قاتل آمریکایی اسلحهاش را به حراج گذاشت
قاتل آمریکایی اسلحهاش را به حراج گذاشت
قاتل آمریکایی اسلحهاش را به حراج گذاشت
قاتل آمریکایی اسلحهاش را به حراج گذاشت
قاتل آمریکایی اسلحهاش را به حراج گذاشت
اعتصاب گسترده معلمان آمریکایی
اعتصاب گسترده معلمان آمریکایی
اظهارات عجیب وزیر اطلاعات در مورد غارت آمریکایی
به گزارش جهان، سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی عضو کمیسیون بهداشت مجلس در گفتگو با خبرگزاری بسیج در واکنش به اظهارات وزیر اطلاعات مبنی بر مقصر بودن دولت قبل در ماجرای غارت 2 میلیارد دلاری آمریکا از ایران تصریح کرد: با توجه به توضیحاتی که در رسانهها و افکار عمومی در این خصوص داده شده است بیان اینگونه حرفها از شخص وزیر اطلاعات که فرد مطلعی است بعید بود.
قاضیزاده در ادامه بیان کرد: فارغ از اینکه این پول چه زمانی سرمایه گذاری شده بیان اینگونه اظهارات فرار به جلوست؛ یعنی دولت فعلی بهجای اینکه ناکارآمدی خودش را نشان دهد نزدیک به سه سال هم فرصت داشته که برای این اموال فکری کند. منتخب مردم مشهد در انتخابات مجلس دهم بیان کرد: اگر فرض کنیم که دولت قبل یا دولتهای قبل سهلانگاری کرده اند؛ خب این دولت از دشمنی امریکا که خبر داشت؛ در طول این سه سال سپریشده از روی کار آمدنش میتوانست تکلیف این اموال را مشخص کند و این سوال مطرح است که چرا این کار را انجام نداده است؟ نماینده مردم مشهد در مجلس در خاتمه تاکید کرد: این طرز صحبت کردن بیشتر به ضرر دولت تمام میشود و وجدان عمومی نیز در رابطه با این اظهارات قضاوت درستی خواهد کرد. |
به گزارش جهان، سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی عضو کمیسیون بهداشت مجلس در گفتگو با خبرگزاری بسیج در واکنش به اظهارات وزیر اطلاعات مبنی بر مقصر بودن دولت قبل در ماجرای غارت 2 میلیارد دلاری آمریکا از ایران تصریح کرد: با توجه به توضیحاتی که در رسانهها و افکار عمومی در این خصوص داده شده است بیان اینگونه حرفها از شخص وزیر اطلاعات که فرد مطلعی است بعید بود.
قاضیزاده در ادامه بیان کرد: فارغ از اینکه این پول چه زمانی سرمایه گذاری شده بیان اینگونه اظهارات فرار به جلوست؛ یعنی دولت فعلی بهجای اینکه ناکارآمدی خودش را نشان دهد نزدیک به سه سال هم فرصت داشته که برای این اموال فکری کند. منتخب مردم مشهد در انتخابات مجلس دهم بیان کرد: اگر فرض کنیم که دولت قبل یا دولتهای قبل سهلانگاری کرده اند؛ خب این دولت از دشمنی امریکا که خبر داشت؛ در طول این سه سال سپریشده از روی کار آمدنش میتوانست تکلیف این اموال را مشخص کند و این سوال مطرح است که چرا این کار را انجام نداده است؟ نماینده مردم مشهد در مجلس در خاتمه تاکید کرد: این طرز صحبت کردن بیشتر به ضرر دولت تمام میشود و وجدان عمومی نیز در رابطه با این اظهارات قضاوت درستی خواهد کرد. |
اظهارات عجیب وزیر اطلاعات در مورد غارت آمریکایی
توصیه یک پایگاه آمریکایی به کری: به ظریف بیاحترامی کن!
به گزارش جهان به نقل از فارس، پایگاه اینترنتی شبکه خبری بلومبرگ، بامداد چهارشنبه در تیتر یادداشتی نوشته است: «کمی هم به ایران بیاحترامی کنید.»
«الی لیک»، خبرنگار بلومبرگ در ابتدای این یادداشت نوشته بسیاری از روزنامهنگاران و دیپلماتهای غربی، مشتاقانه دوستدار این هستند که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران را فردی «معتدل در میان دریایی از تندروها» ببینند. وی در ادامه مینویسد: «جان کری (وزیر خارجه آمریکا) را در نظر بگیرید. به نظر میرسد که او هر روز با ظریف برای اجرایی کردن روح توافق هستهای که دو نفر از سال 2013 برای آن مذاکره کردهاند، در تماس است.» وی سپس مینویسد: «اما ای کاش ظریف شایسته دلسوزیهای جان کری بود. او (شایسته این دلسوزیها) نیست. کری، مشتاقانه تمایل دارد اختلافات گذشته بین ایران و آمریکا را حل کرده و روابط را در جایگاه معتدلتری قرار بدهد.» الی لیک مینویسد: «اما مأموریت ظریف متفاوت است. کار او این است که رفتار ایران تغییر نکتد، اما او طوری وانمود کند که ایران هیچ تفاوتی با یک کشور غربی ندارد.» وی سپس با اتهامپراکنی علیه ایران مینویسد: «اگر ظریف وزیر خارجه بلژیک بود متقاعد کردن مردم برای باور کردن او، کار چندان سختی نبود. اما او دیپلمات ارشد کشوری پیشرو در حمایت از تروریسم است.» یادداشتنویس بلومبرگ، اظهارات ظریف در مصاحبه با نشریه نیویورکر که خواستار پایبندی آمریکا به تعهداتش در برجام شده بود را یکی از موارد آنچه به گفته وی فریبکاری دیپلمات ایرانی دانسته است. |
به گزارش جهان به نقل از فارس، پایگاه اینترنتی شبکه خبری بلومبرگ، بامداد چهارشنبه در تیتر یادداشتی نوشته است: «کمی هم به ایران بیاحترامی کنید.»
«الی لیک»، خبرنگار بلومبرگ در ابتدای این یادداشت نوشته بسیاری از روزنامهنگاران و دیپلماتهای غربی، مشتاقانه دوستدار این هستند که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران را فردی «معتدل در میان دریایی از تندروها» ببینند. وی در ادامه مینویسد: «جان کری (وزیر خارجه آمریکا) را در نظر بگیرید. به نظر میرسد که او هر روز با ظریف برای اجرایی کردن روح توافق هستهای که دو نفر از سال 2013 برای آن مذاکره کردهاند، در تماس است.» وی سپس مینویسد: «اما ای کاش ظریف شایسته دلسوزیهای جان کری بود. او (شایسته این دلسوزیها) نیست. کری، مشتاقانه تمایل دارد اختلافات گذشته بین ایران و آمریکا را حل کرده و روابط را در جایگاه معتدلتری قرار بدهد.» الی لیک مینویسد: «اما مأموریت ظریف متفاوت است. کار او این است که رفتار ایران تغییر نکتد، اما او طوری وانمود کند که ایران هیچ تفاوتی با یک کشور غربی ندارد.» وی سپس با اتهامپراکنی علیه ایران مینویسد: «اگر ظریف وزیر خارجه بلژیک بود متقاعد کردن مردم برای باور کردن او، کار چندان سختی نبود. اما او دیپلمات ارشد کشوری پیشرو در حمایت از تروریسم است.» یادداشتنویس بلومبرگ، اظهارات ظریف در مصاحبه با نشریه نیویورکر که خواستار پایبندی آمریکا به تعهداتش در برجام شده بود را یکی از موارد آنچه به گفته وی فریبکاری دیپلمات ایرانی دانسته است. |
توصیه یک پایگاه آمریکایی به کری: به ظریف بیاحترامی کن!
فقرای آمریکایی درانتخابات شرکت نمیکنند
به گزارش جهان به نقل از فارس، برنی سندرز یکی از دو نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، روز شنبه گفت طبقه کمدرآمد در آمریکا میلی به شرکت در انتخابات ندارند.
وی در مصاحبه با شبکه انبیسی در پاسخ به سوالی در مورد دلیل کمتر بودن آرای او در مقایسه با هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق و نامزد پیش رو دموکراتها، گفت به این خاطر که «فقرا رأی نمیدهند.» سندرز افزود: «این یک واقعیت است. این حقیقت تلخ جامعه آمریکایی است.» سناتور ایالت ورمونت که کلینتون را نامزد طبقه حاکم و اشراف آمریکا میداند، گفت کارزار انتخاباتی او در جذب آرای جوانان خوب عمل کرده، اما نتوانسته فقرا را متقاعد به رأی دادن کند. وی گفت که در انتخابات کنگره در سال 2014، 80% از افراد طبقه کمدرآمد در انتخابات شرکت نکردند. سندرز ادامه داد: «اگر میزان مشارکت را به میزان قابل توجهی افزایش دهیم و افراد کم درآمد، طبقه کارگر و جوانان در فرآیند سیاسی مشارکت کنند، اگر میزان مشارکت به بیش از 75% برسد، این کشور به شدت تغییر خواهد کرد.» انتخابات ریاستجمهوری آمریکا 18 آبان (8 نوامبر) برگزار میشود، اما رقابت مقدماتی برای انتخاب نامزد نهایی دو حزب اصلی از ابتدای سال 2016 آغاز شده است. در حزب دموکرات، سندرز با شکستی که هفته گذشته در نیویورک متحمل شد، عملا شانس پیروزی در رقابت مقدماتی را تا حد زیادی از دست داده است. |
به گزارش جهان به نقل از فارس، برنی سندرز یکی از دو نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، روز شنبه گفت طبقه کمدرآمد در آمریکا میلی به شرکت در انتخابات ندارند.
وی در مصاحبه با شبکه انبیسی در پاسخ به سوالی در مورد دلیل کمتر بودن آرای او در مقایسه با هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق و نامزد پیش رو دموکراتها، گفت به این خاطر که «فقرا رأی نمیدهند.» سندرز افزود: «این یک واقعیت است. این حقیقت تلخ جامعه آمریکایی است.» سناتور ایالت ورمونت که کلینتون را نامزد طبقه حاکم و اشراف آمریکا میداند، گفت کارزار انتخاباتی او در جذب آرای جوانان خوب عمل کرده، اما نتوانسته فقرا را متقاعد به رأی دادن کند. وی گفت که در انتخابات کنگره در سال 2014، 80% از افراد طبقه کمدرآمد در انتخابات شرکت نکردند. سندرز ادامه داد: «اگر میزان مشارکت را به میزان قابل توجهی افزایش دهیم و افراد کم درآمد، طبقه کارگر و جوانان در فرآیند سیاسی مشارکت کنند، اگر میزان مشارکت به بیش از 75% برسد، این کشور به شدت تغییر خواهد کرد.» انتخابات ریاستجمهوری آمریکا 18 آبان (8 نوامبر) برگزار میشود، اما رقابت مقدماتی برای انتخاب نامزد نهایی دو حزب اصلی از ابتدای سال 2016 آغاز شده است. در حزب دموکرات، سندرز با شکستی که هفته گذشته در نیویورک متحمل شد، عملا شانس پیروزی در رقابت مقدماتی را تا حد زیادی از دست داده است. |
فقرای آمریکایی درانتخابات شرکت نمیکنند
وکیل مدافعان ایرانیِ «غارت آمریکایی» در پسابرجام/ آیا برداشت ۲ میلیارد دلار از پولهای ایران ربطی به برجام ندارد؟
گروه سیاست جهان نیوزـ آقای وزیر پشت میز مذاکره نشسته و آب میوهاش را سرمیکشد؛ بحث های دوطرف به موضوع آزاد کردن پولهای بلوکه شده ایران رسیده ؛ اما همزمان هزاران کیلومتر دورتر جلسه دیگری در واشنگتن در حال برگزاری است و موضوع مشخصی دارد، «پرداخت غرامت به بازماندگان حوادث تروریستی که ایران در آنها دخالت داشته است…»
خبر بازتاب وسیعی در رسانههای داخلی داشت؛ دیوان عالی آمریکا حکم دادگاه فدرال این کشور مبنی بر پرداخت مبلغ 1میلیارد و 750 میلیون دلار (که البته در میان رسانهها به برداشت 2 میلیارد دلاری معروف شد) به بازماندگان حادثه انفجار در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت به سال 1983 از محل داراییهای بلوکهشده ایران در آمریکا را تائید کرد. این یعنی برداشت نزدیک به 2 میلیارد دلار از پولهایی که شاید قرار بود بر اساس توافق هسته ای آزاد شود؛ حالا بین خانواده سربازانی تقسیم خواهد شد که مانند دولت آمریکا معتقدند ایران، عامل اصلی بمبگذاری در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت است. شاید این اولین بار نباشد که آمریکاییها ایران و حتی کشورهای دیگر را به اتهام دستداشتن در عملیات تروریستی علیه شهروندان این کشور، به پرداخت غرامت متهم میکنند اما توافقی که در تابستان و زمستان سال گذشته امضا و اجرایی شد، قرار بود داراییهای بلوکه شده ایران در آمریکا را آزاد کند ولی اوضاع آنطور که برخی فکر میکردند پیش نرفت. با مرور روند صادر شدن این حکم و دقت بر روی تاریخهای مختلفی که تا زمان قطعی شدن آن وجود دارد، این احتمال ایجاد میشود که آمریکاییها درست همزمان با لبخندهای دیپلماتیک پشت میز مذاکره، در حال یک برنامهریزی حساب شده بودند؛ برنامهای که تلاش می کرد که اگر دیپلماتها مجبور شدند در مذاکرات امتیازی به ایران دهند، با اقداماتی مشخص، ایران را از رسیدن به آن امتیاز محروم کنند. «برجام» اما در این میان یک علامت سوال بزرگ را برای افکار عمومی ایجاد کرده است؛ همه این روزها میخواهند بدانند پولهایی که قرار بود به ایران بازگردد، به سرنوشت این 1میلیارد و 750 میلیون دلار دچار خواهد شد؟ اتهام آمریکایی به وقت «بیروت» اکتبر سال 1983؛ انفجاری در بیروت در مقر تفنگداران آمریکایی و فرانسوی رخ می دهد و 241 تفنگدار به همراه تعدادی از عناصر ارشد سازمان جاسوسی آمریکا کشته میشوند؛ با اینکه جنبش جهاد اسلامی مسئولیت این انفجار را می پذیرد، ولی آمریکایی ها ایران را به عنوان حامی جنبش های فلسطینی و لبنانی مسئول این انفجار می دانند. 20 سال بعد در اواخر سال 2003 میلادی، پروندهای در دادگاه فدرال آمریکا به جریان میافتد که موضوع آن پرداخت غرامت به خانوادههای انفجار بیروت بود؛ دادگاهی که در نهایت در سال 2007 حکم خود را مبنی بر پرداخت 2 میلیارد و 650 میلیون دلار به بازماندگان این واقعه، اعلام میکند. در طول این مدت، چنین ادعایی همواره از سوی ایران رد می شد و از سوی دیگر نیز محل مشخصی برای پرداخت این غرامت مشخص نشده بود؛ اما آمریکاییها دست روی دست نگذاشتند. سال 2012 کنگره آمریکا قانونی را با عنوان «کاهش تهدیدهای حقوق بشر ایران و سوریه» به تصویب رساند که بر اساس آن برداشت از حساب های بانک مرکزی ایران و پرداخت غرامت به قربانیان انفجارهای تروریستی که به اعتقاد آمریکاییها ایران در آن دست داشته را، قانونی شد. اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز مصوبه کنگره را چند روز بعد تائید کرد تا دست دادگاه های آمریکایی برای برداشت از حساب های بلوکه شده ایران در این کشور باز باشد. با روی کار آمدن دولت یازدهم و شروع مذاکرات هستهای و در میان هیاهوهای مذاکره، دیگر کمتر صدای حکم دادگاه آمریکایی حداقل در رسانه های داخلی شنیده شد؛ به شکلی که کمتر رسانهای دیگر پیگیر محکومیت 2 میلیاردی ایران از سوی دادگاه فدرال آمریکا بود ولی آمریکاییها همچنان در حال پیشبرد میز بازی بودند. مهرماه سال 93 در اوج مذاکرات هسته ای یک قاضی دیگر نیز رای به پرداخت غرامتی به مبلغ 1میلیارد و 450 میلیون دلار به بازماندگان کشته شدگان در انفجار بیروت شد؛ حالا دیگر بانک مرکزی احساس کرده بود که احتمال دارد آمریکاییها دست به چنین برداشتی از حسابهای بلوکه شده ایران بزنند؛ حسابهایی که حامیان مذاکرات هستهای آزاد شدن پولهای موجود در آنها را یکی از عواید مذاکرات هستهای عنوان میکردند. مهرماه سال 94 یعنی سه ماه پس از امضای توافق هستهای، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران درخواست فرجامخواهی خود را به دیوان عالی آمریکا تقدیم میکند؛ درخواستی که از سوی دیوان عالی آمریکا رد شده و در نهایت حکم دادگاههای فدرال آمریکا تائید میشود؛ این یعنی آمریکاییها حالا میتوانند نزدیک به 2 میلیارد دلار از داراییهای ایران را بدون هیچگونه مشکلی! برداشت کنند. بعد از صدور این حکم، علامت سوال هایی به وجود آمد؛ برخی معتقد بودند که این حکم دادگاه های آمریکایی در واقع نقض آشکار برجام از سوی آمریکا است؛ اما زودتر از آنکه آمریکاییها درباره اینکه چنین اقدامی نقض برجام هست یا نه، دیپلماتهای ایران موضع خود را درباره این حکم علنی کردند؛ موضعی که برای برخی دور از انتظار بود. وکیل مدافعان ایرانی نقض «برجام»/ وقتی غارت اموال ایران ربطی به «برجام» ندارد! ظریف آماده می شد که برای دومین بار طی سه روز گذشته با جان کری وزیر خارجه آمریکا ملاقات کند؛ عراقچی نیز در وین خود را برای جلسه با معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آماد میکرد که خبر تائید حکم دیوان عالی آمریکا درباره محکومیت ایران، منتشر شد. جان کربی سخنگوی کاخ سفید ساعتی بعد از انتشار این خبر، تاکید کرد که کاخ سفید به دلیل آنکه رئیس جمهور اوباما در سال 2012 قانون مربوط به این برداشت را تائید کرده، از حکم دیوان عالی آمریکا حمایت میکند. ظریف وزیر امور خارجه ایران قبل از شرکت در جلسه با جان کری در برابر سوال خبرنگاران پیرامون این حکم قرار گرفت و گفت: «دولت آمریکا کاملا اطلاع دارد که ما این رای دادگاه را به رسمیت نمیشناسیم و هر اقدامی علیه اموال جمهوری اسلامی ایران انجام دهند بعدا مجبورند آن را جبران کنند و اموال ایران را پس بدهند.» او تلویحا در برابر این سوال که موضوع جلسه دوم وی با وزیر امور خارجه آمریکا چه خواهد بود، تصریح کرد که موضوع بحث برجام است؛ این یعنی قرار نیست مساله برداشت 2 میلیاردی از حسابهای بلوکه شده ایران در جلسه با کری مطرح شود. عباس عراقچی معاون ظریف اما این موضع وزارت خارجه را علنیتر بیان کرد؛ وی تاکید داشت که این حکم و برداشت ربطی به برجام ندارد؛ » این اقدام کاملا محکوم است ولی به هرحال ارتباطی به برجام ندارد و ناشی از مسائل مرتبط با برجام نیست.» عراقچی با این استدلال که روند پرونده از سال 2003 شروع شده و حکم آن پیش از امضای توافق صادر شده، پس نمیتوان آن را به برجام مرتبط کرد؛ اما وی هیچ اشارهای به این مساله که چرا در مذاکرات هستهای و درست زمانی که روند تائید حکم علیه ایران طی میشد، درباره جلوگیری از هرگونه برداشت از حسابهای بلوکه شده ایران، بحث نشده است؟ مدیر اداره بررسیهای حقوقی بانک مرکزی هم به عنوان مدعی اصلی این اموال، موضعی مانند ظریف و عراقچی درباره برداشت از پولهای بلوکه شده ایران گرفت؛ حمید قنبری میگوید که «در عین اینکه رویه دولت ایالات متحده آمریکا در صدور چنین آرایی علیه دولت ایران بر خلاف حقوق بینالملل و حتی بر خلاف اصول اساسی نظام حقوقی آن کشور است، اما هرچند نمیتوان این پرونده و تحولات آن را به برجام و تعهدات مندرج در آن در خصوص رفع تحریم ها مرتبط کرد، ولی در عین حال نمیتوان آن را در راستای روح حاکم بر برجام دانست.» بی ارتباط دانستن این برداشت با برجام که برخی رسانه های داخلی به آن عنوان «غارت اموال ایران» را داده اند، اما از سوی کسانی که وعده های مسئولان دولتی مبنی بر آزاد شدن همه پول های ایران بعد از توافق هسته ای را دائما می شنیدند، قابل پذیرش نبود؛ آنها هنوز سوالات بسیاری داشتند. آیا این برداشت ربطی به برجام ندارد؟! جان کری عینک خود را تمیز میکند و میگوید: «حدس بزنید؛ میدانید آنها تا الان که من اینجا ایستادهام چقدر دریافت کردهاند؟ حدود 3 میلیارد دلار. بنابراین آنچه ما میگفتیم درست بود.»؛ جان کری اواخر فروردین امسال در نشست گروه حامی رژیم صهیونیستی (جی استریت) اظهارات کسانی که معتقد بودند ایران از کنار توافق هستهای میلیاردها دلار پول به دست خواهد آورد را صریحا رد کرد. پیش از این نیز معاون وزیر خزانهداری آمریکا در برابر نگرانی تندروهای کنگره آمریکا که معتقد بودند ممکن است پولهای آزاد شده ایران در حمایت از دشمنان آمریکا، به کار گرفته شود، این اطمینان را به آنها داده بود که این پولها ناچیز خواهد بود. در داخل ایران اما همه چیز فرق می رد؛ رقم پول های بلوکه شده ایران که وعده آزاد شدن آنها پس از برجام داده میشد گاهی خود دولتیها را مجبور میکرد که اظهارات یکدیگر را تکذیب و یا اصلاح کنند. برخی از مسئولان دولتی معتقد بودند که مبلغ این پول ها 180 میلیارد دلار است و برخی دیگر این مبلغ را بین 80 تا 100 میلیارد و برخی دیگر آنرا حدود 26 میلیارد دلار عنوان میکردند. در میان همه این هیاهوها، تمامی مسئولان دولتی و تیم مذاکره کننده یک حرف مشترک داشتند؛ آنها یکی از دستاوردهای اصلی برجام را آزاد شدن دارایی های ایران عنوان می کردند و حتی برخی مانند نوبخت سخنگوی دولت از لزوم برنامهریزی برای مصرفکردن این پولها در داخل سخن میگفتند. اما حالا کمی بیشتر از نصف مبلغی که بعد از برجام آزاد شده و به دست ایران رسیده است، با حکم دادگاههای آمریکایی به خانواده قربانیان انفجار پرداخت خواهد شد؛ یعنی تنها یک میلیارد دلار تا اینجای کار پس از برجام عاید ایران شده است. جدای از وعدههای رنگارنگی که دولتمردان یازدهم درباره آزادشدن پولهای بلوکه شده ایران میدادند، سوالاتی نیز درباره اظهارات اعضای تیم مذاکره کننده پیرامون این برداشت «مبنی بر عدم ارتباط آن با برجام» در ذهن برخی ایجاد شده است؛ آنها میخواهند بدانند اگر دادگاهی در آمریکا به دلیل آنچه حمایت ایران از گروه های تروریستی میخواند، در راه معامله با ایران سنگاندازی کند، چه کسی پاسخگو خواهد بود و آیا دولت ایران که معتقد است در توافق هستهای فقط دولت آمریکا را مخاطب خود میداند، میتواند به چنین رایی اعتراض کند. بر اساس برخی اخبار منتشر شده از جلسات مذاکره هستهای، تیم آمریکایی دائما موضوع آزاد شدن اتباع خود که در ایران بازداشت بودند را مطرح میکردند در حالی که این مساله در اختیار قوه قضائیه ایران بود؛ حال سوال این است که آیا طرف ایرانی نمیتوانست با تدبیرهایی مشابه از هرگونه دستبرد به اموال ایران به هر بهانهای جلوگیری کند؟ در این میان و با حکم برداشت 2 میلیارد دلاری از حسابهای بلوکه شده ایران (که احتمالا به زودی عملیاتی خواهد شد) افکار عمومی شاید «هیچ» بودن عواید برجام را بیشتر حس خواهند کرد و حالا تیترهای درشت برخی روزنامهها را به یاد میآورند؛ «100 میلیارد دلار از داراییهای ایران پس از برجام آزاد شد…» |
گروه سیاست جهان نیوزـ آقای وزیر پشت میز مذاکره نشسته و آب میوهاش را سرمیکشد؛ بحث های دوطرف به موضوع آزاد کردن پولهای بلوکه شده ایران رسیده ؛ اما همزمان هزاران کیلومتر دورتر جلسه دیگری در واشنگتن در حال برگزاری است و موضوع مشخصی دارد، «پرداخت غرامت به بازماندگان حوادث تروریستی که ایران در آنها دخالت داشته است…»
خبر بازتاب وسیعی در رسانههای داخلی داشت؛ دیوان عالی آمریکا حکم دادگاه فدرال این کشور مبنی بر پرداخت مبلغ 1میلیارد و 750 میلیون دلار (که البته در میان رسانهها به برداشت 2 میلیارد دلاری معروف شد) به بازماندگان حادثه انفجار در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت به سال 1983 از محل داراییهای بلوکهشده ایران در آمریکا را تائید کرد. این یعنی برداشت نزدیک به 2 میلیارد دلار از پولهایی که شاید قرار بود بر اساس توافق هسته ای آزاد شود؛ حالا بین خانواده سربازانی تقسیم خواهد شد که مانند دولت آمریکا معتقدند ایران، عامل اصلی بمبگذاری در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت است. شاید این اولین بار نباشد که آمریکاییها ایران و حتی کشورهای دیگر را به اتهام دستداشتن در عملیات تروریستی علیه شهروندان این کشور، به پرداخت غرامت متهم میکنند اما توافقی که در تابستان و زمستان سال گذشته امضا و اجرایی شد، قرار بود داراییهای بلوکه شده ایران در آمریکا را آزاد کند ولی اوضاع آنطور که برخی فکر میکردند پیش نرفت. با مرور روند صادر شدن این حکم و دقت بر روی تاریخهای مختلفی که تا زمان قطعی شدن آن وجود دارد، این احتمال ایجاد میشود که آمریکاییها درست همزمان با لبخندهای دیپلماتیک پشت میز مذاکره، در حال یک برنامهریزی حساب شده بودند؛ برنامهای که تلاش می کرد که اگر دیپلماتها مجبور شدند در مذاکرات امتیازی به ایران دهند، با اقداماتی مشخص، ایران را از رسیدن به آن امتیاز محروم کنند. «برجام» اما در این میان یک علامت سوال بزرگ را برای افکار عمومی ایجاد کرده است؛ همه این روزها میخواهند بدانند پولهایی که قرار بود به ایران بازگردد، به سرنوشت این 1میلیارد و 750 میلیون دلار دچار خواهد شد؟ اتهام آمریکایی به وقت «بیروت» اکتبر سال 1983؛ انفجاری در بیروت در مقر تفنگداران آمریکایی و فرانسوی رخ می دهد و 241 تفنگدار به همراه تعدادی از عناصر ارشد سازمان جاسوسی آمریکا کشته میشوند؛ با اینکه جنبش جهاد اسلامی مسئولیت این انفجار را می پذیرد، ولی آمریکایی ها ایران را به عنوان حامی جنبش های فلسطینی و لبنانی مسئول این انفجار می دانند. 20 سال بعد در اواخر سال 2003 میلادی، پروندهای در دادگاه فدرال آمریکا به جریان میافتد که موضوع آن پرداخت غرامت به خانوادههای انفجار بیروت بود؛ دادگاهی که در نهایت در سال 2007 حکم خود را مبنی بر پرداخت 2 میلیارد و 650 میلیون دلار به بازماندگان این واقعه، اعلام میکند. در طول این مدت، چنین ادعایی همواره از سوی ایران رد می شد و از سوی دیگر نیز محل مشخصی برای پرداخت این غرامت مشخص نشده بود؛ اما آمریکاییها دست روی دست نگذاشتند. سال 2012 کنگره آمریکا قانونی را با عنوان «کاهش تهدیدهای حقوق بشر ایران و سوریه» به تصویب رساند که بر اساس آن برداشت از حساب های بانک مرکزی ایران و پرداخت غرامت به قربانیان انفجارهای تروریستی که به اعتقاد آمریکاییها ایران در آن دست داشته را، قانونی شد. اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز مصوبه کنگره را چند روز بعد تائید کرد تا دست دادگاه های آمریکایی برای برداشت از حساب های بلوکه شده ایران در این کشور باز باشد. با روی کار آمدن دولت یازدهم و شروع مذاکرات هستهای و در میان هیاهوهای مذاکره، دیگر کمتر صدای حکم دادگاه آمریکایی حداقل در رسانه های داخلی شنیده شد؛ به شکلی که کمتر رسانهای دیگر پیگیر محکومیت 2 میلیاردی ایران از سوی دادگاه فدرال آمریکا بود ولی آمریکاییها همچنان در حال پیشبرد میز بازی بودند. مهرماه سال 93 در اوج مذاکرات هسته ای یک قاضی دیگر نیز رای به پرداخت غرامتی به مبلغ 1میلیارد و 450 میلیون دلار به بازماندگان کشته شدگان در انفجار بیروت شد؛ حالا دیگر بانک مرکزی احساس کرده بود که احتمال دارد آمریکاییها دست به چنین برداشتی از حسابهای بلوکه شده ایران بزنند؛ حسابهایی که حامیان مذاکرات هستهای آزاد شدن پولهای موجود در آنها را یکی از عواید مذاکرات هستهای عنوان میکردند. مهرماه سال 94 یعنی سه ماه پس از امضای توافق هستهای، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران درخواست فرجامخواهی خود را به دیوان عالی آمریکا تقدیم میکند؛ درخواستی که از سوی دیوان عالی آمریکا رد شده و در نهایت حکم دادگاههای فدرال آمریکا تائید میشود؛ این یعنی آمریکاییها حالا میتوانند نزدیک به 2 میلیارد دلار از داراییهای ایران را بدون هیچگونه مشکلی! برداشت کنند. بعد از صدور این حکم، علامت سوال هایی به وجود آمد؛ برخی معتقد بودند که این حکم دادگاه های آمریکایی در واقع نقض آشکار برجام از سوی آمریکا است؛ اما زودتر از آنکه آمریکاییها درباره اینکه چنین اقدامی نقض برجام هست یا نه، دیپلماتهای ایران موضع خود را درباره این حکم علنی کردند؛ موضعی که برای برخی دور از انتظار بود. وکیل مدافعان ایرانی نقض «برجام»/ وقتی غارت اموال ایران ربطی به «برجام» ندارد! ظریف آماده می شد که برای دومین بار طی سه روز گذشته با جان کری وزیر خارجه آمریکا ملاقات کند؛ عراقچی نیز در وین خود را برای جلسه با معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آماد میکرد که خبر تائید حکم دیوان عالی آمریکا درباره محکومیت ایران، منتشر شد. جان کربی سخنگوی کاخ سفید ساعتی بعد از انتشار این خبر، تاکید کرد که کاخ سفید به دلیل آنکه رئیس جمهور اوباما در سال 2012 قانون مربوط به این برداشت را تائید کرده، از حکم دیوان عالی آمریکا حمایت میکند. ظریف وزیر امور خارجه ایران قبل از شرکت در جلسه با جان کری در برابر سوال خبرنگاران پیرامون این حکم قرار گرفت و گفت: «دولت آمریکا کاملا اطلاع دارد که ما این رای دادگاه را به رسمیت نمیشناسیم و هر اقدامی علیه اموال جمهوری اسلامی ایران انجام دهند بعدا مجبورند آن را جبران کنند و اموال ایران را پس بدهند.» او تلویحا در برابر این سوال که موضوع جلسه دوم وی با وزیر امور خارجه آمریکا چه خواهد بود، تصریح کرد که موضوع بحث برجام است؛ این یعنی قرار نیست مساله برداشت 2 میلیاردی از حسابهای بلوکه شده ایران در جلسه با کری مطرح شود. عباس عراقچی معاون ظریف اما این موضع وزارت خارجه را علنیتر بیان کرد؛ وی تاکید داشت که این حکم و برداشت ربطی به برجام ندارد؛ » این اقدام کاملا محکوم است ولی به هرحال ارتباطی به برجام ندارد و ناشی از مسائل مرتبط با برجام نیست.» عراقچی با این استدلال که روند پرونده از سال 2003 شروع شده و حکم آن پیش از امضای توافق صادر شده، پس نمیتوان آن را به برجام مرتبط کرد؛ اما وی هیچ اشارهای به این مساله که چرا در مذاکرات هستهای و درست زمانی که روند تائید حکم علیه ایران طی میشد، درباره جلوگیری از هرگونه برداشت از حسابهای بلوکه شده ایران، بحث نشده است؟ مدیر اداره بررسیهای حقوقی بانک مرکزی هم به عنوان مدعی اصلی این اموال، موضعی مانند ظریف و عراقچی درباره برداشت از پولهای بلوکه شده ایران گرفت؛ حمید قنبری میگوید که «در عین اینکه رویه دولت ایالات متحده آمریکا در صدور چنین آرایی علیه دولت ایران بر خلاف حقوق بینالملل و حتی بر خلاف اصول اساسی نظام حقوقی آن کشور است، اما هرچند نمیتوان این پرونده و تحولات آن را به برجام و تعهدات مندرج در آن در خصوص رفع تحریم ها مرتبط کرد، ولی در عین حال نمیتوان آن را در راستای روح حاکم بر برجام دانست.» بی ارتباط دانستن این برداشت با برجام که برخی رسانه های داخلی به آن عنوان «غارت اموال ایران» را داده اند، اما از سوی کسانی که وعده های مسئولان دولتی مبنی بر آزاد شدن همه پول های ایران بعد از توافق هسته ای را دائما می شنیدند، قابل پذیرش نبود؛ آنها هنوز سوالات بسیاری داشتند. آیا این برداشت ربطی به برجام ندارد؟! جان کری عینک خود را تمیز میکند و میگوید: «حدس بزنید؛ میدانید آنها تا الان که من اینجا ایستادهام چقدر دریافت کردهاند؟ حدود 3 میلیارد دلار. بنابراین آنچه ما میگفتیم درست بود.»؛ جان کری اواخر فروردین امسال در نشست گروه حامی رژیم صهیونیستی (جی استریت) اظهارات کسانی که معتقد بودند ایران از کنار توافق هستهای میلیاردها دلار پول به دست خواهد آورد را صریحا رد کرد. پیش از این نیز معاون وزیر خزانهداری آمریکا در برابر نگرانی تندروهای کنگره آمریکا که معتقد بودند ممکن است پولهای آزاد شده ایران در حمایت از دشمنان آمریکا، به کار گرفته شود، این اطمینان را به آنها داده بود که این پولها ناچیز خواهد بود. در داخل ایران اما همه چیز فرق می رد؛ رقم پول های بلوکه شده ایران که وعده آزاد شدن آنها پس از برجام داده میشد گاهی خود دولتیها را مجبور میکرد که اظهارات یکدیگر را تکذیب و یا اصلاح کنند. برخی از مسئولان دولتی معتقد بودند که مبلغ این پول ها 180 میلیارد دلار است و برخی دیگر این مبلغ را بین 80 تا 100 میلیارد و برخی دیگر آنرا حدود 26 میلیارد دلار عنوان میکردند. در میان همه این هیاهوها، تمامی مسئولان دولتی و تیم مذاکره کننده یک حرف مشترک داشتند؛ آنها یکی از دستاوردهای اصلی برجام را آزاد شدن دارایی های ایران عنوان می کردند و حتی برخی مانند نوبخت سخنگوی دولت از لزوم برنامهریزی برای مصرفکردن این پولها در داخل سخن میگفتند. اما حالا کمی بیشتر از نصف مبلغی که بعد از برجام آزاد شده و به دست ایران رسیده است، با حکم دادگاههای آمریکایی به خانواده قربانیان انفجار پرداخت خواهد شد؛ یعنی تنها یک میلیارد دلار تا اینجای کار پس از برجام عاید ایران شده است. جدای از وعدههای رنگارنگی که دولتمردان یازدهم درباره آزادشدن پولهای بلوکه شده ایران میدادند، سوالاتی نیز درباره اظهارات اعضای تیم مذاکره کننده پیرامون این برداشت «مبنی بر عدم ارتباط آن با برجام» در ذهن برخی ایجاد شده است؛ آنها میخواهند بدانند اگر دادگاهی در آمریکا به دلیل آنچه حمایت ایران از گروه های تروریستی میخواند، در راه معامله با ایران سنگاندازی کند، چه کسی پاسخگو خواهد بود و آیا دولت ایران که معتقد است در توافق هستهای فقط دولت آمریکا را مخاطب خود میداند، میتواند به چنین رایی اعتراض کند. بر اساس برخی اخبار منتشر شده از جلسات مذاکره هستهای، تیم آمریکایی دائما موضوع آزاد شدن اتباع خود که در ایران بازداشت بودند را مطرح میکردند در حالی که این مساله در اختیار قوه قضائیه ایران بود؛ حال سوال این است که آیا طرف ایرانی نمیتوانست با تدبیرهایی مشابه از هرگونه دستبرد به اموال ایران به هر بهانهای جلوگیری کند؟ در این میان و با حکم برداشت 2 میلیارد دلاری از حسابهای بلوکه شده ایران (که احتمالا به زودی عملیاتی خواهد شد) افکار عمومی شاید «هیچ» بودن عواید برجام را بیشتر حس خواهند کرد و حالا تیترهای درشت برخی روزنامهها را به یاد میآورند؛ «100 میلیارد دلار از داراییهای ایران پس از برجام آزاد شد…» |
وکیل مدافعان ایرانیِ «غارت آمریکایی» در پسابرجام/ آیا برداشت ۲ میلیارد دلار از پولهای ایران ربطی به برجام ندارد؟
خبرهای ناخوش رسانه آمریکایی برای حسن روحانی
به گزارش جهان به نقل از فارس، وبگاه آمریکایی «المانیتور» که به طور ویژه به تحلیل و نقد اخبار خاورمیانه میپردازد، در سلسله گزارشهای خود درباره ایران این بار در مطلبی به قلم «جواد صالحی اصفهانی» استاد اقتصاد و تحلیلگر اندیشکده «بروکینگز» با اشاره به افزایش نابرابری در دولت «حسن روحانی» رییس جمهور ایران نوشت: گزارش ماه گذشته اداره آمار ایران نشان میدهد که از 21 مارس 2014 تا 20 مارس 2015 نابرابری در ایران افزایش یافته است. این افزایش نابرابری چهار سال بعد از کاهش بی وقفه آن بوجود آمده است.
بر این اساس، چنین اخباری برای «حسن روحانی» رییس جمهور ایران که برنامه اصلاحات اقتصادی وی از سوی مخالفان سیاسیاش به دلیل آن که در بهبود زندگی اقشار ایرانیان شکست خورده است مورد انتقاد قرار دارد، خبری ناخوشایند است. هرچند که دولت روحانی موفق شد اقتصاد آسیب دیده ایران در سال 2014 را رشد سه درصدی دهد و اعتباری کسب کند با این وجود نه تنها چنین موردی سال گذشته مشاهده نشد بلکه گزارش دیگر مرکز آمار ایران از رشد نیم درصدی بیکاری در سال 2015 حکایت داشت. نمودار میزان نابرابری توزیع درآمد المانیتور نوشت: تردید کمی وجود دارد که حتی با تداوم انطباق ایران با اقتصاد جهانی، این کشور شاهد رشد اقتصادی قدرتمندی باشد و شواهد حکایت دارند که رشد اقتصادی ایران در سال 2016 تنها 5 درصد خواهد بود. البته اینکه توزیع پول نقد در دوره احمدی نژاد نیز توانسته باشد نابرابری را کاهش دهد نیز با تردیدهایی مواجه است. رسانه یاد شده در ادامه این گزارش با ارائه نمودارهایی از رشد مالی پایین خانوادههای کم درآمد ایران نوشت: درآمد خانوادههای کم درآمد با کاهش مواجه شده و دهکهای پایین جامعه زیان دیدهاند. همچنین آمارها نشان میدهند که نرخ فقر سال 2014 بیش از چهار سال قبل از آن بوده و در واقع در چهار سال آخر دوره «محمود احمدی نژاد» رییس جمهور قبلی، نابرابری پایین آمده بود. در خاتمه این گزارش آمده است: در جو سیاسی امروزه ایران یک سال افزایش نابرابری نیز قادر به مشکل سازی است. اخیرا خبر بازگشت محمود احمدینژاد با وعده پرداخت یارانه 250 هزار تومانی نیز به میان آمده است. بنابراین بزرگترین چالش حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آتی ایران در سال 2017 این است که او نه تنها باید بر سیاست خارجی، بلکه باید بر توزیع عادلانه (درآمد) تمرکز کند. |
به گزارش جهان به نقل از فارس، وبگاه آمریکایی «المانیتور» که به طور ویژه به تحلیل و نقد اخبار خاورمیانه میپردازد، در سلسله گزارشهای خود درباره ایران این بار در مطلبی به قلم «جواد صالحی اصفهانی» استاد اقتصاد و تحلیلگر اندیشکده «بروکینگز» با اشاره به افزایش نابرابری در دولت «حسن روحانی» رییس جمهور ایران نوشت: گزارش ماه گذشته اداره آمار ایران نشان میدهد که از 21 مارس 2014 تا 20 مارس 2015 نابرابری در ایران افزایش یافته است. این افزایش نابرابری چهار سال بعد از کاهش بی وقفه آن بوجود آمده است.
بر این اساس، چنین اخباری برای «حسن روحانی» رییس جمهور ایران که برنامه اصلاحات اقتصادی وی از سوی مخالفان سیاسیاش به دلیل آن که در بهبود زندگی اقشار ایرانیان شکست خورده است مورد انتقاد قرار دارد، خبری ناخوشایند است. هرچند که دولت روحانی موفق شد اقتصاد آسیب دیده ایران در سال 2014 را رشد سه درصدی دهد و اعتباری کسب کند با این وجود نه تنها چنین موردی سال گذشته مشاهده نشد بلکه گزارش دیگر مرکز آمار ایران از رشد نیم درصدی بیکاری در سال 2015 حکایت داشت. نمودار میزان نابرابری توزیع درآمد المانیتور نوشت: تردید کمی وجود دارد که حتی با تداوم انطباق ایران با اقتصاد جهانی، این کشور شاهد رشد اقتصادی قدرتمندی باشد و شواهد حکایت دارند که رشد اقتصادی ایران در سال 2016 تنها 5 درصد خواهد بود. البته اینکه توزیع پول نقد در دوره احمدی نژاد نیز توانسته باشد نابرابری را کاهش دهد نیز با تردیدهایی مواجه است. رسانه یاد شده در ادامه این گزارش با ارائه نمودارهایی از رشد مالی پایین خانوادههای کم درآمد ایران نوشت: درآمد خانوادههای کم درآمد با کاهش مواجه شده و دهکهای پایین جامعه زیان دیدهاند. همچنین آمارها نشان میدهند که نرخ فقر سال 2014 بیش از چهار سال قبل از آن بوده و در واقع در چهار سال آخر دوره «محمود احمدی نژاد» رییس جمهور قبلی، نابرابری پایین آمده بود. در خاتمه این گزارش آمده است: در جو سیاسی امروزه ایران یک سال افزایش نابرابری نیز قادر به مشکل سازی است. اخیرا خبر بازگشت محمود احمدینژاد با وعده پرداخت یارانه 250 هزار تومانی نیز به میان آمده است. بنابراین بزرگترین چالش حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آتی ایران در سال 2017 این است که او نه تنها باید بر سیاست خارجی، بلکه باید بر توزیع عادلانه (درآمد) تمرکز کند. |
خبرهای ناخوش رسانه آمریکایی برای حسن روحانی
عصبانیت نتانیاهو از سناتورهای آمریکایی
به گزارش جهان به نقل از فارس، بنیامین نتانیاهو در واکنش به انتشار خبر درخواست عدهای از سناتورهای آمریکا از جان کری وزیر خارجه این کشور برای تحقیقات درخصوص حقوق بشر در فلسطین اشغالی، نامهای را با لحن تند به یک سناتور ارشد نوشت. به نوشته پایگاه صهیونیستی 927، سناتور دموکرات پاتریک لیهی به همراه 10 تن از دیگر اعضای مجلس سنای آمریکا در اواسط ماه فوریه به جان کری نامهای نوشته و خواستار بررسی موضوع نقض احتمالی حقوق بشر توسط رژیم اسراییل شدند که خبر این نامه روز گذشته (چهارشنبه) در رسانههای صهیونیستی و اراضی اشغالی منتشر شد. بر این اساس، نتانیاهو با نامهای که بخشی از آن را در صفحه توییتر خود منتشر کرد؛ به سناتور لیهی واکنش تندی نشان داد. در بخشی از این نامه آمده است: «نیروهای ارتش و پلیس اسراییل در اعدامها دخالت نمیکنند. سربازان اسراییل و افسران پلیس با اخلاق بالا از خودشان و شهروندان بیگناه در برابر تروریستهایی که قصد به قتل رساندن آنها را دارند، دفاع میکنند.» نتانیاهو در این نامه مدعی حقوق بشر برای سربازان صهیونیستی شد که تا بن دندان مسلح بوده و روزانه تعداد زیادی از فلسطینیان را به خاک و خون میکشند و افزود: «نگرانیهای حقوق بشری برای اسراییلیهایی که بوسیله تروریستها کشته شدهاند، کجاست؟» دالیا شیندلین تحلیلگر سیاسی با بررسی این نامه تصریح میکند که دروغهای زیادی در هر جمله نتانیاهو نهفته است. وی درباره دخالت نکردن نیروهای امنیتی در اعدامها خاطر نشان کرد: «آنها هفته گذشته این کار را کردند (کشتن یک فلسطینی مجروح که روی زمین افتاده بود)، در سال 2005 نیز یک دختر 14 ساله را به قتل رساندند. سال 2014 دو نوجوان به دلیل شرکت در تظاهرات کشته شدند.» وی درباره دفاع نیروهای امنیتی از خودشان و شهروندان بیگناه نوشت: «رژیم نظامی که کرانه باختری را اداره میکند به هیچ وجه دفاعی نیست. شهروندانی که سرزمین، منابع و زندگی یک جامعه دیگر را تصرف میکنند، بیگناه نیستند. همچنین کسی که به یک سرباز با اسلحه آماده در منطقه جنگی حمله میکند، تروریست نیست.» |
به گزارش جهان به نقل از فارس، بنیامین نتانیاهو در واکنش به انتشار خبر درخواست عدهای از سناتورهای آمریکا از جان کری وزیر خارجه این کشور برای تحقیقات درخصوص حقوق بشر در فلسطین اشغالی، نامهای را با لحن تند به یک سناتور ارشد نوشت. به نوشته پایگاه صهیونیستی 927، سناتور دموکرات پاتریک لیهی به همراه 10 تن از دیگر اعضای مجلس سنای آمریکا در اواسط ماه فوریه به جان کری نامهای نوشته و خواستار بررسی موضوع نقض احتمالی حقوق بشر توسط رژیم اسراییل شدند که خبر این نامه روز گذشته (چهارشنبه) در رسانههای صهیونیستی و اراضی اشغالی منتشر شد. بر این اساس، نتانیاهو با نامهای که بخشی از آن را در صفحه توییتر خود منتشر کرد؛ به سناتور لیهی واکنش تندی نشان داد. در بخشی از این نامه آمده است: «نیروهای ارتش و پلیس اسراییل در اعدامها دخالت نمیکنند. سربازان اسراییل و افسران پلیس با اخلاق بالا از خودشان و شهروندان بیگناه در برابر تروریستهایی که قصد به قتل رساندن آنها را دارند، دفاع میکنند.» نتانیاهو در این نامه مدعی حقوق بشر برای سربازان صهیونیستی شد که تا بن دندان مسلح بوده و روزانه تعداد زیادی از فلسطینیان را به خاک و خون میکشند و افزود: «نگرانیهای حقوق بشری برای اسراییلیهایی که بوسیله تروریستها کشته شدهاند، کجاست؟» دالیا شیندلین تحلیلگر سیاسی با بررسی این نامه تصریح میکند که دروغهای زیادی در هر جمله نتانیاهو نهفته است. وی درباره دخالت نکردن نیروهای امنیتی در اعدامها خاطر نشان کرد: «آنها هفته گذشته این کار را کردند (کشتن یک فلسطینی مجروح که روی زمین افتاده بود)، در سال 2005 نیز یک دختر 14 ساله را به قتل رساندند. سال 2014 دو نوجوان به دلیل شرکت در تظاهرات کشته شدند.» وی درباره دفاع نیروهای امنیتی از خودشان و شهروندان بیگناه نوشت: «رژیم نظامی که کرانه باختری را اداره میکند به هیچ وجه دفاعی نیست. شهروندانی که سرزمین، منابع و زندگی یک جامعه دیگر را تصرف میکنند، بیگناه نیستند. همچنین کسی که به یک سرباز با اسلحه آماده در منطقه جنگی حمله میکند، تروریست نیست.» |
عصبانیت نتانیاهو از سناتورهای آمریکایی
به گزارش جهان، مهر به نقل از شبکه روسیاالیوم خبرداد: دادگاهی در نیویورک ادعا کرد که ایران باید ۱۰.۵ میلیارد دلار به خانواده قربانیان حملات یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ و شرکت های بیمه بپردازد. روزنامه بلومبرگ گزارش داد: قاضی جورج دانیلز حکم غیابی در روز چهارشنبه صادر کرده است که بر اساس آن ایران را به پرداخت ۷.۵ میلیارد دلار به خانواده قربانیان و ۳ میلیارد دلار به شرکت های بیمه محکوم کرده است. بر اساس حکم این قاضی، هر خانواده ۸.۸ میلیون دلار دریافت می کند که دو میلیون از آن ناشی از زیان های معنوی وارد شده به خانواده قربانیان و ۶.۸ میلیون دلار به سبب زیان های مالی به هر خانواده است که یکی از افراد خود را در حادثه تروریستی به برج تجارت جهانی در یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ از دست داده است. قاضی دانیلز همچنین ایران را به پرداخت سه میلیارد دلار خسارت به شرکت های بیمه که خسارات وارده به دارایی ها و املاک و اختلال در کسب و کار و دیگر موضوعات را شامل می شود، محکوم کرده است. پیشتر دادگاه نیویورک به این نتیجه رسیده بود که ایران باید به خاطر خسارت ناشی از عملیات تروریستی یازده سپتامبر جوابگو باشد چون نتوانسته ثابت کند که به تروریست ها کمک نمی رساند.
|