه‌اش بنویسد. این تردید هم بخاطر عظمت خاطرات و وقایع اطرافِ عباد است.

 

 

 

 

داستان در زمان پس از آزادی عباد روایت می‌شود. تقریبا نزدیک به زمان معاصر. اما فلاش بک‌هایی هم به خاطرات زندان و جوانی او دارد. عباد تنها شخصیت این داستان نیست. تارا و یونسِ غریق هم از دیگر شخصیت‌های داستان هستند. عباد از پیله زندان بعثی‌ها آزاد شده و در جامعه امروز پوست انداخته و اندک اندک تبدیل به آدم دیگری می‌شود. پروانه شدن نماد آزادگی در عقیده است.  عباد یکی از آن‌هایی است که پس از اسارت، دوره «گذر از اندیشه‌های پیشین» را سپری کرده و حالا در برابر خود تنها دو چیز مقدس بیشتر نمی‌بیند، یکی قرآن و یکی عترت.

 

«مردی که پروانه شد» در درجه اول داستان ایدئولوژی عباد است. بعد از آن می‌شود گفت که داستان رنج همسران آزادگان و داستان آن‌هاست که سال‌ها در زندان‌های بعثی‌ها روح‌شان آزرده شد. نوع روایت کتاب خطی نیست. کتاب مجموعه برش‌ها، مجموعه نگاه‌ها، نامه‌ها و مجموعه خاطراتی ا‌ست که نویسنده ای در اختیار داشته و حالا در ذهن خودش با آن کلنجار می‌رود.

 

 

تسنیم

مردی که “پروانه” شد +تصویر

انتشارات پیام آزادگان رمان «مردی که پروانه شد» نوشته «مجید پور ولی کلشتری» را منتشر کرد.
انتشارات پیام آزادگان رمان «مردی که پروانه شد» نوشته «مجید پور ولی کلشتری» را منتشر کرد. نویسنده این کتاب پیش از این نیز چند اثر داستانی دیگر از جمله «ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم» ، «نگار ماندگار» ، «من پسر باد هستم» ، «فصل خواب خرگوش‌ها» ، «آواز ابابیل» ، «اقیانوس مشرق» ، «پسران دوزخ» و «گریه‌های مسیح» را نوشته است.

 

طبق توضیحات نویسنده، این رمان حول شخصیّت عباد، عکاسی است که در جنگ اسیر شد و سال‌های زیادی را در عراق زیر شکنجه بعثی‌ها گذراند. البته داستان را شخص دیگری روایت می‌کند. شخصی که کم کم تحت تاثیر عباد قرار گرفته و حالا قصد دارد درباره عباد داستانی بنویسد. در اصل راوی داستان یک نویسنده است که مردد است که از کجای زندگانی شخصیت مورد علاقه‌اش بنویسد. این تردید هم بخاطر عظمت خاطرات و وقایع اطرافِ عباد است.

 

 

(image)

 

 

داستان در زمان پس از آزادی عباد روایت می‌شود. تقریبا نزدیک به زمان معاصر. اما فلاش بک‌هایی هم به خاطرات زندان و جوانی او دارد. عباد تنها شخصیت این داستان نیست. تارا و یونسِ غریق هم از دیگر شخصیت‌های داستان هستند. عباد از پیله زندان بعثی‌ها آزاد شده و در جامعه امروز پوست انداخته و اندک اندک تبدیل به آدم دیگری می‌شود. پروانه شدن نماد آزادگی در عقیده است.  عباد یکی از آن‌هایی است که پس از اسارت، دوره «گذر از اندیشه‌های پیشین» را سپری کرده و حالا در برابر خود تنها دو چیز مقدس بیشتر نمی‌بیند، یکی قرآن و یکی عترت.

 

«مردی که پروانه شد» در درجه اول داستان ایدئولوژی عباد است. بعد از آن می‌شود گفت که داستان رنج همسران آزادگان و داستان آن‌هاست که سال‌ها در زندان‌های بعثی‌ها روح‌شان آزرده شد. نوع روایت کتاب خطی نیست. کتاب مجموعه برش‌ها، مجموعه نگاه‌ها، نامه‌ها و مجموعه خاطراتی ا‌ست که نویسنده ای در اختیار داشته و حالا در ذهن خودش با آن کلنجار می‌رود.

 

 

تسنیم