شیشه عمر رژیم شاه دست چه کشوری بود؟

شیشه عمر رژیم شاه دست چه کشوری بود؟

به گزارش جهان نیوز به نقل از مشرق؛ اسدالله علم خاطرات روزنوشت خود را از حوادث مهم دوره پهلوی به رشته تحریر درآورده است. در بخشی از این خاطرات درباره رابطه با آمریکا می‌نویسد:

صبح خیلی زود کاردار سفارت آمریکا به من تلفن کرد که کار فوری دارم- هنوز سفیر جدیدشان نیامده است. ساعت هشت به او وقت دادم. پیام «نیکسون» را برای شاهنشاه آورد که تصمیم خودش را در مورد مین‌گذاری آب‌های ویتنام شمالی و بمباران ویتنام شمالی و قطع مذاکرات پاریس به اطلاع شاهنشاه رسانده بود. گفت، فقط به لندن، پاریس، بروکسل، رم، بن، توکیو و تهران اطلاع می‌دهیم، چون متحد ما محسوب می‌شوید. من پیام او را وقتی شرفیاب شدم، به عرض رساندم و عرض کردم، شاهنشاه باید جواب مثبتی مرحمت فرمایید. فرمودند، آخر ما همه‌جا گفته‌ایم باید مقررات کنفرانس ژنو اجرا شود … چه طور جواب مثبت بدهم؟ عرض کردم با کمال تأسف شیشه عمر ما هم دست آمریکاست؛ یعنی اگر آمریکا اینجا شکست بخورد، دیگر فاتحه دنیای آزاد خوانده شده. فرمودند درست است، ولی این با گردن‌کلفت شمالی چه کنم؟ عرض کردم، من جوابی تهیه خواهم کرد و به عرض مبارک می‌رسانم. [۱]

یادداشت‌های علم (ج دوم)، ویرایش از علینقی عالیخانی، تهران، کتاب‌سرا، ۱۳۷۷، چاپ دوم، ص ۲۵۳.

شیشه عمر رژیم شاه دست چه کشوری بود؟

به گزارش جهان نیوز به نقل از مشرق؛ اسدالله علم خاطرات روزنوشت خود را از حوادث مهم دوره پهلوی به رشته تحریر درآورده است. در بخشی از این خاطرات درباره رابطه با آمریکا می‌نویسد:

صبح خیلی زود کاردار سفارت آمریکا به من تلفن کرد که کار فوری دارم- هنوز سفیر جدیدشان نیامده است. ساعت هشت به او وقت دادم. پیام «نیکسون» را برای شاهنشاه آورد که تصمیم خودش را در مورد مین‌گذاری آب‌های ویتنام شمالی و بمباران ویتنام شمالی و قطع مذاکرات پاریس به اطلاع شاهنشاه رسانده بود. گفت، فقط به لندن، پاریس، بروکسل، رم، بن، توکیو و تهران اطلاع می‌دهیم، چون متحد ما محسوب می‌شوید. من پیام او را وقتی شرفیاب شدم، به عرض رساندم و عرض کردم، شاهنشاه باید جواب مثبتی مرحمت فرمایید. فرمودند، آخر ما همه‌جا گفته‌ایم باید مقررات کنفرانس ژنو اجرا شود … چه طور جواب مثبت بدهم؟ عرض کردم با کمال تأسف شیشه عمر ما هم دست آمریکاست؛ یعنی اگر آمریکا اینجا شکست بخورد، دیگر فاتحه دنیای آزاد خوانده شده. فرمودند درست است، ولی این با گردن‌کلفت شمالی چه کنم؟ عرض کردم، من جوابی تهیه خواهم کرد و به عرض مبارک می‌رسانم. [۱]

یادداشت‌های علم (ج دوم)، ویرایش از علینقی عالیخانی، تهران، کتاب‌سرا، ۱۳۷۷، چاپ دوم، ص ۲۵۳.

شیشه عمر رژیم شاه دست چه کشوری بود؟

علت‌اصلی حصر سران فتنه درسال ۸۹ چه بود؟!

علت‌اصلی حصر سران فتنه درسال ۸۹ چه بود؟!

 

 

علت‌اصلی حصر سران فتنه درسال ۸۹ چه بود؟!

 

 

علت‌اصلی حصر سران فتنه درسال ۸۹ چه بود؟!

استخبارات عربستان در سال ۲۰۱۲ در مورد منافقین چه گفته بود؟

استخبارات عربستان در سال ۲۰۱۲ در مورد منافقین چه گفته بود؟

خبرگزاری فارس: استخبارات عربستان در سال 2012 در مورد منافقین چه گفته بود؟

به گزارش گروه بین‌الملل ، «ترکی الفیصل» رئیس پیشین دستگاه اطلاعات عربستان سعودی روز شنبه در نشستی به میزبانی گروهک تروریستی منافقین در پاریس شرکت کرد و گفت ریاض با این گروهک هم هدف است.

همزمان رسانه‌های سعودی به پوشش زنده این نشست پرداخته و منافقین با عنوان «اپوزیسیون ایرانی» و «مبارزان آزادی» یاد کردند.

اما نگاهی به سندی که در جریان افشای هزاران فایل وزارت خارجه عربستان از سوی سایت ویکی‌لیکس در دسترس عموم قرار گرفت، نشان می‌دهد که ریاض به نفرت مردم ایران از این گروه و ناکارآمدی آن‌ها اذعان دارد.

در این سند که در سال ۲۰۱۲ نوشته شده است، استخبارات عربستان از منافقین با عنوان گروهی که هیچ‌کس در ایران آن را قبول ندارد، یاد شده است.

سرویس اطلاعاتی عربستان تأکید کرده است که عدم مقبولیت این گروهک در ایران موجب شده تا منافقین نفوذی در ایران نداشته باشند.

در سند همچنین عنوان شده است که تهران بر فعالیت‌های این گروهک اشراف کامل اطلاعاتی دارد.

روز یکشنبه یک منبع آگاه در وزارت خارجه ایران در واکنش به حضور ترکی الفیصل در نشست پاریس، گفت: «واماندگی سعودی‌ها و تمسک و توسل‌شان به تروریست‌های شناسنامه‌دار در این معرکه‌گیری نشان می‌دهد برای آنان همانطور که درعراق و سوریه و یمن نشان داده‌اند تروریسم و تروریست‌ها ابزاری برای پیشبرد اهداف‌شان علیه کشورهای مسلمان منطقه است.»

استخبارات عربستان در سال ۲۰۱۲ در مورد منافقین چه گفته بود؟

(image)

به گزارش گروه بین‌الملل ، «ترکی الفیصل» رئیس پیشین دستگاه اطلاعات عربستان سعودی روز شنبه در نشستی به میزبانی گروهک تروریستی منافقین در پاریس شرکت کرد و گفت ریاض با این گروهک هم هدف است.

همزمان رسانه‌های سعودی به پوشش زنده این نشست پرداخته و منافقین با عنوان «اپوزیسیون ایرانی» و «مبارزان آزادی» یاد کردند.

اما نگاهی به سندی که در جریان افشای هزاران فایل وزارت خارجه عربستان از سوی سایت ویکی‌لیکس در دسترس عموم قرار گرفت، نشان می‌دهد که ریاض به نفرت مردم ایران از این گروه و ناکارآمدی آن‌ها اذعان دارد.

(image)

در این سند که در سال ۲۰۱۲ نوشته شده است، استخبارات عربستان از منافقین با عنوان گروهی که هیچ‌کس در ایران آن را قبول ندارد، یاد شده است.

سرویس اطلاعاتی عربستان تأکید کرده است که عدم مقبولیت این گروهک در ایران موجب شده تا منافقین نفوذی در ایران نداشته باشند.

در سند همچنین عنوان شده است که تهران بر فعالیت‌های این گروهک اشراف کامل اطلاعاتی دارد.

روز یکشنبه یک منبع آگاه در وزارت خارجه ایران در واکنش به حضور ترکی الفیصل در نشست پاریس، گفت: «واماندگی سعودی‌ها و تمسک و توسل‌شان به تروریست‌های شناسنامه‌دار در این معرکه‌گیری نشان می‌دهد برای آنان همانطور که درعراق و سوریه و یمن نشان داده‌اند تروریسم و تروریست‌ها ابزاری برای پیشبرد اهداف‌شان علیه کشورهای مسلمان منطقه است.»

استخبارات عربستان در سال ۲۰۱۲ در مورد منافقین چه گفته بود؟

خرید بک لینک

خبرگزاری دانشگاه های کشور

رهاورد حکومت داعش در فلوجه چه بود؟

رهاورد حکومت داعش در فلوجه چه بود؟

به گزارش جهان به نقل از العالم، این روزنامه افزود: سازمان های امدادرسان با ابراز نگرانی درباره اوضاع فلوجه، هشدار داده اند که ممکن است بسیاری در این شهر مجبور به خودکشی شوند.

ساکنان شهر می گویند که داعش به اهالی فشار می آورد تا از کودکان و نوجوانان آنها را برای جذب صفوف نیروهای خود کند.

این روزنامه تصریح کرد: آوارگان از موارد خودکشی در بین اهالی محاصره شده در شهر خبر می دهند؛ یکی از زنان در گفت وگو با سازمان ملل از مواردی مانند خود سوزی و یا غرق شدن کودکان به دست مادران خود، سخن گفته است.

به نوشته تایمز، مسئولان سازمان ملل می گویند که نمی توانند درستی این گزارش ها را تایید کنند، اما از فشارهای روانی به ساکنان شهر فلوجه آگاهی دارند.

براساس این گزارش، کریستوف ویلک پژوهشگر امور عراق در سازمان دیده بان حقوق بشر گفت که موارد خودکشی را اولین بار در ماه مارس گذشته شنیده است که زنان خود را همراه با فرزندانشان در رودخانه فرات انداخته اند.

وی افزود: سازمان ملل به فایل های ویدئویی دست یافته است که نشان می دهد سه نفر شامل یک زن و دو کودک، از آب بیرون کشیده می شوند.

عناصر داعش کار جذب نیرو از کودکان زیر 10 سال را آغاز کرده اند.

سازمان ملل می گوید که به نظر می رسد وادار کردن کودکان به جنگیدن در صفوف داعش در جریان نبرد ادامه خواهد یافت.

عمر العیساوی یکی از اهالی آواره شهر فلوجه گفت که عناصر مسلح از بلندگوهای مساجد از مردم می خواهند که برای آنچه آن را “نبرد با شیعیان” می خواند، به صفوف داعش بپوندند، و آنها به خانه ها می روند تا افرادی را بیابند که بتواند سلاح به دست بگیرد و در صفوف داعش بجنگند، حتی اگر آن افراد نوجوان باشد.

به نوشته تایمز، یک افسر عراقی مستقر در خط نبرد این گفته العسیاوی را تایید کرده است.

رهاورد حکومت داعش در فلوجه چه بود؟

به گزارش جهان به نقل از العالم، این روزنامه افزود: سازمان های امدادرسان با ابراز نگرانی درباره اوضاع فلوجه، هشدار داده اند که ممکن است بسیاری در این شهر مجبور به خودکشی شوند.

ساکنان شهر می گویند که داعش به اهالی فشار می آورد تا از کودکان و نوجوانان آنها را برای جذب صفوف نیروهای خود کند.

این روزنامه تصریح کرد: آوارگان از موارد خودکشی در بین اهالی محاصره شده در شهر خبر می دهند؛ یکی از زنان در گفت وگو با سازمان ملل از مواردی مانند خود سوزی و یا غرق شدن کودکان به دست مادران خود، سخن گفته است.

به نوشته تایمز، مسئولان سازمان ملل می گویند که نمی توانند درستی این گزارش ها را تایید کنند، اما از فشارهای روانی به ساکنان شهر فلوجه آگاهی دارند.

براساس این گزارش، کریستوف ویلک پژوهشگر امور عراق در سازمان دیده بان حقوق بشر گفت که موارد خودکشی را اولین بار در ماه مارس گذشته شنیده است که زنان خود را همراه با فرزندانشان در رودخانه فرات انداخته اند.

وی افزود: سازمان ملل به فایل های ویدئویی دست یافته است که نشان می دهد سه نفر شامل یک زن و دو کودک، از آب بیرون کشیده می شوند.

عناصر داعش کار جذب نیرو از کودکان زیر 10 سال را آغاز کرده اند.

سازمان ملل می گوید که به نظر می رسد وادار کردن کودکان به جنگیدن در صفوف داعش در جریان نبرد ادامه خواهد یافت.

عمر العیساوی یکی از اهالی آواره شهر فلوجه گفت که عناصر مسلح از بلندگوهای مساجد از مردم می خواهند که برای آنچه آن را “نبرد با شیعیان” می خواند، به صفوف داعش بپوندند، و آنها به خانه ها می روند تا افرادی را بیابند که بتواند سلاح به دست بگیرد و در صفوف داعش بجنگند، حتی اگر آن افراد نوجوان باشد.

به نوشته تایمز، یک افسر عراقی مستقر در خط نبرد این گفته العسیاوی را تایید کرده است.

رهاورد حکومت داعش در فلوجه چه بود؟

پرس نیوز

اروپای بدون انگلیس چگونه خواهد بود؟

اروپای بدون انگلیس چگونه خواهد بود؟

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، روزنامه “فرانکفورتر روند شای” در آستانه برگزاری همه پرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا در 23 ژوئن ( سوم تیرماه) در گزارشی به بررسی عواقب وخیم شکل گیری سناریوی خروج این کشور از اتحادیه اروپا پرداخت.

این روزنامه آلمانی در بررسی اوضاع اتحادیه اروپای بدون انگلیس نوشت: اگر انگلیسی ها در اواخر ژوئن به خروج از این اتحادیه رای دهند یک شریک مهم در عرصه بین المللی و دیپلماتیک از دور خارج می شود. این امر علاوه بر آسیب هایی که برای اعتبار جهانی اتحادیه اروپا خواهد داشت تاثیراتی بر وزنه این اتحادیه در زمینه سیاست دفاعی و خارجی نیز دارد که به دشواری قابل پیش بینی است.

“استفانی وایس”، از کارشناسان موسسه “برتلزمان” در این باره می گوید اگر چنین کشور مهمی مانند انگلیس بگوید که ما دیگر نمی خواهیم در اتحادیه اروپا باشیم این یک مسئله جدی برای اعتبار این اتحادیه خواهد بود.

“جنیس ایمنویلیدیس”از مرکز سیاست اروپای بروکسل (EPC) نیز بر این عقیده است که خروج انگلیس از اروپا بعد از ضعف این اتحادیه از طریق بحران مالی، بیکاری گسترده در جنوب اروپا و بحران پناهندگان، پیام دیگری است مبنی بر اینکه اتحادیه اروپا به آرامی اما مطمئن در یک مسیر رو به افول حرکت می کند.

به گفته وی چینی ها و روس ها می توانند از چنین شرایطی برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنند. وقتی که شرایط در اتحادیه اروپا منفی بوده و بی اعتمادی های بزرگ در آن وجود دارد این دو کشور می توانند حداقل تلاش کنند فشار ایجاد کرده و اتحادیه اروپا را بیش از پیش جدا کنند.

به گفته “وایس” با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا وزنه های قدرت در بین کشورهای باقی مانده عضو می تواند جابجا شود. بدون انگلیس فرانسه تنها قدرت اتمی و عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد در اتحادیه اروپا خواهد بود.

“جنیس ایمنویلیدیس” در این باره گفت: اتحادیه اروپا با داشتن دو عضو دائم شورای امنیت تا به حال یک وزنه قابل توجهی محسوب می شد، اما اگر انگلیس از این اتحادیه خارج شود این اتحادیه از این نظر تضعیف می شود.

به گفته “وایس” این برای آلمان مسئله ای ناراحت کننده خواهد بود که ابتکارات مهم اتحادیه اروپا در شورای امنیت سازمان ملل را تنها از طریق پاریس بتواند دنبال کند. البته وی بر این عقیده است که انگلیس در سازمان ملل همچنان با اتحادیه اروپا هماهنگ بوده و سیاست کاملا خلافی را با این اتحادیه در پیش نخواهد گرفت.

این روزنامه آلمانی در ادامه به تغییرات در زمینه سیاست دفاعی با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا پرداخته و نوشت: و در زمینه سیاست دفاعی آیا بدون لندن دیگر پیشرفت امکان پذیر نخواهد بود؟ در اصل انگلیسی ها که به لحاظ سنتی بر ائتلاف نظامی ناتو تاکید داشتند در این زمینه ( سیاست دفاعی) نقش ترمز را در اتحادیه اروپا ایفا می کردند. انگلیس همواره با این مسئله مخالف بود که برای عملیات های خارجی یک مقر نظامی در بروکسل وجود داشته باشد و مرتبا درخواست ها برای یک ارتش واحد اروپایی را رد می کرد.

البته با این وجود “ایمنویلیدیس” در این باره تردید دارد که اتحادیه اروپا بدون انگلیس در این زمینه ( سیاست دفاعی) هم بتواند موفقیت بزرگی را کسب کند.

اروپای بدون انگلیس چگونه خواهد بود؟

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، روزنامه “فرانکفورتر روند شای” در آستانه برگزاری همه پرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا در 23 ژوئن ( سوم تیرماه) در گزارشی به بررسی عواقب وخیم شکل گیری سناریوی خروج این کشور از اتحادیه اروپا پرداخت.

این روزنامه آلمانی در بررسی اوضاع اتحادیه اروپای بدون انگلیس نوشت: اگر انگلیسی ها در اواخر ژوئن به خروج از این اتحادیه رای دهند یک شریک مهم در عرصه بین المللی و دیپلماتیک از دور خارج می شود. این امر علاوه بر آسیب هایی که برای اعتبار جهانی اتحادیه اروپا خواهد داشت تاثیراتی بر وزنه این اتحادیه در زمینه سیاست دفاعی و خارجی نیز دارد که به دشواری قابل پیش بینی است.

“استفانی وایس”، از کارشناسان موسسه “برتلزمان” در این باره می گوید اگر چنین کشور مهمی مانند انگلیس بگوید که ما دیگر نمی خواهیم در اتحادیه اروپا باشیم این یک مسئله جدی برای اعتبار این اتحادیه خواهد بود.

“جنیس ایمنویلیدیس”از مرکز سیاست اروپای بروکسل (EPC) نیز بر این عقیده است که خروج انگلیس از اروپا بعد از ضعف این اتحادیه از طریق بحران مالی، بیکاری گسترده در جنوب اروپا و بحران پناهندگان، پیام دیگری است مبنی بر اینکه اتحادیه اروپا به آرامی اما مطمئن در یک مسیر رو به افول حرکت می کند.

به گفته وی چینی ها و روس ها می توانند از چنین شرایطی برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنند. وقتی که شرایط در اتحادیه اروپا منفی بوده و بی اعتمادی های بزرگ در آن وجود دارد این دو کشور می توانند حداقل تلاش کنند فشار ایجاد کرده و اتحادیه اروپا را بیش از پیش جدا کنند.

به گفته “وایس” با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا وزنه های قدرت در بین کشورهای باقی مانده عضو می تواند جابجا شود. بدون انگلیس فرانسه تنها قدرت اتمی و عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد در اتحادیه اروپا خواهد بود.

“جنیس ایمنویلیدیس” در این باره گفت: اتحادیه اروپا با داشتن دو عضو دائم شورای امنیت تا به حال یک وزنه قابل توجهی محسوب می شد، اما اگر انگلیس از این اتحادیه خارج شود این اتحادیه از این نظر تضعیف می شود.

به گفته “وایس” این برای آلمان مسئله ای ناراحت کننده خواهد بود که ابتکارات مهم اتحادیه اروپا در شورای امنیت سازمان ملل را تنها از طریق پاریس بتواند دنبال کند. البته وی بر این عقیده است که انگلیس در سازمان ملل همچنان با اتحادیه اروپا هماهنگ بوده و سیاست کاملا خلافی را با این اتحادیه در پیش نخواهد گرفت.

این روزنامه آلمانی در ادامه به تغییرات در زمینه سیاست دفاعی با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا پرداخته و نوشت: و در زمینه سیاست دفاعی آیا بدون لندن دیگر پیشرفت امکان پذیر نخواهد بود؟ در اصل انگلیسی ها که به لحاظ سنتی بر ائتلاف نظامی ناتو تاکید داشتند در این زمینه ( سیاست دفاعی) نقش ترمز را در اتحادیه اروپا ایفا می کردند. انگلیس همواره با این مسئله مخالف بود که برای عملیات های خارجی یک مقر نظامی در بروکسل وجود داشته باشد و مرتبا درخواست ها برای یک ارتش واحد اروپایی را رد می کرد.

البته با این وجود “ایمنویلیدیس” در این باره تردید دارد که اتحادیه اروپا بدون انگلیس در این زمینه ( سیاست دفاعی) هم بتواند موفقیت بزرگی را کسب کند.

اروپای بدون انگلیس چگونه خواهد بود؟

wolrd press news

آیا هاشمی مخالف انقلاب فرهنگی بود؟

آیا هاشمی مخالف انقلاب فرهنگی بود؟

به گزارش جهان، آیت‌الله هاشمی در مراسم سی‌ و چهارمین سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی گفته است “سال‌های بعد از پیروزی انقلاب شرایطی پیش آمد که اسلحه‌ها از کلانتری‌ها وارد دانشگاه شده بودند و در تمام دانشگاه‌ها اتاق جنگ وجود داشت. در نتیجه اداره دانشگاه‌ها سخت شده بود. اگر چه که من مخالف این امر بودم اما نمی‌شد کاری کرد و دانشگاه‌ها تعطیل شدند.”

برخی رسانه‌ها این جمله هاشمی را به مخالفت قطعی وی با انقلاب فرهنگی در سال 59 تعبیر کرده‌اند. انقلاب فرهنگی به حرکتی گفته می‌شود که طی آن دانشگاه‌های کشور به مدت بیش از 2 سال به علت حضور گروهک‌های مسلح و تبدیل برخی دانشگا‌ه‌ها به انبارهای تسلیحاتی این گروهک‌ها تعطیل شد و پس از آن برخی مدرسان وابسته به غرب یا شرق از دانشگاه‌ها کنار گذاشته شدند.  این تصمیم با تصویب ستاد انقلاب فرهنگی گرفته شد. ستادی که در آن افرادی همچون  عبدالکریم سروش، محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، شمس آل‌احمد، جلال‌الدین فارسی و علی شریعتمداری حضور داشتند.

اظهارات اخیر آیت‌الله هاشمی درباره انقلاب فرهنگی از منظر منطق نمی‌تواند حکایت از تصریح وی به مخالفت با این حرکت داشته باشد. گزاره‌ای که وی به کار برده را می‌توان به این نحو نیز نوشت:”به دلیل وضعیت نابسامان دانشگاه‌ها در آن روزها و از آنجا که دانشگاه‌ها تبدیل به اتاق جنگ مسلحانه شده بودند، ناچاراً امر به تعطیلی دانشگاه‌ها دایر شده است.”  این گزاره نمی‌تواند مخالفت با انقلاب فرهنگی تلقی شود؛ اساساً تمام آنها که در تصمیم‌گیری درباره این حرکت دخیل بودند بنا به اقتضائاتی به این جمع‌بندی رسیده‌اند و فردی نبوده که فارغ از این ملاحظات و صرفاً به دلیل مخالفت با پدیده‌ای به نام دانشگاه، رای به تعطیلی آن داده باشد.

همچنین از نظر منطقی، نوعی مغالطه از جنس مغلطه “تامین” در صحبت‌های آیت‌الله هاشمی حضور دارد. «تامین» نوعی از مغالطه است که در آن گوینده سخنی را بیان می‌کند که حاوی نوعی ابهام است و هر حالتی از تفاسیر نسبت به اظهار خود را در شرایط مختلف می‌تواند تایید کند. در اینجا آقای هاشمی می‌تواند مدعی باشد هم موافق انقلاب فرهنگی بوده(به دلیل شرایط و ضروریاتی از جمله تبدیل دانشگاه‌ها به اتاق  جنگ گروهک‌ها) و هم مخالف آن.

اما از منظری غیر از مسئله “منطق” می‌توان گفت که اراده آقای هاشمی قاعدتاً باید بر این باشد که در این برهه، برداشت مخالفتش با انقلاب فرهنگی بر هر برداشت دیگری ترجیح پیدا کند.

آقای هاشمی دهه 60 و 70 نمی‌توانسته مخالف انقلاب فرهنگی از حیث تصفیه برخی اساتید وابسته به غرب یا شرق باشد؛ برای اثبات این مسئله هم کدهای قرینه‌ وجود دارد و هم روانشناسی آقای هاشمی این را به ما دیکته می‌کند.

آقای هاشمی نه تنها با تصفیه مسالمت‌آمیز، بلکه با تصفیه خشونت‌آمیز هم سر ناسازگاری نداشته؛ در مذاکرات شورای انقلاب در تاریخ 18/6/58 به نقل از هاشمی آمده است: «…بگذارید آن ها شلوغ کنند…آن وقت جلو مردم آنها را تخطئه می کنیم.جلوگیری از کار آنها(گروهک‌ها) کاملاً ممکن است…جلوگیری از شلوغی می شود کرد. از خشونت نمی ترسیم. امروز شروع شود بهتر از 3 ماه دیگر است.»

کیفیت برخورد آیت‌الله هاشمی با منتقدان شخصی‌اش هم دلالت بر این دارد که آیت‌الله با حذف دیگری از میدان، میانه بدی ندارد. وی زمانی عباس عبدی را به همراه چند تن دیگر به دلیل مخالفت‌هایشان با دولت هاشمی روانه زندان کرد؛ در پاسخ به چرایی زندانی شدن عزت الله سحابی از دیگر منتقدان آن‌ روزهای آقای هاشمی نیز گفت که “پررو شده بود، دادم رویش را کم کنند.” احمد توکلی هم از شخصیت‌هایی است که نحوه تعامل آیت‌الله هاشمی با منتقدان را از نزدیک لمس کرده است. در رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری 72 توکلی مهمترین رقیب آیت‌الله هاشمی بود. در همان ایام محمد هاشمی برادر آیت‌الله هاشمی نیز سکانداری ریاست سازمان صداوسیما را برعهده داشت؛ با این حال اجازه پخش فیلم تبلیغاتی احمد توکلی به وی داده نمی‌شد و پروسه سختی طی شد تا نهایتاً این اجازه صادر شود!

بنابراین روحیات آن روزهای آیت‌الله هاشمی می‌گوید ایشان نمی‌توانسته مخالفتی با انقلاب فرهنگی سالهای 59 تا 62 داشته باشد؛ با این حال، شیوه سیاست‌ورزی آقای هاشمی مخالفت این روزهای وی را توجیه می‌کند.

پیش از این برخی کارشناسان سیاسی این مسئله را تشریح کرده‌اند که آقای هاشمی از نظر روانشناسی شخصیتی «خودمرکزگرا» دارد و همه چیز را با مرکزیت خود تحلیل و تفسیر می‌کند؛ از منظر عمل سیاسی نیز، وی را در جرگه عمل‌گرایان(پراگماتیست‌ها) دسته‌بندی می‌کنند.

اگر سیاست‌ورزی آقای هاشمی را با پراگماتیسم بسنجیم، تناقض موضع آن روز و امروز آیت‌الله در نسبت با موضوع انقلاب فرهنگی حل می‌شود. پراگماتیسم نحله‌ای است که مسئله درست و غلط و حق و باطل را تعلیق می‌کند و هر امری را با سنگ “سودمندی عملی” برای شرایطی که در آن قرار داریم، می‌سنجد.

با توجه به فضای انقلابی حاکم بر آن روزها و نقطه‌ای که آیت‌الله هاشمی از منظر سیاسی در آن حضور داشت، موافقت با انقلاب فرهنگی موضعی سودمند بود و پایگاه او را محکم می‌کرد؛ با این حال آیت‌الله هاشمی در دوران حاضر به دلایلی که پیش از این گفته شده، پایگاه سیاسی و به تبع آن پایگاه اجتماعی خود را تغییر داده؛ پایگاهی که هاشمی این روزها برای خود تعریف کرده نمی‌تواند چندان موافق انقلاب فرهنگی آن روزها باشد؛ بنابراین آیت‌الله هاشمی از موضعی سخن می‌گوید که بتواند خود را در این پایگاه اجتماعی بیشتر تثبیت کرده و آن را به نفع پایگاه سیاسی خود به کار بگیرد.
منبع:تسنیم

آیا هاشمی مخالف انقلاب فرهنگی بود؟

به گزارش جهان، آیت‌الله هاشمی در مراسم سی‌ و چهارمین سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی گفته است “سال‌های بعد از پیروزی انقلاب شرایطی پیش آمد که اسلحه‌ها از کلانتری‌ها وارد دانشگاه شده بودند و در تمام دانشگاه‌ها اتاق جنگ وجود داشت. در نتیجه اداره دانشگاه‌ها سخت شده بود. اگر چه که من مخالف این امر بودم اما نمی‌شد کاری کرد و دانشگاه‌ها تعطیل شدند.”

برخی رسانه‌ها این جمله هاشمی را به مخالفت قطعی وی با انقلاب فرهنگی در سال 59 تعبیر کرده‌اند. انقلاب فرهنگی به حرکتی گفته می‌شود که طی آن دانشگاه‌های کشور به مدت بیش از 2 سال به علت حضور گروهک‌های مسلح و تبدیل برخی دانشگا‌ه‌ها به انبارهای تسلیحاتی این گروهک‌ها تعطیل شد و پس از آن برخی مدرسان وابسته به غرب یا شرق از دانشگاه‌ها کنار گذاشته شدند.  این تصمیم با تصویب ستاد انقلاب فرهنگی گرفته شد. ستادی که در آن افرادی همچون  عبدالکریم سروش، محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، شمس آل‌احمد، جلال‌الدین فارسی و علی شریعتمداری حضور داشتند.

اظهارات اخیر آیت‌الله هاشمی درباره انقلاب فرهنگی از منظر منطق نمی‌تواند حکایت از تصریح وی به مخالفت با این حرکت داشته باشد. گزاره‌ای که وی به کار برده را می‌توان به این نحو نیز نوشت:”به دلیل وضعیت نابسامان دانشگاه‌ها در آن روزها و از آنجا که دانشگاه‌ها تبدیل به اتاق جنگ مسلحانه شده بودند، ناچاراً امر به تعطیلی دانشگاه‌ها دایر شده است.”  این گزاره نمی‌تواند مخالفت با انقلاب فرهنگی تلقی شود؛ اساساً تمام آنها که در تصمیم‌گیری درباره این حرکت دخیل بودند بنا به اقتضائاتی به این جمع‌بندی رسیده‌اند و فردی نبوده که فارغ از این ملاحظات و صرفاً به دلیل مخالفت با پدیده‌ای به نام دانشگاه، رای به تعطیلی آن داده باشد.

همچنین از نظر منطقی، نوعی مغالطه از جنس مغلطه “تامین” در صحبت‌های آیت‌الله هاشمی حضور دارد. «تامین» نوعی از مغالطه است که در آن گوینده سخنی را بیان می‌کند که حاوی نوعی ابهام است و هر حالتی از تفاسیر نسبت به اظهار خود را در شرایط مختلف می‌تواند تایید کند. در اینجا آقای هاشمی می‌تواند مدعی باشد هم موافق انقلاب فرهنگی بوده(به دلیل شرایط و ضروریاتی از جمله تبدیل دانشگاه‌ها به اتاق  جنگ گروهک‌ها) و هم مخالف آن.

اما از منظری غیر از مسئله “منطق” می‌توان گفت که اراده آقای هاشمی قاعدتاً باید بر این باشد که در این برهه، برداشت مخالفتش با انقلاب فرهنگی بر هر برداشت دیگری ترجیح پیدا کند.

آقای هاشمی دهه 60 و 70 نمی‌توانسته مخالف انقلاب فرهنگی از حیث تصفیه برخی اساتید وابسته به غرب یا شرق باشد؛ برای اثبات این مسئله هم کدهای قرینه‌ وجود دارد و هم روانشناسی آقای هاشمی این را به ما دیکته می‌کند.

آقای هاشمی نه تنها با تصفیه مسالمت‌آمیز، بلکه با تصفیه خشونت‌آمیز هم سر ناسازگاری نداشته؛ در مذاکرات شورای انقلاب در تاریخ 18/6/58 به نقل از هاشمی آمده است: «…بگذارید آن ها شلوغ کنند…آن وقت جلو مردم آنها را تخطئه می کنیم.جلوگیری از کار آنها(گروهک‌ها) کاملاً ممکن است…جلوگیری از شلوغی می شود کرد. از خشونت نمی ترسیم. امروز شروع شود بهتر از 3 ماه دیگر است.»

کیفیت برخورد آیت‌الله هاشمی با منتقدان شخصی‌اش هم دلالت بر این دارد که آیت‌الله با حذف دیگری از میدان، میانه بدی ندارد. وی زمانی عباس عبدی را به همراه چند تن دیگر به دلیل مخالفت‌هایشان با دولت هاشمی روانه زندان کرد؛ در پاسخ به چرایی زندانی شدن عزت الله سحابی از دیگر منتقدان آن‌ روزهای آقای هاشمی نیز گفت که “پررو شده بود، دادم رویش را کم کنند.” احمد توکلی هم از شخصیت‌هایی است که نحوه تعامل آیت‌الله هاشمی با منتقدان را از نزدیک لمس کرده است. در رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری 72 توکلی مهمترین رقیب آیت‌الله هاشمی بود. در همان ایام محمد هاشمی برادر آیت‌الله هاشمی نیز سکانداری ریاست سازمان صداوسیما را برعهده داشت؛ با این حال اجازه پخش فیلم تبلیغاتی احمد توکلی به وی داده نمی‌شد و پروسه سختی طی شد تا نهایتاً این اجازه صادر شود!

بنابراین روحیات آن روزهای آیت‌الله هاشمی می‌گوید ایشان نمی‌توانسته مخالفتی با انقلاب فرهنگی سالهای 59 تا 62 داشته باشد؛ با این حال، شیوه سیاست‌ورزی آقای هاشمی مخالفت این روزهای وی را توجیه می‌کند.

پیش از این برخی کارشناسان سیاسی این مسئله را تشریح کرده‌اند که آقای هاشمی از نظر روانشناسی شخصیتی «خودمرکزگرا» دارد و همه چیز را با مرکزیت خود تحلیل و تفسیر می‌کند؛ از منظر عمل سیاسی نیز، وی را در جرگه عمل‌گرایان(پراگماتیست‌ها) دسته‌بندی می‌کنند.

اگر سیاست‌ورزی آقای هاشمی را با پراگماتیسم بسنجیم، تناقض موضع آن روز و امروز آیت‌الله در نسبت با موضوع انقلاب فرهنگی حل می‌شود. پراگماتیسم نحله‌ای است که مسئله درست و غلط و حق و باطل را تعلیق می‌کند و هر امری را با سنگ “سودمندی عملی” برای شرایطی که در آن قرار داریم، می‌سنجد.

با توجه به فضای انقلابی حاکم بر آن روزها و نقطه‌ای که آیت‌الله هاشمی از منظر سیاسی در آن حضور داشت، موافقت با انقلاب فرهنگی موضعی سودمند بود و پایگاه او را محکم می‌کرد؛ با این حال آیت‌الله هاشمی در دوران حاضر به دلایلی که پیش از این گفته شده، پایگاه سیاسی و به تبع آن پایگاه اجتماعی خود را تغییر داده؛ پایگاهی که هاشمی این روزها برای خود تعریف کرده نمی‌تواند چندان موافق انقلاب فرهنگی آن روزها باشد؛ بنابراین آیت‌الله هاشمی از موضعی سخن می‌گوید که بتواند خود را در این پایگاه اجتماعی بیشتر تثبیت کرده و آن را به نفع پایگاه سیاسی خود به کار بگیرد.
منبع:تسنیم

آیا هاشمی مخالف انقلاب فرهنگی بود؟

اخبار دنیای موبایل و تکنولوژی

سوگندی که دولتمردان خوردند برای سانسور آمار اقتصادی بود؟!

سوگندی که دولتمردان خوردند برای سانسور آمار اقتصادی بود؟!

به گزارش جهان، دولت در نخستین جلسه رسمی خود در سال 1392 متنی سیزده ماده‌ای را به نام منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید قرائت و در پیشگاه قرآن کریم و در برابر رئیس‌جمهور و با ادای سوگند به درگاه خداوند قادر متعال متعهد شدند که همواره در دوران مسئولیت خود به آن عمل نمایند.

یکی از بندهای سیزده‌گانه این منشور، ارائه آمار و اطلاعات مربوط به عملکرد وزارت و یا سازمان تحت امر می‌باشد.
«حق مردم در دسترسی به اطلاعات را پاس دارم، شفافیت اطلاعاتی را مبنای عمل قرار دهم، در ارائه  اطلاعات به آنان و تعامل با رسانه‌‌ها فعالانه و یا رویکرد مثبت عمل کنم و در این مسیر با نظام اطلاع‌رسانی دولت هماهنگ عمل نمایم.»

اینک نزدیک به ده ماه است که وزارت صنعت، معدن و تجارت از ارائه آمار و اطلاعات ماهیانه مربوط به تولیدات صنعتی خودداری می‌کند و آخرین آماری که در سایت این وزارت‌خانه قرار گرفته است مربوط به مرداد ماه سال 1394 است. عملکرد این وزارتخانه در سال 1394 کاملا نامشخص است و آماری از رشد تولیدات صنعتی (منفی و یا مثبت) در سال مزبور در دسترس افکارعمومی، فعالان اقتصادی و اصحاب رسانه‌ قرار داده نمی‌شود. و در واقع مسئولان صنعتی کشور دقیقا برخلاف منشوری حرکت می‌کنند که در آغاز تصدی مسئولیت خود، عمل به آن را در پیشگاه قرآن متعهد شدند. عدم ارائه آمار تولیدات صنعتی بدون هیچ توضیحی، رافع مسئولیتهای پاسخگویی به پیشگاه مردم و فعالان اقتصادی نمی‌باشد و بی‌خبر ماندن جامعه از آن در اصل مطلب خدشه‌ای وارد نمی‌کند.

علیرضا حائری عضو هیئت‌مدیره انجمن نساجی ایران در این تحلیل می‌افزاید: سال گذشته از برنامه راهبردی وزارت صنعت، معدن و تجارت برای ده سال آینده رونمایی شد. در این برنامه و در صنایع مختلف و منتخب، افزایش تولیدات، افزایش اشتغال، افزایش صادرات و افزایش بهره‌وری و ارزش افزوده پیش‌بینی شده بود. خوب است که وزارتخانه مزبور اطلاع‌‌رسانی نماید که در جهت تحقق این اهداف چه اقداماتی صورت گرفته است. و آیا اصولا مسیر حرکتی به سمت تحقق آن می‌باشد یا خیر.

از سخنگوی دولت نیز انتظار است تا در نشست هفتگی خود دلایل عدم ارائه آمار و اطلاعات تولیدات صنعتی و همچنین عدم پایبندی برخی از مسئولان به منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید را در ایجاد شفافیت اطلاعاتی توضیح داده و حق مردم در دسترسی به اطلاعات را به ایشان گوشزد نماید.
منبع:کیهان

سوگندی که دولتمردان خوردند برای سانسور آمار اقتصادی بود؟!

به گزارش جهان، دولت در نخستین جلسه رسمی خود در سال 1392 متنی سیزده ماده‌ای را به نام منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید قرائت و در پیشگاه قرآن کریم و در برابر رئیس‌جمهور و با ادای سوگند به درگاه خداوند قادر متعال متعهد شدند که همواره در دوران مسئولیت خود به آن عمل نمایند.

یکی از بندهای سیزده‌گانه این منشور، ارائه آمار و اطلاعات مربوط به عملکرد وزارت و یا سازمان تحت امر می‌باشد.
«حق مردم در دسترسی به اطلاعات را پاس دارم، شفافیت اطلاعاتی را مبنای عمل قرار دهم، در ارائه  اطلاعات به آنان و تعامل با رسانه‌‌ها فعالانه و یا رویکرد مثبت عمل کنم و در این مسیر با نظام اطلاع‌رسانی دولت هماهنگ عمل نمایم.»

اینک نزدیک به ده ماه است که وزارت صنعت، معدن و تجارت از ارائه آمار و اطلاعات ماهیانه مربوط به تولیدات صنعتی خودداری می‌کند و آخرین آماری که در سایت این وزارت‌خانه قرار گرفته است مربوط به مرداد ماه سال 1394 است. عملکرد این وزارتخانه در سال 1394 کاملا نامشخص است و آماری از رشد تولیدات صنعتی (منفی و یا مثبت) در سال مزبور در دسترس افکارعمومی، فعالان اقتصادی و اصحاب رسانه‌ قرار داده نمی‌شود. و در واقع مسئولان صنعتی کشور دقیقا برخلاف منشوری حرکت می‌کنند که در آغاز تصدی مسئولیت خود، عمل به آن را در پیشگاه قرآن متعهد شدند. عدم ارائه آمار تولیدات صنعتی بدون هیچ توضیحی، رافع مسئولیتهای پاسخگویی به پیشگاه مردم و فعالان اقتصادی نمی‌باشد و بی‌خبر ماندن جامعه از آن در اصل مطلب خدشه‌ای وارد نمی‌کند.

علیرضا حائری عضو هیئت‌مدیره انجمن نساجی ایران در این تحلیل می‌افزاید: سال گذشته از برنامه راهبردی وزارت صنعت، معدن و تجارت برای ده سال آینده رونمایی شد. در این برنامه و در صنایع مختلف و منتخب، افزایش تولیدات، افزایش اشتغال، افزایش صادرات و افزایش بهره‌وری و ارزش افزوده پیش‌بینی شده بود. خوب است که وزارتخانه مزبور اطلاع‌‌رسانی نماید که در جهت تحقق این اهداف چه اقداماتی صورت گرفته است. و آیا اصولا مسیر حرکتی به سمت تحقق آن می‌باشد یا خیر.

از سخنگوی دولت نیز انتظار است تا در نشست هفتگی خود دلایل عدم ارائه آمار و اطلاعات تولیدات صنعتی و همچنین عدم پایبندی برخی از مسئولان به منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید را در ایجاد شفافیت اطلاعاتی توضیح داده و حق مردم در دسترسی به اطلاعات را به ایشان گوشزد نماید.
منبع:کیهان

سوگندی که دولتمردان خوردند برای سانسور آمار اقتصادی بود؟!

فروش بک لینک

مرکز فیلم

دلیل تغییر گلر “پرسپولیس” قبل از دیدار با راه آهن چه بود؟

دلیل تغییر گلر “پرسپولیس” قبل از دیدار با راه آهن چه بود؟

روز گذشته درحالی الکساندر لوبانف وظیفه حراست دروازه پرسپولیس را عهده دار شد که قبل از این بازی صحبت از حضور  سوشا مکانی درون دروازه سرخپوشان بود.

 

برانکو در دو تمرین آخر پرسپولیس وقتی نفرات اصلی اش را مشخص کرد سوشا به عنوان گلر این تیم برابر راه آهن انتخاب شد و حتی دستیاران سرمربی پرسپولیس می دانستند که قرار است او به میدان برود. اما در جلسه پیش از بازی که ظهر دیروز برگزار شد ناگهان لوبانف جای مکانی را گرفت تا اطرافیان برانکو از این تصمیم وی متعجب شوند.

 

اینکه چه اتفاقاتی شب بازی رخ داده که برانکو نظرش را تغییر داده است، سوالی بی پاسخ است که فقط مرد کروات می تواند پاسخ آن را بگوید. البته برخی بر این نظر هستند که نیمکت نشینی مکانی تصمیم مدیریتی بوده است و برانکو از نقطه نظر فنی تصمیم داشت برابر راه آهن از سوشا مکانی استفاده کند.

دلیل تغییر گلر “پرسپولیس” قبل از دیدار با راه آهن چه بود؟

روز گذشته درحالی الکساندر لوبانف وظیفه حراست دروازه پرسپولیس را عهده دار شد که قبل از این بازی صحبت از حضور  سوشا مکانی درون دروازه سرخپوشان بود.

 

برانکو در دو تمرین آخر پرسپولیس وقتی نفرات اصلی اش را مشخص کرد سوشا به عنوان گلر این تیم برابر راه آهن انتخاب شد و حتی دستیاران سرمربی پرسپولیس می دانستند که قرار است او به میدان برود. اما در جلسه پیش از بازی که ظهر دیروز برگزار شد ناگهان لوبانف جای مکانی را گرفت تا اطرافیان برانکو از این تصمیم وی متعجب شوند.

 

اینکه چه اتفاقاتی شب بازی رخ داده که برانکو نظرش را تغییر داده است، سوالی بی پاسخ است که فقط مرد کروات می تواند پاسخ آن را بگوید. البته برخی بر این نظر هستند که نیمکت نشینی مکانی تصمیم مدیریتی بوده است و برانکو از نقطه نظر فنی تصمیم داشت برابر راه آهن از سوشا مکانی استفاده کند.

دلیل تغییر گلر “پرسپولیس” قبل از دیدار با راه آهن چه بود؟

فروش بک لینک

اخبار دنیای دیجیتال

بدرالدین؛ فرمانده شهید حزب‌الله که بود؟

بدرالدین؛ فرمانده شهید حزب‌الله که بود؟

به گزارش جهان به نقل از فارس، سید مصطفی بدرالدین ملقب به «سید ذوالفقار» فرمانده شاخه نظامی حزب‌الله لبنان، که به نوعی جانشین شهید عماد مغنیه محسوب می‌شد، بامداد امروز (جمعه) در انفجاری در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی دمشق، به شهادت رسید.

هر چند شبکه المیادین، در گزارش اولیه خود، حمله هوایی اسرائیل را عامل این انفجار و شهادت شهید بدرالدین اعلام کرد؛ اما حزب‌الله لبنان در دومین بیانیه خود اعلام کرده است که این حزب کماکان در حال تحقیق برای کشف علت انفجار هستیم و مشخص خواهیم کرد که این انفجار به وسیله جنگنده بوده یا توپخانه.

سید ذوالفقار که بود؟

شهید مصطفی بدرالدین متولد 6 آوریل 1961 که با نام‌های مصطفی امین بدرالدین، مصطفی یوسف بدرالدین، سامی عیسی، الشبح، الیاس صعب، ابراهیم عیسی، سید ذوالفقار و الیاس فؤاد سائب نیز شناخته می‌شد، مسئولیت بخش نظامی حزب‌الله لبنان را بر عهده داشت و جانشین «شهید عماد مغنیه» فرمانده ارشد شهید حزب‌الله بود.

وی از سال 1982 هنگامی‌که از زندان کویت آزاد شد و فعالیت جهادی و مبارزاتی خود را در دوایر حساس امنیتی و نظامی مقاومت آغاز کرد، همواره از سوی سازمان‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشته و بارها از عملیات ترور جان سالم به در برده بود.

شهید بدرالدین، تمام زندگی خود را در راه مبارزه با اسرائیل صرف کرد. وی و شهید مغنیه در سال 1982 در صفوف نیروهای 17 جنبش فتح بودند و پس از آن وارد حزب‌الله شدند. او از زمان اشغال لبنان به دست رژیم صهیونیستی تا زمان شهادتش در درگیری‌های متعددی بر ضد دشمن صهیونیستی شرکت کرده بود. وی یکی از عناصر تیمی بود که در درگیری‌های مشهور خلدة در برابر ارتش اسرائیل ایستاد و مانع از ورود این ارتش به بیروت از دروازه‌های جنوبی شد.  

شهید بدرالدین، همچنین مسئولیت عملیات‌های نظامی حزب‌الله را در خارج از لبنان بر عهده داشت. وی از سال 2012 که مسئولیت حضور نظامی حزب‌الله در سوریه را بر عهده گرفت؛ همان زمان نیز از سوی آمریکا در لیست سیاه قرار داده شد. او از سوی این کشور متهم به دست داشتن در انفجار 1983 مقر تنفگداران نیروی دریایی آمریکا بود.

ویژگی‌های شخصیتی

شهید بدرالدین، دارای شخصیتی بسیار کاریزماتیک و سخت‌گیر در امر انضباط و آموزش بود. در همین حال درون حزب‌الله از او به عنوان یک فرمانده کارکشته و بسیار حرفه‌ای یاد می‌شد، به طوریکه گفته می‌شود او می‌توانسته همزمان با دو تفنگ شلیک کرده و به هدف بزند.

در زمینه تاکتیک‌های نظامی نیز وی دارای هوش بسیاری بالایی بود و بسیاری در دورن حزب‌الله، عمده پیروزی‌ها و خلق تاکتیک‌های نظامی و عملیاتی را به وی نسبت می‌دهند.

این شهید همچنین در طول زندگی خود به پروتکل‌های امنیتی بسیار پایبند بود و از یک گوشی موبایل بیش از یک روز استفاده نمی‌کرد و اجازه نمی‌داد در اطراف محل حضور خود شخصی از تلفن همراه استفاده کند. برای همین است که اطلاعات و تصاویر چندانی از وی در دسترس نیست.

تلاش برای ترور شخصیتی

مسأله‌ی دیگر، حجم تبلغیات سوء صهیونیست‌ها و رسانه‌های جریان سعودی علیه شهید بدرالدین است، به طوریکه در سال‌های گذشته، رسانه‌های معاند علاوه بر تلاش صهیونیست‌ها برای ترور فیزیکی وی، در راستای ترور اخلاقی و شخصیتی این شهید نیز بسیار تلاش کرده‌اند مسائلی از از جمله بد اخلاق بودن وی، آموزش در اوکراین، تجارت طلا و یا اتهامات اخلاقی، در باره این شهید در رسانه‌های جریان سعودی بسیار به چشم می‌خورد.

حجم تبلغیات منفی و ترور شخصیتی علیه وی از سوی رسانه‌های غربی و سعودی به مسأله‌ای عادی در بین افراد حزب‌الله تبدیل شده بود و

شهید بدرالدین به عنوان فردی شناخته می‌شد که همواره آماج این حملات بوده است.

اتهام دست داشتن در ترور «رفیق حریری» نخست‌وزیر سابق لبنان عاملی بود تا سیل هجمه رسانه‌ای علیه شهید بدرالدین سرازیر شود. اتهامی که تاکنون ثابت نشده است.

بدرالدین؛ فرمانده شهید حزب‌الله که بود؟

به گزارش جهان به نقل از فارس، سید مصطفی بدرالدین ملقب به «سید ذوالفقار» فرمانده شاخه نظامی حزب‌الله لبنان، که به نوعی جانشین شهید عماد مغنیه محسوب می‌شد، بامداد امروز (جمعه) در انفجاری در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی دمشق، به شهادت رسید.

هر چند شبکه المیادین، در گزارش اولیه خود، حمله هوایی اسرائیل را عامل این انفجار و شهادت شهید بدرالدین اعلام کرد؛ اما حزب‌الله لبنان در دومین بیانیه خود اعلام کرده است که این حزب کماکان در حال تحقیق برای کشف علت انفجار هستیم و مشخص خواهیم کرد که این انفجار به وسیله جنگنده بوده یا توپخانه.

سید ذوالفقار که بود؟

شهید مصطفی بدرالدین متولد 6 آوریل 1961 که با نام‌های مصطفی امین بدرالدین، مصطفی یوسف بدرالدین، سامی عیسی، الشبح، الیاس صعب، ابراهیم عیسی، سید ذوالفقار و الیاس فؤاد سائب نیز شناخته می‌شد، مسئولیت بخش نظامی حزب‌الله لبنان را بر عهده داشت و جانشین «شهید عماد مغنیه» فرمانده ارشد شهید حزب‌الله بود.

وی از سال 1982 هنگامی‌که از زندان کویت آزاد شد و فعالیت جهادی و مبارزاتی خود را در دوایر حساس امنیتی و نظامی مقاومت آغاز کرد، همواره از سوی سازمان‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشته و بارها از عملیات ترور جان سالم به در برده بود.

شهید بدرالدین، تمام زندگی خود را در راه مبارزه با اسرائیل صرف کرد. وی و شهید مغنیه در سال 1982 در صفوف نیروهای 17 جنبش فتح بودند و پس از آن وارد حزب‌الله شدند. او از زمان اشغال لبنان به دست رژیم صهیونیستی تا زمان شهادتش در درگیری‌های متعددی بر ضد دشمن صهیونیستی شرکت کرده بود. وی یکی از عناصر تیمی بود که در درگیری‌های مشهور خلدة در برابر ارتش اسرائیل ایستاد و مانع از ورود این ارتش به بیروت از دروازه‌های جنوبی شد.  

شهید بدرالدین، همچنین مسئولیت عملیات‌های نظامی حزب‌الله را در خارج از لبنان بر عهده داشت. وی از سال 2012 که مسئولیت حضور نظامی حزب‌الله در سوریه را بر عهده گرفت؛ همان زمان نیز از سوی آمریکا در لیست سیاه قرار داده شد. او از سوی این کشور متهم به دست داشتن در انفجار 1983 مقر تنفگداران نیروی دریایی آمریکا بود.

ویژگی‌های شخصیتی

شهید بدرالدین، دارای شخصیتی بسیار کاریزماتیک و سخت‌گیر در امر انضباط و آموزش بود. در همین حال درون حزب‌الله از او به عنوان یک فرمانده کارکشته و بسیار حرفه‌ای یاد می‌شد، به طوریکه گفته می‌شود او می‌توانسته همزمان با دو تفنگ شلیک کرده و به هدف بزند.

در زمینه تاکتیک‌های نظامی نیز وی دارای هوش بسیاری بالایی بود و بسیاری در دورن حزب‌الله، عمده پیروزی‌ها و خلق تاکتیک‌های نظامی و عملیاتی را به وی نسبت می‌دهند.

این شهید همچنین در طول زندگی خود به پروتکل‌های امنیتی بسیار پایبند بود و از یک گوشی موبایل بیش از یک روز استفاده نمی‌کرد و اجازه نمی‌داد در اطراف محل حضور خود شخصی از تلفن همراه استفاده کند. برای همین است که اطلاعات و تصاویر چندانی از وی در دسترس نیست.

تلاش برای ترور شخصیتی

مسأله‌ی دیگر، حجم تبلغیات سوء صهیونیست‌ها و رسانه‌های جریان سعودی علیه شهید بدرالدین است، به طوریکه در سال‌های گذشته، رسانه‌های معاند علاوه بر تلاش صهیونیست‌ها برای ترور فیزیکی وی، در راستای ترور اخلاقی و شخصیتی این شهید نیز بسیار تلاش کرده‌اند مسائلی از از جمله بد اخلاق بودن وی، آموزش در اوکراین، تجارت طلا و یا اتهامات اخلاقی، در باره این شهید در رسانه‌های جریان سعودی بسیار به چشم می‌خورد.

حجم تبلغیات منفی و ترور شخصیتی علیه وی از سوی رسانه‌های غربی و سعودی به مسأله‌ای عادی در بین افراد حزب‌الله تبدیل شده بود و

شهید بدرالدین به عنوان فردی شناخته می‌شد که همواره آماج این حملات بوده است.

اتهام دست داشتن در ترور «رفیق حریری» نخست‌وزیر سابق لبنان عاملی بود تا سیل هجمه رسانه‌ای علیه شهید بدرالدین سرازیر شود. اتهامی که تاکنون ثابت نشده است.

بدرالدین؛ فرمانده شهید حزب‌الله که بود؟

بک لینک رنک 7

خبر جدید

سینما در نوروز امسال میزبان چندنفر بود؟

سینما در نوروز امسال میزبان چندنفر بود؟

به گزارش جهان به نقل از فارس، ابتدای برنامه، صباغ درباره میزان فروش فیلم‌ها در نوروز گفت: نوروز شاهد فروش غیرقابل پیش‌بینی «من سالوادور نیستم» بودیم که تا قبل از اکران نوروزی فروش عجیبی نداشت. اکران همزمان دو فیلم پرحاشیه و جنجالی جشنواره یعنی «بادیگارد» و «ابدا یک روز» این گمانه را تقویت می‌کرد که فروش آن افت کند ولی می‌بینیم چنین اتفاقی نمی‌افتد و فروش آن به صورت تصاعدی بالا می‌رود.

نوروز ۹۵با یک میلیون و چهارصد هزار مخاطب

وی ادامه داد: ایّام نوروز امسال در تهران و شهرستان حدود یک میلیون و چهارصدهزار نفر مخاطب داشتیم که با این دوهفته کلّ فصل اکران را به لحاظ مخاطب، نسبت به سال‌های پیش پوشش دادیم. بعید می‌دانم این اتّفاق در سال‌های بعد تکرار شود. اتّفاقات سیاسی، فرآیند اجتماعی و علاقه مردم و همچنین تبلیغات فیلم‌ها در ماهواره در میزان فروش مؤثّر بوده‌ است.

سپس مازیار وکیلی به چرایی فروش بالای فیلم‌ها در نوروز اشاره کرد و گفت: نکته اوّلی که موجب این فروش زیاد بود این بود که ترکیب اکران خوبی داشتیم، و نکته دوم این بود که فضای اجتماعی و ذهنی و روانی مردم آماده بود که به محصولات فرهنگی و هنری بیشتر بپردازند، هرچند از جشنواره فیلم فجر پیش‌بینی یک سال خوب را وجود داشت.

«خشم و هیاهو»، قربانی اکران

صبّاغ «خشم‌وهیاهو» را قربانی اکران دانست و افزود: اگر این فیلم در فصل تابستان اکران می‌شد حدّاقل یک فروش دو میلیاردی داشت. این اثر آخرین فیلمی بود که به چرخه اکران‌ها اضافه شد.

وکیلی درباره تاثیر واقعی این فروش در رشد اقتصاد سینما اظهار داشت: تا زمانی که سینمای ما یک بخش خصوصی قوی نداشته باشد و تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار با رضایت قلبی خود روی فیلمی سرمایه‌گذاری نکند و اقتصادمان وابسته به مرکز و دولتی باشد مشکل خواهیم داشت، همانطور که افت مخاطب در سال 91 – 92 طبیعی نبود استقبال امسال هم طبیعی نیست.

کمک پردیس‌ها به اقتصاد سینما

صبّاغ در ادامه صحبت‌های وی، خاطرنشان کرد:70 تا 80 درصد فروش فیلم‌های سینمایی در ایران توسّط 30 سینما قم می‌خورد در حالی که حدود 400 تا سینما داریم یعنی بیش از 300 سالن را که تعطیل کنیم شاید 20 درصد به اقتصاد سینما ضربه بخورد! در عین حال که تجربه موفّق پردیس‌ها را شاهد هستیم و احداث این پردیس‌ها و سرمایه‌گذاری روی آن خیلی می‌تواند به اقتصاد سینما کمک کند.

وی اضافه کرد: بلیط‌ سینما گران شده است امّا احساس می‌کنم مخاطب در قبال محصول خوب حاضر است هزینه کند، هرچند که افزایش قیمت بلیط باید قانون داشته باشد.

وکیلی با بیان این نکته که سینما در مقایسه با سایر تفریحات گران نیست، اظهار داشت: واقعیّت این است که اگر بخواهید غیر از روزهای سه‌شنبه که قیمت بلیط نیم‌بها است به سینما بروید باید ماهی 40 هزارتومان هزینه کنید در حالی که اگر به رستوران خوبی بروید باید همین قیمت را هزینه کنید، اگر فیلم خوبی باشد مردم برای آن هزینه می‌کنند. اگر مردم به سینما نمی‌روند مشکل از خود فیلم است.

او سپس درباره انحصار دفاتر پخش صحبت کرد و گفت: این حجم فروش موجب نمی‌شود که فضا در بخش پخش عادلانه شود و فروش تغییر کند، ضمن اینکه چنین فضایی به تازه‌کار داده نمی‌شود و این آفت‌زاست. حوزه هنری باید پای کار بیاید، چون هم بودجه‌ و هم قدرت دارد، امّا چرا چنین پردیسی نمی‌گذارد؟ الان فروش فیلم‌ها با پردیس رقم می‌خورد.

حوزه هنری وارد فضای رقابت نمی‌شود

وکیلی در ادامه این بحث خاطرنشان کرد: اگر آقای سرتیپی امروز به چنین قدرتی رسیده، دلیلش این است که رقیبی ندارد. ما فیلمی می‌سازیم که تبلیغ ارزش‌های ما باشد در حالی که می‌بینیم فیلم قبل از اینکه بخواهد دارای چنین ارزشی باشد فاقد ارزش دیدن است و نمی‌تواند در بازار سینما خودش را عرضه کند. وقتی معیار حوزه هنری «دلبری» است این قشر بازار سینما و اقتصاد آن را می‌بازد چون آن فیلم قابل دیدن نیست، خود آنها نمی‌خواهند وارد این فضای رقابت شوند و با سوژه‌های نو کار کنند.

انحصار دفاتر پخش و قربانی شدن برخی فیلم‌ها

صباغ توضیح بیشتری در خصوص فضای انحصاری پخش داد و گفت: سرگروه به «فی المدت المعلوم» اختصاص پیدا نکرد و این فیلم در گروه آزاد اکران شد و اتّفاق جالبی که افتاد این بود که فیلم ششم سال 94 شد، ما نمی‌خواهیم یک دفتر پخش قوی را ضعیف بکنیم ولی اینکه انحصار باشد و یکسری از فیلم‌ها قربانی این فضای انحصاری شوند به مرور زمان می‌تواند به چرخه اکران ضربه بزند. حوزه امکانات دارد و فقط بحث نرم‌افزاری می‌خواهد که افرادی متوجه فضای روز باشند و به خواسته مخاطب اهمیت دهند. اتفاقی که سر تحریم فیلم‌ها پیش آمد این بود که حوزه می‌گفت من محتوای چنین فیلم‌هایی را نمی‌پذیرم، من می‌گویم این روش که اکران نکنیم تا نبینند جواب نمی‌دهد، در حالی که باید کار بزرگتری می‌کردند.

سپس وکیلی اضافه کرد: «فی المدت المعلوم» در بدترین زمان و قبل از جشنواره فجر اکران شد که جز با یک کمپین تبلیغاتی قوی و مدیریت اقتصادی قوی به اینجا نمی‌رسید. ما به یک فیلم‌ایران احتیاج نداریم و احتیاج به چندین فیلم‌ایران داریم، هرچند فضایی نیست که فیلم به پخش‌کننده جدید داده شود، طیف فکری حوزه هنری باید به این بپردازد که احتیاج دارد وارد حوزه اقتصاد سینما هم بشود.

فروش بالای نوروزی برنامه‌ریزی نبود، یک اتّفاق اجتماعی است

صباغ در پایان صحبت‌های خود اظهار داشت: با این آمار فروش و تعداد مخاطب از هر 55 ایرانی در ایّام نوروز یک نفر و در تهران از هر 15 نفر یک نفر به سینما رفته است، این را که کنار مخاطب سینمای هند و آمریکا بگذارید می‌بینید خیلی فاصله داریم پس خیلی ذوق‌زده نشویم و زیاد نگوییم این اتّفاق با برنامه‌ریزی بوده است، چون به نظرم این یک اتّفاق اجتماعی بوده است.

«کفش‌هایم کو؟» در هر شرایط اکران بازنده گیشه بود

وکیلی نیز در صحبت پایانی خود یادآور شد: «کفش‌هایم کو؟» و «خشم‌و‌هیاهو» کم‌فروش‌ترین فیلم‌ها در اکران نوروزی بودند، «خشم‌وهیاهو» قربانی اکران ناعادلانه شد ولی «کفش‌هایم کو؟» در هر شرایطی که اکران می‌شد مخاطبش همین تعداد بود، چون فیلمی بد و به شدّت کهنه است.

برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبه‌ها ساعت 14:30 از رادیو گفت و‌گو پخش می‌شود، برنامه‌ای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه ‌کنندگی و سردبیری رقیه پرندآور که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلم‌های روی پرده را بالا ببرد.

سینما در نوروز امسال میزبان چندنفر بود؟

به گزارش جهان به نقل از فارس، ابتدای برنامه، صباغ درباره میزان فروش فیلم‌ها در نوروز گفت: نوروز شاهد فروش غیرقابل پیش‌بینی «من سالوادور نیستم» بودیم که تا قبل از اکران نوروزی فروش عجیبی نداشت. اکران همزمان دو فیلم پرحاشیه و جنجالی جشنواره یعنی «بادیگارد» و «ابدا یک روز» این گمانه را تقویت می‌کرد که فروش آن افت کند ولی می‌بینیم چنین اتفاقی نمی‌افتد و فروش آن به صورت تصاعدی بالا می‌رود.

نوروز ۹۵با یک میلیون و چهارصد هزار مخاطب

وی ادامه داد: ایّام نوروز امسال در تهران و شهرستان حدود یک میلیون و چهارصدهزار نفر مخاطب داشتیم که با این دوهفته کلّ فصل اکران را به لحاظ مخاطب، نسبت به سال‌های پیش پوشش دادیم. بعید می‌دانم این اتّفاق در سال‌های بعد تکرار شود. اتّفاقات سیاسی، فرآیند اجتماعی و علاقه مردم و همچنین تبلیغات فیلم‌ها در ماهواره در میزان فروش مؤثّر بوده‌ است.

سپس مازیار وکیلی به چرایی فروش بالای فیلم‌ها در نوروز اشاره کرد و گفت: نکته اوّلی که موجب این فروش زیاد بود این بود که ترکیب اکران خوبی داشتیم، و نکته دوم این بود که فضای اجتماعی و ذهنی و روانی مردم آماده بود که به محصولات فرهنگی و هنری بیشتر بپردازند، هرچند از جشنواره فیلم فجر پیش‌بینی یک سال خوب را وجود داشت.

«خشم و هیاهو»، قربانی اکران

صبّاغ «خشم‌وهیاهو» را قربانی اکران دانست و افزود: اگر این فیلم در فصل تابستان اکران می‌شد حدّاقل یک فروش دو میلیاردی داشت. این اثر آخرین فیلمی بود که به چرخه اکران‌ها اضافه شد.

وکیلی درباره تاثیر واقعی این فروش در رشد اقتصاد سینما اظهار داشت: تا زمانی که سینمای ما یک بخش خصوصی قوی نداشته باشد و تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار با رضایت قلبی خود روی فیلمی سرمایه‌گذاری نکند و اقتصادمان وابسته به مرکز و دولتی باشد مشکل خواهیم داشت، همانطور که افت مخاطب در سال 91 – 92 طبیعی نبود استقبال امسال هم طبیعی نیست.

کمک پردیس‌ها به اقتصاد سینما

صبّاغ در ادامه صحبت‌های وی، خاطرنشان کرد:70 تا 80 درصد فروش فیلم‌های سینمایی در ایران توسّط 30 سینما قم می‌خورد در حالی که حدود 400 تا سینما داریم یعنی بیش از 300 سالن را که تعطیل کنیم شاید 20 درصد به اقتصاد سینما ضربه بخورد! در عین حال که تجربه موفّق پردیس‌ها را شاهد هستیم و احداث این پردیس‌ها و سرمایه‌گذاری روی آن خیلی می‌تواند به اقتصاد سینما کمک کند.

وی اضافه کرد: بلیط‌ سینما گران شده است امّا احساس می‌کنم مخاطب در قبال محصول خوب حاضر است هزینه کند، هرچند که افزایش قیمت بلیط باید قانون داشته باشد.

وکیلی با بیان این نکته که سینما در مقایسه با سایر تفریحات گران نیست، اظهار داشت: واقعیّت این است که اگر بخواهید غیر از روزهای سه‌شنبه که قیمت بلیط نیم‌بها است به سینما بروید باید ماهی 40 هزارتومان هزینه کنید در حالی که اگر به رستوران خوبی بروید باید همین قیمت را هزینه کنید، اگر فیلم خوبی باشد مردم برای آن هزینه می‌کنند. اگر مردم به سینما نمی‌روند مشکل از خود فیلم است.

او سپس درباره انحصار دفاتر پخش صحبت کرد و گفت: این حجم فروش موجب نمی‌شود که فضا در بخش پخش عادلانه شود و فروش تغییر کند، ضمن اینکه چنین فضایی به تازه‌کار داده نمی‌شود و این آفت‌زاست. حوزه هنری باید پای کار بیاید، چون هم بودجه‌ و هم قدرت دارد، امّا چرا چنین پردیسی نمی‌گذارد؟ الان فروش فیلم‌ها با پردیس رقم می‌خورد.

حوزه هنری وارد فضای رقابت نمی‌شود

وکیلی در ادامه این بحث خاطرنشان کرد: اگر آقای سرتیپی امروز به چنین قدرتی رسیده، دلیلش این است که رقیبی ندارد. ما فیلمی می‌سازیم که تبلیغ ارزش‌های ما باشد در حالی که می‌بینیم فیلم قبل از اینکه بخواهد دارای چنین ارزشی باشد فاقد ارزش دیدن است و نمی‌تواند در بازار سینما خودش را عرضه کند. وقتی معیار حوزه هنری «دلبری» است این قشر بازار سینما و اقتصاد آن را می‌بازد چون آن فیلم قابل دیدن نیست، خود آنها نمی‌خواهند وارد این فضای رقابت شوند و با سوژه‌های نو کار کنند.

انحصار دفاتر پخش و قربانی شدن برخی فیلم‌ها

صباغ توضیح بیشتری در خصوص فضای انحصاری پخش داد و گفت: سرگروه به «فی المدت المعلوم» اختصاص پیدا نکرد و این فیلم در گروه آزاد اکران شد و اتّفاق جالبی که افتاد این بود که فیلم ششم سال 94 شد، ما نمی‌خواهیم یک دفتر پخش قوی را ضعیف بکنیم ولی اینکه انحصار باشد و یکسری از فیلم‌ها قربانی این فضای انحصاری شوند به مرور زمان می‌تواند به چرخه اکران ضربه بزند. حوزه امکانات دارد و فقط بحث نرم‌افزاری می‌خواهد که افرادی متوجه فضای روز باشند و به خواسته مخاطب اهمیت دهند. اتفاقی که سر تحریم فیلم‌ها پیش آمد این بود که حوزه می‌گفت من محتوای چنین فیلم‌هایی را نمی‌پذیرم، من می‌گویم این روش که اکران نکنیم تا نبینند جواب نمی‌دهد، در حالی که باید کار بزرگتری می‌کردند.

سپس وکیلی اضافه کرد: «فی المدت المعلوم» در بدترین زمان و قبل از جشنواره فجر اکران شد که جز با یک کمپین تبلیغاتی قوی و مدیریت اقتصادی قوی به اینجا نمی‌رسید. ما به یک فیلم‌ایران احتیاج نداریم و احتیاج به چندین فیلم‌ایران داریم، هرچند فضایی نیست که فیلم به پخش‌کننده جدید داده شود، طیف فکری حوزه هنری باید به این بپردازد که احتیاج دارد وارد حوزه اقتصاد سینما هم بشود.

فروش بالای نوروزی برنامه‌ریزی نبود، یک اتّفاق اجتماعی است

صباغ در پایان صحبت‌های خود اظهار داشت: با این آمار فروش و تعداد مخاطب از هر 55 ایرانی در ایّام نوروز یک نفر و در تهران از هر 15 نفر یک نفر به سینما رفته است، این را که کنار مخاطب سینمای هند و آمریکا بگذارید می‌بینید خیلی فاصله داریم پس خیلی ذوق‌زده نشویم و زیاد نگوییم این اتّفاق با برنامه‌ریزی بوده است، چون به نظرم این یک اتّفاق اجتماعی بوده است.

«کفش‌هایم کو؟» در هر شرایط اکران بازنده گیشه بود

وکیلی نیز در صحبت پایانی خود یادآور شد: «کفش‌هایم کو؟» و «خشم‌و‌هیاهو» کم‌فروش‌ترین فیلم‌ها در اکران نوروزی بودند، «خشم‌وهیاهو» قربانی اکران ناعادلانه شد ولی «کفش‌هایم کو؟» در هر شرایطی که اکران می‌شد مخاطبش همین تعداد بود، چون فیلمی بد و به شدّت کهنه است.

برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبه‌ها ساعت 14:30 از رادیو گفت و‌گو پخش می‌شود، برنامه‌ای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه ‌کنندگی و سردبیری رقیه پرندآور که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلم‌های روی پرده را بالا ببرد.

سینما در نوروز امسال میزبان چندنفر بود؟

فروش بک لینک