شنیده ام استقلال مرا می‌خواهد/ پیشنهاد استقلال رسمی نیست

شنیده ام استقلال مرا می‌خواهد/ پیشنهاد استقلال رسمی نیست

مرتضی تبریزی گفت: قبلا از استقلال پیشنهاد داشتم، الان هم درباره‌اش صحبت نکنم بهتر است
اولویتش ذوب‌آهن است و ادامه حضور در این تیم که ۴ فصل را با پیراهنش به میدان رفته و گل‌های فراوانی به ثمر رسانده. پیشنهادهایی هم دارد. درباره حضورش در استقلال نیز شایعه‌های بسیاری شنیده شده اما خودش می‌گوید هنوز نه مذاکره‌ای با باشگاهی جدید انجام داده و نه حرفی درباره‌اش زده. مرتضی تبریزی همه چیز را به روزها و هفته‌های بعد موکول کرده تا ببیند کدام پیشنهاد می‌تواند آینده‌اش را بسازد. آینده‌ای که او مدنظر دارد هم مشخص است؛ پیشرفت و حضور در تیم ملی.

چند روز از پایان لیگ گذشته و تیم‌ها در حال انتخاب مربی و سپس مذاکره با بازیکنان جدید هستند. تو چه وضعیتی داری؟ با تیمی مذاکره کرده‌ای؟
فعلا که نه. حقیقت این است که تصمیمی برای آینده نگرفته ام. بازی‌ها تازه تمام شده و من هم برای انجام یکی دو کار اداری در اصفهان مانده‌ام. چند روز دیگر به همدان می‌روم تا با خانواده‌ام مشورت کنم. باید ببینم شرایط چطور است تا بهترین تصمیم را بگیرم.

طی این چند روز پیشنهادی هم دریافت کرده ای؟
پیشنهاد که بله اما مذاکره‌ای صورت نگرفته است.
حتما یکی از این پیشنهادها متعلق به استقلال تهران است؟
قبلا از استقلال پیشنهاد داشتم، الان هم درباره‌اش صحبت نکنم بهتر است. خودم بارها درباره حضورم در استقلال اخباری شنیده‌ام اما همانطور که گفتم چند روز بعد می‌توانم در این باره حرف بزنم. پیشنهاد استقلال رسمی نیست و خودم هم در رسانه‌ها شنیدم که این تیم مرا می‌خواهد.
ذوب‌آهن با توجه به اینکه سهمیه آسیا دریافت نکرده، می‌تواند همچنان انتخاب نخست تو باشد؟
من ۴ فصل است در ذوب‌آهن بازی می‌کنم. روزهای فوق‌العاده‌ای همراه این تیم داشتم، اینجا خیلی برای من زحمت کشیدند. به همین دلیل اولویتم ذوب‌آهن است و نخستین مذاکره‌ام را با این تیم انجام می‌دهم.
البته در همین ذوب‌آهن هم روزهای تلخ داشته ای. نمونه‌اش اواسط نیم‌فصل دوم که نوار گلزنی هایت قطع شد و نتوانستی در کورس کسب عنوان آقای گلی قرار بگیری؟
این فصل یکی از بهترین فصول فوتبالی من بود. سالهای قبل بیشتر در کناره‌های زمین بازی می‌کردم. به عنوان مثال بال چپ یا بال راست و حتی پشت سر تک مهاجم. این فصل اما در بیشتر بازی‌ها مهاجم هدف بودم. ۱۰ گل در لیگ زدم و دو گل در لیگ قهرمانان آسیا. شروع فوق‌العاده‌ای بود اما مدتی نتوانستم این روند را حفظ کنم. گل‌های بیشتری نزدم، در حالی که می‌توانستم بهتر از اینها باشم.
چند بازی هم روی نیمکت نشستی و این هم می‌تواند یکی از دلایل گل نزدنت باشد.
صددرصد این مساله روی تعداد گل‌های من نقش داشت. این یک قانون است که هر بازیکنی کمتر بازی کند کمتر هم گل می‌زند.
در صحبت‌هایت گفتی قبلا بال راست یا چپ بودی اما این فصل بدل به مهاجم هدف شدی. به نظر می‌رسد خودت نوک خط حمله را بیشتر از کناره‌ها دوست داری؟
من نخستین بازی‌ام در لیگ برتر را به عنوان هافبک دفاعی در ترکیب پاس به زمین رفتم. بعدها در ذوب‌آهن در کناره‌های زمین از من استفاده شد اما خودم دوست دارم مهاجم هدف باشم و نزدیک به دروازه حریف.
برای خودم این پست بهتر از بقیه است اما در نهایت کادر فنی در این مورد تصمیم می‌گیرد.

شنیده ام استقلال مرا می‌خواهد/ پیشنهاد استقلال رسمی نیست

مرتضی تبریزی گفت: قبلا از استقلال پیشنهاد داشتم، الان هم درباره‌اش صحبت نکنم بهتر است
اولویتش ذوب‌آهن است و ادامه حضور در این تیم که ۴ فصل را با پیراهنش به میدان رفته و گل‌های فراوانی به ثمر رسانده. پیشنهادهایی هم دارد. درباره حضورش در استقلال نیز شایعه‌های بسیاری شنیده شده اما خودش می‌گوید هنوز نه مذاکره‌ای با باشگاهی جدید انجام داده و نه حرفی درباره‌اش زده. مرتضی تبریزی همه چیز را به روزها و هفته‌های بعد موکول کرده تا ببیند کدام پیشنهاد می‌تواند آینده‌اش را بسازد. آینده‌ای که او مدنظر دارد هم مشخص است؛ پیشرفت و حضور در تیم ملی.

چند روز از پایان لیگ گذشته و تیم‌ها در حال انتخاب مربی و سپس مذاکره با بازیکنان جدید هستند. تو چه وضعیتی داری؟ با تیمی مذاکره کرده‌ای؟
فعلا که نه. حقیقت این است که تصمیمی برای آینده نگرفته ام. بازی‌ها تازه تمام شده و من هم برای انجام یکی دو کار اداری در اصفهان مانده‌ام. چند روز دیگر به همدان می‌روم تا با خانواده‌ام مشورت کنم. باید ببینم شرایط چطور است تا بهترین تصمیم را بگیرم.

طی این چند روز پیشنهادی هم دریافت کرده ای؟
پیشنهاد که بله اما مذاکره‌ای صورت نگرفته است.
حتما یکی از این پیشنهادها متعلق به استقلال تهران است؟
قبلا از استقلال پیشنهاد داشتم، الان هم درباره‌اش صحبت نکنم بهتر است. خودم بارها درباره حضورم در استقلال اخباری شنیده‌ام اما همانطور که گفتم چند روز بعد می‌توانم در این باره حرف بزنم. پیشنهاد استقلال رسمی نیست و خودم هم در رسانه‌ها شنیدم که این تیم مرا می‌خواهد.
ذوب‌آهن با توجه به اینکه سهمیه آسیا دریافت نکرده، می‌تواند همچنان انتخاب نخست تو باشد؟
من ۴ فصل است در ذوب‌آهن بازی می‌کنم. روزهای فوق‌العاده‌ای همراه این تیم داشتم، اینجا خیلی برای من زحمت کشیدند. به همین دلیل اولویتم ذوب‌آهن است و نخستین مذاکره‌ام را با این تیم انجام می‌دهم.
البته در همین ذوب‌آهن هم روزهای تلخ داشته ای. نمونه‌اش اواسط نیم‌فصل دوم که نوار گلزنی هایت قطع شد و نتوانستی در کورس کسب عنوان آقای گلی قرار بگیری؟
این فصل یکی از بهترین فصول فوتبالی من بود. سالهای قبل بیشتر در کناره‌های زمین بازی می‌کردم. به عنوان مثال بال چپ یا بال راست و حتی پشت سر تک مهاجم. این فصل اما در بیشتر بازی‌ها مهاجم هدف بودم. ۱۰ گل در لیگ زدم و دو گل در لیگ قهرمانان آسیا. شروع فوق‌العاده‌ای بود اما مدتی نتوانستم این روند را حفظ کنم. گل‌های بیشتری نزدم، در حالی که می‌توانستم بهتر از اینها باشم.
چند بازی هم روی نیمکت نشستی و این هم می‌تواند یکی از دلایل گل نزدنت باشد.
صددرصد این مساله روی تعداد گل‌های من نقش داشت. این یک قانون است که هر بازیکنی کمتر بازی کند کمتر هم گل می‌زند.
در صحبت‌هایت گفتی قبلا بال راست یا چپ بودی اما این فصل بدل به مهاجم هدف شدی. به نظر می‌رسد خودت نوک خط حمله را بیشتر از کناره‌ها دوست داری؟
من نخستین بازی‌ام در لیگ برتر را به عنوان هافبک دفاعی در ترکیب پاس به زمین رفتم. بعدها در ذوب‌آهن در کناره‌های زمین از من استفاده شد اما خودم دوست دارم مهاجم هدف باشم و نزدیک به دروازه حریف.
برای خودم این پست بهتر از بقیه است اما در نهایت کادر فنی در این مورد تصمیم می‌گیرد.

شنیده ام استقلال مرا می‌خواهد/ پیشنهاد استقلال رسمی نیست

تنها نگران ام از پرسپولیس خط دفاع این تیم است / استقلال چیزی را از دست نداده

تنها نگران ام از پرسپولیس خط دفاع این تیم است / استقلال چیزی را از دست نداده

رضا شاهرودی درباره وضع این روزهای پرسپولیس اظهار داشت: «حق پرسپولیس در بازی مقابل فولاد برد بود اما متاسفانه از نظر داوری ضرر کردند. این اتفاقات نباید تکرار شود اما از طرفی هم نباید فشار را روی داوری زیاد کنیم. در هر حال پرسپولیس در این دو هفته عملکرد امیدوار کننده ای داشته و برانکو نشان داده که با برنامه لیگ را شروع کرده است.»

وی ادامه داد: «تنها نگرانی که وجود دارد عدم هماهنگی عناصر دفاعی تیم است. البته در حال حاضر نفرات خوبی را در خط دفاعی دارد اما تا به بازی در کنار یکدیگر عادت کنند مدتی زمان می برد. پرسپولیس سال گذشته هم از همین پست آسیب دید و امیدوارم این معضل برای آنها حل شود.»

پیشکسوت باشگاه پرسپولیس با اشاره به حرف و حدیث هایی که درباره بازیکنان خارجی وجود دارد تاکید کرد: «در این باره مسائلی مطرح شده که من در جریان نیستم. آنها تازه به تیم اضافه شده اند و احتمالا هنوز هماهنگ نشده اند یا عملکرد خوبی نداشته اند. به هر حال ما بازی آنها را زیاد ندیدیم و این گونه نمی شود قضاوت کرد. باید چند هفته بگذرد و این بازیکنان به صورت ثابت به میدان بروند تا ببینیم عملکردشان چگونه است.»

شاهرودی تصریح کرد: «ربیع خواه تجربه بازی در لیگ برتر را کمتر دارد و باید به او زمان داد ضمن اینکه پست او دفاع چپ نیست. با بهبود پیدا کردن محمد آرام طبع مشکل این پست هم حل خواهد شد.»

وی درباره استقلال نیز افزود: «استقلال هنوز چیزی را از دست نداده و باید دید در بازی های آتی چه کاری انجام می دهد. شاید در حال حاضر هنوز از شرایط بدن سازی خارج نشده اند ضمن اینکه بازی با استقلال خوزستان آنها در گرمای طاقت فرسایی به میدان رفتند. استقلال این فصل مهره های خوبی جذب کرده اما خوب گرفتن ۱ امتیاز در دو بازی اصلا خوب نیست.»

تنها نگران ام از پرسپولیس خط دفاع این تیم است / استقلال چیزی را از دست نداده

رضا شاهرودی درباره وضع این روزهای پرسپولیس اظهار داشت: «حق پرسپولیس در بازی مقابل فولاد برد بود اما متاسفانه از نظر داوری ضرر کردند. این اتفاقات نباید تکرار شود اما از طرفی هم نباید فشار را روی داوری زیاد کنیم. در هر حال پرسپولیس در این دو هفته عملکرد امیدوار کننده ای داشته و برانکو نشان داده که با برنامه لیگ را شروع کرده است.»

وی ادامه داد: «تنها نگرانی که وجود دارد عدم هماهنگی عناصر دفاعی تیم است. البته در حال حاضر نفرات خوبی را در خط دفاعی دارد اما تا به بازی در کنار یکدیگر عادت کنند مدتی زمان می برد. پرسپولیس سال گذشته هم از همین پست آسیب دید و امیدوارم این معضل برای آنها حل شود.»

پیشکسوت باشگاه پرسپولیس با اشاره به حرف و حدیث هایی که درباره بازیکنان خارجی وجود دارد تاکید کرد: «در این باره مسائلی مطرح شده که من در جریان نیستم. آنها تازه به تیم اضافه شده اند و احتمالا هنوز هماهنگ نشده اند یا عملکرد خوبی نداشته اند. به هر حال ما بازی آنها را زیاد ندیدیم و این گونه نمی شود قضاوت کرد. باید چند هفته بگذرد و این بازیکنان به صورت ثابت به میدان بروند تا ببینیم عملکردشان چگونه است.»

شاهرودی تصریح کرد: «ربیع خواه تجربه بازی در لیگ برتر را کمتر دارد و باید به او زمان داد ضمن اینکه پست او دفاع چپ نیست. با بهبود پیدا کردن محمد آرام طبع مشکل این پست هم حل خواهد شد.»

وی درباره استقلال نیز افزود: «استقلال هنوز چیزی را از دست نداده و باید دید در بازی های آتی چه کاری انجام می دهد. شاید در حال حاضر هنوز از شرایط بدن سازی خارج نشده اند ضمن اینکه بازی با استقلال خوزستان آنها در گرمای طاقت فرسایی به میدان رفتند. استقلال این فصل مهره های خوبی جذب کرده اما خوب گرفتن ۱ امتیاز در دو بازی اصلا خوب نیست.»

تنها نگران ام از پرسپولیس خط دفاع این تیم است / استقلال چیزی را از دست نداده

ورزش و زندگی

دوست دارم روزی سرمربی پرسپولیس شوم / خوشحالم ضربه ام وارد دروازه استقلال نشد

دوست دارم روزی سرمربی پرسپولیس شوم / خوشحالم ضربه ام وارد دروازه استقلال نشد

بیستم تیرماه سال ۷۶ در چنین روزی، فرشاد پیوس مهاجم گلزن تیم پرسپولیس و فوتبال ایران معروف به “فرشاد آقای گل” بعد از ده دقیقه حضور در ابتدای دربی چهل و سوم پرسپولیس و استقلال، از فوتبال خداحافظی کرد و برای همیشه کفش‌ها را آویخت.

در همین رابطه در نوزدهمین سالگرد آن خداحافظی باشکوه که جزو معدود خداحافظی‌های ماندگار در فوتبال ما است، سراغ فرشاد پیوس رفتیم و با او راجع به آن روز فراموش نشدنی حرف زدیم.

می‌توانید متن کامل این مصاحبه را در زیر بخوانید:

* در ابتدا راجع به روز خداحافظی خود از فوتبال بگوید. اینکه چه حسی داشتید و جو استادیوم چطور بود؟

– واقعاً آن روز برای من فراموش نشدنی است. من خودم قبل از شروع بازی فکر نمی‌کردم شرایط ورزشگاه طوری باشد که حتی استقلالی‌ها هم من را تشویق کنند. برعکس چیزی که فکر می‌کردم در آن روز نه تنها پرسپولیسی‌ها بلکه استقلالی‌ها هم موقع خداحافظی من ایستادند و من را تشویق کردند و این اتفاق بسیار شیرین و باورنکردنی برای همه از جمله خودم بود. در زمین هم بازیکنان تیم خودمان و استقلال در کنار من بودند و واقعاً آنها در کنار هواداران برای من سنگ تمام گذاشتند و به همین دلیل یکبار دیگر از همه بخاطر آن روز فراموش نشدنی تشکر می‌کنم.

* بعد از خداحافظی شما از فوتبال، برخورد مردم با شما در بیرون از زمین چگونه بود؟

– من چه آن زمانی که بازی می‌کردم و چه بعد از پایان دوران فوتبالم، خدا را شکر همیشه مورد احترام مردم بودم. بعد از خداحافظی هم با اینکه خودم فکر می‌کردم شاید فراموش شوم، اما دیدم که حتی بیشتر از قبل به من لطف دارند و این برای من همیشه با ارزش بوده است. آن زمانی که بازی می کردم عاشق پرسپولیس بودم و همیشه با جان دل برای تیم محبوبم تلاش می‌کردم و خوشحالم که با گلزنی برای پرسپولیس هواداران را خوشحال می‌کردم. البته گلزنی من حاصل تلاش و کمک بقیه دوستان و هم تیمی‌هایم در آن زمان بود که نقش بسیاری در موفقیت من داشتند و اگر آنها نبودند من نمی‌توانستم به موفقیتی برسم. برای همین باید از همه دوستان و هم‌تیمی‌های دوران قدیمم در پرسپولیس هم به خاطر همین مساله تشکر کنم.

* یکی از کسانی که نقش زیادی در موفقیت شما داشت محسن عاشوری هافبک خلاق پرسپولیس در آن زمان بود که به اصطلاح می‌گفتند چشم بسته شما را در زمین پیدا می‌کند.

– واقعاً همینطور بود. محسن یک فوتبالیست به تمام معنا بود. ضمن اینکه ما با هم خیلی رفیق بودیم و او چندین ماه پیش ما زندگی می‌کرد. درک خوبی از بازی هم داشتیم و خیلی راحت همدیگر را در زمین پیدا می‌کردیم. البته من باید این را بگویم که در پرسپولیس آن زمان رفاقت حرف اول را می‌زد و همه ما با هم رابطه بسیار خوبی داشتیم. از علی پروین به عنوان بزرگ و مربی تیم گرفته تا بقیه بازیکنان، همه خیلی رفیق بودیم و با همین رفاقت درون تیم بود که پرسپولیس در آن سال‌ها دوران درخشانی را داشت و قهرمانی‌های زیادی را کسب کرد.

* خیلی‌ها اعتقاد داشتند فرشاد پیوس خیلی زود از فوتبال خداحافظی کرد و با توجه به شرایط بدنی شما، می‌گفتند این توانایی را داشتید که چند سال دیگر هم بازی کنید. نظر خودتان چیست؟

– این حرف را قبول دارم. من همیشه در دوران فوتبالم سالم زندگی کردم و به همین دلیل می‌توانستم چند سال دیگر هم بازی کنم. اما به هر حال در آن زمان دیدم که بهتر است در اوج خداحافظی کنم. بازی دربی هم بهترین دیدار ممکن برای خداحافظی کردن بود و به همین دلیل تصمیم گرفتم در این بازی رسماً از فوتبال خداحافظی کنم. خوشبختانه همه شرایط هم برای برگزاری مراسم مهیا شد و حتی از سوی مسئولان و داور بازی، تعویض من حساب نشد و بعد از ده دقیقه که در زمین بودم از فوتبال خداحافظی کردم و خاطرات بسیار شیرینی برای من در آن روز رقم خورد.

* روزهای اولی که فوتبال را کنارگذاشته بودید چطور گذشت؟

– خوب فوتبال همه زندگی من بود و طبیعی بود که اوایل کمی برایم سخت بود که دیگر بازی نمی‌کنم. اما با این حال زندگی همین است و باید یک روز هم خداحافظی کرد. ۱۹ سال از خداحافظی من گذشته است، اما واقعاً با رفتاری که مردم در قبال من دارند، هنوز هم فکر نمی‌کنم که فوتبال را کنار گذاشته‌ام. آنقدر که مردم به من لطف دارند. من هم عاشق مردم و کشورم هستم. در این سال‌ها حتی این فرصت را داشتم که برای زندگی به خارج از کشور بروم، اما چون عاشق کشورم هستم اینجا ماندم و از اینکه بتوانم قدمی برای جوانان این مرز و بوم بردارم لذت می‌برم.

* آخرین ضربه‌ای که شما در دوران بازی خود به توپ زدید، آن ضربه کاشته معروف در دربی ۴۳ بود که با واکنش عالی بهزاد غلامپور گل نشد. تا به حال شده است که به آن ضربه فکر کنید و حسرت گل نشدنش را بخورید؟

– بعضی مواقع حسرت می‌خوردم که چرا گل نشد. اما از طرفی هم می‌گویم خوب شد که آن توپ گل نشد و استقلالی‌ها موقع خداحافظی من ناراحت نبودند. البته پرسپولیس حتی بدون گل شدن آن توپ هم بازی را برد و آن ضربه تاثیری در سرنوشت بازی نداشت. اما هرچه که بود قطعاً قسمت بود و من هم از این اتفاق ناراضی نیستم.

* یکی از تصمیماتی که شما در موقع خداحافظی از فوتبال گرفتید، دادن پیراهن معروف شماره ۱۷ پرسپولیس به مهدی مهدوی‌کیا بود که بازیکنی جوان و مستعد در آن زمان بود. به نظرتان آیا مهدوی‌کیا جانشین خوبی برای شما و شماره ۱۷ معروف پرسپولیس بود؟

– واقعاً مهدی بهترین وارث ممکن برای پیراهن من در پرسپولیس بود. قبل از بازی خیلی‌ها می‌گفتند پیراهنت را به کس دیگری بده اما من قبول نکردم. چون مهدی هم بچه پایین شهر بود و هم بسیار با اخلاق بود. ضمن اینکه فوتبالیست مستعدی بود و می‌دانستم روزی فوتبالیست بزرگی می‌شود که خدا را شکر همینطور هم شد و او توانست بعد از بازی در پرسپولیس به اروپا برود و سال‌ها در آنجا درخشید و از این نظر واقعاً خوشحالم که او بعد از من پیراهن شماره ۱۷ پرسپولیس را پوشید.

* کمی هم راجع به شرایط فعلی پرسپولیس صحبت کنید. بعد از اینکه قهرمانی فصل پیش به علت تفاضل گل از دست رفت، به نظر شما پرسپولیس در فصل جدید چطور خواهد بود و این تیم را چطور می‌بینید؟

– خوشبختانه پرسپولیس امسال عالی بازیکن گرفته است و با نفراتی که جذب شده‌اند، تمام نقاط ضعف تیم را پوشش داده‌اند. به نظر من اگر رامین رضاییان و مهدی طارمی از پرسپولیس نمی‌رفتند، این تیم درست مانند تیم قدرتمند دهه ۶۰ می‌شد که در بیست دقیقه اول بازی دو، سه گل از هر حریفی جلو بود. این دو بازیکن جزو بازیکنان تاثیرگذار پرسپولیس بودند که به نظرم جدایی آنها تاحدودی اثرگذار خواهد بود. البته مطمئنم امسال هم پرسپولیس مثل سال قبل بازی‌های زیبایی را ارائه خواهد کرد و جزو مدعیان اصلی قهرمانی در لیگ خواهد بود و امیدوارم در انتهای فصل هم بتواند با قهرمانی دل هواداران را شاد کند.

* فصل گذشته به عنوان سرمربی تیم سپیدرود رشت موفق شدید این تیم ریشه‌دار را بعد از سال‌ها به لیگ یک بیاورید. برنامه امسال شما در دنیای مربیگری چیست؟

– همینطور است، خدا را شکر سال لحظات خوبی در سپیدرود داشتیم و توانستیم با همدلی و تلاش زیاد تیم را به لیگ یک بیاوریم و از این جهت خیلی خوشحال هستم. در حال حاضر هم دو پیشنهاد از لیگ یک و لیگ دو دارم و باید ببینم شرایط برای کار چطور خواهد بود و سپس تصمیم‌گیری خواهم کرد. خودم دوست دارم در تیمی کار کنم که طرفدار زیادی داشته باشد و حالا دیگر باید ببینم چه پیش خواهد آمد.

* به عنوان سوال آخر، رویای حضور در پرسپولیس به عنوان سرمربی را ندارید؟

– من عاشق پرسپولیس هستم و واقعاً دوست دارم روزی سرمربی تیم محبوبم شوم. اما به هر حال تا الان قسمت نبوده است و شاید اصلاً هیچ وقت نوبت به من نرسد و باید دید قسمت چیست. البته شاید واقعاً صلاح در این باشد که به این آرزو نرسم. برای اینکه در این فوتبال این احتمال وجود دارد که با بد نتیجه گرفتن در پرسپولیس، محبوبیتی که بین هواداران داریم از بین برود.

دوست دارم روزی سرمربی پرسپولیس شوم / خوشحالم ضربه ام وارد دروازه استقلال نشد

بیستم تیرماه سال ۷۶ در چنین روزی، فرشاد پیوس مهاجم گلزن تیم پرسپولیس و فوتبال ایران معروف به “فرشاد آقای گل” بعد از ده دقیقه حضور در ابتدای دربی چهل و سوم پرسپولیس و استقلال، از فوتبال خداحافظی کرد و برای همیشه کفش‌ها را آویخت.

در همین رابطه در نوزدهمین سالگرد آن خداحافظی باشکوه که جزو معدود خداحافظی‌های ماندگار در فوتبال ما است، سراغ فرشاد پیوس رفتیم و با او راجع به آن روز فراموش نشدنی حرف زدیم.

می‌توانید متن کامل این مصاحبه را در زیر بخوانید:

* در ابتدا راجع به روز خداحافظی خود از فوتبال بگوید. اینکه چه حسی داشتید و جو استادیوم چطور بود؟

– واقعاً آن روز برای من فراموش نشدنی است. من خودم قبل از شروع بازی فکر نمی‌کردم شرایط ورزشگاه طوری باشد که حتی استقلالی‌ها هم من را تشویق کنند. برعکس چیزی که فکر می‌کردم در آن روز نه تنها پرسپولیسی‌ها بلکه استقلالی‌ها هم موقع خداحافظی من ایستادند و من را تشویق کردند و این اتفاق بسیار شیرین و باورنکردنی برای همه از جمله خودم بود. در زمین هم بازیکنان تیم خودمان و استقلال در کنار من بودند و واقعاً آنها در کنار هواداران برای من سنگ تمام گذاشتند و به همین دلیل یکبار دیگر از همه بخاطر آن روز فراموش نشدنی تشکر می‌کنم.

* بعد از خداحافظی شما از فوتبال، برخورد مردم با شما در بیرون از زمین چگونه بود؟

– من چه آن زمانی که بازی می‌کردم و چه بعد از پایان دوران فوتبالم، خدا را شکر همیشه مورد احترام مردم بودم. بعد از خداحافظی هم با اینکه خودم فکر می‌کردم شاید فراموش شوم، اما دیدم که حتی بیشتر از قبل به من لطف دارند و این برای من همیشه با ارزش بوده است. آن زمانی که بازی می کردم عاشق پرسپولیس بودم و همیشه با جان دل برای تیم محبوبم تلاش می‌کردم و خوشحالم که با گلزنی برای پرسپولیس هواداران را خوشحال می‌کردم. البته گلزنی من حاصل تلاش و کمک بقیه دوستان و هم تیمی‌هایم در آن زمان بود که نقش بسیاری در موفقیت من داشتند و اگر آنها نبودند من نمی‌توانستم به موفقیتی برسم. برای همین باید از همه دوستان و هم‌تیمی‌های دوران قدیمم در پرسپولیس هم به خاطر همین مساله تشکر کنم.

* یکی از کسانی که نقش زیادی در موفقیت شما داشت محسن عاشوری هافبک خلاق پرسپولیس در آن زمان بود که به اصطلاح می‌گفتند چشم بسته شما را در زمین پیدا می‌کند.

– واقعاً همینطور بود. محسن یک فوتبالیست به تمام معنا بود. ضمن اینکه ما با هم خیلی رفیق بودیم و او چندین ماه پیش ما زندگی می‌کرد. درک خوبی از بازی هم داشتیم و خیلی راحت همدیگر را در زمین پیدا می‌کردیم. البته من باید این را بگویم که در پرسپولیس آن زمان رفاقت حرف اول را می‌زد و همه ما با هم رابطه بسیار خوبی داشتیم. از علی پروین به عنوان بزرگ و مربی تیم گرفته تا بقیه بازیکنان، همه خیلی رفیق بودیم و با همین رفاقت درون تیم بود که پرسپولیس در آن سال‌ها دوران درخشانی را داشت و قهرمانی‌های زیادی را کسب کرد.

* خیلی‌ها اعتقاد داشتند فرشاد پیوس خیلی زود از فوتبال خداحافظی کرد و با توجه به شرایط بدنی شما، می‌گفتند این توانایی را داشتید که چند سال دیگر هم بازی کنید. نظر خودتان چیست؟

– این حرف را قبول دارم. من همیشه در دوران فوتبالم سالم زندگی کردم و به همین دلیل می‌توانستم چند سال دیگر هم بازی کنم. اما به هر حال در آن زمان دیدم که بهتر است در اوج خداحافظی کنم. بازی دربی هم بهترین دیدار ممکن برای خداحافظی کردن بود و به همین دلیل تصمیم گرفتم در این بازی رسماً از فوتبال خداحافظی کنم. خوشبختانه همه شرایط هم برای برگزاری مراسم مهیا شد و حتی از سوی مسئولان و داور بازی، تعویض من حساب نشد و بعد از ده دقیقه که در زمین بودم از فوتبال خداحافظی کردم و خاطرات بسیار شیرینی برای من در آن روز رقم خورد.

* روزهای اولی که فوتبال را کنارگذاشته بودید چطور گذشت؟

– خوب فوتبال همه زندگی من بود و طبیعی بود که اوایل کمی برایم سخت بود که دیگر بازی نمی‌کنم. اما با این حال زندگی همین است و باید یک روز هم خداحافظی کرد. ۱۹ سال از خداحافظی من گذشته است، اما واقعاً با رفتاری که مردم در قبال من دارند، هنوز هم فکر نمی‌کنم که فوتبال را کنار گذاشته‌ام. آنقدر که مردم به من لطف دارند. من هم عاشق مردم و کشورم هستم. در این سال‌ها حتی این فرصت را داشتم که برای زندگی به خارج از کشور بروم، اما چون عاشق کشورم هستم اینجا ماندم و از اینکه بتوانم قدمی برای جوانان این مرز و بوم بردارم لذت می‌برم.

* آخرین ضربه‌ای که شما در دوران بازی خود به توپ زدید، آن ضربه کاشته معروف در دربی ۴۳ بود که با واکنش عالی بهزاد غلامپور گل نشد. تا به حال شده است که به آن ضربه فکر کنید و حسرت گل نشدنش را بخورید؟

– بعضی مواقع حسرت می‌خوردم که چرا گل نشد. اما از طرفی هم می‌گویم خوب شد که آن توپ گل نشد و استقلالی‌ها موقع خداحافظی من ناراحت نبودند. البته پرسپولیس حتی بدون گل شدن آن توپ هم بازی را برد و آن ضربه تاثیری در سرنوشت بازی نداشت. اما هرچه که بود قطعاً قسمت بود و من هم از این اتفاق ناراضی نیستم.

* یکی از تصمیماتی که شما در موقع خداحافظی از فوتبال گرفتید، دادن پیراهن معروف شماره ۱۷ پرسپولیس به مهدی مهدوی‌کیا بود که بازیکنی جوان و مستعد در آن زمان بود. به نظرتان آیا مهدوی‌کیا جانشین خوبی برای شما و شماره ۱۷ معروف پرسپولیس بود؟

– واقعاً مهدی بهترین وارث ممکن برای پیراهن من در پرسپولیس بود. قبل از بازی خیلی‌ها می‌گفتند پیراهنت را به کس دیگری بده اما من قبول نکردم. چون مهدی هم بچه پایین شهر بود و هم بسیار با اخلاق بود. ضمن اینکه فوتبالیست مستعدی بود و می‌دانستم روزی فوتبالیست بزرگی می‌شود که خدا را شکر همینطور هم شد و او توانست بعد از بازی در پرسپولیس به اروپا برود و سال‌ها در آنجا درخشید و از این نظر واقعاً خوشحالم که او بعد از من پیراهن شماره ۱۷ پرسپولیس را پوشید.

* کمی هم راجع به شرایط فعلی پرسپولیس صحبت کنید. بعد از اینکه قهرمانی فصل پیش به علت تفاضل گل از دست رفت، به نظر شما پرسپولیس در فصل جدید چطور خواهد بود و این تیم را چطور می‌بینید؟

– خوشبختانه پرسپولیس امسال عالی بازیکن گرفته است و با نفراتی که جذب شده‌اند، تمام نقاط ضعف تیم را پوشش داده‌اند. به نظر من اگر رامین رضاییان و مهدی طارمی از پرسپولیس نمی‌رفتند، این تیم درست مانند تیم قدرتمند دهه ۶۰ می‌شد که در بیست دقیقه اول بازی دو، سه گل از هر حریفی جلو بود. این دو بازیکن جزو بازیکنان تاثیرگذار پرسپولیس بودند که به نظرم جدایی آنها تاحدودی اثرگذار خواهد بود. البته مطمئنم امسال هم پرسپولیس مثل سال قبل بازی‌های زیبایی را ارائه خواهد کرد و جزو مدعیان اصلی قهرمانی در لیگ خواهد بود و امیدوارم در انتهای فصل هم بتواند با قهرمانی دل هواداران را شاد کند.

* فصل گذشته به عنوان سرمربی تیم سپیدرود رشت موفق شدید این تیم ریشه‌دار را بعد از سال‌ها به لیگ یک بیاورید. برنامه امسال شما در دنیای مربیگری چیست؟

– همینطور است، خدا را شکر سال لحظات خوبی در سپیدرود داشتیم و توانستیم با همدلی و تلاش زیاد تیم را به لیگ یک بیاوریم و از این جهت خیلی خوشحال هستم. در حال حاضر هم دو پیشنهاد از لیگ یک و لیگ دو دارم و باید ببینم شرایط برای کار چطور خواهد بود و سپس تصمیم‌گیری خواهم کرد. خودم دوست دارم در تیمی کار کنم که طرفدار زیادی داشته باشد و حالا دیگر باید ببینم چه پیش خواهد آمد.

* به عنوان سوال آخر، رویای حضور در پرسپولیس به عنوان سرمربی را ندارید؟

– من عاشق پرسپولیس هستم و واقعاً دوست دارم روزی سرمربی تیم محبوبم شوم. اما به هر حال تا الان قسمت نبوده است و شاید اصلاً هیچ وقت نوبت به من نرسد و باید دید قسمت چیست. البته شاید واقعاً صلاح در این باشد که به این آرزو نرسم. برای اینکه در این فوتبال این احتمال وجود دارد که با بد نتیجه گرفتن در پرسپولیس، محبوبیتی که بین هواداران داریم از بین برود.

دوست دارم روزی سرمربی پرسپولیس شوم / خوشحالم ضربه ام وارد دروازه استقلال نشد

car

بازیکن مدنظر استقلال: اثاث کشی ام هیچ ربطی به جدایی از سپاهان ندارد

بازیکن مدنظر استقلال: اثاث کشی ام هیچ ربطی به جدایی از سپاهان ندارد

این طور که به نظر می‌رسد سپاهان با روی کار آمدن عبدالله ویسی در حال یک خانه تکانی اساسی است و باید دید چه نفراتی رفتنی هستند و چه نفراتی به تیم اضافه خواهند شد.

در خصوص بازیکنان فعلی سپاهان حرف و حدیث زیاد است و چند روزی می شود که بحث پیوستن محمدرضا خلعتبری به استقلال مطرح شده است.

اظهارات خلعتبری را در این خصوص می خوانید:

* محمد آقا، شهر را به هم ریختی و هر روز یک خبری در مورد پیوستنت به تیم های مختلف از جمله استقلال به گوش می‌رسد!

– لیگ تعطیل شده و من هم مدتی است به مازندران آمدم تا در کنار خانواده استراحت کنم. با هیچ تیمی هم مذاکره نکرده ام و هر اتفاق یا مذاکره ای هم شود مدیر برنامه هایم انجام خواهد داد. اینکه هر روز بحث یک تیم را مطرح می‌کنند قطعا می‌دانید از زبان من نیست و نمی‌دانم چرا این نقل و قول ها مطرح می‌شوند. البته طبیعت رسانه همین است و همیشه در فصل نقل و انتقالات از این اتفاقات رخ می دهد.

* ‌حضورت در استقلال را تکذیب می‌کنی؟‌

– من حرف نزدم و اگر هم مذاکره شده مدیر برنامه‌هایم این کار را کرده و بالاخره او هم کارش را می‌کند و هر تیمی بخواهد مذاکره ‌کند با من در میان می‌گذارد.

* ‌شاید حرفه‌ای ترین بازیکن فوتبال ایران باشی که اصلا برایت این رنگ و آن رنگ مهم نباشد و هر کجا که شرایط مهیا شود می‌روی؟

– بالاخره فوتبال حرفه ای شده و من هم هر تیمی که رفتم به پیراهن آن تیم عرق داشتم. همه می‌دانند خلعتبری هر تیمی برود همان بازیکن است و کارش را انجام می‌دهد. برای من رنگ مهم نیست و تیم مهم است که کدام تیم باشم.

* دوست داری در سپاهان بمانی؟

– من سال‌ها در اصفهان بازی کردم، هم برای سپاهان و هم ذوب‌آهن به میدان رفتم. زندگی در اصفهان را دوست دارم و خانواده ام نیز در آنجا راحت هستند. قلبا دوست دارم بمانم ولی هر مربی شرایط خودش را دارد و نفرات خودش را انتخاب می‌کند. اگر شد در اصفهان بازی می‌کنم، نشد هم که به تیم دیگری می‌روم.

* ‌این داستان اثاث‌کشی جدی بود.  چون خیلی ها از همان قبل پایان لیگ تو را جزو جدا شده ها اعلام کردند.

– اصلا این طور نیست و من هنوز اثاث‌کشی نکرده‌ام. یک سری وسایل که به کارمان می آمد از اصفهان بردیم. اینکه بحث اثاث‌کشی را به جدایی‌ام ربط داده اند اصلا درست نیست.

* ‌احتمال دارد دوباره راهی لیگ های عربی شوی؟

– نه دیگر! من شرایط رفتن به لیگ قطر را ندارم. در این کشور بازی کردم و دوست ندارم دیگر به لیگ های عربی بروم. در کل زندگی کردن در قطر و سایر کشورهای عربی سخت است.

* حالا اگر مارادونا در قطر تیم بگیرد و به تو پیشنهاد بدهد رد می‌کنی؟‌

– پیشنهاد مارادونا را نمی‌شود رد کرد. هر کجا بخواهد کار کند و من را بخواهد می‌روم (می‌خندد)

* ویسی هم که سرمربی سپاهان شد؟

– خبر دارم و از همین جا به او  تبریک می‌گویم و امیدوارم موفق شود.

* ‌تو را بخواهد می‌مانی؟‌

– من قراردادم به پایان رسیده و دست خودم است که کجا بروم ولی ماندن دست باشگاه و سرمربی است که خودشان می‌توانند بخواهند یا نخواهند.

* ‌تیمتان هم در فصل گذشته کم حاشیه نداشت؟‌

– کاملا همین طور است و این حواشی باعث شد نتیجه نگیریم. وقتی تیم مدیریت نشد هر چه پیش رفتیم بدتر هم شد. یک سری چیزها قابل پیش‌بینی‌ و حتی از  قبل طراحی شده بود که دیگر همه متوجه شدند چه اتفاقاتی رخ داد و …

* ‌ضعف مدیریت بود‍؟‌

– دقیقا ضعف مدیریت مشکل تیم بود و اگر درست برنامه‌ریزی و مدیریت می‌کردند سپاهان به این روز نمی‌افتاد.

* ‌جریمه هم شدید؟‌

– جریمه قانونی دارد و نمی شود از حد معمول بالاتر جریمه کرد. ما اول فصل کلی از قراردادمان را کم کردیم حالا ۳۰ درصد جریمه کرده اند.

* ‌حالا مطالبات بازیکنان را داده‌اند؟‌

– هنوز تسویه نکرده اند. بازیکنان اول فصل مردانگی کردند و هر کدام تا ۲۰۰ میلیون تومان کم کردند حالا باید جریمه هم بشوند که اصلا درست نیست.

* سپاهان به اندازه کافی بازیکن داشت ولی چرا نتیجه نگرفت.

– دلایل زیادی داشت ولی همه می‌دانند که هیچ موقع بازیکن برای تیمش کم نمی‌گذارد چون دارد از باشگاه پول می‌گیرد.

بازیکن مدنظر استقلال: اثاث کشی ام هیچ ربطی به جدایی از سپاهان ندارد

این طور که به نظر می‌رسد سپاهان با روی کار آمدن عبدالله ویسی در حال یک خانه تکانی اساسی است و باید دید چه نفراتی رفتنی هستند و چه نفراتی به تیم اضافه خواهند شد.

در خصوص بازیکنان فعلی سپاهان حرف و حدیث زیاد است و چند روزی می شود که بحث پیوستن محمدرضا خلعتبری به استقلال مطرح شده است.

اظهارات خلعتبری را در این خصوص می خوانید:

* محمد آقا، شهر را به هم ریختی و هر روز یک خبری در مورد پیوستنت به تیم های مختلف از جمله استقلال به گوش می‌رسد!

– لیگ تعطیل شده و من هم مدتی است به مازندران آمدم تا در کنار خانواده استراحت کنم. با هیچ تیمی هم مذاکره نکرده ام و هر اتفاق یا مذاکره ای هم شود مدیر برنامه هایم انجام خواهد داد. اینکه هر روز بحث یک تیم را مطرح می‌کنند قطعا می‌دانید از زبان من نیست و نمی‌دانم چرا این نقل و قول ها مطرح می‌شوند. البته طبیعت رسانه همین است و همیشه در فصل نقل و انتقالات از این اتفاقات رخ می دهد.

* ‌حضورت در استقلال را تکذیب می‌کنی؟‌

– من حرف نزدم و اگر هم مذاکره شده مدیر برنامه‌هایم این کار را کرده و بالاخره او هم کارش را می‌کند و هر تیمی بخواهد مذاکره ‌کند با من در میان می‌گذارد.

* ‌شاید حرفه‌ای ترین بازیکن فوتبال ایران باشی که اصلا برایت این رنگ و آن رنگ مهم نباشد و هر کجا که شرایط مهیا شود می‌روی؟

– بالاخره فوتبال حرفه ای شده و من هم هر تیمی که رفتم به پیراهن آن تیم عرق داشتم. همه می‌دانند خلعتبری هر تیمی برود همان بازیکن است و کارش را انجام می‌دهد. برای من رنگ مهم نیست و تیم مهم است که کدام تیم باشم.

* دوست داری در سپاهان بمانی؟

– من سال‌ها در اصفهان بازی کردم، هم برای سپاهان و هم ذوب‌آهن به میدان رفتم. زندگی در اصفهان را دوست دارم و خانواده ام نیز در آنجا راحت هستند. قلبا دوست دارم بمانم ولی هر مربی شرایط خودش را دارد و نفرات خودش را انتخاب می‌کند. اگر شد در اصفهان بازی می‌کنم، نشد هم که به تیم دیگری می‌روم.

* ‌این داستان اثاث‌کشی جدی بود.  چون خیلی ها از همان قبل پایان لیگ تو را جزو جدا شده ها اعلام کردند.

– اصلا این طور نیست و من هنوز اثاث‌کشی نکرده‌ام. یک سری وسایل که به کارمان می آمد از اصفهان بردیم. اینکه بحث اثاث‌کشی را به جدایی‌ام ربط داده اند اصلا درست نیست.

* ‌احتمال دارد دوباره راهی لیگ های عربی شوی؟

– نه دیگر! من شرایط رفتن به لیگ قطر را ندارم. در این کشور بازی کردم و دوست ندارم دیگر به لیگ های عربی بروم. در کل زندگی کردن در قطر و سایر کشورهای عربی سخت است.

* حالا اگر مارادونا در قطر تیم بگیرد و به تو پیشنهاد بدهد رد می‌کنی؟‌

– پیشنهاد مارادونا را نمی‌شود رد کرد. هر کجا بخواهد کار کند و من را بخواهد می‌روم (می‌خندد)

* ویسی هم که سرمربی سپاهان شد؟

– خبر دارم و از همین جا به او  تبریک می‌گویم و امیدوارم موفق شود.

* ‌تو را بخواهد می‌مانی؟‌

– من قراردادم به پایان رسیده و دست خودم است که کجا بروم ولی ماندن دست باشگاه و سرمربی است که خودشان می‌توانند بخواهند یا نخواهند.

* ‌تیمتان هم در فصل گذشته کم حاشیه نداشت؟‌

– کاملا همین طور است و این حواشی باعث شد نتیجه نگیریم. وقتی تیم مدیریت نشد هر چه پیش رفتیم بدتر هم شد. یک سری چیزها قابل پیش‌بینی‌ و حتی از  قبل طراحی شده بود که دیگر همه متوجه شدند چه اتفاقاتی رخ داد و …

* ‌ضعف مدیریت بود‍؟‌

– دقیقا ضعف مدیریت مشکل تیم بود و اگر درست برنامه‌ریزی و مدیریت می‌کردند سپاهان به این روز نمی‌افتاد.

* ‌جریمه هم شدید؟‌

– جریمه قانونی دارد و نمی شود از حد معمول بالاتر جریمه کرد. ما اول فصل کلی از قراردادمان را کم کردیم حالا ۳۰ درصد جریمه کرده اند.

* ‌حالا مطالبات بازیکنان را داده‌اند؟‌

– هنوز تسویه نکرده اند. بازیکنان اول فصل مردانگی کردند و هر کدام تا ۲۰۰ میلیون تومان کم کردند حالا باید جریمه هم بشوند که اصلا درست نیست.

* سپاهان به اندازه کافی بازیکن داشت ولی چرا نتیجه نگرفت.

– دلایل زیادی داشت ولی همه می‌دانند که هیچ موقع بازیکن برای تیمش کم نمی‌گذارد چون دارد از باشگاه پول می‌گیرد.

بازیکن مدنظر استقلال: اثاث کشی ام هیچ ربطی به جدایی از سپاهان ندارد

خبرگزاری اصفحان

معلم گرامی! شرمنده ام کردید

معلم گرامی! شرمنده ام کردید

به گزارش جهان، نصرالله شفیعی، معلم و دانشجوی دکترای علوم قرآنی نوشت:
رسانه ها امروز (سه شنبه) تصویری از یک معلم کرمانی را در مراسم استقبال از رئیس جمهوری نشان دادند که کاغذی با این مضمون در دستش بود: «جناب آقای دکتر روحانی من معلم زبان هستم، من به انگلیسی صحبت کردن شما و دکتر ظریف در مجامع بین المللی افتخار می کنم. شما الگوی کلاس انگلیسی من هستید.» نمی دانم چرا با دیدن این تصویر در فضای مجازی این قدر دگرگون شدم و به معنای واقعی عرق شرم بر گونه ام نشست. چون خود یک معلم هستم و سال ها این افتخار را داشته ام که به دانش آموزانم درس آزادگی و دشمن شناسی بدهم از اینکه می بینم معلم جوانی که باید در مکتب معلمی خویش فرزندان این مرز و بوم را با دشمنان کینه توز آشنا کند و روحیه ی سلحشوری و استعمارستیزی را به آن ها بیاموزد، این چنین دچار تحلیل غلط می شود و به گونه ای رفتار می کند که رسانه بی بی سی این بلند گوی پیر استعمار با افتخار عکسش را پخش می کند و او را نماد جوانی می داند که بالاخره توانسته اند پس از سال ها تلاش رسانه ای، فکر و ذهن او را در مسیری بکشانند که در لایه های پنهان رسانه ای به دنبالش بوده اند؛ عمیقا نه تنها متأسف می شوم بلکه درد سراسر وجودم را فرا می گیرد.

جناب معلم گرامی شما از دیار کرمان هستید آن قدر مظهر افتخار دارید که می توانید حتی در شمارش آن ها جهان را متحیر و مبهوت سازید. امروز سردار سرافراز اسلام و ایران سردار سلیمانی جهان را متحیر ساخته و به ابرمردی تبدیل شده که نامش برای استعمارگران و بیگانگان متجاوز تبدیل به یک کابوس شده است. نمی دانم چگونه شما برادر کرمانی توانستی به خودت اجازه بدهی که این همه افتخارات را در استان بزرگ و کشور متمدنت فراموش کنی و به آموزش زبانی افتخار کنی که مروجانش به زور آن را تبدیل به یک زبان بین المللی کردند تا همچنان چنگال استعماری خویش را بر بدن نحیف ملت های جهان فرو کنند. برادر معلم شما را محکوم نمی کنم که زبان انگلیسی درس می دهی، چاره ای نیست ما باید تاوان این ظلم بزرگ جهان سلطه به مردم جهان را پس بدهیم هر چند از این رهگذر ما هم می توانیم پیام خود را به خیلی از مردم جهان برسانیم. ولی درد جانکاه من از جمله ای بود که امروز در دستان شما دیدم.

افتخار کردید و بر خود بالیدید از اینکه مسئولان ما در مجامع جهانی با زبان انگلیسی صحبت می کنند. لحظه ای تصور کن یک جوان انگلیسی یا آمریکایی خطاب به رهبران خود چنین جمله ای را در مورد زبان فارسی بر زبان جاری کند، چه احساسی نسبت به او خواهیم داشت؟ آیا این احساس در ما ایجاد نخواهد شد که او به فرهنگ و تمدن و اعتقادات ما دلبستگی پیدا کرده که این چنین با افتخار از سخن گفتن مسئولان ارشد کشورش به زبان فارسی افتخار می کند؟ آقای معلم، جهان و مردم شریف ایران و هم چنین دانش آموزانی که گران بها ترین فرصت زندگیشان را در اختیار تو قرار داده اند در مورد تو چه قضاوتی خواهند کرد؟ آقای معلمی که امام عزیزمان در وصف مقام والایت فرمودند معلمی شغل انبیاست، آیا می دانی که روحیه ی آزادگی  و دشمن ستیزی جزیی جدانشدنی از آرمان های پیامبران بوده است؟ نمی خواهم در این فریاد دردمندانه از جنایت های انگلیس و جهان سلطه و آمریکای جنایت کار برای شما بنویسم و بگویم که قرن ها از دست این استعمار پیر بر ملت های جهان بخصوص ملت ایران چه گذشته است ولی فقط یک مطلب را و یک پیام را به تو و کسانی که هنوز نتوانسته اند خود را از زیر آوار دهشتناک تبلیغات رسانه های فرتوت و مرموز استعمار نجات بدهند بگویم؛ من هم مثل شما یک جنوبی هستم. شما از کرمان هستید، سرزمین شهید با هنرها و سردار سلیمانی ها و لشکر41 ثارالله، و من نیز از دیار بوشهر و دلوار، سرزمین قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس شهید رئیس علی دلواری. سرزمین سردار شهید نادر مهدوی، شهید رویارویی و جنگ مستقیم با آمریکایی های متجاوز در خلیج فارس، هنوز که هنوز است خون شهید رئیس علی دلواری همان کسی که در دوران غربت شجاعانه و استوار چون کوهی سترگ در برابر متجاوزین انگلیس و اشغال گران پلید قهرمانانه ایستاد و بدن مطهرش آماج گلوله های انگلیسی گردید در رگ های من ساری و جاری است.

برادر معلم من و تو هر دو زخمی تجاوز و ددمنشی انگلیس و آمریکا هستیم ولی نمی دانم چرا گاهی این چنین حافظه ی تاریخیمان از نفس می افتد و همه چیز را فراموش می کنیم. من فرزند رئیس علی دلواری هستم زخمی کهن بر دوش دارم که آرامش را از من سلب کرده است. زخمی از جانب همان چشم آبی ها و مو بورهایی که از هزاران کیلومتر راه آمده بودند تا پدران ما را به بیگاری بگیرند و ثروت ما را به غارت برند. من فرزند رئیس علی دلواری هستم همان شیر نری که هنوز انگلیسی ها از نام او به وحشت می افتند و تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا هر اثر و نام و نشانی از این مرد بزرگ و آهنین را محو کنند.

آری آن ها در صددند تا فرهنگ استعمارستیزی مردم ایران زمین به فراموشی سپرده شود تا جوان ایرانی همه ی گذشته خویش را فراموش کند و لگد به تمام افتخارات خود بزند و آنگاه بر کاغذی جمله ای ننگین را بر دستان خویش بگیرد که آموزش زبان روبه پیر استعمار برایش افتخار است. برادر معلم ای کاش به من می گفتی از این آموزش تاکنون چه افتخاری کسب کرده ای؟ آری اگر با آموزش این زبان توانسته  باشی به علم و تکنولوژی دست پیدا کنی و در پرتو این زبان توانسته باشی ماهیت جهان سلطه را برای جهانیان روشن کرده باشی خوب است؛ ولی از اینکه فقط افتخار کنی که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کشورمان در مجامع بین المللی به زبان انگلیسی صحبت کنند برای ما ایرانی ها مایه ی شرمندگی و خجلت است. چه زیبا اقبال لاهوری، شاعر پاکستانی سروده است:
قوت مغرب نه از چنگ و رباب                                            نی ز رقص دختران بی حجاب
نی ز سحر ساحران لاله روست                                       نی ز عریان ساق و نی از قطع موست
محکمی او را نه از لادینی است                                       نی فروغش از خط لاتینی است
قوت افرنگ از علم و فن است                                           از همین آتش چراغش روشن است
 ای کاش خطاب به رئیس جمهور می گفتی از اینکه تو در مجامع بین المللی بسان شهید رجایی ها با سخنان آتشین و شجاعانه خود ماهیت پلید جهان سلطه را افشا می کنی و عزت ایرانی را با ایستادگی در برابر زیاده طلبی های جهان خوران به رخ جهانیان می کشانی افتخار می کنی. ای کاش به رئیس جمهور می گفتی از اینکه در مجامع جهانی پیام انقلاب اسلامی را به همه ی مستضعفان و محرومان جهان می رساند و در ورای گرد و غبارهای ایجاد شده توسط جهان سلطه نور امید را در دل ستمدیدگان عالم روشن می کند افتخار می کنی.

آری ای معلم کرمانی تو زاده ی ایرانی و وارث دلاورمردانی هستی که همواره در طول تاریخ با مجاهدت ها و فداکاری هایشان حسرت تسلط بر این آب و خاک را بر دل بیگانگان حک کردند و نگذاشتند متجاوزان به این مرز و بوم پا نهند؛ امروز نیز همان رسالت را در بر دوش داری. امروز همه ی ما درس مقاومت و عزت ایرانی را از سردار سلیمانی، همان شیر دلاور و فرزند شجاع کرمانی ها می آموزیم. لطفا این عزت را خدشه دار نکن.

معلم گرامی! شرمنده ام کردید

به گزارش جهان، نصرالله شفیعی، معلم و دانشجوی دکترای علوم قرآنی نوشت:
رسانه ها امروز (سه شنبه) تصویری از یک معلم کرمانی را در مراسم استقبال از رئیس جمهوری نشان دادند که کاغذی با این مضمون در دستش بود: «جناب آقای دکتر روحانی من معلم زبان هستم، من به انگلیسی صحبت کردن شما و دکتر ظریف در مجامع بین المللی افتخار می کنم. شما الگوی کلاس انگلیسی من هستید.» نمی دانم چرا با دیدن این تصویر در فضای مجازی این قدر دگرگون شدم و به معنای واقعی عرق شرم بر گونه ام نشست. چون خود یک معلم هستم و سال ها این افتخار را داشته ام که به دانش آموزانم درس آزادگی و دشمن شناسی بدهم از اینکه می بینم معلم جوانی که باید در مکتب معلمی خویش فرزندان این مرز و بوم را با دشمنان کینه توز آشنا کند و روحیه ی سلحشوری و استعمارستیزی را به آن ها بیاموزد، این چنین دچار تحلیل غلط می شود و به گونه ای رفتار می کند که رسانه بی بی سی این بلند گوی پیر استعمار با افتخار عکسش را پخش می کند و او را نماد جوانی می داند که بالاخره توانسته اند پس از سال ها تلاش رسانه ای، فکر و ذهن او را در مسیری بکشانند که در لایه های پنهان رسانه ای به دنبالش بوده اند؛ عمیقا نه تنها متأسف می شوم بلکه درد سراسر وجودم را فرا می گیرد.

جناب معلم گرامی شما از دیار کرمان هستید آن قدر مظهر افتخار دارید که می توانید حتی در شمارش آن ها جهان را متحیر و مبهوت سازید. امروز سردار سرافراز اسلام و ایران سردار سلیمانی جهان را متحیر ساخته و به ابرمردی تبدیل شده که نامش برای استعمارگران و بیگانگان متجاوز تبدیل به یک کابوس شده است. نمی دانم چگونه شما برادر کرمانی توانستی به خودت اجازه بدهی که این همه افتخارات را در استان بزرگ و کشور متمدنت فراموش کنی و به آموزش زبانی افتخار کنی که مروجانش به زور آن را تبدیل به یک زبان بین المللی کردند تا همچنان چنگال استعماری خویش را بر بدن نحیف ملت های جهان فرو کنند. برادر معلم شما را محکوم نمی کنم که زبان انگلیسی درس می دهی، چاره ای نیست ما باید تاوان این ظلم بزرگ جهان سلطه به مردم جهان را پس بدهیم هر چند از این رهگذر ما هم می توانیم پیام خود را به خیلی از مردم جهان برسانیم. ولی درد جانکاه من از جمله ای بود که امروز در دستان شما دیدم.

افتخار کردید و بر خود بالیدید از اینکه مسئولان ما در مجامع جهانی با زبان انگلیسی صحبت می کنند. لحظه ای تصور کن یک جوان انگلیسی یا آمریکایی خطاب به رهبران خود چنین جمله ای را در مورد زبان فارسی بر زبان جاری کند، چه احساسی نسبت به او خواهیم داشت؟ آیا این احساس در ما ایجاد نخواهد شد که او به فرهنگ و تمدن و اعتقادات ما دلبستگی پیدا کرده که این چنین با افتخار از سخن گفتن مسئولان ارشد کشورش به زبان فارسی افتخار می کند؟ آقای معلم، جهان و مردم شریف ایران و هم چنین دانش آموزانی که گران بها ترین فرصت زندگیشان را در اختیار تو قرار داده اند در مورد تو چه قضاوتی خواهند کرد؟ آقای معلمی که امام عزیزمان در وصف مقام والایت فرمودند معلمی شغل انبیاست، آیا می دانی که روحیه ی آزادگی  و دشمن ستیزی جزیی جدانشدنی از آرمان های پیامبران بوده است؟ نمی خواهم در این فریاد دردمندانه از جنایت های انگلیس و جهان سلطه و آمریکای جنایت کار برای شما بنویسم و بگویم که قرن ها از دست این استعمار پیر بر ملت های جهان بخصوص ملت ایران چه گذشته است ولی فقط یک مطلب را و یک پیام را به تو و کسانی که هنوز نتوانسته اند خود را از زیر آوار دهشتناک تبلیغات رسانه های فرتوت و مرموز استعمار نجات بدهند بگویم؛ من هم مثل شما یک جنوبی هستم. شما از کرمان هستید، سرزمین شهید با هنرها و سردار سلیمانی ها و لشکر41 ثارالله، و من نیز از دیار بوشهر و دلوار، سرزمین قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس شهید رئیس علی دلواری. سرزمین سردار شهید نادر مهدوی، شهید رویارویی و جنگ مستقیم با آمریکایی های متجاوز در خلیج فارس، هنوز که هنوز است خون شهید رئیس علی دلواری همان کسی که در دوران غربت شجاعانه و استوار چون کوهی سترگ در برابر متجاوزین انگلیس و اشغال گران پلید قهرمانانه ایستاد و بدن مطهرش آماج گلوله های انگلیسی گردید در رگ های من ساری و جاری است.

برادر معلم من و تو هر دو زخمی تجاوز و ددمنشی انگلیس و آمریکا هستیم ولی نمی دانم چرا گاهی این چنین حافظه ی تاریخیمان از نفس می افتد و همه چیز را فراموش می کنیم. من فرزند رئیس علی دلواری هستم زخمی کهن بر دوش دارم که آرامش را از من سلب کرده است. زخمی از جانب همان چشم آبی ها و مو بورهایی که از هزاران کیلومتر راه آمده بودند تا پدران ما را به بیگاری بگیرند و ثروت ما را به غارت برند. من فرزند رئیس علی دلواری هستم همان شیر نری که هنوز انگلیسی ها از نام او به وحشت می افتند و تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا هر اثر و نام و نشانی از این مرد بزرگ و آهنین را محو کنند.

آری آن ها در صددند تا فرهنگ استعمارستیزی مردم ایران زمین به فراموشی سپرده شود تا جوان ایرانی همه ی گذشته خویش را فراموش کند و لگد به تمام افتخارات خود بزند و آنگاه بر کاغذی جمله ای ننگین را بر دستان خویش بگیرد که آموزش زبان روبه پیر استعمار برایش افتخار است. برادر معلم ای کاش به من می گفتی از این آموزش تاکنون چه افتخاری کسب کرده ای؟ آری اگر با آموزش این زبان توانسته  باشی به علم و تکنولوژی دست پیدا کنی و در پرتو این زبان توانسته باشی ماهیت جهان سلطه را برای جهانیان روشن کرده باشی خوب است؛ ولی از اینکه فقط افتخار کنی که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کشورمان در مجامع بین المللی به زبان انگلیسی صحبت کنند برای ما ایرانی ها مایه ی شرمندگی و خجلت است. چه زیبا اقبال لاهوری، شاعر پاکستانی سروده است:
قوت مغرب نه از چنگ و رباب                                            نی ز رقص دختران بی حجاب
نی ز سحر ساحران لاله روست                                       نی ز عریان ساق و نی از قطع موست
محکمی او را نه از لادینی است                                       نی فروغش از خط لاتینی است
قوت افرنگ از علم و فن است                                           از همین آتش چراغش روشن است
 ای کاش خطاب به رئیس جمهور می گفتی از اینکه تو در مجامع بین المللی بسان شهید رجایی ها با سخنان آتشین و شجاعانه خود ماهیت پلید جهان سلطه را افشا می کنی و عزت ایرانی را با ایستادگی در برابر زیاده طلبی های جهان خوران به رخ جهانیان می کشانی افتخار می کنی. ای کاش به رئیس جمهور می گفتی از اینکه در مجامع جهانی پیام انقلاب اسلامی را به همه ی مستضعفان و محرومان جهان می رساند و در ورای گرد و غبارهای ایجاد شده توسط جهان سلطه نور امید را در دل ستمدیدگان عالم روشن می کند افتخار می کنی.

آری ای معلم کرمانی تو زاده ی ایرانی و وارث دلاورمردانی هستی که همواره در طول تاریخ با مجاهدت ها و فداکاری هایشان حسرت تسلط بر این آب و خاک را بر دل بیگانگان حک کردند و نگذاشتند متجاوزان به این مرز و بوم پا نهند؛ امروز نیز همان رسالت را در بر دوش داری. امروز همه ی ما درس مقاومت و عزت ایرانی را از سردار سلیمانی، همان شیر دلاور و فرزند شجاع کرمانی ها می آموزیم. لطفا این عزت را خدشه دار نکن.

معلم گرامی! شرمنده ام کردید

بک لینک رنک 3

بازی

همسرم برخلاف من بازی را درست پیش بینی کرد/ خوشحالم که پیش بینی ام از الکلاسیکو درست از آب درآمد

همسرم برخلاف من بازی را درست پیش بینی کرد/ خوشحالم که پیش بینی ام از الکلاسیکو درست از آب درآمد

 

بانک ورزششب گذشته و در دیداری جذاب و دیدنی دو تیم رئال مادرید  و بارسلونا در ورزشگاه نیوکمپ به مصاف هم رفتند و ر پایان رئال با دو گل بنزما و رونالدو به پیروزی رسید. به همین بهانه با سپهر حیدی بازیکن اسبق پرسپولیس گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید.

ال کلاسیکو چطور بود؟

از اینکه پیش بینی ام درست از آب درآمد و رئال پیروز شد خوشحالم، البته گلزنان بازی را بیل و بنزما حدس زدم که گل دوم را رونالدو زد. رئال با این پیروزی روحیه خوبی برای ادامه رقابت ها پیدا کرد.

به نظر شما رئال می تواند قهرمان شود؟

قهرمانی خیلی سخت است اما همین که رئال پیروز شد، هواداران راضی و خوشحال اند. با این حال همه چیز در فوتبال ممکن است ولی فعلا همه چیز به بارسلونا بستگی دارد.

بازی از لحاظ فنی چطور بود؟

نیمه اول کاملا دست بارسا بود و خیلی فشار آورد، خصوصا پانزده دقیقه ابتدایی که سوارز یک موقعیت گل را هم از دست داد. البته رونالدو در نیمه اول خیلی در جریان بازی نبود و در حمله کار خاصی نکرد. موقعیت های یک به یک را خراب کرد اما در کار دفاعی بسیار عالی و مثمرثمر ظاهر شد و همانطور که دیدید دو موقعیت خوب را از بارسا گرفت. رئالی ها فقط یک سوم بازی را در دست داشتند و از همان یک سوم بهترین استفاده را کردند و پیروز شدند.

نیمه مربی ها را زیدان برد، موافقید؟

صد در صد. با اینکه در جایگاه سرمربی، اولین ال کلاسیکو خود را تجربه می کرد توانست موفق عمل کند. در نیمه اول واقعا تحت تاثیر برنامه های بارسا و لوییس انریکه بود اما در نیمه دوم همانطور که مشاهده کردید توانست بارسا را مغلوب کند.

باخت در ال کلاسیکو تاثیر زیادی در روحیه بارسایی ها دارد، با این حال هنوز بارسلونا را شانس اول قهرمانی می دانید؟

بله. بدون شک! هفت امتیاز با رئال و شش امتیاز با اتلتیکو اختلاف زیادی است. در لالیگا این اختلاف امتیاز زیاد است و جبرانش کار بسیار دشواری است. بازیکنان در این سطح بسیار حرفه ای هستند و روحیه شان را بازیابی خواهند کرد. مثل بازی های استقلال و پرسپولیس نیست که فشار تا چند هفته روی بازیکن باقی بماند. این را هم بگویم که اتلتیکو خیلی سفت تر از رئال مقابل بارسا بازی خواهد کرد و اگر بارسلونا در لیگ قهرمانان هم شکست بخورد اوضاع فرق خواهد کرد.

با کسی کری خوانی کرده اید؟

خیر، اکثر اطرافیانم رئالی هستند و برای کسی کری نخواندم. همسرم هم رئالی است و اتفاقا هم برعکس من گلزنان را درست پیش بینی کرد. البته کمتر کسی فکر می کرد پیکه برای بارسا گلزنی کند. با این حال از این برد خوشحالم و به همه هواداران رئال تبریک می گویم.

همسرم برخلاف من بازی را درست پیش بینی کرد/ خوشحالم که پیش بینی ام از الکلاسیکو درست از آب درآمد

 

بانک ورزششب گذشته و در دیداری جذاب و دیدنی دو تیم رئال مادرید  و بارسلونا در ورزشگاه نیوکمپ به مصاف هم رفتند و ر پایان رئال با دو گل بنزما و رونالدو به پیروزی رسید. به همین بهانه با سپهر حیدی بازیکن اسبق پرسپولیس گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید.

ال کلاسیکو چطور بود؟

از اینکه پیش بینی ام درست از آب درآمد و رئال پیروز شد خوشحالم، البته گلزنان بازی را بیل و بنزما حدس زدم که گل دوم را رونالدو زد. رئال با این پیروزی روحیه خوبی برای ادامه رقابت ها پیدا کرد.

به نظر شما رئال می تواند قهرمان شود؟

قهرمانی خیلی سخت است اما همین که رئال پیروز شد، هواداران راضی و خوشحال اند. با این حال همه چیز در فوتبال ممکن است ولی فعلا همه چیز به بارسلونا بستگی دارد.

بازی از لحاظ فنی چطور بود؟

نیمه اول کاملا دست بارسا بود و خیلی فشار آورد، خصوصا پانزده دقیقه ابتدایی که سوارز یک موقعیت گل را هم از دست داد. البته رونالدو در نیمه اول خیلی در جریان بازی نبود و در حمله کار خاصی نکرد. موقعیت های یک به یک را خراب کرد اما در کار دفاعی بسیار عالی و مثمرثمر ظاهر شد و همانطور که دیدید دو موقعیت خوب را از بارسا گرفت. رئالی ها فقط یک سوم بازی را در دست داشتند و از همان یک سوم بهترین استفاده را کردند و پیروز شدند.

نیمه مربی ها را زیدان برد، موافقید؟

صد در صد. با اینکه در جایگاه سرمربی، اولین ال کلاسیکو خود را تجربه می کرد توانست موفق عمل کند. در نیمه اول واقعا تحت تاثیر برنامه های بارسا و لوییس انریکه بود اما در نیمه دوم همانطور که مشاهده کردید توانست بارسا را مغلوب کند.

باخت در ال کلاسیکو تاثیر زیادی در روحیه بارسایی ها دارد، با این حال هنوز بارسلونا را شانس اول قهرمانی می دانید؟

بله. بدون شک! هفت امتیاز با رئال و شش امتیاز با اتلتیکو اختلاف زیادی است. در لالیگا این اختلاف امتیاز زیاد است و جبرانش کار بسیار دشواری است. بازیکنان در این سطح بسیار حرفه ای هستند و روحیه شان را بازیابی خواهند کرد. مثل بازی های استقلال و پرسپولیس نیست که فشار تا چند هفته روی بازیکن باقی بماند. این را هم بگویم که اتلتیکو خیلی سفت تر از رئال مقابل بارسا بازی خواهد کرد و اگر بارسلونا در لیگ قهرمانان هم شکست بخورد اوضاع فرق خواهد کرد.

با کسی کری خوانی کرده اید؟

خیر، اکثر اطرافیانم رئالی هستند و برای کسی کری نخواندم. همسرم هم رئالی است و اتفاقا هم برعکس من گلزنان را درست پیش بینی کرد. البته کمتر کسی فکر می کرد پیکه برای بارسا گلزنی کند. با این حال از این برد خوشحالم و به همه هواداران رئال تبریک می گویم.

همسرم برخلاف من بازی را درست پیش بینی کرد/ خوشحالم که پیش بینی ام از الکلاسیکو درست از آب درآمد

فروش بک لینک

سیدحسن خمینی: اعتراض می‌کنم/ اینکه نتوانستند صلاحیت علمی ام را احراز کنند جای تعجب دارد

به گزارش جهان به نقل از فارس، حجت الاسلام سیدحسن خمینی یادگار امام راحل ظهر امروز(جمعه) در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های تهران و گروهی از روحانیون در جماران، اظهار داشت: حضور اینجانب در انتخابات خبرگان بر حسب وظیفه و بنا به دغدغه‌ای بود که نسبت به آینده انقلاب و نظام اسلامی وجود دارد.

وی افزود: در این مسیر گروه‌ها، اقشار مختلف و شخصیت های بزرگ حوزه و نظام از اینجانب دعوت کردند و پس از مشورت‌های مختلف، اینجانب تصمیم به شرکت در انتخابات گرفتم و در انتخابات ثبت‌نام کردم که این امر بر حسب گزارش‌های رسیده با اقبال بسیار شایسته و پر شور مردم عزیز ایران اسلامی رو به رو شد که بیش از هر چیز نشان از محبوبیت و مقبولیت امام عظیم الشأن دارد؛ اقبالی که نشان داد امام خمینی(ره) برای مردم ایران تنها یادآور گذشته پرافتخار ایشان نیست؛ بلکه با زندگی آنان و دیروز و فردای آنها هم پیوند خورده است.

سیدحسن خمینی سپس در خصوص روند بررسی صلاحیت داوطلبان خبرگان رهبری گفت: شورای نگهبان که مرجع احراز صلاحیت داوطلبان است، ابتدا به نوعی صاحبان دروس مطرح را دارای صلاحیت دانست و سپس تنها طریقه احراز را امتحان قرار دارد و پس از آن به گفته بزرگان آن شورا، پذیرفت که امتحان موضوعیت ندارد و امکان احراز از راههای دیگر هم ممکن است.

وی یادآور شد: در این میان، بزرگان و مراجع و اساتید عظیم الشأن نسبت به صلاحیت علمی این حقیر شهادت دادند و دهها ساعت نوارهای درس و چندین جلد کتاب نیز ضمیمه این پرونده شد که بر خلاف انتظار نتوانست احراز حضرت آقایان را باعث شود؛ احرازی که در سالها و دوره‌های قبل، از راه‌های به مراتب ساده‌تر برای دیگران حاصل شده بود و در همین دوره نیز برای برخی دیگر از عزیزان، از طریقه‌ای غیر از امتحان ممکن شده است.

سیدحسن خمینی در ادامه سخنان خود با اشاره به برخی شایعات، اظهار داشت: در روزهای گذشته شایعاتی مطرح شد که از اینجانب برای مصاحبه‌های علمی -جدای از امتحان معهود- دعوت شده است که لازم است به اطلاع عموم برسانم که این مطلب کاملاً خلاف واقع است و هیچ گاه هیچ کس به هیچ نوع از اینجانب جهت مذاکره یا مصاحبه یا طریقه‌ای که به کشف علمیت بیانجامد دعوت نکرده است.

وی تصریح کرد: اینکه بعضی از حضرت آقایان محترم فقهای شورای نگهبان نتوانستند از شهادت علمای اعلام که بر بسیاری از ایشان سمت استادی دارند و اساتید معظم که قوام حوزه علمیه به آنهاست و از نوشته‌ها و کتاب‌های اینجانب، صلاحیت علمی را احراز کنند، حداقل برای من و بسیاری دیگر جای تعجب دارد.

سید حسن خمینی همچنین در مورد امکان اعتراض در مهلت قانونی اعلام شده، افزود: بر حسب قانون امکان اعتراض وجود دارد، ولی جداً معتقدم که در این میان نکته نامعلوم و مبهمی وجود ندارد و بنده هم فردی ناشناخته نیستم که اعضای محترم با بررسی مجدد بتوانند هویت و یا سندی را به دست آورند، لذا تلقی اینجانب آن نیست که شکایت مسیری جدید را بگشاید و لذا بر آن باورم که اگر آقایان نتوانستند از شهادت مراجع و علما و درس ها و نوشته ها به احراز برسند، بعید است بتوانند در آینده نیز به چنین مهمی دست یابند؛ اما تنها با توجه به درخواست عمومی مردم و برخی بزرگان حوزه و سیاست به این امر اقدام می کنم.

وی در ادامه سخنان خود تأکید کرد: بیت امام راحل برای همیشه خادم مردم خواهد ماند و «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم، نه یک کلمه بیش» را وجهه همت خود قرار داده و خواهد داد و چنین اتفاقاتی نباید در امید مردم نسبت به آینده درخشان نظام جمهوری اسلامی خللی ایجاد کند.

سید حسن خمینی افزود: لازم است مردم عزیزمان همچون گذشته، نسبت به آینده حساس بوده و برای رسیدن به سعادت گام بردارند و با حضور پرشور خود در انتخابات هفتم اسفند، پایه های سعادت و بهروزی امروز و فردای جامعه مان را فراهم کنند؛ چرا که سعادت مردم جز با دست و حضور ایشان و عزم و اراده آنها ممکن نخواهد شد.

وی گفت: سید حسن خمینی تنها یک سرباز برای مردم و اندیشه و راه امام خمینی است و هر جا که باشد به این خدمت افتخار خواهد کرد و هرگز هیچ چیزی نخواهد توانست مانع از این افتخار شود.

سید حسن خمینی سپس اظهار داشت: امیدوارم که همه به این مهم توجه داشته باشیم که هیچ رفتاری نباید این تلقی را ایجاد کند که رقابت در جمهوری اسلامی با سختی مواجه است و نهادهای دموکراتیک این نظام از جمله مجلس خبرگان که ثمره خون پاک شهیدان است، خدای نکرده با شائبه بسته بودن رقابت در درون خانواده انقلاب مواجه است.

وی افزود: ناگفته پیداست که بُعد مردمی بودن نظام همانند بُعد اسلامی بودن و دینی بودن آن از اهمیت ویژه برخوردار است و شرط اولیه تحقق آن، باز بودن امکان رقابت های غیر سازمان یافته است و امیدوارم این امر در انتخابات مجلس نیز خود را نشان دهد.

سیدحسن خمینی در پایان سخنان خود گفت: دست یکایک مراجع بزرگواری که اینجانب را مورد تفقّد قرار دادند می‌بوسم و از اساتید بزرگوارم کمال تشکر را دارم و نسبت به مردم عزیز ایران سر تعظیم فرود آورده و برای همیشه خود را خادم ایشان می‌دانم. همچنین لازم است از لطف و عنایت خانواده های معظم شهدا و ایثارگران و رسانه های مختلف مکتوب و مجازی تشکر کنم.

مرکز فیلم

دانلود آهنگ آذری