«نمی‌خواهیم» قبول کنیم که «طب سنتی» درمانگر است

«نمی‌خواهیم» قبول کنیم که «طب سنتی» درمانگر است

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران افق «پویا»؛ طی سالیان اخیر، میزان ابتلا به سرطان به‌دلایل مختلف در کشورمان روندی صعودی داشته و متأسفانه در مواردی سرعت رشد سرطان نگران‌کننده بوده است اما در نوع مواجهه با این مسئله، نگاه‌های متفاوتی در مسئولان امر وجود دارد.

برخی از مسئولان امر معتقدند اعلام آمار رسمی و واقعی میزان ابتلا به سرطان و مرگ‌و‌میر ناشی از آن به‌دلیل بار روانی سنگین آن باعث ایجاد تبعات شدید و غیرقابل کنترل در سطح جامعه می‌شود اما دیدگاه دیگری قائل به این مسئله است که برای ورود صحیح و همه‌جانبه به مسئله سرطان و جلوگیری از سرعت رشد آن، ناچار به ارائه اخبار و اطلاعات کامل و دقیق به عموم مردم از وضعیت فعلی خود در حوزه سرطان هستیم چرا که قدم اول برای پیشگیری، داشتن اطلاعات کامل و همه‌جانبه عموم مردم از اصل سرطان، میزان و درصد ابتلا به آن است و از این طریق به‌راحتی می‌توان توده مردم را نسبت به اهمیت موضوع حساس و به‌تبع آن مجاب به رعایت و به‌کار بستن اصول صحیح تغذیه و سبک صحیح زندگی کرد.

از سوی دیگر برخی از منتقدان نظام سلامت کشور بر این باورند که نوع نگاه مسؤلان حوزه سلامت به بیماریها و سرطان، صرفاً متمرکز بر مقوله «درمان» بوده و نگاه و اقدام راهبردی در حوزه «پیشگیری» از ابتلا به سرطان در سطح کلان نظام سلامت کشور وجود نداشته است؛ این طیف از منتقدان، صرف تمرکز مجموعه نظام سلامت کشور بر افزایش تختهای بیمارستانی برای مواجهه با افزایش بیماریهای مختلف و به‌ویژه در سرطان را ناقص، ناکافی و حتی اشتباه می‌دانند و معتقدند در صورتی که به‌صورت ریشه‌ای و مبنایی به این مسئله نگاه نشود و بر اصل پیشگیری تمرکز نشود، به‌صرف گسترش تختهای بیمارستانی، کار چندانی از پیش نخواهد رفت و در صورت عدم کنترل سرعت رشد سرطان، این مسئله می‌تواند تبدیل به یک بحران برای جامعه و کشور شود.

از دیگر موضوعات مؤثر در مسئله سرطان که طی ماههای اخیر به‌شدت مورد توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار گرفته است، مسئله «محصولات دستکاری شده ژنتیکی» یا همان محصولات تراریخته و اثر آنها بر سلامت مردم و به‌ویژه برخی عوارض مصرف این محصولات در افزایش احتمال ابتلا به سرطان بوده است چرا که پس از رسانه‌ای شدن برخی ابعاد پنهان محصولات تراریخته، متأسفانه مشخص شد این محصولات در حجم و تنوع بالایی برای سالیان درازی در حال واردات به کشورمان بوده است و هیچ نظارت خاصی نیز برای تشخیص تراریختگی و سلامت این محصولات در مبادی ورودی و گمرکات کشور در کار نبوده و این محصولات به‌عنوان محصولات غذایی سالم و معمولی وارد چرخه توزیع و مصرف مردم کشورمان شده است.

به‌گونه‌ای که معاون پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک طی گفت‌وگویی با تسنیم اعلام کرد«آزمایشگاهی برای تشخیص تراریختگی محصولات وارداتی در گمرکات مستقر نیست»؛ قطعاً نوع تغذیه و سلامت محصولات غذایی نقش تعیین‌کننده‌ای در میزان سلامت مردم و در امان ماندن از ابتلا به بیماریها مختلف و به‌ویژه سرطان دارد که این مسئله باید به‌صورت ویژه و پررنگ در نظام سلامت کشور و در حوزه تصمیم‌گیریها کلان مسئولان امر مورد توجه قرار گیرد.

برای بررسی جوانب مختلف مسئله سرطان، چرایی افزایش ابتلا به آن در سطح کشور، راهکارهای عملی مقابله با سرطان، چرایی عدم استفاده از ظرفیت و توانمندی طب سنتی برای پیشگیری و درمان سرطان، چرایی عدم تمایل پزشکان برای استفاده از تجربیات اساتید و بزرگان طب سنتی و آشنایی با روشهای درمانی این طب، وضعیت توانمندیهای کشور در حوزه درمان سرطان، نقد نگاههای حاکم در مسئولان امر در مقابله با این مسئله و … به‌سراغدکتر کامبیز هسراک؛ متخصص ژنتیک مولکولی و مسئول بخش ژنتیک پاتوبیولوژی بیمارستان بقیهالله(عج) رفتیم که بخش نخست این گفت‌وگو  با عنوان«سرطان در مرحله اولیه، تظاهرات بالینی ندارد/ بانک اطلاعاتی برای «تشخیص تراریختگی» محصولات وارداتی نداریم» منتشر شد.

در ادامه مشروح بخش دوم و پایانی این گفت‌وگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم می‌شود:

افق: جناب آقای دکتر! نحوه مواجهه با بیماریهایی مانند دیابت، بیماریهای کلیوی و … در طب نوین مشخص است اما در طب سنتی، نحوه درمان این نوع بیماریها، بسیار متفاوت و ساده‌تر است؛ طب سنتی در بسیاری از موارد حتی توانسته بیماریهای صعب‌العلاجی که طب نوین از درمان آنها عاجز بوده را درمان کند، عجیب اینکه متخصصان طب نوین هیچ تعامل و تمایلی برای اطلاع از شیوه‌های درمان در طب سنتی ندارند به طور مثال طب نوین برای درمان بیماری بواسیر در موارد حاد، عمل جراحی تجویز می‌کند که البته در بسیاری از موارد، این بیماری یک سال پس از جراحی، بازمی‌گردد اما در طب سنتی، حادترین نوع بواسیر با درمانهای ساده‌ای مانند حجامتهای خاص و زالو‌درمانی کاملاً درمان می‌شود؛ با این اوصاف، چرا پزشکان متخصص، مسرّانه به سراغ آشنایی با شیوه‌های درمانی طب سنتی نمی‌روند؛ آیا شما در حوزه تخصصی خود یعنی سرطان، به شیوه‌های درمان طب سنتی توجهی داشته‌اید؟

خیر، اصلا؛ به خاطر اینکه من علم طب سنتی را ندارم و ترجیح می‌دهم آن چیزی که ملموس باشد را انجام دهم به عنوان مثال ما یک علمی داریم به نام هومیوپاتی «Homeopathy» که ترجمه فارسی آن «همسان‌درمانی» می‌شود؛ در این علم گفته می‌شود که اگر کسی سرطان صعب‌العلاج دارد، می‌توان با یک مولکول قند یا نمک او را درمان کرد؛ بنده به مدت دو سال دوره این رشته را دیدم و بعد از دو سال هیچ چیزی متوجه نشدم،‌ این علم به شدت، تمامی متخصصان حوزه بالینی را محکوم می‌کند یعنی اگر اساتید من متوجه شوند که دوره هومیوپاتی دیده‌ام، دیگر اجازه کار به من نمی‌دهند.

افق: هومیوپاتی در کدام حوزه درمان قرار می‌گیرد، آیا رشته دانشگاهی دارد؛ اساتید آن چه کسانی هستند؟

یک رشته کاملا جداست؛ رشته دانشگاهی ندارد و دارای یک دوره دو ساله است که دانشگاههای تهران و شهید بهشتی آن را برگزار می‌کنند؛ اساتید این دوره‌ها، اساتید اصلی و صاحب‌نظر دانشگاه تهران هستند که در رشته درمانی هومیوپاتی فعالیت می‌کنند.

افق: یعنی با هومیوپاتی، امکان درمان سرطان نیز وجود دارد؟

با این روش امکان درمان هر بیماری وجود دارد البته درمان دارویی انجام نمی‌دهند بلکه معتقدند که بیمار می‌تواند با مصرف دو یا سه هفته از آبی که مثلاً یک مولکول نمک در آن انداخته و رقیق شده است، درمان شود اما من نمی‌‌توانم این موضوع را درک کنم.

افق: آیا بیمارانی هستند که با این روش درمان شده باشند؟

بله؛ برخی بیماران با این روش درمان شده‌اند اما من نمی‌توانم این مسئله را قبول کنم؛ نمی‌توانم قبول کنم که به عنوان مثال به جای تجویز یک قرص دگزاماتازون به بیماری که درد دارد، بگویم این درد را تحمل کن و بعد از دو هفته با مصرف این یک قطره آب درمان می‌شوی البته یکی از بیمارانی که با این روش درمان شد، مادر خودم بود اما این موضوع برای من قابل قبول نیست و نمی‌توانم آن را بپذیرم.

مادر من کمر درد خیلی شدیدی داشت و این اتفاق زمانی بود که من دانشجو بودم؛ اگر در حال حاضر این اتفاق می‌افتاد به هیچ عنوان این کار را نمی‌کردم چون این روشِ درمان را اصلا قبول ندارم؛ وقتی مادرم را به مطب بردیم چند بطری آب به ما دادند و گفتند با خوردن این آبها، امشب دردشان بسیار زیاد می‌شود، در روز بعد دچار توهم می‌شود و پس از آن رو به بهبودی می‌رود و درمان می‌شود؛ همین طور هم شد و جالب است نه تنها من بلکه مادرم هم دیگر این موضوع را قبول نمی‌کند.

افق: دقیقاً نکته جالب همین جاست؛ چرا متخصصان این رشته با هم تعامل نمی‌کنند؟

دلیل مسئله این است که ما بازار علمی خودمان را و آنها بازار علمی خودشان را دارند به عنوان مثال من نمی‌توانم یک بیمار را متقاعد کنم که به جای شیمی‌درمانی، انوع عرقیجات گیاهی بخورد تا درمان شود؛ این موضوع باعث از دست دادن اعتبارم می‌شود و طب سنتی هم همین اعتقاد را دارد و می‌گوید به جای داروی شیمیایی، داروهای سنتی به بیمار می‌دهم و برای خود اعتبار کسب می‌کنم یعنی اعتبار و حیثیت شغلی خودمان را به خطر نمی‌اندازیم.

افق: آقای دکتر! گاهی برخی از بیماران که مبتلا به بیماری صعب‌العلاجی هستند در طب نوین درمان نمی‌شوند اما همان بیمار در طب سنتی با روشهای این طب کاملاً درمان می‌شود؛ آیا در این موارد باز هم به خطر انداختن اعتبار خودتان در قبال نجات جان یک انسان‌ و رهایی او از بیماری را معقول نمی‌دانید؟

خیر! در این موارد علم ما در حوزه علمی خودمان است یعنی من ترجیح می‌دهم اصول علمی موجود در حوزه علمی خودم را برای بیمار انجام دهم تا اینکه او را به جایی دیگر بفرستم تا اصول دیگری را برای بیمار انجام دهند مثلا اگر بخواهم برای بیمارم آزمایشی را انجام دهم، ترجیح می‌دهم آن آزمایش را در حوزه علمی خودم انجام دهم تا اینکه مریض را به یک مرکز طب سنتی بفرستم.

افق: اما در بسیاری از موارد برعکس این اتفاق که شما می‌گویید رخ داده است یعنی بیماران با مراجعه به مراکز طب سنتی درمان شده‌اند، در حالی که متخصصان طب نوین آنها را جواب کرده بودند.

این مسئله موردی است؛ آنقدر که ما در طب نوین درمان می‌کنیم طب سنتی درمان نمی‌کند البته دلیلش این است که ما مریض بیشتری داریم یعنی باید برای مقایسه درصد گرفته شود اما اساتید طب سنتی هم به هیچ عنوان حاضر به مناظره با طب نوین نیستند.

افق: مناظره بین متخصصان طب سنتی و طب نوین در عرصه عمل، چندین سال است که در جریان است یعنی شما گاهی بیماری را جواب می‌کنید اما با مراجعه به طب سنتی درمان می‌شود به عنوان مثال زخم دیابت در طب نوین چه درمانی دارد؟

برخی از زخمهای دیابتی درمان می‌شود به‌خصوص با دارویی که در حال تولید آن هستیم اما در مراحل آخر که زخم به رنگ سیاه تغییر می‌کند، درمان ندارد و منجر به قطع عضو می‌شود.

افق: آقای دکتر! همین زخم حادی که شما اشاره کردید با سیاه شدن عضو، منجر به قطع عضو می‌شود در طب سنتی کاملاً قابل درمان است و به هیچ عنوان در طب سنتی به دلیل حتی حادترین زخمهای دیابتی نیز عضو بیمار را قطع نمی‌کنند و با روشهای خاص خود آن عضو بیمار به حالت اول بازمی‌گردد؛ حال به‌طور مثال یک پزشک متخصص در حوزه دیابت، وقتی این موارد را می‌بیند چرا باز از یادگیری روشهای طب سنتی ابا دارد؟!

در واقع ما با پروسه فعالیت طب سنتی آشنا نیستیم و اگر از بحث یادگیری  نیز بگذریم، وقت، حوصله و درک آن را نداریم؛ من در کودکی از ناحیه گردن به پایین به وسیله آبجوش دچار سوختگی شدم و به هر پزشکی که مراجعه کردیم بلااستثناء گفتند که این پوست کاملاً سوخته و اثر آن باقی می‌ماند اما وقتی مرا نزد یک طبیب طب سنتی بردند، یک پماد گیاهی داد و هر هفته دو بار این پماد را به تمام بدن من می‌زدند و پوست بدن من در حال حاضر کاملا خوب و طبیعی است و اثری از سوختگی وجود ندارد اما همین پزشک زمانی که مادر من زخم دیابت گرفت برای دفعه اول آن را درمان کرد اما برای دفعه دوم که به او مراجعه کردیم نتوانست این زخم را درمان کند و لازم است بگویم پدر من با اینکه وکیل دادگستری است در بحث طب سنتی بسیار فعالیت کرده است و کتابی در بحث طب سنتی نیست که مطالعه نکرده باشد.

اجازه بدهید طبیبان طب سنتی، کار سنتی کنند و متخصصان طب نوین هم کار کلینیک و آکادمیک انجام دهند چون هر دو گروه در حوزه‌های خود دارای تعصب هستند.

افق: آیا قبول دارید که در مواردی که ذکر شد، متخصصان طب نوین با تعصب نامعقول در مقابل توانمندی طب سنتی سنتی موضع می‌گیرند و متخصصان این حوزه دوست ندارند که به قدرت درمانگری طب سنتی اعتراف کنند؟

بله! دقیقاً دوست نداریم؛ «نمی‌خواهیم» و نمی‌توانیم قبول کنیم.

افق: ریشه این «نمی‌خواهیم» در چیست؟

برای متخصصی که ۲۳ سال درس خوانده، کار دشواری است که بیمار را مثلاً با زیتون درمان کند و این موضوع قابل قبول نیست؛ این مسئله را من برای خودم می‌گویم و به بقیه دوستان کاری ندارم؛ ما موارد متعددی از درمانگری طب سنتی را دیده‌ایم و سراغ داریم اما قبول نمی‌کنیم؛ پدربزرگ من ۱۲۸ سال از خدا عمر گرفت و در تمام این سالها یک قرص هم نخورد و تا زمانی که زنده بود باقالی‌پلو با گوشت می‌خورد، پدرم هم همین‌گونه است و شاید در این ۶۷ سال، دو بار دارو مصرف کرده باشد و فقط از طب سنتی استفاده می‌کند.

افق: با این وجود شما سالمتر هستید یا پدرتان؟

قطعا پدرم؛ با اینکه ۶۷ سال سن دارد، دردهایی که من در حال حاضر دارم را ندارد؛ زمانی که می‌گوییم غذای سالم بخورید تا سرطان نگیرید، پس قبول داریم که غذای سالم باید بخوریم و سنت را قبول می‌کنیم اما نمی‌توانیم قبول کنیم این سنت، درمانگر است؛ در کتب طب نوین آمده که طب سنتی درمان نمی‌کند بلکه پیشگیری می‌کند و ما نمی‌توانیم بپذیریم که طب سنتی درمانگر باشد.

افق: دقیقاً این اعتراف شما مبنی بر اینکه «نمی‌پذیریم طب سنتی درمانگر باشد» را می‌توان در بدنه وزارت بهداشت حس کرد؛ جریانی تلاش دارد تا به جامعه اینگونه القاء کند که طب سنتی خوب است اما قدرت درمان ندارد و فقط در حوزه پیشگیری کارآمد است؛ زمانی که طب سنتی وارد حوزه درمان می‌شود، به‌شدت حالت تهاجمی علیه آن گرفته می‌شود و حتی تا پلمب کردن مهم‌ترین مرکز ترویج طب سنتی در کشور نیز پیش می‌روند؛ این جریان به شدت اصرار دارد که بگوید طب سنتی فقط در حد یک سری توصیه‌های عمومی تغذیه‌ای و بهداشتی سنتی خلاصه می‌شود! نظر شما در این خصوص چیست؟

جواب فرمایش شما می‌شود شعر حضرت حافظ که «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز / ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست»

افق: در پایان اگر نکته یا صحبت خاصی دارید، بفرمایید.

در بحث ژنتیک سرطان، بیمارانی که مراجعه می‌کنند از لحاظ مالی فشار سنگینی را متحمل می‌شوند؛ ان‌شا‌الله از لحاظ کمکهای درمانی، گشایشهای خوبی در حوزه سرطان ایجاد شود؛ در بیمارستان بقیه‌الله کمکهای خوبی را می‌توانیم به بیماران سرطانی انجام دهیم؛ بیمارستان زیر نظر بیمه‌ نیروهای مسلح است و خدمات کاملی به خانواده نیروهای مسلح ارائه می‌شود همچنین با قراردادهای بسته شده با تأمین اجتماعی، شهروندان و بیماران دیگر هم می‌توانند از این خدمات استفاده کنند.

«نمی‌خواهیم» قبول کنیم که «طب سنتی» درمانگر است

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران افق «پویا»؛ طی سالیان اخیر، میزان ابتلا به سرطان به‌دلایل مختلف در کشورمان روندی صعودی داشته و متأسفانه در مواردی سرعت رشد سرطان نگران‌کننده بوده است اما در نوع مواجهه با این مسئله، نگاه‌های متفاوتی در مسئولان امر وجود دارد.

برخی از مسئولان امر معتقدند اعلام آمار رسمی و واقعی میزان ابتلا به سرطان و مرگ‌و‌میر ناشی از آن به‌دلیل بار روانی سنگین آن باعث ایجاد تبعات شدید و غیرقابل کنترل در سطح جامعه می‌شود اما دیدگاه دیگری قائل به این مسئله است که برای ورود صحیح و همه‌جانبه به مسئله سرطان و جلوگیری از سرعت رشد آن، ناچار به ارائه اخبار و اطلاعات کامل و دقیق به عموم مردم از وضعیت فعلی خود در حوزه سرطان هستیم چرا که قدم اول برای پیشگیری، داشتن اطلاعات کامل و همه‌جانبه عموم مردم از اصل سرطان، میزان و درصد ابتلا به آن است و از این طریق به‌راحتی می‌توان توده مردم را نسبت به اهمیت موضوع حساس و به‌تبع آن مجاب به رعایت و به‌کار بستن اصول صحیح تغذیه و سبک صحیح زندگی کرد.

از سوی دیگر برخی از منتقدان نظام سلامت کشور بر این باورند که نوع نگاه مسؤلان حوزه سلامت به بیماریها و سرطان، صرفاً متمرکز بر مقوله «درمان» بوده و نگاه و اقدام راهبردی در حوزه «پیشگیری» از ابتلا به سرطان در سطح کلان نظام سلامت کشور وجود نداشته است؛ این طیف از منتقدان، صرف تمرکز مجموعه نظام سلامت کشور بر افزایش تختهای بیمارستانی برای مواجهه با افزایش بیماریهای مختلف و به‌ویژه در سرطان را ناقص، ناکافی و حتی اشتباه می‌دانند و معتقدند در صورتی که به‌صورت ریشه‌ای و مبنایی به این مسئله نگاه نشود و بر اصل پیشگیری تمرکز نشود، به‌صرف گسترش تختهای بیمارستانی، کار چندانی از پیش نخواهد رفت و در صورت عدم کنترل سرعت رشد سرطان، این مسئله می‌تواند تبدیل به یک بحران برای جامعه و کشور شود.

از دیگر موضوعات مؤثر در مسئله سرطان که طی ماههای اخیر به‌شدت مورد توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار گرفته است، مسئله «محصولات دستکاری شده ژنتیکی» یا همان محصولات تراریخته و اثر آنها بر سلامت مردم و به‌ویژه برخی عوارض مصرف این محصولات در افزایش احتمال ابتلا به سرطان بوده است چرا که پس از رسانه‌ای شدن برخی ابعاد پنهان محصولات تراریخته، متأسفانه مشخص شد این محصولات در حجم و تنوع بالایی برای سالیان درازی در حال واردات به کشورمان بوده است و هیچ نظارت خاصی نیز برای تشخیص تراریختگی و سلامت این محصولات در مبادی ورودی و گمرکات کشور در کار نبوده و این محصولات به‌عنوان محصولات غذایی سالم و معمولی وارد چرخه توزیع و مصرف مردم کشورمان شده است.

به‌گونه‌ای که معاون پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک طی گفت‌وگویی با تسنیم اعلام کرد«آزمایشگاهی برای تشخیص تراریختگی محصولات وارداتی در گمرکات مستقر نیست»؛ قطعاً نوع تغذیه و سلامت محصولات غذایی نقش تعیین‌کننده‌ای در میزان سلامت مردم و در امان ماندن از ابتلا به بیماریها مختلف و به‌ویژه سرطان دارد که این مسئله باید به‌صورت ویژه و پررنگ در نظام سلامت کشور و در حوزه تصمیم‌گیریها کلان مسئولان امر مورد توجه قرار گیرد.

برای بررسی جوانب مختلف مسئله سرطان، چرایی افزایش ابتلا به آن در سطح کشور، راهکارهای عملی مقابله با سرطان، چرایی عدم استفاده از ظرفیت و توانمندی طب سنتی برای پیشگیری و درمان سرطان، چرایی عدم تمایل پزشکان برای استفاده از تجربیات اساتید و بزرگان طب سنتی و آشنایی با روشهای درمانی این طب، وضعیت توانمندیهای کشور در حوزه درمان سرطان، نقد نگاههای حاکم در مسئولان امر در مقابله با این مسئله و … به‌سراغدکتر کامبیز هسراک؛ متخصص ژنتیک مولکولی و مسئول بخش ژنتیک پاتوبیولوژی بیمارستان بقیهالله(عج) رفتیم که بخش نخست این گفت‌وگو  با عنوان«سرطان در مرحله اولیه، تظاهرات بالینی ندارد/ بانک اطلاعاتی برای «تشخیص تراریختگی» محصولات وارداتی نداریم» منتشر شد.

در ادامه مشروح بخش دوم و پایانی این گفت‌وگو تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم می‌شود:

افق: جناب آقای دکتر! نحوه مواجهه با بیماریهایی مانند دیابت، بیماریهای کلیوی و … در طب نوین مشخص است اما در طب سنتی، نحوه درمان این نوع بیماریها، بسیار متفاوت و ساده‌تر است؛ طب سنتی در بسیاری از موارد حتی توانسته بیماریهای صعب‌العلاجی که طب نوین از درمان آنها عاجز بوده را درمان کند، عجیب اینکه متخصصان طب نوین هیچ تعامل و تمایلی برای اطلاع از شیوه‌های درمان در طب سنتی ندارند به طور مثال طب نوین برای درمان بیماری بواسیر در موارد حاد، عمل جراحی تجویز می‌کند که البته در بسیاری از موارد، این بیماری یک سال پس از جراحی، بازمی‌گردد اما در طب سنتی، حادترین نوع بواسیر با درمانهای ساده‌ای مانند حجامتهای خاص و زالو‌درمانی کاملاً درمان می‌شود؛ با این اوصاف، چرا پزشکان متخصص، مسرّانه به سراغ آشنایی با شیوه‌های درمانی طب سنتی نمی‌روند؛ آیا شما در حوزه تخصصی خود یعنی سرطان، به شیوه‌های درمان طب سنتی توجهی داشته‌اید؟

خیر، اصلا؛ به خاطر اینکه من علم طب سنتی را ندارم و ترجیح می‌دهم آن چیزی که ملموس باشد را انجام دهم به عنوان مثال ما یک علمی داریم به نام هومیوپاتی «Homeopathy» که ترجمه فارسی آن «همسان‌درمانی» می‌شود؛ در این علم گفته می‌شود که اگر کسی سرطان صعب‌العلاج دارد، می‌توان با یک مولکول قند یا نمک او را درمان کرد؛ بنده به مدت دو سال دوره این رشته را دیدم و بعد از دو سال هیچ چیزی متوجه نشدم،‌ این علم به شدت، تمامی متخصصان حوزه بالینی را محکوم می‌کند یعنی اگر اساتید من متوجه شوند که دوره هومیوپاتی دیده‌ام، دیگر اجازه کار به من نمی‌دهند.

افق: هومیوپاتی در کدام حوزه درمان قرار می‌گیرد، آیا رشته دانشگاهی دارد؛ اساتید آن چه کسانی هستند؟

یک رشته کاملا جداست؛ رشته دانشگاهی ندارد و دارای یک دوره دو ساله است که دانشگاههای تهران و شهید بهشتی آن را برگزار می‌کنند؛ اساتید این دوره‌ها، اساتید اصلی و صاحب‌نظر دانشگاه تهران هستند که در رشته درمانی هومیوپاتی فعالیت می‌کنند.

افق: یعنی با هومیوپاتی، امکان درمان سرطان نیز وجود دارد؟

با این روش امکان درمان هر بیماری وجود دارد البته درمان دارویی انجام نمی‌دهند بلکه معتقدند که بیمار می‌تواند با مصرف دو یا سه هفته از آبی که مثلاً یک مولکول نمک در آن انداخته و رقیق شده است، درمان شود اما من نمی‌‌توانم این موضوع را درک کنم.

افق: آیا بیمارانی هستند که با این روش درمان شده باشند؟

بله؛ برخی بیماران با این روش درمان شده‌اند اما من نمی‌توانم این مسئله را قبول کنم؛ نمی‌توانم قبول کنم که به عنوان مثال به جای تجویز یک قرص دگزاماتازون به بیماری که درد دارد، بگویم این درد را تحمل کن و بعد از دو هفته با مصرف این یک قطره آب درمان می‌شوی البته یکی از بیمارانی که با این روش درمان شد، مادر خودم بود اما این موضوع برای من قابل قبول نیست و نمی‌توانم آن را بپذیرم.

مادر من کمر درد خیلی شدیدی داشت و این اتفاق زمانی بود که من دانشجو بودم؛ اگر در حال حاضر این اتفاق می‌افتاد به هیچ عنوان این کار را نمی‌کردم چون این روشِ درمان را اصلا قبول ندارم؛ وقتی مادرم را به مطب بردیم چند بطری آب به ما دادند و گفتند با خوردن این آبها، امشب دردشان بسیار زیاد می‌شود، در روز بعد دچار توهم می‌شود و پس از آن رو به بهبودی می‌رود و درمان می‌شود؛ همین طور هم شد و جالب است نه تنها من بلکه مادرم هم دیگر این موضوع را قبول نمی‌کند.

افق: دقیقاً نکته جالب همین جاست؛ چرا متخصصان این رشته با هم تعامل نمی‌کنند؟

دلیل مسئله این است که ما بازار علمی خودمان را و آنها بازار علمی خودشان را دارند به عنوان مثال من نمی‌توانم یک بیمار را متقاعد کنم که به جای شیمی‌درمانی، انوع عرقیجات گیاهی بخورد تا درمان شود؛ این موضوع باعث از دست دادن اعتبارم می‌شود و طب سنتی هم همین اعتقاد را دارد و می‌گوید به جای داروی شیمیایی، داروهای سنتی به بیمار می‌دهم و برای خود اعتبار کسب می‌کنم یعنی اعتبار و حیثیت شغلی خودمان را به خطر نمی‌اندازیم.

افق: آقای دکتر! گاهی برخی از بیماران که مبتلا به بیماری صعب‌العلاجی هستند در طب نوین درمان نمی‌شوند اما همان بیمار در طب سنتی با روشهای این طب کاملاً درمان می‌شود؛ آیا در این موارد باز هم به خطر انداختن اعتبار خودتان در قبال نجات جان یک انسان‌ و رهایی او از بیماری را معقول نمی‌دانید؟

خیر! در این موارد علم ما در حوزه علمی خودمان است یعنی من ترجیح می‌دهم اصول علمی موجود در حوزه علمی خودم را برای بیمار انجام دهم تا اینکه او را به جایی دیگر بفرستم تا اصول دیگری را برای بیمار انجام دهند مثلا اگر بخواهم برای بیمارم آزمایشی را انجام دهم، ترجیح می‌دهم آن آزمایش را در حوزه علمی خودم انجام دهم تا اینکه مریض را به یک مرکز طب سنتی بفرستم.

افق: اما در بسیاری از موارد برعکس این اتفاق که شما می‌گویید رخ داده است یعنی بیماران با مراجعه به مراکز طب سنتی درمان شده‌اند، در حالی که متخصصان طب نوین آنها را جواب کرده بودند.

این مسئله موردی است؛ آنقدر که ما در طب نوین درمان می‌کنیم طب سنتی درمان نمی‌کند البته دلیلش این است که ما مریض بیشتری داریم یعنی باید برای مقایسه درصد گرفته شود اما اساتید طب سنتی هم به هیچ عنوان حاضر به مناظره با طب نوین نیستند.

افق: مناظره بین متخصصان طب سنتی و طب نوین در عرصه عمل، چندین سال است که در جریان است یعنی شما گاهی بیماری را جواب می‌کنید اما با مراجعه به طب سنتی درمان می‌شود به عنوان مثال زخم دیابت در طب نوین چه درمانی دارد؟

برخی از زخمهای دیابتی درمان می‌شود به‌خصوص با دارویی که در حال تولید آن هستیم اما در مراحل آخر که زخم به رنگ سیاه تغییر می‌کند، درمان ندارد و منجر به قطع عضو می‌شود.

افق: آقای دکتر! همین زخم حادی که شما اشاره کردید با سیاه شدن عضو، منجر به قطع عضو می‌شود در طب سنتی کاملاً قابل درمان است و به هیچ عنوان در طب سنتی به دلیل حتی حادترین زخمهای دیابتی نیز عضو بیمار را قطع نمی‌کنند و با روشهای خاص خود آن عضو بیمار به حالت اول بازمی‌گردد؛ حال به‌طور مثال یک پزشک متخصص در حوزه دیابت، وقتی این موارد را می‌بیند چرا باز از یادگیری روشهای طب سنتی ابا دارد؟!

در واقع ما با پروسه فعالیت طب سنتی آشنا نیستیم و اگر از بحث یادگیری  نیز بگذریم، وقت، حوصله و درک آن را نداریم؛ من در کودکی از ناحیه گردن به پایین به وسیله آبجوش دچار سوختگی شدم و به هر پزشکی که مراجعه کردیم بلااستثناء گفتند که این پوست کاملاً سوخته و اثر آن باقی می‌ماند اما وقتی مرا نزد یک طبیب طب سنتی بردند، یک پماد گیاهی داد و هر هفته دو بار این پماد را به تمام بدن من می‌زدند و پوست بدن من در حال حاضر کاملا خوب و طبیعی است و اثری از سوختگی وجود ندارد اما همین پزشک زمانی که مادر من زخم دیابت گرفت برای دفعه اول آن را درمان کرد اما برای دفعه دوم که به او مراجعه کردیم نتوانست این زخم را درمان کند و لازم است بگویم پدر من با اینکه وکیل دادگستری است در بحث طب سنتی بسیار فعالیت کرده است و کتابی در بحث طب سنتی نیست که مطالعه نکرده باشد.

اجازه بدهید طبیبان طب سنتی، کار سنتی کنند و متخصصان طب نوین هم کار کلینیک و آکادمیک انجام دهند چون هر دو گروه در حوزه‌های خود دارای تعصب هستند.

افق: آیا قبول دارید که در مواردی که ذکر شد، متخصصان طب نوین با تعصب نامعقول در مقابل توانمندی طب سنتی سنتی موضع می‌گیرند و متخصصان این حوزه دوست ندارند که به قدرت درمانگری طب سنتی اعتراف کنند؟

بله! دقیقاً دوست نداریم؛ «نمی‌خواهیم» و نمی‌توانیم قبول کنیم.

افق: ریشه این «نمی‌خواهیم» در چیست؟

برای متخصصی که ۲۳ سال درس خوانده، کار دشواری است که بیمار را مثلاً با زیتون درمان کند و این موضوع قابل قبول نیست؛ این مسئله را من برای خودم می‌گویم و به بقیه دوستان کاری ندارم؛ ما موارد متعددی از درمانگری طب سنتی را دیده‌ایم و سراغ داریم اما قبول نمی‌کنیم؛ پدربزرگ من ۱۲۸ سال از خدا عمر گرفت و در تمام این سالها یک قرص هم نخورد و تا زمانی که زنده بود باقالی‌پلو با گوشت می‌خورد، پدرم هم همین‌گونه است و شاید در این ۶۷ سال، دو بار دارو مصرف کرده باشد و فقط از طب سنتی استفاده می‌کند.

افق: با این وجود شما سالمتر هستید یا پدرتان؟

قطعا پدرم؛ با اینکه ۶۷ سال سن دارد، دردهایی که من در حال حاضر دارم را ندارد؛ زمانی که می‌گوییم غذای سالم بخورید تا سرطان نگیرید، پس قبول داریم که غذای سالم باید بخوریم و سنت را قبول می‌کنیم اما نمی‌توانیم قبول کنیم این سنت، درمانگر است؛ در کتب طب نوین آمده که طب سنتی درمان نمی‌کند بلکه پیشگیری می‌کند و ما نمی‌توانیم بپذیریم که طب سنتی درمانگر باشد.

افق: دقیقاً این اعتراف شما مبنی بر اینکه «نمی‌پذیریم طب سنتی درمانگر باشد» را می‌توان در بدنه وزارت بهداشت حس کرد؛ جریانی تلاش دارد تا به جامعه اینگونه القاء کند که طب سنتی خوب است اما قدرت درمان ندارد و فقط در حوزه پیشگیری کارآمد است؛ زمانی که طب سنتی وارد حوزه درمان می‌شود، به‌شدت حالت تهاجمی علیه آن گرفته می‌شود و حتی تا پلمب کردن مهم‌ترین مرکز ترویج طب سنتی در کشور نیز پیش می‌روند؛ این جریان به شدت اصرار دارد که بگوید طب سنتی فقط در حد یک سری توصیه‌های عمومی تغذیه‌ای و بهداشتی سنتی خلاصه می‌شود! نظر شما در این خصوص چیست؟

جواب فرمایش شما می‌شود شعر حضرت حافظ که «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز / ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست»

افق: در پایان اگر نکته یا صحبت خاصی دارید، بفرمایید.

در بحث ژنتیک سرطان، بیمارانی که مراجعه می‌کنند از لحاظ مالی فشار سنگینی را متحمل می‌شوند؛ ان‌شا‌الله از لحاظ کمکهای درمانی، گشایشهای خوبی در حوزه سرطان ایجاد شود؛ در بیمارستان بقیه‌الله کمکهای خوبی را می‌توانیم به بیماران سرطانی انجام دهیم؛ بیمارستان زیر نظر بیمه‌ نیروهای مسلح است و خدمات کاملی به خانواده نیروهای مسلح ارائه می‌شود همچنین با قراردادهای بسته شده با تأمین اجتماعی، شهروندان و بیماران دیگر هم می‌توانند از این خدمات استفاده کنند.

«نمی‌خواهیم» قبول کنیم که «طب سنتی» درمانگر است

شهر خبر

لیست خروجی پر و پیمان مدعیان سنتی/ زلزله در استقلال و پرسپولیس

لیست خروجی پر و پیمان مدعیان سنتی/ زلزله در استقلال و پرسپولیس

سپاهان، استقلال، پرسپولیس، ذوب آهن و تراکتورسازی به عنوان مدعیان سنتی فتح تمامی دوره های اخیر لیگ برتر نفرات فراوانی را از فهرست شان خارج کرده اند؛ بازیکنانی که سالها پیراهن این تیمها را می پوشیدند و به نوعی جزو تار و پود این باشگاه ها شده بودند؛ آرش برهانی به عنوان بهترین گلزن تاریخ استقلال، محرم نویدکیا به عنوان پرافتخارترین بازیکن تاریخ لیگ برتر و نماد سپاهان و محسن بنگر به عنوان ستون خط دفاع این چند فصل اخیر پرسپولیس دیگر جایی در تیمهای شان ندارند.

 

 

 

سپاهان

خیلی رسمی و شیک نام ۹ بازیکن پر سابقه شان را در لیست مازاد قرار دادند. نسبت به لیگ قبلی تا اینجای کار جدایی رحمان احمدی، علی حمودی، شهاب گردان، حبیب گردانی، هادی عقیلی، فوزیل موسی اف، وریا غفوری، عبدالله کرمی، محمدرضا خلعتبری و امین منوچهری قطعی شده است. جز این نفرات لی آندرو پادوانی، لوسیانو پریرا، حسین پاپی و در صدر همه شان محرم نویدکیا اصلا روشن نیست.

 

 

پرسپولیس

برانکو تیم خوبی را در لیگ قبل ساخته بود که فقط نیاز به چند مرمت جزیی بخصوص در فاز دفاعی داشت ولی او این کار را با طراحی و خیاطی یک لباس جدید انجام داد. مهدی طارمی، سوشا مکانی، محسن بنگر، بابک حاتمی، مهرداد کفشگری، مایکل اومانا، جری بنگتسون، علی محسن زاده، مرتضی قدیمی پور و علی فاطمی بازیکنان جدا شده قطعی این تیم هستند. تکلیف رضا نورمحمدی و الکساندر لوبانوف هم مشخص نیست.

 

 

تراکتورسازی

درباره این تیم می شد پیش بینی کرد با پایان خدمت تعداد زیادی از سربازانش یک دگردیسی کامل را برای لیگ شانزدهم داشته باشد. مشتی جوان سرباز از این تیم رفتند و قلعه نویی جای همگی شان را با مردان بالای ۳۰ سال پر کرد. شجاع خلیل زاده، علی حمودی، بختیار رحمانی، شاهین ثاقبی و محمد پوررحمت الله بازیکنان سرباز این تیم بودند که رفتند به علاوه فردین عابدینی، ایان رمزی، مسعود همامی، آگوستو سزار و آلویز نانگ.

 

 

استقلال

علیرضا منصوریان با یک اتفاق ویژه نام ۸ بازیکن را در لیست فروش نوشت. وحید طالب لو، آرش برهانی، حنیف عمران زاده، مهدی مومنی، محمدرضا خرسندنیا، عادل شیحی، پرو پییچ و میلاد فخرالدینی قطعا جایی در استقلال فصل بعد ندارند و علیرضا رمضانی که زیادی غر می زند هم رفتنی شده.

 

 

ذوب آهن

مشکلات مالی کارخانه و کاهش ۲۵ درصدی باشگاه باعث شد بازیکنان خوب این تیم بروند و خرید خاصی هم تا اینجای فصل نقل و انتقالات انجام نشود. سینا عشوری در همان تراکتورسازی ماند، امیرکامدار راهی ماشین سازی شدند، هادی محمدی خودش را سرباز تراکتورسازی کرد، باقر صادقی و کاوه رضایی هم قطعا دیگر در این تیم حضور ندارند. قرارداد ولید اسماعیل تمدید نشده و ماندن هاشم بیک زاده هم مشخص نیست درست مثل قاسم حدادی فر و مسعود حسن زاده.

آی اسپورت

لیست خروجی پر و پیمان مدعیان سنتی/ زلزله در استقلال و پرسپولیس

سپاهان، استقلال، پرسپولیس، ذوب آهن و تراکتورسازی به عنوان مدعیان سنتی فتح تمامی دوره های اخیر لیگ برتر نفرات فراوانی را از فهرست شان خارج کرده اند؛ بازیکنانی که سالها پیراهن این تیمها را می پوشیدند و به نوعی جزو تار و پود این باشگاه ها شده بودند؛ آرش برهانی به عنوان بهترین گلزن تاریخ استقلال، محرم نویدکیا به عنوان پرافتخارترین بازیکن تاریخ لیگ برتر و نماد سپاهان و محسن بنگر به عنوان ستون خط دفاع این چند فصل اخیر پرسپولیس دیگر جایی در تیمهای شان ندارند.

 

 

 

سپاهان

خیلی رسمی و شیک نام ۹ بازیکن پر سابقه شان را در لیست مازاد قرار دادند. نسبت به لیگ قبلی تا اینجای کار جدایی رحمان احمدی، علی حمودی، شهاب گردان، حبیب گردانی، هادی عقیلی، فوزیل موسی اف، وریا غفوری، عبدالله کرمی، محمدرضا خلعتبری و امین منوچهری قطعی شده است. جز این نفرات لی آندرو پادوانی، لوسیانو پریرا، حسین پاپی و در صدر همه شان محرم نویدکیا اصلا روشن نیست.

 

 

پرسپولیس

برانکو تیم خوبی را در لیگ قبل ساخته بود که فقط نیاز به چند مرمت جزیی بخصوص در فاز دفاعی داشت ولی او این کار را با طراحی و خیاطی یک لباس جدید انجام داد. مهدی طارمی، سوشا مکانی، محسن بنگر، بابک حاتمی، مهرداد کفشگری، مایکل اومانا، جری بنگتسون، علی محسن زاده، مرتضی قدیمی پور و علی فاطمی بازیکنان جدا شده قطعی این تیم هستند. تکلیف رضا نورمحمدی و الکساندر لوبانوف هم مشخص نیست.

 

 

تراکتورسازی

درباره این تیم می شد پیش بینی کرد با پایان خدمت تعداد زیادی از سربازانش یک دگردیسی کامل را برای لیگ شانزدهم داشته باشد. مشتی جوان سرباز از این تیم رفتند و قلعه نویی جای همگی شان را با مردان بالای ۳۰ سال پر کرد. شجاع خلیل زاده، علی حمودی، بختیار رحمانی، شاهین ثاقبی و محمد پوررحمت الله بازیکنان سرباز این تیم بودند که رفتند به علاوه فردین عابدینی، ایان رمزی، مسعود همامی، آگوستو سزار و آلویز نانگ.

 

 

استقلال

علیرضا منصوریان با یک اتفاق ویژه نام ۸ بازیکن را در لیست فروش نوشت. وحید طالب لو، آرش برهانی، حنیف عمران زاده، مهدی مومنی، محمدرضا خرسندنیا، عادل شیحی، پرو پییچ و میلاد فخرالدینی قطعا جایی در استقلال فصل بعد ندارند و علیرضا رمضانی که زیادی غر می زند هم رفتنی شده.

 

 

ذوب آهن

مشکلات مالی کارخانه و کاهش ۲۵ درصدی باشگاه باعث شد بازیکنان خوب این تیم بروند و خرید خاصی هم تا اینجای فصل نقل و انتقالات انجام نشود. سینا عشوری در همان تراکتورسازی ماند، امیرکامدار راهی ماشین سازی شدند، هادی محمدی خودش را سرباز تراکتورسازی کرد، باقر صادقی و کاوه رضایی هم قطعا دیگر در این تیم حضور ندارند. قرارداد ولید اسماعیل تمدید نشده و ماندن هاشم بیک زاده هم مشخص نیست درست مثل قاسم حدادی فر و مسعود حسن زاده.

آی اسپورت

لیست خروجی پر و پیمان مدعیان سنتی/ زلزله در استقلال و پرسپولیس

دانلود موزیک

هشدار گاردین در مورد رشد طب سنتی در ایران، باعث تعطیلی آن توسط دولت روحانی شد!/ روح برجام به حجامت هم رحم نکرد

هشدار گاردین در مورد رشد طب سنتی در ایران، باعث تعطیلی آن توسط دولت روحانی شد!/ روح برجام به حجامت هم رحم نکرد

گروه جامعه جهان نیوز ـ  آموزشگاه و درمانگاه مؤسسه تحقیقات حجامت ایران روز دوشنبه ششم اردیبهشت ماه با دستور دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 19 تهران پلمب شد.

متن حکم پلمب آموزشگاه و درمانگاه مؤسسه حجامت ایران که بر در ورودی این دو مرکز نصب شده به این شرح است:

«این مکان حسب دستور مقام قضایی بازپرس شعبه پنجم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 19 تهران به‌علت نداشتن مجوز از مراکز قانونی مربوطه تا اطلاع ثانوی پلمب است».

مؤسسه تحقیقات حجامت ایران در سال 1365 فعالیت خود را توسط حسین خیراندیش آغاز کرد و در سال 69 این مؤسسه به ثبت رسمی رسید و در همین سال فعالیت‌های آموزشی خود را نیز آغاز کرد.

این مؤسسه در سال 73 ــ 72 موفق به دریافت موافقت اصولی از وزارت بهداشت شد و در سال 83 با پیگیری این مؤسسه، بخشنامه وزارت بهداشت مبنی بر ممنوعیت حجامت در سطح کشور با حکم دیوان عدالت و شورای نگهبان ابطال شد و انجام حجامت توسط افراد واجد شرایط، شکل قانونی و رسمی به خود گرفت.

دوره‌های آموزشی و گواهی‌های صادره از سوی مؤسسه تحقیقات حجامت ایران از سال 83 و در پی حکم دیوان عدالت، مورد تأیید رسمی وزارت بهداشت بوده است.

آموزشگاه مؤسسه تحقیقات حجامت ایران و دانشکده علمی تحقیقاتی طب سنتی و مکمل ارمنستان (شعبه ایران) در جنت‌آبادشمالی، خیابان انصار المهدی(عج) واقع شده است.

هفته پیش، حسین خیراندیش رئیس مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، در گفتگویی با اصحاب رسانه، اعلام کرد که فعالان طب اسلامی آمادگی دارند در راستای اقتصاد مقاومتی، پیشنهادهای علمی خود را به وزارت بهداشت ارائه دهند.

وی همچنین از انحلال «معاونت طب سنتی ــ اسلامی» وزارت بهداشت انتقاد کرد و خواستار سازماندهی بیشتر دولت برای ساماندهی فعالان طب سنتی و نیز عطاری‌ها و دانشکده‌های طب سنتی شد.

اما درست یک هفته بعد، با شکایت وزارت بهداشت، مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، «پلمب» شد! هفته پیش از آن نیز معاونت طب سنتی وزارت بهداشت، به «اداره‌کل» تنزل پیدا کرد. «اقدام و عمل» وزارت بهداشت در ستیز با طب سنتی در حالی است که روزهای قبل از انحلال این معاونت، «گاردین» چاپ لندن، در گزارشی مفصل از رونق طب سنتی در ایران گزارش داده بود.

هفته گذشته در پی یک تصمیم‌گیری عجیب، معاونت طب سنتی وزارت بهداشت به سطح اداره‌کل تنزل یافت و جای خود را به معاونت اجتماعی داد. درباره علت این تصمیم گفته شده است که چون تعداد 300 نفر دانشجو و فارغ التحصیل در رشته طب سنتی جوابگوی نیاز کشور نیست به همین دلیل وزیر از عملکرد معاونت رضایت ندارد!
 حسین خیراندیش  در توصیفی کوتاه از تاریخچه طب سنتی در قرون اخیر گفت: براساس استنادات تاریخی، براندازی طب سنتی در ایران یک پروسه 300ساله بود. از سال 1600 تا سال 1914 میلادی برای براندازی طب سنتی ایرانی تلاش شده است و با وضع قانون ضرورت وجود دکترای طب از دانشگاه‌های ایرانی و خارجی آقای دکتر سیریل الگود، تاریخ‌نویس انگلیسی می‌گوید میخ تابوت طب سینوی (طب بوعلی سینا) در ایران کوبیده شد، از آن زمان تا سال 2014 و دستورالعمل مقام معظم رهبری برای لحاظ شدن طب سنتی در نظام درمان کشور دقیقاً یکصد سال تعطیلی بود؛ تعطیلی رسمی.
وی ادامه داد: حال اگر در این اثنا تلاشی بود برای احیای طب سنتی در ایران، تلاشی دولتی نبود، تلاشی مردمی در گوشه و کنار بود برای لحاظ طب سنتی در نظام درمان که منجر شد به توجه وزارت بهداشت به طب سنتی در سال 1385 تا دانشکده‌هایی تأسیس کند و در سال 92 طرح سند توسعه طب سنتی را تهیه کرده و در نتیجه معاونت تشکیل شود.

خیراندیش درباره پیش‌زمینه‌های بازگشت طب سنتی به دوران اوج خود گفت: پس در شرایطی که این طب 100 سال تعطیل بوده، احیای مجددش سخت است، این‌طور نیست که در یک سال و دو سال بشود به شرایط قبل بازگردد، این کار نیازمند فرهنگ‌سازی مردمی، فرهنگ‌سازی فنی میان کارشناسان و متخصصان، فرهنگ‌سازی و ایجاد باور در دل سیاست‌مداران و برنامه‌ریزان کشور، اعتماد به نفس و پافشاری توسط مدیران وزارت بهداشت، مرعوب نشدن توسط کارشناسان و متخصصان داخلی و خارجی وزارت بهداشت و مرعوب نشدن در مقابل تشرهای کسانی که ضرر می‌کنند، است.

خیراندیش همچنین ذکر کرد: اگر یک مدیر با صرف وقت حداقلی برای احیای یک معاونت توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و بعد به‌جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، آن معاونت احیا نمی‌شود. معاونت طب سنتی نباید در سطح یک معاونت یا دانشگاه در نظر گرفته شود زیرا مثلاً در هر حوزه‌ای که بخواهیم دانشگاه آماده کنیم مقدمات از کادر و کتاب و دانشجو و … آماده است اما در حوزه طب سنتی برای آماده کردن مقدمات برای 5 دانشجوی طب سنتی باید مدت‌ها وقت صرف شود تا استاد و کتاب و کادر آموزشی و … فراهم شود زیرا مقدمات آن فراهم نیست.

رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران ادامه داد: لذا نمی‌توان معیار رشد آن را با معیار رشد طب کلاسیک (طب رایج کشور) در سایر معاونت‌ها مقایسه کرد. اکنون همه شرایط برای رشد طب کلاسیک فراهم است؛ به‌انضمام اعتبارات هزاران میلیاردی آن؛ اما با وجود این، به‌برکت توانمندی بالقوه‌ای که در درون طب سنتی وجود دارد و علی‌رغم مخالفت‌ها یا بی‌تمایلی وزارت بهداشت و کادرش به آن، امروز طب سنتی با گرایش مردم روبه‌رو شده به‌نحوی که به‌صورت یک جریان فکری در جامعه شایع شده تا حدی که غربی‌ها که جریانات فکری داخل کشور را تعقیب می‌کنند گزارش کنند.

به گزارش هفته قبل روزنامه گاردین توجه کنید که رشد طب سنتی در ایران را یک هشدار فرهنگی تلقی می‌کند. گاردین در گزارش هفته گذشته که خود که اتفاقاً همزمان با صدور دستور انحلال معاونت طب سنتی در وزارت بهداشت بود، نسبت به رشد اجتماعی طب سنتی در ایران هشدار می‌دهد.

پدر دوره جدید طب سنتی ایران در ادامه گفت: دولت قبل در ماه‌های آخر این معاونت را تشکیل داد، تا تأیید آن توسط دولت جدید یک سال طول کشید و دو سال برنامه‌ریزی کرد و حالا در سال سوم تبدیل شد به اداره‌کل. توجیه‌شان این است که معاونت کار خاصی نکرده است؛ این درست است اما کارهای مقدماتی ممکن است 4 تا 8 سال طول بکشد تا به جایی برسد. امروز وزارت بهداشت باید تمام حمایت خود را از این معاونت بکند و برای محصول 10 سال منتظر بنشیند.

حسین خیراندیش گفت: با توجه به اینکه هم رئیس‌جمهور ما و هم وزیر بهداشت ما استثنائاً عالم به طب سنتی هستند و در مقایسه با دولت‌های قبل عالم‌ترین افراد هستند، لذا باید استفاده مطلوب را ببریم زیرا نمی‌دانیم برای وزیر بعدی چند صد ساعت باید وقت صرف کرد تا نسبت به طب سنتی توجیه شود.

وی در ادامه گفت: از جهتی دیگر اکنون ما دستور مقام معظم رهبری را به‌عنوان سند بالادستی داریم برای طب سنتی که در سال 2014 دستور لازم را برای ضرورت لحاظ طب سنتی در نظام درمانی کشور ارائه کردند و ضمن آن توصیه سیاست‌گذاری مجمع تشخیص مصلحت نظام را داریم و این مسائل را در دولت‌های قبل نداشتیم، از سویی دیگر نمایندگان مجلس و کمیسیون بهداشت اکنون به طب سنتی اشراف دارند و نسبت به کمیسیون قبلی خیلی قوی‌تر است، و از جهت سوم اقبال مردمی را ببینید در درمانگاه‌ها، میزان فروش فقط عرقیات را در کشور ببینید.
خیراندیش در بیان اعتراض خود افزود: من به‌عنوان کسی که 30 سال است در این زمینه تلاش می‌کنم از زبان جمعیت بزرگی از طرفداران طب سنتی در حوزه پزشکی و غیرپزشکی می‌گویم: این یک فریاد اعتراض است. معاونت طب سنتی باید برگردد سر جایش تا فرصتی پیدا کنیم در مجلس آینده یک سازمان برایش ساخته شود. اساساً از روز نخست هم معلوم بود که وزارت بهداشت نمی‌تواند در دل خودش یک نهاد دیگر را پرورش دهد، مثل این است که ما سپاه پاسداران را در دل ارتش تأسیس کردیم که نتیجه نمی‌داد و امام(ره) دستور به حرکت جداگانه این دو نهاد در کنار هم داد. کار اساسی این است که سازمان طب سنتی تأسیس بشود با سازوکار جدا که ابعادش توسط مجلس تعیین شود و دست مجموعه تصمیم‌گیرندگان داخل وزارت بهداشت نباشد، تا آن زمان معاونت باید بماند، ضمن این، معاونت طب سنتی طی سه سال گذشته اگر توانسته باشد کادر داخلی خودش را نسبت به ضرورت طب سنتی توجیه کرده باشد، کار بزرگی کرده است، انتظار بیش از این هم نداریم.
حکیم حسین خیراندیش، رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران گفت: اگر یک مدیر با صرف وقت حداقلی برای احیای یک معاونت در این سطح توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و بعد به‌جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، اهداف  آن معاونت محقق نمی‌شود.

وی در جمع‌بندی صحبت‌های خود گفت: اما در بحث برنامه‌ریزی، اگر بخش اندکی از این توانایی‌های مدیریتی‌ که وزارت بهداشت برای توسعه طب کلاسیک و رایج به کار گرفته است و خیلی هم موفق بوده صرف طب سنتی بشود، در همین یک سال باقی‌مانده می‌توانیم به دست‌آوردهای بزرگی برسیم. به هر حال مخالفت یا عدم مخالفت وزارت بهداشت به هر توجیهی برای توسعه طب سنتی، مانع رشد طب سنتی نمی‌شود، همچنان که در 30 سال گذشته نشده است. ما از داخل وزارت بهداشت بی‌اطلاع نیستیم و این روش مدیریتی که وزارت بهداشت در پیش گرفته است، باعث کوچک شدن و لطمه به طب سنتی می‌شود، بلکه وزیر باید توجه بیشتری به این معاونت بکند. ناگفته پیداست که اگر وزیر محترم از عملکرد این معاونت ناراضی بوده‌، می‌توانست به‌سراغ گزینه‌های دیگری چون تغییر معاون، افزایش بودجه، حمایت بیشتر و … برود اما به‌خلاف شعار حمایت از طب سنتی به‌یک‌باره این معاونت را به سطح یک اداره‌کل تنزل داد.

رهبر معظم انقلاب نیز که طب سنتی را یکی از دغدغه‌های خود عنوان می‌کنند در ذکر خاطره‌ای فرموده‌اند:
«من در چند سال قبل در اوایل انقلاب، سال 1359 بود، یک سفری با یک هیأتی به هند رفته بودم. آنجا مأموران وزارت خارجه به ما اطلاع دادند که یک بیمارستان گیاه‌درمانی وجود دارد. من خیلی علاقه‌مند شدم که آنجا را ببینم و رفتم دیدم از نزدیک، بیمارستان بسیار وسیع و مفصلی بود، اسم فارسی هم برایش انتخاب کرده بودند به‌نام هم‌درد. ما در آنجا کارهای گیاهی درمانی را دیدیم. بنده آنجا به ذهنم آمد که می‌بایستی (گیاه‌درمانی) را در ایران پیگیری کنیم».

هشدار گاردین در مورد رشد طب سنتی در ایران، باعث تعطیلی آن توسط دولت روحانی شد!/ روح برجام به حجامت هم رحم نکرد

گروه جامعه جهان نیوز ـ  آموزشگاه و درمانگاه مؤسسه تحقیقات حجامت ایران روز دوشنبه ششم اردیبهشت ماه با دستور دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 19 تهران پلمب شد.

متن حکم پلمب آموزشگاه و درمانگاه مؤسسه حجامت ایران که بر در ورودی این دو مرکز نصب شده به این شرح است:

«این مکان حسب دستور مقام قضایی بازپرس شعبه پنجم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 19 تهران به‌علت نداشتن مجوز از مراکز قانونی مربوطه تا اطلاع ثانوی پلمب است».

مؤسسه تحقیقات حجامت ایران در سال 1365 فعالیت خود را توسط حسین خیراندیش آغاز کرد و در سال 69 این مؤسسه به ثبت رسمی رسید و در همین سال فعالیت‌های آموزشی خود را نیز آغاز کرد.

این مؤسسه در سال 73 ــ 72 موفق به دریافت موافقت اصولی از وزارت بهداشت شد و در سال 83 با پیگیری این مؤسسه، بخشنامه وزارت بهداشت مبنی بر ممنوعیت حجامت در سطح کشور با حکم دیوان عدالت و شورای نگهبان ابطال شد و انجام حجامت توسط افراد واجد شرایط، شکل قانونی و رسمی به خود گرفت.

دوره‌های آموزشی و گواهی‌های صادره از سوی مؤسسه تحقیقات حجامت ایران از سال 83 و در پی حکم دیوان عدالت، مورد تأیید رسمی وزارت بهداشت بوده است.

آموزشگاه مؤسسه تحقیقات حجامت ایران و دانشکده علمی تحقیقاتی طب سنتی و مکمل ارمنستان (شعبه ایران) در جنت‌آبادشمالی، خیابان انصار المهدی(عج) واقع شده است.

هفته پیش، حسین خیراندیش رئیس مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، در گفتگویی با اصحاب رسانه، اعلام کرد که فعالان طب اسلامی آمادگی دارند در راستای اقتصاد مقاومتی، پیشنهادهای علمی خود را به وزارت بهداشت ارائه دهند.

وی همچنین از انحلال «معاونت طب سنتی ــ اسلامی» وزارت بهداشت انتقاد کرد و خواستار سازماندهی بیشتر دولت برای ساماندهی فعالان طب سنتی و نیز عطاری‌ها و دانشکده‌های طب سنتی شد.

اما درست یک هفته بعد، با شکایت وزارت بهداشت، مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، «پلمب» شد! هفته پیش از آن نیز معاونت طب سنتی وزارت بهداشت، به «اداره‌کل» تنزل پیدا کرد. «اقدام و عمل» وزارت بهداشت در ستیز با طب سنتی در حالی است که روزهای قبل از انحلال این معاونت، «گاردین» چاپ لندن، در گزارشی مفصل از رونق طب سنتی در ایران گزارش داده بود.

هفته گذشته در پی یک تصمیم‌گیری عجیب، معاونت طب سنتی وزارت بهداشت به سطح اداره‌کل تنزل یافت و جای خود را به معاونت اجتماعی داد. درباره علت این تصمیم گفته شده است که چون تعداد 300 نفر دانشجو و فارغ التحصیل در رشته طب سنتی جوابگوی نیاز کشور نیست به همین دلیل وزیر از عملکرد معاونت رضایت ندارد!
 حسین خیراندیش  در توصیفی کوتاه از تاریخچه طب سنتی در قرون اخیر گفت: براساس استنادات تاریخی، براندازی طب سنتی در ایران یک پروسه 300ساله بود. از سال 1600 تا سال 1914 میلادی برای براندازی طب سنتی ایرانی تلاش شده است و با وضع قانون ضرورت وجود دکترای طب از دانشگاه‌های ایرانی و خارجی آقای دکتر سیریل الگود، تاریخ‌نویس انگلیسی می‌گوید میخ تابوت طب سینوی (طب بوعلی سینا) در ایران کوبیده شد، از آن زمان تا سال 2014 و دستورالعمل مقام معظم رهبری برای لحاظ شدن طب سنتی در نظام درمان کشور دقیقاً یکصد سال تعطیلی بود؛ تعطیلی رسمی.
وی ادامه داد: حال اگر در این اثنا تلاشی بود برای احیای طب سنتی در ایران، تلاشی دولتی نبود، تلاشی مردمی در گوشه و کنار بود برای لحاظ طب سنتی در نظام درمان که منجر شد به توجه وزارت بهداشت به طب سنتی در سال 1385 تا دانشکده‌هایی تأسیس کند و در سال 92 طرح سند توسعه طب سنتی را تهیه کرده و در نتیجه معاونت تشکیل شود.

خیراندیش درباره پیش‌زمینه‌های بازگشت طب سنتی به دوران اوج خود گفت: پس در شرایطی که این طب 100 سال تعطیل بوده، احیای مجددش سخت است، این‌طور نیست که در یک سال و دو سال بشود به شرایط قبل بازگردد، این کار نیازمند فرهنگ‌سازی مردمی، فرهنگ‌سازی فنی میان کارشناسان و متخصصان، فرهنگ‌سازی و ایجاد باور در دل سیاست‌مداران و برنامه‌ریزان کشور، اعتماد به نفس و پافشاری توسط مدیران وزارت بهداشت، مرعوب نشدن توسط کارشناسان و متخصصان داخلی و خارجی وزارت بهداشت و مرعوب نشدن در مقابل تشرهای کسانی که ضرر می‌کنند، است.

خیراندیش همچنین ذکر کرد: اگر یک مدیر با صرف وقت حداقلی برای احیای یک معاونت توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و بعد به‌جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، آن معاونت احیا نمی‌شود. معاونت طب سنتی نباید در سطح یک معاونت یا دانشگاه در نظر گرفته شود زیرا مثلاً در هر حوزه‌ای که بخواهیم دانشگاه آماده کنیم مقدمات از کادر و کتاب و دانشجو و … آماده است اما در حوزه طب سنتی برای آماده کردن مقدمات برای 5 دانشجوی طب سنتی باید مدت‌ها وقت صرف شود تا استاد و کتاب و کادر آموزشی و … فراهم شود زیرا مقدمات آن فراهم نیست.

رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران ادامه داد: لذا نمی‌توان معیار رشد آن را با معیار رشد طب کلاسیک (طب رایج کشور) در سایر معاونت‌ها مقایسه کرد. اکنون همه شرایط برای رشد طب کلاسیک فراهم است؛ به‌انضمام اعتبارات هزاران میلیاردی آن؛ اما با وجود این، به‌برکت توانمندی بالقوه‌ای که در درون طب سنتی وجود دارد و علی‌رغم مخالفت‌ها یا بی‌تمایلی وزارت بهداشت و کادرش به آن، امروز طب سنتی با گرایش مردم روبه‌رو شده به‌نحوی که به‌صورت یک جریان فکری در جامعه شایع شده تا حدی که غربی‌ها که جریانات فکری داخل کشور را تعقیب می‌کنند گزارش کنند.

به گزارش هفته قبل روزنامه گاردین توجه کنید که رشد طب سنتی در ایران را یک هشدار فرهنگی تلقی می‌کند. گاردین در گزارش هفته گذشته که خود که اتفاقاً همزمان با صدور دستور انحلال معاونت طب سنتی در وزارت بهداشت بود، نسبت به رشد اجتماعی طب سنتی در ایران هشدار می‌دهد.

پدر دوره جدید طب سنتی ایران در ادامه گفت: دولت قبل در ماه‌های آخر این معاونت را تشکیل داد، تا تأیید آن توسط دولت جدید یک سال طول کشید و دو سال برنامه‌ریزی کرد و حالا در سال سوم تبدیل شد به اداره‌کل. توجیه‌شان این است که معاونت کار خاصی نکرده است؛ این درست است اما کارهای مقدماتی ممکن است 4 تا 8 سال طول بکشد تا به جایی برسد. امروز وزارت بهداشت باید تمام حمایت خود را از این معاونت بکند و برای محصول 10 سال منتظر بنشیند.

حسین خیراندیش گفت: با توجه به اینکه هم رئیس‌جمهور ما و هم وزیر بهداشت ما استثنائاً عالم به طب سنتی هستند و در مقایسه با دولت‌های قبل عالم‌ترین افراد هستند، لذا باید استفاده مطلوب را ببریم زیرا نمی‌دانیم برای وزیر بعدی چند صد ساعت باید وقت صرف کرد تا نسبت به طب سنتی توجیه شود.

وی در ادامه گفت: از جهتی دیگر اکنون ما دستور مقام معظم رهبری را به‌عنوان سند بالادستی داریم برای طب سنتی که در سال 2014 دستور لازم را برای ضرورت لحاظ طب سنتی در نظام درمانی کشور ارائه کردند و ضمن آن توصیه سیاست‌گذاری مجمع تشخیص مصلحت نظام را داریم و این مسائل را در دولت‌های قبل نداشتیم، از سویی دیگر نمایندگان مجلس و کمیسیون بهداشت اکنون به طب سنتی اشراف دارند و نسبت به کمیسیون قبلی خیلی قوی‌تر است، و از جهت سوم اقبال مردمی را ببینید در درمانگاه‌ها، میزان فروش فقط عرقیات را در کشور ببینید.
خیراندیش در بیان اعتراض خود افزود: من به‌عنوان کسی که 30 سال است در این زمینه تلاش می‌کنم از زبان جمعیت بزرگی از طرفداران طب سنتی در حوزه پزشکی و غیرپزشکی می‌گویم: این یک فریاد اعتراض است. معاونت طب سنتی باید برگردد سر جایش تا فرصتی پیدا کنیم در مجلس آینده یک سازمان برایش ساخته شود. اساساً از روز نخست هم معلوم بود که وزارت بهداشت نمی‌تواند در دل خودش یک نهاد دیگر را پرورش دهد، مثل این است که ما سپاه پاسداران را در دل ارتش تأسیس کردیم که نتیجه نمی‌داد و امام(ره) دستور به حرکت جداگانه این دو نهاد در کنار هم داد. کار اساسی این است که سازمان طب سنتی تأسیس بشود با سازوکار جدا که ابعادش توسط مجلس تعیین شود و دست مجموعه تصمیم‌گیرندگان داخل وزارت بهداشت نباشد، تا آن زمان معاونت باید بماند، ضمن این، معاونت طب سنتی طی سه سال گذشته اگر توانسته باشد کادر داخلی خودش را نسبت به ضرورت طب سنتی توجیه کرده باشد، کار بزرگی کرده است، انتظار بیش از این هم نداریم.
حکیم حسین خیراندیش، رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران گفت: اگر یک مدیر با صرف وقت حداقلی برای احیای یک معاونت در این سطح توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و بعد به‌جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، اهداف  آن معاونت محقق نمی‌شود.

وی در جمع‌بندی صحبت‌های خود گفت: اما در بحث برنامه‌ریزی، اگر بخش اندکی از این توانایی‌های مدیریتی‌ که وزارت بهداشت برای توسعه طب کلاسیک و رایج به کار گرفته است و خیلی هم موفق بوده صرف طب سنتی بشود، در همین یک سال باقی‌مانده می‌توانیم به دست‌آوردهای بزرگی برسیم. به هر حال مخالفت یا عدم مخالفت وزارت بهداشت به هر توجیهی برای توسعه طب سنتی، مانع رشد طب سنتی نمی‌شود، همچنان که در 30 سال گذشته نشده است. ما از داخل وزارت بهداشت بی‌اطلاع نیستیم و این روش مدیریتی که وزارت بهداشت در پیش گرفته است، باعث کوچک شدن و لطمه به طب سنتی می‌شود، بلکه وزیر باید توجه بیشتری به این معاونت بکند. ناگفته پیداست که اگر وزیر محترم از عملکرد این معاونت ناراضی بوده‌، می‌توانست به‌سراغ گزینه‌های دیگری چون تغییر معاون، افزایش بودجه، حمایت بیشتر و … برود اما به‌خلاف شعار حمایت از طب سنتی به‌یک‌باره این معاونت را به سطح یک اداره‌کل تنزل داد.

رهبر معظم انقلاب نیز که طب سنتی را یکی از دغدغه‌های خود عنوان می‌کنند در ذکر خاطره‌ای فرموده‌اند:
«من در چند سال قبل در اوایل انقلاب، سال 1359 بود، یک سفری با یک هیأتی به هند رفته بودم. آنجا مأموران وزارت خارجه به ما اطلاع دادند که یک بیمارستان گیاه‌درمانی وجود دارد. من خیلی علاقه‌مند شدم که آنجا را ببینم و رفتم دیدم از نزدیک، بیمارستان بسیار وسیع و مفصلی بود، اسم فارسی هم برایش انتخاب کرده بودند به‌نام هم‌درد. ما در آنجا کارهای گیاهی درمانی را دیدیم. بنده آنجا به ذهنم آمد که می‌بایستی (گیاه‌درمانی) را در ایران پیگیری کنیم».

هشدار گاردین در مورد رشد طب سنتی در ایران، باعث تعطیلی آن توسط دولت روحانی شد!/ روح برجام به حجامت هم رحم نکرد

آپدیت نود 32 ورژن 8

خبرگزاری اصفحان

بررسی علت نازایی از منظر طب سنتی

به گزارش جهان به نقل از تسنیم, مهدی کریمی درباره نازایی اظهار داشت: در صفحه 97 حلیة المتقین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند ” از سعادت آدمی فرزند صالح است و فرمود فرزند بسیار به هم رسانید که من به بسیاری شما در قیامت مباهات خواهم کرد.”

به گفته وی نازایی از دیدگاه طب سنتی اسلامی معمولاً به دلیل ضعیف بودن جسم زن در مقابل بیماری است و درصد نازایی از سوی زنان بیشتر است.

این دستیار تخصصی طب سنتی ادامه داد: عدم تنظیم بودن قاعدگی, مصرف سردیجات مانند ماکارونی، برنج،گوجه, فست فود، ماهی و رب, سس‌, سالاد کاهو با گوجه و خیار, …, شنیدن اخبار بد، تنش‌های خانوادگی، حمام و شستشو در ایام قاعدگی و نزدیک به قاعدگی، نشستن در جای سرد، … باعث بی نظمی در قاعدگی زنان می‌شود.

کریمی اضافه کرد: برای تنظیم قاعدگی زنان بهتر است, از مصرف غذاهای سرد پرهیز شود، همچنین مصرف یک قاشق چای خوری روزانه پودر رازیانه با آب گرم در ایامی که زن قاعده نیست, به رفع اختلالات هورمونی و تنظیم قاعدگی زنان کمک می‌کند.

وی اضافه کرد: باید دانست که از مصرف رازیانه در دوران قاعدگی باید پرهیز کرد چرا که خونریزی را بیشتر می‌کند، همچنین علاوه بر دم نوش رازیانه, دم نوش آویشن به تنظیم عادت ماهیانه کمک می‌کند.

این دستیار تخصصی طب سنتی ایران عنوان کرد: از عوامل نازایی می‌توان به رطوبت زیاد رحم اشاره کرد چرا که وجود تَری و رطوبت زیاد در رحم مانع جذب اسپرم، لکه بینی و سقط در ماه‌های اول بارداری می‌شود.

کریمی یادآور شد: عامل تری و رطوبت رحم می‌تواند به دلیل آب خوردن‌های بی‌قاعده مانند آب خوردن اول، وسط و بعد غذا، بعد از عرق کردن‌های شدید و بعد از رابطه جنسی, بعد از حمام, بعد از فعالیت شدید بدنی و… باشد چرا که معده از دفع رطوبت و بلغم زیادی عاجز می‌ماند و در نتیجه معده رطوبت زیادی را با اعضاء مجاور مانند رحم تقسیم می‌کند و رحم را مرطوب می‌کند.

سپهر نیوز

آپدیت نود 32