قلعه‌نویی: ریاست کفاشیان بر فدراسیون مرگ فوتبال است

قلعه‌نویی: ریاست کفاشیان بر فدراسیون مرگ فوتبال است

امیر قلعه‌نویی با حضور در برنامه تلویزیونی شبکه ورزش در خصوص هوتن قلعه‌نویی پسرش اظهار داشت: من فکر می‌کنم او از جمله مربیان بزرگ کشور شود. چرا که در رده‌های پایه عملکرد خوبی دارد. ما بازیکنان خوبی را شناختیم از جمله میلاد محمدی که زمانی در تمرینات تیم ما حاضر شد اما در آن زمان قصد سفر داشتیم که میرشاد ماجدی هم با ما آمد و کمی کار به عقب افتاد و این شد که او به تیم ما نیامد. سردار آزمون را هم ما شناختیم و بازیکنان زیادی بودند که از رده‌های جوانان آوردیم.

وی در مورد سختی‌هایی که در زندگی کشیده، گفت: من سال پنجم دبستان پدرم را از دست دادم که از آن به بعد روی پای خودم ایستادم و بزرگ شدم. مرحوم مادرم هم زحمت زیادی برای من کشید. در مجموع سختی‌های زیادی را تحمل کردم. امسال هم دو عیدی خوب که یک جانماز و مهر کربلا بود، دریافت کردم.

سرمربی سابق آبی‌پوشان در مورد اینکه تیم‌هایش همواره جزو رده‌های اول یا دوم بودند اما دو سال پیش که در استقلال بوده نتوانست نتایج خوبی کسب کند، گفت: به هر حال از اینگونه اتفاقات رخ می‌دهد اما معتقدم ۱۰-۱۵ سال دیگر مردم با اتفاقاتی که سال گذشته رخ داد، آشنا خواهند شد و متوجه می‌شوند. دو سال پیش قبول دارم مسائل فنی بود اما پارسال را قبول ندارم. یکسری مسائلی افتاد که از یکسری‌ها دلخور هستم و از چند جناح درون تیم به بیرون تیم مشکلاتی به وجود آمد. متاسفانه در این فوتبال این اتفاقات رخ می‌دهد.

وی ادامه داد: یکی از افتخارات من این است که بچه پایین‌شهر و نازی‌آباد هستم. در محله ما معروف است که می‌گویند همیشه به گونه‌ای رفتار کن که اگر جلوی آینه ایستادی شرمنده نشوی. خدا را شکر من چنین کار کردم. زمانی که در مس کرمان بودم اگر بازی‌هایی را که من سرمربی این تیم بودم را محاسبه کنید، تیم در رده دوم قرار می‌گیرد هر چند که در مجموع دهم شد. در استقلال اهواز هم که اولین سال سرمربیگری‌ام بود تیم را از سقوط نجات دادم. معتقدم این کارها به لطف خدا و ائمه اطهار و بر اساس یک کار گروهی است.

سرمربی تراکتورسازی تاکید کرد: همواره مجلس شورای اسلامی ما یک نگاهی بوده و این خوب نیست و نباید اینگونه باشد. امیدوارم که امسال شرایط به گونه‌ای دیگر رقم بخورد چرا که همواره چند نگاهی است که باعث رشد و پیشرفت می‌شود. ما همیشه در جلسات فنی خودمان ابتدا نظر پزشک بعد مربی بدنساز را می‌پرسیم و بعد صحبت‌های خودمان را شروع می‌کنیم.

قلعه‌نویی در مورد اینکه تراکتورسازی را در شرایط بحرانی تحویل گرفت، گفت: من معتقدم که آدم‌های بزرگ به سختی کار فکر نمی‌کنند بلکه به کار بزرگی که می‌خواهند انجام دهند، فکر می‌کنند. البته من نمی‌گویم آدم بزرگی هستم اما به فکر کاری هستم که انجام می‌دهم. زمانی که از این تیم رفتم شرایطی به وجود آمد. من مربی ساده‌ای نیستم. در آن سال به آقای جعفری گفتم دوست دارم در تراکتورسازی بمانم. حتی لیست بازیکنان را هم به او دادم و سه خواسته از او داشتم. یکی اینکه بازیکنانی را که نمی‌خواهم با آنها تسویه شود. دوم اینکه بازیکنانی را که می‌خواهم، نگه داریم و سوم اینکه بازیکنان مدنظر را جذب کنیم. ما قصد داشتیم برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران بازیکنانی را که نمی‌خواهیم و قرار است از تیم جدا شوند را تسویه‌ حساب کنیم.

وی ادامه داد: آیا به نظر شما این خواسته‌های من غیرمعقول بود؟ من به خاطر اینکه مردم تبریز پرشور و شوق هستند می‌خواستم تیم خوبی را ببندم چرا که در آن سال تیم در رده دوم قرار گرفته بود و ما می‌خواستیم سال آینده نتایج بهتری کسب کنیم و در آسیا هم زنگ تفریح نباشیم. پس از این اتفاقات آقای جعفری به من زنگ زد و گفت به جلسه هیأت مدیره بروم اما من گفتم که لزومی ندارد. آقای جعفری به من گفت که هیأت مدیره گفته هزار تومانی هم ندارند که پرداخت کنند. در آن سال پول ۵۰ میلیون پیش خانه من را هم پرداخت نکردند. مردم همه داستان‌ها را نمی‌دانند.

سرمربی تراکتورسازی تاکید کرد: در سری دوم هم آقای عباسی با من تماس گرفت و خواست تا در تیم حاضر شوم و من گفتم امسال می‌خواهم استراحت کنم. کارهایی بیرون از ایران داشتم که متوقف شده بود و از آنها ضرر هم کردم. حالا پشت دوربین به شما آن مسائل را خواهم گفت. به آقای عباسی هم گفتم که من آبروی خود را ذره ذره به دست آوردم و اگر قرار است به تیم تراکتورسازی بیایم اجازه دهید از نیم‌فصل بیایم اما آقای عباسی به من گفت که اولیویرا شرایط را مناسب نمی‌بیند و می‌خواهد برود.

قلعه‌نویی یادآور شد: با همسر خود که مشورت کردم او به من گفت که به تبریز بروم شاید قسمت بوده که این اتفاق رخ دهد و ذهن مردم در مورد مسائل پاک شود. من به هیچ عنوان دنبال تشویق و القاب مختلف نیستم. یک عکس هم با جام‌هایی که گرفتم، ندارم. دوست نداشتم که عکسی داشته باشم چون دنبال آنها نیستم بلکه می‌خواهم تکلیفم را به درستی انجام دهم.

وی افزود: من وقتی به تراکتورسازی آمدم کاردوسو بازیکن خارجی این تیم به من گفت مشکل تیم این است که به ۴ گروه تقسیم شده است. بازیکنان خارجی، بازیکنان سرباز، بازیکنان بومی و بازیکنانی که با تیم قرارداد دارند. این صحبت او خیلی به من کمک کرد و باعث شد تا تیم را خیلی زود جمع کنم. تمام انرژی خود را برای مسائل بیرون از زمین گذاشتم و تیم یکدلی را جمع و جور کردم. نمونه آن هم بختیار رحمانی بود که پیش از این فضای خوبی را برای او ایجاد نکرده بودند. فضایی که برای سربازها به وجود آوردند باعث شده بود همه فکر کنند آنها خائن هستند اما واقعا هم اکنون می‌بینید که آنها سرباز مردم هستند.

قلعه‌نویی در پاسخ به این سؤال که با توجه به پیشنهادی که از تیم پرسپولیس به وی شد، اگر بخواهد از بین سه تیم استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی یک تیم را انتخاب کند، نظرش کدام تیم خواهد بود، گفت: ابتدا باید بگویم که من دوستان خوبی دارم که آنها برای من مثل یک برادر هستند. پرهام در چند سفر با ما بود و من به او گفتم که مالکیت نساجی را قبول کن چرا که جای مازندران در لیگ برتر خالی است. حدود ۵۰-۶۰ بازیکن مازندرانی داریم اما یک تیم از مازندران در لیگ برتر وجود ندارد. نساجی از تیم‌های پرطرفدار مازندران است و از طرف دیگر هم برای تیم خونه به خونه بابل دعا می‌کنم تا این تیم لیگ برتری شود. استقلال خانه من است و جا دارد همین جا از پرویز مظلومی بابت تلاش‌هایی که برای استقلال می‌کشد تشکر کنم اما صحبت من این است که به تیمی مثل پرسپولیس به عنوان یک سرمایه ملی نگاه کرد.

وی ادامه داد: شما یک سریال می‌سازید و باید هزینه‌های زیادی هم برای ساخت آن انجام دهید اما زمانی که استقلال و پرسپولیس با هم بازی دارند به طور مثال ۸۰ هزار تماشاگر به استادیوم می‌آیند و من چون ۱۲ سال در شهرداری بودم با یک حساب سرانگشتی متوجه می‌شوم که ما در استادیوم ۱۰ ساعت به ۸۰ هزار نفر سرویس می‌دهیم و این یعنی اینکه ۸۰۰ هزار ساعت این افراد از محیط‌های آلوده به دور هستند. باید یک نکته بگویم و آن این است که همه جای دنیا از انجام بازی فوتبال لذت می‌برند و تنها جایی که از فوتبال لذت نمی‌برند، همین جاست. شما فکر می‌کنید من چرا به ملوان رفتم؟ هر چند که باید بگویم آن دو هفته جزو بهترین روزهای زندگی من بود که در انزلی بودم. به نظرم در حق این تیم ظلم می‌شود آنهم در حالی که سرمایه‌های زیادی آنجا وجود دارد و سؤال من این است که چطور می‌شود این تیم با آن شرایط به مشکل بخورد. چرا مدیری می‌گوید باشگاه نفت را نمی‌خواهد آنهم در حالی که این باشگاه در عربستان برای ایران افتخار‌آفرینی کرد. تیم‌هایی مثل تهران جوان، بانک ملی و پاس کجا هستند؟

سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی خاطرنشان کرد: به نظرم برخی از مدیران با تفکر غلط به فوتبال ما وارد شدند. ما هم اگر انتقادی می‌کنیم به خاطر ایران است نه چیز دیگر. به طور مثال من کی و کجا گفتم مخالف کی‌روش هستم؟‌فقط یک مورد در برنامه ورزش و مردم او حرفی زد که واقعیت نداشت. حتی زمانی که تیم ملی به لبنان باخت اولین کسی که حمایت کرد،‌من بودم. ما باید ایران را دوست داشته باشیم.

قلعه‌نویی در مورد اینکه یک خاطره بامزه از دوران فوتبالش قهرمانی در آسیاست، تصریح کرد: ما در بنگلادش قهرمان آسیا شدیم و در حالی که شاهرخ بیانی سن و سال بیشتری نسبت به شاهین داشت اما شاهین بیانی کاپیتان استقلال بود. زمانی که منتظر گرفتن جام بودیم شاهرخ گفت که ببینیم شاهین به من که برادر بزرگتر هستم تعارف می‌کند جام را بالای سر ببرم؟ در همین حین ناگهان دیدیم کاظم اولیایی که مدیرعامل باشگاه بود جام را بالای سر برد و آنقدر خندیدیم که نمی‌توانستیم جلوی خودمان را بگیریم. فردای آن روز همه روزنامه‌های بنگلادش در حالی که باید عکس کاپیتان تیم قهرمان را چاپ می‌کردند عکس مدیرعامل باشگاه را چاپ کردند که او جام قهرمانی را بالای سر برده بود!

مجری برنامه نوروز فوتبالی از قلعه‌نویی خواست که با شنیدن نام افراد در یک جمله درباره آنها صحبت کند و از او خواست تا درباره کی‌روش حرف بزند که سرمربی تراکتورسازی گفت او مربی بزرگی است و به ایران آمده تا به فوتبال ما خدمت کند اما الان از امکانات ایراد می‌گیرد. مطمئنا کی‌روش با مطالعه به فوتبال ما آمده هرچند که باید به او کمک کرد. برانکو هم مربی اخلاق‌مداری است و معتقدم که شخص حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور و مسئولان باید به کی‌روش کمک کنند.

وی درباره علی کفاشیان هم افزود: او رفیق ۲۰ ساله من است و از مدیران خوب ورزش کشور به حساب می‌آید اما این مرگ فوتبال ماست که کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبالش باشد. ما در فوتبال افرادی مثل محمد دادکان و داریوش مصطفوی را داریم اما می‌بینیم که یک نفر از دو و میدانی رئیس فدراسیون فوتبال می‌شود.

قلعه‌نویی در باره مهدی رحمتی هم اظهار داشت: من خاطرات خوبی با رحمتی دارم. او دروازه‌بان خوبی است. در یک جلسه که با کی‌روش داشتم نبی و مترجم کی‌روش می‌توانند شهادت دهند که من چه حرف‌هایی با او زدم. حتی آخر کار هر دو نفر روی هم را بوسیدیم. من به کی‌روش گفتم اگر پسر شما اشتباهی کند آیا او را از خانه بیرون می‌کنید؟ فکر کنید رحمتی هم پسر شماست و یک فرصت دوباره به او بدهید. من خاطرات خوبی با رحمتی دارم و عادت ندارم که پشت سر شاگردانم صحبت کنم. اگر خود رحمتی خواست یک روز همه این مسائل را بگوید. سال گذشته رحمتی در لیست من بود اما او می‌خواست تا حمید بابازاده مربی دروازه‌بانان استقلال باشد. این در حالی بود که من این مسئله را قبول نکردم و گفتم کریم بوستانی مربی دروازه‌بانان باشد. به هر حال بازیکن باید در چارچوب وظایف خودش عمل کند. به رحمتی گفتم تو کاپیتان استقلال هستی و به تمرینات تیم بیایی سایر بازیکنان زودتر می‌آیند و خودش می‌تواند روی خط برنامه بیاید و در این باره صحبت کند. او نمی‌خواست کریم بوستانی مربی دروازه‌بانان باشد و من اگر این مسئله را قبول می‌کردم از اصول مربیگری‌ام خارج شده بودم.

سرمربی تیم تراکتورسازی درباره عادل فردوسی‌پور هم افزود: او مجری خیلی خوبی است و انتخابش به عنوان مجری سال را به او تبریک می‌گویم اما به نظرم جنس برنامه او تا حدودی تغییر کرده است. امیدوارم فردوسی‌پور ابزاری در دست کسی نباشد. او دوبار به خانه من آمد که به او گفتم کاری نکن که جنس برنامه‌ات از راه اصلی خارج شود. فردوسی‌پور انسان باسوادی است اما گاهی می‌بینیم که در یک برنامه تلویزیونی سه مدیر را روی خط می‌آورد. فوتبال ورزش قشنگی است و باید جنس آن فوتبالی جلو برود.

وی در پاسخ به سؤال مجری برنامه مبنی بر اینکه به هر حال فردوسی‌پور در برنامه ۹۰ واقعیت‌های فوتبال را نشان می‌دهد، افزود: خیلی مسائل رخ می‌دهد اما باید همه را نشان داد؟ یادم می‌آید روزنامه‌ای به نام حوادث چاپ می‌شد که حوادث جامعه را بازگو می‌کرد و آنقدر اتفاقات تلخ و سیاه رسانه‌ای می‌شد که آن روزنامه بسته شد. همین محمد هوتن پسرم یک روز سر تمرین استقلال آمد و با تیم تمرین کرد که همه رسانه‌ها درباره آن واقعیت را نوشتند اما یک رسانه مطلبی به دروغ منتشر کرد و فردوسی‌پور در برنامه ۹۰ همان یک رسانه را نشان داد. این کارها باعث می‌شود فوتبال از دل خانواده‌ها بیرون بیاید. به نظرم اگر در فوتبال فساد وجود دارد فردوسی‌پور باید محکم و جدی مقابل آن بایستد و آن را بگوید اما نباید کرامت انسانی زیر سؤال برود. در همین برنامه سال نو علی ضیا سؤالی از علی کفاشیان پرسید که در حالی که به من این موضوع ربط نداشت با ضیا تماس گرفتم و گفتم حفظ کرامت انسانی از واجبات دین اسلام است و تو نباید کرامت یک مسلمان مثل کفاشیان را زیر سؤال می‌بردی.

قلعه‌نویی با اشاره به ارتباطی که بین تیم‌های گسترش‌فولاد و تراکتورسازی وجود دارد، تاکید کرد: شاید آقای زنوزی دوست نداشته باشد که من اینگونه حرف بزنم اما او واقعا به تراکتور هم کمک می‌کند. در مجموع تعامل خوبی بین دو تیم وجود دارد و امیدوارم که هر دو تیم شهر تبریز در لیگ نتایج خوبی کسب کنند.

سرمربی تراکتورسازی در مورد اینکه برخی‌ها معتقدند امیر قلعه‌نویی تنها در لیگ ایران می‌تواند نتیجه کسب کند و در آسیا نتوانسته به موفقیتی دست یابد، گفت: این کم لطفی دوستان است. من با تیم‌های مختلف در آسیا نتایج خوبی را کسب کرده‌ایم. مقابل تیم‌هایی چون الجزیره، الغرافه و الهلال به برتری رسیدیم. نماینده ازبکستان که مقابل تیم ملی کشورمان به برتری یک بر صفر رسید را بردیم و جزو ۸ تیم برتر آسیا قرار گرفتیم. سپاهان آن سال جام در دستانش بود اما به خاطر برخی مسائل این اتفاقات رخ نداد. من با آقای حسینی خاطرات بدی دارم و تغییرات او در آن سال باعث شد مجموعه به هم بخورد. آقایان پورسینا و ساکت از تیم جدا شدند و همین مسائل باعث شد که خاطرات تلخی برای سپاهان رقم بخورد و جام از دست برود. من هم در آن سال مجبور به جدایی از تیم شدم.

وی ادامه داد: با استقلال جزو ۴ تیم برتر آسیا قرار گرفتیم. شما نگاه کنید تقویم AFC ایراد داشت چرا که تیم‌ها در مسابقات حساس خود باید با تیم تازه وارد مسابقات می‌شدند. در آن سالی که با استقلال جزو ۴ تیم قرار گرفتیم به خاطر همین مسائل مجتبی جباری را از دست دادیم که اگر او بود مطمئن باشید استقلال قهرمان می‌شد.

قلعه‌نویی در مورد خاطره‌ای که با فیروز کریمی داشته، گفت: ما یک بازی حساس مقابل ابومسلم داشتیم که در آن زمان هم رضا عنایتی را گرفته بودیم اما پولش را پرداخت نکرده بودیم و به خاطر همین آقای ملاحی یک مقدار دلخور بود. فیروز کریمی کری‌خوانی‌های خود را شروع کرد و قبل از بازی اعلام می‌کرد ۳-۴ گل به ما می‌زند. انصافا هم آنها خیلی خوب بازی کردند و فکر می‌کنم یکی از روزهای خوب وحید طالب‌لو بود. ما در دقیقه ۲۰ یک گل زدیم اما آنها پس از آن دائم حمله کردند. در دقیقه ۸۸ یکی از بازیکنان ما با مهدی تارتار درگیری پیدا کرد و وقتی بازیکن ما به سمت فیروز کریمی رفت و به او گفت که به دامادش چیزی بگوید فیروز کریمی به خاطر اینکه این موضوع را مدیریت کند با شوخی به بازیکن گفت «عزیزم با لهجه صحبت نکن تا متوجه بشوم چه می‌گویی».

وی در مورد زمانی که فوتبال را آغاز کرده، گفت: من با توپ‌های پلاستیکی فوتبال خود را آغاز کردم و یکی از مربیان حرف خوبی می‌زد که مشکل تکنیکی بازیکنان کنونی این است که با توپ پلاستیکی بازی نکرده‌اند. من معتقدم نارمک و نازی‌آباد در تهران استانداردهایی به مراتب بالاتر از دنیا دارند هر چند که زمین پلیس در نازی‌آباد را فروخته‌اند اما واقعا می‌توان از بازیکنانی که در ورزش ایران فعالیت کرده‌اند و اهل نازی‌آباد بودند، بنویسیم. فوتبال هم سرآمد این موضوع است و شاید یکی از مسائلی که باعث شده هم اکنون مردم با فوتبالیست‌ها ارتباط خوبی برقرار نکنند جنسی است که تغییر کرده است.

افق نیوز/سرمربی تراکتورسازی در مورد اینکه آیا برای هوتن پسرش کاری انجام می‌دهد که فوتبالیست شود یا خیر، گفت: من هیچ موقع این کار را نمی‌کنم چرا که خدای ناکرده شاید حق یک بازیکن دیگر خورده شود. ما بازیکنان جوان زیادی را معرفی کردیم و همین بازیکنان هستند که به تیم‌های دیگر کمک خواهند کرد. به خاطر اینکه در حق کسی اجحاف نشود به هوتن کمک نمی‌کنم و خودش باید راهش را طی کند.

وی در پایان از تمامی هواداران حلالیت طلبید و گفت: من در مجموع از تمام کسانی که در این مدت با آنها در ارتباط بودم حلالیت می‌طلبم و امیدوارم که تیم در روزهای خوبی قرار داشته باشد و بتوانیم نتایج خوبی کسب کنیم.

قلعه‌نویی: ریاست کفاشیان بر فدراسیون مرگ فوتبال است

امیر قلعه‌نویی با حضور در برنامه تلویزیونی شبکه ورزش در خصوص هوتن قلعه‌نویی پسرش اظهار داشت: من فکر می‌کنم او از جمله مربیان بزرگ کشور شود. چرا که در رده‌های پایه عملکرد خوبی دارد. ما بازیکنان خوبی را شناختیم از جمله میلاد محمدی که زمانی در تمرینات تیم ما حاضر شد اما در آن زمان قصد سفر داشتیم که میرشاد ماجدی هم با ما آمد و کمی کار به عقب افتاد و این شد که او به تیم ما نیامد. سردار آزمون را هم ما شناختیم و بازیکنان زیادی بودند که از رده‌های جوانان آوردیم.

وی در مورد سختی‌هایی که در زندگی کشیده، گفت: من سال پنجم دبستان پدرم را از دست دادم که از آن به بعد روی پای خودم ایستادم و بزرگ شدم. مرحوم مادرم هم زحمت زیادی برای من کشید. در مجموع سختی‌های زیادی را تحمل کردم. امسال هم دو عیدی خوب که یک جانماز و مهر کربلا بود، دریافت کردم.

سرمربی سابق آبی‌پوشان در مورد اینکه تیم‌هایش همواره جزو رده‌های اول یا دوم بودند اما دو سال پیش که در استقلال بوده نتوانست نتایج خوبی کسب کند، گفت: به هر حال از اینگونه اتفاقات رخ می‌دهد اما معتقدم ۱۰-۱۵ سال دیگر مردم با اتفاقاتی که سال گذشته رخ داد، آشنا خواهند شد و متوجه می‌شوند. دو سال پیش قبول دارم مسائل فنی بود اما پارسال را قبول ندارم. یکسری مسائلی افتاد که از یکسری‌ها دلخور هستم و از چند جناح درون تیم به بیرون تیم مشکلاتی به وجود آمد. متاسفانه در این فوتبال این اتفاقات رخ می‌دهد.

وی ادامه داد: یکی از افتخارات من این است که بچه پایین‌شهر و نازی‌آباد هستم. در محله ما معروف است که می‌گویند همیشه به گونه‌ای رفتار کن که اگر جلوی آینه ایستادی شرمنده نشوی. خدا را شکر من چنین کار کردم. زمانی که در مس کرمان بودم اگر بازی‌هایی را که من سرمربی این تیم بودم را محاسبه کنید، تیم در رده دوم قرار می‌گیرد هر چند که در مجموع دهم شد. در استقلال اهواز هم که اولین سال سرمربیگری‌ام بود تیم را از سقوط نجات دادم. معتقدم این کارها به لطف خدا و ائمه اطهار و بر اساس یک کار گروهی است.

سرمربی تراکتورسازی تاکید کرد: همواره مجلس شورای اسلامی ما یک نگاهی بوده و این خوب نیست و نباید اینگونه باشد. امیدوارم که امسال شرایط به گونه‌ای دیگر رقم بخورد چرا که همواره چند نگاهی است که باعث رشد و پیشرفت می‌شود. ما همیشه در جلسات فنی خودمان ابتدا نظر پزشک بعد مربی بدنساز را می‌پرسیم و بعد صحبت‌های خودمان را شروع می‌کنیم.

قلعه‌نویی در مورد اینکه تراکتورسازی را در شرایط بحرانی تحویل گرفت، گفت: من معتقدم که آدم‌های بزرگ به سختی کار فکر نمی‌کنند بلکه به کار بزرگی که می‌خواهند انجام دهند، فکر می‌کنند. البته من نمی‌گویم آدم بزرگی هستم اما به فکر کاری هستم که انجام می‌دهم. زمانی که از این تیم رفتم شرایطی به وجود آمد. من مربی ساده‌ای نیستم. در آن سال به آقای جعفری گفتم دوست دارم در تراکتورسازی بمانم. حتی لیست بازیکنان را هم به او دادم و سه خواسته از او داشتم. یکی اینکه بازیکنانی را که نمی‌خواهم با آنها تسویه شود. دوم اینکه بازیکنانی را که می‌خواهم، نگه داریم و سوم اینکه بازیکنان مدنظر را جذب کنیم. ما قصد داشتیم برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران بازیکنانی را که نمی‌خواهیم و قرار است از تیم جدا شوند را تسویه‌ حساب کنیم.

وی ادامه داد: آیا به نظر شما این خواسته‌های من غیرمعقول بود؟ من به خاطر اینکه مردم تبریز پرشور و شوق هستند می‌خواستم تیم خوبی را ببندم چرا که در آن سال تیم در رده دوم قرار گرفته بود و ما می‌خواستیم سال آینده نتایج بهتری کسب کنیم و در آسیا هم زنگ تفریح نباشیم. پس از این اتفاقات آقای جعفری به من زنگ زد و گفت به جلسه هیأت مدیره بروم اما من گفتم که لزومی ندارد. آقای جعفری به من گفت که هیأت مدیره گفته هزار تومانی هم ندارند که پرداخت کنند. در آن سال پول ۵۰ میلیون پیش خانه من را هم پرداخت نکردند. مردم همه داستان‌ها را نمی‌دانند.

سرمربی تراکتورسازی تاکید کرد: در سری دوم هم آقای عباسی با من تماس گرفت و خواست تا در تیم حاضر شوم و من گفتم امسال می‌خواهم استراحت کنم. کارهایی بیرون از ایران داشتم که متوقف شده بود و از آنها ضرر هم کردم. حالا پشت دوربین به شما آن مسائل را خواهم گفت. به آقای عباسی هم گفتم که من آبروی خود را ذره ذره به دست آوردم و اگر قرار است به تیم تراکتورسازی بیایم اجازه دهید از نیم‌فصل بیایم اما آقای عباسی به من گفت که اولیویرا شرایط را مناسب نمی‌بیند و می‌خواهد برود.

قلعه‌نویی یادآور شد: با همسر خود که مشورت کردم او به من گفت که به تبریز بروم شاید قسمت بوده که این اتفاق رخ دهد و ذهن مردم در مورد مسائل پاک شود. من به هیچ عنوان دنبال تشویق و القاب مختلف نیستم. یک عکس هم با جام‌هایی که گرفتم، ندارم. دوست نداشتم که عکسی داشته باشم چون دنبال آنها نیستم بلکه می‌خواهم تکلیفم را به درستی انجام دهم.

وی افزود: من وقتی به تراکتورسازی آمدم کاردوسو بازیکن خارجی این تیم به من گفت مشکل تیم این است که به ۴ گروه تقسیم شده است. بازیکنان خارجی، بازیکنان سرباز، بازیکنان بومی و بازیکنانی که با تیم قرارداد دارند. این صحبت او خیلی به من کمک کرد و باعث شد تا تیم را خیلی زود جمع کنم. تمام انرژی خود را برای مسائل بیرون از زمین گذاشتم و تیم یکدلی را جمع و جور کردم. نمونه آن هم بختیار رحمانی بود که پیش از این فضای خوبی را برای او ایجاد نکرده بودند. فضایی که برای سربازها به وجود آوردند باعث شده بود همه فکر کنند آنها خائن هستند اما واقعا هم اکنون می‌بینید که آنها سرباز مردم هستند.

قلعه‌نویی در پاسخ به این سؤال که با توجه به پیشنهادی که از تیم پرسپولیس به وی شد، اگر بخواهد از بین سه تیم استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی یک تیم را انتخاب کند، نظرش کدام تیم خواهد بود، گفت: ابتدا باید بگویم که من دوستان خوبی دارم که آنها برای من مثل یک برادر هستند. پرهام در چند سفر با ما بود و من به او گفتم که مالکیت نساجی را قبول کن چرا که جای مازندران در لیگ برتر خالی است. حدود ۵۰-۶۰ بازیکن مازندرانی داریم اما یک تیم از مازندران در لیگ برتر وجود ندارد. نساجی از تیم‌های پرطرفدار مازندران است و از طرف دیگر هم برای تیم خونه به خونه بابل دعا می‌کنم تا این تیم لیگ برتری شود. استقلال خانه من است و جا دارد همین جا از پرویز مظلومی بابت تلاش‌هایی که برای استقلال می‌کشد تشکر کنم اما صحبت من این است که به تیمی مثل پرسپولیس به عنوان یک سرمایه ملی نگاه کرد.

وی ادامه داد: شما یک سریال می‌سازید و باید هزینه‌های زیادی هم برای ساخت آن انجام دهید اما زمانی که استقلال و پرسپولیس با هم بازی دارند به طور مثال ۸۰ هزار تماشاگر به استادیوم می‌آیند و من چون ۱۲ سال در شهرداری بودم با یک حساب سرانگشتی متوجه می‌شوم که ما در استادیوم ۱۰ ساعت به ۸۰ هزار نفر سرویس می‌دهیم و این یعنی اینکه ۸۰۰ هزار ساعت این افراد از محیط‌های آلوده به دور هستند. باید یک نکته بگویم و آن این است که همه جای دنیا از انجام بازی فوتبال لذت می‌برند و تنها جایی که از فوتبال لذت نمی‌برند، همین جاست. شما فکر می‌کنید من چرا به ملوان رفتم؟ هر چند که باید بگویم آن دو هفته جزو بهترین روزهای زندگی من بود که در انزلی بودم. به نظرم در حق این تیم ظلم می‌شود آنهم در حالی که سرمایه‌های زیادی آنجا وجود دارد و سؤال من این است که چطور می‌شود این تیم با آن شرایط به مشکل بخورد. چرا مدیری می‌گوید باشگاه نفت را نمی‌خواهد آنهم در حالی که این باشگاه در عربستان برای ایران افتخار‌آفرینی کرد. تیم‌هایی مثل تهران جوان، بانک ملی و پاس کجا هستند؟

سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی خاطرنشان کرد: به نظرم برخی از مدیران با تفکر غلط به فوتبال ما وارد شدند. ما هم اگر انتقادی می‌کنیم به خاطر ایران است نه چیز دیگر. به طور مثال من کی و کجا گفتم مخالف کی‌روش هستم؟‌فقط یک مورد در برنامه ورزش و مردم او حرفی زد که واقعیت نداشت. حتی زمانی که تیم ملی به لبنان باخت اولین کسی که حمایت کرد،‌من بودم. ما باید ایران را دوست داشته باشیم.

قلعه‌نویی در مورد اینکه یک خاطره بامزه از دوران فوتبالش قهرمانی در آسیاست، تصریح کرد: ما در بنگلادش قهرمان آسیا شدیم و در حالی که شاهرخ بیانی سن و سال بیشتری نسبت به شاهین داشت اما شاهین بیانی کاپیتان استقلال بود. زمانی که منتظر گرفتن جام بودیم شاهرخ گفت که ببینیم شاهین به من که برادر بزرگتر هستم تعارف می‌کند جام را بالای سر ببرم؟ در همین حین ناگهان دیدیم کاظم اولیایی که مدیرعامل باشگاه بود جام را بالای سر برد و آنقدر خندیدیم که نمی‌توانستیم جلوی خودمان را بگیریم. فردای آن روز همه روزنامه‌های بنگلادش در حالی که باید عکس کاپیتان تیم قهرمان را چاپ می‌کردند عکس مدیرعامل باشگاه را چاپ کردند که او جام قهرمانی را بالای سر برده بود!

مجری برنامه نوروز فوتبالی از قلعه‌نویی خواست که با شنیدن نام افراد در یک جمله درباره آنها صحبت کند و از او خواست تا درباره کی‌روش حرف بزند که سرمربی تراکتورسازی گفت او مربی بزرگی است و به ایران آمده تا به فوتبال ما خدمت کند اما الان از امکانات ایراد می‌گیرد. مطمئنا کی‌روش با مطالعه به فوتبال ما آمده هرچند که باید به او کمک کرد. برانکو هم مربی اخلاق‌مداری است و معتقدم که شخص حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور و مسئولان باید به کی‌روش کمک کنند.

وی درباره علی کفاشیان هم افزود: او رفیق ۲۰ ساله من است و از مدیران خوب ورزش کشور به حساب می‌آید اما این مرگ فوتبال ماست که کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبالش باشد. ما در فوتبال افرادی مثل محمد دادکان و داریوش مصطفوی را داریم اما می‌بینیم که یک نفر از دو و میدانی رئیس فدراسیون فوتبال می‌شود.

قلعه‌نویی در باره مهدی رحمتی هم اظهار داشت: من خاطرات خوبی با رحمتی دارم. او دروازه‌بان خوبی است. در یک جلسه که با کی‌روش داشتم نبی و مترجم کی‌روش می‌توانند شهادت دهند که من چه حرف‌هایی با او زدم. حتی آخر کار هر دو نفر روی هم را بوسیدیم. من به کی‌روش گفتم اگر پسر شما اشتباهی کند آیا او را از خانه بیرون می‌کنید؟ فکر کنید رحمتی هم پسر شماست و یک فرصت دوباره به او بدهید. من خاطرات خوبی با رحمتی دارم و عادت ندارم که پشت سر شاگردانم صحبت کنم. اگر خود رحمتی خواست یک روز همه این مسائل را بگوید. سال گذشته رحمتی در لیست من بود اما او می‌خواست تا حمید بابازاده مربی دروازه‌بانان استقلال باشد. این در حالی بود که من این مسئله را قبول نکردم و گفتم کریم بوستانی مربی دروازه‌بانان باشد. به هر حال بازیکن باید در چارچوب وظایف خودش عمل کند. به رحمتی گفتم تو کاپیتان استقلال هستی و به تمرینات تیم بیایی سایر بازیکنان زودتر می‌آیند و خودش می‌تواند روی خط برنامه بیاید و در این باره صحبت کند. او نمی‌خواست کریم بوستانی مربی دروازه‌بانان باشد و من اگر این مسئله را قبول می‌کردم از اصول مربیگری‌ام خارج شده بودم.

سرمربی تیم تراکتورسازی درباره عادل فردوسی‌پور هم افزود: او مجری خیلی خوبی است و انتخابش به عنوان مجری سال را به او تبریک می‌گویم اما به نظرم جنس برنامه او تا حدودی تغییر کرده است. امیدوارم فردوسی‌پور ابزاری در دست کسی نباشد. او دوبار به خانه من آمد که به او گفتم کاری نکن که جنس برنامه‌ات از راه اصلی خارج شود. فردوسی‌پور انسان باسوادی است اما گاهی می‌بینیم که در یک برنامه تلویزیونی سه مدیر را روی خط می‌آورد. فوتبال ورزش قشنگی است و باید جنس آن فوتبالی جلو برود.

وی در پاسخ به سؤال مجری برنامه مبنی بر اینکه به هر حال فردوسی‌پور در برنامه ۹۰ واقعیت‌های فوتبال را نشان می‌دهد، افزود: خیلی مسائل رخ می‌دهد اما باید همه را نشان داد؟ یادم می‌آید روزنامه‌ای به نام حوادث چاپ می‌شد که حوادث جامعه را بازگو می‌کرد و آنقدر اتفاقات تلخ و سیاه رسانه‌ای می‌شد که آن روزنامه بسته شد. همین محمد هوتن پسرم یک روز سر تمرین استقلال آمد و با تیم تمرین کرد که همه رسانه‌ها درباره آن واقعیت را نوشتند اما یک رسانه مطلبی به دروغ منتشر کرد و فردوسی‌پور در برنامه ۹۰ همان یک رسانه را نشان داد. این کارها باعث می‌شود فوتبال از دل خانواده‌ها بیرون بیاید. به نظرم اگر در فوتبال فساد وجود دارد فردوسی‌پور باید محکم و جدی مقابل آن بایستد و آن را بگوید اما نباید کرامت انسانی زیر سؤال برود. در همین برنامه سال نو علی ضیا سؤالی از علی کفاشیان پرسید که در حالی که به من این موضوع ربط نداشت با ضیا تماس گرفتم و گفتم حفظ کرامت انسانی از واجبات دین اسلام است و تو نباید کرامت یک مسلمان مثل کفاشیان را زیر سؤال می‌بردی.

قلعه‌نویی با اشاره به ارتباطی که بین تیم‌های گسترش‌فولاد و تراکتورسازی وجود دارد، تاکید کرد: شاید آقای زنوزی دوست نداشته باشد که من اینگونه حرف بزنم اما او واقعا به تراکتور هم کمک می‌کند. در مجموع تعامل خوبی بین دو تیم وجود دارد و امیدوارم که هر دو تیم شهر تبریز در لیگ نتایج خوبی کسب کنند.

سرمربی تراکتورسازی در مورد اینکه برخی‌ها معتقدند امیر قلعه‌نویی تنها در لیگ ایران می‌تواند نتیجه کسب کند و در آسیا نتوانسته به موفقیتی دست یابد، گفت: این کم لطفی دوستان است. من با تیم‌های مختلف در آسیا نتایج خوبی را کسب کرده‌ایم. مقابل تیم‌هایی چون الجزیره، الغرافه و الهلال به برتری رسیدیم. نماینده ازبکستان که مقابل تیم ملی کشورمان به برتری یک بر صفر رسید را بردیم و جزو ۸ تیم برتر آسیا قرار گرفتیم. سپاهان آن سال جام در دستانش بود اما به خاطر برخی مسائل این اتفاقات رخ نداد. من با آقای حسینی خاطرات بدی دارم و تغییرات او در آن سال باعث شد مجموعه به هم بخورد. آقایان پورسینا و ساکت از تیم جدا شدند و همین مسائل باعث شد که خاطرات تلخی برای سپاهان رقم بخورد و جام از دست برود. من هم در آن سال مجبور به جدایی از تیم شدم.

وی ادامه داد: با استقلال جزو ۴ تیم برتر آسیا قرار گرفتیم. شما نگاه کنید تقویم AFC ایراد داشت چرا که تیم‌ها در مسابقات حساس خود باید با تیم تازه وارد مسابقات می‌شدند. در آن سالی که با استقلال جزو ۴ تیم قرار گرفتیم به خاطر همین مسائل مجتبی جباری را از دست دادیم که اگر او بود مطمئن باشید استقلال قهرمان می‌شد.

قلعه‌نویی در مورد خاطره‌ای که با فیروز کریمی داشته، گفت: ما یک بازی حساس مقابل ابومسلم داشتیم که در آن زمان هم رضا عنایتی را گرفته بودیم اما پولش را پرداخت نکرده بودیم و به خاطر همین آقای ملاحی یک مقدار دلخور بود. فیروز کریمی کری‌خوانی‌های خود را شروع کرد و قبل از بازی اعلام می‌کرد ۳-۴ گل به ما می‌زند. انصافا هم آنها خیلی خوب بازی کردند و فکر می‌کنم یکی از روزهای خوب وحید طالب‌لو بود. ما در دقیقه ۲۰ یک گل زدیم اما آنها پس از آن دائم حمله کردند. در دقیقه ۸۸ یکی از بازیکنان ما با مهدی تارتار درگیری پیدا کرد و وقتی بازیکن ما به سمت فیروز کریمی رفت و به او گفت که به دامادش چیزی بگوید فیروز کریمی به خاطر اینکه این موضوع را مدیریت کند با شوخی به بازیکن گفت «عزیزم با لهجه صحبت نکن تا متوجه بشوم چه می‌گویی».

وی در مورد زمانی که فوتبال را آغاز کرده، گفت: من با توپ‌های پلاستیکی فوتبال خود را آغاز کردم و یکی از مربیان حرف خوبی می‌زد که مشکل تکنیکی بازیکنان کنونی این است که با توپ پلاستیکی بازی نکرده‌اند. من معتقدم نارمک و نازی‌آباد در تهران استانداردهایی به مراتب بالاتر از دنیا دارند هر چند که زمین پلیس در نازی‌آباد را فروخته‌اند اما واقعا می‌توان از بازیکنانی که در ورزش ایران فعالیت کرده‌اند و اهل نازی‌آباد بودند، بنویسیم. فوتبال هم سرآمد این موضوع است و شاید یکی از مسائلی که باعث شده هم اکنون مردم با فوتبالیست‌ها ارتباط خوبی برقرار نکنند جنسی است که تغییر کرده است.

افق نیوز/سرمربی تراکتورسازی در مورد اینکه آیا برای هوتن پسرش کاری انجام می‌دهد که فوتبالیست شود یا خیر، گفت: من هیچ موقع این کار را نمی‌کنم چرا که خدای ناکرده شاید حق یک بازیکن دیگر خورده شود. ما بازیکنان جوان زیادی را معرفی کردیم و همین بازیکنان هستند که به تیم‌های دیگر کمک خواهند کرد. به خاطر اینکه در حق کسی اجحاف نشود به هوتن کمک نمی‌کنم و خودش باید راهش را طی کند.

وی در پایان از تمامی هواداران حلالیت طلبید و گفت: من در مجموع از تمام کسانی که در این مدت با آنها در ارتباط بودم حلالیت می‌طلبم و امیدوارم که تیم در روزهای خوبی قرار داشته باشد و بتوانیم نتایج خوبی کسب کنیم.

قلعه‌نویی: ریاست کفاشیان بر فدراسیون مرگ فوتبال است

خرید بک لینک

جنگنده‌های ترکیه شمال عراق را بمباران کردند

جنگنده‌های ترکیه شمال عراق را بمباران کردند

به گزارش جهان، مهر به نقل از رویترز خبرداد: جت های جنگنده ارتش ترکیه مواضع گروه پ ک ک در شمال عراق را هدف حمله خود قرار دادند.
 
ارتش ترکیه با صدور بیانیه ای اعلام داشت در حملات امروز ۴ فروند جنگنده اف ۱۶ انبار مهمات و پناهگاه اعضای گروه پ ک ک را در منطقه زاپ و متینا هدف حمله خود قرار دادند.

جنگنده‌های ترکیه شمال عراق را بمباران کردند

به گزارش جهان، مهر به نقل از رویترز خبرداد: جت های جنگنده ارتش ترکیه مواضع گروه پ ک ک در شمال عراق را هدف حمله خود قرار دادند.
 
ارتش ترکیه با صدور بیانیه ای اعلام داشت در حملات امروز ۴ فروند جنگنده اف ۱۶ انبار مهمات و پناهگاه اعضای گروه پ ک ک را در منطقه زاپ و متینا هدف حمله خود قرار دادند.

جنگنده‌های ترکیه شمال عراق را بمباران کردند

بک لینک

تمام مدارس کشور فردا دایر است

تمام مدارس کشور فردا دایر است

به گزارش جهان، رسول پاپایی معاون رسانه ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با فارس اظهار داشت: تمام مدارس کشور فردا ۱۴ فروردین ۹۵ دایر است.
 
وی با اشاره به شایعاتی در فضای مجازی مبنی بر تعطیلی مدارس در روز ۱۴ فروردین، گفت: این مطالب صحت ندارد و خانواده ها و فرهنگیان به این شایعات توجه نکنند.
 
 

تمام مدارس کشور فردا دایر است

به گزارش جهان، رسول پاپایی معاون رسانه ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با فارس اظهار داشت: تمام مدارس کشور فردا ۱۴ فروردین ۹۵ دایر است.
 
وی با اشاره به شایعاتی در فضای مجازی مبنی بر تعطیلی مدارس در روز ۱۴ فروردین، گفت: این مطالب صحت ندارد و خانواده ها و فرهنگیان به این شایعات توجه نکنند.
 
 

تمام مدارس کشور فردا دایر است

خرید بک لینک

کسر سه امتیاز از استقلال تایید نشد

کسر سه امتیاز از استقلال تایید نشد

به گزارش جهان به نقل از افکارنیوز،اما این خبر از سوی فدراسیون فوتبال تایید نشد. فیفا نامه های کسر سه امتیاز را برای فدراسیون فوتبال می فرستد چون فدراسیون فوتبال عامل اجرایی است. یکی از مدیران مرتبط با این موضوع در مورد این خبر گفت: « چنین نامه ای به دست ما نرسیده است.»

 

استقلال به توزی 370 هزار دلار بدهکار است و پیش تر تلاش می کرد این بدهی را از طریق حق السهم باشگاه نزد فیفا پرداخت کند. فیفا برای هر باشگاهی که در جام جهانی بازیکن داشت حق و حقوقی در نظر گرفته بود.

کسر سه امتیاز از استقلال تایید نشد

به گزارش جهان به نقل از افکارنیوز،اما این خبر از سوی فدراسیون فوتبال تایید نشد. فیفا نامه های کسر سه امتیاز را برای فدراسیون فوتبال می فرستد چون فدراسیون فوتبال عامل اجرایی است. یکی از مدیران مرتبط با این موضوع در مورد این خبر گفت: « چنین نامه ای به دست ما نرسیده است.»

 

استقلال به توزی 370 هزار دلار بدهکار است و پیش تر تلاش می کرد این بدهی را از طریق حق السهم باشگاه نزد فیفا پرداخت کند. فیفا برای هر باشگاهی که در جام جهانی بازیکن داشت حق و حقوقی در نظر گرفته بود.

کسر سه امتیاز از استقلال تایید نشد

فروش بک لینک

رمزگشایی از۳کلیدواژه رهبر انقلاب

رمزگشایی از۳کلیدواژه رهبر انقلاب

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، در ماه‌های اخیر و در دیدارهایی که رهبر معظم انقلاب با مردم و مسؤولان نظام داشته‌اند، معظم‌له تأکید ویژه‌ای بر لزوم صیانت از شور انقلابی، حفظ روحیه انقلابی، انقلابی عمل کردن و انقلابی‌گری داشته‌اند که در این یادداشت سعی کرده‌ایم به بسترها و دلایلی که باعث شده تا ایشان در برهه کنونی چنین تأکیدی را داشته باشند، اشاراتی را داشته باشیم.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین دیدار رئیس و نمایندگان دوره‌ی چهارم مجلس خبرگان رهبری با برشمردن سه اولویت اصلی کشور در مقطع کنونی، «مسأله‌ی نفوذ» را بسیار جدی و مهم خواندند و تأکید کردند: تنها راه پیشرفت حقیقی، «استحکام ساخت داخلی کشور» در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، «حفظ خصوصیات انقلابی»، «حرکت جهادی»، «حفظ عزت و هویت ملی و اسلامی» و «هضم نشدن در هاضمه‌ی خطرناک جهانی» است.

ایشان هم‌چنین تأکید کردند: وظیفه مجلس خبرگان عبارت است از: انقلابی ماندن، انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن.

ایشان هم‌چنین روز سه‌شنبه در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم با اشاره به نقش و جایگاه بی‌بدیل حوزه علمیه قم در پیروزی انقلاب اسلامی، مهم‌ترین تهدید پیش‌روی این نهاد مهم در نظام اسلامی را «انقلاب‌زدایی» دانسته و یادآور می‌شوند که اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان «اسلامی و انقلابی» بماند، باید حوزه علمیه «انقلابی» بماند زیرا اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر «انحراف» قرار خواهد گرفت.

مقام معظم رهبری در ماه‌های اخیر در عین تأکید بر حفظ روحیات انقلابی، شاخصه‌های آن‌را نیز به‌درستی تبیین نموده و باب تلاش‌های دشمنان بیرونی و همفکران داخلی آن‌ها جهت انزوای نیروهای انقلابی را می‌بندند. ایشان در بیاناتشان شاخص‌های زیر را برای نیروهای انقلاب برمی‌شمارند:
 
1.  ایستادگی و ثبات در اصول انقلاب اسلامی‌
2.  پایبندی و پاسداری نسبت به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی‌
3.  پایبندی به رفتار و گفتار امام و ایستادگی در برابر تحریف خط امام‌
4.  پاک‌دستی و ساده‌زیستی و اجتناب از اشرافی‌گری‌
5.  تدین و پایبندی به تکالیف شرعی‌
6.  خدمت خالصانه و بدون منت‌
7.  عدالتخواهی، آزادگی و دفاع از مظلومان عالم‌
8.  استکبارستیزی و ایستادگی قاطع در مقابل کفر، نفاق و طمع‌ورزی و سلطه بیگانگان‌
9.  مرزبندی شفاف با دشمنان دین و انقلاب‌
10.  دفاع از اقتدار و امنیت ملی‌
11.  اعتماد به مردم، صداقت و وفاداری‌
12.  شجاعت در اقدام و آمادگی برای ایثار و ازخودگذشتگی‌
13.  برخورداری از سلامت اخلاقی و فکری‌
14.  مبارزه واقعی با فقر، فساد و تبعیض‌

آنچه در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی سبب ماندگاری و بقای انقلاب شده است، وجود این روحانیت (البته با نیت‌های متفاوت) میان نیروهای مؤمن به انقلاب است که به‌رغم گذر نسلی، توانسته‌اند شادابی و روحیات انقلابی‌گری را حفظ کنند.

اما از آنجایی که این شاخصه‌ها با هجمه‌های بیرونی و چالش‌های درونی مواجه است، می‌توان چرایی نگرانی مقام معظم رهبری از آنچه در جمع اعضای مجمع نمایندگان طلاب تحت عنوان «انقلاب‌زدایی» به آن اشاره داشتند، درک کرد.

از یک‌سو دشمنان بیرونی و عوامل داخلی آن‌ها تلاش دارند با انگ «تندرو» و یا «افراطی‌گری» و بهره‌گیری از عنصر نفوذ و جنگ نرم، نیروهای مؤمن به انقلاب را منفعل و در جامعه منزوی کنند و از سوی دیگر غفلت شخصیت‌ها و نهادهای اثرگذار نظیر حوزه‌های علمیه، نهادهای انقلابی در آموزش وتربیت نسل‌های جدید و یا حتی‌حفظ این روحیات در نسل‌های قدیمی، سبب کم‌رنگ شدن و یا کم‌فروغ شدن آن شاخصه‌ها می‌شود و آنگاه است که می‌توان خطر انحراف را جدی گرفت.

در این شرایط است که می‌توان اهمیت بیان مقام معظم رهبری در تأکید بر سه شاخصه «انقلابی ماندن»، «انقلابی فکر کردن» و «انقلابی عمل کردن» مجلس خبرگان رهبری را به‌درستی درک کرد.

* راهبرد نظام سلطه چیست؟

یکی از مهم‌ترین راهبردهای نظام سلطه طی 37سال گذشته جهت مواجهه با ایران را باید تلاش برای «تغییر هویت انقلاب اسلامی» دانست که بخشی از آن در بعد «تخاصم با استکبار، یاری رساندن به مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالم» معنا پیدا می‌کند و یقیناً حذف گام به گام چنین مولفه‌ای از گفتمان انقلاب اسلامی به‌معنای تن دادن به نظامی اسلامی است که خاصیت و مولفه‌های اساسی خود را از دست داده و چیزی جز پوسته آن باقی نمانده است. چنین هدفی در دو سال اخیر شکل جدی‌تری به خود گرفته و طی 20 ماه مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 مصادیق فراوانی را می‌توان برای آن پیدا کرد.

نظریه‌پردازان غربی، این طرح را حاوی تأثیرات چشمگیر و خیره‌کننده‌ای بر آینده نظام جمهوری اسلامی ایران می‌دانند که می‌تواند کارکرد انقلاب ایران را طی سال‌های آتی، به پایین‌ترین درجه ممکن برساند به‌گونه‌ای‌که میزان اثرگذاری ایران روی بسیاری از تحولات و رویدادهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در حد یک کشور دسته سوم قاره آفریقا تنزل پیدا کند؛ کشوری که نمی‌خواهد و بهتر بگوییم نخواهد توانست در مواجهه با کشورهای قدرتمند غرب و شرق تقابلی را صورت دهد و منافع و خواسته‌های بین‌المللی خود را تنها در صورت موافقت مثبت ایالات متحده می‌تواند پیگیری نماید.

برشمردن برخی از اتفاقات و رویکردهای بحث‌برانگیز دو سال اخیر در فضای سیاسی – که در ادامه به آن اشاره خواهیم داشت – در ظاهر موضوعاتی ساده و پیش پا افتاده بوده که با تبیین برخی از وجوه پنهانی آن می‌توان دریافت که جریانی تغییر «هویت انقلاب اسلامی» را همچنان یک اولویت برای خود می‌داند.
 
* تطهیر چهره استکبار

با مرور رفتارها و موضع‌گیری برخی از چهره‌ها و رسانه‌های جماعت تجدیدنظرطلب می‌توان این نکته کمتر دیده شده را به‌خوبی مشاهده کرد که تلاش‌های جدی صورت می‌گیرد تا جامعه ایرانی به باورهای خاصی برسد؛ باورهایی نظیر «می‌شود با کارگزاران غربی هم کنار آمد»، «اگر امتیازی به آمریکایی‌ها داده شود آن‌ها هم منطقی و اصولی‌ امتیاز هم‌وزنی را به طرف مقابل می‌دهند»، «اهل مذاکره و تعامل دوسویه و منطقی هستند» یا این‌که «مقامات ایالات‌ متحده‌آمریکا و همپیمانان‌شان آنچنان که تصور می‌کردیم، خونریز و جنگ‌طلب و چپاولگر نیستند.»

البته تلاش برای تغییر باور و ذائقه مردم درباره غرب تنها به لفظ و سخنرانی‌های جهت‌دار خلاصه نشده بلکه رفتارهای‌ موازی و منطبق بر چنین هدفی هم صورت گرفت.

به بیان بهتر «تقلیل روحیه استکبارستیزی» و جایگزین کردن «تفکر سازشکارانه» به‌جای آن‌را باید یکی از خطوط مهم حرکت طیف مورد نظر برای تحریف اصول انقلاب اسلامی دانست، به‌طوری‌که طی سال‌های‌ اخیر چهره‌های اصلی این جریان به شکلی هدفمند و فراگیر درتریبون‌های مختلف تأکید کرده‌اند که اساساً مبارزه و رویارویی با استکبار جزو مبانی انقلاب اسلامی نبوده و پس از شکل‌گیری انقلاب و بر اساس مقتضیات زمانی‌ و مکانی در دستور کار حضرت امام قرار گرفته است.

در سوی دیگر، روزنامه‌های متعدد و پرشمار این طیف هم در مجموعه گزارش‌ها و گفت‌وگوها از لزوم تعامل با آمریکا و متحدانش و اتخاذ رویکرد واپسگرایانه در مقابله با غرب برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم سخن به‌میان می‌آورند.
 
* تقبیح انقلابی‌گری‌

این جریان هم‌چنین در ادامه به کمک رسانه‌های وابسته به خود تلاش کرده با به‌کارگیری ابزارهای عملیات روانی‌، روحیه «انقلابی‌گری» را مساوی با تندروی و افراطی‌گری القا کند و نگرش‌های مبتنی بر ایستادگی در مقابل نظام سلطه را تقبیح و ضد ارزش جا بیندازد. نکته دیگری که مورد توجه این جریان قرار دارد، این نکته است که آن‌ها تلاش می‌کنند افکار عمومی داخلی به این نتیجه برسد که غرب به ‌سردمداری آمریکایی‌ها آنقدر هم‌ ترسناک و خطرناک نیست که طی 36سال اخیر برای مردم جا انداخته‌ایم!
 
* توافقنامه هسته‌ای بهانه‌ای برای تعطیلی روحیه استکبارستیزی نباشد

همین تلاش بی‌وقفه و پرحجم نظام سلطه و جریانی خاص در داخل با هدف «تغییر هویت انقلاب اسلامی» باعث شد که رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان با اشاره به لزوم حفظ مبانی انقلاب اسلامی بیان فرمودند: «مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچ‌گاه تعطیل‌پذیر نیست و امروز آمریکا کامل‌ترین مصداق استکبار است… مبارزه با استکبار جزء مبانی انقلاب و از کارهای اساسی است، بنابراین، خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید.»

هشدار رهبری نسبت به اتخاذ چنین رویکردی از سوی جماعت خاص در داخل تنها به این مورد خلاصه نمی‌شود آن‌چنان‌که ایشان در خرداد امسال و در مرقد مطهر حضرت امام به «لزوم استمرار مبارزه و ایستادگی در مقابله با استکبار» و «خوشبین نبودن به وعده‌های آن‌ها» پرداختند و تأکید نمودند: «یکی از اصول امام اتکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی و نقطه مقابل، بی‌اعتمادی به قدرت‌های مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزای مکتب امام است.

… امام(ره) در چارچوب این اصل فکری خود، همواره در مقابل آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیتی آن موضع گرفت و متقابلاً از ملت‌های مظلوم به‌ویژه مردم فلسطین با کمال صمیمیت و قاطعیت حمایت کرد.»

تأکید چندباره رهبری در این‌باره آن‌هم در قالب هوشمندی جامعه در مقابل سناریوی تحریف اصول انقلاب اسلامی‌ و تلاش برای تغییر ماهیت انقلاب، نشان می‌دهد که مبارزه با نظام سلطه و توجه ویژه به استکبارستیزی، ‌تاریخ انقضا ندارد و تمرکز جماعت نشانه‌دار برای حرکت در این مسیر نمی‌تواند حاوی دستاوردی‌ باشد.
 
* «حفظ هویت انقلاب» دغدغه ثابت رهبر انقلاب‌

اما تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر مسأله حفظ هویت انقلاب را باید یکی از دغدغه‌های مهم رهبری طی‌سال‌های‌ پس از زعامت ایشان دانست؛ آنچنان که آن‌را باید یکی از موضوعات ثابت مطالبات ایشان دانست؛ به‌عنوان نمونه معظم‌له در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه سال 87 بیان می‌فرمایند: آنچه مهم است این است که نظام جمهوری اسلامی یک ساخت حقوقی و رسمی دارد که آن قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، انتخابات – همین چیزهایی که مشاهده می‌کنید – است، که البته حفظ این‌ها لازم و واجب است اما کافی نیست.
همیشه در دلِ ساخت حقوقی، یک ساخت حقیقی، یک هویت حقیقی و واقعی وجود دارد؛ او را باید حفظ کرد. این ساخت حقوقی در حکم جسم است؛ در حکم قالب است، آن هویت حقیقی در حکم روح است؛ در حکم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغییر پیدا کند، ولو این ساخت ظاهری و حقوقی هم باقی بماند، نه فایده‌ای خواهد داشت، نه دوامی خواهد داشت، مثل دندانی که از داخل پوک شده، ظاهرش سالم است؛ با اولین برخورد با یک جسم سخت در هم می‌شکند. آن ساخت حقیقی و واقعی و درونی، مهم است؛ او در حکم روح این جسم است. آن ساخت درونی‌چیست؟ همان آرمان‌های جمهوری اسلامی است؛ عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزش‌ها… ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن.

ایشان در ادامه ضمن تأکید بر مؤلفه استکبارستیزی در مقابل غرب بیان می‌کنند: اگر ایستادگی در مقابل تجاوزطلبی‌های دشمن فراموش شود، اگر رودربایستی‌ها، ضعف‌های شخصی، ضعف‌های شخصیتی بر روابط سیاسی و بین‌المللی مسؤولان کشور حاکم شود، اگر این مغزهای حقیقی و این بخش‌های اصلیِ هویت واقعی‌ جمهوری اسلامی از دست برود و ضعیف شود، ساخت ظاهریِ جمهوری اسلامی خیلی کمکی نمی‌کند؛ خیلی اثری نمی‌بخشد و پسوند «اسلامی» بعد از مجلس شورا، مجلس شورای اسلامی، دولت جمهوری‌اسلامی، به تنهایی کاری صورت نمی‌دهد. اصل قضیه این است که مراقب باشیم آن روح، آن سیرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سیرت توجه داشته باشید.

رهبری در پایان تأکید می‌کنند: تغییر سیرت، تغییر آن هویت واقعی، به‌تدریج و خیلی آرام حاصل می‌شود. توجه بعضی‌ها به این، غالباً جلب نمی‌شود… چشم بینای دانشجویان باید این مسؤولیت را همیشه برای خودش قائل باشد.
 
* شاخصه‌های انقلابی بودن و انقلابی زیستن‌

شاخصه‌های انقلابی بودن و انقلابی زیستن را نیز می‌توان در ده مورد مهم خلاصه کرد و این‌ها مواردی است که می‌توان گفت انقلابی بودن متکی به این مؤلفه‌هاست:

1. التزام به اسلام: انقلابی بودن متصل به اسلام است و یک انسان انقلابی باید به مکتب اسلام، پیامبر(ص) و مکتب امام، اعتقاد عملی و واقعی داشته باشد. بر این اساس می‌توان گفت یک انقلابی، یک مسلمان واقعی است.

2. مرزبندی پررنگ در برابر دشمن: یک انقلابی واقعی، استکبارستیز، سلطه‌ستیز و در یک کلمه آمریکاستیز است.

3. بصیرت دینی و سیاسی: یک انقلابی لزوما باید بصیرت دینی و سیاسی داشته باشد و از آگاهی‌های غفلت‌زدا و معرفت نافذ برخوردار باشد. انسان انقلابی، قدرت تحلیل درست حوادث و رخدادها را دارد و دشمن‌شناس است و می‌تواند معادله دوستی و دشمنی را تفکیک کند.

4. تقوای فردی و جمعی: یک فرد انقلابی، حدود الهی را رعایت می‌کند و از فساد، اعم از اخلاقی، اقتصادی، سیاسی ‌و… پرهیز می‌کند. هم‌چنین تقوای جمعی دارد و در حوزه‌های امر به معروف و نهی از منکر و مرجح دانستن مصالح اجتماعی به مصالح فردی و پرهیز از دشمن، به‌صورت فعالانه عمل می‌کند.

5. پایبندی به مکتب امام و شناخت درست اصول و شاخص‌های مکتب: یک انقلابی در انقلاب اسلامی نمی‌تواند انقلابی باشد اما به اصول و مبانی مکتب امام پایبند نباشد.

6. ولایتمداری و تبعیت خردمندانه از ولی فقیه: طبق این اصل، همواره باید برای تحقق منویات ولی فقیه به‌عنوان نایب امام عصر(عج)، تلاش و مجاهدت کرد.

7. پاسداری مؤمنانه و غیورانه از اصل ولایت فقیه: این اصل، بزرگ‌ترین یادگار امام(ره) است و یک انقلابی‌ باید خود را همواره پاسدار و حافظ این یادگار بزرگ امام بداند و با ایمان و غیرت در حفاظت و حراست از اصل ولایت فقیه بکوشد، زیرا امام فرمودند اگر چنین کنید، مملکت شما آسیبی نخواهد دید.

8. مردم‌گرایی و اعتقاد واقعی به نظر و رای مردم: باید به جمهوریت و اسلامیت نظام اعتقاد داشت و جمهوری‌ اسلامی را یک حقیقت واحد دانست. نباید این دو اصل را از یکدیگر تفکیک کرد و این همان مردم‌سالاری‌ دینی است که مقام معظم رهبری نیز از آن یاد کرده‌اند.
9. عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و فساد: یک انقلابی باید عدالتخواه و ظلم‌ستیز باشد و با انواع و اقسام فساد مبارزه کند.

10. دفاع از محرومان و مستضعفان در تمامی نقاط عالم: یک انقلابی باید مدافع مستضعفان و محرومان چه در داخل کشور و چه در سایر نقاط جهان باشد. امروز مردم سوریه، عراق، لبنان، یمن و بحرین زیر بار ظلم هستند و یک انقلابی‌ نمی‌تواند نسبت به این ظلم بی‌تفاوت باشد. انقلابی باید طرفدار و دادرس مستضعفان باشد و برای کمک به مظلومان تلاش و مجاهدت کند.
 
* پایان سخن‌

ضرورت هضم شدن در نظم جهانی نکته‌ای است که این‌روزها از جانب برخی غافلان و یا خائنان تکرار می‌شود، از آنجا که نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از آن‌که مبتنی بر فرم باشد بر عمق و هویت خود متکی است، هضم شدن در نظام جهانی عملاً این هویت را از بین می‌برد.
در پاسخ به همین مسأله است که مقام معظم رهبری در طول دو سال گذشته بارها و در مقاطع گوناگون با عبارات و مسائل مختلف بر این نکته تأکید کرده‌اند که انقلاب و حرکت انقلابی باید باقی بماند. با جست‌وجوی کوتاهی در سخنرانی‌های ایشان می‌توان عباراتی همچون «من انقلابی‌ام»، «مجلس خبرگان باید انقلابی بماند»، «در مقابل جریان غیرانقلابی داخل نظام باید ایستاد» و جملاتی از این قبیل را یافت که همگی آن‌ها بر استمرار حرکت‌های انقلابی و دوری از محافظه‌کاری تأکید دارد. ایشان در سخنرانی خود در جمع طلاب و روحانیون به این مسأله اشاره و تأکید کردند: «علت اصلی مخالفت نظام سلطه با جمهوری اسلامی، ایستادگی ایران در مقابل نظام ظالمانه جهانی است. اگر این ایستادگی نباشد، هر اسم و شکلی داشته باشید، نظام سلطه با شما مخالفتی نخواهد داشت.»

رهبر معظم انقلاب در ادامه سخنان خود با اشاره به مخالفت با انقلاب و اصول انقلابی به‌صورت زیر پوستی‌می‌فرمایند: «گاه به‌صراحت با اصل انقلاب مخالفت می‌شود اما گاهی غیرمستقیم با مبانی و مبادی ‌اعتقادی انقلاب مخالفت می‌شود که باید در این‌زمینه حساس بود و تأکید مکرر بر ضرورت هوشیاری در مقابل استکبار و آمریکا به همین علت است.»‌

در نهایت رهبری درباره ضرورت عدم هضم شدن در نظم جهانی مورد نظر آمریکا می‌فرمایند: «اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحط جهانی، هویت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد. این‌که می‌بینید من مسأله استکبار و آمریکا را تکرار می‌کنم، از روی عادت نیست؛ احساس خطر می‌کنم.»

واقعاً چه اتفاقی روی داده است که رهبری در جمع طلاب و اندیشمندان دینی کشور بر این نکته تأکید می‌کند که باید انقلابی ماند و از انقلاب دفاع کرد. آیا همان نشانه‌هایی که برخی تحلیلگران خارجی در حرکت زیرپوستی برخی‌ محافل به سمت حضور جدی‌تر ایران در نظم جهانی مشاهده می‌کنند، رهبری با دقت بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار نداده‌اند. به طور حتم، نگرانی رهبری در این‌باره پیوند نزدیکی با اتفاقاتی که در طول یک سال گذشته در کشور روی‌ داده است، دارد و اتفاقاً دولت نیز به‌عنوان مجری وظیفه سنگینی را برعهده دارد. شاید گذشت زمان ابعاد بیشتری از آنچه رهبری از آن به‌عنوان شبکه نفوذ نام می‌برند، هویدا کند، اما آنچه مسلم است همان احساس خطر رهبری در قلب تمام دلسوزان نظام وجود دارد.

بنا بر آنچه که گذشت، امروز جوانان مذهبی و حزب‌اللهی با همه وجود در میدان هستند و هرگاه زمینه‌ای به‌وجود آید که دفاع از مرزها حتی در سرزمین همسایه هم لازم باشد، این جوانان تندرو در مسیر انقلاب هستند که در میدان حاضر می‌شوند و در صف اول قرار می‌گیرند و هرگز کسانی‌ را که نگاه اشرافی‌گرایانه و غرب‌پرستانه دارند، در این میادین مشاهده نتوان کرد. ضربه زدن به این قشر از جامعه، ضربه به حافظان انقلاب و استعدادهای واقعی کشور می‌باشد.

دوم آن‌که نخبگان سیاسی این موضوع را باید بدانند که با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری، قدرت تحلیل این جوانان در مورد مسائل گاهی اوقات از برخی بزرگترها نیز بهتر است. پس به‌جای موضع‌گیری تضادگونه در مقابل این قشر عظیم، باید خواسته‌ها و دغدغه‌های آنان از نو و با نگاه منطقی‌تری بررسی شود.

رمزگشایی از۳کلیدواژه رهبر انقلاب

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، در ماه‌های اخیر و در دیدارهایی که رهبر معظم انقلاب با مردم و مسؤولان نظام داشته‌اند، معظم‌له تأکید ویژه‌ای بر لزوم صیانت از شور انقلابی، حفظ روحیه انقلابی، انقلابی عمل کردن و انقلابی‌گری داشته‌اند که در این یادداشت سعی کرده‌ایم به بسترها و دلایلی که باعث شده تا ایشان در برهه کنونی چنین تأکیدی را داشته باشند، اشاراتی را داشته باشیم.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین دیدار رئیس و نمایندگان دوره‌ی چهارم مجلس خبرگان رهبری با برشمردن سه اولویت اصلی کشور در مقطع کنونی، «مسأله‌ی نفوذ» را بسیار جدی و مهم خواندند و تأکید کردند: تنها راه پیشرفت حقیقی، «استحکام ساخت داخلی کشور» در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، «حفظ خصوصیات انقلابی»، «حرکت جهادی»، «حفظ عزت و هویت ملی و اسلامی» و «هضم نشدن در هاضمه‌ی خطرناک جهانی» است.

ایشان هم‌چنین تأکید کردند: وظیفه مجلس خبرگان عبارت است از: انقلابی ماندن، انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن.

ایشان هم‌چنین روز سه‌شنبه در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم با اشاره به نقش و جایگاه بی‌بدیل حوزه علمیه قم در پیروزی انقلاب اسلامی، مهم‌ترین تهدید پیش‌روی این نهاد مهم در نظام اسلامی را «انقلاب‌زدایی» دانسته و یادآور می‌شوند که اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان «اسلامی و انقلابی» بماند، باید حوزه علمیه «انقلابی» بماند زیرا اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر «انحراف» قرار خواهد گرفت.

مقام معظم رهبری در ماه‌های اخیر در عین تأکید بر حفظ روحیات انقلابی، شاخصه‌های آن‌را نیز به‌درستی تبیین نموده و باب تلاش‌های دشمنان بیرونی و همفکران داخلی آن‌ها جهت انزوای نیروهای انقلابی را می‌بندند. ایشان در بیاناتشان شاخص‌های زیر را برای نیروهای انقلاب برمی‌شمارند:
 
1.  ایستادگی و ثبات در اصول انقلاب اسلامی‌
2.  پایبندی و پاسداری نسبت به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی‌
3.  پایبندی به رفتار و گفتار امام و ایستادگی در برابر تحریف خط امام‌
4.  پاک‌دستی و ساده‌زیستی و اجتناب از اشرافی‌گری‌
5.  تدین و پایبندی به تکالیف شرعی‌
6.  خدمت خالصانه و بدون منت‌
7.  عدالتخواهی، آزادگی و دفاع از مظلومان عالم‌
8.  استکبارستیزی و ایستادگی قاطع در مقابل کفر، نفاق و طمع‌ورزی و سلطه بیگانگان‌
9.  مرزبندی شفاف با دشمنان دین و انقلاب‌
10.  دفاع از اقتدار و امنیت ملی‌
11.  اعتماد به مردم، صداقت و وفاداری‌
12.  شجاعت در اقدام و آمادگی برای ایثار و ازخودگذشتگی‌
13.  برخورداری از سلامت اخلاقی و فکری‌
14.  مبارزه واقعی با فقر، فساد و تبعیض‌

آنچه در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی سبب ماندگاری و بقای انقلاب شده است، وجود این روحانیت (البته با نیت‌های متفاوت) میان نیروهای مؤمن به انقلاب است که به‌رغم گذر نسلی، توانسته‌اند شادابی و روحیات انقلابی‌گری را حفظ کنند.

اما از آنجایی که این شاخصه‌ها با هجمه‌های بیرونی و چالش‌های درونی مواجه است، می‌توان چرایی نگرانی مقام معظم رهبری از آنچه در جمع اعضای مجمع نمایندگان طلاب تحت عنوان «انقلاب‌زدایی» به آن اشاره داشتند، درک کرد.

از یک‌سو دشمنان بیرونی و عوامل داخلی آن‌ها تلاش دارند با انگ «تندرو» و یا «افراطی‌گری» و بهره‌گیری از عنصر نفوذ و جنگ نرم، نیروهای مؤمن به انقلاب را منفعل و در جامعه منزوی کنند و از سوی دیگر غفلت شخصیت‌ها و نهادهای اثرگذار نظیر حوزه‌های علمیه، نهادهای انقلابی در آموزش وتربیت نسل‌های جدید و یا حتی‌حفظ این روحیات در نسل‌های قدیمی، سبب کم‌رنگ شدن و یا کم‌فروغ شدن آن شاخصه‌ها می‌شود و آنگاه است که می‌توان خطر انحراف را جدی گرفت.

در این شرایط است که می‌توان اهمیت بیان مقام معظم رهبری در تأکید بر سه شاخصه «انقلابی ماندن»، «انقلابی فکر کردن» و «انقلابی عمل کردن» مجلس خبرگان رهبری را به‌درستی درک کرد.

* راهبرد نظام سلطه چیست؟

یکی از مهم‌ترین راهبردهای نظام سلطه طی 37سال گذشته جهت مواجهه با ایران را باید تلاش برای «تغییر هویت انقلاب اسلامی» دانست که بخشی از آن در بعد «تخاصم با استکبار، یاری رساندن به مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالم» معنا پیدا می‌کند و یقیناً حذف گام به گام چنین مولفه‌ای از گفتمان انقلاب اسلامی به‌معنای تن دادن به نظامی اسلامی است که خاصیت و مولفه‌های اساسی خود را از دست داده و چیزی جز پوسته آن باقی نمانده است. چنین هدفی در دو سال اخیر شکل جدی‌تری به خود گرفته و طی 20 ماه مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 مصادیق فراوانی را می‌توان برای آن پیدا کرد.

نظریه‌پردازان غربی، این طرح را حاوی تأثیرات چشمگیر و خیره‌کننده‌ای بر آینده نظام جمهوری اسلامی ایران می‌دانند که می‌تواند کارکرد انقلاب ایران را طی سال‌های آتی، به پایین‌ترین درجه ممکن برساند به‌گونه‌ای‌که میزان اثرگذاری ایران روی بسیاری از تحولات و رویدادهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در حد یک کشور دسته سوم قاره آفریقا تنزل پیدا کند؛ کشوری که نمی‌خواهد و بهتر بگوییم نخواهد توانست در مواجهه با کشورهای قدرتمند غرب و شرق تقابلی را صورت دهد و منافع و خواسته‌های بین‌المللی خود را تنها در صورت موافقت مثبت ایالات متحده می‌تواند پیگیری نماید.

برشمردن برخی از اتفاقات و رویکردهای بحث‌برانگیز دو سال اخیر در فضای سیاسی – که در ادامه به آن اشاره خواهیم داشت – در ظاهر موضوعاتی ساده و پیش پا افتاده بوده که با تبیین برخی از وجوه پنهانی آن می‌توان دریافت که جریانی تغییر «هویت انقلاب اسلامی» را همچنان یک اولویت برای خود می‌داند.
 
* تطهیر چهره استکبار

با مرور رفتارها و موضع‌گیری برخی از چهره‌ها و رسانه‌های جماعت تجدیدنظرطلب می‌توان این نکته کمتر دیده شده را به‌خوبی مشاهده کرد که تلاش‌های جدی صورت می‌گیرد تا جامعه ایرانی به باورهای خاصی برسد؛ باورهایی نظیر «می‌شود با کارگزاران غربی هم کنار آمد»، «اگر امتیازی به آمریکایی‌ها داده شود آن‌ها هم منطقی و اصولی‌ امتیاز هم‌وزنی را به طرف مقابل می‌دهند»، «اهل مذاکره و تعامل دوسویه و منطقی هستند» یا این‌که «مقامات ایالات‌ متحده‌آمریکا و همپیمانان‌شان آنچنان که تصور می‌کردیم، خونریز و جنگ‌طلب و چپاولگر نیستند.»

البته تلاش برای تغییر باور و ذائقه مردم درباره غرب تنها به لفظ و سخنرانی‌های جهت‌دار خلاصه نشده بلکه رفتارهای‌ موازی و منطبق بر چنین هدفی هم صورت گرفت.

به بیان بهتر «تقلیل روحیه استکبارستیزی» و جایگزین کردن «تفکر سازشکارانه» به‌جای آن‌را باید یکی از خطوط مهم حرکت طیف مورد نظر برای تحریف اصول انقلاب اسلامی دانست، به‌طوری‌که طی سال‌های‌ اخیر چهره‌های اصلی این جریان به شکلی هدفمند و فراگیر درتریبون‌های مختلف تأکید کرده‌اند که اساساً مبارزه و رویارویی با استکبار جزو مبانی انقلاب اسلامی نبوده و پس از شکل‌گیری انقلاب و بر اساس مقتضیات زمانی‌ و مکانی در دستور کار حضرت امام قرار گرفته است.

در سوی دیگر، روزنامه‌های متعدد و پرشمار این طیف هم در مجموعه گزارش‌ها و گفت‌وگوها از لزوم تعامل با آمریکا و متحدانش و اتخاذ رویکرد واپسگرایانه در مقابله با غرب برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم سخن به‌میان می‌آورند.
 
* تقبیح انقلابی‌گری‌

این جریان هم‌چنین در ادامه به کمک رسانه‌های وابسته به خود تلاش کرده با به‌کارگیری ابزارهای عملیات روانی‌، روحیه «انقلابی‌گری» را مساوی با تندروی و افراطی‌گری القا کند و نگرش‌های مبتنی بر ایستادگی در مقابل نظام سلطه را تقبیح و ضد ارزش جا بیندازد. نکته دیگری که مورد توجه این جریان قرار دارد، این نکته است که آن‌ها تلاش می‌کنند افکار عمومی داخلی به این نتیجه برسد که غرب به ‌سردمداری آمریکایی‌ها آنقدر هم‌ ترسناک و خطرناک نیست که طی 36سال اخیر برای مردم جا انداخته‌ایم!
 
* توافقنامه هسته‌ای بهانه‌ای برای تعطیلی روحیه استکبارستیزی نباشد

همین تلاش بی‌وقفه و پرحجم نظام سلطه و جریانی خاص در داخل با هدف «تغییر هویت انقلاب اسلامی» باعث شد که رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان با اشاره به لزوم حفظ مبانی انقلاب اسلامی بیان فرمودند: «مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچ‌گاه تعطیل‌پذیر نیست و امروز آمریکا کامل‌ترین مصداق استکبار است… مبارزه با استکبار جزء مبانی انقلاب و از کارهای اساسی است، بنابراین، خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید.»

هشدار رهبری نسبت به اتخاذ چنین رویکردی از سوی جماعت خاص در داخل تنها به این مورد خلاصه نمی‌شود آن‌چنان‌که ایشان در خرداد امسال و در مرقد مطهر حضرت امام به «لزوم استمرار مبارزه و ایستادگی در مقابله با استکبار» و «خوشبین نبودن به وعده‌های آن‌ها» پرداختند و تأکید نمودند: «یکی از اصول امام اتکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی و نقطه مقابل، بی‌اعتمادی به قدرت‌های مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزای مکتب امام است.

… امام(ره) در چارچوب این اصل فکری خود، همواره در مقابل آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیتی آن موضع گرفت و متقابلاً از ملت‌های مظلوم به‌ویژه مردم فلسطین با کمال صمیمیت و قاطعیت حمایت کرد.»

تأکید چندباره رهبری در این‌باره آن‌هم در قالب هوشمندی جامعه در مقابل سناریوی تحریف اصول انقلاب اسلامی‌ و تلاش برای تغییر ماهیت انقلاب، نشان می‌دهد که مبارزه با نظام سلطه و توجه ویژه به استکبارستیزی، ‌تاریخ انقضا ندارد و تمرکز جماعت نشانه‌دار برای حرکت در این مسیر نمی‌تواند حاوی دستاوردی‌ باشد.
 
* «حفظ هویت انقلاب» دغدغه ثابت رهبر انقلاب‌

اما تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر مسأله حفظ هویت انقلاب را باید یکی از دغدغه‌های مهم رهبری طی‌سال‌های‌ پس از زعامت ایشان دانست؛ آنچنان که آن‌را باید یکی از موضوعات ثابت مطالبات ایشان دانست؛ به‌عنوان نمونه معظم‌له در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه سال 87 بیان می‌فرمایند: آنچه مهم است این است که نظام جمهوری اسلامی یک ساخت حقوقی و رسمی دارد که آن قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، انتخابات – همین چیزهایی که مشاهده می‌کنید – است، که البته حفظ این‌ها لازم و واجب است اما کافی نیست.
همیشه در دلِ ساخت حقوقی، یک ساخت حقیقی، یک هویت حقیقی و واقعی وجود دارد؛ او را باید حفظ کرد. این ساخت حقوقی در حکم جسم است؛ در حکم قالب است، آن هویت حقیقی در حکم روح است؛ در حکم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغییر پیدا کند، ولو این ساخت ظاهری و حقوقی هم باقی بماند، نه فایده‌ای خواهد داشت، نه دوامی خواهد داشت، مثل دندانی که از داخل پوک شده، ظاهرش سالم است؛ با اولین برخورد با یک جسم سخت در هم می‌شکند. آن ساخت حقیقی و واقعی و درونی، مهم است؛ او در حکم روح این جسم است. آن ساخت درونی‌چیست؟ همان آرمان‌های جمهوری اسلامی است؛ عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزش‌ها… ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن.

ایشان در ادامه ضمن تأکید بر مؤلفه استکبارستیزی در مقابل غرب بیان می‌کنند: اگر ایستادگی در مقابل تجاوزطلبی‌های دشمن فراموش شود، اگر رودربایستی‌ها، ضعف‌های شخصی، ضعف‌های شخصیتی بر روابط سیاسی و بین‌المللی مسؤولان کشور حاکم شود، اگر این مغزهای حقیقی و این بخش‌های اصلیِ هویت واقعی‌ جمهوری اسلامی از دست برود و ضعیف شود، ساخت ظاهریِ جمهوری اسلامی خیلی کمکی نمی‌کند؛ خیلی اثری نمی‌بخشد و پسوند «اسلامی» بعد از مجلس شورا، مجلس شورای اسلامی، دولت جمهوری‌اسلامی، به تنهایی کاری صورت نمی‌دهد. اصل قضیه این است که مراقب باشیم آن روح، آن سیرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سیرت توجه داشته باشید.

رهبری در پایان تأکید می‌کنند: تغییر سیرت، تغییر آن هویت واقعی، به‌تدریج و خیلی آرام حاصل می‌شود. توجه بعضی‌ها به این، غالباً جلب نمی‌شود… چشم بینای دانشجویان باید این مسؤولیت را همیشه برای خودش قائل باشد.
 
* شاخصه‌های انقلابی بودن و انقلابی زیستن‌

شاخصه‌های انقلابی بودن و انقلابی زیستن را نیز می‌توان در ده مورد مهم خلاصه کرد و این‌ها مواردی است که می‌توان گفت انقلابی بودن متکی به این مؤلفه‌هاست:

1. التزام به اسلام: انقلابی بودن متصل به اسلام است و یک انسان انقلابی باید به مکتب اسلام، پیامبر(ص) و مکتب امام، اعتقاد عملی و واقعی داشته باشد. بر این اساس می‌توان گفت یک انقلابی، یک مسلمان واقعی است.

2. مرزبندی پررنگ در برابر دشمن: یک انقلابی واقعی، استکبارستیز، سلطه‌ستیز و در یک کلمه آمریکاستیز است.

3. بصیرت دینی و سیاسی: یک انقلابی لزوما باید بصیرت دینی و سیاسی داشته باشد و از آگاهی‌های غفلت‌زدا و معرفت نافذ برخوردار باشد. انسان انقلابی، قدرت تحلیل درست حوادث و رخدادها را دارد و دشمن‌شناس است و می‌تواند معادله دوستی و دشمنی را تفکیک کند.

4. تقوای فردی و جمعی: یک فرد انقلابی، حدود الهی را رعایت می‌کند و از فساد، اعم از اخلاقی، اقتصادی، سیاسی ‌و… پرهیز می‌کند. هم‌چنین تقوای جمعی دارد و در حوزه‌های امر به معروف و نهی از منکر و مرجح دانستن مصالح اجتماعی به مصالح فردی و پرهیز از دشمن، به‌صورت فعالانه عمل می‌کند.

5. پایبندی به مکتب امام و شناخت درست اصول و شاخص‌های مکتب: یک انقلابی در انقلاب اسلامی نمی‌تواند انقلابی باشد اما به اصول و مبانی مکتب امام پایبند نباشد.

6. ولایتمداری و تبعیت خردمندانه از ولی فقیه: طبق این اصل، همواره باید برای تحقق منویات ولی فقیه به‌عنوان نایب امام عصر(عج)، تلاش و مجاهدت کرد.

7. پاسداری مؤمنانه و غیورانه از اصل ولایت فقیه: این اصل، بزرگ‌ترین یادگار امام(ره) است و یک انقلابی‌ باید خود را همواره پاسدار و حافظ این یادگار بزرگ امام بداند و با ایمان و غیرت در حفاظت و حراست از اصل ولایت فقیه بکوشد، زیرا امام فرمودند اگر چنین کنید، مملکت شما آسیبی نخواهد دید.

8. مردم‌گرایی و اعتقاد واقعی به نظر و رای مردم: باید به جمهوریت و اسلامیت نظام اعتقاد داشت و جمهوری‌ اسلامی را یک حقیقت واحد دانست. نباید این دو اصل را از یکدیگر تفکیک کرد و این همان مردم‌سالاری‌ دینی است که مقام معظم رهبری نیز از آن یاد کرده‌اند.
9. عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و فساد: یک انقلابی باید عدالتخواه و ظلم‌ستیز باشد و با انواع و اقسام فساد مبارزه کند.

10. دفاع از محرومان و مستضعفان در تمامی نقاط عالم: یک انقلابی باید مدافع مستضعفان و محرومان چه در داخل کشور و چه در سایر نقاط جهان باشد. امروز مردم سوریه، عراق، لبنان، یمن و بحرین زیر بار ظلم هستند و یک انقلابی‌ نمی‌تواند نسبت به این ظلم بی‌تفاوت باشد. انقلابی باید طرفدار و دادرس مستضعفان باشد و برای کمک به مظلومان تلاش و مجاهدت کند.
 
* پایان سخن‌

ضرورت هضم شدن در نظم جهانی نکته‌ای است که این‌روزها از جانب برخی غافلان و یا خائنان تکرار می‌شود، از آنجا که نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از آن‌که مبتنی بر فرم باشد بر عمق و هویت خود متکی است، هضم شدن در نظام جهانی عملاً این هویت را از بین می‌برد.
در پاسخ به همین مسأله است که مقام معظم رهبری در طول دو سال گذشته بارها و در مقاطع گوناگون با عبارات و مسائل مختلف بر این نکته تأکید کرده‌اند که انقلاب و حرکت انقلابی باید باقی بماند. با جست‌وجوی کوتاهی در سخنرانی‌های ایشان می‌توان عباراتی همچون «من انقلابی‌ام»، «مجلس خبرگان باید انقلابی بماند»، «در مقابل جریان غیرانقلابی داخل نظام باید ایستاد» و جملاتی از این قبیل را یافت که همگی آن‌ها بر استمرار حرکت‌های انقلابی و دوری از محافظه‌کاری تأکید دارد. ایشان در سخنرانی خود در جمع طلاب و روحانیون به این مسأله اشاره و تأکید کردند: «علت اصلی مخالفت نظام سلطه با جمهوری اسلامی، ایستادگی ایران در مقابل نظام ظالمانه جهانی است. اگر این ایستادگی نباشد، هر اسم و شکلی داشته باشید، نظام سلطه با شما مخالفتی نخواهد داشت.»

رهبر معظم انقلاب در ادامه سخنان خود با اشاره به مخالفت با انقلاب و اصول انقلابی به‌صورت زیر پوستی‌می‌فرمایند: «گاه به‌صراحت با اصل انقلاب مخالفت می‌شود اما گاهی غیرمستقیم با مبانی و مبادی ‌اعتقادی انقلاب مخالفت می‌شود که باید در این‌زمینه حساس بود و تأکید مکرر بر ضرورت هوشیاری در مقابل استکبار و آمریکا به همین علت است.»‌

در نهایت رهبری درباره ضرورت عدم هضم شدن در نظم جهانی مورد نظر آمریکا می‌فرمایند: «اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحط جهانی، هویت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد. این‌که می‌بینید من مسأله استکبار و آمریکا را تکرار می‌کنم، از روی عادت نیست؛ احساس خطر می‌کنم.»

واقعاً چه اتفاقی روی داده است که رهبری در جمع طلاب و اندیشمندان دینی کشور بر این نکته تأکید می‌کند که باید انقلابی ماند و از انقلاب دفاع کرد. آیا همان نشانه‌هایی که برخی تحلیلگران خارجی در حرکت زیرپوستی برخی‌ محافل به سمت حضور جدی‌تر ایران در نظم جهانی مشاهده می‌کنند، رهبری با دقت بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار نداده‌اند. به طور حتم، نگرانی رهبری در این‌باره پیوند نزدیکی با اتفاقاتی که در طول یک سال گذشته در کشور روی‌ داده است، دارد و اتفاقاً دولت نیز به‌عنوان مجری وظیفه سنگینی را برعهده دارد. شاید گذشت زمان ابعاد بیشتری از آنچه رهبری از آن به‌عنوان شبکه نفوذ نام می‌برند، هویدا کند، اما آنچه مسلم است همان احساس خطر رهبری در قلب تمام دلسوزان نظام وجود دارد.

بنا بر آنچه که گذشت، امروز جوانان مذهبی و حزب‌اللهی با همه وجود در میدان هستند و هرگاه زمینه‌ای به‌وجود آید که دفاع از مرزها حتی در سرزمین همسایه هم لازم باشد، این جوانان تندرو در مسیر انقلاب هستند که در میدان حاضر می‌شوند و در صف اول قرار می‌گیرند و هرگز کسانی‌ را که نگاه اشرافی‌گرایانه و غرب‌پرستانه دارند، در این میادین مشاهده نتوان کرد. ضربه زدن به این قشر از جامعه، ضربه به حافظان انقلاب و استعدادهای واقعی کشور می‌باشد.

دوم آن‌که نخبگان سیاسی این موضوع را باید بدانند که با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری، قدرت تحلیل این جوانان در مورد مسائل گاهی اوقات از برخی بزرگترها نیز بهتر است. پس به‌جای موضع‌گیری تضادگونه در مقابل این قشر عظیم، باید خواسته‌ها و دغدغه‌های آنان از نو و با نگاه منطقی‌تری بررسی شود.

رمزگشایی از۳کلیدواژه رهبر انقلاب

فروش بک لینک

با این منش سلطنتی روحانی اگر دوباره احمدی‌نژاد رأی آورد تعجب نکنید!

با این منش سلطنتی روحانی اگر دوباره احمدی‌نژاد رأی آورد تعجب نکنید!

حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری روزنامه‌نگار و کارشناس مسائل فرهنگی با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به انتقاد از رویکرد اشرافی هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی پرداخت و از رئیس جمهور خواست سرنوشت رئیس دولت سازندگی را مایه عبرت خویش قرار دهد.

 

او در این پست اینستاگرامی نوشت:

۳۷ سال پیش در ۱۲ فروردین ماه مردم با برچیدن تومار شاهنشاهی به‌نفع روحیه و رفتار ضدطاغوتی رأی دادند. دوران سلطنت پایان یافت و روزگار جمهوری اسلامی آغاز شد. اما انگار بعضی هنوز پایان آن دوره را باور نکرده و فکر می‌کنند که پادشاهی به‌جای پادشاهی نشسته و مثلاً سلسله هاشمیه و روحانیه به‌جای پهلویه و قاجاریه آمده است!

 

اوایل انقلاب برخی به‌شوخی می‌گفتند دیگر اثر جاودان فردوسی را باید امام‌نامه بنامیم نه شاهنامه! چون شاه رفته و امام آمده اما حقیقت این است که دیگر نه «مملکت» و نه «پایتخت» داریم بلکه باید بگوییم کشور ایران و مرکز سیاسی کشور؛ «مملکت» یعنی کشور پادشاهی و «پایتخت» یعنی منطقه حوالی تخت سلطنت! در حالی که از ۱۲ فروردین ۵۸ منش و مشی تفوّق و سلطه‌گری نفی شده و دیگر نه عمامه داریم به‌جای تاج و نه پای‌منبر به‌جای پایتخت!

 

روزگار «بله قربان» و «اعلی‌حضرت» و «مقام عالی وزارت» و … گذشته و دوران خدمت و دینمداری رسیده است و کاش این را جناب شیخ حسن روحانی بفهمد و خطر اطرافیانی که برای منافع خودشان نفسانیت او را پروار می‌کنند، دریابد. البته هنوز هم برای بیدار شدن دیر نشده وگرنه او هم حال و روز آقای هاشمی را پیدا می‌کند که پس از عمری خدمت و مجاهدت، عاقبت حال و روز پیرمردی بلاتکلیف و رقت‌انگیز را پیدا کرده است.

 

ظاهراً خدمتی که هاشمی رفسنجانی در دوره قبل به احمدی‌نژاد کرد و باعث رأی آوردن او شد، در این دوره آقای روحانی می‌خواهد بکند؛ از ما گفتن! با این منش سلطنتی آقای روحانی و اطرافیانش اگر دوباره احمدی‌نژاد رأی آورد تعجب نکنید!

با این منش سلطنتی روحانی اگر دوباره احمدی‌نژاد رأی آورد تعجب نکنید!

حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری روزنامه‌نگار و کارشناس مسائل فرهنگی با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به انتقاد از رویکرد اشرافی هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی پرداخت و از رئیس جمهور خواست سرنوشت رئیس دولت سازندگی را مایه عبرت خویش قرار دهد.

 

او در این پست اینستاگرامی نوشت:

۳۷ سال پیش در ۱۲ فروردین ماه مردم با برچیدن تومار شاهنشاهی به‌نفع روحیه و رفتار ضدطاغوتی رأی دادند. دوران سلطنت پایان یافت و روزگار جمهوری اسلامی آغاز شد. اما انگار بعضی هنوز پایان آن دوره را باور نکرده و فکر می‌کنند که پادشاهی به‌جای پادشاهی نشسته و مثلاً سلسله هاشمیه و روحانیه به‌جای پهلویه و قاجاریه آمده است!

 

اوایل انقلاب برخی به‌شوخی می‌گفتند دیگر اثر جاودان فردوسی را باید امام‌نامه بنامیم نه شاهنامه! چون شاه رفته و امام آمده اما حقیقت این است که دیگر نه «مملکت» و نه «پایتخت» داریم بلکه باید بگوییم کشور ایران و مرکز سیاسی کشور؛ «مملکت» یعنی کشور پادشاهی و «پایتخت» یعنی منطقه حوالی تخت سلطنت! در حالی که از ۱۲ فروردین ۵۸ منش و مشی تفوّق و سلطه‌گری نفی شده و دیگر نه عمامه داریم به‌جای تاج و نه پای‌منبر به‌جای پایتخت!

 

روزگار «بله قربان» و «اعلی‌حضرت» و «مقام عالی وزارت» و … گذشته و دوران خدمت و دینمداری رسیده است و کاش این را جناب شیخ حسن روحانی بفهمد و خطر اطرافیانی که برای منافع خودشان نفسانیت او را پروار می‌کنند، دریابد. البته هنوز هم برای بیدار شدن دیر نشده وگرنه او هم حال و روز آقای هاشمی را پیدا می‌کند که پس از عمری خدمت و مجاهدت، عاقبت حال و روز پیرمردی بلاتکلیف و رقت‌انگیز را پیدا کرده است.

 

ظاهراً خدمتی که هاشمی رفسنجانی در دوره قبل به احمدی‌نژاد کرد و باعث رأی آوردن او شد، در این دوره آقای روحانی می‌خواهد بکند؛ از ما گفتن! با این منش سلطنتی آقای روحانی و اطرافیانش اگر دوباره احمدی‌نژاد رأی آورد تعجب نکنید!

با این منش سلطنتی روحانی اگر دوباره احمدی‌نژاد رأی آورد تعجب نکنید!

خرید بک لینک

ادامه حمایت‌های ایران از فلسطین

ادامه حمایت‌های ایران از فلسطین

به گزارش جهان، حسین امیرعبداللهیان معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه کشورمان در گفت‌وگو با فارس با اشاره به روز زمین فلسطین گفت: جمهوری اسلامی ایران به حمایت‌های خود از مردم مظلوم فلسطین ادامه می‌دهد.
 
وی افزود: حمایت از فلسطین موضوع اول جهان اسلام است و بحران‌های تروریستی در منطقه نباید جهان اسلام را از توجه به موضوع فلسطین و قدس غافل سازد.
 
معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه با بیان اینکه اکنون حمایت موثر از فلسطین و مبارزه واقعی با تروریسم 2 موضوع مهم در منطقه بشمار می‌رود، تصریح کرد: رژیم تروریست‌پرور صهیونیستی ریشه اصلی ناامنی در منطقه است.
 
امیرعبداللهیان با تاکید بر اینکه تداوم شهرک‌سازی‌ها و یهودی‌سازی قدس صرفا نفرت مردم منطقه از رویکرد توسعه طلباته اشغالگران غاصب فلسطین را افزایش می‌دهد، عنوان کرد: ما با افتخار از محور مقاومت و مردم مظلوم فلسطین حمایت می‌کنیم.
 
وی در پایان خاطرنشان کرد: انتفاضه سوم مردم فلسطین واکنش طبیعی صاحبان اصلی سرزمین فلسطین به تداوم سیاست‌های تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی است.
 
گفتنی است روز 30 مارس هر سال «روز زمین» در فلسطین نام‌گذاری شده است.

ادامه حمایت‌های ایران از فلسطین

به گزارش جهان، حسین امیرعبداللهیان معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه کشورمان در گفت‌وگو با فارس با اشاره به روز زمین فلسطین گفت: جمهوری اسلامی ایران به حمایت‌های خود از مردم مظلوم فلسطین ادامه می‌دهد.
 
وی افزود: حمایت از فلسطین موضوع اول جهان اسلام است و بحران‌های تروریستی در منطقه نباید جهان اسلام را از توجه به موضوع فلسطین و قدس غافل سازد.
 
معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه با بیان اینکه اکنون حمایت موثر از فلسطین و مبارزه واقعی با تروریسم 2 موضوع مهم در منطقه بشمار می‌رود، تصریح کرد: رژیم تروریست‌پرور صهیونیستی ریشه اصلی ناامنی در منطقه است.
 
امیرعبداللهیان با تاکید بر اینکه تداوم شهرک‌سازی‌ها و یهودی‌سازی قدس صرفا نفرت مردم منطقه از رویکرد توسعه طلباته اشغالگران غاصب فلسطین را افزایش می‌دهد، عنوان کرد: ما با افتخار از محور مقاومت و مردم مظلوم فلسطین حمایت می‌کنیم.
 
وی در پایان خاطرنشان کرد: انتفاضه سوم مردم فلسطین واکنش طبیعی صاحبان اصلی سرزمین فلسطین به تداوم سیاست‌های تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی است.
 
گفتنی است روز 30 مارس هر سال «روز زمین» در فلسطین نام‌گذاری شده است.

ادامه حمایت‌های ایران از فلسطین

بک لینک

پرداخت صدقه به روش پیامکی امکانپذیر شد

پرداخت صدقه به روش پیامکی امکانپذیر شد

سامانه پیامکی با سر شماره ۸۸۷۷ به عنوان یکی از روش های نوین در پرداخت کمک‌های مردمی برای تمامی مشترکان اپراتور همراه اول و ایرانسل فعال گردیده است. در این روش با ارسال عدد یک به شماره ۸۸۷۷ و انتخاب یکی از سه گزینه ۱۰۰ تومان،۳۰۰ تومان و ۵۰۰ تومان برای هر روز امکان پرداخت کمکهای مردمی میسر شده است.

بر اساس توافقات صورت گرفته و نیز همراهی اپراتورهای همراه اول و ایرانسل که در راستای اجرای مسئولیت اجتماعی این اپراتورها صورت گرفته است ،مبلغ پرداختی عیناً صرف امور خیریه و در سرفصل‌های مصوب از جمله ایتام و محسنین، تامین جهیزیه،بهداشت و درمان،مسکن،فرهنگی و آموزشی و اشتغال نیازمندان هزینه خواهد شد.

پرداخت صدقه به روش پیامکی با بهره گیری از فناوری‌های جدید برای تسهیل پرداخت کمک‌های مردمی، شفاف سازی هزینه کردها از طریق ارسال گزارش ماهیانه و افزایش اعتماد عمومی مردم به کمیته امداد راه اندازی شده است.

پیش از این رئیس کمیته امداد در نشست خبری خود در اسفند ۹۴ در خصوص استفاده از روش های نوین جمع آوری کمک‌های مردمی و بهسازی در روش‌های پیشین، سامانه صدقه پیامکی را نخستین اقدام جدی بعد از راه اندازی Ussd و شماره گیری از طریق #۸۸۷۷ *عنوان و با توجه به فرسودگی صندوق‌های صدقات در سطح شهر و کاهش آسیب‌ها از جمله دستبرد به آنها بر ضرورت بهره گیری از فناوری‌های جدید برای تسهیل پرداخت کمک‌های مردمی در راستای مسئولیت‌های اجتماعی این نهاد برای حمایت از نیازمندان و اقشار آسیب پذیر تاکید کرده بود.

در سال ۹۴ ایرانیان نزدیک به حدود ۳۰۰ میلیارد تومان صدقه داده‌اند که این رقم در مقایسه با سال ۹۳ رشد ۱۰ درصدی داشته است.

 

پرداخت صدقه به روش پیامکی امکانپذیر شد

سامانه پیامکی با سر شماره ۸۸۷۷ به عنوان یکی از روش های نوین در پرداخت کمک‌های مردمی برای تمامی مشترکان اپراتور همراه اول و ایرانسل فعال گردیده است. در این روش با ارسال عدد یک به شماره ۸۸۷۷ و انتخاب یکی از سه گزینه ۱۰۰ تومان،۳۰۰ تومان و ۵۰۰ تومان برای هر روز امکان پرداخت کمکهای مردمی میسر شده است.

بر اساس توافقات صورت گرفته و نیز همراهی اپراتورهای همراه اول و ایرانسل که در راستای اجرای مسئولیت اجتماعی این اپراتورها صورت گرفته است ،مبلغ پرداختی عیناً صرف امور خیریه و در سرفصل‌های مصوب از جمله ایتام و محسنین، تامین جهیزیه،بهداشت و درمان،مسکن،فرهنگی و آموزشی و اشتغال نیازمندان هزینه خواهد شد.

پرداخت صدقه به روش پیامکی با بهره گیری از فناوری‌های جدید برای تسهیل پرداخت کمک‌های مردمی، شفاف سازی هزینه کردها از طریق ارسال گزارش ماهیانه و افزایش اعتماد عمومی مردم به کمیته امداد راه اندازی شده است.

پیش از این رئیس کمیته امداد در نشست خبری خود در اسفند ۹۴ در خصوص استفاده از روش های نوین جمع آوری کمک‌های مردمی و بهسازی در روش‌های پیشین، سامانه صدقه پیامکی را نخستین اقدام جدی بعد از راه اندازی Ussd و شماره گیری از طریق #۸۸۷۷ *عنوان و با توجه به فرسودگی صندوق‌های صدقات در سطح شهر و کاهش آسیب‌ها از جمله دستبرد به آنها بر ضرورت بهره گیری از فناوری‌های جدید برای تسهیل پرداخت کمک‌های مردمی در راستای مسئولیت‌های اجتماعی این نهاد برای حمایت از نیازمندان و اقشار آسیب پذیر تاکید کرده بود.

در سال ۹۴ ایرانیان نزدیک به حدود ۳۰۰ میلیارد تومان صدقه داده‌اند که این رقم در مقایسه با سال ۹۳ رشد ۱۰ درصدی داشته است.

 

پرداخت صدقه به روش پیامکی امکانپذیر شد

بک لینک

ساخت ساعت مچی با سنگهای سیاره ماه

ساخت ساعت مچی با سنگهای سیاره ماه

به گزارش جهان به نقل از مهر، شرکت Analog روسیه، ساعت های مچی را تولید کرده که توسط «سنگ بازالت اولیوین» موجود بر روی سطح سیاره ماه ساخته شده اند این سنگ توسط کاوشگر Luna در سال ۱۹۷۴ میلادی گردآوری شده بود.
 

قرار است که از این نوع ساعت فقط ۲۵ نمونه به سفارش این شرکت روسی در سوئیس ساخته شود. بر اساس آزمایشات پرتو سنج مشخص شد که عمر این سنگ ها در حدود ۴.۵ میلیارد سال یعنی تقریبا معادل عمر شکل گرفتن زمین و ماه است.
 
این ساعت عقربه دار هوشمند نیست و با بند چرمی مشکی ایتالیایی تزیین شده است ضمن اینکه صفحه کریستالی آن به رنگ یاقوت کبود و پشت آن از استیل ضد زنگ است.
 
قیمت هر ساعت مچی ساخته شده از سنگ های ماهی ۲۷۵۰۰ دلار است.

ساخت ساعت مچی با سنگهای سیاره ماه

به گزارش جهان به نقل از مهر، شرکت Analog روسیه، ساعت های مچی را تولید کرده که توسط «سنگ بازالت اولیوین» موجود بر روی سطح سیاره ماه ساخته شده اند این سنگ توسط کاوشگر Luna در سال ۱۹۷۴ میلادی گردآوری شده بود.
 

قرار است که از این نوع ساعت فقط ۲۵ نمونه به سفارش این شرکت روسی در سوئیس ساخته شود. بر اساس آزمایشات پرتو سنج مشخص شد که عمر این سنگ ها در حدود ۴.۵ میلیارد سال یعنی تقریبا معادل عمر شکل گرفتن زمین و ماه است.
 
این ساعت عقربه دار هوشمند نیست و با بند چرمی مشکی ایتالیایی تزیین شده است ضمن اینکه صفحه کریستالی آن به رنگ یاقوت کبود و پشت آن از استیل ضد زنگ است.
 
قیمت هر ساعت مچی ساخته شده از سنگ های ماهی ۲۷۵۰۰ دلار است.

ساخت ساعت مچی با سنگهای سیاره ماه

خرید بک لینک

روایت مدافعان حرم عراقی از شهید بیضایی

روایت مدافعان حرم عراقی از شهید بیضایی

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، شهید محمودرضا بیضائی، متولد 18 آذر 1360 در شهر تبریز است. او از مربیان بچه‌های بسیج در پایگاه‌های درون‌شهری هم بوده است و بسیاری از بچه‌های پایگاه که دوره‌های آموزشی بسیج دانش‌آموزی و دانشجویی را پیش او گذرانده‌اند خاطرات جالبی از او دارند. شهید محمودرضا بیضائی با توجه به تحولات میدانی کشور سوریه و هتک‌ حرمت‌ها به حرم حضرت زینب کبری(س) به‌دست گروه‌های تکفیری، برای دفاع از این حرم‌های شریف و همراهی با یک تیم رسانه‌ای مستندساز به سوریه رفته بود. بعد از همراهی با تیم مستندساز، به‌خاطر تجربه‌اش در آموزش، مدتی نیز برای انجام عملیات مستشاری در سوریه حضور پیدا کرد. او در روز یکشنبه 29 دی‌ماه 92 مصادف با ولادت حضرت رسول(ص) براثر انفجار یک تله انفجاری به شهادت رسید. شهید بیضایی با 32 سال سن ساکن اسلام‌شهر تهران بود و هم‌اکنون از او یک دختر سه‌ساله به‌نام کوثر به یادگار مانده است.
 

احمدرضا بیضائی سه سال از برادر شهیدش بزرگتر است. او در مقطع دکترای حرفه‌ای رشته دامپزشکی تحصیل کرده‌ و در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی است. بیضائی خاطرات فراوانی با برادر شهیدش دارد. نقل برخی خاطرات درباره شهید توسط برادرش در ادامه می‌آید:
 
شوخ‌طبعی در وقت خود
 
اهل شوخی بود؛ آن هم زیاد، حتی خیلی زیاد. اما می‌دانست با چه‌کسی و کجا شوخی بکند و حدود آن را با بعضی هم نگه می‌داشت. با کسانی همیشه شوخی داشت و با کسانی، هیچ‌وقت. سهیل کریمی از مستندسازانی است که با محمودرضا در سوریه بوده است. وقتی برای مراسم تشییع به تبریز آمده بود، شب در منزل هنرمند بسیجی و عکاس جنگ، حاج بهزاد پروین قدس، تعریف می‌کرد: «محمودرضا شیطنت داشت اما وقتی غرق کار می‌شد خیلی جدی می‌شد. یک بار من کنارش ایستاده بودم، برگشت خیلی با تندی گفت “اینها را از دور و بر من ببر کنار من کار دارم”. من هم یقه یکی را گرفتم و کشیدم کنار و با او دعوا کردم که کنار بایستد بعد متوجه شدم یقه محمد دبوق ــ کارگردان لبنانی مستند «امام روح‌الله»- را گرفته‌ام!» محمودرضا گاهی با اهلش به‌قدری شوخ بود که تا سر کار گذاشتن وحشتناک طرف پیش می‌رفت، گاهی هم این‌طور جدی بود. من به‌عنوان برادرش هیچ‌وقت طرف شوخی او قرار نگرفتم. این از چیزهایی است که هنوز هم یادآوری‌اش مرا شرمنده می‌کند. محمودرضا ادب بسیار زیادی با بزرگتر داشت و حق ادب را ادا می‌کرد. با هم زیاد می‌خندیدیم. خیلی پیش می‌آمد که چیزی از اتفاقات کارش یا مسائل روزمره یا حتی سر کار گذاشتن دوستانش تعریف می‌کرد و می‌خندیدیم اما هیچ‌وقت نشد من طرف شوخی کوچکی از او قرار بگیرم.
 
روایت رزمندگان عراقی مدافع حرم از شهید بیضایی
 
در ایام سالگرد شهادتش، دو تن از رزمندگان عراقی که از نیروهایی بودند که با محمودرضا کار کرده بودند و آموزش دیده بودند، آمده بودند تبریز. می‌خواستند بروند سر خاک محمودرضا. مدافعان غیرایرانی حرم، محمودرضا را در سوریه با اسم مستعارش یعنی «حسین» می‌شناختند. یکی از این رزمنده‌های عراقی که مجروح هم بود، مدام وسط حرف‌هایش تکرار می‌کرد: «حسین، مجنون! حسین، مجنون!» وقتی داشتیم توی ماشین من به‌طرف گلزار شهدا می‌رفتیم، در بین راه پرسیدم منظورش از اینکه داشت می‌گفت «حسین، مجنون چه بود؟» گفت: «در درگیری در یکی از مناطق، دو شهید دادیم که به‌خاطر شدت درگیری پیکرها روی زمین ماندند و موفق نشدیم آنها را عقب بیاوریم. وقتی تکفیری‌ها پیشروی کردند و پیکرها، روی زمین، بین آنها ماندند، ما روحیه‌مان را باختیم. حسین وقتی دید ما روحیه نداریم و کسی نمی‌جنگد، رفت و نشست پشت فرمان خودرویی که آنجا داشتیم و استارت زد و رفت به‌سمت تکفیری‌ها. همه ما از این کاری که کرد تعجب کردیم. همین‌طور ایستاده بودیم و داشتیم نگاهش می‌کردیم و منتظر بودیم که هرلحظه ماشینش را هدف قرار بدهند، اما حسین رفت و با خونسردی پیکر شهدا را از روی زمین برداشت و کشید داخل ماشین و برگشت. کارش دیوانگی بود، اما این کار را برای بالا بردن روحیه ما انجام داد».

روایت مدافعان حرم عراقی از شهید بیضایی

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، شهید محمودرضا بیضائی، متولد 18 آذر 1360 در شهر تبریز است. او از مربیان بچه‌های بسیج در پایگاه‌های درون‌شهری هم بوده است و بسیاری از بچه‌های پایگاه که دوره‌های آموزشی بسیج دانش‌آموزی و دانشجویی را پیش او گذرانده‌اند خاطرات جالبی از او دارند. شهید محمودرضا بیضائی با توجه به تحولات میدانی کشور سوریه و هتک‌ حرمت‌ها به حرم حضرت زینب کبری(س) به‌دست گروه‌های تکفیری، برای دفاع از این حرم‌های شریف و همراهی با یک تیم رسانه‌ای مستندساز به سوریه رفته بود. بعد از همراهی با تیم مستندساز، به‌خاطر تجربه‌اش در آموزش، مدتی نیز برای انجام عملیات مستشاری در سوریه حضور پیدا کرد. او در روز یکشنبه 29 دی‌ماه 92 مصادف با ولادت حضرت رسول(ص) براثر انفجار یک تله انفجاری به شهادت رسید. شهید بیضایی با 32 سال سن ساکن اسلام‌شهر تهران بود و هم‌اکنون از او یک دختر سه‌ساله به‌نام کوثر به یادگار مانده است.
 

احمدرضا بیضائی سه سال از برادر شهیدش بزرگتر است. او در مقطع دکترای حرفه‌ای رشته دامپزشکی تحصیل کرده‌ و در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی است. بیضائی خاطرات فراوانی با برادر شهیدش دارد. نقل برخی خاطرات درباره شهید توسط برادرش در ادامه می‌آید:
 
شوخ‌طبعی در وقت خود
 
اهل شوخی بود؛ آن هم زیاد، حتی خیلی زیاد. اما می‌دانست با چه‌کسی و کجا شوخی بکند و حدود آن را با بعضی هم نگه می‌داشت. با کسانی همیشه شوخی داشت و با کسانی، هیچ‌وقت. سهیل کریمی از مستندسازانی است که با محمودرضا در سوریه بوده است. وقتی برای مراسم تشییع به تبریز آمده بود، شب در منزل هنرمند بسیجی و عکاس جنگ، حاج بهزاد پروین قدس، تعریف می‌کرد: «محمودرضا شیطنت داشت اما وقتی غرق کار می‌شد خیلی جدی می‌شد. یک بار من کنارش ایستاده بودم، برگشت خیلی با تندی گفت “اینها را از دور و بر من ببر کنار من کار دارم”. من هم یقه یکی را گرفتم و کشیدم کنار و با او دعوا کردم که کنار بایستد بعد متوجه شدم یقه محمد دبوق ــ کارگردان لبنانی مستند «امام روح‌الله»- را گرفته‌ام!» محمودرضا گاهی با اهلش به‌قدری شوخ بود که تا سر کار گذاشتن وحشتناک طرف پیش می‌رفت، گاهی هم این‌طور جدی بود. من به‌عنوان برادرش هیچ‌وقت طرف شوخی او قرار نگرفتم. این از چیزهایی است که هنوز هم یادآوری‌اش مرا شرمنده می‌کند. محمودرضا ادب بسیار زیادی با بزرگتر داشت و حق ادب را ادا می‌کرد. با هم زیاد می‌خندیدیم. خیلی پیش می‌آمد که چیزی از اتفاقات کارش یا مسائل روزمره یا حتی سر کار گذاشتن دوستانش تعریف می‌کرد و می‌خندیدیم اما هیچ‌وقت نشد من طرف شوخی کوچکی از او قرار بگیرم.
 
روایت رزمندگان عراقی مدافع حرم از شهید بیضایی
 
در ایام سالگرد شهادتش، دو تن از رزمندگان عراقی که از نیروهایی بودند که با محمودرضا کار کرده بودند و آموزش دیده بودند، آمده بودند تبریز. می‌خواستند بروند سر خاک محمودرضا. مدافعان غیرایرانی حرم، محمودرضا را در سوریه با اسم مستعارش یعنی «حسین» می‌شناختند. یکی از این رزمنده‌های عراقی که مجروح هم بود، مدام وسط حرف‌هایش تکرار می‌کرد: «حسین، مجنون! حسین، مجنون!» وقتی داشتیم توی ماشین من به‌طرف گلزار شهدا می‌رفتیم، در بین راه پرسیدم منظورش از اینکه داشت می‌گفت «حسین، مجنون چه بود؟» گفت: «در درگیری در یکی از مناطق، دو شهید دادیم که به‌خاطر شدت درگیری پیکرها روی زمین ماندند و موفق نشدیم آنها را عقب بیاوریم. وقتی تکفیری‌ها پیشروی کردند و پیکرها، روی زمین، بین آنها ماندند، ما روحیه‌مان را باختیم. حسین وقتی دید ما روحیه نداریم و کسی نمی‌جنگد، رفت و نشست پشت فرمان خودرویی که آنجا داشتیم و استارت زد و رفت به‌سمت تکفیری‌ها. همه ما از این کاری که کرد تعجب کردیم. همین‌طور ایستاده بودیم و داشتیم نگاهش می‌کردیم و منتظر بودیم که هرلحظه ماشینش را هدف قرار بدهند، اما حسین رفت و با خونسردی پیکر شهدا را از روی زمین برداشت و کشید داخل ماشین و برگشت. کارش دیوانگی بود، اما این کار را برای بالا بردن روحیه ما انجام داد».

روایت مدافعان حرم عراقی از شهید بیضایی

بک لینک