درس بزرگ برانکو به منصوریان/ فرق بزرگ استقلال و پرسپولیس

درس بزرگ برانکو به منصوریان/ فرق بزرگ استقلال و پرسپولیس

پرسپولیس پیروزی دلچسبی در قطر به دست آورد و توانست به عنوان تنها نماینده ایران به جمع هشت تیم برتر آسیا راه پیدا کند. در این میان سبک بازی شاگردان برانکو در این مسابقه با آنچه در دو سال گذشته از پرسپولیس دیده بودیم تفاوت داشت. سرخ‌ها که در همین مسابقات فصل جاری لیگ قهرمانان آسیا هم عمدتا فوتبال مالکانه و پر از پاس و حمله را در دستور کار قرار می‌دادند، این بار خیلی محتاطانه به میدان رفتند و در نهایت جواز صعود را به دست آوردند. شاید نوع نمایش سه‌شنبه پرسپولیس برای برخی از مخاطبان فوتبال تداعی‌کننده بازی ۲۴ساعت قبل استقلال باشد و این سوال به وجود بیاید که چرا آبی‌ها باختند و تحقیر شدند، اما قرمزها بردند و تحسین شدند؟ به راستی آیا سیاست‌های فنی دو تیم، به هم شبیه بود؟ اینطور به نطر نمی‌رسد.

 

واقعیت آن است که استقلال برابر العین از همان ابتدا بنا را روی دفاع مطلق و همه‌جانبه گذاشت و خودش را مقید کرد که تحت هیچ شرایطی روی دروازه حریف حمله نکند. بازی با هشت عنصر دفاعی، به راحتی و از همان دقیقه اول نیت و مقصود منصوریان را برای کادرفنی حریف روشن می‌کرد. به همین دلیل هم العین به سرعت بازی را در اختیار گرفت، انبوهی از موقعیت‌های گلزنی را خلق کرد و نهایتا جشنواره گل راه انداخت. هر گلی که تیم اماراتی به استقلال می‌زد، نماینده کشورمان را یک گام از صعود دور می‌کرد و طبیعی بود که ذهن و روان آنها را به هم بریزد. نکته حایز اهمیت اینکه استقلال در نیمه اول این دیدار فقط چیزی حدود ۲۰درصد از مالکیت توپ را در اختیار داشت که فاجعه‌بار بود. برانکو اما دستش را برای بلماضی رو نکرد. او عینا همان ترکیب بازی رفت را به زمین فرستاد تا کادرفنی و بازیکنان لخویا نفهمند با چه پرسپولیسی مواجه خواهند شد. این سیاست به ثمر هم نشست و سرخپوشان در ۲۵دقیقه نخست بازی متعادلی ارایه دادند؛ آنچه منجر به گل برتری این تیم هم شد. گواه صحت این ادعا هم آن است که نسبت گردش توپ تا پیش از گل پرسپولیس، ۵۵ به ۴۵ به سود نماینده کشورمان بود. این گل شیرازه حریف قطری را از هم پاشید و پس از آن پرسپولیس که زهرش را به حریف ریخته و سرمایه مهمی اندوخته بود، هوشیارانه عقب نشست. شاگردان برانکو یک ساعت سخت را زیر فشار حملات حریف پشت سر گذاشتند و حتی در مواردی خوش‌شانس هم بودند، اما در نهایت بعد از فرا رسیدن دقیقه۸۰ و قطع امید لخویایی‌ها از پیروزی، پرسپولیس دوباره ابتکار عمل را به دست گرفت و صعود کرد. فرق بزرگ پرسپولیس با استقلال این بود که سرخ‌ها ضربه آخر را همان اول زدند، اما آبی‌ها به امید واهی حفظ نتیجه دیدار رفت راهی امارات شدند و بدترین نتیجه تاریخ را گرفتند.

درس بزرگ برانکو به منصوریان/ فرق بزرگ استقلال و پرسپولیس

پرسپولیس پیروزی دلچسبی در قطر به دست آورد و توانست به عنوان تنها نماینده ایران به جمع هشت تیم برتر آسیا راه پیدا کند. در این میان سبک بازی شاگردان برانکو در این مسابقه با آنچه در دو سال گذشته از پرسپولیس دیده بودیم تفاوت داشت. سرخ‌ها که در همین مسابقات فصل جاری لیگ قهرمانان آسیا هم عمدتا فوتبال مالکانه و پر از پاس و حمله را در دستور کار قرار می‌دادند، این بار خیلی محتاطانه به میدان رفتند و در نهایت جواز صعود را به دست آوردند. شاید نوع نمایش سه‌شنبه پرسپولیس برای برخی از مخاطبان فوتبال تداعی‌کننده بازی ۲۴ساعت قبل استقلال باشد و این سوال به وجود بیاید که چرا آبی‌ها باختند و تحقیر شدند، اما قرمزها بردند و تحسین شدند؟ به راستی آیا سیاست‌های فنی دو تیم، به هم شبیه بود؟ اینطور به نطر نمی‌رسد.

 

واقعیت آن است که استقلال برابر العین از همان ابتدا بنا را روی دفاع مطلق و همه‌جانبه گذاشت و خودش را مقید کرد که تحت هیچ شرایطی روی دروازه حریف حمله نکند. بازی با هشت عنصر دفاعی، به راحتی و از همان دقیقه اول نیت و مقصود منصوریان را برای کادرفنی حریف روشن می‌کرد. به همین دلیل هم العین به سرعت بازی را در اختیار گرفت، انبوهی از موقعیت‌های گلزنی را خلق کرد و نهایتا جشنواره گل راه انداخت. هر گلی که تیم اماراتی به استقلال می‌زد، نماینده کشورمان را یک گام از صعود دور می‌کرد و طبیعی بود که ذهن و روان آنها را به هم بریزد. نکته حایز اهمیت اینکه استقلال در نیمه اول این دیدار فقط چیزی حدود ۲۰درصد از مالکیت توپ را در اختیار داشت که فاجعه‌بار بود. برانکو اما دستش را برای بلماضی رو نکرد. او عینا همان ترکیب بازی رفت را به زمین فرستاد تا کادرفنی و بازیکنان لخویا نفهمند با چه پرسپولیسی مواجه خواهند شد. این سیاست به ثمر هم نشست و سرخپوشان در ۲۵دقیقه نخست بازی متعادلی ارایه دادند؛ آنچه منجر به گل برتری این تیم هم شد. گواه صحت این ادعا هم آن است که نسبت گردش توپ تا پیش از گل پرسپولیس، ۵۵ به ۴۵ به سود نماینده کشورمان بود. این گل شیرازه حریف قطری را از هم پاشید و پس از آن پرسپولیس که زهرش را به حریف ریخته و سرمایه مهمی اندوخته بود، هوشیارانه عقب نشست. شاگردان برانکو یک ساعت سخت را زیر فشار حملات حریف پشت سر گذاشتند و حتی در مواردی خوش‌شانس هم بودند، اما در نهایت بعد از فرا رسیدن دقیقه۸۰ و قطع امید لخویایی‌ها از پیروزی، پرسپولیس دوباره ابتکار عمل را به دست گرفت و صعود کرد. فرق بزرگ پرسپولیس با استقلال این بود که سرخ‌ها ضربه آخر را همان اول زدند، اما آبی‌ها به امید واهی حفظ نتیجه دیدار رفت راهی امارات شدند و بدترین نتیجه تاریخ را گرفتند.

درس بزرگ برانکو به منصوریان/ فرق بزرگ استقلال و پرسپولیس

آیا نهضت ۱۵ خرداد در ۲۲ بهمن ۵۷ به پایان رسید؟

آیا نهضت ۱۵ خرداد در ۲۲ بهمن ۵۷ به پایان رسید؟

به گزارش جهان نیوز؛ امیر حسین یزدان پناه در یادداشت روزنامه خراسان نوشت:
آیا نهضت ۱۵ خرداد ۴۲ صرفا در همان راهپیمایی ها و تظاهرات ها و ناآرامی  های خیابانی منتهی به ۲۲ بهمن ۵۷ به پایان رسید؟ واضح است که اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی و شرایط امروز کشور و جهان ثابت می کند که آن نهضت هنوز پایان نیافته است. این تاکیدات صریح رهبر معظم انقلاب دراین باره است: «…انقلاب فقط شورش کردن، به خیابان ریختن و جنجال کردن نیست. انقلاب یعنی تغییر بنیادینِ همه‌ نهادهای اصلی زندگی جامعه؛ تغییر بنیادینِ آنچه غلط و کج و نابه جاست، به آنچه صحیح و مستقیم و بجاست.
این حرف را ما از اوّل هم می گفتیم و چنین نیست که امروز بگوییم. این امری است که به تدریج و در طول زمان با تلاش و مجاهدت دائمی انجام می گیرد…». (بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما؛ ۱۵ بهمن ۱۳۸۱) اما چطور می توان کوره داغ مبارزه دائمی که زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی شد را پرحرارت نگه داشت تا همه اهداف آن نهضت محقق شود؟ به نظر می رسد برای نیل به این هدف باید ویژگی های آن نهضت انقلابی را احیا یا تقویت کرد.
مجال برشمردن همه آن ویژگی ها نیست اما در یک نگاه اجمالی و با مقایسه شرایط فعلی با دوران مبارزه پیش از انقلاب می توان به ۳ نیاز امروز پی برد.
۱-  «جهاد تبیین» برای تبلیغ مبانی انقلاب اسلامی: یکی از خصوصیات نهضت امام خمینی (ره) در فاصله سال های ۴۲ تا ۵۷ تبیین پویا و دائمی مبانی این نهضت و اهداف امام خمینی(ره) و زمینه سازی برای مبارزات علنی علیه رژیم پهلوی بود. مرتضی مطهری، علی شریعتی، سید علی خامنه ای،  سید محمدحسین بهشتی، محمد جواد باهنر، اکبر هاشمی رفسنجانی و بسیاری دیگر از چهره های مطرح از جمله کسانی بودند که در جلسات مختلف مذهبی، دانشجویی، مردمی و … به صورت مداوم به تبیین زمینه های شکل گیری یک حکومت اسلامی می پرداختند.
شبکه ای قوی و فرهیخته از متبحرترین نخبگان فعالیت های سیاسی و تشکیلاتی که در برهه هایی که رفت و آمد و اطلاع رسانی بسیار سخت و گاهی غیر ممکن بود حتی به دورترین نقاط ایران نیز می رفتند و برای پیروزی مبارزه می کردند. مبارزه آن ها البته بیشتر از جنس تبیین بود؛ مبارزه ای که شاید بتوان به آن «جهاد تبیین» نام داد.  البته در این میان شاکله اصلی نهضت بر دوش علما و طلاب حوزه های علمیه بود.
 از همین روست که رهبر انقلاب در نخستین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)  در پیام تاریخی خود مطالباتی را در این حوزه مطرح می کنند: «…وضعیت دوران انقلاب و توجه روزافزون به اسلام در خارج از مرزهای کشور اسلامی، ایجاب می کند که علمای دین، با بینشی کاملاً نو و با استفاده از ذخیره‌ بی پایان معارف دین و با اسلوب فقاهت سنتی و اجتهاد زنده و پویا، راه جامعه‌اسلامی را هموار نمایند و حوزه‌های علمیه با تحولی  اساسی، خود را با نیازهای امروز جهان تطبیق دهند و … انزوا و دوری از فعالیت سیاسی را -که خواستِ دشمنان و خلاف وظیفه اسلامی است- به‌هیچ‌وجه در زندگی خود و حوزه‌های علمیه راه ندهند و همواره مخصوصاً در مواقع خطر، پیشاپیش صفوف مردم، به تلاشی مخلصانه و خستگی ناپذیر مشغول باشند و علم را با عمل و تفقه را با جهاد و معرفت را با تبلیغ قولی و عملی همراه سازند…».
۲- در میان مردم و برای مردم مبارزه کردن: جالب این جاست که کوچک ترین مساجد در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها ولو با ۲ یا ۳ نفر بخشی از این شبکه بودند که ممکن بود هماهنگی خاصی با مرکز نداشته باشند اما هرکدام مثل یک عضو زنده، به کل مجموعه کمک می رساند و نهضت را پیش می برد. شبکه ای که ادبیات تک تک چهره هایش برای مردم، از هر قشر و طبقه اجتماعی پذیرش داشت و رابطه شان با بدنه مردم بیش از هر تشکل اجتماعی یا سیاسی بود.
 این اجزا خود بخشی از مردم بودند و برای شان چندان مهم نبود که در فلان مسجد فقط ۴ نفر پای کار انقلاب باشند و آن ۴ نفر را همانقدر جدی می گرفتند که یک جمع ۴۰ هزار نفری را. به همین دلیل بود که مردم احساس نزدیکی بیشتری با یاران انقلاب می کردند. اهداف والای انقلاب برای خدمت به مردم ولو در دورافتاده ترین نقاط تا آن جا بود که حتی شورای انقلاب در همان ماه های اول پس از پیروزی یعنی در خطیرترین برهه های تاریخ انقلاب  به دستور شهید بهشتی گروهی را عازم منطقه کردستان کرد برای عمران و آبادانی. این جهت گیری امروز نیز باید دیده شده و از طرف مردم حس شود.
آن ها نباید احساس کنند وعده حل مشکلات شان تنها در برهه های حساس همچون انتخابات ها مطرح می شود بلکه باید درک کنند  انقلاب اسلامی همان انقلابی است که رئیس جمهور نظامش در خرداد ۶۵ داس به دست می گیرد و در مزرعه گندم یک خانواده شهید در روستای فردو گندم درو می کند و وزیر دفاعش همان کسی است که خود در خط مقدم نبرد حضور می یابد. به همین دلیل است که امروز به شدت نیازمند تلفیق آن جهاد تبلیغی با زندگی در میان مردم و خدمت رسانی به مردم هستیم.
۳- زندگی جهادی و مبارزه دائمی: مبارزه برای نیل به اهداف عالی اسلامی و انقلابی با زندگی اشرافی و دور از جامعه همخوانی ندارد. یاران اصلی امام خمینی(ره) در دوران مبارزه کسانی بودند که برای مبارزه همه هستی خود را به میدان آوردند.مروری بر زندگی بسیاری از یاران امام و مطالعه سرگذشت زندگی آن ها به خصوص کسانی که به تبعیدهای طولانی محکوم می شدند یا زندان ها و شکنجه های طولانی ساواک را تحمل کرده بودند، چه آن ها که همچون شهید اندرزگوها طلیعه پیروزی را ندیدند و چه آن ها که پا به پای انقلاب تا امروز آمده اند، نشان می دهد که مبارزه این مبارزان، معجونی از «زندگی و مبارزه مجاهدانه» بوده است. مجاهدتی دائمی که حتی وجوه زندگی شخصی و اعضای خانواده شان را نیز درگیر می کرد و به این ترتیب مرزی میان زندگی و مبارزه باقی نمی گذاشت.
 امروز در آستانه ورود به ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی اگر کسی دغدغه انقلاب و اثبات نقش موثر آن برای رفع مشکلات مردم را دارد باید فارغ از همه دیوارهای کشیده شده بین زندگی خودش و جامعه به مصداق «…وَ جاهِدُوا بأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ…»(توبه، ۴۱) با همه توان به میدان رفع مشکلات کشور بیاید و با همه وجود درک کند که نهضت ۱۵ خرداد در ۲۲ بهمن نه تنها پایان نیافت بلکه آغازی برای ایجاد یک تمدن اسلامی بود؛ آغازی که برای نیل به اهدافش نیاز به «جهاد تبیین»، «خدمت رسانی به مردم» و «زندگی جهادی» دارد.

آیا نهضت ۱۵ خرداد در ۲۲ بهمن ۵۷ به پایان رسید؟

به گزارش جهان نیوز؛ امیر حسین یزدان پناه در یادداشت روزنامه خراسان نوشت:
آیا نهضت ۱۵ خرداد ۴۲ صرفا در همان راهپیمایی ها و تظاهرات ها و ناآرامی  های خیابانی منتهی به ۲۲ بهمن ۵۷ به پایان رسید؟ واضح است که اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی و شرایط امروز کشور و جهان ثابت می کند که آن نهضت هنوز پایان نیافته است. این تاکیدات صریح رهبر معظم انقلاب دراین باره است: «…انقلاب فقط شورش کردن، به خیابان ریختن و جنجال کردن نیست. انقلاب یعنی تغییر بنیادینِ همه‌ نهادهای اصلی زندگی جامعه؛ تغییر بنیادینِ آنچه غلط و کج و نابه جاست، به آنچه صحیح و مستقیم و بجاست.
این حرف را ما از اوّل هم می گفتیم و چنین نیست که امروز بگوییم. این امری است که به تدریج و در طول زمان با تلاش و مجاهدت دائمی انجام می گیرد…». (بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما؛ ۱۵ بهمن ۱۳۸۱) اما چطور می توان کوره داغ مبارزه دائمی که زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی شد را پرحرارت نگه داشت تا همه اهداف آن نهضت محقق شود؟ به نظر می رسد برای نیل به این هدف باید ویژگی های آن نهضت انقلابی را احیا یا تقویت کرد.
مجال برشمردن همه آن ویژگی ها نیست اما در یک نگاه اجمالی و با مقایسه شرایط فعلی با دوران مبارزه پیش از انقلاب می توان به ۳ نیاز امروز پی برد.
۱-  «جهاد تبیین» برای تبلیغ مبانی انقلاب اسلامی: یکی از خصوصیات نهضت امام خمینی (ره) در فاصله سال های ۴۲ تا ۵۷ تبیین پویا و دائمی مبانی این نهضت و اهداف امام خمینی(ره) و زمینه سازی برای مبارزات علنی علیه رژیم پهلوی بود. مرتضی مطهری، علی شریعتی، سید علی خامنه ای،  سید محمدحسین بهشتی، محمد جواد باهنر، اکبر هاشمی رفسنجانی و بسیاری دیگر از چهره های مطرح از جمله کسانی بودند که در جلسات مختلف مذهبی، دانشجویی، مردمی و … به صورت مداوم به تبیین زمینه های شکل گیری یک حکومت اسلامی می پرداختند.
شبکه ای قوی و فرهیخته از متبحرترین نخبگان فعالیت های سیاسی و تشکیلاتی که در برهه هایی که رفت و آمد و اطلاع رسانی بسیار سخت و گاهی غیر ممکن بود حتی به دورترین نقاط ایران نیز می رفتند و برای پیروزی مبارزه می کردند. مبارزه آن ها البته بیشتر از جنس تبیین بود؛ مبارزه ای که شاید بتوان به آن «جهاد تبیین» نام داد.  البته در این میان شاکله اصلی نهضت بر دوش علما و طلاب حوزه های علمیه بود.
 از همین روست که رهبر انقلاب در نخستین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)  در پیام تاریخی خود مطالباتی را در این حوزه مطرح می کنند: «…وضعیت دوران انقلاب و توجه روزافزون به اسلام در خارج از مرزهای کشور اسلامی، ایجاب می کند که علمای دین، با بینشی کاملاً نو و با استفاده از ذخیره‌ بی پایان معارف دین و با اسلوب فقاهت سنتی و اجتهاد زنده و پویا، راه جامعه‌اسلامی را هموار نمایند و حوزه‌های علمیه با تحولی  اساسی، خود را با نیازهای امروز جهان تطبیق دهند و … انزوا و دوری از فعالیت سیاسی را -که خواستِ دشمنان و خلاف وظیفه اسلامی است- به‌هیچ‌وجه در زندگی خود و حوزه‌های علمیه راه ندهند و همواره مخصوصاً در مواقع خطر، پیشاپیش صفوف مردم، به تلاشی مخلصانه و خستگی ناپذیر مشغول باشند و علم را با عمل و تفقه را با جهاد و معرفت را با تبلیغ قولی و عملی همراه سازند…».
۲- در میان مردم و برای مردم مبارزه کردن: جالب این جاست که کوچک ترین مساجد در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها ولو با ۲ یا ۳ نفر بخشی از این شبکه بودند که ممکن بود هماهنگی خاصی با مرکز نداشته باشند اما هرکدام مثل یک عضو زنده، به کل مجموعه کمک می رساند و نهضت را پیش می برد. شبکه ای که ادبیات تک تک چهره هایش برای مردم، از هر قشر و طبقه اجتماعی پذیرش داشت و رابطه شان با بدنه مردم بیش از هر تشکل اجتماعی یا سیاسی بود.
 این اجزا خود بخشی از مردم بودند و برای شان چندان مهم نبود که در فلان مسجد فقط ۴ نفر پای کار انقلاب باشند و آن ۴ نفر را همانقدر جدی می گرفتند که یک جمع ۴۰ هزار نفری را. به همین دلیل بود که مردم احساس نزدیکی بیشتری با یاران انقلاب می کردند. اهداف والای انقلاب برای خدمت به مردم ولو در دورافتاده ترین نقاط تا آن جا بود که حتی شورای انقلاب در همان ماه های اول پس از پیروزی یعنی در خطیرترین برهه های تاریخ انقلاب  به دستور شهید بهشتی گروهی را عازم منطقه کردستان کرد برای عمران و آبادانی. این جهت گیری امروز نیز باید دیده شده و از طرف مردم حس شود.
آن ها نباید احساس کنند وعده حل مشکلات شان تنها در برهه های حساس همچون انتخابات ها مطرح می شود بلکه باید درک کنند  انقلاب اسلامی همان انقلابی است که رئیس جمهور نظامش در خرداد ۶۵ داس به دست می گیرد و در مزرعه گندم یک خانواده شهید در روستای فردو گندم درو می کند و وزیر دفاعش همان کسی است که خود در خط مقدم نبرد حضور می یابد. به همین دلیل است که امروز به شدت نیازمند تلفیق آن جهاد تبلیغی با زندگی در میان مردم و خدمت رسانی به مردم هستیم.
۳- زندگی جهادی و مبارزه دائمی: مبارزه برای نیل به اهداف عالی اسلامی و انقلابی با زندگی اشرافی و دور از جامعه همخوانی ندارد. یاران اصلی امام خمینی(ره) در دوران مبارزه کسانی بودند که برای مبارزه همه هستی خود را به میدان آوردند.مروری بر زندگی بسیاری از یاران امام و مطالعه سرگذشت زندگی آن ها به خصوص کسانی که به تبعیدهای طولانی محکوم می شدند یا زندان ها و شکنجه های طولانی ساواک را تحمل کرده بودند، چه آن ها که همچون شهید اندرزگوها طلیعه پیروزی را ندیدند و چه آن ها که پا به پای انقلاب تا امروز آمده اند، نشان می دهد که مبارزه این مبارزان، معجونی از «زندگی و مبارزه مجاهدانه» بوده است. مجاهدتی دائمی که حتی وجوه زندگی شخصی و اعضای خانواده شان را نیز درگیر می کرد و به این ترتیب مرزی میان زندگی و مبارزه باقی نمی گذاشت.
 امروز در آستانه ورود به ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی اگر کسی دغدغه انقلاب و اثبات نقش موثر آن برای رفع مشکلات مردم را دارد باید فارغ از همه دیوارهای کشیده شده بین زندگی خودش و جامعه به مصداق «…وَ جاهِدُوا بأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ…»(توبه، ۴۱) با همه توان به میدان رفع مشکلات کشور بیاید و با همه وجود درک کند که نهضت ۱۵ خرداد در ۲۲ بهمن نه تنها پایان نیافت بلکه آغازی برای ایجاد یک تمدن اسلامی بود؛ آغازی که برای نیل به اهدافش نیاز به «جهاد تبیین»، «خدمت رسانی به مردم» و «زندگی جهادی» دارد.

آیا نهضت ۱۵ خرداد در ۲۲ بهمن ۵۷ به پایان رسید؟

ماجرای استقلال و خرید عجیبش/ مرسی آقای چپاروف!  

ماجرای استقلال و خرید عجیبش/ مرسی آقای چپاروف!  

بانک ورزش– سرور چپاروف ابتدا قرار شد به عنوان بازیکن استقلال تهران به کشورمان سفر کند، اما محرومیت آبی‌ها از جذب بازیکن او را به سمت اصفهان و عضویت در سپاهان سوق داد. در حالی که به نظر می‌رسید چپاروف بعد از نیم‌فصل بازی برای سپاهان به استقلال باز خواهد گشت، اما حالا به کشورش رفته و ظاهرا قصدی هم برای ادامه حضور در فوتبال ایران ندارد. این بازیکن ازبکستانی نه‌تنها به پیشنهاد سپاهانی‌ها برای تمدید قرارداد توجه نمی‌کند، بلکه توافقش با استقلال را هم نادیده گرفته است. حالا کار به جایی رسیده که می‌گویند باشگاه استقلال قصد دارد از دست چپاروف شکایت کند. به هر حال جا دارد از این ازبکستانی تشکر کنیم که کاری کرد برای اولین بار در تاریخ یک باشگاه ایرانی از بازیکن خارجی‌اش شاکی باشد!

ماجرای استقلال و خرید عجیبش/ مرسی آقای چپاروف!  

بانک ورزش– سرور چپاروف ابتدا قرار شد به عنوان بازیکن استقلال تهران به کشورمان سفر کند، اما محرومیت آبی‌ها از جذب بازیکن او را به سمت اصفهان و عضویت در سپاهان سوق داد. در حالی که به نظر می‌رسید چپاروف بعد از نیم‌فصل بازی برای سپاهان به استقلال باز خواهد گشت، اما حالا به کشورش رفته و ظاهرا قصدی هم برای ادامه حضور در فوتبال ایران ندارد. این بازیکن ازبکستانی نه‌تنها به پیشنهاد سپاهانی‌ها برای تمدید قرارداد توجه نمی‌کند، بلکه توافقش با استقلال را هم نادیده گرفته است. حالا کار به جایی رسیده که می‌گویند باشگاه استقلال قصد دارد از دست چپاروف شکایت کند. به هر حال جا دارد از این ازبکستانی تشکر کنیم که کاری کرد برای اولین بار در تاریخ یک باشگاه ایرانی از بازیکن خارجی‌اش شاکی باشد!

ماجرای استقلال و خرید عجیبش/ مرسی آقای چپاروف!  

صعود بزرگ سرخ‌ها به یک چهارم نهایی

صعود بزرگ سرخ‌ها به یک چهارم نهایی

به گزارش جهان نیوز به نقل از مهر، دیدار برگشت تیم های فوتبال پرسپولیس و لخویا در مرحله یک هشتم نهایی رقابت های لیگ قهرمانان آسیا از ساعت ۲۳:۳۰ روز سه شنبه در ورزشگاه السد شهر دوحه آغاز شد که این دیدار با برتری یک بر صفر سفیدپوشان ایران به پایان رسید.

پرسپولیس در این دیدار با علیرضا بیرانوند، سید جلال حسینی، صادق محرمی، محمد انصاری، حسین ماهینی، محسن ربیع‌خواه، محسن مسلمان(۶۱ علی علیپور)، فرشاد احمدزاده، سروش رفیعی(۷۲ شهاب کرمی)، وحید امیری(۹۵ احسان علوان زاده)، مهدی طارمی و پیراهن سفید به میدان رفت.

هر چند بازی در ورزشگاه خانگی لخویا برگزار می شد اما تماشاگران استقبال سردی از این دیدار داشتند و اکثر سکوها خالی بود. با این حال تیم لخویا دقایق ابتدایی را با حملات پرتعداد آغاز کرد.

تیم سرخپوش میزبان تلاش زیادی کرد تا در نیمه اول به گل برسد اما در دقیقه ۲۳ این پرسپولیس بود که روی فرصت طلبی مهدی طارمی توانست به گل برتری برسد. در این صحنه کار خوب وحید امیری توپ را به طارمی رساند و او با عبور از مدافع حریف وارد محوطه جریمه شد و درحالی که قصد داشت توپ را برای امیری ارسال کند چیکو فلورز به اشتباه دروازه لخویا را باز کرد. 

در ادامه پرسپولیس چشم به ضد حملات داشت و تیم لخویا برای رسیدن به گل تساوی تلاش کرد اما تلاش تیم میزبان ثمری نداشت و در نهایت نیمه اول با برتری یک بر صفر پرسپولیس به پایان رسید.

نیمه دوم را باید به طور کامل به تیم لخویا داد. تیمی که با در اختیار داشتن بازیکنان با کیفیت غیرقطری حملات زیادی را روی دروازه نماینده ایران انجام داد و دو بار توپ را به تیر دروازه زد.

لخویا که نمی خواست در خانه اش از رسیدن به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا محروم شود در نیمه دوم حملات زیادی را روی دروازه پرسپولیس انجام داد. العربی مهاجم لخویا هم که در بازی رفت غایب بود در اواسط نیمه دوم به میدان رفت تا به حملات پرتعداد تیمش کمک کند.

در دقایق باقی مانده همین روند حفظ شد اما پرسپولیس در دقیقه ۸۲ می توانست توسط فرشاد احمدزاده به گل دوم دست پیدا کند اما کم دقتی این بازیکن در زدن ضربه آخر باعث شد توپ به تور کناری دروازه برخورد کند.
در حالی که داور برای این بازی شش دقیقه وقت اضافه اعلام کرده بود در دقیقه آخر پرسپولیس می توانست گل دوم را به ثمر برساند اما ضربه علیپور و سپس احمدزاده را دروازه بان حریف گرفت اما در نهایت این بازی با برتری یک بر صفر پرسپولیس به پایان رسید تا این تیم به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند.

 

 

صعود بزرگ سرخ‌ها به یک چهارم نهایی

به گزارش جهان نیوز به نقل از مهر، دیدار برگشت تیم های فوتبال پرسپولیس و لخویا در مرحله یک هشتم نهایی رقابت های لیگ قهرمانان آسیا از ساعت ۲۳:۳۰ روز سه شنبه در ورزشگاه السد شهر دوحه آغاز شد که این دیدار با برتری یک بر صفر سفیدپوشان ایران به پایان رسید.

پرسپولیس در این دیدار با علیرضا بیرانوند، سید جلال حسینی، صادق محرمی، محمد انصاری، حسین ماهینی، محسن ربیع‌خواه، محسن مسلمان(۶۱ علی علیپور)، فرشاد احمدزاده، سروش رفیعی(۷۲ شهاب کرمی)، وحید امیری(۹۵ احسان علوان زاده)، مهدی طارمی و پیراهن سفید به میدان رفت.

هر چند بازی در ورزشگاه خانگی لخویا برگزار می شد اما تماشاگران استقبال سردی از این دیدار داشتند و اکثر سکوها خالی بود. با این حال تیم لخویا دقایق ابتدایی را با حملات پرتعداد آغاز کرد.

تیم سرخپوش میزبان تلاش زیادی کرد تا در نیمه اول به گل برسد اما در دقیقه ۲۳ این پرسپولیس بود که روی فرصت طلبی مهدی طارمی توانست به گل برتری برسد. در این صحنه کار خوب وحید امیری توپ را به طارمی رساند و او با عبور از مدافع حریف وارد محوطه جریمه شد و درحالی که قصد داشت توپ را برای امیری ارسال کند چیکو فلورز به اشتباه دروازه لخویا را باز کرد. 

در ادامه پرسپولیس چشم به ضد حملات داشت و تیم لخویا برای رسیدن به گل تساوی تلاش کرد اما تلاش تیم میزبان ثمری نداشت و در نهایت نیمه اول با برتری یک بر صفر پرسپولیس به پایان رسید.

نیمه دوم را باید به طور کامل به تیم لخویا داد. تیمی که با در اختیار داشتن بازیکنان با کیفیت غیرقطری حملات زیادی را روی دروازه نماینده ایران انجام داد و دو بار توپ را به تیر دروازه زد.

لخویا که نمی خواست در خانه اش از رسیدن به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا محروم شود در نیمه دوم حملات زیادی را روی دروازه پرسپولیس انجام داد. العربی مهاجم لخویا هم که در بازی رفت غایب بود در اواسط نیمه دوم به میدان رفت تا به حملات پرتعداد تیمش کمک کند.

در دقایق باقی مانده همین روند حفظ شد اما پرسپولیس در دقیقه ۸۲ می توانست توسط فرشاد احمدزاده به گل دوم دست پیدا کند اما کم دقتی این بازیکن در زدن ضربه آخر باعث شد توپ به تور کناری دروازه برخورد کند.
در حالی که داور برای این بازی شش دقیقه وقت اضافه اعلام کرده بود در دقیقه آخر پرسپولیس می توانست گل دوم را به ثمر برساند اما ضربه علیپور و سپس احمدزاده را دروازه بان حریف گرفت اما در نهایت این بازی با برتری یک بر صفر پرسپولیس به پایان رسید تا این تیم به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند.

 

 

صعود بزرگ سرخ‌ها به یک چهارم نهایی

خبر خوش نقل و انتقالاتی برای استقلالی ها / توافق استقلال با ۳ ستاره /آبی ها با کاوه هنوز توافق نکرده اند

خبر خوش نقل و انتقالاتی برای استقلالی ها / توافق استقلال با ۳ ستاره /آبی ها با کاوه هنوز توافق نکرده اند

روزنامه همشهری ورزشی گفته در صو رتی که پرسپولیس از لخویا پیش بیفتد  باز هم تصمیم برانکو وتو می شود و طارمی بازهم پنالتی را خواهد زد.

 

این روزنامه از توافق نورافکن ابراهیمی و رابسون خبر داده اما کاوه هنوز توافقی نداشته است.

 

این روزنامه از سرباز بودن عالیشاه و نوراللهی خبر داده که در این صورت بازگشت این دوبازیکن به پرسپولیس منتفی خواهد شد.

 

خبر خوش نقل و انتقالاتی برای استقلالی ها / توافق استقلال با ۳ ستاره /آبی ها با کاوه هنوز توافق نکرده اند

روزنامه همشهری ورزشی گفته در صو رتی که پرسپولیس از لخویا پیش بیفتد  باز هم تصمیم برانکو وتو می شود و طارمی بازهم پنالتی را خواهد زد.

 

این روزنامه از توافق نورافکن ابراهیمی و رابسون خبر داده اما کاوه هنوز توافقی نداشته است.

 

این روزنامه از سرباز بودن عالیشاه و نوراللهی خبر داده که در این صورت بازگشت این دوبازیکن به پرسپولیس منتفی خواهد شد.

 

(image)

خبر خوش نقل و انتقالاتی برای استقلالی ها / توافق استقلال با ۳ ستاره /آبی ها با کاوه هنوز توافق نکرده اند

رونمایی ونخستین اجرای سمفونی روح الله

رونمایی ونخستین اجرای سمفونی روح الله

رونمایی ونخستین اجرای سمفونی روح الله

رونمایی ونخستین اجرای سمفونی روح الله

پایان پدرخوانده آمریکایی تکفیری‌ها

پایان پدرخوانده آمریکایی تکفیری‌ها

به گزارش جهان نیوز؛ پدر معنوی آمریکایی اما لهستانی‌تبار داعش و طالبان در ۸۹ سالگی درگذشت. زبیگنیو کازیمیرز برژه ژینسکی مشهور به برژینسکی که همزمان با انقلاب اسلامی ایران مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا بود یکی از شناخته‌شده‌ترین سیاستمداران ینگه دنیا در کشورمان محسوب می‌شود. این ژئواستراتژیست لهستانی نه‌تنها نفوذی بی‌چون و چرا بر سیاست خارجی کاخ سفید در دولت‌های پس از کارتر تا دوران اوباما داشت بلکه به‌رغم عجین شدن نامش با شکست‌های سیاست خارجی دولت کارتر، از انقلاب ایران گرفته تا اشغال افغانستان توسط شوروی، اغلب روندهای مزورانه فعلی سیاست خارجی واشنگتن توسط او بنیان گذاشته شده‌اند و از این جهت برژینسکی بر همتای جمهوری‌خواهش هنری کیسینجر مزیت داشته است.
او نه‌تنها معرف مکتب امپریالیسم نولیبرالی آمریکا بود بلکه تا لحظه مرگ به عنوان شاخص‌ترین دموکرات نومحافظه‌کار نیز شناخته می‌شد. چکیده دیدگاه‌های آتش‌افروزانه و طرح‌های نواستعماری برژینسکی را در جهان معاصر در قالب هرج‌ومرج ناشی از گروه‌های تروریستی تکفیری شاهد هستیم که خود او در فاصله سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ که مشاور امنیتی ارشد کارتر بود شالوده‌شان را به عنوان بدلی برای اسلام انقلابی معرفی شده در ایران ریخته بود. نقش او به عنوان نظریه‌پرداز دامن زدن به تروریسم تکفیری به نام اسلام و در راستای پروژه آشوب جهانی با هدف حفظ هژمونی آمریکایی در دنیایی بحران‌زده غیر قابل انکار است تا جایی که بعد از حملات ۱۱ سپتامبر در ایالات متحده توسط هموطنان خودش به‌خاطر دست داشتن در ایجاد طالبان و القاعده آماج انتقادات قرار گرفت.
دنیس اتلر، استاد دانشگاه آمریکایی میراث برژینسکی را مرگ و نابودی بویژه در خاورمیانه امروز برمی‌شمارد. در عین حال بسیاری معتقدند با مرگ او آغاز پایان نومحافظه‌کاران آمریکایی فرارسیده است، حتی اگر عصر ترامپ به منزله بازگشت برخی نومحافظه‌کاران به عرصه قدرت در واشنگتن باشد. 
شامگاه جمعه میکا برژینسکی، دختر نظریه‌پرداز سابق کاخ سفید که خود تحلیلگر و مجری برنامه‌های سیاسی شبکه ام‌اس‌ان بی‌سی است، در یک پست اینستاگرامی مرگ پدرش را اعلام کرد. جالب اینکه دختر برژینسکی این اواخر به‌خاطر زیر سوال بردن سلامت عقلی ترامپ با رئیس‌جمهور آمریکا وارد جنگ لفظی شده و نامش بیش از پدر فرتوتش بر سر زبان‌ها بود.
برژینسکی که ۲۸ مارس ۱۹۲۸ در ورشوی لهستان در یک خانواده دیپلمات متولد شد، پس از آنکه پدرش هم به آلمان هیتلری و  هم شوروی استالینی خدمت کرد با حمایت‌های لابی اسرائیلی به آمریکا رفت و راه پدر را تا بالاترین سطح ادامه داد تا اینکه بامداد دیروز در بیمارستانی در فالز چرچ ایالت ویرجینیا چشم از جهان فروبست.
از مهم‌ترین رخدادهای سیاست خارجی در دوران برژینسکی می‌توان امضای دومین معاهده محدودسازی جنگ‌افزارهای راهبردی با شوروی سابق، میانجی‌گری پیمان کمپ‌دیوید میان مصر و رژیم اسرائیل، وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تلاش برای حمایت از جنبش‌های اعتراضی اروپای شرقی و به کار گرفتن حربه حقوق بشر به‌منظور تضعیف نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در این منطقه و حمایت از مجاهدین افغانستان و تأمین مالی آنها را نام برد.
در زمان وقوع انقلاب اسلامی، محمدرضا پهلوی، از آمریکا کمک خواست. «ویلیام سالیوان» سفیر وقت آمریکا در ایران در خاطراتش نوشته برژینسکی بارها به شاه اطمینان خاطر داد که از او حمایت می‌کند.
سال ۱۹۸۰ بعد از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان ایرانی، برژینسکی عملیات موسوم به پنجه عقاب را برای آزادی کارمندان سفارت آمریکا طراحی کرد. این مأموریت با وضع اسفباری شکست خورد و ونس، از سمت وزارت خارجه استعفا داد.
پس از حادثه طبس، برژینسکی بشدت مورد انتقاد مطبوعات قرار گرفت و به منفورترین چهره در دولت کارتر تبدیل شد. با این وجود کارتر پیش از ترک کاخ سفید در سال ۱۹۸۱ مدال آزادی ریاست جمهوری را به مشاور ارشدش اعطا کرد.
برژینسکی از سال ۱۹۷۹ تلاش‌هایی جدی را در جهت حمایت از مجاهدین در پاکستان و افغانستان آغاز کرد؛ این تلاش‌ها توسط سرویس‌های امنیتی پاکستان و حمایت‌های مالی آژانس مرکزی اطلاعات (سی‌آی‌ای) آمریکا و ام‌آی‌۶ انگلستان جامه عمل پوشید.
هدف از این سیاست اساساً توانمندسازی و جایگزینی گروه‌های افراطی اسلامی در مقابل نیروهای ضدکمونیست در افغانستان بود. در نهایت با تحریک کودتا علیه حفیظ‌الله امین و جنگ قدرت میان اعضای انشعاب پرچم از حزب دموکراتیک خلق افغانستان که مورد حمایت مسکو بود، ارتش سرخ فریب بازی برژینسکی را خورد و به دخالت نظامی در افغانستان روی آورد.
سیا در «عملیات سیکلون» طی  یکی از پرهزینه‌ترین (تا سطح ۲۰ میلیارد دلار)  و طولانی‌ترین عملیات‌های مخفی خود  کمک‌های نظامی‌اش را از طریق سرویس مخفی پاکستان به دست مجاهدین بنیادگرای افغانستان با تفکرات سلفی می‌رساند که کسی مثل اسامه بن‌لادن سعودی و عامل مخفی سازمان جاسوسی آمریکا در میان‌شان بود. به همین دلیل برژینسکی را باید پدرخوانده پدرخوانده القاعده دانست. 
منبع: روزنامه وطن امروز

پایان پدرخوانده آمریکایی تکفیری‌ها

به گزارش جهان نیوز؛ پدر معنوی آمریکایی اما لهستانی‌تبار داعش و طالبان در ۸۹ سالگی درگذشت. زبیگنیو کازیمیرز برژه ژینسکی مشهور به برژینسکی که همزمان با انقلاب اسلامی ایران مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا بود یکی از شناخته‌شده‌ترین سیاستمداران ینگه دنیا در کشورمان محسوب می‌شود. این ژئواستراتژیست لهستانی نه‌تنها نفوذی بی‌چون و چرا بر سیاست خارجی کاخ سفید در دولت‌های پس از کارتر تا دوران اوباما داشت بلکه به‌رغم عجین شدن نامش با شکست‌های سیاست خارجی دولت کارتر، از انقلاب ایران گرفته تا اشغال افغانستان توسط شوروی، اغلب روندهای مزورانه فعلی سیاست خارجی واشنگتن توسط او بنیان گذاشته شده‌اند و از این جهت برژینسکی بر همتای جمهوری‌خواهش هنری کیسینجر مزیت داشته است.
او نه‌تنها معرف مکتب امپریالیسم نولیبرالی آمریکا بود بلکه تا لحظه مرگ به عنوان شاخص‌ترین دموکرات نومحافظه‌کار نیز شناخته می‌شد. چکیده دیدگاه‌های آتش‌افروزانه و طرح‌های نواستعماری برژینسکی را در جهان معاصر در قالب هرج‌ومرج ناشی از گروه‌های تروریستی تکفیری شاهد هستیم که خود او در فاصله سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ که مشاور امنیتی ارشد کارتر بود شالوده‌شان را به عنوان بدلی برای اسلام انقلابی معرفی شده در ایران ریخته بود. نقش او به عنوان نظریه‌پرداز دامن زدن به تروریسم تکفیری به نام اسلام و در راستای پروژه آشوب جهانی با هدف حفظ هژمونی آمریکایی در دنیایی بحران‌زده غیر قابل انکار است تا جایی که بعد از حملات ۱۱ سپتامبر در ایالات متحده توسط هموطنان خودش به‌خاطر دست داشتن در ایجاد طالبان و القاعده آماج انتقادات قرار گرفت.
دنیس اتلر، استاد دانشگاه آمریکایی میراث برژینسکی را مرگ و نابودی بویژه در خاورمیانه امروز برمی‌شمارد. در عین حال بسیاری معتقدند با مرگ او آغاز پایان نومحافظه‌کاران آمریکایی فرارسیده است، حتی اگر عصر ترامپ به منزله بازگشت برخی نومحافظه‌کاران به عرصه قدرت در واشنگتن باشد. 
شامگاه جمعه میکا برژینسکی، دختر نظریه‌پرداز سابق کاخ سفید که خود تحلیلگر و مجری برنامه‌های سیاسی شبکه ام‌اس‌ان بی‌سی است، در یک پست اینستاگرامی مرگ پدرش را اعلام کرد. جالب اینکه دختر برژینسکی این اواخر به‌خاطر زیر سوال بردن سلامت عقلی ترامپ با رئیس‌جمهور آمریکا وارد جنگ لفظی شده و نامش بیش از پدر فرتوتش بر سر زبان‌ها بود.
برژینسکی که ۲۸ مارس ۱۹۲۸ در ورشوی لهستان در یک خانواده دیپلمات متولد شد، پس از آنکه پدرش هم به آلمان هیتلری و  هم شوروی استالینی خدمت کرد با حمایت‌های لابی اسرائیلی به آمریکا رفت و راه پدر را تا بالاترین سطح ادامه داد تا اینکه بامداد دیروز در بیمارستانی در فالز چرچ ایالت ویرجینیا چشم از جهان فروبست.
از مهم‌ترین رخدادهای سیاست خارجی در دوران برژینسکی می‌توان امضای دومین معاهده محدودسازی جنگ‌افزارهای راهبردی با شوروی سابق، میانجی‌گری پیمان کمپ‌دیوید میان مصر و رژیم اسرائیل، وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تلاش برای حمایت از جنبش‌های اعتراضی اروپای شرقی و به کار گرفتن حربه حقوق بشر به‌منظور تضعیف نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در این منطقه و حمایت از مجاهدین افغانستان و تأمین مالی آنها را نام برد.
در زمان وقوع انقلاب اسلامی، محمدرضا پهلوی، از آمریکا کمک خواست. «ویلیام سالیوان» سفیر وقت آمریکا در ایران در خاطراتش نوشته برژینسکی بارها به شاه اطمینان خاطر داد که از او حمایت می‌کند.
سال ۱۹۸۰ بعد از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان ایرانی، برژینسکی عملیات موسوم به پنجه عقاب را برای آزادی کارمندان سفارت آمریکا طراحی کرد. این مأموریت با وضع اسفباری شکست خورد و ونس، از سمت وزارت خارجه استعفا داد.
پس از حادثه طبس، برژینسکی بشدت مورد انتقاد مطبوعات قرار گرفت و به منفورترین چهره در دولت کارتر تبدیل شد. با این وجود کارتر پیش از ترک کاخ سفید در سال ۱۹۸۱ مدال آزادی ریاست جمهوری را به مشاور ارشدش اعطا کرد.
برژینسکی از سال ۱۹۷۹ تلاش‌هایی جدی را در جهت حمایت از مجاهدین در پاکستان و افغانستان آغاز کرد؛ این تلاش‌ها توسط سرویس‌های امنیتی پاکستان و حمایت‌های مالی آژانس مرکزی اطلاعات (سی‌آی‌ای) آمریکا و ام‌آی‌۶ انگلستان جامه عمل پوشید.
هدف از این سیاست اساساً توانمندسازی و جایگزینی گروه‌های افراطی اسلامی در مقابل نیروهای ضدکمونیست در افغانستان بود. در نهایت با تحریک کودتا علیه حفیظ‌الله امین و جنگ قدرت میان اعضای انشعاب پرچم از حزب دموکراتیک خلق افغانستان که مورد حمایت مسکو بود، ارتش سرخ فریب بازی برژینسکی را خورد و به دخالت نظامی در افغانستان روی آورد.
سیا در «عملیات سیکلون» طی  یکی از پرهزینه‌ترین (تا سطح ۲۰ میلیارد دلار)  و طولانی‌ترین عملیات‌های مخفی خود  کمک‌های نظامی‌اش را از طریق سرویس مخفی پاکستان به دست مجاهدین بنیادگرای افغانستان با تفکرات سلفی می‌رساند که کسی مثل اسامه بن‌لادن سعودی و عامل مخفی سازمان جاسوسی آمریکا در میان‌شان بود. به همین دلیل برژینسکی را باید پدرخوانده پدرخوانده القاعده دانست. 
منبع: روزنامه وطن امروز

پایان پدرخوانده آمریکایی تکفیری‌ها

تقریباً همه حملات تروریستی در غرب به عربستان ارتباط دارد/ ایران درحال جنگ با تروریست‌ها است

تقریباً همه حملات تروریستی در غرب به عربستان ارتباط دارد/ ایران درحال جنگ با تروریست‌ها است

«فرید زکریا» تحلیلگر ارشد آمریکایی و از کارشناسان حوزه روابط بین‌الملل در شبکه سی‌ان‌ان در یادداشتی، وهابیگری عربستان سعودی را ریشه تروریسم خوانده است.

او در این یادداشت، اظهارات دونالد ترامپ در سفر اخیر به عربستان سعودی درباره ادعای حمایت ایران از تروریسم را رد کرده است.

فرید زکریا البته در یادداشت  ادعاهایی علیه ایران هم مطرح کرده؛ ادعاهایی که مورد تایید خبرگزاری فارس نیست.

ترجمه این یادداشت را که در واشنگتن پست منتشر شده در متن زیر بخوانید:

«حمله این هفته در منچستر، تاکیدی مخوف بر این است که تهدید تروریسم رادیکال اسلامگرا همچنان ادامه دارد و سفر رئیس‌جمهور ترامپ به خاورمیانه هم نشان داد که چطور یک کشور مرکزی در حوزه گسترش این نوع از تروریسم یعنی عربستان سعودی، توانسته جوری مدیریت کند که از پذیرش هرگونه مسئولیتی در قبال آن سرباز زند. در واقع باید گفت که ترامپ به عربستان سعودی، آزادی عمل در منطقه داده است. واقعیت‌ها در این باره، کاملا برای همگان شناخته شده هستند. عربستان سعودی برای ۵ دهه است که در حال گسترش روایت تنگ نظرانه ای از اسلام در سراسر جهان اسلام است. اسامه بن لادن و ۱۵ تن از ۱۹ تروریست عامل حمله ۱۱ سپتامبر، تبعه سعودی بودند.

و ما از طریق ایمیلهای فاش شده هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین آمریکا هم می‌دانیم که دولت سعودی به همراه قطر در سال‌های اخیر “تامین کننده حمایت مالی و لجستیکی به (داعش) و دیگر گروه‌های سنی تندرو در منطقه بوده است”. اتباع سعودی، دومین گروه پرجمعیت جنگجویان خارجی داعش را تشکیل می‌دهند و طبق برخی ارزیابی‌ها، بزرگترین گروه در اعضای داعش در عراق را تشکیل می‌دهند. پادشاهی سعودی، در ائتلاف ضمنی و تلویحی با القاعده در یمن است.

داعش،‌عقایدش را از روایت وهابیگری عربستان سعودی از اسلام می‌گیرد. همانطوری که سال گذشته امامت سابق مسجد اعظم پادشاهی سعودی گفت،‌ داعش “از اصول ما که در کتبمان قابل پیدا شدن است،  بهره‌برداری کرده. ما همان نظرات را البته به روشی پالایش شده، دنبال می‌کنیم”.

تا زمانی که داعش بتواند کتابهای درسی خودش را در مدارس بنویسد،‌ در واقع فهرست دروس سعودی را دنبال و اتخاذ کرده است.

پول سعودی است که اکنون اسلام اروپایی را دارد تغییر می‌دهد. گزارشهای اطلاعاتی فاش شده از اطلاعات آلمان نشان می‌دهد که موسسات خیریه “به شدت نزدیک به دفاتر و نهادهای دولتی” عربستان سعودی، قطر و کویت در حال تامین مالی مساجد،‌مدارس و ائمه جماعاتی هستند تا در سراسر آلمان، روایت بنیادگرایی از اسلام را انتشار دهند.

دولت عربستان سعودی شروع به کند کردن بسیاری از اقدامات فاحش خود کرده است. اکنون این کشور عملا توسط شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد اداره می‌شود؛ کسی که به نظر فردی عملگرا و به سبک و سیاق شیخ محمد بن رشید المکتوم رهبر دوبی است اما تا کنون قسمت اعظم اصلاحات در سعودی،‌ به سیاست اقتصادی بهتر انجامیده است و نه به گسست از سازمان و نهاد حاکم مذهبی آن.

سخنرانی ترامپ درباره اسلام، حاوی نکات دقیق و جزئی بود و نشان از همدردی با قربانیان مسلمان از این تروریسم جهاگرا داشت کسانی که ۹۵ درصد از قربانیان آن را تشکیل می‌دهند. او اما عملا هیچ چیزی برای ارائه درباره این مشکل نداشت وقتی که گفت “هیچ صحبتی درباره پایان دادن به این تهدید،‌کامل نخواهد شد مگر انکه به دولتی که به تروریستها اقامتگاه امن، کمک مالی و اجتماعی برای جذب نیرو می‌دهد، اشاره شود”. ترامپ اما  درباره میزبانش عربستان سعودی حرف نمی‌زد بلکه به ایران اشاره میکرد. باید روشن و واضح گفت که ایران در منطقه خاورمیانه،‌ نیرویی ثبات زدا است‌ و از برخی بازیگران بد حمایت می‌کند اما به شدت نادرست است که این کشور را منبعی برای تروریسم جهادگرا توصیف کنیم. طبق تحلیل «لیف ونار» از کینگ کالج لندن درباره پایگاه جهانی تروریسم، بیش از ۹۴ درصد از مرگ و میر برآمده از تروریسم اسلامگرا از سال ۲۰۰۱ را اعضای داعش و دیگر گروه‌های جهادگرای سنی مرتکب شدند. ایران در حال جنگ با آن گروه‌ها است و نه اینکه توان آنها را افزایش دهد. تقریبا همه حملات تروریستی در غرب، به نوعی ارتباطی با عربستان سعودی داشته است و تقریبا هیچ کدام از آنها هیچ ارتباطی به ایران نداشته است.

ترامپ، خطکشی عربستان سعودی درباره تروریسم را پذیرفته است؛‌خط کشی که اصلا هیچ تقصیری را متوجه پادشاعی(عربستان سعودی) نمی‌داند و آن را به سمت ایران پاسکاری می‌کند. سعودی‌ها با توافقات تسلیحاتی و اعطای کمک مالی به یک صندوق بانک جهانی که ایوانکا ترامپ پشتیبانی از آن را به دست گرفته، تحسین و توجهات مذاکره‌کنندگان بی تجربه ترامپ را از آن خود کردند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ و زمانی که نامزد انتخابات بود در صفحه فیس بوکش نوشته بود که “عربستان سعودی و بسیاری از کشورهایی که مبالغ هنگفتی پول به بنیاد کلینتون دادند، می‌خواهند زنان را برده کنند و همجنسبازان را بکشند. هیلاری باید همه آن  پولها را برگرداند”.

آمریکا اکنون رسما در خدمت سیاست خارجی عربستان سعودی که همان مجموعه‌ای از سلسله درگیری‌های بی امان علیه شیعیان و متحدانشان در خاورمیانه است، قرار گرفته است. چنین اقدامی، ‌واشنگتن را در یک نزاع فرقه‌گرایانه‌ی بدون پایان گیر خواهد انداخت نزاعی که بی‌ثباتی منطقه‌ای را دامن زده و روابط واشنگتن با کشورهایی مانند عراق که خواهان روابط خوب با هر دو طرف است، ‌پیچیده می‌کند. اما مهمتر از همه اینها، آن است که چنین اقدامی هیچ کاری برای پرداختن به تهدید مستقیم و موجود کنونی در قبال آمریکایی‌ها که همان تروریسم جهادگرا است، انجام نمی‌دهد. من فکر می‌کردم که سیاست خارجی ترامپ،‌ قرار بود آمریکا را در اولویت نخست قرار دهد و نه عربستان سعودی را»./فارس

تقریباً همه حملات تروریستی در غرب به عربستان ارتباط دارد/ ایران درحال جنگ با تروریست‌ها است

«فرید زکریا» تحلیلگر ارشد آمریکایی و از کارشناسان حوزه روابط بین‌الملل در شبکه سی‌ان‌ان در یادداشتی، وهابیگری عربستان سعودی را ریشه تروریسم خوانده است.

او در این یادداشت، اظهارات دونالد ترامپ در سفر اخیر به عربستان سعودی درباره ادعای حمایت ایران از تروریسم را رد کرده است.

فرید زکریا البته در یادداشت  ادعاهایی علیه ایران هم مطرح کرده؛ ادعاهایی که مورد تایید خبرگزاری فارس نیست.

ترجمه این یادداشت را که در واشنگتن پست منتشر شده در متن زیر بخوانید:

«حمله این هفته در منچستر، تاکیدی مخوف بر این است که تهدید تروریسم رادیکال اسلامگرا همچنان ادامه دارد و سفر رئیس‌جمهور ترامپ به خاورمیانه هم نشان داد که چطور یک کشور مرکزی در حوزه گسترش این نوع از تروریسم یعنی عربستان سعودی، توانسته جوری مدیریت کند که از پذیرش هرگونه مسئولیتی در قبال آن سرباز زند. در واقع باید گفت که ترامپ به عربستان سعودی، آزادی عمل در منطقه داده است. واقعیت‌ها در این باره، کاملا برای همگان شناخته شده هستند. عربستان سعودی برای ۵ دهه است که در حال گسترش روایت تنگ نظرانه ای از اسلام در سراسر جهان اسلام است. اسامه بن لادن و ۱۵ تن از ۱۹ تروریست عامل حمله ۱۱ سپتامبر، تبعه سعودی بودند.

و ما از طریق ایمیلهای فاش شده هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین آمریکا هم می‌دانیم که دولت سعودی به همراه قطر در سال‌های اخیر “تامین کننده حمایت مالی و لجستیکی به (داعش) و دیگر گروه‌های سنی تندرو در منطقه بوده است”. اتباع سعودی، دومین گروه پرجمعیت جنگجویان خارجی داعش را تشکیل می‌دهند و طبق برخی ارزیابی‌ها، بزرگترین گروه در اعضای داعش در عراق را تشکیل می‌دهند. پادشاهی سعودی، در ائتلاف ضمنی و تلویحی با القاعده در یمن است.

داعش،‌عقایدش را از روایت وهابیگری عربستان سعودی از اسلام می‌گیرد. همانطوری که سال گذشته امامت سابق مسجد اعظم پادشاهی سعودی گفت،‌ داعش “از اصول ما که در کتبمان قابل پیدا شدن است،  بهره‌برداری کرده. ما همان نظرات را البته به روشی پالایش شده، دنبال می‌کنیم”.

تا زمانی که داعش بتواند کتابهای درسی خودش را در مدارس بنویسد،‌ در واقع فهرست دروس سعودی را دنبال و اتخاذ کرده است.

پول سعودی است که اکنون اسلام اروپایی را دارد تغییر می‌دهد. گزارشهای اطلاعاتی فاش شده از اطلاعات آلمان نشان می‌دهد که موسسات خیریه “به شدت نزدیک به دفاتر و نهادهای دولتی” عربستان سعودی، قطر و کویت در حال تامین مالی مساجد،‌مدارس و ائمه جماعاتی هستند تا در سراسر آلمان، روایت بنیادگرایی از اسلام را انتشار دهند.

دولت عربستان سعودی شروع به کند کردن بسیاری از اقدامات فاحش خود کرده است. اکنون این کشور عملا توسط شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد اداره می‌شود؛ کسی که به نظر فردی عملگرا و به سبک و سیاق شیخ محمد بن رشید المکتوم رهبر دوبی است اما تا کنون قسمت اعظم اصلاحات در سعودی،‌ به سیاست اقتصادی بهتر انجامیده است و نه به گسست از سازمان و نهاد حاکم مذهبی آن.

سخنرانی ترامپ درباره اسلام، حاوی نکات دقیق و جزئی بود و نشان از همدردی با قربانیان مسلمان از این تروریسم جهاگرا داشت کسانی که ۹۵ درصد از قربانیان آن را تشکیل می‌دهند. او اما عملا هیچ چیزی برای ارائه درباره این مشکل نداشت وقتی که گفت “هیچ صحبتی درباره پایان دادن به این تهدید،‌کامل نخواهد شد مگر انکه به دولتی که به تروریستها اقامتگاه امن، کمک مالی و اجتماعی برای جذب نیرو می‌دهد، اشاره شود”. ترامپ اما  درباره میزبانش عربستان سعودی حرف نمی‌زد بلکه به ایران اشاره میکرد. باید روشن و واضح گفت که ایران در منطقه خاورمیانه،‌ نیرویی ثبات زدا است‌ و از برخی بازیگران بد حمایت می‌کند اما به شدت نادرست است که این کشور را منبعی برای تروریسم جهادگرا توصیف کنیم. طبق تحلیل «لیف ونار» از کینگ کالج لندن درباره پایگاه جهانی تروریسم، بیش از ۹۴ درصد از مرگ و میر برآمده از تروریسم اسلامگرا از سال ۲۰۰۱ را اعضای داعش و دیگر گروه‌های جهادگرای سنی مرتکب شدند. ایران در حال جنگ با آن گروه‌ها است و نه اینکه توان آنها را افزایش دهد. تقریبا همه حملات تروریستی در غرب، به نوعی ارتباطی با عربستان سعودی داشته است و تقریبا هیچ کدام از آنها هیچ ارتباطی به ایران نداشته است.

ترامپ، خطکشی عربستان سعودی درباره تروریسم را پذیرفته است؛‌خط کشی که اصلا هیچ تقصیری را متوجه پادشاعی(عربستان سعودی) نمی‌داند و آن را به سمت ایران پاسکاری می‌کند. سعودی‌ها با توافقات تسلیحاتی و اعطای کمک مالی به یک صندوق بانک جهانی که ایوانکا ترامپ پشتیبانی از آن را به دست گرفته، تحسین و توجهات مذاکره‌کنندگان بی تجربه ترامپ را از آن خود کردند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ و زمانی که نامزد انتخابات بود در صفحه فیس بوکش نوشته بود که “عربستان سعودی و بسیاری از کشورهایی که مبالغ هنگفتی پول به بنیاد کلینتون دادند، می‌خواهند زنان را برده کنند و همجنسبازان را بکشند. هیلاری باید همه آن  پولها را برگرداند”.

آمریکا اکنون رسما در خدمت سیاست خارجی عربستان سعودی که همان مجموعه‌ای از سلسله درگیری‌های بی امان علیه شیعیان و متحدانشان در خاورمیانه است، قرار گرفته است. چنین اقدامی، ‌واشنگتن را در یک نزاع فرقه‌گرایانه‌ی بدون پایان گیر خواهد انداخت نزاعی که بی‌ثباتی منطقه‌ای را دامن زده و روابط واشنگتن با کشورهایی مانند عراق که خواهان روابط خوب با هر دو طرف است، ‌پیچیده می‌کند. اما مهمتر از همه اینها، آن است که چنین اقدامی هیچ کاری برای پرداختن به تهدید مستقیم و موجود کنونی در قبال آمریکایی‌ها که همان تروریسم جهادگرا است، انجام نمی‌دهد. من فکر می‌کردم که سیاست خارجی ترامپ،‌ قرار بود آمریکا را در اولویت نخست قرار دهد و نه عربستان سعودی را»./فارس

تقریباً همه حملات تروریستی در غرب به عربستان ارتباط دارد/ ایران درحال جنگ با تروریست‌ها است

کشتار به روش آمریکایی

کشتار به روش آمریکایی

این تصاویر مربوط به تصادف عمدی ماشین توی امریکاست. با سرعت میپیچه تو پیاده رو و کلی آدم رو زیر میگیره آخرشم پیاده میشه فرار کنه که میگیرنش

فیلم
 

رتبه در مطالب پربازدید
4

تعداد کانالهای انتشار دهنده
133

مجموع بازدید در همه کانالها
1.9m

اولین کانال
gizmiztel

زمان اولین انتشار 
12:17:00

کشتار به روش آمریکایی

این تصاویر مربوط به تصادف عمدی ماشین توی امریکاست. با سرعت میپیچه تو پیاده رو و کلی آدم رو زیر میگیره آخرشم پیاده میشه فرار کنه که میگیرنش

فیلم
 

رتبه در مطالب پربازدید
4

تعداد کانالهای انتشار دهنده
133

مجموع بازدید در همه کانالها
1.9m

اولین کانال
gizmiztel

زمان اولین انتشار 
12:17:00

کشتار به روش آمریکایی