مرا مسخره می‌کردند، حالا برای مدافعان حرم پست می‌گذارند!

مرا مسخره می‌کردند، حالا برای مدافعان حرم پست می‌گذارند!

به گزارش جهان به نقل از فارس، در میان اخبار و رویدادهای مهم سینمایی اکران یک فیلم کوتاه آنچنان خبر مهمی محسوب نمی‌شود و تقریبا هیچ کدام از ارزش‌های خبری را ندارد اما «هنگامه» با همه فرق می‌کند. سوژه مهمترین اتفاق فیلم است و جسارت کارگردان در پرداخت به موضوع علی رغم تمام اشکالات احتمالی قابل تحسین است. در ابتدای مصاحبه کارگردان گفت نقدپذیر است، ما نیز سعی کردیم با پرسش برخی سوالات ادعای او را به چالش بکشیم که در ادامه گفتگوی فارس با سوگل طهماسبی بازیگر نقش اول «هنگامه» و امیر داسارگر کارگردان فیلم را می خوانید:

عدم آشنایی با آدمهایی که با این اعتقاد می‌روند و می‌جنگند  

درباره «هنگامه»، نه ساخت خیلی خوب و نه محتوای عجیب و غریبش بود، نکته‌ای که جذابیت داشت این بود که خانم طهماسبی این کار را بازی کردند و بعد از آن کار را خوب حمایت کردند. حتی در جشنواره فجر که با بازیگران صحبت می‌کنیم می‌گویند اول فیلم را با تماشاگر می‌بینم و بعد حمایت یا بایکوت می‌کنند. چرا شما از فیلم اینطور دفاع کردید؟

طهماسبی: روز اولی که فیلمنامه را برایم ایمیل کردند و خواندم حدود ده دقیقه طول کشید، اینقدر مرا گرفت که فقط می‌خواستم ببینم رضایت می‌دهد یا نمی‌دهد و به چه صورت است. برای بار دوم خواندم و کمی فکر کردم و فیلمنامه را خواندم و موضوع برایم جذاب بود، اول به دلیل اینکه احساس کردم تا به حال در این زمینه فعالیتی نشده و خودم جسته و گریخته فقط از این طرف و آن طرف شنیدم. من هیچ آشنایی با آدمهایی که با این اعتقاد می‌روند و می‌جنگند نداشتم، نمی‌توانم این ادعا را داشته باشم و بگویم خیلی در این فضا بودم، خیر هیچ آشنایی از نزدیک با این آدمها نداشتم. وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم که این حرف شاید یک ذره شعارزدگی در آن باشد ولی احساس کردم شاید انتخاب شدم که در چنین کاری بازی کنم، شاید یک دستی این فیلمنامه را برای من فرستاده و من خواندم و خوشم آمده است چون در آن مدت دو کار دیگر هم بود که به من پیشنهاد شد ولی وقتی آن را خواندم، زنگ زدم که کار را بازی می‌کنم و دوستش دارم، فیلمنامه‌ خیلی روان و ساده است و به زبان ساده صحبت می‌کند و هیچ پیچیدگی خاصی ندارد.

قبول بازی در «هنگامه» قبل از سریال کیمیا بود یا بعد از آن؟

زمانی بود که کیمیا پخش می‌شد و من پیشنهاد کاری خوبی داشتم  ولی وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم می‌توانم در این کار خوب باشم و یک حرکت مثبتی انجام بدهم. بعد از آن موضوع که با داسارگر صحبت کردیم و گپ زدیم و سر قرارداد کمی بالا پایین کردیم و در نهایت دوست داشتم که در این کار باشم و لطف دوستان بود و حمایتی که کردند کار شروع شد و در حین کار خیلی با کارگردان گپ می‌زدیم بابت خاطراتی که داشتند حرف می‌زدند. راجع به این آدمها، اعتقاداتشان، تا هرچیز که فکر کنید راجع به همه چیز صحبت می‌کردیم و نکات اینقدر ریزی که اگر بنشینی و فیلم را ببینی همین نکات ریز است که «هنگامه» یا فیلم را قابل باور می‌کند.

یک چیزی را اعتراف کنم که کمی کار با آقای داسارگر سخت بود برای اینکه خیلی سختگیرند و من دوسال با آقای افشار کار کرده بودم که چون قبل‌تر با من کار کرده بود و خیلی به من سخت نمی‌گرفت، ولی وقتی سر صحنه آمدیم آقای داسارگر چون خودش آن فضا را می‌شناخت مجبور بودیم یک پلان را چندبار تکرار کنیم و راجع به آن بحث کنیم. چون بعضی پلان‌ها و سکانس‌ها خرد می‌شد و پلان پلان زیاد می‌شد، من کمی اضطراب این را داشتم که اینها وقتی به هم بچسبد قرار است چه اتفاقی بیفتد ولی روزی که برای صداگذاری آمدم و دو تا سکانس را دیدم متوجه شدم چقدر روان و قابل باور است و چقدر دوستش دارم.

 هرجا باشم از «هنگامه» حمایت می‌کنم

پس نسبت به کارگردانی آقای داسارگر ترس هم داشتید؟

طهماسبی: خیر، ترس نداشتم. ترسم از این بود که در تدوین و در هرچیزی اینها باید درست سر جای خودش قرار بگیرد، شاید یک جایی را من اشتباه بازی کردم باشم، نه اینکه به کارگردان شک داشته باشم، خیر. چون از یک فضایی آمده بودم که قبل‌تر با آن فضا آشنایی داشتم و این فضا برایم جدید بود. روز جشنواره با شوق دوستانم را دعوت کردم در حالیکه قبل‌ از آن فقط دو سکانس کوتاه دیده بودم. با خانواده آمدم کار را دیدم و لذت بردم. این شاید جمله‌ای است که نباید نسبت به خودم بزنم ولی در آن لحظه خودم را باور کردم به عنوان زنی که همسرش مدافع‌حرم است و درگیری‌های خودش را دارد.

من چون با یک باور قلبی وارد کار شده بودم طبیعتاً می‌طلبید که بعد هم از کار حمایت کنم، اگر قرار بود برویم در جمع خانواده شهدا باشیم من وظیفه‌ام بوده که آنجا بروم و کار را با آنها ببینم چون کار برای آنها بود. اگر قرار بوده دانشگاه برویم و با جوانها حرف بزنیم وظیفه‌ام بوده که بروم و حرف بزنم، قلباً کار هنگامه را دوست دارم و هرجا که باشم از آن حمایت می‌کنم.

از زمان خواندن فیلمنامه تا زمان شروع کار تقریباً چقدر فاصله داشت؟

طهماسبی: تقریبا ده روز.

داسارگر: کمی بیشتر شد، برای رسیدن به بازیگر مرد که بتواند در فیلم بازی کند کمی حساسیت داشتم و اذیت اذیت شدیم، فکر می‌کنم حدود دو هفته شد.

 برای بازی در هنگامه کتاب «دختر شینا» را خواندم

در دو هفته چگونه این شناختی را که اصلاً نسبت به مدافعان حرم نداشتید پیدا کردید؟ می‌خواهم بدانم حسی که گرفتید از فیلمنامه بود یا بعد از آن تحقیق و پژوهش کردید؟

طهماسبی: در این فاصله چند نشست با آقای داسارگر داشتیم و صحبت کردیم، بعد امین(بازیگر نقش مرد) انتخاب شد و دو جلسه چند ساعته حرف زدیم و ایشان کتاب دختر شینا را دادند و مطالعه کردم. یک دوستی به نام عباس اسلامیان دارم که خودش مدافع حرم است، زنگ زدم و با آقای اسلامیان صحبت کردم و چندساعتی گپ و گفت بود و از او خواستم برایم عکس بفرستد و عکس‌ها را دیدم ولی کمک بیشتر را خود آقای داسارگر کردند که در آن جلساتی که داشتیم و خیلی حرف می‌زدیم خیلی کمک کرد و خواندن آن کتاب و رفتن به آن فضا که یک خانم محوریت آن داستان بود و چطور با صبوری که در زمان جنگ بوده است و حالا بیست سی سال بعد. زن همان زن است، جنسیتش همان است، دغدغه‌هایش همان است، آن کتاب هم خیلی به من کمک کرد.

همان‌ها که مرا مسخره می‌کردند امروز برای مدافعان‌حرم پست اینستاگرام می‌گذارند

 وقتی کار را می‌بینیم بیشتر کشمکش‌های این زن در رابطه با رفتن یا نرفتن همسرش است و خیلی درگیر بحث‌های اجتماعی و این فضایی که در جامعه حاکم است نمی‌شود. هیچوقت احساس نکردید یک جایی یک گریزی به این ماجرا زده شود یا اگر زده می‌شد بهتر نبود؟

طهماسبی: اگر بخواهیم وارد جامعه شویم و مسائل پیرامون را نشان دهیم شاید بحثی باشد که در یک فیلم 90دقیقه‌ای هم نگنجد، خیلی‌ها هنوز آمادگی این موضوع را ندارند، هنوز مسخره می‌کنند و خیلی جاها به من برخورده است. در بین همکاران خودم، در زمانی که فیلم را بازی می‌کردم خیلی تلفن به من زده که خودت را مسخره کردی که چنین فیلمی بازی کردی؟ می‌روی وارد موجی می‌شوی که اینطور می‌شود و حتی وقتی جایزه را گرفتم هیچ‌کس به من تبریک نگفت بابت اینکه برایشان کار چیپ و مسخره‌ای می‌آمد. همان دوستان در صفحه اینستاگرامشان دو هفته پیش همه‌شان در مدافع از حرم پست گذاشتند و من به شخصه این کار را نکردم چون من کارم را جای دیگری انجام دادم و با یک پست گذاشتن به نظرم نمی‌توانستم ارادتم را نشان دهم ولی اینها این کار را کردند و خیلی از این مسئله دلگیر شدم که همان آدمهایی که مرا مسخره کردند در صفحه اینستاگرامشان پست گذاشتند که مردان بزرگ خدا… دلم شکست و طوری بود که بغض می‌کردم همان آدمهایی که به من می‌گفتند چرا، الآن فکر می‌کنند با یک پست گذاشتن چقدر ارادتشان را دارند نشان می‌دهند.

داسارگر: اصطلاح مدافعان حرم ما را نجات داد، تا سه چهارسال انگار نمی‌دانستیم اینها چه کسانی هستند و در هیئت‌ها هم بود که گفتند مدافعان حرم. خوب یادم هست تا اوایل سال 93 خیابان ولیعصر را داشتم پایین می‌آمدم کنار مسجدی بنر زده که شهید مدافع حرم؛ برایم جالب بود که اینها شهید مدافع حرم شدند، این واژه نجات داد.

خیلی‌ها حمایت نمی‌کنند و می‌گویند به خاطر اینکه در صنف خودم بعداً اذیت می‌شوم و حتی ممکن است کارها و فرصت‌های شغلی‌ام را از دست بدهم.

طهماسبی: بله، به من گفتند وارد موجی می‌شوی که فقط آدمهایی که با این طرز فکرند به تو پیشنهاد می‌دهند و آدمهایی که هنری فکر می‌کنند به تو پیشنهاد کار نمی‌دهند.

 برای «هنگامه» تا چندسال آینده حرف دارم

شما وقتی پس از «کیمیا» این فیلم را بازی کردید به نوعی اعتبارتان را خرج کار کردید. بعد از فیلم فضا چطور بود؟ الان فضای کاری چطور است؟

خوب است، اتفاقاً چندجا هم صحبت شده و گفتم دوست دارم با آدم‌هایی کار کنم که به یک چیزی اعتقاد دارند و به مسائلی در زندگیشان پایبند هستند چون اینطور تکلیفتان با آن آدمها مشخص است و می‌دانی که آن آدم قرار است چه بسازد و تنها هدفش این نیست که یک فیلم بسازد که در سوپرمارکت برود. کارهای سینمایی بازی کردم که هیچ‌چیز پشتش نبوده و هیچ ‌اتفاقی هم در آن نیفتاده است ولی شاید «هنگامه» از کارهایی بوده که هنوز فکر می‌کنم تا یکی دوسال دیگر هم حرف برای گفتن دارم و جاهای مختلف دعوت شوم و بروم و فیلم را ببینم و از آن لذت ببرم.

الان دغدغه خودتان هم شده است؟

بله، اول چون آشنایی نداشتم. ولی مخصوصاً تولد حضرت علی (ع) و روز پدر که شهریار و در جمع خانواده‌ سه نفر از شهدا رفته بودیم منقلب شدم.

به دعای آنها بزودی اتفاقات درخشانی در زندگیم می‌افتد/ از خداوند ممنون که مرا در چنین شرایطی قرار داد

فضای خانواده شهدا در مواجهه با کار چگونه بود؟ چون آنها صاحب اصلی فیلم هستند و احتمالاً با آدمهایی که به نوعی نقششان را بازی کردید هم مواجه شدید، چه‌طور به کار نگاه می‌کردند؟ بازی شما را پسندیدند؟

فکر می‌کنم 80درصد به چیزی که آنها بودند نزدیک بودم، کار روی آنها اثر گذاشته بود. من آن شب با مادرم و خواهرم آمده بودم،آن شب مرا خیلی دعا کردند و در هر مناسبتی برایم دعای خیر می‌فرستند، آنقدر که احساس می‌کنم بزودی اتفاقات درخشانی در زندگیم می‌افتد و جلوی اتفاقات بد گرفته می‌شود. اینقدر از ته قلبشان دعا می‌کردند، آنها یاد همسر و یا پسر خودشان می‌افتادند و آن دعا اینقدر صمیمی بود که واقعاً هر سری به آن فکر می‌کنم حالم بد می‌شود که خدایا چقدر از تو ممنونم که مرا در موقعیتی قرار دادی که مادر یک شهید اینطور مرا دعا کند.

 در جشنواره عمار چشمانم را بستم و فیلم را گوش کردم، تفاوت آشکاری ندیدم. یعنی می‌توانستم از این فیلم یک نمایش رادیویی داشته باشم. نه اینکه کاملاً نمایش رادیویی بود ولی خیلی دیالوگ‌محور بود، این را قبول دارید؟

داسارگر: احساس نمی‌کنم که دیالوگ‌محور بود چون تا آن جایی که به کار لطمه نزند دیالوگ‌های اضافی را حذف کردیم. یک جایی حتی در فیلمنامه بود و موقعی هم که دورخوانی می‌کردیم بود ولی سر صحنه یکهو احساس می‌کردیم شاید این دیالوگ یک لطمه‌ای بزند و اضافه‌گویی باشد و حذفش می‌کردیم، این را که نمی‌شود بگوییم که در یک فیلم 30 – 40 دقیقه‌ای هیچ دیالوگی نباشد.

چون این کار یک مقدار جنسش زنانه است، علاقه‌مند بودم که این احساس را از طریق نگاه و تصویر و مسائلی به جز کلام و دیالوگ ببینم. این به نظرتان در کار رعایت شده بود؟

طهماسبی: تا آنجا که زمان کار دست ما را باز گذاشته بود رعایت شده بود. شما به عنوان یک مخاطب خاص‌تر به قضیه نگاه می‌کنید، فیلم هنگامه چون برای جشنواره مردمی بوده است یک مقدار باید فیلمی باشد که عامه هم بفهمند. اگر قرار باشد که احساس را با تصویر به نمایش بگذاریم شاید این مادر شهیدی که فیلم را نگاه می‌کند و 70 سال دارد یا آن بچه کودک ارتباط برقرار نکند، باید یک جاهایی کلام وجود داشته باشد و حرف را گفت.

بودجه‌اش چقدر بود؟

طهماسبی: کلیتش را می‌گویم، برای یک کار سینمایی بودجه بهتری قرار می‌دهند تا کاری که قرار است کار نیمه‌بلند باشد. احساس می‌کنم این کار برای مخاطب‌ عام‌تری ساخته شده و دیالوگ احتیاج بوده است.

بچه‌ها بیرون رفتند چون فضای «آژانس‌شیشه‌ای» را نمی‌شناختند

مخاطب کار شما تقریباً سه دسته‌اند، یک بخش منتقد هستند، یک بخش خانواده شهدا و مدافعین حرم که هر مدلی که به شهدا بپردازید این خانواده‌ها تشکر می‌کنند، و یک طیف دیگر مخاطبان معمولی، یعنی آمده فیلم ببیند، چه تلویزیون باشد یا جشنواره یا سینما. من فیلم را سربلند می‌بینم ولی شما فکر می‌کنید در مواجهه با مردم هم ارتباط برقرار می‌شود؟

طهماسبی: بله، در سینما هم این قضیه وجود دارد، یک نفر نمی‌تواند با کار طنز ارتباط برقرار کند و طنز و کمدی را نمی‌شناسد و فیلمی را می‌بیند و می‌گوید چه کار مزخرف و مسخره‌ای بود، چون آن آدم با آن فضا آشنا نیست. در دوران نوجوانی از طرف مدرسه آژانس شیشه‌ای را دیدیم، نصف بیشتر بچه‌های مدرسه بیرون رفتند و حتی دوتا از معلم‌ها بلند شدند رفتند چون فضا را نمی‌شناختند ولی چون بچه جنوب هستم و آن فضا را می‌شناختم و مادربزرگم و مادرم همیشه تعریف می‌کردند که چه اتفاقی افتاد و بمباران چطور بود آن فضا را می‌شناختم و با دل و جان نگاه می‌کردم، دوئل، ارتفاع پست و … را هم همینطور، تمام لحظات را احساس می‌کردم. هنگامه هم اگر برای مخاطبین عامی که این فضا را نمی‌شناسند پخش شود شاید آن ارتباط را نتواند برقرار کند.

 جنوبی‌ها از درویش و حاتمی‌کیا راضی‌اند

با کدامیک از کارگردانان فیلم‌های جنگی ارتباط برقرار می‌کردید؟ تا الان دو سه تا از کارهای حاتمی‌کیا را نام بردید.

طهماسبی: کارهای آقای درویش و آقای حاتمی‌کیا را دوست دارم چون احساس می‌کنم وقتی کار می‌سازند ادای دینشان در کار کامل است و جنوبی‌ها همیشه از آنها راضی‌اند کارشان را دوست دارند، مخصوصاً در بین اینها که نام بردم، ارتفاع پست از کارهایی است که خیلی دوستش دارم.

شما به اندیشه و ادای دین خیلی اشاره دارید، احساس می‌کنم از تکنیک و کارگردانی و … برایتان مهمتر است.

طهماسبی: بله، باور برایم خیلی ارزشمند است تا کاری بازی کنم که از لحاظ فنی همه‌چیزش عالی باشد ولی در آن روح وجود نداشته باشد. خودم وقتی ببینم احساس کنم همه‌چیز مکانیکی است و باوری که گفتم در آن نیست.

نسبت شما با کارهای تجاری چگونه است؟

طهماسبی: من خیلی کم کارهای تجاری بازی کردم، وقتی فیلمنامه را می‌خوانم یا با آن آدمها صحبت می‌کنم خیلی نمی‌توانم آن ارتباط را برقرار کنم.

می‌توانیم بگوییم خانم طهماسبی بازیگریست که خاص‌پسند و با نگاه خودش بازی می‌کند؟ یا اینکه خانم طهماسبی بازیگری حرفه‌ای است که هر کاری که احساس کند در جهت روند کارنامه حرفه‌ای‌اش اثرگذار است قبول خواهد کرد؟

طهماسبی: نگاه برایم بیشتر اهمیت دارد.

دغدغه ستاره شدن ندارم

با این نگاه نمی‌ترسید هیچوقت در مسیر ستاره‌شدن قدم نگذارید؟

طهماسبی: خیلی دغدغه ستاره شدن ندارم. از 8سالگی تئاتر کار می‌کنم و هیچوقت در زندگی دغدغه‌ام این نبوده که بعد از این چه اتفاقی برایم می‌افتد، اگر در مسیر ستاره شدن قرار می‌گرفتم شاید مثلاً هنگامه به من پیشنهاد می‌شد می‌گفتم نه بازی نمی‌کنم. برای همین است که کار تلویزیونی را خیلی بیشتر دوست دارم، و آن ارتباط با مردم را خیلی دوست دارم و لذت می‌برم.

آقای داسارگر نقد مرا به رادیویی بودن کار قبول دارید؟

داسارگر: من ادعایی ندارم، شاید رادیویی باشد ولی می‌توانم بگویم هرچه بلد بودم و امکانش برایم فراهم بوده انجام دادم. ما در بخش هایی از فیلمنامه سکانس‌هایی داشتیم که نشد آن را پیاده کنیم، مثلا یک فضای دیگری نوشته بودیم، باد بیاید و هنگامه تنها باشد و خیابان بزرگی باشد و… ولی آنقدر فرصت و بودجه نبود.

بودجه چقدر بود؟

داسارگر: فکر می‌کنم با موسیقی و … حول و حوش 120 میلیون شد. اگر الآن به من بگویید، می‌گویم کاش سه روز بیشتر وقت داشتیم، خود این سکانس، پاییز بود و ساعت 3 هوا تاریک می‌شد و برای همین سکانس برای ایده‌ای که داشتیم باید دو روز وقت می‌گذاشتیم. در یک بخش در فیلمنامه نوشته بودیم هنگامه از بین درختان می‌آید، چادر باد می‌خورد، باد و باران و… بیداد می‌کند. خانم طهماسبی دو سه بار رفت آمد آقای ایمانی(یکی از عوامل) گفت چادرش باد نمی‌خورد، دستیار گفت حواست به کار خودت باشد، اینجا تنها جر و بحث در پروژه ما به وجود آمد که به تو چه و خلاصه داستان شد. تنها یک ربعی که در پروژه کنتاکت داشتیم همین ماجرا بود، اینکه چادر باد بخورد که نمی‌توانیم بگوییم صد متر را خانم طهماسبی در 10 ثانیه بدود، امکانات می‌خواهد، اجرایش زمان می‌برد، صدابرداری‌اش و گرفتن پلانش خاص می‌شود، بنابراین اگر می‌گوییم امکانات بیشتر، که البته هیچ‌جا و هیچوقت نگفتم و همین هم از سرم زیاد بوده و دستشان درد نکند منظور این است. انتخاب لوکیشن‌های ما محصول یک پروسه یک ساله بوده است، یعنی جلوی دانشگاه را شهریور 93 انتخاب کردم، مسجد و جاهای مهم را خودم انتخاب کردم، اینکه قاب‌هایمان چه باشد، فضایمان چه باشد، دوربینمان چگونه باشد، به نظرم خیلی قاب زیبا و فضای زیبا در فیلممان زیاد است. مخاطبان ما دقیقاً دو گروه هستند، گروهی که می‌توانند با این موضوع کنار بیایند اینکه دارند فیلمی را می‌بینند که دارد از عرض گسترش می‌یابد تا در طول، و گروهی که نمی‌توانند. هرجا می‌روم شماره موبایلم را می‌دهم که اگر نقد دارید در تلگرام بگویید، طرف در تلگرام گفته یک کلیپ 100 ثانیه از کارت می‌شد در آورد، در این حد هم داشتم تا از آن طرف که خیلی عالی بود. خیلی‌ها می‌گویند چرا ادامه ندادید؟ او شهید می‌شود و ما می‌خواهیم تنهایی این دختر را ببینیم. خیلی بالاپایین‌های اینطوری. یا در بحث زمان می‌توانستم یک فیلمنامه 90 دقیقه‌ای بنویسم ولی آقای داریوش یاری کارگردان فیلمنامه را خواند، گفت این فیلمنامه خوب است ولی چرا 30 دقیقه نمی‌کنی؟ این الان 40-45 دقیقه است و هیچ جشنواره‌ای نمی‌توانی بدهی. گفتم الان این است، و نمی‌خواهم به این چیزها فکر کنم، الان به نظرم این اتفاق دارد می‌افتد، یا بلندتر کنیم مثلا 70 دقیقه کنیم. آنچه بلد بودم سعی‌ام را کردم و تنها ادعایی که می‌توانم کنم این است که کار آبرومند است همین، مرتب است. ممکن است از نظر شما دیالوگ‌محور باشد، اما به نظر من خیلی دیالوگش کم است! اما نمی‌خواهم دفاع کنم.

 

اینجا هستید که دفاع کنید.

نه چرا این کار را کنم؟ شما وقتی می‌گویید نیست یعنی کار من درست انجام نشده است، تنها توجیهی که برای اضافه کردن باجناق، خواهرزن، رفیق مونا و … داشتیم این بود که زندگی‌های مختلف در کار دیده شود وگرنه چه نیازی بود باجناق را ببینیم، یا مونا را ببینیم؟ کارهای اینجوری کردیم ولی وقتی شما می‌گویید اشاره نکردید من بگویم فلان چیز بود؟ اهل این نیستم و خیلی بدم می‌آید. شما ندیدید یعنی کافی نبوده یا درست اجرا نشده یا هر دلیل دیگری، من اصلاً نباید توضیح دهم در فلان سکانس گذاشته بودم که حامد می‌گوید، یکسری گفتند که چقدر دیالوگ خوبیست که قدر این بازار آرام را بدان و در مغازه را می‌بندد و بیرون می‌رود، و صحبت هم کردیم ولی شما می‌گویی چرا در مورد مسائل اجتماعی در فیلم صحبتی نشده است. همین که شما می‌گویید دیالوگ زیاد است، دهها نظر مردمی دارم که می‌گویند چرا این زن و شوهر اینقدر با هم کم حرف می‌زنند؟ در فضای منتقدین حرف شما درست است ولی مردم می‌گویند چرا اینها کم با هم هستند؟

 آرزو می‌کنم داسارگر کارگردان متوسطی شود اما …

خانم طهماسبی می‌خواهم درباره داسارگر یک نظر بی‌رحمانه دهم، کار قبلی  و این کار را دیدم و به نظرم پیشرفت عجیب و غریبی نسبت به کار قبلی ندارد. داسارگر می‌گفت جاهایی که رفتم و نماهایی که گرفتم جاهایی که برای پلان انتخاب کردم یکسال به آن فکر کردم، این نشان می‌دهد کار دلی است، از جلوی مسجد رد شده و کم‌کم گفته این سکانس‌ها اینجا باشد چقدر خوب می‌شود یا جلوی دانشگاه تهران رفته و گفته اگر این بخش را بگیرم فوق‌العاده می‌شود. یعنی کار را حرفه‌ای ندیده است که یک نفر باشد فضاها را انتخاب کند، یک نفر دیالو‌گ‌های خاص را بنویسد و این شکلی ندیده و من می‌ترسم امیر داسارگرها در این سطح بمانند و پیشرفت قابل توجهی از آنها نبینیم، ما یک نسلی اوایل انقلاب داشتیم که با دغدغه‌های انقلابی شروع به کار کردند به غیر از آنها که چپ کردند بقیه که ماندند الان کار شاخصی انجام نمی‌دهند و کار ویژه‌ای از آنها نمی‌بینیم. داسارگر را در 10 سال آینده چگونه می‌بینید؟ یک کارگردان متوسط و دغدغه‌مند یا کارگردان حرفه‌ای؟

طهماسبی: در حرفهایم جوابتان را داده بودم، دوست دارمآدمها، آدمهای با باوری باشند تا اینکه یک کارگردانی در سطح بالا باشند و بدون باور. من با آن آدمها نمی‌توانم خیلی ارتباط برقرار کنم و نمی‌توانم کارهایشان را ببینم، چون فقط تکنیک است و هیچ‌چیز دیگر. احتیاج هست به آدمها زمان داده شود و تجربه کسب کنند. مثال عینی بزنم، آقای افشار خودشان جانبازند و جزو غواص‌هایی بودند که شهید شدند و آن شب در عملیات بودند، چون خودش در آن فضا بوده همه می‌گویند صحنه‌های جنگ سریال کیمیا خیلی بهتر از کل کیمیا شده است. شاید پنج قسمت جنگ به کل سکانسها می‌ارزد، چرا؟ چون آن آدم با باورش آن صحنه‌ها را گرفته، آنها را دلی گرفته است. شاید نظرم خوب نباشد اما من امیدوارم و آرزوی‌ قلبی‌ام است که داسارگر کارگردان متوسطی شوند ولی باورهایشان را از دست ندهند، آن باور آدم را زنده نگه می‌دارد.

با شما اختلاف نظر دارم، انتظار دارم اگر کسی دغدغه دارد مجاهدت کند تکنیک یاد بگیرد، انتظارات من به اندازه یک هالیوودی است.

طهماسبی: آن یک تیم بزرگ پشت یک اتفاق است، اینطور نیست که یک نفر برای خودش لوکیشن بچیند ولی در کار هالیوودی که نگاه می‌کنیم می‌بینیم یک اتاق فکری وجود دارد که اصلاً نمی‌توانیم فکرش را بکنیم، داستان آنها با ما خیلی فرق می‌کند. خودم هیچوقت اتفاقات کشور خودم را با هالیوود مقایسه نمی‌کنم، از هم جداست. شاید کار را ببینم و دوست هم داشته باشم ولی هیچوقت مقایسه نمی‌کنم چون دو دنیای جدا از هم است.

جفاست که می‌گویند دغدغه تکنیک نداریم/ حاتمی کیا غول مرحله آخر است

 داسارگر در شناخت موقعیت زمانی به شدت خوب عمل کرده است، در دوره‌ای که هیچکس در این زمینه فیلم نمی‌ساخته این کار را کرده و قدمی برداشته و راه را برای بقیه باز کرده است. ولی تکنیک برایم مهم است، انتظارم از داسارگر خیلی بیشتر است.

داسارگر: اولا این تیغ را از نظر تکنیکی اینقدر بالا بردند و این پیش‌فرض را گذاشتند که این آدمها دغدغه تکنیکی ندارند، این واقعاً جفا به این جریان است. یک دوره با آقای حاتمی‌کیا می‌رفتیم و چیزی که از این 8 جلسه فهمیدم و به نظرم رسید برگ برنده این آدم که غول مرحله آخر فیلمسازی است شناخت زمین بازی خودش است، خیلی افراد دیگر هم این کار را کردند مثلاً سعید روستایی هم در مورد موضوعی فیلم ساخته که پیکسل به پیکسل آن را می‌شناسد. یک فیلمساز درجه یک مثال بزنم، بهرام توکلی با فیلم اول خود عالی ظاهر شد  ولی الان به چه روزی افتاده است؟ البته من آخرین فیلمش را دوست دارم و می‌دانیم فیلم او واقعا سینماست اما مردم ارتباط برقرار نکردند. شما تکنیک را چه می‌دانید؟ سختترین کار از نظرم توانایی قصه گفتن است که هیچ تعریف مشخصی ندارد، نه دکوپاژ است، نه میزانسن، اینکه تو بتوانی قصه بگویی و ما داریم این را تمرین می‌کنیم. شما اسم این را تلاش برای یاد گرفتن تکنیک می‌گذارید یا خیر؟ اگر تکنیک منظورتان مدل خاص نورپردازی یا میزانسن و اتفاقات خاص محیطی است همه سر جای خودش هست، فیلمنامه باید بخواهد، طرفش باید برویم، چقدر بتوانیم یا نتوانیم، ولی دغدغه اصلی خود من و خیلی از بچه‌های دیگر دور و برم، یکی تجربه ژانر است که در سینمای ایران روی زمین مانده است. دستیاری نکردن هم نقص نیست، خیلی‌ها در سینما دستیاری نکردند.

مثلاً چه کسانی؟

ابراهیم حاتمی‌کیا. فیلم‌کوتاه‌هایش را ببینید، باورم نمی‌شد. می‌خواهم بگویم اکثر فیلمسازان حزب‌اللهی دهه شصتی که وارد شدند مثل ملاقلی‌پور و… هیچکدام دستیاری نکردند.

 

شرایطش نبوده است.

آفرین، ولی دستیاری کردن تنها راه کارگردان شدن نیست، در کارگردانی قبل از هرچیز حرف داشتن مهم است. اصل ماجرا حرف داشتن و نگاه داشتن است. همیشه با سن آقای حاتمی‌کیا مشکل دارم که در 27 سالگی دیده‌بان را ساخته و من 30 ساله شده‌ام و چه کار کردم. دقیقاً اولین فیلمم را در 27 سالگی ساختم، آقای حاتمی کیا در کلاسی که باهم داشتیم  گفت چندسالت بود این فیلم را ساختی؟ یعنی اولین سؤالی که از من کرد همان موردی بود که همیشه فکر می‌کردم. و دومین نکته‌ای که گفت این بود که کاملاً مشخص است که زاویه داری و این به نظرم مهمترین چیز بود.

فرض را بر این گذاشتیم که شما این ویژگی را دارید.

اینکه بلد باشی این را تصویر کنی و این حرفها را بزنی، فاصله فیلم اکسیژن با فیلم هنگامه یک سال است، آنجا هم یک حرفی بوده و به آن اعتقاد داشتم اینجا هم یک حرفی بوده است.

جشنواره عمار از کارهایش در اکران حمایت می‌کند و جدیداً وارد فاز اقتصادی هم شده و اکران‌ها را با بلیط فروشی انجام می‌دهد، برای کار شما هم این کار را کرده است؟

تا امروز 12 میلیون فروختیم. یک سامانه اس ام اسی است که اعلام شده و 8 هزار نفر برای هنگامه اس ام اس دادند، دیشب تهیه کننده کار گفت 800 نفر تأیید شدند و شرایط اکران را دارند، از این 800 نفر، 450 نفر در صف اکران هستند، مدل اکران هم از نظر اقتصادی فرق می‌کند ولی آن چیزی که جشنواره دنبالش هست و خیلی جاها هم این اتفاق می‌افتد این است که در دانشگاهها از دو سه روز قبل بلیط فروشی در سلف و کتابخانه و … هست که بلیط ها سه قیمت است 1000، 2000، 5000. بعضی جاها هم از قبل بلیط فروشی ندارند مثل جمع های مسجدی و… که فیلم تمام می‌شود بعدش بیرون می‌آیند و هرچقدر دوست دارند برای فیلم هزینه می‌کنند.

به عنوان سؤال آخر، اگر کار بعدی آقای داسارگر به شما پیشنهاد شود و فضایش همین باشد کار می‌کنید؟

طهماسبی: واقعاً این فضا را دوست دارم و اگر فیلمنامه‌ای باشد و بخوانم و خودم تحت تأثیر قرار بگیرم کار می‌کنم و کاری ندارم که کار کوتاه است یا بلند، و در آینده قرار است چه اتفاقی برایم بیفتد. اگر کاری باشد که واقعاً دوستش داشته باشم کار می‌کنم.

داسارگر: سختترین کار در فیلم انتخاب بازیگر است، مخصوصاً ما که دغدغه این را داریم که یک نفر بیاوریم که مردم رویشان بشود صفحه اینستاگرامش را ببینند، فیس‌بوک و…؛ دو هفته آقای نقی‌زاده هرروز می‌گفت خانم طهماسبی و من قبول نمی‌کردم اما الان یکی از نقاط قوت فیلم ایشان است و  واقعا از خانم طهماسبی ممنونم و حضورشان را لطف خدا می‌دانم.

مرا مسخره می‌کردند، حالا برای مدافعان حرم پست می‌گذارند!

به گزارش جهان به نقل از فارس، در میان اخبار و رویدادهای مهم سینمایی اکران یک فیلم کوتاه آنچنان خبر مهمی محسوب نمی‌شود و تقریبا هیچ کدام از ارزش‌های خبری را ندارد اما «هنگامه» با همه فرق می‌کند. سوژه مهمترین اتفاق فیلم است و جسارت کارگردان در پرداخت به موضوع علی رغم تمام اشکالات احتمالی قابل تحسین است. در ابتدای مصاحبه کارگردان گفت نقدپذیر است، ما نیز سعی کردیم با پرسش برخی سوالات ادعای او را به چالش بکشیم که در ادامه گفتگوی فارس با سوگل طهماسبی بازیگر نقش اول «هنگامه» و امیر داسارگر کارگردان فیلم را می خوانید:

عدم آشنایی با آدمهایی که با این اعتقاد می‌روند و می‌جنگند  

درباره «هنگامه»، نه ساخت خیلی خوب و نه محتوای عجیب و غریبش بود، نکته‌ای که جذابیت داشت این بود که خانم طهماسبی این کار را بازی کردند و بعد از آن کار را خوب حمایت کردند. حتی در جشنواره فجر که با بازیگران صحبت می‌کنیم می‌گویند اول فیلم را با تماشاگر می‌بینم و بعد حمایت یا بایکوت می‌کنند. چرا شما از فیلم اینطور دفاع کردید؟

طهماسبی: روز اولی که فیلمنامه را برایم ایمیل کردند و خواندم حدود ده دقیقه طول کشید، اینقدر مرا گرفت که فقط می‌خواستم ببینم رضایت می‌دهد یا نمی‌دهد و به چه صورت است. برای بار دوم خواندم و کمی فکر کردم و فیلمنامه را خواندم و موضوع برایم جذاب بود، اول به دلیل اینکه احساس کردم تا به حال در این زمینه فعالیتی نشده و خودم جسته و گریخته فقط از این طرف و آن طرف شنیدم. من هیچ آشنایی با آدمهایی که با این اعتقاد می‌روند و می‌جنگند نداشتم، نمی‌توانم این ادعا را داشته باشم و بگویم خیلی در این فضا بودم، خیر هیچ آشنایی از نزدیک با این آدمها نداشتم. وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم که این حرف شاید یک ذره شعارزدگی در آن باشد ولی احساس کردم شاید انتخاب شدم که در چنین کاری بازی کنم، شاید یک دستی این فیلمنامه را برای من فرستاده و من خواندم و خوشم آمده است چون در آن مدت دو کار دیگر هم بود که به من پیشنهاد شد ولی وقتی آن را خواندم، زنگ زدم که کار را بازی می‌کنم و دوستش دارم، فیلمنامه‌ خیلی روان و ساده است و به زبان ساده صحبت می‌کند و هیچ پیچیدگی خاصی ندارد.

قبول بازی در «هنگامه» قبل از سریال کیمیا بود یا بعد از آن؟

زمانی بود که کیمیا پخش می‌شد و من پیشنهاد کاری خوبی داشتم  ولی وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم می‌توانم در این کار خوب باشم و یک حرکت مثبتی انجام بدهم. بعد از آن موضوع که با داسارگر صحبت کردیم و گپ زدیم و سر قرارداد کمی بالا پایین کردیم و در نهایت دوست داشتم که در این کار باشم و لطف دوستان بود و حمایتی که کردند کار شروع شد و در حین کار خیلی با کارگردان گپ می‌زدیم بابت خاطراتی که داشتند حرف می‌زدند. راجع به این آدمها، اعتقاداتشان، تا هرچیز که فکر کنید راجع به همه چیز صحبت می‌کردیم و نکات اینقدر ریزی که اگر بنشینی و فیلم را ببینی همین نکات ریز است که «هنگامه» یا فیلم را قابل باور می‌کند.

یک چیزی را اعتراف کنم که کمی کار با آقای داسارگر سخت بود برای اینکه خیلی سختگیرند و من دوسال با آقای افشار کار کرده بودم که چون قبل‌تر با من کار کرده بود و خیلی به من سخت نمی‌گرفت، ولی وقتی سر صحنه آمدیم آقای داسارگر چون خودش آن فضا را می‌شناخت مجبور بودیم یک پلان را چندبار تکرار کنیم و راجع به آن بحث کنیم. چون بعضی پلان‌ها و سکانس‌ها خرد می‌شد و پلان پلان زیاد می‌شد، من کمی اضطراب این را داشتم که اینها وقتی به هم بچسبد قرار است چه اتفاقی بیفتد ولی روزی که برای صداگذاری آمدم و دو تا سکانس را دیدم متوجه شدم چقدر روان و قابل باور است و چقدر دوستش دارم.

 هرجا باشم از «هنگامه» حمایت می‌کنم

پس نسبت به کارگردانی آقای داسارگر ترس هم داشتید؟

طهماسبی: خیر، ترس نداشتم. ترسم از این بود که در تدوین و در هرچیزی اینها باید درست سر جای خودش قرار بگیرد، شاید یک جایی را من اشتباه بازی کردم باشم، نه اینکه به کارگردان شک داشته باشم، خیر. چون از یک فضایی آمده بودم که قبل‌تر با آن فضا آشنایی داشتم و این فضا برایم جدید بود. روز جشنواره با شوق دوستانم را دعوت کردم در حالیکه قبل‌ از آن فقط دو سکانس کوتاه دیده بودم. با خانواده آمدم کار را دیدم و لذت بردم. این شاید جمله‌ای است که نباید نسبت به خودم بزنم ولی در آن لحظه خودم را باور کردم به عنوان زنی که همسرش مدافع‌حرم است و درگیری‌های خودش را دارد.

من چون با یک باور قلبی وارد کار شده بودم طبیعتاً می‌طلبید که بعد هم از کار حمایت کنم، اگر قرار بود برویم در جمع خانواده شهدا باشیم من وظیفه‌ام بوده که آنجا بروم و کار را با آنها ببینم چون کار برای آنها بود. اگر قرار بوده دانشگاه برویم و با جوانها حرف بزنیم وظیفه‌ام بوده که بروم و حرف بزنم، قلباً کار هنگامه را دوست دارم و هرجا که باشم از آن حمایت می‌کنم.

از زمان خواندن فیلمنامه تا زمان شروع کار تقریباً چقدر فاصله داشت؟

طهماسبی: تقریبا ده روز.

داسارگر: کمی بیشتر شد، برای رسیدن به بازیگر مرد که بتواند در فیلم بازی کند کمی حساسیت داشتم و اذیت اذیت شدیم، فکر می‌کنم حدود دو هفته شد.

 برای بازی در هنگامه کتاب «دختر شینا» را خواندم

در دو هفته چگونه این شناختی را که اصلاً نسبت به مدافعان حرم نداشتید پیدا کردید؟ می‌خواهم بدانم حسی که گرفتید از فیلمنامه بود یا بعد از آن تحقیق و پژوهش کردید؟

طهماسبی: در این فاصله چند نشست با آقای داسارگر داشتیم و صحبت کردیم، بعد امین(بازیگر نقش مرد) انتخاب شد و دو جلسه چند ساعته حرف زدیم و ایشان کتاب دختر شینا را دادند و مطالعه کردم. یک دوستی به نام عباس اسلامیان دارم که خودش مدافع حرم است، زنگ زدم و با آقای اسلامیان صحبت کردم و چندساعتی گپ و گفت بود و از او خواستم برایم عکس بفرستد و عکس‌ها را دیدم ولی کمک بیشتر را خود آقای داسارگر کردند که در آن جلساتی که داشتیم و خیلی حرف می‌زدیم خیلی کمک کرد و خواندن آن کتاب و رفتن به آن فضا که یک خانم محوریت آن داستان بود و چطور با صبوری که در زمان جنگ بوده است و حالا بیست سی سال بعد. زن همان زن است، جنسیتش همان است، دغدغه‌هایش همان است، آن کتاب هم خیلی به من کمک کرد.

همان‌ها که مرا مسخره می‌کردند امروز برای مدافعان‌حرم پست اینستاگرام می‌گذارند

 وقتی کار را می‌بینیم بیشتر کشمکش‌های این زن در رابطه با رفتن یا نرفتن همسرش است و خیلی درگیر بحث‌های اجتماعی و این فضایی که در جامعه حاکم است نمی‌شود. هیچوقت احساس نکردید یک جایی یک گریزی به این ماجرا زده شود یا اگر زده می‌شد بهتر نبود؟

طهماسبی: اگر بخواهیم وارد جامعه شویم و مسائل پیرامون را نشان دهیم شاید بحثی باشد که در یک فیلم 90دقیقه‌ای هم نگنجد، خیلی‌ها هنوز آمادگی این موضوع را ندارند، هنوز مسخره می‌کنند و خیلی جاها به من برخورده است. در بین همکاران خودم، در زمانی که فیلم را بازی می‌کردم خیلی تلفن به من زده که خودت را مسخره کردی که چنین فیلمی بازی کردی؟ می‌روی وارد موجی می‌شوی که اینطور می‌شود و حتی وقتی جایزه را گرفتم هیچ‌کس به من تبریک نگفت بابت اینکه برایشان کار چیپ و مسخره‌ای می‌آمد. همان دوستان در صفحه اینستاگرامشان دو هفته پیش همه‌شان در مدافع از حرم پست گذاشتند و من به شخصه این کار را نکردم چون من کارم را جای دیگری انجام دادم و با یک پست گذاشتن به نظرم نمی‌توانستم ارادتم را نشان دهم ولی اینها این کار را کردند و خیلی از این مسئله دلگیر شدم که همان آدمهایی که مرا مسخره کردند در صفحه اینستاگرامشان پست گذاشتند که مردان بزرگ خدا… دلم شکست و طوری بود که بغض می‌کردم همان آدمهایی که به من می‌گفتند چرا، الآن فکر می‌کنند با یک پست گذاشتن چقدر ارادتشان را دارند نشان می‌دهند.

داسارگر: اصطلاح مدافعان حرم ما را نجات داد، تا سه چهارسال انگار نمی‌دانستیم اینها چه کسانی هستند و در هیئت‌ها هم بود که گفتند مدافعان حرم. خوب یادم هست تا اوایل سال 93 خیابان ولیعصر را داشتم پایین می‌آمدم کنار مسجدی بنر زده که شهید مدافع حرم؛ برایم جالب بود که اینها شهید مدافع حرم شدند، این واژه نجات داد.

خیلی‌ها حمایت نمی‌کنند و می‌گویند به خاطر اینکه در صنف خودم بعداً اذیت می‌شوم و حتی ممکن است کارها و فرصت‌های شغلی‌ام را از دست بدهم.

طهماسبی: بله، به من گفتند وارد موجی می‌شوی که فقط آدمهایی که با این طرز فکرند به تو پیشنهاد می‌دهند و آدمهایی که هنری فکر می‌کنند به تو پیشنهاد کار نمی‌دهند.

 برای «هنگامه» تا چندسال آینده حرف دارم

شما وقتی پس از «کیمیا» این فیلم را بازی کردید به نوعی اعتبارتان را خرج کار کردید. بعد از فیلم فضا چطور بود؟ الان فضای کاری چطور است؟

خوب است، اتفاقاً چندجا هم صحبت شده و گفتم دوست دارم با آدم‌هایی کار کنم که به یک چیزی اعتقاد دارند و به مسائلی در زندگیشان پایبند هستند چون اینطور تکلیفتان با آن آدمها مشخص است و می‌دانی که آن آدم قرار است چه بسازد و تنها هدفش این نیست که یک فیلم بسازد که در سوپرمارکت برود. کارهای سینمایی بازی کردم که هیچ‌چیز پشتش نبوده و هیچ ‌اتفاقی هم در آن نیفتاده است ولی شاید «هنگامه» از کارهایی بوده که هنوز فکر می‌کنم تا یکی دوسال دیگر هم حرف برای گفتن دارم و جاهای مختلف دعوت شوم و بروم و فیلم را ببینم و از آن لذت ببرم.

الان دغدغه خودتان هم شده است؟

بله، اول چون آشنایی نداشتم. ولی مخصوصاً تولد حضرت علی (ع) و روز پدر که شهریار و در جمع خانواده‌ سه نفر از شهدا رفته بودیم منقلب شدم.

به دعای آنها بزودی اتفاقات درخشانی در زندگیم می‌افتد/ از خداوند ممنون که مرا در چنین شرایطی قرار داد

فضای خانواده شهدا در مواجهه با کار چگونه بود؟ چون آنها صاحب اصلی فیلم هستند و احتمالاً با آدمهایی که به نوعی نقششان را بازی کردید هم مواجه شدید، چه‌طور به کار نگاه می‌کردند؟ بازی شما را پسندیدند؟

فکر می‌کنم 80درصد به چیزی که آنها بودند نزدیک بودم، کار روی آنها اثر گذاشته بود. من آن شب با مادرم و خواهرم آمده بودم،آن شب مرا خیلی دعا کردند و در هر مناسبتی برایم دعای خیر می‌فرستند، آنقدر که احساس می‌کنم بزودی اتفاقات درخشانی در زندگیم می‌افتد و جلوی اتفاقات بد گرفته می‌شود. اینقدر از ته قلبشان دعا می‌کردند، آنها یاد همسر و یا پسر خودشان می‌افتادند و آن دعا اینقدر صمیمی بود که واقعاً هر سری به آن فکر می‌کنم حالم بد می‌شود که خدایا چقدر از تو ممنونم که مرا در موقعیتی قرار دادی که مادر یک شهید اینطور مرا دعا کند.

 در جشنواره عمار چشمانم را بستم و فیلم را گوش کردم، تفاوت آشکاری ندیدم. یعنی می‌توانستم از این فیلم یک نمایش رادیویی داشته باشم. نه اینکه کاملاً نمایش رادیویی بود ولی خیلی دیالوگ‌محور بود، این را قبول دارید؟

داسارگر: احساس نمی‌کنم که دیالوگ‌محور بود چون تا آن جایی که به کار لطمه نزند دیالوگ‌های اضافی را حذف کردیم. یک جایی حتی در فیلمنامه بود و موقعی هم که دورخوانی می‌کردیم بود ولی سر صحنه یکهو احساس می‌کردیم شاید این دیالوگ یک لطمه‌ای بزند و اضافه‌گویی باشد و حذفش می‌کردیم، این را که نمی‌شود بگوییم که در یک فیلم 30 – 40 دقیقه‌ای هیچ دیالوگی نباشد.

چون این کار یک مقدار جنسش زنانه است، علاقه‌مند بودم که این احساس را از طریق نگاه و تصویر و مسائلی به جز کلام و دیالوگ ببینم. این به نظرتان در کار رعایت شده بود؟

طهماسبی: تا آنجا که زمان کار دست ما را باز گذاشته بود رعایت شده بود. شما به عنوان یک مخاطب خاص‌تر به قضیه نگاه می‌کنید، فیلم هنگامه چون برای جشنواره مردمی بوده است یک مقدار باید فیلمی باشد که عامه هم بفهمند. اگر قرار باشد که احساس را با تصویر به نمایش بگذاریم شاید این مادر شهیدی که فیلم را نگاه می‌کند و 70 سال دارد یا آن بچه کودک ارتباط برقرار نکند، باید یک جاهایی کلام وجود داشته باشد و حرف را گفت.

بودجه‌اش چقدر بود؟

طهماسبی: کلیتش را می‌گویم، برای یک کار سینمایی بودجه بهتری قرار می‌دهند تا کاری که قرار است کار نیمه‌بلند باشد. احساس می‌کنم این کار برای مخاطب‌ عام‌تری ساخته شده و دیالوگ احتیاج بوده است.

بچه‌ها بیرون رفتند چون فضای «آژانس‌شیشه‌ای» را نمی‌شناختند

مخاطب کار شما تقریباً سه دسته‌اند، یک بخش منتقد هستند، یک بخش خانواده شهدا و مدافعین حرم که هر مدلی که به شهدا بپردازید این خانواده‌ها تشکر می‌کنند، و یک طیف دیگر مخاطبان معمولی، یعنی آمده فیلم ببیند، چه تلویزیون باشد یا جشنواره یا سینما. من فیلم را سربلند می‌بینم ولی شما فکر می‌کنید در مواجهه با مردم هم ارتباط برقرار می‌شود؟

طهماسبی: بله، در سینما هم این قضیه وجود دارد، یک نفر نمی‌تواند با کار طنز ارتباط برقرار کند و طنز و کمدی را نمی‌شناسد و فیلمی را می‌بیند و می‌گوید چه کار مزخرف و مسخره‌ای بود، چون آن آدم با آن فضا آشنا نیست. در دوران نوجوانی از طرف مدرسه آژانس شیشه‌ای را دیدیم، نصف بیشتر بچه‌های مدرسه بیرون رفتند و حتی دوتا از معلم‌ها بلند شدند رفتند چون فضا را نمی‌شناختند ولی چون بچه جنوب هستم و آن فضا را می‌شناختم و مادربزرگم و مادرم همیشه تعریف می‌کردند که چه اتفاقی افتاد و بمباران چطور بود آن فضا را می‌شناختم و با دل و جان نگاه می‌کردم، دوئل، ارتفاع پست و … را هم همینطور، تمام لحظات را احساس می‌کردم. هنگامه هم اگر برای مخاطبین عامی که این فضا را نمی‌شناسند پخش شود شاید آن ارتباط را نتواند برقرار کند.

 جنوبی‌ها از درویش و حاتمی‌کیا راضی‌اند

با کدامیک از کارگردانان فیلم‌های جنگی ارتباط برقرار می‌کردید؟ تا الان دو سه تا از کارهای حاتمی‌کیا را نام بردید.

طهماسبی: کارهای آقای درویش و آقای حاتمی‌کیا را دوست دارم چون احساس می‌کنم وقتی کار می‌سازند ادای دینشان در کار کامل است و جنوبی‌ها همیشه از آنها راضی‌اند کارشان را دوست دارند، مخصوصاً در بین اینها که نام بردم، ارتفاع پست از کارهایی است که خیلی دوستش دارم.

شما به اندیشه و ادای دین خیلی اشاره دارید، احساس می‌کنم از تکنیک و کارگردانی و … برایتان مهمتر است.

طهماسبی: بله، باور برایم خیلی ارزشمند است تا کاری بازی کنم که از لحاظ فنی همه‌چیزش عالی باشد ولی در آن روح وجود نداشته باشد. خودم وقتی ببینم احساس کنم همه‌چیز مکانیکی است و باوری که گفتم در آن نیست.

نسبت شما با کارهای تجاری چگونه است؟

طهماسبی: من خیلی کم کارهای تجاری بازی کردم، وقتی فیلمنامه را می‌خوانم یا با آن آدمها صحبت می‌کنم خیلی نمی‌توانم آن ارتباط را برقرار کنم.

می‌توانیم بگوییم خانم طهماسبی بازیگریست که خاص‌پسند و با نگاه خودش بازی می‌کند؟ یا اینکه خانم طهماسبی بازیگری حرفه‌ای است که هر کاری که احساس کند در جهت روند کارنامه حرفه‌ای‌اش اثرگذار است قبول خواهد کرد؟

طهماسبی: نگاه برایم بیشتر اهمیت دارد.

دغدغه ستاره شدن ندارم

با این نگاه نمی‌ترسید هیچوقت در مسیر ستاره‌شدن قدم نگذارید؟

طهماسبی: خیلی دغدغه ستاره شدن ندارم. از 8سالگی تئاتر کار می‌کنم و هیچوقت در زندگی دغدغه‌ام این نبوده که بعد از این چه اتفاقی برایم می‌افتد، اگر در مسیر ستاره شدن قرار می‌گرفتم شاید مثلاً هنگامه به من پیشنهاد می‌شد می‌گفتم نه بازی نمی‌کنم. برای همین است که کار تلویزیونی را خیلی بیشتر دوست دارم، و آن ارتباط با مردم را خیلی دوست دارم و لذت می‌برم.

آقای داسارگر نقد مرا به رادیویی بودن کار قبول دارید؟

داسارگر: من ادعایی ندارم، شاید رادیویی باشد ولی می‌توانم بگویم هرچه بلد بودم و امکانش برایم فراهم بوده انجام دادم. ما در بخش هایی از فیلمنامه سکانس‌هایی داشتیم که نشد آن را پیاده کنیم، مثلا یک فضای دیگری نوشته بودیم، باد بیاید و هنگامه تنها باشد و خیابان بزرگی باشد و… ولی آنقدر فرصت و بودجه نبود.

بودجه چقدر بود؟

داسارگر: فکر می‌کنم با موسیقی و … حول و حوش 120 میلیون شد. اگر الآن به من بگویید، می‌گویم کاش سه روز بیشتر وقت داشتیم، خود این سکانس، پاییز بود و ساعت 3 هوا تاریک می‌شد و برای همین سکانس برای ایده‌ای که داشتیم باید دو روز وقت می‌گذاشتیم. در یک بخش در فیلمنامه نوشته بودیم هنگامه از بین درختان می‌آید، چادر باد می‌خورد، باد و باران و… بیداد می‌کند. خانم طهماسبی دو سه بار رفت آمد آقای ایمانی(یکی از عوامل) گفت چادرش باد نمی‌خورد، دستیار گفت حواست به کار خودت باشد، اینجا تنها جر و بحث در پروژه ما به وجود آمد که به تو چه و خلاصه داستان شد. تنها یک ربعی که در پروژه کنتاکت داشتیم همین ماجرا بود، اینکه چادر باد بخورد که نمی‌توانیم بگوییم صد متر را خانم طهماسبی در 10 ثانیه بدود، امکانات می‌خواهد، اجرایش زمان می‌برد، صدابرداری‌اش و گرفتن پلانش خاص می‌شود، بنابراین اگر می‌گوییم امکانات بیشتر، که البته هیچ‌جا و هیچوقت نگفتم و همین هم از سرم زیاد بوده و دستشان درد نکند منظور این است. انتخاب لوکیشن‌های ما محصول یک پروسه یک ساله بوده است، یعنی جلوی دانشگاه را شهریور 93 انتخاب کردم، مسجد و جاهای مهم را خودم انتخاب کردم، اینکه قاب‌هایمان چه باشد، فضایمان چه باشد، دوربینمان چگونه باشد، به نظرم خیلی قاب زیبا و فضای زیبا در فیلممان زیاد است. مخاطبان ما دقیقاً دو گروه هستند، گروهی که می‌توانند با این موضوع کنار بیایند اینکه دارند فیلمی را می‌بینند که دارد از عرض گسترش می‌یابد تا در طول، و گروهی که نمی‌توانند. هرجا می‌روم شماره موبایلم را می‌دهم که اگر نقد دارید در تلگرام بگویید، طرف در تلگرام گفته یک کلیپ 100 ثانیه از کارت می‌شد در آورد، در این حد هم داشتم تا از آن طرف که خیلی عالی بود. خیلی‌ها می‌گویند چرا ادامه ندادید؟ او شهید می‌شود و ما می‌خواهیم تنهایی این دختر را ببینیم. خیلی بالاپایین‌های اینطوری. یا در بحث زمان می‌توانستم یک فیلمنامه 90 دقیقه‌ای بنویسم ولی آقای داریوش یاری کارگردان فیلمنامه را خواند، گفت این فیلمنامه خوب است ولی چرا 30 دقیقه نمی‌کنی؟ این الان 40-45 دقیقه است و هیچ جشنواره‌ای نمی‌توانی بدهی. گفتم الان این است، و نمی‌خواهم به این چیزها فکر کنم، الان به نظرم این اتفاق دارد می‌افتد، یا بلندتر کنیم مثلا 70 دقیقه کنیم. آنچه بلد بودم سعی‌ام را کردم و تنها ادعایی که می‌توانم کنم این است که کار آبرومند است همین، مرتب است. ممکن است از نظر شما دیالوگ‌محور باشد، اما به نظر من خیلی دیالوگش کم است! اما نمی‌خواهم دفاع کنم.

 

اینجا هستید که دفاع کنید.

نه چرا این کار را کنم؟ شما وقتی می‌گویید نیست یعنی کار من درست انجام نشده است، تنها توجیهی که برای اضافه کردن باجناق، خواهرزن، رفیق مونا و … داشتیم این بود که زندگی‌های مختلف در کار دیده شود وگرنه چه نیازی بود باجناق را ببینیم، یا مونا را ببینیم؟ کارهای اینجوری کردیم ولی وقتی شما می‌گویید اشاره نکردید من بگویم فلان چیز بود؟ اهل این نیستم و خیلی بدم می‌آید. شما ندیدید یعنی کافی نبوده یا درست اجرا نشده یا هر دلیل دیگری، من اصلاً نباید توضیح دهم در فلان سکانس گذاشته بودم که حامد می‌گوید، یکسری گفتند که چقدر دیالوگ خوبیست که قدر این بازار آرام را بدان و در مغازه را می‌بندد و بیرون می‌رود، و صحبت هم کردیم ولی شما می‌گویی چرا در مورد مسائل اجتماعی در فیلم صحبتی نشده است. همین که شما می‌گویید دیالوگ زیاد است، دهها نظر مردمی دارم که می‌گویند چرا این زن و شوهر اینقدر با هم کم حرف می‌زنند؟ در فضای منتقدین حرف شما درست است ولی مردم می‌گویند چرا اینها کم با هم هستند؟

 آرزو می‌کنم داسارگر کارگردان متوسطی شود اما …

خانم طهماسبی می‌خواهم درباره داسارگر یک نظر بی‌رحمانه دهم، کار قبلی  و این کار را دیدم و به نظرم پیشرفت عجیب و غریبی نسبت به کار قبلی ندارد. داسارگر می‌گفت جاهایی که رفتم و نماهایی که گرفتم جاهایی که برای پلان انتخاب کردم یکسال به آن فکر کردم، این نشان می‌دهد کار دلی است، از جلوی مسجد رد شده و کم‌کم گفته این سکانس‌ها اینجا باشد چقدر خوب می‌شود یا جلوی دانشگاه تهران رفته و گفته اگر این بخش را بگیرم فوق‌العاده می‌شود. یعنی کار را حرفه‌ای ندیده است که یک نفر باشد فضاها را انتخاب کند، یک نفر دیالو‌گ‌های خاص را بنویسد و این شکلی ندیده و من می‌ترسم امیر داسارگرها در این سطح بمانند و پیشرفت قابل توجهی از آنها نبینیم، ما یک نسلی اوایل انقلاب داشتیم که با دغدغه‌های انقلابی شروع به کار کردند به غیر از آنها که چپ کردند بقیه که ماندند الان کار شاخصی انجام نمی‌دهند و کار ویژه‌ای از آنها نمی‌بینیم. داسارگر را در 10 سال آینده چگونه می‌بینید؟ یک کارگردان متوسط و دغدغه‌مند یا کارگردان حرفه‌ای؟

طهماسبی: در حرفهایم جوابتان را داده بودم، دوست دارمآدمها، آدمهای با باوری باشند تا اینکه یک کارگردانی در سطح بالا باشند و بدون باور. من با آن آدمها نمی‌توانم خیلی ارتباط برقرار کنم و نمی‌توانم کارهایشان را ببینم، چون فقط تکنیک است و هیچ‌چیز دیگر. احتیاج هست به آدمها زمان داده شود و تجربه کسب کنند. مثال عینی بزنم، آقای افشار خودشان جانبازند و جزو غواص‌هایی بودند که شهید شدند و آن شب در عملیات بودند، چون خودش در آن فضا بوده همه می‌گویند صحنه‌های جنگ سریال کیمیا خیلی بهتر از کل کیمیا شده است. شاید پنج قسمت جنگ به کل سکانسها می‌ارزد، چرا؟ چون آن آدم با باورش آن صحنه‌ها را گرفته، آنها را دلی گرفته است. شاید نظرم خوب نباشد اما من امیدوارم و آرزوی‌ قلبی‌ام است که داسارگر کارگردان متوسطی شوند ولی باورهایشان را از دست ندهند، آن باور آدم را زنده نگه می‌دارد.

با شما اختلاف نظر دارم، انتظار دارم اگر کسی دغدغه دارد مجاهدت کند تکنیک یاد بگیرد، انتظارات من به اندازه یک هالیوودی است.

طهماسبی: آن یک تیم بزرگ پشت یک اتفاق است، اینطور نیست که یک نفر برای خودش لوکیشن بچیند ولی در کار هالیوودی که نگاه می‌کنیم می‌بینیم یک اتاق فکری وجود دارد که اصلاً نمی‌توانیم فکرش را بکنیم، داستان آنها با ما خیلی فرق می‌کند. خودم هیچوقت اتفاقات کشور خودم را با هالیوود مقایسه نمی‌کنم، از هم جداست. شاید کار را ببینم و دوست هم داشته باشم ولی هیچوقت مقایسه نمی‌کنم چون دو دنیای جدا از هم است.

جفاست که می‌گویند دغدغه تکنیک نداریم/ حاتمی کیا غول مرحله آخر است

 داسارگر در شناخت موقعیت زمانی به شدت خوب عمل کرده است، در دوره‌ای که هیچکس در این زمینه فیلم نمی‌ساخته این کار را کرده و قدمی برداشته و راه را برای بقیه باز کرده است. ولی تکنیک برایم مهم است، انتظارم از داسارگر خیلی بیشتر است.

داسارگر: اولا این تیغ را از نظر تکنیکی اینقدر بالا بردند و این پیش‌فرض را گذاشتند که این آدمها دغدغه تکنیکی ندارند، این واقعاً جفا به این جریان است. یک دوره با آقای حاتمی‌کیا می‌رفتیم و چیزی که از این 8 جلسه فهمیدم و به نظرم رسید برگ برنده این آدم که غول مرحله آخر فیلمسازی است شناخت زمین بازی خودش است، خیلی افراد دیگر هم این کار را کردند مثلاً سعید روستایی هم در مورد موضوعی فیلم ساخته که پیکسل به پیکسل آن را می‌شناسد. یک فیلمساز درجه یک مثال بزنم، بهرام توکلی با فیلم اول خود عالی ظاهر شد  ولی الان به چه روزی افتاده است؟ البته من آخرین فیلمش را دوست دارم و می‌دانیم فیلم او واقعا سینماست اما مردم ارتباط برقرار نکردند. شما تکنیک را چه می‌دانید؟ سختترین کار از نظرم توانایی قصه گفتن است که هیچ تعریف مشخصی ندارد، نه دکوپاژ است، نه میزانسن، اینکه تو بتوانی قصه بگویی و ما داریم این را تمرین می‌کنیم. شما اسم این را تلاش برای یاد گرفتن تکنیک می‌گذارید یا خیر؟ اگر تکنیک منظورتان مدل خاص نورپردازی یا میزانسن و اتفاقات خاص محیطی است همه سر جای خودش هست، فیلمنامه باید بخواهد، طرفش باید برویم، چقدر بتوانیم یا نتوانیم، ولی دغدغه اصلی خود من و خیلی از بچه‌های دیگر دور و برم، یکی تجربه ژانر است که در سینمای ایران روی زمین مانده است. دستیاری نکردن هم نقص نیست، خیلی‌ها در سینما دستیاری نکردند.

مثلاً چه کسانی؟

ابراهیم حاتمی‌کیا. فیلم‌کوتاه‌هایش را ببینید، باورم نمی‌شد. می‌خواهم بگویم اکثر فیلمسازان حزب‌اللهی دهه شصتی که وارد شدند مثل ملاقلی‌پور و… هیچکدام دستیاری نکردند.

 

شرایطش نبوده است.

آفرین، ولی دستیاری کردن تنها راه کارگردان شدن نیست، در کارگردانی قبل از هرچیز حرف داشتن مهم است. اصل ماجرا حرف داشتن و نگاه داشتن است. همیشه با سن آقای حاتمی‌کیا مشکل دارم که در 27 سالگی دیده‌بان را ساخته و من 30 ساله شده‌ام و چه کار کردم. دقیقاً اولین فیلمم را در 27 سالگی ساختم، آقای حاتمی کیا در کلاسی که باهم داشتیم  گفت چندسالت بود این فیلم را ساختی؟ یعنی اولین سؤالی که از من کرد همان موردی بود که همیشه فکر می‌کردم. و دومین نکته‌ای که گفت این بود که کاملاً مشخص است که زاویه داری و این به نظرم مهمترین چیز بود.

فرض را بر این گذاشتیم که شما این ویژگی را دارید.

اینکه بلد باشی این را تصویر کنی و این حرفها را بزنی، فاصله فیلم اکسیژن با فیلم هنگامه یک سال است، آنجا هم یک حرفی بوده و به آن اعتقاد داشتم اینجا هم یک حرفی بوده است.

جشنواره عمار از کارهایش در اکران حمایت می‌کند و جدیداً وارد فاز اقتصادی هم شده و اکران‌ها را با بلیط فروشی انجام می‌دهد، برای کار شما هم این کار را کرده است؟

تا امروز 12 میلیون فروختیم. یک سامانه اس ام اسی است که اعلام شده و 8 هزار نفر برای هنگامه اس ام اس دادند، دیشب تهیه کننده کار گفت 800 نفر تأیید شدند و شرایط اکران را دارند، از این 800 نفر، 450 نفر در صف اکران هستند، مدل اکران هم از نظر اقتصادی فرق می‌کند ولی آن چیزی که جشنواره دنبالش هست و خیلی جاها هم این اتفاق می‌افتد این است که در دانشگاهها از دو سه روز قبل بلیط فروشی در سلف و کتابخانه و … هست که بلیط ها سه قیمت است 1000، 2000، 5000. بعضی جاها هم از قبل بلیط فروشی ندارند مثل جمع های مسجدی و… که فیلم تمام می‌شود بعدش بیرون می‌آیند و هرچقدر دوست دارند برای فیلم هزینه می‌کنند.

به عنوان سؤال آخر، اگر کار بعدی آقای داسارگر به شما پیشنهاد شود و فضایش همین باشد کار می‌کنید؟

طهماسبی: واقعاً این فضا را دوست دارم و اگر فیلمنامه‌ای باشد و بخوانم و خودم تحت تأثیر قرار بگیرم کار می‌کنم و کاری ندارم که کار کوتاه است یا بلند، و در آینده قرار است چه اتفاقی برایم بیفتد. اگر کاری باشد که واقعاً دوستش داشته باشم کار می‌کنم.

داسارگر: سختترین کار در فیلم انتخاب بازیگر است، مخصوصاً ما که دغدغه این را داریم که یک نفر بیاوریم که مردم رویشان بشود صفحه اینستاگرامش را ببینند، فیس‌بوک و…؛ دو هفته آقای نقی‌زاده هرروز می‌گفت خانم طهماسبی و من قبول نمی‌کردم اما الان یکی از نقاط قوت فیلم ایشان است و  واقعا از خانم طهماسبی ممنونم و حضورشان را لطف خدا می‌دانم.

مرا مسخره می‌کردند، حالا برای مدافعان حرم پست می‌گذارند!

اسکای نیوز

هدایتی برای خرید بزرگ ترین بمب پرسپولیس دست به جیب شد

هدایتی برای خرید بزرگ ترین بمب پرسپولیس دست به جیب شد

جیان فرانکو زولا و مسئولان باشگاه العربی قطر تمایلی به ادامه همکاری با دو بازیکن ایرانی خود یعنی اشکان دژاگه و جواد نکونام در فصل بعد ندارند و به همین دلیل به دنبال بازیکنان جانشین برای این دو هستند. سرجیوی برزیلی اولین خرید این تیم است که در خط میانی جانشین نکونام خواهد شد.

سرمربی ایتالیایی در میان بازیکنان خارجی العربی از عملکرد پائولینیو راضی است. زولا بزرگترین مشکل دژاگه را در مصدومیت‌های پیاپی او می‌بیند و به همین دلیل تصمیم به قطع همکاری با او گرفته است.

البته العربی در این راه یک مشکل بزرگ دارد و آن هم باقی ماندن دو سال از قرارداد چهار ساله بازیکن ایرانی این تیم است که از نظر مالی برای این باشگاه گران تمام خواهد شد. حال باید دید طی روزهای آینده این تیم و مسئولانش چه تدبیری برای جدایی اشکان خواهند اندیشید تا به ضرر این باشگاه نیز تمام نشود.

دژاگه این روزها با پیشنهادی از سوی پرسپولیس مواجه شده. او که با قراردادی سنگین در العربی بازی می‌کند، حسین هدایتی را پشت ماجرا می‌بیند و به همین دلیل بعید نیست که به لیگ ایران بیاید و پیراهن پرسپولیس را بر تن کند.

گویا پیشنهاد پرسپولیس به دژاگه جدی است تا جایی که گفته می‌شود این پیشنهاد، دژاگه را در فکر فرو برده تا به لیگ ایران بیاید و برای نخستین بار در باشگاهی ایرانی بازی کند.

درباره پیشنهاد پرسپولیس به دژاگه این شایعه وجود دارد که رقمی در حدود یک میلیون دلار است. رقمی که او بیشتر از آن را از العربی می‌گیرد اما با توجه به جدایی احتمالی‌اش از این تیم قطری، احتمالش وجود دارد که پیراهن پرسپولیس را بر تن کند.

دژاگه ۳۰ ساله که مدت‌ها در بوندس لیگا و لیگ برتر انگلیس به میدان رفته، پیشنهادهای دیگری از تیم‌های قطری دریافت کرده اما بدش نمی‌آید در سالی که به جام جهانی منتهی می‌شود بازی در لیگ ایران را تجربه کند. بازی زیر نظر برانکو ایوانکوویچ و البته دریافت رقمی نجومی که قرار است هدایتی آن را بپردازد.

به نظر می‌رسد ماجرای دژاگه – پرسپولیس جدی است و این بازیکن چراغ سبز خود را به مسئولان این تیم نشان داده. با حضور دژاگه خط میانی و هجومی پرسپولیس تکمیل می‌شود و این همان خواسته برانکو در نقل و انتقالات این فصل است.

دژاگه با توجه به غرامتی که از العربی – در صورت فسخ قرارداد دریافت خواهد کرد، شانس پرسپولیس را برای جذبش افزایش می‌دهد. این نکته‌ای است که باعث می‌شود پرسپولیسی‌ها به شکار دژاگه نزدیک شوند. شکاری که می‌تواند بمب نقل و انتقالات این فصل باشد و البته سطح کیفی لیگ ایران را افزایش بدهد.

هدایتی برای خرید بزرگ ترین بمب پرسپولیس دست به جیب شد

جیان فرانکو زولا و مسئولان باشگاه العربی قطر تمایلی به ادامه همکاری با دو بازیکن ایرانی خود یعنی اشکان دژاگه و جواد نکونام در فصل بعد ندارند و به همین دلیل به دنبال بازیکنان جانشین برای این دو هستند. سرجیوی برزیلی اولین خرید این تیم است که در خط میانی جانشین نکونام خواهد شد.

سرمربی ایتالیایی در میان بازیکنان خارجی العربی از عملکرد پائولینیو راضی است. زولا بزرگترین مشکل دژاگه را در مصدومیت‌های پیاپی او می‌بیند و به همین دلیل تصمیم به قطع همکاری با او گرفته است.

البته العربی در این راه یک مشکل بزرگ دارد و آن هم باقی ماندن دو سال از قرارداد چهار ساله بازیکن ایرانی این تیم است که از نظر مالی برای این باشگاه گران تمام خواهد شد. حال باید دید طی روزهای آینده این تیم و مسئولانش چه تدبیری برای جدایی اشکان خواهند اندیشید تا به ضرر این باشگاه نیز تمام نشود.

دژاگه این روزها با پیشنهادی از سوی پرسپولیس مواجه شده. او که با قراردادی سنگین در العربی بازی می‌کند، حسین هدایتی را پشت ماجرا می‌بیند و به همین دلیل بعید نیست که به لیگ ایران بیاید و پیراهن پرسپولیس را بر تن کند.

گویا پیشنهاد پرسپولیس به دژاگه جدی است تا جایی که گفته می‌شود این پیشنهاد، دژاگه را در فکر فرو برده تا به لیگ ایران بیاید و برای نخستین بار در باشگاهی ایرانی بازی کند.

درباره پیشنهاد پرسپولیس به دژاگه این شایعه وجود دارد که رقمی در حدود یک میلیون دلار است. رقمی که او بیشتر از آن را از العربی می‌گیرد اما با توجه به جدایی احتمالی‌اش از این تیم قطری، احتمالش وجود دارد که پیراهن پرسپولیس را بر تن کند.

دژاگه ۳۰ ساله که مدت‌ها در بوندس لیگا و لیگ برتر انگلیس به میدان رفته، پیشنهادهای دیگری از تیم‌های قطری دریافت کرده اما بدش نمی‌آید در سالی که به جام جهانی منتهی می‌شود بازی در لیگ ایران را تجربه کند. بازی زیر نظر برانکو ایوانکوویچ و البته دریافت رقمی نجومی که قرار است هدایتی آن را بپردازد.

به نظر می‌رسد ماجرای دژاگه – پرسپولیس جدی است و این بازیکن چراغ سبز خود را به مسئولان این تیم نشان داده. با حضور دژاگه خط میانی و هجومی پرسپولیس تکمیل می‌شود و این همان خواسته برانکو در نقل و انتقالات این فصل است.

دژاگه با توجه به غرامتی که از العربی – در صورت فسخ قرارداد دریافت خواهد کرد، شانس پرسپولیس را برای جذبش افزایش می‌دهد. این نکته‌ای است که باعث می‌شود پرسپولیسی‌ها به شکار دژاگه نزدیک شوند. شکاری که می‌تواند بمب نقل و انتقالات این فصل باشد و البته سطح کیفی لیگ ایران را افزایش بدهد.

هدایتی برای خرید بزرگ ترین بمب پرسپولیس دست به جیب شد

اس ام اس جدید

قول محکم هوایی روسیه به سوری ها

قول محکم هوایی روسیه به سوری ها

به گزارش جهان به نقل از فارس،‌ «سرگئی لاوروف» وزیر امورخارجه روسیه در کنفرانس مطبوعاتی پس از دیدار با همتای فنلادی خود در مسکو گفت: روسیه فعالترین پشتیبانی و تدارکات هوایی را برای ارتش و نیروهای زمینی سوریه در داخل و اطراف شهر حلب فراهم خواهد آورد تا دست تروریست‌ها از تصرف این منطقه را قطع کند.

بنا بر گزارش شبکه «راشاتودی»، وزیر امورخارجه روسیه در ادامه تأکید کرد: ما در خصوص اینکه نیروهای هوایی‌مان چطور باید عمل کنند، بسته به اوضاع و شرایط منطقه تصمیم‌گیری خواهیم کرد. و این مایه تعجب آمریکایی‌ها نخواهد بود.

بنا بر این گزارش، جبهه النصره هفته گذشته حملاتی را در حلب آغاز کرده است. ارتش روسیه مقصر اصلی این حملات را آمریکا می‌داند چرا که معتقد است اصرار آمریکا برای توقف حملات هوایی روسیه علیه مواضع گروه‌های تروریستی در این منطقه سبب شده است تا نیروهای تروریستی ضمن تجهیز قوا حملات جدیدی را از سر بگیرند.

رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه تصریح کرد: ما معتقدیم که از ماه فوریه زمان بسیار زیادی وجود داشته تا معارضان عادی راه خود را از جبهه النصره جدا کنند. آن کسانی که هنوز از گروه‌های تروریستی فاصله نگرفته‌اند باید خودشان را مقصر عواقب بعدی بدانند.

لاوروف در ادامه گفت: مسکو امیدوار است که آمریکا نیز سعی نکند تا اقداماتی را پشت سر روسیه انجام دهد. ما از شرکایمان انتظار داریم تا با ما همکاری صادقانه‌ای داشته و سعی نکنند از تماس‌های مداوم ما برای اجرای نقشه‌های مخفیانه خود پشت سر ما استفاده کنند.

بر اساس این گزارش، روسیه و آمریکا به صورت مشترک از فرایند صلحی در سوریه با هدف روی کار آمدن دولت انتقالی مورد تأیید دولت سوریه و گروه‌های معارض به اصطلاح میانه‌رو حمایت کرده‌اند. توافقنامه آتش‌بس در سوریه که مدعی احقاق این هدف است در ماه فوریه رسما اجرایی شد. اما این توافق شامل گروه‌های تروریستی از جمله داعش و جبهه النصره نمی‌شود.

قول محکم هوایی روسیه به سوری ها

به گزارش جهان به نقل از فارس،‌ «سرگئی لاوروف» وزیر امورخارجه روسیه در کنفرانس مطبوعاتی پس از دیدار با همتای فنلادی خود در مسکو گفت: روسیه فعالترین پشتیبانی و تدارکات هوایی را برای ارتش و نیروهای زمینی سوریه در داخل و اطراف شهر حلب فراهم خواهد آورد تا دست تروریست‌ها از تصرف این منطقه را قطع کند.

بنا بر گزارش شبکه «راشاتودی»، وزیر امورخارجه روسیه در ادامه تأکید کرد: ما در خصوص اینکه نیروهای هوایی‌مان چطور باید عمل کنند، بسته به اوضاع و شرایط منطقه تصمیم‌گیری خواهیم کرد. و این مایه تعجب آمریکایی‌ها نخواهد بود.

بنا بر این گزارش، جبهه النصره هفته گذشته حملاتی را در حلب آغاز کرده است. ارتش روسیه مقصر اصلی این حملات را آمریکا می‌داند چرا که معتقد است اصرار آمریکا برای توقف حملات هوایی روسیه علیه مواضع گروه‌های تروریستی در این منطقه سبب شده است تا نیروهای تروریستی ضمن تجهیز قوا حملات جدیدی را از سر بگیرند.

رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه تصریح کرد: ما معتقدیم که از ماه فوریه زمان بسیار زیادی وجود داشته تا معارضان عادی راه خود را از جبهه النصره جدا کنند. آن کسانی که هنوز از گروه‌های تروریستی فاصله نگرفته‌اند باید خودشان را مقصر عواقب بعدی بدانند.

لاوروف در ادامه گفت: مسکو امیدوار است که آمریکا نیز سعی نکند تا اقداماتی را پشت سر روسیه انجام دهد. ما از شرکایمان انتظار داریم تا با ما همکاری صادقانه‌ای داشته و سعی نکنند از تماس‌های مداوم ما برای اجرای نقشه‌های مخفیانه خود پشت سر ما استفاده کنند.

بر اساس این گزارش، روسیه و آمریکا به صورت مشترک از فرایند صلحی در سوریه با هدف روی کار آمدن دولت انتقالی مورد تأیید دولت سوریه و گروه‌های معارض به اصطلاح میانه‌رو حمایت کرده‌اند. توافقنامه آتش‌بس در سوریه که مدعی احقاق این هدف است در ماه فوریه رسما اجرایی شد. اما این توافق شامل گروه‌های تروریستی از جمله داعش و جبهه النصره نمی‌شود.

قول محکم هوایی روسیه به سوری ها

دانلود فیلم جدید

کارشکنی ها آخرین میخ را بر تابوت نیمه جان دفاتر پیشخوان دولت کوبید

کارشکنی ها آخرین میخ را بر تابوت نیمه جان دفاتر پیشخوان دولت کوبید

۲۰۱۴۴۴۲۸۰۴۴۴_dbr-pishkhan-420

به گزارش خبرنگار افق کارشکنی ها در خصوص ارائه مجوزهای لازم برای دسترسی به سامانه اظهارنامه مالیاتی و عدم هماهنگی میان مسئولان کارگروه دفاتر پیشخوان دولت در استانداری تهران و  کانون دفاتر پیشخوان دولت در آخرین روزهای مهلت قانونی ارائه اظهارنامه مالیاتی مودیان مالیاتی موجبات نارضایتی گسترده دفاتر پیشخوان دولت استان تهران را فراهم نموده است.

دفاتر پیشخوان دولت کشور که در دولت های پیشین با هدف کوچک سازی دولت و برونسپاری بخشی از خدمات دولتی و بخش عمومی و همچنین در راستای تسهیل و در دسترس بودن خدمات دولتی برای مردم  ایجاد شد متاسفانه در دولت تدبیر و امید با بی مهری تمام و کمال مواجه گردیده است.

آخرین نمونه از بی مهری های مسئولین نسبت به دفاتر پیشخوان را میتوان عدم صدور مجوزهای لازم برای دسترسی به سامانه تکمیل اظهارنامه مالیاتی برای دفاتر پیشخوان دولت دانست در حالیکه در سالیان اخیر با توجه به کارشکنی های ادارات دولتی همچون پست بانک، ثبت احوال و همراه اول در برونسپاری خدمات دولتی، کسب درآمد از طریق تکمیل اظهارنامه های مالیاتی مودیان بند ج مالیات را تنها امید دفاتر در جبران بخشی از خسارت های مالی وارده بود.

از سال گذشته برخی از سخنان مسئولین متولی امر در خصوص ارائه خدمات اظهارنامه صرفا در دفاتر پیشخوان دولت کورسوی امیدی را برای کلیه دفاتر پیشخوان که در معرض ورشکستگی هستند ایجاد نمود اما عدم هماهنگی های موجود بخصوص در سالجاری میان مسئولین متولی امر ، این موضوع را به مشکلی پیچیده برای دفاتر تبدیل ساخت چرا که در سالهای گذشته هیچ محدودیتی توسط نرم افزارهای مالیاتی برای ارسال اظهارنامه تعبیه نشده بود اما از سال گذشته ارائه اظهارنامه به صورت تعداد از یک رایانه محدود گردید و تنها دارندگان مجوز قانونی دسترسی لازم را برای ارائه این خدمات داشتند.

در مراجعات میدانی مشخص گردید که کافی نت ها نیز  دسترسی لازم را برای تکمیل اظهارنامه دارند در حالیکه براساس قانون تنها دفاتر پیشخوان دولت نماینده قانونی دولت در ارائه خدمات دولتی می باشند چرا که انواع سخت گیری ها در صدور مجوز برای دفاتر پیشخوان صورت گرفته است که یک دهم این سخت گیری های در خصوص اصالت فرد متقاضی مجوز برای کافی نت ها صورت نگرفته است و البته هم اکنون اکثر مراجعات برای اصلاح اظهارنامه های قبلی که به صورت غلط تکمیل شده است مربوط به کافی نت هایی هست که هیچ گونه آموزشی در این خصوص دریافت نکرده اند.

خبرنگار افق همچنین در مراجعات میدانی خود به دفاتر پیشخوان دولت با شکایت بسیاری از مسئولان این دفاتر مواجه شد.

به نظر می رسد کارشکنی های استانداری تهران به عنوان متولی دولتی دفاتر پیشخوان دولت در حال ایجاد یک بحران عجیب برای دفاتر دولتی هست و معلوم نیست چرا باید این کارشکنی ها در خصوص دفاتر پیشخوان دولت صورت پذیرد.

 

کارشکنی ها آخرین میخ را بر تابوت نیمه جان دفاتر پیشخوان دولت کوبید

(image)

به گزارش خبرنگار افق کارشکنی ها در خصوص ارائه مجوزهای لازم برای دسترسی به سامانه اظهارنامه مالیاتی و عدم هماهنگی میان مسئولان کارگروه دفاتر پیشخوان دولت در استانداری تهران و  کانون دفاتر پیشخوان دولت در آخرین روزهای مهلت قانونی ارائه اظهارنامه مالیاتی مودیان مالیاتی موجبات نارضایتی گسترده دفاتر پیشخوان دولت استان تهران را فراهم نموده است.

دفاتر پیشخوان دولت کشور که در دولت های پیشین با هدف کوچک سازی دولت و برونسپاری بخشی از خدمات دولتی و بخش عمومی و همچنین در راستای تسهیل و در دسترس بودن خدمات دولتی برای مردم  ایجاد شد متاسفانه در دولت تدبیر و امید با بی مهری تمام و کمال مواجه گردیده است.

آخرین نمونه از بی مهری های مسئولین نسبت به دفاتر پیشخوان را میتوان عدم صدور مجوزهای لازم برای دسترسی به سامانه تکمیل اظهارنامه مالیاتی برای دفاتر پیشخوان دولت دانست در حالیکه در سالیان اخیر با توجه به کارشکنی های ادارات دولتی همچون پست بانک، ثبت احوال و همراه اول در برونسپاری خدمات دولتی، کسب درآمد از طریق تکمیل اظهارنامه های مالیاتی مودیان بند ج مالیات را تنها امید دفاتر در جبران بخشی از خسارت های مالی وارده بود.

از سال گذشته برخی از سخنان مسئولین متولی امر در خصوص ارائه خدمات اظهارنامه صرفا در دفاتر پیشخوان دولت کورسوی امیدی را برای کلیه دفاتر پیشخوان که در معرض ورشکستگی هستند ایجاد نمود اما عدم هماهنگی های موجود بخصوص در سالجاری میان مسئولین متولی امر ، این موضوع را به مشکلی پیچیده برای دفاتر تبدیل ساخت چرا که در سالهای گذشته هیچ محدودیتی توسط نرم افزارهای مالیاتی برای ارسال اظهارنامه تعبیه نشده بود اما از سال گذشته ارائه اظهارنامه به صورت تعداد از یک رایانه محدود گردید و تنها دارندگان مجوز قانونی دسترسی لازم را برای ارائه این خدمات داشتند.

در مراجعات میدانی مشخص گردید که کافی نت ها نیز  دسترسی لازم را برای تکمیل اظهارنامه دارند در حالیکه براساس قانون تنها دفاتر پیشخوان دولت نماینده قانونی دولت در ارائه خدمات دولتی می باشند چرا که انواع سخت گیری ها در صدور مجوز برای دفاتر پیشخوان صورت گرفته است که یک دهم این سخت گیری های در خصوص اصالت فرد متقاضی مجوز برای کافی نت ها صورت نگرفته است و البته هم اکنون اکثر مراجعات برای اصلاح اظهارنامه های قبلی که به صورت غلط تکمیل شده است مربوط به کافی نت هایی هست که هیچ گونه آموزشی در این خصوص دریافت نکرده اند.

خبرنگار افق همچنین در مراجعات میدانی خود به دفاتر پیشخوان دولت با شکایت بسیاری از مسئولان این دفاتر مواجه شد.

به نظر می رسد کارشکنی های استانداری تهران به عنوان متولی دولتی دفاتر پیشخوان دولت در حال ایجاد یک بحران عجیب برای دفاتر دولتی هست و معلوم نیست چرا باید این کارشکنی ها در خصوص دفاتر پیشخوان دولت صورت پذیرد.

 

کارشکنی ها آخرین میخ را بر تابوت نیمه جان دفاتر پیشخوان دولت کوبید

بزرگ‌ترین سفره افطار جهان در حرم رضوی

بزرگ‌ترین سفره افطار جهان در حرم رضوی

به گزارش جهان به نقل از فارس از مشهد، مهندس سید خلیل منبتی، بعدازظهر امروز در نشست خبری با خبرنگاران در تشریح برنامه‌های حرم رضوی در خصوص طرح سفره اکرام رضوی در ماه مبارک رمضان گفت: مراسم سفره اکرام رضوی در ماه رمضان هر شب میزبان 12 هزار روزه‌دار خواهد بود.
 
وی با اشاره به توزیع کارت‌های دعوت ضیافت افطار رضوی توسط خدام در درب منازل گفت: انتخاب هر منطقه برای توزیع کارت‌های دعوت‌نامه به‌صورت رند‌م و تصادفی با کمک شهرداری صورت گرفته است.
 
معاون اماکن متبرکه آستان قدس رضوی ادامه داد: سفره اکران رضوی در چند شب میزبان معلولین، ناشنوایان، افراد تحت کمیته امداد و بهزیستی خواهد بود که جمعیتی بالغ‌بر 10 هزار نفر را شامل می‌شود.
 
منبتی اظهار کرد: در هر شب 500 نفر از خدمه از ساعت 2 عصر تا ساعت 12 شب مشغول خدمت‌رسانی در سفره‌ها هستند که 2 هزار و 500 نفر دیگر در تدارکات بسته‌بندی و تهیه افطاری کمک خواهند کرد.
 
وی اعلام کرد: محل برگزاری ضیافت رضوی صحن هدایت است که برای مفروش کردن این مساحت 3 هزار تخته فرش استفاده می‌شود.
 
معاون اماکن متبرکه آستان قدس رضوی با اشاره به خدمت رسانی 500 خادم در این طرح، خاطرنشان کرد: در طول این ماه روزانه 2 هزار و 400 کیلوگرم گوشت گوسفندی و 2 هزار و 400 کیلوگرم برنج و در طول ماه 30 تن سبزی، 750 هزار بسته متبرک، 360 هزار بطری آب معدنی و شربت و 3 هزار و 500 گلدان برای تزئین این سفره‌ها استفاده می‌شود.
 
منبتی گفت: علاوه بر 12 هزار افطاری مفصل در سفره اکران رضوی هر شب 80 هزار بسته افطاری مختصر در تمامی صحن‌های حرم رضوی در بین صفوف نماز بین زائران توزیع می‌گردد.
 
وی اظهار داشت: 500 هزار بسته پذیرایی نیز در روز عید فطر بین نمازگزاران نماز عید توزیع خواهد شد.

بزرگ‌ترین سفره افطار جهان در حرم رضوی

به گزارش جهان به نقل از فارس از مشهد، مهندس سید خلیل منبتی، بعدازظهر امروز در نشست خبری با خبرنگاران در تشریح برنامه‌های حرم رضوی در خصوص طرح سفره اکرام رضوی در ماه مبارک رمضان گفت: مراسم سفره اکرام رضوی در ماه رمضان هر شب میزبان 12 هزار روزه‌دار خواهد بود.
 
وی با اشاره به توزیع کارت‌های دعوت ضیافت افطار رضوی توسط خدام در درب منازل گفت: انتخاب هر منطقه برای توزیع کارت‌های دعوت‌نامه به‌صورت رند‌م و تصادفی با کمک شهرداری صورت گرفته است.
 
معاون اماکن متبرکه آستان قدس رضوی ادامه داد: سفره اکران رضوی در چند شب میزبان معلولین، ناشنوایان، افراد تحت کمیته امداد و بهزیستی خواهد بود که جمعیتی بالغ‌بر 10 هزار نفر را شامل می‌شود.
 
منبتی اظهار کرد: در هر شب 500 نفر از خدمه از ساعت 2 عصر تا ساعت 12 شب مشغول خدمت‌رسانی در سفره‌ها هستند که 2 هزار و 500 نفر دیگر در تدارکات بسته‌بندی و تهیه افطاری کمک خواهند کرد.
 
وی اعلام کرد: محل برگزاری ضیافت رضوی صحن هدایت است که برای مفروش کردن این مساحت 3 هزار تخته فرش استفاده می‌شود.
 
معاون اماکن متبرکه آستان قدس رضوی با اشاره به خدمت رسانی 500 خادم در این طرح، خاطرنشان کرد: در طول این ماه روزانه 2 هزار و 400 کیلوگرم گوشت گوسفندی و 2 هزار و 400 کیلوگرم برنج و در طول ماه 30 تن سبزی، 750 هزار بسته متبرک، 360 هزار بطری آب معدنی و شربت و 3 هزار و 500 گلدان برای تزئین این سفره‌ها استفاده می‌شود.
 
منبتی گفت: علاوه بر 12 هزار افطاری مفصل در سفره اکران رضوی هر شب 80 هزار بسته افطاری مختصر در تمامی صحن‌های حرم رضوی در بین صفوف نماز بین زائران توزیع می‌گردد.
 
وی اظهار داشت: 500 هزار بسته پذیرایی نیز در روز عید فطر بین نمازگزاران نماز عید توزیع خواهد شد.

بزرگ‌ترین سفره افطار جهان در حرم رضوی

موسیقی

سومین استقلالی در پرسپولیس! +تصویر

سومین استقلالی در پرسپولیس! +تصویر

سومین استقلالی در پرسپولیس! +تصویر

(image)

سومین استقلالی در پرسپولیس! +تصویر

دانلود سریال و آهنگ

منویات پنهانی آقای هاشمی در دوران امام(ره)

منویات پنهانی آقای هاشمی در دوران امام(ره)

به گزارش جهان، عباس سلیمی‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌و‌گویی تفصیلی با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، که مشروح آن در بخش سوم پرونده «امام انقلابی» منتشر شده است، درباره برخی ادعاها پیرامون اسلام انقلابی و انساب آن به گروهک فرقان از سوی رئیس‌جمهور اظهار داشت: امطرح کردن این مسائل چالش‌های کاذب و سرگرم کردن‌های الکی است و و اصلاً مبنا ندارد و این‌طور نیست که حرف آقای روحانی از روی مطالعه در تاریخ و شناخت فرقان باشد.
 
سلیمی‌نمین ادامه داد: یک‌وقت ممکن است بگوییم آقای روحانی مطالعه تاریخی کرده و درباره فرقان به جمع‌بندی رسیده است اما اگر از او سؤال کنیم که بر چه اساسی بحث اسلام انقلابی را درباره فرقان مطرح کردید دو جمله نمی‌تواند در این قضیه توضیح دهد، فقط بحث آقای روحانی هم نیست بلکه بحث تلاش برای حاشیه پردازی است که این حاشیه‌ها به آن‌ها فرصت می‌دهد.
 
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران یادآور شد: این کار در دولت آقای احمدی‌نژاد هم انجام می‌شد، یعنی احمدی‌نژاد عمداً حاشیه پردازی می‌کرد تا نظر جامعه را به یکسری مسائلی جلب کند و خودش کارهای دیگر را دنبال کند. حاشیه پردازی یکی از فن‌هایی است که می‌تواند جامعه را از مسائل اصلی به مسائل فرعی معطوف کرده و خودشان در آن مسیر که می‌خواهند حرکت کنند.
 
وی افزود: علت حاشیه‌پردازی آقای روحانی این مسئله این است که او در حل مشکلات توفیق چندانی نداشته است؛ یعنی حاشیه پردازی‌ها برای تحت شعاع قرار دادن آن موضوع است. درحالی‌که اگر شما در مسئله‌ای توفیق کسب کنید برای خودتان حاشیه درست نمی‌کنید و حاشیه را مخل کار خود می‌دانید. الآن آقای روحانی عمداً حاشیه پردازی می‌کند و مثلاً مطلبی را علیه زبان فارسی مطرح می‌کند درحالی‌که باید از این زبان دفاع کند. درحالی‌که زبان بیگانه برای ما ابزار است نه هدف و اصل کار ما، زبان فارسی به ما هویت می‌دهد اما متأسفانه زبان بیگانه به‌صورت لجام‌گسیخته‌ای در همه‌جا دیده می‌شود و این فاجعه است؛ رهبری درباره این قضیه موضع‌گیری کردند اما رئیس‌جمهور بلافاصله وارد حاشیه پردازی شد که البته بیهوده است و در ورای این بیهودگی شما یک نگرانی دیگری می‌بینید که روحانی هم در این قضیه واقف است که در مسیری نیست که دستاوردهای پررنگی داشته باشد.
 
*فرقان یک جریان دست‌ساخته مجاهدین بود که اصلاً در آن اسلام پررنگ نیست
 
سلیمی‌نمین تاکید کرد: من به‌عنوان کسی که در تاریخ کار می‌کنم باید بگویم فرقان یک جریان دست‌ساخته مجاهدین خلق بود که اصلاً در آن بحث اسلام پررنگ نیست و آن‌ها تحت تأثیر جریان منافقین می‌خواستند ترور را آغاز کنند. کدام اسلام انقلابی با شهید مطهری مشکل پیدا می‌کند آن‌هم در شرایطی که هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب نگذشته است.
 
*می‌خواهند در برابر رهبری بایستند و چالش کاذب ایجاد کنند
 
وی با بیان اینکه این جریان‌های حاشیه‌ساز می‌خواهند در برابر رهبری بایستند و چالش کاذب ایجاد کنند، افزود: این مسئله به حضور مشاوران ناسالم بازمی‌گردد چراکه نه آقای روحانی درباره فرقان دارای اطلاعاتی است و نه درباره بحث زبان فارسی بلکه فقط مشاوران چیزی برای او نوشته‌اند تا چالش ایجاد کند و مشکل ما هم همین مسئله است.
 
*مواضع هاشمی در مقابل رهبری در رای منفی او بین نخبگان تاثیر گذاشت
 
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در خصوص بحث انتخابات خبرگان اظهار داشت: در این انتخابات آقای هاشمی رفسنجانی می‌دانست که فضا خیلی به نفع او نیست و صرفاً توانست یک رأی توده‌ای را شکل دهد، آن‌هم با شیوه‌ای که تأثیر معکوس داشت، آقای هاشمی باکارهایی که انجام داد رأی نخبگانی خود را بدتر کرد نه بهتر.
 
**جریان اصلاح‌طلب احساس کند نیازی به هاشمی ندارد از او عدول می‌کند
 
وی با بیان اینکه هر زمانی که جریان اصلاح‌طلب احساس کند نیازی به آقای هاشمی ندارد از او عدول خواهد کرد و در این هیچ تردید نکنید، گفت: اگر از این موقعیت بگذرند از هاشمی هم عبور خواهند کرد البته آقای هاشمی هم این را می‌داند و تلاش می‌کند شرایطی به وجود نیاید که آن‌ها از کنترلش خارج شوند.
 
* آقای هاشمی خیلی از منویات خود را در دوران امام آشکار نمی‌کرد
 
سلیمی نمین با بیان اینکه آقای هاشمی به اصلاح‌طلبان گرایش پیدا نکرده است، متذکر شد: آنچه به‌عنوان تغییر درباره‌ آقای هاشمی می‌توان بیان کرد آشکار کردن منویاتش است، آقای هاشمی خیلی از منویات خود را در دوران امام آشکار نمی‌کرد اما الآن این‌طور نیست. لذا خیلی از مسائلی که امروز درباره آقای هاشمی وجود دارد درگذشته هم وجود داشت اما در زمان امام در حد نامه‌های محرمانه به امام منعکس می‌شد اما در حال حاضر آشکارا مطرح می‌شود، این تغییر را می‌توان در آقای هاشمی مشاهده کرد اما به لحاظ تفکر آقای هاشمی در مجلس هم با جریانات مختلف به‌گونه‌ای تعامل می‌کرد که انگار با چپ‌، چپ است و با راست سنتی هم راست سنتی و ازاین‌رو هم مؤتلفه او را پدر معنوی خود می‌دانست و هم جریان چپ.
 
*فائزه هاشمی با ساختار سیاسی بهاییت پیوند خورده نه با یک بهایی مفلوک
 
وی درباره دیدار اخیر فائزه هاشمی با سرکردگان فرقه ضاله بهاییت تصریح کرد: آنها مفهوم «رحماء بینهم و اشداء علی‌الکفار» را تغییر داده‌اند! یعنی یک جبهه سیاسی که علیه ملت‌ها فعالیت می‌کنند، منظور من از بهاییت توده‌های فریب‌خورده که فکر می‌کنند به یک تفکری رسیده‌اند نیست. من به ساختار سیاسی بهاییت کاردارم، ساختار سیاسی بهاییت بسیار آلوده است، خانم فائزه هاشمی با ساختار سیاسی بهاییت پیوند خورده است نه با یک بهایی روستایی و مفلوک. آن‌ها می‌خواهند با ساختار سیاسی بهاییت رحماء بینهم باشند؟ اینکه مغایر بافهم سیاسی است؛ و ترحم برکسی که در تمام تاریخ معاصر ما تمام‌قد در خدمت بیگانه بوده درست نیست.
 
* مشخص شدن عهدشکنی آمریکا و قابل اعتماد نبودن غرب از دستاوردهای برجام است
 
سلیمی نمین در ادامه با اشاره به مشخص شدن عهدشکنی آمریکا و غرب و قابل اعتماد نبودن آنها به عنوان یکی از دستاوردهای برجام خاطرنشان کرد: یکسری نیروها در اطراف آقای روحانی نمی‌خواهند بی‌اعتباری غرب در بین جوانان شکل بگیرد و دوست دارند غرب همچنان به‌عنوان یک جامعه ایده آل در ذهن جوانان وجود داشته باشد. برخی از اطرافیان آقای روحانی که دست به حاشیه پردازی می‌زنند برای این است که جلوی این تجربه را بگیرند. متأسفانه تا حدی هم توفیق در این قضیه پیدا کردند؛ یعنی برخی نیروهای سطحی بین توانستند این کار را به‌گونه‌ای انجام دهند.
 
*دولت از دستاوردهای برجام درباره روسیه و چین استفاده نمی‌کند
 
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در ادامه تصریح کرد:‌ در دوران بعد از برجام شرایطی به وجود آمده که روس‌ها و چینی‌ها مجبور نیستند باسیاست‌های آمریکا همراه شوند، درحالی‌که تا پیش‌ازاین آمریکا یک توجیه بین‌المللی ساخته بودند و از طریق مکانیزم‌های بین‌المللی تحریم‌هایی را اعمال می‌کردند که تعیین‌کننده بود تا کشورهایی که مایل به همراهی با آمریکا نیستند، ناگزیر از همراهی می‌شدند. این دستاورد برجام است اما دولت از این شرایط استفاده نمی‌کند.
 
سلیمی نمین در پاسخ به این سوال که آیا این مساله ناشی از ناتوانی دولت در بهره‌گیری از این شرایط نیست، گفت: این به نگرش دولت برمی‌گردد، دولت اولویت خود را برای ارتباط کشورهای غربی گذاشته و ازاین‌رو اینجا به‌نوعی معطل است؛ یعنی فکر می‌کند اگر قراردادی با اروپایی‌ها یا آمریکایی‌ها منعقد شود این قرارداد شرایط بهتری را برای ایران رقم می‌زنند، لذا خیلی از شرایط موجود با روسیه و چین و هند استقبال نمی‌کند.
 
*زمانی می‌توانیم از برجام‌ 2 و 3 صحبت کنیم که خود برجام توانسته باشد آمریکا را وادار به اجرای تعهداتش کند
 
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران تاکید کرد: ما بر اساس این منطق توافقی را امضا کرده‌ایم و اگر آمریکا به این تعهد خود در سطح بین‌الملل پایبند نیست، این موضوع برای ما در شرایط بین‌الملل وضعیت جدیدی را رقم می‌زند. بنابراین بی‌منطقی است وقتی ما هنوز نتوانستیم آمریکا را وادار کنیم که به تعهدات خود پایبند باشد، آقای سیف می‌گوید آمریکا هیچ کاری انجام نداده است، خیلی بی‌منطقی است که از برجام 2 و 3 صحبت کنیم؛ لذا زمانی می‌توانیم از برجام‌های دوم و سوم صحبت کنیم که خود برجام توانسته باشد آمریکا را وادار به اجرای تعهداتش کند.
 
* دولت دچار نگاه مرعوب در برابر غرب است و منافع ملی برایش اهمیت ندارد
 
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا اینجا فقط منافع حزبی مهم است یا وادادگی کسانی که به دنبال تأمین منافع غرب در داخل هستند تصریح کرد:‌  برای برخی منافع حزبی و برای بعضی نیز نگاه مرعوب در برابر غرب است که به نظر من دولت دچار نگاه مرعوب در برابر غرب است و به همین دلیل منافع ملی مانند رونق اقتصادی برایشان اهمیت ندارد.

منویات پنهانی آقای هاشمی در دوران امام(ره)

به گزارش جهان، عباس سلیمی‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌و‌گویی تفصیلی با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، که مشروح آن در بخش سوم پرونده «امام انقلابی» منتشر شده است، درباره برخی ادعاها پیرامون اسلام انقلابی و انساب آن به گروهک فرقان از سوی رئیس‌جمهور اظهار داشت: امطرح کردن این مسائل چالش‌های کاذب و سرگرم کردن‌های الکی است و و اصلاً مبنا ندارد و این‌طور نیست که حرف آقای روحانی از روی مطالعه در تاریخ و شناخت فرقان باشد.
 
سلیمی‌نمین ادامه داد: یک‌وقت ممکن است بگوییم آقای روحانی مطالعه تاریخی کرده و درباره فرقان به جمع‌بندی رسیده است اما اگر از او سؤال کنیم که بر چه اساسی بحث اسلام انقلابی را درباره فرقان مطرح کردید دو جمله نمی‌تواند در این قضیه توضیح دهد، فقط بحث آقای روحانی هم نیست بلکه بحث تلاش برای حاشیه پردازی است که این حاشیه‌ها به آن‌ها فرصت می‌دهد.
 
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران یادآور شد: این کار در دولت آقای احمدی‌نژاد هم انجام می‌شد، یعنی احمدی‌نژاد عمداً حاشیه پردازی می‌کرد تا نظر جامعه را به یکسری مسائلی جلب کند و خودش کارهای دیگر را دنبال کند. حاشیه پردازی یکی از فن‌هایی است که می‌تواند جامعه را از مسائل اصلی به مسائل فرعی معطوف کرده و خودشان در آن مسیر که می‌خواهند حرکت کنند.
 
وی افزود: علت حاشیه‌پردازی آقای روحانی این مسئله این است که او در حل مشکلات توفیق چندانی نداشته است؛ یعنی حاشیه پردازی‌ها برای تحت شعاع قرار دادن آن موضوع است. درحالی‌که اگر شما در مسئله‌ای توفیق کسب کنید برای خودتان حاشیه درست نمی‌کنید و حاشیه را مخل کار خود می‌دانید. الآن آقای روحانی عمداً حاشیه پردازی می‌کند و مثلاً مطلبی را علیه زبان فارسی مطرح می‌کند درحالی‌که باید از این زبان دفاع کند. درحالی‌که زبان بیگانه برای ما ابزار است نه هدف و اصل کار ما، زبان فارسی به ما هویت می‌دهد اما متأسفانه زبان بیگانه به‌صورت لجام‌گسیخته‌ای در همه‌جا دیده می‌شود و این فاجعه است؛ رهبری درباره این قضیه موضع‌گیری کردند اما رئیس‌جمهور بلافاصله وارد حاشیه پردازی شد که البته بیهوده است و در ورای این بیهودگی شما یک نگرانی دیگری می‌بینید که روحانی هم در این قضیه واقف است که در مسیری نیست که دستاوردهای پررنگی داشته باشد.
 
*فرقان یک جریان دست‌ساخته مجاهدین بود که اصلاً در آن اسلام پررنگ نیست
 
سلیمی‌نمین تاکید کرد: من به‌عنوان کسی که در تاریخ کار می‌کنم باید بگویم فرقان یک جریان دست‌ساخته مجاهدین خلق بود که اصلاً در آن بحث اسلام پررنگ نیست و آن‌ها تحت تأثیر جریان منافقین می‌خواستند ترور را آغاز کنند. کدام اسلام انقلابی با شهید مطهری مشکل پیدا می‌کند آن‌هم در شرایطی که هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب نگذشته است.
 
*می‌خواهند در برابر رهبری بایستند و چالش کاذب ایجاد کنند
 
وی با بیان اینکه این جریان‌های حاشیه‌ساز می‌خواهند در برابر رهبری بایستند و چالش کاذب ایجاد کنند، افزود: این مسئله به حضور مشاوران ناسالم بازمی‌گردد چراکه نه آقای روحانی درباره فرقان دارای اطلاعاتی است و نه درباره بحث زبان فارسی بلکه فقط مشاوران چیزی برای او نوشته‌اند تا چالش ایجاد کند و مشکل ما هم همین مسئله است.
 
*مواضع هاشمی در مقابل رهبری در رای منفی او بین نخبگان تاثیر گذاشت
 
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در خصوص بحث انتخابات خبرگان اظهار داشت: در این انتخابات آقای هاشمی رفسنجانی می‌دانست که فضا خیلی به نفع او نیست و صرفاً توانست یک رأی توده‌ای را شکل دهد، آن‌هم با شیوه‌ای که تأثیر معکوس داشت، آقای هاشمی باکارهایی که انجام داد رأی نخبگانی خود را بدتر کرد نه بهتر.
 
**جریان اصلاح‌طلب احساس کند نیازی به هاشمی ندارد از او عدول می‌کند
 
وی با بیان اینکه هر زمانی که جریان اصلاح‌طلب احساس کند نیازی به آقای هاشمی ندارد از او عدول خواهد کرد و در این هیچ تردید نکنید، گفت: اگر از این موقعیت بگذرند از هاشمی هم عبور خواهند کرد البته آقای هاشمی هم این را می‌داند و تلاش می‌کند شرایطی به وجود نیاید که آن‌ها از کنترلش خارج شوند.
 
* آقای هاشمی خیلی از منویات خود را در دوران امام آشکار نمی‌کرد
 
سلیمی نمین با بیان اینکه آقای هاشمی به اصلاح‌طلبان گرایش پیدا نکرده است، متذکر شد: آنچه به‌عنوان تغییر درباره‌ آقای هاشمی می‌توان بیان کرد آشکار کردن منویاتش است، آقای هاشمی خیلی از منویات خود را در دوران امام آشکار نمی‌کرد اما الآن این‌طور نیست. لذا خیلی از مسائلی که امروز درباره آقای هاشمی وجود دارد درگذشته هم وجود داشت اما در زمان امام در حد نامه‌های محرمانه به امام منعکس می‌شد اما در حال حاضر آشکارا مطرح می‌شود، این تغییر را می‌توان در آقای هاشمی مشاهده کرد اما به لحاظ تفکر آقای هاشمی در مجلس هم با جریانات مختلف به‌گونه‌ای تعامل می‌کرد که انگار با چپ‌، چپ است و با راست سنتی هم راست سنتی و ازاین‌رو هم مؤتلفه او را پدر معنوی خود می‌دانست و هم جریان چپ.
 
*فائزه هاشمی با ساختار سیاسی بهاییت پیوند خورده نه با یک بهایی مفلوک
 
وی درباره دیدار اخیر فائزه هاشمی با سرکردگان فرقه ضاله بهاییت تصریح کرد: آنها مفهوم «رحماء بینهم و اشداء علی‌الکفار» را تغییر داده‌اند! یعنی یک جبهه سیاسی که علیه ملت‌ها فعالیت می‌کنند، منظور من از بهاییت توده‌های فریب‌خورده که فکر می‌کنند به یک تفکری رسیده‌اند نیست. من به ساختار سیاسی بهاییت کاردارم، ساختار سیاسی بهاییت بسیار آلوده است، خانم فائزه هاشمی با ساختار سیاسی بهاییت پیوند خورده است نه با یک بهایی روستایی و مفلوک. آن‌ها می‌خواهند با ساختار سیاسی بهاییت رحماء بینهم باشند؟ اینکه مغایر بافهم سیاسی است؛ و ترحم برکسی که در تمام تاریخ معاصر ما تمام‌قد در خدمت بیگانه بوده درست نیست.
 
* مشخص شدن عهدشکنی آمریکا و قابل اعتماد نبودن غرب از دستاوردهای برجام است
 
سلیمی نمین در ادامه با اشاره به مشخص شدن عهدشکنی آمریکا و غرب و قابل اعتماد نبودن آنها به عنوان یکی از دستاوردهای برجام خاطرنشان کرد: یکسری نیروها در اطراف آقای روحانی نمی‌خواهند بی‌اعتباری غرب در بین جوانان شکل بگیرد و دوست دارند غرب همچنان به‌عنوان یک جامعه ایده آل در ذهن جوانان وجود داشته باشد. برخی از اطرافیان آقای روحانی که دست به حاشیه پردازی می‌زنند برای این است که جلوی این تجربه را بگیرند. متأسفانه تا حدی هم توفیق در این قضیه پیدا کردند؛ یعنی برخی نیروهای سطحی بین توانستند این کار را به‌گونه‌ای انجام دهند.
 
*دولت از دستاوردهای برجام درباره روسیه و چین استفاده نمی‌کند
 
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در ادامه تصریح کرد:‌ در دوران بعد از برجام شرایطی به وجود آمده که روس‌ها و چینی‌ها مجبور نیستند باسیاست‌های آمریکا همراه شوند، درحالی‌که تا پیش‌ازاین آمریکا یک توجیه بین‌المللی ساخته بودند و از طریق مکانیزم‌های بین‌المللی تحریم‌هایی را اعمال می‌کردند که تعیین‌کننده بود تا کشورهایی که مایل به همراهی با آمریکا نیستند، ناگزیر از همراهی می‌شدند. این دستاورد برجام است اما دولت از این شرایط استفاده نمی‌کند.
 
سلیمی نمین در پاسخ به این سوال که آیا این مساله ناشی از ناتوانی دولت در بهره‌گیری از این شرایط نیست، گفت: این به نگرش دولت برمی‌گردد، دولت اولویت خود را برای ارتباط کشورهای غربی گذاشته و ازاین‌رو اینجا به‌نوعی معطل است؛ یعنی فکر می‌کند اگر قراردادی با اروپایی‌ها یا آمریکایی‌ها منعقد شود این قرارداد شرایط بهتری را برای ایران رقم می‌زنند، لذا خیلی از شرایط موجود با روسیه و چین و هند استقبال نمی‌کند.
 
*زمانی می‌توانیم از برجام‌ 2 و 3 صحبت کنیم که خود برجام توانسته باشد آمریکا را وادار به اجرای تعهداتش کند
 
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران تاکید کرد: ما بر اساس این منطق توافقی را امضا کرده‌ایم و اگر آمریکا به این تعهد خود در سطح بین‌الملل پایبند نیست، این موضوع برای ما در شرایط بین‌الملل وضعیت جدیدی را رقم می‌زند. بنابراین بی‌منطقی است وقتی ما هنوز نتوانستیم آمریکا را وادار کنیم که به تعهدات خود پایبند باشد، آقای سیف می‌گوید آمریکا هیچ کاری انجام نداده است، خیلی بی‌منطقی است که از برجام 2 و 3 صحبت کنیم؛ لذا زمانی می‌توانیم از برجام‌های دوم و سوم صحبت کنیم که خود برجام توانسته باشد آمریکا را وادار به اجرای تعهداتش کند.
 
* دولت دچار نگاه مرعوب در برابر غرب است و منافع ملی برایش اهمیت ندارد
 
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا اینجا فقط منافع حزبی مهم است یا وادادگی کسانی که به دنبال تأمین منافع غرب در داخل هستند تصریح کرد:‌  برای برخی منافع حزبی و برای بعضی نیز نگاه مرعوب در برابر غرب است که به نظر من دولت دچار نگاه مرعوب در برابر غرب است و به همین دلیل منافع ملی مانند رونق اقتصادی برایشان اهمیت ندارد.

منویات پنهانی آقای هاشمی در دوران امام(ره)

دیلی‌کالر:ایران قادر به بستن تنگه هرمز است

دیلی‌کالر:ایران قادر به بستن تنگه هرمز است

به گزارش جهان به نقل از فارس، وبگاه آمریکایی «دیلی کالر» در گزارشی نوشت: روزانه دو سوم نفت مصرفی جهان از هفت منطقه واقع در اقیانوس‌ها می‌گذرد که یکی از مهمترین آن‌ها تنگه هرمز در خلیج فارس است که بین ایران، عمان و امارات متحده عربی قرار گرفته است.
 
این وبگاه‌ آمریکایی با اشاره به سخنان اخیر سردار سرلشگر «حسین سلامی» معاون سپاه پاسداران ایران در زمینه بستن تنگه هرمز در صورت تداوم تهدیدهای آمریکا نوشت: در گذشته به دلیل حضور قدرتمند آمریکا و متحدانش چنین تهدیدهایی توخالی بودند اما آیا باید اینک چنین تهدیدی را جدی تلقی کرد؟متاسفانه توانایی نیروی دریایی آمریکا در باز نگه داشتن تنگه هرمز به نسبت گذشته ضعیف‌تر شده است و قابلیت‌های نظامی ایرانیان به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است.
 
 در ادامه این گزارش با اشاره به تجربیات کسب شده از رزمایش سال 2002 آمریکا در منطقه که به طور فرضی 16ناوش در برخورد با نیروهای ایران غرق شدند، آمده است: بستن تنگه هرمز با وجود افزایش تولید نفت آمریکا اثرهای جدی اقتصادی بر این کشور می‌گذارد. اگر تنگه هرمز برای دوره‌ای طولانی بسته شود، بهای نفت نیز افزایش یافته و اقتصاد آمریکا شاید به رکود بیافتد. 
 
بر اساس این گزارش، تنگه هرمز مهمترین مسیر دریایی تامین انرژی جهان است که بیش از 17 میلیون بشکه نفت خام _ یک سوم حمل و نقل نفتی جهان از راه دریا_ روزانه از آن عبور می‌نماید. باید گفت که تاریخ آموزنده است. در چهار دهه گذشته عمده افزایش بهای نفت در سال‌های 1973، 1979، 1991 و 2008  در مدت زمان کوتاهی موجب بیکاری  و رکود اقتصادی در آمریکا شد.
 
 در این میان «دریادار حبیب الله سیاری» فرمانده نیروی دریایی ایران  5 سال قبل گفت که بستن تنگه هرمز «بسادگی نوشیدن آب» است اما اکثرا به این تهدید اهمیتی ندادند و به ماجرای عملیات «Praying Mantis» در 18 آوریل 1988 اشاره و رویارویی نیروی دریایی آمریکا و ایران را بازگو کردند اما با بازگشت سریع به سال 2016، آیا ایران اینک می‌تواند به طور موفقیت آمیزی تنگه هرمز را ببندد؟عوامل‌ جدید مبین این هستند که پاسخ این سئوال «مثبت» است.
 
در ادامه این گزارش با اشاره به مشکلات فراروی آمریکا در باز نگه داشتن تنگه هرمز و ارزیابی‌های صورت گرفته در این‌باره و عدم وجود ناوهای هواپیمابر آمریکا در منطقه برای مدت‌ها نوشت: ایران نیز قابلیت‌های نظامی خود را از سال 2002 به این سو افزایش داده، به طوری‌که انواعی متفاوت از موشک‌های هوشمندی که قادرند به پایگاه‌های نظامی آمریکا و کشورهای عربی متحد در منطقه اصابت کنند را در اختیار دارد.
 
نقطه دیگر نگرانی حمایت ایران از حوثی‌ها در یمن است. نیروهای حوثی‌ یمن چون عروسک خیمه شب بازی عمل کرده و امکان احاطه و تسلط ایران را در باب المندب و آبراه سوئز که روزانه 7.3 میلیون بشکه نفت خام از‌ آنجا عبور می‌کند را می‌دهد.
 
این وبگاه آمریکایی در بخشی دیگر با اشاره به راهکار موجود که تقویت نظامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است، نوشت: توافق هسته‌ای از سوی بسیاری به عنوان روشی از سوی آمریکا برای کمک به ایران برای حرکت به سوی قدرت منطقه‌ای لحاظ شده است.
 
«دنیس راس» مقام پیشین آمریکایی در این باره معتقد است،سلطه ایرانیان به ویژه رفتارشان در خلیج فارس بسیار خصمانه شده و به طور قابل ملاحظه‌ای ارتش ایران به نیروهای سپاه در سوریه پیوسته و ایرانی ها در بکارگیری گسترده‌تر نظامیان شیعه و تجهیز شیعیان بحرینی و عربستانی مبادرت کرده و موشک‌های خود را نیز آزمایش می‌نمایند. بدون مشارکت آمریکا، متحدان خلیج فارسی ما نمی‌توانند برابر رشد ایرانی که قدرتش با 150 میلیارد دلار حاصل از برجام تقویت شده است، این مبلغ دست کم 50 برابر سرانه‌ای است که آمریکا در قبال طرح مارشال در خاتمه جنگ جهانی دوم به 17کشور اروپایی اعطا کرد، مقابله کنند.
 
در  خاتمه این مطلب آمده است: آمریکایی‌ها اغلب درباره هزینه کردن در امور نظامی یا امور مدنی مردد هستند. در خاورمیانه ما امروزه برای تامین امنیت بیشتر نیاز به تسلیحات داریم زیرا «پوتین» رییس جمهور روسیه و رهبران خاورمیانه منطق زور را درک می‌کنند . همانطور که «هنری کیسینجر» وزیر خارجه سال‌ها قبل آمریکا مدت‌ها‌ پیش گفت،بکارگیری دیپلماسی بدون تهدید نظامی ‌اثری ندارد.

دیلی‌کالر:ایران قادر به بستن تنگه هرمز است

به گزارش جهان به نقل از فارس، وبگاه آمریکایی «دیلی کالر» در گزارشی نوشت: روزانه دو سوم نفت مصرفی جهان از هفت منطقه واقع در اقیانوس‌ها می‌گذرد که یکی از مهمترین آن‌ها تنگه هرمز در خلیج فارس است که بین ایران، عمان و امارات متحده عربی قرار گرفته است.
 
این وبگاه‌ آمریکایی با اشاره به سخنان اخیر سردار سرلشگر «حسین سلامی» معاون سپاه پاسداران ایران در زمینه بستن تنگه هرمز در صورت تداوم تهدیدهای آمریکا نوشت: در گذشته به دلیل حضور قدرتمند آمریکا و متحدانش چنین تهدیدهایی توخالی بودند اما آیا باید اینک چنین تهدیدی را جدی تلقی کرد؟متاسفانه توانایی نیروی دریایی آمریکا در باز نگه داشتن تنگه هرمز به نسبت گذشته ضعیف‌تر شده است و قابلیت‌های نظامی ایرانیان به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است.
 
 در ادامه این گزارش با اشاره به تجربیات کسب شده از رزمایش سال 2002 آمریکا در منطقه که به طور فرضی 16ناوش در برخورد با نیروهای ایران غرق شدند، آمده است: بستن تنگه هرمز با وجود افزایش تولید نفت آمریکا اثرهای جدی اقتصادی بر این کشور می‌گذارد. اگر تنگه هرمز برای دوره‌ای طولانی بسته شود، بهای نفت نیز افزایش یافته و اقتصاد آمریکا شاید به رکود بیافتد. 
 
بر اساس این گزارش، تنگه هرمز مهمترین مسیر دریایی تامین انرژی جهان است که بیش از 17 میلیون بشکه نفت خام _ یک سوم حمل و نقل نفتی جهان از راه دریا_ روزانه از آن عبور می‌نماید. باید گفت که تاریخ آموزنده است. در چهار دهه گذشته عمده افزایش بهای نفت در سال‌های 1973، 1979، 1991 و 2008  در مدت زمان کوتاهی موجب بیکاری  و رکود اقتصادی در آمریکا شد.
 
 در این میان «دریادار حبیب الله سیاری» فرمانده نیروی دریایی ایران  5 سال قبل گفت که بستن تنگه هرمز «بسادگی نوشیدن آب» است اما اکثرا به این تهدید اهمیتی ندادند و به ماجرای عملیات «Praying Mantis» در 18 آوریل 1988 اشاره و رویارویی نیروی دریایی آمریکا و ایران را بازگو کردند اما با بازگشت سریع به سال 2016، آیا ایران اینک می‌تواند به طور موفقیت آمیزی تنگه هرمز را ببندد؟عوامل‌ جدید مبین این هستند که پاسخ این سئوال «مثبت» است.
 
در ادامه این گزارش با اشاره به مشکلات فراروی آمریکا در باز نگه داشتن تنگه هرمز و ارزیابی‌های صورت گرفته در این‌باره و عدم وجود ناوهای هواپیمابر آمریکا در منطقه برای مدت‌ها نوشت: ایران نیز قابلیت‌های نظامی خود را از سال 2002 به این سو افزایش داده، به طوری‌که انواعی متفاوت از موشک‌های هوشمندی که قادرند به پایگاه‌های نظامی آمریکا و کشورهای عربی متحد در منطقه اصابت کنند را در اختیار دارد.
 
نقطه دیگر نگرانی حمایت ایران از حوثی‌ها در یمن است. نیروهای حوثی‌ یمن چون عروسک خیمه شب بازی عمل کرده و امکان احاطه و تسلط ایران را در باب المندب و آبراه سوئز که روزانه 7.3 میلیون بشکه نفت خام از‌ آنجا عبور می‌کند را می‌دهد.
 
این وبگاه آمریکایی در بخشی دیگر با اشاره به راهکار موجود که تقویت نظامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است، نوشت: توافق هسته‌ای از سوی بسیاری به عنوان روشی از سوی آمریکا برای کمک به ایران برای حرکت به سوی قدرت منطقه‌ای لحاظ شده است.
 
«دنیس راس» مقام پیشین آمریکایی در این باره معتقد است،سلطه ایرانیان به ویژه رفتارشان در خلیج فارس بسیار خصمانه شده و به طور قابل ملاحظه‌ای ارتش ایران به نیروهای سپاه در سوریه پیوسته و ایرانی ها در بکارگیری گسترده‌تر نظامیان شیعه و تجهیز شیعیان بحرینی و عربستانی مبادرت کرده و موشک‌های خود را نیز آزمایش می‌نمایند. بدون مشارکت آمریکا، متحدان خلیج فارسی ما نمی‌توانند برابر رشد ایرانی که قدرتش با 150 میلیارد دلار حاصل از برجام تقویت شده است، این مبلغ دست کم 50 برابر سرانه‌ای است که آمریکا در قبال طرح مارشال در خاتمه جنگ جهانی دوم به 17کشور اروپایی اعطا کرد، مقابله کنند.
 
در  خاتمه این مطلب آمده است: آمریکایی‌ها اغلب درباره هزینه کردن در امور نظامی یا امور مدنی مردد هستند. در خاورمیانه ما امروزه برای تامین امنیت بیشتر نیاز به تسلیحات داریم زیرا «پوتین» رییس جمهور روسیه و رهبران خاورمیانه منطق زور را درک می‌کنند . همانطور که «هنری کیسینجر» وزیر خارجه سال‌ها قبل آمریکا مدت‌ها‌ پیش گفت،بکارگیری دیپلماسی بدون تهدید نظامی ‌اثری ندارد.

دیلی‌کالر:ایران قادر به بستن تنگه هرمز است

wolrd press news

راز علاقه‌مندی”اسرائیل” به السیسی!

راز علاقه‌مندی”اسرائیل” به السیسی!

به گزارش جهان به نقل از العالم، این روزنامه صهیونیستی در گزارشی که سایت اینترنتی “وطن” آن را ترجمه  کرده، نوشت: وزارت آموزش و پرورش مصر در کتب درسی این کشور بویژه کتاب‌های سال آخر دبیرستان و کتاب “جغرافیای جهان عرب و تاریخ معاصر مصر” فصل جدیدی درباره روابط با “اسرائیل” گنجانده است.
 
بر اساس این گزارش، “اوویر وینتر” پژوهشگر مرکز تحقیات امنیتی دانشگاه تل‌آویو، در مطالعه، بررسی و مقایسه کتاب‌ها و منابع درسی کنونی مصر با منابع درسی زمان حسنی مبارک به این نتیجه رسیده که عبدالفتاح سیسی رئیس جمهوری کنونی مصر و نظام وی در زمنیه نزدیک شدن به اسرائیلی‌ها و رابطه با آنها از مبارک بهتر است.
 
وی نمایش نخستین‌بار عکس “مناخیم بگین” نخست وزیر اسبق “اسرائیل” در کنار انور سادات رئیس جمهوری اسبق مصر در کتاب های درسی این کشور را، سندی بسیار ساده در خصوص ادعای خود ذکر کرد و گفت: تعداد صفحات منابع درسی مصر در خصوص رابطه با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و اهمیت صلح فیمابین نیز افزایش یافته است.
 
هاآرتص افزود: در کتاب درسی جغرافیای جهان عرب.. در کنار بیان اهداف درس ویژه صلح با “اسرائیل”، تحلیلی از دلایلی ابتکار صلح سادات و بندهای ویژه این توافق و فواید آن برای اعراب ارائه شده است.
 
این روزنامه صهیونیستی تاکید کرد که علی‌رغم چاپ بخش‌هایی از این کتاب در زمان مبارک، اما برخی تغییرات در آن بیانگر جهت‌گیری جدید سیسی و حکومتش در قبال “اسرائیل” است.
 
براساس این گزارش، این کتاب در زمینه توافق اسلو، از تلاش‌های مشترک شیمون پرز رئیس اسبق (رژیم صهیونیستی) و محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، قدردانی کرده است.
 
هاآرتص در پایان گزارش خود نوشته است: در سال‌های گذشته، در کتاب‌های درسی مصر و اغلب کشورهای عربی، به “اسرائیل” به عنوان یک دشمن نگریسته می شد، اما تغییراتی که سیسی به تازگی در کتاب‌های درسی این کشور به وجود آورده، گامی به سوی تحکیم روابط این کشور با “اسرائیل” و تغییر چهره آن نزد جهان عرب برداشته شده است!

راز علاقه‌مندی”اسرائیل” به السیسی!

به گزارش جهان به نقل از العالم، این روزنامه صهیونیستی در گزارشی که سایت اینترنتی “وطن” آن را ترجمه  کرده، نوشت: وزارت آموزش و پرورش مصر در کتب درسی این کشور بویژه کتاب‌های سال آخر دبیرستان و کتاب “جغرافیای جهان عرب و تاریخ معاصر مصر” فصل جدیدی درباره روابط با “اسرائیل” گنجانده است.
 
بر اساس این گزارش، “اوویر وینتر” پژوهشگر مرکز تحقیات امنیتی دانشگاه تل‌آویو، در مطالعه، بررسی و مقایسه کتاب‌ها و منابع درسی کنونی مصر با منابع درسی زمان حسنی مبارک به این نتیجه رسیده که عبدالفتاح سیسی رئیس جمهوری کنونی مصر و نظام وی در زمنیه نزدیک شدن به اسرائیلی‌ها و رابطه با آنها از مبارک بهتر است.
 
وی نمایش نخستین‌بار عکس “مناخیم بگین” نخست وزیر اسبق “اسرائیل” در کنار انور سادات رئیس جمهوری اسبق مصر در کتاب های درسی این کشور را، سندی بسیار ساده در خصوص ادعای خود ذکر کرد و گفت: تعداد صفحات منابع درسی مصر در خصوص رابطه با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و اهمیت صلح فیمابین نیز افزایش یافته است.
 
هاآرتص افزود: در کتاب درسی جغرافیای جهان عرب.. در کنار بیان اهداف درس ویژه صلح با “اسرائیل”، تحلیلی از دلایلی ابتکار صلح سادات و بندهای ویژه این توافق و فواید آن برای اعراب ارائه شده است.
 
این روزنامه صهیونیستی تاکید کرد که علی‌رغم چاپ بخش‌هایی از این کتاب در زمان مبارک، اما برخی تغییرات در آن بیانگر جهت‌گیری جدید سیسی و حکومتش در قبال “اسرائیل” است.
 
براساس این گزارش، این کتاب در زمینه توافق اسلو، از تلاش‌های مشترک شیمون پرز رئیس اسبق (رژیم صهیونیستی) و محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، قدردانی کرده است.
 
هاآرتص در پایان گزارش خود نوشته است: در سال‌های گذشته، در کتاب‌های درسی مصر و اغلب کشورهای عربی، به “اسرائیل” به عنوان یک دشمن نگریسته می شد، اما تغییراتی که سیسی به تازگی در کتاب‌های درسی این کشور به وجود آورده، گامی به سوی تحکیم روابط این کشور با “اسرائیل” و تغییر چهره آن نزد جهان عرب برداشته شده است!

راز علاقه‌مندی”اسرائیل” به السیسی!

فیلم سریال آهنگ

حمله تروریستی به یورو 2016 خنثی شد

حمله تروریستی به یورو 2016 خنثی شد

به گزارش جهان از ایسنا و به نقل گاردین، رقابت های یورو 2016 از جمعه شب با دیدار فرانسه و رومانی شروع می شود و رقابت 24 تیم برتر اروپا برای بالا بردن جام قهرمانی شروع می شود. یکی از نگرانی ها و دغدغه‌های شدید فرانسه برای میزبانی این رقابت ها بحث امنیت بوده که با توجه به اخطارهایی که گروه های ترورستی دادند پلیس فرانسه را قبل از این رقابت‌ها در آماده‌باش قرار داده است. در این بین نیروهای پلیس اوکراین اعلام کردند که یک تروریست را با ملیت فرانسوی در حال خرید اسلحه و مواد منفجره دستگیر کرده‌اند.

نیروهای امنیتی اوکراین تاکید کردند که این تروریست فرانسوی در حال برنامه‌ریزی 15 حمله تروریستی به رقابت‌های یورو 2016 بوده است.

طبق اعلام نیروهای امنیتی اوکراین 125 کیلوگرم مواد منفجره کشف شده که این تروریست قصد داشت با حمل این مقدار مواد منفجره به فرانسه در جریان برگزاری مسابقات یورو 2016 دست به حمله های تروریستی بزند.

رقابت‌های یورو 2016 فرانسه این هفته جمعه آغاز می‌شود که در اولین دیدار فرانسه و رومانی ساعت 23:30 دقیقه برابر هم به میدان می روند.

حمله تروریستی به یورو 2016 خنثی شد

به گزارش جهان از ایسنا و به نقل گاردین، رقابت های یورو 2016 از جمعه شب با دیدار فرانسه و رومانی شروع می شود و رقابت 24 تیم برتر اروپا برای بالا بردن جام قهرمانی شروع می شود. یکی از نگرانی ها و دغدغه‌های شدید فرانسه برای میزبانی این رقابت ها بحث امنیت بوده که با توجه به اخطارهایی که گروه های ترورستی دادند پلیس فرانسه را قبل از این رقابت‌ها در آماده‌باش قرار داده است. در این بین نیروهای پلیس اوکراین اعلام کردند که یک تروریست را با ملیت فرانسوی در حال خرید اسلحه و مواد منفجره دستگیر کرده‌اند.

نیروهای امنیتی اوکراین تاکید کردند که این تروریست فرانسوی در حال برنامه‌ریزی 15 حمله تروریستی به رقابت‌های یورو 2016 بوده است.

طبق اعلام نیروهای امنیتی اوکراین 125 کیلوگرم مواد منفجره کشف شده که این تروریست قصد داشت با حمل این مقدار مواد منفجره به فرانسه در جریان برگزاری مسابقات یورو 2016 دست به حمله های تروریستی بزند.

رقابت‌های یورو 2016 فرانسه این هفته جمعه آغاز می‌شود که در اولین دیدار فرانسه و رومانی ساعت 23:30 دقیقه برابر هم به میدان می روند.

حمله تروریستی به یورو 2016 خنثی شد

دانلود فیلم جدید