بمب جدید استقلالی ها از ازبکستان می آید؛جلال در تور آبی ها؟

بمب جدید استقلالی ها از ازبکستان می آید؛جلال در تور آبی ها؟

بمب جدید استقلالی ها از ازبکستان می آید؛جلال در تور آبی ها؟

بازیکن جوان تیم لوکوموتیو ازبکستان در رادار باشگاه استقلال قرار گرفت.

به گزارش افق نیوز،در شرایطی که برخی اخبار طی روزهای گذشته از عدم قطعیت بازگشت سرور جپاروف به استقلال حکایت دارد،مسولان استقلال برای جذب جانشین احتمالی این بازیکن دست به کار شده اند.

بر این اساس،باشگاه استقلال پیشنهاد جذب جلال مارشاریپوف،بازیکن ۲۴ ساله تیم ملی ازبکستان را ارائه کرده است.

این بازیکن در سال ۲۰۱۳ به تیم پاختاکور پیوست اما اخیرا با امضا قراردادی به صورت قرضی به عضویت تیم لوکوموتیو ازبکستان درآمده است.

وی که در بازی رفت ایران مقابل ازبکستان در دقیقه ۶۱ جانشین سردار رشیدوف شده بود،در حال حاضر جدی ترین گزینه استقلالی ها در صورت عدم جذب جپاروف است.

بمب جدید استقلالی ها از ازبکستان می آید؛جلال در تور آبی ها؟

(image)

بازیکن جوان تیم لوکوموتیو ازبکستان در رادار باشگاه استقلال قرار گرفت.

به گزارش افق نیوز،در شرایطی که برخی اخبار طی روزهای گذشته از عدم قطعیت بازگشت سرور جپاروف به استقلال حکایت دارد،مسولان استقلال برای جذب جانشین احتمالی این بازیکن دست به کار شده اند.

بر این اساس،باشگاه استقلال پیشنهاد جذب جلال مارشاریپوف،بازیکن ۲۴ ساله تیم ملی ازبکستان را ارائه کرده است.

این بازیکن در سال ۲۰۱۳ به تیم پاختاکور پیوست اما اخیرا با امضا قراردادی به صورت قرضی به عضویت تیم لوکوموتیو ازبکستان درآمده است.

وی که در بازی رفت ایران مقابل ازبکستان در دقیقه ۶۱ جانشین سردار رشیدوف شده بود،در حال حاضر جدی ترین گزینه استقلالی ها در صورت عدم جذب جپاروف است.

بمب جدید استقلالی ها از ازبکستان می آید؛جلال در تور آبی ها؟

خواسته برانکو از سرمربی تیم ملی +تصویر

خواسته برانکو از سرمربی تیم ملی +تصویر

 بانک ورزش – اصلی ترین تیتر جلد گل به درخواست برانکو از کی‌روش اختصاص دارد. سرمربی کروات پرسپولیس گفته: کی روش باید در مورد مسلمان جدی تر فکر کند.

 

خواسته برانکو از سرمربی تیم ملی +تصویر

 بانک ورزش – اصلی ترین تیتر جلد گل به درخواست برانکو از کی‌روش اختصاص دارد. سرمربی کروات پرسپولیس گفته: کی روش باید در مورد مسلمان جدی تر فکر کند.

 

(image)

خواسته برانکو از سرمربی تیم ملی +تصویر

چهار روایت از فرمانده ای خاکی

چهار روایت از فرمانده ای خاکی

به گزارش جهان نیوز به نقل از دفاع پرس، هرکس که برای اولین بار شهید صیاد را می دید باورش نمی شد که او یکی از فرماندهان عالی‌رتبه نظامی باشد.

ویژگی های والای اخلاقی او بود که باعث شد در عین تخصص و نبوغش در مسائل نظامی، او را «صیاد دل ها» بنامند؛ چرا که پیش از هر چیز رفتار و شخصیت وی بود که همه را شیفته خود می کرد.
 

در ادامه چهار روایت از همرزمان امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی آمده است.

* برداشت اول/

امیر سرتیپ دوم «داود نشاط افشاری»: من سه سال از صیاد بزرگ تر بودم ولی طوری به صیاد وابسته بودم که انگار پدرم است.

به خاطر این که همیشه هوایمان را داشت، مثل یک پدر.

یک پدر چه طوری هوای بچه هایش را دارد و مراقب شان است! چه طور به تربیت‌شان دقت می کند و ریز کاریهای بچه هایش برایش مهم است! صیاد هم با افراد زیر دستش همین طور بود.

ما را به حال خودمان رها نمی کرد. به اخلاق و رفتارمان توجه داشت. طوری حواسش به ما بود که گاهی می‌ماندم، چه طور این همه آدمی را که زیر دستش کار می کنند، یادش می ماند.

خیلی خوشم می آمد از این رفتارش که فراموش‌مان نمی‌کرد و هوایمان را داشت.

احساس نمی‌کردیم تنها مانده ایم. من سال 62 بازرس نیروی زمینی بودم. می فرستاد پی من. می گفت: «بازرس‌ها را جمع کن.»

برای بازرس‌هایش کلاس اخلاق گذاشته بود. می فرستادمان قم پیش آقایانی که می شناخت‌شان.

حضرت آیت الله بهاء الدینی (ره) یا حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی (ره) (امام جمعه کرمانشاه). این اواخر با هم یک سال تمام رفتیم حوزه ی علمیه چیذر، کلاس اخلاق. خانه ما می‌آمد.

من یک ماشین قراضه داشتم. سوار همان می‌شدیم و می رفتیم.

توی راه گاهی مردم می‌شناختندش و از دور به او سلام می‌کردند.

یک بار توی راه چند مرتبه مردم برایش دست بلند کردند و سلام کردند.

صیاد برگشت و با خنده به من گفت: «تیمسار! با شما هستند.»

خندیدم و گفتم: «نه اتفاقا بر عکس با شما هستند. دارند به شما سلام می‌کنند.»

سرش را انداخت پایین و آرام گفت: «این مردم فکر می‌کنند ما هم کسی هستیم. ما خاک پای این‌ مردم هستیم.»

* برداشت دوم/

امیر «رنجبر نیکدل»: در کردستان که دیدمش، فرمانده نیروی عملیاتی بود. عملیات آزادسازی بوکان.

خدا رحمت کند آبشناسان را. با او رفته بودم منطقه.

آنجا اولین بار صیاد را از نزدیک دیدم و با هم آشنا شدیم.

بعدها هم به خاطر آن آشنایی و هم به خاطر این که خانه‌ی هر دویمان در یک محل بود، بیشتر و بیشتر با هم نزدیک شدیم.

از دوست هم نزدیک تر بودیم.

مثل دو برادر.

یک بار به خودش گفتم: «حاج علی، به خاطر مقام و موقعیت نیست که بهت احترام می‌گذارم. آن موقع جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بود.

الان هم می‌گویم، به خاطر شهید بودنش نیست که این حرف ها را می‌زنم، شهادت یک مقام بالاتری بود که صیاد به آن رسید و باعث شد که من بیشتر از قبل به صیاد علاقمند بشوم.

همان موقع که جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بود، روزی نبود که ما تلفنی با هم حرف نزنیم.

همیشه بین ساعت هشت تا نه صبح به من زنگ می زد.

اگر روزی ده بار هم باهاش حرف می زدم، سیر نمی شدم؛ ولی جرات نمی کردم بهش زنگ بزنم، می ترسیدم مزاحمش شوم؛ ولی او هر روز زنگ میزد.

حرف که باهاش می‌زدم، لذت می‌بردم.

همیشه هر کس که خالص باشد، بی ریا باشد، خدایی باشد، من را به خودش جذب می‌کند.

من توی عمرم مثل صیاد به همان خلوص و بزرگی فقط آبشناسان را دیده‌ام؛ خیلی بزرگ بود.

صیاد و این بزرگ بودنش به خاطر خدایی بودنش بود.

به خاطر این بود که ظاهر و باطن خودش را برای خدا خالص کرده بود.

وقتی می‌خواستیم به ماموریت برویم، اول از همه صدقه می‌داد بعد می نشست برایمان چند آیه از قرآن می‌خواند.

بعد مدتی آیه‌ها را می‌خواند یا تفسیرش را بعد هم توضیح می‌داد که برنامه‌ی کارمان چی است و هر کس چه کاری باید بکند.

چه قدری توی راه هستیم و چه قدرت وقت آزاد داریم. چه کارهایی مشترک است و چه کارهایی را باید تنها انجام بدهیم.

اگر ماموریت‌مان در یک شهر بود، حتما اول گلزار شهدای آن جا می‌رفت.

برای شهدا فاتحه می‌خواند. به چند تا از خانواده‌های شهدای آن جا هم سر می‌زد.

* برداشت سوم/

امیر سرتیپ «ناصر آراسته»: کنارش نشسته بودم. یک کتاب انگلیسی دستش بود. قرآن بود و می‌خواند.

اول عربیش را می‌خواند و بعد ترجمه اش را.

پرسیدم: جناب سروان ترجمه انگلیسی می‌خوانید؟ گفت: بله.

شاید یک روزی لازم شد.

گفتم: برای چی؟ گفت: شاید یک روزی با چهار نفر خارجی حرف بزنم و بخواهم قرآن را بهشون معرفی کنم.

دلم نمی‌خواهد آن روز حسرت بخورم که کاش می‌توانستم قرآن را به انگلیسی ترجمه کنم.

ساکت شدم. تعجب کرده بودم و نمی‌دانستم چه باید بگویم.

نمی‌دانستم که بعدها بیشتر هم تعجب می‌کنم و از حرف‌هایش، کارهایش، زندگی و مرگش و حسرت این آخری که هنوز که هنوز است سال ها از شهادتش می‌گذرد با من است.

می توانم بگویم اصل رابطه ما از کردستان شروع شد.

مخصوصا از آن چند روزی که با هم در محاصره بودیم.

چهل و چند روز در راه کوهستانی بانه – سردشت.

کسی فکر نمی کرد ستونی که از تهران داشت به بانه می آمد و قرار بود از روی زمینی به سردشت برود، بیش از یک ماه در آن جاده ی پر پیج و خم و خطرناک گرفتار شود و ستونی با آن توان رزمی که پیش بینی همه چیز را برایش کرده بودند، الا این که ضد انقلاب تمام افرادش در آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه را برای این که این ستون نظامی، چه افراد و چه امکاناتش به سردشت نرسد، بسیج کند.

ماموریت در این ستون برای من فرصت خوبی بود. وقتی دوستم ستوان آذربون به من خبر داد که قرار است این ستون به سردشت برود و از من پرسید که می خواهی همراه آن بروی یا نه؟ از خدا می خواستم که بروم.

مدتی بود که در بانه بودم و کار رزمی نکرده بودم.

مسئول انتظامات پادگانه بانه بودم. دیگر دلم گرفته بود و وقتی شنیدم ماموریت رزمی هست، خیلی خوشحال شدم.

همان روز با آذربون به سنگر صیاد رفتم.

وارد که شدم صیاد تنها بود و داشت روی نقشه ی منطقه کار می کرد. نشستم. گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم.

جناب آراسته. قبلا همدیگر را بیرون سنگر دیده بودیم.

حال و احوال و روبوسی کرده بودیم ولی این جا فرق کرد.

کار بود و صیاد عادت داشت موقع کار جدی باشد.

پرسید: «شما آمادگی رفتن به این ماموریت رو دارید؟ گفتم: بله. گفت: «پس مسئولیت دیده بانی ستون به عهده ی شماست.

کمی درباره ی فاصله ی ستون از بانه و سردشت و برد توپ‌هایی که همراه ستون بودند و قرار بود پشتیبانی آتش ستون را داشته باشند، بحث کردیم.

قرار شد در فاصله ای از جاده که توپ برد ندارد، از خمپاره‌اندازهای داخل ستون استفاده کنیم. بعد پرسیدم. خوب حالا ستون کی حرکت می‌کنه؟

دو سه روز بعد خبرم کرد. با بیسیم چی همراهم که اسمش کلاته بود و بعدها شهید شد، راه افتادیم.

راه پر بود از گردنه های باریک و خطرناک و پیچ های تند.

تا به ده سید صارم رسیدیم، اتفاقی نیفتاد.

توی ده مردم از ما استقبال کردند و گل و نقل سرمان پاشیدند.

از سید صارم حدود یک کیلومتر دور شده بودیم که یک خمپاره آمد و وسط ستون منفجر شد.

صیاد من را صدا کرد و گفت: «گرای این خمپاره را پیدا کن.

ببین از کجا داره می زنه؟ رفتم سراغ جایی که خمپاره افتاده بود.

از همان دهی که ازش رد شده بودیم، ما را می‌زدند.

ده سید صارم. معلوم شد افراد ضد انقلاب بین اهالی ده بودند.

نمی شد کاری کرد. باید راه می افتادیم تا از برد خمپاره شان دور بشویم.

بیشتر نگران بودم که از روبه‌رو هم ما را بزنند.

صیاد دستور داد که آمبولانس مجروح ها را ببرد.

نیم ساعت بعد خبر دادند که ضدانقلاب آمبولانس را گرفته و راننده و مجروح ها و آمبولانس را یک جا آتش زده.

صیاد برافروخته شد و با بیسیم هلی کوپتر خواست و دستور داد که با راکت آن را که این کار را کرده بودند، بزنند ولی آن‌ها هلی کوپتر را هم زدند.

این اول جنگ چهل روزه‌ی ما در مسیر بانه – سردشت بود. هیچ کدام از کسانی که به ستون مامور شده بودند، آمادگی چنین جنگ و گریز طولانی‌ای را نداشتند.

حتی خود صیاد هم فکرش را نمی‌کرد که چهل روز در این جاده و پیچ‌های تندش و مسیر کوهستانی و پر دار و درختش اسیر شویم و ستون از هم بپاشد و مهماتش از بین برود.

می‌توانم با جرات بگویم که این ایمان قوی و قدرت بالای فرماندهی صیاد بود که نفرات ستون را نجات داد وگرنه ضدانقلاب تمام توانش را بسیج کرده بود که نگذارد حتی یک نفر هم زنده به سردشت برسد.

* برداشت چهارم/

امیر سرتیپ دوم دکتر «ابوالقاسم کیا»: در 28 اردیبهشت سال 1377 دانشجویان سال سوم دانشگاه افسری امام علی (ع) جهت آموزش میدانی عملیات های عمده رزمندگان اسلام به خوزستان اعزام شده بودند.

جهت اسکان دانشجویان اردوگاهی در غرب شهرستان دزفول، حاشیه‌ی غربی رودخانه‌ی کرخه، محدوده‌ی پل نادری با برپایی بیش از 120 تخته چادر گروهی دائر شده بود و من در تمام مدت اردوگاه در کنار شهید صیاد شیرازی برای اجرای دستورات و اوامراشان بودیم.

شهید بزرگوار دستور دادند دانشجویان سوار بر کامیون های نظامی برای تشریح عملیات فتح المبین حرکت کنند و روی ارتفاعات شاه وریه نزدیک چاه‌های نفت مستقر گردند.

در این زمان شهید صیاد به من دستور داد که به دزفول بروم و امیر سرتیپ دوم امرالله شهبازی را که در عملیات فتح المبین فرمانده قرارگاه عملیاتی قدس بود و در همان منطقه مسئولیت عملیات را عهده دار بود و چون مجروح بود و قادر نبود راه برود، با ویلچر جابه‌جا می‌شد و همسر محترمه‌اش همواره از وی مراقبت می‌کرد، در آن زمان به دزفول آمده و در مهمانسرای تیپ 2 زرهی دزفول مستقر بود را با بالگرد به محل استقرار دانشجویان روی تپه بیاورم.

شهید صیاد به من گفته بود که موقع سوار شدن ایشان در بالگرد، همسرشان را نیاورم. اما وقتی در پادگان دزفول، ایشان سوار بر بالگرد شد، همسرشان از ضلع دیگر بالگرد سریع سوار شد و من دیگر نتوانستم به ایشان بگویم که تیمسار صیاد دستور داده‌اند شما تشریف نیاورید و لذا از لحظه‌ای که بالگرد شروع به پرواز کرد تا زمانی که در محل تجمع دانشجویان فرود آمد و از نظر زمانی حدود 20 دقیقه طول کشید، فوق العاده به من سخت گذشت. دائم فکر می کردم و چند بار آیت الکرسی را زیرلب زمزمه کردم.

چون دستور ایشان را درست اجرا نکرده بودم و لذا نمی دانستم در پاسخ سوال وی چه بگویم. وقتی هلی کوپتر سمت دانشجویان لندینگ کرد، انگار که یک کسی به من گفت به سرعت برو نزد صیاد شیرازی و به او بگو که همسرش هم آمد.

من این کار را کردم و شهید صیاد فوراً گفت اشکالی ندارد فقط به او بگویید که از بالگرد پیاده نشود.

من خوشحال شدم. سپس شهید صیاد شخصا به استقبال شهید امرالله شهبازی آمد و او را به طرف دانشجویان هدایت کرد.

در این زمان عناصر فیلم برداری زیادی از نهادهای مختلف همراه ما بودند.

بلافاصله آن‌ها به سمت بالگرد رفتند و با همسر آن بزرگوار شروع به مصاحبه و تهیه ی عکس و فیلم کردند.

بعد از آن که امیر امرالله شهبازی، که حال چندان رضایت بخشی هم نداشت، چگونگی انجام عملیات فتح المبین را تشریح کردند، دانشجویان شروع به مدیحه سرایی کرده و یک وضعیت معنوی فوق العاده خاصی ایجاد شد.

ولیکن در تمام مدت من در فکر آن بودم که اگر شهید صیاد از من توضیح خواست پاسخ آن را چگونه باید بدهم و با خودم دائم فکر می‌کردم.

در نهایت پس از خاتمه‌ی کلاس آموزشی، شهید صیاد نزد من آمد و گفت: «کیا خوب شد.»

وضعیت خوبی ایجاد شد که من رو به قبله ایستادم و خدا را شکر کردم.

ناگهان گفت: چه می‌گویی؟ جواب دادم: به خدا مردم تا اینجا آمدم و دستور شما را درست اجرا نکرده بودم و همسر محترمه امیر شهبازی هم سوار بالگرد شده بود.

در این حالت به من دست داد و من را بوسید.

منظور من از بیان این خاطره موارد زیر بود: معجزه‌ی آیات الهی به ویژه آیت الکری در مواجه با رفع مشکلات، تسکین قلب و آرامش روح.

همچنین مدیریت خوب و اندیشمندانه‌ی شهید صیاد شیرازی با افراد زیر دست و همکاران صمیمی خود که چقدر بزرگ منشانه خوب فکر می کرد و تصمیم می گرفت و رفتار محبتانه داشت.

چهار روایت از فرمانده ای خاکی

به گزارش جهان نیوز به نقل از دفاع پرس، هرکس که برای اولین بار شهید صیاد را می دید باورش نمی شد که او یکی از فرماندهان عالی‌رتبه نظامی باشد.

ویژگی های والای اخلاقی او بود که باعث شد در عین تخصص و نبوغش در مسائل نظامی، او را «صیاد دل ها» بنامند؛ چرا که پیش از هر چیز رفتار و شخصیت وی بود که همه را شیفته خود می کرد.
 

در ادامه چهار روایت از همرزمان امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی آمده است.

* برداشت اول/

امیر سرتیپ دوم «داود نشاط افشاری»: من سه سال از صیاد بزرگ تر بودم ولی طوری به صیاد وابسته بودم که انگار پدرم است.

به خاطر این که همیشه هوایمان را داشت، مثل یک پدر.

یک پدر چه طوری هوای بچه هایش را دارد و مراقب شان است! چه طور به تربیت‌شان دقت می کند و ریز کاریهای بچه هایش برایش مهم است! صیاد هم با افراد زیر دستش همین طور بود.

ما را به حال خودمان رها نمی کرد. به اخلاق و رفتارمان توجه داشت. طوری حواسش به ما بود که گاهی می‌ماندم، چه طور این همه آدمی را که زیر دستش کار می کنند، یادش می ماند.

خیلی خوشم می آمد از این رفتارش که فراموش‌مان نمی‌کرد و هوایمان را داشت.

احساس نمی‌کردیم تنها مانده ایم. من سال 62 بازرس نیروی زمینی بودم. می فرستاد پی من. می گفت: «بازرس‌ها را جمع کن.»

برای بازرس‌هایش کلاس اخلاق گذاشته بود. می فرستادمان قم پیش آقایانی که می شناخت‌شان.

حضرت آیت الله بهاء الدینی (ره) یا حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی (ره) (امام جمعه کرمانشاه). این اواخر با هم یک سال تمام رفتیم حوزه ی علمیه چیذر، کلاس اخلاق. خانه ما می‌آمد.

من یک ماشین قراضه داشتم. سوار همان می‌شدیم و می رفتیم.

توی راه گاهی مردم می‌شناختندش و از دور به او سلام می‌کردند.

یک بار توی راه چند مرتبه مردم برایش دست بلند کردند و سلام کردند.

صیاد برگشت و با خنده به من گفت: «تیمسار! با شما هستند.»

خندیدم و گفتم: «نه اتفاقا بر عکس با شما هستند. دارند به شما سلام می‌کنند.»

سرش را انداخت پایین و آرام گفت: «این مردم فکر می‌کنند ما هم کسی هستیم. ما خاک پای این‌ مردم هستیم.»

* برداشت دوم/

امیر «رنجبر نیکدل»: در کردستان که دیدمش، فرمانده نیروی عملیاتی بود. عملیات آزادسازی بوکان.

خدا رحمت کند آبشناسان را. با او رفته بودم منطقه.

آنجا اولین بار صیاد را از نزدیک دیدم و با هم آشنا شدیم.

بعدها هم به خاطر آن آشنایی و هم به خاطر این که خانه‌ی هر دویمان در یک محل بود، بیشتر و بیشتر با هم نزدیک شدیم.

از دوست هم نزدیک تر بودیم.

مثل دو برادر.

یک بار به خودش گفتم: «حاج علی، به خاطر مقام و موقعیت نیست که بهت احترام می‌گذارم. آن موقع جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بود.

الان هم می‌گویم، به خاطر شهید بودنش نیست که این حرف ها را می‌زنم، شهادت یک مقام بالاتری بود که صیاد به آن رسید و باعث شد که من بیشتر از قبل به صیاد علاقمند بشوم.

همان موقع که جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بود، روزی نبود که ما تلفنی با هم حرف نزنیم.

همیشه بین ساعت هشت تا نه صبح به من زنگ می زد.

اگر روزی ده بار هم باهاش حرف می زدم، سیر نمی شدم؛ ولی جرات نمی کردم بهش زنگ بزنم، می ترسیدم مزاحمش شوم؛ ولی او هر روز زنگ میزد.

حرف که باهاش می‌زدم، لذت می‌بردم.

همیشه هر کس که خالص باشد، بی ریا باشد، خدایی باشد، من را به خودش جذب می‌کند.

من توی عمرم مثل صیاد به همان خلوص و بزرگی فقط آبشناسان را دیده‌ام؛ خیلی بزرگ بود.

صیاد و این بزرگ بودنش به خاطر خدایی بودنش بود.

به خاطر این بود که ظاهر و باطن خودش را برای خدا خالص کرده بود.

وقتی می‌خواستیم به ماموریت برویم، اول از همه صدقه می‌داد بعد می نشست برایمان چند آیه از قرآن می‌خواند.

بعد مدتی آیه‌ها را می‌خواند یا تفسیرش را بعد هم توضیح می‌داد که برنامه‌ی کارمان چی است و هر کس چه کاری باید بکند.

چه قدری توی راه هستیم و چه قدرت وقت آزاد داریم. چه کارهایی مشترک است و چه کارهایی را باید تنها انجام بدهیم.

اگر ماموریت‌مان در یک شهر بود، حتما اول گلزار شهدای آن جا می‌رفت.

برای شهدا فاتحه می‌خواند. به چند تا از خانواده‌های شهدای آن جا هم سر می‌زد.

* برداشت سوم/

امیر سرتیپ «ناصر آراسته»: کنارش نشسته بودم. یک کتاب انگلیسی دستش بود. قرآن بود و می‌خواند.

اول عربیش را می‌خواند و بعد ترجمه اش را.

پرسیدم: جناب سروان ترجمه انگلیسی می‌خوانید؟ گفت: بله.

شاید یک روزی لازم شد.

گفتم: برای چی؟ گفت: شاید یک روزی با چهار نفر خارجی حرف بزنم و بخواهم قرآن را بهشون معرفی کنم.

دلم نمی‌خواهد آن روز حسرت بخورم که کاش می‌توانستم قرآن را به انگلیسی ترجمه کنم.

ساکت شدم. تعجب کرده بودم و نمی‌دانستم چه باید بگویم.

نمی‌دانستم که بعدها بیشتر هم تعجب می‌کنم و از حرف‌هایش، کارهایش، زندگی و مرگش و حسرت این آخری که هنوز که هنوز است سال ها از شهادتش می‌گذرد با من است.

می توانم بگویم اصل رابطه ما از کردستان شروع شد.

مخصوصا از آن چند روزی که با هم در محاصره بودیم.

چهل و چند روز در راه کوهستانی بانه – سردشت.

کسی فکر نمی کرد ستونی که از تهران داشت به بانه می آمد و قرار بود از روی زمینی به سردشت برود، بیش از یک ماه در آن جاده ی پر پیج و خم و خطرناک گرفتار شود و ستونی با آن توان رزمی که پیش بینی همه چیز را برایش کرده بودند، الا این که ضد انقلاب تمام افرادش در آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه را برای این که این ستون نظامی، چه افراد و چه امکاناتش به سردشت نرسد، بسیج کند.

ماموریت در این ستون برای من فرصت خوبی بود. وقتی دوستم ستوان آذربون به من خبر داد که قرار است این ستون به سردشت برود و از من پرسید که می خواهی همراه آن بروی یا نه؟ از خدا می خواستم که بروم.

مدتی بود که در بانه بودم و کار رزمی نکرده بودم.

مسئول انتظامات پادگانه بانه بودم. دیگر دلم گرفته بود و وقتی شنیدم ماموریت رزمی هست، خیلی خوشحال شدم.

همان روز با آذربون به سنگر صیاد رفتم.

وارد که شدم صیاد تنها بود و داشت روی نقشه ی منطقه کار می کرد. نشستم. گفتم: بسم الله الرحمن الرحیم.

جناب آراسته. قبلا همدیگر را بیرون سنگر دیده بودیم.

حال و احوال و روبوسی کرده بودیم ولی این جا فرق کرد.

کار بود و صیاد عادت داشت موقع کار جدی باشد.

پرسید: «شما آمادگی رفتن به این ماموریت رو دارید؟ گفتم: بله. گفت: «پس مسئولیت دیده بانی ستون به عهده ی شماست.

کمی درباره ی فاصله ی ستون از بانه و سردشت و برد توپ‌هایی که همراه ستون بودند و قرار بود پشتیبانی آتش ستون را داشته باشند، بحث کردیم.

قرار شد در فاصله ای از جاده که توپ برد ندارد، از خمپاره‌اندازهای داخل ستون استفاده کنیم. بعد پرسیدم. خوب حالا ستون کی حرکت می‌کنه؟

دو سه روز بعد خبرم کرد. با بیسیم چی همراهم که اسمش کلاته بود و بعدها شهید شد، راه افتادیم.

راه پر بود از گردنه های باریک و خطرناک و پیچ های تند.

تا به ده سید صارم رسیدیم، اتفاقی نیفتاد.

توی ده مردم از ما استقبال کردند و گل و نقل سرمان پاشیدند.

از سید صارم حدود یک کیلومتر دور شده بودیم که یک خمپاره آمد و وسط ستون منفجر شد.

صیاد من را صدا کرد و گفت: «گرای این خمپاره را پیدا کن.

ببین از کجا داره می زنه؟ رفتم سراغ جایی که خمپاره افتاده بود.

از همان دهی که ازش رد شده بودیم، ما را می‌زدند.

ده سید صارم. معلوم شد افراد ضد انقلاب بین اهالی ده بودند.

نمی شد کاری کرد. باید راه می افتادیم تا از برد خمپاره شان دور بشویم.

بیشتر نگران بودم که از روبه‌رو هم ما را بزنند.

صیاد دستور داد که آمبولانس مجروح ها را ببرد.

نیم ساعت بعد خبر دادند که ضدانقلاب آمبولانس را گرفته و راننده و مجروح ها و آمبولانس را یک جا آتش زده.

صیاد برافروخته شد و با بیسیم هلی کوپتر خواست و دستور داد که با راکت آن را که این کار را کرده بودند، بزنند ولی آن‌ها هلی کوپتر را هم زدند.

این اول جنگ چهل روزه‌ی ما در مسیر بانه – سردشت بود. هیچ کدام از کسانی که به ستون مامور شده بودند، آمادگی چنین جنگ و گریز طولانی‌ای را نداشتند.

حتی خود صیاد هم فکرش را نمی‌کرد که چهل روز در این جاده و پیچ‌های تندش و مسیر کوهستانی و پر دار و درختش اسیر شویم و ستون از هم بپاشد و مهماتش از بین برود.

می‌توانم با جرات بگویم که این ایمان قوی و قدرت بالای فرماندهی صیاد بود که نفرات ستون را نجات داد وگرنه ضدانقلاب تمام توانش را بسیج کرده بود که نگذارد حتی یک نفر هم زنده به سردشت برسد.

* برداشت چهارم/

امیر سرتیپ دوم دکتر «ابوالقاسم کیا»: در 28 اردیبهشت سال 1377 دانشجویان سال سوم دانشگاه افسری امام علی (ع) جهت آموزش میدانی عملیات های عمده رزمندگان اسلام به خوزستان اعزام شده بودند.

جهت اسکان دانشجویان اردوگاهی در غرب شهرستان دزفول، حاشیه‌ی غربی رودخانه‌ی کرخه، محدوده‌ی پل نادری با برپایی بیش از 120 تخته چادر گروهی دائر شده بود و من در تمام مدت اردوگاه در کنار شهید صیاد شیرازی برای اجرای دستورات و اوامراشان بودیم.

شهید بزرگوار دستور دادند دانشجویان سوار بر کامیون های نظامی برای تشریح عملیات فتح المبین حرکت کنند و روی ارتفاعات شاه وریه نزدیک چاه‌های نفت مستقر گردند.

در این زمان شهید صیاد به من دستور داد که به دزفول بروم و امیر سرتیپ دوم امرالله شهبازی را که در عملیات فتح المبین فرمانده قرارگاه عملیاتی قدس بود و در همان منطقه مسئولیت عملیات را عهده دار بود و چون مجروح بود و قادر نبود راه برود، با ویلچر جابه‌جا می‌شد و همسر محترمه‌اش همواره از وی مراقبت می‌کرد، در آن زمان به دزفول آمده و در مهمانسرای تیپ 2 زرهی دزفول مستقر بود را با بالگرد به محل استقرار دانشجویان روی تپه بیاورم.

شهید صیاد به من گفته بود که موقع سوار شدن ایشان در بالگرد، همسرشان را نیاورم. اما وقتی در پادگان دزفول، ایشان سوار بر بالگرد شد، همسرشان از ضلع دیگر بالگرد سریع سوار شد و من دیگر نتوانستم به ایشان بگویم که تیمسار صیاد دستور داده‌اند شما تشریف نیاورید و لذا از لحظه‌ای که بالگرد شروع به پرواز کرد تا زمانی که در محل تجمع دانشجویان فرود آمد و از نظر زمانی حدود 20 دقیقه طول کشید، فوق العاده به من سخت گذشت. دائم فکر می کردم و چند بار آیت الکرسی را زیرلب زمزمه کردم.

چون دستور ایشان را درست اجرا نکرده بودم و لذا نمی دانستم در پاسخ سوال وی چه بگویم. وقتی هلی کوپتر سمت دانشجویان لندینگ کرد، انگار که یک کسی به من گفت به سرعت برو نزد صیاد شیرازی و به او بگو که همسرش هم آمد.

من این کار را کردم و شهید صیاد فوراً گفت اشکالی ندارد فقط به او بگویید که از بالگرد پیاده نشود.

من خوشحال شدم. سپس شهید صیاد شخصا به استقبال شهید امرالله شهبازی آمد و او را به طرف دانشجویان هدایت کرد.

در این زمان عناصر فیلم برداری زیادی از نهادهای مختلف همراه ما بودند.

بلافاصله آن‌ها به سمت بالگرد رفتند و با همسر آن بزرگوار شروع به مصاحبه و تهیه ی عکس و فیلم کردند.

بعد از آن که امیر امرالله شهبازی، که حال چندان رضایت بخشی هم نداشت، چگونگی انجام عملیات فتح المبین را تشریح کردند، دانشجویان شروع به مدیحه سرایی کرده و یک وضعیت معنوی فوق العاده خاصی ایجاد شد.

ولیکن در تمام مدت من در فکر آن بودم که اگر شهید صیاد از من توضیح خواست پاسخ آن را چگونه باید بدهم و با خودم دائم فکر می‌کردم.

در نهایت پس از خاتمه‌ی کلاس آموزشی، شهید صیاد نزد من آمد و گفت: «کیا خوب شد.»

وضعیت خوبی ایجاد شد که من رو به قبله ایستادم و خدا را شکر کردم.

ناگهان گفت: چه می‌گویی؟ جواب دادم: به خدا مردم تا اینجا آمدم و دستور شما را درست اجرا نکرده بودم و همسر محترمه امیر شهبازی هم سوار بالگرد شده بود.

در این حالت به من دست داد و من را بوسید.

منظور من از بیان این خاطره موارد زیر بود: معجزه‌ی آیات الهی به ویژه آیت الکری در مواجه با رفع مشکلات، تسکین قلب و آرامش روح.

همچنین مدیریت خوب و اندیشمندانه‌ی شهید صیاد شیرازی با افراد زیر دست و همکاران صمیمی خود که چقدر بزرگ منشانه خوب فکر می کرد و تصمیم می گرفت و رفتار محبتانه داشت.

چهار روایت از فرمانده ای خاکی

زاکانی: با 54 میلیارد دلار عدم النفع قرارداد کرسنت می‌توان کل مدارس کشور را از نو ساخت

زاکانی: با 54 میلیارد دلار عدم النفع قرارداد کرسنت می‌توان کل مدارس کشور را از نو ساخت

نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد:‌ با 54 میلیارد دلار عدم النفع قرارداد کرسنت، می‌توان کل مدارس کشور را از نو ساخت.
 

به گزارش جهان نیوز، علیرضا زاکانی نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در کانال تلگرامی خود نوشت «با 54 میلیارد دلار (200هزارمیلیاردتومان) عدم النفع قرارداد کرسنت، می‌توان کل مدارس کشور را از نو ساخت، تا 13.5 میلیون دانش‌آموز ما از زلزله، آتش سوزی، گرما و سرما مصون باشند.»

زاکانی: با 54 میلیارد دلار عدم النفع قرارداد کرسنت می‌توان کل مدارس کشور را از نو ساخت

نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد:‌ با 54 میلیارد دلار عدم النفع قرارداد کرسنت، می‌توان کل مدارس کشور را از نو ساخت.
 

به گزارش جهان نیوز، علیرضا زاکانی نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در کانال تلگرامی خود نوشت «با 54 میلیارد دلار (200هزارمیلیاردتومان) عدم النفع قرارداد کرسنت، می‌توان کل مدارس کشور را از نو ساخت، تا 13.5 میلیون دانش‌آموز ما از زلزله، آتش سوزی، گرما و سرما مصون باشند.»

زاکانی: با 54 میلیارد دلار عدم النفع قرارداد کرسنت می‌توان کل مدارس کشور را از نو ساخت

میزان جرایم انضباطی تماشاگران از سوی فیفا +تصویر

میزان جرایم انضباطی تماشاگران از سوی فیفا +تصویر

میزان جرایم انضباطی تماشاگران از سوی فیفا/عکس

به گزارش افق، در نشست خبری امروز مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، جدولی ارائه شد که نشان می دهد فیفا در قبال تخلف تماشاگران چه جرایمی را در نظر گرفته است.

این جدول به شرح زیر است:

جدول
کاپ

میزان جرایم انضباطی تماشاگران از سوی فیفا +تصویر

(image)

به گزارش افق، در نشست خبری امروز مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، جدولی ارائه شد که نشان می دهد فیفا در قبال تخلف تماشاگران چه جرایمی را در نظر گرفته است.

این جدول به شرح زیر است:

(image)
کاپ

میزان جرایم انضباطی تماشاگران از سوی فیفا +تصویر

نخستین واکنش عجیب رضاییان پس از جدایی از پرسپولیس +تصویر

نخستین واکنش عجیب رضاییان پس از جدایی از پرسپولیس +تصویر

نخستین واکنش عجیب رضاییان پس از جدایی از پرسپولیس/عکس

 

به گزارش افق نیوز،در حالیکه رضا کرملاچعب،در پیامی در اینستاگرام خود برای رامین رضاییان آرزوی موفقیت کرده بود،بازیکن پیشین سرخپوشان در ذیل این پست از وی خواست این مطلب را پاک کند تا برایش بد نشود.

پرسپولیس

نوع موضع گیری رضاییان در این پست نشان می دهد او به شدت بابت اتفاقات رخ داده ناراحت است و پیش بینی کرده این پست برای بازیکن جوان پرسپولیس گران تمام می شود.

موضوعی که با واکنش منفی کاربران پرسپولیسی روبرو شده و آنها خطاب به رضاییان گفته اند نباید با این ادبیات صحبت می کرده است و همین مساله باعث بروز حواشی جدید در موضوع جدایی اش می شود.

نکته جالب اینکه کرملاچعب بدون توجه به درخواست رضاییان،این پست را همچنان نگه داشته است.

طی روزهای گذشته بازیکنان باتجربه پرسپولیس ترجیح داده اند موضع گیری رسمی درباره موضوع رضاییان نداشته باشند و فقط پس از بازی پیکان،سید جلال حسینی گفت که می خواهد در تمرین روز جمعه درباره وضعیت این بازیکن با برانکو صحبت کند.

اتفاقی که درنهایت نظر سرمربی پرسپولیس را عوض نکرد و رضاییان را در مسیر جدایی قرار داد.

نخستین واکنش عجیب رضاییان پس از جدایی از پرسپولیس +تصویر

(image)

 

به گزارش افق نیوز،در حالیکه رضا کرملاچعب،در پیامی در اینستاگرام خود برای رامین رضاییان آرزوی موفقیت کرده بود،بازیکن پیشین سرخپوشان در ذیل این پست از وی خواست این مطلب را پاک کند تا برایش بد نشود.

(image)

نوع موضع گیری رضاییان در این پست نشان می دهد او به شدت بابت اتفاقات رخ داده ناراحت است و پیش بینی کرده این پست برای بازیکن جوان پرسپولیس گران تمام می شود.

موضوعی که با واکنش منفی کاربران پرسپولیسی روبرو شده و آنها خطاب به رضاییان گفته اند نباید با این ادبیات صحبت می کرده است و همین مساله باعث بروز حواشی جدید در موضوع جدایی اش می شود.

نکته جالب اینکه کرملاچعب بدون توجه به درخواست رضاییان،این پست را همچنان نگه داشته است.

طی روزهای گذشته بازیکنان باتجربه پرسپولیس ترجیح داده اند موضع گیری رسمی درباره موضوع رضاییان نداشته باشند و فقط پس از بازی پیکان،سید جلال حسینی گفت که می خواهد در تمرین روز جمعه درباره وضعیت این بازیکن با برانکو صحبت کند.

اتفاقی که درنهایت نظر سرمربی پرسپولیس را عوض نکرد و رضاییان را در مسیر جدایی قرار داد.

نخستین واکنش عجیب رضاییان پس از جدایی از پرسپولیس +تصویر

پست جالب بازیکن پیکان پس از بازی با پرسولیس +تصویر

پست جالب بازیکن پیکان پس از بازی با پرسولیس +تصویر

پست جالب بازیکن پیکان پس از بازی با پرسولیس

به گزارش افق نیوز،  سیامک نعمتی پس از مسابقه با پرسولیس در بخش استوری اینستاگرام خود تصویر زیر را قرار داد. در حال که در تصویر نوشته شده است: یعنی این خطا نیست.

سیامک نعمتی

 

پست جالب بازیکن پیکان پس از بازی با پرسولیس +تصویر

(image)

به گزارش افق نیوز،  سیامک نعمتی پس از مسابقه با پرسولیس در بخش استوری اینستاگرام خود تصویر زیر را قرار داد. در حال که در تصویر نوشته شده است: یعنی این خطا نیست.

(image)

 

پست جالب بازیکن پیکان پس از بازی با پرسولیس +تصویر

چهل حدیث گهربار از امام علی النقی الهادی(ع)

چهل حدیث گهربار از امام علی النقی الهادی(ع)

گروه فرهنگی جهان نیوز: امام علی نقی هادی فرمودند: شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.

به گزارش جهان نیوز، چهل حدیث گهربار از  امام علی النقی الهادی علیه السلام در ادامه با هم می خوانیم:

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 
1- قالَ الإمامُ علی بن محمد النقی الهادی: الدُّنْیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَوْمٌ وَخَسِرَ آخَرُونَ. [أعیان الشّیعة: ج 2، ص 39]
 
فرمود: دنیا همانند بازاری است که عدّه ای در آن [برای آخرت] سود می برند و عدّه ای دیگر ضرر و خسارت متحمّل می شوند.

2- قالَ(علیه السلام): یَاْتی عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَأهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ. [بحارالأنوار: ج 2، ص 6، ضمن ح 13]
 
فرمود: علماء و دانشمندانی که به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن ها رفع مشکل نمایند، روز قیامت در حالی محشور می شوند که تاج درخشانی بر سر دارند و نور از آن ها می درخشد.
 
 
3- قالَ(علیه السلام): الْغَضَبُ عَلی مَنْ لا تَمْلِکُ عَجْزٌ، وَعَلی مَنْ تَمْلِکُ لُؤْمٌ. [مستدرک الوسائل: ج 12، ص 11، ح 13376]
 
فرمود: غضب و تندی در مقابل آن کسی که توان مقابله با او را نداری، علامت عجز و ناتوانی است، ولی در مقابل کسی که توان مقابله و رو در روئی او را داری علامت پستی و رذالت است.
 
 
4- قالَ(علیه السلام): مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقینَ. [بحارالا نوار: ج 50، ص 177، ح 56]
 
فرمود: هرکس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنی دیگران باکی نخواهد داشت.
 

5- قالَ(علیه السلام): السَّهَرَ أُلَذُّ الْمَنامِ، وَالْجُوعُ یَزیدُ فی طیبِ الطَّعامِ. [بحارالانوار: ج 84 ص 172]
 
فرمود: شب زنده داری ، خواب بعد از آن را لذیذ می گرداند؛ و گرسنگی در خوشمزگی طعام می افزاید.
 

6- قالَ(علیه السلام): مَن کَانَ عَلی بَیِّنةٍ مِن رَبِّهِ هَانَت عَلیهِ مَصائِبُ الدُّنیا وَلَو قرضَ ونشرَ. [تحف العقول، ص 511]
 
فرمود: هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گر چه تکه تکه شود.
 

7- قالَ(علیه السلام): التَّواضُعُ أَن تُعطِی النّاسَ مَا تُحِبُّ أَن تُعطاه. [المحجة البیضاء ، ج 5 ، ص 225]
 
فرمود: فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند.
 
 
8- قالَ(علیه السلام): العُقُوقُ یُعَقِّب القِلَّة ویُؤدِّی إِلی الذِّلَّة. [مسند الامام الهادی ، ص 303]
 
فرمود: نارضایتی پدر و مادر ، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند.
 
 
 
9- قالَ(علیه السلام): إنَّ اللهَ جَعَلَ اَلدُّنیا دارَ بَلوی وَالآخِرَةَ دارَ عُقبی وَجَعَلَ بَلوَی الدُّنیا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَباً، وَثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَی الدُّنیا عِوَضاً. [اعلام الدین، ص 512]
 
فرمود: خداوند دنیا را منزل حوادث ناگوار و آفات, و آخرت را خانه ابدی قرار داده است و بلای دنیا را وسیله به دست آوردن ثواب آخرت قرار داده است و پاداش اُخروی نتیجه بلاها و حوادث ناگوار دنیاست.
 

10- قالَ(علیه السلام): مَن کانَت لَهُ اِلَی اللهِ حاجَةٌ فَلیَزُر قَبرَ جَدِّیَ الرِّضا(علیه السلام) بِطوُسٍ وَهُوَ عَلی غُسلٍ وَلیُصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ وَلیَسئَلِ اللهَ حاجَتَهُ فی قُنوُتِهِ فَاِنَّهُ یَستَجیبُ لَهُ ما لَم یَسئَل مَأثَماً أو قَطیعَةَ رَحِمٍ. [وسائل الشیعه، ج14، ص 569]
 
فرمود: کسی که از خدا حاجتی را می خواهد؛ قبر جدم حضرت رضا(علیه السلام) را در طوس با غسل، زیارت کند و دو رکعت نماز بالای سرش بخواند و در قنوت نماز، حاجت خویش را طلب نماید در این صورت حوائج وی مستجاب می شود، مگر آن که طلب انجام گناه و یا قطع رحم را کند.
 

11- قالَ(علیه السلام): اَلحَسَدُ ما حِقُ الحَسَناتِ وَالزَّهوُ جالِبُ المَقتِ. [بحارالانوار، ج69، ص 200]
 
فرمود: حسد، کارهای خوب را از بین می برد و دروغ، دشمنی می آورد.
 

12- قالَ(علیه السلام): ألنّاسُ فِی الدُّنیا بِالأَموالِ وَفی الآخِرَةِ بِالأَعمالِ. [بحارالانوار، ج78، ص 368]
 
فرمود: مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند
 

13- قالَ(علیه السلام): مَن هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرَّه. [میزان الحکمة، ج3، ص 44]
 
فرمود: کسی که ارزش و شخصیت خود را پست شمارد، از شرّ او آسوده مباش
 

14- قالَ(علیه السلام): مَن تَواضَعَ فِی الدُّنیا لِاخوانِهِ فَهُوَ عِندَ اللهِ مِنَ الصِّدّیقینَ وَمِن شیعَةِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طالبٍ(علیه السلام) حَقّاً. [احتجاج، ج1، ص 460]
 
فرمود: کسی که در معاشرت با برادران دینی خود، تواضع کند، به راستی چنین کسی نزد خدا از صدّیقین و از شیعیان علی بن ابی طالب(علیه السلام) خواهد بود.
 
 
15- قالَ(علیه السلام): لَو سَلَکَ النّاسُ وادِیاً شُعباً لَسَلَکتُ وادِیَ رَجُلٍ عَبَدَاللهَ وَحَدَهُ خالِصاً. [میزان الحکمة، ج3، ص 60]
 
فرمود: اگر مردم در راههای مختلف حرکت کنند، هر آینه من در مسیر و وادی مَردی حرکت خواهم  کرد، که خدا را به تنهایی خالصانه عبادت می کند.
 

16- قالَ(علیه السلام): ألعُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ، داعٍ اِلَی الغَمطِ وَالجَهلِ. [میزان الحکمة، ج6، ص 46]
 
فرمود: خودپسندی مانع تحصیل علم است و انسان را بسوی نادانی و خواری می کشاند.
 
 
17- قالَ(علیه السلام): مَن رَضِیَ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیهِ. [بحارالانوار، ج17، ص 215]
 
فرمود: کسی که پر مدّعی و از خود راضی باشد؛ بدگویان او زیاد خواهند شد.
 
 
18- قالَ(علیه السلام): عَلَیکُم بِالوَرَعِ فَاِنَّهُ الدّینُ الَّذی نَلازِمُهُ وَنُدینُ اللهَ تَعالیَ بِهِ وَنُریدُهُ مِمَّن یُوالینا لاتَتعَبُونا بِالشَّفاعَةِ . [وسائل الشیعه، ج15، ص 248]
 
فرمود: با ورع و باتقوا باشید که این ورع و تقوا همان دینی است که همواره ما ملازم آن هستیم و پایبند به آن می باشیم و از پیروان خود نیز می خواهیم که چنین باشند. از ما [با عدم رعایت تقوا] شفاعت نخواهید و ما را به زحمت نیندازید.
 
 
19- قالَ(علیه السلام): مَا استَرَحَ ذُو الحِرصِ. [مستدرک الوسائل، ج12، ص 62]
 
فرمود: انسان حریص، آسایش ندارد .
 
 20- قالَ(علیه السلام): اِنّ للهِ بِقاعاً یُحِبُّ أن یُدعی فیها فَیَستَجیبَ لِمَن دَعاهُ وَالحَیرُ مِنها. [تحف العقول ، ص 482]
 
فرمود: مکان هایی برای خداوند متعال وجود دارد که دوست دارد در آن ها به درگاهش دعا کنند تا به مرحله اجابت برسد و حائر حسین(علیه السلام) یکی از آن مکان هاست.
 

21- قالَ(علیه السلام): اِنَّ مَوضِعَ قَبرِهِ [أی الرضا] لَبُقعَةٌ مِن بُقاعِ الجَنَّةِ لایَزُورُها مُؤمِنٌ اِلّا أعتَقَهُ اللهُ تَعالی مِنَ النّارِ وَأدَلَّهُ دارَ القَرارِ. [وسائل الشیعه، ج14، ص 569]
 
فرمود: به راستی مزار جدم، بقعه ای از بقاع بهشت است که هیچ مؤمنی آنجا را زیارت نمی کند مگر آن که خداوند او را از آتش جهنم نجات می دهد.
 
 
22- قالَ(علیه السلام): وَاعلَمُوا اَنَّ النَّفسَ أقبَلُ شَیءٍ لِما أُعطِیَت وَأمنَعُ شَیءٍ لِما مُنِعَت. [بحارالانوار، ج75، ص 371]
 
فرمود: بدانید که نفس آدمی آنچه را که مطابق میل اوست به آسانی می پذیرد و اما چیزهایی که مورد میل و قبول او نیست بسیار سخت می پذیرد.
 
 
23- قالَ(علیه السلام): اُذکُر مَصرَعَکَ بَینَ یَدَی أهلِکَ، وَلا طَبیبٌ یَمنَعُکَ وَلا حَبیبٌ یَنفَعُکَ. [میزان الحکمة، ج10، ص 579]
 
فرمود: هنگامۀ جان دادنت در برابر خانواده را به یادآور که نه پزشکی می تواند مرگ را از تو دور بگرداند و نه دوستی می تواند تو را یاری نماید.
 
 
24- قالَ(علیه السلام): مَن أطاعَ الخالِقَ فَلَم یُبالِ بِسَخَطِ المَخلُوقینَ وَمَن أسخَطَ الخالِقَ فَلیَیقَنَ أن یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلُوقینَ. [سفینة البحار، ج2، ص 343]
 
فرمود: هر کس از خدا اطاعت کند از خشم مخلوق و مردم نمی ترسد و آنکه خدا را به خشم آورد پروردگار، وی را دچار خشم مخلوق خود می نماید.
 
 
25- قالَ(علیه السلام): أَلشّاکِرُ أسعَدُ بِالشُّکرِ مِنهُ بِالنِّعمَةِ الَّتی أوجَبَتِ الشُکرَ لَأَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ والشُکرُ نِعَمٌ وَعُقبی. [تحف العقول، ص 483]
 
فرمود: شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.

26- قالَ(علیه السلام): قالَ(علیه السلام): الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داع إلَی الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ أذَمُّ الاْخْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجیَّهٌ سَیِّئَهٌ. [بحارالأنوار: ج 69، ص 199، ح 27]
 
فرمود: حسد موجب نابودی ارزش و ثواب حسنات می گردد. تکبّر و خودخواهی جذب کننده دشمنی و عداوت افراد می باشد. عُجب و خودبینی مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پَستی و نادانی نگه می دارد. بخیل بودن بدترین اخلاق است; و نیز طَمَع داشتن خصلتی ناپسند و زشت می باشد.
 
 
27- قالَ(علیه السلام): تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ کَدِرْتَ عَلَیْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إلَیْهِ، فَإنَّما قَلْبُ غَیْرِکَ کَقَلْبِکَ لَهُ. [أعلام الدّین: ص 312، س 14]
 
فرمود: از کسی که نسبت به او کدورت و کینه داری، صمیّـمیــت و محبّــت مجـوی؛ هم چنین از کسی که نسبت به او بدگمان هستی، نصیحت و موعظه طلب نکن؛ چون دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آنها می باشد.
 

28- قالَ(علیه السلام): اَلْحِکْمَةُ لا تَنْجَعُ فِی الطِّباعِ الْفاسِدَةِ. [نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 23]
 
فرمود: حکمت ، اثری در دل ها و قلب های فاسد نمی گذارد.
 
 
29- قالَ(علیه السلام): الْهَزْلُ فکاهَةُ السُّفَهاءِ ، وَصَناعَةُ الْجُهّالِ. [بحارالأنوار، ج 75، ص 369، ح 2]
 
فرمود: مسخره کردن و شوخی های – بی مورد – از بی خردی است و کار انسان های نادان می باشد.
 
 
30- قالَ(علیه السلام): اِنَّ الحَرامَ لا ینمی وَاِن نَمی لا یبارَک لَهُ فیهِ وَما اَنفَقَهُ لَم یؤجَر عَلَیهِ وَما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَی النّارِ. [کافی، ج 5، ص 125، ح 7]
 
فرمود: به راستی که حرام، افزایش نمی‏یابد و اگر افزایش یابد ، برکتی ندارد و اگر انـفاق شود ، پاداشی ندارد و اگر بماند ، توشه‏ای به سوی آتـش خواهد بود.
 

31- قالَ(علیه السلام): اَلنّاسُ فِی الدُّنیا بِالاَموالِ وَفِی الآخِرَةِ بِالاَعمالِ. [بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3]
 
فرمود: اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل.
 
 
32- قالَ(علیه السلام): أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ (علیه السلام). [میزان الحکمه، ح 7984]
 
فرمود(خطاب به یکی از اهالی ری): بدان که اگر در شهر خودتان قبر عبد العظیم(علیه السلام) را زیارت کنی، همچون کسی هستی که حسین بن علی (علیه السلام) را زیارت کرده باشد.
 
 
33- قالَ(علیه السلام): إِنَّ اللهَ لا یُوصفُ إلا بِما وصفَ بِه نَفسهُ، وأَنی یُوصَف الَّذی تُعجِز الحَواسُ أَن تُدرِکهُ والاَوهامُ أَن تنَالهُ و الخطراتُ أن تحُدَّه و الأَبصارُ عَن الِإحاطَة بِه. نَأی فِی قُربه و قَرُب فی نَأیه. [تحف العقول ، ص 510]
 
فرمود: به راستی که خدا، جز بدانچه خودش را وصف کرده، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کُنه او پی نبرد، و در دیده ها نگنجد؟ او با همه نزدیکی اش دور است و با همه دوری اش نزدیک.

34- قالَ(علیه السلام): المَقادِیر تَریکَ مَا لا یخطِر بِبالِک. [مسند الامام الهادی ، ص 303]
 
فرمود: مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می سازد که به فکرت خطور نکرده است.
 
 

35- قالَ(علیه السلام): العِتابُ مِفتَاحُ الِّثقالِ ، والعِتابُ خَیرٌ مِن الحِقد. [مسند الامام الهادی ، ص 304]
 
فرمود: گلایه کلید سنگینی است ، ولی گلایه بهتر از کینه توزی است.
 

 
36- قالَ(علیه السلام): أُذکر حَسراتِ الَتفرِیطِ بِأخذِ تَقدِیم الحَزم. [تحف العقول ، ص 512]
 
فرمود: افسوسِ کوتاهیِ کارهایِ گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید.
 
 

37- قالَ(علیه السلام): الجاهِلُ أَسیرُ لِسانِه. [مسند الامام الهادی ، ص 304]
 
فرمود: نادان ، اسیر زبان خویش است.
 
 
38- قالَ(علیه السلام): إِنَّ الظَالِم الحَالِم یَکادُ أَن یُعفَی عَلی ظُلمِه بِحِلمه وإِنَّ المُحِقَّ السَّفِیه یَکادُ أَن یُطفِئ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِه. [مسند الامام الهادی ، ص 304]
 
فرمود: ستمکار بردبار، چه بسا که بوسیله حلم و بردباری، از ستمش گذشت شود و چه بسا حق دار نابخرد، که با سفاهت خود ، نور حق خویش را خاموش کند.
 

39- قالَ(علیه السلام): مُخالَطَهُ الاْشْرارِ تَدُلُّ عَلی شِرارِ مَنْ یُخالِطُهُمْ. [نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 21، مستدرک الوسائل: ج 2، ص 336، ح 11.]
 
فرمود: همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستی و شرارت تو خواهد بود.
 
 
40- قالَ(علیه السلام): لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَکْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإنَّهُ حارٌّ فی وَقْتِ الْحَرارَهِ، بارِدٌ فی وَقْتِ الْبُرُودَهِ، مُعْتَدِلٌ فِی الاْوقاتِ کُلِّها، جَیِّدٌ عَلی کلِّ حال. [وسائل الشّیعه: ج 16، ص 211، ح 21382، مستطرفات السّرائر: ص 67، ح 10.]
 
به بعضی از غلامان خود فرمود: بیشتر برای ما بادمجان پخت نمائید که در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است; و در تمام دوران سال معتدل می باشد و در هر حال مفید است.

منبع: میزان

چهل حدیث گهربار از امام علی النقی الهادی(ع)

گروه فرهنگی جهان نیوز: امام علی نقی هادی فرمودند: شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.

به گزارش جهان نیوز، چهل حدیث گهربار از  امام علی النقی الهادی علیه السلام در ادامه با هم می خوانیم:

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
 
1- قالَ الإمامُ علی بن محمد النقی الهادی: الدُّنْیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَوْمٌ وَخَسِرَ آخَرُونَ. [أعیان الشّیعة: ج 2، ص 39]
 
فرمود: دنیا همانند بازاری است که عدّه ای در آن [برای آخرت] سود می برند و عدّه ای دیگر ضرر و خسارت متحمّل می شوند.

2- قالَ(علیه السلام): یَاْتی عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَأهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ. [بحارالأنوار: ج 2، ص 6، ضمن ح 13]
 
فرمود: علماء و دانشمندانی که به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن ها رفع مشکل نمایند، روز قیامت در حالی محشور می شوند که تاج درخشانی بر سر دارند و نور از آن ها می درخشد.
 
 
3- قالَ(علیه السلام): الْغَضَبُ عَلی مَنْ لا تَمْلِکُ عَجْزٌ، وَعَلی مَنْ تَمْلِکُ لُؤْمٌ. [مستدرک الوسائل: ج 12، ص 11، ح 13376]
 
فرمود: غضب و تندی در مقابل آن کسی که توان مقابله با او را نداری، علامت عجز و ناتوانی است، ولی در مقابل کسی که توان مقابله و رو در روئی او را داری علامت پستی و رذالت است.
 
 
4- قالَ(علیه السلام): مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقینَ. [بحارالا نوار: ج 50، ص 177، ح 56]
 
فرمود: هرکس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنی دیگران باکی نخواهد داشت.
 

5- قالَ(علیه السلام): السَّهَرَ أُلَذُّ الْمَنامِ، وَالْجُوعُ یَزیدُ فی طیبِ الطَّعامِ. [بحارالانوار: ج 84 ص 172]
 
فرمود: شب زنده داری ، خواب بعد از آن را لذیذ می گرداند؛ و گرسنگی در خوشمزگی طعام می افزاید.
 

6- قالَ(علیه السلام): مَن کَانَ عَلی بَیِّنةٍ مِن رَبِّهِ هَانَت عَلیهِ مَصائِبُ الدُّنیا وَلَو قرضَ ونشرَ. [تحف العقول، ص 511]
 
فرمود: هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گر چه تکه تکه شود.
 

7- قالَ(علیه السلام): التَّواضُعُ أَن تُعطِی النّاسَ مَا تُحِبُّ أَن تُعطاه. [المحجة البیضاء ، ج 5 ، ص 225]
 
فرمود: فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند.
 
 
8- قالَ(علیه السلام): العُقُوقُ یُعَقِّب القِلَّة ویُؤدِّی إِلی الذِّلَّة. [مسند الامام الهادی ، ص 303]
 
فرمود: نارضایتی پدر و مادر ، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند.
 
 
 
9- قالَ(علیه السلام): إنَّ اللهَ جَعَلَ اَلدُّنیا دارَ بَلوی وَالآخِرَةَ دارَ عُقبی وَجَعَلَ بَلوَی الدُّنیا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَباً، وَثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَی الدُّنیا عِوَضاً. [اعلام الدین، ص 512]
 
فرمود: خداوند دنیا را منزل حوادث ناگوار و آفات, و آخرت را خانه ابدی قرار داده است و بلای دنیا را وسیله به دست آوردن ثواب آخرت قرار داده است و پاداش اُخروی نتیجه بلاها و حوادث ناگوار دنیاست.
 

10- قالَ(علیه السلام): مَن کانَت لَهُ اِلَی اللهِ حاجَةٌ فَلیَزُر قَبرَ جَدِّیَ الرِّضا(علیه السلام) بِطوُسٍ وَهُوَ عَلی غُسلٍ وَلیُصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ وَلیَسئَلِ اللهَ حاجَتَهُ فی قُنوُتِهِ فَاِنَّهُ یَستَجیبُ لَهُ ما لَم یَسئَل مَأثَماً أو قَطیعَةَ رَحِمٍ. [وسائل الشیعه، ج14، ص 569]
 
فرمود: کسی که از خدا حاجتی را می خواهد؛ قبر جدم حضرت رضا(علیه السلام) را در طوس با غسل، زیارت کند و دو رکعت نماز بالای سرش بخواند و در قنوت نماز، حاجت خویش را طلب نماید در این صورت حوائج وی مستجاب می شود، مگر آن که طلب انجام گناه و یا قطع رحم را کند.
 

11- قالَ(علیه السلام): اَلحَسَدُ ما حِقُ الحَسَناتِ وَالزَّهوُ جالِبُ المَقتِ. [بحارالانوار، ج69، ص 200]
 
فرمود: حسد، کارهای خوب را از بین می برد و دروغ، دشمنی می آورد.
 

12- قالَ(علیه السلام): ألنّاسُ فِی الدُّنیا بِالأَموالِ وَفی الآخِرَةِ بِالأَعمالِ. [بحارالانوار، ج78، ص 368]
 
فرمود: مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند
 

13- قالَ(علیه السلام): مَن هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرَّه. [میزان الحکمة، ج3، ص 44]
 
فرمود: کسی که ارزش و شخصیت خود را پست شمارد، از شرّ او آسوده مباش
 

14- قالَ(علیه السلام): مَن تَواضَعَ فِی الدُّنیا لِاخوانِهِ فَهُوَ عِندَ اللهِ مِنَ الصِّدّیقینَ وَمِن شیعَةِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طالبٍ(علیه السلام) حَقّاً. [احتجاج، ج1، ص 460]
 
فرمود: کسی که در معاشرت با برادران دینی خود، تواضع کند، به راستی چنین کسی نزد خدا از صدّیقین و از شیعیان علی بن ابی طالب(علیه السلام) خواهد بود.
 
 
15- قالَ(علیه السلام): لَو سَلَکَ النّاسُ وادِیاً شُعباً لَسَلَکتُ وادِیَ رَجُلٍ عَبَدَاللهَ وَحَدَهُ خالِصاً. [میزان الحکمة، ج3، ص 60]
 
فرمود: اگر مردم در راههای مختلف حرکت کنند، هر آینه من در مسیر و وادی مَردی حرکت خواهم  کرد، که خدا را به تنهایی خالصانه عبادت می کند.
 

16- قالَ(علیه السلام): ألعُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ، داعٍ اِلَی الغَمطِ وَالجَهلِ. [میزان الحکمة، ج6، ص 46]
 
فرمود: خودپسندی مانع تحصیل علم است و انسان را بسوی نادانی و خواری می کشاند.
 
 
17- قالَ(علیه السلام): مَن رَضِیَ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیهِ. [بحارالانوار، ج17، ص 215]
 
فرمود: کسی که پر مدّعی و از خود راضی باشد؛ بدگویان او زیاد خواهند شد.
 
 
18- قالَ(علیه السلام): عَلَیکُم بِالوَرَعِ فَاِنَّهُ الدّینُ الَّذی نَلازِمُهُ وَنُدینُ اللهَ تَعالیَ بِهِ وَنُریدُهُ مِمَّن یُوالینا لاتَتعَبُونا بِالشَّفاعَةِ . [وسائل الشیعه، ج15، ص 248]
 
فرمود: با ورع و باتقوا باشید که این ورع و تقوا همان دینی است که همواره ما ملازم آن هستیم و پایبند به آن می باشیم و از پیروان خود نیز می خواهیم که چنین باشند. از ما [با عدم رعایت تقوا] شفاعت نخواهید و ما را به زحمت نیندازید.
 
 
19- قالَ(علیه السلام): مَا استَرَحَ ذُو الحِرصِ. [مستدرک الوسائل، ج12، ص 62]
 
فرمود: انسان حریص، آسایش ندارد .
 
 20- قالَ(علیه السلام): اِنّ للهِ بِقاعاً یُحِبُّ أن یُدعی فیها فَیَستَجیبَ لِمَن دَعاهُ وَالحَیرُ مِنها. [تحف العقول ، ص 482]
 
فرمود: مکان هایی برای خداوند متعال وجود دارد که دوست دارد در آن ها به درگاهش دعا کنند تا به مرحله اجابت برسد و حائر حسین(علیه السلام) یکی از آن مکان هاست.
 

21- قالَ(علیه السلام): اِنَّ مَوضِعَ قَبرِهِ [أی الرضا] لَبُقعَةٌ مِن بُقاعِ الجَنَّةِ لایَزُورُها مُؤمِنٌ اِلّا أعتَقَهُ اللهُ تَعالی مِنَ النّارِ وَأدَلَّهُ دارَ القَرارِ. [وسائل الشیعه، ج14، ص 569]
 
فرمود: به راستی مزار جدم، بقعه ای از بقاع بهشت است که هیچ مؤمنی آنجا را زیارت نمی کند مگر آن که خداوند او را از آتش جهنم نجات می دهد.
 
 
22- قالَ(علیه السلام): وَاعلَمُوا اَنَّ النَّفسَ أقبَلُ شَیءٍ لِما أُعطِیَت وَأمنَعُ شَیءٍ لِما مُنِعَت. [بحارالانوار، ج75، ص 371]
 
فرمود: بدانید که نفس آدمی آنچه را که مطابق میل اوست به آسانی می پذیرد و اما چیزهایی که مورد میل و قبول او نیست بسیار سخت می پذیرد.
 
 
23- قالَ(علیه السلام): اُذکُر مَصرَعَکَ بَینَ یَدَی أهلِکَ، وَلا طَبیبٌ یَمنَعُکَ وَلا حَبیبٌ یَنفَعُکَ. [میزان الحکمة، ج10، ص 579]
 
فرمود: هنگامۀ جان دادنت در برابر خانواده را به یادآور که نه پزشکی می تواند مرگ را از تو دور بگرداند و نه دوستی می تواند تو را یاری نماید.
 
 
24- قالَ(علیه السلام): مَن أطاعَ الخالِقَ فَلَم یُبالِ بِسَخَطِ المَخلُوقینَ وَمَن أسخَطَ الخالِقَ فَلیَیقَنَ أن یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلُوقینَ. [سفینة البحار، ج2، ص 343]
 
فرمود: هر کس از خدا اطاعت کند از خشم مخلوق و مردم نمی ترسد و آنکه خدا را به خشم آورد پروردگار، وی را دچار خشم مخلوق خود می نماید.
 
 
25- قالَ(علیه السلام): أَلشّاکِرُ أسعَدُ بِالشُّکرِ مِنهُ بِالنِّعمَةِ الَّتی أوجَبَتِ الشُکرَ لَأَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ والشُکرُ نِعَمٌ وَعُقبی. [تحف العقول، ص 483]
 
فرمود: شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.

26- قالَ(علیه السلام): قالَ(علیه السلام): الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داع إلَی الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ أذَمُّ الاْخْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجیَّهٌ سَیِّئَهٌ. [بحارالأنوار: ج 69، ص 199، ح 27]
 
فرمود: حسد موجب نابودی ارزش و ثواب حسنات می گردد. تکبّر و خودخواهی جذب کننده دشمنی و عداوت افراد می باشد. عُجب و خودبینی مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پَستی و نادانی نگه می دارد. بخیل بودن بدترین اخلاق است; و نیز طَمَع داشتن خصلتی ناپسند و زشت می باشد.
 
 
27- قالَ(علیه السلام): تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ کَدِرْتَ عَلَیْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إلَیْهِ، فَإنَّما قَلْبُ غَیْرِکَ کَقَلْبِکَ لَهُ. [أعلام الدّین: ص 312، س 14]
 
فرمود: از کسی که نسبت به او کدورت و کینه داری، صمیّـمیــت و محبّــت مجـوی؛ هم چنین از کسی که نسبت به او بدگمان هستی، نصیحت و موعظه طلب نکن؛ چون دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آنها می باشد.
 

28- قالَ(علیه السلام): اَلْحِکْمَةُ لا تَنْجَعُ فِی الطِّباعِ الْفاسِدَةِ. [نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 23]
 
فرمود: حکمت ، اثری در دل ها و قلب های فاسد نمی گذارد.
 
 
29- قالَ(علیه السلام): الْهَزْلُ فکاهَةُ السُّفَهاءِ ، وَصَناعَةُ الْجُهّالِ. [بحارالأنوار، ج 75، ص 369، ح 2]
 
فرمود: مسخره کردن و شوخی های – بی مورد – از بی خردی است و کار انسان های نادان می باشد.
 
 
30- قالَ(علیه السلام): اِنَّ الحَرامَ لا ینمی وَاِن نَمی لا یبارَک لَهُ فیهِ وَما اَنفَقَهُ لَم یؤجَر عَلَیهِ وَما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَی النّارِ. [کافی، ج 5، ص 125، ح 7]
 
فرمود: به راستی که حرام، افزایش نمی‏یابد و اگر افزایش یابد ، برکتی ندارد و اگر انـفاق شود ، پاداشی ندارد و اگر بماند ، توشه‏ای به سوی آتـش خواهد بود.
 

31- قالَ(علیه السلام): اَلنّاسُ فِی الدُّنیا بِالاَموالِ وَفِی الآخِرَةِ بِالاَعمالِ. [بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3]
 
فرمود: اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل.
 
 
32- قالَ(علیه السلام): أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ (علیه السلام). [میزان الحکمه، ح 7984]
 
فرمود(خطاب به یکی از اهالی ری): بدان که اگر در شهر خودتان قبر عبد العظیم(علیه السلام) را زیارت کنی، همچون کسی هستی که حسین بن علی (علیه السلام) را زیارت کرده باشد.
 
 
33- قالَ(علیه السلام): إِنَّ اللهَ لا یُوصفُ إلا بِما وصفَ بِه نَفسهُ، وأَنی یُوصَف الَّذی تُعجِز الحَواسُ أَن تُدرِکهُ والاَوهامُ أَن تنَالهُ و الخطراتُ أن تحُدَّه و الأَبصارُ عَن الِإحاطَة بِه. نَأی فِی قُربه و قَرُب فی نَأیه. [تحف العقول ، ص 510]
 
فرمود: به راستی که خدا، جز بدانچه خودش را وصف کرده، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کُنه او پی نبرد، و در دیده ها نگنجد؟ او با همه نزدیکی اش دور است و با همه دوری اش نزدیک.

34- قالَ(علیه السلام): المَقادِیر تَریکَ مَا لا یخطِر بِبالِک. [مسند الامام الهادی ، ص 303]
 
فرمود: مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می سازد که به فکرت خطور نکرده است.
 
 

35- قالَ(علیه السلام): العِتابُ مِفتَاحُ الِّثقالِ ، والعِتابُ خَیرٌ مِن الحِقد. [مسند الامام الهادی ، ص 304]
 
فرمود: گلایه کلید سنگینی است ، ولی گلایه بهتر از کینه توزی است.
 

 
36- قالَ(علیه السلام): أُذکر حَسراتِ الَتفرِیطِ بِأخذِ تَقدِیم الحَزم. [تحف العقول ، ص 512]
 
فرمود: افسوسِ کوتاهیِ کارهایِ گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید.
 
 

37- قالَ(علیه السلام): الجاهِلُ أَسیرُ لِسانِه. [مسند الامام الهادی ، ص 304]
 
فرمود: نادان ، اسیر زبان خویش است.
 
 
38- قالَ(علیه السلام): إِنَّ الظَالِم الحَالِم یَکادُ أَن یُعفَی عَلی ظُلمِه بِحِلمه وإِنَّ المُحِقَّ السَّفِیه یَکادُ أَن یُطفِئ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِه. [مسند الامام الهادی ، ص 304]
 
فرمود: ستمکار بردبار، چه بسا که بوسیله حلم و بردباری، از ستمش گذشت شود و چه بسا حق دار نابخرد، که با سفاهت خود ، نور حق خویش را خاموش کند.
 

39- قالَ(علیه السلام): مُخالَطَهُ الاْشْرارِ تَدُلُّ عَلی شِرارِ مَنْ یُخالِطُهُمْ. [نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 21، مستدرک الوسائل: ج 2، ص 336، ح 11.]
 
فرمود: همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستی و شرارت تو خواهد بود.
 
 
40- قالَ(علیه السلام): لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَکْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإنَّهُ حارٌّ فی وَقْتِ الْحَرارَهِ، بارِدٌ فی وَقْتِ الْبُرُودَهِ، مُعْتَدِلٌ فِی الاْوقاتِ کُلِّها، جَیِّدٌ عَلی کلِّ حال. [وسائل الشّیعه: ج 16، ص 211، ح 21382، مستطرفات السّرائر: ص 67، ح 10.]
 
به بعضی از غلامان خود فرمود: بیشتر برای ما بادمجان پخت نمائید که در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است; و در تمام دوران سال معتدل می باشد و در هر حال مفید است.

منبع: میزان

چهل حدیث گهربار از امام علی النقی الهادی(ع)

دعوت نمایندگان از کاندیداهای اصلاح‌طلب شوراها برای پیوستن به “کمپین انصراف”

دعوت نمایندگان از کاندیداهای اصلاح‌طلب شوراها برای پیوستن به “کمپین انصراف”

شورای شهر

به گزارش افق نیوز، در این نامه که به امضای ۱۳ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده، آمده است:

«بسمه تعالی
با سلام و درود و احترام خدمت مردم شریف و بزرگوار ایران عزیز اسلامی …

اقدام تحسین برانگیز هموطنانمان در احساس تکلیف برای حضور در صحنه‌ی انتخابات شورای شهر در روزهای اخیر، نماد بارزی از موفقیت گفتمانی و عملیاتی مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی و نشان بلوغ سیاسی و پویایی این جامعه ی رو به رشد و تعالی است. همانگونه که پیش از این هم دیده بودیم، مردم به بهترین شکل ممکن درانتخابات ۹۲ و ۹۴، با انتخاب بهترین گزینه های ممکن، شعور و درک سیاسی خود از شرایط مملکت را نشان دادند.

در شرایط فعلی نیز با عنایت به امیدهای ایجاد شده در دو گام مذکور که در واقع کمک تثبیت‌گرِ عقلانیت، پیروی از خرد جمعی و کار تشکیلاتی بود، مردم ما بیش از پیش انتظار دارند که حرکات، تصمیم سازی‌ها و تصمیم گیری‌های کنشگران عرصه‌  سیاست، تکمیل کننده بلوغ سیاسی شکل گرفته در گام سوم باشد. بدون شک این مهم، با عنایت به استقبال بالا و تحسین برانگیز کاندیداهای شورای شهر خصوصاً در کلان شهر تهران و دیگر کلانشهرها، محقق نخواهد شد مگر با رسیدن به ” لیست واحد “.

مردم رفتار و کنش سیاسی و تشکیلاتی امروز ما را با دقت و حساسیتِ بیشینه، رصد کرده و دل در گرو تدبیر عقلانی ما دارند و در این شرایط بی بدیل هر حرکتی که انسجام تشکیلاتی و یکپارچگی جریان اصلاح‌طلبی را برهم بزند و یا خدشه‌دار سازد، قطعا اقدامی نابخشودنی خواهد بود و صد البته از یاد نبریم که حفاظت و حراست از شرایط موجود وظیفه ی یکایک ماست.

لذا ما وکلای ملت ضمن احترام به شایستگی نامزدهای محترم برای نشستن بر صندلی شورای شهر، انتظار داریم در راستای تقویت حرکت جمعی با هدف رسیدن به “لیست واحد ” با حضور در ” کمپین انصراف ” مسیر را برای به بار نشستن دوباره «حماسه امید» مهیا سازند. بی شک گذشت تصمیم سازان و پیشگامی آنان برای حضور در کمپین مذکور، تاثیرات سیاسی و فرهنگی دو چندانی داشته و اسباب پیروی سایرین را میسر نموده و همگی اثبات خواهند کرد که فضیلت انصراف در راستای اتحاد و کار جمعی بی شک بالاتر از ماندن و دستیابی به پیروزی فردی است. انصراف دهندگانی که برای زدودن هرگونه ابهام از روند تهیه لیست واحد اصلاح‌طلبان، از حق نامزدی خود بگذرند، به  یقین برای همیشه در قلب و ذهن ملت ایران، به نیکی ماندگار خواهند شد.

محمد علی وکیلی
الیاس حضرتی
عبدالکریم حسین زاده
محمد جواد فتحی
سیده حمیده زرابادی
محمد کاظمی
علی نجفی خوشرودی
رضا انصاری
سیده فاطمه حسینی
فاطمه سعیدی
شهاب الدین بیمقدار
رمضانعلی سبحانی فر
سید فرید موسوی»

ایسنا

دعوت نمایندگان از کاندیداهای اصلاح‌طلب شوراها برای پیوستن به “کمپین انصراف”

(image)

به گزارش افق نیوز، در این نامه که به امضای ۱۳ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده، آمده است:

«بسمه تعالی
با سلام و درود و احترام خدمت مردم شریف و بزرگوار ایران عزیز اسلامی …

اقدام تحسین برانگیز هموطنانمان در احساس تکلیف برای حضور در صحنه‌ی انتخابات شورای شهر در روزهای اخیر، نماد بارزی از موفقیت گفتمانی و عملیاتی مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی و نشان بلوغ سیاسی و پویایی این جامعه ی رو به رشد و تعالی است. همانگونه که پیش از این هم دیده بودیم، مردم به بهترین شکل ممکن درانتخابات ۹۲ و ۹۴، با انتخاب بهترین گزینه های ممکن، شعور و درک سیاسی خود از شرایط مملکت را نشان دادند.

در شرایط فعلی نیز با عنایت به امیدهای ایجاد شده در دو گام مذکور که در واقع کمک تثبیت‌گرِ عقلانیت، پیروی از خرد جمعی و کار تشکیلاتی بود، مردم ما بیش از پیش انتظار دارند که حرکات، تصمیم سازی‌ها و تصمیم گیری‌های کنشگران عرصه‌  سیاست، تکمیل کننده بلوغ سیاسی شکل گرفته در گام سوم باشد. بدون شک این مهم، با عنایت به استقبال بالا و تحسین برانگیز کاندیداهای شورای شهر خصوصاً در کلان شهر تهران و دیگر کلانشهرها، محقق نخواهد شد مگر با رسیدن به ” لیست واحد “.

مردم رفتار و کنش سیاسی و تشکیلاتی امروز ما را با دقت و حساسیتِ بیشینه، رصد کرده و دل در گرو تدبیر عقلانی ما دارند و در این شرایط بی بدیل هر حرکتی که انسجام تشکیلاتی و یکپارچگی جریان اصلاح‌طلبی را برهم بزند و یا خدشه‌دار سازد، قطعا اقدامی نابخشودنی خواهد بود و صد البته از یاد نبریم که حفاظت و حراست از شرایط موجود وظیفه ی یکایک ماست.

لذا ما وکلای ملت ضمن احترام به شایستگی نامزدهای محترم برای نشستن بر صندلی شورای شهر، انتظار داریم در راستای تقویت حرکت جمعی با هدف رسیدن به “لیست واحد ” با حضور در ” کمپین انصراف ” مسیر را برای به بار نشستن دوباره «حماسه امید» مهیا سازند. بی شک گذشت تصمیم سازان و پیشگامی آنان برای حضور در کمپین مذکور، تاثیرات سیاسی و فرهنگی دو چندانی داشته و اسباب پیروی سایرین را میسر نموده و همگی اثبات خواهند کرد که فضیلت انصراف در راستای اتحاد و کار جمعی بی شک بالاتر از ماندن و دستیابی به پیروزی فردی است. انصراف دهندگانی که برای زدودن هرگونه ابهام از روند تهیه لیست واحد اصلاح‌طلبان، از حق نامزدی خود بگذرند، به  یقین برای همیشه در قلب و ذهن ملت ایران، به نیکی ماندگار خواهند شد.

محمد علی وکیلی
الیاس حضرتی
عبدالکریم حسین زاده
محمد جواد فتحی
سیده حمیده زرابادی
محمد کاظمی
علی نجفی خوشرودی
رضا انصاری
سیده فاطمه حسینی
فاطمه سعیدی
شهاب الدین بیمقدار
رمضانعلی سبحانی فر
سید فرید موسوی»

ایسنا

دعوت نمایندگان از کاندیداهای اصلاح‌طلب شوراها برای پیوستن به “کمپین انصراف”

رونمایی از بمب خبری پرسپولیس بعد از تعطیلات +تصویر

رونمایی از بمب خبری پرسپولیس بعد از تعطیلات +تصویر

رونمایی از بمب خبری پرسپولیس بعد از تعطیلات

به گزارش افق نیوز، رامین رضاییان که از دوری اش از پرسپولیس حدود ۲۰ روز می گذرد و برانکو هنوز به بازگشت وی رضایت نداده است، این روزها در تیم ملی و زیر نظر کارلوس کی روش روزهای شادی را سپری می کند.

رضاییان که بازیکن مورد علاقه سرمربی پرتغالی تیم ملی به حساب می آید، احتمالا در بازی با قطر و چین هم به عنوان بازیکن ثابت به میدان می رود. با این حال ماجرای بازگشت ملی پوشان پرسپولیس به اردوی این تیم برابر دیدار هفته ۲۵ مقابل صنعت نفت آبادان حساس ترین قسمت این داستان برای رضاییان است.

مدافع-هافبک پرسپولیس انتظار دارد بعد از حدود یک ماه مورد بخشش برانکو قرار گیرد اما به نظر می رسد سرمربی کروات بیشتر از اینها از رضاییان ناراحت باشد.

باید دید این بمب خبری چه زمانی منفجر می شود و چه محتوایی خواهد داشت.

کاپ

رونمایی از بمب خبری پرسپولیس بعد از تعطیلات +تصویر

(image)

به گزارش افق نیوز، رامین رضاییان که از دوری اش از پرسپولیس حدود ۲۰ روز می گذرد و برانکو هنوز به بازگشت وی رضایت نداده است، این روزها در تیم ملی و زیر نظر کارلوس کی روش روزهای شادی را سپری می کند.

رضاییان که بازیکن مورد علاقه سرمربی پرتغالی تیم ملی به حساب می آید، احتمالا در بازی با قطر و چین هم به عنوان بازیکن ثابت به میدان می رود. با این حال ماجرای بازگشت ملی پوشان پرسپولیس به اردوی این تیم برابر دیدار هفته ۲۵ مقابل صنعت نفت آبادان حساس ترین قسمت این داستان برای رضاییان است.

مدافع-هافبک پرسپولیس انتظار دارد بعد از حدود یک ماه مورد بخشش برانکو قرار گیرد اما به نظر می رسد سرمربی کروات بیشتر از اینها از رضاییان ناراحت باشد.

باید دید این بمب خبری چه زمانی منفجر می شود و چه محتوایی خواهد داشت.

کاپ

رونمایی از بمب خبری پرسپولیس بعد از تعطیلات +تصویر