زنی که نامش برای همیشه در فوتبال مردان ماندگار شد! +تصویر

زنی که نامش برای همیشه در فوتبال مردان ماندگار شد! +تصویر

چان یئون تینگ، سرمربی ۲۷ ساله تیم فوتبال ایسترن با کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر هنگ‌کنگ و رساندن تیمش به مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا به اولین سرمربی زن در تاریخ تبدیل شد که با یک تیم در بالاترین سطح از فوتبال باشگاهی یک کشور در بخش مردان، قهرمان می‌شود.

 

 

شاگردان چان یئون تینگ با پیروزی ۲ بر یکی که روز جمعه برابر تیم ساوث‌چاینا کسب کردند، برای پنجمین بار قهرمان لیگ برتر هنگ‌کنگ شدند.

 

چان یئون تینگ ۲۷ ساله در ماه دسامبر هدایت ایسترن را برعهده گرفت و در ۱۵ بازی که سرمربی این تیم بود تنها یک بار طعم شکست را چشید.

 

ایسترن با هدایت سرمربی زن جوان خود این شانس را داشت که با فتح جام حذفی هنگ‌کنگ، در این فصل دوگانه قهرمانی کسب کند، اما این تیم هفته پیش در مرحله یک چهارم نهایی این رقابت‌ها به تیم یئون لونگ باخت و حذف شد.

 

تسنیم

زنی که نامش برای همیشه در فوتبال مردان ماندگار شد! +تصویر

چان یئون تینگ، سرمربی ۲۷ ساله تیم فوتبال ایسترن با کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر هنگ‌کنگ و رساندن تیمش به مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا به اولین سرمربی زن در تاریخ تبدیل شد که با یک تیم در بالاترین سطح از فوتبال باشگاهی یک کشور در بخش مردان، قهرمان می‌شود.

 

(image)

 

شاگردان چان یئون تینگ با پیروزی ۲ بر یکی که روز جمعه برابر تیم ساوث‌چاینا کسب کردند، برای پنجمین بار قهرمان لیگ برتر هنگ‌کنگ شدند.

 

چان یئون تینگ ۲۷ ساله در ماه دسامبر هدایت ایسترن را برعهده گرفت و در ۱۵ بازی که سرمربی این تیم بود تنها یک بار طعم شکست را چشید.

 

ایسترن با هدایت سرمربی زن جوان خود این شانس را داشت که با فتح جام حذفی هنگ‌کنگ، در این فصل دوگانه قهرمانی کسب کند، اما این تیم هفته پیش در مرحله یک چهارم نهایی این رقابت‌ها به تیم یئون لونگ باخت و حذف شد.

 

تسنیم

زنی که نامش برای همیشه در فوتبال مردان ماندگار شد! +تصویر

آپدیت آفلاین نود 32

بازی

مردی که “پروانه” شد +تصویر

مردی که “پروانه” شد +تصویر

انتشارات پیام آزادگان رمان «مردی که پروانه شد» نوشته «مجید پور ولی کلشتری» را منتشر کرد.
انتشارات پیام آزادگان رمان «مردی که پروانه شد» نوشته «مجید پور ولی کلشتری» را منتشر کرد. نویسنده این کتاب پیش از این نیز چند اثر داستانی دیگر از جمله «ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم» ، «نگار ماندگار» ، «من پسر باد هستم» ، «فصل خواب خرگوش‌ها» ، «آواز ابابیل» ، «اقیانوس مشرق» ، «پسران دوزخ» و «گریه‌های مسیح» را نوشته است.

 

طبق توضیحات نویسنده، این رمان حول شخصیّت عباد، عکاسی است که در جنگ اسیر شد و سال‌های زیادی را در عراق زیر شکنجه بعثی‌ها گذراند. البته داستان را شخص دیگری روایت می‌کند. شخصی که کم کم تحت تاثیر عباد قرار گرفته و حالا قصد دارد درباره عباد داستانی بنویسد. در اصل راوی داستان یک نویسنده است که مردد است که از کجای زندگانی شخصیت مورد علاقه‌اش بنویسد. این تردید هم بخاطر عظمت خاطرات و وقایع اطرافِ عباد است.

 

 

 

 

داستان در زمان پس از آزادی عباد روایت می‌شود. تقریبا نزدیک به زمان معاصر. اما فلاش بک‌هایی هم به خاطرات زندان و جوانی او دارد. عباد تنها شخصیت این داستان نیست. تارا و یونسِ غریق هم از دیگر شخصیت‌های داستان هستند. عباد از پیله زندان بعثی‌ها آزاد شده و در جامعه امروز پوست انداخته و اندک اندک تبدیل به آدم دیگری می‌شود. پروانه شدن نماد آزادگی در عقیده است.  عباد یکی از آن‌هایی است که پس از اسارت، دوره «گذر از اندیشه‌های پیشین» را سپری کرده و حالا در برابر خود تنها دو چیز مقدس بیشتر نمی‌بیند، یکی قرآن و یکی عترت.

 

«مردی که پروانه شد» در درجه اول داستان ایدئولوژی عباد است. بعد از آن می‌شود گفت که داستان رنج همسران آزادگان و داستان آن‌هاست که سال‌ها در زندان‌های بعثی‌ها روح‌شان آزرده شد. نوع روایت کتاب خطی نیست. کتاب مجموعه برش‌ها، مجموعه نگاه‌ها، نامه‌ها و مجموعه خاطراتی ا‌ست که نویسنده ای در اختیار داشته و حالا در ذهن خودش با آن کلنجار می‌رود.

 

 

تسنیم

مردی که “پروانه” شد +تصویر

انتشارات پیام آزادگان رمان «مردی که پروانه شد» نوشته «مجید پور ولی کلشتری» را منتشر کرد.
انتشارات پیام آزادگان رمان «مردی که پروانه شد» نوشته «مجید پور ولی کلشتری» را منتشر کرد. نویسنده این کتاب پیش از این نیز چند اثر داستانی دیگر از جمله «ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم» ، «نگار ماندگار» ، «من پسر باد هستم» ، «فصل خواب خرگوش‌ها» ، «آواز ابابیل» ، «اقیانوس مشرق» ، «پسران دوزخ» و «گریه‌های مسیح» را نوشته است.

 

طبق توضیحات نویسنده، این رمان حول شخصیّت عباد، عکاسی است که در جنگ اسیر شد و سال‌های زیادی را در عراق زیر شکنجه بعثی‌ها گذراند. البته داستان را شخص دیگری روایت می‌کند. شخصی که کم کم تحت تاثیر عباد قرار گرفته و حالا قصد دارد درباره عباد داستانی بنویسد. در اصل راوی داستان یک نویسنده است که مردد است که از کجای زندگانی شخصیت مورد علاقه‌اش بنویسد. این تردید هم بخاطر عظمت خاطرات و وقایع اطرافِ عباد است.

 

 

(image)

 

 

داستان در زمان پس از آزادی عباد روایت می‌شود. تقریبا نزدیک به زمان معاصر. اما فلاش بک‌هایی هم به خاطرات زندان و جوانی او دارد. عباد تنها شخصیت این داستان نیست. تارا و یونسِ غریق هم از دیگر شخصیت‌های داستان هستند. عباد از پیله زندان بعثی‌ها آزاد شده و در جامعه امروز پوست انداخته و اندک اندک تبدیل به آدم دیگری می‌شود. پروانه شدن نماد آزادگی در عقیده است.  عباد یکی از آن‌هایی است که پس از اسارت، دوره «گذر از اندیشه‌های پیشین» را سپری کرده و حالا در برابر خود تنها دو چیز مقدس بیشتر نمی‌بیند، یکی قرآن و یکی عترت.

 

«مردی که پروانه شد» در درجه اول داستان ایدئولوژی عباد است. بعد از آن می‌شود گفت که داستان رنج همسران آزادگان و داستان آن‌هاست که سال‌ها در زندان‌های بعثی‌ها روح‌شان آزرده شد. نوع روایت کتاب خطی نیست. کتاب مجموعه برش‌ها، مجموعه نگاه‌ها، نامه‌ها و مجموعه خاطراتی ا‌ست که نویسنده ای در اختیار داشته و حالا در ذهن خودش با آن کلنجار می‌رود.

 

 

تسنیم

مردی که “پروانه” شد +تصویر

خرید بک لینک

عکس

بازیگر معروف ایرانی که ۲۰ سال از همسرش کوچکتر است!+تصاویر

بازیگر معروف ایرانی که ۲۰ سال از همسرش کوچکتر است!+تصاویر

ویژگی او جدیت خاصی است که حین بازیگری در جهره ی او می بینیم . لادن مستوفی کسی است پس از گذشت سالها خود را مدیون آموزش های زنده یاد مهدی فتحی در روز واقعه می داند.

لادن مستوفی (متولد تنکابن ۲۶ آبان ۱۳۵۱) بازیگر زن ایرانی است. او همسر شهرام اسدی (کارگردان) و خواهر لاله مستوفی (منشی صحنه) است. وی کار خود را با فیلم روز واقعه آغاز کرد و چند سال بعد پس از بازی در مجموعهٔ دوران سرکشی کمال تبریزی به شهرت رسید.

انتخاب او برای بازی در نقش راحله اتفاق مهمی بود بازیگران و داوطلبان بسیاری برای از آن خود کردن این نقش در فیلم پر سر و صدای روز واقعه آزمایش شدند اما سر انجام لادن مستوفی انتخاب شد این نقش محوریت خاصی نداشت اما زمینه ای برای ورود لادن به سینما شد.

او تحصیل در دانشگاه را به صورت نا تمام رها کرد و به رشته مورد علاقه ی خود یعنی بازیگری پرداخت.در چند سال اول ورودش به سینما بسیار کم کار بود به طوری که تا سال ۱۳۷۹ تنها در سه فیلم بازی کرده بود

همسر-مستوفی

اما ازدواج با شهرام اسدی سبب شدد او در کارش مصمم تر شود و در فیلم های بیشتری ایفای نقش کند. یعد دو فیلم دختری به نام تندر و به من نگاه کن (ساخته ی همسرش) ایفای نقش کرد بعد این فرصت را پیدا کرد تا مجموعه ی تلویزیونی به من نگاه کن ایفای نقش کند.

ویژگی او جدیت خاصی است که حین بازیگری در جهره ی او می بینیم . لادن کسی است پس از گذشت سالها خود را مدیون آموزش های زنده یاد مهدی فتحی در روز واقعه می داند.

لادن مستوفی متولد سال ۱۳۵۱ در تنکابن می‌باشد و همسرش شهرام اسدی قرا گوز متولد سال ۱۳۳۲ در سلماس است. این زوج هنری در کنار یکدیگر به‌عنوان مکمل یکدیگر فعالیت می‌کنند. شهرام اسدی کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس است و مستوفی بازیگر و در بسیاری از فیلم‌هایی که اسدی کارگردانی آن را بر عهده داشته، مستوفی (همسر کارگردان)، در آن ایفای نقش می‌کند.

در فیلم‌های «روز واقعه» و «دوران سرکشی کمال تبریزی» هردوی آنها در کنار یکدیگر کارکرده‌اند. که فیلم روز واقعه (۱۳۷۳) اولین کار، لادن مستوفی در سن حدوداً ۲۲سالگی‌اش می‌بود.

شهرام اسدی قراگوز (متولد ۱۳۳۲ در سلماس) کارگردان و فیلمنامه نویس ایرانی است و همسر لادن مستوفی است. اسدی فارغ التحصیل کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما در سال ۱۳۵۴ و کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا است. او با انجمن جغرافیای ملی و شبکه تلویزیونی ان بی سی همکاری داشته است. وی پس از چند سال اقامت در آمریکا در سال ۱۳۶۷ به ایران بازگشت. اسدی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۷۰ با کارگردانی و فیلمنامه نویسی فیلم «اوینار» آغاز کرد

بازیگر معروف ایرانی که ۲۰ سال از همسرش کوچکتر است!+تصاویر

ویژگی او جدیت خاصی است که حین بازیگری در جهره ی او می بینیم . لادن مستوفی کسی است پس از گذشت سالها خود را مدیون آموزش های زنده یاد مهدی فتحی در روز واقعه می داند.

لادن مستوفی (متولد تنکابن ۲۶ آبان ۱۳۵۱) بازیگر زن ایرانی است. او همسر شهرام اسدی (کارگردان) و خواهر لاله مستوفی (منشی صحنه) است. وی کار خود را با فیلم روز واقعه آغاز کرد و چند سال بعد پس از بازی در مجموعهٔ دوران سرکشی کمال تبریزی به شهرت رسید.

انتخاب او برای بازی در نقش راحله اتفاق مهمی بود بازیگران و داوطلبان بسیاری برای از آن خود کردن این نقش در فیلم پر سر و صدای روز واقعه آزمایش شدند اما سر انجام لادن مستوفی انتخاب شد این نقش محوریت خاصی نداشت اما زمینه ای برای ورود لادن به سینما شد.

او تحصیل در دانشگاه را به صورت نا تمام رها کرد و به رشته مورد علاقه ی خود یعنی بازیگری پرداخت.در چند سال اول ورودش به سینما بسیار کم کار بود به طوری که تا سال ۱۳۷۹ تنها در سه فیلم بازی کرده بود

(image)

اما ازدواج با شهرام اسدی سبب شدد او در کارش مصمم تر شود و در فیلم های بیشتری ایفای نقش کند. یعد دو فیلم دختری به نام تندر و به من نگاه کن (ساخته ی همسرش) ایفای نقش کرد بعد این فرصت را پیدا کرد تا مجموعه ی تلویزیونی به من نگاه کن ایفای نقش کند.

ویژگی او جدیت خاصی است که حین بازیگری در جهره ی او می بینیم . لادن کسی است پس از گذشت سالها خود را مدیون آموزش های زنده یاد مهدی فتحی در روز واقعه می داند.

لادن مستوفی متولد سال ۱۳۵۱ در تنکابن می‌باشد و همسرش شهرام اسدی قرا گوز متولد سال ۱۳۳۲ در سلماس است. این زوج هنری در کنار یکدیگر به‌عنوان مکمل یکدیگر فعالیت می‌کنند. شهرام اسدی کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس است و مستوفی بازیگر و در بسیاری از فیلم‌هایی که اسدی کارگردانی آن را بر عهده داشته، مستوفی (همسر کارگردان)، در آن ایفای نقش می‌کند.

در فیلم‌های «روز واقعه» و «دوران سرکشی کمال تبریزی» هردوی آنها در کنار یکدیگر کارکرده‌اند. که فیلم روز واقعه (۱۳۷۳) اولین کار، لادن مستوفی در سن حدوداً ۲۲سالگی‌اش می‌بود.

شهرام اسدی قراگوز (متولد ۱۳۳۲ در سلماس) کارگردان و فیلمنامه نویس ایرانی است و همسر لادن مستوفی است. اسدی فارغ التحصیل کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما در سال ۱۳۵۴ و کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا است. او با انجمن جغرافیای ملی و شبکه تلویزیونی ان بی سی همکاری داشته است. وی پس از چند سال اقامت در آمریکا در سال ۱۳۶۷ به ایران بازگشت. اسدی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۷۰ با کارگردانی و فیلمنامه نویسی فیلم «اوینار» آغاز کرد

بازیگر معروف ایرانی که ۲۰ سال از همسرش کوچکتر است!+تصاویر

فروش بک لینک

wolrd press news

چرا با عربستان تعارف دارید؟!/بدانید که ضعیف و تسلیم‌پذیری طرف مقابل را جدی‌تر می‌کند!

چرا با عربستان تعارف دارید؟!/بدانید که ضعیف و تسلیم‌پذیری طرف مقابل را جدی‌تر می‌کند!

گروه بین الملل جهان نیوز ـ  تنش‌هاي عربستان با ايران به سطح بي‌سابقه‌اي رسيده و اين سؤال در محافل سياست خارجي مطرح است كه سرنوشت اين مناسبات به كجا ختم خواهد شد؟ پيروز مجتهد‌زاده، ژئوپليتيسين ايراني و استاد دانشگاه تربيت مدرس، به طور سنتي از منتقدان سياستگذاري مناسبات ايران با كشورهاي عربي، به خصوص عربستان است. به سراغ اين استاد ايراني كه تا كنون بيش از 20 عنوان كتاب به زبان‌هاي انگليسي و فارسي نوشته، رفتيم تا بار ديگر نقدهاي او را به ديپلماسي ايران در قبال عربستان بشنويم. راه‌حلي كه مجتهد‌زاده 71 ساله براي مداواي عربستان ارائه مي‌كند، تقويت نفوذ ايران با هدف «ايجاد موازنه» است. مدير‌عامل بنياد پژوهشي يوروسويك لندن در طول گفت‌و‌گو به مسائل ديگري مانند توافق هسته‌اي ايران با 1+5 هم پرداخته و چند بار اين جمله را به زبان مي‌آورد: «‌با تعارف و تمنا حل نمي‌شود.» موضع ایشان را «جوان» رد یا تأییدنمی‌کند.

آقاي دكتر! به‌رغم تشديد بي‌سابقه مخاصمه عربستان عليه ايران، به نظر مي‌رسد كه بين مقامات و دستگاه ديپلماسي ايران اجماعي براي مقابله با اين مسئله وجود ندارد، چنانكه در فاجعه منا كه منجر به شهادت صدها تن از حجاج ايراني شد، انتقاداتي هم در اين خصوص مطرح شد، ولي به نظر مي‌رسد رفتار دستگاه ديپلماسي تغيير ملموسي نشان نمي‌دهد. شما تا چه حد اين نظر را قبول داريد؟

دستگاه وزارت خارجه ما از زمان دولت هفتم، يعني دوره آقاي كمال خرازي وزير خارجه وقت ايران، حركت در يك مسير حيرت‌انگيز را آغاز كرد. زماني كه بين ايران و غرب مشكلات زيادي وجود داشت و تهديدات جنگي از طرف غربي‌ها افزايش يافته بود، دستگاه ديپلماسي آموخته بود كه هيچ واكنش و اعتراضي نسبت به غربي‌ها نشان ندهد. در دوره وزارت آقاي خرازي، اختيار سياستگذاري و تصميم‌گيري‌هاي عمده در رفتار سياسي خارجي كشور در عمل و بدون سر و صدا در اختيار معاون آموزشي و پژوهشي وزير امور خارجه قرار گرفت و او ميراثي از شيوه بسيار غيرعلمي تصميم‌گيري و اجراي سياست‌هاي اداري و خارجي را در آن وزارتخانه به ارث گذاشت كه مسبب همه ضعف‌ها و سستي‌ها در روابط خارجي ايران تا كنون شده است. از آن تاريخ دستگاه ديپلماسي همان سياست خارجي را دنبال مي‌كند و الان در دولت آقاي روحاني هم همان شيوه نا‌رسا پيگيري مي‌شود. تنها استثنا در اين ميان، دوره وزارت آقاي دكتر‌‌علي‌اكبر صالحي بود كه آن هم فقط در مدت كوتاهي نشان داد كه يك دستگاه ديپلماسي وارسته‌ جدا از اميال شخصي و باند‌بازي‌ها مي‌تواند منافع ملي كشور را بهتر تأمين كند و آقاي صالحي تجربه خيلي خوبي هم در اين زمينه كسب كرد. تا جايي كه در مذاكرات پاياني هسته‌اي زماني كه كار به تنگنا رسيد، او را از بستر بيماري به سالن مذاكرات آوردند تا تجربياتش را به‌كار بگيرند، اما آقاي ظريف نتوانسته خارج از محدوده‌هاي الگو‌هاي سياست خارجي به ارث مانده از دوره آقای خرازي ‌تصميم بگيرد و ابتكار عمل به خرج دهد.

ايشان در روابط خارجي دولت‌هاي هفتم و هشتم با عرب‌ها نوعي روابط ديپلماتيك سؤال‌برانگيز برقرار كرده و با غرب گونه ديگري از روابط سؤال‌بر‌انگيز را شكل داده بود. در اين دنياي دوگانه و حتي چند‌گانه، ايشان در ظاهر به دنبال سياست تنش‌زدايي و بهبود روابط بود، ولي در عمل شاهد بوديم هر چيزي كه دشمنان شناخته شده ايران تقاضا ‌كردند از سوي ايران تحويل داده شد و اين همان الگويي است كه آقاي ظريف در طول سه سال گذشته پيگيري كرده و مي‌‌كند. در بحث هسته‌اي زماني كه تهديدهاي غرب و اسرائيل در زمينه حمله نظامي به ايران بالا گرفت، دولت ايران تصميم گرفت كه برنامه غني‌سازي را تعليق كند، يعني چيزي كه امريكايي‌ها مي‌خواستند و به صراحت مي‌گفتند كه غني‌سازي را كنار بگذاريد و تسليم شويد والا با شما چنين و چنان خواهيم كرد و ما حتي لحظه‌اي تأمل نكرديم كه «تسليم شدن» در هر جنگي ناشي از حقارتي است كشنده و اگر قرار باشد كه حيات خود را در روابط خارجي حفظ كنيم بايد بدانيم كه حفظ حيات سياسي فقط مي‌تواند از راه ايجاد موازنه‌هاي معقول تحقق يابد. آقايان حتي توجه نداشتند كه اگر تنش‌زدايي بر اساس ايجاد و حفظ توازن نباشد نمي‌تواند واقعيت پيدا كند. لاجرم توجه نكردند وقتي قرار است غني‌سازي تعليق شود، لااقل امتيازي از طرف مقابل گرفته شود كه ارزش تعليق را داشته باشد و در عين حال موازنه‌هاي ضروري به آن عمل، مشروعيت لازم را به كار «تعليق» كردن بدهد. آقايان فقط بر اساس الگوي روابط خاله‌خانباجي‌بازي روند غني‌سازي را تعليق كردند و حتي به خود زحمت اندك مطالعه و تجزيه و تحليل ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيكي را ندادند كه دريابند غرب و اسرائيل قادر نبوده و هنوز هم نيستند كه عليه ايران دست به حمله نظامي بزنند بدون آنكه صلح و امنيت جهاني را به گونه‌اي اساسي بر هم زنند و حتي مسبب بروز جنگ جهاني سوم شوند.

چنين تحليلي همان موقع از طرف افراد يا افرادي مطرح مي‌شد ولي جدي گرفته نمي‌شد. اينطور نيست؟

من در آن زمان در مقالات و سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاي متعدد در داخل كشور و در سطح بين‌المللي براي دولت ايران تشريح كردم كه در اين برخوردها چه نظامي و استراتژيك و چه در عرصه ديپلماتيك وقتي تسليم بشويد به طرف اجازه مي‌دهيد كه بيايد و همه چيز ما را مصادره كند و تا حدودي هم اين كار را كردند. زماني كه ما برنامه غني‌سازي را تعليق كرديم اسرائيل و غرب فشارهايشان را عليه ما تشديد كردند و سازمان ملل متحد را وادار كردند ما را تحريم كند.

دولت نهم كه روي كار آمد تعليق غني‌سازي را متوقف كرده و مهر و موم تأسيسات هسته‌اي را شكست و همين كار باعث شد تا طرف غربي، پس از نتيجه نگرفتن از اعمال تحريم‌ها، سرانجام اعلام كرد كه بياييد با هم توافق كنيم. يعني بياييد با هم در توازن وزن‌هاي ژئوپولتيكي به تفاهم برسيم و در شرايط رعايت متوازن منافع دو طرف، مشكل يا مسئله را حل كنيم. اين روند معقولي بود كه در دولت‌هاي نهم و دهم زير‌بنا‌سازي شد و در دولت يازدهم به واقعيت عملي رسيد. اما در كشمكش‌هاي ايران و غرب به اضافه عرب‌ها در سوريه مي‌بينيم كه وزير خارجه دولت يازدهم به زبان‌هايي به ما مي‌گويد كه گويا توافق يا تفاهمي فراتر از توافق هسته‌اي در كار است و شايد با غرب به توافق‌ها يا نتايجي فراتر از «برجام» هسته‌اي رسيده‌ايم و آقاي روحاني هم صحبت از حصول توافق‌هاي توضيح داده نشده و تشريح نشده براي مردم به صورت برجام‌هاي 2، 3 ،4 و غيره به ميان مي‌آورد.

در مورد روابط با عربستان سعودي نيز سياست «تنش‌زدايي» بيشتر از ديد نمايش ضعف و تسليم شدن پيگيري شد، غافل از آنكه ضعف و تسليم‌پذيري طرف مقابل را جري‌تر مي‌كند. عربستان سعودي به اتفاق امارات متحده عربي و قطر ادعاهاي زيادي را عليه حاكميت بي‌چون و چراي ايران بر جزاير سه‌گانه (تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي) مطرح كردند و دست به اقداماتي عملي در اين زمينه زدند كه از سوي بنده در سطح بين‌المللي محكوم شد ولي وزير خارجه ما حتي در جلسه شوراي وزيران اتحاديه عرب در سال 2008 براي شكايت عليه ايران به سازمان ملل متحد شركت كرد و عملاً شكايت عليه كشور خود را تأييد نمود، در حالي كه من در نامه‌هاي اعتراض به آن شكايت غير‌قانوني به سازمان ملل متحد، آن اقدام را خنثي كردم.

در مسئله سوريه، شاهديم كه در ظاهر تلاش غرب و عربستان سعودي براي سرنگوني بشار اسد است اما در عمل براي مقابله با نفوذ ايران در منطقه است تا بتوانند با سرنگون كردن اسد به اميال استعماري خود برسند، از جمله عملي كردن خط لوله گازرساني ماوراي عراق و سوريه به جاي لوله گازرساني ماوراي ايران و تركيه. زماني كه جان كري موافقت خود را با لشكركشي عربستان به سوريه اعلام كرد، وزير خارجه ايران اعلام موضع نكرد. آقاي وزير خارجه ما بايد بداند كه موضع‌گيري نكردن و خنثي بودن ايشان در آن كشمكش‌هاي تنگاتنگ ژئواستراتژيكي كه نامش را «تشنج‌زدايي» گذاشته‌اند، نمي‌تواند در عمل محدود به «اعلام مواضع شخصي» ايشان باشد، بلكه اعلام وضعيت كشور جمهوري اسلامي ايران در برابر توطئه‌هاي ضد‌ايراني علني محور امريكا – اسرائيل – عربستان سعودي در سوريه است و شديداً به زيان منافع ملي ايران. اخيراً آقاي كري از ايران خواسته براي پايان دادن به بحران يمن و سوريه با آنان همكاري كند. آيا وزير خارجه ما مي‌داند كه اين گونه طرح كردن خواسته‌ها به معني متوجه كردن مسئوليت تمام مشكلات اين كشورها به سوي ايران است؟ آيا وزير خارجه ما توجه دارد كه همتاي امريكایي‌اش كه با ايشان در تفاهم گسترده است، اين گونه ما را مسئول همه جناياتي قلمداد مي‌كند كه عربستان سعودي و فرمانبرداران قطري و امارتي‌اش در خاور‌ميانه، به ويژه در سوريه و يمن مرتكب مي‌شوند؟ اگر غير از اين بود، مگر منطق حكم نمي‌كند كه براي حل بحران يمن، آقاي جان كري بايد از كشور مهاجم نظامي به يمن و سوريه، يعني عربستان سعودي، قطر و امارات متحده عربي، تقاضاي همكاري براي حل آن بحران كند؟ اگر ايشان ما را مسئول بحران‌هاي منطقه نمي‌دانستند از ما براي حل آن بحران‌ها تقاضاي كمك نمي‌كردند. يعني آيا رؤساي ديپلماسي ما نمي‌دانند كه اين گونه كمك خواستن از ما براي حل بحران‌هاي منطقه‌اي به معناي متوجه كردن همه مسئوليت آن بحران‌ها به سوي ايران است؟

علاوه بر مسئله سوريه، عربستان سعودي علناً به يمن و بحرين حمله نظامي كرد ولي غرب از سعودي‌ها نمي‌خواهد كه براي پايان دادن به بحران اين كشورها به آنان كمك كند. چراكه آنها عربستان را مسئول بحران‌هاي منطقه نمي‌دانند. ما در بينش و تشخيص مسائل استراتژيك و ژئوپولتيكي مربوط به روابط خارجي در منطقه دچار مشكل اساسي هستيم. در كمال تاسف بايد بگويم كه دستگاه ديپلماسي ما به جاي تلاش براي آموختن مكانيسم عملي موضوعاتي همچون ژئوپولتيك و ژئو‌استراتژيك در روابط خارجي همچنان توجيه مي‌كند الگوي‌هاي غلط بر جاي مانده از دوره‌هاي پيشين را ادامه دهد.

موضع سياستمداران جديد عربستان نسبت به رهبران قبلي اين كشور خصمانه‌تر شده و به جاي تنش‌زدايي، سياست تنش با ايران را در پيش گرفته‌اند. به نظرتان دليل رفتار خصمانه عربستان با ايران در سال‌هاي اخير چه بوده است؟

رقابت ما با عربستان سعودي از دوره قبل از انقلاب شروع شده است. رقابت هميشه خصمانه نيست و گاهي اوقات دوستانه هم است. وقتي ما از خاورميانه صحبت مي‌كنيم بايد بدانيم كه اين منطقه فرضي از ديدگاه ژئوپولتيك از چهار قدرت اصلي يا درجه اول تشكيل شده است: ايران، تركيه، مصر و اسرائيل و رقابت ژئوپولتيكي منطقه‌اي نيز هميشه هم ميان اين چهار قدرت اصلي اتفاق افتاده است. عراق دوره صدام حسين و عربستان در تمام اين مدت سعي كرده و مي‌كنند از رتبه قدرت درجه دو به سطح «قدرت درجه يك» برسند. «قدرت» فقط در اندازه‌گيري ميزان تسليحات و پول‌هاي هنگفت يا وسعت خاك بسيار زياد يك كشور تعريف نمي‌شود، بلكه بيشتر در برآورد ميزان نفوذ و نيروي تأثيرگذار سياسي آن كشور در ماوراي مرزهايش و بر محيط پيرامونش ارزيابي مي‌شود.

ايران هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن نفوذ گسترده‌اي در منطقه داشته و دارد و عربستان سعودي مي‌خواهد اين معادله را به سود خود دگرگون كند. عربستان از مدت‌ها پيش بر سر مسئله شيعه و سني با ايران درگير رقابت بوده و اين رقابت‌ها از زماني كه اوپك و قدرت مالي مطرح شد با ايران جنبه ژئو پولتيكي آشكاري به خود گرفت و بعد از انقلاب اسلامي اين رقابت‌ها مجدداً به صورت اختلافات ديني و مذهبي خود نمايي كرد ولي اين بار اين رقابت، رقابت‌هاي سياسي، استراتژيكي و ژئوپولتيكي را هم بر اختلافات ديني و مذهبي افزوده نمود. در شرايط جديد رقابت‌ها، عربستان نسبت به ماهيت شيعي رهبران انقلاب اسلامي ايران حساسيت‌هايي را بروز دادند كه نشان از برداشت‌هاي غير‌واقعي سران آل‌سعود از تغيير نظام حكومتي ايران(بعد از انقلاب) دارد.

اين گونه مي‌نمايد كه به قدرت رسيدن نظام حكومتي اسلامي در ايران شيعي عربستان سعودي را تشويق كرد تا در راستاي تجديد حيات تمام اختلافات خصومت‌آلود قديمي حركت كند و طرح مباحثي چون «هلال شيعي» و «ژئوپولتيك شيعه» مبارزه عليه تشيع را در عربستان سعودي تشويق كرد. در اين روستا بوده است كه دنيا شاهد ظهور گروه‌هاي ضد شيعي افراطي مانند طالبان و القاعده بوده است كه هدف اصلي خود را «مبارزه عليه شيعه» اعلام كردند. در واقع، ايجاد حركت داعش براي ريشه‌كن كردن تشيع از راه تأسيس خلافت اسلامي در عراق و شام (عراق و سوريه كه سرزمين خلافت‌هاي اموي و عباسي) بوده است. در چنين وضعيت و شرايطي است كه به نظر مي‌رسد دستگاه ديپلماسي ما اين وضعيت بنيادين را درست درك نكرده و بيشتر سعي كرده است از راه خواهش و تمنا اين اختلافات اساسي و مشكلات اساسي ژئوپولتيكي را حل كند، در حالي كه مسائل ژئوپولتيكي ناظر بر منافع ملي را نمي‌توان با خواهش و تمنا حل كرد. اينها مسائل ريشه‌دار ژئوپولتيكي بنيادين هستند و صحبت عربستان سعودي از بين بردن نفوذ ايران در منطقه و است و جانشين كردن رژيم سعودي به جاي آن.

عربستان سعودي ادعا مي‌كند كه ايران بر اساس آموزه‌هاي توطئه اسرائيلي – اردني هلال شيعي، مي‌خواهد بر مناطق سني‌نشين خاورميانه تسلط يابد و بايد از اين دگرگوني ژئوپولتيكي با تمام قوا جلوگيري كرده و خود جانشين ايران شود. آنهايي كه با تفكر سياسي و ژئوپولتيكي آشنايي دارند مي‌دانند كه هر مسئله و موضوعي حد‌اقل دو سر دارد. يعني شما وقتي عليه تسلط فرضي هلال شيعي مبارزه مي‌كنيد، اين يك سر قضيه است و سر ديگر آن اينكه من (عربستان سعودي) كه سني و وهابي هستم بايد جاي قدرت و نفوذ ايران را بگيرم. ولي وزارت خارجه ما به جاي درك و فهم اين بنيادهاي ژئوپولتيكي، مي‌خواهد اين مسئله را با تعارف و تمنا حل كند. بيش از دو ماه از تاريخي كه وزير خارجه ما براي حل اختلافات ژئوپولتيكي ما با عربستان سعودي از آن كشور به عنوان «كشور يا ملت برادر عربستان سعودي» ياد كرد و براي جلب دوستي‌اش همه مواضع ژئوپولتيكي و سنگرهاي ژئو‌استراتژيكي خود را تحويل داد، مي‌گذرد ولي هنوز پاسخ مثبتي بر ادعاي برادري خود از سوي سعودي‌ها نشنيده است.

سال گذشته زماني كه بحث فاجعه منا پيش آمد وزير خارجه كشورمان از عادل الجبير، وزير خارجه سعودي تقاضاي ملاقات براي مذاكره كرد. اين تقاضا از سوي قدرت درجه دو منطقه (عربستان سعودي) رد شد و وزير خارجه ما، باز هم بعد از چند ماه دوباره تقاضاي ملاقات كرد و باز هم رد ‌شد. اين ناشي‌گري در عرصه ديپلماسي ادامه پيدا كرد و در اوج‌گيري بحران‌هاي استراتژيكي سوريه باز هم آقاي ظريف مي‌گويد ما مي‌خواهيم با كشور برادر، دوست و همسايه عربستان و براي نشان دادن اين دوستي و برادري يك طرفه هيچ اعتراضي به اقدام ايالات متحده در مجاز ساختن لشكر‌كشي به سوريه به عمل نياورد. لذا پس از گذشت بيش از هشت ماه از فاجعه منا مي‌خواهم از آقاي ظريف بپرسم كه آيا آل‌سعود بالاخره جواب برادري شما را دادند يا نه؟

اگر منافع ايران در سوريه سقوط كند، موقعيت جمهوري اسلامي در منطقه سقوط خواهد كرد و منافع ملي در خطر قطعي قرار مي‌گيرد و همين امر امنيت ملي ما را شديداً تهديد خواهد كرد. اگر داعش و ساير گروه‌هاي تروريستي در عراق و سوريه قدرت بگيرند حتي پايان ايران تاريخي و جغرافيايي را وعده خواهند داد و من از دولت آقاي روحاني مي‌خواهم در اين الگوي سياست خارجي پوسيده و بي‌خاصيت تجديد نظر فوري كنند.

منظورتان از تجديدنظر در الگو به طوري كه منافع ملي را تأمين كنند، چيست؟ الان مسئله تعميم برجام مطرح است.

من حقيقتاً درك نمي‌كنم كه سران سياست خارجي كشور ما كه مي‌دانند در نتيجه اجماع كلي سران نظام حكومتي جمهوري اسلامي به اين توافق‌هاي هسته‌اي دست يافته‌اند، چگونه مي‌توانند در غياب اجماع لازم ميان سران نظام حكومتي جمهوري اسلامي صحبت از توسعه برجام به ميان ‌آورند؟ منظور من از لزوم تجديد‌نظر در الگوي رفتاري سياست خارجي براي تأمين منافع ملي ما در آن سوي مرزهاي كشورمان همان توجه جدي به نتايج بسيار غلط الگوهاي اجرا شده سياست خارجي ماست كه همان گونه كه گفتم از دولت‌هاي هفتم و هشتم به ارث مانده و تماماً مورد پسند وزير خارجه ايالات متحده امريكاست. ما وزير خارجه‌اي داريم كه توافقي مثل برجام را امضا مي‌كند، ولي در سوريه مي‌بينيم به گونه‌اي عمل مي‌كند كه در خور منافع ملي ما نيست. آقاي ظريف مي‌گويد كه با جان كري تفاهم گسترده دارد. اين تفاهم گسترده براي چيست و ايشان بايد اين مسئله را مشخص كند. ما با امريكا فقط در حد برجام هسته‌اي تفاهم داريم نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر. اگر امريكا تفاهم بيشتري را از ما توقع داشته باشد بايد رسماً بيايد و بگويد كه در كجا خودش بايد عقب‌نشيني كند و در كجا ما بايد عقب‌نشيني كنيم. اين مسئله‌اي است كه بايد دولت آقاي روحاني در آن تجديد نظر كند نه اينكه وزير خارجه ايشان ادعاي حصول تفاهم گسترده با وزير خارجه را مطرح كند و سخن از برجام‌هاي ديگر را پيش كشد.

ادامه اين ديپلماسي در آينده به ضرر ايران تمام خواهد شد. تكرار مي‌كنم، در عرصه ديپلماسي نمي‌‌توان منافع ملي را با خواهش و تمنا برآورده كرد. دستگاه ديپلماسي ايران تاكنون نتوانسته است غربي‌ها را قانع كند كه ايران در يمن دخالتي ندارد و اگر حوثي‌ها و ديگران دوست دارند كه دوست ايران باشند يا از ايران الهام‌گيري كنند، اين دليلي بر دخالت ما در امور يمن نيست و همين گونه در مورد بحرين. دستگاه ديپلماسي ايران در امور سوريه و مناطق ديگر هيچ‌گونه هماهنگي نظامي ندارد. مگر مي‌شود در خارج از كشور نفوذي داشته باشيد كه بيشتر اين نفوذ ناشي از اقدامات نظامي باشد، ولي بي‌اعتنا به لزوم متوازن كردن قدرت ديپلماتيك با قدرت استراتژيكي كشور، بار ديپلماتيك را به گونه تك لنگه‌اي به سر منزل رساند؟ اگر قدرت نظامي ايران در سياست خارجي محاسبه نشود، ديپلماسي شما وزني ندارد كه به ثمري متوازن و معقول برسد. همزمان با اعلام موضع عربستان براي ورود نيروي زميني‌اش به سوريه، يكي از فرماندهان نظامي ما گفته بود كه ايران اين توان را دارد كه از نظر هوايي كل سوريه را پوشش دهد، ولي آقاي ظريف اصلاً يك كلمه در اين مورد حرف نزد كه اين حرف در توازن با عربستان هست يا نيست. زماني كه عربستان آمادگي خود را براي مداخله نظامي در سوريه اعلام كرد، وزير خارجه ايران بايد با مقامات نظامي ارتش و سپاه هماهنگي مي‌كرد تا آنها هم بلافاصله اعلام كنند كه ما هم بايد نيروي زميني خود را به سوريه اعزام كنيم مي‌رويم تا موازنه‌هاي لازم در عرصه رقابت‌هاي ژئوپولتيكي سوريه متوازن شود.

با وجود استدلال‌هايي كه شما مي‌كنيد، برخي معتقدند كه به هرحال، نمي‌توان به خصومت‌ها دامن زد و ورود به مذاكره مستقيم و تنش‌زدايي بهترين راه براي حل اختلافات است. آيا اين سياست در مقابل عربستان جوابگو است، آيا به نظرتان عمل متقابل جواب مي‌دهد؟

مگر كسي صحبت از ترك مذاكره و گفت‌و‌گو كرده است؟ آنهايي كه اين گونه مي‌گويند ظاهراً توان درك انتقاد را ندارند. اينجا صحبت از ايجاد و حفظ موازنه‌هاي سياسي- استراتژيكي با رقيبان است تا ديپلماسي به ثمر مثبت رسد. اين گونه نگاه سياه و سفيد داشتن و اثبات شئي را نفي ما عدا پنداشتن حكايت از تفكر در سياست‌گذاري ندارد. اينجا صحبت از تحريكات و تحركات ژئواستراتژيكي عربستان سعودي در لواي همكاري ايالات متحده امريكا با هدف لطمه زدن به منافع ملي ژئوپولتيكي و ژئو استراتژيكي ما در خاور ميانه است. اين عربستان است كه در شهرهاي جنوبي ما تحركات امنيتي دارد. اين عربستان است كه بحران در سوريه و يمن را به راه انداخته است تا جلوي نفوذ ما را بگيرد. آيا ما تا به حال از «هلال وهابي» صحبت كرده‌ايم؟ در حالي كه عربستان براي دامن زدن به اختلافات ديني براي شكست دادن ما در صحنه رقابت‌هاي ژئوپولتيكي خاور‌ميانه «هلال شيعي» را مطرح مي‌كند. آيا تنش‌زدايي يك طرفه است و عربستاني‌ها نبايد تنش‌زدايي كنند؟ روابط بين‌الملل، روابط يكطرفه نيست بلكه چندجانبه است.

شما بايد استراتژي داشته باشيد و در روابط خارجي موازنه‌هاي ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيكي برقرار كنيد. ژئوپولتيكي از نظر موازنه‌هاي قدرت و نفوذ سياسي و اقتصادي و ديپلماتيك و ژئواستراتژيكي از نظر ايجاد موازنه‌هاي قدرت نظامي. شما بدون قدرت نظامي در روابط خارجي چيزي نيستيد كه كسي وقت خودش را براي شنيدن حرف‌هايتان بيهوده صرف كند. اميدوارم كه تذكرات اخير رهبر جمهوري اسلامي مورد توجه قرار گيرد. وزير خارجه امريكا بر اساس كدام قرارداد و مقررات بين‌المللي از برنامه موشكي ايران صحبت مي‌كند؟ جز اين است كه اسرائيل مي‌خواهد نه خودش؟ و حتي به اسرائيلي‌ها هم نمي‌گويد كه مي‌خواهيم اين مسئله را حل كنيم، بلكه در خطاب ظاهري با عرب‌هاي خليج فارس مي‌گويد كه از ايران درخواست مي‌كند كه براي حل «مسئله موشكي ايران» با امريكا همكاري كند.

به نظرتان با اين رفتار خصمانه سعودي‌ها كه به نظر بي‌سابقه هم است، ايران چه ابزارهايي در اختيار دارد كه بتواند آنها را مهار كند؟

ما نيازي به ابزارهاي داخلي در عربستان نداريم. ما حتي نبايد فكر كنيم كه از راه تقويت يمني‌ها با عربستان مقابله مي‌كنيم. ما بايد آن قدرت و نفوذي را كه داريم، تقويت كنيم و در برابر سعودي‌ها بازدارندگي سياسي و استراتژيك «دتانت» و «دترنس» را تقويت كنيم. رقابت از راه تهديد كردن يا خواهش كردن به جايي نمي‌رسد، بلكه براي ايجاد موازنه‌هاي همه‌جانبه با رقيب از راه ايجاد بازدارندگي مي‌تواند سالم و صلح‌آميز به ثمرات مطلوب رسد. در روابط خارجي بازدارندگي تابع اصل موازنه است و از نظر علمي اين بازدارندگي دو جنبه دارد كه يكي جنبه سياسي و ديگري نظامي است: جنبه سياسي اين گونه موازنه‌ها «دتانت- Détente» نام دارد و جنبه نظامي را «دترنس Deterence مي‌خوانند. يعني با كشورهايي كه دوست يا رقيب هستيد در رقابت بايد دست به اقداماتي بزنيد كه بين شما ايجاد بازدارندگي كند و شما در سايه بازدارندگي‌هاي قابل اتكا بتوانيد روابط صلح‌آميز و سازنده‌اي را پيگيري كنيد.

مثلاً ايران بايد در خاورميانه آنقدر نفوذ سياسي داشته باشد كه نسبت به نفوذ عربستان برتري يابد تا عربستان بفهمد كه اگر بيش از حد زور بگويد، طرف مقابل با نفوذ برترش با آن مقابله كرده و گوي سبقت را از دست آنان خارج خواهد كرد. اگر به تاريخ نگاه ‌كنيم مي‌بينيم كه كشورهاي رقيب هميشه مي‌خواهند از لحاظ نظامي خودشان را بر رقبايشان برتري دهند تا موازنه ايجاد كنند و به اين موازنه استراتژيكي «دترنس» مي‌گويند. بهترين مثال، رقابت شوروي و امريكا در دوره جنگ سرد بود؛ زماني كه شوروي دو بمب اتم بر انبار سلاح‌هاي اتمي‌اش اضافه مي‌كرد، امريكا چهار بمب اضافه مي‌كرد تا موازنه‌هاي «يك سر و گردن بالاتر» را حفظ كند. ما بايد با عربستان سعودي دنبال چنين موازنه‌اي باشيم. در خليج فارس ما روزي عربستان سعودي را هم در جمع تحت‌نفوذ‌هاي خود داشتيم و بعدها اين موازنه‌ها را از دست داديم و امروز با دست زدن به تحركات استراتژيك براي ايجاد موازنه‌ها و ابتكارات ديپلماتيك از نقطه قوي نه از نقطه ضعف بايد نفوذمان را آنقدر قوي كنيم كه در برابر نفوذ عربستان سعودي موازنه‌هاي كوبنده‌اي ايجاد شود.

ماجراي روابط ايران با عربستان پيچيدگي‌هاي بيشتري دارد و به نظر مي‌رسد درگيري در حوزه‌هاي مختلف تنش باعث شده قدري اين گره‌ها لاينحل‌تر هم به نظر برسد. به نظرتان احتمال اينكه روابط دو كشور به حالت عادي باز‌گردد چقدر است؟ آيا در كوتاه مدت اين احتمال وجود دارد يا اختلافات منطقه دو كشور در تحولات خاورميانه همچنان به اين تنش‌ها سايه خواهد افكند؟

بله! همه كاري عملي خواهد بود در صورتي كه ما به درجه‌اي از رشد سياسي و ديپلماتيك برسيم كه با فكري باز الگو‌ها يا دستور‌العمل‌هايي را كه بي‌خاصيت بودن خود را براي سال‌ها ثابت كرده‌اند، دور انداخته و الگو‌هاي مطالعه شده دقيقي را به جاي آن بگذاريم و با برخوردار شدنمان از يك ديپلماسي ورزيده و كار‌آمد، بتوانيم پل‌هاي استواري زده و عالم اسلام را در مقابل دنياي جديد ژئوپولتيكي متحد و از اعمال نفوذ اسرائيل در كشورهاي اسلامي جلوگيري كنيم. ما بايد روابط خارجي خودمان را از نو و بر اساس مطالعات علمي دقيق پايه‌ريزي كنيم و الگوها و ساختارهاي جديدي كه در‌خور دنياي جديد ژئوپولتيكي باشد ايجاد كنيم. اختلافات مذهبي كه الان ايجاد شده است حاصل تفرقه‌افكني‌هاي اسرائيلي است كه بحث زندگي ژئوپولتيكي جهان امروز ما را محدود به اختلافات حل شده «شيعه و سني» كرده است. انقلاب اسلامي شيعي نبود، اسلامي بود.

بعضي‌ها از نوعي تحول جدي در سياست خارجي عربستان سعودي پس از جنگ يمن صحبت مي‌كنند. گفته مي‌شود يمن اولين جايي بود كه سعودي‌ها مستقل ورود كردند و تا حدي با امريكايي‌ها هماهنگ نبودند. شما اين مسئله را تا چه حد قبول داريد؟

اصلا اينطور نيست. مگر عربستان سعودي در حمله نظامي به بحرين با امريكايي‌ها از قبل هماهنگي داشت؟ اين اسرائيل است كه در اقدامات منطقه‌اي عربستان سعودي قدم به قدم راهنمايي و همكاري دارد و ماجراجويي‌هاي آل‌سعود را پيش مي‌برد. مگر در ماجرا‌جويي‌هاي عربستان سعودي در يمن نديديم كه اسرائيل اول تهمت عليه ايران در زمينه دست داشتن در مسائل يمن را در سطح بين‌المللي جا اندخت و راه را براي آغاز بمبباران‌هاي هوايي آل سعود هموار كرد؟ اسرائيل در تمام جزئيات آن عمليات دخالت داشته و دارد و اسرائيل در اين عمليات شبه‌جزيره‌اي سعودي‌ها با امريكايي‌ها هم كاري نداشته و ندارد. كساني كه مي‌گويند عربستان مستقل شده است، منظورشان قطعاً اشاره به فرمانبرداري آل‌سعود از اسرائيل به جاي امريكاست و آنها اين وضع را در استقلال عملكرد عربستان سعودي نسبت به امريكا مي‌پندارند.
 

منبع :روزنامه جوان

چرا با عربستان تعارف دارید؟!/بدانید که ضعیف و تسلیم‌پذیری طرف مقابل را جدی‌تر می‌کند!

گروه بین الملل جهان نیوز ـ  تنش‌هاي عربستان با ايران به سطح بي‌سابقه‌اي رسيده و اين سؤال در محافل سياست خارجي مطرح است كه سرنوشت اين مناسبات به كجا ختم خواهد شد؟ پيروز مجتهد‌زاده، ژئوپليتيسين ايراني و استاد دانشگاه تربيت مدرس، به طور سنتي از منتقدان سياستگذاري مناسبات ايران با كشورهاي عربي، به خصوص عربستان است. به سراغ اين استاد ايراني كه تا كنون بيش از 20 عنوان كتاب به زبان‌هاي انگليسي و فارسي نوشته، رفتيم تا بار ديگر نقدهاي او را به ديپلماسي ايران در قبال عربستان بشنويم. راه‌حلي كه مجتهد‌زاده 71 ساله براي مداواي عربستان ارائه مي‌كند، تقويت نفوذ ايران با هدف «ايجاد موازنه» است. مدير‌عامل بنياد پژوهشي يوروسويك لندن در طول گفت‌و‌گو به مسائل ديگري مانند توافق هسته‌اي ايران با 1+5 هم پرداخته و چند بار اين جمله را به زبان مي‌آورد: «‌با تعارف و تمنا حل نمي‌شود.» موضع ایشان را «جوان» رد یا تأییدنمی‌کند.

آقاي دكتر! به‌رغم تشديد بي‌سابقه مخاصمه عربستان عليه ايران، به نظر مي‌رسد كه بين مقامات و دستگاه ديپلماسي ايران اجماعي براي مقابله با اين مسئله وجود ندارد، چنانكه در فاجعه منا كه منجر به شهادت صدها تن از حجاج ايراني شد، انتقاداتي هم در اين خصوص مطرح شد، ولي به نظر مي‌رسد رفتار دستگاه ديپلماسي تغيير ملموسي نشان نمي‌دهد. شما تا چه حد اين نظر را قبول داريد؟

دستگاه وزارت خارجه ما از زمان دولت هفتم، يعني دوره آقاي كمال خرازي وزير خارجه وقت ايران، حركت در يك مسير حيرت‌انگيز را آغاز كرد. زماني كه بين ايران و غرب مشكلات زيادي وجود داشت و تهديدات جنگي از طرف غربي‌ها افزايش يافته بود، دستگاه ديپلماسي آموخته بود كه هيچ واكنش و اعتراضي نسبت به غربي‌ها نشان ندهد. در دوره وزارت آقاي خرازي، اختيار سياستگذاري و تصميم‌گيري‌هاي عمده در رفتار سياسي خارجي كشور در عمل و بدون سر و صدا در اختيار معاون آموزشي و پژوهشي وزير امور خارجه قرار گرفت و او ميراثي از شيوه بسيار غيرعلمي تصميم‌گيري و اجراي سياست‌هاي اداري و خارجي را در آن وزارتخانه به ارث گذاشت كه مسبب همه ضعف‌ها و سستي‌ها در روابط خارجي ايران تا كنون شده است. از آن تاريخ دستگاه ديپلماسي همان سياست خارجي را دنبال مي‌كند و الان در دولت آقاي روحاني هم همان شيوه نا‌رسا پيگيري مي‌شود. تنها استثنا در اين ميان، دوره وزارت آقاي دكتر‌‌علي‌اكبر صالحي بود كه آن هم فقط در مدت كوتاهي نشان داد كه يك دستگاه ديپلماسي وارسته‌ جدا از اميال شخصي و باند‌بازي‌ها مي‌تواند منافع ملي كشور را بهتر تأمين كند و آقاي صالحي تجربه خيلي خوبي هم در اين زمينه كسب كرد. تا جايي كه در مذاكرات پاياني هسته‌اي زماني كه كار به تنگنا رسيد، او را از بستر بيماري به سالن مذاكرات آوردند تا تجربياتش را به‌كار بگيرند، اما آقاي ظريف نتوانسته خارج از محدوده‌هاي الگو‌هاي سياست خارجي به ارث مانده از دوره آقای خرازي ‌تصميم بگيرد و ابتكار عمل به خرج دهد.

ايشان در روابط خارجي دولت‌هاي هفتم و هشتم با عرب‌ها نوعي روابط ديپلماتيك سؤال‌برانگيز برقرار كرده و با غرب گونه ديگري از روابط سؤال‌بر‌انگيز را شكل داده بود. در اين دنياي دوگانه و حتي چند‌گانه، ايشان در ظاهر به دنبال سياست تنش‌زدايي و بهبود روابط بود، ولي در عمل شاهد بوديم هر چيزي كه دشمنان شناخته شده ايران تقاضا ‌كردند از سوي ايران تحويل داده شد و اين همان الگويي است كه آقاي ظريف در طول سه سال گذشته پيگيري كرده و مي‌‌كند. در بحث هسته‌اي زماني كه تهديدهاي غرب و اسرائيل در زمينه حمله نظامي به ايران بالا گرفت، دولت ايران تصميم گرفت كه برنامه غني‌سازي را تعليق كند، يعني چيزي كه امريكايي‌ها مي‌خواستند و به صراحت مي‌گفتند كه غني‌سازي را كنار بگذاريد و تسليم شويد والا با شما چنين و چنان خواهيم كرد و ما حتي لحظه‌اي تأمل نكرديم كه «تسليم شدن» در هر جنگي ناشي از حقارتي است كشنده و اگر قرار باشد كه حيات خود را در روابط خارجي حفظ كنيم بايد بدانيم كه حفظ حيات سياسي فقط مي‌تواند از راه ايجاد موازنه‌هاي معقول تحقق يابد. آقايان حتي توجه نداشتند كه اگر تنش‌زدايي بر اساس ايجاد و حفظ توازن نباشد نمي‌تواند واقعيت پيدا كند. لاجرم توجه نكردند وقتي قرار است غني‌سازي تعليق شود، لااقل امتيازي از طرف مقابل گرفته شود كه ارزش تعليق را داشته باشد و در عين حال موازنه‌هاي ضروري به آن عمل، مشروعيت لازم را به كار «تعليق» كردن بدهد. آقايان فقط بر اساس الگوي روابط خاله‌خانباجي‌بازي روند غني‌سازي را تعليق كردند و حتي به خود زحمت اندك مطالعه و تجزيه و تحليل ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيكي را ندادند كه دريابند غرب و اسرائيل قادر نبوده و هنوز هم نيستند كه عليه ايران دست به حمله نظامي بزنند بدون آنكه صلح و امنيت جهاني را به گونه‌اي اساسي بر هم زنند و حتي مسبب بروز جنگ جهاني سوم شوند.

چنين تحليلي همان موقع از طرف افراد يا افرادي مطرح مي‌شد ولي جدي گرفته نمي‌شد. اينطور نيست؟

من در آن زمان در مقالات و سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاي متعدد در داخل كشور و در سطح بين‌المللي براي دولت ايران تشريح كردم كه در اين برخوردها چه نظامي و استراتژيك و چه در عرصه ديپلماتيك وقتي تسليم بشويد به طرف اجازه مي‌دهيد كه بيايد و همه چيز ما را مصادره كند و تا حدودي هم اين كار را كردند. زماني كه ما برنامه غني‌سازي را تعليق كرديم اسرائيل و غرب فشارهايشان را عليه ما تشديد كردند و سازمان ملل متحد را وادار كردند ما را تحريم كند.

دولت نهم كه روي كار آمد تعليق غني‌سازي را متوقف كرده و مهر و موم تأسيسات هسته‌اي را شكست و همين كار باعث شد تا طرف غربي، پس از نتيجه نگرفتن از اعمال تحريم‌ها، سرانجام اعلام كرد كه بياييد با هم توافق كنيم. يعني بياييد با هم در توازن وزن‌هاي ژئوپولتيكي به تفاهم برسيم و در شرايط رعايت متوازن منافع دو طرف، مشكل يا مسئله را حل كنيم. اين روند معقولي بود كه در دولت‌هاي نهم و دهم زير‌بنا‌سازي شد و در دولت يازدهم به واقعيت عملي رسيد. اما در كشمكش‌هاي ايران و غرب به اضافه عرب‌ها در سوريه مي‌بينيم كه وزير خارجه دولت يازدهم به زبان‌هايي به ما مي‌گويد كه گويا توافق يا تفاهمي فراتر از توافق هسته‌اي در كار است و شايد با غرب به توافق‌ها يا نتايجي فراتر از «برجام» هسته‌اي رسيده‌ايم و آقاي روحاني هم صحبت از حصول توافق‌هاي توضيح داده نشده و تشريح نشده براي مردم به صورت برجام‌هاي 2، 3 ،4 و غيره به ميان مي‌آورد.

در مورد روابط با عربستان سعودي نيز سياست «تنش‌زدايي» بيشتر از ديد نمايش ضعف و تسليم شدن پيگيري شد، غافل از آنكه ضعف و تسليم‌پذيري طرف مقابل را جري‌تر مي‌كند. عربستان سعودي به اتفاق امارات متحده عربي و قطر ادعاهاي زيادي را عليه حاكميت بي‌چون و چراي ايران بر جزاير سه‌گانه (تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي) مطرح كردند و دست به اقداماتي عملي در اين زمينه زدند كه از سوي بنده در سطح بين‌المللي محكوم شد ولي وزير خارجه ما حتي در جلسه شوراي وزيران اتحاديه عرب در سال 2008 براي شكايت عليه ايران به سازمان ملل متحد شركت كرد و عملاً شكايت عليه كشور خود را تأييد نمود، در حالي كه من در نامه‌هاي اعتراض به آن شكايت غير‌قانوني به سازمان ملل متحد، آن اقدام را خنثي كردم.

در مسئله سوريه، شاهديم كه در ظاهر تلاش غرب و عربستان سعودي براي سرنگوني بشار اسد است اما در عمل براي مقابله با نفوذ ايران در منطقه است تا بتوانند با سرنگون كردن اسد به اميال استعماري خود برسند، از جمله عملي كردن خط لوله گازرساني ماوراي عراق و سوريه به جاي لوله گازرساني ماوراي ايران و تركيه. زماني كه جان كري موافقت خود را با لشكركشي عربستان به سوريه اعلام كرد، وزير خارجه ايران اعلام موضع نكرد. آقاي وزير خارجه ما بايد بداند كه موضع‌گيري نكردن و خنثي بودن ايشان در آن كشمكش‌هاي تنگاتنگ ژئواستراتژيكي كه نامش را «تشنج‌زدايي» گذاشته‌اند، نمي‌تواند در عمل محدود به «اعلام مواضع شخصي» ايشان باشد، بلكه اعلام وضعيت كشور جمهوري اسلامي ايران در برابر توطئه‌هاي ضد‌ايراني علني محور امريكا – اسرائيل – عربستان سعودي در سوريه است و شديداً به زيان منافع ملي ايران. اخيراً آقاي كري از ايران خواسته براي پايان دادن به بحران يمن و سوريه با آنان همكاري كند. آيا وزير خارجه ما مي‌داند كه اين گونه طرح كردن خواسته‌ها به معني متوجه كردن مسئوليت تمام مشكلات اين كشورها به سوي ايران است؟ آيا وزير خارجه ما توجه دارد كه همتاي امريكایي‌اش كه با ايشان در تفاهم گسترده است، اين گونه ما را مسئول همه جناياتي قلمداد مي‌كند كه عربستان سعودي و فرمانبرداران قطري و امارتي‌اش در خاور‌ميانه، به ويژه در سوريه و يمن مرتكب مي‌شوند؟ اگر غير از اين بود، مگر منطق حكم نمي‌كند كه براي حل بحران يمن، آقاي جان كري بايد از كشور مهاجم نظامي به يمن و سوريه، يعني عربستان سعودي، قطر و امارات متحده عربي، تقاضاي همكاري براي حل آن بحران كند؟ اگر ايشان ما را مسئول بحران‌هاي منطقه نمي‌دانستند از ما براي حل آن بحران‌ها تقاضاي كمك نمي‌كردند. يعني آيا رؤساي ديپلماسي ما نمي‌دانند كه اين گونه كمك خواستن از ما براي حل بحران‌هاي منطقه‌اي به معناي متوجه كردن همه مسئوليت آن بحران‌ها به سوي ايران است؟

علاوه بر مسئله سوريه، عربستان سعودي علناً به يمن و بحرين حمله نظامي كرد ولي غرب از سعودي‌ها نمي‌خواهد كه براي پايان دادن به بحران اين كشورها به آنان كمك كند. چراكه آنها عربستان را مسئول بحران‌هاي منطقه نمي‌دانند. ما در بينش و تشخيص مسائل استراتژيك و ژئوپولتيكي مربوط به روابط خارجي در منطقه دچار مشكل اساسي هستيم. در كمال تاسف بايد بگويم كه دستگاه ديپلماسي ما به جاي تلاش براي آموختن مكانيسم عملي موضوعاتي همچون ژئوپولتيك و ژئو‌استراتژيك در روابط خارجي همچنان توجيه مي‌كند الگوي‌هاي غلط بر جاي مانده از دوره‌هاي پيشين را ادامه دهد.

موضع سياستمداران جديد عربستان نسبت به رهبران قبلي اين كشور خصمانه‌تر شده و به جاي تنش‌زدايي، سياست تنش با ايران را در پيش گرفته‌اند. به نظرتان دليل رفتار خصمانه عربستان با ايران در سال‌هاي اخير چه بوده است؟

رقابت ما با عربستان سعودي از دوره قبل از انقلاب شروع شده است. رقابت هميشه خصمانه نيست و گاهي اوقات دوستانه هم است. وقتي ما از خاورميانه صحبت مي‌كنيم بايد بدانيم كه اين منطقه فرضي از ديدگاه ژئوپولتيك از چهار قدرت اصلي يا درجه اول تشكيل شده است: ايران، تركيه، مصر و اسرائيل و رقابت ژئوپولتيكي منطقه‌اي نيز هميشه هم ميان اين چهار قدرت اصلي اتفاق افتاده است. عراق دوره صدام حسين و عربستان در تمام اين مدت سعي كرده و مي‌كنند از رتبه قدرت درجه دو به سطح «قدرت درجه يك» برسند. «قدرت» فقط در اندازه‌گيري ميزان تسليحات و پول‌هاي هنگفت يا وسعت خاك بسيار زياد يك كشور تعريف نمي‌شود، بلكه بيشتر در برآورد ميزان نفوذ و نيروي تأثيرگذار سياسي آن كشور در ماوراي مرزهايش و بر محيط پيرامونش ارزيابي مي‌شود.

ايران هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن نفوذ گسترده‌اي در منطقه داشته و دارد و عربستان سعودي مي‌خواهد اين معادله را به سود خود دگرگون كند. عربستان از مدت‌ها پيش بر سر مسئله شيعه و سني با ايران درگير رقابت بوده و اين رقابت‌ها از زماني كه اوپك و قدرت مالي مطرح شد با ايران جنبه ژئو پولتيكي آشكاري به خود گرفت و بعد از انقلاب اسلامي اين رقابت‌ها مجدداً به صورت اختلافات ديني و مذهبي خود نمايي كرد ولي اين بار اين رقابت، رقابت‌هاي سياسي، استراتژيكي و ژئوپولتيكي را هم بر اختلافات ديني و مذهبي افزوده نمود. در شرايط جديد رقابت‌ها، عربستان نسبت به ماهيت شيعي رهبران انقلاب اسلامي ايران حساسيت‌هايي را بروز دادند كه نشان از برداشت‌هاي غير‌واقعي سران آل‌سعود از تغيير نظام حكومتي ايران(بعد از انقلاب) دارد.

اين گونه مي‌نمايد كه به قدرت رسيدن نظام حكومتي اسلامي در ايران شيعي عربستان سعودي را تشويق كرد تا در راستاي تجديد حيات تمام اختلافات خصومت‌آلود قديمي حركت كند و طرح مباحثي چون «هلال شيعي» و «ژئوپولتيك شيعه» مبارزه عليه تشيع را در عربستان سعودي تشويق كرد. در اين روستا بوده است كه دنيا شاهد ظهور گروه‌هاي ضد شيعي افراطي مانند طالبان و القاعده بوده است كه هدف اصلي خود را «مبارزه عليه شيعه» اعلام كردند. در واقع، ايجاد حركت داعش براي ريشه‌كن كردن تشيع از راه تأسيس خلافت اسلامي در عراق و شام (عراق و سوريه كه سرزمين خلافت‌هاي اموي و عباسي) بوده است. در چنين وضعيت و شرايطي است كه به نظر مي‌رسد دستگاه ديپلماسي ما اين وضعيت بنيادين را درست درك نكرده و بيشتر سعي كرده است از راه خواهش و تمنا اين اختلافات اساسي و مشكلات اساسي ژئوپولتيكي را حل كند، در حالي كه مسائل ژئوپولتيكي ناظر بر منافع ملي را نمي‌توان با خواهش و تمنا حل كرد. اينها مسائل ريشه‌دار ژئوپولتيكي بنيادين هستند و صحبت عربستان سعودي از بين بردن نفوذ ايران در منطقه و است و جانشين كردن رژيم سعودي به جاي آن.

عربستان سعودي ادعا مي‌كند كه ايران بر اساس آموزه‌هاي توطئه اسرائيلي – اردني هلال شيعي، مي‌خواهد بر مناطق سني‌نشين خاورميانه تسلط يابد و بايد از اين دگرگوني ژئوپولتيكي با تمام قوا جلوگيري كرده و خود جانشين ايران شود. آنهايي كه با تفكر سياسي و ژئوپولتيكي آشنايي دارند مي‌دانند كه هر مسئله و موضوعي حد‌اقل دو سر دارد. يعني شما وقتي عليه تسلط فرضي هلال شيعي مبارزه مي‌كنيد، اين يك سر قضيه است و سر ديگر آن اينكه من (عربستان سعودي) كه سني و وهابي هستم بايد جاي قدرت و نفوذ ايران را بگيرم. ولي وزارت خارجه ما به جاي درك و فهم اين بنيادهاي ژئوپولتيكي، مي‌خواهد اين مسئله را با تعارف و تمنا حل كند. بيش از دو ماه از تاريخي كه وزير خارجه ما براي حل اختلافات ژئوپولتيكي ما با عربستان سعودي از آن كشور به عنوان «كشور يا ملت برادر عربستان سعودي» ياد كرد و براي جلب دوستي‌اش همه مواضع ژئوپولتيكي و سنگرهاي ژئو‌استراتژيكي خود را تحويل داد، مي‌گذرد ولي هنوز پاسخ مثبتي بر ادعاي برادري خود از سوي سعودي‌ها نشنيده است.

سال گذشته زماني كه بحث فاجعه منا پيش آمد وزير خارجه كشورمان از عادل الجبير، وزير خارجه سعودي تقاضاي ملاقات براي مذاكره كرد. اين تقاضا از سوي قدرت درجه دو منطقه (عربستان سعودي) رد شد و وزير خارجه ما، باز هم بعد از چند ماه دوباره تقاضاي ملاقات كرد و باز هم رد ‌شد. اين ناشي‌گري در عرصه ديپلماسي ادامه پيدا كرد و در اوج‌گيري بحران‌هاي استراتژيكي سوريه باز هم آقاي ظريف مي‌گويد ما مي‌خواهيم با كشور برادر، دوست و همسايه عربستان و براي نشان دادن اين دوستي و برادري يك طرفه هيچ اعتراضي به اقدام ايالات متحده در مجاز ساختن لشكر‌كشي به سوريه به عمل نياورد. لذا پس از گذشت بيش از هشت ماه از فاجعه منا مي‌خواهم از آقاي ظريف بپرسم كه آيا آل‌سعود بالاخره جواب برادري شما را دادند يا نه؟

اگر منافع ايران در سوريه سقوط كند، موقعيت جمهوري اسلامي در منطقه سقوط خواهد كرد و منافع ملي در خطر قطعي قرار مي‌گيرد و همين امر امنيت ملي ما را شديداً تهديد خواهد كرد. اگر داعش و ساير گروه‌هاي تروريستي در عراق و سوريه قدرت بگيرند حتي پايان ايران تاريخي و جغرافيايي را وعده خواهند داد و من از دولت آقاي روحاني مي‌خواهم در اين الگوي سياست خارجي پوسيده و بي‌خاصيت تجديد نظر فوري كنند.

منظورتان از تجديدنظر در الگو به طوري كه منافع ملي را تأمين كنند، چيست؟ الان مسئله تعميم برجام مطرح است.

من حقيقتاً درك نمي‌كنم كه سران سياست خارجي كشور ما كه مي‌دانند در نتيجه اجماع كلي سران نظام حكومتي جمهوري اسلامي به اين توافق‌هاي هسته‌اي دست يافته‌اند، چگونه مي‌توانند در غياب اجماع لازم ميان سران نظام حكومتي جمهوري اسلامي صحبت از توسعه برجام به ميان ‌آورند؟ منظور من از لزوم تجديد‌نظر در الگوي رفتاري سياست خارجي براي تأمين منافع ملي ما در آن سوي مرزهاي كشورمان همان توجه جدي به نتايج بسيار غلط الگوهاي اجرا شده سياست خارجي ماست كه همان گونه كه گفتم از دولت‌هاي هفتم و هشتم به ارث مانده و تماماً مورد پسند وزير خارجه ايالات متحده امريكاست. ما وزير خارجه‌اي داريم كه توافقي مثل برجام را امضا مي‌كند، ولي در سوريه مي‌بينيم به گونه‌اي عمل مي‌كند كه در خور منافع ملي ما نيست. آقاي ظريف مي‌گويد كه با جان كري تفاهم گسترده دارد. اين تفاهم گسترده براي چيست و ايشان بايد اين مسئله را مشخص كند. ما با امريكا فقط در حد برجام هسته‌اي تفاهم داريم نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر. اگر امريكا تفاهم بيشتري را از ما توقع داشته باشد بايد رسماً بيايد و بگويد كه در كجا خودش بايد عقب‌نشيني كند و در كجا ما بايد عقب‌نشيني كنيم. اين مسئله‌اي است كه بايد دولت آقاي روحاني در آن تجديد نظر كند نه اينكه وزير خارجه ايشان ادعاي حصول تفاهم گسترده با وزير خارجه را مطرح كند و سخن از برجام‌هاي ديگر را پيش كشد.

ادامه اين ديپلماسي در آينده به ضرر ايران تمام خواهد شد. تكرار مي‌كنم، در عرصه ديپلماسي نمي‌‌توان منافع ملي را با خواهش و تمنا برآورده كرد. دستگاه ديپلماسي ايران تاكنون نتوانسته است غربي‌ها را قانع كند كه ايران در يمن دخالتي ندارد و اگر حوثي‌ها و ديگران دوست دارند كه دوست ايران باشند يا از ايران الهام‌گيري كنند، اين دليلي بر دخالت ما در امور يمن نيست و همين گونه در مورد بحرين. دستگاه ديپلماسي ايران در امور سوريه و مناطق ديگر هيچ‌گونه هماهنگي نظامي ندارد. مگر مي‌شود در خارج از كشور نفوذي داشته باشيد كه بيشتر اين نفوذ ناشي از اقدامات نظامي باشد، ولي بي‌اعتنا به لزوم متوازن كردن قدرت ديپلماتيك با قدرت استراتژيكي كشور، بار ديپلماتيك را به گونه تك لنگه‌اي به سر منزل رساند؟ اگر قدرت نظامي ايران در سياست خارجي محاسبه نشود، ديپلماسي شما وزني ندارد كه به ثمري متوازن و معقول برسد. همزمان با اعلام موضع عربستان براي ورود نيروي زميني‌اش به سوريه، يكي از فرماندهان نظامي ما گفته بود كه ايران اين توان را دارد كه از نظر هوايي كل سوريه را پوشش دهد، ولي آقاي ظريف اصلاً يك كلمه در اين مورد حرف نزد كه اين حرف در توازن با عربستان هست يا نيست. زماني كه عربستان آمادگي خود را براي مداخله نظامي در سوريه اعلام كرد، وزير خارجه ايران بايد با مقامات نظامي ارتش و سپاه هماهنگي مي‌كرد تا آنها هم بلافاصله اعلام كنند كه ما هم بايد نيروي زميني خود را به سوريه اعزام كنيم مي‌رويم تا موازنه‌هاي لازم در عرصه رقابت‌هاي ژئوپولتيكي سوريه متوازن شود.

با وجود استدلال‌هايي كه شما مي‌كنيد، برخي معتقدند كه به هرحال، نمي‌توان به خصومت‌ها دامن زد و ورود به مذاكره مستقيم و تنش‌زدايي بهترين راه براي حل اختلافات است. آيا اين سياست در مقابل عربستان جوابگو است، آيا به نظرتان عمل متقابل جواب مي‌دهد؟

مگر كسي صحبت از ترك مذاكره و گفت‌و‌گو كرده است؟ آنهايي كه اين گونه مي‌گويند ظاهراً توان درك انتقاد را ندارند. اينجا صحبت از ايجاد و حفظ موازنه‌هاي سياسي- استراتژيكي با رقيبان است تا ديپلماسي به ثمر مثبت رسد. اين گونه نگاه سياه و سفيد داشتن و اثبات شئي را نفي ما عدا پنداشتن حكايت از تفكر در سياست‌گذاري ندارد. اينجا صحبت از تحريكات و تحركات ژئواستراتژيكي عربستان سعودي در لواي همكاري ايالات متحده امريكا با هدف لطمه زدن به منافع ملي ژئوپولتيكي و ژئو استراتژيكي ما در خاور ميانه است. اين عربستان است كه در شهرهاي جنوبي ما تحركات امنيتي دارد. اين عربستان است كه بحران در سوريه و يمن را به راه انداخته است تا جلوي نفوذ ما را بگيرد. آيا ما تا به حال از «هلال وهابي» صحبت كرده‌ايم؟ در حالي كه عربستان براي دامن زدن به اختلافات ديني براي شكست دادن ما در صحنه رقابت‌هاي ژئوپولتيكي خاور‌ميانه «هلال شيعي» را مطرح مي‌كند. آيا تنش‌زدايي يك طرفه است و عربستاني‌ها نبايد تنش‌زدايي كنند؟ روابط بين‌الملل، روابط يكطرفه نيست بلكه چندجانبه است.

شما بايد استراتژي داشته باشيد و در روابط خارجي موازنه‌هاي ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيكي برقرار كنيد. ژئوپولتيكي از نظر موازنه‌هاي قدرت و نفوذ سياسي و اقتصادي و ديپلماتيك و ژئواستراتژيكي از نظر ايجاد موازنه‌هاي قدرت نظامي. شما بدون قدرت نظامي در روابط خارجي چيزي نيستيد كه كسي وقت خودش را براي شنيدن حرف‌هايتان بيهوده صرف كند. اميدوارم كه تذكرات اخير رهبر جمهوري اسلامي مورد توجه قرار گيرد. وزير خارجه امريكا بر اساس كدام قرارداد و مقررات بين‌المللي از برنامه موشكي ايران صحبت مي‌كند؟ جز اين است كه اسرائيل مي‌خواهد نه خودش؟ و حتي به اسرائيلي‌ها هم نمي‌گويد كه مي‌خواهيم اين مسئله را حل كنيم، بلكه در خطاب ظاهري با عرب‌هاي خليج فارس مي‌گويد كه از ايران درخواست مي‌كند كه براي حل «مسئله موشكي ايران» با امريكا همكاري كند.

به نظرتان با اين رفتار خصمانه سعودي‌ها كه به نظر بي‌سابقه هم است، ايران چه ابزارهايي در اختيار دارد كه بتواند آنها را مهار كند؟

ما نيازي به ابزارهاي داخلي در عربستان نداريم. ما حتي نبايد فكر كنيم كه از راه تقويت يمني‌ها با عربستان مقابله مي‌كنيم. ما بايد آن قدرت و نفوذي را كه داريم، تقويت كنيم و در برابر سعودي‌ها بازدارندگي سياسي و استراتژيك «دتانت» و «دترنس» را تقويت كنيم. رقابت از راه تهديد كردن يا خواهش كردن به جايي نمي‌رسد، بلكه براي ايجاد موازنه‌هاي همه‌جانبه با رقيب از راه ايجاد بازدارندگي مي‌تواند سالم و صلح‌آميز به ثمرات مطلوب رسد. در روابط خارجي بازدارندگي تابع اصل موازنه است و از نظر علمي اين بازدارندگي دو جنبه دارد كه يكي جنبه سياسي و ديگري نظامي است: جنبه سياسي اين گونه موازنه‌ها «دتانت- Détente» نام دارد و جنبه نظامي را «دترنس Deterence مي‌خوانند. يعني با كشورهايي كه دوست يا رقيب هستيد در رقابت بايد دست به اقداماتي بزنيد كه بين شما ايجاد بازدارندگي كند و شما در سايه بازدارندگي‌هاي قابل اتكا بتوانيد روابط صلح‌آميز و سازنده‌اي را پيگيري كنيد.

مثلاً ايران بايد در خاورميانه آنقدر نفوذ سياسي داشته باشد كه نسبت به نفوذ عربستان برتري يابد تا عربستان بفهمد كه اگر بيش از حد زور بگويد، طرف مقابل با نفوذ برترش با آن مقابله كرده و گوي سبقت را از دست آنان خارج خواهد كرد. اگر به تاريخ نگاه ‌كنيم مي‌بينيم كه كشورهاي رقيب هميشه مي‌خواهند از لحاظ نظامي خودشان را بر رقبايشان برتري دهند تا موازنه ايجاد كنند و به اين موازنه استراتژيكي «دترنس» مي‌گويند. بهترين مثال، رقابت شوروي و امريكا در دوره جنگ سرد بود؛ زماني كه شوروي دو بمب اتم بر انبار سلاح‌هاي اتمي‌اش اضافه مي‌كرد، امريكا چهار بمب اضافه مي‌كرد تا موازنه‌هاي «يك سر و گردن بالاتر» را حفظ كند. ما بايد با عربستان سعودي دنبال چنين موازنه‌اي باشيم. در خليج فارس ما روزي عربستان سعودي را هم در جمع تحت‌نفوذ‌هاي خود داشتيم و بعدها اين موازنه‌ها را از دست داديم و امروز با دست زدن به تحركات استراتژيك براي ايجاد موازنه‌ها و ابتكارات ديپلماتيك از نقطه قوي نه از نقطه ضعف بايد نفوذمان را آنقدر قوي كنيم كه در برابر نفوذ عربستان سعودي موازنه‌هاي كوبنده‌اي ايجاد شود.

ماجراي روابط ايران با عربستان پيچيدگي‌هاي بيشتري دارد و به نظر مي‌رسد درگيري در حوزه‌هاي مختلف تنش باعث شده قدري اين گره‌ها لاينحل‌تر هم به نظر برسد. به نظرتان احتمال اينكه روابط دو كشور به حالت عادي باز‌گردد چقدر است؟ آيا در كوتاه مدت اين احتمال وجود دارد يا اختلافات منطقه دو كشور در تحولات خاورميانه همچنان به اين تنش‌ها سايه خواهد افكند؟

بله! همه كاري عملي خواهد بود در صورتي كه ما به درجه‌اي از رشد سياسي و ديپلماتيك برسيم كه با فكري باز الگو‌ها يا دستور‌العمل‌هايي را كه بي‌خاصيت بودن خود را براي سال‌ها ثابت كرده‌اند، دور انداخته و الگو‌هاي مطالعه شده دقيقي را به جاي آن بگذاريم و با برخوردار شدنمان از يك ديپلماسي ورزيده و كار‌آمد، بتوانيم پل‌هاي استواري زده و عالم اسلام را در مقابل دنياي جديد ژئوپولتيكي متحد و از اعمال نفوذ اسرائيل در كشورهاي اسلامي جلوگيري كنيم. ما بايد روابط خارجي خودمان را از نو و بر اساس مطالعات علمي دقيق پايه‌ريزي كنيم و الگوها و ساختارهاي جديدي كه در‌خور دنياي جديد ژئوپولتيكي باشد ايجاد كنيم. اختلافات مذهبي كه الان ايجاد شده است حاصل تفرقه‌افكني‌هاي اسرائيلي است كه بحث زندگي ژئوپولتيكي جهان امروز ما را محدود به اختلافات حل شده «شيعه و سني» كرده است. انقلاب اسلامي شيعي نبود، اسلامي بود.

بعضي‌ها از نوعي تحول جدي در سياست خارجي عربستان سعودي پس از جنگ يمن صحبت مي‌كنند. گفته مي‌شود يمن اولين جايي بود كه سعودي‌ها مستقل ورود كردند و تا حدي با امريكايي‌ها هماهنگ نبودند. شما اين مسئله را تا چه حد قبول داريد؟

اصلا اينطور نيست. مگر عربستان سعودي در حمله نظامي به بحرين با امريكايي‌ها از قبل هماهنگي داشت؟ اين اسرائيل است كه در اقدامات منطقه‌اي عربستان سعودي قدم به قدم راهنمايي و همكاري دارد و ماجراجويي‌هاي آل‌سعود را پيش مي‌برد. مگر در ماجرا‌جويي‌هاي عربستان سعودي در يمن نديديم كه اسرائيل اول تهمت عليه ايران در زمينه دست داشتن در مسائل يمن را در سطح بين‌المللي جا اندخت و راه را براي آغاز بمبباران‌هاي هوايي آل سعود هموار كرد؟ اسرائيل در تمام جزئيات آن عمليات دخالت داشته و دارد و اسرائيل در اين عمليات شبه‌جزيره‌اي سعودي‌ها با امريكايي‌ها هم كاري نداشته و ندارد. كساني كه مي‌گويند عربستان مستقل شده است، منظورشان قطعاً اشاره به فرمانبرداري آل‌سعود از اسرائيل به جاي امريكاست و آنها اين وضع را در استقلال عملكرد عربستان سعودي نسبت به امريكا مي‌پندارند.
 

منبع :روزنامه جوان

چرا با عربستان تعارف دارید؟!/بدانید که ضعیف و تسلیم‌پذیری طرف مقابل را جدی‌تر می‌کند!

خرید بک لینک

بازی

الان هم جدول را برعکس کرده اند که “پرسپولیس”صدر جدول است؟

الان هم جدول را برعکس کرده اند که “پرسپولیس”صدر جدول است؟

فرشاد احمدزاده بی شک یکی از ستاره های دربی بزرگ تهران بود. او در این مسابقه همراه با رامین رضائیان، هر کاری که خواست، در جناح چپ استقلال کرد. درخشش احمدزاده در این مسابقه، حتی با انتقاد شدید استقلالی ها از میثم مجیدی همراه شد.

 

احمدزاده درباره مسائل مختلف صحبت کرده است که در ادامه می آید.

دو روز از دربی گذشته است اما هنوز تب این مسابقه فروکش نکرده .

 

اول از همه خدا را شکر می کنم. باید از هواداران پرسپولیس یک تشکر ویژه کنم که همه جوره از ما حمایت کردند، مخصوصا در ورزشگاه. اصلا نباید این برد را به پای یک نفر نوشت. حاصل کار کل تیم بود. تک تک بچه ها زحمت کشیدند و این برد به دست آمد. قبل از بازی خود من پیش بینی می کردم برنده باشیم ولی شاید حدس نمی زدم به این نتیجه برنده شویم. قطعا اگر بچه های دیگر نبودند، من هم نمی توانستم بازی خوبی انجام دهم. همه بچه ها فوق العاده بازی کردند. در دربی ستاره کل تیم پرسپولیس بود نه یک بازیکن.

 

فکر می کردی ۴ گل بزنید؟

می دانستم با اختلاف می بریم ولی اصلا فکر نمی کردم ۴ گل به استقلال بزنیم. البته من شنیدم که گفتند ما برنامه ریزی کرده بودیم ۴ گل بزنیم. اصلا اینطور نیست. ما می خواستیم گل های بیشتری هم به استقلال بزنیم منتهی توپ هایمان گل نشد. خیلی خودجوش ۴ گل زدیم و بازی را بردیم!

 

اول فصل خیلی به تیمت انتقاد بود.حتی یادم هست می گفتند اگر جدول بالعکس شود پرسپولیس قهرمان می شود.

این کری خوانی ها همیشه هست. ما جواب کری خوانی ها را در زمین فوتبال می دهیم. حتما الان هم جدول را برعکس کرده اند که ما در صدر هستیم!

 

آمار پاس گل هایت چند تا شد؟

دقیقا نمی دانم چند پاس گل داده ام ولی امید عالیشاه بیشتر از من پاس گل داده است. اگر اشتباه نکنم ۵ یا ۶ پاس گل داده ام.

 

قبل از دربی که با تو صحبت می کردم می گفتی دوست داری در دربی گل بزنی.اما نشد دیگر!

بله،  قسمت نشد ضربه سری که زدم وارد دروازه شود. اشکالی ندارد. مهم این بود که تیم برنده شد و همه هواداران خوشحال شدند. انشالله با قهرمانی در لیگ برتر، جشن ما کامل می شود.

 

راستی داستان ۴ هم که خیلی جنجال ساز شد.دوست داری دوباره نشان بدهی؟
از استقلالی ها بپرسید که دوست دارند این عدد را دوباره نشان بدهند یا نه!من در این باره حرفی ندارم.

کاپ

الان هم جدول را برعکس کرده اند که “پرسپولیس”صدر جدول است؟

فرشاد احمدزاده بی شک یکی از ستاره های دربی بزرگ تهران بود. او در این مسابقه همراه با رامین رضائیان، هر کاری که خواست، در جناح چپ استقلال کرد. درخشش احمدزاده در این مسابقه، حتی با انتقاد شدید استقلالی ها از میثم مجیدی همراه شد.

 

احمدزاده درباره مسائل مختلف صحبت کرده است که در ادامه می آید.

دو روز از دربی گذشته است اما هنوز تب این مسابقه فروکش نکرده .

 

اول از همه خدا را شکر می کنم. باید از هواداران پرسپولیس یک تشکر ویژه کنم که همه جوره از ما حمایت کردند، مخصوصا در ورزشگاه. اصلا نباید این برد را به پای یک نفر نوشت. حاصل کار کل تیم بود. تک تک بچه ها زحمت کشیدند و این برد به دست آمد. قبل از بازی خود من پیش بینی می کردم برنده باشیم ولی شاید حدس نمی زدم به این نتیجه برنده شویم. قطعا اگر بچه های دیگر نبودند، من هم نمی توانستم بازی خوبی انجام دهم. همه بچه ها فوق العاده بازی کردند. در دربی ستاره کل تیم پرسپولیس بود نه یک بازیکن.

 

فکر می کردی ۴ گل بزنید؟

می دانستم با اختلاف می بریم ولی اصلا فکر نمی کردم ۴ گل به استقلال بزنیم. البته من شنیدم که گفتند ما برنامه ریزی کرده بودیم ۴ گل بزنیم. اصلا اینطور نیست. ما می خواستیم گل های بیشتری هم به استقلال بزنیم منتهی توپ هایمان گل نشد. خیلی خودجوش ۴ گل زدیم و بازی را بردیم!

 

اول فصل خیلی به تیمت انتقاد بود.حتی یادم هست می گفتند اگر جدول بالعکس شود پرسپولیس قهرمان می شود.

این کری خوانی ها همیشه هست. ما جواب کری خوانی ها را در زمین فوتبال می دهیم. حتما الان هم جدول را برعکس کرده اند که ما در صدر هستیم!

 

آمار پاس گل هایت چند تا شد؟

دقیقا نمی دانم چند پاس گل داده ام ولی امید عالیشاه بیشتر از من پاس گل داده است. اگر اشتباه نکنم ۵ یا ۶ پاس گل داده ام.

 

قبل از دربی که با تو صحبت می کردم می گفتی دوست داری در دربی گل بزنی.اما نشد دیگر!

بله،  قسمت نشد ضربه سری که زدم وارد دروازه شود. اشکالی ندارد. مهم این بود که تیم برنده شد و همه هواداران خوشحال شدند. انشالله با قهرمانی در لیگ برتر، جشن ما کامل می شود.

 

راستی داستان ۴ هم که خیلی جنجال ساز شد.دوست داری دوباره نشان بدهی؟
از استقلالی ها بپرسید که دوست دارند این عدد را دوباره نشان بدهند یا نه!من در این باره حرفی ندارم.

کاپ

الان هم جدول را برعکس کرده اند که “پرسپولیس”صدر جدول است؟

بک لینک رنک 1

تلگرام

کارت های اعتباری دیگری که در راه هستند را بشناسیم

کارت های اعتباری دیگری که در راه هستند را بشناسیم

مهرآباد* – علی زراندوز: خبر رسیده که نمایندگان مجلس نه تنها به حذف کارت سوخت رای ندادند بلکه دولت را ملزم کردند تا ارائه سوخت، بزودی تنها با کارت هوشمند سوخت مجاز باشد. آباد، پیش بینی می کند در راستای گسترش فرهنگ کارت محور، بزودی ارائه کارتهای زیر به ایرانیان لازم باشد:
هوا کارت

با توجه به آلودگی روزافزون هوای کلانشهرها ، احتمالا بزودی دولت مجبور خواهد شد علاوه بر بنزین، هوای پاکیزه هم وارد کند و در غالب سهمیه بندی و ارائه “هوا کارت”، آنرا بین مردم پخش کند! فقط از حالا حواس تان جمع باشد که هوا کارت تان را گم نکنید چون معلوم نیست تا زمان صدور المثنی ، در هوای کلانشهرها بتوان دوام آورد!

اختلاس کارت

از آنجا که بعد از وقوع هر اختلاس، سیل پیام های محاسبه سهم هر ایرانی از مبلغ اختلاس شده در شبکه های اجتماعی پر می شود، برای جلوگیری از نشر اکاذیب و ارائه آمار درست، هر ایرانی می تواند پس از هر اختلاس با “اختلاس کارت ” اش، از رقم دقیقی که سهم الاختلاسش بوده، با خبر شود!

کارت دوخت

طبیعی است که در روزگار ما، کمر مردان زیر بار تامین مخارج زندگی هر روز بیشتر خم می شود تا جایی که این خم شدگی سبب کشش پیراهن مردان ایرانی شده و بالاخره آنرا از یک یا چند نقطه دچار پاره شدگی می کند. این جاست که “کارت دوخت” به کار می آید و مردان ایرانی می توانند با ارائه آن نسبت به رفوی مجانی درزهای پیراهن شان اقدام کنند!

عمل کارت

لطفا فکرتان را به جاهای مساله دار نبرید! “عمل کارت” در اختیار زنان و دختران ایرانی قرار می گیرد تا تعداد عمل های زیبایی آنها از حد مجاز خارج نشود! به این ترتیب هم همسران یا والدین شان که خرج این عمل ها را می دهند، کمتر زیر فشار مالی می روند، هم هر مرد ایرانی موقع خواستگاری از دختر خانمی، با دریافت شماره “عمل کارت” ایشان ، متوجه می شود تا حالا چند تا عمل زیبایی داشته!

کارت گل واژه

از آنجا که برخی ایرانیان (بخصوص در روزهای نزدیک به انتخابات!) اقدام به استفاده بی رویه از گل واژه های موجود یا حتی ناموجود در ادبیات پارسی می کنند، به نظر می رسد با سهمیه بندی و صدور “کارت گل واژه” بتوان تعداد گلواژه های مورد استفاده این عزیزان در واحد ثانیه را کاهش داد!

سوتی کارت

این کارت در اختیار مجریان و گزارشگران صدا و سیما قرار می گیرد تا با سهمیه بندی ، تعداد سوتی های شان در برنامه ها و گزارش های فوتبال کاهش پیدا کند ؛ هر چند که به نظر می رسه ، هر کس این کارت رو داشته باشه قطعا سوتی می داده که این کارت رو بهش دادن!

کارت سوخت و سوز

در این کارت، وعده های کلی سیاستمداران قبل از رسیدن به پست و مقام ذخیره می شود و در صورت انتخاب شدن توسط مردم ، در پایان هر سال، وعده های عملی شده و آنهایی که سوخت و سوز شده یا زیر سبیلی رد شده اند ، قابل شناسایی است!

 

 

*مهرآباد، صفحه طنز است که روزانه با سوژه های اقتصادی، اجتماعی، هنری، ورزشی، خدای ناکرده سیاسی و غیره، به ویژه و غیره شوخی خواهد کرد.

کارت های اعتباری دیگری که در راه هستند را بشناسیم

مهرآباد* – علی زراندوز: خبر رسیده که نمایندگان مجلس نه تنها به حذف کارت سوخت رای ندادند بلکه دولت را ملزم کردند تا ارائه سوخت، بزودی تنها با کارت هوشمند سوخت مجاز باشد. آباد، پیش بینی می کند در راستای گسترش فرهنگ کارت محور، بزودی ارائه کارتهای زیر به ایرانیان لازم باشد:
هوا کارت

با توجه به آلودگی روزافزون هوای کلانشهرها ، احتمالا بزودی دولت مجبور خواهد شد علاوه بر بنزین، هوای پاکیزه هم وارد کند و در غالب سهمیه بندی و ارائه “هوا کارت”، آنرا بین مردم پخش کند! فقط از حالا حواس تان جمع باشد که هوا کارت تان را گم نکنید چون معلوم نیست تا زمان صدور المثنی ، در هوای کلانشهرها بتوان دوام آورد!

اختلاس کارت

از آنجا که بعد از وقوع هر اختلاس، سیل پیام های محاسبه سهم هر ایرانی از مبلغ اختلاس شده در شبکه های اجتماعی پر می شود، برای جلوگیری از نشر اکاذیب و ارائه آمار درست، هر ایرانی می تواند پس از هر اختلاس با “اختلاس کارت ” اش، از رقم دقیقی که سهم الاختلاسش بوده، با خبر شود!

کارت دوخت

طبیعی است که در روزگار ما، کمر مردان زیر بار تامین مخارج زندگی هر روز بیشتر خم می شود تا جایی که این خم شدگی سبب کشش پیراهن مردان ایرانی شده و بالاخره آنرا از یک یا چند نقطه دچار پاره شدگی می کند. این جاست که “کارت دوخت” به کار می آید و مردان ایرانی می توانند با ارائه آن نسبت به رفوی مجانی درزهای پیراهن شان اقدام کنند!

عمل کارت

لطفا فکرتان را به جاهای مساله دار نبرید! “عمل کارت” در اختیار زنان و دختران ایرانی قرار می گیرد تا تعداد عمل های زیبایی آنها از حد مجاز خارج نشود! به این ترتیب هم همسران یا والدین شان که خرج این عمل ها را می دهند، کمتر زیر فشار مالی می روند، هم هر مرد ایرانی موقع خواستگاری از دختر خانمی، با دریافت شماره “عمل کارت” ایشان ، متوجه می شود تا حالا چند تا عمل زیبایی داشته!

کارت گل واژه

از آنجا که برخی ایرانیان (بخصوص در روزهای نزدیک به انتخابات!) اقدام به استفاده بی رویه از گل واژه های موجود یا حتی ناموجود در ادبیات پارسی می کنند، به نظر می رسد با سهمیه بندی و صدور “کارت گل واژه” بتوان تعداد گلواژه های مورد استفاده این عزیزان در واحد ثانیه را کاهش داد!

سوتی کارت

این کارت در اختیار مجریان و گزارشگران صدا و سیما قرار می گیرد تا با سهمیه بندی ، تعداد سوتی های شان در برنامه ها و گزارش های فوتبال کاهش پیدا کند ؛ هر چند که به نظر می رسه ، هر کس این کارت رو داشته باشه قطعا سوتی می داده که این کارت رو بهش دادن!

کارت سوخت و سوز

در این کارت، وعده های کلی سیاستمداران قبل از رسیدن به پست و مقام ذخیره می شود و در صورت انتخاب شدن توسط مردم ، در پایان هر سال، وعده های عملی شده و آنهایی که سوخت و سوز شده یا زیر سبیلی رد شده اند ، قابل شناسایی است!

 

 

*مهرآباد، صفحه طنز است که روزانه با سوژه های اقتصادی، اجتماعی، هنری، ورزشی، خدای ناکرده سیاسی و غیره، به ویژه و غیره شوخی خواهد کرد.

کارت های اعتباری دیگری که در راه هستند را بشناسیم

بک لینک رنک 7

فانتزی

هدیه هایی که برانکو به دربی تهران داد

هدیه هایی که برانکو به دربی تهران داد

به گزارش جهان به نقل از مهر، هشتاد و دومین دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال در شرایطی با برتری پرگل سرخپوشان همراه شد که برانکو ایوانکوویچ درس هایی را برای مربیان آینده دو تیم ارائه کرد. او با نمایش فوق العاده تیمش فضای ترس و احتیاط از دربی را از بین برد. 

برانکو یادگاری بزرگی برای پرسپولیس در یک توفان عجیب به جا گذاشت تا تفاوت یک مربی خوب خارجی با مربیان سنتی معلوم شود. البته مربیان ایرانی مدرن و خوبی هم در کشور داریم که با سرعت در حال رشد هستند اما برانکو تنها مربی بود که با وجود آنکه از حریف جلو افتاد هرگز دستور دفاع نداد و دربی فوق العاده جذابی را ایجاد کرد.

پرسپولیس برانکو هم زیبا بازی کرد، هم گل های زیادی زد و هم تاریخ را برای خود نگاشت تا تفاوت مربیان معلوم شود.

تقریبا در همه دیدارهای این دو تیم مربیان به برد یک بر صفر هم قانع بودند اما برانکو داستان دربی را به گونه ای جدید نوشت. حمله بدون توقف.

هدیه هایی که برانکو به دربی تهران داد

به گزارش جهان به نقل از مهر، هشتاد و دومین دیدار تیم های فوتبال پرسپولیس و استقلال در شرایطی با برتری پرگل سرخپوشان همراه شد که برانکو ایوانکوویچ درس هایی را برای مربیان آینده دو تیم ارائه کرد. او با نمایش فوق العاده تیمش فضای ترس و احتیاط از دربی را از بین برد. 

برانکو یادگاری بزرگی برای پرسپولیس در یک توفان عجیب به جا گذاشت تا تفاوت یک مربی خوب خارجی با مربیان سنتی معلوم شود. البته مربیان ایرانی مدرن و خوبی هم در کشور داریم که با سرعت در حال رشد هستند اما برانکو تنها مربی بود که با وجود آنکه از حریف جلو افتاد هرگز دستور دفاع نداد و دربی فوق العاده جذابی را ایجاد کرد.

پرسپولیس برانکو هم زیبا بازی کرد، هم گل های زیادی زد و هم تاریخ را برای خود نگاشت تا تفاوت مربیان معلوم شود.

تقریبا در همه دیدارهای این دو تیم مربیان به برد یک بر صفر هم قانع بودند اما برانکو داستان دربی را به گونه ای جدید نوشت. حمله بدون توقف.

هدیه هایی که برانکو به دربی تهران داد

بک لینک رنک 1

car

پخش نماز جمعه‌ای که رهبرانقلاب زیر باران خواند از شبکه مستند

پخش نماز جمعه‌ای که رهبرانقلاب زیر باران خواند از شبکه مستند

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، قسمت جدید مجموعه «سیمرغ» به نماز جمعه 7 فروردین سال 1360 اختصاص دارد با حضور آیت الله خامنه‌ای که آن زمان امام جمعه تهران و نماینده مجلس بوده‌اند، برگزار شده است.

این نماز جمعه در سالهای اول انقلاب و در بحبوحه جنگ در شرایطی خاص و ویژه و زیر باران برگزار شده است و در حالی که بلافاصله پس از نماز جمعه اعلام می‌کنند به علت بارندگی باید بلافاصله نماز عصر اقامه شود، لحظات شیرین و به یاد ماندنی ثبت می‌شود.

در این لحظه تعدادی از کودکان پیش حضرت آقا می‌آیند و عیدی‌هایشان را برای مصرف جنگ زدگان به ایشان اهدا می‌کنند. از اسکناس گرفته تا سکه‌های ریزی که آقا با حوصله از دست بچه‌ها می‌گیرند، همگی کودکان و برخی از بزرگترهایی که همراه‌شان هستند، خواستار روبوسی با آقا هستند و تک به تک مورد تفقد ایشان قرار می‌گیرند.

در این فاصله نمازگزاران با یکدیگر دعای وحدت می‌خوانند؛ افرادی که هم از چهره‌های سیاسی در بین آن‌ها دیده می‌شود و هم انسان‌های معمولی به چشم می‌آیند. از جمله این چهره‌های سیاسی حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور کشورمان است.

«سیمرغ» جمعه 27 فروردین ساعت 13:08 از شبکه مستند سیما روی آنتن می‌رود.

پخش نماز جمعه‌ای که رهبرانقلاب زیر باران خواند از شبکه مستند

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، قسمت جدید مجموعه «سیمرغ» به نماز جمعه 7 فروردین سال 1360 اختصاص دارد با حضور آیت الله خامنه‌ای که آن زمان امام جمعه تهران و نماینده مجلس بوده‌اند، برگزار شده است.

این نماز جمعه در سالهای اول انقلاب و در بحبوحه جنگ در شرایطی خاص و ویژه و زیر باران برگزار شده است و در حالی که بلافاصله پس از نماز جمعه اعلام می‌کنند به علت بارندگی باید بلافاصله نماز عصر اقامه شود، لحظات شیرین و به یاد ماندنی ثبت می‌شود.

در این لحظه تعدادی از کودکان پیش حضرت آقا می‌آیند و عیدی‌هایشان را برای مصرف جنگ زدگان به ایشان اهدا می‌کنند. از اسکناس گرفته تا سکه‌های ریزی که آقا با حوصله از دست بچه‌ها می‌گیرند، همگی کودکان و برخی از بزرگترهایی که همراه‌شان هستند، خواستار روبوسی با آقا هستند و تک به تک مورد تفقد ایشان قرار می‌گیرند.

در این فاصله نمازگزاران با یکدیگر دعای وحدت می‌خوانند؛ افرادی که هم از چهره‌های سیاسی در بین آن‌ها دیده می‌شود و هم انسان‌های معمولی به چشم می‌آیند. از جمله این چهره‌های سیاسی حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور کشورمان است.

«سیمرغ» جمعه 27 فروردین ساعت 13:08 از شبکه مستند سیما روی آنتن می‌رود.

پخش نماز جمعه‌ای که رهبرانقلاب زیر باران خواند از شبکه مستند

بک لینک رنک 7

استخدام

ساک‌هایی که بدون صاحبانشان بازگشتند +تصاویر

ساک‌هایی که بدون صاحبانشان بازگشتند +تصاویر

«مصطفی» و «مجتبی بختی» دو برادر مشهدی بودند که حدود یک سال قبل، تلاش های جدی خود را برای پیوستن به یگان های «مدافع حرم» در «سوریه» آغاز کردند. آن ها پس از بارها مواجه شدن با در بسته و بن بست های مایوس کننده، سرانجام توانستند از طریق «لشکر فاطمیون»(یگان اختصاصی مدافعام حرم افغان تبار») خود را به خطوط مقدم نبرد در «شام» برسانند و سرانجام، ۹ ماه قبل، هر دو برادر، در یک روز، طی نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» بال در بال ملائک گشودند و پیکر پاکشان، در «بهشت رضا(صلوات الله علیه)» تا روز ظهور مولایشان به امانت سپرده شده است.

 

چند روز قبل، ساک های صحرایی حاوی وسایل شخصی آن دو برادر شهید، به کشور بازگشت و به خانواده ی مکرم‌شان تحویل شد. تصویری که پیش رو دارید، نمایی است از این دو ساک صحرایی در خانه ی پدری شهیدان بختی. آن چه بر روی ساک ها نوشته شده است، اسامی جهادی «مصطفی» و «مجتبی» در «لشکر فاطمیون» است:

 

 

 

 

مشرق

ساک‌هایی که بدون صاحبانشان بازگشتند +تصاویر

«مصطفی» و «مجتبی بختی» دو برادر مشهدی بودند که حدود یک سال قبل، تلاش های جدی خود را برای پیوستن به یگان های «مدافع حرم» در «سوریه» آغاز کردند. آن ها پس از بارها مواجه شدن با در بسته و بن بست های مایوس کننده، سرانجام توانستند از طریق «لشکر فاطمیون»(یگان اختصاصی مدافعام حرم افغان تبار») خود را به خطوط مقدم نبرد در «شام» برسانند و سرانجام، ۹ ماه قبل، هر دو برادر، در یک روز، طی نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» بال در بال ملائک گشودند و پیکر پاکشان، در «بهشت رضا(صلوات الله علیه)» تا روز ظهور مولایشان به امانت سپرده شده است.

 

چند روز قبل، ساک های صحرایی حاوی وسایل شخصی آن دو برادر شهید، به کشور بازگشت و به خانواده ی مکرم‌شان تحویل شد. تصویری که پیش رو دارید، نمایی است از این دو ساک صحرایی در خانه ی پدری شهیدان بختی. آن چه بر روی ساک ها نوشته شده است، اسامی جهادی «مصطفی» و «مجتبی» در «لشکر فاطمیون» است:

 

 

(image)

 

(image)

 

مشرق

ساک‌هایی که بدون صاحبانشان بازگشتند +تصاویر

بک لینک قوی

اخبار دنیای موبایل و تکنولوژی

ادامه ابهامات حذف یارانه نقدی/ دامی که دولت برای مجلس پهن کرد/ عزایی که یک شبه به عروسی تبدیل شد!

ادامه ابهامات حذف یارانه نقدی/ دامی که دولت برای مجلس پهن کرد/ عزایی که یک شبه به عروسی تبدیل شد!

گروه اقتصاد جهان نیوزـ مصوبه اخیر یارانه نقدی مجلس 2 روز بعد از تصویب هنوز خبرساز است و کسی نتوانسته به ابهام‌های آن پاسخ دهد. عملکرد پراشتباه و متناقض دولت بر سر یارانه نقدی موجب شده بود انتقادهای فراوانی به عملکرد مسؤولان وارد‌ آید اما با تکرار اشتباه برخی نمایندگان مجلس، دولت زمینه‌ای فراهم آورده که توپ «عملکرد ضعیف یارانه‌نقدی» را در زمین بهارستان بیندازد و وکلای ملت نیز بدون در نظر گرفتن این موضوع مصوبه‌ای را تصویب کردند که عملا قابلیت اجرایی ندارد و حتی مخالف سیاست‌های کلان کشور است. در مصوبه اخیر، سقف درآمدی مطرح شده و در صورت نهایی شدن آن، باید یارانه نقدی کسی که درآمد سالانه 35 میلیون تومان داشته باشد قطع شود.  رسانه‌هایی مثل «وطن‌امروز» از بهار 1393 و زمانی که دولت از متقاضیان دریافت یارانه ثبت‌نام می‌کرد این موضوع را متذکر شدند که دولت در تعیین سقف درآمدی اشتباه مهلکی را مرتکب شده، چراکه توجه به درآمد بدون در نظر گرفتن هزینه موجب شکست طرح افزایش درآمد از یارانه نقدی خواهد شد. در آن زمان دولت در فرم‌های خوداظهاری سقف درآمدی 2 میلیون و 500 هزار تومان را در نظر گرفته بود اما توجهی به هزینه‌های خانوارها نکرده بود. همان‌طور که پیش‌بینی کرده بودیم دولت نتوانست در 2 سال اخیر با آن فرم‌های خوداظهاری کاری از پیش ببرد، چرا که تعیین سقف درآمدی با خطای زیادی همراه خواهد بود. برخی نمایندگان مجلس همان اشتباه را 2 سال بعد انجام دادند و بدون نظر گرفتن ابعاد گوناگون حذف یارانه نقدی آن را تصویب کردند.

جالب اینکه در همین مصوبه اصلا به راهبردهای کلان کشور کمترین توجهی نشده است‎؛ در این مصوبه اصلا اشاره‌ای به جمعیت خانوارها نشده است و فرقی میان سرپرست‌های تک‌نفره و خانوارهای 10 نفری قائل نشده است! تصویب‌کنندگان عملا اعتقاد دارند باید یارانه یک نفر که درآمد ماهانه 2 میلیون و 910 هزار تومانی داشته و زندگی تک‌نفره‌ای دارد با سرپرست خانوار 10 نفره که همین درآمد را داشته قطع شود! این مصوبه کاملا خلاف سیاست‌ افزایش جمعیت کشور است و نمایندگان مدعی باید به این مساله توجه می‌داشتند.

بانک جامع اطلاعاتی کجاست؟

دولت در 14 ماه اخیر اقدام به حذف یارانه نقدی افرادی کرده و در این مدت یارانه نقدی حدود 5/4 میلیون نفر را حذف کرده است. یکی از انتقادها به حذف یارانه افراد ضریب خطای بالای این اقدام است. دولت در بین ثروتمندان یارانه نقدی نیازمندان بسیاری را هم حذف کرد.  طبق اعلام مسؤولان دولتی در سال 94 یارانه 5/4 میلیون نفر قطع اما با اعتراض مردم در سامانه رفاهی، یارانه نقدی 5/1 میلیون نفر بازگردانده شد. این موضوع نشان می‌دهد خطای حذف یارانه نقدی بسیار بالاست و دولت حتی به صورت فله‌ای این کار را کرده است. با مصوبه مجلس، دولتی که خود اقدام به حذف یارانه نقدی کرده بود و یارانه نقدی را مصیبت عظما می‌دانست حالا در مقام یک مدافع ظاهر شده و نبودن بانک جامع اطلاعاتی را دلیل اجرایی نشدن این مصوبه می‌داند. میدری، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه بیش از 50 پایگاه اطلاعاتی داریم، گفت: دولت قبل هم قرار بود فقط به 7 دهک یارانه دهد اما در اجرا، سامانه مربوط به علت اعتراضات متوقف شد، زیرا تشخیص آنها در نظریه ساده اما در اجرا سخت است. همچنین معاون پارلمانی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با اعلام اینکه دولت نمی‌خواهد در سال ۹۵ با افزایش قیمت‌ها به مردم فشار بیاورد، گفت: دولت سال گذشته یارانه 5/4 میلیون پردرآمد را حذف کرد ولی 5/1 میلیون نفر آنها اعتراض کردند و یارانه آنها مجدد برقرار شد. علیرضا صالح در گفت‌وگویی تلویزیونی افزود: براساس مصوبه مجلس، در سال گذشته 5/4 میلیون نفر از دهک‌های پردرآمد کشور شناسایی و از پرداخت یارانه حذف شدند که 5/1 میلیون نفر از آنها اعتراض کردند و یارانه‌شان بار دیگر برقرار شد. وی گفت: چنانچه مصوبه مجلس برای شناسایی و حذف 3 دهک پر درآمد کشور قانونی شود دولت امکان شناسایی آنها را نخواهد داشت و اجرای این قانون تبعاتی را در جامعه خواهد داشت. معاون پارلمانی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی گفت: دولت قادر به شناسایی 3 دهک پردرآمد نیست و چنانچه مصوبه روز سه‌شنبه مجلس لازم‌الاجرا شود، اجرای این قانون با مشکل مواجه خواهد شد. صالح افزود: برای شناسایی 3 دهک پردرآمد باید به حساب‌های شخصی بانکی مردم سرکشی کرد که دولت به هیچ‌وجه موافق آن نیست. وی گفت: برای رسیدن به اهداف‌مان نباید اهداف بزرگ‌تری را فدا کنیم و این کار باعث ایجاد ناامنی در ثروت و حساب‌های شخصی بانکی مردم می‌شود. معاون پارلمانی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی افزود: دولت در 4، 3 سال گذشته درصدد تکمیل پایگاه اطلاعاتی مؤدیان مالیاتی بود، هرچند این پایگاه به طور صددرصد اطلاعاتش تکمیل نشده و جلوی فرارهای مالیاتی هم گرفته نشده است. صالح گفت: دولت نمی‌خواهد در سال 95 افزایش قیمت و تعرفه‌ای را که به مردم فشار بیاورد به آنان تحمیل کند. وی افزود: قانون هدفمندی یارانه‌ها تکالیفی را برعهده دولت گذاشته است اما این قانون از ابتدا بد شروع شد، هر چند دولت مجبور است آن را اجرا کند.

گل به خودی مجلس

مخالفت سخنگوی دولت با طرحی که خود قبلا قرار بود آن را اجرا کند و در سال گذشته بخشی از آن را اجرا هم کرد، شگفتی برخی نمایندگان را در پی داشت. میرکاظمی، نماینده مردم تهران در مجلس گفت:‌ نماینده دولت در جایی مصاحبه کرده که موافق حذف یارانه 24 میلیون نفر نیست در صورتی که در کمیسیون تلفیق به اذعان همه نمایندگانی که آنجا هستند موافق این موضوع بوده حتی در صحن با اعلام این مساله معاون پارلمانی او تعجب کرده که چرا  آقای نوبخت مخالف این مساله صحبت می‌کند! وزیر تعاون هم آنجا و موافق این مساله بودند، معاونان سازمان مدیریت نیز موافق بودند، احساس نمایندگان این بود که دولت یک کار سیاسی می‌کند یعنی هم می‌خواهد انجام دهد و هم می‌خواهد این مساله را گردن مجلس بیندازد، چرا که این پیشنهاد در کمیسیون با همراهی خودشان بسته شده بود و معاونان وزرای ایشان با این مساله کاملاً موافق بودند لذا این نکته‌ای است که دولت باید به آن توجه کند.
 
دام دولت

دولت ابتدا یارانه نقدی قشر کارمند و کارگری را که مالیات می‌دهند حذف می‌کند و معلوم نیست یارانه نقدی کسانی که واقعا ثروتمند هستند و مالیات نمی‌دهند چگونه حذف خواهد شد. از طرفی دولت از سال گذشته چنین اختیاری را برای حذف دهک‌های پردرآمد جامعه از لیست یارانه‌بگیران داشت و نیازی به مصوبه مجدد نبود.  دولت تا توانست از این موضوع برداشت تبلیغاتی و نمایشی کرد و ناگهان از یک مهاجم به یک مدافع تغییر چهره داد و همگان حتی حامیان خود را هم شگفت‌زده کرد! جدا از سوءاستفاده دولتی‌ها از گل به‌ خودی مجلس، این مصوبه دارای ابهامات متعددی است که در بالا به آن اشاره شد. مجلسی‌ها در یک حرکت محیرالعقول دیگر موضوع قیمت پلکانی بنزین را تصویب کرده بودند که با هوشیاری برخی نمایندگان این مصوبه پس گرفته شد.  شاید تنها نکته مصوبه یارانه نقدی الزام دولت به ثبت‌نام مجدد جاماندگان متقاضیان یارانه نقدی بود. طبق بند آخر مصوبه اخیر دولت باید از جاماندگان یارانه نقدی که موفق به ثبت‌نام نشده‌اند از طریق فرمانداری‌ها ثبت‌نام به عمل آورد. دولت بعد از پایان ثبت‌نام یارانه‌ای در بهار 1393 دیگر به کسی اجازه نداد برای دریافت یارانه نقدی تقاضا دهد و سایت دولت تنها به حذف افراد می‌پرداخت! همین مساله نشان می‌دهد دولتی‌ها برای حذف افراد از لیست یارانه‌ها مشتاق بودند و کسی نمی‌تواند نفرت مسؤولان را از یارانه نقدی کتمان کند اما برخی مسائل فرااقتصادی موجب شده «دولت متنفر از یارانه نقدی» لباس هواداری بپوشد؛ شاید اگر یارانه نقدی برای نمایندگان نان نداشته باشد برای دولت آبی داشته باشد!
منبع: وطن امروز

ادامه ابهامات حذف یارانه نقدی/ دامی که دولت برای مجلس پهن کرد/ عزایی که یک شبه به عروسی تبدیل شد!

گروه اقتصاد جهان نیوزـ مصوبه اخیر یارانه نقدی مجلس 2 روز بعد از تصویب هنوز خبرساز است و کسی نتوانسته به ابهام‌های آن پاسخ دهد. عملکرد پراشتباه و متناقض دولت بر سر یارانه نقدی موجب شده بود انتقادهای فراوانی به عملکرد مسؤولان وارد‌ آید اما با تکرار اشتباه برخی نمایندگان مجلس، دولت زمینه‌ای فراهم آورده که توپ «عملکرد ضعیف یارانه‌نقدی» را در زمین بهارستان بیندازد و وکلای ملت نیز بدون در نظر گرفتن این موضوع مصوبه‌ای را تصویب کردند که عملا قابلیت اجرایی ندارد و حتی مخالف سیاست‌های کلان کشور است. در مصوبه اخیر، سقف درآمدی مطرح شده و در صورت نهایی شدن آن، باید یارانه نقدی کسی که درآمد سالانه 35 میلیون تومان داشته باشد قطع شود.  رسانه‌هایی مثل «وطن‌امروز» از بهار 1393 و زمانی که دولت از متقاضیان دریافت یارانه ثبت‌نام می‌کرد این موضوع را متذکر شدند که دولت در تعیین سقف درآمدی اشتباه مهلکی را مرتکب شده، چراکه توجه به درآمد بدون در نظر گرفتن هزینه موجب شکست طرح افزایش درآمد از یارانه نقدی خواهد شد. در آن زمان دولت در فرم‌های خوداظهاری سقف درآمدی 2 میلیون و 500 هزار تومان را در نظر گرفته بود اما توجهی به هزینه‌های خانوارها نکرده بود. همان‌طور که پیش‌بینی کرده بودیم دولت نتوانست در 2 سال اخیر با آن فرم‌های خوداظهاری کاری از پیش ببرد، چرا که تعیین سقف درآمدی با خطای زیادی همراه خواهد بود. برخی نمایندگان مجلس همان اشتباه را 2 سال بعد انجام دادند و بدون نظر گرفتن ابعاد گوناگون حذف یارانه نقدی آن را تصویب کردند.

جالب اینکه در همین مصوبه اصلا به راهبردهای کلان کشور کمترین توجهی نشده است‎؛ در این مصوبه اصلا اشاره‌ای به جمعیت خانوارها نشده است و فرقی میان سرپرست‌های تک‌نفره و خانوارهای 10 نفری قائل نشده است! تصویب‌کنندگان عملا اعتقاد دارند باید یارانه یک نفر که درآمد ماهانه 2 میلیون و 910 هزار تومانی داشته و زندگی تک‌نفره‌ای دارد با سرپرست خانوار 10 نفره که همین درآمد را داشته قطع شود! این مصوبه کاملا خلاف سیاست‌ افزایش جمعیت کشور است و نمایندگان مدعی باید به این مساله توجه می‌داشتند.

بانک جامع اطلاعاتی کجاست؟

دولت در 14 ماه اخیر اقدام به حذف یارانه نقدی افرادی کرده و در این مدت یارانه نقدی حدود 5/4 میلیون نفر را حذف کرده است. یکی از انتقادها به حذف یارانه افراد ضریب خطای بالای این اقدام است. دولت در بین ثروتمندان یارانه نقدی نیازمندان بسیاری را هم حذف کرد.  طبق اعلام مسؤولان دولتی در سال 94 یارانه 5/4 میلیون نفر قطع اما با اعتراض مردم در سامانه رفاهی، یارانه نقدی 5/1 میلیون نفر بازگردانده شد. این موضوع نشان می‌دهد خطای حذف یارانه نقدی بسیار بالاست و دولت حتی به صورت فله‌ای این کار را کرده است. با مصوبه مجلس، دولتی که خود اقدام به حذف یارانه نقدی کرده بود و یارانه نقدی را مصیبت عظما می‌دانست حالا در مقام یک مدافع ظاهر شده و نبودن بانک جامع اطلاعاتی را دلیل اجرایی نشدن این مصوبه می‌داند. میدری، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه بیش از 50 پایگاه اطلاعاتی داریم، گفت: دولت قبل هم قرار بود فقط به 7 دهک یارانه دهد اما در اجرا، سامانه مربوط به علت اعتراضات متوقف شد، زیرا تشخیص آنها در نظریه ساده اما در اجرا سخت است. همچنین معاون پارلمانی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با اعلام اینکه دولت نمی‌خواهد در سال ۹۵ با افزایش قیمت‌ها به مردم فشار بیاورد، گفت: دولت سال گذشته یارانه 5/4 میلیون پردرآمد را حذف کرد ولی 5/1 میلیون نفر آنها اعتراض کردند و یارانه آنها مجدد برقرار شد. علیرضا صالح در گفت‌وگویی تلویزیونی افزود: براساس مصوبه مجلس، در سال گذشته 5/4 میلیون نفر از دهک‌های پردرآمد کشور شناسایی و از پرداخت یارانه حذف شدند که 5/1 میلیون نفر از آنها اعتراض کردند و یارانه‌شان بار دیگر برقرار شد. وی گفت: چنانچه مصوبه مجلس برای شناسایی و حذف 3 دهک پر درآمد کشور قانونی شود دولت امکان شناسایی آنها را نخواهد داشت و اجرای این قانون تبعاتی را در جامعه خواهد داشت. معاون پارلمانی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی گفت: دولت قادر به شناسایی 3 دهک پردرآمد نیست و چنانچه مصوبه روز سه‌شنبه مجلس لازم‌الاجرا شود، اجرای این قانون با مشکل مواجه خواهد شد. صالح افزود: برای شناسایی 3 دهک پردرآمد باید به حساب‌های شخصی بانکی مردم سرکشی کرد که دولت به هیچ‌وجه موافق آن نیست. وی گفت: برای رسیدن به اهداف‌مان نباید اهداف بزرگ‌تری را فدا کنیم و این کار باعث ایجاد ناامنی در ثروت و حساب‌های شخصی بانکی مردم می‌شود. معاون پارلمانی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی افزود: دولت در 4، 3 سال گذشته درصدد تکمیل پایگاه اطلاعاتی مؤدیان مالیاتی بود، هرچند این پایگاه به طور صددرصد اطلاعاتش تکمیل نشده و جلوی فرارهای مالیاتی هم گرفته نشده است. صالح گفت: دولت نمی‌خواهد در سال 95 افزایش قیمت و تعرفه‌ای را که به مردم فشار بیاورد به آنان تحمیل کند. وی افزود: قانون هدفمندی یارانه‌ها تکالیفی را برعهده دولت گذاشته است اما این قانون از ابتدا بد شروع شد، هر چند دولت مجبور است آن را اجرا کند.

گل به خودی مجلس

مخالفت سخنگوی دولت با طرحی که خود قبلا قرار بود آن را اجرا کند و در سال گذشته بخشی از آن را اجرا هم کرد، شگفتی برخی نمایندگان را در پی داشت. میرکاظمی، نماینده مردم تهران در مجلس گفت:‌ نماینده دولت در جایی مصاحبه کرده که موافق حذف یارانه 24 میلیون نفر نیست در صورتی که در کمیسیون تلفیق به اذعان همه نمایندگانی که آنجا هستند موافق این موضوع بوده حتی در صحن با اعلام این مساله معاون پارلمانی او تعجب کرده که چرا  آقای نوبخت مخالف این مساله صحبت می‌کند! وزیر تعاون هم آنجا و موافق این مساله بودند، معاونان سازمان مدیریت نیز موافق بودند، احساس نمایندگان این بود که دولت یک کار سیاسی می‌کند یعنی هم می‌خواهد انجام دهد و هم می‌خواهد این مساله را گردن مجلس بیندازد، چرا که این پیشنهاد در کمیسیون با همراهی خودشان بسته شده بود و معاونان وزرای ایشان با این مساله کاملاً موافق بودند لذا این نکته‌ای است که دولت باید به آن توجه کند.
 
دام دولت

دولت ابتدا یارانه نقدی قشر کارمند و کارگری را که مالیات می‌دهند حذف می‌کند و معلوم نیست یارانه نقدی کسانی که واقعا ثروتمند هستند و مالیات نمی‌دهند چگونه حذف خواهد شد. از طرفی دولت از سال گذشته چنین اختیاری را برای حذف دهک‌های پردرآمد جامعه از لیست یارانه‌بگیران داشت و نیازی به مصوبه مجدد نبود.  دولت تا توانست از این موضوع برداشت تبلیغاتی و نمایشی کرد و ناگهان از یک مهاجم به یک مدافع تغییر چهره داد و همگان حتی حامیان خود را هم شگفت‌زده کرد! جدا از سوءاستفاده دولتی‌ها از گل به‌ خودی مجلس، این مصوبه دارای ابهامات متعددی است که در بالا به آن اشاره شد. مجلسی‌ها در یک حرکت محیرالعقول دیگر موضوع قیمت پلکانی بنزین را تصویب کرده بودند که با هوشیاری برخی نمایندگان این مصوبه پس گرفته شد.  شاید تنها نکته مصوبه یارانه نقدی الزام دولت به ثبت‌نام مجدد جاماندگان متقاضیان یارانه نقدی بود. طبق بند آخر مصوبه اخیر دولت باید از جاماندگان یارانه نقدی که موفق به ثبت‌نام نشده‌اند از طریق فرمانداری‌ها ثبت‌نام به عمل آورد. دولت بعد از پایان ثبت‌نام یارانه‌ای در بهار 1393 دیگر به کسی اجازه نداد برای دریافت یارانه نقدی تقاضا دهد و سایت دولت تنها به حذف افراد می‌پرداخت! همین مساله نشان می‌دهد دولتی‌ها برای حذف افراد از لیست یارانه‌ها مشتاق بودند و کسی نمی‌تواند نفرت مسؤولان را از یارانه نقدی کتمان کند اما برخی مسائل فرااقتصادی موجب شده «دولت متنفر از یارانه نقدی» لباس هواداری بپوشد؛ شاید اگر یارانه نقدی برای نمایندگان نان نداشته باشد برای دولت آبی داشته باشد!
منبع: وطن امروز

ادامه ابهامات حذف یارانه نقدی/ دامی که دولت برای مجلس پهن کرد/ عزایی که یک شبه به عروسی تبدیل شد!

بک لینک رنک 8

اسکای نیوز