چرا وقایع ناگوار در فضای مجازی تبدیل به طنز می‌شود/ مصیبت شو!

چرا وقایع ناگوار در فضای مجازی تبدیل به طنز می‌شود/ مصیبت شو!

گروه فرهنگی جهان نیوز، مهدی مطلق: 10 سال پیش حوادث را تنها می‌شد از صفحه حوادث روزنامه‌ها و سایت‌های خبری دنبال کرد. صفحه حوادث مخاطبان خاصی داشت، عده‌ای تنها هدف‌شان از خرید روزنامه‌ها، گشت و گذار در صفحه حوادث بود، امروز اما وقتی حادثه‌ای رخ می‌دهد، سوژه‌های خبری صفحه حوادث به صورت حداکثری در اختیار مخاطبان عام شبکه‌های مجازی قرار می‌گیرد، مخاطبانی که حوادث را نه از سر علاقه، بلکه به طور اتفاقی و در حال گشت و گذار در کانال‌های خبری یا کانال‌های طنز می‌بینند.

کانال‌های زیادی وجود دارند که همواره پس از یک رویداد شاهد پیام‌های متواتر طنز نسبت به آن واقعه در این کانال‌ها هستیم. حادثه‌ای که در این چند روزه تبدیل به سوژه طنز کانال‌های تلگرامی شده است، حادثه مرگ پیرمردی ۶۶ ساله است که یک رپر زیرزمینی، در این پرونده متهم است.

رپری که با رپ اجتماعی خود هواداران زیادی پیدا کرده است. بازنمایی معنایی این قتل، مانند بیشتر حوادث ناگوار و جدی، این روزها رنگ و بویی طنز به خود گرفته است. پرسش اصلی اما این است که چگونه یک حادثه تلخ، تبدیل به یک سوژه طنز می‌شود؟ و اینکه آیا ژن ایرانی با طنازی پیوند خورده است؟

اساسا پیدا کردن پاسخ دقیق چنین سوالاتی، نیازمند فهم روند کنش‌های اجتماعی افراد است، کنش‌هایی که تا قبل از فراگیر شدن فضای مجازی، در بستر فضای حقیقی جلوه پیدا می‌کرد. ماهیت  فضای مجازی که قرار بود روند زندگی را برای انسان  مدرن تسهیل کند، امروز فارغ از راحت‌تر کردن یا نکردن امور مردم، تبدیل به متن زندگی روزمره مردم ما شده است. سخن گفتن از یک ماجرای تلخ، تنها زمانی می‌تواند به شیوه‌ای طنز بروز داشته باشد که دیگر آن حادثه برای ما تلخ نباشد،  بلکه تبدیل به سوژه‌ای می‌شود که می‌تواند چند ماهیت داشته باشد، هم می‌تواند ماهیتی تلخ داشته باشد و هم می‌تواند ماهیتی طنز داشته باشد و این قضیه بیشتر از آنکه، به ژن طناز ایرانی‌ها بازگردد، به ماهیت فضای مجازی بازمی‌گردد که خود برساخته‌ای از دنیای مدرن است.

وقتی از دنیای مدرن صحبت می‌کنیم، یعنی دقیقا داریم از مفهومی صحبت می‌کنیم که ماهیتش پذیرش تکثر است. مفهومی که هیچگاه وحدت‌پذیر نیست و این مهم‌ترین چیزی است که گفتمان مدرن را تا امروز سرپا نگه داشته است. نوع مواجهه جامعه ایران با پدیده‌های مدرن، همیشه مانند یک تصادف غیرمنتظره بوده است، تصادفی که ما از رخ‌دادنش آگاهی نداریم و خودمان را برای مواجهه‌اش آماده نکرده‌ایم و وقتی این تصادف رخ می‌دهد، آنچنان برای‌مان غیرمنتظره است که فرصت تفکر را از ما سلب می‌کند.

فضای مجازی و به صورت خاص شبکه‌های اجتماعی نیز به عنوان پدیده‌هایی مدرن، آنچنان ناگهانی وارد جامعه ما شد که نتوانستیم درباره نوع مواجهه خود با آن تامل کنیم و موقعی که کاملا درگیرش شدیم، آنگاه به فکر فرو رفتیم و درباره ماهیت و کارکردش تامل کردیم.

البته این تامل نیز به راحتی امکانپذیر نیست، چون زیست ما اکنون مجازی شده و ذهنیت ما به صورت ناخودآگاه از این فضا تاثیر پذیرفته و این یعنی ما نمی‌توانیم به آسانی درباره چیزی که در آن غوطه‌وریم، قضاوت درستی داشته باشیم. خواسته یا ناخواسته ما درگیر شبکه‌های اجتماعی شده‌ایم و با وجود آنکه از مضراتش در وجوه مختلف زندگی‌مان آگاهی داریم، نمی‌توانیم روزی را تصور کنیم که  دیگر خبری از تلگرام، اینستاگرام یا توییتر نباشد، همانطور که نمی‌توانیم روزی را بدون موبایل و اتومبیل تصور کنیم.

وقتی یک ماهیت متکثر و وحدت ناپذیر به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل می‌شود، ناگزیر باید بپذیریم که حد و مرز‌های اخلاقی، عرفی، سیاسی، مذهبی و… اعتبار خودشان را از دست می‌دهند. مثلا ما می‌دانیم که در ایام محرم، در کانالی  که عقاید مذهبی ما به سخره گرفته می‌شود و شاید حتی مدتی از آن کانال خارج شویم اما مدتی بعد بنا به دلایل همیشگی، به عضویت آن کانال در‌می‌آییم و این یعنی ما این «بی‌مرزی» را پذیرفته‌ایم.

بی‌مرزی‌ای که بدون هیچ عقیده، مکتب یا ایدئولوژی‌ای، به تمام مکاتب و عقاید می‌تازد و ما جز پذیرش آن چاره‌ای نداشته‌ایم. ماجرای قتل پیرمرد ۶۶ ساله بیش از آنکه  نمودی تلخ داشته باشد، به صورت طنز بازنمایی می‌شود و این بخشی از حقیقت جامعه ما است، حقیقتی که پذیرش «بی‌مرزی» برایش تبدیل به یک عادت روزمره شده است، عادتی که روز به روز درون افراد جامعه نهادینه‌تر می‌شود و این امر به معنای این است که جامعه  روز به روز بیشتر به سمت بحران‌های اخلاقی کشیده می‌شود. بحران‌هایی که مهم‌ترین ویژگی‌شان، نسبی‌گرایی است و عاقبت نسبی‌گرایی، پوچ‌انگاری است.

شاید کلید فهم رخدادهایی شبیه ماجرای بنیتا در همین پوچ‌گرایی باشد که ریشه‌اش در عدم مرزبندی ما با پدیده‌های مدرنی است که روز به روز، ساده‌تر از قبل آنها را وارد زندگی خود می‌کنیم. اینکه انگیزه حمید صفت از انجام آن کار چه بوده، برای ما مهم نیست، آنچه مهم است، اینکه بازنمایی این واقعه، حقیقت را ذبح می‌کند یا به صورت طنز، آن عمل را بی‌اعتبار می‌کند یا با واکنش‌های احساسی ناشی از سلبریتی‌زدگی، عمل آن فرد را توجیه می‌کند و این یعنی رواج بی‌مرزی پدیده‌ها و بی‌اعتبار شدن حقیقت و اخلاق.

چرا وقایع ناگوار در فضای مجازی تبدیل به طنز می‌شود/ مصیبت شو!

گروه فرهنگی جهان نیوز، مهدی مطلق: 10 سال پیش حوادث را تنها می‌شد از صفحه حوادث روزنامه‌ها و سایت‌های خبری دنبال کرد. صفحه حوادث مخاطبان خاصی داشت، عده‌ای تنها هدف‌شان از خرید روزنامه‌ها، گشت و گذار در صفحه حوادث بود، امروز اما وقتی حادثه‌ای رخ می‌دهد، سوژه‌های خبری صفحه حوادث به صورت حداکثری در اختیار مخاطبان عام شبکه‌های مجازی قرار می‌گیرد، مخاطبانی که حوادث را نه از سر علاقه، بلکه به طور اتفاقی و در حال گشت و گذار در کانال‌های خبری یا کانال‌های طنز می‌بینند.

کانال‌های زیادی وجود دارند که همواره پس از یک رویداد شاهد پیام‌های متواتر طنز نسبت به آن واقعه در این کانال‌ها هستیم. حادثه‌ای که در این چند روزه تبدیل به سوژه طنز کانال‌های تلگرامی شده است، حادثه مرگ پیرمردی ۶۶ ساله است که یک رپر زیرزمینی، در این پرونده متهم است.

رپری که با رپ اجتماعی خود هواداران زیادی پیدا کرده است. بازنمایی معنایی این قتل، مانند بیشتر حوادث ناگوار و جدی، این روزها رنگ و بویی طنز به خود گرفته است. پرسش اصلی اما این است که چگونه یک حادثه تلخ، تبدیل به یک سوژه طنز می‌شود؟ و اینکه آیا ژن ایرانی با طنازی پیوند خورده است؟

اساسا پیدا کردن پاسخ دقیق چنین سوالاتی، نیازمند فهم روند کنش‌های اجتماعی افراد است، کنش‌هایی که تا قبل از فراگیر شدن فضای مجازی، در بستر فضای حقیقی جلوه پیدا می‌کرد. ماهیت  فضای مجازی که قرار بود روند زندگی را برای انسان  مدرن تسهیل کند، امروز فارغ از راحت‌تر کردن یا نکردن امور مردم، تبدیل به متن زندگی روزمره مردم ما شده است. سخن گفتن از یک ماجرای تلخ، تنها زمانی می‌تواند به شیوه‌ای طنز بروز داشته باشد که دیگر آن حادثه برای ما تلخ نباشد،  بلکه تبدیل به سوژه‌ای می‌شود که می‌تواند چند ماهیت داشته باشد، هم می‌تواند ماهیتی تلخ داشته باشد و هم می‌تواند ماهیتی طنز داشته باشد و این قضیه بیشتر از آنکه، به ژن طناز ایرانی‌ها بازگردد، به ماهیت فضای مجازی بازمی‌گردد که خود برساخته‌ای از دنیای مدرن است.

وقتی از دنیای مدرن صحبت می‌کنیم، یعنی دقیقا داریم از مفهومی صحبت می‌کنیم که ماهیتش پذیرش تکثر است. مفهومی که هیچگاه وحدت‌پذیر نیست و این مهم‌ترین چیزی است که گفتمان مدرن را تا امروز سرپا نگه داشته است. نوع مواجهه جامعه ایران با پدیده‌های مدرن، همیشه مانند یک تصادف غیرمنتظره بوده است، تصادفی که ما از رخ‌دادنش آگاهی نداریم و خودمان را برای مواجهه‌اش آماده نکرده‌ایم و وقتی این تصادف رخ می‌دهد، آنچنان برای‌مان غیرمنتظره است که فرصت تفکر را از ما سلب می‌کند.

فضای مجازی و به صورت خاص شبکه‌های اجتماعی نیز به عنوان پدیده‌هایی مدرن، آنچنان ناگهانی وارد جامعه ما شد که نتوانستیم درباره نوع مواجهه خود با آن تامل کنیم و موقعی که کاملا درگیرش شدیم، آنگاه به فکر فرو رفتیم و درباره ماهیت و کارکردش تامل کردیم.

البته این تامل نیز به راحتی امکانپذیر نیست، چون زیست ما اکنون مجازی شده و ذهنیت ما به صورت ناخودآگاه از این فضا تاثیر پذیرفته و این یعنی ما نمی‌توانیم به آسانی درباره چیزی که در آن غوطه‌وریم، قضاوت درستی داشته باشیم. خواسته یا ناخواسته ما درگیر شبکه‌های اجتماعی شده‌ایم و با وجود آنکه از مضراتش در وجوه مختلف زندگی‌مان آگاهی داریم، نمی‌توانیم روزی را تصور کنیم که  دیگر خبری از تلگرام، اینستاگرام یا توییتر نباشد، همانطور که نمی‌توانیم روزی را بدون موبایل و اتومبیل تصور کنیم.

وقتی یک ماهیت متکثر و وحدت ناپذیر به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل می‌شود، ناگزیر باید بپذیریم که حد و مرز‌های اخلاقی، عرفی، سیاسی، مذهبی و… اعتبار خودشان را از دست می‌دهند. مثلا ما می‌دانیم که در ایام محرم، در کانالی  که عقاید مذهبی ما به سخره گرفته می‌شود و شاید حتی مدتی از آن کانال خارج شویم اما مدتی بعد بنا به دلایل همیشگی، به عضویت آن کانال در‌می‌آییم و این یعنی ما این «بی‌مرزی» را پذیرفته‌ایم.

بی‌مرزی‌ای که بدون هیچ عقیده، مکتب یا ایدئولوژی‌ای، به تمام مکاتب و عقاید می‌تازد و ما جز پذیرش آن چاره‌ای نداشته‌ایم. ماجرای قتل پیرمرد ۶۶ ساله بیش از آنکه  نمودی تلخ داشته باشد، به صورت طنز بازنمایی می‌شود و این بخشی از حقیقت جامعه ما است، حقیقتی که پذیرش «بی‌مرزی» برایش تبدیل به یک عادت روزمره شده است، عادتی که روز به روز درون افراد جامعه نهادینه‌تر می‌شود و این امر به معنای این است که جامعه  روز به روز بیشتر به سمت بحران‌های اخلاقی کشیده می‌شود. بحران‌هایی که مهم‌ترین ویژگی‌شان، نسبی‌گرایی است و عاقبت نسبی‌گرایی، پوچ‌انگاری است.

شاید کلید فهم رخدادهایی شبیه ماجرای بنیتا در همین پوچ‌گرایی باشد که ریشه‌اش در عدم مرزبندی ما با پدیده‌های مدرنی است که روز به روز، ساده‌تر از قبل آنها را وارد زندگی خود می‌کنیم. اینکه انگیزه حمید صفت از انجام آن کار چه بوده، برای ما مهم نیست، آنچه مهم است، اینکه بازنمایی این واقعه، حقیقت را ذبح می‌کند یا به صورت طنز، آن عمل را بی‌اعتبار می‌کند یا با واکنش‌های احساسی ناشی از سلبریتی‌زدگی، عمل آن فرد را توجیه می‌کند و این یعنی رواج بی‌مرزی پدیده‌ها و بی‌اعتبار شدن حقیقت و اخلاق.

چرا وقایع ناگوار در فضای مجازی تبدیل به طنز می‌شود/ مصیبت شو!

بتوانم بودجه‌ ورزش را حذف می‌کنم!/ جگر تبدیل چمن به سبزی را نداریم

بتوانم بودجه‌ ورزش را حذف می‌کنم!/ جگر تبدیل چمن به سبزی را نداریم

به گزارش  جهان به نقل از ایران خبر، حجت‌الاسلام قرائتی در بخشی از  سخنانش اظهار کرد: حالا من که مسئول مملکتی نیستم. نه اختیار پول دارم، نه اختیار چیز دیگری. هیچ قدرتی هم ندارم. خدا هم کند که قدرت به دست من نیفتد. چون اگر من قدرت داشته باشم، دست به یک کارهایی می‌زنم.یک سال بودجه‌ ورزش را حذف می‌کنم، همه‌ جوان‌های عزب را زن می‌دهم. جوان نان ندارد، خانه ندارد، زن ندارد، بچه ندارد، کلی خرجش می‌کنیم برود آن طرف دنیا بازی کند و برگردد. دختر از اینجا می‌رود ایتالیا کشتی بگیرد و برگردد. همینجا در کوچه‌ خودت با دختربچه‌ها کشتی بگیر.
     
یک کسی گفت: برویم همدان هفت متر می‌پرم. همینجا بپر ببینیم. این پولی که می‌خواهی خرج این دختر کنی، برود آن طرف کره‌ی زمین کشتی بگیرد و برگردد. جهیزیه‌اش را درست کن. ما در مملکت‌مان مشکل جگر داریم. لیسانس اوه… فوق لیسانس اوه… حجت الاسلام اوه… هر چه بخواهی داریم. آن چیزی که الان در مملکت ما کم است، جگر است.
     
وزیر به من می‌گوید: در تلویزیون بگو، مصرف آب کم بشود، نگران آب و جیره‌بندی آب و قحطی آب هستیم. گفتم: خوب نمی‌شود عوض اینکه به مردم بگوییم آب کم مصرف کنید، چمن را حذف کنید. سبزی بکارید. سبزی هفته‌ای یک بار دوبار آب می‌خواهد. چمن هر روز آب می‌خواهد. می‌گوید: یعنی در ادارات سبزی بکاریم؟ می‌گوید: زشت است. نمی‌شود. چرا نمی‌شود؟ آمریکا این کار را کرد. یک سال در آمریکا آب کم آمد، بخشنامه آمد چمن حذف، سبزی بکارید. منتهی ما فکر می‌کنیم اگر چمن بکاریم، روشنفکر هستیم، سبزی بکاریم، دهاتی هستیم.
     
تازه زنده‌باد دهاتی‌ها! دهاتی‌ها به گردن ما حق دارند. دهاتی تولید کننده هستند، شهری‌ها مصرف‌کننده هستند. دهاتی بر شهر ارزش دارد. ببینید ما جگر اینکه چمن را تبدیل به سبزی کنیم نداریم. طرح‌هایی باید باشد. یک نامه خدمت مقام معظم رهبری نوشتیم که برای ازدواج یک وزارتخانه درست شود. وزارت ازدواج.
 
ضرورت برنامه ریزی مسولان برای ازدواج جوانان
    
ازدواج مهم‌تر از ورزش است. ما وزارت ورزش داریم، وزارت ازدواج هم باید داشته باشیم. پنجاه شصت قفل به ازدواج خورده است که این قفل‌ها را غیر از عزم ملی نمی‌تواند باز کند. همه گیر کرده‌اند. کار فکری می‌خواهد، کار فرهنگی می‌خواهد. کار اعتقادی می‌خواهد، کار اقتصادی می‌خواهد. کار مسکن می‌خواهد. کار اشتغال می‌خواهد. اشکال دارد که بعضی از درس‌های آموزش وپرورش حذف بشود؟ به جایش یک شغل یاد بگیرند. دیپلم ما در این دوازده سال یک هنری یاد بگیرد؟ دانشگاه ما هم در این چهار سال یک هنری یاد بگیرد. منتظر استخدام نباشند، استخدام نیست، نیست، نیست. یک بار دیگر نیست، نیست، نیست، استخدام نیست.
     
من سی سال معاون وزیر آموزش و پرورش بودم. سه تا هم بچه‌ لیسانس دارم. یکی از آن‌ها را هم استخدام نکردند. استخدام نیست. خانم‌ها بروید و یک چیزی یاد بگیرید. هی لیسانس، لیسانس، لیسانس، حال ندارد کار کند، کار هم بلد نیست کند. ازدواجش عقب می‌افتد، سر سفره‌ پدرش می‌نشیند. افسرده می‌شود. گناه می‌کند، غصه می‌خورد.
     
همه‌ مشکلات برای این است که این جوهر نیست. کار نمی‌تواند بکند. دوازده سال جوان در اختیار آموزش و پرورش است. یک هنری یاد بگیرد. حالا هر هنری که دوست دارد. اگر هر دیپلم ما یک هنر داشت و هر لیسانس ما دو هنر داشت، انقدر کارها گیر نمی‌کرد. کارهایی که گیر کرده است، از بی‌عرضگی ماست.

بتوانم بودجه‌ ورزش را حذف می‌کنم!/ جگر تبدیل چمن به سبزی را نداریم

به گزارش  جهان به نقل از ایران خبر، حجت‌الاسلام قرائتی در بخشی از  سخنانش اظهار کرد: حالا من که مسئول مملکتی نیستم. نه اختیار پول دارم، نه اختیار چیز دیگری. هیچ قدرتی هم ندارم. خدا هم کند که قدرت به دست من نیفتد. چون اگر من قدرت داشته باشم، دست به یک کارهایی می‌زنم.یک سال بودجه‌ ورزش را حذف می‌کنم، همه‌ جوان‌های عزب را زن می‌دهم. جوان نان ندارد، خانه ندارد، زن ندارد، بچه ندارد، کلی خرجش می‌کنیم برود آن طرف دنیا بازی کند و برگردد. دختر از اینجا می‌رود ایتالیا کشتی بگیرد و برگردد. همینجا در کوچه‌ خودت با دختربچه‌ها کشتی بگیر.
     
یک کسی گفت: برویم همدان هفت متر می‌پرم. همینجا بپر ببینیم. این پولی که می‌خواهی خرج این دختر کنی، برود آن طرف کره‌ی زمین کشتی بگیرد و برگردد. جهیزیه‌اش را درست کن. ما در مملکت‌مان مشکل جگر داریم. لیسانس اوه… فوق لیسانس اوه… حجت الاسلام اوه… هر چه بخواهی داریم. آن چیزی که الان در مملکت ما کم است، جگر است.
     
وزیر به من می‌گوید: در تلویزیون بگو، مصرف آب کم بشود، نگران آب و جیره‌بندی آب و قحطی آب هستیم. گفتم: خوب نمی‌شود عوض اینکه به مردم بگوییم آب کم مصرف کنید، چمن را حذف کنید. سبزی بکارید. سبزی هفته‌ای یک بار دوبار آب می‌خواهد. چمن هر روز آب می‌خواهد. می‌گوید: یعنی در ادارات سبزی بکاریم؟ می‌گوید: زشت است. نمی‌شود. چرا نمی‌شود؟ آمریکا این کار را کرد. یک سال در آمریکا آب کم آمد، بخشنامه آمد چمن حذف، سبزی بکارید. منتهی ما فکر می‌کنیم اگر چمن بکاریم، روشنفکر هستیم، سبزی بکاریم، دهاتی هستیم.
     
تازه زنده‌باد دهاتی‌ها! دهاتی‌ها به گردن ما حق دارند. دهاتی تولید کننده هستند، شهری‌ها مصرف‌کننده هستند. دهاتی بر شهر ارزش دارد. ببینید ما جگر اینکه چمن را تبدیل به سبزی کنیم نداریم. طرح‌هایی باید باشد. یک نامه خدمت مقام معظم رهبری نوشتیم که برای ازدواج یک وزارتخانه درست شود. وزارت ازدواج.
 
ضرورت برنامه ریزی مسولان برای ازدواج جوانان
    
ازدواج مهم‌تر از ورزش است. ما وزارت ورزش داریم، وزارت ازدواج هم باید داشته باشیم. پنجاه شصت قفل به ازدواج خورده است که این قفل‌ها را غیر از عزم ملی نمی‌تواند باز کند. همه گیر کرده‌اند. کار فکری می‌خواهد، کار فرهنگی می‌خواهد. کار اعتقادی می‌خواهد، کار اقتصادی می‌خواهد. کار مسکن می‌خواهد. کار اشتغال می‌خواهد. اشکال دارد که بعضی از درس‌های آموزش وپرورش حذف بشود؟ به جایش یک شغل یاد بگیرند. دیپلم ما در این دوازده سال یک هنری یاد بگیرد؟ دانشگاه ما هم در این چهار سال یک هنری یاد بگیرد. منتظر استخدام نباشند، استخدام نیست، نیست، نیست. یک بار دیگر نیست، نیست، نیست، استخدام نیست.
     
من سی سال معاون وزیر آموزش و پرورش بودم. سه تا هم بچه‌ لیسانس دارم. یکی از آن‌ها را هم استخدام نکردند. استخدام نیست. خانم‌ها بروید و یک چیزی یاد بگیرید. هی لیسانس، لیسانس، لیسانس، حال ندارد کار کند، کار هم بلد نیست کند. ازدواجش عقب می‌افتد، سر سفره‌ پدرش می‌نشیند. افسرده می‌شود. گناه می‌کند، غصه می‌خورد.
     
همه‌ مشکلات برای این است که این جوهر نیست. کار نمی‌تواند بکند. دوازده سال جوان در اختیار آموزش و پرورش است. یک هنری یاد بگیرد. حالا هر هنری که دوست دارد. اگر هر دیپلم ما یک هنر داشت و هر لیسانس ما دو هنر داشت، انقدر کارها گیر نمی‌کرد. کارهایی که گیر کرده است، از بی‌عرضگی ماست.

بتوانم بودجه‌ ورزش را حذف می‌کنم!/ جگر تبدیل چمن به سبزی را نداریم

فیلم سریال آهنگ

مناسبات ایران و هند باید به “روابط اقتصادی جامع” تبدیل شود

مناسبات ایران و هند باید به “روابط اقتصادی جامع” تبدیل شود

به گزارش خبرنگار ؛ آقای روحانی در مصاحبه مشترک با نخست وزیر هند، ضمن تاکید بر کسترش روابط اقتصادی ایران و هند گفت: روابط اقتصادی دو کشور مطمئنا به نفع ۴۰۰ میلیون جمعیت منطقه و جمعیت بالغ بر یک میلیارد نفری هند است.

رئیس جمهور روابط  کشورمان را با  هندوستان، همواره حایز اهمیت دانست و گفت: امروز نیز  این روابط می تواند به  نفع دو ملت و کل منطقه  باشد.
 آقای روحانی پس از مراسم امضای اسناد همکاری میان ایران و هندوستان، در نشست  خبری مشترک  با آقای  نارندا داموندا مودی، نخست وزیر هند، ضمن خوشامدگویی به وی و هیئت همراه برای حضور در ایران تصریح کرد: این سفر  در شرایط پسابرجام و پساتحریم انجام می شود  لذا زمینه برای توسعه روابط اقتصادی بین دو کشور  بیش از گذشته مهیاست.
وی با بیان اینکه روابط اقتصادی دو کشور می تواند بسیار گسترده تر از گذشته باشد افزود : امروز در نشست مسئولان اجرایی دو کشور تصمیم بر این شد که روابط دو کشور از حالت تجاری دو طرف به  روابط اقتصادی جامع  بین  جمهوری اسلامی ایران و هندوستان  تبدیل شود.
رئیس جمهور ادامه داد : وقتی بحث  روابط اقتصادی دو کشور مطرح می شود به مفهوم منطقه ما ایران و کشورهای اطراف با ۴۰۰ میلیون جمیعت و همچنین کشور هندوستان با یک میلیارد  و دویست میلیون نفر جمعیت است.
وی خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط انرژی در ایران و وجود  معادن بسیار غنی در هندوستان، وجود  بندرهای راهبردی مثل چابهار، می تواند زمینه را برای همکاری های مشترک در صنایع مختلف از جمله آلومینیوم ، فولاد و پتروشیمی با یکدیگر مهیا کند.
آقای روحانی گفت : با سرمایه گذاری هندوستان در توسعه بندر چابهار وهمچنین اعتباراتی که  از جانب هندوستان  برای بندر چابهار مد نظر است این بندر می تواند به عنوان به یک نماد بزرگ در همکاری های  دو کشور  بزرگ  ایران و هندوستان تبدیل شود .
رئیس جمهور با بیان اینکه بندر چابهار  به عنوان دالان  ترانزیتی بین جنوب – شرق و جنوب – شمال خواهد بود ، تصریح کرد : با اتمام  پروژه راه آهن بین  مسیر  چابهار و زاهدان  و سپس  بین  زاهدان و سرخس این بندر می تواند نقطه  اتصالی بین کشورهای مختلف از جمله  هندوستان  با افغانستان ، کشورهای آسیای میانه و قفقاز و شرق اروپا باشد .
وی در ادامه با اشاره به نقش بانک ها در روابط اقتصادی دو کشور افزود : بحث های بسیار مهمی در گفتگوهای امروز ما در خصوص نحوه ساماندهی روابط بین بانک ها  انجام شد که امیدواریم  در آینده  نزدیک  تسهیلات بانکی بیش  از گذشته  شرایط را برای روابط اقتصادی وسیع تر بین دو کشور مهیا و آماده کند .
آقای روحانی گفت : با توجه به پیشرفت  کشور هندوستان در زمینه  تکنولوژی های نو و های‌تک به‌ویژه در زمینه آی‌سی‌تی، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوافضا امروز تصمیم گرفتیم  روابط دو کشور در زمینه های فناوری های نو، دانشگاه ها  و پارک های علم و فناوری  توسعه یابد  .
وی موضوع گردشگری را از دیگر موضوعات گفتگوهای دوجانبه با نخست وزیر هندوستان خواند و یادآور شد: موضوع گردشگری  و روابط دو ملت با توجه به وجود اشتراکات  فراوان دو کشور و همچنین علاقه به زبان های دو طرف، کرسی های زبان فارسی و هندی  در ایران و هند تصمیم گرفته شد  تا روابط دو کشور  در زمینه گردشگری  توسعه یابد.
رئیس جمهور تاکیدکرد : با توجه به اهمیت ثبات و امنیت در منطقه به ویژه  افغانستان ، عراق ، سوریه ، یمن و سایر کشورها و همچنین  معضل   مهم تروریسم  در منطقه تصمیم گرفته  شد تا دو کشور در زمینه مسائل سیاسی و ارتباطات اطلاعاتی روابط نزدیکی را برای  صلح و ثبات و امنیت در منطقه و همچنین مبارزه با تروریسم دنبال کنند.

مناسبات ایران و هند باید به “روابط اقتصادی جامع” تبدیل شود

به گزارش خبرنگار ؛ آقای روحانی در مصاحبه مشترک با نخست وزیر هند، ضمن تاکید بر کسترش روابط اقتصادی ایران و هند گفت: روابط اقتصادی دو کشور مطمئنا به نفع ۴۰۰ میلیون جمعیت منطقه و جمعیت بالغ بر یک میلیارد نفری هند است.

رئیس جمهور روابط  کشورمان را با  هندوستان، همواره حایز اهمیت دانست و گفت: امروز نیز  این روابط می تواند به  نفع دو ملت و کل منطقه  باشد.
 آقای روحانی پس از مراسم امضای اسناد همکاری میان ایران و هندوستان، در نشست  خبری مشترک  با آقای  نارندا داموندا مودی، نخست وزیر هند، ضمن خوشامدگویی به وی و هیئت همراه برای حضور در ایران تصریح کرد: این سفر  در شرایط پسابرجام و پساتحریم انجام می شود  لذا زمینه برای توسعه روابط اقتصادی بین دو کشور  بیش از گذشته مهیاست.
وی با بیان اینکه روابط اقتصادی دو کشور می تواند بسیار گسترده تر از گذشته باشد افزود : امروز در نشست مسئولان اجرایی دو کشور تصمیم بر این شد که روابط دو کشور از حالت تجاری دو طرف به  روابط اقتصادی جامع  بین  جمهوری اسلامی ایران و هندوستان  تبدیل شود.
رئیس جمهور ادامه داد : وقتی بحث  روابط اقتصادی دو کشور مطرح می شود به مفهوم منطقه ما ایران و کشورهای اطراف با ۴۰۰ میلیون جمیعت و همچنین کشور هندوستان با یک میلیارد  و دویست میلیون نفر جمعیت است.
وی خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط انرژی در ایران و وجود  معادن بسیار غنی در هندوستان، وجود  بندرهای راهبردی مثل چابهار، می تواند زمینه را برای همکاری های مشترک در صنایع مختلف از جمله آلومینیوم ، فولاد و پتروشیمی با یکدیگر مهیا کند.
آقای روحانی گفت : با سرمایه گذاری هندوستان در توسعه بندر چابهار وهمچنین اعتباراتی که  از جانب هندوستان  برای بندر چابهار مد نظر است این بندر می تواند به عنوان به یک نماد بزرگ در همکاری های  دو کشور  بزرگ  ایران و هندوستان تبدیل شود .
رئیس جمهور با بیان اینکه بندر چابهار  به عنوان دالان  ترانزیتی بین جنوب – شرق و جنوب – شمال خواهد بود ، تصریح کرد : با اتمام  پروژه راه آهن بین  مسیر  چابهار و زاهدان  و سپس  بین  زاهدان و سرخس این بندر می تواند نقطه  اتصالی بین کشورهای مختلف از جمله  هندوستان  با افغانستان ، کشورهای آسیای میانه و قفقاز و شرق اروپا باشد .
وی در ادامه با اشاره به نقش بانک ها در روابط اقتصادی دو کشور افزود : بحث های بسیار مهمی در گفتگوهای امروز ما در خصوص نحوه ساماندهی روابط بین بانک ها  انجام شد که امیدواریم  در آینده  نزدیک  تسهیلات بانکی بیش  از گذشته  شرایط را برای روابط اقتصادی وسیع تر بین دو کشور مهیا و آماده کند .
آقای روحانی گفت : با توجه به پیشرفت  کشور هندوستان در زمینه  تکنولوژی های نو و های‌تک به‌ویژه در زمینه آی‌سی‌تی، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوافضا امروز تصمیم گرفتیم  روابط دو کشور در زمینه های فناوری های نو، دانشگاه ها  و پارک های علم و فناوری  توسعه یابد  .
وی موضوع گردشگری را از دیگر موضوعات گفتگوهای دوجانبه با نخست وزیر هندوستان خواند و یادآور شد: موضوع گردشگری  و روابط دو ملت با توجه به وجود اشتراکات  فراوان دو کشور و همچنین علاقه به زبان های دو طرف، کرسی های زبان فارسی و هندی  در ایران و هند تصمیم گرفته شد  تا روابط دو کشور  در زمینه گردشگری  توسعه یابد.
رئیس جمهور تاکیدکرد : با توجه به اهمیت ثبات و امنیت در منطقه به ویژه  افغانستان ، عراق ، سوریه ، یمن و سایر کشورها و همچنین  معضل   مهم تروریسم  در منطقه تصمیم گرفته  شد تا دو کشور در زمینه مسائل سیاسی و ارتباطات اطلاعاتی روابط نزدیکی را برای  صلح و ثبات و امنیت در منطقه و همچنین مبارزه با تروریسم دنبال کنند.