نقش انگشتری رهبرانقلاب در برنامه شب شعر
نقش انگشتری رهبرانقلاب در برنامه شب شعر
نقش انگشتری رهبرانقلاب در برنامه شب شعر
نقش انگشتری رهبرانقلاب در برنامه شب شعر
نقش انگشتری رهبرانقلاب در برنامه شب شعر
آستان قدس رضوی در اشاعه فرهنگ ائمه اطهار(ع) در جهان نقش مهمی دارد
افق نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی، «آتینای گل» پس از تشرف به حرم مطهر رضوی اظهار کرد: برای نخستین بار است که به حرم مطهر رضوی مشرف میشوم و از کودکی علاقه بسیار زیادی داشتم که بتوانم به این قطعه از بهشت سفر کنم.
وی افزود: آستان ثامنالحجج(ع) نقش مهمی در آشنایی هرچه بیشتر مسلمانان با فرهنگ ناب ائمه اطهار(ع) دارد.
این زائر آلمانی افزود: در سال های گذشته دولت های غربی در زمینه اسلام هراسی بسیار فعالیت می کردند، اما در طی سالیان اخیر با به وجود آمدن شبکه های اجتماعی دیگر مردم حقیقت اسلام را می شناسند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر جامعه بشری به سمتی حرکت می کند که مردم به دنبال شناخت اسلام هستند ، گفت: برای اینکه من بتوانم دوستانم خود را با دین مبین اسلام آشنا کنم مهمترین کاری را که در حال حاضر پیش گرفته ام توصیه به قرائت کلام الله مجید است.
افق نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی، «آتینای گل» پس از تشرف به حرم مطهر رضوی اظهار کرد: برای نخستین بار است که به حرم مطهر رضوی مشرف میشوم و از کودکی علاقه بسیار زیادی داشتم که بتوانم به این قطعه از بهشت سفر کنم.
وی افزود: آستان ثامنالحجج(ع) نقش مهمی در آشنایی هرچه بیشتر مسلمانان با فرهنگ ناب ائمه اطهار(ع) دارد.
این زائر آلمانی افزود: در سال های گذشته دولت های غربی در زمینه اسلام هراسی بسیار فعالیت می کردند، اما در طی سالیان اخیر با به وجود آمدن شبکه های اجتماعی دیگر مردم حقیقت اسلام را می شناسند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر جامعه بشری به سمتی حرکت می کند که مردم به دنبال شناخت اسلام هستند ، گفت: برای اینکه من بتوانم دوستانم خود را با دین مبین اسلام آشنا کنم مهمترین کاری را که در حال حاضر پیش گرفته ام توصیه به قرائت کلام الله مجید است.
آستان قدس رضوی در اشاعه فرهنگ ائمه اطهار(ع) در جهان نقش مهمی دارد
نقش سرمایه اجتماعی در بهبود مشکلات کشور
؛ زهرا سعیدی/* در خصوص اهمیت فرهنگ باید به این نکته اشاره کرد که مقام معظم رهبرى در سالیان متمادى به مسئله فرهنگ توجه ویژه اى نشان دادند و در بیانات خود مسئولان و مردم را به اهمیت جایگاه این مقوله ارزشمند متوجه ساختند. طبق فرمایشان ایشان، طرح مسائل اقتصادى به مشکلات فعلى جامعه مرتبط است اما در دراز مدت همیشه مسئله فرهنگ قابل طرح است.
در ریشه یابى بسیارى از مشکلات جامعه حتى مسائل اقتصادى، به موضوع فرهنگ مىرسیم. عدم فرهنگ سازى در زمینه هاى مختلف موجب بروز مشکلات متعددى مىشود. یکى از جلوه هاى فرهنگ سازى این است که ارزش هاى انقلاب اسلامى در اندیشه و عمل استوار شود. ما به عنوان افراد یک جامعه اسلامى باید براى بهبود رفتارهاى اجتماعى و فردى خود برنامه ریزى داشته باشیم. متولیان فرهنگ یک جامعه و تک تک مردم باید تصمیم بگیرند و در تقویت فضایل اخلاقى تلاش جدى و اهتمام ویژه داشته باشند.
مشکلات موجود در اقتصاد کشور و نیز سایر حوزه ها که ریشه اقتصادى دارند، گویاى این مهم است که بى تردید تغییر در ساختار نظام اقتصادى کشور امرى ضرورى است. اما این تغییرات باید منجر به ایجاد زیرساخت هایى براساس اهداف پیش بینى شده و البته همراه با مقاوم سازى صورت بگیرد. تا آن زمان که ساختارها ترمیم نشود و وابستگى ها کاهش پیدا نکند، نمىتوان انتظار رشد و پیشرفت را در حوزه اقتصادى داشت.
تمام نیروهاى داخلى اعم از مسئولان و مردم باید توان خود را بر روى تولید داخل و استفاده از آن متمرکز نمایند. مسئولان حمایت از تولید را به عنوان وظیفه دنبال کنند، تولیدکنندگان اولویت خود را ارتقاى کیفیت و تنوع محصولات تولید شده در کشور براى برآورده ساختن نیاز و سلیقه جامعه قرار دهند و مردم نیز در جایگاه مصرف کننده تاحدامکان خرید جنس ایرانى را بر کالاى خارجى ارجح بدانند.
در بحث حمایت از تولید ملى که به آن اشاره شد اگر چنانچه هر کدام از مهره ها به درستى حرکت نکنند، نتیجه نهایى حاصل نخواهد شد. در همین راستا اعمال فشار به یک بخش خاص مثل مجلس، دولت، صنعت گر یا مردم، مفید فایده نخواهد بود؛ لذا لازم است تا در یک حرکت انقلابى به تبلور مؤلفه هاى اقتصاد مقاومتى اقدام نماییم. موفقیت در اجراى سیاست هاى اقتصاد مقاومتى منوط به یارى دولت، مجلس، سیستم بانکى، بنگاه هاى اقتصادى و مردم … است. تمامى این اجزاى جامعه باید کمک نمایند تا ما بتوانیم تولید ملى با کیفیت، داشته باشیم.
در مقوله اقتصاد مقاومتى انداختن توپ در زمین دیگرى سبب حل مسئله نخواهد شد و همگان باید خود را مکلف بدانند تا در هر پست، مقامى و جایگاهى که هستند، نقش خود را در اجراى سیاست هاى ابلاغى اقتصاد مقاومتى به درستى انجام دهند. در ابتدا به موضوع فرهنگ به عنوان ریشه اغلب مسائل و مشکلات اشاره شد؛ در این خصوص نیز نیازمند یک فرهنگ سازى جامع هستیم.
یکى از مسائلى که در اقناع افراد جامعه و ایجاد وحدت براى ایفاى نقش خود در مسیر حمایت از تولید داخل مهم است «سرمایه معنوى» مردم است. این گفته به آن معناست که باید سرمایه معنوى و اعتماد اجتماعى موجود میان مردم و مسئولین نظام تقویت شود. ناگفته پیداست که در شرایط سخت اقتصادى و گذراندن مسیر اقتصاد مقاومتى تا رسیدن به هدف، مردم یک جامعه متحمل دشوارى هایى خواهند شد. آنچه که مىتواند مردم را تا نیل به اهداف دشوار اجتماعى و اقتصادى یارى برساند، داشتن سرمایه معنوى و اعتماد اجتماعى است. در جنگ ۸ ساله تحمیلى وجود چنین روحیه اى در میان مردم موجب شد سختى هاى سال هاى جنگ و ناامنى را به جان بخرند و در مقابل دست هاى متحد شده کشورهاى قدرتمند جهان بایستند و حتى یک وجب از خاک ایران را به دشمن بعثى واگذار نکنند.
مسئله دیگرى که باید مورد توجه مسئولین قرار بگیرد، فسادهاى موجود در جامعه هستند. باید فسادهاى مختلف در کشور شناسایى، مهار و حذف شوند. فسادهاى اقتصادى و … از سیستمى که به نام جمهورى اسلامى مزین شده باید حذف شود تا به معناى واقعى مطابق با اسلام ناب محمدى باشد. وجود فساد در جامعه موجب از بین رفتن مؤلفه اعتماد و امید خواهد شد.
در خصوص مسائل اقتصادى، جذب سرمایه هاى غیردولتى نقش مهمى را ایفا مىکند. این فاکتور به علاوه استفاده بهینه از منابع انسانى، مدیریت صحیح و کارآمد، سرمایه هاى معنوى افراد، کمک دولت و سیستم بانکى، اصلاح قوانین اقتصادى در راستاى اصلاح قوانین خصوصى سازى و … در کنار هم مىتواند موجب شود تا کشور تولید ملى با کیفیت را داشته باشد.
ما از لحاظ نیروى انسانى بسیار غنى هستیم، در میان جوانان کشورمان مىتوانیم بهترین مدیران صنعت را مشاهده کنیم. اما متأسفانه گاهى اوقات به دانش، تخصص، مهارت و مدیریت افراد توجه نمىشود و این امر موجب مى شود تا افراد متخصص و کارآمد در جایگاه واقعى خود قرار نگیرند.
*نماینده مبارکه در مجلس دهم
؛ زهرا سعیدی/* در خصوص اهمیت فرهنگ باید به این نکته اشاره کرد که مقام معظم رهبرى در سالیان متمادى به مسئله فرهنگ توجه ویژه اى نشان دادند و در بیانات خود مسئولان و مردم را به اهمیت جایگاه این مقوله ارزشمند متوجه ساختند. طبق فرمایشان ایشان، طرح مسائل اقتصادى به مشکلات فعلى جامعه مرتبط است اما در دراز مدت همیشه مسئله فرهنگ قابل طرح است.
در ریشه یابى بسیارى از مشکلات جامعه حتى مسائل اقتصادى، به موضوع فرهنگ مىرسیم. عدم فرهنگ سازى در زمینه هاى مختلف موجب بروز مشکلات متعددى مىشود. یکى از جلوه هاى فرهنگ سازى این است که ارزش هاى انقلاب اسلامى در اندیشه و عمل استوار شود. ما به عنوان افراد یک جامعه اسلامى باید براى بهبود رفتارهاى اجتماعى و فردى خود برنامه ریزى داشته باشیم. متولیان فرهنگ یک جامعه و تک تک مردم باید تصمیم بگیرند و در تقویت فضایل اخلاقى تلاش جدى و اهتمام ویژه داشته باشند.
مشکلات موجود در اقتصاد کشور و نیز سایر حوزه ها که ریشه اقتصادى دارند، گویاى این مهم است که بى تردید تغییر در ساختار نظام اقتصادى کشور امرى ضرورى است. اما این تغییرات باید منجر به ایجاد زیرساخت هایى براساس اهداف پیش بینى شده و البته همراه با مقاوم سازى صورت بگیرد. تا آن زمان که ساختارها ترمیم نشود و وابستگى ها کاهش پیدا نکند، نمىتوان انتظار رشد و پیشرفت را در حوزه اقتصادى داشت.
تمام نیروهاى داخلى اعم از مسئولان و مردم باید توان خود را بر روى تولید داخل و استفاده از آن متمرکز نمایند. مسئولان حمایت از تولید را به عنوان وظیفه دنبال کنند، تولیدکنندگان اولویت خود را ارتقاى کیفیت و تنوع محصولات تولید شده در کشور براى برآورده ساختن نیاز و سلیقه جامعه قرار دهند و مردم نیز در جایگاه مصرف کننده تاحدامکان خرید جنس ایرانى را بر کالاى خارجى ارجح بدانند.
در بحث حمایت از تولید ملى که به آن اشاره شد اگر چنانچه هر کدام از مهره ها به درستى حرکت نکنند، نتیجه نهایى حاصل نخواهد شد. در همین راستا اعمال فشار به یک بخش خاص مثل مجلس، دولت، صنعت گر یا مردم، مفید فایده نخواهد بود؛ لذا لازم است تا در یک حرکت انقلابى به تبلور مؤلفه هاى اقتصاد مقاومتى اقدام نماییم. موفقیت در اجراى سیاست هاى اقتصاد مقاومتى منوط به یارى دولت، مجلس، سیستم بانکى، بنگاه هاى اقتصادى و مردم … است. تمامى این اجزاى جامعه باید کمک نمایند تا ما بتوانیم تولید ملى با کیفیت، داشته باشیم.
در مقوله اقتصاد مقاومتى انداختن توپ در زمین دیگرى سبب حل مسئله نخواهد شد و همگان باید خود را مکلف بدانند تا در هر پست، مقامى و جایگاهى که هستند، نقش خود را در اجراى سیاست هاى ابلاغى اقتصاد مقاومتى به درستى انجام دهند. در ابتدا به موضوع فرهنگ به عنوان ریشه اغلب مسائل و مشکلات اشاره شد؛ در این خصوص نیز نیازمند یک فرهنگ سازى جامع هستیم.
یکى از مسائلى که در اقناع افراد جامعه و ایجاد وحدت براى ایفاى نقش خود در مسیر حمایت از تولید داخل مهم است «سرمایه معنوى» مردم است. این گفته به آن معناست که باید سرمایه معنوى و اعتماد اجتماعى موجود میان مردم و مسئولین نظام تقویت شود. ناگفته پیداست که در شرایط سخت اقتصادى و گذراندن مسیر اقتصاد مقاومتى تا رسیدن به هدف، مردم یک جامعه متحمل دشوارى هایى خواهند شد. آنچه که مىتواند مردم را تا نیل به اهداف دشوار اجتماعى و اقتصادى یارى برساند، داشتن سرمایه معنوى و اعتماد اجتماعى است. در جنگ ۸ ساله تحمیلى وجود چنین روحیه اى در میان مردم موجب شد سختى هاى سال هاى جنگ و ناامنى را به جان بخرند و در مقابل دست هاى متحد شده کشورهاى قدرتمند جهان بایستند و حتى یک وجب از خاک ایران را به دشمن بعثى واگذار نکنند.
مسئله دیگرى که باید مورد توجه مسئولین قرار بگیرد، فسادهاى موجود در جامعه هستند. باید فسادهاى مختلف در کشور شناسایى، مهار و حذف شوند. فسادهاى اقتصادى و … از سیستمى که به نام جمهورى اسلامى مزین شده باید حذف شود تا به معناى واقعى مطابق با اسلام ناب محمدى باشد. وجود فساد در جامعه موجب از بین رفتن مؤلفه اعتماد و امید خواهد شد.
در خصوص مسائل اقتصادى، جذب سرمایه هاى غیردولتى نقش مهمى را ایفا مىکند. این فاکتور به علاوه استفاده بهینه از منابع انسانى، مدیریت صحیح و کارآمد، سرمایه هاى معنوى افراد، کمک دولت و سیستم بانکى، اصلاح قوانین اقتصادى در راستاى اصلاح قوانین خصوصى سازى و … در کنار هم مىتواند موجب شود تا کشور تولید ملى با کیفیت را داشته باشد.
ما از لحاظ نیروى انسانى بسیار غنى هستیم، در میان جوانان کشورمان مىتوانیم بهترین مدیران صنعت را مشاهده کنیم. اما متأسفانه گاهى اوقات به دانش، تخصص، مهارت و مدیریت افراد توجه نمىشود و این امر موجب مى شود تا افراد متخصص و کارآمد در جایگاه واقعى خود قرار نگیرند.
*نماینده مبارکه در مجلس دهم
نقش سرمایه اجتماعی در بهبود مشکلات کشور
نقش رفقای قلعه نویی در اردوی پرسپولیس+تصویر
به گزارش ، چند سال قبل بود که استقلال به سرمربیگری امیر قلعه نویی و البته کمک های چشمگیر دوستان او در کشور اوکراین اردوی آماده سازی اش را در شهر کیف اوکراین برگزار کرد.
تجار ایرانی دوست قلعه نویی با تقبل برخی هزینه ها کمک کردند که آبی پوشان اردویشان را در اروپا پشت سر بگذارند.
حالا در عکس های رسیده از اوکراین او را می بینیم که برخی از آنها کنار محمود خوردبین نشسته اند.
در کیف همه می دانند گلستانه به برگزاری اردوی پرسپولیس در این شهر کمک کرده است، محل تمرین امروز پرسپولیس همان زمینی است که چند سال قبل استقلالی ها در آن تمرین می کردند. رستوران پرشین پلاس در روزهای گذشته میزبان اعضای تیم پرسپولیس بوده است و آنها غذایشان را در همان رستورانی صرف می کنند که چند سال قبل از استقلالی ها میزبانی می کرد.
پرسپولیسی ها برای سفر به اوکراین از خط پروازی (یو ام ایر) استفاده کردند تا هزینه سفرشان به کیف حدودا نصف پروازهای عادی به این شهر باشد و قرار است با خط پرواز ماهان به ایران برگردند که چون شرکت ماهان در کیف همکاری نزدیکی با خط پروازی یو ام ایر دارد باز هم در هزینه های سرخپوشان صرفه جویی به عمل خواهد آمد.
به گزارش ، چند سال قبل بود که استقلال به سرمربیگری امیر قلعه نویی و البته کمک های چشمگیر دوستان او در کشور اوکراین اردوی آماده سازی اش را در شهر کیف اوکراین برگزار کرد.
تجار ایرانی دوست قلعه نویی با تقبل برخی هزینه ها کمک کردند که آبی پوشان اردویشان را در اروپا پشت سر بگذارند.
حالا در عکس های رسیده از اوکراین او را می بینیم که برخی از آنها کنار محمود خوردبین نشسته اند.
(image)
در کیف همه می دانند گلستانه به برگزاری اردوی پرسپولیس در این شهر کمک کرده است، محل تمرین امروز پرسپولیس همان زمینی است که چند سال قبل استقلالی ها در آن تمرین می کردند. رستوران پرشین پلاس در روزهای گذشته میزبان اعضای تیم پرسپولیس بوده است و آنها غذایشان را در همان رستورانی صرف می کنند که چند سال قبل از استقلالی ها میزبانی می کرد.
پرسپولیسی ها برای سفر به اوکراین از خط پروازی (یو ام ایر) استفاده کردند تا هزینه سفرشان به کیف حدودا نصف پروازهای عادی به این شهر باشد و قرار است با خط پرواز ماهان به ایران برگردند که چون شرکت ماهان در کیف همکاری نزدیکی با خط پروازی یو ام ایر دارد باز هم در هزینه های سرخپوشان صرفه جویی به عمل خواهد آمد.
نقش رفقای قلعه نویی در اردوی پرسپولیس+تصویر
نقش کی روش در فراری دادن طارمی و رضاییان از پرسپولیس
گفته می شود رامین و طارمی از ترس این که مبادا به خاطر دعوای کی روش با برانکو در صورت ماندن در پرسپولیس جایگاه خود را در تیم ملی از دست بدهند، با ریزاسپور قرارداد بستند.
بسیاری از هواداران پرسپولیس هم تصور می کنند کی روش در این ماجرا نقش داشته است. آنها سرمربی تیم ملی را متهم می کنند به خاطر دعوا با برانکو، دو بازیکن پرسپولیس را فراری داده است.
وقتی ماجرای بی ستاره شدن استقلال تحت هدایت امیر قلعه نویی، در روزهایی که دعوای شدیدی با کی روش داشت و فراری شدن آندرانیک تیموریان، جواد نکونام و پژمان منتظری را در ذهن مرور می کنیم، تصور کنونی هواداران پرسپولیس کمی به واقعیت نزدیک تر به نظر می رسد.
گفته می شود رامین و طارمی از ترس این که مبادا به خاطر دعوای کی روش با برانکو در صورت ماندن در پرسپولیس جایگاه خود را در تیم ملی از دست بدهند، با ریزاسپور قرارداد بستند.
بسیاری از هواداران پرسپولیس هم تصور می کنند کی روش در این ماجرا نقش داشته است. آنها سرمربی تیم ملی را متهم می کنند به خاطر دعوا با برانکو، دو بازیکن پرسپولیس را فراری داده است.
وقتی ماجرای بی ستاره شدن استقلال تحت هدایت امیر قلعه نویی، در روزهایی که دعوای شدیدی با کی روش داشت و فراری شدن آندرانیک تیموریان، جواد نکونام و پژمان منتظری را در ذهن مرور می کنیم، تصور کنونی هواداران پرسپولیس کمی به واقعیت نزدیک تر به نظر می رسد.
نقش کی روش در فراری دادن طارمی و رضاییان از پرسپولیس
نقش خانواده بمب پرسپولیس در رد پیشنهاد استقلال
امیری خانوادهای کاملا پرسپولیسی دارد و خودش میگوید از کودکی پرسپولیسی بوده و پدر و برادران او همگی پرسپولیسی هستند و نقش مهمی در پرسپولیسی شدن وحید داشته اند.
این مهاجم اواخر فصل گذشته با گل حساسی که به پرسپولیس زد نقش برجستهای در قهرمان نشدن سرخپوشان داشت و حالا میخواهد همراه با این تیم قهرمان لیگ برتر شود. پرسپولیس ۹ سال است که قهرمان لیگ نشده است.
امیری خانوادهای کاملا پرسپولیسی دارد و خودش میگوید از کودکی پرسپولیسی بوده و پدر و برادران او همگی پرسپولیسی هستند و نقش مهمی در پرسپولیسی شدن وحید داشته اند.
این مهاجم اواخر فصل گذشته با گل حساسی که به پرسپولیس زد نقش برجستهای در قهرمان نشدن سرخپوشان داشت و حالا میخواهد همراه با این تیم قهرمان لیگ برتر شود. پرسپولیس ۹ سال است که قهرمان لیگ نشده است.
نقش خانواده بمب پرسپولیس در رد پیشنهاد استقلال
نقش رکود مسکن بر سایر بخشهای اقتصاد
به گزارش جهان به نقل از میزان، عباس آخوندی در همایش تبیین برنامههای ابلاغی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر اجرای سیاستهای رونق زا در حوزه مسکن، اظهار کرد: در سنوات گذشته کل اقتصاد در رکود قرار داشته و بخش مسکن هم با این رکود مواجه بوده است. وی افزود: مسکن به طور کلی در اقتصاد خانوار نقش مهمی دارد و شاید زندگی و پسانداز یک خانوار در یک واحد مسکونی خلاصه شود. وزیر راه و شهرسازی به سختیهای ایجاد رونق در بخش مسکن اشاره کرد و گفت: تحریک تقاضا در بخش اقتصاد مسکن کار سختی است و بدون تحریک تقاضا در بخش مسکن هم نمیتوان کاری انجام داد. آخوندی خالی بدون واحدهای مسکونی را یکی از چالشهای جدی بخش مسکن برشمرد و اظهار کرد: بر اساس آمارها حدود 400 هزار واحد مسکونی خالی وجود دارد که تقاضایی برای آنها وجود ندارد و از جهتی باید تعادل بین عرضه و تقاضا در بخش مسکن شکل بگیرد. وی ادامه داد: در حال حاضر یک سلسله اقدامات به کمک نظام بانکی برای تحریک عرضه و تقاضا انجام شده است. در بخش عرضه، سقف تسهیلات در تهران 150 میلیون تومان است که رقم مناسبی است و میتواند تقاضا را تحریک کند و در سایر استانها هم رقم خوبی به عنوان تسهیلات دیده شده است. وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر سمت تقاضا نقطه بسیار مهمی است. تسهیلات برای زوجین به 160 میلیون تومان رسید و برای شهرستانهای کوچک هم 80 میلیون تومان تسهیلات در نظر گرفته شده است بنابراین تلاش کردهایم که بین تقاضا و عرضه تعادل ایجاد کنیم. آخوندی در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: نکته مهم دیگر در بخش مسکن به طرحهای مکانیابی برمیگردد؛ اینکه واحدها کجا ساخته میشود. مسئله بافت شهری در دولت مورد توجه است. امروز شهرها از درون دچار فرسایش شده و از بیرون گسترش پیدا کردهاند. وی اضافه کرد: چنین اتفاقی موجب اتلاف سرمایه اجتماعی، فرهنگی و خدمات زیر بنایی شهر است. زمانی که شهر بزرگ میشود، هزینه خدمات شهری هم افزایش پیدا میکند. وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه اگر بخش مسکن از رکود خارج شود، سایر بخشهای اقتصادی هم سود خواهند برد، تاکید کرد: خروج از رکود غیر تورمی باید با تجهیز منابع از خود اقتصاد و بدون توجه به بانک مرکزی اتفاق بیفتد. |
به گزارش جهان به نقل از میزان، عباس آخوندی در همایش تبیین برنامههای ابلاغی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر اجرای سیاستهای رونق زا در حوزه مسکن، اظهار کرد: در سنوات گذشته کل اقتصاد در رکود قرار داشته و بخش مسکن هم با این رکود مواجه بوده است. وی افزود: مسکن به طور کلی در اقتصاد خانوار نقش مهمی دارد و شاید زندگی و پسانداز یک خانوار در یک واحد مسکونی خلاصه شود. وزیر راه و شهرسازی به سختیهای ایجاد رونق در بخش مسکن اشاره کرد و گفت: تحریک تقاضا در بخش اقتصاد مسکن کار سختی است و بدون تحریک تقاضا در بخش مسکن هم نمیتوان کاری انجام داد. آخوندی خالی بدون واحدهای مسکونی را یکی از چالشهای جدی بخش مسکن برشمرد و اظهار کرد: بر اساس آمارها حدود 400 هزار واحد مسکونی خالی وجود دارد که تقاضایی برای آنها وجود ندارد و از جهتی باید تعادل بین عرضه و تقاضا در بخش مسکن شکل بگیرد. وی ادامه داد: در حال حاضر یک سلسله اقدامات به کمک نظام بانکی برای تحریک عرضه و تقاضا انجام شده است. در بخش عرضه، سقف تسهیلات در تهران 150 میلیون تومان است که رقم مناسبی است و میتواند تقاضا را تحریک کند و در سایر استانها هم رقم خوبی به عنوان تسهیلات دیده شده است. وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر سمت تقاضا نقطه بسیار مهمی است. تسهیلات برای زوجین به 160 میلیون تومان رسید و برای شهرستانهای کوچک هم 80 میلیون تومان تسهیلات در نظر گرفته شده است بنابراین تلاش کردهایم که بین تقاضا و عرضه تعادل ایجاد کنیم. آخوندی در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: نکته مهم دیگر در بخش مسکن به طرحهای مکانیابی برمیگردد؛ اینکه واحدها کجا ساخته میشود. مسئله بافت شهری در دولت مورد توجه است. امروز شهرها از درون دچار فرسایش شده و از بیرون گسترش پیدا کردهاند. وی اضافه کرد: چنین اتفاقی موجب اتلاف سرمایه اجتماعی، فرهنگی و خدمات زیر بنایی شهر است. زمانی که شهر بزرگ میشود، هزینه خدمات شهری هم افزایش پیدا میکند. وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه اگر بخش مسکن از رکود خارج شود، سایر بخشهای اقتصادی هم سود خواهند برد، تاکید کرد: خروج از رکود غیر تورمی باید با تجهیز منابع از خود اقتصاد و بدون توجه به بانک مرکزی اتفاق بیفتد. |
نقش رکود مسکن بر سایر بخشهای اقتصاد
نقش جریان نفوذی در شکست مشروطه
به گزارش جهان به نقل از تسنیم پرونده ویژه “نفوذ” ــ رسول بابازاده و عباس کلاهدوز: “نفوذ” کلیدواژهای است که از گذشته تاکنون در ادبیات سیاسی کشورمان وجود داشته اما این روزها بار معنایی متفاوتتری به خود گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی اگرچه در سالیان گذشته بارها نسبت به مسئله “نفوذ” و “رخنه” دشمن در ابعاد گوناگون هشدار دادهاند اما از دوران ماقبل برجام و بهویژه پسابرجام هشدارهای معظمله در این زمینه فزونی یافته تا جایی که ایشان خود به تبیین ابعاد و اشکال مختلف موضوع “نفوذ” پرداختند. ایشان در این زمینه میفرمایند: “بهنظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهمتر است… آنها در اظهاراتشان حرفهایی میزنند که بهکلی خارج از مقوله هستهای و مانند این حرفها است … از جمله حرفهایی که میزنند و ما را حساس میکند این است که میگویند برجام فرصتهایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است.” و یا در سخنان دیگری تأکید میکنند: “نیت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور.” اهمیت موضوع “نفوذ” ما را بر آن داشت تا برای بررسی و تحلیل این موضوع در بستر تاریخی، با دکتر موسی حقانی رئیس مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به گفتوگو بنشینیم. دکتر حقانی در بخش نخست گفتوگوی خود با تسنیم به تبیین موضوع نفوذ پرداخت و گفت که نفوذ، تلاش دشمن برای مسخ یا نسخ انقلاب است. رئیس مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برای فهم بهتر موضوع، بحث نفوذ را در بستر تاریخی مورد بررسی قرار داد و مثالهای جالبی از نفوذ کشورهای غربی در دستگاه حکومت سلاطین قاجار بیان و انعقاد عهدنامه گلستان را حاصل کار جریان نفوذی عنوان کرد. دکتر حقانی معتقد است که غربیها در قالب گروههای پژوهشی و گفتگوی ادیان با حضور در سطح جامعه ما به دنبال زمینههای نفوذ هستند. وی همچنین تشکیل بابیه و بهائیه را نتیجه نفوذ و کار انگلیسیها عنوان کرد که با استفاده از زمینههای داخلی این فرقههای انحرافی را در کشورمان ایجاد کردهاند. از دیگر نکات قابل توجه در مصاحبه بخش نخست دکتر حقانی، نامه تاریخی ناصرالدین شاه و هشدار وی از وجود جریان نفوذی در بدنه حاکمیت بود. آنچه در ادامه از منظرتان میگذرد بخش دوم گفتوگوی خبرنگاران تسنیم با موسی حقانی است. *** پس میتوان اینگونه جمعبندی کرد که باید برای نفوذ خارجی حتماً یک بستر داخلی فراهم باشد، یعنی طبق چیزی که شما فرمودید یک بستر داخلی فراهم میشود تا زمینه نفوذ را آماده کند؟ – حقانی: بعضی وقتها خودشان ایجاد میکنند و گاهی اوقات در پیچیدهترین شکل از ظرفیتهای موجود استفاده میکنند. اتفاقاً میخواستم به اینکه خودشان ایجاد میکنند اشاره کنم. همانطور که قبلاً گفتم، میخواهم یکی دو تا شخصیت انگلیسی مهم را نام ببرم که اینها اتفاقاً در بسترسازی و استفاده از ظرفیتهایی که خود ما داشتیم، فعال بودند. یکی از اینها فردی است به نام «سرگور اوزلی» که سفیر انگلستان در ایران میشود. شاید بتوان گفت «سرگور اوزلی» خبیثترین سفیر انگلستان در ایران بوده است، البته انگلستان از این سفرای خبیث در ایران زیاد داشته ولی این یکی خیلی کار کشته بود. جرج سوم فرمانی صادر میکند که برای ما خیلی قابلتأمل است، حواسمان باید جمع باشد. فرمان جرج سوم به سرگور اوزلی 18 ماده دارد. در این فرمان به او میگوید که به ایران سفر کن و این کارها را انجام بده. اولاً میگوید از همه راهها، کوره راهها و روستاهای ایران برای ما اطلاعات کسب کن. همه راههای مواصلاتی ایران را برای ما شناسایی کن و نقشهاش را به ما بده و میگوید که آداب، رسوم، سنن و همه اینها را جمعآوری کن. بعد به او میگوید که اینقدر طلا به تو میدهم که تا میتوانی نسخه خطی از ایران بخری و خارج کنی و حتی اگر پول کم آوردی، درخواست کن که برای تو بفرستیم. وظیفه آقای سرگور اوزلی غیر از وظیفه رسمی به عنوان سفیر، دو وظیفه دیگر نیز هست: یکی جمعکردن اطلاعات گسترده از ایران است تا اینکه انگلیسیها بدانند در ایران چه خبر است. دومی هم راه انداختن تشکیلات فراماسونری در ایران است، اینکه گفتم خودشان ظرفیت ایجاد میکنند اینجاست. اینها بر موج بابیه و بهائیه سوار میشوند و آن را تقویت میکنند اما فراماسونری را خودشان ایجاد میکنند. سرگوراوزلی قرار بود یک لُژی را به نام لژ اصفهان در ایران تأسیس کند. اصفهان برای اینها خیلی مهم بود، یعنی شاید بشود گفت یکی از مهمترین شهرهای مطرح برای انگلیسیها به جهت مرکزیت آن نسبت به جنوب ایران، اصفهان بود. ** نقش جریان نفوذی در فشار به حاکمیت برای دست برداشتن از مقاومت اوزلی میگوید که من نتوانستم در ایران لژ فراماسونری راه بیندازم، اما موفق شدم اغلب اطرافیان فتحعلی شاه را وارد جرگه فراماسونری کنم. تازه ما میفهمیم چرا ما در جنگ با روسیه باختیم، یعنی چرا شکست خوردیم؟ چون فشار عجیبی از داخل وارد میشد که جنگ را تمام کنید، جنگ را تمام کنید. اتفاقاً یکی از کسانی که فشار میآورد و وعده میداد، سرگوراوزلی بود. دلیل اینکه ما نباید به وعدههای غربیها دل خوش کنیم، یکی از مواردش همین است. آقای سرگور اوزلی به فتحعلی شاه گفت که با جنگ که نمیشود مسئله را حل کرد، شما صلح و گفتگو را بپذیرید، بعد ما میآییم به شما کمک میکنیم، حق ایران را میگیریم؛ یعنی سرزمینهای اشغالشده را پس میگیریم. با این وعده و با فشاری که از داخل وارد شد و شاید بحرانهایی که در کشور ایجاد شد، اینها فتحعلی شاه را سر میز مذاکره بردند، امضای سرگوراوزلی هم پای عهدنامه گلستان هست. سر بزنگاه که باید بیاید به تعهداتش عمل کند، یکباره گفت که مأموریت من تمامشده، خداحافظ و رفت. بعد هم موقع خروج گفت من از راه روسیه میخواهم از ایران خارج شوم. عباس میرزا خیلی تلاش کرد که نگذارد وی از راه روسیه برود، چون میدانست وی میخواهد تمام اطلاعات ایران را ببرد و به روسها بدهد. اصلاً جنگ روسیه علیه ما به تحریک انگلیسیها بود. انگلیسیها میخواستند سر روسها را گرم کنند که روسها هوس نکنند به سمت هند بروند، از طرفی میخواستند ظرفیتهای ما را نابود کنند. ایران یک کشور نسبتا قوی در آن مقطع بود که داشت خودش را بازسازی میکرد. یعنی اگر ما یک مقدار تلاش کرده بودیم، مثلاً در ماجرای هند آن سیاست را اتخاذ نمیکردیم، جلوی جریان نفوذ را میگرفتیم، ایران خیلی سریع میتوانست خودش را بازسازی کند، اما نگذاشتند. این جریان نفوذی آمد بعداً در حوزههای اقتصادی و فرهنگی و همه حوزهها به ما لطمه زد. *** ظاهراً بین این نفوذ و نفوذ فعلی تفاوت وجود دارد. این نفوذ در سران بوده، یعنی درجاهایی که تصمیمساز و تصمیمگیر بودند، البته زمینه اجتماعی هم لازم است، یعنی باورهای مردم هم باید عوض شود که بتواند از آن پشتیبانی کند و نهایتاً نفوذ به نتیجه برسد… – حقانی: آن زمان هم اینها برای این مسئله تلاش کردند، مخصوصاً در نفوذ فرهنگی، یعنی آنکسی که ما به عنوان غریبه و اجنبی میشناختیم، به واسطه نفوذ فرهنگی و اقتصادی رفته رفته بخشی از جامعه ایرانی با او احساس نزدیکی کردند و گفتند که ما باید از اینها استقبال کنیم…. ** میرزاملکم خان و نقش او در تئوریزه کردن ضرورت ورود استعمار به ایران *** آن بخش، از طبقه متوسط جامعه بود؟ – حقانی: در آن دوره طبقه متوسط به معنای امروزی نداشتیم، این جریان در بین تجار، معدود افراد تحصیل کرده فرنگ و برخی رجال سیاسی شروع شد و جریان فراماسونری خیلی کمک کرد تا این نفوذ شکل بگیرد. بعداً در دوره مشروطه و بعد از آن، بحث تبعیت از علوم انسانی غربی و تغییر نظام آموزشی و عملاً پذیرش علوم انسانی غربی باعث شد اینگونه القاء شود که راه دیگری غیر از این نیست و راه توسعه همین راهی است که غربیها رفتهاند، ما هم که نمیدانیم چطور باید این مسیر را طی کنیم پس باید از اینها تبعیت کنیم و میرزا ملکم خان و امثال او خیلی حرفهای عجیب و غریب دیگری میزدند. میرزا ملکم خان میگوید که اصلاً ایرانی عُرضه ندارد، ایرانی اصلاً نمیتواند خودش را اداره کند، باید متخصصان مغرب زمین را بیاوریم. آنها به طرز عجیبی جریان ورود استعمار به ایران را تئوریزه میکنند. اتفاقاً همراه سرگور اوزلی، یک تیم تحقیقاتی به ایران میآید که نشان میدهد اینها در کنار مأموریتهای سیاسی، از سایر جنبهها هم غفلت نمیکنند. سرگور اوزلی برادری دارد به نام ویلیام اوزلی که با یک تیم شصت هفتاد نفره، با کلی امکانات همزمان با ورود برادرش در پوشش تحقیقات باستانشناسی به ایران میآیند. اینها در دشت مرغاب مستقر میشوند، کلی اشیای عتیقه استخراج و از ایران خارج میکنند. یکی از چیزهایی که اینها میگویند به دست آوردیم و کشف کردیم، همین مقبره کوروش است که قبلاً به عنوان مقبره مادر سلیمان معروف بود و عنوان قبر کوروش را نداشت. بعضیها میگویند کوروش اینجا دفن نشده است، چون کوروش در مصر و در یکی از همین درگیریها خارج از مرزهای ایران کشته شده و آنجا هم دفن شده است. در هر صورت گفتند این را پیدا کردیم و بعدها این مکان به معبد باستانگرایان تبدیل شد. ویلیام اوزلی در کنار برادرش فعال شد و شروع کردند به شناسایی جنوب ایران، یعنی فقط عملیات باستانشناسی نبود. شروع کردند به شناسایی ظرفیتهایی که در کشور وجود دارد تا از آنها استفاده کنند. یک فرد دیگری که در ایران خیلی مهم است، فردی است به نام «مانکجی» که اسم کاملش «مانکجی لیمجی هاتریا» است که هوشنگ ایرانی هم به اسم خودش اضافه میکند، درویش فانی هم امضا میکند. *** این فرد در چه دورهای فعالیت میکرده است؟ – حقانی: این فرد در دوره ناصرالدینشاه به عنوان تاجر، از طرف انجمن پارسیان هند به ایران میآید تا به وضعیت زردشتیان رسیدگی کند، ولی مأموریت دیگری داشته است. وی قبل از اینکه به ایران بیاید، چند شخصیت مطرح انگلیسی به او توصیه نامه میدهند، سفیر انگلستان در بغداد، وزیر خارجه انگلستان، رئیس حکومت هند بریتانیا هم نامه میدهد، با این توصیه نامهها میآید پیش ناصرالدینشاه که این آدم خیلی خوب و تاجر محترمی است با او همکاری کنید. وی در پوشش یک تاجر به ایران میآید منتهی دست به کارهای عجیب و غریبی در ایران میزند که به نظرم میآید جا دارد ما خیلی جدی این اقدامات را مورد واکاوی قرار دهیم. در کشتی که مانکجی به وسیله آن عازم ایران بود، میرزا حسینخان سپهسالار صدراعظم عهد ناصری هم حضور داشت. در برخی از منابع میگویند این همسفر شدن اتفاقی بوده است و این دو در همان کشتی با هم آشنا شدند، ولی وقتی بررسی میکنیم میبینیم نه، اینگونه نیست بلکه میرزا حسینخان سپهسالار در بمبئی با انجمن پارسیان ارتباط داشته، با انگلیسیها ارتباط داشته، همانجا مانکجی به او معرفی میشود و اینها با هم به ایران میآیند.میرزا حسینخان سپهسالار عاقد قرارداد رویتر بود که این دیگر مربوط به بحث نفوذ اقتصادی است. این قرارداد پایه خیلی از بدبختیهای ایران میشود. انگلیسیها دنبال این هستند که یک دستاویز پیدا کنند، اساساً دول استکباری اینگونه هستند، یک دستاویز پیدا میکنند و آن را بهانه قرار میدهند، مثل برخیها که میآیند یک دانگ از یک خانه را میخرند بعد وقتی جا پا پیدا میکنند، هزار تا برنامه برای آن مالکی که آن پنج دانگ دیگر را دارد پیاده میکنند که آن مالک فرار کند برود، انگلیسیها همین بلا را با قرارداد رویتر سر ایران آوردند. مانکجی میآید به ایران، اینها یک تیم هستند، میرزا ملکم خان، میرزا حسینخان سپهسالار و پل کتابچی خان – که قراردادهای نفتی ایران را بعداً اکثراً همین پل کتابچی خان منعقد میکند- و … اینها یک جریان هستند، یعنی همان جریان نفوذی است. ** تلاش نفوذیها برای وابسته کردن ایران به غرب با ترویج به اصطلاح قانون و اصلاحات *** این جریان هم تصمیمساز است و هم تصمیمگیر؟ – حقانی: بله، در درون حاکمیت هم تصمیمساز و هم تصمیمگیر و در عین حال ساختارشکن هستند. خیلی عجیب است، اینها دو زیستند، به این معنا که پول دولت ایران را میخورند، پست از دولت ایران دارند، بعد در راستای منافع یک کشور دیگر کار میکنند و ساختارشکنی میکنند، در همین ارتباط است که میگویند میرزا ملکم خان پدر قانون در ایران است، میرزا حسینخان سپهسالار پدر اصلاحات در ایران است، درحالیکه واقعاً هیچکدام اینها نیست، یعنی هر دوی اینها نگاهشان به ظرفیتهای داخلی کاملاً منفی و نگاهشان به غرب کاملاً مثبت است و مرادشان از ترویج قانون و اصلاحات، وابسته کردن ایران به غرب است…. *** یعنی همان به اصطلاح توسعه برونزا… – حقانی: به نظر من اصلاً توسعه نیست، یعنی فقط این وسط خودشان منتفع میشوند، یک رشوهای میگیرند و یک امتیازی واگذار میکنند و آخر هم هیچ اتفاقی در ایران نمیافتد. 150 سال با عنوان توسعه، این جریان غربگرا پدر این مملکت را درآورد و به هیچ جا هم نرسیدیم. مانکجی خیلی فعالیت میکند، یکی از کارهایی که میکند تقویت گروههایی است که میخواهند هم قاجار و هم روحانیت و اسلام را از بین ببرند. ترویج فارسی سره در ایران برای مبارزه با زبان عربی و ادبیات قرآنی توسط همین جریانات و با مدیریت مانکجی صورت میگیرد. تقویت بابیه و بهائیه نیز توسط مانکجی صورت میگیرد. در ترویج فراماسونری نیز مانکجی نقش دارد. او حتی تلاش میکند زرتشتیهای ایرانی را هم بهائی کند.کاری که بعدها جانشین او «اردشیر جی» آن را دنبال کرد. آقای مانکجی یک مدرسهای در تهران تاسیس میکند و بچههای خانوادههای زرتشتی را از یزد به تهران منتقل میکند که مدیر این مدرسه بهائی است، معلم مدرسه بهائی است و تعدادی از این پنجاه نفر که برای تحصیل به تهران میآیند، بهائی میشوند. بعداً سروصدای خود زرتشتیهای یزد و کرمان درمیآید که شما گفتید ما آمدیم برای تقویت دین زرتشتی و آیین زرتشتی، ولی عملاً بچههای ما را دارید بهائی میکنید. چون بابیه و بهائیه در ایران خیلی نتوانست طرفدار پیدا کند، انگلیسیها به اینها نیرو تزریق کردند، نیرو هم عمدتا از دو جا تزریق شد، برخی از زرتشتیهای کرمان و یزد و تعدادی از یهودیان خراسان و همدان و… که به این گروه تزریق شدند، مثلاً در خراسان یک دفعه سه هزار یهودی بهائی شدند. خیلی حرف است، سه هزار یهودی بهائی شوند. در همدان در کرمانشاه، جاهای مختلف نیز چنین بود …. *** چون در جامعه سنتی شیعه ایران نمیتوانستند نفوذ کنند… – حقانی: چون از بین شیعیان نمیتوانستند یارگیری کنند، از گروههای دیگر به آنها ملحق کردند تا بگویند یک جمعیت قابلتوجهی هستند. *** که اصلاً هم ربطی به بحث بهائیت ندارد… |
به گزارش جهان به نقل از تسنیم پرونده ویژه “نفوذ” ــ رسول بابازاده و عباس کلاهدوز: “نفوذ” کلیدواژهای است که از گذشته تاکنون در ادبیات سیاسی کشورمان وجود داشته اما این روزها بار معنایی متفاوتتری به خود گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی اگرچه در سالیان گذشته بارها نسبت به مسئله “نفوذ” و “رخنه” دشمن در ابعاد گوناگون هشدار دادهاند اما از دوران ماقبل برجام و بهویژه پسابرجام هشدارهای معظمله در این زمینه فزونی یافته تا جایی که ایشان خود به تبیین ابعاد و اشکال مختلف موضوع “نفوذ” پرداختند. ایشان در این زمینه میفرمایند: “بهنظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهمتر است… آنها در اظهاراتشان حرفهایی میزنند که بهکلی خارج از مقوله هستهای و مانند این حرفها است … از جمله حرفهایی که میزنند و ما را حساس میکند این است که میگویند برجام فرصتهایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است.” و یا در سخنان دیگری تأکید میکنند: “نیت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور.” اهمیت موضوع “نفوذ” ما را بر آن داشت تا برای بررسی و تحلیل این موضوع در بستر تاریخی، با دکتر موسی حقانی رئیس مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به گفتوگو بنشینیم. دکتر حقانی در بخش نخست گفتوگوی خود با تسنیم به تبیین موضوع نفوذ پرداخت و گفت که نفوذ، تلاش دشمن برای مسخ یا نسخ انقلاب است. رئیس مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برای فهم بهتر موضوع، بحث نفوذ را در بستر تاریخی مورد بررسی قرار داد و مثالهای جالبی از نفوذ کشورهای غربی در دستگاه حکومت سلاطین قاجار بیان و انعقاد عهدنامه گلستان را حاصل کار جریان نفوذی عنوان کرد. دکتر حقانی معتقد است که غربیها در قالب گروههای پژوهشی و گفتگوی ادیان با حضور در سطح جامعه ما به دنبال زمینههای نفوذ هستند. وی همچنین تشکیل بابیه و بهائیه را نتیجه نفوذ و کار انگلیسیها عنوان کرد که با استفاده از زمینههای داخلی این فرقههای انحرافی را در کشورمان ایجاد کردهاند. از دیگر نکات قابل توجه در مصاحبه بخش نخست دکتر حقانی، نامه تاریخی ناصرالدین شاه و هشدار وی از وجود جریان نفوذی در بدنه حاکمیت بود. آنچه در ادامه از منظرتان میگذرد بخش دوم گفتوگوی خبرنگاران تسنیم با موسی حقانی است. *** پس میتوان اینگونه جمعبندی کرد که باید برای نفوذ خارجی حتماً یک بستر داخلی فراهم باشد، یعنی طبق چیزی که شما فرمودید یک بستر داخلی فراهم میشود تا زمینه نفوذ را آماده کند؟ – حقانی: بعضی وقتها خودشان ایجاد میکنند و گاهی اوقات در پیچیدهترین شکل از ظرفیتهای موجود استفاده میکنند. اتفاقاً میخواستم به اینکه خودشان ایجاد میکنند اشاره کنم. همانطور که قبلاً گفتم، میخواهم یکی دو تا شخصیت انگلیسی مهم را نام ببرم که اینها اتفاقاً در بسترسازی و استفاده از ظرفیتهایی که خود ما داشتیم، فعال بودند. یکی از اینها فردی است به نام «سرگور اوزلی» که سفیر انگلستان در ایران میشود. شاید بتوان گفت «سرگور اوزلی» خبیثترین سفیر انگلستان در ایران بوده است، البته انگلستان از این سفرای خبیث در ایران زیاد داشته ولی این یکی خیلی کار کشته بود. جرج سوم فرمانی صادر میکند که برای ما خیلی قابلتأمل است، حواسمان باید جمع باشد. فرمان جرج سوم به سرگور اوزلی 18 ماده دارد. در این فرمان به او میگوید که به ایران سفر کن و این کارها را انجام بده. اولاً میگوید از همه راهها، کوره راهها و روستاهای ایران برای ما اطلاعات کسب کن. همه راههای مواصلاتی ایران را برای ما شناسایی کن و نقشهاش را به ما بده و میگوید که آداب، رسوم، سنن و همه اینها را جمعآوری کن. بعد به او میگوید که اینقدر طلا به تو میدهم که تا میتوانی نسخه خطی از ایران بخری و خارج کنی و حتی اگر پول کم آوردی، درخواست کن که برای تو بفرستیم. وظیفه آقای سرگور اوزلی غیر از وظیفه رسمی به عنوان سفیر، دو وظیفه دیگر نیز هست: یکی جمعکردن اطلاعات گسترده از ایران است تا اینکه انگلیسیها بدانند در ایران چه خبر است. دومی هم راه انداختن تشکیلات فراماسونری در ایران است، اینکه گفتم خودشان ظرفیت ایجاد میکنند اینجاست. اینها بر موج بابیه و بهائیه سوار میشوند و آن را تقویت میکنند اما فراماسونری را خودشان ایجاد میکنند. سرگوراوزلی قرار بود یک لُژی را به نام لژ اصفهان در ایران تأسیس کند. اصفهان برای اینها خیلی مهم بود، یعنی شاید بشود گفت یکی از مهمترین شهرهای مطرح برای انگلیسیها به جهت مرکزیت آن نسبت به جنوب ایران، اصفهان بود. ** نقش جریان نفوذی در فشار به حاکمیت برای دست برداشتن از مقاومت اوزلی میگوید که من نتوانستم در ایران لژ فراماسونری راه بیندازم، اما موفق شدم اغلب اطرافیان فتحعلی شاه را وارد جرگه فراماسونری کنم. تازه ما میفهمیم چرا ما در جنگ با روسیه باختیم، یعنی چرا شکست خوردیم؟ چون فشار عجیبی از داخل وارد میشد که جنگ را تمام کنید، جنگ را تمام کنید. اتفاقاً یکی از کسانی که فشار میآورد و وعده میداد، سرگوراوزلی بود. دلیل اینکه ما نباید به وعدههای غربیها دل خوش کنیم، یکی از مواردش همین است. آقای سرگور اوزلی به فتحعلی شاه گفت که با جنگ که نمیشود مسئله را حل کرد، شما صلح و گفتگو را بپذیرید، بعد ما میآییم به شما کمک میکنیم، حق ایران را میگیریم؛ یعنی سرزمینهای اشغالشده را پس میگیریم. با این وعده و با فشاری که از داخل وارد شد و شاید بحرانهایی که در کشور ایجاد شد، اینها فتحعلی شاه را سر میز مذاکره بردند، امضای سرگوراوزلی هم پای عهدنامه گلستان هست. سر بزنگاه که باید بیاید به تعهداتش عمل کند، یکباره گفت که مأموریت من تمامشده، خداحافظ و رفت. بعد هم موقع خروج گفت من از راه روسیه میخواهم از ایران خارج شوم. عباس میرزا خیلی تلاش کرد که نگذارد وی از راه روسیه برود، چون میدانست وی میخواهد تمام اطلاعات ایران را ببرد و به روسها بدهد. اصلاً جنگ روسیه علیه ما به تحریک انگلیسیها بود. انگلیسیها میخواستند سر روسها را گرم کنند که روسها هوس نکنند به سمت هند بروند، از طرفی میخواستند ظرفیتهای ما را نابود کنند. ایران یک کشور نسبتا قوی در آن مقطع بود که داشت خودش را بازسازی میکرد. یعنی اگر ما یک مقدار تلاش کرده بودیم، مثلاً در ماجرای هند آن سیاست را اتخاذ نمیکردیم، جلوی جریان نفوذ را میگرفتیم، ایران خیلی سریع میتوانست خودش را بازسازی کند، اما نگذاشتند. این جریان نفوذی آمد بعداً در حوزههای اقتصادی و فرهنگی و همه حوزهها به ما لطمه زد. *** ظاهراً بین این نفوذ و نفوذ فعلی تفاوت وجود دارد. این نفوذ در سران بوده، یعنی درجاهایی که تصمیمساز و تصمیمگیر بودند، البته زمینه اجتماعی هم لازم است، یعنی باورهای مردم هم باید عوض شود که بتواند از آن پشتیبانی کند و نهایتاً نفوذ به نتیجه برسد… – حقانی: آن زمان هم اینها برای این مسئله تلاش کردند، مخصوصاً در نفوذ فرهنگی، یعنی آنکسی که ما به عنوان غریبه و اجنبی میشناختیم، به واسطه نفوذ فرهنگی و اقتصادی رفته رفته بخشی از جامعه ایرانی با او احساس نزدیکی کردند و گفتند که ما باید از اینها استقبال کنیم…. ** میرزاملکم خان و نقش او در تئوریزه کردن ضرورت ورود استعمار به ایران *** آن بخش، از طبقه متوسط جامعه بود؟ – حقانی: در آن دوره طبقه متوسط به معنای امروزی نداشتیم، این جریان در بین تجار، معدود افراد تحصیل کرده فرنگ و برخی رجال سیاسی شروع شد و جریان فراماسونری خیلی کمک کرد تا این نفوذ شکل بگیرد. بعداً در دوره مشروطه و بعد از آن، بحث تبعیت از علوم انسانی غربی و تغییر نظام آموزشی و عملاً پذیرش علوم انسانی غربی باعث شد اینگونه القاء شود که راه دیگری غیر از این نیست و راه توسعه همین راهی است که غربیها رفتهاند، ما هم که نمیدانیم چطور باید این مسیر را طی کنیم پس باید از اینها تبعیت کنیم و میرزا ملکم خان و امثال او خیلی حرفهای عجیب و غریب دیگری میزدند. میرزا ملکم خان میگوید که اصلاً ایرانی عُرضه ندارد، ایرانی اصلاً نمیتواند خودش را اداره کند، باید متخصصان مغرب زمین را بیاوریم. آنها به طرز عجیبی جریان ورود استعمار به ایران را تئوریزه میکنند. اتفاقاً همراه سرگور اوزلی، یک تیم تحقیقاتی به ایران میآید که نشان میدهد اینها در کنار مأموریتهای سیاسی، از سایر جنبهها هم غفلت نمیکنند. سرگور اوزلی برادری دارد به نام ویلیام اوزلی که با یک تیم شصت هفتاد نفره، با کلی امکانات همزمان با ورود برادرش در پوشش تحقیقات باستانشناسی به ایران میآیند. اینها در دشت مرغاب مستقر میشوند، کلی اشیای عتیقه استخراج و از ایران خارج میکنند. یکی از چیزهایی که اینها میگویند به دست آوردیم و کشف کردیم، همین مقبره کوروش است که قبلاً به عنوان مقبره مادر سلیمان معروف بود و عنوان قبر کوروش را نداشت. بعضیها میگویند کوروش اینجا دفن نشده است، چون کوروش در مصر و در یکی از همین درگیریها خارج از مرزهای ایران کشته شده و آنجا هم دفن شده است. در هر صورت گفتند این را پیدا کردیم و بعدها این مکان به معبد باستانگرایان تبدیل شد. ویلیام اوزلی در کنار برادرش فعال شد و شروع کردند به شناسایی جنوب ایران، یعنی فقط عملیات باستانشناسی نبود. شروع کردند به شناسایی ظرفیتهایی که در کشور وجود دارد تا از آنها استفاده کنند. یک فرد دیگری که در ایران خیلی مهم است، فردی است به نام «مانکجی» که اسم کاملش «مانکجی لیمجی هاتریا» است که هوشنگ ایرانی هم به اسم خودش اضافه میکند، درویش فانی هم امضا میکند. *** این فرد در چه دورهای فعالیت میکرده است؟ – حقانی: این فرد در دوره ناصرالدینشاه به عنوان تاجر، از طرف انجمن پارسیان هند به ایران میآید تا به وضعیت زردشتیان رسیدگی کند، ولی مأموریت دیگری داشته است. وی قبل از اینکه به ایران بیاید، چند شخصیت مطرح انگلیسی به او توصیه نامه میدهند، سفیر انگلستان در بغداد، وزیر خارجه انگلستان، رئیس حکومت هند بریتانیا هم نامه میدهد، با این توصیه نامهها میآید پیش ناصرالدینشاه که این آدم خیلی خوب و تاجر محترمی است با او همکاری کنید. وی در پوشش یک تاجر به ایران میآید منتهی دست به کارهای عجیب و غریبی در ایران میزند که به نظرم میآید جا دارد ما خیلی جدی این اقدامات را مورد واکاوی قرار دهیم. در کشتی که مانکجی به وسیله آن عازم ایران بود، میرزا حسینخان سپهسالار صدراعظم عهد ناصری هم حضور داشت. در برخی از منابع میگویند این همسفر شدن اتفاقی بوده است و این دو در همان کشتی با هم آشنا شدند، ولی وقتی بررسی میکنیم میبینیم نه، اینگونه نیست بلکه میرزا حسینخان سپهسالار در بمبئی با انجمن پارسیان ارتباط داشته، با انگلیسیها ارتباط داشته، همانجا مانکجی به او معرفی میشود و اینها با هم به ایران میآیند.میرزا حسینخان سپهسالار عاقد قرارداد رویتر بود که این دیگر مربوط به بحث نفوذ اقتصادی است. این قرارداد پایه خیلی از بدبختیهای ایران میشود. انگلیسیها دنبال این هستند که یک دستاویز پیدا کنند، اساساً دول استکباری اینگونه هستند، یک دستاویز پیدا میکنند و آن را بهانه قرار میدهند، مثل برخیها که میآیند یک دانگ از یک خانه را میخرند بعد وقتی جا پا پیدا میکنند، هزار تا برنامه برای آن مالکی که آن پنج دانگ دیگر را دارد پیاده میکنند که آن مالک فرار کند برود، انگلیسیها همین بلا را با قرارداد رویتر سر ایران آوردند. مانکجی میآید به ایران، اینها یک تیم هستند، میرزا ملکم خان، میرزا حسینخان سپهسالار و پل کتابچی خان – که قراردادهای نفتی ایران را بعداً اکثراً همین پل کتابچی خان منعقد میکند- و … اینها یک جریان هستند، یعنی همان جریان نفوذی است. ** تلاش نفوذیها برای وابسته کردن ایران به غرب با ترویج به اصطلاح قانون و اصلاحات *** این جریان هم تصمیمساز است و هم تصمیمگیر؟ – حقانی: بله، در درون حاکمیت هم تصمیمساز و هم تصمیمگیر و در عین حال ساختارشکن هستند. خیلی عجیب است، اینها دو زیستند، به این معنا که پول دولت ایران را میخورند، پست از دولت ایران دارند، بعد در راستای منافع یک کشور دیگر کار میکنند و ساختارشکنی میکنند، در همین ارتباط است که میگویند میرزا ملکم خان پدر قانون در ایران است، میرزا حسینخان سپهسالار پدر اصلاحات در ایران است، درحالیکه واقعاً هیچکدام اینها نیست، یعنی هر دوی اینها نگاهشان به ظرفیتهای داخلی کاملاً منفی و نگاهشان به غرب کاملاً مثبت است و مرادشان از ترویج قانون و اصلاحات، وابسته کردن ایران به غرب است…. *** یعنی همان به اصطلاح توسعه برونزا… – حقانی: به نظر من اصلاً توسعه نیست، یعنی فقط این وسط خودشان منتفع میشوند، یک رشوهای میگیرند و یک امتیازی واگذار میکنند و آخر هم هیچ اتفاقی در ایران نمیافتد. 150 سال با عنوان توسعه، این جریان غربگرا پدر این مملکت را درآورد و به هیچ جا هم نرسیدیم. مانکجی خیلی فعالیت میکند، یکی از کارهایی که میکند تقویت گروههایی است که میخواهند هم قاجار و هم روحانیت و اسلام را از بین ببرند. ترویج فارسی سره در ایران برای مبارزه با زبان عربی و ادبیات قرآنی توسط همین جریانات و با مدیریت مانکجی صورت میگیرد. تقویت بابیه و بهائیه نیز توسط مانکجی صورت میگیرد. در ترویج فراماسونری نیز مانکجی نقش دارد. او حتی تلاش میکند زرتشتیهای ایرانی را هم بهائی کند.کاری که بعدها جانشین او «اردشیر جی» آن را دنبال کرد. آقای مانکجی یک مدرسهای در تهران تاسیس میکند و بچههای خانوادههای زرتشتی را از یزد به تهران منتقل میکند که مدیر این مدرسه بهائی است، معلم مدرسه بهائی است و تعدادی از این پنجاه نفر که برای تحصیل به تهران میآیند، بهائی میشوند. بعداً سروصدای خود زرتشتیهای یزد و کرمان درمیآید که شما گفتید ما آمدیم برای تقویت دین زرتشتی و آیین زرتشتی، ولی عملاً بچههای ما را دارید بهائی میکنید. چون بابیه و بهائیه در ایران خیلی نتوانست طرفدار پیدا کند، انگلیسیها به اینها نیرو تزریق کردند، نیرو هم عمدتا از دو جا تزریق شد، برخی از زرتشتیهای کرمان و یزد و تعدادی از یهودیان خراسان و همدان و… که به این گروه تزریق شدند، مثلاً در خراسان یک دفعه سه هزار یهودی بهائی شدند. خیلی حرف است، سه هزار یهودی بهائی شوند. در همدان در کرمانشاه، جاهای مختلف نیز چنین بود …. *** چون در جامعه سنتی شیعه ایران نمیتوانستند نفوذ کنند… – حقانی: چون از بین شیعیان نمیتوانستند یارگیری کنند، از گروههای دیگر به آنها ملحق کردند تا بگویند یک جمعیت قابلتوجهی هستند. *** که اصلاً هم ربطی به بحث بهائیت ندارد… |
نقش جریان نفوذی در شکست مشروطه
تلاشگران عرصه تولید نقش ارزنده ای در توسعه اقتصادی ایفا می کنند
به گزارش افق به نقل از ایکوپرس متن اطلاعیه مدیرعامل گروه صنعتی ایران خودرو به مناسبت «روز کارگر» به این شرح است:
باسمه تعالی
«کارگر»، واژه مقدس و ارزشمند قاموس بشری به ویژه فرهنگ دینی و ملی ماست که مصادیق آن سرمایههای گران قدری هستند که به وجودشان در عرصه تولید و صنعت کشور میبالیم و روز آنان را که از پیش تازان توسعه و پیشرفت به شمار میروند به همگان، به ویژه پویندگان و تلاشگران خانواده بزرگ گروه صنعتی ایران خودرو صمیمانه تبریک میگوییم.
ارجنهادن به مقام گران سنگ کارگران به عنوان سرمایههای فکری و خلاق و بازوان سترگ حرکت چرخه تولید در کشور، وظیفه همه ما در تمامی زمانهاست و بر این اساس به پاس خدمات صادقانه و زحمات بیدریغ و مومنانه این عزیزان، تلاش شان را تقدیس کرده و مقام شان را گرامی میداریم.
نیک میدانیم که تحقق آرمانهای بزرگ کشور جز با کوشش پی گیر، تلاش مجدانه و اندیشه خلاق کارگران عزیز، میسر و مقدور نیست، لذا در سالی که بنا به فرموده مقام معظم رهبری هدف در کشور، پی گیری شعار «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» قلمداد میشود، ضمن تاکید بر ضرورت مشارکت و همکاری این قشر سازنده به عنوان ستون اصلی تولید و رکن اساسی توسعه اقتصادی، بدون شک تحقق این شعار بر گردههای ستبر این رادمردان است.
اهتمام کارگران علاوه بر آن که چرخش منظومه تولید کشور را تماشایی میکند، تلاش مقدسی در راه تامین معیشت زندگی محسوب میشود که بزرگان دین همواره آن را ستوده و زخم و پینه دست زحمتکشان این عرصه را به بوسه مهر نواختهاند. لذاست که با تاسی به سیره این بزرگان، کوشش بیبدیل این سرمایههای ارزشمند انسانی را ارج نهاده و همت شان را تقدیس میکنیم.
به علاوه خرسندیم که در خانواده بزرگ گروه صنعتی ایران خودرو در کنار انبوه این بزرگ مردان و زنانی هستیم که در کسوت مقدس کارگری، خدمات ارزندهای را در راه پیشبرد اهداف سازمانی ارایه کردهاند؛ تلاشگرانی که به همکاری با ایشان برای ماموریتی بزرگ که همانا آبادانی کشور است، مفتخریم و هر توفیقی در عرصه صنعت خودرو را وابسته به صبر هوشمندانه، تلاش پی گیر و همت بلند آنان میدانیم.
تاکید میکنیم در این مقطع که کشور عزیزمان ایران در تلاش است تا در سایه تحولات روی داده بتواند حرکت خود به سوی قلههای تعالی و پیشرفت را سرعت بخشد و عزت و عظمت ایران اسلامی را فزونی بخشد، این تلاشگران عرصه تولید و کار هستند که با صبر، استقامت و اعتقاد راسخ خود در خلق این تاریخ پرشکوه نقشی ارزنده ایفا میکنند، درخت تناور عزت به عرق جبین ایشان آبیاری میشود و برگ زرین توسعه اقتصادی نیز به گوهر وجود ناب شان مزین خواهد بود.
با تبریک مجدد روز کارگر به همه کارگران گرامی و پویندگان اصیل و خدوم، به ویژه همکاران ارجمندم در گروه صنعتی ایران خودرو، از آنان قدردانی میکنم و آرزومند سلامت و بهروزی شان از درگاه خداوند متعال هستم.
به گزارش افق به نقل از ایکوپرس متن اطلاعیه مدیرعامل گروه صنعتی ایران خودرو به مناسبت «روز کارگر» به این شرح است:
باسمه تعالی
«کارگر»، واژه مقدس و ارزشمند قاموس بشری به ویژه فرهنگ دینی و ملی ماست که مصادیق آن سرمایههای گران قدری هستند که به وجودشان در عرصه تولید و صنعت کشور میبالیم و روز آنان را که از پیش تازان توسعه و پیشرفت به شمار میروند به همگان، به ویژه پویندگان و تلاشگران خانواده بزرگ گروه صنعتی ایران خودرو صمیمانه تبریک میگوییم.
ارجنهادن به مقام گران سنگ کارگران به عنوان سرمایههای فکری و خلاق و بازوان سترگ حرکت چرخه تولید در کشور، وظیفه همه ما در تمامی زمانهاست و بر این اساس به پاس خدمات صادقانه و زحمات بیدریغ و مومنانه این عزیزان، تلاش شان را تقدیس کرده و مقام شان را گرامی میداریم.
نیک میدانیم که تحقق آرمانهای بزرگ کشور جز با کوشش پی گیر، تلاش مجدانه و اندیشه خلاق کارگران عزیز، میسر و مقدور نیست، لذا در سالی که بنا به فرموده مقام معظم رهبری هدف در کشور، پی گیری شعار «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» قلمداد میشود، ضمن تاکید بر ضرورت مشارکت و همکاری این قشر سازنده به عنوان ستون اصلی تولید و رکن اساسی توسعه اقتصادی، بدون شک تحقق این شعار بر گردههای ستبر این رادمردان است.
اهتمام کارگران علاوه بر آن که چرخش منظومه تولید کشور را تماشایی میکند، تلاش مقدسی در راه تامین معیشت زندگی محسوب میشود که بزرگان دین همواره آن را ستوده و زخم و پینه دست زحمتکشان این عرصه را به بوسه مهر نواختهاند. لذاست که با تاسی به سیره این بزرگان، کوشش بیبدیل این سرمایههای ارزشمند انسانی را ارج نهاده و همت شان را تقدیس میکنیم.
به علاوه خرسندیم که در خانواده بزرگ گروه صنعتی ایران خودرو در کنار انبوه این بزرگ مردان و زنانی هستیم که در کسوت مقدس کارگری، خدمات ارزندهای را در راه پیشبرد اهداف سازمانی ارایه کردهاند؛ تلاشگرانی که به همکاری با ایشان برای ماموریتی بزرگ که همانا آبادانی کشور است، مفتخریم و هر توفیقی در عرصه صنعت خودرو را وابسته به صبر هوشمندانه، تلاش پی گیر و همت بلند آنان میدانیم.
تاکید میکنیم در این مقطع که کشور عزیزمان ایران در تلاش است تا در سایه تحولات روی داده بتواند حرکت خود به سوی قلههای تعالی و پیشرفت را سرعت بخشد و عزت و عظمت ایران اسلامی را فزونی بخشد، این تلاشگران عرصه تولید و کار هستند که با صبر، استقامت و اعتقاد راسخ خود در خلق این تاریخ پرشکوه نقشی ارزنده ایفا میکنند، درخت تناور عزت به عرق جبین ایشان آبیاری میشود و برگ زرین توسعه اقتصادی نیز به گوهر وجود ناب شان مزین خواهد بود.
با تبریک مجدد روز کارگر به همه کارگران گرامی و پویندگان اصیل و خدوم، به ویژه همکاران ارجمندم در گروه صنعتی ایران خودرو، از آنان قدردانی میکنم و آرزومند سلامت و بهروزی شان از درگاه خداوند متعال هستم.
تلاشگران عرصه تولید نقش ارزنده ای در توسعه اقتصادی ایفا می کنند
نقش ایران در گروه «۱+۶»
به گزارش جهان به نقل از مهر، با توجه به اینکه این روزها وزاری دفاع ایران، چین، پاکستان برای شرکت در کنفرانس امنیتی مسکو به این کشور سفر کرده اند می توان حدس زد که زمینه برای شکل گیری گروه «۱+۶» در مورد مذاکرات صلح افغانستان بوجود آمده است. بر این اساس برخی ناظران انتظار دارند گروه کشورهای ایران، آمریکا، هند، روسیه، چین، پاکستان به مذاکرات صلح افغانستان بپیوندند. با پیوستن ایران و روسیه در خصوص مذاکرات صلح افغانستان شکل بگیرد. گمانه زنی ها زمانی قوت می گیرد که «حامد کرزای» رئیس جمهور پیشین افغانستان در ماههای گذشته پیشنهاد کرده بود که ایران، هند و روسیه باید در مذاکرات صلح افغانستان شرکت داشته باشند. وی به همراه یک هیئت بلند پایه از کابینه پیشین دولت افغانستان به مسکو سفر کرده است و با «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه دیدار و گفتگو کرده است و نقش روسیه را در پیشبرد مذاکرات صلح افغانستان سازنده توصیف کرده است. از سویی «حامد کرزای» سیاست نادرست برخی کشورهای جهان را علت اصلی گسترش تروریسم در افغانستان بیان کرده است و از روسیه خواسته است به مذاکرات صلح افغانستان بپیونند. در این میان «اسلام کریم اف» رئیس جمهور ازبکستان در دیدار خود با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه از وی خواسته بود که روسیه هر چه زودتر در مذاکرات صلح افغانستان شرکت کند. به گفته وی در صورتی که جلوی تروریسم در افغانستان گرفته نشود امکان دارد که این پدیده شوم به کشورهای منطقه نیز سرایت کند و اوضاع امنیتی منطقه را دچار اخلال کند. در این میان آمریکا که خود عضو مذاکرات چهار جانبه صلح افغانستان است از پیوستن روسیه به مذاکرات صلح افغانستان حمایت کرده است. با توجه به اینکه افغانستان بیشترین مرز را در منطقه با ایران داراست حل و فصل مسئله افغانستان بدون مشارکت جمهوری اسلامی ایران روندی مثبت را طی نخواهد کرد و حضور ایران و پاکستان به عنوان همسایگان افغانستان لازم و ضروری می نماید. دولت افغانستان پس از عدم خوشبینیها به برگزاری نشست های چهارجانبه برای صلح دولت افغانستان با طالبان برای رفع مشکلات جاری در این کشور گروه جدیدی با عضویت ایران و کشورهای روسیه، هند، چین، پاکستان و آمریکا موسوم به ۱+۶ ایجاد کرد. در این طرح، دولت کابل، علاوه بر افغانستان کشورهای ایران، روسیه، هند، چین، پاکستان و آمریکا نیز عضو هستند. پیشتر «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان به دیپلمات های کشورهای خارجی در کابل گفته بود: این گروه جدید جایگزینی برای گروه «چهار جانبه» نیست؛ زیرا گروه چهار جانبه توسط پاکستان، چین و آمریکا با هدف دستیابی به صلح با طالبان، کنترل و هدایت می شود. وی در ادمه افزوده بود: از آنجایی که افغانستان رهبری گروه جدید ۱+۶ را بر عهده دارد، انتظار می رود تا این کشور حرف های بیشتری برای گفتگو در مورد مذاکرات صلح در افغانستان داشته باشد. از سویی دیگر «خواجه آصف» وزیر دفاع پاکستان که این روزها برای شرکت در پنجمین کنفرانس امنیت بین المللی به مسکو سفر کرده است اعلام کرده است: اسلام آباد از مشارکت روسیه در مذاکرات صلح افغانستان حمایت می کند و خواستار برقراری صلح و ثبات در افغانستان است. در این بین یک مقام آمریکایی در گفتگو با اینترفاکس گفته است: آمریکا از روسیه و تمام کشورهایی که برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان و منطقه نقشی مثبت دارند برای برقراری صلح در افغانستان دعوت به همکاری می کند. این مقام آمریکایی که به نامش اشاره ای نشده است در حالی از استقبال آمریکا برای مشارکت روسیه در مسایل سیاسی افغانستان حمایت کرده که «ضمیر کابلوف» نماینده روسیه در امور افغانستان اعلام کرده کشورش حاضر است در گفتگوهای صلح افغانستان شرکت کند. کابلوف گفته است که اگر منافع تمام طرفهای شرکت کننده از جمله افغانستان مورد احترام قرار گیرد، روسیه آماده است تا به مذاکرات صلح بپیوندد. نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان به اینتر فاکس گفته است: روسیه مذاکرات چهار جانبه فعلی را ناکارآمد میداند و بر این باور است که مسکو در صدد است با ساختاری جدید مذاکرات صلح افغانستان ادامه یابد. دیروز پنجمین کنفرانس بین المللی امنیت جهانی با حضور «حامد کرزای» رییس جمهور پیشن افغانستان و «معصوم استانکزی» سرپرست وزارت دفاع افغانستان با هدف مبارزه با تروریسم در پایتخت روسیه برگزار گردید. «سرگئی شایگو» وزیر دفاع روسیه با اشاره به افزایش سطح همکاری های میان وزارت دفاع روسیه و افغانستان؛ پایه و اساس قانونی روابط نظامی-فنی میان دو کشور را گامی مهم برای از بین بردن تروریستها در منطقه و برقراری صلح در افغانستان دانست. معصوم استانکزی سرپرست وزارت دفاع افغانستان با سرگئی شایگو وزیر دفاع روسیه در حاشیه این کنفرانس دیدار و خواستار همکاری های بیشتر نظامی روسیه و افغانستان شد. در این نشت معصوم استانکزی سرپرست وزارت دفاع افغانستان درباره آموزش افسران افغانستان در روسیه، تبادل اطلاعات امنیتی دوجانبه صحبت کرد و این موضوع مورد استقبال سرگئی شایگو وزیر دفاع روسیه قرار گرفت. در پایان این نشست درباره تشکیل کمیته توسعه همکاری های نظامی بین افغانستان و روسیه نیز توافق به عمل آمد. در این میان نمی توان نقش چین را در مذاکرات صلح افغانستان نادیده گرفت. «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان پس از بی نتیجه ماندن نشست های مقدماتی صلح افغانستان و شرکت نکردن گروه طالبان در مذاکرات صلح که قرار بود به میزبانی پاکستان در اسلام آباد برگزار شود، به چین سفر کرد تا بلکه بتواند از طریق مقامات چینی به پاکستان فشار آورد به که گروه طالبان را به پای میز مذاکره بیاورد. پس از این سفر هیئتی بلندپایه به نمایندگی از طالبان به پاکستان آمد تا در مورد مسایل مختلف از جمله مذاکرات صلح افغانستان با مقامات پاکستانی بحث و تبادل نظر کنند. برخی منابع دیپلماتیک در پاکستان، تایید کردهاند که هیات طالبان وارد «کراچی» پاکستان شده و با مقامات پاکستانی به بحث و تبادل نظر پرداخته اند. به گفته منابع دیپلماتیک در این هیئت «ملا جان محمد» و «شهابالدین دلاور» از اعضای دفتر طالبان در قطر حضور داشتند. گفتنی است که «مولوی دلاور» در زمان حکومت طالبان در افغانستان سرکنسول طالبان در شهر «پیشاور» پاکستان بوده است. گروه طالبان نیز سفر هیئت مذکور را به شهر کراچی پاکستان تایید کرده اند و اعلام کرده اند: این هیئت در مورد موضوعات مختلف از جمله مسئله مهاجران افغانستانی و چگونگی انجام مذاکرات در آینده با مقامات پاکستانی به بحث و تبادل نظر پرداخته اند. سفر این هیئت در حالی صورت گرفته است که «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان پس از حمله تروریستی اخیر در کابل که در آن ۶۴ نفر کشته و ۳۴۷ نفر زخمی شدند به پاکستان هشدار داد در قبال مبارزه با تروریسم مسئولانه عمل کند. وی در ادامه اعلام کرده بود، در صورتی که پاکستان به تعهدات خود در نشست های چها جانبه صلح افغانستان عمل نکند؛ از اسلام آباد به سازمان ملل شرکت خواهد کرد. تاکنون چهار دور از نشست های مقدماتی صلح افغانستان با مشارکت افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا در اسلام اباد و کابل برگزار شده است و پیشرفتی در مذاکرات صلح افغانستان حاصل نشده است. زیرا که طالبان شرایطی را به میان آورد که برآوردن آن شرایط ناممکن می نماید. از جمله شرایطی که طالبان از آن سخن گفته است می توان به خروج نیروهای ناتو از افغانستان، آزادی اعضای طالبان از زندانهای افغانستان و خارج شدن نام این گروه از لیست سیاه سازمان ملل اشاره داشت، که برآورده شدن این شرایط از سویی ناممکن می نماید و از طرفی باید با همفکری کشورهای منطقه از جمله ایران، هند و روسیه بحران افغانستان به سرانجام مناسبی برسد. «ملیحه لودی» نماینده پاکستان در سازمان ملل در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد آمریکا به نکته خوبی در مورد حل بحران افغانستان اشاره کرده است که پس از حضور تقریباً ۱۴ ساله نیروهای نظامی ناتو در افغانستان بحران افغانستان به نتیجه ای مطلوب نرسیده است و مسئله افغانستان باید از طریق دیپلماتیک حل و فصل شود. از آنجایی که مقامات دولتی آمریکا و پاکستان از حضور روسیه در مذاکرات صلح افغانستان حمایت کرده اند و از سویی «حامد کرزای» رئیس جمهور افغانستان به حضور و نقش سازنده ایران، هند و روسیه در مذاکرات صلح افغانستان اشاره کرده است می توان به این نتیجه رسید که «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان بدنبال جایگزین مناسبی برای نشست های چهار جانبه افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا است تا بلکه بتواند افغانستان را از بحران موجود نجات دهد. افغانستان در حال حاضر با مسئله مهم دیگری دست به گریبان است و آن شکل گیری پنهان گروه تروریستی در شرق این کشور بویژه در منطقه «ننگرهار» است. با شکل گیری و رشد داعش در افغانستان کشورهای روسیه، چین، هند، پاکستان و ایران با خطری جدی مواجه خواهند شد و امنیت منطقه به مخاطره خواهد افتاد. در این برهه زمانی باید تصمیمی قاطع برای مبارزه با گروه تروریستی داعش گرفته شود. گروه «۱+۶» باید در وضعیت موجود وارد عمل شده و هر چه زودتر اقداماتی عملی و موثر برای برقراری امنیت در افغانستان و منطقه صورت دهد. |
به گزارش جهان به نقل از مهر، با توجه به اینکه این روزها وزاری دفاع ایران، چین، پاکستان برای شرکت در کنفرانس امنیتی مسکو به این کشور سفر کرده اند می توان حدس زد که زمینه برای شکل گیری گروه «۱+۶» در مورد مذاکرات صلح افغانستان بوجود آمده است. بر این اساس برخی ناظران انتظار دارند گروه کشورهای ایران، آمریکا، هند، روسیه، چین، پاکستان به مذاکرات صلح افغانستان بپیوندند. با پیوستن ایران و روسیه در خصوص مذاکرات صلح افغانستان شکل بگیرد. گمانه زنی ها زمانی قوت می گیرد که «حامد کرزای» رئیس جمهور پیشین افغانستان در ماههای گذشته پیشنهاد کرده بود که ایران، هند و روسیه باید در مذاکرات صلح افغانستان شرکت داشته باشند. وی به همراه یک هیئت بلند پایه از کابینه پیشین دولت افغانستان به مسکو سفر کرده است و با «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه دیدار و گفتگو کرده است و نقش روسیه را در پیشبرد مذاکرات صلح افغانستان سازنده توصیف کرده است. از سویی «حامد کرزای» سیاست نادرست برخی کشورهای جهان را علت اصلی گسترش تروریسم در افغانستان بیان کرده است و از روسیه خواسته است به مذاکرات صلح افغانستان بپیونند. در این میان «اسلام کریم اف» رئیس جمهور ازبکستان در دیدار خود با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه از وی خواسته بود که روسیه هر چه زودتر در مذاکرات صلح افغانستان شرکت کند. به گفته وی در صورتی که جلوی تروریسم در افغانستان گرفته نشود امکان دارد که این پدیده شوم به کشورهای منطقه نیز سرایت کند و اوضاع امنیتی منطقه را دچار اخلال کند. در این میان آمریکا که خود عضو مذاکرات چهار جانبه صلح افغانستان است از پیوستن روسیه به مذاکرات صلح افغانستان حمایت کرده است. با توجه به اینکه افغانستان بیشترین مرز را در منطقه با ایران داراست حل و فصل مسئله افغانستان بدون مشارکت جمهوری اسلامی ایران روندی مثبت را طی نخواهد کرد و حضور ایران و پاکستان به عنوان همسایگان افغانستان لازم و ضروری می نماید. دولت افغانستان پس از عدم خوشبینیها به برگزاری نشست های چهارجانبه برای صلح دولت افغانستان با طالبان برای رفع مشکلات جاری در این کشور گروه جدیدی با عضویت ایران و کشورهای روسیه، هند، چین، پاکستان و آمریکا موسوم به ۱+۶ ایجاد کرد. در این طرح، دولت کابل، علاوه بر افغانستان کشورهای ایران، روسیه، هند، چین، پاکستان و آمریکا نیز عضو هستند. پیشتر «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان به دیپلمات های کشورهای خارجی در کابل گفته بود: این گروه جدید جایگزینی برای گروه «چهار جانبه» نیست؛ زیرا گروه چهار جانبه توسط پاکستان، چین و آمریکا با هدف دستیابی به صلح با طالبان، کنترل و هدایت می شود. وی در ادمه افزوده بود: از آنجایی که افغانستان رهبری گروه جدید ۱+۶ را بر عهده دارد، انتظار می رود تا این کشور حرف های بیشتری برای گفتگو در مورد مذاکرات صلح در افغانستان داشته باشد. از سویی دیگر «خواجه آصف» وزیر دفاع پاکستان که این روزها برای شرکت در پنجمین کنفرانس امنیت بین المللی به مسکو سفر کرده است اعلام کرده است: اسلام آباد از مشارکت روسیه در مذاکرات صلح افغانستان حمایت می کند و خواستار برقراری صلح و ثبات در افغانستان است. در این بین یک مقام آمریکایی در گفتگو با اینترفاکس گفته است: آمریکا از روسیه و تمام کشورهایی که برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان و منطقه نقشی مثبت دارند برای برقراری صلح در افغانستان دعوت به همکاری می کند. این مقام آمریکایی که به نامش اشاره ای نشده است در حالی از استقبال آمریکا برای مشارکت روسیه در مسایل سیاسی افغانستان حمایت کرده که «ضمیر کابلوف» نماینده روسیه در امور افغانستان اعلام کرده کشورش حاضر است در گفتگوهای صلح افغانستان شرکت کند. کابلوف گفته است که اگر منافع تمام طرفهای شرکت کننده از جمله افغانستان مورد احترام قرار گیرد، روسیه آماده است تا به مذاکرات صلح بپیوندد. نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان به اینتر فاکس گفته است: روسیه مذاکرات چهار جانبه فعلی را ناکارآمد میداند و بر این باور است که مسکو در صدد است با ساختاری جدید مذاکرات صلح افغانستان ادامه یابد. دیروز پنجمین کنفرانس بین المللی امنیت جهانی با حضور «حامد کرزای» رییس جمهور پیشن افغانستان و «معصوم استانکزی» سرپرست وزارت دفاع افغانستان با هدف مبارزه با تروریسم در پایتخت روسیه برگزار گردید. «سرگئی شایگو» وزیر دفاع روسیه با اشاره به افزایش سطح همکاری های میان وزارت دفاع روسیه و افغانستان؛ پایه و اساس قانونی روابط نظامی-فنی میان دو کشور را گامی مهم برای از بین بردن تروریستها در منطقه و برقراری صلح در افغانستان دانست. معصوم استانکزی سرپرست وزارت دفاع افغانستان با سرگئی شایگو وزیر دفاع روسیه در حاشیه این کنفرانس دیدار و خواستار همکاری های بیشتر نظامی روسیه و افغانستان شد. در این نشت معصوم استانکزی سرپرست وزارت دفاع افغانستان درباره آموزش افسران افغانستان در روسیه، تبادل اطلاعات امنیتی دوجانبه صحبت کرد و این موضوع مورد استقبال سرگئی شایگو وزیر دفاع روسیه قرار گرفت. در پایان این نشست درباره تشکیل کمیته توسعه همکاری های نظامی بین افغانستان و روسیه نیز توافق به عمل آمد. در این میان نمی توان نقش چین را در مذاکرات صلح افغانستان نادیده گرفت. «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان پس از بی نتیجه ماندن نشست های مقدماتی صلح افغانستان و شرکت نکردن گروه طالبان در مذاکرات صلح که قرار بود به میزبانی پاکستان در اسلام آباد برگزار شود، به چین سفر کرد تا بلکه بتواند از طریق مقامات چینی به پاکستان فشار آورد به که گروه طالبان را به پای میز مذاکره بیاورد. پس از این سفر هیئتی بلندپایه به نمایندگی از طالبان به پاکستان آمد تا در مورد مسایل مختلف از جمله مذاکرات صلح افغانستان با مقامات پاکستانی بحث و تبادل نظر کنند. برخی منابع دیپلماتیک در پاکستان، تایید کردهاند که هیات طالبان وارد «کراچی» پاکستان شده و با مقامات پاکستانی به بحث و تبادل نظر پرداخته اند. به گفته منابع دیپلماتیک در این هیئت «ملا جان محمد» و «شهابالدین دلاور» از اعضای دفتر طالبان در قطر حضور داشتند. گفتنی است که «مولوی دلاور» در زمان حکومت طالبان در افغانستان سرکنسول طالبان در شهر «پیشاور» پاکستان بوده است. گروه طالبان نیز سفر هیئت مذکور را به شهر کراچی پاکستان تایید کرده اند و اعلام کرده اند: این هیئت در مورد موضوعات مختلف از جمله مسئله مهاجران افغانستانی و چگونگی انجام مذاکرات در آینده با مقامات پاکستانی به بحث و تبادل نظر پرداخته اند. سفر این هیئت در حالی صورت گرفته است که «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان پس از حمله تروریستی اخیر در کابل که در آن ۶۴ نفر کشته و ۳۴۷ نفر زخمی شدند به پاکستان هشدار داد در قبال مبارزه با تروریسم مسئولانه عمل کند. وی در ادامه اعلام کرده بود، در صورتی که پاکستان به تعهدات خود در نشست های چها جانبه صلح افغانستان عمل نکند؛ از اسلام آباد به سازمان ملل شرکت خواهد کرد. تاکنون چهار دور از نشست های مقدماتی صلح افغانستان با مشارکت افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا در اسلام اباد و کابل برگزار شده است و پیشرفتی در مذاکرات صلح افغانستان حاصل نشده است. زیرا که طالبان شرایطی را به میان آورد که برآوردن آن شرایط ناممکن می نماید. از جمله شرایطی که طالبان از آن سخن گفته است می توان به خروج نیروهای ناتو از افغانستان، آزادی اعضای طالبان از زندانهای افغانستان و خارج شدن نام این گروه از لیست سیاه سازمان ملل اشاره داشت، که برآورده شدن این شرایط از سویی ناممکن می نماید و از طرفی باید با همفکری کشورهای منطقه از جمله ایران، هند و روسیه بحران افغانستان به سرانجام مناسبی برسد. «ملیحه لودی» نماینده پاکستان در سازمان ملل در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد آمریکا به نکته خوبی در مورد حل بحران افغانستان اشاره کرده است که پس از حضور تقریباً ۱۴ ساله نیروهای نظامی ناتو در افغانستان بحران افغانستان به نتیجه ای مطلوب نرسیده است و مسئله افغانستان باید از طریق دیپلماتیک حل و فصل شود. از آنجایی که مقامات دولتی آمریکا و پاکستان از حضور روسیه در مذاکرات صلح افغانستان حمایت کرده اند و از سویی «حامد کرزای» رئیس جمهور افغانستان به حضور و نقش سازنده ایران، هند و روسیه در مذاکرات صلح افغانستان اشاره کرده است می توان به این نتیجه رسید که «اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان بدنبال جایگزین مناسبی برای نشست های چهار جانبه افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا است تا بلکه بتواند افغانستان را از بحران موجود نجات دهد. افغانستان در حال حاضر با مسئله مهم دیگری دست به گریبان است و آن شکل گیری پنهان گروه تروریستی در شرق این کشور بویژه در منطقه «ننگرهار» است. با شکل گیری و رشد داعش در افغانستان کشورهای روسیه، چین، هند، پاکستان و ایران با خطری جدی مواجه خواهند شد و امنیت منطقه به مخاطره خواهد افتاد. در این برهه زمانی باید تصمیمی قاطع برای مبارزه با گروه تروریستی داعش گرفته شود. گروه «۱+۶» باید در وضعیت موجود وارد عمل شده و هر چه زودتر اقداماتی عملی و موثر برای برقراری امنیت در افغانستان و منطقه صورت دهد. |
نقش ایران در گروه «۱+۶»