تشییع شهید مدافع حرم اسماعیل سروری
تشییع شهید مدافع حرم اسماعیل سروری
تشییع شهید مدافع حرم اسماعیل سروری
تشییع شهید مدافع حرم اسماعیل سروری
تشییع شهید مدافع حرم اسماعیل سروری
پیام های روحانی برای آیت الله حائری و شهید خوش لفظ
به گزارش جهان نیوز، رییس جمهور در پیامی با تسلیت عروج اسوه ایثار و مقاومت، جانباز سرافراز، مرحوم علی خوشلفظ، از درگاه خداوند بزرگ برای ایشان همجواری با همرزمان شهیدش و برای عموم بازماندگان صبر و اجر مسألت کرد. متن پیام تسلیت حجت الاسلام حسن روحانی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم حسن روحانی همچنین رییس جمهور در پیامی رحلت عالم پارسا حضرت آیتالله حاج شیخ محیالدین حائری شیرازی را تسلیت گفت. متن پیام تسلیت حجت الاسلام حسن روحانی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم حسن روحانی |
به گزارش جهان نیوز، رییس جمهور در پیامی با تسلیت عروج اسوه ایثار و مقاومت، جانباز سرافراز، مرحوم علی خوشلفظ، از درگاه خداوند بزرگ برای ایشان همجواری با همرزمان شهیدش و برای عموم بازماندگان صبر و اجر مسألت کرد. متن پیام تسلیت حجت الاسلام حسن روحانی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم حسن روحانی همچنین رییس جمهور در پیامی رحلت عالم پارسا حضرت آیتالله حاج شیخ محیالدین حائری شیرازی را تسلیت گفت. متن پیام تسلیت حجت الاسلام حسن روحانی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم حسن روحانی |
پیام های روحانی برای آیت الله حائری و شهید خوش لفظ
دلنوشته پرستوگلستانی برای شهید مفقودالاثر+ عکس
به گزارش جهان نیوز، پرستو گلستانی در دلنوشته خود خطاب به شهید حسن جنگجو، شهید مفقوالاثری که بعد از 34 سال شناسایی شد، نوشت:
فردا می آیی پدر جبهه بود و من جنگ را میشناختم |
به گزارش جهان نیوز، پرستو گلستانی در دلنوشته خود خطاب به شهید حسن جنگجو، شهید مفقوالاثری که بعد از 34 سال شناسایی شد، نوشت:
فردا می آیی پدر جبهه بود و من جنگ را میشناختم |
دلنوشته پرستوگلستانی برای شهید مفقودالاثر+ عکس
آخرین خبرها درباره پیکر شهید حججی؛
در خصوص مسیر تشییع نیز، حرکت از مسجد جامع به سمت گلزار شهدا پیشنهاد شده و قرار شده مراسم اولین روز خاکسپاری شهید نیز در محل حسینیه فاطمه زهرا در کمربندی شمالی شهر برگزار شود. به گزارش جهان نیوز به نقل از بیسیم چی، به گفته یکی از حاضرین در جلسه امروز دفتر امام جمعه نجف آباد که با موضوع مراسم تشییع و تدفین پاسدار شهید مدافع حرم محسن حججی تشکیل شد، پیکری که تروریست ها تحویل داده اند، در حال حاضر برای انجام آزمایش DNA به دمشق منتقل شده و نتیجه آن تا ساعات پایانی امروز مشخص خواهد شد. طی این جلسه، مسئولان با توجه به امکان تشییع پیکر شهید در شهرهایی مانند تهران، قم یا مشهد، برای تشییع و تدفین شهید در نجف آباد برای شنبه یا یکشنبه هفته آینده (11 و 12 شهریور) برنامه ریزی کردند. در خصوص مکان دفن شهید نیز، سه پیشنهاد اصلی محل یادمان شهداء، نقطه ای در میان قبور سایر شهدا و یا جایی نزدیک به سالن شهدا مطرح شد ولی در نهایت محل دقیق تدفین، با نظر خانواده شهید تعیین خواهد شد. در خصوص مسیر تشییع نیز، حرکت از مسجد جامع به سمت گلزار شهدا پیشنهاد شده و قرار شده مراسم اولین روز خاکسپاری شهید نیز در محل حسینیه فاطمه زهرا در کمربندی شمالی شهر برگزار شود. البته برای تشییع شهید از محل حسینیه فاطمه زهرا تا گلزار شهدا نیز پیشنهادی مطرح می شود که با توجه به خطرات مرتبط با تردد وسایل نقلیه در کمربندی و بعد مسافت، این موضوع مورد تصویب قرار نمی گیرد. با توجه به پیش بینی حضور جمعیت قابل توجه از سایر نقاط استان و حتی کشور در این مراسم، قرار شده کمیته اسکان متشکل از دستگاه های مرتبط مانند شهرداری و آموزش و پرورش با همکاری مجموعه های مردمی، برنامه ریزی لازم را در این خصوص انجام دهند. |
در خصوص مسیر تشییع نیز، حرکت از مسجد جامع به سمت گلزار شهدا پیشنهاد شده و قرار شده مراسم اولین روز خاکسپاری شهید نیز در محل حسینیه فاطمه زهرا در کمربندی شمالی شهر برگزار شود. به گزارش جهان نیوز به نقل از بیسیم چی، به گفته یکی از حاضرین در جلسه امروز دفتر امام جمعه نجف آباد که با موضوع مراسم تشییع و تدفین پاسدار شهید مدافع حرم محسن حججی تشکیل شد، پیکری که تروریست ها تحویل داده اند، در حال حاضر برای انجام آزمایش DNA به دمشق منتقل شده و نتیجه آن تا ساعات پایانی امروز مشخص خواهد شد. طی این جلسه، مسئولان با توجه به امکان تشییع پیکر شهید در شهرهایی مانند تهران، قم یا مشهد، برای تشییع و تدفین شهید در نجف آباد برای شنبه یا یکشنبه هفته آینده (11 و 12 شهریور) برنامه ریزی کردند. در خصوص مکان دفن شهید نیز، سه پیشنهاد اصلی محل یادمان شهداء، نقطه ای در میان قبور سایر شهدا و یا جایی نزدیک به سالن شهدا مطرح شد ولی در نهایت محل دقیق تدفین، با نظر خانواده شهید تعیین خواهد شد. در خصوص مسیر تشییع نیز، حرکت از مسجد جامع به سمت گلزار شهدا پیشنهاد شده و قرار شده مراسم اولین روز خاکسپاری شهید نیز در محل حسینیه فاطمه زهرا در کمربندی شمالی شهر برگزار شود. البته برای تشییع شهید از محل حسینیه فاطمه زهرا تا گلزار شهدا نیز پیشنهادی مطرح می شود که با توجه به خطرات مرتبط با تردد وسایل نقلیه در کمربندی و بعد مسافت، این موضوع مورد تصویب قرار نمی گیرد. با توجه به پیش بینی حضور جمعیت قابل توجه از سایر نقاط استان و حتی کشور در این مراسم، قرار شده کمیته اسکان متشکل از دستگاه های مرتبط مانند شهرداری و آموزش و پرورش با همکاری مجموعه های مردمی، برنامه ریزی لازم را در این خصوص انجام دهند. |
آخرین خبرها درباره پیکر شهید حججی؛
به روح بلند شهید محسن حججی درود میفرستم
به گزارش جهان نیوز به نقل از میزان، رسول نجفیان بازیگر و مجری سینما و تلویزیون با اشاره نفرت عمومی جهانیان از گروهک ترورسیتی داعش و رژیم اشغالگر قدس گفت: دشمنان همواره نشانه دادهاند که قصد بر هم زدن امنیت خاورمیانه را دارند و در سالهای گذشته با تمرکز روی سوریه سعی داشتند به شیعیان و ایرانیان فشار وارد کنند اما وحدت، همدلی و انسجام مردم ایران در این صحنه باعث شد تا هیچ وقت به فکر حضور در ایران نیفتند و همواره در برابر ایرانیان شکست را تجربه کنند.
وی رژیم صهیونیستی را عامل اصلی تمام مشکلات منطقه دانست و افزود: گروهگ تروریستی داعش زاییده و دست پرورده رژیم اشغالگر قدس است. این رژیم منحوس سالها تلاش کرده تا برای ایران مشکل ایجاد کند و خوشبختانه شاهد بودیم که هیچگاه نتوانسته کوچکترین پیروزی کسب کند. بازیگر زیر سقف دودی در همین راستا ادامه داد: صهیونیستها در ابتدا سعی کردند بین شیعه و سنی اختلاف بیندازند اما با وحدت این مذاهب روبرو شدند. زیرا شما وقتی در مناطق سنی نشین بروید میبینید که در آن مناطق شیعه و سنی باهمدلی کنار یکدیگر زندگی میکنند و حتی در بینشان ازدواج صورت میگیرد و مشکلی در میانشان نیست.وی داعش را محکوم به نابودی اعلام کرد و ادامه داد: حضور داعش و گروهکهای جنگ افروز تروریستی هم از دیگر تلاشهای نافرجام رژیم صهیونیستی است. در اینجا لازم بود که قدرتی حاضر شده و به آنها درسی درست داده و از منطقه خارجشان کند. همین جاست که اهمیت حضور مدافعان حرم به اثبات میرسد. بازیگر سریال “از یادها رفته” با اشاره به شهادت مظلومانه “محسن حججی” تاکید کرد: من به تمامی مردان و زنانی که در این راه جهاد میکنند افتخار میکنم و به روح بلند تمامی شهدای بزرگوار حرم و الاخصوص “محسن حججی” درود میفرستم. وی از آمادهسازی کلیپی برای شهدای حرم خبر داد و افزود: به تازگی نماهنگی به همین مناسبت برای مدافعان و شهدای عظیمالشان حرم را با بودجه شخصی خواهم ساخت و امیدوارم بتوانم به زودی آن را ارائه کنم.نجفیان امنیت این روزهای ایران را مدیون مدافعان حرم دانست و خاطرنشان کرد: بدون شک اگر مدافعین حرم نبودند داعش به داخل کشور راه پیدا میکرد و ما تمام امنیت این روزهای خود را مدیون این جهادگران خستگیناپذیر هستیم. اگر به آسودگی زندگی میکنیم، همه و همه به خاطر جانفشانی مدافعان حرم است. |
به گزارش جهان نیوز به نقل از میزان، رسول نجفیان بازیگر و مجری سینما و تلویزیون با اشاره نفرت عمومی جهانیان از گروهک ترورسیتی داعش و رژیم اشغالگر قدس گفت: دشمنان همواره نشانه دادهاند که قصد بر هم زدن امنیت خاورمیانه را دارند و در سالهای گذشته با تمرکز روی سوریه سعی داشتند به شیعیان و ایرانیان فشار وارد کنند اما وحدت، همدلی و انسجام مردم ایران در این صحنه باعث شد تا هیچ وقت به فکر حضور در ایران نیفتند و همواره در برابر ایرانیان شکست را تجربه کنند.
وی رژیم صهیونیستی را عامل اصلی تمام مشکلات منطقه دانست و افزود: گروهگ تروریستی داعش زاییده و دست پرورده رژیم اشغالگر قدس است. این رژیم منحوس سالها تلاش کرده تا برای ایران مشکل ایجاد کند و خوشبختانه شاهد بودیم که هیچگاه نتوانسته کوچکترین پیروزی کسب کند. بازیگر زیر سقف دودی در همین راستا ادامه داد: صهیونیستها در ابتدا سعی کردند بین شیعه و سنی اختلاف بیندازند اما با وحدت این مذاهب روبرو شدند. زیرا شما وقتی در مناطق سنی نشین بروید میبینید که در آن مناطق شیعه و سنی باهمدلی کنار یکدیگر زندگی میکنند و حتی در بینشان ازدواج صورت میگیرد و مشکلی در میانشان نیست.وی داعش را محکوم به نابودی اعلام کرد و ادامه داد: حضور داعش و گروهکهای جنگ افروز تروریستی هم از دیگر تلاشهای نافرجام رژیم صهیونیستی است. در اینجا لازم بود که قدرتی حاضر شده و به آنها درسی درست داده و از منطقه خارجشان کند. همین جاست که اهمیت حضور مدافعان حرم به اثبات میرسد. بازیگر سریال “از یادها رفته” با اشاره به شهادت مظلومانه “محسن حججی” تاکید کرد: من به تمامی مردان و زنانی که در این راه جهاد میکنند افتخار میکنم و به روح بلند تمامی شهدای بزرگوار حرم و الاخصوص “محسن حججی” درود میفرستم. وی از آمادهسازی کلیپی برای شهدای حرم خبر داد و افزود: به تازگی نماهنگی به همین مناسبت برای مدافعان و شهدای عظیمالشان حرم را با بودجه شخصی خواهم ساخت و امیدوارم بتوانم به زودی آن را ارائه کنم.نجفیان امنیت این روزهای ایران را مدیون مدافعان حرم دانست و خاطرنشان کرد: بدون شک اگر مدافعین حرم نبودند داعش به داخل کشور راه پیدا میکرد و ما تمام امنیت این روزهای خود را مدیون این جهادگران خستگیناپذیر هستیم. اگر به آسودگی زندگی میکنیم، همه و همه به خاطر جانفشانی مدافعان حرم است. |
به روح بلند شهید محسن حججی درود میفرستم
روایت مادرانه از ۳ شهید و ۲ جانباز بروجردی/ مادری که اجازه نداد در تشییع ۳ فرزند شهیدش عزاداری کنند
به گزارش ، مادر که باشی دنیا جمع میشود در وسعت دلواپسیها و شب نخوابیهایت تا فرزندی بزرگ کنی که روزی عصای دستت شود و در کنارش با غرور و افتخار قدم بزنی و دستت را بگیرد و تو بگویی این پسر رشید من است اما امان از روزی که آن فرزندت ستارهای شود در آسمان کشورت و از او تنها سوسوی درخشان نامش برایت به یادگار بماند.
اصلاً فرق مادران شهدا با دیگر مادران خلاصه میشود در اینکه مادر شهید پیش از آنکه مادر شهید شود خودش شهید میشود و مگر میشود قد کشیدن فرزندانت را نظارهگر باشی و در اوج آرزوهایت برای آنها، دستهگلهایت را پرپرزده بر روی دستانت استقبال کنی آنهم نه یکی، دوتا بلکه سه دستهگل شهید.
سخت است سخن گفتن از آنان که ندیدهایم و مدام فریاد بزنیم که آنان افتخاری در دل تاریخ بودهاند بلکه باید دید این افتخار در دامن چه مادرانی بهدستآمده است اصلاً حالا که از مقابل تابلویی مزین به نام شهیدان که بر ابتدایی کوچهای نقش بسته است میگذرم سؤالی در ذهنم میگذرد که سیمای ملکوتی چه انسانهایی نمای این کوچه شده است.
مقابل منزل مادر شهیدان حسینی نسب که میرسم میاندیشم آن روزها که صدای اللهاکبر با عمق احساسی وصفناپذیر از سینه مردمانی ستم دیده پایههای ظلم را میلرزاند و دشمنان را از جبهههای نبرد تار و مار میکرد شهرمان از شجاعت آلالههای شهید خود همچون برادران شهید حسینی نسب دلگرم بود.
بانو کبری گودرزی مادر سه شهید به نامهای سید عباس، سید حسن و سید علی و نیز مادر دو جانباز به نامهای سید حسین و سید مرتضی حسینی نسب است. خانوادهای که پنج فرزند پسر و دو فرزند دختر آنها همگی بهصورت مستقیم سهمی در دوران دفاع مقدس داشتهاند سه شهید و دو جانباز و دو بانوی ایثارگر گواه این مدعاست.
به منزل این مادر صبور رفتهایم تا در گپ و گفتی صمیمی پای صحبتهای مادری بنشینیم که سالهاست درد فراق سه فرزند شهیدش را تحمل کرده است. گفتوگویی که در ادامه میخوانید حاصل دیدار خبرنگار تسنیم در بروجرد با مادر شهیدان حسینی نسب است.
از آن مادران صبوری است که هر چه از او بگویم کم است سه فرزند جوانش را درراه دفاع از آرمانهای انقلاب تقدیم کرده است اما همچنان صبور و نستوه هرگاه از او میپرسم چه حسی پس از رسیدن خبر شهادت سه فرزندت داشتهای باصلابت و مهربانی میگوید: در آن لحظات تنها خدا را شکر میکردم که توانستم چنین فرزندانی را تربیت کنم چون از همان ابتدایی که آنها را شیر میدادم از خدا میخواستم فرزندانم را درراه خودش هدایت کند چراکه آنها سید اولاد پیغمبر بودند و دوست داشتم راه حق را بروند هیچگاه دررفتن به جبهه مانع آنها نشدم.
مادر سه شهید و دو جانباز
مادر شهیدان حسینی نسب میافزاید: شهید سید حس اولین فرزندم در سال ۶۰ در حمله دارخوین در سن ۲۷ سالگی، سید عباس سال ۶۱ در عملیات فتح المبین در سن ۲۳ سالگی و سید علی سال ۶۴ در فاو و عملیات والفجر در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسیدند و دو فرزند دیگرم به نامهای سید حسین دریکی از عملیاتهای کردستان مورد اصابت ترکش و خمپاره قرارگرفته و پسر آخرم به نام سید مرتضی نیز در همان منطقه توسط موج انفجار دچار مجروحیت شده و هر دو جانباز هستند.
همسرش ۱۵ سال پیش از دنیا رفته است و او اینک بهتنهایی بار سالها فراق فرزندانش را به دوش میکشد میگوید همسرش نیز از رزمندگان جبهه بوده اصلاً او باب رفتن به جبهه را برای اولین بار در خانه بازکرده، آذوقه و ذخیره برای رزمندگان به جبههها میبرده است میگوید: در فراق فرزندان شهیدش خیلی بیتابی میکرد تا اینکه به زیارتخانه خدا و ائمه بقیع مشرف شد درآنجا پس از مشاهده غربت ائمه بقیع دلش آرام میگیرد و از حجم بیتابیهایش کمتر میشود.
یک پلاک و چندپاره استخوان حاصل سالها انتظار سید علی
مادر شهیدان حسینی نسب ۹ سال در فراق سید علی فرزند آخرش که پس از شهادت مفقودالاثر میشود به انتظار نشسته است او دراینباره بیان میکند: سید علی بعد از اتمام دوران تحصیلش در مقطع راهنمایی خواست که همچون پدر و برادرانش به جبهه برود اما سپاه بروجرد این اجازه را به او نداده بود برای همین او عازم اهواز شد تا ازآنجا به جبههها اعزام شود. سه سال جبهه بود پس از سه سال لباس سربازی پوشید و دو سال سربازیاش را در جبههها گذراند وقتی به شهادت رسید پیکرش را برایمان نیاوردند اصلاً هرکسی خبری از او میآورد یکی میگفت مجروح و اسیرشده دیگری میگفت شهید شده و ما هرلحظه منتظر بودیم تا خبری از سید علی به دستمان برسد دوست نداشتم اسیر شود و زیردست دشمن بیفتند دوست داشتم برگردد. گاهی نیمههای شب صدای در خانه که میآمد به امید اینکه سید علی برگشته است با اشتیاق از خواب بلند میشدم و همسرم وقتی این حالت مرا میدید شروع میکرد به گریه کردن.
انگار که گوشه قلبش هنوز هم منتظر آمدن سید علی باشد از نذرونیازهایش برای پیدا شدن فرزند دردانهاش میگوید: برای سید علی خیلی اذیت شدم هم من هم پدرش ۹ سال منتظر آمدنش بودیم و دعا و نذرونیاز میکردیم که برگردد تا اینکه عاقبت یک پلاک و چندپاره استخوانش را برایمان آوردند و گفتند این سید علی است.
به اینجا که میرسد صدایش میلرزد مادر است دیگر باید چقدر شیر زن باشی که وقتی پس از سالها چشمانتظاری و دوری دردانهات قنداقهاش کنند و به آغوشت بدهند بگویند این پسر توست! همان پسری که وقتی میرفت برای بوسیدنش تمامقد مجبور به ایستادن روی پنجههایت شدی.
آرزوهای یک مادر برای فرزندانش
چه آرزوها برای فرزندانش داشته مثل همه مادران آرزو داشته است پسرانش را داماد کند و آنها را در رخت دامادی ببیند. از سه فرزند شهیدش تنها سید عباس ازدواجکرده و دو فرزند از خود به یادگار گذاشته است درباره ازدواج فرزندانش اینچنین عنوان میکند: سید حسن محافظ شهید رجایی بود پس از شهادت این شهید بزرگوار او به بروجرد برگشت به او گفتیم بمان و به استخدام یک دستگاه و یا ادارهای دربیا تا برایت زن بگیریم و این پیراهن مشکی را از تنت بیرون بیاور دست گذاشت روی سرش و گفت زن من اینجاست با پیروزی زن میگیرم بعد هم به جبهه رفت و در کنار دوست و همرزم شهیدش یدالله گودرزی از شهدای بروجردی مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و همانطور که دستانش را روی سرش گذاشته بود به شهادت رسید.
از آخرین بارهایی که فرزندانش را دیده است اینگونه یاد میکند: سید عباس آخرین بار که میخواست به جبهه اعزام شود امانت بچههایش را به ما داد که به آنها توجه کنیم. سید حسن با آرامش و خوشحالی رفت. سید علی هم با خوشحالی رفت و آخرین بار آمد دم در وقتی میخواست برود به او گفتم بمان تا زن برایت بگیرم به شوخی و خنده به من گفت میخواهی خودت را هم ببرم جبهه؟ گفتم بله میآیم و غذا برایتان درست میکنم خندهای کرد و رفت. باعث نگرانی من نبود که فرزندانم رفتند و مطمئناً این امر خدا بود که من به زبان نیاوردم که اصلاً چرا رفتید چون راه آنها حق بود اگر بهجز این بود ناراحت میشدم.
بااینکه دین خود را به انقلاب با شهادت سه فرزند برومندش ادا کرده دو فرزند جانباز دیگر نیز پس از آنها تقدیم به ارزشهای انقلاب و دفاع از کشور کرده است: پس از شهادت سه فرزندم سید حسین به جبهه رفت سید حسین در مناطق عملیاتی کردستان مورد اصابت ترکش و خمپاره قرار گرفت و مجروح شد همان سال که با وضعیت جراحتی که داشت به خانه برگشت من در بستر بیماری بودم وقتی از در وارد شد دیگر جان و رمقی نداشت خیلی نگرانش بودم ترکشها مانده بود و خدا دوباره او را به ما بخشید.
سید مرتضی هم در کردستان بهواسطه موج انفجار مجروح شد وقتی در آن عملیات حمله صورت میگیرد فرمانده عملیات خود را روی سید مرتضی میاندازد و میگوید دیگر نمیخواهم جنازه تو را برای خانوادهات ببرند. در آن هنگام به ما گفتند پسر کوچک سید شهید شده است خیلی نگرانش بودم تا اینکه روزی با گردانی که در آن عضو بود مجروح برگشت و از دیدنش و اینکه زنده برگشته بود خیلی خوشحال شدم.
مادری که فرزندانش را برای رفتن به جبهه تشویق میکرد
مادر است گاهی هم نگرانیهایی دارد شبیه نگرانیهای همه مادران اصلاً خصلت مادر بودن و ذاتش با همین نگرانیها آمیخته است اما جنس مادران شهدا فرق میکند مادر شهیدان حسینی نسب خود فرزندانش را برای رفتن به جبهه و دفاع از کشور تشویق کرده است و دراینباره میگوید: هیچگاه مانع رفتن آنها به جبهه نشدم بههرحال هرکسی وقتی در سختی قرار بگیرد وقتی ببیند مملکتش را دشمن میگیرد مجبور است که برای دفاع خود را آماده کند حتی الآن هم حاضر هستم فرزندانم را برای رفتن به جبهه تشویق کنم.
هیچگاه از رفتن و نبودنشان ناشکری نکردم و حرفی نزدم چون خدا خودش به من صبر داده بود و ناراحت نبودم حتی بر اساس رسم روستاهای ما که زنان در عزاداریها موها و صورت خود را با ناخن میکَنَند من اجازه ندادم که این کار را در مراسم ترحیم فرزندانم انجام دهند. میگفتند چرا نگذاشتی عزاداری کنیم سید حسن داماد بوده، میگفتم کسی حق ندارد موی سرخود را بکند حتی میگفتم خرج مراسم فاتحه آنها را برای رزمندگان جبههها ببرند.
همه شهدا ویژگیهای خاص اخلاقی دارند که مادرانشان بیش از دیگران این ویژگیها را میبینند و میشناسند مادر شهیدان حسینی نسب هم از آن دسته مادرانی است که فرزندان خود را مقید به آداب اسلامی و انجام واجبات بار آورده است و در این خصوص بیان میکند:همه فرزندانم اهل نماز اول وقت بودند و در کارهای منزل به من و پدرشان کمک میکردند بسیار کمتوقع، آرام و صبور بودند و در میان فامیل و محله زبانزد بودند.
از دلتنگیهایش برای فرزندانش اینگونه یاد میکند: گاهی که دلتنگشان میشوم به آنها التماس دعا میگویم و از آنها میخواهم دعا کنند خداوند به ما صبر بدهد وجدشان کمکمان کنند.
دغدغههای مادر شهیدان حسینی نسب
دغدغههایش برای خودش نیست او دغدغه وضعیت فرهنگی شهرش را دارد و این امر او را آزردهخاطر کرده است و بیان میکند: وقتی میبینم بدحجابی اینقدر زیاد شده و کسی هم نیست جلوی آنها را بگیرد ناراحت میشوم جوانان عزیز ما رفتند و سینه سپر کردند و با دشمن جنگیدند برای آزادی مملکت.
همه خواستههای مادر ۳ شهید و دو جانباز از مقام معظم رهبری
تابهحال دو بار به دیدار رهبر معظم انقلاب رفته است؛ یک دیدار عمومی و یک دیدار خصوصی، دراینباره میگوید: دوست دارم اگر قسمت شود و آقا از ما دعوت کنند بار دیگر به محضر ایشان بروم و به ایشان بگویم ما خانواده شهدا کسی نیست که درد و دلمان را به او بگوییم اگر هم بخواهیم نامه بدهیم به رهبر انقلاب معلوم نیست کی بررسی شود، حرف دل ما این است که به این اوضاع که باعث ناراحتی ما شده و مسئولان شهر هم این وضعیت فرهنگی شهر را میبینند بیشتر رسیدگی کنند تا تسلایی باشد برای خانواده شهدا.
اگر سرتاپای وجودمان از یادآوری نامشان بلرزد، سزاست چراکه راه بیانتهای شهادت مردانی بزرگ میطلبد و این عزیزان برای ما مظهر واقعی اخلاص هستند پس به شکرانه این رشادتها و برای احترام به ساحت مطهرشان در طول خیابانهای آرام شهر گام برمیداریم و در هر قدم خویش برای روح بلندشان صلواتی نثار میکنیم.
به گزارش ، مادر که باشی دنیا جمع میشود در وسعت دلواپسیها و شب نخوابیهایت تا فرزندی بزرگ کنی که روزی عصای دستت شود و در کنارش با غرور و افتخار قدم بزنی و دستت را بگیرد و تو بگویی این پسر رشید من است اما امان از روزی که آن فرزندت ستارهای شود در آسمان کشورت و از او تنها سوسوی درخشان نامش برایت به یادگار بماند.
اصلاً فرق مادران شهدا با دیگر مادران خلاصه میشود در اینکه مادر شهید پیش از آنکه مادر شهید شود خودش شهید میشود و مگر میشود قد کشیدن فرزندانت را نظارهگر باشی و در اوج آرزوهایت برای آنها، دستهگلهایت را پرپرزده بر روی دستانت استقبال کنی آنهم نه یکی، دوتا بلکه سه دستهگل شهید.
سخت است سخن گفتن از آنان که ندیدهایم و مدام فریاد بزنیم که آنان افتخاری در دل تاریخ بودهاند بلکه باید دید این افتخار در دامن چه مادرانی بهدستآمده است اصلاً حالا که از مقابل تابلویی مزین به نام شهیدان که بر ابتدایی کوچهای نقش بسته است میگذرم سؤالی در ذهنم میگذرد که سیمای ملکوتی چه انسانهایی نمای این کوچه شده است.
(image)
مقابل منزل مادر شهیدان حسینی نسب که میرسم میاندیشم آن روزها که صدای اللهاکبر با عمق احساسی وصفناپذیر از سینه مردمانی ستم دیده پایههای ظلم را میلرزاند و دشمنان را از جبهههای نبرد تار و مار میکرد شهرمان از شجاعت آلالههای شهید خود همچون برادران شهید حسینی نسب دلگرم بود.
بانو کبری گودرزی مادر سه شهید به نامهای سید عباس، سید حسن و سید علی و نیز مادر دو جانباز به نامهای سید حسین و سید مرتضی حسینی نسب است. خانوادهای که پنج فرزند پسر و دو فرزند دختر آنها همگی بهصورت مستقیم سهمی در دوران دفاع مقدس داشتهاند سه شهید و دو جانباز و دو بانوی ایثارگر گواه این مدعاست.
به منزل این مادر صبور رفتهایم تا در گپ و گفتی صمیمی پای صحبتهای مادری بنشینیم که سالهاست درد فراق سه فرزند شهیدش را تحمل کرده است. گفتوگویی که در ادامه میخوانید حاصل دیدار خبرنگار تسنیم در بروجرد با مادر شهیدان حسینی نسب است.
از آن مادران صبوری است که هر چه از او بگویم کم است سه فرزند جوانش را درراه دفاع از آرمانهای انقلاب تقدیم کرده است اما همچنان صبور و نستوه هرگاه از او میپرسم چه حسی پس از رسیدن خبر شهادت سه فرزندت داشتهای باصلابت و مهربانی میگوید: در آن لحظات تنها خدا را شکر میکردم که توانستم چنین فرزندانی را تربیت کنم چون از همان ابتدایی که آنها را شیر میدادم از خدا میخواستم فرزندانم را درراه خودش هدایت کند چراکه آنها سید اولاد پیغمبر بودند و دوست داشتم راه حق را بروند هیچگاه دررفتن به جبهه مانع آنها نشدم.
(image)
مادر سه شهید و دو جانباز
مادر شهیدان حسینی نسب میافزاید: شهید سید حس اولین فرزندم در سال ۶۰ در حمله دارخوین در سن ۲۷ سالگی، سید عباس سال ۶۱ در عملیات فتح المبین در سن ۲۳ سالگی و سید علی سال ۶۴ در فاو و عملیات والفجر در سن ۲۲ سالگی به شهادت رسیدند و دو فرزند دیگرم به نامهای سید حسین دریکی از عملیاتهای کردستان مورد اصابت ترکش و خمپاره قرارگرفته و پسر آخرم به نام سید مرتضی نیز در همان منطقه توسط موج انفجار دچار مجروحیت شده و هر دو جانباز هستند.
همسرش ۱۵ سال پیش از دنیا رفته است و او اینک بهتنهایی بار سالها فراق فرزندانش را به دوش میکشد میگوید همسرش نیز از رزمندگان جبهه بوده اصلاً او باب رفتن به جبهه را برای اولین بار در خانه بازکرده، آذوقه و ذخیره برای رزمندگان به جبههها میبرده است میگوید: در فراق فرزندان شهیدش خیلی بیتابی میکرد تا اینکه به زیارتخانه خدا و ائمه بقیع مشرف شد درآنجا پس از مشاهده غربت ائمه بقیع دلش آرام میگیرد و از حجم بیتابیهایش کمتر میشود.
یک پلاک و چندپاره استخوان حاصل سالها انتظار سید علی
مادر شهیدان حسینی نسب ۹ سال در فراق سید علی فرزند آخرش که پس از شهادت مفقودالاثر میشود به انتظار نشسته است او دراینباره بیان میکند: سید علی بعد از اتمام دوران تحصیلش در مقطع راهنمایی خواست که همچون پدر و برادرانش به جبهه برود اما سپاه بروجرد این اجازه را به او نداده بود برای همین او عازم اهواز شد تا ازآنجا به جبههها اعزام شود. سه سال جبهه بود پس از سه سال لباس سربازی پوشید و دو سال سربازیاش را در جبههها گذراند وقتی به شهادت رسید پیکرش را برایمان نیاوردند اصلاً هرکسی خبری از او میآورد یکی میگفت مجروح و اسیرشده دیگری میگفت شهید شده و ما هرلحظه منتظر بودیم تا خبری از سید علی به دستمان برسد دوست نداشتم اسیر شود و زیردست دشمن بیفتند دوست داشتم برگردد. گاهی نیمههای شب صدای در خانه که میآمد به امید اینکه سید علی برگشته است با اشتیاق از خواب بلند میشدم و همسرم وقتی این حالت مرا میدید شروع میکرد به گریه کردن.
انگار که گوشه قلبش هنوز هم منتظر آمدن سید علی باشد از نذرونیازهایش برای پیدا شدن فرزند دردانهاش میگوید: برای سید علی خیلی اذیت شدم هم من هم پدرش ۹ سال منتظر آمدنش بودیم و دعا و نذرونیاز میکردیم که برگردد تا اینکه عاقبت یک پلاک و چندپاره استخوانش را برایمان آوردند و گفتند این سید علی است.
به اینجا که میرسد صدایش میلرزد مادر است دیگر باید چقدر شیر زن باشی که وقتی پس از سالها چشمانتظاری و دوری دردانهات قنداقهاش کنند و به آغوشت بدهند بگویند این پسر توست! همان پسری که وقتی میرفت برای بوسیدنش تمامقد مجبور به ایستادن روی پنجههایت شدی.
آرزوهای یک مادر برای فرزندانش
چه آرزوها برای فرزندانش داشته مثل همه مادران آرزو داشته است پسرانش را داماد کند و آنها را در رخت دامادی ببیند. از سه فرزند شهیدش تنها سید عباس ازدواجکرده و دو فرزند از خود به یادگار گذاشته است درباره ازدواج فرزندانش اینچنین عنوان میکند: سید حسن محافظ شهید رجایی بود پس از شهادت این شهید بزرگوار او به بروجرد برگشت به او گفتیم بمان و به استخدام یک دستگاه و یا ادارهای دربیا تا برایت زن بگیریم و این پیراهن مشکی را از تنت بیرون بیاور دست گذاشت روی سرش و گفت زن من اینجاست با پیروزی زن میگیرم بعد هم به جبهه رفت و در کنار دوست و همرزم شهیدش یدالله گودرزی از شهدای بروجردی مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و همانطور که دستانش را روی سرش گذاشته بود به شهادت رسید.
از آخرین بارهایی که فرزندانش را دیده است اینگونه یاد میکند: سید عباس آخرین بار که میخواست به جبهه اعزام شود امانت بچههایش را به ما داد که به آنها توجه کنیم. سید حسن با آرامش و خوشحالی رفت. سید علی هم با خوشحالی رفت و آخرین بار آمد دم در وقتی میخواست برود به او گفتم بمان تا زن برایت بگیرم به شوخی و خنده به من گفت میخواهی خودت را هم ببرم جبهه؟ گفتم بله میآیم و غذا برایتان درست میکنم خندهای کرد و رفت. باعث نگرانی من نبود که فرزندانم رفتند و مطمئناً این امر خدا بود که من به زبان نیاوردم که اصلاً چرا رفتید چون راه آنها حق بود اگر بهجز این بود ناراحت میشدم.
بااینکه دین خود را به انقلاب با شهادت سه فرزند برومندش ادا کرده دو فرزند جانباز دیگر نیز پس از آنها تقدیم به ارزشهای انقلاب و دفاع از کشور کرده است: پس از شهادت سه فرزندم سید حسین به جبهه رفت سید حسین در مناطق عملیاتی کردستان مورد اصابت ترکش و خمپاره قرار گرفت و مجروح شد همان سال که با وضعیت جراحتی که داشت به خانه برگشت من در بستر بیماری بودم وقتی از در وارد شد دیگر جان و رمقی نداشت خیلی نگرانش بودم ترکشها مانده بود و خدا دوباره او را به ما بخشید.
سید مرتضی هم در کردستان بهواسطه موج انفجار مجروح شد وقتی در آن عملیات حمله صورت میگیرد فرمانده عملیات خود را روی سید مرتضی میاندازد و میگوید دیگر نمیخواهم جنازه تو را برای خانوادهات ببرند. در آن هنگام به ما گفتند پسر کوچک سید شهید شده است خیلی نگرانش بودم تا اینکه روزی با گردانی که در آن عضو بود مجروح برگشت و از دیدنش و اینکه زنده برگشته بود خیلی خوشحال شدم.
(image)
مادری که فرزندانش را برای رفتن به جبهه تشویق میکرد
مادر است گاهی هم نگرانیهایی دارد شبیه نگرانیهای همه مادران اصلاً خصلت مادر بودن و ذاتش با همین نگرانیها آمیخته است اما جنس مادران شهدا فرق میکند مادر شهیدان حسینی نسب خود فرزندانش را برای رفتن به جبهه و دفاع از کشور تشویق کرده است و دراینباره میگوید: هیچگاه مانع رفتن آنها به جبهه نشدم بههرحال هرکسی وقتی در سختی قرار بگیرد وقتی ببیند مملکتش را دشمن میگیرد مجبور است که برای دفاع خود را آماده کند حتی الآن هم حاضر هستم فرزندانم را برای رفتن به جبهه تشویق کنم.
هیچگاه از رفتن و نبودنشان ناشکری نکردم و حرفی نزدم چون خدا خودش به من صبر داده بود و ناراحت نبودم حتی بر اساس رسم روستاهای ما که زنان در عزاداریها موها و صورت خود را با ناخن میکَنَند من اجازه ندادم که این کار را در مراسم ترحیم فرزندانم انجام دهند. میگفتند چرا نگذاشتی عزاداری کنیم سید حسن داماد بوده، میگفتم کسی حق ندارد موی سرخود را بکند حتی میگفتم خرج مراسم فاتحه آنها را برای رزمندگان جبههها ببرند.
همه شهدا ویژگیهای خاص اخلاقی دارند که مادرانشان بیش از دیگران این ویژگیها را میبینند و میشناسند مادر شهیدان حسینی نسب هم از آن دسته مادرانی است که فرزندان خود را مقید به آداب اسلامی و انجام واجبات بار آورده است و در این خصوص بیان میکند:همه فرزندانم اهل نماز اول وقت بودند و در کارهای منزل به من و پدرشان کمک میکردند بسیار کمتوقع، آرام و صبور بودند و در میان فامیل و محله زبانزد بودند.
از دلتنگیهایش برای فرزندانش اینگونه یاد میکند: گاهی که دلتنگشان میشوم به آنها التماس دعا میگویم و از آنها میخواهم دعا کنند خداوند به ما صبر بدهد وجدشان کمکمان کنند.
(image)
دغدغههای مادر شهیدان حسینی نسب
دغدغههایش برای خودش نیست او دغدغه وضعیت فرهنگی شهرش را دارد و این امر او را آزردهخاطر کرده است و بیان میکند: وقتی میبینم بدحجابی اینقدر زیاد شده و کسی هم نیست جلوی آنها را بگیرد ناراحت میشوم جوانان عزیز ما رفتند و سینه سپر کردند و با دشمن جنگیدند برای آزادی مملکت.
همه خواستههای مادر ۳ شهید و دو جانباز از مقام معظم رهبری
تابهحال دو بار به دیدار رهبر معظم انقلاب رفته است؛ یک دیدار عمومی و یک دیدار خصوصی، دراینباره میگوید: دوست دارم اگر قسمت شود و آقا از ما دعوت کنند بار دیگر به محضر ایشان بروم و به ایشان بگویم ما خانواده شهدا کسی نیست که درد و دلمان را به او بگوییم اگر هم بخواهیم نامه بدهیم به رهبر انقلاب معلوم نیست کی بررسی شود، حرف دل ما این است که به این اوضاع که باعث ناراحتی ما شده و مسئولان شهر هم این وضعیت فرهنگی شهر را میبینند بیشتر رسیدگی کنند تا تسلایی باشد برای خانواده شهدا.
اگر سرتاپای وجودمان از یادآوری نامشان بلرزد، سزاست چراکه راه بیانتهای شهادت مردانی بزرگ میطلبد و این عزیزان برای ما مظهر واقعی اخلاص هستند پس به شکرانه این رشادتها و برای احترام به ساحت مطهرشان در طول خیابانهای آرام شهر گام برمیداریم و در هر قدم خویش برای روح بلندشان صلواتی نثار میکنیم.
روایت مادرانه از ۳ شهید و ۲ جانباز بروجردی/ مادری که اجازه نداد در تشییع ۳ فرزند شهیدش عزاداری کنند
تصویر فیش حقوقی 3 شهید مدافع حرم خانطومان
به گزراش جهان، دو هفته پیش انتشار فیش حقوقی برخی مدیران دولتی، تعجب رسانهها و مردم را برانگیخت؛ در جامعهای که متوسط دریافتی ماهانه یک کارمند بیش از 2میلیون تومان نیست، حقوق 87 میلیونی یک مدیر دولتی رقمی غیر قابل باور و توجیه ناپذیر بود؛ اما موشکافی و واکاوی چرایی پرداخت چنین رقمهای نجومی در این گزارش مورد بحث ما نیست.
5 سال از جنگ خانمانسوز در سوریه میگذرد، جنگی که از آغاز آن جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از جبهه مقاومت، دولت و ملت سوریه در کنار آنان ایستاد و شهدای زیادی را هم در این راه تقدیم کرد؛ شهدایی که اگرچه با عنوان «مستشار» به سوریه اعزام شدند، اما نقشی فراتر از این نام ایفا کردند و سرانجام جان عزیز خود را نیز در راه دفاع از حریم اهل بیت(ع) فدا کردند. خط تخریب رزمندگان ایرانی -و در کنار آنها مجاهدین افغانستانی، پاکستانی، لبنانی و …- از همان ابتدای حضور در سوریه آغاز شد و یکی از بزرگترین اتهامات به این شهدا این بود که آنان در ازای دریافت پول و امکانات ویژه رفته و میجنگند! خبرگزاری فارس در نظر دارد در پرونده ویژهای با عنوان «روی خط مقاومت» به بررسی حضور نظامی ایران در سوریه، شرایط اعزام مدافعان حرم و امتیازاتی که به این افراد داده میشود بپردازد که شاهبیت این پرونده، گفتگوهای اختصاصی و تفصیلی با خانواده شهدای اخیر مازندران در نبرد «خان طومان» خواهد بود. در ابتدای این پرونده لازم دیدیم برای شفاف سازی اذهان عمومی فیش حقوقی 3 تن از شهدای اخیر را که در سوریه به شهادت رسیدهاند، منتشر کنیم و مقایسه و قضاوت را برعهده مخاطب بگذاریم. نکته مهم در بازنشر فیشهای حقوقی این است که به اذعان و تاکید خانواده محترم این شهدا، نه تنها حق ماموریتهای متعارف به این عزیزان پرداخت نشده بلکه آنان نیز هیچ توقعی از مسئولان نداشته و شهادت همسران و فرزندانشان را معاملهای با خدا میدانند. انتشار فیش حقوقی این شهدا که یکی از آنها –شهید کابلی- پس از بازنشستگی به سوریه اعزام شد، شاید بار دیگر تعجب افکار عمومی را برانگیزد؛ اما این بار نه به خاطر حقوقهای چند ده میلیون تومانی، بلکه حقوقهای چندصدهزارتومانی تا معلوم شود این افراد برای مادیّات پای در چنین میدانی گذاشتند و یا به قول مرحوم اخوان ثالث: اینان بنا به گفته استاد رفتهاند… فیش حقوقی شهید کابلی/ مبلغ دریافتی: 1 میلیون و 641 هزار و 983 تومان
فیش حقوقی شهید حسین مشتاقی/ مبلغ دریافتی: 939 هزار و 577 تومان فیش حقوقی شهید محمد بلباسی/ مبلغ دریافتی: 939 هزار و 577 تومان منبع:فارس |
به گزراش جهان، دو هفته پیش انتشار فیش حقوقی برخی مدیران دولتی، تعجب رسانهها و مردم را برانگیخت؛ در جامعهای که متوسط دریافتی ماهانه یک کارمند بیش از 2میلیون تومان نیست، حقوق 87 میلیونی یک مدیر دولتی رقمی غیر قابل باور و توجیه ناپذیر بود؛ اما موشکافی و واکاوی چرایی پرداخت چنین رقمهای نجومی در این گزارش مورد بحث ما نیست.
5 سال از جنگ خانمانسوز در سوریه میگذرد، جنگی که از آغاز آن جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از جبهه مقاومت، دولت و ملت سوریه در کنار آنان ایستاد و شهدای زیادی را هم در این راه تقدیم کرد؛ شهدایی که اگرچه با عنوان «مستشار» به سوریه اعزام شدند، اما نقشی فراتر از این نام ایفا کردند و سرانجام جان عزیز خود را نیز در راه دفاع از حریم اهل بیت(ع) فدا کردند. خط تخریب رزمندگان ایرانی -و در کنار آنها مجاهدین افغانستانی، پاکستانی، لبنانی و …- از همان ابتدای حضور در سوریه آغاز شد و یکی از بزرگترین اتهامات به این شهدا این بود که آنان در ازای دریافت پول و امکانات ویژه رفته و میجنگند! خبرگزاری فارس در نظر دارد در پرونده ویژهای با عنوان «روی خط مقاومت» به بررسی حضور نظامی ایران در سوریه، شرایط اعزام مدافعان حرم و امتیازاتی که به این افراد داده میشود بپردازد که شاهبیت این پرونده، گفتگوهای اختصاصی و تفصیلی با خانواده شهدای اخیر مازندران در نبرد «خان طومان» خواهد بود. در ابتدای این پرونده لازم دیدیم برای شفاف سازی اذهان عمومی فیش حقوقی 3 تن از شهدای اخیر را که در سوریه به شهادت رسیدهاند، منتشر کنیم و مقایسه و قضاوت را برعهده مخاطب بگذاریم. نکته مهم در بازنشر فیشهای حقوقی این است که به اذعان و تاکید خانواده محترم این شهدا، نه تنها حق ماموریتهای متعارف به این عزیزان پرداخت نشده بلکه آنان نیز هیچ توقعی از مسئولان نداشته و شهادت همسران و فرزندانشان را معاملهای با خدا میدانند. انتشار فیش حقوقی این شهدا که یکی از آنها –شهید کابلی- پس از بازنشستگی به سوریه اعزام شد، شاید بار دیگر تعجب افکار عمومی را برانگیزد؛ اما این بار نه به خاطر حقوقهای چند ده میلیون تومانی، بلکه حقوقهای چندصدهزارتومانی تا معلوم شود این افراد برای مادیّات پای در چنین میدانی گذاشتند و یا به قول مرحوم اخوان ثالث: اینان بنا به گفته استاد رفتهاند… فیش حقوقی شهید کابلی/ مبلغ دریافتی: 1 میلیون و 641 هزار و 983 تومان
فیش حقوقی شهید حسین مشتاقی/ مبلغ دریافتی: 939 هزار و 577 تومان فیش حقوقی شهید محمد بلباسی/ مبلغ دریافتی: 939 هزار و 577 تومان منبع:فارس |
تصویر فیش حقوقی 3 شهید مدافع حرم خانطومان
نامه متفاوت یک شهید + عکس
به گزارش جهان ، شهید رحیم آنجفی در سال ١٣٣٢ در روستای مرزیجران از توابع شهرستان اراک متولد شد. چند ماهی از آغاز دفاع مقدس نگذشته بود که به همراه گروهی دیگر از دوستانش جهت آموزش به کرمانشاه و بعد از آن به جبهه گیلانغرب و پس از آن جبهه سومار حاضر شد و در عملیات طریق القدس، فتح بستان، پل سابله و عملیات والفجر ۳ شرکت کرد. بیشترین تلاش او در این عملیاتها دفع پاتکهای سنگین عراق بود. سرانجام در سال ۱۳۶۲ در شهر پنجوین عراق به فیض عظیم شهادت نایل آمد. در تصویر زیر نامه ای از شهید رحیم آنجفی را مشاهده می کنید که برای یکی از همرزمانش در مریوان فرستاده است. 30 آبان 1360 تاریخ ارسال این نامه است. شهید آنجفی متن نامه اش را در قالب یک گل نوشته و برای همرزمش ارسال کرده است.
|
به گزارش جهان ، شهید رحیم آنجفی در سال ١٣٣٢ در روستای مرزیجران از توابع شهرستان اراک متولد شد. چند ماهی از آغاز دفاع مقدس نگذشته بود که به همراه گروهی دیگر از دوستانش جهت آموزش به کرمانشاه و بعد از آن به جبهه گیلانغرب و پس از آن جبهه سومار حاضر شد و در عملیات طریق القدس، فتح بستان، پل سابله و عملیات والفجر ۳ شرکت کرد. بیشترین تلاش او در این عملیاتها دفع پاتکهای سنگین عراق بود. سرانجام در سال ۱۳۶۲ در شهر پنجوین عراق به فیض عظیم شهادت نایل آمد. در تصویر زیر نامه ای از شهید رحیم آنجفی را مشاهده می کنید که برای یکی از همرزمانش در مریوان فرستاده است. 30 آبان 1360 تاریخ ارسال این نامه است. شهید آنجفی متن نامه اش را در قالب یک گل نوشته و برای همرزمش ارسال کرده است.
|
نامه متفاوت یک شهید + عکس
مادر شهید متوسلیان بستری شد
به گزارش جهان به نقل از فارس، بانو معصومه حسین زاده مادر جاویدالاثر سردار سرلشکر حاج احمد متوسلیان بنیانگذار و فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در بیمارستان بستری شد.
بانو حسین زاده عصر روز یکشنبه در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان آریا بستری شده است. جاویدالاثر سردار حاج احمد متوسلیان پس از حضور در جبهه های غرب و جنوب کشور و پس از آزادسازی خرمشهر در سال 61، به منظور دفاع از مردم مظلوم لبنان در مقابل تجاوز اسرائیل راهی لبنان شد و در روز 14 تیر سال 61 توسط مزدوران رژیم صهیونیستی به همراه سه دیپلمات دیگر ربوده شدند که تاکنون اطلاعی از سرنوشت قطعی این چهار دیپلمات در دست نیست. |
به گزارش جهان به نقل از فارس، بانو معصومه حسین زاده مادر جاویدالاثر سردار سرلشکر حاج احمد متوسلیان بنیانگذار و فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در بیمارستان بستری شد.
بانو حسین زاده عصر روز یکشنبه در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان آریا بستری شده است. جاویدالاثر سردار حاج احمد متوسلیان پس از حضور در جبهه های غرب و جنوب کشور و پس از آزادسازی خرمشهر در سال 61، به منظور دفاع از مردم مظلوم لبنان در مقابل تجاوز اسرائیل راهی لبنان شد و در روز 14 تیر سال 61 توسط مزدوران رژیم صهیونیستی به همراه سه دیپلمات دیگر ربوده شدند که تاکنون اطلاعی از سرنوشت قطعی این چهار دیپلمات در دست نیست. |
مادر شهید متوسلیان بستری شد
بدرالدین؛ فرمانده شهید حزبالله که بود؟
به گزارش جهان به نقل از فارس، سید مصطفی بدرالدین ملقب به «سید ذوالفقار» فرمانده شاخه نظامی حزبالله لبنان، که به نوعی جانشین شهید عماد مغنیه محسوب میشد، بامداد امروز (جمعه) در انفجاری در نزدیکی فرودگاه بینالمللی دمشق، به شهادت رسید.
هر چند شبکه المیادین، در گزارش اولیه خود، حمله هوایی اسرائیل را عامل این انفجار و شهادت شهید بدرالدین اعلام کرد؛ اما حزبالله لبنان در دومین بیانیه خود اعلام کرده است که این حزب کماکان در حال تحقیق برای کشف علت انفجار هستیم و مشخص خواهیم کرد که این انفجار به وسیله جنگنده بوده یا توپخانه. سید ذوالفقار که بود؟ شهید مصطفی بدرالدین متولد 6 آوریل 1961 که با نامهای مصطفی امین بدرالدین، مصطفی یوسف بدرالدین، سامی عیسی، الشبح، الیاس صعب، ابراهیم عیسی، سید ذوالفقار و الیاس فؤاد سائب نیز شناخته میشد، مسئولیت بخش نظامی حزبالله لبنان را بر عهده داشت و جانشین «شهید عماد مغنیه» فرمانده ارشد شهید حزبالله بود. وی از سال 1982 هنگامیکه از زندان کویت آزاد شد و فعالیت جهادی و مبارزاتی خود را در دوایر حساس امنیتی و نظامی مقاومت آغاز کرد، همواره از سوی سازمانهای جاسوسی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشته و بارها از عملیات ترور جان سالم به در برده بود. شهید بدرالدین، تمام زندگی خود را در راه مبارزه با اسرائیل صرف کرد. وی و شهید مغنیه در سال 1982 در صفوف نیروهای 17 جنبش فتح بودند و پس از آن وارد حزبالله شدند. او از زمان اشغال لبنان به دست رژیم صهیونیستی تا زمان شهادتش در درگیریهای متعددی بر ضد دشمن صهیونیستی شرکت کرده بود. وی یکی از عناصر تیمی بود که در درگیریهای مشهور خلدة در برابر ارتش اسرائیل ایستاد و مانع از ورود این ارتش به بیروت از دروازههای جنوبی شد. شهید بدرالدین، همچنین مسئولیت عملیاتهای نظامی حزبالله را در خارج از لبنان بر عهده داشت. وی از سال 2012 که مسئولیت حضور نظامی حزبالله در سوریه را بر عهده گرفت؛ همان زمان نیز از سوی آمریکا در لیست سیاه قرار داده شد. او از سوی این کشور متهم به دست داشتن در انفجار 1983 مقر تنفگداران نیروی دریایی آمریکا بود. ویژگیهای شخصیتی شهید بدرالدین، دارای شخصیتی بسیار کاریزماتیک و سختگیر در امر انضباط و آموزش بود. در همین حال درون حزبالله از او به عنوان یک فرمانده کارکشته و بسیار حرفهای یاد میشد، به طوریکه گفته میشود او میتوانسته همزمان با دو تفنگ شلیک کرده و به هدف بزند. در زمینه تاکتیکهای نظامی نیز وی دارای هوش بسیاری بالایی بود و بسیاری در دورن حزبالله، عمده پیروزیها و خلق تاکتیکهای نظامی و عملیاتی را به وی نسبت میدهند. این شهید همچنین در طول زندگی خود به پروتکلهای امنیتی بسیار پایبند بود و از یک گوشی موبایل بیش از یک روز استفاده نمیکرد و اجازه نمیداد در اطراف محل حضور خود شخصی از تلفن همراه استفاده کند. برای همین است که اطلاعات و تصاویر چندانی از وی در دسترس نیست. تلاش برای ترور شخصیتی مسألهی دیگر، حجم تبلغیات سوء صهیونیستها و رسانههای جریان سعودی علیه شهید بدرالدین است، به طوریکه در سالهای گذشته، رسانههای معاند علاوه بر تلاش صهیونیستها برای ترور فیزیکی وی، در راستای ترور اخلاقی و شخصیتی این شهید نیز بسیار تلاش کردهاند مسائلی از از جمله بد اخلاق بودن وی، آموزش در اوکراین، تجارت طلا و یا اتهامات اخلاقی، در باره این شهید در رسانههای جریان سعودی بسیار به چشم میخورد. حجم تبلغیات منفی و ترور شخصیتی علیه وی از سوی رسانههای غربی و سعودی به مسألهای عادی در بین افراد حزبالله تبدیل شده بود و شهید بدرالدین به عنوان فردی شناخته میشد که همواره آماج این حملات بوده است. اتهام دست داشتن در ترور «رفیق حریری» نخستوزیر سابق لبنان عاملی بود تا سیل هجمه رسانهای علیه شهید بدرالدین سرازیر شود. اتهامی که تاکنون ثابت نشده است. |
به گزارش جهان به نقل از فارس، سید مصطفی بدرالدین ملقب به «سید ذوالفقار» فرمانده شاخه نظامی حزبالله لبنان، که به نوعی جانشین شهید عماد مغنیه محسوب میشد، بامداد امروز (جمعه) در انفجاری در نزدیکی فرودگاه بینالمللی دمشق، به شهادت رسید.
هر چند شبکه المیادین، در گزارش اولیه خود، حمله هوایی اسرائیل را عامل این انفجار و شهادت شهید بدرالدین اعلام کرد؛ اما حزبالله لبنان در دومین بیانیه خود اعلام کرده است که این حزب کماکان در حال تحقیق برای کشف علت انفجار هستیم و مشخص خواهیم کرد که این انفجار به وسیله جنگنده بوده یا توپخانه. سید ذوالفقار که بود؟ شهید مصطفی بدرالدین متولد 6 آوریل 1961 که با نامهای مصطفی امین بدرالدین، مصطفی یوسف بدرالدین، سامی عیسی، الشبح، الیاس صعب، ابراهیم عیسی، سید ذوالفقار و الیاس فؤاد سائب نیز شناخته میشد، مسئولیت بخش نظامی حزبالله لبنان را بر عهده داشت و جانشین «شهید عماد مغنیه» فرمانده ارشد شهید حزبالله بود. وی از سال 1982 هنگامیکه از زندان کویت آزاد شد و فعالیت جهادی و مبارزاتی خود را در دوایر حساس امنیتی و نظامی مقاومت آغاز کرد، همواره از سوی سازمانهای جاسوسی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشته و بارها از عملیات ترور جان سالم به در برده بود. شهید بدرالدین، تمام زندگی خود را در راه مبارزه با اسرائیل صرف کرد. وی و شهید مغنیه در سال 1982 در صفوف نیروهای 17 جنبش فتح بودند و پس از آن وارد حزبالله شدند. او از زمان اشغال لبنان به دست رژیم صهیونیستی تا زمان شهادتش در درگیریهای متعددی بر ضد دشمن صهیونیستی شرکت کرده بود. وی یکی از عناصر تیمی بود که در درگیریهای مشهور خلدة در برابر ارتش اسرائیل ایستاد و مانع از ورود این ارتش به بیروت از دروازههای جنوبی شد. شهید بدرالدین، همچنین مسئولیت عملیاتهای نظامی حزبالله را در خارج از لبنان بر عهده داشت. وی از سال 2012 که مسئولیت حضور نظامی حزبالله در سوریه را بر عهده گرفت؛ همان زمان نیز از سوی آمریکا در لیست سیاه قرار داده شد. او از سوی این کشور متهم به دست داشتن در انفجار 1983 مقر تنفگداران نیروی دریایی آمریکا بود. ویژگیهای شخصیتی شهید بدرالدین، دارای شخصیتی بسیار کاریزماتیک و سختگیر در امر انضباط و آموزش بود. در همین حال درون حزبالله از او به عنوان یک فرمانده کارکشته و بسیار حرفهای یاد میشد، به طوریکه گفته میشود او میتوانسته همزمان با دو تفنگ شلیک کرده و به هدف بزند. در زمینه تاکتیکهای نظامی نیز وی دارای هوش بسیاری بالایی بود و بسیاری در دورن حزبالله، عمده پیروزیها و خلق تاکتیکهای نظامی و عملیاتی را به وی نسبت میدهند. این شهید همچنین در طول زندگی خود به پروتکلهای امنیتی بسیار پایبند بود و از یک گوشی موبایل بیش از یک روز استفاده نمیکرد و اجازه نمیداد در اطراف محل حضور خود شخصی از تلفن همراه استفاده کند. برای همین است که اطلاعات و تصاویر چندانی از وی در دسترس نیست. تلاش برای ترور شخصیتی مسألهی دیگر، حجم تبلغیات سوء صهیونیستها و رسانههای جریان سعودی علیه شهید بدرالدین است، به طوریکه در سالهای گذشته، رسانههای معاند علاوه بر تلاش صهیونیستها برای ترور فیزیکی وی، در راستای ترور اخلاقی و شخصیتی این شهید نیز بسیار تلاش کردهاند مسائلی از از جمله بد اخلاق بودن وی، آموزش در اوکراین، تجارت طلا و یا اتهامات اخلاقی، در باره این شهید در رسانههای جریان سعودی بسیار به چشم میخورد. حجم تبلغیات منفی و ترور شخصیتی علیه وی از سوی رسانههای غربی و سعودی به مسألهای عادی در بین افراد حزبالله تبدیل شده بود و شهید بدرالدین به عنوان فردی شناخته میشد که همواره آماج این حملات بوده است. اتهام دست داشتن در ترور «رفیق حریری» نخستوزیر سابق لبنان عاملی بود تا سیل هجمه رسانهای علیه شهید بدرالدین سرازیر شود. اتهامی که تاکنون ثابت نشده است. |
بدرالدین؛ فرمانده شهید حزبالله که بود؟