به گزارش جهان، تسنیم به نقل از العهد نوشت: جمهوری اسلامی ایران از سال 1357 تا کنون با فراز و نشیب های زیادی رو به رو شد و از همان روزهای نخست انقلاب نوپای آن هدف توطئه های مختلف آمریکا و متحدانش قرار گرفت که نمونه آن آغاز جنگ تحمیلی، تحریم های اقتصادی و تلاش برای اخلال در امنیت داخلی و سرنگونی نظام حاکم ایران بود که همه این توطئه ها به بن بست رسیده و ایران در نهایت توانست جایگاه خود را در سطح منطقه ای و بین المللی تثبیت کند. به نظر می رسد صحبت از مواضع برخی کشورهای منطقه ای و بین المللی در قبال جمهوری اسلامی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 (1979) تا کنون به میزان زیادی موضوعی در هم تنیده و پیچیده باشد. در این خصوص پیش از هر چیز می توان گفت که مجموعه این مواضع همچنان منفی و خصمانه بوده و کاملا از انصاف و واقعیت گرایی فاصله دارد. تلاش برخی طرفهای منطقه ای و بین المللی برای ناکامی انقلاب ایران کشورهای منطقه ای و بین المللی بر اساس مواضع خصمانه خود در قبال ایران از هر دستاویزسیاسی، اقتصادی، رسانه ای و ارتباطی برای محدود کردن ایران و تضعیف آن بهره گرفته و تلاش کردند آن را سرنگون کرده و انقلاب اسلامی آن را ناکام بگذارند. بسیاری از این دستاویزها بی مایه بوده و چیزی جز رسوایی نبود چرا که از تمام ارزش ها و اصول اخلاقی و انسانی مسالمت آمیز به دور بوده و مبتنی بر مشی ماکیاولی است که فقط به دنبال منافع خاص خود بوده و به نتایج منفی حاصل از تحقق منافع خود هیچ توجهی ندارد. چه بسا مصیبت هایی که منطقه در چهار دهه اخیر با آن دست به گریبان بود، بهترین دلیل این سیاست ها باشد. برای روشن شدن مواضع منفی و خصمانه ای که انقلاب ایران با آن دست و پنجه نرم کرد می توان این مواضع در سه مرحله زیر خلاهصه کرد: مرحله اول: جنگ تحمیلی علیه ایران از سال 1980تا 1988. مرحله دوم: برهم زدن معیارها و تلاش برای سوق دادن ایران به سمت جنگ و ناآرامی. مرحله سوم: پس از اشغال عراق به دست آمریکا در سال 2003. تلاش آمریکا برای خفه کردن انقلاب ایران در نطفه مرحله اول: در این موضوع که پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) موجب شد آمریکا یکی از مهم ترین متحدان و یا به عبارت بهتر یکی از مهم ترین ابزارهای خود در منطقه را از دست بدهد، شکی نیست. به عبارت بهتر پیروزی انقلاب ایران موجب شد آمریکا محمد رضا پهلوی متحد مهم خود در منطقه را از دست بدهد به گونه ای که به ناچار تمام امکانات خود را برای مبارزه با انقلاب نوپای ایران و ناکام گذاشتن آن و خفه کردن آن در نطفه به کار گرفت از همین رو عجیب نبود که انقلاب ایران و رهبران و چهره های برجسته آن از هر طرف در تیررس حملات قرار بگیرند. چه بسا حمله نظام بعثی صدام به ایران با نقشه و حمایت و تامین مالی بسیاری از نیروهای منطقه ای و بین المللی به مثابه گام نخست در مسیر دشمنی با ایران و توطئه علیه انقلاب اسلامی این کشور بود. دیدگاه نویسنده مصری در قبال دشمنی علیه ایران در همین ارتباط «مجدی کامل» نویسنده مصری در کتاب خود به عنوان « آمریکا چگونه دوستان خود را می فروشد؟» نوشت: به گفته «وفیق السامرائی» یکی از بازوهای سرکوبگری صدام به ویژه در جریان جنگ علیه ایران، تیم کاملی از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در بغداد حضور داشتند و هواپیماهای اواکس که در منطقه مستقر بودند، هرگونه تحرک نیروهای ایرانی را به عراق گزارش می کردند و در سطح گسترده ای در عملیات بازپس گیری فاو و بیرون راندن نیروهای ایرانی از آن حضور داشتند. تمام کشورهای جهان غرب به هر وسیله ای به نظام دیکتاتوری صدام برای سرکوب و کشتار و نسل کشی کمک می کردند که طرفهایی تحت لوای سوسیالیسم سابق نیز در صف آنان قرار داشتند. آمریکا در حمله صدام به ایران آستین ها را بالا زد کامل در کتاب خود می افزاید: آمریکا برای حمایت از نظام دیکتاتوری عراق در جنگ فاجعه بار علیه ایران، آستین ها را بالا زد و نیروهای آمریکایی از نیمه شب تا بامداد سرگرم نقل و انتقال انواع تجهیزات جنگی بودند تا آتش جنگ واختلاف بین دو کشور را بیش از پیش شعله ور سازند. در آن زمان حامیان صدام بر این باور بودند که ظرف چند هفته می توانند نظام جدید ایران را سرنگون ساخته و روند امور را به قبل بازگردانند اما با گذشت زمان محاسبات آنان ناکام ماند تا جایی که ایران توانست در جریان جنگ زمام امور را به دست گرفته و دشمنان خود را سردرگم سازد. علاوه بر جنگ علیه ایران، کشورهای غربی با انفجار و ترور شخصیت های مذهبی، سیاسی و فکری انقلاب به تنش آفرینی در سطح سیاسی و در داخل ایران اقدام کردند که نمونه آن ترور آیت الله مطهری و آیت الله طالقانی و نیز آیت الله بهشتی و محمد علی رجایی به اضافه محمد جواد باهنر و تعدادی دیگر از چهره های برجسته ایرانی بود. تشکیل گروهک منافقین و حمایت از آنان علاوه بر این دشمنان ایران در تشکیل گروهک منافقین سهیم بوده و تلاش کردند از آن به عنوان ابزار اصلی اقدامات جنایتکارانه خود بهره برداری کنند و البته این سازمان هنوز هم از حمایت گسترده ابرقدرت های غرب از جمله انگلیس و فرانسه برخوردار است، همانطورکه صدام نیز از این گروهک در جنگ علیه ایران استفاده کرد تا جایی که برای مدتی به یکی از بازوهای اصلی اطلاعاتی عراق برای نفوذ به داخل ایران تبدیل شد. مرحله دوم: با وجود اینکه نظام بعثی صدام و برخی طرف های منطقه ای تلاش کردند پایان جنگ هشت ساله علیه ایران را به عنوان پیروزی بزرگ و مهم عراق به تصویر بکشند اما مجموعه واقعیت ها و آمار و داده های موجود خلاف آن را به اثبات رساند که مهم ترین آن معرفی عراق به عنوان تجاوز گر در جنگ علیه ایران از سوی سازمان ملل بود. بر این اساس اعلام شد که عراق باید غرامت یکصد و 60 میلیارد دلاری به ایران پرداخت کند. آغاز برنامه رشد و پشرفت در ایران علاوه بر این ایران برنامه رشد و توسعه و سازندگی و نیز پیشرفت در زمینه های مختلف را کلید زد در حالی که عراق در زمان صدام همچنان درگیر آغاز جنگ و رویارویی با طرف های متعدد بود و به همین دلیل دو سال پس از جنگ با ایران این بار به کویت حمله کرد آن هم در حالی که کویت یکی از مهم ترین حامیان عراق در حمله به ایران بود. در آن زمان تلاش شد ایران نیز به سمت جنگ دوم خلیج فارس سوق داده شود اما مسئولان و مراجع تصمیم گیر ایران به اندازه کافی مدبر بوده و با تکیه و بر عقل و منطق از گرفتار شدن در این دام در امان ماندند و به این ترتیب ایران توانست در سطح منطقه ای جایگاه بهتری به دست آورد و به دلیل همین دستاوردها با کینه جویی بیش از پیش آمریکا و اسرائیل و برخی طرف های بین المللی و منطقه ای نیز دست به گریبان بود. تلاش برای اخلال در امنیت داخلی ایران در این شرایط ابرقدرت های دنیا در دو مسیر علیه ایران به تکاپو افتادند، نخست افزایش فشار و تحریم های اقتصادی علیه ایران و دوم ادامه حمایت از نیروهای ضد ایرانی و به عبارت بهتر همان گروهک منافقین به این امید که از این راه ثبات و امنیت ایران را از بین برده و به اهداف مورد نظر خود یا همان سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران نائل شوند. در این راستا آمریکا در سال 1992 دایره تحریم ها علیه ایران را گسترش داده و برخی شخصیت ها و شرکت هایی را که به توسعه برنامه تسلیحاتی ایران کمک می کردند، نیز تحت تحریم قرار داد. تحریم سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران سپس بیل کلینتون در سال 1995 دستورهای اجرایی صادر کرد مبنی بر اینکه شرکت های آمریکایی اجازه سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران را ندارند. اما اقدامات خصمانه آمریکا به اینجا ختم نشد بلکه در سال 2008 بانک های آمریکایی از واسطه نقل وانتقال پول به ایران منع شدند و پس از آن نیز در سال 2010 واشنگتن محدودیت هایی را در بخش انرژی ایران اعمال کرده و در سال 2012 نیز تمام اموال موسسات مالی خارجی که با بانک مرکزی ایران ارتباط داشتند، بلوکه کرد. علاوه بر این شورای امنیت سازمان ملل در فاصله سال های 2006 تا 2010 شش قطعنامه علیه ایران صادر کرد که به موجب آن تحریم های اقتصادی را علیه آن تحمیل کرد. هدف از این قطعنامه (1696 و1737 و1747 و1803 و1835 و1929) تحریم اقتصادی ایران و جلوگیری از ادامه برنامه اتمی مسالمت آمیز آن و نیز ایجاد ناآرامی در داخل ایران علیه دولت حاکم بود. علاوه بر این اتحادیه اروپا در همراهی با دستور کار آمریکایی و رویکردهای آن محدودیت ها و تحریم هایی را علیه ایران اتخاذ کرد به این ترتیب که در سال 2010 فعالیت تعدادی از بانک های ایرانی را متوقف کرده و در سال 2011 نیز دارایی های 433 طرف ایرانی را بلوکه کرد. اتحادیه اروپا علاوه بر این از اعطای روادید به 113 ایرانی خودداری کرد و در پایان سال 2012 نیز واردات تولیدات نفت ایران را به طور کامل متوقف کرد، البته تعدادی از اعضای این اتحادیه به این تصمیم پایبند نماندند. نکته قابل ملاحظه اینکه واشنگن و متحدانش تحریم های ضد ایرانی را ابزاری بسیار کارآمد علیه رهبران ایران و به بن بست رساندن آنان می دانستند زیرا این اقدامات موجب افزایش قیمت انواع کالاها و تورم در ایران شده و ارزش ارز ایران نیز در مقابل دلار و سایر ارزهای خارجی کاهش پیدا کرد. مرحله سوم: طرح سرنگونی نظام صدام حسین و اشغال عراق به دست آمریکا فرصتی برای واشنگتن فراهم کرد تا از مرزهای غربی به تهران نزدیک شود آن هم در حالی که پیش از این و در جریان جنگ افغانستان در سال 2001 از مرزهای شرقی به ایران نزدیک شده بود. آمریکا از این طریق امیدوار بود ایران را به محاصره در آورده و در ساختار امنیتی آن اخلال ایجاد کند و در همین راستا مجال را برای گروههای تروریستی تکفیری باز گذاشت تا در عراق جولان داده و فعالیت داشته باشند. در این میان آمریکا و متحدانش به فشارهای اقتصادی علیه ایران و نیز حمایت از گروههای مسلح مخالف ایران اکتفا نکرده و علاوه بر تبیلغات رسانه ای و سیاسی علیه آن به استفاده از برگه تنش های طایفه ای و مذهبی علیه این کشور متوسل شدند. در اینجا باید گفت که هیچ انسان منطقی نمی تواند بپذیرد که کشورهای بزرگ از مبارزه با گروههای تروریستی و نابودی آنان ناتوان بمانند بلکه واقعیت این است که آنان از این گروهها برای اعمال فشار بر دشمنان خود استفاده می کنند که نمونه آن را در عراق ، سوریه، یمن، بحرین و لبنان و کشورهای دیگر شاهدیم. از آنجا که گروههای تکفیری مسلح نتوانستند به ایران نفوذ کرده و در ساختار امنیتی آن اخلال ایجاد کنند، تلاش کردند شیعیان را در هر نقطه ای هدف قرار دهند. در این ارتباط نگاهی گذرا به عملیات تروریستی در عراق و سوریه نشان می دهد که بیشتر عملیات تروریستی متوجه شیعیان بوده و همین وضعیت در یمن نیز جریان دارد و اخیر نیز دامنه آن به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس رسیده است که نمونه آن را در مسجد امام علی (ع) در قطیف شاهد بودیم که پس از آن انفجارهای مسجد امام حسین (ع) در دمام عربستان و نیز انفجار مسجد امام صادق (ع) در کویت رخ داد. با توجه به مطالب بالا می توان واقعیت ها ی زیادی را متوجه شده از جمله اینکه: -انقلاب اسلامی ایران در طول سه دهه اخیر توانست بسیاری از چالش ها و تهدیدها را پشت سر بگذارد و این موفقیت نیز به برکت تدبیر رهبران ایران از جمله امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و نیز آیت الله علی خامنه ای رهبر این کشور و نیز سایر مسئولان عالی رتبه و جانفشانی ایرانی ها تحقق یافت. – با وجود فشارها و تحریم های اقتصادی علیه ایران، تهران سیاست خودکفایی را در پیش گرفته و توانست با اتکا به سیاست اقتصادی علمی و عملی تحریم ها و فشارها را پشت سر بگذارد تا جایی که امروز به یک قدرت اقتصادی تاثیرگذار تبدیل شده است و نقطه قوت آن این است که اقتصاد آن فقط متکی به نفت نیست بلکه صنایع و کشاورزی و نیز جهانگردی نیز به منبع درآمد این کشور تبدیل شده است. در این شرایط ابرقدرت ها به این نتیجه رسیده اند که تحریم های اقتصادی علیه ایران نه تنها فایده ای نداشته است بلکه موجب شد ایران بتواند گزینه ها و راههای جایگزینی را پیدا کرده بدون اینکه در برابر آنان سرفرود آورده و امتیاز بدهد. – گروههای ترویستی از جمله گروهک منافقین با وجود حمایت خارجی نتوانستند هدف خود مبنی بر سرنگونی نظام سیاسی ایران را تحقق بخشند بلکه خود منزوی شده و در آستانه فروپاشی هستند. -با وجود حملات رسانه ای علیه ایران امروز شاهدیم که ملت ایران گوش به فرمان رهبران خود بوده و بیش از هر زمان دیگری به این باور رسیده اند که رهبران آنان تمام تلاش خود را در راستای تحقق منافع کشور به کار می گیرند زیرا اگر غیر از این بود توطئه های دشمنان و دستور کار تخریبی آنان به موفقیت رسیده و انقلاب اسلامی ایران سرنگون شده بود. – حمایت بی پایان از تکفیری ها و داعشی ها و القاعده در تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران بی تاثیر مانده و شاهد ناکامی آن نیز این است که این گروهها نتوانستند با وجود عملیات خرابکارانه و انفجارهای متعدد علیه مراقد مقدس شیعیان فتنه طایفه ای بین سنی و شیعی در عراق را به ثمر بنشانند. شاهد دیگر این ناکامی این است که تروریست ها و حامیان غربی و منطقه ای آنان در سرنگونی نظام حاکم سوریه و تهدید ایران شکست خوردند و عربستان و متحدانش از شکست جنبش انصار الله در یمن نیز ناتوان ماندند. در این میان حزب الله لبنان همچنان حضور تاثیر گذار داشته و در سوریه و سایر نقاط هرگونه تهدید رژیم اسرائیل را ناکام می گذارد. -جمهوری اسلامی ایران توانست در مقابله با تروریسم و تکفیر به دور از خاک ایران موفق عمل کند. |