ایران کشوری باثبات و مردم‌سالار است

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی امروز( دوشنبه)  در دیدار سرجیو ماتارلا رییس جمهوری ایتالیا با اشاره به اینکه ظرفیتهای مشترک فراوانی برای ارتقای سطح همکاریهای تهران و  رم وجود دارد، اظهار داشت: دو کشور در سالهای گذشته به دلیل تحریمهای ناعادلانه و نادرست نتوانستند از فرصت‌ها و ظرفیت‌های متقابل به خوبی استفاده کنند و اکنون زمان جبران است و باید همکاری‌های خود را با تعامل و در راستای منافع متقابل افزایش دهند.
 
رییس جمهوری که با دعوت رسمی مقامات ایتالیا به رم سفر کرده است، با اشاره به اینکه شرایط کنونی ایران برای ورود سرمایه و فناوری‌های جدید و سپس همکاریهای صادراتی کاملا آماده می باشد، خاطرنشان ساخت: ایران و ایتالیا می‌توانند در بخشهای مختلف انرژی، صنعت، معدن، کشاورزی، تبادلات علمی و فرهنگی و نیز فناوریهای جدید همکاریهای مشترک و گسترده ای داشته باشند.
 
رییس جمهوری که با دعوت رسمی مقامات ایتالیا به رم سفر کرده است، با اشاره به اینکه شرایط کنونی ایران برای ورود سرمایه و فناوریهای جدید و سپس همکاریهای صادراتی کاملا آماده می باشد، خاطرنشان ساخت: ایران و ایتالیا می توانند در بخشهای مختلف انرژی، صنعت، معدن، کشاورزی، تبادلات علمی و فرهنگی و نیز فناوریهای جدید همکاریهای مشترک و گسترده ای داشته باشند.
 
روحانی با تحلیل ریشه های بی ثباتی در منطقه و تاکید بر اینکه ایران کشوری باثبات و مردم سالار است، تصریح کرد: برای جمهوری اسلامی ایران ارتقای روابط با اروپا به ویژه ایتالیا از اهمیت بسزایی برخوردار است و در فضای جدید ایجاد شده باید سطح این روابط هر چه بیشتر گسترش یابد.
 
رییس جمهوری ظرفیتهای ایران در حوزه های انرژی، سرمایه انسانی و موقعیت ممتاز جغرافیایی را بر شمرد و تصریح کرد: ایران تنها یک کشور 80 میلیونی نیست، بلکه در نقطه اتصال آسیای مرکزی، قفقاز و اقیانوس هند قرار دارد که از این موقعیت استراتژیک می توان برای صادرات مشترک به نحو شایسته ای بهره گرفت.
 
روحانی در ادامه با تاکید بر اینکه برجام می تواند الگویی برای حل و فصل مسائل منطقه ای و بین المللی باشد، از مواضع سازنده ایتالیا در فرایند مذاکرات هسته ای کشورمان قدردانی کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران از ابتدا معتقد بود که راه حل مسایل جهانی و از جمله موضوع هسته ای مذاکره و دیپلماسی است و توافق هسته ای نشان داد که دیپلماسی بهترین راه برای حل و فصل مسائل و صلح پایدار است.
 
رییس جمهوری کشورمان در بخش دیگری از سخنان خود تحولات منطقه ای و بی ثباتی و ناامنی های موجود در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را مورد اشاره قرار داد و گفت: تهران و رم همچون گذشته می توانند در بسیاری از مسائل منطقه ای، و از جمله مبارزه با تروریسم، خشونت و افراطی گری با یکدیگر رایزنی و همکاریهای مفیدی داشته باشند.
 
رییس جمهوری تروریسم را بزرگترین معضل منطقه و تهدیدی برای اروپا و سراسر جهان دانست و اضافه کرد: بدون همکاریهای جامع و جدی نمی توان تروریسم را ریشه کن کرد و بدون شک اگر خاورمیانه بی ثبات شود، آثار خسارت بار آن به اروپا هم می رسد.
 
روحانی با تاکید بر اینکه مشکلات موجود در برخی کشورهای منطقه راه حل سیاسی دارد و نه راه حل نظامی، اظهار داشت: ایران و ایتالیا به عنوان دو بازیگر مهم در منطقه خاورمیانه و اتحادیه اروپا می توانند در مسیری که منافع دو ملت، منطقه و جهان را تضمین می کند؛ همکاریهای موثر و سازنده ای با یکدیگر داشته باشند.
 
روحانی تاکید کرد: برای ریشه کن کردن تروریسم و نا امنی مهم این است که تفکر خشونت و افراط گرایی از اذهان زدوده شود و زمینه های جذب جوانان به اینگونه تفکرات ریشه یابی و مسدود شده و با فرهنگ خشونت مبارزه شود.
 
رییس جمهوری با اظهار تاسف از اینکه برخی کشورها برای مبارزه با تروریسم فعالیت و اراده جدی ندارند، خاطرنشان ساخت: متاسفانه کشورهایی هم وجود دارند که برای تامین منافع سیاسی کوتاه مدت خود در منطقه به دنبال استفاده ابزاری از تروریسم هستند. لذا باید تلاش کرد تا زمینه حمایتهای سیاسی، مالی و تسلیحاتی برخی از کشورها از تروریسم قطع شود.
 
“سرجیو ماتارلا” رییس جمهوری ایتالیا نیز در این دیدار با اظهار خرسندی از انجام اولین سفر خارجی دکتر روحانی پس از آغاز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به ایتالیا، آن را نشانه دیگری از دوستی و صمیمیت عمیق دو ملت و دو دولت ایران و ایتالیا دانست و گفت: ایتالیا مصمم است زمینه های دوستی و همکاری خود را با جمهوری اسلامی ایران مستحکم کرده و همکاریهای پایداری با تهران برقرار سازد.
 
رییس جمهوری ایتالیا از آغاز دور جدید همکاریهای پرشتاب ایتالیا با ایران به ویژه در بخشهای اقتصادی خبر داد و خاطرنشان ساخت: شرکتهای مختلف صنعتی و تجاری ایتالیا بسیار مشتاق حضور و همکاری با ایران هستند. ما با سرمایه گذاری و حضور فعالانه به دنبال جبران عقب ماندگی ها و فرصتهایی هستیم که تحریمها آنها را از ایتالیا گرفتند.
 
ماتارلا با ابزار رضایت و خشنودی ایتالیا از توافق هسته ای و پایان تحریمها علیه ایران و با تاکید بر اشتراک نظر خود با رییس جمهوری کشورمان درباره مسائل مهم منطقه ای و بین المللی تصریح کرد: بی تردید شرایط جدید به ایران این امکان را می دهد که نقش اصلی و ثبات آفرین خود را در منطقه هر چه بیشتر و بهتر ایفا کند.
 
رییس جمهور ایتالیا تاکید کرد: ایتالیا هم مانند ایران بر این باور است که دیپلماسی بهترین راه برای دستیابی به صلح پایدار است.
 
وی با اشاره به بحرانهای موجود در عراق، سوریه، افغانستان و شمال آفریقا تصریح کرد: ایتالیا نقش ایران برای حل و فصل این بحرانها و ثبات منطقه را موثر می داند و روی آن حساب ویژه ای باز می کند.
 
رییس جمهوری ایتالیا در ادامه تروریسم را خطر واقعی و بزرگترین تهدید برای جامعه جهانی دانست و اضافه کرد: برای مقابله با تروریسم همه باید همکاری سازنده و منسجمی را شکل دهند.
 
ماتارلا اظهار داشت: ایتالیا از نقش سازنده ایران برای حل و فصل دیپلماتیک مسائل در کشورهای منطقه استقبال کرده و از آن حمایت می کند و “معتقدیم برای رسیدن به راه حلهای نتیجه بخش نیازمند نقش موثر ایران هستیم.”
 
روحانی در پایان این دیدار از رییس جمهور ایتالیا برای سفر به کشورمان دعوت کرد که مورد استقبال سرجیو ماتارلا قرار گرفت.
 
رییس جمهوری ظرفیتهای ایران در حوزه های انرژی، سرمایه انسانی و موقعیت ممتاز جغرافیایی را بر شمرد و تصریح کرد: ایران تنها یک کشور 80 میلیونی نیست، بلکه در نقطه اتصال آسیای مرکزی، قفقاز و اقیانوس هند قرار دارد که از این موقعیت استراتژیک می توان برای صادرات مشترک به نحو شایسته ای بهره گرفت.
 
روحانی در ادامه با تاکید بر اینکه برجام می تواند الگویی برای حل و فصل مسائل منطقه ای و بین المللی باشد، از مواضع سازنده ایتالیا در فرایند مذاکرات هسته ای کشورمان قدردانی کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران از ابتدا معتقد بود که راه حل مسایل جهانی و از جمله موضوع هسته ای مذاکره و دیپلماسی است و توافق هسته ای نشان داد که دیپلماسی بهترین راه برای حل و فصل مسائل و صلح پایدار است.
 
رییس جمهوری کشورمان در بخش دیگری از سخنان خود تحولات منطقه‌ای و بی‌ثباتی و ناامنی‌های موجود در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را مورد اشاره قرار داد و گفت: تهران و رم همچون گذشته می توانند در بسیاری از مسائل منطقه ای، و از جمله مبارزه با تروریسم، خشونت و افراطی‌گری با یکدیگر رایزنی و همکاریهای مفیدی داشته باشند.
 
رییس جمهوری تروریسم را بزرگترین معضل منطقه و تهدیدی برای اروپا و سراسر جهان دانست و اضافه کرد: بدون همکاری‌های جامع و جدی نمی‌توان تروریسم را ریشه کن کرد و بدون شک اگر خاورمیانه بی ثبات شود، آثار خسارت بار آن به اروپا هم می رسد.
 
روحانی با تاکید بر اینکه مشکلات موجود در برخی کشورهای منطقه راه حل سیاسی دارد و نه راه حل نظامی، اظهار داشت: ایران و ایتالیا به عنوان دو بازیگر مهم در منطقه خاورمیانه و اتحادیه اروپا می توانند در مسیری که منافع دو ملت، منطقه و جهان را تضمین می کند؛ همکاریهای موثر و سازنده ای با یکدیگر داشته باشند.
 
 روحانی تاکید کرد: برای ریشه کن کردن تروریسم و نا امنی مهم این است که تفکر خشونت و افراط گرایی از اذهان زدوده شود و زمینه های جذب جوانان به اینگونه تفکرات ریشه یابی و مسدود شده و با فرهنگ خشونت مبارزه شود.
 
رییس جمهوری با اظهار تاسف از اینکه برخی کشورها برای مبارزه با تروریسم فعالیت و اراده جدی ندارند، خاطرنشان ساخت: متاسفانه کشورهایی هم وجود دارند که برای تامین منافع سیاسی کوتاه مدت خود در منطقه به دنبال استفاده ابزاری از تروریسم هستند. لذا باید تلاش کرد تا زمینه حمایتهای سیاسی، مالی و تسلیحاتی برخی از کشورها از تروریسم قطع شود.
 
“سرجیو ماتارلا” رییس جمهوری ایتالیا نیز در این دیدار با اظهار خرسندی از انجام اولین سفر خارجی دکتر روحانی پس از آغاز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به ایتالیا، آن را نشانه دیگری از دوستی و صمیمیت عمیق دو ملت و دو دولت ایران و ایتالیا دانست و گفت: ایتالیا مصمم است زمینه های دوستی و همکاری خود را با جمهوری اسلامی ایران مستحکم کرده و همکاریهای پایداری با تهران برقرار سازد.
 
رییس جمهوری ایتالیا از آغاز دور جدید همکاریهای پرشتاب ایتالیا با ایران به ویژه در بخشهای اقتصادی خبر داد و خاطرنشان ساخت: شرکتهای مختلف صنعتی و تجاری ایتالیا بسیار مشتاق حضور و همکاری با ایران هستند. ما با سرمایه گذاری و حضور فعالانه به دنبال جبران عقب ماندگی ها و فرصتهایی هستیم که تحریمها آنها را از ایتالیا گرفتند.
 
ماتارلا با ابزار رضایت و خشنودی ایتالیا از توافق هسته ای و پایان تحریمها علیه ایران و با تاکید بر اشتراک نظر خود با رییس جمهوری کشورمان درباره مسائل مهم منطقه ای و بین المللی تصریح کرد: بی تردید شرایط جدید به ایران این امکان را می دهد که نقش اصلی و ثبات آفرین خود را در منطقه هر چه بیشتر و بهتر ایفا کند.
 
رییس جمهور ایتالیا تاکید کرد: ایتالیا هم مانند ایران بر این باور است که دیپلماسی بهترین راه برای دستیابی به صلح پایدار است.
 
وی با اشاره به بحرانهای موجود در عراق، سوریه، افغانستان و شمال آفریقا تصریح کرد: ایتالیا نقش ایران برای حل و فصل این بحرانها و ثبات منطقه را موثر می داند و روی آن حساب ویژه ای باز می کند.
 
رییس جمهوری ایتالیا در ادامه تروریسم را خطر واقعی و بزرگترین تهدید برای جامعه جهانی دانست و اضافه کرد: برای مقابله با تروریسم همه باید همکاری سازنده و منسجمی را شکل دهند.
 
ماتارلا اظهار داشت: ایتالیا از نقش سازنده ایران برای حل و فصل دیپلماتیک مسائل در کشورهای منطقه استقبال کرده و از آن حمایت می کند و “معتقدیم برای رسیدن به راه حلهای نتیجه بخش نیازمند نقش موثر ایران هستیم.”
 
روحانی در پایان این دیدار از رییس جمهور ایتالیا برای سفر به کشورمان دعوت کرد که مورد استقبال سرجیو ماتارلا قرار گرفت.

اس ام اس جدید

درمان شب کوری در ایران امکان پذیر شد

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، محمود جباروند رئیس بیمارستان فارابی در حاشیه برپایی نخستین همایش کشوری سلول‌های بنیادی و پزشکی بازساختی در چشم پزشکی اظهار داشت: بیمارستان فارابی با همکاری مرکز تحقیقات رویان و مرکز چشم پزشکی لبافی نژاد فعالیت تحقیقاتی مشترکی را در ارتباط با کشت و تکثیر سلول‌های رنگدانه شبکیه انجام داده که خوشبختانه نتایج آن با موفقیت روبرو بوده است.

جباروند افزود: با توجه به کیفیت بالای نتایج این آزمایش‌ها روی مدل حیوانی بعد از تکمیل این مطالعات در  این فاز و رضایت کامل از نتایج آن در فاز بعدی که در 18 ماه آینده انجام می‌شود، این مطالعات روی بیماران نیز انجام خواهد شد.

رئیس بیمارستان فارابی با اشاره به اینکه به کارگیری این روش در بیماران دچار شب کوری و بیمارانی که دچار نقص سلول‌های رنگدانه ای هستند، کاربرد دارد، تصریح کرد: از آنجا که اشخاص دچار شب کوری در شب دید ندارند و دید آنان در روز نیز محدود است، بهره گیری از این شیوه، می‌تواند، کمک شایانی به این بیماران کند.

وی ادامه داد: استفاده از محیط کشت جدید و شفاف برای رشد سلول‌های بنیادی و ترمیم بافت سطحی چشم نیز از دیگر کاربردهای جدید سلول‌های بنیادی بوده که در بیمارستان فارابی انجام شده است.

به گفته جباروند به کارگیری محیط کشت جدید و شفاف علاوه بر آنکه باعث حفظ شفافیت و رشد سلول‌های پوششی قرنیه شده، سبب بهبود سطح انکساری چشم و در نهایت بهبود بینایی می‌شود.

گفتنی است، “نخستین همایش کشوری سلول‌های بنیادی و پزشکی بازساختی در چشم پزشکی” از سوی واحد فراهم آوری سلول‌های بنیادی بیمارستان فارابی با همکاری ستاد توسعه علوم و فناوری سلول‌های بنیادی نهاد ریاست جمهوری و نیز با همکاری مراکز تحقیقاتی سراسر کشور و  نیز جمعی از صاحبنظران و متخصصان این حوزه برگزار شد.

مرکز فیلم

آپدیت نود 32

بازیکن سابق پرسپولیس: شاید برای کارهای مدلینگ به ایران آمدم / چند باری از بوتیک علی دایی خرید کردم

اشپیتیم آرفی که به‌رغم عملکرد خوبش در فوتبال ایران همیشه به‌خاطر تیپ و استایلش مورد توجه بود، در حال حاضر در آلمان به سر می‌برد و یک شرکت بیمه را مدیریت می‌کند.

وی به جای اینکه به ماجرای فوتبال و مطالباتش از پرسپولیس و تراکتورسازی بپردازد، بیشتر در مورد ماجرای مدلینگ و همچنین شروع زندگی مشترک جدیدش به صحبت پرداخت.

اظهارات آرفی را در ادامه می خوانید:

* در سال‌هایی که ایران بودی برای کریسمس چه می‌کردی؟

– من در آن سال‌ها فقط دنبال فوتبال بودم و فوتبال برایم از هر چیزی بیشتر اهمیت داشت. هر چند که دوست داشتم در جشن کریسمس شرکت کنم ولی همه چیز را به مراسم نوروز و تعطیلات عید موکول می‌کردم و این‌جوری همه چیز را جبران می‌کردم.

* نکته دیگر در مورد تیپ اشپیتیم آرفی است… بعضی‌ها در ایران معتقد بودند که تو بیشتر از اینکه فوتبالیست باشی، مدل بودی!

– از این‌جور حرف‌ها خیلی در مورد من می‌زدند ولی من همیشه دنبال فوتبال بودم و به کار حرفه‌ای‌ام بیشتر اهمیت می‌دادم. من می‌توانستم روی کار مدلینگ کار کنم و حتی دنبال این رشته بروم ولی همیشه فوتبال را بیشتر دوست داشتم و تمام وقتم را صرف فوتبال می‌کردم. فکر می‌کنم آنهایی که این حرف‌ها را می‌زدند، دنبال چیزهای دیگری بودند و می‌خواستند مرا خراب کنند! می‌خواستند بگویند آرفی به فکر فوتبال نیست!

* تا حالا به این فکر نکرده‌ای که کار مدلینگ انجام دهی؟

– دوست دارم… ولی باز هم می‌گویم که فوتبال برایم جذاب‌تر بود. البته الان دیگر من از فوتبال خداحافظی کرده‌ام و شاید با توجه به علاقه‌ای که به کار مدلینگ و ایران دارم، این کار را توی کشور شما انجام دادم و باز هم به ایران برگشتم.

* لباس‌هایت را بیشتر از کجا می‌خری؟

– آلمان و دوبی… بیشتر لباس‌هایم را از آلمان و دوبی می‌خرم. ایران در آن سال‌ها خیلی لباس نداشت و مثل الان نبود. البته توی همان سال‌هایی که من ایران بودم، علی دایی یک بوتیک داشت که فکر می‌کنم توی خیابان فرشته بود. آنجا لباس‌های بهتری داشت و چند باری از آن فروشگاه خرید کردم.

* فکر می‌کنی کجا برای لباس خریدن بهتر است؟

– ایتالیا… به نظر من ایتالیا معروف است و بهترین لباس‌فروشی‌ها و برندها را دارد. جالب اینکه وقتی من یک‌ماه پیش ایران بودم، دیدم که خیلی از برندها در تهران شعبه دارند و این برایم جالب بود. آن زمان که من ایران بودم، بیشتر وقتم را صرف فوتبال می‌کردم ولی‌ این‌بار با خیال راحت‌تر بوتیک‌ها و فروشگاه‌ها را نگاه می‌کردم. راستی یک نکته دیگر هم در ایران دیدم که برایم خیلی جالب بود؛ بعضی از برندها و فروشگاه‌های خوب از طریق اینستاگرام به مردم لباس می‌فروشند.

* اما خیلی‌ها از کیفیت لباس‌های وارداتی به ایران ناراضی هستند و معتقدند که این لباس‌ها اورجینال نیست.

– خب این تقصیر مردم نیست. مردم مجبور هستند که این لباس‌ها را بپوشند. همه که نمی‌توانند به خارج از کشور بروند و لباس بخرند. مردم چاره‌ای ندارند و شاید با اینکه می‌دانند لباس‌ها اورجینال نیست، خرید می‌کنند. من امیدوارم این لباس‌ها با نظارت مسئولان وارد شود و طوری یک برند به ایران برسد که قیمتش بی‌جهت زیاد و گران نشود.

* به نظر تو جوان‌های ایرانی خوش‌تیپ هستند؟

– من نمی‌توانم در مورد این موضوع همین‌جوری نظر بدهم.

* مثلا فکر می‌کنی که محمدرضا گلزار خوش‌تیپ است؟

– به نظر من هر کسی استایل خودش را دارد. من باید تیپ‌ها و استایل کسی را که می‌گویید ببینم. حداقل چند عکس جدیدش را برایم بفرستید تا بتوانم نظر جدید و درستی بدهم. من چیز زیادی از گلزار یادم نیست ولی این را می‌دانم که او یک هنرپیشه معروف بود. فکر می‌کنم ایران جوان‌های خوش‌‌تیپ دارد. مثلا چند وقت پیش که ایران بودم با دوستانم به کنسرت رضا یزدانی رفتم. در آنجا چند پسر جوان دیدم که خیلی خوش‌تیپ بودند و خوشم آمد.

* در بین فوتبالیست‌های ایران کدام‌یک خوش‌تیپ‌تر بودند؟

– (خنده) توی این مدتی که من توی ایران بودم، بیشتر آنها را با لباس ورزشی می‌دیدم؛ یا سر تمرین بودیم یا توی هتل و اردو!

* یعنی با بچه‌ها و همبازیانت بیرون و مهمانی نمی‌رفتی؟

– نه… زیاد مهمانی نمی‌رفتیم! راستش را بخواهید من خیلی می‌ترسیدم! چون خارجی بودم، ترس زیادی داشتم و ترجیح می‌دادم که فقط به فکر فوتبالم باشم. نمی‌دانم که الان وضعیت چه‌جوری است ولی در آن زمان می‌گفتند که پای‌تان را به مهمانی‌ها نگذارید… می‌گفتند خیلی خطرناک است و ممکن است آدم را نابود کند. شاید شما تعجب کنید که چرا من این حرف‌ها را می‌زنم ولی من آدم راستگویی هستم.

* فکر می‌کنی چرا از لحاظ تیپ و استایل مورد توجه قرار گرفتی؟

– چون بلدم چی بپوشم! چون می‌دانم که چطور لباس‌هایم را میکس کنم. من می‌دانم که چطور استایل درست کنم ولی این فقط در مورد خودم است و کلا استایلیست نیستم. برای استایلیست شدن باید درس خواند و دوره دید. به نظر من توی لباس پوشیدن و تیپ زدن هر کسی باید استایل خودش را در بیاورد. حتما قرار نیست که لباس‌های شما یک برند گرانقیمت مثل گوچی باشد. بگذارید بگویم که تمام لباس‌های من برند نیستند و من فقط لباس‌هایی را می‌پوشم که به استایل من می‌خورند و می‌توانند مرا خوش‌تیپ کنند؛ لباس‌هایی که با آنها ارتباط برقرار می‌کنم و وقتی آنها را می‌پوشم مردم در موردشان از من سوال می‌کنند.

* توی لباس پوشیدن از کسی هم تقلید کردی؟

– هیچ‌وقت… هیچ‌وقت نرفتم نوع لباس پوشیدن دیوید بکام را تقلید کنم. بکام استایل خودش را دارد و من نباید حتما لباس‌های او را بخرم. یادم هست در آن زمانی که در ایران بازی می‌کردم، توی یک دوره اکثر جوان‌ها کفش کالج می‌پوشیدند. چون مد شده بود، همه کالج می‌پوشیدند ولی در تمام این مدت من یک‌بار هم کالج نپوشیدم. این دلیل نمی‌شود که چون یک چیزی مد می‌شود،‌ من هم آن را بپوشم. حتی گران بودن یا برند بودن هم برای من اصلا مهم نیست. مثلا بعضی‌ها کفش “DG” می‌خرند و طوری این کفش را می‌پوشند که حتما برند آن مشخص شود. بعضی‌ها از تیپ زدن و لباس پوشیدن دنبال تابلو شدن هستند. دوست دارند حتما دیده شوند و برای‌شان مهم نیست که مردم آنها را چطور می‌بینند.

* پس تو این موضوع را در ایران لمس کرده‌ای؟

– بله… خیلی‌ها فقط دنبال برندها هستند. طرف فکر می‌کند که اگر “گوچی” یا “بربری” بپوشد و مارک لباسش را نشان دهد، تمام است ولی من دنبال این چیزها نیستم. چیزی می‌پوشم که استایل مرا بسازد. چیزی که به من بیاید. مارکش اصلا برایم مهم نیست. بیشتر از “زارا” خرید می‌کنم ولی خیلی وقت‌ها لباس‌هایی می‌خرم که خیلی گران نیستند. مثلا شاید الان یک شلوار گران پایم باشد ولی در مقابل شاید یک تی‌شرت خیلی ارزان هم تنم باشد. همین اواخر که ایران بودم یک شال‌گردن سبزرنگ داشتم و همین که همه توی استودیوی تلویزیونی از من در مورد آن شال می‌پرسیدند و می‌گفتند قشنگ است، برایم کافی بود. همین که مردم نگاه می‌کنند و لباس‌های من برای‌شان جالب است برایم کافی است. این نشان می‌دهد که آنها حواس‌شان به من هست (خنده).

* بحث طلبت از باشگاه‌های تراکتورسازی و پرسپولیس به کجا رسید؟

– در طول دو، سه ماه گذشته من دو بار به ایران آمدم تا بتوانم با مسئولان تراکتورسازی و پرسپولیس در مورد طلبم صحبت کنم ولی آنها هر بار فقط وعده دادند و هیچ‌وقت به وعده‌های‌شان عمل نکردند.

* چطور؟

– من در طول این مدت خیلی تلاش کردم تا همه چیز بین من و این دو باشگاه دوستانه حل شود ولی آنها هیچ‌وقت سر حرف‌شان نبودند. بعد از اینکه وکیل من به فیفا شکایت کرد، مسئولان باشگاه تراکتورسازی گفتند که طلب مرا در سه قسط پرداخت می‌کنند. در حالی که من به‌خاطر حرف آنها دوباره به ایران برگشتم آنها پول مرا ندادند و بدقولی کردند. در جلسه‌ای که با وکیل تراکتورسازی داشتیم حتی او هم گفت که به ‌خاطر این اتفاق ناراحت است و پول مرا یکی، دو روزه پرداخت می‌کنند ولی باز هم این اتفاق نیفتاد و باشگاه پول مرا نداد! وکیل من از باشگاه تراکتورسازی به فیفا شکایت کرده و این پرونده مربوط به سه سال پیش است. فیفا با کسی شوخی ندارد و من می‌دانم که جدا از بحث مالی حتی از تراکتورسازی امتیاز هم کسر می‌شود. من دوست ندارم باشگاه تراکتور و طرفدارهای این تیم ضرر کنند ولی حیف که مسئولان باشگاه حتی جواب مرا هم نمی‌دهند.

* در مورد پرسپولیس و طلبی که از این باشگاه داشتی، چه اتفاقی افتاد؟

– در مورد طلبی که من از باشگاه پرسپولیس داشتم، وکیل من به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ایران شکایت کرد و فدراسیون هم پس از رفت و آمدهای فراوان حق را به من داد و حکم را صادر کرد. ولی نکته عجیب این است که در ایران و در فوتبال ایران احتمالا کسی حتی حکم کمیته انضباطی فدراسیون را هم قبول ندارد چون باشگاه پرسپولیس به‌رغم حکم کمیته انضباطی فدراسیون، پول مرا نداد!

* پس با این حساب خیلی شاکی هستی!

– من عاشق ایران هستم. من مردم ایران را خیلی دوست دارم و همیشه مردم ایران به من محبت داشته‌اند. من الان هم با مردم ایران و کشور شما مشکلی ندارم و دلخوری من به‌خاطر مدیرانی است که سر حرف‌شان نمی‌ایستند و بدقولی می‌کنند. همین اتفاق‌ها توی فوتبال ایران می‌افتد که فوتبال‌تان پیشرفت نمی‌کند!

* چطور؟

– شما مربی بزرگ و خوبی به اسم کارلوس کی‌روش دارید؛ مربی‌ای که همه از او توقع دارند یک تیم قوی و قدرتمند بسازد ولی هیچ‌کس نمی‌پرسد کی‌روش چطور باید این‌همه بازیکن شاکی که از لحاظ روحی مشکل دارند را آماده کند! وقتی باشگاه‌ها پول بازیکنان‌شان را نمی‌دهند و بازیکنان از لحاظ روحی به هم می‌ریزند، کی‌روش باید چه کار کند؟! شما اگر به ‌دنبال پیشرفت فوتبال ایران هستید، اول باید این چیزها را درست کنید.

* با توجه به سال جدید میلادی چه دعا و آرزویی داری؟

– دوست دارم برای همه مردم جهان اتفاق‌های خوب بیفتد… دوست دارم برای مردم خوب ایران هر اتفاق خوبی که با عشق همراه است، بیفتد… دوست دارم همه عاشق شوند!

* خیلی رمانتیک دعا می‌کنی!

– (خنده) حدود دو سال است که تنها هستم. من آدمی هستم که به خانواده خیلی احترام می‌گذارم و کلا خانواده‌دوست هستم. دلم می‌خواهد من و همه مردم آرامش داشته باشیم و فکر می‌کنم هر کسی با داشتن خانواده می‌تواند به آن آرامش برسد. من دلم می‌خواهد به آن آرامش برسم و شاید بار دیگر در ایران زندگی کنم. من سال‌ها فوتبال بازی کردم تا در این دوران مشکل مالی نداشته باشم ولی حالا که از فوتبال خداحافظی کرده‌ام شرایط برایم جالب نیست و پولم را نمی‌دهند. نمی‌دانم… شاید یک روزی به ایران آمدم و این‌بار کار مدلینگ و استایل را انجام دادم.

روزنامه گل

[del.icio.us] [Facebook] [Google] [Technorati] [Twitter] [Yahoo!] [Email]

اس ام اس جدید

برنامه هسته ای ایران به سرنوشت کره شمالی دچار می شود؟!

به گزارش جهان، آنچه در گزارش پیش روی به آن پرداخته شده، حاصل پژوهش گروه مطالعات آمریکای خبرگزاری بسیج است که با مستندات دقیق به بررسی این موضوع پرداخته که توافق هسته‌اي دولت آمريكا با كره شمالي، چگونه در دولت بعدي نقض شد! شباهت این مساله به توافق هسته‌ای ایران و این دغدغه که سرنوشت «برجام» در دولت بعدی آمریکا چطور خواهد بود مهم‌ترین بهانه برای بررسی شواهد برهم خوردن توافق کره شمالی در دولت بعدی آمریکا بوده است.
 
 اشاره

رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در سخنان حکیمانه این دو سال اخیرشان، بر ضرورت هوشیاری مسئولان و خواص و رسانه‌ها و نخبگان و بالاخره آحاد جامعه نسبت به خدعه و بدعهدی نظام سلطه به رهبری آمریکا تصریح و تاکید فرموده‌اند. اما آیا مسئولان ذیربط به اوامر دقیق و مستند رهبری توجه لازم را داشته‌اند؟ مطابق با نص نامه سیدناالامام خطاب به ریاست محترم جمهوری که در پاسخ به نامه تبریک رئیس جمهوری به مناسبت اجرائی شدن برجام مرقوم فرموده بودند؛ به چند نکته بسیار مهم اساسی به عنوان تذکرات کلیدی اشاره شده است.

 

معظم له می‌فرمایند: مراقبت شود كه طرف مقابل تعهدات خود را به‌طور كامل انجام دهد. اظهارات برخي از سياستمداران امريكائي در اين دو سه روز كاملاً موجب بدگماني است… در تبليغات توجه شود كه در برابر آنچه در اين معامله به دست آمده، هزينه‌هاي سنگيني پرداخت شده است. نوشته‌ها و گفته‌هائي كه سعي مي‌كنند اين حقيقت را ناديده گرفته و خود را ممنون طرف غربي وانمود كنند با افكار عمومي ملت، صادقانه رفتار نمي‌كنند.

این گزارش، واگویه‌ای مستند از علل نگرانی اهل بصیرت و در راس آنها حضرت امام خامنه‌ای نسبت به خطر بدعهدی شیاطین عالم در چنین معامله پرهزینه و خطرناکی است. این گزارش صرفا به یکی از نمونه‌های بدعهدی و خیانت آمریکا در معامله با دیگر دولتها پرداخته و بی‌شک اگر قرار بر بررسی دقیق و موشکافانه و مستند خیانتهای آمریکایی باشد، لاجرم مثنوی، هفتاد من کاغذ شود!

اما از باب عبرت و هوشیاری و دشمن‌شناسی، در ادامه گزارشی مستند از بازی کثیف آمریکایی‌ها در برجام نافرجامی که با کره شمالی به امضا رساندند، خصوصا تقدیم کسانی می‌شود که متاسفانه متصل به ماشین عملیات روانی دولت محترم هستند و رهبری انقلاب نسبت به خطر بی‌صداقتی آنان با ملت شریف ایران به رئیس جمهور محترم تذکر اکید داده‌اند. اما اصل ماجرا…

……………………………………………………………………….

آزمايش بمب هيدروژني كره شمالي طی هفته‌های گذشته بار ديگر بحث بر سر پرونده هسته‌اي اين كشور را در صدر اخبار جهان قرار داد و به طرح برخي بحث‌ها درباره تاريخچه اين برنامه و نحوه حركت «پيونگ‌يانگ» به سمت آزمايش سلاح‌هاي اتمي منجر شد.

در اين ميان، در كشور آمريكا، نامزدهاي انتخابات رياست‌جمهوري اين كشور چهارمين آزمايش هسته‌اي كره شمالي را دستاويزي براي تكرار اتهامات تأييد نشده قبلي درباره برنامه هسته‌اي ايران استفاده كرده و با مقايسه «برجام» با توافق هسته‌اي واشنگتن و پيونگ‌يانگ در سال 1994، ضرورت پيگيري سياست فشار بر تهران همزمان با اجراي توافق را مورد تأكيد قرار دادند.

به عنوان مثال، سناتور «تد كروز»، نامزد جمهوري‌خواه انتخابات روز چهارشنبه، ساعاتي بعد از اعلام آزمايش هسته‌اي كره شمالي از «وندي‌شرمن»، كه هم در مذاكرات هسته‌اي ايران و هم در مذاكرات كره شمالي نقش داشت، انتقاد كرد و گفت: «وقتي به كره شمالي نگاه مي‌كنيم، مثل آينه نشان مي‌دهد كه اگر ما اين مسير نادرست با ايران (توافق هسته‌اي) را ادامه بدهيم، كار به كجا مي‌كشد.» (هافينگتون‌پست، 6 ژانويه)

سناتور «كروز»، البته تنها سياستمداري در آمريكا نيست كه ديپلماسي با ايران و كره شمالي را به جهت اينكه آن را «مماشات» مي‌دانند نادرست و غلط قلمداد مي‌كنند. در واقع، در حال حاضر، اكثر كساني كه براي شركت در انتخابات رياست‌جمهوري آمريكا اعلام آمادگي كرده‌اند و عده زيادي از نمايندگان كنگره، همين عقيده را دارند.

به عنوان نمونه، در زمان انجام مذاكرات هسته‌اي بين ايران و گروه 1+5، نمايندگان كنگره آمريكا بارها هشدار ‌مي‌دادند كه دولت «باراك اوباما» در حال تكرار همان اشتباهاتي است كه «بيل كلينتون»، رئيس‌جمهور اسبق در سال 1994 در جريان مذاكره با كره شمالي مرتكب شده بود و «برجام» نيز لاجرم به همان سرنوشتي دچار خواهد شد كه «چارچوب مورد توافق!» (توافق هسته‌اي آمريكا و كره شمالي).

رسانه‌هاي غربي معمولاً كمتر به دلايل شكست توافق هسته‌اي كره شمالي نوشته و مي‌پردازند. لذا، اين خط استدلال آمريكايي‌ها كه دليل شكست اين توافق، غيرقابل اعتماد و غيرمنطقي بودن «پيونگ‌يانگ» بوده در ميان افكار عمومي آمريكايي‌ها و مردمان ساير كشورها هم جا افتاده است.

با اين حال، بررسي موشكافانه پرونده توافق هسته‌اي آمريكا و كره شمالي نشان مي‌دهد اين باور عمومي شكل‌داده شده در پرتو اطلاعات اندك، چندان صحيح نيست. در واقع، چنانكه «كلارك سورنسون»، تحليلگر آمريكايي دانشگاه مطالعات بين‌المللي «جكسون»، سال 2003 در تحليلي نوشته، رفتارهاي كره شمالي، ريشه در بي‌اعتمادي‌ها و بحران‌هايي دارد كه روز به روز شكل گرفته‌اند.

او مي‌نويسد:

مردم اغلب از من مي‌پرسند چرا كره شمالي اين اقدامات وحشتناك را انجام مي‌دهد؟ پاسخ به اين سوال در يك يا دو جمله كار راحتي نيست. اين مسائل، طي زمان طولاني شكل گرفته‌اند و بنابراين، آنها را تنها مي‌توان در بستر تاريخي‌شان به درستي درك كرد. مسئله اينجاست كه در اخبار به ندرت به مسائل كره شمالي يا كره جنوبي پرداخته مي‌شود، مگر در مواردي كه بحراني بروز مي‌كند. بنابراين، وقايع روزانه‌اي كه آن بحران‌ها را به وجود مي‌آورند، اغلب در ذهن مردم نيستند. بخش اعظم كاري كه كره شمالي انجام مي‌دهد، واكنش به اقدامات يا سياست‌هاي آمريكا است، اما اغلب اقدامات و سياست‌هايي كه كره شمالي ر آشفته مي‌كند يا در رسانه‌ها گزارش نمي‌شوند و يا در لابه‌لاي سندهايي مدفون مي‌شوند كه آنها را يا آدم‌هاي خيلي بيكار مي‌خوانند يا خود كره‌اي‌ها. نتيجه اين وضعيت اين است كه بخش زيادي از كارهايي كه كره‌اي‌ها انجام مي‌دهند، از ديد خودشان در واقع منطقي و نظام‌مند است اما حتي از ديد يك آمريكايي آگاه به اخبار، تحريك‌آميز و احمقانه است.

در اين گزارش، نگاهي خواهيم داشت به وقايع و رفتارهايي كه به شكست توافق هسته‌اي آمريكا و كره شمالي منجر شدند. بررسي اين موضوع، از اين حيث كه آمريكا يكي از طرف‌هاي ايران در توافق هسته‌اي «برجام» است، اهميتي دو چندان دارد.

هر چند سياست‌هاي كلي هسته‌اي نظام جمهوري اسلامي ايران بر اساس فتواي رهبر معظم انقلاب درباره حرام بودن استفاده از سلاح‌هاي اتمي، مسير نهايي پرونده هسته‌اي كشورمان را حتي در صورت لغو «برجام» به كل از كره شمالي جدا مي‌كند، اما رفتارهاي اين روزهاي هيئت حاكمه آمريكا شباهت‌هاي زيادي با تصميمات و اقدامات سياستمداران اين كشور بعد از امضاي توافق موسوم به «چارچوب مورد توافق» با كره شمالي دارد.

تهديدهاي هسته‌اي واشنگتن؛ گام‌هاي تسليحاتي پيونگ‌يانگ

دولت آمريكا از بدو تأسيس كره شمالي نقش زيادي در انزواي اين كشور داشته و با مواضع خصمانه، «پيونگ‌يانك» را به سمت اتخاذ تصميم‌هاي مناقشه‌آميزتر سوق داده است. بين سالهاي 1957 و 1958 آمريكا بر خلاف بند 13 (د) قرارداد آتش‌بس كره، تسليحات هسته‌اي در خاك كره جنوبي مستقر كرد. (نقل از كتاب «جنگ و تروريسم دولتي»، نوشته مارك سلدين، 2004) در آن زمان، فشارهاي شوروي و هم‌پيمانان اين كشور براي متقاعد كردن آمريكا به صرفنظر از اين تصميم به جايي نرسيد. «پيونگ‌يانگ»، اين اقدام آمريكا را تلاش براي بر هم زدن پيمان دو كره و تبديل كردن كره به يك منطقه جنگ هسته‌اي دانست. كره شمالي در سال 1963 از شوروي براي دست‌يابي به تكنولوژي و تسليحات هسته‌اي كمك خواست. شوروي با اين درخواست موافقت نكرد، اما پذيرفت كه به برنامه صلح‌آميز هسته‌اي كره شمالي كمك كند.

در خلال دهه‌هاي هفتاد و هشتاد ميلادي، برنامه هسته‌اي كره شمالي، رشد قابل توجهي كرد. به همين دليل، آمريكا شوروي را براي تجديد نظر در همكاري‌هاي هسته‌اي با پيونگ‌يانگ تحت فشار گذاشت. در نهايت، كره شمالي توافق پادماني سه‌جانبه‌اي با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و شوروي در سال 1977 امضا كرد تا تأسيسات هسته‌ايش را زير نظارت آژانس قرار دهد. كره شمالي، علاوه بر اين، در سال 1985، معاهده «منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي» (ان‌پي‌تي) را امضا كرد.

در همين اثنا، مذاكرات بين كره شمالي و جنوبي كه از سال 1990 آغاز شده بود، در سال 1992 به امضاي «بيانيه مشترك هسته‌ايي‌زدايي از شبه جزيره كره» منجر شد. با اين وجود، مداخله‌جويي‌هاي آمريكا در شبه‌جزيره كره و تحريم‌هاي اين كشور عليه كره شمالي در سال 1992، به گونه‌اي پيش رفت كه اين توافق بارها نقض شد.

بين سال‌هاي 1993 و 1994، دولت آمريكا آژانس را به انجام «بازرسي‌هاي ويژه» از سايت‌هاي نظامي تحريك كرد. آمريكا در همين زمان تصميم گرفته بود رآكتور هسته‌اي «يانگ‌بين» در كره شمالي را بمباران كند. كره به همين دليل در سرتاسر كشور آماده‌باش نظامي اعلام كرد و با استناد به بند ملاحضات امنيت ملي در «ان‌پي‌تي»، از تصميم به خروج از اين معاهده ظرف 90 روز آينده خبر داد. (سايت «انجمن كنترل تسليحاتي آمريكا»)

در چنين شرايطي بود كه در ژوئن 1993، آمريكا پذيرفت پايان دادن به مناقشات با كره شمالي مذاكره كند. اين مذاكرات سرانجام به بار نشست و دو كشور در سال 1994 سند موسوم به «چارچوب مورد توافق» را امضا كردند. اما به مرور آشكار شد طرف آمريكايي، اين توافق را بر مبناي محاسبات و معادلاتي در تحولات سياسي داخلي كره شمالي امضا كرده بود كه بعد از آنكه مشخص شد اين محاسبات درست نبوده‌اند به تعهداتش عمل نكرد.

امضاي «چارچوب‌ توافق شده»

توافق هسته‌اي موسوم به «چارچوب توافق شده» در تاريخ 21 اكتبر سال 1994 ميان دولت «بيل كلينتون»، رئيس‌جمهور وقت آمريكا و كره شمالي امضا شد. اين توافق، به تأييد مجلس سناي آمريكا نرسيده بود و به همين دليل، معاهده محسوب نمي‌شد.

«پيونگ‌يانگ» در «چارچوب توافق‌شده» ملزم شده بود نيروگاه هسته‌اي بومي‌اش را با رآكتورهاي آب سبك مقاوم‌تر در برابر اشاعه هسته‌اي جايگزين كند. واشنگتن در مقابل متعهد شد رآكتورهاي آب سبك با ظرفيت توليد حدود 2000 مگاوات برق هسته‌اي براي كره فراهم كند. (سايت «انجمن كنترل تسليحاتي آمريكا»)

در برابر توقف برنامه هسته‌اي و موافقت با بازرسي‌هاي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي از تأسيسات، آمريكا همچنين تعهد كرده بود به كره شمالي نفت سوختی با نرخی برابر با 500 هزار تن در سال تحويل دهد. (سايت «انجمن كنترل تسليحاتي آمريكا»)

«چارچوب مورد توافق»، همچنين آمریکا را از هر گونه «تهديد يا استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي» عليه كره شمالي منع كرده بود و دو طرف متعهد شدند در راستاي عادي‌سازي روابط سياسي و اقتصادي گام بردارند. (سايت «انجمن كنترل تسليحاتي آمريكا»)

 

مخالفت‌هاي داخلي و توافقي «يتيم‌شده» از آغاز

بعد از امضاي اين سند، مخالفت‌ها در داخل آمريكا با آن شروع شد. نمايندگان كنگره، اعم از قانونگذاران مجلس نمايندگان و مجلس سنا كه «چارچوب توافق» را مماشات در برابر «رژيمي سركش» قلمداد مي‌كردند، شروع به وضع قانون‌ها و مصوباتي كردند كه اجراي توافق را روز به روز با دشواري‌هاي بيشتر مواجه مي‌كرد. از آنجا كه مهم‌ترين بخش‌هاي تعهدات آمريكا نياز به بودجه داشت موجي از طرح‌ها و قطعنامه‌هايي كه تخصيص اعتبار براي «چارچوب توافق» را با محدوديت مواجه مي‌كردند، آغاز شد. (به عنوان مثال ببينيد اينجا، اينجا، اينجا). تحقيق نگارنده نشان مي‌دهد، كنگره صد و چهارم آمريكا كه در سال 1995 تا 1996، يعني از چند ماه بعد از توافق كره شمالي با اكثريت جمهوري‌خواه تشكيل شد، در مجموع 52 طرح درباره اين كشور معرفي كرده كه از ميان آنها، 12 طرح به قانون تبديل شد.

در دوره‌هاي بعد و سال‌هاي بعد هم همين روال ادامه پيدا كرد. ميزان اين كارشكني‌ها به حدي بود كه «استفان باسورث»، رئيس سازمان «كيدو» (سازماني بين‌المللي كه براي نظارت بر اجراي «چارچوب مورد توافق» تشكيل شده بود)، بعدها در مصاحبه‌اي درباره همين اقدام آمريكايي‌ها گفت: «اين سند، دو هفته بعد از امضاي آن، يك يتيم سياسي بود.» (پايگاه لوب‌لاگ)

كارشنكي‌هاي كنگره موجب شده بود تعهد آمريكا براي تحويل نفت سوختي تعهد شده، اغلب با تأخيرهايي همراه باشد كه اين موضوع همواره كره شمالي را عصباني مي‌كرد.

در حوزه‌هاي ديگر هم وضع به همين منوال بود؛ لئون سيگال، تحليلگر، «مركز مطالعات بين‌المللي دانشگاه ام‌آي‌تي»، در مقاله‌اي ناعهدي‌هاي آمريكا را اينطور توصيف مي‌كند: «آمريكا به هر آنچه خواسته بود رسيده بود، يعني توقف برنامه پلوتونيوم كره شمالي كه تا آن زمان مي‌توانست پلوتونيوم كافي براي ساخت 50 بمب اتمي را توليد كند. اما واشنگتن به تعهداتش پايبند نماند و … رئيس‌جمهور كلينتون، در اجراي اين توافق كوتاهي كرد. او تا سال 2000، كار چنداني براي رفع تحريم‌ها انجام نداده بود. واشنگتن متعهد به فراهم كردن دو نيروگاه برق هسته‌اي تا سال 2003 شده بود، اما بتن‌هاي مربوط به زيربناي نيروگاه اول تا آگوست 2002 هنوز ريخته نشده بود. سوخت نفتي، تحويل شد، اما اين كار به ندرت، سروقت انجام مي‌شد. مهم‌تر از همه، واشنگتن به تعهدش در بند 2 چارچوب توافق‌شده كه خواستار اقدام در راستاي عادي‌سازي كامل روابط سياسي و اقتصادي و پايان دادن به خصومت‌ها و رفع تحريم‌ها بود، عمل نكرد.» (منبع)

دوران جورج بوش و توافق هسته‌اي

با روي كارآمدن «جورج دبليو بوش» پسر در سال 2001، اوضاع توافق هسته‌اي آمريكا و كره شمالي، بسيار بدتر از قبل شد. «جورج بوش»، در وعده‌هاي تبليغات انتخاباتي، صراحتاً گفته بود كه اين توافق را باطل خواهد كرد.

به همين دليل بود كه بعد از روي كار آمدن «بوش»، «كيم دائه جونگ»، رئيس‌جمهور وقت كره جنوبي، كه به خاطر تلاشهاي مثبت در عادي‌سازي روابط با كره شمالي برنده جايزه صلح نوبل شده بود، به كاخ سفيد رفت تا مطمئن شود رئيس‌جمهور آمريكا گفت‌وگو با كره شمالي و اجراي توافق هسته‌اي را ادامه خواهد داد. اما چنانكه مجله تايم مي‌نويسد: «وقتي بوش با كيم ملاقات كرد، تمام اميدهاي رهبر كره جنوبي را بر باد داد و گفت اميدي به اينكه كره شمالي به توافقش پايبند بماند، نيست.» (تايم، 7 ژانويه 2003)

«جورج دبليو بوش» مدت كوتاهي بعدتر در يك سخنراني در سال 2001، گفت كه دولتش قصد بازنگري در سياست‌هايش در قبال كره شمالي دارد. چند ماه بعد، او گفت كه گفت‌وگوهاي موشكي با اين كشور را قطع كرده است.

كره شمالي، در واكنش به سياست‌هاي جديد واشنگتن، در مارس سال 2001، اين كشور را به انتقام تهديد كرد. «پيونگ‌يانگ»، سياست‌هاي واشنگتن را «خصمانه» توصيف و اعلام كرد هم براي گفت‌وگو آماده است و هم جنگ. (منبع: سايت انجمن كنترل تسليحاتي آمريكا)

تنش در روابط دو كشور در ماه‌هاي بعد، تنها بيشتر از قبل شد. علي‌رغم آنكه آمريكا در «چارچوب توافق‌شده» به برداشتن گام‌هايي براي عادي‌سازي روابط و اجتناب از تهديد كره شمالي متعهد شده بود، ظاهراً دولت بوش تعمداً مسيري متفاوت را دنبال مي‌كرد. سخنراني سالانه بوش در ژانويه سال 2002 بوش و اسم بردن از كره شمالي، همراه با ايران و عراق، به عنوان سه «محور شرارت» تقريباً همه را به اين نتيجه رساند كه چشم‌اندازي براي اجراي توافق هسته‌اي وجود ندارد و تغيير نظام حاكم در «پيونگ‌يانك» آن چيزي است كه «جورج بوش» براي پيگيري كردن آن روي كار آمده است.

«تغيير رژيم؛ روي ديگر سكه توافق»

البته مطالبه تغيير رژيم كره شمالي تنها، خواسته دولت جمهوري‌خواه «بوش» نبود و شايد گفتن اينكه اين سياست در واقع ادامه بخش ديگري از همان سياستي بود كه دولت دموكرات قبلي به دنبال آن بود، تعجب‌آور باشد. تنها در سال‌هاي بعد بود كه آشكار شد دموكرات‌هاي دولت «بيل كلينتون» كه از در آشتي‌جويي با كره شمالي وارد شده‌ بودند دقيقاً به دنبال همان چيزي بودند كه جمهوري‌خواهان اكنون از رهگذر سياست مخاصمه براي دست‌يابي به آن تلاش مي‌كردند: تغيير رژيم در كره شمالي.

اولين بار، يك مقام كره شمالي، در مصاحبه‌اي در سال 2003 به صورت سربسته به اين موضوع اشاره كرد.

«سين يو سانگ»، معاون وزير نيروي كره شمالي در آن زمان گفت: «آمريكا مي‌گويد كه در سال‌هاي گذشته سالانه 500 هزار تن سوخت سنگين براي ما تأمين كرده، اما اين اقدام، معمولاً پس از موعد مقرر انجام شده است. علي‌رغم اينكه شرايط مختلفي وجود داشته كه بر اساس آن آمريكا نمي‌توانسته سوخت سنگين را در يك موعد مشخص تحويل بدهد، اما فكر مي‌كنم اين تأخيرها، يكي از ترفندهاي آمريكا است.»

«سانگ» براي توضيح بيشتر گفت: «سال 1994، آمريكا به كره شمالي وعده ساخت دو رآكتور آب سبك و تأمين سوخت سنگين را داد، اما واشنگتن اين وعده را بر اساس پيش‌بيني فروپاشي زودهنگام كره شمالي داده بود. ما در آن زمان، از اين توطئه آمريكا آگاه شده بوديم.» (منبع، اينجا)

اظهارات اين مقام كره شمالي، در كنار اطلاعاتي كه در سال‌هاي بعد به دست آمدند اين احتمال كه دولت «بيل كلينتون» به اميد صبر براي فروپاشي دولت كره شمالي در اجراي تعهداتش تعلل كرده باشد را تقويت مي‌كند.

سال 2005 روزنامه واشنگتن‌پست اين موضوع را افشا كرد: «مقام‌هاي دولت كلينتون در محافل خصوصي گفته‌اند تنها دليل موافقتشان با اين طرح (ساخت رآكتورهاي آب سبك در كره شمالي) در سال 1994 اين بوده كه تصور مي‌كرده‌اند دولت كره شمالي قبل از تكميل پروژه سقوط خواهد كرد.» (اينجا) (اين روزنامه مارس 2015 هم نوشته است: «برخي از مقامات اسبق در دولت كلينتون گفته‌اند كه آنها هرگز تصور نمي‌كرده‌اند مجبور به ساخت رآكتورهاي آب سبك باشند، چون فرض آنها، كه البته اشتباه بود اين بوده كه اين رژيم قبل از ساخت رآكتورهاي مورد نظر فروخواهد پاشيد. اينجا)

بنابراين، «جورج دبليو بوش» در شرايطي روي كار مي‌آمد كه يكي از محاسبات اصلي مقام‌هاي دولت قبلي يعني سقوط كره شمالي محقق نشده بود. بر همين اساس، واشنگتن استفاده از سناريوي جايگزين را پيش گرفت.

در همين راستا، بوش در ماه‌هاي پاياني سال 2002 سياست تنش‌افزايي با كره شمالي را به اوج رساند. گفته شد كه نهادهاي اطلاعاتي آمريكا شواهدي در دست دارند كه نشان مي‌دهند كره شمالي برنامه‌اي مخفيانه براي غني‌سازي اورانيوم و دسترسي به سلاح اتمي از اين مسير دارد. (منبع: واشنگتن‌پست) بوش در يك كنفرانس خبري گفت: «ما كشف كرديم كه آنها بر خلاف توافقي كه با آمريكا داشتتند در حال غني‌سازي اورانيوم، با هدف ساخت سلاح اتمي هستند.» (اينجا)

پس از اين ادعا، «جيمز كلي»، از مقام‌هاي ارشد وزارت خارجه آمريكا راهي پيونگ‌يانگ شد و در بازگشت در يك كنفرانس خبري گفت كه كره شمالي به داشتن برنامه مخفيانه اورانيوم اعتراف كرده است.

بوش، بر همين اساس اعلام كرد كه آمريكا ديگر تعهدي به «چارچوب مورد توافق» ندارد و ارسال نفت سوختي به كره شمالي، متوقف مي‌شود.

كره شمالي، در پاسخ به اين اقدام، بازرسان آژانس را از تأسيسات اين كشور اخراج و اعلام كرد با بازفراوري ميله‌هاي سوختي كه تا اين زمان تحت نظارت شديد آژانس بود، ساخت سلاح‌هاي هسته‌اي را به عنوان اقدامي دفاعي در برابر سياست‌هاي واشنگتن از سر مي‌گيرد.

پس از ابطال «چارچوب مورد توافق»، كره شمالي به انباشت ذخاير پلوتونيوم براي ساخت ده سلاح‌هاي اتمي اقدام كرد.

اما مهم‌ترين سوال، در اينجا اين است كه ادعاي آمريكا درباره مسير اورانيوم كره شمالي براي دسترسي به سلاح‌هاي هسته‌اي تا چه اندازه صحت داشتند و در سال‌هاي بعد در اين مورد چه اسناد و مداركي به دست آمد؟

«پاك نام سان»، وزير خارجه اسبق كره شمالي در سال 2003 به شدت ادعاهاي مقام وزارت خارجه آمريكا درباره اينكه كره شمالي به داشتن برنامه اورانيوم مخفيانه اعتراف كرده را تكذيب كرد و گفت كه معاونش تعمداً به سوال «جيمز كلي» در اين باره با لحني مبهم جواب داده و گفته كه كره شمالي براي جلوگيري از حمله پيش‌دستانه آمريكا داشتن چنين برنامه‌اي و حتي قوي‌تر از آن را حق خودش مي‌داند. (منبع: فارن‌افرز)

وزير خارجه اسبق كره شمالي علاوه بر اين، سياست “نه تأييد و نه تكذيب” كره شمالي در پاسخ به سوالاتي درباره توانمندي‌هاي هسته‌اي كشورش را حق پيونگ‌يانگ دانسته بود، درست همان‌طور كه آمريكا براي خودش اين حق را قائل است.

علاوه بر اظهارات «جيمز كلي»، ادعاهاي نهادهاي اطلاعاتي آمريكا درباره برنامه هسته‌اي كره شمالي، به كل نادرست از آب درآمد تا آنجا كه حتي دست‌راستي‌ترين تحليل‌گران در داخل خود آمريكا آن را با ادعاهاي دولت بوش درباره سلاح‌هاي كشتار جمعي عراق در سال 2003 مقايسه كردند. (به عنوان مثال، «ديود آلبرايت»، بازرس اسبق آژانس و مدير موسسه علوم و امنيت بين‌الملل سال 2007 در گزارشي با انجام اين مقايسه نوشته بود: «تحليل‌هاي اطلاعاتي دولت بوش درباره برنامه (غني‌سازي اورانيوم) كره شمالي هم ظاهراً نادرست بوده‌اند.»منبع: اينجا )

مارس 2007، يك مقام اطلاعاتي دولت بوش اعتراف كرد برنامه غني‌سازي اورانيوم كره شمالي وجود نداشته است.

واشنگتن‌پست، پنجشنبه 1 مارس، اعتراف دولت آمريكا را منتشر كرد. خواندن اين مقاله كه خلاصه‌اي از اقدامات آمريكا براي نقض توافق و شكل گرفتن بحران هسته‌اي كره شمالي را نشان مي‌دهد خالي از لطف نيست:

«دولت بوش، از ادعاهاي ديرينه‌اش مبني بر اينكه كره شمالي برنامه‌ مخفيانه‌اي براي غني‌سازي اورانيوم داشته عقب نشست تا برخي از كارشناسان را به اين نتيجه برساند كه تحليل‌هاي اطلاعاتي آغازگر بحران‌هاي مربوط به برنامه هسته‌اي كره شمالي، غلط بوده‌اند.

«ژوزف دي‌تراني»، مسئول امور اطلاعاتي كره شمالي (در دولت آمريكا) روز سه‌شنبه به كنگره گفت علي‌رغم اطمينان زياد از اقدام كره شمالي در خريداري موادي كه مي‌توانند براي استفاده در برنامه‌اي جهت‌ توليد اورانيوم به كار گرفته شوند، درباره اينكه چنين برنامه‌اي اصلا وجود دارد، اطمينان كافي وجود ندارد. در همين حال، «كريستوفر هيل»، مذاكره‌كننده اصلي گفت‌وگوهاي خلع سلاح هفته گذشته در كنفرانسي در واشنگتن گفت مشخص نيست كه اصلا كره شمالي به تكنيك‌هاي لازم براي چنين برنامه‌‌اي رسيده باشد.

«هيل» گفت: «اگر موادي كه كره شمالي خريداري كرده در برنامه غني‌سازي اورانيوم به كار گرفته نشده‌اند، حتما بايد جاي ديگري رفته باشند. خب. بايد بحث كنيم ببينيم آنها كجا هستند و كجا رفته‌اند.»

موضع اين روزهاي دولت آمريكا، كاملاً با اطمينان مقام‌هاي ارشد كشور در سال 2002 در تناقض است. در آن زمان، دولت آمريكا با قاطعيت پيونگ‌يانك را به داشتن برنامه اورانيوم مخفيانه متهم كرد و خواستار نابودي سريع آن شد.

اين اتهامات درباره برنامه اورانيوم ادعايي كره شمالي، نتيجه عكس داد و با دامن زدن به سيري از حوادث، در نهايت به اولين آزمايش هسته‌اي كره شمالي حدود پنج ماه پيش – البته با استفاده از يك ماده ديگر به نام پلوتونيوم – ختم شد.

سال 2002، آمريكا انتقال نفت سوختي وعده داده شده به پيونگ‌يانگ ذيل توافق سال 1994 كه تأسيسات پلوتونيوم كره شمالي را تعطيل كرده بود، متوقف كرد. ابطال توافق سال 1994 دست كره شمالي را براي ذخيره پلوتونيوم كافي براي ساخت 12 سلاح هسته‌اي باز كرد. پيونگ‌يانگ آزمايشش را با بخشي از آن پلوتونيوم انجام داد- در حالي كه از اهميت تأسيسات اورانيوم مورد ادعا كاسته شد.

پلوتونيوم و اورانيوم غني‌شده مسيرهاي متفاوتي براي ساخت سلاح‌هاي هسته‌اي فراهم مي‌آورند. كره شمالي سال گذشته قادر شد با بازفرآوري پسماندهاي ميله‌هاي سوختي – كه در توافق 1994 تحت نظارت سازمان ملل بودند – به پلوتونيوم سطح تسليحاتي براي آزمايش هسته‌اي در سال گذشته دست پيدا كند. برنامه غني‌سازي اورانيوم، مستلزم اين بود كه پيونگ‌يانگ تأسيساتي با هزاران سانتريفيوژ جهت دست‌يابي به اورانيوم با غناي بالا جهت استفاده در سلاح اتمي بسازد.

وقتي بوش سال 2001 روي كار آمد، عده‌اي از مقام‌هاي ارشد دولت، به صراحت درباره توافق سال 1994 كه دولت كلينتون آن را انجام داده بود ابراز ترديد كرده اطلاعات موجود درباره اين تأسيسات اورانيوم را دستاويزي براي پايان دادن به آن قرارداد قرار دادند. سازمان سيا نوامبر 2002 در يك ارزيابي غيرمحرمانه به كنگره خاطرنشان كرده بود كه كره شمالي ساخت نيروگاهي براي توليد اورانيوم تسليحاتي كافي جهت ساخت يك يا دو سلاح اتمي در سال را آغاز كرده است.

ديويد آلبرايت، بازرس سابق تسليحاتي سازمان ملل و رئيس موسسه علوم و امنيت بين‌الملل هفته گذشته در گزارشي اطلاعات مربوط به تأسيسات اورانيوم كره شمالي را به اطلاعات غيرمعتبر قبل از حمله به عراق تشبيه كرد.

«جوئل ويت»، يكي از مقام‌هاي اسبق وزارت خارجه آمريكا كه اخيراً همراه با «آلبريات» ديداري با مقام‌هاي كره شمالي در پيونگ‌يانگ داشته هم در شماره آينده «واشنگتن كوارترلي» درباره اين برآوردهاي اطلاعاتي ابراز ترديد كرده است.  
منبع:خبرگزاری بسیج

خبرگذاری اصفحان

قرآن

حلقه مفقوده تجارت ایران و چین چیست؟

به گزارش جهان به نقل از عیارآنلاین، رییس جمهوری چین به دعوت رسمی دکتر حسن روحانی همتای ایرانی خود، دوم بهمن ماه در صدر یک هیات بلندپایه سیاسی و اقتصادی برای دو روز وارد کشور شد. گسترش و تعمیق بیش از پیش مناسبات دو جانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی و همچنین ارتقای سطح همکاری‌های مشترک در زمینه‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی میان تهران و پکن، از جمله اهداف دیدار رسمی «شی جین پینگ» از جمهوری اسلامی ایران است. این سفر پس از حدود ۱۴ سال از سفر رییس جمهور اسبق چین به ایران انجام می‌شود. رییس جمهوری چین را در این سفر علاوه بر سه معاون نخست وزیر و ۶ وزیر، هیات بزرگی از بازرگانان و رسانه‌های چینی همراهی می کنند.

سطح روابط تجاری ایران و چین درحال حاضر در سطح بالایی قرار دارد به طوریکه چین بزرگترین واردکننده نفت و کالاهای غیر نفتی و در عین حال بزرگترین صادرکننده به ایران به شمار می‌رود. با اینحال برخی حلقه‌های مفقوده در تجارت دوکشور مانند نبود یک پیمان پولی دوجانبه که امکان تجارت با پول‌های محلی را برای بازرگانان فراهم کند، وجود دارد. گرچه کشور چین تاکنون با بیش از ۳۷ کشور جهان پیمان پولی دوجانبه امضاء کرده که نشان از تمایل این کشور به حذف دلار و یورو از عرصه تجارت خارجی این کشور دارد، ولی انفعال مسئولین جمهوری اسلامی باعث شده ایران در این زمینه دستاوردی نداشته باشد.

مسئله‌ی دیگری که می‌تواند در سفر رئیس جمهور چین به ایران مورد توجه قرار بگیرد، سرمایه‌گذاری خارجی چین در ایران است. کشور چین به دلیل سطح بالای صادرات خود در سال‌های اخیر، دارایی‌های خارجی فراوانی کسب کرده‌است و درحال حاضر بیشترین ذخایر ارزی جهان را دارد. از زمان روی کار آمدن «شی جین پینگ» در اوایل سال ۲۰۱۳، این کشور رویکرد خود را در زمینه استفاده از دارایی‌های خارجی خود تغییر داده و قصد دارد خود را به عنوان یک مهره اثرگذار در تحولات بین‌المللی، سرمایه‌گذاری خود را در کشورهای مختلف جهان انجام بالا ببرد.

در همین راستا در دو سال اخیر کشور چین طرح‌های بسیاری را در کشورهای مختلفی چون پاکستان، سریلانکا، برزیل، روسیه، بلاروس و تعداد زیادی از دیگر کشورهای آسیایی، آفریقایی، اروپایی و آمریکایی آغاز کرده است که بخش عمده‌ای از منابع مالی مورد نیاز این پروژه‌ها از ذخایر ارزی دولت چین تأمین خواهد شد. همچنین پروژه جاده ابریشم جدید که علاوه بر مسیر زمینی، یک مسیر دریایی نیز برای آن در نظر گرفته شده، برای همین منظور طراحی شده است.

سرمایه‌گذاری‌های چین در این کشورها بدون آنکه این کشورها منابعی را در کشور چین سپرده‌گذاری کرده باشند و یا تضمینی به دولت چین داده باشند، صورت گرفته است. درحالیکه ایران علاوه بر اینکه منابع ارزی فراوانی در چین دارد، می‌تواند نفت خود را به عنوان تضمین سرمایه‌گذاری‌های چین در ایران در نظر بگیرد.

اقتصاد چین نیز در حال حاضر روزهای بدی را پشت سر می‌گذارد به طوریکه صادرات این کشور با رکود مواجه شده است. به همین دلیل برقراری پیمان پولی دوجانبه با ایران و همچنین انجام چندین پروژه سرمایه‌گذاری توسط چین در ایران می‌تواند مشکلات این کشور را نیز تا حدودی مرتفع نماید.

بنابراین حضور رئیس جمهور چین در ایران یک فرصت بزرگ برای مسئولین جمهوری اسلامی است تا علاوه بر رفع موانع تجاری با بزرگترین شریک اقتصادی ایران از طریق انعقاد پیمان پولی دوجانبه، از ذخایر ارزی بزرگ چین برای توسعه و ایجاد اشتغال در کشور استفاده کنند.

خبرگذاری اصفحان

آپدیت نود 32

حجم تجارت ایران و چین ۱۵ برابر می‌شود

به گزارش جهان به نقل از مهر، حسن روحانی در حالی امروز همتای چینی خود را سخت در بغل فشرد که وعده داد حجم مبادلات تجاری ایران و چین را ظرف ده سال آینده، حداقل به ۶۰۰ میلیارد دلار برساند. او البته سفر «شی جین‌پینگ» را آغاز فصلی جدید در روابط ایران و چین دانست و به صراحت از تدوین استراتژی ۲۵ ساله روابط ایرانی- چینی سخن به میان آورد.

بعد از اجرایی شدن برجام، رئیس‌جمهور چین اولین مقام بلندپایه در سطح رئیس‌جمهور کشورهای خارجی به ایران بود. او به ایران آمده بود تا بار دیگر از حضور پررنگ چینی‌ها در اقتصاد و سیاست و عرصه‌های مختلف ایران بگوید و بر این نکته تاکید کند که اقتصاد ایران یک شریک تجاری برای چین به شمار می‌رود و البته چین هم شریک اول تجاری ایران است. او هم این نکته را مورد تاکید قرار داد که قرار است حداقل هر سال ۶۰ میلیارد دلار روابط با چینی‌ها را تجربه کند.  

تجارت ایران و چین ۱۵ برابر می‌شود

آمارهای گمرک نشان می‌دهد که هم اکنون اقتصاد ایران و چین، راه تعامل ۴۰ میلیارد دلاری را در پیش گرفته‌اند. شراکتی تجاری که البته کاهش قیمت نفت، سایه سنگینی بر سر روابط تجاری دو کشور که بخش عمده‌ای از آن را نفت و فرآورده‌های نفتی تشکیل می‌دهد، انداخته است.  

در این میان مجیدرضا حریری، نایب رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین گفت: هم اکنون تبادلات تجاری ایران و چین ۴۰ میلیارد دلار است که قرار است با قول و قرار روسای جمهور دو کشور، ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش یابد، این در شرایطی است که بنا بر این برنامه‌ریزی، روابط ایران و چین باید ظرف ده سال آینده به ۶۰۰ میلیارد دلار برسد که این رقم معادل تبادلات تجاری حداقل ۶۰ میلیارد دلاری در هر سال است.

او می‌افزاید: روابط ایران و چین سال گذشته که قیمت نفت حدود ۵۰ دلار در هر بشکه بود، به ۵۲ میلیارد دلار رسیده بود اما اکنون با کاهش قیمت نفت، این روابط به ۴۰ میلیارد دلار رسیده است، بنابراین اگر قیمت نفت، تکانی بخورد، آنگاه روابط به راحتی می‌تواند به ۵۰ میلیارد دلار برسد، پس هدفگذاری رسیدن به سالانه ۶۰ میلیارد دلار تبادلات تجاری، چیزی دور از ذهن نیست.

حریری گفت: براساس توافقی که میان ایران و چین صورت گرفته، قرار است راه آهن پرسرعت میان تهران و مشهد از سوی چینی‌ها و در همکاری مشترک با ایران احداث شود که در این صورت، فاصله زمانی میان دو شهر به ۳.۵ ساعت خواهد رسید، ضمن اینکه چینی‌ها در توافق‌نامه ای که میان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با مقامات چینی به امضا رسید، تعهد کرده‌اند که کل ایران را مجهز به فیبر نوری کنند و حتی خدمات فیبر نوری را تا درب منازل شهروندان برسانند.
وی اظهار داشت: در سایه همین توافق‌نامه‌هایی که در جریان سفر رئیس‌جمهور چین به ایران به امضا رسید، بخش خصوصی نیز فعال خواهد شد.

روایت آماری از تبادلات تجاری ایران و چین

بر اساس آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران میزان واردات ایران از چین در نه ماهه منتهی به آذرماه امسال، معادل ۷ میلیارد و ۶۶۹ میلیون و ۴۲۸ هزار و ۵۲۰ دلار بوده که در مقابل، چینی‌ها از ایران، ۵ میلیارد و ۵۰ میلیون و ۸۲۴ هزار و ۳۶۳ دلار کالا وارد کرده‌اند. البته حجم صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی که از سوی ایران به چین صورت می‌گیرد سبب شده تا تراز تجاری دو کشور به نفع ایران مثبت باشد.

این میزان تبادل تجاری در شرایطی رخ داده است که آذر ۹۲ در یک شب سرد پاییزی، حسن روحانی چند ماه بیشتر نبود که بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده بود اما حرف‌هایی زد که حداقل تا چند روز، تیتر داغ روزنامه‌ها شد. از رکود شدید و عمیق اقتصاد ایران گرفته تا آمارهایی مبنی بر اشتغال‌زایی. البته این بار جنس آمارهای اشتغالزایی، روایتی از ایجاد شغل برای ایرانی‌ها نبود بلکه صحبت از اعداد و ارقامی به میان می‌آمد که حکایت از شغل‌های ماندگار و سودآور برای چشم بادامی‌های کره‌ای و چینی بود.

آن شب، حسن روحانی وقتی در قامت رئیس‌جمهور تازه کار و دیپلمات کهنه کار، جلوی لنز دوربین‌هایی قرار گرفت که مخاطبانش مردم ایران بودند، این گونه گفت: «دولت قبل شغل ایجاد کرد، اما برای چینی‌ها. درسال‌های اخیر، شغل زیاد درست کردیم، منتها برای چینی‌ها و کره‌‌‌ای‌ها مرتب شغل اضافه کردیم.» همین یک جمله کافی بود تا بازار تحلیل‌ها در این رابطه را گرم کند. کم کم موضوع داشت به دست فراموشی سپرده می‌شد که این بار، توپ انتقاد از اقتصاد چینی توسط دولت یازدهم، از جانب معاون اول به سمت چینی‌ها پرتاب شود.

این بار اسحاق جهانگیری، معاون اول حسن روحانی بود که کمتر از شش ماه از سخنان جنجال برانگیز رئیس کابینه یازدهم در مورد اشتغالزایی برای چینی‌ها، برگ دیگری را برای تائید حرف‌های رئیس خود رو کرد. جهانگیری درست ۵ اردیبهشت ماه سال ۹۳، صحبت از اشتغالزایی ۷۰۰ میلیارد دلاری برای چینی‌ها با پول نفت ایران کرد.  

جهانگیری گفت: «در دو دوره گذشته، ۷۰۰ میلیارد دلار پول مملکت خرج واردات کالا به کشور شد، در دو دوره قبل پیش و پس از مصرف ۷۰۰ میلیارد دلار، تعداد شاغلین در کشور ۲۰ میلیون نفر بوده است و این به آن معناست که این میزان پول رفته و موجب اشتغال جوانان چینی و کشورهای دیگر شده است.»
 
جدول مقایسه ای حجم و ارزش دلاری واردات کالا از چین

ردیف
سال
واردات (دلار)
صادرات (دلار)
مجموع تجارت (دلار)

۱
۹۰
۷۴۴۳۲۱۷۴۰۷
۵۵۵۷۴۲۵۰۱۲
۱۳۰۰۰۶۴۲۴۱۹

۲
۹۱
۸۱۸۱۴۴۲۸۸۴
۵۵۱۳۱۸۳۲۴۳
۱۳۶۹۴۶۲۶۱۲۷

۳
۹۲
۹۷۸۶۷۶۷۶۰۹
۷۴۵۸۱۶۶۰۲۲
۱۷۲۴۴۹۳۳۶۳۱

۴
۹۳
۱۲۷۳۲۷۴۷۱۴۷
۹۳۸۸۹۰۸۱۰۱
۲۲۱۲۱۶۵۵۲۴۸

۵
۹ ماهه ۹۴
۷۶۶۹۴۲۸۵۲۰
۵۰۵۰۸۲۴۳۶۳
۱۲۷۲۰۲۵۲۸۸۳

آلرژی و تغذیه

روستایی سبز در قلب بزرگترین بیابان ایران

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، میراث طبیعی بیابان لوت در حالی به صورت مشترک بین استان‌های خراسان جنوبی، کرمان و سیستان و بلوچستان در 29 مرداد ماه 1393 به شماره 203 در فهرست میراث طبیعی ملی قرار گرفت که پرونده این اثر در سال 2015 برای ثبت در فهرست میراث جهانی به یونسکو ارسال شد.
 
زهرا رضایی ملکوتی مدیر پایگاه بیابان لوت خراسان جنوبی در خصوص اهمیت روستای ده سلم گفت: روستای ده سلم در 285 کیلومتری بیرجند و 85 کیلومتری جنوب غرب نهبندان قرار دارد. فاصله این روستا تا شهداد 210 کیلومتر است.
 

مدیر پایگاه بیابان لوت خراسان جنوبی با اشاره به اینکه ده سلم مهمترین آبادی در راه باستانی شهداد (خبیص) به نهبندان (نه) است، ادامه داد: این راه از دوره پیش از اسلام تا 70 سال گذشته از اهمیت تجاری زیادی برخوردار بوده است.
 
وی تصریح کرد: تا زمانی که کاروان های شتر کالاهای مورد نیاز را جابجا می‌کردند این مسیر یکی از مهمترین مسیرهای تجاری بین کرمان، خراسان و مُکران به شمار می رفت.
 
رضایی ملکوتی با اشاره به اینکه، در روستای ده سلم، صنایع دستی، به واسطه ورود گردشگران به این منطقه رشد قابل توجهی داشته است، افزود: قالی بافی، قالیچه بافی، پارچه بافی، حصیربافی و انواع سوزن دوزی‌های سنتی از مهمترین فعالیت های صنایع دستی در این روستا به شمار می‌رود.
 
مدیر پایگاه بیابان لوت خراسان جنوبی همچنین شاخصه اصلی روستا را برخورداری از آب بیشتر و گرمتر از سایر روستاها و نخلستان‌های آن می داند و می افزاید: نخلستان‌هایی که در روستای ده سلم وجود دارد در کمتر جایی در شهرستان نهبندان دیده می شود به گونه ای که نخلستان های آن در کنار ماسه های کویر مناظر بسیار زیبایی را خلق کرده اند.
 
در روستای ده سلم ویژگی‌های بارز مناطق کویری نمایان شده و خانه‌های خشت و گلی و نخلستان های خرما جلوه‌هایی از زیبایی آن است. در گوشه ای از نخلستان خرمای آن و در بافت قدیم روستا، قلعه قدیمی ده سلم با نام قلعه محمدتقی خان قرار دارد. علاوه بر این قلعه، دو قلعه قدیمی دیگر هم با نام‌های شوره گز و بَکرآباد در نزدیکی دهسلم موجود هستند. از ویژگی‌های منحصر به فرد این روستا وجود بیابان زیبای لوت در این منطقه است.
 
بیابان لوت با هزاران کیلومتر مربع مساحت، بزرگترین بیابان ایران است. این منطقه از لحاظ زمین ساختی به 3 قسمت لوت شمالی, لوت مرکزی و لوت جنوبی تقسیم بندی می‌شود. در 35 کیلومتری جنوب روستای ده سلم و در شرق بیابان لوت پدیده منحصر به فرد تپه‌های ماسه ای که به ریگ یلان معروف هستند واقع اند. ریگ یلان تجمع عظیمی از انواع ساخت های ماسه بادی به وسعت 10 هزار کیلومتر مربع است. دراین ناحیه بلندترین هرمهای ماسه ای ایران وجود دارند.
 
همچنین، پدیده‌های ژئومورفولوژیکی منحصر به فردی در کویر لوت طی هزاران سال شکل گرفته که این منطقه را به عنوان یک منطقه منحصر به فرد در جهان تبدیل کرده است. در این بیابان به پدیده‌‌های بی نظیر طبیعی، استثنایی و شگفت انگیزی نظیر کلوت‌ها و یاردانگ ها، نبکاها (گلدان های صحرا یا تل گز)، هرم‌های ماسه ای، مخروط های آتشفشانی، دشت‌های پوشیده از گدازه های بازالتی و … می‌توان اشاره کرد. این ویژگی‌ها توانسته دانشمندان و گردشگران زیادی را به این منطقه بکشاند.
 
در بخش‌هایی از این بیابان گونه‌های با ارزش جانوری نظیر گربه و روباه شنی، انواع مار و عقرب و گونه‌های خاص پرندگان مانند زاغ بور -که پرنده آندمیک ایران است- و … مشاهده می شود.
 
به گزارش میراث فرهنگی؛  اِصطَخری، اِبن حوقَل و اَلمَقدسی از میان جغرافی دانان قدیم از این مسیر یاد کرده اند و جهانگردان قرون اخیر چون گالیندوی انگلیسی، زایلِر آلمانی، گابریِل و اِستِراتیل زوئراتریشی این مسیر را طی کرده اند. با توجه به آثاری که از گذشته در روستای دهسلم باقی مانده، قدمت آن به اندازه نهبندان تخمین زده می شود.
 
شایان ذکر است، در خصوص وجه تسمیه روستای ده سلم در اسناد و حافظه تاریخی مردم نقل و قول های متفاوتی ثبت و ضبط شده است. به طوری که برخی بر معتقدند، این روستا نام خود را از یکی از سرداران ابومسلم خراسانی گرفته است. عده ای از اهالی روستا نیز معتقدند که در ابتدا دو برادر به نام‌های سلم و تور، قنات های این روستا را آباد کرده اند که ده سلم کنونی را سلم، آباد کرده و به ده سلم معروف شده است. بنا به روایتی دیگر اولین فردی که قنات این روستا را آباد کرده، احتمالاً نامش سلم یا سلیم بوده که این روستا به ده سلم شهرت یافته است.

آلرژی و تغذیه

ژاپن تحریم های ایران را لغو کرد

به گزارش جهان، تسنیم به نقل از رویترز خبر داد، پس از آنکه آژانس بین المللی انرژی اتمی هفته گذشته تایید کرد که تهران به طور کامل به تعهدات خود بر اساس توافق هسته ای (برجام) عمل کرده است، ژاپن نیز روز جمعه به تبعیت از قدرت های جهانی تحریم ها علیه ایران را لغو کرد.
با لغو تحریم ها، اکنون ایران به ده ها میلیارد دلار دارایی بلوکه شده خود دسترسی دارد و شرکت های خارجی می توانند وارد بازار این کشور شوند.

یوشیهیده سوگا، دبیر ارشد کابینه ژاپن در جریان نشستی خبری اعلام کرد: «ژاپن تمایل دارد روابط مبتنی بر همکاری با ایران را بیش از پیش تقویت کند و از طریق روابط دوستانه به صلح و ثبات در خاورمیانه کمک نماید.»

با لغو تحریم ها، شرکت های بیمه ای ژاپن قادر خواهند بود معاملات تجاری با ایران را تحت پوش بیمه ای خود قرار دهند. بنگاه های اقتصادی ژاپنی نیز قادر خواهند بود در بخش نفت و گاز ایران سرمایه گذاری کنند.

انتظار می رود در آینده نزدیک موافقتنامه ای در زمینه سرمایه گذاری بین تهران و توکیو به امضا برسد. شرکت های ژاپنی از ماه ها قبل برای از سرگیری روابط تجاری با ایران صف کشیده اند.

شرکت سوزوکی موتور ژاپن روز سه شنبه اعلام کرد در حال بررسی بازگشت به بازار ایران است.
آمریکا و دیگر کشورهای غربی نیز به صورت رسمی تحریم ها در بخش های بانکی، فولاد، کشتیرانی و سایر بخش ها علیه ایران را لغو کرده اند.

با این حال واشنگتن تحریم های مجزایی را که به اندازه تحریم های هست های جامع نیستند در زمینه برنامه موشکی ایران حفظ کرده است.

پابرجا ماندن این تحریم ها موجب حرکت محتاطانه برخی شرکت ها شده به نحوی که شرکت های پالایش نفت ژاپن هفته گذشته به رویترز گفتند که به دلیل ابهام در مورد اینکه آیا شرکت های بیمه آمریکایی می توانند محموله های ایرانی را بیمه کنند یا نه، آنها برای انتقال نفت ایران همچنان از بیمه ویژه دولتی استفاده خواهند کرد.

اس ام اس

آپدیت نود 32

عکس ویژه/ همسران دو اسطوره فوتبال ایران

نفر سمت چپ در این عکس – از این زاویه ای که ما می بینیم – همسر مرحوم ناصر حجازی است که خیلی ها با چهره ایشان آشنا هستند اما احتمالا بانوی دیگر را کمتر کسی بشناسد.

ایشان همسر همایون بهزادی هستند که متاسفانه از چند ساعت قبل مجبوریم از پیشوند مرحوم جلوی اسم همایون خان استفاده کنیم.

این عکس که حالا فوق العاده، ویژه شده مربوط به مراسم اکران مستند من ناصر حجازی هستم که همسر سرطلایی آن را از نزدیک دید و بعد از آن در کنار همسر ناصرخان عکس یادگاری گرفت.

آی اسپورت

[del.icio.us] [Facebook] [Google] [Technorati] [Twitter] [Yahoo!] [Email]

موسیقی روز