یک نظرسنجی و حکایت “خر مش رجب”
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، یک سایت حامی دولت یازدهم طی یک نظرسنجی از مخاطبان خود خواست مسئول غارت 2 میلیارد دلاری از اموال ملت ایران توسط آمریکا را انتخاب کنند.
این سایت در گزینههای خود بدون اشاره به نام آمریکا از مخاطبان خود خواسته از بین “محمود احمدینژاد”، “سعید جلیلی” و “نمایندگان مجلس” یکی را به عنوان مقصر غارت 2 میلیارد دلاری اموال ملت ایران انتخاب کنند. این روزها چنین رویکردی درباره غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران توسط آمریکا با یک حکایت قدیمی ایرانی مشابهسازی میشود؛ در این حکایت جالب نیز پس از وقوع امر دزدی، همسایگان و آشنایان به جای سرزنش دزد، تقصیرها را به گردن صاحبخانه انداخته و او را شماتت میکنند. مشروح این حکایت به این شرح است: در زمانهای قدیم، نه خیلی دور، نه خیلی نزدیک، در دهی از دهات ایران، مشهدی رجب نامی بود که یک خر داشت؛ از قضای روزگار شبی، دزدی نابکار خر را از طویله میرباید . صبح با داد و قال مشهدی رجب همه جمع می شوند و بعد از فهمیدن ماجرا هرکسی نظری میدهد. اولی می گوید عجب خر نفهمی بوده ؟؟!!! اگر عرعر میکرد و جفتک می انداخت دزد فرار میکرد. دومی میگوید: مشهدی رجب مرد حسابی این قفل کوچک که زدی طویله مشکل دارد، یک قفل بزرگ میزدی ، دزد خر را نمی برد. سومی میگوید: آخه، مرد حسابی اگر برای طویله چراغ میگذاشتی، دزد را می دیدی. چهارمی میگوید: اگر خوابت سبک بود می فهمیدی و پنجمی و ششمی و… مشهدی رجب دست بالا می برد و میگوید خدایا از این داستان در عجبم که همه مقصرند الا دزد !!!! شنیدم که دزدی زبل نیمه شب |
یک نظرسنجی و حکایت “خر مش رجب”
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، یک سایت حامی دولت یازدهم طی یک نظرسنجی از مخاطبان خود خواست مسئول غارت 2 میلیارد دلاری از اموال ملت ایران توسط آمریکا را انتخاب کنند.
این سایت در گزینههای خود بدون اشاره به نام آمریکا از مخاطبان خود خواسته از بین “محمود احمدینژاد”، “سعید جلیلی” و “نمایندگان مجلس” یکی را به عنوان مقصر غارت 2 میلیارد دلاری اموال ملت ایران انتخاب کنند. این روزها چنین رویکردی درباره غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران توسط آمریکا با یک حکایت قدیمی ایرانی مشابهسازی میشود؛ در این حکایت جالب نیز پس از وقوع امر دزدی، همسایگان و آشنایان به جای سرزنش دزد، تقصیرها را به گردن صاحبخانه انداخته و او را شماتت میکنند. مشروح این حکایت به این شرح است: در زمانهای قدیم، نه خیلی دور، نه خیلی نزدیک، در دهی از دهات ایران، مشهدی رجب نامی بود که یک خر داشت؛ از قضای روزگار شبی، دزدی نابکار خر را از طویله میرباید . صبح با داد و قال مشهدی رجب همه جمع می شوند و بعد از فهمیدن ماجرا هرکسی نظری میدهد. اولی می گوید عجب خر نفهمی بوده ؟؟!!! اگر عرعر میکرد و جفتک می انداخت دزد فرار میکرد. دومی میگوید: مشهدی رجب مرد حسابی این قفل کوچک که زدی طویله مشکل دارد، یک قفل بزرگ میزدی ، دزد خر را نمی برد. سومی میگوید: آخه، مرد حسابی اگر برای طویله چراغ میگذاشتی، دزد را می دیدی. چهارمی میگوید: اگر خوابت سبک بود می فهمیدی و پنجمی و ششمی و… مشهدی رجب دست بالا می برد و میگوید خدایا از این داستان در عجبم که همه مقصرند الا دزد !!!! شنیدم که دزدی زبل نیمه شب |
یک نظرسنجی و حکایت “خر مش رجب”