مخالفت با سدسازی مبنای علمی ندارد
به گزارش جهان، شرکت مدیریت منابع ایران نسبت به گزارش مهر با عنوان «نقش سد ها در خسارات سیلاب های اخیر / برای کلاه سد سازی نمد تازه نبافید» که در آن طی گفتگویی با محمد درویش، مدیرکل مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست، به سدسازی نقدهایی وارد شده بود، واکنش نشان داده و برای این گزارش جوابیهای ارسال کرده است.
از آنجا که این جوابیه مشخصا در پاسخ به مدیرکل مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست نوشته شده است، خبرگزاری مهر علیرغم عدم تایید موارد مطروحه در این جوابیه در راستای حفظ بیطرفی از ارائه توضیحات و پاسخ به این جوابیه خودداری کرده و پیگیر پاسخ احتمالی مدیرکل مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست در این زمینه خواهد شد. متن کامل این جوابیه را در ادامه بخوانید: ایران با متوسط بارش سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر جزء مناطق خشک و نیمه خشک دنیا محسوب میشود و از آنجا که آب تنها ماده طبیعی است که هیچ جانشینی ندارد، لذا باید از قطره قطره آن به درستی حفاظت کرد. حوضههای آبریز کشور از منظر منابع آب و تراکم جمعیت در شرایط متفاوتی قرار دارند. بنابراین با عنایت به شرایط اقلیمی و هیدرولوژیکی کشور و توزیع نامناسب زمانی و مکانی بارش ها از یک طرف و نابهنگام بودن آنها از طرف دیگر، ذخیره سازی جریان های سطحی حاصل از بارش ها و مدیریت و توزیع مناسب زمانی آنها متناسب با نیاز مصارف مختلف، اجتناب ناپذیر است. بروز خشکسالیهای اخیر و آثار نامطلوب آن در دهههای گذشته، نه تنها شک و تردید در خصوص توجیه توسعه سدسازی در گذشته را برطرف کرده است بلکه این نوع توسعه را به لحاظ فراهم بودن زمینه لازم برای سازگاری بیشتر با اقلیم حادث شده در آینده، تایید می کند. به گونهای که یکی از نتایج قطعی تغییرات آب و هوایی، رواناب ناشی از سیلابهای ناگهانی است که با احداث سدها و ذخیره سازی رواناب های مذکور، علاوه بر جلوگیری از خسارات ناشی از سیلاب، امکان مدیریت توزیع مناسب زمانی و مکانی آب و در نتیجه پیشگیری از تبعات خشکسالی ها را فراهم خواهد کرد. با توجه به اهمیت استراتژیک آب در اوضاع کنونی و بحران های پیش رو در زمینه های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی، آنچه بیش از پیش ضروری به نظر می رسد، مدیریت بهینه منابع آب است، مدیریتی که راهکار اصلی آن پروژه های سدسازی است. چراکه پروژه های سدسازی برای حفظ حیات و تداوم امنیت ملی و نیز افزایش ظرفیت ذخیره سازی و گسترش منابع آب و استحصال انرژی برقابی سازگار با محیط زیست مخصوصاً برای مناطقی که با کمبود و بحران آب مواجه هستند، لازم و حیاتی است. در حال حاضر سیلاب حدود ۶۰ درصد از خسارات مربوط به بلایای طبیعی را در دنیا تشکیل می دهد. ایران در دهه گذشته به طور متوسط هر سال با ۶۰ سیلاب روبه رو بوده است که حدود ۵۷۰ میلیارد تومان خسارت داشته است و هر سال تقریباً۲۰۰ نفر جان خود را در این حوادث از دست داده اند. لذا لازم است که اولاً تدابیر لازم به منظور مهار عامل اصلیِ انسانی ایجاد این پدیده، یعنی انتشار گازهای گلخانه ای صورت گرفته و در ثانی با لحاظ راهکارهایی، آثار و تبعات آن، یعنی خسارات ناشی از سیلابها، خشکسالیها و کمبود منابع آبی، مهار و کاهش یابد. در این راستا وزارت نیرو به عنوان متولی و مسئول تأمین نیازهای آبی برای مصارف مختلف به ویژه نیازهای شرب و بهداشت، ضمن تلاش در جهت توسعه همه جانبه بخش آب کشور در قالب سیاستها و برنامه های مصوب و توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی، سیاسی و زیستمحیطی آب ، مهار آبهای سطحی و توسعه بهرهبرداری بهینه منابع آب را در راستای توسعه اقتصادی اجتماعی کشور در سرلوحه برنامههای خود قرار داده است و با عنایت به اهمیت خاص کنترل هر چه بیشتر آبهای سطحی و ضرورت بهره گیری مدبرانه از آن، تلاشهای گسترده ای را انجام داده است. حاصل این تلاش تاکنون تعداد قابل توجهی سد با ۴۹ میلیارد متر مکعب حجم مخزن است و منابع آب استحصالشده در قالب نظامنامه تخصیص آب و متناسب با نیازها و رعایت اولویتهای تأمین آب، مدیریت ميشوند. مطالب عنوانشده توسط مدیر کل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور درخصوص نقش سدها در کنترل سیلاب، مبانی علمی نداشته و مطابق با استانداردها و تجارب جهانی و منطقهای درصنعت سدسازی و علوم مدیریت منابع نیست. به منظور روشنگری در خصوص اهداف موردنظر در ایجاد طرحهای توسعه منابع آب و جلوگیری از قضاوتهای غیر فنی و غیر منصفانه در خصوص موضوعات مرتبطه، موارد ذیل اعلام میشود: هدف از ایجاد طرحهای توسعه منابع آب و در رأس آنها سد سازی، تنها کنترل و مهار سیلابهای مخرب ناشی از طغیان رودخانهها نیست بلکه اهداف اصلی از احداث سدها تامین آب مورد نیاز شرب، صنعت، کشاورزی، تولید انرژی پاک، رشد و توسعه منطقهای به ویژه از نظر اقتصادی و اجتماعی، ایجاد جاذبههای گردشگری و نظایر آنها با امعان نظر به شرایط زیستمحیطی منطقه است. اینکه گفته شود در هیج جای دنیا سدی برای کنترل سیلاب نمیسازند، بدون تردید هیچ مبنای صحیحی ندارد. چراکه برعکس همانطورکه گفته شد یکی از اهداف سدسازی مهار و کنترل سیلاب است که اولاً تا حد امکان جلوی خسارات ناشی از وقوع سیلاب گرفته شود و ثانیاً از محل تنظیم سیلابهای ذخیرهشده در مواقعی که آب دهی طبیعی رودخانه جوابگوی اهداف اصلی طرح نیست، بسیاری از نیازهای طرح تأمین خواهد شد. این مطلب در خصوص رودخانههایی که ماهیت صرفا سیلابی دارند کاملا ملموس است. در مقابل اعلام انجام فعالیتهای دیگری به جای احداث سد، برای جلوگیری از سیلابها شامل تثبیت بالادست با پوشش گیاهی، برقراری تعادل دام و مرتع، ساماندهی فعالیتهای معدنی بی ضابطه را سامان داده و جلوگیری ازتغییر کاربری اراضی در بالادست حوزه های آبریز همچنین توجه به بستر آبرفتی رودخانهها و عدم انجام ساخت و ساز در حریم بستر آبرفتی رودخانهها، بایستی گفت ساخت سدها و سدسازی هیچ منافاتی با آبخیزداری و عدم رها سازی آب از سد، جهت بقای رودخانه و تجاوز به حریم رودخانهها و مسیلها نداشته و ميتوان در هر دو بخش سرمایهگذاری کرده و از آنها بهره کافی برد. چنانچه در گزارشهای پایانی مطالعات سدها و تاسیسات تامل شود، همواره مطالعات زیست محیطی بخش مهمی از آن بوده و توصیههای لازم در خصوص آبخیزداری در بالادست و الزامات آزادسازی آب مورد نیاز در راستای حفظ محیط زیست رودخانه در پاییندست سد آورده شده است. البته اجرای پروژه های آبخیزداری، در مناطق سیلخیز اکثراً سهم کوچکی از مهار سیلابها را به عهده داشته و به تنهایی کنترلکننده آنها نخواهند بود. ضمن آنکه اجرای کامل این چنین پروژههایی با محدودیتها و موانع جدی مواجه است و بسیار هزینهبر و زمانبر بوده و در تعهد وزارت نیرو نیز نیست. علیایحال وزارت نیرو جهت کنترل فرسایش و رسوب بر مبنای اصول توسعه پایدار منابع آب و خاک، به حفاظت توامان منابع آب و خاک اعتقاد راسخ دارد و در این راستا حمایتهای خود را از فعالیت آبخیزداری که در حوضههای آبریز کشور با محوریت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور انجام میشود، در قالب تشکیل کمیتههای مشترک هماهنگی به عنوان بخشی از اجزای مدیریت بههم پیوسته منابع آب و خاک در فرایندهای کاری خود پیگیری میکند. در خصوص ازدسترفتن مواد مغذی موجود در سیلابها به دلیل احداث سد، لازم به توضیح است بر اساس دستورالعملهای نگهداری و بهرهبرداری از سدها، تخلیه رسوبات از تخلیهکنندههای عمقی و مجاری که در ارتفاع مناسب از بستر رودخانه قرار گرفته صورت ميپذیرد و ملاحظه ميشود که مواد غذایی جهت استفاده در کشاورزی به جای کود شیمیایی در آن وجود دارد تا به جلگههای مورد نظر برسد. خاطرنشان می سازد در پاسخ به اینکه اظهار ميدارند عدم مهار جریان سیلابی و ورود آنها به خلیج فارس یک نعمت به شمار می رود، باید اذعان کرد در حال حاضر با وجود سدهای موجود و مهار سیلابها در مخازن این سدها، حداقل ۱۷ استان کشور با مشکل بی آبی و کمبود آب مواجه بوده و اگر برای تامین آب مورد نیاز آنها تصمیم به شیرین سازی آبهای خلیج فارس و دریای عمان شود، بهای تمام شده برای هر مترمکعب بسیار بالا خواهد بود. شایان ذکر است ۵ استان کشور با تنش آبی فزایندهای روبرو هستند. لذا مشخص نیست که اینگونه کارشناسان که ورود آب شیرین رودخانهها به خلیج فارس و … را نعمت تلقی کرده، چه پاسخی در قبال این سوال دارند که منطق آنها در این خصوص که آب شیرین جاری در رودخانه ها را مهار نکنند و اجازه بدهند که وارد خلیج فارس شده و به آب شور تبدیل شود و سپس با هزینه بسیار گزاف آب شور به آب شیرین تبدیل و با انتقال به ترازهای ۱۰۰۰ تا۲۰۰۰ متری پمپاژ شود، چیست؟ پس از انجام بررسیهای فنی و اقتصادی مطالعات سدها در وزارت نیرو و اخذ مجوزهایی چون مجوز سازمان حفاظت محیط زیست کشور، احداث سدهای جدید در شورای عالی آب مطرح و پس از تصویب نهایی، اجرایی میشوند. اطلاق واژه نابخردی به مدیریت بخش آب کشور، ترغیب مردم برای ممانعت از ساخت سدها و بدتر از آن تشویش اذهان عمومی با ارائه اطلاعات غیر فنی و ایجاد روحیه ناامیدی و یأس از خدمات دولت، توسط هیچ شخصی به خصوص مدیران مسئول در نظام، جایز نیست. اینکه عنوان میشود «برای کلاه سدسازی نمد تازه نبافید» در واقع زیر سوال بردن صنعت سدسازی است. افرادی که خود را حامیان محیط زیست میخوانند و برخلاف صنعت سدسازی در تلویزیون و رسانهها مصاحبه و مطالب غیر کارشناسی ارائه میدهند باید بدانند که به گفته معاون وزیر نیرو «منتقدان سدسازی در ایران وضعیت طبیعی و جغرافیایی خاص ایران را در نظر نمیگیرند، چرا که بدون وجود سد، تامین آب بیشتر شهرهای ایران ممکن نیست»، زیرا ۴۷ درصد بارش های کشور در فصل زمستان است، اما پیک مصرف ما در تابستان قرار دارد. این گروه از دوستداران محیط زیست مطلع نیستند که هر روز بخش قابل توجهی از روان آبهای کشور از دسترس خارج شده و به کشورهای همسایه یا به دریا میریزند و بخش دیگر از این روانآبها در مواقع سیلابی شهرها را در خود غرق میسازند و به تاسیسات شهری آسیب میرسانند و جان مردم بیگناه را میگیرند که نمونههای آن را چند ماه گذشته شاهد بودهایم. با وجودی که ظرفیت سدسازی کشور جای بسیاری برای کارکردن دارد، آنها به دنبال تخریب سدها و توقف این صنعت نوپای کشورند که به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی، «ایران یکی از کشورهای پیشرو در امر سدسازی و یکی از افتخارات ما در عرصه جهانی محسوب میشود». در پایان از آنجاکه اشاراتی ناصحیح به عملکرد سد دز در سیلاب فروردینماه جاری شده بود، خلاصه مطالب زیر به منظور روشنشدن نقش سد دز بیان میشود: فرسایش و رسوب در حوضههای آبریز کشور ناشی از عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی بوده که ارتباطی با وجود یا عدم وجود سد ندارد و این موضوع پدیدهای در گستره حوضه آبریز است. در شرایط کنونی، درصد از دستدهی سالانه ظرفیت مخزن سد دز به علت رسوب، کمتر از ۰/۵درصد است که در مقایسه با متوسط مخازن سایر کشورهای دنیا که حدود یک درصد است، از میزان کمتری برخوردار است. همچنین حجم مخزن سد دز در شرایط کنونی و در تراز نرمال حدود ۲۷۰۰ م.م.م است که یکی از بزرگترین سدهای کشور به لحاظ ظرفیت مفید مخزن به شمار میآید بطوریکه این سد با بیش از ۵۰ سال سابقه بهرهبرداری (که برای بسیاری از سدها به عنوان اتمام عمر مفید سد لحاظ میشود)، همچنان یکی از مهمترین سدهای کشور در تأمین آب شرب، کشاورزی، زیستمحیطی، کنترل سیلاب و تولید انرژی است. همچنین نیروگاه دز به ظرفیت ۵۲۰ مگاوات در شبکه انتقال انرژی برق کشور نقش بسیار مهمی در شرایط پیک و ارائه خدمات جانبی به شبکه برق کشور از جمله کنترل فرکانس دارد. سیلاب فروردین ماه سال جاری با دبی پیک ساعتی حدود ۸۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه و دبی پیک لحظهای ۱۰۴۰۰ مترمکعب بر ثانیه آب وارد مخزن سد دز شده است که در مقایسه با سیلابهای بهاره در حوضه سد دز بیسابقه بوده است. کل ظرفیت خروجی سد شامل سرریز، نیروگاه و دریچههای کشاورزی حداکثر به میزان ۶۵۰۰ متر مکعب بر ثانیه است. این موضوع نشان میدهد که سیلاب مذکور بسیار حجیم بوده و مقایسه آن با اصطلاح «هرزآب» منطقی نیست. برای مقایسه ذهنی، در سه روز پیک سیلابی حدود ۷۵۰ م.م.م آب وارد مخزن سد دز شده است که این میزان ۴ برابر کل حجم مخزن سد کرج است. نکته بسیار مهم در مهار سیلاب فوقالذکر در سد دز، روند ورودی و خروجیهای این سد به خصوص در ساعات نخستین سیلاب و در زمان پیک جریانات ورودی میباشد. به این صورت که جریان ورودی با پیک لحظهای معادل ۱۰۴۰۰ و پیک ساعتی حدود ۸۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه در ظرفیت خالی پیشبینیشده مخزن مستهلک شده و با تأخیر زمانی چند ساعته جهت آمادگی نسبی پاییندست و به صورت تدریجی با حداکثر جریان ساعتی حدود ۴۵۰۰ مترمکعب برثانیه از سد تخلیه شده است. این بدان معناست که این سد توانسته جریان سیلابی رودخانه را در حدود ۵۰ درصد کاهش داده و زمانبندی و روند جریان رودخانه را در پایین دست سد تا حد توان مدیریت کند. علاوه بر سد دز که کمک بزرگی به مهار سیلاب و پخش آن در مخزن کرد، نقش دیگر سدهای استان خوزستان در کنترل سیلابها نیز اهمیت ویژهای داشته است. به عنوان نمونه سدهای حوضه کارون توانستد جریان با پیک ساعتی ۱۷۰۰ مترمکعب برثانیه را کنترل کرده و با حذف خروجی از این شاخه، جریان کلی را در کارون بزرگ مدیریت و کاهش دهند و از هم افزایی جریان در پایین دست و خرابیهای شدید و شرایط بسیار خطرناکی که به ویژه در مقطع شهر اهواز داشت جلوگیری کنند. در سد کرخه نیز جریانی با دبی ساعتی ۳۶۰۰ مترمکعب بر ثانیه مهار و مقادیر ورودی به نحو مناسب در مخزن ذخیره شد. |
مخالفت با سدسازی مبنای علمی ندارد
به گزارش جهان، شرکت مدیریت منابع ایران نسبت به گزارش مهر با عنوان «نقش سد ها در خسارات سیلاب های اخیر / برای کلاه سد سازی نمد تازه نبافید» که در آن طی گفتگویی با محمد درویش، مدیرکل مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست، به سدسازی نقدهایی وارد شده بود، واکنش نشان داده و برای این گزارش جوابیهای ارسال کرده است.
از آنجا که این جوابیه مشخصا در پاسخ به مدیرکل مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست نوشته شده است، خبرگزاری مهر علیرغم عدم تایید موارد مطروحه در این جوابیه در راستای حفظ بیطرفی از ارائه توضیحات و پاسخ به این جوابیه خودداری کرده و پیگیر پاسخ احتمالی مدیرکل مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست در این زمینه خواهد شد. متن کامل این جوابیه را در ادامه بخوانید: ایران با متوسط بارش سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر جزء مناطق خشک و نیمه خشک دنیا محسوب میشود و از آنجا که آب تنها ماده طبیعی است که هیچ جانشینی ندارد، لذا باید از قطره قطره آن به درستی حفاظت کرد. حوضههای آبریز کشور از منظر منابع آب و تراکم جمعیت در شرایط متفاوتی قرار دارند. بنابراین با عنایت به شرایط اقلیمی و هیدرولوژیکی کشور و توزیع نامناسب زمانی و مکانی بارش ها از یک طرف و نابهنگام بودن آنها از طرف دیگر، ذخیره سازی جریان های سطحی حاصل از بارش ها و مدیریت و توزیع مناسب زمانی آنها متناسب با نیاز مصارف مختلف، اجتناب ناپذیر است. بروز خشکسالیهای اخیر و آثار نامطلوب آن در دهههای گذشته، نه تنها شک و تردید در خصوص توجیه توسعه سدسازی در گذشته را برطرف کرده است بلکه این نوع توسعه را به لحاظ فراهم بودن زمینه لازم برای سازگاری بیشتر با اقلیم حادث شده در آینده، تایید می کند. به گونهای که یکی از نتایج قطعی تغییرات آب و هوایی، رواناب ناشی از سیلابهای ناگهانی است که با احداث سدها و ذخیره سازی رواناب های مذکور، علاوه بر جلوگیری از خسارات ناشی از سیلاب، امکان مدیریت توزیع مناسب زمانی و مکانی آب و در نتیجه پیشگیری از تبعات خشکسالی ها را فراهم خواهد کرد. با توجه به اهمیت استراتژیک آب در اوضاع کنونی و بحران های پیش رو در زمینه های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی، آنچه بیش از پیش ضروری به نظر می رسد، مدیریت بهینه منابع آب است، مدیریتی که راهکار اصلی آن پروژه های سدسازی است. چراکه پروژه های سدسازی برای حفظ حیات و تداوم امنیت ملی و نیز افزایش ظرفیت ذخیره سازی و گسترش منابع آب و استحصال انرژی برقابی سازگار با محیط زیست مخصوصاً برای مناطقی که با کمبود و بحران آب مواجه هستند، لازم و حیاتی است. در حال حاضر سیلاب حدود ۶۰ درصد از خسارات مربوط به بلایای طبیعی را در دنیا تشکیل می دهد. ایران در دهه گذشته به طور متوسط هر سال با ۶۰ سیلاب روبه رو بوده است که حدود ۵۷۰ میلیارد تومان خسارت داشته است و هر سال تقریباً۲۰۰ نفر جان خود را در این حوادث از دست داده اند. لذا لازم است که اولاً تدابیر لازم به منظور مهار عامل اصلیِ انسانی ایجاد این پدیده، یعنی انتشار گازهای گلخانه ای صورت گرفته و در ثانی با لحاظ راهکارهایی، آثار و تبعات آن، یعنی خسارات ناشی از سیلابها، خشکسالیها و کمبود منابع آبی، مهار و کاهش یابد. در این راستا وزارت نیرو به عنوان متولی و مسئول تأمین نیازهای آبی برای مصارف مختلف به ویژه نیازهای شرب و بهداشت، ضمن تلاش در جهت توسعه همه جانبه بخش آب کشور در قالب سیاستها و برنامه های مصوب و توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی، سیاسی و زیستمحیطی آب ، مهار آبهای سطحی و توسعه بهرهبرداری بهینه منابع آب را در راستای توسعه اقتصادی اجتماعی کشور در سرلوحه برنامههای خود قرار داده است و با عنایت به اهمیت خاص کنترل هر چه بیشتر آبهای سطحی و ضرورت بهره گیری مدبرانه از آن، تلاشهای گسترده ای را انجام داده است. حاصل این تلاش تاکنون تعداد قابل توجهی سد با ۴۹ میلیارد متر مکعب حجم مخزن است و منابع آب استحصالشده در قالب نظامنامه تخصیص آب و متناسب با نیازها و رعایت اولویتهای تأمین آب، مدیریت ميشوند. مطالب عنوانشده توسط مدیر کل دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور درخصوص نقش سدها در کنترل سیلاب، مبانی علمی نداشته و مطابق با استانداردها و تجارب جهانی و منطقهای درصنعت سدسازی و علوم مدیریت منابع نیست. به منظور روشنگری در خصوص اهداف موردنظر در ایجاد طرحهای توسعه منابع آب و جلوگیری از قضاوتهای غیر فنی و غیر منصفانه در خصوص موضوعات مرتبطه، موارد ذیل اعلام میشود: هدف از ایجاد طرحهای توسعه منابع آب و در رأس آنها سد سازی، تنها کنترل و مهار سیلابهای مخرب ناشی از طغیان رودخانهها نیست بلکه اهداف اصلی از احداث سدها تامین آب مورد نیاز شرب، صنعت، کشاورزی، تولید انرژی پاک، رشد و توسعه منطقهای به ویژه از نظر اقتصادی و اجتماعی، ایجاد جاذبههای گردشگری و نظایر آنها با امعان نظر به شرایط زیستمحیطی منطقه است. اینکه گفته شود در هیج جای دنیا سدی برای کنترل سیلاب نمیسازند، بدون تردید هیچ مبنای صحیحی ندارد. چراکه برعکس همانطورکه گفته شد یکی از اهداف سدسازی مهار و کنترل سیلاب است که اولاً تا حد امکان جلوی خسارات ناشی از وقوع سیلاب گرفته شود و ثانیاً از محل تنظیم سیلابهای ذخیرهشده در مواقعی که آب دهی طبیعی رودخانه جوابگوی اهداف اصلی طرح نیست، بسیاری از نیازهای طرح تأمین خواهد شد. این مطلب در خصوص رودخانههایی که ماهیت صرفا سیلابی دارند کاملا ملموس است. در مقابل اعلام انجام فعالیتهای دیگری به جای احداث سد، برای جلوگیری از سیلابها شامل تثبیت بالادست با پوشش گیاهی، برقراری تعادل دام و مرتع، ساماندهی فعالیتهای معدنی بی ضابطه را سامان داده و جلوگیری ازتغییر کاربری اراضی در بالادست حوزه های آبریز همچنین توجه به بستر آبرفتی رودخانهها و عدم انجام ساخت و ساز در حریم بستر آبرفتی رودخانهها، بایستی گفت ساخت سدها و سدسازی هیچ منافاتی با آبخیزداری و عدم رها سازی آب از سد، جهت بقای رودخانه و تجاوز به حریم رودخانهها و مسیلها نداشته و ميتوان در هر دو بخش سرمایهگذاری کرده و از آنها بهره کافی برد. چنانچه در گزارشهای پایانی مطالعات سدها و تاسیسات تامل شود، همواره مطالعات زیست محیطی بخش مهمی از آن بوده و توصیههای لازم در خصوص آبخیزداری در بالادست و الزامات آزادسازی آب مورد نیاز در راستای حفظ محیط زیست رودخانه در پاییندست سد آورده شده است. البته اجرای پروژه های آبخیزداری، در مناطق سیلخیز اکثراً سهم کوچکی از مهار سیلابها را به عهده داشته و به تنهایی کنترلکننده آنها نخواهند بود. ضمن آنکه اجرای کامل این چنین پروژههایی با محدودیتها و موانع جدی مواجه است و بسیار هزینهبر و زمانبر بوده و در تعهد وزارت نیرو نیز نیست. علیایحال وزارت نیرو جهت کنترل فرسایش و رسوب بر مبنای اصول توسعه پایدار منابع آب و خاک، به حفاظت توامان منابع آب و خاک اعتقاد راسخ دارد و در این راستا حمایتهای خود را از فعالیت آبخیزداری که در حوضههای آبریز کشور با محوریت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور انجام میشود، در قالب تشکیل کمیتههای مشترک هماهنگی به عنوان بخشی از اجزای مدیریت بههم پیوسته منابع آب و خاک در فرایندهای کاری خود پیگیری میکند. در خصوص ازدسترفتن مواد مغذی موجود در سیلابها به دلیل احداث سد، لازم به توضیح است بر اساس دستورالعملهای نگهداری و بهرهبرداری از سدها، تخلیه رسوبات از تخلیهکنندههای عمقی و مجاری که در ارتفاع مناسب از بستر رودخانه قرار گرفته صورت ميپذیرد و ملاحظه ميشود که مواد غذایی جهت استفاده در کشاورزی به جای کود شیمیایی در آن وجود دارد تا به جلگههای مورد نظر برسد. خاطرنشان می سازد در پاسخ به اینکه اظهار ميدارند عدم مهار جریان سیلابی و ورود آنها به خلیج فارس یک نعمت به شمار می رود، باید اذعان کرد در حال حاضر با وجود سدهای موجود و مهار سیلابها در مخازن این سدها، حداقل ۱۷ استان کشور با مشکل بی آبی و کمبود آب مواجه بوده و اگر برای تامین آب مورد نیاز آنها تصمیم به شیرین سازی آبهای خلیج فارس و دریای عمان شود، بهای تمام شده برای هر مترمکعب بسیار بالا خواهد بود. شایان ذکر است ۵ استان کشور با تنش آبی فزایندهای روبرو هستند. لذا مشخص نیست که اینگونه کارشناسان که ورود آب شیرین رودخانهها به خلیج فارس و … را نعمت تلقی کرده، چه پاسخی در قبال این سوال دارند که منطق آنها در این خصوص که آب شیرین جاری در رودخانه ها را مهار نکنند و اجازه بدهند که وارد خلیج فارس شده و به آب شور تبدیل شود و سپس با هزینه بسیار گزاف آب شور به آب شیرین تبدیل و با انتقال به ترازهای ۱۰۰۰ تا۲۰۰۰ متری پمپاژ شود، چیست؟ پس از انجام بررسیهای فنی و اقتصادی مطالعات سدها در وزارت نیرو و اخذ مجوزهایی چون مجوز سازمان حفاظت محیط زیست کشور، احداث سدهای جدید در شورای عالی آب مطرح و پس از تصویب نهایی، اجرایی میشوند. اطلاق واژه نابخردی به مدیریت بخش آب کشور، ترغیب مردم برای ممانعت از ساخت سدها و بدتر از آن تشویش اذهان عمومی با ارائه اطلاعات غیر فنی و ایجاد روحیه ناامیدی و یأس از خدمات دولت، توسط هیچ شخصی به خصوص مدیران مسئول در نظام، جایز نیست. اینکه عنوان میشود «برای کلاه سدسازی نمد تازه نبافید» در واقع زیر سوال بردن صنعت سدسازی است. افرادی که خود را حامیان محیط زیست میخوانند و برخلاف صنعت سدسازی در تلویزیون و رسانهها مصاحبه و مطالب غیر کارشناسی ارائه میدهند باید بدانند که به گفته معاون وزیر نیرو «منتقدان سدسازی در ایران وضعیت طبیعی و جغرافیایی خاص ایران را در نظر نمیگیرند، چرا که بدون وجود سد، تامین آب بیشتر شهرهای ایران ممکن نیست»، زیرا ۴۷ درصد بارش های کشور در فصل زمستان است، اما پیک مصرف ما در تابستان قرار دارد. این گروه از دوستداران محیط زیست مطلع نیستند که هر روز بخش قابل توجهی از روان آبهای کشور از دسترس خارج شده و به کشورهای همسایه یا به دریا میریزند و بخش دیگر از این روانآبها در مواقع سیلابی شهرها را در خود غرق میسازند و به تاسیسات شهری آسیب میرسانند و جان مردم بیگناه را میگیرند که نمونههای آن را چند ماه گذشته شاهد بودهایم. با وجودی که ظرفیت سدسازی کشور جای بسیاری برای کارکردن دارد، آنها به دنبال تخریب سدها و توقف این صنعت نوپای کشورند که به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی، «ایران یکی از کشورهای پیشرو در امر سدسازی و یکی از افتخارات ما در عرصه جهانی محسوب میشود». در پایان از آنجاکه اشاراتی ناصحیح به عملکرد سد دز در سیلاب فروردینماه جاری شده بود، خلاصه مطالب زیر به منظور روشنشدن نقش سد دز بیان میشود: فرسایش و رسوب در حوضههای آبریز کشور ناشی از عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی بوده که ارتباطی با وجود یا عدم وجود سد ندارد و این موضوع پدیدهای در گستره حوضه آبریز است. در شرایط کنونی، درصد از دستدهی سالانه ظرفیت مخزن سد دز به علت رسوب، کمتر از ۰/۵درصد است که در مقایسه با متوسط مخازن سایر کشورهای دنیا که حدود یک درصد است، از میزان کمتری برخوردار است. همچنین حجم مخزن سد دز در شرایط کنونی و در تراز نرمال حدود ۲۷۰۰ م.م.م است که یکی از بزرگترین سدهای کشور به لحاظ ظرفیت مفید مخزن به شمار میآید بطوریکه این سد با بیش از ۵۰ سال سابقه بهرهبرداری (که برای بسیاری از سدها به عنوان اتمام عمر مفید سد لحاظ میشود)، همچنان یکی از مهمترین سدهای کشور در تأمین آب شرب، کشاورزی، زیستمحیطی، کنترل سیلاب و تولید انرژی است. همچنین نیروگاه دز به ظرفیت ۵۲۰ مگاوات در شبکه انتقال انرژی برق کشور نقش بسیار مهمی در شرایط پیک و ارائه خدمات جانبی به شبکه برق کشور از جمله کنترل فرکانس دارد. سیلاب فروردین ماه سال جاری با دبی پیک ساعتی حدود ۸۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه و دبی پیک لحظهای ۱۰۴۰۰ مترمکعب بر ثانیه آب وارد مخزن سد دز شده است که در مقایسه با سیلابهای بهاره در حوضه سد دز بیسابقه بوده است. کل ظرفیت خروجی سد شامل سرریز، نیروگاه و دریچههای کشاورزی حداکثر به میزان ۶۵۰۰ متر مکعب بر ثانیه است. این موضوع نشان میدهد که سیلاب مذکور بسیار حجیم بوده و مقایسه آن با اصطلاح «هرزآب» منطقی نیست. برای مقایسه ذهنی، در سه روز پیک سیلابی حدود ۷۵۰ م.م.م آب وارد مخزن سد دز شده است که این میزان ۴ برابر کل حجم مخزن سد کرج است. نکته بسیار مهم در مهار سیلاب فوقالذکر در سد دز، روند ورودی و خروجیهای این سد به خصوص در ساعات نخستین سیلاب و در زمان پیک جریانات ورودی میباشد. به این صورت که جریان ورودی با پیک لحظهای معادل ۱۰۴۰۰ و پیک ساعتی حدود ۸۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه در ظرفیت خالی پیشبینیشده مخزن مستهلک شده و با تأخیر زمانی چند ساعته جهت آمادگی نسبی پاییندست و به صورت تدریجی با حداکثر جریان ساعتی حدود ۴۵۰۰ مترمکعب برثانیه از سد تخلیه شده است. این بدان معناست که این سد توانسته جریان سیلابی رودخانه را در حدود ۵۰ درصد کاهش داده و زمانبندی و روند جریان رودخانه را در پایین دست سد تا حد توان مدیریت کند. علاوه بر سد دز که کمک بزرگی به مهار سیلاب و پخش آن در مخزن کرد، نقش دیگر سدهای استان خوزستان در کنترل سیلابها نیز اهمیت ویژهای داشته است. به عنوان نمونه سدهای حوضه کارون توانستد جریان با پیک ساعتی ۱۷۰۰ مترمکعب برثانیه را کنترل کرده و با حذف خروجی از این شاخه، جریان کلی را در کارون بزرگ مدیریت و کاهش دهند و از هم افزایی جریان در پایین دست و خرابیهای شدید و شرایط بسیار خطرناکی که به ویژه در مقطع شهر اهواز داشت جلوگیری کنند. در سد کرخه نیز جریانی با دبی ساعتی ۳۶۰۰ مترمکعب بر ثانیه مهار و مقادیر ورودی به نحو مناسب در مخزن ذخیره شد. |
مخالفت با سدسازی مبنای علمی ندارد