آیا ایران و روسیه به حملات ترکیه واکنش سختری نشان خواهند داد؟/ موزی که اردوغان می خواهد در سوریه بردارد!

آیا ایران و روسیه به حملات ترکیه واکنش سختری نشان خواهند داد؟/ موزی که اردوغان می خواهد در سوریه بردارد!

گروه بین الملل جهان نیوز: سیاست منطقه ای آنکارا در چند سال اخیر ثبات چندانی نداشته و اتخاذ برخی از سیاست ها حتی امنیت داخلی این کشور را نیز به خطر انداخته است، اقداماتی که بازهم با حمله به شمال سوریه تشدید شده اند.

به گزارش جهان نیوز، روز 25 دیماه سال جاری ارتش ترکیه با تجاوز به شمال سوریه به بهانه سرکوب کردها صفحه ای جدید در تحولات مربوط به بحران سوریه باز کرد. از آن روز نبردی به نام «شاخه زیتون» با گلوله‌ باران مناطق مسکونی این شهر شروع شد و پس از پنج روز به ورود تانک ‌ها و جنگنده‌ های این کشور به این منطقه انجامید.

با این وصف نزدیک به دو هفته از اقدامات ارتش ترکیه گذشته و طی این مدت دستکم ۵۸ نظامی ترک و عنصر مسلح سپر فرات کشته و یا اسیر و دستکم ۱۵۰ نفر دیگر نیز زخمی شده ‌اند. در مقابل در اثر حملات ارتش ترکیه و سپر فرات ۴۸ نفر از ساکنان عفرین کشته شده اند که فقط شش نفر آنان را کُردها تشکیل می دادند.

شکست های ارتش ترکیه از نیروهای ائتلاف کردی در عفرین در حالیست که رجب طیب اردوغان اعلام کرده بود قصد دارد پس از فتح عفرین به سمت منبج نیز حرکت کرده و آنجا را نیز تسخیر کند. اردوغان گفته بود احتمال دارد عملیات ترکیه تا مرز عراق گسترش پیدا کند. ولی مقاومت کردها باعث عقب نشینی ارتش ترکیه و نیروهای ائتلافی  آن یعنی تروریست های النصره و جیش الحر شده است.

در عرصه میدانی کردها حدود ۱۱ روستای اطراف عفرین شامل روستاهای شیراوا، راجو و سه و چهار ارتفاع در منطقه جندرسه بوده، را از ارتش ترکیه باز پس بگیرند. این در حالی است که در این عملیات تعداد نیروهای ارتش ترکیه و سپر فرات لااقل پنج برابر نیروهای کرد و غیر کرد مدافع عفرین بوده است. این پیروزی های روحیه بخش باعث شده تا این نتیجه به دست آید در صورت ادامه عملیات ارتش ترکیه، شاهد درگیری های فرسایشی در ماههای آینده خواهیم بود.

ترکیه یگان‌های مدافع خلق یا ی پ گ (عمده‌ترین گروه ائتلاف نیروهای دموکراتیک سوریه) را به عنوان شاخه سوری حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) و یک گروه تروریستی تلقی می‌کند. نیروهای دموکراتیک سوریه از گروه های اصلی در حمله به رقه و بازپس گیری آن از تروریست های داعش بودند، هرچند در این میان از حمایت های آمریکا نیز برخوردار بودند.

پیچیدگی های عملیات شاخه زیتون
حمله ترکیه به عفرین برای عقب راندن نیروهای کرد که در مواضع ترک ها به عنوان تروریست ها یاد می شوند در حالیست که آمریکا تلاش دارد تا ائتلافی 30 هزار نفری از گروه های کرد را در مرزهای سوریه و ترکیه تشکیل دهد و از آنها علیه حکومت بشار بهره گیرد. با این حال ترکیه پیش از آغاز عملیات هشدارهایی درباره حمله به شمال سوریه با ورود نیروهای کرد به عفرین داده بود.

با این وجود، دولت سوریه چنین حملاتی را تجاوز به خاک خود دانسته و خواهان عقب نشینی نیروهای ترکیه شده است. وزارت امور خارجه ایران در نخستین واکنش به عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه ابراز امیدواری کرده که «این عملیات فوراً پایان یافته و از تعمیق و گسترش بحران در مناطق مرزی ترکیه و سوریه جلوگیری به عمل آید». همچنین سرگئی لاوروف «اقدامات یک‌جانبه» آمریکا در مورد ایران و سوریه را تقبیح کرد و گفت ترکیه از این که آمریکا به تعهد خود در مورد سوریه پایبند نبوده و یک‌جانبه عمل می‌کند، «عصبانی» شده‌است.

هرچند برخی از کشورها مانند مصر و تونس حمله ترکیه را محکوم و غیرقانونی خوانده اند ولی در این بین مواضع روسیه و ایران جالب توجه است. آنها از محکومیت قاطع این عملیات یا تجاوز خواندن آن اجتناب کرده اند و در مواضع رسمی خواهان پایان مسالمت آمیز عملیات و آن را نتیجه سیاست های آمریکا دانسته اند.

چنین به نظر می رسد این دو کشور پس از نشست سوچی و آستانه (نشست ایران- ترکیه- روسیه) خواهان آن نیستند که با مقابله سخت با ترکیه، توافقات به دست آمده در گفتگوهای سه جانبه را با خطر روبه رو سازند. هرچند اقدام ترکیه تا حدود زیادی سوچی و آستانه را تضعیف کرده، دستیابی به توافق و تشکیل ائتلافی برای گسترش مناطق کمتر درگیر بین ایران، ‌روسیه و ترکیه را با مانع جدی مواجه می کندو این می‌ تواند اوضاع سوریه را بار دیگر به سمت تشدید و پیچیده تر شدن بحران سوریه سوق دهد. زیاده خواهی بیشتر ترکیه در تحولات آینده سوریه در ادامه عملیات می تواند واکنش جدی تر تهران و مسکو را به دنبال داشته باشد.

با این حال ورود نیروهای ارتش ترکیه به خاک سوریه را می توان نیجه چندین سال سیاست خارجی بی محابای آنکارا در حمایت از گروه های مسلح مخالف بشار اسد و حتی تروریست های تکفیری از سال 2011 به این سو دانست. رجب طیب اردوغان در حالی در ابتدای بحران سوریه به انتقاد از حکومت اسد پرداخت که در ادامه با بحرانی شدن اوضاع و پیروزی های گروه های مسلح و تروریست، شرایطی را مهیا دید که می تواند نفوذ خود را در سوریه با حمایت از این گروه ها افزایش دهد و خواهان خروج اسد از قدرت شد. براساس برخی از گزارش ها ترکیه یکی از مشتریان اصلی تجارت نفت داعش بود و تروریست های داعش مرز ترکیه را کریدور جهادی می دانستند.
به هر حال بر کسی پوشیده نیست که ترکیه تاوان حمایت از ترویست ها را با بی ثبات شدن کشورش و عملیات های تروریستی در داخل خاکش داد.

اما در عصر پسا داعش ترکیه با درک شرایط موجود و نفوذ ایران و روسیه در سوریه، خود را به این دو کشور نزدیک تر کرد و به خواهان نقش بیشتری در آینده تحولات سوریه شد. با این حال سیاست های خودسرانه ترکیه در منطقه بحرانی عراق و سوریه، هرآن احتمال تحرکات غیرهماهنگ و بحران زای را محتمل می نماید.

در صورتیکه حمایت کشورهای منطقه ای از تروریست های تکفیری نبود، ائتلاف های کرد با حمایت غرب تا به این حد به بهانه مقابله با داعش تجهیز نمی شدند تا پس از پیروزی در رقه، دارای توان عملیاتی بالایی جهت نقش آفرینی در حوزه میدانی در دیگر مناطق سوریه شوند. آمریکا با علم به این موضوع تدارک نیروی 30 هزار نفری از گروه های کرد را در شمال سوریه در دستور کار قرار داده است.

ترکیه هرچند به بهانه مبارزه با تروریست های گروه ی پ د عملیات نظامی خود را در شمال سوریه آغاز کرده ولی نیات رجب طیب اردوغان برای حضور نظامی در شمال سوریه گویای آن است که این کشور خواهان سهم بیشتری از آینده تحولات در سوریه است و از ابزار حضور نظامی برای فشار بر متحدان و کشورهای پر نفوذ در سوریه استفاده می کند. ترکیه پس از شکست سیاست هایش در سوریه و عراق بیشتر به دنبال حداقل هایی جهت حفظ پرستیژ سیاست خارجی پس از افتضاحات چند سال اخیر است که به آن می توان به عنوان برداشتن یک موز در مهمانی که دعوتی از آنها نشده یاد کرد.
 

آیا ایران و روسیه به حملات ترکیه واکنش سختری نشان خواهند داد؟/ موزی که اردوغان می خواهد در سوریه بردارد!

گروه بین الملل جهان نیوز: سیاست منطقه ای آنکارا در چند سال اخیر ثبات چندانی نداشته و اتخاذ برخی از سیاست ها حتی امنیت داخلی این کشور را نیز به خطر انداخته است، اقداماتی که بازهم با حمله به شمال سوریه تشدید شده اند.

به گزارش جهان نیوز، روز 25 دیماه سال جاری ارتش ترکیه با تجاوز به شمال سوریه به بهانه سرکوب کردها صفحه ای جدید در تحولات مربوط به بحران سوریه باز کرد. از آن روز نبردی به نام «شاخه زیتون» با گلوله‌ باران مناطق مسکونی این شهر شروع شد و پس از پنج روز به ورود تانک ‌ها و جنگنده‌ های این کشور به این منطقه انجامید.

با این وصف نزدیک به دو هفته از اقدامات ارتش ترکیه گذشته و طی این مدت دستکم ۵۸ نظامی ترک و عنصر مسلح سپر فرات کشته و یا اسیر و دستکم ۱۵۰ نفر دیگر نیز زخمی شده ‌اند. در مقابل در اثر حملات ارتش ترکیه و سپر فرات ۴۸ نفر از ساکنان عفرین کشته شده اند که فقط شش نفر آنان را کُردها تشکیل می دادند.

شکست های ارتش ترکیه از نیروهای ائتلاف کردی در عفرین در حالیست که رجب طیب اردوغان اعلام کرده بود قصد دارد پس از فتح عفرین به سمت منبج نیز حرکت کرده و آنجا را نیز تسخیر کند. اردوغان گفته بود احتمال دارد عملیات ترکیه تا مرز عراق گسترش پیدا کند. ولی مقاومت کردها باعث عقب نشینی ارتش ترکیه و نیروهای ائتلافی  آن یعنی تروریست های النصره و جیش الحر شده است.

در عرصه میدانی کردها حدود ۱۱ روستای اطراف عفرین شامل روستاهای شیراوا، راجو و سه و چهار ارتفاع در منطقه جندرسه بوده، را از ارتش ترکیه باز پس بگیرند. این در حالی است که در این عملیات تعداد نیروهای ارتش ترکیه و سپر فرات لااقل پنج برابر نیروهای کرد و غیر کرد مدافع عفرین بوده است. این پیروزی های روحیه بخش باعث شده تا این نتیجه به دست آید در صورت ادامه عملیات ارتش ترکیه، شاهد درگیری های فرسایشی در ماههای آینده خواهیم بود.

ترکیه یگان‌های مدافع خلق یا ی پ گ (عمده‌ترین گروه ائتلاف نیروهای دموکراتیک سوریه) را به عنوان شاخه سوری حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) و یک گروه تروریستی تلقی می‌کند. نیروهای دموکراتیک سوریه از گروه های اصلی در حمله به رقه و بازپس گیری آن از تروریست های داعش بودند، هرچند در این میان از حمایت های آمریکا نیز برخوردار بودند.

پیچیدگی های عملیات شاخه زیتون
حمله ترکیه به عفرین برای عقب راندن نیروهای کرد که در مواضع ترک ها به عنوان تروریست ها یاد می شوند در حالیست که آمریکا تلاش دارد تا ائتلافی 30 هزار نفری از گروه های کرد را در مرزهای سوریه و ترکیه تشکیل دهد و از آنها علیه حکومت بشار بهره گیرد. با این حال ترکیه پیش از آغاز عملیات هشدارهایی درباره حمله به شمال سوریه با ورود نیروهای کرد به عفرین داده بود.

با این وجود، دولت سوریه چنین حملاتی را تجاوز به خاک خود دانسته و خواهان عقب نشینی نیروهای ترکیه شده است. وزارت امور خارجه ایران در نخستین واکنش به عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه ابراز امیدواری کرده که «این عملیات فوراً پایان یافته و از تعمیق و گسترش بحران در مناطق مرزی ترکیه و سوریه جلوگیری به عمل آید». همچنین سرگئی لاوروف «اقدامات یک‌جانبه» آمریکا در مورد ایران و سوریه را تقبیح کرد و گفت ترکیه از این که آمریکا به تعهد خود در مورد سوریه پایبند نبوده و یک‌جانبه عمل می‌کند، «عصبانی» شده‌است.

هرچند برخی از کشورها مانند مصر و تونس حمله ترکیه را محکوم و غیرقانونی خوانده اند ولی در این بین مواضع روسیه و ایران جالب توجه است. آنها از محکومیت قاطع این عملیات یا تجاوز خواندن آن اجتناب کرده اند و در مواضع رسمی خواهان پایان مسالمت آمیز عملیات و آن را نتیجه سیاست های آمریکا دانسته اند.

چنین به نظر می رسد این دو کشور پس از نشست سوچی و آستانه (نشست ایران- ترکیه- روسیه) خواهان آن نیستند که با مقابله سخت با ترکیه، توافقات به دست آمده در گفتگوهای سه جانبه را با خطر روبه رو سازند. هرچند اقدام ترکیه تا حدود زیادی سوچی و آستانه را تضعیف کرده، دستیابی به توافق و تشکیل ائتلافی برای گسترش مناطق کمتر درگیر بین ایران، ‌روسیه و ترکیه را با مانع جدی مواجه می کندو این می‌ تواند اوضاع سوریه را بار دیگر به سمت تشدید و پیچیده تر شدن بحران سوریه سوق دهد. زیاده خواهی بیشتر ترکیه در تحولات آینده سوریه در ادامه عملیات می تواند واکنش جدی تر تهران و مسکو را به دنبال داشته باشد.

با این حال ورود نیروهای ارتش ترکیه به خاک سوریه را می توان نیجه چندین سال سیاست خارجی بی محابای آنکارا در حمایت از گروه های مسلح مخالف بشار اسد و حتی تروریست های تکفیری از سال 2011 به این سو دانست. رجب طیب اردوغان در حالی در ابتدای بحران سوریه به انتقاد از حکومت اسد پرداخت که در ادامه با بحرانی شدن اوضاع و پیروزی های گروه های مسلح و تروریست، شرایطی را مهیا دید که می تواند نفوذ خود را در سوریه با حمایت از این گروه ها افزایش دهد و خواهان خروج اسد از قدرت شد. براساس برخی از گزارش ها ترکیه یکی از مشتریان اصلی تجارت نفت داعش بود و تروریست های داعش مرز ترکیه را کریدور جهادی می دانستند.
به هر حال بر کسی پوشیده نیست که ترکیه تاوان حمایت از ترویست ها را با بی ثبات شدن کشورش و عملیات های تروریستی در داخل خاکش داد.

اما در عصر پسا داعش ترکیه با درک شرایط موجود و نفوذ ایران و روسیه در سوریه، خود را به این دو کشور نزدیک تر کرد و به خواهان نقش بیشتری در آینده تحولات سوریه شد. با این حال سیاست های خودسرانه ترکیه در منطقه بحرانی عراق و سوریه، هرآن احتمال تحرکات غیرهماهنگ و بحران زای را محتمل می نماید.

در صورتیکه حمایت کشورهای منطقه ای از تروریست های تکفیری نبود، ائتلاف های کرد با حمایت غرب تا به این حد به بهانه مقابله با داعش تجهیز نمی شدند تا پس از پیروزی در رقه، دارای توان عملیاتی بالایی جهت نقش آفرینی در حوزه میدانی در دیگر مناطق سوریه شوند. آمریکا با علم به این موضوع تدارک نیروی 30 هزار نفری از گروه های کرد را در شمال سوریه در دستور کار قرار داده است.

ترکیه هرچند به بهانه مبارزه با تروریست های گروه ی پ د عملیات نظامی خود را در شمال سوریه آغاز کرده ولی نیات رجب طیب اردوغان برای حضور نظامی در شمال سوریه گویای آن است که این کشور خواهان سهم بیشتری از آینده تحولات در سوریه است و از ابزار حضور نظامی برای فشار بر متحدان و کشورهای پر نفوذ در سوریه استفاده می کند. ترکیه پس از شکست سیاست هایش در سوریه و عراق بیشتر به دنبال حداقل هایی جهت حفظ پرستیژ سیاست خارجی پس از افتضاحات چند سال اخیر است که به آن می توان به عنوان برداشتن یک موز در مهمانی که دعوتی از آنها نشده یاد کرد.
 

آیا ایران و روسیه به حملات ترکیه واکنش سختری نشان خواهند داد؟/ موزی که اردوغان می خواهد در سوریه بردارد!

تقریباً همه حملات تروریستی در غرب به عربستان ارتباط دارد/ ایران درحال جنگ با تروریست‌ها است

تقریباً همه حملات تروریستی در غرب به عربستان ارتباط دارد/ ایران درحال جنگ با تروریست‌ها است

«فرید زکریا» تحلیلگر ارشد آمریکایی و از کارشناسان حوزه روابط بین‌الملل در شبکه سی‌ان‌ان در یادداشتی، وهابیگری عربستان سعودی را ریشه تروریسم خوانده است.

او در این یادداشت، اظهارات دونالد ترامپ در سفر اخیر به عربستان سعودی درباره ادعای حمایت ایران از تروریسم را رد کرده است.

فرید زکریا البته در یادداشت  ادعاهایی علیه ایران هم مطرح کرده؛ ادعاهایی که مورد تایید خبرگزاری فارس نیست.

ترجمه این یادداشت را که در واشنگتن پست منتشر شده در متن زیر بخوانید:

«حمله این هفته در منچستر، تاکیدی مخوف بر این است که تهدید تروریسم رادیکال اسلامگرا همچنان ادامه دارد و سفر رئیس‌جمهور ترامپ به خاورمیانه هم نشان داد که چطور یک کشور مرکزی در حوزه گسترش این نوع از تروریسم یعنی عربستان سعودی، توانسته جوری مدیریت کند که از پذیرش هرگونه مسئولیتی در قبال آن سرباز زند. در واقع باید گفت که ترامپ به عربستان سعودی، آزادی عمل در منطقه داده است. واقعیت‌ها در این باره، کاملا برای همگان شناخته شده هستند. عربستان سعودی برای ۵ دهه است که در حال گسترش روایت تنگ نظرانه ای از اسلام در سراسر جهان اسلام است. اسامه بن لادن و ۱۵ تن از ۱۹ تروریست عامل حمله ۱۱ سپتامبر، تبعه سعودی بودند.

و ما از طریق ایمیلهای فاش شده هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین آمریکا هم می‌دانیم که دولت سعودی به همراه قطر در سال‌های اخیر “تامین کننده حمایت مالی و لجستیکی به (داعش) و دیگر گروه‌های سنی تندرو در منطقه بوده است”. اتباع سعودی، دومین گروه پرجمعیت جنگجویان خارجی داعش را تشکیل می‌دهند و طبق برخی ارزیابی‌ها، بزرگترین گروه در اعضای داعش در عراق را تشکیل می‌دهند. پادشاهی سعودی، در ائتلاف ضمنی و تلویحی با القاعده در یمن است.

داعش،‌عقایدش را از روایت وهابیگری عربستان سعودی از اسلام می‌گیرد. همانطوری که سال گذشته امامت سابق مسجد اعظم پادشاهی سعودی گفت،‌ داعش “از اصول ما که در کتبمان قابل پیدا شدن است،  بهره‌برداری کرده. ما همان نظرات را البته به روشی پالایش شده، دنبال می‌کنیم”.

تا زمانی که داعش بتواند کتابهای درسی خودش را در مدارس بنویسد،‌ در واقع فهرست دروس سعودی را دنبال و اتخاذ کرده است.

پول سعودی است که اکنون اسلام اروپایی را دارد تغییر می‌دهد. گزارشهای اطلاعاتی فاش شده از اطلاعات آلمان نشان می‌دهد که موسسات خیریه “به شدت نزدیک به دفاتر و نهادهای دولتی” عربستان سعودی، قطر و کویت در حال تامین مالی مساجد،‌مدارس و ائمه جماعاتی هستند تا در سراسر آلمان، روایت بنیادگرایی از اسلام را انتشار دهند.

دولت عربستان سعودی شروع به کند کردن بسیاری از اقدامات فاحش خود کرده است. اکنون این کشور عملا توسط شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد اداره می‌شود؛ کسی که به نظر فردی عملگرا و به سبک و سیاق شیخ محمد بن رشید المکتوم رهبر دوبی است اما تا کنون قسمت اعظم اصلاحات در سعودی،‌ به سیاست اقتصادی بهتر انجامیده است و نه به گسست از سازمان و نهاد حاکم مذهبی آن.

سخنرانی ترامپ درباره اسلام، حاوی نکات دقیق و جزئی بود و نشان از همدردی با قربانیان مسلمان از این تروریسم جهاگرا داشت کسانی که ۹۵ درصد از قربانیان آن را تشکیل می‌دهند. او اما عملا هیچ چیزی برای ارائه درباره این مشکل نداشت وقتی که گفت “هیچ صحبتی درباره پایان دادن به این تهدید،‌کامل نخواهد شد مگر انکه به دولتی که به تروریستها اقامتگاه امن، کمک مالی و اجتماعی برای جذب نیرو می‌دهد، اشاره شود”. ترامپ اما  درباره میزبانش عربستان سعودی حرف نمی‌زد بلکه به ایران اشاره میکرد. باید روشن و واضح گفت که ایران در منطقه خاورمیانه،‌ نیرویی ثبات زدا است‌ و از برخی بازیگران بد حمایت می‌کند اما به شدت نادرست است که این کشور را منبعی برای تروریسم جهادگرا توصیف کنیم. طبق تحلیل «لیف ونار» از کینگ کالج لندن درباره پایگاه جهانی تروریسم، بیش از ۹۴ درصد از مرگ و میر برآمده از تروریسم اسلامگرا از سال ۲۰۰۱ را اعضای داعش و دیگر گروه‌های جهادگرای سنی مرتکب شدند. ایران در حال جنگ با آن گروه‌ها است و نه اینکه توان آنها را افزایش دهد. تقریبا همه حملات تروریستی در غرب، به نوعی ارتباطی با عربستان سعودی داشته است و تقریبا هیچ کدام از آنها هیچ ارتباطی به ایران نداشته است.

ترامپ، خطکشی عربستان سعودی درباره تروریسم را پذیرفته است؛‌خط کشی که اصلا هیچ تقصیری را متوجه پادشاعی(عربستان سعودی) نمی‌داند و آن را به سمت ایران پاسکاری می‌کند. سعودی‌ها با توافقات تسلیحاتی و اعطای کمک مالی به یک صندوق بانک جهانی که ایوانکا ترامپ پشتیبانی از آن را به دست گرفته، تحسین و توجهات مذاکره‌کنندگان بی تجربه ترامپ را از آن خود کردند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ و زمانی که نامزد انتخابات بود در صفحه فیس بوکش نوشته بود که “عربستان سعودی و بسیاری از کشورهایی که مبالغ هنگفتی پول به بنیاد کلینتون دادند، می‌خواهند زنان را برده کنند و همجنسبازان را بکشند. هیلاری باید همه آن  پولها را برگرداند”.

آمریکا اکنون رسما در خدمت سیاست خارجی عربستان سعودی که همان مجموعه‌ای از سلسله درگیری‌های بی امان علیه شیعیان و متحدانشان در خاورمیانه است، قرار گرفته است. چنین اقدامی، ‌واشنگتن را در یک نزاع فرقه‌گرایانه‌ی بدون پایان گیر خواهد انداخت نزاعی که بی‌ثباتی منطقه‌ای را دامن زده و روابط واشنگتن با کشورهایی مانند عراق که خواهان روابط خوب با هر دو طرف است، ‌پیچیده می‌کند. اما مهمتر از همه اینها، آن است که چنین اقدامی هیچ کاری برای پرداختن به تهدید مستقیم و موجود کنونی در قبال آمریکایی‌ها که همان تروریسم جهادگرا است، انجام نمی‌دهد. من فکر می‌کردم که سیاست خارجی ترامپ،‌ قرار بود آمریکا را در اولویت نخست قرار دهد و نه عربستان سعودی را»./فارس

تقریباً همه حملات تروریستی در غرب به عربستان ارتباط دارد/ ایران درحال جنگ با تروریست‌ها است

«فرید زکریا» تحلیلگر ارشد آمریکایی و از کارشناسان حوزه روابط بین‌الملل در شبکه سی‌ان‌ان در یادداشتی، وهابیگری عربستان سعودی را ریشه تروریسم خوانده است.

او در این یادداشت، اظهارات دونالد ترامپ در سفر اخیر به عربستان سعودی درباره ادعای حمایت ایران از تروریسم را رد کرده است.

فرید زکریا البته در یادداشت  ادعاهایی علیه ایران هم مطرح کرده؛ ادعاهایی که مورد تایید خبرگزاری فارس نیست.

ترجمه این یادداشت را که در واشنگتن پست منتشر شده در متن زیر بخوانید:

«حمله این هفته در منچستر، تاکیدی مخوف بر این است که تهدید تروریسم رادیکال اسلامگرا همچنان ادامه دارد و سفر رئیس‌جمهور ترامپ به خاورمیانه هم نشان داد که چطور یک کشور مرکزی در حوزه گسترش این نوع از تروریسم یعنی عربستان سعودی، توانسته جوری مدیریت کند که از پذیرش هرگونه مسئولیتی در قبال آن سرباز زند. در واقع باید گفت که ترامپ به عربستان سعودی، آزادی عمل در منطقه داده است. واقعیت‌ها در این باره، کاملا برای همگان شناخته شده هستند. عربستان سعودی برای ۵ دهه است که در حال گسترش روایت تنگ نظرانه ای از اسلام در سراسر جهان اسلام است. اسامه بن لادن و ۱۵ تن از ۱۹ تروریست عامل حمله ۱۱ سپتامبر، تبعه سعودی بودند.

و ما از طریق ایمیلهای فاش شده هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین آمریکا هم می‌دانیم که دولت سعودی به همراه قطر در سال‌های اخیر “تامین کننده حمایت مالی و لجستیکی به (داعش) و دیگر گروه‌های سنی تندرو در منطقه بوده است”. اتباع سعودی، دومین گروه پرجمعیت جنگجویان خارجی داعش را تشکیل می‌دهند و طبق برخی ارزیابی‌ها، بزرگترین گروه در اعضای داعش در عراق را تشکیل می‌دهند. پادشاهی سعودی، در ائتلاف ضمنی و تلویحی با القاعده در یمن است.

داعش،‌عقایدش را از روایت وهابیگری عربستان سعودی از اسلام می‌گیرد. همانطوری که سال گذشته امامت سابق مسجد اعظم پادشاهی سعودی گفت،‌ داعش “از اصول ما که در کتبمان قابل پیدا شدن است،  بهره‌برداری کرده. ما همان نظرات را البته به روشی پالایش شده، دنبال می‌کنیم”.

تا زمانی که داعش بتواند کتابهای درسی خودش را در مدارس بنویسد،‌ در واقع فهرست دروس سعودی را دنبال و اتخاذ کرده است.

پول سعودی است که اکنون اسلام اروپایی را دارد تغییر می‌دهد. گزارشهای اطلاعاتی فاش شده از اطلاعات آلمان نشان می‌دهد که موسسات خیریه “به شدت نزدیک به دفاتر و نهادهای دولتی” عربستان سعودی، قطر و کویت در حال تامین مالی مساجد،‌مدارس و ائمه جماعاتی هستند تا در سراسر آلمان، روایت بنیادگرایی از اسلام را انتشار دهند.

دولت عربستان سعودی شروع به کند کردن بسیاری از اقدامات فاحش خود کرده است. اکنون این کشور عملا توسط شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد اداره می‌شود؛ کسی که به نظر فردی عملگرا و به سبک و سیاق شیخ محمد بن رشید المکتوم رهبر دوبی است اما تا کنون قسمت اعظم اصلاحات در سعودی،‌ به سیاست اقتصادی بهتر انجامیده است و نه به گسست از سازمان و نهاد حاکم مذهبی آن.

سخنرانی ترامپ درباره اسلام، حاوی نکات دقیق و جزئی بود و نشان از همدردی با قربانیان مسلمان از این تروریسم جهاگرا داشت کسانی که ۹۵ درصد از قربانیان آن را تشکیل می‌دهند. او اما عملا هیچ چیزی برای ارائه درباره این مشکل نداشت وقتی که گفت “هیچ صحبتی درباره پایان دادن به این تهدید،‌کامل نخواهد شد مگر انکه به دولتی که به تروریستها اقامتگاه امن، کمک مالی و اجتماعی برای جذب نیرو می‌دهد، اشاره شود”. ترامپ اما  درباره میزبانش عربستان سعودی حرف نمی‌زد بلکه به ایران اشاره میکرد. باید روشن و واضح گفت که ایران در منطقه خاورمیانه،‌ نیرویی ثبات زدا است‌ و از برخی بازیگران بد حمایت می‌کند اما به شدت نادرست است که این کشور را منبعی برای تروریسم جهادگرا توصیف کنیم. طبق تحلیل «لیف ونار» از کینگ کالج لندن درباره پایگاه جهانی تروریسم، بیش از ۹۴ درصد از مرگ و میر برآمده از تروریسم اسلامگرا از سال ۲۰۰۱ را اعضای داعش و دیگر گروه‌های جهادگرای سنی مرتکب شدند. ایران در حال جنگ با آن گروه‌ها است و نه اینکه توان آنها را افزایش دهد. تقریبا همه حملات تروریستی در غرب، به نوعی ارتباطی با عربستان سعودی داشته است و تقریبا هیچ کدام از آنها هیچ ارتباطی به ایران نداشته است.

ترامپ، خطکشی عربستان سعودی درباره تروریسم را پذیرفته است؛‌خط کشی که اصلا هیچ تقصیری را متوجه پادشاعی(عربستان سعودی) نمی‌داند و آن را به سمت ایران پاسکاری می‌کند. سعودی‌ها با توافقات تسلیحاتی و اعطای کمک مالی به یک صندوق بانک جهانی که ایوانکا ترامپ پشتیبانی از آن را به دست گرفته، تحسین و توجهات مذاکره‌کنندگان بی تجربه ترامپ را از آن خود کردند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ و زمانی که نامزد انتخابات بود در صفحه فیس بوکش نوشته بود که “عربستان سعودی و بسیاری از کشورهایی که مبالغ هنگفتی پول به بنیاد کلینتون دادند، می‌خواهند زنان را برده کنند و همجنسبازان را بکشند. هیلاری باید همه آن  پولها را برگرداند”.

آمریکا اکنون رسما در خدمت سیاست خارجی عربستان سعودی که همان مجموعه‌ای از سلسله درگیری‌های بی امان علیه شیعیان و متحدانشان در خاورمیانه است، قرار گرفته است. چنین اقدامی، ‌واشنگتن را در یک نزاع فرقه‌گرایانه‌ی بدون پایان گیر خواهد انداخت نزاعی که بی‌ثباتی منطقه‌ای را دامن زده و روابط واشنگتن با کشورهایی مانند عراق که خواهان روابط خوب با هر دو طرف است، ‌پیچیده می‌کند. اما مهمتر از همه اینها، آن است که چنین اقدامی هیچ کاری برای پرداختن به تهدید مستقیم و موجود کنونی در قبال آمریکایی‌ها که همان تروریسم جهادگرا است، انجام نمی‌دهد. من فکر می‌کردم که سیاست خارجی ترامپ،‌ قرار بود آمریکا را در اولویت نخست قرار دهد و نه عربستان سعودی را»./فارس

تقریباً همه حملات تروریستی در غرب به عربستان ارتباط دارد/ ایران درحال جنگ با تروریست‌ها است

محسن رضایی: برای زیر سوال بردن امام، دور جدیدی از حملات به احمدآقا را شروع کرده‌اند

محسن رضایی: برای زیر سوال بردن امام، دور جدیدی از حملات به احمدآقا را شروع کرده‌اند

به گزارش افق، متن این یادداشت که در صفحه شخصی اینستاگرام محسن رضایی منتشر شده، به شرح زیر است:

سیداحمد خمینی سیاستمداری مجاهد و ایثارگر که مانند شمعی پای ملت ایران و امام سوخت.

پیشنهادهایی مثل نخست وزیری بنی صدر را از اول انقلاب رد کرد و هیچ تلاشی هم برای جانشین شدن پدر بزرگوارش نکرد. در عوض نقل قول ایشان از حضرت امام در رهبری مقام معظم رهبری بسیار تعیین کننده بود.

او بارها تلاش کرد که آیت‌الله منتظری از روبه رو شدن با امام کنار رود.

امام عزیز پیش‌بینی کرده بود که پس از او به احمد آقا هجوم کنند و امروز بی‌بی‌سی، آل سعود و اسراییل برای زیر سوال بردن امام، دور جدیدی از حملات به احمدآقا را شروع کرده‌اند.

منبع:

محسن رضایی: برای زیر سوال بردن امام، دور جدیدی از حملات به احمدآقا را شروع کرده‌اند

به گزارش افق، متن این یادداشت که در صفحه شخصی اینستاگرام محسن رضایی منتشر شده، به شرح زیر است:

سیداحمد خمینی سیاستمداری مجاهد و ایثارگر که مانند شمعی پای ملت ایران و امام سوخت.

پیشنهادهایی مثل نخست وزیری بنی صدر را از اول انقلاب رد کرد و هیچ تلاشی هم برای جانشین شدن پدر بزرگوارش نکرد. در عوض نقل قول ایشان از حضرت امام در رهبری مقام معظم رهبری بسیار تعیین کننده بود.

او بارها تلاش کرد که آیت‌الله منتظری از روبه رو شدن با امام کنار رود.

امام عزیز پیش‌بینی کرده بود که پس از او به احمد آقا هجوم کنند و امروز بی‌بی‌سی، آل سعود و اسراییل برای زیر سوال بردن امام، دور جدیدی از حملات به احمدآقا را شروع کرده‌اند.

منبع: