افغانستان؛ ۳۷ سال پس از تجاوز ارتش سرخ

افغانستان؛ ۳۷ سال پس از تجاوز ارتش سرخ

خبرگزاری فارس: افغانستان؛ 37 سال پس از تجاوز ارتش سرخ

افق نیوز/«بصیراحمد حسین زاده» نویسنده و روزنامه‌نگار افغانستانی طی یک یاداشت اختصاصی پیرامون اشغال افغانستان توسط شوروی و بررسی حوادث آن سال‌ها پرداخت.

در این یادداشت آمده است: قیام ۲۴  اسفند ۱۳۵۷ مردم هرات، رژیم دست نشانده روس‌ها را سخت آشفته و هراسان کرد و تا روز ۶ دی ۱۳۵۸ که شوروی به افغانستان حمله نظامی کرد، دولت افغانستان مکرراً از روس‌ها تقاضا می‌کرد که برای کمک به «انقلاب ثور» نیروهای نظامی خود را به افغانستان اعزام کند.

بعد از قیام خونین مردم هرات «نور محمد تره کی» رئیس حکومت کودتا، به هر ترفندی متوسل شد تا شوروی را وادار کند که به افغانستان نیروی نظامی بفرستد و حتی در تماسی که با «کاسیگین» نخست وزیر شوروی داشت به دروغ ادعا کرد که ۴ هزار نیروی نظامی ایران با لباس غیر نظامی وارد هرات شدند.

متن گفت‌وگوی تلفنی نوره محمد تره کی با کاسیگین و التماس وی از مقامات شوروی بیان کننده همه چیز است: «اوضاع خوب نیست. رو به خرابی می‌رود. طی یک‌ ماه و نیم گذشته از سوی ایران نزدیک به ۴ هزار نفر نظامی با لباس غیر نظامی به افغانستان فرستاده شدند. حالا تمام لشکر ۱۷ پیاده همراه با واحدهای توپخانه و دفاع هوایی که به روی هواپیماهای ما آتش گشودند، در دست آنان است. در شهر جنگ در جریان است.»

و وقتی که کاسیگین در پاسخ درخواست تره کی می‌گوید: شما در رابطه با این مسأله چه پشنهادهایی برای ما دارید؟ تره کی به صراحت می‌گوید «ما به نیروهای انسانی و تسلیحاتی شوروی به شدت نیاز داریم.»

«ژنرال گروموف» فرمانده کل نیروهای نظامی شوروی نیز در همان ایام اعلام کرد که «پس از نقل مکرر درخواست‌های تره کی و «حفیظ الله امین»، جلسه دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی به صورت فوق العاده دایر شد تا در مورد اعزام نیروهای شوروی به افغانستان تصمیم گیری شود که سرانجام فقط با کمک تسلحیاتی موافقت می‌شود و فوری امکانات نظامی فروانی به افغانستان فرستاده می‌شود.»

نور محمد تره کی در شهریور ۱۳۵۸ برای شرکت در کنفرانس غیر متعهدها به «هاوانا» سفر کرد و در مسیر بازگشت خود به شوروی رفت و با «برژنیف» رئیس جمهور شوروی دیدار کرد.

در این دیدار روس‌ها از خشونت بیش از حد حفیظ الله امین به تره کی هشدار دادند و از طرفی شایع بود که امین به آمریکایی‌ها نزدیک شده، بر اساس شواهد موجود روس‌ها در این ملاقات به تره کی چراغ سبزی را نشان دادند که می‌تواند حفیظ الله امین را از صحنه حذف کند.

جاسوسان امین که در میان هیأت اعزامی افغانستان به شوروی حضور داشتند، وی را از نتیجه این مذاکرات مطلع می‌کردند و امین بعد از این جریان و در وقت ورود تره کی به افغانستان وی را از قدرت خلع و سپس به قتل می‌رساند و تره کی آرزوی حضور سربازان شوروی به افغانستان را با خود به گور می‌برد.

بعد از قتل تره کی، حفیظ الله امین قدرت را در دست می‌گیرد و روس‌ها در نهایت به این نتیجه می‌رسند که شاید وی با آمریکایی‌ها و پاکستان ارتباط داشته باشد و لذا تصمیم به حذف وی می‌گیرند و «ببرک کارمل» را آماده می‌کنند که جایگزین وی شود.

سرانجام در ۶ دی ۱۳۵۸ نیروهای شوروی به خاک افغانستان با تمام امکانات، تجاوز نظامی می‌کنند و تمام مراکز حساس و فرودگاه‌ها را به تصرف خود در می‌آورند و هواپیماهای روسی یکی پس از دیگری در کابل و برخی دیگر از شهرهای افغانستان به زمین می‌نشیند.

حفیظ الله امین در قصر تاج بیگ که از ساعتی قبل از حمله، به وسیله آشپز روسی قصر مسموم شده بود در جلو چشم همسر و فرزندانش با رگبار حمله سربازان روس کشته می‌شود و جسد وی را در یکی از قالی‌های کاخ پیچینده و در کنار قصر به خاک می‌سپارند و هیج لوح و نشانی نیز بر قبر وی نمی‌گذارند.

بعد از قتل امین، ببرک کارمل به دستور روس‌ها به قدرت می‌رسد و وی در نخستین سخنرانی خود که از یک رادیو در داخل خاک شوروی پخش می‌شد خبر قتل امین و حضور خود در افغانستان را اعلام کرد و گفت: این جانب ببرک کارمل، به مناسبت سقوط حکومت مرگبار و واژگون شدن رژیم فاشیستی امین این جاسوس سفاک امپریالیسم آمریکا و دیکتاتور جبار و عوام فریب، به شما وطنداران عذاب دیده، مسلمانان مستضعف افغانستان که تاکنون در زیر یوغ جلاد آدمکش و شیاد تاریخ حفیظ الله امین و امینی‌ها قرار داشتید درود می‌فرستم و شادباش می‌گویم.

با به قدرت رسیدن ببرک کارمل و تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان فصل سیاهی که از کودتای ۷ ادیبهشت ۱۳۵۷ و به قدرت رسیدن نور محمد تره کی آغاز شده بود ادامه یافت و ۱۴ سال حضور نظامی شوروی در افغانستان قربانی‌های فروانی از این مردم ستمدیده گرفت.

فارس/در طول ۱۴ سال حضور نیروهای شوروی در افغانستان جنایات سنگینی از طرف سربازان روسی صورت گرفت که امروزه بسیاری از آن سربازان به جنایت خود و آنچه بر مردم افغانستان روا داشتند اعتراف دارند.

به تازگی در کتاب «پسرانی از جنس روی» که توسط نویسنده روسی نوشته شده حکایت‌های تکان دهنده‌ای از حضور سربازان شوروی در افغانستان روایت شده است.

یکی از سربازان شوروی که به اسم دفاع از انقلاب خودش را به افغانستان رسانده اعتراف می‌کند که مردم بی گناه را به نام دفاع از انقلاب کشته است: «…حالا خودم را ناظر بیرونی می‌دانم و به آن گذشته از دید امروزی نگاه می‌کنم و هنوز به این سوال پاسخ ندادم که چطور شد که به افغانستان رفتم؟

راستش من خودم درخواست کردم که مرا به آنجا اعزام کنند تا مردم افغانستان را نجات دهم ولی اولین مرده‌ای که دیدم پسرکی افغانستانی بود که شاید ۷ سال داشت… دست‌هایش را روی سینه‌اش گذاشته بود، انگار خوابیده است و کنارش اسبی بود که شکمش پاره شده بود. کودکان و حیوانات چه گناهی کرده بودند؟… چرا دسته نظامی حمله کرد و همه را با رگبار مسلسل درو کرد؟

حال که ۳۷ سال از آن ماجرا می‌گذرد و امپرطوری ارتش سرخ فرو پاشیده است، روس‌ها بیش از هر کس دیگری به شکست در جنگ افغانستان اعتراف می‌کنند.

«هیچ چیز قهرمانه‌ای در این جنگ وجود نداشت، ما جنگ را باختیم و اصلا چه کسی به این جنگ نیاز داشت؟ برژنف و ژنرال‌هایش؟ دوستان ما در شوروی برای هیچ و پوچ مردند.»

افغانستان؛ ۳۷ سال پس از تجاوز ارتش سرخ

(image)

افق نیوز/«بصیراحمد حسین زاده» نویسنده و روزنامه‌نگار افغانستانی طی یک یاداشت اختصاصی پیرامون اشغال افغانستان توسط شوروی و بررسی حوادث آن سال‌ها پرداخت.

در این یادداشت آمده است: قیام ۲۴  اسفند ۱۳۵۷ مردم هرات، رژیم دست نشانده روس‌ها را سخت آشفته و هراسان کرد و تا روز ۶ دی ۱۳۵۸ که شوروی به افغانستان حمله نظامی کرد، دولت افغانستان مکرراً از روس‌ها تقاضا می‌کرد که برای کمک به «انقلاب ثور» نیروهای نظامی خود را به افغانستان اعزام کند.

بعد از قیام خونین مردم هرات «نور محمد تره کی» رئیس حکومت کودتا، به هر ترفندی متوسل شد تا شوروی را وادار کند که به افغانستان نیروی نظامی بفرستد و حتی در تماسی که با «کاسیگین» نخست وزیر شوروی داشت به دروغ ادعا کرد که ۴ هزار نیروی نظامی ایران با لباس غیر نظامی وارد هرات شدند.

متن گفت‌وگوی تلفنی نوره محمد تره کی با کاسیگین و التماس وی از مقامات شوروی بیان کننده همه چیز است: «اوضاع خوب نیست. رو به خرابی می‌رود. طی یک‌ ماه و نیم گذشته از سوی ایران نزدیک به ۴ هزار نفر نظامی با لباس غیر نظامی به افغانستان فرستاده شدند. حالا تمام لشکر ۱۷ پیاده همراه با واحدهای توپخانه و دفاع هوایی که به روی هواپیماهای ما آتش گشودند، در دست آنان است. در شهر جنگ در جریان است.»

و وقتی که کاسیگین در پاسخ درخواست تره کی می‌گوید: شما در رابطه با این مسأله چه پشنهادهایی برای ما دارید؟ تره کی به صراحت می‌گوید «ما به نیروهای انسانی و تسلیحاتی شوروی به شدت نیاز داریم.»

«ژنرال گروموف» فرمانده کل نیروهای نظامی شوروی نیز در همان ایام اعلام کرد که «پس از نقل مکرر درخواست‌های تره کی و «حفیظ الله امین»، جلسه دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی به صورت فوق العاده دایر شد تا در مورد اعزام نیروهای شوروی به افغانستان تصمیم گیری شود که سرانجام فقط با کمک تسلحیاتی موافقت می‌شود و فوری امکانات نظامی فروانی به افغانستان فرستاده می‌شود.»

نور محمد تره کی در شهریور ۱۳۵۸ برای شرکت در کنفرانس غیر متعهدها به «هاوانا» سفر کرد و در مسیر بازگشت خود به شوروی رفت و با «برژنیف» رئیس جمهور شوروی دیدار کرد.

در این دیدار روس‌ها از خشونت بیش از حد حفیظ الله امین به تره کی هشدار دادند و از طرفی شایع بود که امین به آمریکایی‌ها نزدیک شده، بر اساس شواهد موجود روس‌ها در این ملاقات به تره کی چراغ سبزی را نشان دادند که می‌تواند حفیظ الله امین را از صحنه حذف کند.

جاسوسان امین که در میان هیأت اعزامی افغانستان به شوروی حضور داشتند، وی را از نتیجه این مذاکرات مطلع می‌کردند و امین بعد از این جریان و در وقت ورود تره کی به افغانستان وی را از قدرت خلع و سپس به قتل می‌رساند و تره کی آرزوی حضور سربازان شوروی به افغانستان را با خود به گور می‌برد.

بعد از قتل تره کی، حفیظ الله امین قدرت را در دست می‌گیرد و روس‌ها در نهایت به این نتیجه می‌رسند که شاید وی با آمریکایی‌ها و پاکستان ارتباط داشته باشد و لذا تصمیم به حذف وی می‌گیرند و «ببرک کارمل» را آماده می‌کنند که جایگزین وی شود.

سرانجام در ۶ دی ۱۳۵۸ نیروهای شوروی به خاک افغانستان با تمام امکانات، تجاوز نظامی می‌کنند و تمام مراکز حساس و فرودگاه‌ها را به تصرف خود در می‌آورند و هواپیماهای روسی یکی پس از دیگری در کابل و برخی دیگر از شهرهای افغانستان به زمین می‌نشیند.

حفیظ الله امین در قصر تاج بیگ که از ساعتی قبل از حمله، به وسیله آشپز روسی قصر مسموم شده بود در جلو چشم همسر و فرزندانش با رگبار حمله سربازان روس کشته می‌شود و جسد وی را در یکی از قالی‌های کاخ پیچینده و در کنار قصر به خاک می‌سپارند و هیج لوح و نشانی نیز بر قبر وی نمی‌گذارند.

بعد از قتل امین، ببرک کارمل به دستور روس‌ها به قدرت می‌رسد و وی در نخستین سخنرانی خود که از یک رادیو در داخل خاک شوروی پخش می‌شد خبر قتل امین و حضور خود در افغانستان را اعلام کرد و گفت: این جانب ببرک کارمل، به مناسبت سقوط حکومت مرگبار و واژگون شدن رژیم فاشیستی امین این جاسوس سفاک امپریالیسم آمریکا و دیکتاتور جبار و عوام فریب، به شما وطنداران عذاب دیده، مسلمانان مستضعف افغانستان که تاکنون در زیر یوغ جلاد آدمکش و شیاد تاریخ حفیظ الله امین و امینی‌ها قرار داشتید درود می‌فرستم و شادباش می‌گویم.

با به قدرت رسیدن ببرک کارمل و تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان فصل سیاهی که از کودتای ۷ ادیبهشت ۱۳۵۷ و به قدرت رسیدن نور محمد تره کی آغاز شده بود ادامه یافت و ۱۴ سال حضور نظامی شوروی در افغانستان قربانی‌های فروانی از این مردم ستمدیده گرفت.

فارس/در طول ۱۴ سال حضور نیروهای شوروی در افغانستان جنایات سنگینی از طرف سربازان روسی صورت گرفت که امروزه بسیاری از آن سربازان به جنایت خود و آنچه بر مردم افغانستان روا داشتند اعتراف دارند.

به تازگی در کتاب «پسرانی از جنس روی» که توسط نویسنده روسی نوشته شده حکایت‌های تکان دهنده‌ای از حضور سربازان شوروی در افغانستان روایت شده است.

یکی از سربازان شوروی که به اسم دفاع از انقلاب خودش را به افغانستان رسانده اعتراف می‌کند که مردم بی گناه را به نام دفاع از انقلاب کشته است: «…حالا خودم را ناظر بیرونی می‌دانم و به آن گذشته از دید امروزی نگاه می‌کنم و هنوز به این سوال پاسخ ندادم که چطور شد که به افغانستان رفتم؟

راستش من خودم درخواست کردم که مرا به آنجا اعزام کنند تا مردم افغانستان را نجات دهم ولی اولین مرده‌ای که دیدم پسرکی افغانستانی بود که شاید ۷ سال داشت… دست‌هایش را روی سینه‌اش گذاشته بود، انگار خوابیده است و کنارش اسبی بود که شکمش پاره شده بود. کودکان و حیوانات چه گناهی کرده بودند؟… چرا دسته نظامی حمله کرد و همه را با رگبار مسلسل درو کرد؟

حال که ۳۷ سال از آن ماجرا می‌گذرد و امپرطوری ارتش سرخ فرو پاشیده است، روس‌ها بیش از هر کس دیگری به شکست در جنگ افغانستان اعتراف می‌کنند.

«هیچ چیز قهرمانه‌ای در این جنگ وجود نداشت، ما جنگ را باختیم و اصلا چه کسی به این جنگ نیاز داشت؟ برژنف و ژنرال‌هایش؟ دوستان ما در شوروی برای هیچ و پوچ مردند.»

افغانستان؛ ۳۷ سال پس از تجاوز ارتش سرخ

یک سال بعد از تجاوز آل سعود به یمن

یک سال بعد از تجاوز آل سعود به یمن

به گزارش جهان به نقل از صدا و سیما در صبحگاه 25 مارس برابر با شش فروردین ماه یک هزار و سیصد و نود و چهار جنگنده های رژیم آل سعود با کمک ائتلاف به اصطلاح عربی تجاوز به یمن را آغاز کردند.

تجاوز نظامی عربستان به یمن در حال ورود به دومین سال خود است و این در حالی است که تازه به دوران رسیده های سعودی فکر می کردند ظرف حداکثر دو هفته به همه اهداف سیاسی و نظامی خود در یمن جامه عمل خواهند پوشاند و با دست پر و کسب پیروزی از این جنگ بیرون خواهند آمد . عربستان از این تجاوز نظامی( که رد پای رژیم صهیونیستی نیز در آن کاملا محرز و آشکار بوده و راهبرد و تاکتیک های نظامی عربستان در این تجاوز گسترده کاملا از مدل های این رژیم الگوبرداری شده بود )در پی دستیابی به یکسری اهداف سیاسی و نظامی بوده است که در هر دو ناکام مانده است .

تخیلات ژئو پلتیک سعودی !!
تجاوز نظامی عربستان به یمن پس از آن صورت گرفت که شورای انقلاب یمن به رهبری انصار الله با طرح تقسیم یمن به 6 ایالت در قالب سیستم فدرال مخالفت کرد .مرزبندی ها در قالب این نظام به گونه ایی طراحی شده بود که امکان دسترسی حوثی ها را به دریا و حوزه های نفتی این کشور از بین می برد و انها را از این منابع محروم می کرد .از این دید یکی از اهداف عربستان از تحمیل جنگ بر یمن ایجاد سازوکاری بود که همچون گذشته بتواند به سلطه خود بر این کشور ادامه دهد .همچنین عربستان می خواست حوثی ها را در مناطق تحت سکونت خود در استان صعده محدود و زمین گیر کند و از نقش آفرینی آنها در فرایند انقلاب این کشور جلوگیری کند،اما جنگ یمن باعث شدمردم یمن حول محور انصار الله جمع شوند و برای دفاع ازکشور وارد عمل شوند که این امر نقش و جایگاه این جنبش را در میان مردم یمن بیش از پیش تقویت کرد .
اوجگیری اعتراضات ضد سعودی
همچنین تجاوز نظامی عربستان به یمن صدای اعتراض ساکنان استان های عسیر ، نجران و جیزان را نیز بلند کرده و آنها را به فکر بازگشت به سرزمین مادری و یا خودمختاری انداخته است که این هم از دیگر شاخص های شکست عربستان در این جنگ است . این استان ها قبل از اعلام موجودیت سعودی به یمن تعلق داشت اما در پی شکست در جنگ به مدت 60 سال به قیمومیت عربستان درآمد و با وجود انقضای مهلت تعیین شده در اوایل دهه 90 میلادی عربستان با پرداخت رشوه به علی عبد الله صالح رئیس جمهور وقت یمن و سران عشایر و قبایل ساکن در این استان ها کماکان به قیمومیت خود ادامه داده است اما اکنون ادامه سلطه عربستان بر یان مناطق زیر سوال رفته و این از دیگر نتایج غیرمنتظره تجاوز نظامی عربستان به یمن بوده است .
با وجود اینکه از همان نخستین هفته های اغاز تجاوز نظامی عربستان به یمن نشانه های شکست این تجاوز اشکار شد و عملا جنگ وارد مرحله فرسایشی شد اما عربستان به امید تغییرموازنه نظامی در صحنه میدانی وعملیاتی روز به روز بر گستره حملات خود افزود و بعد از اتمام بانک اهداف تعیین شده با اجرای استراتژی زمین سوخته به بمباران شدید مناطق مسکونی و غیرنظامی دست زد و در این راستا حتی مدارس و مساجد نیز مورد حملات گسترده هوایی قرار گرفت که در نتیجه آن بیش از 30 هزار نفز از مردم این کشور شهید و زخمی و نزدیک به دو میلیون نفر دیگر نیز آواره شده اند ضمن آنکه بیش از 80 درصد مردم یمن نیز دچار سوء تغذیه شده و از گرسنگی رنج می برند .همه این اقدامات برابر اصول و قوانین بین المللی از جمله کنوانسیون چهارم ژنو و اساسانامه دیوان کیفری بین المللی جنایات جنگی محسوب می شوند که در مراجع بین المللی قابل پیگرد هستند
دراواخر سال گذشته نشانه ای از تغییر نسبی رویکرد نظامیگرانه عربستان در یمن مشاهده شد که البته این تغییر نسبی نه ازروی میل و اختیار بلکه از روی اجبارصورت گرفت. یکی ازعوامل موثر دراین زمینه شکست های پی در پی عربستان درعرصه نبردهای زمینی بوده است .
.آنچه ارتکاب چنین جنایاتی را توجیه ناپذیر می کند اصرار عربستان بر ادامه جنگ علیرغم تلاش های بین المللی برای توقف جنگ بود و به همین منظور با اعمال فشار سازمان ملل متحد را به تغییر جمال بن عمر نماینده خود در امورحل بحران یمن وادار کرد و درعین حال نشست هایی که با میانجیگری اسماعیل ولد شیخ نماینده جدید این سازمان در ژنو برگزار شد به شکست کشاند .البته دراواخر سال گذشته نشانه ای از تغییر نسبی رویکرد نظامیگرانه عربستان در یمن مشاهده شد که البته این تغییر نسبی نه ازروی میل و اختیار بلکه از روی اجبارصورت گرفت. یکی ازعوامل موثر دراین زمینه شکست های پی در پی عربستان درعرصه نبردهای زمینی بوده است .ازدیگرعوامل ورود امریکا به عرصه مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ،لزوم حل بحران های خاورمیانه را برای دولت اوباما و حزب حاکم ضروری کرده است تا بتواند از ثمرات آن در انتخابات بهره بگیرد .
هر چند هنوز نشانه روشنی از تمایل عربستان به توقف جنگ و تجاوز به یمن دیده نمی شود اما حتی اگر به فرض جنگ متوقف شود آثار و تبعات آن سال ها و دهه ها بر این کشورسنگینی خواهد کرد و بر همین اساس پیگرد قضایی جنایات جنگی عربستان در تجاوز به یمن همچنان دراولویت و دستور کار انقلابیون یمن باقی خواهد ماند که همین مسئله با ایجاد وحشت در مسئولان سعودی انها را بر آن داشته که در هر طرح صلح پیشنهادی خواستار امتناع یمنی ها از پیگرد قضایی جنایات جنگی عربستان شوند .
تجاوز نظامی عربستان به یمن پس از آن صورت گرفت که شورای انقلاب یمن به رهبری انصار الله با طرح تقسیم یمن به 6 ایالت در قالب سیستم فدرال مخالفت کرد .مرزبندی ها در قالب این نظام به گونه ایی طراحی شده بود که امکان دسترسی حوثی ها را به دریا و حوزه های نفتی این کشور از بین می برد و انها را از این منابع محروم می کرد .از این دید یکی از اهداف عربستان از تحمیل جنگ بر یمن ایجاد سازوکاری بود که همچون گذشته بتواند به سلطه خود بر این کشور ادامه دهد .همچنین عربستان می خواست حوثی ها را در مناطق تحت سکونت خود در استان صعده محدود و زمین گیر کند و از نقش آفرینی آنها در فرایند انقلاب این کشور جلوگیری کند،اما جنگ یمن باعث شدمردم یمن حول محور انصار الله جمع شوند و برای دفاع ازکشور وارد عمل شوند که این امر نقش و جایگاه این جنبش را در میان مردم یمن بیش از پیش تقویت کرد .

اوجگیری اعتراضات ضد سعودی
همچنین تجاوز نظامی عربستان به یمن صدای اعتراض ساکنان استان های عسیر ، نجران و جیزان را نیز بلند کرده و آنها را به فکر بازگشت به سرزمین مادری و یا خودمختاری انداخته است که این هم از دیگر شاخص های شکست عربستان در این جنگ است . این استان ها قبل از اعلام موجودیت سعودی به یمن تعلق داشت اما در پی شکست در جنگ به مدت 60 سال به قیمومیت عربستان درآمد و با وجود انقضای مهلت تعیین شده در اوایل دهه 90 میلادی عربستان با پرداخت رشوه به علی عبد الله صالح رئیس جمهور وقت یمن و سران عشایر و قبایل ساکن در این استان ها کماکان به قیمومیت خود ادامه داده است اما اکنون ادامه سلطه عربستان بر یان مناطق زیر سوال رفته و این از دیگر نتایج غیرمنتظره تجاوز نظامی عربستان به یمن بوده است .
با وجود اینکه از همان نخستین هفته های اغاز تجاوز نظامی عربستان به یمن نشانه های شکست این تجاوز اشکار شد و عملا جنگ وارد مرحله فرسایشی شد اما عربستان به امید تغییرموازنه نظامی در صحنه میدانی وعملیاتی روز به روز بر گستره حملات خود افزود و بعد از اتمام بانک اهداف تعیین شده با اجرای استراتژی زمین سوخته به بمباران شدید مناطق مسکونی و غیرنظامی دست زد و در این راستا حتی مدارس و مساجد نیز مورد حملات گسترده هوایی قرار گرفت که در نتیجه آن بیش از 30 هزار نفز از مردم این کشور شهید و زخمی و نزدیک به دو میلیون نفر دیگر نیز آواره شده اند ضمن آنکه بیش از 80 درصد مردم یمن نیز دچار سوء تغذیه شده و از گرسنگی رنج می برند .همه این اقدامات برابر اصول و قوانین بین المللی از جمله کنوانسیون چهارم ژنو و اساسانامه دیوان کیفری بین المللی جنایات جنگی محسوب می شوند که در مراجع بین المللی قابل پیگرد هستند
دراواخر سال گذشته نشانه ای از تغییر نسبی رویکرد نظامیگرانه عربستان در یمن مشاهده شد که البته این تغییر نسبی نه ازروی میل و اختیار بلکه از روی اجبارصورت گرفت. یکی ازعوامل موثر دراین زمینه شکست های پی در پی عربستان درعرصه نبردهای زمینی بوده است .
.آنچه ارتکاب چنین جنایاتی را توجیه ناپذیر می کند اصرار عربستان بر ادامه جنگ علیرغم تلاش های بین المللی برای توقف جنگ بود و به همین منظور با اعمال فشار سازمان ملل متحد را به تغییر جمال بن عمر نماینده خود در امورحل بحران یمن وادار کرد و درعین حال نشست هایی که با میانجیگری اسماعیل ولد شیخ نماینده جدید این سازمان در ژنو برگزار شد به شکست کشاند .البته دراواخر سال گذشته نشانه ای از تغییر نسبی رویکرد نظامیگرانه عربستان در یمن مشاهده شد که البته این تغییر نسبی نه ازروی میل و اختیار بلکه از روی اجبارصورت گرفت. یکی ازعوامل موثر دراین زمینه شکست های پی در پی عربستان درعرصه نبردهای زمینی بوده است .ازدیگرعوامل ورود امریکا به عرصه مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ،لزوم حل بحران های خاورمیانه را برای دولت اوباما و حزب حاکم ضروری کرده است تا بتواند از ثمرات آن در انتخابات بهره بگیرد .

هر چند هنوز نشانه روشنی از تمایل عربستان به توقف جنگ و تجاوز به یمن دیده نمی شود اما حتی اگر به فرض جنگ متوقف شود آثار و تبعات آن سال ها و دهه ها بر این کشورسنگینی خواهد کرد و بر همین اساس پیگرد قضایی جنایات جنگی عربستان در تجاوز به یمن همچنان دراولویت و دستور کار انقلابیون یمن باقی خواهد ماند که همین مسئله با ایجاد وحشت در مسئولان سعودی انها را بر آن داشته که در هر طرح صلح پیشنهادی خواستار امتناع یمنی ها از پیگرد قضایی جنایات جنگی عربستان شوند .

یک سال بعد از تجاوز آل سعود به یمن

به گزارش جهان به نقل از صدا و سیما در صبحگاه 25 مارس برابر با شش فروردین ماه یک هزار و سیصد و نود و چهار جنگنده های رژیم آل سعود با کمک ائتلاف به اصطلاح عربی تجاوز به یمن را آغاز کردند.

تجاوز نظامی عربستان به یمن در حال ورود به دومین سال خود است و این در حالی است که تازه به دوران رسیده های سعودی فکر می کردند ظرف حداکثر دو هفته به همه اهداف سیاسی و نظامی خود در یمن جامه عمل خواهند پوشاند و با دست پر و کسب پیروزی از این جنگ بیرون خواهند آمد . عربستان از این تجاوز نظامی( که رد پای رژیم صهیونیستی نیز در آن کاملا محرز و آشکار بوده و راهبرد و تاکتیک های نظامی عربستان در این تجاوز گسترده کاملا از مدل های این رژیم الگوبرداری شده بود )در پی دستیابی به یکسری اهداف سیاسی و نظامی بوده است که در هر دو ناکام مانده است .

تخیلات ژئو پلتیک سعودی !!
تجاوز نظامی عربستان به یمن پس از آن صورت گرفت که شورای انقلاب یمن به رهبری انصار الله با طرح تقسیم یمن به 6 ایالت در قالب سیستم فدرال مخالفت کرد .مرزبندی ها در قالب این نظام به گونه ایی طراحی شده بود که امکان دسترسی حوثی ها را به دریا و حوزه های نفتی این کشور از بین می برد و انها را از این منابع محروم می کرد .از این دید یکی از اهداف عربستان از تحمیل جنگ بر یمن ایجاد سازوکاری بود که همچون گذشته بتواند به سلطه خود بر این کشور ادامه دهد .همچنین عربستان می خواست حوثی ها را در مناطق تحت سکونت خود در استان صعده محدود و زمین گیر کند و از نقش آفرینی آنها در فرایند انقلاب این کشور جلوگیری کند،اما جنگ یمن باعث شدمردم یمن حول محور انصار الله جمع شوند و برای دفاع ازکشور وارد عمل شوند که این امر نقش و جایگاه این جنبش را در میان مردم یمن بیش از پیش تقویت کرد .
اوجگیری اعتراضات ضد سعودی
همچنین تجاوز نظامی عربستان به یمن صدای اعتراض ساکنان استان های عسیر ، نجران و جیزان را نیز بلند کرده و آنها را به فکر بازگشت به سرزمین مادری و یا خودمختاری انداخته است که این هم از دیگر شاخص های شکست عربستان در این جنگ است . این استان ها قبل از اعلام موجودیت سعودی به یمن تعلق داشت اما در پی شکست در جنگ به مدت 60 سال به قیمومیت عربستان درآمد و با وجود انقضای مهلت تعیین شده در اوایل دهه 90 میلادی عربستان با پرداخت رشوه به علی عبد الله صالح رئیس جمهور وقت یمن و سران عشایر و قبایل ساکن در این استان ها کماکان به قیمومیت خود ادامه داده است اما اکنون ادامه سلطه عربستان بر یان مناطق زیر سوال رفته و این از دیگر نتایج غیرمنتظره تجاوز نظامی عربستان به یمن بوده است .
با وجود اینکه از همان نخستین هفته های اغاز تجاوز نظامی عربستان به یمن نشانه های شکست این تجاوز اشکار شد و عملا جنگ وارد مرحله فرسایشی شد اما عربستان به امید تغییرموازنه نظامی در صحنه میدانی وعملیاتی روز به روز بر گستره حملات خود افزود و بعد از اتمام بانک اهداف تعیین شده با اجرای استراتژی زمین سوخته به بمباران شدید مناطق مسکونی و غیرنظامی دست زد و در این راستا حتی مدارس و مساجد نیز مورد حملات گسترده هوایی قرار گرفت که در نتیجه آن بیش از 30 هزار نفز از مردم این کشور شهید و زخمی و نزدیک به دو میلیون نفر دیگر نیز آواره شده اند ضمن آنکه بیش از 80 درصد مردم یمن نیز دچار سوء تغذیه شده و از گرسنگی رنج می برند .همه این اقدامات برابر اصول و قوانین بین المللی از جمله کنوانسیون چهارم ژنو و اساسانامه دیوان کیفری بین المللی جنایات جنگی محسوب می شوند که در مراجع بین المللی قابل پیگرد هستند
دراواخر سال گذشته نشانه ای از تغییر نسبی رویکرد نظامیگرانه عربستان در یمن مشاهده شد که البته این تغییر نسبی نه ازروی میل و اختیار بلکه از روی اجبارصورت گرفت. یکی ازعوامل موثر دراین زمینه شکست های پی در پی عربستان درعرصه نبردهای زمینی بوده است .
.آنچه ارتکاب چنین جنایاتی را توجیه ناپذیر می کند اصرار عربستان بر ادامه جنگ علیرغم تلاش های بین المللی برای توقف جنگ بود و به همین منظور با اعمال فشار سازمان ملل متحد را به تغییر جمال بن عمر نماینده خود در امورحل بحران یمن وادار کرد و درعین حال نشست هایی که با میانجیگری اسماعیل ولد شیخ نماینده جدید این سازمان در ژنو برگزار شد به شکست کشاند .البته دراواخر سال گذشته نشانه ای از تغییر نسبی رویکرد نظامیگرانه عربستان در یمن مشاهده شد که البته این تغییر نسبی نه ازروی میل و اختیار بلکه از روی اجبارصورت گرفت. یکی ازعوامل موثر دراین زمینه شکست های پی در پی عربستان درعرصه نبردهای زمینی بوده است .ازدیگرعوامل ورود امریکا به عرصه مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ،لزوم حل بحران های خاورمیانه را برای دولت اوباما و حزب حاکم ضروری کرده است تا بتواند از ثمرات آن در انتخابات بهره بگیرد .
هر چند هنوز نشانه روشنی از تمایل عربستان به توقف جنگ و تجاوز به یمن دیده نمی شود اما حتی اگر به فرض جنگ متوقف شود آثار و تبعات آن سال ها و دهه ها بر این کشورسنگینی خواهد کرد و بر همین اساس پیگرد قضایی جنایات جنگی عربستان در تجاوز به یمن همچنان دراولویت و دستور کار انقلابیون یمن باقی خواهد ماند که همین مسئله با ایجاد وحشت در مسئولان سعودی انها را بر آن داشته که در هر طرح صلح پیشنهادی خواستار امتناع یمنی ها از پیگرد قضایی جنایات جنگی عربستان شوند .
تجاوز نظامی عربستان به یمن پس از آن صورت گرفت که شورای انقلاب یمن به رهبری انصار الله با طرح تقسیم یمن به 6 ایالت در قالب سیستم فدرال مخالفت کرد .مرزبندی ها در قالب این نظام به گونه ایی طراحی شده بود که امکان دسترسی حوثی ها را به دریا و حوزه های نفتی این کشور از بین می برد و انها را از این منابع محروم می کرد .از این دید یکی از اهداف عربستان از تحمیل جنگ بر یمن ایجاد سازوکاری بود که همچون گذشته بتواند به سلطه خود بر این کشور ادامه دهد .همچنین عربستان می خواست حوثی ها را در مناطق تحت سکونت خود در استان صعده محدود و زمین گیر کند و از نقش آفرینی آنها در فرایند انقلاب این کشور جلوگیری کند،اما جنگ یمن باعث شدمردم یمن حول محور انصار الله جمع شوند و برای دفاع ازکشور وارد عمل شوند که این امر نقش و جایگاه این جنبش را در میان مردم یمن بیش از پیش تقویت کرد .

اوجگیری اعتراضات ضد سعودی
همچنین تجاوز نظامی عربستان به یمن صدای اعتراض ساکنان استان های عسیر ، نجران و جیزان را نیز بلند کرده و آنها را به فکر بازگشت به سرزمین مادری و یا خودمختاری انداخته است که این هم از دیگر شاخص های شکست عربستان در این جنگ است . این استان ها قبل از اعلام موجودیت سعودی به یمن تعلق داشت اما در پی شکست در جنگ به مدت 60 سال به قیمومیت عربستان درآمد و با وجود انقضای مهلت تعیین شده در اوایل دهه 90 میلادی عربستان با پرداخت رشوه به علی عبد الله صالح رئیس جمهور وقت یمن و سران عشایر و قبایل ساکن در این استان ها کماکان به قیمومیت خود ادامه داده است اما اکنون ادامه سلطه عربستان بر یان مناطق زیر سوال رفته و این از دیگر نتایج غیرمنتظره تجاوز نظامی عربستان به یمن بوده است .
با وجود اینکه از همان نخستین هفته های اغاز تجاوز نظامی عربستان به یمن نشانه های شکست این تجاوز اشکار شد و عملا جنگ وارد مرحله فرسایشی شد اما عربستان به امید تغییرموازنه نظامی در صحنه میدانی وعملیاتی روز به روز بر گستره حملات خود افزود و بعد از اتمام بانک اهداف تعیین شده با اجرای استراتژی زمین سوخته به بمباران شدید مناطق مسکونی و غیرنظامی دست زد و در این راستا حتی مدارس و مساجد نیز مورد حملات گسترده هوایی قرار گرفت که در نتیجه آن بیش از 30 هزار نفز از مردم این کشور شهید و زخمی و نزدیک به دو میلیون نفر دیگر نیز آواره شده اند ضمن آنکه بیش از 80 درصد مردم یمن نیز دچار سوء تغذیه شده و از گرسنگی رنج می برند .همه این اقدامات برابر اصول و قوانین بین المللی از جمله کنوانسیون چهارم ژنو و اساسانامه دیوان کیفری بین المللی جنایات جنگی محسوب می شوند که در مراجع بین المللی قابل پیگرد هستند
دراواخر سال گذشته نشانه ای از تغییر نسبی رویکرد نظامیگرانه عربستان در یمن مشاهده شد که البته این تغییر نسبی نه ازروی میل و اختیار بلکه از روی اجبارصورت گرفت. یکی ازعوامل موثر دراین زمینه شکست های پی در پی عربستان درعرصه نبردهای زمینی بوده است .
.آنچه ارتکاب چنین جنایاتی را توجیه ناپذیر می کند اصرار عربستان بر ادامه جنگ علیرغم تلاش های بین المللی برای توقف جنگ بود و به همین منظور با اعمال فشار سازمان ملل متحد را به تغییر جمال بن عمر نماینده خود در امورحل بحران یمن وادار کرد و درعین حال نشست هایی که با میانجیگری اسماعیل ولد شیخ نماینده جدید این سازمان در ژنو برگزار شد به شکست کشاند .البته دراواخر سال گذشته نشانه ای از تغییر نسبی رویکرد نظامیگرانه عربستان در یمن مشاهده شد که البته این تغییر نسبی نه ازروی میل و اختیار بلکه از روی اجبارصورت گرفت. یکی ازعوامل موثر دراین زمینه شکست های پی در پی عربستان درعرصه نبردهای زمینی بوده است .ازدیگرعوامل ورود امریکا به عرصه مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ،لزوم حل بحران های خاورمیانه را برای دولت اوباما و حزب حاکم ضروری کرده است تا بتواند از ثمرات آن در انتخابات بهره بگیرد .

هر چند هنوز نشانه روشنی از تمایل عربستان به توقف جنگ و تجاوز به یمن دیده نمی شود اما حتی اگر به فرض جنگ متوقف شود آثار و تبعات آن سال ها و دهه ها بر این کشورسنگینی خواهد کرد و بر همین اساس پیگرد قضایی جنایات جنگی عربستان در تجاوز به یمن همچنان دراولویت و دستور کار انقلابیون یمن باقی خواهد ماند که همین مسئله با ایجاد وحشت در مسئولان سعودی انها را بر آن داشته که در هر طرح صلح پیشنهادی خواستار امتناع یمنی ها از پیگرد قضایی جنایات جنگی عربستان شوند .

یک سال بعد از تجاوز آل سعود به یمن

فانتزی

مرجع سلامتی

تجاوز ارتش ترکیه به خاک سوریه

سایت خبری زندگی

کانون نماز

عادت مجریان «من‌وتو» به پذیرش تجاوز و اقدامات غیراخلاقی+تصویر

به گزارش جهان، موسسه راهبردی دیده بان، مدتی پیش در پی رفتارهای غیر اخلاقی، اقدامات بی شرمانه، روابط نامشروع در خصوص عوامل این شبکه و مجریان من و تو، طناز خامه یکی از قربانیان این موضوع بود که با شرایط بسیار وخیم روحی و جسمی از این شبکه بهائی جدا شد و قسمتی از پشت پرده این شبکه را در فضای مجازی بر ملا نمود.

هرچند بنا بر دلایلی که میتوان آنها را حدس زد این فرد دوباره فعالیت خود را در این شبکه شروع نموده است.این دلایل را میتوان پوششی برای آبروریزی های مداوم این شبکه در میان افکار عمومی بیان نمود.از آنجائی که دامنه مسائل غیر اخلاقی در این شبکه روز به روز در حال افزایش است عوامل این شبکه سعی نموده اند تا با چنین اقدامی تغییراتی در اوضاع کنونی داشته باشند.
 
تاریخچه ای از برخی قربانیان و فعالان این شبکه:

هرچند طناز اولین قربانی جنسی در این شبکه نبوده و افراد دیگری قبل از وی هم دارای این شرایط بوده اند.از جمله این افراد می توان به خیانت تیام ( از مجریان شبکه ) در حق روشنا ( از دیگر مجریان شبکه من و تو ) اشاره نمود که منجر به خودکشی این مجری زن شد.

روشنا بعد از نجات از خودکشی
 
پریسا سحرخیز قربانی بعدی بوده است که چنین شرایط آلوده ای را تحمل نکرده و از فعالیت در شبکه جدا شد.موارد آزار و اذیت وی هم پیشنهاد های بی شرمانه و اذیت و آزار جنسی بوده است.

سیاوش صبا در صحنه ای از نمایش های همجنس بازانه خود
 
از دیگر موارد رسوایی های پی در پی این شبکه در برنامه های آکادمی گوگوش و استیج است که به تازگی شاهد آن بوده ایم.خوشبختانه همه این موارد دارای اسناد و مدارک مختلفی هستند که در فضای مجازی در دسترس عموم قرار دارد.

 
حال قسمت هایی از داستان طناز:

اعتراض طناز به شرایط این شبکه در خصوص برخورد های غیر اخلاقی با مجریان شبکه سبب می شود طناز مدتی دچار افسردگی و شرایط روحی نامساعدی شود، همچنین وی را به دلیل اعتراض و افشاگری همین مسائل در مکانی نامعلوم حبس می نمایند تا کار بجایی می رسد که برادر وی حتی در فضای مجازی، شبکه من و تو را تهدید می کند که از آنها به پلیس لندن شکایت می کند.

 
این پیغام ( تهدید به شکایت از شبکه من و تو ) در 21 می از سوی برادر طناز در فیس بوک قرار داده می شود.

 
حال سوال هایی که پیش می آید:

-طناز در این مدت کجا بوده است؟
-چرا طناز به حد بی نهایتی از شرایط شبکه و برخورد ها خسته شده بود؟
-چرا وی را در نقطه ای نامعلوم نگه داشته اند؟
-چرا وی دوباره بازگشته و در شبکه مشغول بکار شده است؟
بعدها کار به قسمتی میرسد که حتی صفحه شخصی طناز در فیس بوک را حال به دستور عوامل شبکه یا موارد دیگری غیر فعال نموده و صفحه بسته می شود و برادر طناز باز در فیس بوک اطلاع رسانی می کند.
پر واضح است که این شبکه برای جبران اشتباهات خود و عوامل شبکه از هر وسیله ای استفاده می نماید.تهدید و آزار و اذیت هم می تواند دلیلی برای بازگشت دوباره این فرد بکار باشد و یا دلایل دیگری که به زودی روشن خواهد شد. مهمتر اینکه با وجود چنین مسائلی و همچنین برنامه های تکراری و بی محتوا، این مهم ترین کاهش شدید مخاطبان در این شبکه بهائی بوده است.

باشگاه خبری ورزشی

افق