“برای بازگشت پیر شده‌ام”

“برای بازگشت پیر شده‌ام”

به گزارش جهان،علی اکبر ناطق نوری پس از چندین سال سکوت نسبی رسانه‌ای، بسیاری از وقایع سیاسی رخ داده در دوازده سال اخیر و جایی که خود در این دوره در صحنه سیاسی ایران ایستاده بوده را تشریح کرده است و عدم حضورش در انتخابات را برای «کادرسازی» و در واقع ایجاد فرصت برای نسل آینده مدیران می‌داند؛ رویکردی که کمتر سیاستمداری در ایران دارد.

 علی اکبر ناطق نوری رئیس مجلس پنجم شورای اسلامی که زمانی در صدر اصول‌گرایی برای انتخابات قرار گرفته بود، در سال‌های اخیر و به خصوص پس از روی کار آمدن احمدی‌نژاد سکوت پیشه کرد و از سیاست فاصله گرفت. ناطق نوری از نشست‌های اصول گرایان در سال 1384 برای انتخاب گزینه نهایی و مخالفت شدیدش با احمدی نژاد روایت می‌کند که اتهامات غیرمستند رئیس دولت دهم به ناطق نوری را متناسب با روانشناسی انتقام جوی احمدی نژاد می‌سازد.

او که با ویژه نامه نوروزی اعتماد گفت و گو کرده و پس از مدت‌ها بالاخره حاضر به یک گفت‌وگوی بی‌پرده شده، تاکید کرده که این روزها ترجیح می‌دهد به اداره حوزه علمیه‌اش در لواسانات بپردازد و خودش را از رسانه‌ها تحریم کرده است. بخش‌های مهم این گفت و گوی نسبتاً مفصل را می‌خوانید:

– مرکز پژوهش های مجلس در دروه ریاست من تاسیس شد، این مرکز با ساختاری جداگانه از مجلس به وجود آمد تا از کارشناسان در خارج از مجلس استفاده شود و در مواردی نیز موجب رفع اختلافات میان دولت و مجلس شده است. بررسی ایجاد ساختمان جدید مجلس نیز در دوره ریاست من آغاز شد و خوشحالم که بنده سهم کوچکی در ایجاد این ساختمان داشتم و محل آن را به دلیل احیای مشروطیت و تاریخ ایرانی انتخاب کردیم که از نظر معماری و جذابیت بسیار بالایی برخوردار است.

– مجلس پنجم به این دلیل بر سر زبان ها افتاد که تا پیش از آن در مجلس چهارم اکثریت مطلق در اختیار اصولگرایان بود و در مجلس سوم در اختیار اصلاح طلبان قرار داشت. اما در مجلس پنجم شرایط متفاوت بود زیرا هرچند که اصولگرایان اکثریت مجلس را در اختیار داشتند اما این اکثریت شکننده بود و اصلاح طلبان توانسته بودند اقلیتی مقتدر را تشکیل دهند. در مجلس پنجم زمانی که من برای نامزدی ریاست مجلس کاندیدا شدم، از طرف مقابل عبدالله نوری نیز به میدان آمد که اختلاف رای ایشان با من تنها یازده رای بود.

– جریانات سیاسی برخلاف کشورهای پیشرفته قاعده بازی را بلد نیستند و این موضوع گاهی برخلاف مصالح و منافع ملی کشور قربانی این موضوع می شود. زمانی که در کشور دولت و یا جناحی قدرت را در دست می گیرد تمامی عناصر جناح مقابل را در قدرت تغییر می دهد در صورتی که کشوری مانند ایتالیا که عمر دولت ها کوتاه است کشور برهم نمی خورد زیرا در آنجا سیستم حاکم است.

– بعد از 37 سال کماکان درآغاز راه قرار داریم و دائما در حال تجربه کردن راه هایی هستیم که پیش تر تجربه شده است.

– افسوس می خورم و می گویم مهاجرانی اشتباه کرد که از کشور رفت. او غفلت کرد و هم به خود و هم به کشور جفا کرد. مهاجرانی انسانی با استعداد و باهوش بود.

– یکی از اتفاقات مهم مجلس همزمانی با انتخابات ریاست جمهوری بود و پس از شکست من بسیاری منتظر بودند که چه برخوردی میان مجلس و دولت به وجود خواهد آمد. قبل از پایان شمارش آرا به آقای خاتمی پیام تبریک دادم و این مثل آبی به روی آتش بود. بعد از انتخابات ریاست جمهوری بلافاصله به برنامه عادی خود ادامه دادم و اطرافیانی که ناراحت بودند را هم حتی دلداری دادم. در اولین جلسه مجلس پس از انتخابات گفتم که تا دیروز رقابت بود و از این پس رفاقت است و باید به دولت کمک کرد.

– خودکار درآوردم لایحه یک فوریتی دولت برای تکمیل سالن اجلاس سران را دوفوریتی کردم تا کار تسریع شود و سالن اجلاس زودتر احداث شود.

– من روی خبرنگاران حساسیت داشتم و می دیدم گاهی با آنها تند برخورد می کنند و یا تحقیرشان می کنند. من در این سال ها خبرنگاران را تحریم نکردم، خودم را تحریم کردم و مصلحت می بینم که مصاحبه نکنم.

– هیچ تفاوتی در برخورد با دولت آقای هاشمی و آقای خاتمی برای من نداشت. آقای هاشمی در میان رجال سیاسی معاصر کم نظیر است. با آقای خاتمی هیچگاه چالش و تنشی باهم نداشتیم.

– من با آقای روحانی از سال 42 در مدرسه حجتیه آشنا هستیم. من و آقای روحانی در تمامی دره های مجلس با هم همکاری کردیم و همیشه نیروی معتدلی بود. آقای روحانی هیچگاه منتسب به هیچ جناحی نبود. آقای روحانی در زمان نایب رییسی مجلس به شوخی به من می گفت مگر اینکه مجلس سه شیفت شود که ماهم اداره کنیم و گرنه این رییس هیچ موقع مریض نمی شود که نوبت ما شود. آقای روحانی به عنوان فردی فرهیخته و تحصیلگرده، خوش فهم و با استعداد مورد احترام همه بود.

– من تصور نمی کردم که روزی رییس مجلس شوم.

– آقای هاشمی و شخص آقای روحانی بسیار اصرار داشتند که بنده در انتخابات 92 شرکت کنم اما از آنجایی که قصدی برای این کار نداشتم به آقای روحانی گفتم شما بیایید و من از شما حمایت می کنم. در دوره یازدهم مخالف حضور آقای هاشمی بودم. در دوره هشتم بسیار اصرار کردیم که بیاییند که در ابتدا نیامدند و پس از حضور ناگهانی ایشان هم به ما آسیب رسید و هم به ایشان.

– به آقای هاشمی در قبل از دوره ریاست جمهوری هشتم گفتم حاضرم خود را در سطح وزیر تنزل دهم و با شما همکاری کنم زیرا کشور به شما نیاز دارد تا کارهای نیمه تمام را تمام کنید. پس از اعلام عدم حضور آقای هاشمی کمیته پنج نفره ای شکل گرفت که از دل آن آقای لاریجانی برای ریاست جمهوری معرفی شد.

– در سال 84 از طریق آقای باهنر به آقای قالیباف پیغام دادیم که اگر مایل هستند به این گروه پنج نفره بپیوندند اما ایشان گفتند که من نظامی هستم و پاگون دارم، باید با دستور بیایم که البته بعدها نظر ایشان تغییر کرد.

– آقای احمدی نژاد در آن دوران می گفت سایرین برنامه ندارند و اوست که برای کشور برنامه دارد. برای آقای احمدی نژاد یک ساعت و چهل و پنج دقیقه وقت گذاشتیم تا برنامه هایشان را بگویند، پس از آن مرحوم عسگراولادی با ایشان مخالفت کردند و من گفتم: آقای احمدی نژاد من حرف‌های شما را دقیق گوش دادم، ولی یا سواد تو خیلی زیاد است که من نمی فهمم چه می گویی یا حرف های بالای ابری می زنی

– عدم حضور من در سیاست ربطی به 88 ندارد و برای بازگشت به سیاست پیر شده‌ام.

“برای بازگشت پیر شده‌ام”

به گزارش جهان،علی اکبر ناطق نوری پس از چندین سال سکوت نسبی رسانه‌ای، بسیاری از وقایع سیاسی رخ داده در دوازده سال اخیر و جایی که خود در این دوره در صحنه سیاسی ایران ایستاده بوده را تشریح کرده است و عدم حضورش در انتخابات را برای «کادرسازی» و در واقع ایجاد فرصت برای نسل آینده مدیران می‌داند؛ رویکردی که کمتر سیاستمداری در ایران دارد.

 علی اکبر ناطق نوری رئیس مجلس پنجم شورای اسلامی که زمانی در صدر اصول‌گرایی برای انتخابات قرار گرفته بود، در سال‌های اخیر و به خصوص پس از روی کار آمدن احمدی‌نژاد سکوت پیشه کرد و از سیاست فاصله گرفت. ناطق نوری از نشست‌های اصول گرایان در سال 1384 برای انتخاب گزینه نهایی و مخالفت شدیدش با احمدی نژاد روایت می‌کند که اتهامات غیرمستند رئیس دولت دهم به ناطق نوری را متناسب با روانشناسی انتقام جوی احمدی نژاد می‌سازد.

او که با ویژه نامه نوروزی اعتماد گفت و گو کرده و پس از مدت‌ها بالاخره حاضر به یک گفت‌وگوی بی‌پرده شده، تاکید کرده که این روزها ترجیح می‌دهد به اداره حوزه علمیه‌اش در لواسانات بپردازد و خودش را از رسانه‌ها تحریم کرده است. بخش‌های مهم این گفت و گوی نسبتاً مفصل را می‌خوانید:

– مرکز پژوهش های مجلس در دروه ریاست من تاسیس شد، این مرکز با ساختاری جداگانه از مجلس به وجود آمد تا از کارشناسان در خارج از مجلس استفاده شود و در مواردی نیز موجب رفع اختلافات میان دولت و مجلس شده است. بررسی ایجاد ساختمان جدید مجلس نیز در دوره ریاست من آغاز شد و خوشحالم که بنده سهم کوچکی در ایجاد این ساختمان داشتم و محل آن را به دلیل احیای مشروطیت و تاریخ ایرانی انتخاب کردیم که از نظر معماری و جذابیت بسیار بالایی برخوردار است.

– مجلس پنجم به این دلیل بر سر زبان ها افتاد که تا پیش از آن در مجلس چهارم اکثریت مطلق در اختیار اصولگرایان بود و در مجلس سوم در اختیار اصلاح طلبان قرار داشت. اما در مجلس پنجم شرایط متفاوت بود زیرا هرچند که اصولگرایان اکثریت مجلس را در اختیار داشتند اما این اکثریت شکننده بود و اصلاح طلبان توانسته بودند اقلیتی مقتدر را تشکیل دهند. در مجلس پنجم زمانی که من برای نامزدی ریاست مجلس کاندیدا شدم، از طرف مقابل عبدالله نوری نیز به میدان آمد که اختلاف رای ایشان با من تنها یازده رای بود.

– جریانات سیاسی برخلاف کشورهای پیشرفته قاعده بازی را بلد نیستند و این موضوع گاهی برخلاف مصالح و منافع ملی کشور قربانی این موضوع می شود. زمانی که در کشور دولت و یا جناحی قدرت را در دست می گیرد تمامی عناصر جناح مقابل را در قدرت تغییر می دهد در صورتی که کشوری مانند ایتالیا که عمر دولت ها کوتاه است کشور برهم نمی خورد زیرا در آنجا سیستم حاکم است.

– بعد از 37 سال کماکان درآغاز راه قرار داریم و دائما در حال تجربه کردن راه هایی هستیم که پیش تر تجربه شده است.

– افسوس می خورم و می گویم مهاجرانی اشتباه کرد که از کشور رفت. او غفلت کرد و هم به خود و هم به کشور جفا کرد. مهاجرانی انسانی با استعداد و باهوش بود.

– یکی از اتفاقات مهم مجلس همزمانی با انتخابات ریاست جمهوری بود و پس از شکست من بسیاری منتظر بودند که چه برخوردی میان مجلس و دولت به وجود خواهد آمد. قبل از پایان شمارش آرا به آقای خاتمی پیام تبریک دادم و این مثل آبی به روی آتش بود. بعد از انتخابات ریاست جمهوری بلافاصله به برنامه عادی خود ادامه دادم و اطرافیانی که ناراحت بودند را هم حتی دلداری دادم. در اولین جلسه مجلس پس از انتخابات گفتم که تا دیروز رقابت بود و از این پس رفاقت است و باید به دولت کمک کرد.

– خودکار درآوردم لایحه یک فوریتی دولت برای تکمیل سالن اجلاس سران را دوفوریتی کردم تا کار تسریع شود و سالن اجلاس زودتر احداث شود.

– من روی خبرنگاران حساسیت داشتم و می دیدم گاهی با آنها تند برخورد می کنند و یا تحقیرشان می کنند. من در این سال ها خبرنگاران را تحریم نکردم، خودم را تحریم کردم و مصلحت می بینم که مصاحبه نکنم.

– هیچ تفاوتی در برخورد با دولت آقای هاشمی و آقای خاتمی برای من نداشت. آقای هاشمی در میان رجال سیاسی معاصر کم نظیر است. با آقای خاتمی هیچگاه چالش و تنشی باهم نداشتیم.

– من با آقای روحانی از سال 42 در مدرسه حجتیه آشنا هستیم. من و آقای روحانی در تمامی دره های مجلس با هم همکاری کردیم و همیشه نیروی معتدلی بود. آقای روحانی هیچگاه منتسب به هیچ جناحی نبود. آقای روحانی در زمان نایب رییسی مجلس به شوخی به من می گفت مگر اینکه مجلس سه شیفت شود که ماهم اداره کنیم و گرنه این رییس هیچ موقع مریض نمی شود که نوبت ما شود. آقای روحانی به عنوان فردی فرهیخته و تحصیلگرده، خوش فهم و با استعداد مورد احترام همه بود.

– من تصور نمی کردم که روزی رییس مجلس شوم.

– آقای هاشمی و شخص آقای روحانی بسیار اصرار داشتند که بنده در انتخابات 92 شرکت کنم اما از آنجایی که قصدی برای این کار نداشتم به آقای روحانی گفتم شما بیایید و من از شما حمایت می کنم. در دوره یازدهم مخالف حضور آقای هاشمی بودم. در دوره هشتم بسیار اصرار کردیم که بیاییند که در ابتدا نیامدند و پس از حضور ناگهانی ایشان هم به ما آسیب رسید و هم به ایشان.

– به آقای هاشمی در قبل از دوره ریاست جمهوری هشتم گفتم حاضرم خود را در سطح وزیر تنزل دهم و با شما همکاری کنم زیرا کشور به شما نیاز دارد تا کارهای نیمه تمام را تمام کنید. پس از اعلام عدم حضور آقای هاشمی کمیته پنج نفره ای شکل گرفت که از دل آن آقای لاریجانی برای ریاست جمهوری معرفی شد.

– در سال 84 از طریق آقای باهنر به آقای قالیباف پیغام دادیم که اگر مایل هستند به این گروه پنج نفره بپیوندند اما ایشان گفتند که من نظامی هستم و پاگون دارم، باید با دستور بیایم که البته بعدها نظر ایشان تغییر کرد.

– آقای احمدی نژاد در آن دوران می گفت سایرین برنامه ندارند و اوست که برای کشور برنامه دارد. برای آقای احمدی نژاد یک ساعت و چهل و پنج دقیقه وقت گذاشتیم تا برنامه هایشان را بگویند، پس از آن مرحوم عسگراولادی با ایشان مخالفت کردند و من گفتم: آقای احمدی نژاد من حرف‌های شما را دقیق گوش دادم، ولی یا سواد تو خیلی زیاد است که من نمی فهمم چه می گویی یا حرف های بالای ابری می زنی

– عدم حضور من در سیاست ربطی به 88 ندارد و برای بازگشت به سیاست پیر شده‌ام.

“برای بازگشت پیر شده‌ام”

world press news

مدلینگ