کنایه وزیر آموزش و پرورش به بودجه ۹۷ این وزارتخانه
کنایه وزیر آموزش و پرورش به بودجه ۹۷ این وزارتخانه
کنایه وزیر آموزش و پرورش به بودجه ۹۷ این وزارتخانه
کنایه وزیر آموزش و پرورش به بودجه ۹۷ این وزارتخانه
کنایه وزیر آموزش و پرورش به بودجه ۹۷ این وزارتخانه
آموزش نیروهای شبکه خدمات پس از فروش ستاره ایران از سوی دایملر
به گزارش افق نیوز، مدیرعامل شرکت ستاره ایران همزمان با امضای قرار داد ایران خودرو و بنزدر حوزه خودروهای تجاری گفت: با ايجاد آمادگي در شبكه خدمات پس از فروش و آموزش نيروها، خدمات گارانتي و پس از فروش ارتقا پیدا می کند.
غلامرضا رزازی افزود: قطعات يدكي مورد نياز خريداري شده و تا پايان سال نيز خريد بيش از يك و نيم ميليون دلار قطعه از شركت مادر پيش بيني شده است. كليه نمايندگي ها نیز بايد با استانداردها و ساختار دايملر هماهنگ باشند.
وي با بيان اين كه هم اكنون ۱۰نمايندگي در مراكز استان ها درحال فعاليت هستند، اظهار كرد: توسعه كمي نمايندگي ها در سراسر كشور و مراكز استان ها از اهداف ستاره ايران است كه با افزايش عرضه محصول به بازار محقق خواهد شد.
مديرعامل ستاره ايران تصريح كرد: با از سرگيري همكاري ها ميان ستاره ايران و دايملر پس از برجام، فروش و خدمات پس از فروش محصولات دايملر در بخش سواري به صورت انحصاري در اختيار شركت ستاره ايران قرار گرفت و قرارداد و تفاهم نامه برای تولید و فروش نیز در سال گذشته به امضا رسید.
به گزارش افق نیوز، مدیرعامل شرکت ستاره ایران همزمان با امضای قرار داد ایران خودرو و بنزدر حوزه خودروهای تجاری گفت: با ايجاد آمادگي در شبكه خدمات پس از فروش و آموزش نيروها، خدمات گارانتي و پس از فروش ارتقا پیدا می کند.
غلامرضا رزازی افزود: قطعات يدكي مورد نياز خريداري شده و تا پايان سال نيز خريد بيش از يك و نيم ميليون دلار قطعه از شركت مادر پيش بيني شده است. كليه نمايندگي ها نیز بايد با استانداردها و ساختار دايملر هماهنگ باشند.
وي با بيان اين كه هم اكنون ۱۰نمايندگي در مراكز استان ها درحال فعاليت هستند، اظهار كرد: توسعه كمي نمايندگي ها در سراسر كشور و مراكز استان ها از اهداف ستاره ايران است كه با افزايش عرضه محصول به بازار محقق خواهد شد.
مديرعامل ستاره ايران تصريح كرد: با از سرگيري همكاري ها ميان ستاره ايران و دايملر پس از برجام، فروش و خدمات پس از فروش محصولات دايملر در بخش سواري به صورت انحصاري در اختيار شركت ستاره ايران قرار گرفت و قرارداد و تفاهم نامه برای تولید و فروش نیز در سال گذشته به امضا رسید.
آموزش نیروهای شبکه خدمات پس از فروش ستاره ایران از سوی دایملر
همه چیز درباره سند آموزش ۲۰۳۰
عنوان بحث من، ابعاد پیدا و ناپیدای چارچوب اقدام جهانی آموزش ۲۰۳۰ است که من به اختصار از آن تحت عنوان سند آموزش ۲۰۳۰ تعبیر می کنم.
سند آموزش ۲۰۳۰، مجموعه اقدامات شفافی است که در جهت تحقق هدف چهارم از هفده هدفی که در برنامه اهداف توسعه پایدار در سال ۲۰۱۶ میلادی به تصویب رسیده است، تهیه شده است.
در واقع باید توجه داشت که مادر سند آموزش ۲۰۳۰، برنامه اهداف توسعه پایدار است و نمی توان سند آموزش ۲۰۳۰ را بدون ملاحظه برنامه اهداف توسعه پایدار تحلیل کرد.
سئوال اول این است که آیا سند آموزش ۲۰۳۰، یک سند الزام آور محسوب می شود؟ دوستان دولت معتقدند که خیر، این سند یک بیانیه یا یک توصیه نامه است و تعهدی را برای کشور ما بوجود نیاورده است؛ لکن من به چند دلیل عرض می کنم که بر خلاف نظر دولت، سند آموزش ۲۰۳۰، یک سند الزام آور به شمار می رود :
یکم؛ در سراسر متن این سند، مانند خود برنامه اهداف توسعه پایدار که مادر سند آموزش ۲۰۳۰ است، به وفور از گزاره های انشایی یعنی “باید” و “نباید”، یا کشورها “موظف” اند یا “مکلف” هستند و امثال این واژه ها استفاده شده است. خب، چرا در یک توصیه نامه که ما با ادبیات توصیه نامه ها در نظام بین الملل نا آشنا نیستیم، این میزان گزاره انشایی درج شده است؟
دوم؛ همانطور که می دانید، بنا به اعلام برادرانمان، جمهوری اسلامی ایران در زمان تصویب اجماعی سند آموزش ۲۰۳۰ با اصرار اعلام تحفظ یا resarvation کرده است. مجددا سئوال می کنم، چه دلیلی دارد که برای یک توصیه نامه محض که هیچ گونه تعهدی را برای کشورمان ایجاد نمی کند، مصرا اعلام تحفظ شود؟ یا حق تحفظ زمانی مطرح است که کشوری بخواهد شانه خود را از زیر بار بخشی از تعهدات که با اصول یا منافع خود ناسازگار است، خالی کند. پس معلوم می شود که سند آموزش ۲۰۳۰ یک تعهدنامه است، هرچند نام آن را بیانیه گذاشته اند. من دیدم بعضی گفته اند، علت اعلام تحفظ از سوی جمهوری اسلامی، بستن راه تحمیل تفاسیر معارض با باورهای دینی از سوی مجامع بین المللی بوده است. حال این سئوال قابل طرح است که مگر همین متن سند فعلی ۲۰۳۰ با ترمینولوژی سازمان ملل، با بخشی از باورها و ارزش های دینی ما در تعارض نیست که ما راه را برای تحمیل تفاسیر معارض در آینده ببندیم؟
سوم؛ تجربه نشان داده است که نهادهای وابسته به سازمان ملل برای متعهد کردن کشورهای مورد نظر به برنامه های خود، به روش گام به گام و تدریجی عمل می کنند. یعنی ابتدا با همین ادبیات که مثلا فلان بیانیه برای شما الزام آور نیست، کشورها را به تایید بی چون و چرای این بیانیه ها ترغیب می کنند، و در گام های بعدی، کشورها را با ابزارهای گوناگون من جمله تحت فشار افکار عمومی، به سمت متعهد نمودن به مفاد این بیانیه ها حرکت نموده و حتی به بهانه عدم اجرای مفاد آنها، برای کشورها پرونده سازی می کنند. نمونه های فراوانی وجود دارد که کشوری را حتی مجبور به پس گرفتن اعلام تحفظ و حق شرط خود کرده اند یا به استناد همین بیانیه های به ظاهر غیر الزام آور، آنها را مورد بازخواست قرار داده اند.
حالا در اینجا این مطلب قابل بحث است که اگر بر فرض سند آموزش ۲۰۳۰، برای جمهوری اسلامی ایران تعهدآور نبوده است، پس چرا هیات محترم وزیران در مصوبه ۹۵/۶/۲۶، هم به این تعهدات صراحتا اشاره کرده، و هم خود را در عالی ترین سطح ممکن به این سند متعهد کرده است؟
شما به مصوبه هیات محترم وزیران نگاه کنید؛ گفته است به منظور هماهنگی و ارائه راهکارهای تحقق کامل اهداف و تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰ کارگروه فلان تاسیس می شود. در اینجا دو واژه قابل ملاحظه است : یکی واژه “تحقق کامل” که با اعلام تحفظ در تناقض است، و دیگری واژه “تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰” که خود دولت تعهدآور بودن سند ۲۰۳۰ را تایید کرده است.
پس دقت بفرمایید، این سند هر اسمی که داشته باشد، برای جمهوری اسلامی تعهدآور بوده و دوستان دولت از این موضوع بی اطلاع نبوده اند.
خب، بحث بعدی این است که وقتی یک سند بین المللی، تعهداتی را برای جمهوری اسلامی ایجاد می کند، مرجع تصویب آن مطابق قانون اساسی کجاست؟ آیا دولت می تواند راسا چنین سندی را تایید کند؟
عرض من این است که طبق اصل ۷۷ و اصل ۱۲۵ قانون اساسی، مرجع تصویب تعهدات، مجلس است نه دولت؛ ضمن اینکه شورای نگهبان در استفساریه مورخ ۶۲/۶/۸، می گوید، صرف نظر از نام ها، هر سندی که برای کشور ایجاد تعهد کند، باید به تصویب مجلس برسد.
حتی یک اشکال حقوقی به همین مصوبه ۹۵/۶/۲۶ هیات وزیران نیز وارد است که طبق اصل ۱۳۸ قانون اساسی، دولت تنها زمانی می تواند بخش یا همه اختیارات خود را به یک کارگروه و امثالهم اعطا کند که وزرای ذی ربط ( یعنی چند وزیر ) در آن عضو باشند؛ این در حالی است که در مصوبه هیات وزیران برای تشکیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰، فقط یک وزیر یعنی وزیر آموزش و پرورش عضو است و معلوم نیست چگونه این ایراد مهم از چشم هیات انطباق مجلس افتاده است؟!
سئوال بعدی این است که آیا سند آموزش ۲۰۳۰ در کشور به طور مخفیانه به تایید رسیده و مراحل بعدی خود را طی کرده یا نه؟ پاسخ این است که علی الظاهر طبق ضوابط، این سند مراحل تصویب خود را طی کرده و مخفی کاری در بین نبوده است ولیکن در این بین، به دلیل نامشخصی، شورای عالی آموزش و پرورش و از آن مهم تر، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نه فقط در مراحل تایید این سند، بلکه در مرحله تدوین چارچوب اقدام ملی آموزش ۲۰۳۰ نیز در معرض بی اطلاعی مطلق قرار گرفته است. این در حالی است که مرجع هرگونه تحول در آموزش و پرورش به شکل غیر هم عرض، این دو شورا هستند و هیچ منطقی به حاشیه راندن این دو شورا را در امور آموزش و پرورش قبول نمی کند. با این وصف، تعبیر من این است که این سند، به طور “تقریبا پنهان” مراحل خود را طی کرده است چراکه مراجع اصلی و تخصصی کشور عمدا و یا غیر عمد در معرض بی اطلاعی قرار گرفته اند.
یک بحث از سوی دوستان دولت مطرح است که بسیاری از اهداف و رویکردهای سند آموزش ۲۰۳۰ با اسناد مرتبط در داخل نظام مانند سند تحول بنیادین مشترک است و لذا لزومی ندارد تا این حد درباره سند آموزش ۲۰۳۰ بدبینی وجود داشته باشد یا سیاه نمایی شود. در پاسخ عرض می کنیم که اولا، ما درباره سند آموزش ۲۰۳۰ سیاه نمایی مطلق نمی کنیم و طبیعتا معتقدیم در این سند نکات مثبتی نیز می توان یافت که قابل بهره برداری باشد، لیکن وجود اشتراک لفظی نباید ما را به غلط، به وجود اشتراک معنوی سوق دهد؛ بله، بعضی واژه ها مشترک است اما بر اساس ترمینولوژی ما و ترمینولوژی سازمان ملل، هیچگونه اشتراک معنوی بین این واژه ها برقرار نیست.
بعضی ها سئوال می کنند که خب، حالا این سند آموزش ۲۰۳۰ چه فوائدی برای کشور دارد که این همه از سوی دولت محترم روی آن پافشاری شده است؟ دوستان دولتی معتقدند که خاصیت عمل به سند ۲۰۳۰، این است که جمهوری اسلامی، از قعر جدول رده بندی های بین المللی خارج می شود و مورد تقدیر و تشویق مجامع بین المللی قرار می گیرد ضمن اینکه از تصویرسازی منفی علیه جمهوری اسلامی جلوگیری می کند. عرض من این است که این فایده که شما ذکر می کنید، در صورت به خطر افتادن سرنوشت کشور در حوزه آموزش، چه ارزش دارد؟ از طرف دیگر، مگر در سایر موارد مانند عرصه علم و فناوری که ما در رتبه بندی های بین المللی در صدر جداول قرار گرفته ایم، لزوما پای یک سندی مانند سند آموزش در میان بوده است؟ آیا نمی توان گزارش اقدامات مترقی جمهوری اسلامی در حوزه آموزش عمومی را منتشر کرد و جلوی تصویرسازی منفی علیه جمهوری اسلامی را گرفت؟ برای نمونه، تا الان وزارت امور خارجه یا وزارت آموزش و پرورش چه اقدامی برای ترجمه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و ارائه آن به همراه گزارش اقدامات برای مجامع بین المللی انجام داده است؟
امروز برای کسی قابل انکار نیست که جمهوری اسلامی طی ۳۹ سال اخیر، اقدامات بسیار مهم و پیشتازانه ای را برای ارتقاء آموزش عمومی در کشور انجام داده است که در مقایسه با بسیاری از کشورهای مدعی، دهها پله بالاتر است و این انفعال در بین بعضی مسئولان که به موقعیت برتر کشور در این میدان باور ندارند، جای تاسف دارد.
یک بحث دیگر، این است که آیا نقد سند آموزش ۲۰۳۰ به منزله این است که جمهوری اسلامی ایران مایل به ارتباطات و تعاملات بین المللی نیست؟ پاسخ بنده این است که خیر؛ جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و اهداف انقلاب از هرگونه ارتباط و همکاری بین المللی، مادامی که مبتنی بر احترام به باورها و ارزش های اسلامی و انقلابی، و همچنین مبتبی بر عدالت باشد، استقبال می کند. لکن شما به کارنامه نهادهای وابسته به سازمان ملل نگاه کنید؛ آیا در این چند دهه اخیر، عملکرد این نهادها نسبتی با احترام به باورها و ارزش های اسلامی ما، و سایر کشورهای اسلامی، و همچنین نسبتی با عدالت داشته است؟ این ها چه نهادهای بین المللی ای هستند که عملا به ابزار سیاسی کشورهای سلطه گر غربی و تطهیر کننده جنایات این ها تبدیل شده اند؟! چگونه می شود که دبیرکل همین سازمان ملل با گرفتن رشوه از رژیم عربستان سعودی، حاضر است با کمال وقاحت چشم خود را بر روی هزاران کودک و زن مظلوم یمنی که هر روز در این کشور مورد حمله جنگنده های سعودی قرار می گیرند و مظلومانه کشته یا زخمی می شوند، ببندد؟! آیا دیگر آبرویی برای سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن باقی مانده است؟ آیا می توان به این مجموعه اعتماد کرد؟
در این شرایط، عقل حکم می کند که مواجهه با نهادهای وابسته به سازمان ملل، فوق العاده هوشمندانه و مبتکرانه باشد. هیچ دلیلی ندارد که کشور ما برای پزهای بین المللی پوچ و مشمئز کننده، یا برای کف و سوت نهادهای به ظاهر بین المللی، اسنادی را امضا یا تایید کند که اصول و ارزش های جمهوری اسلامی در آن نادیده گرفته شده است.
در اینجا مایلم چند نکته درباره هشدار صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظه الله تعالی در دیدار هفته معلم امسال یعنی ۱۷ اردیبهشت، خدمتتان عرض کنم :
اولا، حقیقتا هشدار صریح و قاطع رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره سند آموزش ۲۰۳۰، جزو الطاف خفیه الهی به این انقلاب، نظام و ملت بود. متاسفانه به بهانه سند آموزش ۲۰۳۰ یک جابجایی ارزشی و به تبع آن، اتفاقات تلخی در کشور در حال وقوع بود که من از آن به نفوذ عمیق دشمن در حیاط خلوت کشور یعنی نظام آموزش و پرورش، به قصد استحاله تدریجی و براندازی نرم نظام تعبیر می کنم و مقام معظم رهبری با ورود شجاعانه و به موقع، جلوی این نفوذ را سد کردند.
ثانیا، ورود ولی فقیه در مسائل خطیر و سرنوشت ساز، نه زمان بردار است، و نه در چارچوب ملاحظات جناحی و سیاسی یا رویکردهای محافظه کارانه محدود می شود. ولی فقیه، هرگاه حجت شرعی را بر خود تمام ببیند ورود می کند و به وظیفه الهی و اسلامی خود عمل می کند و در این مورد نیز این کار را کردند.
البته بعضی ها در انتخابات اخیر، از هشدار رهبر معظم انقلاب سوء استفاده سیاسی کردند و با مخلوط کردن حرف های صحیح و غلط، به سمت انتقام گیری از رقیب سیاسی خودشان رفتند که این کار به هیچ وجه قابل قبول نبود. لکن آنچه مسلم است، ورود رهبر معظم انقلاب در این عرصه، یک ورود کاملا حکیمانه و به موقع بود و چه بسا گذشت زمان، می توانست خسارات جبران ناپذیری را به بار بیاورد.
حالا بعضی ها گفتند، اطلاعات غلط به مقام معظم رهبری داده شده است. من در پاسخ، به حدیثی از امام علی علیه السلام اشاره می کنم که فرمودند، إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ یَتَکَلَّمَ بِشَىْءٍ تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ. یعنی زبان مؤمن در پشت قلب (عقل) اوست و هنگامى که اراده کند سخنى بگوید نخست با عقل خود آن را بررسى میکند سپس بر زبانش جارى می سازد.
ببینید عزیزان، نه امکان ارائه اطلاعات غلط به مقام معظم رهبری وجود دارد، و نه مقام معظم رهبری بدون اطمینان از اطلاعاتی که به دستشان می رسد درباره چیزی قضاوت می کنند. لذا جا دارد افرادی که در هفته های قبل ادعا کردند اطلاعات غلط به رهبر انقلاب داده شده است، با توجه به حدیثی که خواندم، از این پس قبل از سخن گفتن عقل خود را فعال کنند تا خدای ناکرده حماقت بر آنها غلبه نکند؛ بالاخره عقل چیز خوبی است و باید از آن استفاده کرد!
بحث بعدی این است که آیا کاری که بر اساس مصوبه هیات وزیران و با تشکیل ۳۰ کمیته در ذیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰، تحت عنوان تهیه چارچوب اقدام ملی انجام شده است، می تواند از نگرانی ها کم کند یا خیر؟
پاسخ بنده این است که اولا؛ با وجود سند مترقی و قابل افتخار تحول بنیادین در آموزش و پرورش، اساسا تهیه و تصویب یک سند موازی کار معقولی نبوده و نیست و عملا مدیران کشور را دچار دوگانگی می کند. لذا صریحا باید عرض کنم که تا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش وجود دارد، و از یک پشتوانه قوی و منحصربفرد نخبگانی برخوردار است، وجود یک سند دیگر برای تحول در آموزش و پرورش خردمندانه نیست و حتی به بیان دیگر، تهیه سند موازی، به تمسخر گرفتن اسناد بالادستی نظام و همچنین تمسخر مراجعی است که این سندها را تصویب کرده اند. من شنیدم همین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طی ۲۳ جلسه در شورای عالی انقلاب فرهنگی کلمه به کلمه بررسی و تایید شده است؛ خب پس چرا به دنبال سند دیگری هستیم که از یک-دهم چنین پشتوانه ای برخوردار نیست؟!
ثانیا، در تدوین این چارچوب اقدام ملی نه تنها از فقها و دین شناسان مبرز حوزه های علمیه برای تشخیص مغایرت های ۲۰۳۰ با شرع مقدس استفاده نشده، بلکه چارچوب اقدام ملی، با قوت، همان خط سند بین المللی آموزش ۲۰۳۰ را دنبال کرده و به جز در بعضی موارد، در بخش مهمی از مفاد آن، به سمت سکولارسازی آموزش و پرورش حرکت کرده است. در اینجا فقط به ذکر یک مثال روشن بسنده می کنم : در ابتدای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، و ناظر بر خروجی نظام تعلیم و تربیت آمده است، تربیت انسان موحد، مؤمن، معتقد به معاد، آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران، طبیعت و حقیقت جو، عاقل، عدالت خواه، صلح جو، ظلم ستیز، جهادگر، شجاع، ایثارگر و وطن دوست، مهرورز، جمع گرا و جهانی اندیش، ولایت مدار، منتظر و تلاش گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی و … . لکن در چارچوب ملی، از این عبارت بسیار مهم، مواردی چون : موحد، مؤمن، معتقد به معاد، آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، همچنین جهادگر، ولایت مدار، منتظر و تلاش گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی برای همسو سازی با سند بین المللی ۲۰۳۰ حذف شده است و همین یک دلیل برای اینکه کسی سند ۲۰۳۰ را در تضاد با اسلام و انقلاب اسلامی بداند، کفایت می کند.
من اخیرا دیدم پس از رونمایی از چارچوب اقدام ملی، در پاسخ به بعضی اعتراضات، بعضی واژه ها را داده اند یکجا تغییر داده اند. مثلا واژه “برابری جنسیتی” را به واژه “عدالت جنسیتی” تغییر داده اند این در حالی است که بر خلاف نظر ما، در ترمینولوژی سازمان ملل، عدالت جنسیتی با برابری جنسیتی تفاوتی ندارد. یا آمده اند و در عکس العمل به اعتراضات در خصوص واژه شهروند جهانی، هر جا در متن جارچوب اقدام ملی، واژه شهروند جهانی بوده آن را حذف کرده اند! یعنی خواسته اند با این تغییرات بی ارزش، دهن منتقدان را ببندند.
خب، حالا شما قضاوت کنید، این چارچوب اقدام ملی چقدر قابل اعتماد است و با چه تفکری نوشته شده است؟ من معتقدم که این چارچوب برای بازی دادن مسئولین کشور و مردم تهیه شده و الا هیچ تفاوت ماهوی با همان سند بین المللی ندارد و همان مغایرت هایی که بین سند بین المللی با باورها و ارزش ها وجود دارد در اینجا هم چنین مغایرت هایی البته کمی زیرپوستی تر قابل مشاهده است.
بحث بعدی من، محتوایی است. در اینجا چند نکته اساسی دارم که فهرست وار به آنها اشاره می کنم :
اولا؛ این سند، یک شبکه از مجموعه سندهایی است که تعهد به سند آموزش ۲۰۳۰، مستلزم تعهد به آن اسناد است. چه این اسناد قبلا تایید شده باشد و چه نشده باشد، قبول سند ۲۰۳۰، یعنی قبول همه آنها. اسنادی که در خود سند ۲۰۳۰ از آنها نام برده شده عبارت است از : بیانیه حقوق بشر، پیمان نامه مبارزه با تبعیض در آموزش، پیمان نامه حقوق کودک، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، پیمان نامه رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، پیمان نامه مربوط به وضعیت پناهندگان و قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد حق آموزش در شرایط اضطراری. همانطور که در ابتدای عرایضم مکرر اشاره کردم، خود این سند آموزش ۲۰۳۰، از بطن یک سند دیگر به نام برنامه اهداف توسعه پایدار متولد شده و التزام به آن در همه هفده بندش، فی نفسه برای ۲۰۳۰ موضوعیت دارد. نکته جالب اینکه در مصوبه اخیر هیات وزیران نیز وقتی از لزوم انطباق چارچوب اقدام جهانی آموزش ۲۰۳۰ با اسناد بالادستی صحبت به میان آمده و تعدادی از اسناد بالادستی ملی نام برده شده است، برنامه اهداف توسعه پایدار نیز به عنوان یک سند حاکم بر این سند در عرض اسناد بالادستی ملی گنجانده شده است که کاملا عمق مساله را روشن می کند. حالا معلوم نیست با این مصوبه هیات وزیران، در صورت تزاحم بین اسناد ملی و برنامه اهداف توسعه پایدار، کدام سند را باید بر دیگری ترجیح داد؟! ضمنا شما می دانید که خیلی از این اسناد مسلما مغایر با شرع مقدس است لذا تا الان و علی رغم فشارهای داخلی و خارجی، توسط مجلس تصویب نشده است.
ثانیا؛ روح این سند، روح توسعه غربی است. اساسا توسعه پایدار، چیزی جز همان توسعه غربی با همه لوازمش از جمله قبول جهان بینی و ایدئولوژی سکولار نیست. لذا وقتی کسی سند ۲۰۳۰ را قبول می کند، عملا اجازه می دهد تا کشور را زیر چتر توسعه سکولار قرار دهند. هر کس هم که بگوید من این را نمی دانستم، با عرض معذرت، ابله است چراکه سطر سطر این سند فریاد می زند که من سکولار هستم و می خواهم فرهنگ و سبک زندگی غربی و سکولار را در کشور شما نه تنها ترویج، بلکه نهادینه کنم.
به بعضی واژه ها دقت کنید، تنوع فرهنگی، شهروند جهانی، برابری جنسیتی و عدم خشونت و صلح.
خب، ساده انگاری است اگر کسی فکر کند منظور از تنوع فرهنگی فقط بحث زبان ها و گویش ها یا احترام به خرده فرهنگ هاست؛ خیر، مساله همان پلورالیسم یا تکثرگرایی است که به همه فرق و نحله ها، حتی فرق ضاله، استعماری و کثیفی نظیر بهائیت حق می دهد و می گوید، ارزش و حقانیت چنین فرقه های مجعولی، مساوی دین اسلام و شیعه دوازده امامی است و باید به آنها اجازه بدهید هر غلطی خواستند در ایران بکنند! یا واژه شهروند جهانی جزو واژه های مشهور در ادبیات جهانی شدن یا globalization است. چه کسی است مختصر سوادی داشته باشد، و بار معنایی شهروند جهانی و نسبت آن را با مفهوم “غربی شدن” درک نکند؟ واژه دیگر، برابری جنسیتی است که به مفهوم آن در زبان شناسی سازمان ملل اشاره خواهم کرد. حتی درباره واژه عدم خشونت و صلح ما حرف داریم. چه کسی است که نداند انقلاب اسلامی منادی صلح جهانی است؟ چه کسی است که نداند جمهوری اسلامی، نه تنها خودش قربانی خشونت سازمان یافته است، بلکه بیشترین سرمایه گذاری را نیز علیه خشونت و تروریسم در منطقه انجام داده است؟ لکن مساله ما با این واژه و تفکر پشت آن، این است که بگویند هر نیرویی که با غرب نیست و دارد از حقوق پایمال شده خودش دفاع می کند، دموکراتیک ترین نیرو هم که باشد، مصداق گروههای تروریستی است و شما نباید از آنها حمایت کنید! مثلا ما حق نداریم از مردم مظلوم فلسطین در برابر جنایات رژیم سفاک اسرائیل حمایت نماییم؛ ما حق نداریم از حزب الله لبنان حمایت کنیم؛ ما اجازه نداریم حتی از کودکان و زنان مظلوم یمن در برابر حملات ناجوانمردانه رژیم مرتجع و امریکایی سعودی حمایت کنیم. پس ملاحظه بفرمایید که مشکل ما کجاست.
پشت این واژه ها، انبوهی از فکر و اندیشه قرار دارد و سازمان ملل هم که می آید و این ها را در اسناد خود می گنجاند، بر اساس ترمینولوژی خودش کشورها را مورد ارزیابی قرار می دهد. مثلا شما صدبار هم بگویید من از برابری جنسیتی عدالت جنسیتی را می فهمم، آنها می گویند فهم تو برای ما مهم نیست؛ برابری جنسیتی نقطه مقابل عدالت جنسیتی است!
من بررسی کردم، هر کجا در اسناد سازمان ملل متحد از عدالت جنسیتی استفاده شده، منظور برابری جنسیتی است و خود برابری جنسیتی، در ادبیات سازمان ملل شامل مواردی می شود که حتما با شرع مقدس و قوانین جمهوری اسلامی ایران منافات دارد. برای نمونه، از منظر کمیته منع تبعیض علیه زنان، دولت های عضو کنوانسیون منع تبعیض باید تضمین نمایند که هیچگونه تبعیض مستقیم یا غیر مستقیم علیه زنان اعمال نشود. منظور از تبعیض مستقیم علیه زنان، ( فارغ از هر منطقی ) ناظر بر هر گونه رفتار متفاوت است که صراحتا مبتنی بر جنس یا تفاوت های جنسیتی باشد ( مانند حجاب، جلوگیری از اختلاط محرم و نامحرم یا احکام شرعی اختصاصی زنان در زمینه هایی چون دیه، ارث، حضانت و غیره ) و تبعیض غیر مستقیم علیه زنان، در مواقعی محقق می شود که یک قانون، سیاست، برنامه یا رویه در ارتباط با زنان و مردان ظاهرا مؤید برابری باشد، اما در عمل دارای آثار تبعیض آمیز است که در اینصورت باب تفسیر باز می شود. یعنی فرضا هر قدر هم که بگویید و قسم بخورید که دارید در چارچوب برابری جنسیتی عمل می کنید، می توانند بگویند نه، باطن کار شما برابری جنسیتی نیست!
عزیزان، دقت بفرمایید، جمهوری اسلامی مدافع حقوق زنان است. اما نمی خواهد به بردگی جنسی زنان که امروز توسط غربی ها با همین کنوانسیون ها قانونی شده است تن بدهد؛ ما نمی خواهیم به اسم برابری، استفاده ابزاری از زنان را بپذیریم؛ ما نمی خواهیم به اسم برابری، جایگاه زن را در حد یک کالای قابل خرید و فروش تنزل بدهیم؛ ما نمی خواهیم با قراردادن زن و مرد در یک کفه، زنان را به بهانه استقلال، وادار به بیگاری برای مردان و در ازای پولی ناچیز نموده و به سمت کنار گذاشتن نقش منحصربفرد مادری یا جلوگیری از ظهور ظرفیت های حقیقی او در جامعه سوق دهیم. ما اگر از مفهوم مترقی و اسلامی عدالت جنسیتی در برابر تساوی جنسیتی دفاع می کنیم، به دنبال برگرداندن کرامت حقیقی زنان هستیم لکن غربی ها و دنباله روهای آنها در ایران، با گردن کلفتی در برابر این خواست مترقی جمهوری اسلامی ایستاده اند.
ثالثا؛ اینکه می گویند ما با برنامه اهداف توسعه پایدار و اسنادی مانند سند آموزش ۲۰۳۰ به دنبال بهبود زندگی مردم به اصطلاح جنوب، و رفع نابرابری ها در جهان هستیم، دروغ می گویند. اولا، اگر کسی عمیقا بررسی کند، بیشترین سود از ناحیه تحقق ۲۰۳۰ نصیب غربی ها می شود هرچند برای اجرای آن به بعضی کشورها پول هم بپردازند؛ ثانیا، اصولا این اسناد، یک گام خزنده در جهت پیشبرد پروژه “جهانی سازی” در جهت تضمین حیات نظام سلطه است. دقت بفرمایید، تا زمانیکه جهان به نفع غرب “یکدست” نشده است، و در برابر توسعه جهانی غرب مقاومت های جدی وجود دارد، هیچ تضمینی درباره استمرار حیات نظام “استعمارفرانو” وجود ندارد و لذا غربی ها از خیلی سال قبل با ایجاد برخی برنامه ها از جمله WTO و … به دنبال هموارسازی مسیر جهان برای تحقق برنامه های خود بوده اند و به نظر من، سند آموزش ۲۰۳۰ نیز در کنار WTO و امثال آن قابل تحلیل است.
من اخیرا در یک سخنرانی، عرض کردم، سند آموزش ۲۰۳۰ یک پروژه “فرانواستعماری” است. واقعا به این باور دارم و هر قدر هم که بیشتر درباره سند ۲۰۳۰ و اسناد جانبی و پشتیبان آن مطالعه می کنم، بیشتر به این موضوع باور پیدا می کنم. ضمنا در اینجا قصد تهمت زدن، برچسب زنی به مسئولین ذی ربط و غیره را ندارم. همه مسئولین جمهوری اسلامی خصوصا مسئولین آموزش و پرورش افراد متدین و انشاالله دلسوز به حال کشور هستند لکن باید قبول کنند در این زمینه یک خطای بزرگ رخ داده و دشمن هم با نفوذ خود، کار را خارج از اراده ما جلو برده است. در این هفته ها گفتند منتقدین ۲۰۳۰ به جامعه فرهنگیان توهین کرده اند! سئوال من این است که چه کسی توهین کرده است؟ چرا حرف بی اساس می زنید؟ از طرف دیگر، امروز خود معلمان دیندار و شریف ما طلبکارند؛ یعنی می خواهند بدانند چه اتفاقی افتاده است ضمن اینکه من اطمینان دارم، اگر هم این سند فرصت عملیاتی شدن پیدا می کرد، تن به اجرای آن نمی دادند.
متن فوق سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا در محل موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ( دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای ) می باشد.( تهران، ۱۷ خردادماه ۱۳۹۶)
عنوان بحث من، ابعاد پیدا و ناپیدای چارچوب اقدام جهانی آموزش ۲۰۳۰ است که من به اختصار از آن تحت عنوان سند آموزش ۲۰۳۰ تعبیر می کنم.
سند آموزش ۲۰۳۰، مجموعه اقدامات شفافی است که در جهت تحقق هدف چهارم از هفده هدفی که در برنامه اهداف توسعه پایدار در سال ۲۰۱۶ میلادی به تصویب رسیده است، تهیه شده است.
در واقع باید توجه داشت که مادر سند آموزش ۲۰۳۰، برنامه اهداف توسعه پایدار است و نمی توان سند آموزش ۲۰۳۰ را بدون ملاحظه برنامه اهداف توسعه پایدار تحلیل کرد.
سئوال اول این است که آیا سند آموزش ۲۰۳۰، یک سند الزام آور محسوب می شود؟ دوستان دولت معتقدند که خیر، این سند یک بیانیه یا یک توصیه نامه است و تعهدی را برای کشور ما بوجود نیاورده است؛ لکن من به چند دلیل عرض می کنم که بر خلاف نظر دولت، سند آموزش ۲۰۳۰، یک سند الزام آور به شمار می رود :
یکم؛ در سراسر متن این سند، مانند خود برنامه اهداف توسعه پایدار که مادر سند آموزش ۲۰۳۰ است، به وفور از گزاره های انشایی یعنی “باید” و “نباید”، یا کشورها “موظف” اند یا “مکلف” هستند و امثال این واژه ها استفاده شده است. خب، چرا در یک توصیه نامه که ما با ادبیات توصیه نامه ها در نظام بین الملل نا آشنا نیستیم، این میزان گزاره انشایی درج شده است؟
دوم؛ همانطور که می دانید، بنا به اعلام برادرانمان، جمهوری اسلامی ایران در زمان تصویب اجماعی سند آموزش ۲۰۳۰ با اصرار اعلام تحفظ یا resarvation کرده است. مجددا سئوال می کنم، چه دلیلی دارد که برای یک توصیه نامه محض که هیچ گونه تعهدی را برای کشورمان ایجاد نمی کند، مصرا اعلام تحفظ شود؟ یا حق تحفظ زمانی مطرح است که کشوری بخواهد شانه خود را از زیر بار بخشی از تعهدات که با اصول یا منافع خود ناسازگار است، خالی کند. پس معلوم می شود که سند آموزش ۲۰۳۰ یک تعهدنامه است، هرچند نام آن را بیانیه گذاشته اند. من دیدم بعضی گفته اند، علت اعلام تحفظ از سوی جمهوری اسلامی، بستن راه تحمیل تفاسیر معارض با باورهای دینی از سوی مجامع بین المللی بوده است. حال این سئوال قابل طرح است که مگر همین متن سند فعلی ۲۰۳۰ با ترمینولوژی سازمان ملل، با بخشی از باورها و ارزش های دینی ما در تعارض نیست که ما راه را برای تحمیل تفاسیر معارض در آینده ببندیم؟
سوم؛ تجربه نشان داده است که نهادهای وابسته به سازمان ملل برای متعهد کردن کشورهای مورد نظر به برنامه های خود، به روش گام به گام و تدریجی عمل می کنند. یعنی ابتدا با همین ادبیات که مثلا فلان بیانیه برای شما الزام آور نیست، کشورها را به تایید بی چون و چرای این بیانیه ها ترغیب می کنند، و در گام های بعدی، کشورها را با ابزارهای گوناگون من جمله تحت فشار افکار عمومی، به سمت متعهد نمودن به مفاد این بیانیه ها حرکت نموده و حتی به بهانه عدم اجرای مفاد آنها، برای کشورها پرونده سازی می کنند. نمونه های فراوانی وجود دارد که کشوری را حتی مجبور به پس گرفتن اعلام تحفظ و حق شرط خود کرده اند یا به استناد همین بیانیه های به ظاهر غیر الزام آور، آنها را مورد بازخواست قرار داده اند.
حالا در اینجا این مطلب قابل بحث است که اگر بر فرض سند آموزش ۲۰۳۰، برای جمهوری اسلامی ایران تعهدآور نبوده است، پس چرا هیات محترم وزیران در مصوبه ۹۵/۶/۲۶، هم به این تعهدات صراحتا اشاره کرده، و هم خود را در عالی ترین سطح ممکن به این سند متعهد کرده است؟
شما به مصوبه هیات محترم وزیران نگاه کنید؛ گفته است به منظور هماهنگی و ارائه راهکارهای تحقق کامل اهداف و تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰ کارگروه فلان تاسیس می شود. در اینجا دو واژه قابل ملاحظه است : یکی واژه “تحقق کامل” که با اعلام تحفظ در تناقض است، و دیگری واژه “تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰” که خود دولت تعهدآور بودن سند ۲۰۳۰ را تایید کرده است.
پس دقت بفرمایید، این سند هر اسمی که داشته باشد، برای جمهوری اسلامی تعهدآور بوده و دوستان دولت از این موضوع بی اطلاع نبوده اند.
خب، بحث بعدی این است که وقتی یک سند بین المللی، تعهداتی را برای جمهوری اسلامی ایجاد می کند، مرجع تصویب آن مطابق قانون اساسی کجاست؟ آیا دولت می تواند راسا چنین سندی را تایید کند؟
عرض من این است که طبق اصل ۷۷ و اصل ۱۲۵ قانون اساسی، مرجع تصویب تعهدات، مجلس است نه دولت؛ ضمن اینکه شورای نگهبان در استفساریه مورخ ۶۲/۶/۸، می گوید، صرف نظر از نام ها، هر سندی که برای کشور ایجاد تعهد کند، باید به تصویب مجلس برسد.
حتی یک اشکال حقوقی به همین مصوبه ۹۵/۶/۲۶ هیات وزیران نیز وارد است که طبق اصل ۱۳۸ قانون اساسی، دولت تنها زمانی می تواند بخش یا همه اختیارات خود را به یک کارگروه و امثالهم اعطا کند که وزرای ذی ربط ( یعنی چند وزیر ) در آن عضو باشند؛ این در حالی است که در مصوبه هیات وزیران برای تشکیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰، فقط یک وزیر یعنی وزیر آموزش و پرورش عضو است و معلوم نیست چگونه این ایراد مهم از چشم هیات انطباق مجلس افتاده است؟!
سئوال بعدی این است که آیا سند آموزش ۲۰۳۰ در کشور به طور مخفیانه به تایید رسیده و مراحل بعدی خود را طی کرده یا نه؟ پاسخ این است که علی الظاهر طبق ضوابط، این سند مراحل تصویب خود را طی کرده و مخفی کاری در بین نبوده است ولیکن در این بین، به دلیل نامشخصی، شورای عالی آموزش و پرورش و از آن مهم تر، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نه فقط در مراحل تایید این سند، بلکه در مرحله تدوین چارچوب اقدام ملی آموزش ۲۰۳۰ نیز در معرض بی اطلاعی مطلق قرار گرفته است. این در حالی است که مرجع هرگونه تحول در آموزش و پرورش به شکل غیر هم عرض، این دو شورا هستند و هیچ منطقی به حاشیه راندن این دو شورا را در امور آموزش و پرورش قبول نمی کند. با این وصف، تعبیر من این است که این سند، به طور “تقریبا پنهان” مراحل خود را طی کرده است چراکه مراجع اصلی و تخصصی کشور عمدا و یا غیر عمد در معرض بی اطلاعی قرار گرفته اند.
یک بحث از سوی دوستان دولت مطرح است که بسیاری از اهداف و رویکردهای سند آموزش ۲۰۳۰ با اسناد مرتبط در داخل نظام مانند سند تحول بنیادین مشترک است و لذا لزومی ندارد تا این حد درباره سند آموزش ۲۰۳۰ بدبینی وجود داشته باشد یا سیاه نمایی شود. در پاسخ عرض می کنیم که اولا، ما درباره سند آموزش ۲۰۳۰ سیاه نمایی مطلق نمی کنیم و طبیعتا معتقدیم در این سند نکات مثبتی نیز می توان یافت که قابل بهره برداری باشد، لیکن وجود اشتراک لفظی نباید ما را به غلط، به وجود اشتراک معنوی سوق دهد؛ بله، بعضی واژه ها مشترک است اما بر اساس ترمینولوژی ما و ترمینولوژی سازمان ملل، هیچگونه اشتراک معنوی بین این واژه ها برقرار نیست.
بعضی ها سئوال می کنند که خب، حالا این سند آموزش ۲۰۳۰ چه فوائدی برای کشور دارد که این همه از سوی دولت محترم روی آن پافشاری شده است؟ دوستان دولتی معتقدند که خاصیت عمل به سند ۲۰۳۰، این است که جمهوری اسلامی، از قعر جدول رده بندی های بین المللی خارج می شود و مورد تقدیر و تشویق مجامع بین المللی قرار می گیرد ضمن اینکه از تصویرسازی منفی علیه جمهوری اسلامی جلوگیری می کند. عرض من این است که این فایده که شما ذکر می کنید، در صورت به خطر افتادن سرنوشت کشور در حوزه آموزش، چه ارزش دارد؟ از طرف دیگر، مگر در سایر موارد مانند عرصه علم و فناوری که ما در رتبه بندی های بین المللی در صدر جداول قرار گرفته ایم، لزوما پای یک سندی مانند سند آموزش در میان بوده است؟ آیا نمی توان گزارش اقدامات مترقی جمهوری اسلامی در حوزه آموزش عمومی را منتشر کرد و جلوی تصویرسازی منفی علیه جمهوری اسلامی را گرفت؟ برای نمونه، تا الان وزارت امور خارجه یا وزارت آموزش و پرورش چه اقدامی برای ترجمه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و ارائه آن به همراه گزارش اقدامات برای مجامع بین المللی انجام داده است؟
امروز برای کسی قابل انکار نیست که جمهوری اسلامی طی ۳۹ سال اخیر، اقدامات بسیار مهم و پیشتازانه ای را برای ارتقاء آموزش عمومی در کشور انجام داده است که در مقایسه با بسیاری از کشورهای مدعی، دهها پله بالاتر است و این انفعال در بین بعضی مسئولان که به موقعیت برتر کشور در این میدان باور ندارند، جای تاسف دارد.
یک بحث دیگر، این است که آیا نقد سند آموزش ۲۰۳۰ به منزله این است که جمهوری اسلامی ایران مایل به ارتباطات و تعاملات بین المللی نیست؟ پاسخ بنده این است که خیر؛ جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و اهداف انقلاب از هرگونه ارتباط و همکاری بین المللی، مادامی که مبتنی بر احترام به باورها و ارزش های اسلامی و انقلابی، و همچنین مبتبی بر عدالت باشد، استقبال می کند. لکن شما به کارنامه نهادهای وابسته به سازمان ملل نگاه کنید؛ آیا در این چند دهه اخیر، عملکرد این نهادها نسبتی با احترام به باورها و ارزش های اسلامی ما، و سایر کشورهای اسلامی، و همچنین نسبتی با عدالت داشته است؟ این ها چه نهادهای بین المللی ای هستند که عملا به ابزار سیاسی کشورهای سلطه گر غربی و تطهیر کننده جنایات این ها تبدیل شده اند؟! چگونه می شود که دبیرکل همین سازمان ملل با گرفتن رشوه از رژیم عربستان سعودی، حاضر است با کمال وقاحت چشم خود را بر روی هزاران کودک و زن مظلوم یمنی که هر روز در این کشور مورد حمله جنگنده های سعودی قرار می گیرند و مظلومانه کشته یا زخمی می شوند، ببندد؟! آیا دیگر آبرویی برای سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن باقی مانده است؟ آیا می توان به این مجموعه اعتماد کرد؟
در این شرایط، عقل حکم می کند که مواجهه با نهادهای وابسته به سازمان ملل، فوق العاده هوشمندانه و مبتکرانه باشد. هیچ دلیلی ندارد که کشور ما برای پزهای بین المللی پوچ و مشمئز کننده، یا برای کف و سوت نهادهای به ظاهر بین المللی، اسنادی را امضا یا تایید کند که اصول و ارزش های جمهوری اسلامی در آن نادیده گرفته شده است.
در اینجا مایلم چند نکته درباره هشدار صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظه الله تعالی در دیدار هفته معلم امسال یعنی ۱۷ اردیبهشت، خدمتتان عرض کنم :
اولا، حقیقتا هشدار صریح و قاطع رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره سند آموزش ۲۰۳۰، جزو الطاف خفیه الهی به این انقلاب، نظام و ملت بود. متاسفانه به بهانه سند آموزش ۲۰۳۰ یک جابجایی ارزشی و به تبع آن، اتفاقات تلخی در کشور در حال وقوع بود که من از آن به نفوذ عمیق دشمن در حیاط خلوت کشور یعنی نظام آموزش و پرورش، به قصد استحاله تدریجی و براندازی نرم نظام تعبیر می کنم و مقام معظم رهبری با ورود شجاعانه و به موقع، جلوی این نفوذ را سد کردند.
ثانیا، ورود ولی فقیه در مسائل خطیر و سرنوشت ساز، نه زمان بردار است، و نه در چارچوب ملاحظات جناحی و سیاسی یا رویکردهای محافظه کارانه محدود می شود. ولی فقیه، هرگاه حجت شرعی را بر خود تمام ببیند ورود می کند و به وظیفه الهی و اسلامی خود عمل می کند و در این مورد نیز این کار را کردند.
البته بعضی ها در انتخابات اخیر، از هشدار رهبر معظم انقلاب سوء استفاده سیاسی کردند و با مخلوط کردن حرف های صحیح و غلط، به سمت انتقام گیری از رقیب سیاسی خودشان رفتند که این کار به هیچ وجه قابل قبول نبود. لکن آنچه مسلم است، ورود رهبر معظم انقلاب در این عرصه، یک ورود کاملا حکیمانه و به موقع بود و چه بسا گذشت زمان، می توانست خسارات جبران ناپذیری را به بار بیاورد.
حالا بعضی ها گفتند، اطلاعات غلط به مقام معظم رهبری داده شده است. من در پاسخ، به حدیثی از امام علی علیه السلام اشاره می کنم که فرمودند، إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ یَتَکَلَّمَ بِشَىْءٍ تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ. یعنی زبان مؤمن در پشت قلب (عقل) اوست و هنگامى که اراده کند سخنى بگوید نخست با عقل خود آن را بررسى میکند سپس بر زبانش جارى می سازد.
ببینید عزیزان، نه امکان ارائه اطلاعات غلط به مقام معظم رهبری وجود دارد، و نه مقام معظم رهبری بدون اطمینان از اطلاعاتی که به دستشان می رسد درباره چیزی قضاوت می کنند. لذا جا دارد افرادی که در هفته های قبل ادعا کردند اطلاعات غلط به رهبر انقلاب داده شده است، با توجه به حدیثی که خواندم، از این پس قبل از سخن گفتن عقل خود را فعال کنند تا خدای ناکرده حماقت بر آنها غلبه نکند؛ بالاخره عقل چیز خوبی است و باید از آن استفاده کرد!
بحث بعدی این است که آیا کاری که بر اساس مصوبه هیات وزیران و با تشکیل ۳۰ کمیته در ذیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰، تحت عنوان تهیه چارچوب اقدام ملی انجام شده است، می تواند از نگرانی ها کم کند یا خیر؟
پاسخ بنده این است که اولا؛ با وجود سند مترقی و قابل افتخار تحول بنیادین در آموزش و پرورش، اساسا تهیه و تصویب یک سند موازی کار معقولی نبوده و نیست و عملا مدیران کشور را دچار دوگانگی می کند. لذا صریحا باید عرض کنم که تا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش وجود دارد، و از یک پشتوانه قوی و منحصربفرد نخبگانی برخوردار است، وجود یک سند دیگر برای تحول در آموزش و پرورش خردمندانه نیست و حتی به بیان دیگر، تهیه سند موازی، به تمسخر گرفتن اسناد بالادستی نظام و همچنین تمسخر مراجعی است که این سندها را تصویب کرده اند. من شنیدم همین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طی ۲۳ جلسه در شورای عالی انقلاب فرهنگی کلمه به کلمه بررسی و تایید شده است؛ خب پس چرا به دنبال سند دیگری هستیم که از یک-دهم چنین پشتوانه ای برخوردار نیست؟!
ثانیا، در تدوین این چارچوب اقدام ملی نه تنها از فقها و دین شناسان مبرز حوزه های علمیه برای تشخیص مغایرت های ۲۰۳۰ با شرع مقدس استفاده نشده، بلکه چارچوب اقدام ملی، با قوت، همان خط سند بین المللی آموزش ۲۰۳۰ را دنبال کرده و به جز در بعضی موارد، در بخش مهمی از مفاد آن، به سمت سکولارسازی آموزش و پرورش حرکت کرده است. در اینجا فقط به ذکر یک مثال روشن بسنده می کنم : در ابتدای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، و ناظر بر خروجی نظام تعلیم و تربیت آمده است، تربیت انسان موحد، مؤمن، معتقد به معاد، آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران، طبیعت و حقیقت جو، عاقل، عدالت خواه، صلح جو، ظلم ستیز، جهادگر، شجاع، ایثارگر و وطن دوست، مهرورز، جمع گرا و جهانی اندیش، ولایت مدار، منتظر و تلاش گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی و … . لکن در چارچوب ملی، از این عبارت بسیار مهم، مواردی چون : موحد، مؤمن، معتقد به معاد، آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، همچنین جهادگر، ولایت مدار، منتظر و تلاش گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی برای همسو سازی با سند بین المللی ۲۰۳۰ حذف شده است و همین یک دلیل برای اینکه کسی سند ۲۰۳۰ را در تضاد با اسلام و انقلاب اسلامی بداند، کفایت می کند.
من اخیرا دیدم پس از رونمایی از چارچوب اقدام ملی، در پاسخ به بعضی اعتراضات، بعضی واژه ها را داده اند یکجا تغییر داده اند. مثلا واژه “برابری جنسیتی” را به واژه “عدالت جنسیتی” تغییر داده اند این در حالی است که بر خلاف نظر ما، در ترمینولوژی سازمان ملل، عدالت جنسیتی با برابری جنسیتی تفاوتی ندارد. یا آمده اند و در عکس العمل به اعتراضات در خصوص واژه شهروند جهانی، هر جا در متن جارچوب اقدام ملی، واژه شهروند جهانی بوده آن را حذف کرده اند! یعنی خواسته اند با این تغییرات بی ارزش، دهن منتقدان را ببندند.
خب، حالا شما قضاوت کنید، این چارچوب اقدام ملی چقدر قابل اعتماد است و با چه تفکری نوشته شده است؟ من معتقدم که این چارچوب برای بازی دادن مسئولین کشور و مردم تهیه شده و الا هیچ تفاوت ماهوی با همان سند بین المللی ندارد و همان مغایرت هایی که بین سند بین المللی با باورها و ارزش ها وجود دارد در اینجا هم چنین مغایرت هایی البته کمی زیرپوستی تر قابل مشاهده است.
بحث بعدی من، محتوایی است. در اینجا چند نکته اساسی دارم که فهرست وار به آنها اشاره می کنم :
اولا؛ این سند، یک شبکه از مجموعه سندهایی است که تعهد به سند آموزش ۲۰۳۰، مستلزم تعهد به آن اسناد است. چه این اسناد قبلا تایید شده باشد و چه نشده باشد، قبول سند ۲۰۳۰، یعنی قبول همه آنها. اسنادی که در خود سند ۲۰۳۰ از آنها نام برده شده عبارت است از : بیانیه حقوق بشر، پیمان نامه مبارزه با تبعیض در آموزش، پیمان نامه حقوق کودک، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، پیمان نامه رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، پیمان نامه مربوط به وضعیت پناهندگان و قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد حق آموزش در شرایط اضطراری. همانطور که در ابتدای عرایضم مکرر اشاره کردم، خود این سند آموزش ۲۰۳۰، از بطن یک سند دیگر به نام برنامه اهداف توسعه پایدار متولد شده و التزام به آن در همه هفده بندش، فی نفسه برای ۲۰۳۰ موضوعیت دارد. نکته جالب اینکه در مصوبه اخیر هیات وزیران نیز وقتی از لزوم انطباق چارچوب اقدام جهانی آموزش ۲۰۳۰ با اسناد بالادستی صحبت به میان آمده و تعدادی از اسناد بالادستی ملی نام برده شده است، برنامه اهداف توسعه پایدار نیز به عنوان یک سند حاکم بر این سند در عرض اسناد بالادستی ملی گنجانده شده است که کاملا عمق مساله را روشن می کند. حالا معلوم نیست با این مصوبه هیات وزیران، در صورت تزاحم بین اسناد ملی و برنامه اهداف توسعه پایدار، کدام سند را باید بر دیگری ترجیح داد؟! ضمنا شما می دانید که خیلی از این اسناد مسلما مغایر با شرع مقدس است لذا تا الان و علی رغم فشارهای داخلی و خارجی، توسط مجلس تصویب نشده است.
ثانیا؛ روح این سند، روح توسعه غربی است. اساسا توسعه پایدار، چیزی جز همان توسعه غربی با همه لوازمش از جمله قبول جهان بینی و ایدئولوژی سکولار نیست. لذا وقتی کسی سند ۲۰۳۰ را قبول می کند، عملا اجازه می دهد تا کشور را زیر چتر توسعه سکولار قرار دهند. هر کس هم که بگوید من این را نمی دانستم، با عرض معذرت، ابله است چراکه سطر سطر این سند فریاد می زند که من سکولار هستم و می خواهم فرهنگ و سبک زندگی غربی و سکولار را در کشور شما نه تنها ترویج، بلکه نهادینه کنم.
به بعضی واژه ها دقت کنید، تنوع فرهنگی، شهروند جهانی، برابری جنسیتی و عدم خشونت و صلح.
خب، ساده انگاری است اگر کسی فکر کند منظور از تنوع فرهنگی فقط بحث زبان ها و گویش ها یا احترام به خرده فرهنگ هاست؛ خیر، مساله همان پلورالیسم یا تکثرگرایی است که به همه فرق و نحله ها، حتی فرق ضاله، استعماری و کثیفی نظیر بهائیت حق می دهد و می گوید، ارزش و حقانیت چنین فرقه های مجعولی، مساوی دین اسلام و شیعه دوازده امامی است و باید به آنها اجازه بدهید هر غلطی خواستند در ایران بکنند! یا واژه شهروند جهانی جزو واژه های مشهور در ادبیات جهانی شدن یا globalization است. چه کسی است مختصر سوادی داشته باشد، و بار معنایی شهروند جهانی و نسبت آن را با مفهوم “غربی شدن” درک نکند؟ واژه دیگر، برابری جنسیتی است که به مفهوم آن در زبان شناسی سازمان ملل اشاره خواهم کرد. حتی درباره واژه عدم خشونت و صلح ما حرف داریم. چه کسی است که نداند انقلاب اسلامی منادی صلح جهانی است؟ چه کسی است که نداند جمهوری اسلامی، نه تنها خودش قربانی خشونت سازمان یافته است، بلکه بیشترین سرمایه گذاری را نیز علیه خشونت و تروریسم در منطقه انجام داده است؟ لکن مساله ما با این واژه و تفکر پشت آن، این است که بگویند هر نیرویی که با غرب نیست و دارد از حقوق پایمال شده خودش دفاع می کند، دموکراتیک ترین نیرو هم که باشد، مصداق گروههای تروریستی است و شما نباید از آنها حمایت کنید! مثلا ما حق نداریم از مردم مظلوم فلسطین در برابر جنایات رژیم سفاک اسرائیل حمایت نماییم؛ ما حق نداریم از حزب الله لبنان حمایت کنیم؛ ما اجازه نداریم حتی از کودکان و زنان مظلوم یمن در برابر حملات ناجوانمردانه رژیم مرتجع و امریکایی سعودی حمایت کنیم. پس ملاحظه بفرمایید که مشکل ما کجاست.
پشت این واژه ها، انبوهی از فکر و اندیشه قرار دارد و سازمان ملل هم که می آید و این ها را در اسناد خود می گنجاند، بر اساس ترمینولوژی خودش کشورها را مورد ارزیابی قرار می دهد. مثلا شما صدبار هم بگویید من از برابری جنسیتی عدالت جنسیتی را می فهمم، آنها می گویند فهم تو برای ما مهم نیست؛ برابری جنسیتی نقطه مقابل عدالت جنسیتی است!
من بررسی کردم، هر کجا در اسناد سازمان ملل متحد از عدالت جنسیتی استفاده شده، منظور برابری جنسیتی است و خود برابری جنسیتی، در ادبیات سازمان ملل شامل مواردی می شود که حتما با شرع مقدس و قوانین جمهوری اسلامی ایران منافات دارد. برای نمونه، از منظر کمیته منع تبعیض علیه زنان، دولت های عضو کنوانسیون منع تبعیض باید تضمین نمایند که هیچگونه تبعیض مستقیم یا غیر مستقیم علیه زنان اعمال نشود. منظور از تبعیض مستقیم علیه زنان، ( فارغ از هر منطقی ) ناظر بر هر گونه رفتار متفاوت است که صراحتا مبتنی بر جنس یا تفاوت های جنسیتی باشد ( مانند حجاب، جلوگیری از اختلاط محرم و نامحرم یا احکام شرعی اختصاصی زنان در زمینه هایی چون دیه، ارث، حضانت و غیره ) و تبعیض غیر مستقیم علیه زنان، در مواقعی محقق می شود که یک قانون، سیاست، برنامه یا رویه در ارتباط با زنان و مردان ظاهرا مؤید برابری باشد، اما در عمل دارای آثار تبعیض آمیز است که در اینصورت باب تفسیر باز می شود. یعنی فرضا هر قدر هم که بگویید و قسم بخورید که دارید در چارچوب برابری جنسیتی عمل می کنید، می توانند بگویند نه، باطن کار شما برابری جنسیتی نیست!
عزیزان، دقت بفرمایید، جمهوری اسلامی مدافع حقوق زنان است. اما نمی خواهد به بردگی جنسی زنان که امروز توسط غربی ها با همین کنوانسیون ها قانونی شده است تن بدهد؛ ما نمی خواهیم به اسم برابری، استفاده ابزاری از زنان را بپذیریم؛ ما نمی خواهیم به اسم برابری، جایگاه زن را در حد یک کالای قابل خرید و فروش تنزل بدهیم؛ ما نمی خواهیم با قراردادن زن و مرد در یک کفه، زنان را به بهانه استقلال، وادار به بیگاری برای مردان و در ازای پولی ناچیز نموده و به سمت کنار گذاشتن نقش منحصربفرد مادری یا جلوگیری از ظهور ظرفیت های حقیقی او در جامعه سوق دهیم. ما اگر از مفهوم مترقی و اسلامی عدالت جنسیتی در برابر تساوی جنسیتی دفاع می کنیم، به دنبال برگرداندن کرامت حقیقی زنان هستیم لکن غربی ها و دنباله روهای آنها در ایران، با گردن کلفتی در برابر این خواست مترقی جمهوری اسلامی ایستاده اند.
ثالثا؛ اینکه می گویند ما با برنامه اهداف توسعه پایدار و اسنادی مانند سند آموزش ۲۰۳۰ به دنبال بهبود زندگی مردم به اصطلاح جنوب، و رفع نابرابری ها در جهان هستیم، دروغ می گویند. اولا، اگر کسی عمیقا بررسی کند، بیشترین سود از ناحیه تحقق ۲۰۳۰ نصیب غربی ها می شود هرچند برای اجرای آن به بعضی کشورها پول هم بپردازند؛ ثانیا، اصولا این اسناد، یک گام خزنده در جهت پیشبرد پروژه “جهانی سازی” در جهت تضمین حیات نظام سلطه است. دقت بفرمایید، تا زمانیکه جهان به نفع غرب “یکدست” نشده است، و در برابر توسعه جهانی غرب مقاومت های جدی وجود دارد، هیچ تضمینی درباره استمرار حیات نظام “استعمارفرانو” وجود ندارد و لذا غربی ها از خیلی سال قبل با ایجاد برخی برنامه ها از جمله WTO و … به دنبال هموارسازی مسیر جهان برای تحقق برنامه های خود بوده اند و به نظر من، سند آموزش ۲۰۳۰ نیز در کنار WTO و امثال آن قابل تحلیل است.
من اخیرا در یک سخنرانی، عرض کردم، سند آموزش ۲۰۳۰ یک پروژه “فرانواستعماری” است. واقعا به این باور دارم و هر قدر هم که بیشتر درباره سند ۲۰۳۰ و اسناد جانبی و پشتیبان آن مطالعه می کنم، بیشتر به این موضوع باور پیدا می کنم. ضمنا در اینجا قصد تهمت زدن، برچسب زنی به مسئولین ذی ربط و غیره را ندارم. همه مسئولین جمهوری اسلامی خصوصا مسئولین آموزش و پرورش افراد متدین و انشاالله دلسوز به حال کشور هستند لکن باید قبول کنند در این زمینه یک خطای بزرگ رخ داده و دشمن هم با نفوذ خود، کار را خارج از اراده ما جلو برده است. در این هفته ها گفتند منتقدین ۲۰۳۰ به جامعه فرهنگیان توهین کرده اند! سئوال من این است که چه کسی توهین کرده است؟ چرا حرف بی اساس می زنید؟ از طرف دیگر، امروز خود معلمان دیندار و شریف ما طلبکارند؛ یعنی می خواهند بدانند چه اتفاقی افتاده است ضمن اینکه من اطمینان دارم، اگر هم این سند فرصت عملیاتی شدن پیدا می کرد، تن به اجرای آن نمی دادند.
متن فوق سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا در محل موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ( دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای ) می باشد.( تهران، ۱۷ خردادماه ۱۳۹۶)
همه چیز درباره سند آموزش ۲۰۳۰
تیرباران مادر در برابر دیدگان فرزندش/ برکناری از فرمانداری آمل یک روز پس از معارفه/ تلاش برای توجیهه استقبال کم رنگ از روحانی در زاهدان/ آموزش آتش نشان خانم در قم
گروه استانهای جهان نيوز: در راستای کمک به تحقق عدالت رسانهای برای همه استانهای کشور و همچنین با توجه به اخبار و گزارشهای بسیار خوبی که در رسانههای محلی در مناطق مختلف کشور تولید می شود، از این به بعد روزانه برگزیده ای از اخبار استان ها تقدیم به خوانندگان محترم جهان نيوز خواهد شد.
همچنین مسئولین رسانههای محلی در شهرستانها میتوانند اخبار برگزیده شان را به جهان نيوز جهت دادن بازتاب ارسال کنند. به گزارش جهان نيوز، برگزیده امروز اخبار استانها به نقل از منابع محلی به شرح ذیل است: *آذربایجان شرقی/ افزایش 37 درصدی جرائم در استان آذربایجانشرقی سرهنگ محسن محمودی گفت: در سال گذشته برداشت اینترنتی غیر مجاز در اولویت جرایم قرار داشت که با توجه به اطلاعرسانیهای به موقع که از طریق رسانهها صورت گرفت، جلوی کلاهبرداریها گرفته شد و این قبیل جرایم کاهش یافته و در اولویت چندم قرار گرفت. وی با اشاره به اینکه استان آذربایجانشرقی در حوزهی سایبری جزو پنج استان پر وقوع کشوری است، خاطر نشان کرد: در سال جاری بالغ بر 98.22 درصد پروندههای تشکیل شده کشف گردیده و همچنین نسبت به زمان مشابه سال گذشته در حدود 37 درصد افزایش جرایم داشتهایم. رئیس پلیس فتا استان ادامه داد: پروندههای سایبری پیش از این در مدت 45 روز مورد رسیدگی قرار میگرفت، شاخص کشوری نیز در راستای کشف پروندهها 35 روز است و استان آذربایجانشرقی با همکاری دستگاه قضایی و شعبهی رسیدگی به جرایم سایبری با کاهش 14 درصدی توانسته پروندهها را در 30 روز مورد کشف قرار دهد. محمودی بیشترین و متداولترین روشهای مجرمانه در جرایم استان را مربوط به تخلفات در تلگرام و اینستاگرام دانسته و اذعان داشت: در کنار شبکههای اجتماعی سایتهایی چون جیمیل، دیوار و فروشگاههای اینترنتی نیز با بهرهمندی از شگردهای وسوسه انگیز همچون برنده شدن در قرعهکشی، دادن جوایز و خرید شارژ و با مهندسی اجتماعی قربانیان را مورد آسیب قرار میدهند. وی با بیان اینکه بیشتر مرتکبیین جرایم استان را مردان تشکیل و در بازهی سنی بین ۱۷ تا ۲۵ سال تشکیل میدهند، متذکر شد: باید قشر آسیبپذیر همچون کودکان، نوجوانان و جوانان را با آسیبهای این حوزه آشنا ساخته و والدین را نسبت به خطرات فضای مجازی حساس نماییم همچنین تعامل با مدارس و دانشگاهها را به جهت آموزش مستمر تقویت بخشیم. رئیس پلیس فتا استان تصریح کرد: از کل جرایم رایانه ای صورت گرفته در استان بیشترین جرم در درجه اول مربوط به هتک حیثیت و نشر اکاذیب است. رئیس پلیس فتا گفت: در راستای ارتقاء سطح آموزش طرح جامع با شهرداری آغاز گردیده همچنین برنامه جامع آموزشی هم در حال تدوین است. وی عنوان کرد: بالغ بر 80 درصد کانالهایی که محتوای مجرمانهی خاص داشتند مسدود شدند که 20 درصد باقیمانده به علت عدم دسترسی کامل به سرور و اینکه در داخل کشور نیستند و خار از کشور ساپورت میشوند، از طریق فتاناجا اقدامات مقتضی صورت گرفته است. کمتر از ۷۵ روز به زمان برگزاری انتخابات پیچیده و سخت شورای شهر تبریز زمان مانده و یک به یک کاندیداهای بالقوه شورای شهر، در حال تبدیلشدن به یک عنصر بالفعل هستند. تشکیل ستادهای انتخاباتی و تجهیز دفاتر خود در مناطق مختلف، برگزاری جلسات خانگی و سخنرانیهای محفلی، حضور در لیستهای انتخاباتی و رایزنی برای فراگیری در این ائتلافها، ازجمله اقداماتی است که در سودائیان شورای شهر، در حال زمینهسازی برای حضور قوی در انتخاباتها هستند. دراین بین نیز کاندیداهایی هستند که علیرغم حضور موج مکزیکی در کانالها و گروههای تلگرامی و تبلیغات گسترده انتخاباتی، همچنان در شیوههای سنتی تبلیغات انتخاباتی باقیماندهاند و نهار و شامهای چند صد نفری، تقریباً به برنامه هر هفتهای آنان تبدیلشده است. این روزها علاوه بر گسترده شدن سفرههای شام و ناهار در منازل و تبلیغ کاندیدای موردنظر، تالارهای بزرگ مراسمات در سطح شهر تبریز، میزبان بسیاری از کاندیداها به همراه جمعی از افراد و طرفدارانشان هستند. سفرههایی پرهزینه تا کاندیدا از این طریق باسخنرانیهای پوپولیستی سبد رأی قابلتوجهی برای خود کسب کنند. هزینههای میلیونی و هنگفت این روزها به اوج خود میرسد و با آغاز تبلیغات رسمی این برنامهها بیشتر و بیشتر خواهند شد. انگار هر چه روزهای تقویم میگذرد و نشاندهنده نزدیک و نزدیکتر شدن انتخابات است، رقابت برای گستراندن سفرههای شام و ناهار تبلیغاتی بیشتر میشود. هرچند این سفرههای انتخاباتی تنها برای قشر خاصی پهن نمیشود، اما اخبار واصله حکایت از آن دارد که هستند کاندیداهایی که سودای بر سر زبان افتادن نامشان را دارندو سفره اطعام ناهار و شام برای کسب رأی را نه از تابستان و پاییز امسال، بلکه از بهار امسال و جشنهای نیمه شعبان آغاز کرده و به بهانههای مختلف (شما بخوانید کسب رأی) به هر آب و آتشی دست میزنند. مشخص است که میزان وعده های انتخاباتی این کاندیداها بر سر سفره وعده های شام و نهار تا چه اندازه قابل تحقق نیست، اما در اینجاست که زوال سیاست انتخاباتی، فروکاست رقابتهای انتخاباتی و ظاهربینی رأی دهندگان ایرانی بیش از پیش خود را نمایان میسازد، تا درنهایت با رأی آنان، شورایی نامتجانس، قابل نفوذ و متشتت را شاهد باشیم. عباس جعفری مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم اظهار داشت: برای آتش نشانی با توجه به نوع خاصی کاری که انجام می شود، و با توجه به سختی کار و مشکلاتی که دارد به نظرم آتش نشان خانم کارایی چندانی نداشته باشد. وی بیان داشت: آتش نشانی شغلی است که فرد باید وارد یک ساختمانی شود که آتش وی را احاطه کرده تا افرادی را نجات دهد، حالا بنا به این مسئله که در آن حادثه احتمال دارد یک خانم دچار حادثه شده و یا گیرافتاده است لزوما باید اتش نشان زن برود! آیا یک زن توانایی جسمی این کار را دارد؟ آیا باید دراین شرایط فکر کرد که یک زن آتش نشان برای رعایت برخی از مسائل باید واردعملیات شود؟ این مسئله از نظرم من قابل قبول نیست. مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم افزود: به طور مثال اگر یک خانم در یک چاه 30 متری سقوط کرده است آیا برای رعایت برخی از مسائل باید انتظار داشت که یک زن آتش نشان به چاه 30 متری برای نجات برود! اصلا در توانایی جسمی و روحی و روانی یک خانم نیست که بتواند چنین کاری انجام دهد این مسئله را به صورت کلی بیان می کنم. وی تاکید کرد: باید در این مورد منطقی فکر کرد، آیا یک خانم می تواند در ساختمانی که آتش سوزی شده پله ها را در عرض یک تایم خاص با وسایل نجات طی کند.دعمده کارهای آتش نشانی کارهای سختی هستند که یک توانایی روحی و روانی و مخصوصا جسمی بالایی می خواهد که طبیعت و سیستم فیزیولوژی خانم ها اینطور نیست. البته در برخی موارد ممکن است به آتش نشان داوطلب خانم نیاز داشته باشیم ، به طور مثال همین بحث حادثه در استخرهای زنان که که یک مسئله استثنائی است در این موارد می توان با تمهیداتی از همکاران آتش نشان داوطلب خانم استفاده کرد. وی گفت: می توان قراردادهایی را با آتش نشانان داوطلب خانم منعقد کرد که در سازمان حضور داشته باشند. 1050 اتش نشان داوطلب خانم در قم آموزش دیده اند مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم با اشاره به برگزاری دوره های آموزشی برای آتش نشانان داوطلب خانم گت: 1050 نفر آتش نشان داوطلب خانم در سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم آموزش دیده اند که برخی ها تا آموزش های سطح متوسطه را نیز فرا گرفته اند، تقریبا می توانیم با 50 درصد آنها تماس داشته باشیم تا بتوانند در مواقع خاص در عملیات ها حضور پیدا کنند. وی گفت: حادثه استخری که چند روز پیش در قم رخ داد مشکل داخل محوطه استخر نبود و بانوان خارج از محوطه استخر با لباس رسمی پشت درب های خروجی گیر افتاده بودند ونیاز به آتش نشان خانم نبود. اگر حادثه در داخل استخر و در محوطه اصلی بود ما صد درصد از آتش نشانان داوطلب خانم در عملیات نجات استفاده می کردیم، البته در این زمینه تمهیداتی نیز اندیشیده شده است. شهیده مریم امین پور در اولین روز از فروردین ماه سال 1323 در روستای ایرانخواه از توابع شهرستان سقز دیده به جهان گشود. پدرش کریم کشاورزی می کرد و مادرش بانو خدیجه به کار خانه داری مشغول بود. بانو مریم به دلیل وضعیت نامناسب روستاهای مناطق محروم هیچ گاه نتوانست وارد مدرسه شود و به همین خاطر خیلی زود کار خانه داری را در کنار مادرش یاد گرفت و در سنین جوانی ازدواج کرد و صاحب دو فرزند پسر و پنج فرزند دختر شد. بانو مریم که بعد از ازدواج به اتفاق همسرش به شهرستان سقز مهاجرت کرده بود، در اولین روز از خردادماه سال 1363 زمانی که به دیدن خانواده اش رفته بود به اسارت گروهک های ضدانقلاب درآمد و در روستای ایرنخواه توسط گروهک های ضدانقلاب تیرباران شد و به شهادت رسید. فرزند شهید نقل می کند: مادرم بی قراری می کرد و تصمیم گرفته بود هر طور شده پدرش را ملاقات کند. به همین خاطر به همراه خواهر کوچکم و برادر شیر خوارم به طرف روستای ایرانخواه حرکت کردند. گروهک های ضد انقلاب که با خانواده ما دشمنی داشتند، از حضور مادرم در روستای ایرانخواه باخبر می شوند و به همین خاطر خانه پدر بزرگم را محاصره می کنند. مادرم که اصلاً سلاحی به همراه نداشته به راحتی به اسارت نیروهای ضدانقلاب در می آید. گروهک های ضد انقلاب مادرم را به همراه دو طفل معصومش از خانه بیرون می برند. اهالی روستای ایرانخواه سد راه گروهک های ضد انقلاب می شوند تا مانع به اسارت بردن مادرم و خواهر و برادرم شوند. اما گروهک های ضد انقلاب سنگ دل تر از این حرف ها بودند که بخواهند به التماس مردم، یک زن بی گناه را آزاد کنند. گروهک های ضدانقلاب در کنار روستا، برادر شیرخوارم را از مادرم جدا می کنند و به خواهر کوچکم تحویل می دهند. آن از خدا بی خبرها مادرم را در برابر دیدگان خواهر کوچکم و برادر شیرخوارم به شهادت می رسانند و از روستا متواری می شوند. شهید کریم امین پور ـ پدر شهیده مریم امین پور ـ نزدیک به دو ماه بعد از شهادت دخترش در روز چهارم مرداد ماه سال 1363 در روستای سبزی برکان به اسارت گروهک های ضدانقلاب درمی آید و در همان جا تیرباران می شود. احمد مظفری، دبیر شورای اطلاعرسانی مازندران با تایید این خبر گفت: در پی استعفای سرپرست فرمانداری ویژه آمل ربیع فلاح جلودار استاندار مازندران در حکمی علیرضا یونسی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری مازندران را با حفظ سمت به عنوان سرپرست فرمانداری ویژه آمل منصوب کرد. روز گذشته مراسم معارفه و تودیع ناگهانی فرماندار آمل در فرمانداری با حضور استاندار مازندران برگزار شد که این مراسم با واکنش امام جمعه آمل و مسئولان شهرستان و خانواده جانبازان و شهدا مواجه شد. امروز نیز به دنبال این انتصاب استاندار، جمعی از مردم و معتمدان آمل مقابل فرمانداری تجمع و خواستار جابهجایی سریع سرپرست فعل فرمانداری آمل شدند. استاندار سیستان و بلوچستان در پاسخ به خبرنگاری که دلیل عدم استقبال مناسب مردمی و جمعیت کم در سفر اخیر رییس جمهور به زاهدان را جویا شد پاسخ می دهد که عنوان استقبال مطرح نبود و قرار بر استقبال نیز نبوده است. درحالی علی اوسط هاشمی مدعی رد واژه استقبال در سفر هفته گذشته روحانی به زاهدان می شود که حضور کم مردم در این سفر را به نبود برنامه دیدار عمومی رییس جمهور با مردم گره می زند. در بخشی از این بیانیه آمده است: “حال همزمان با این رویداد بزرگ و شیرین با نمایشی عظیم از جلوه های حضور و استقبال از دولتمردان، ضمن دلگرمی به خدمتگزاران نظام، روزی به یاد ماندنی و با شکوه را در تاریخ استانمان رقم خواهیم زد و همچون گذشته طلایه دار فرهنگ غنی مهمان نوازی در استان خواهیم بود و بدینوسیله از آحاد مردم عزیز استان دعوت می شود در این مراسم که از ساعت 9 صبح روز سه شنبه 95/12/10 در محل «زاهدان، میدان انقلاب اسلامی، ترمینال جدید، میدان گاز» برگزار می شود حضور یافته و مهمان نوازی و کرامت همیشگی مردم استان را در استقبال از رئیس جمهور محترم و هیات همراه به نمایش بگذاریم”. اگرچه این پلان اول از تراژدی فراموشی استاندار نبود زیرا او در همین نشست برای توجیه نبود واژه استقبال بیان می کند مطلبی را در اینستاگرام خود تحت عنوان ” تجلیل از زحمات و کارگران و مهندسان که در سخترین شرایط این مهم را برای استان خلق کردند” منتشر کرده که ارتباطی به استقبال ندارد. اما با مراجعه به اینستاگرام وی تنها مطلبی که در مورد گاز منتشر شده پستی با عنوان “سه شنبه 12/10 همه باهم در مراسم افتتاح و بهره برداری از گاز شهری با روشن نمودن مشعل بدست توانمند جناب آقای دکتر روحانی رییس جمهور منتخب ملت – مصداق اقدام و عمل – مکان، ساعت متعاقبا اعلام خواهد شد – ترغیب به اقبال را وظیفه خود بدانیم” دیده می شود و اثری از تجلیل و سخن مطرح شده در جمع خبرنگاران در آن نیست! کانال روابط عمومی استانداری علاوه بر اینکه در روز ورود رییس جمهور خبر استقبال رسمی از وی را توسط مقامات منتشر می کند که در قبل از ورود وی دعوت فرماندار شهرستان زاهدان برای استقبال مردمی از روحانی را نیز منتشر کرده بود. مجتبی خانجانی در پیام دعوت مردم برای استقبال از روحانی نوشته بود؛” از شما زنان و مردان دیار مهربانی دعوت می شود تا به رسم میهمان نوازی همیشگی تان، همانگونه که زبان زد همگان است، در مراسم استقبال از دکتر حسن روحانی رییس جمهور گرانقدر و مدبر کشورمان حضور یافته و آن گونه که شایسته است، پیام آور قدرشناسی مردمان این سرزمین باشید. وعده دیدار: سه شنبه 10 اسفند ماه 1395 ساعت ۹صبح میدان گاز( جنب ترمینال مسافربری زاهدان) در هر حال آگاهان بر این باورند که استقبال اندک مردم از رئیس جمهور در سفرهای اخیر به استان های مختلف نشات گرفته از وعده های بر زمین مانده ی اوست که روحانی در طول نزدیک به چهار سال سکانداری خود داده است. |
گروه استانهای جهان نيوز: در راستای کمک به تحقق عدالت رسانهای برای همه استانهای کشور و همچنین با توجه به اخبار و گزارشهای بسیار خوبی که در رسانههای محلی در مناطق مختلف کشور تولید می شود، از این به بعد روزانه برگزیده ای از اخبار استان ها تقدیم به خوانندگان محترم جهان نيوز خواهد شد.
همچنین مسئولین رسانههای محلی در شهرستانها میتوانند اخبار برگزیده شان را به جهان نيوز جهت دادن بازتاب ارسال کنند. به گزارش جهان نيوز، برگزیده امروز اخبار استانها به نقل از منابع محلی به شرح ذیل است: *آذربایجان شرقی/ افزایش 37 درصدی جرائم در استان آذربایجانشرقی سرهنگ محسن محمودی گفت: در سال گذشته برداشت اینترنتی غیر مجاز در اولویت جرایم قرار داشت که با توجه به اطلاعرسانیهای به موقع که از طریق رسانهها صورت گرفت، جلوی کلاهبرداریها گرفته شد و این قبیل جرایم کاهش یافته و در اولویت چندم قرار گرفت. وی با اشاره به اینکه استان آذربایجانشرقی در حوزهی سایبری جزو پنج استان پر وقوع کشوری است، خاطر نشان کرد: در سال جاری بالغ بر 98.22 درصد پروندههای تشکیل شده کشف گردیده و همچنین نسبت به زمان مشابه سال گذشته در حدود 37 درصد افزایش جرایم داشتهایم. رئیس پلیس فتا استان ادامه داد: پروندههای سایبری پیش از این در مدت 45 روز مورد رسیدگی قرار میگرفت، شاخص کشوری نیز در راستای کشف پروندهها 35 روز است و استان آذربایجانشرقی با همکاری دستگاه قضایی و شعبهی رسیدگی به جرایم سایبری با کاهش 14 درصدی توانسته پروندهها را در 30 روز مورد کشف قرار دهد. محمودی بیشترین و متداولترین روشهای مجرمانه در جرایم استان را مربوط به تخلفات در تلگرام و اینستاگرام دانسته و اذعان داشت: در کنار شبکههای اجتماعی سایتهایی چون جیمیل، دیوار و فروشگاههای اینترنتی نیز با بهرهمندی از شگردهای وسوسه انگیز همچون برنده شدن در قرعهکشی، دادن جوایز و خرید شارژ و با مهندسی اجتماعی قربانیان را مورد آسیب قرار میدهند. وی با بیان اینکه بیشتر مرتکبیین جرایم استان را مردان تشکیل و در بازهی سنی بین ۱۷ تا ۲۵ سال تشکیل میدهند، متذکر شد: باید قشر آسیبپذیر همچون کودکان، نوجوانان و جوانان را با آسیبهای این حوزه آشنا ساخته و والدین را نسبت به خطرات فضای مجازی حساس نماییم همچنین تعامل با مدارس و دانشگاهها را به جهت آموزش مستمر تقویت بخشیم. رئیس پلیس فتا استان تصریح کرد: از کل جرایم رایانه ای صورت گرفته در استان بیشترین جرم در درجه اول مربوط به هتک حیثیت و نشر اکاذیب است. رئیس پلیس فتا گفت: در راستای ارتقاء سطح آموزش طرح جامع با شهرداری آغاز گردیده همچنین برنامه جامع آموزشی هم در حال تدوین است. وی عنوان کرد: بالغ بر 80 درصد کانالهایی که محتوای مجرمانهی خاص داشتند مسدود شدند که 20 درصد باقیمانده به علت عدم دسترسی کامل به سرور و اینکه در داخل کشور نیستند و خار از کشور ساپورت میشوند، از طریق فتاناجا اقدامات مقتضی صورت گرفته است. کمتر از ۷۵ روز به زمان برگزاری انتخابات پیچیده و سخت شورای شهر تبریز زمان مانده و یک به یک کاندیداهای بالقوه شورای شهر، در حال تبدیلشدن به یک عنصر بالفعل هستند. تشکیل ستادهای انتخاباتی و تجهیز دفاتر خود در مناطق مختلف، برگزاری جلسات خانگی و سخنرانیهای محفلی، حضور در لیستهای انتخاباتی و رایزنی برای فراگیری در این ائتلافها، ازجمله اقداماتی است که در سودائیان شورای شهر، در حال زمینهسازی برای حضور قوی در انتخاباتها هستند. دراین بین نیز کاندیداهایی هستند که علیرغم حضور موج مکزیکی در کانالها و گروههای تلگرامی و تبلیغات گسترده انتخاباتی، همچنان در شیوههای سنتی تبلیغات انتخاباتی باقیماندهاند و نهار و شامهای چند صد نفری، تقریباً به برنامه هر هفتهای آنان تبدیلشده است. این روزها علاوه بر گسترده شدن سفرههای شام و ناهار در منازل و تبلیغ کاندیدای موردنظر، تالارهای بزرگ مراسمات در سطح شهر تبریز، میزبان بسیاری از کاندیداها به همراه جمعی از افراد و طرفدارانشان هستند. سفرههایی پرهزینه تا کاندیدا از این طریق باسخنرانیهای پوپولیستی سبد رأی قابلتوجهی برای خود کسب کنند. هزینههای میلیونی و هنگفت این روزها به اوج خود میرسد و با آغاز تبلیغات رسمی این برنامهها بیشتر و بیشتر خواهند شد. انگار هر چه روزهای تقویم میگذرد و نشاندهنده نزدیک و نزدیکتر شدن انتخابات است، رقابت برای گستراندن سفرههای شام و ناهار تبلیغاتی بیشتر میشود. هرچند این سفرههای انتخاباتی تنها برای قشر خاصی پهن نمیشود، اما اخبار واصله حکایت از آن دارد که هستند کاندیداهایی که سودای بر سر زبان افتادن نامشان را دارندو سفره اطعام ناهار و شام برای کسب رأی را نه از تابستان و پاییز امسال، بلکه از بهار امسال و جشنهای نیمه شعبان آغاز کرده و به بهانههای مختلف (شما بخوانید کسب رأی) به هر آب و آتشی دست میزنند. مشخص است که میزان وعده های انتخاباتی این کاندیداها بر سر سفره وعده های شام و نهار تا چه اندازه قابل تحقق نیست، اما در اینجاست که زوال سیاست انتخاباتی، فروکاست رقابتهای انتخاباتی و ظاهربینی رأی دهندگان ایرانی بیش از پیش خود را نمایان میسازد، تا درنهایت با رأی آنان، شورایی نامتجانس، قابل نفوذ و متشتت را شاهد باشیم. عباس جعفری مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم اظهار داشت: برای آتش نشانی با توجه به نوع خاصی کاری که انجام می شود، و با توجه به سختی کار و مشکلاتی که دارد به نظرم آتش نشان خانم کارایی چندانی نداشته باشد. وی بیان داشت: آتش نشانی شغلی است که فرد باید وارد یک ساختمانی شود که آتش وی را احاطه کرده تا افرادی را نجات دهد، حالا بنا به این مسئله که در آن حادثه احتمال دارد یک خانم دچار حادثه شده و یا گیرافتاده است لزوما باید اتش نشان زن برود! آیا یک زن توانایی جسمی این کار را دارد؟ آیا باید دراین شرایط فکر کرد که یک زن آتش نشان برای رعایت برخی از مسائل باید واردعملیات شود؟ این مسئله از نظرم من قابل قبول نیست. مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم افزود: به طور مثال اگر یک خانم در یک چاه 30 متری سقوط کرده است آیا برای رعایت برخی از مسائل باید انتظار داشت که یک زن آتش نشان به چاه 30 متری برای نجات برود! اصلا در توانایی جسمی و روحی و روانی یک خانم نیست که بتواند چنین کاری انجام دهد این مسئله را به صورت کلی بیان می کنم. وی تاکید کرد: باید در این مورد منطقی فکر کرد، آیا یک خانم می تواند در ساختمانی که آتش سوزی شده پله ها را در عرض یک تایم خاص با وسایل نجات طی کند.دعمده کارهای آتش نشانی کارهای سختی هستند که یک توانایی روحی و روانی و مخصوصا جسمی بالایی می خواهد که طبیعت و سیستم فیزیولوژی خانم ها اینطور نیست. البته در برخی موارد ممکن است به آتش نشان داوطلب خانم نیاز داشته باشیم ، به طور مثال همین بحث حادثه در استخرهای زنان که که یک مسئله استثنائی است در این موارد می توان با تمهیداتی از همکاران آتش نشان داوطلب خانم استفاده کرد. وی گفت: می توان قراردادهایی را با آتش نشانان داوطلب خانم منعقد کرد که در سازمان حضور داشته باشند. 1050 اتش نشان داوطلب خانم در قم آموزش دیده اند مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم با اشاره به برگزاری دوره های آموزشی برای آتش نشانان داوطلب خانم گت: 1050 نفر آتش نشان داوطلب خانم در سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قم آموزش دیده اند که برخی ها تا آموزش های سطح متوسطه را نیز فرا گرفته اند، تقریبا می توانیم با 50 درصد آنها تماس داشته باشیم تا بتوانند در مواقع خاص در عملیات ها حضور پیدا کنند. وی گفت: حادثه استخری که چند روز پیش در قم رخ داد مشکل داخل محوطه استخر نبود و بانوان خارج از محوطه استخر با لباس رسمی پشت درب های خروجی گیر افتاده بودند ونیاز به آتش نشان خانم نبود. اگر حادثه در داخل استخر و در محوطه اصلی بود ما صد درصد از آتش نشانان داوطلب خانم در عملیات نجات استفاده می کردیم، البته در این زمینه تمهیداتی نیز اندیشیده شده است. شهیده مریم امین پور در اولین روز از فروردین ماه سال 1323 در روستای ایرانخواه از توابع شهرستان سقز دیده به جهان گشود. پدرش کریم کشاورزی می کرد و مادرش بانو خدیجه به کار خانه داری مشغول بود. بانو مریم به دلیل وضعیت نامناسب روستاهای مناطق محروم هیچ گاه نتوانست وارد مدرسه شود و به همین خاطر خیلی زود کار خانه داری را در کنار مادرش یاد گرفت و در سنین جوانی ازدواج کرد و صاحب دو فرزند پسر و پنج فرزند دختر شد. بانو مریم که بعد از ازدواج به اتفاق همسرش به شهرستان سقز مهاجرت کرده بود، در اولین روز از خردادماه سال 1363 زمانی که به دیدن خانواده اش رفته بود به اسارت گروهک های ضدانقلاب درآمد و در روستای ایرنخواه توسط گروهک های ضدانقلاب تیرباران شد و به شهادت رسید. فرزند شهید نقل می کند: مادرم بی قراری می کرد و تصمیم گرفته بود هر طور شده پدرش را ملاقات کند. به همین خاطر به همراه خواهر کوچکم و برادر شیر خوارم به طرف روستای ایرانخواه حرکت کردند. گروهک های ضد انقلاب که با خانواده ما دشمنی داشتند، از حضور مادرم در روستای ایرانخواه باخبر می شوند و به همین خاطر خانه پدر بزرگم را محاصره می کنند. مادرم که اصلاً سلاحی به همراه نداشته به راحتی به اسارت نیروهای ضدانقلاب در می آید. گروهک های ضد انقلاب مادرم را به همراه دو طفل معصومش از خانه بیرون می برند. اهالی روستای ایرانخواه سد راه گروهک های ضد انقلاب می شوند تا مانع به اسارت بردن مادرم و خواهر و برادرم شوند. اما گروهک های ضد انقلاب سنگ دل تر از این حرف ها بودند که بخواهند به التماس مردم، یک زن بی گناه را آزاد کنند. گروهک های ضدانقلاب در کنار روستا، برادر شیرخوارم را از مادرم جدا می کنند و به خواهر کوچکم تحویل می دهند. آن از خدا بی خبرها مادرم را در برابر دیدگان خواهر کوچکم و برادر شیرخوارم به شهادت می رسانند و از روستا متواری می شوند. شهید کریم امین پور ـ پدر شهیده مریم امین پور ـ نزدیک به دو ماه بعد از شهادت دخترش در روز چهارم مرداد ماه سال 1363 در روستای سبزی برکان به اسارت گروهک های ضدانقلاب درمی آید و در همان جا تیرباران می شود. احمد مظفری، دبیر شورای اطلاعرسانی مازندران با تایید این خبر گفت: در پی استعفای سرپرست فرمانداری ویژه آمل ربیع فلاح جلودار استاندار مازندران در حکمی علیرضا یونسی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری مازندران را با حفظ سمت به عنوان سرپرست فرمانداری ویژه آمل منصوب کرد. روز گذشته مراسم معارفه و تودیع ناگهانی فرماندار آمل در فرمانداری با حضور استاندار مازندران برگزار شد که این مراسم با واکنش امام جمعه آمل و مسئولان شهرستان و خانواده جانبازان و شهدا مواجه شد. امروز نیز به دنبال این انتصاب استاندار، جمعی از مردم و معتمدان آمل مقابل فرمانداری تجمع و خواستار جابهجایی سریع سرپرست فعل فرمانداری آمل شدند. استاندار سیستان و بلوچستان در پاسخ به خبرنگاری که دلیل عدم استقبال مناسب مردمی و جمعیت کم در سفر اخیر رییس جمهور به زاهدان را جویا شد پاسخ می دهد که عنوان استقبال مطرح نبود و قرار بر استقبال نیز نبوده است. درحالی علی اوسط هاشمی مدعی رد واژه استقبال در سفر هفته گذشته روحانی به زاهدان می شود که حضور کم مردم در این سفر را به نبود برنامه دیدار عمومی رییس جمهور با مردم گره می زند. در بخشی از این بیانیه آمده است: “حال همزمان با این رویداد بزرگ و شیرین با نمایشی عظیم از جلوه های حضور و استقبال از دولتمردان، ضمن دلگرمی به خدمتگزاران نظام، روزی به یاد ماندنی و با شکوه را در تاریخ استانمان رقم خواهیم زد و همچون گذشته طلایه دار فرهنگ غنی مهمان نوازی در استان خواهیم بود و بدینوسیله از آحاد مردم عزیز استان دعوت می شود در این مراسم که از ساعت 9 صبح روز سه شنبه 95/12/10 در محل «زاهدان، میدان انقلاب اسلامی، ترمینال جدید، میدان گاز» برگزار می شود حضور یافته و مهمان نوازی و کرامت همیشگی مردم استان را در استقبال از رئیس جمهور محترم و هیات همراه به نمایش بگذاریم”. اگرچه این پلان اول از تراژدی فراموشی استاندار نبود زیرا او در همین نشست برای توجیه نبود واژه استقبال بیان می کند مطلبی را در اینستاگرام خود تحت عنوان ” تجلیل از زحمات و کارگران و مهندسان که در سخترین شرایط این مهم را برای استان خلق کردند” منتشر کرده که ارتباطی به استقبال ندارد. اما با مراجعه به اینستاگرام وی تنها مطلبی که در مورد گاز منتشر شده پستی با عنوان “سه شنبه 12/10 همه باهم در مراسم افتتاح و بهره برداری از گاز شهری با روشن نمودن مشعل بدست توانمند جناب آقای دکتر روحانی رییس جمهور منتخب ملت – مصداق اقدام و عمل – مکان، ساعت متعاقبا اعلام خواهد شد – ترغیب به اقبال را وظیفه خود بدانیم” دیده می شود و اثری از تجلیل و سخن مطرح شده در جمع خبرنگاران در آن نیست! کانال روابط عمومی استانداری علاوه بر اینکه در روز ورود رییس جمهور خبر استقبال رسمی از وی را توسط مقامات منتشر می کند که در قبل از ورود وی دعوت فرماندار شهرستان زاهدان برای استقبال مردمی از روحانی را نیز منتشر کرده بود. مجتبی خانجانی در پیام دعوت مردم برای استقبال از روحانی نوشته بود؛” از شما زنان و مردان دیار مهربانی دعوت می شود تا به رسم میهمان نوازی همیشگی تان، همانگونه که زبان زد همگان است، در مراسم استقبال از دکتر حسن روحانی رییس جمهور گرانقدر و مدبر کشورمان حضور یافته و آن گونه که شایسته است، پیام آور قدرشناسی مردمان این سرزمین باشید. وعده دیدار: سه شنبه 10 اسفند ماه 1395 ساعت ۹صبح میدان گاز( جنب ترمینال مسافربری زاهدان) در هر حال آگاهان بر این باورند که استقبال اندک مردم از رئیس جمهور در سفرهای اخیر به استان های مختلف نشات گرفته از وعده های بر زمین مانده ی اوست که روحانی در طول نزدیک به چهار سال سکانداری خود داده است. |
تیرباران مادر در برابر دیدگان فرزندش/ برکناری از فرمانداری آمل یک روز پس از معارفه/ تلاش برای توجیهه استقبال کم رنگ از روحانی در زاهدان/ آموزش آتش نشان خانم در قم
آموزش نمردن در عربستان برای زائران روسی
به گزارش افق، دفتر مطبوعاتی عالی ترین نهاد مذهبی روسیه اعلام کرد که این دوره از امروز (یکشنبه) برای ۱۶ هزار زائر خانه خدا در سراسر این کشور آغاز شده است.
در اطلاعیه شورای عالی مفتی های روسیه آمده است که دوره های حفظ هوشیاری برای پرهیز از له شدن زیر دست و پا و میان ازدحام جمعیت در مسجد جامع بزرگ مسکو و مساجد دیگر شهرها در مناطق مختلف روسیه برگزار خواهد شد و زائران باید این دوره های آموزشی را بگذرانند.
براساس برنامه اعلام شده، در این نشست های آموزشی اطلاعات لازم به صورت کاربردی برای فرار از گرفتار شدن بین جمعیت، رفتار منطقی در شرایط اضطراری، گرما و همچنین احتراز از قرار گرفتن در موقعیت های مشابه وقایع مرگبار سال گذشته ارائه می شود.
حج سال گذشته در عربستان سعودی پرتلفات ترین مناسک در طول تاریخ بشمار می رود که با وجود دو واقعه سقوط برج جرثقیل در محوطه خانه خدا و قربانی شدن چندین نفر در کنار رویداد جان باختن شمار بسیاری زیادی در مکه از جمله شهروندان ایرانی، ریاض هیچ گونه مسئولیتی را برعهده نگرفت.
بستن برخی خیابان های مسیر حرکت میلیون ها زائر و متراکم شدن جمعیت، گرمای هوا، خودداری از امداد رسانی به مجروحان و آسیب دیدگان، تلنیار کردن کشته شدگان در خیابان ها و در مواردی انتقال افراد بی هوش بین مردگان با وانت و کامیون توسط گروه های عملیاتی عربستانی، سبب افزایش شمار تلفات واقعه سال گذشته شد.
به گزارش افق، دفتر مطبوعاتی عالی ترین نهاد مذهبی روسیه اعلام کرد که این دوره از امروز (یکشنبه) برای ۱۶ هزار زائر خانه خدا در سراسر این کشور آغاز شده است.
در اطلاعیه شورای عالی مفتی های روسیه آمده است که دوره های حفظ هوشیاری برای پرهیز از له شدن زیر دست و پا و میان ازدحام جمعیت در مسجد جامع بزرگ مسکو و مساجد دیگر شهرها در مناطق مختلف روسیه برگزار خواهد شد و زائران باید این دوره های آموزشی را بگذرانند.
براساس برنامه اعلام شده، در این نشست های آموزشی اطلاعات لازم به صورت کاربردی برای فرار از گرفتار شدن بین جمعیت، رفتار منطقی در شرایط اضطراری، گرما و همچنین احتراز از قرار گرفتن در موقعیت های مشابه وقایع مرگبار سال گذشته ارائه می شود.
حج سال گذشته در عربستان سعودی پرتلفات ترین مناسک در طول تاریخ بشمار می رود که با وجود دو واقعه سقوط برج جرثقیل در محوطه خانه خدا و قربانی شدن چندین نفر در کنار رویداد جان باختن شمار بسیاری زیادی در مکه از جمله شهروندان ایرانی، ریاض هیچ گونه مسئولیتی را برعهده نگرفت.
بستن برخی خیابان های مسیر حرکت میلیون ها زائر و متراکم شدن جمعیت، گرمای هوا، خودداری از امداد رسانی به مجروحان و آسیب دیدگان، تلنیار کردن کشته شدگان در خیابان ها و در مواردی انتقال افراد بی هوش بین مردگان با وانت و کامیون توسط گروه های عملیاتی عربستانی، سبب افزایش شمار تلفات واقعه سال گذشته شد.
آموزش نمردن در عربستان برای زائران روسی
آموزش استفاده از گوگل مپ
به گزارش جهان، یکی از بهترین نرم افزارهای مسیر یاب که به بازار عرضه شده است Google Maps است که در اختیار شما کاربران اندرویدی قرار گرفته. این برنامه به تازگی برای گوشی ها و تبلت های اندرویدی منتشر شده و موجب یافتن سریع ترین و راحت ترین مسیرها برای رسیدن به مقصد می باشد. پیدا کردن بهترین نقاط در شهر و اطلاعات مورد نیاز برای رسیدن به آنجا، نقشه های دقیق و جامع ۲۲۰ کشور، راهنمای صوتی مسیریابی GPS برای رانندگی، دوچرخه سواری و پیاده روی، اطلاعاتی مفید درباره بیش از ۱۰۰ میلیون مکان معروف جهان، نقشه بیش از ۲۸۰۰ شهرستان، امکان مشاهده مسیرها و گزارش زنده از وضعیت ترافیک شهری از جمله امکانات این app بسیار قدرتمند می باشد.
اگر گوشی شما به صورت آنلاین به اینترنت متصل باشد یافتن مسیرها و اکثر مکان های مهم شهر هم چون رستوران ها و موزه ها و نمای داخلی آن ها با ضربه زدن بر روی صفحه موبایل میسر می شود. البته در نسخه های جدید این برنامه ( نسخه های ۸+ ) قابلیت ذخیره نقشه ها به صورت آفلاین به وجود آمده است. ابر کمپانی گوگل این نقشه را در اختیار کاربران قرار داده که بزرگترین و دقیق ترین نقشه جهان به شمار می رود. می توانید این نرم افزار بسیار سودمند و پرطرفدار را هم اینک از رسانه جوان موبایل دریافت کنید. ویژگی های بازی اندروید Google Maps : شاید شما نیز از علاقه مندان استفاده از این برنامه اندرویدی باشید اما در استفاده از نرم افزار Google Maps دچار مشکل شده اید. در ادامه دو ویژگی مهم این نرم افزار اندروید بررسی خواهد شد و روش های فعال سازی آن ذکر می گردد. با ما همراه شوید تا از امکانات بیشتری از نقشه گوگل را در گوشی های اندرویدی خود بدانید ! – مسیریابی در Google Maps : یکی از امکانات گوگل مپ، پیشنهاد مسیر برای رفت و آمد است. برای این موضوع تنها کافیست تا مبدا و مقصد خود را بر روی اپلیکیشن مشخص نمایید تا بهترین مسیر بر روی نقشه برای شما رسم گردد. گوگل مپ مکان کنونی شما بر روی نقشه را می تواند تشخیص دهد، برای این موضوع باید آیکون دایره شکلی که در پایین برنامه قرار دارد را لمس کنید. توجه داشته باشید که برای شناسایی موقعیت جغرافیایی، گوگل مپ نیاز دارد که از GPS دستگاه استفاده نماید، لذا باید تنظیمات این بخش را در موبایل خود روشن نمایید. پس از مشخص شدن موقعیت کنونی بر روی نقشه، برنامه آن را به عنوان نقطه مبدا مسیر شما در نظر می گیرد. حال باید خودتان بر روی نقشه مقصد را مشخص نمایید. برای اینکار تنها کافیست موقعیت مورد نظر خود را بیابید و انگشتتان را برای چند لحظه بر روی آن نگه دارید. اکنون اپلیکیشن در پایین صفحه آیکون یک خودرو ظاهر می شود که با لمس آن به صفحه ای می روید که مسیر های پیشنهادی در آن درج شده است. در این صفحه می توانید مسیر های مختلف را به همراه مسافت آن ها و مدت زمانی که طول می کشد به مقصد برسید را مشاهده نمایید. در بالای صفحه علاوه بر مسیر مناسب خودرو، مسیر های پیشنهادی برای استفاده از وسایل نقلیه عمومی و پیاده روی نیز نمایش داده می شود که البته گزینه وسایل نقلیه عمومی برای ایران پشتیبانی نمی شود. در نهایت با انتخاب هر مسیری که دوست داشته باشید، راهنمای آن بر روی نقشه درج می گردد و شما می توانید بر اساس آن حرکت خود را برای رسیدن به مقصد آغاز کنید. |
به گزارش جهان، یکی از بهترین نرم افزارهای مسیر یاب که به بازار عرضه شده است Google Maps است که در اختیار شما کاربران اندرویدی قرار گرفته. این برنامه به تازگی برای گوشی ها و تبلت های اندرویدی منتشر شده و موجب یافتن سریع ترین و راحت ترین مسیرها برای رسیدن به مقصد می باشد. پیدا کردن بهترین نقاط در شهر و اطلاعات مورد نیاز برای رسیدن به آنجا، نقشه های دقیق و جامع ۲۲۰ کشور، راهنمای صوتی مسیریابی GPS برای رانندگی، دوچرخه سواری و پیاده روی، اطلاعاتی مفید درباره بیش از ۱۰۰ میلیون مکان معروف جهان، نقشه بیش از ۲۸۰۰ شهرستان، امکان مشاهده مسیرها و گزارش زنده از وضعیت ترافیک شهری از جمله امکانات این app بسیار قدرتمند می باشد.
اگر گوشی شما به صورت آنلاین به اینترنت متصل باشد یافتن مسیرها و اکثر مکان های مهم شهر هم چون رستوران ها و موزه ها و نمای داخلی آن ها با ضربه زدن بر روی صفحه موبایل میسر می شود. البته در نسخه های جدید این برنامه ( نسخه های ۸+ ) قابلیت ذخیره نقشه ها به صورت آفلاین به وجود آمده است. ابر کمپانی گوگل این نقشه را در اختیار کاربران قرار داده که بزرگترین و دقیق ترین نقشه جهان به شمار می رود. می توانید این نرم افزار بسیار سودمند و پرطرفدار را هم اینک از رسانه جوان موبایل دریافت کنید. ویژگی های بازی اندروید Google Maps : شاید شما نیز از علاقه مندان استفاده از این برنامه اندرویدی باشید اما در استفاده از نرم افزار Google Maps دچار مشکل شده اید. در ادامه دو ویژگی مهم این نرم افزار اندروید بررسی خواهد شد و روش های فعال سازی آن ذکر می گردد. با ما همراه شوید تا از امکانات بیشتری از نقشه گوگل را در گوشی های اندرویدی خود بدانید ! – مسیریابی در Google Maps : یکی از امکانات گوگل مپ، پیشنهاد مسیر برای رفت و آمد است. برای این موضوع تنها کافیست تا مبدا و مقصد خود را بر روی اپلیکیشن مشخص نمایید تا بهترین مسیر بر روی نقشه برای شما رسم گردد. گوگل مپ مکان کنونی شما بر روی نقشه را می تواند تشخیص دهد، برای این موضوع باید آیکون دایره شکلی که در پایین برنامه قرار دارد را لمس کنید. توجه داشته باشید که برای شناسایی موقعیت جغرافیایی، گوگل مپ نیاز دارد که از GPS دستگاه استفاده نماید، لذا باید تنظیمات این بخش را در موبایل خود روشن نمایید. پس از مشخص شدن موقعیت کنونی بر روی نقشه، برنامه آن را به عنوان نقطه مبدا مسیر شما در نظر می گیرد. حال باید خودتان بر روی نقشه مقصد را مشخص نمایید. برای اینکار تنها کافیست موقعیت مورد نظر خود را بیابید و انگشتتان را برای چند لحظه بر روی آن نگه دارید. اکنون اپلیکیشن در پایین صفحه آیکون یک خودرو ظاهر می شود که با لمس آن به صفحه ای می روید که مسیر های پیشنهادی در آن درج شده است. در این صفحه می توانید مسیر های مختلف را به همراه مسافت آن ها و مدت زمانی که طول می کشد به مقصد برسید را مشاهده نمایید. در بالای صفحه علاوه بر مسیر مناسب خودرو، مسیر های پیشنهادی برای استفاده از وسایل نقلیه عمومی و پیاده روی نیز نمایش داده می شود که البته گزینه وسایل نقلیه عمومی برای ایران پشتیبانی نمی شود. در نهایت با انتخاب هر مسیری که دوست داشته باشید، راهنمای آن بر روی نقشه درج می گردد و شما می توانید بر اساس آن حرکت خود را برای رسیدن به مقصد آغاز کنید. |
آموزش استفاده از گوگل مپ
آموزش انگلیس به نظامیان ناقض حقوق بشر!
به گزارش جهان به نقل از مهر، ایندیپندنت می نویسد: وزارت امور خارجه انگلیس سال گذشته ۳۰ کشور را در فهرست «اولویت حقوق بشر» قرار داده و هشدار داده است که این کشورها به موارد متعدد نقض حقوق بشر از سرکوب داخلی تا خشونت جنسی علیه مخالفان متهم هستند. اما اطلاعات افشا شده از سوی وزارت دفاع نشان میدهد که نیروهای مسلح انگلیس از سال ۲۰۱۴ تاکنون در ۱۶ کشور از فهرست مزبور به آموزش «پرسنل امنیتی یا نیروهای مسلح» مشغول بوده است. براساس اعلام وزارت دفاع انگلیس، سربازان این کشور با وجود سوابق نقض حقوق بشر، نیروهای مسلح را در بیش از نیمی از کشورهای فهرست مزبور از جمله بحرین، میانمار، کلمبیا، مصر، پاکستان، عربستان سعودی و سودان آموزش میدهند. ایندیپندنت همچنین در ماه مارس گزارش داد کماندوهای انگلیسی تک تیراندازهای بحرینی را آموزش میدهند؛ این در حالی است که از سال ۲۰۱۱ تاکنون گزارشهای متعددی از سرکوب اعتراضات مردمی در بحرین از سوی رژیم آل خلیفه منتشر شده است. همچنین وزارت دفاع انگلیس اعلام کرد، ارتش این کشور هفته گذشته میزبان گروهی از سربازان بحرینی و نیجریهای در مدرسه جنگ پیاده نظام در ولز بوده است. |
به گزارش جهان به نقل از مهر، ایندیپندنت می نویسد: وزارت امور خارجه انگلیس سال گذشته ۳۰ کشور را در فهرست «اولویت حقوق بشر» قرار داده و هشدار داده است که این کشورها به موارد متعدد نقض حقوق بشر از سرکوب داخلی تا خشونت جنسی علیه مخالفان متهم هستند. اما اطلاعات افشا شده از سوی وزارت دفاع نشان میدهد که نیروهای مسلح انگلیس از سال ۲۰۱۴ تاکنون در ۱۶ کشور از فهرست مزبور به آموزش «پرسنل امنیتی یا نیروهای مسلح» مشغول بوده است. براساس اعلام وزارت دفاع انگلیس، سربازان این کشور با وجود سوابق نقض حقوق بشر، نیروهای مسلح را در بیش از نیمی از کشورهای فهرست مزبور از جمله بحرین، میانمار، کلمبیا، مصر، پاکستان، عربستان سعودی و سودان آموزش میدهند. ایندیپندنت همچنین در ماه مارس گزارش داد کماندوهای انگلیسی تک تیراندازهای بحرینی را آموزش میدهند؛ این در حالی است که از سال ۲۰۱۱ تاکنون گزارشهای متعددی از سرکوب اعتراضات مردمی در بحرین از سوی رژیم آل خلیفه منتشر شده است. همچنین وزارت دفاع انگلیس اعلام کرد، ارتش این کشور هفته گذشته میزبان گروهی از سربازان بحرینی و نیجریهای در مدرسه جنگ پیاده نظام در ولز بوده است. |
آموزش انگلیس به نظامیان ناقض حقوق بشر!
قطر از اردن نیروی آموزش امنیتی خواست
به گزارش جهان به نقل از العالم، قطر ظاهرا این نیروها را برای فعالیت در نیروهای امنیت داخلی خود درخواست کرده است. دوحه از اردن خواست که فقط نیروهای فعال نظامی برای این ماموریت درنظر گرفته شوند و از اعزام نیروهایی که احتمالا خدمات آنان به دلیل مسائل انضباطی پایان یافته است، خودداری شود. براساس این گزارش ماموریت و فعالیت نیروهای ژاندارمی اردن با ماموریت های نیروهای امنیتی اردن دارای اشتراکات و مشابهت هایی است. ماهیت و اهداف اصلی اینگونه آموزش ها تاکنون فاش نشده است. موضوع آموزش هزاران تکفیری لیبیایی در اردن برای اعزام به سوریه و پرداخت یک میلیون دلار به هر گروه مسلح در سوریه از سوی رژیم قطر درسالهای گذشته بخشی از افشاگری مربوط به دخالت های قطر در بحران سوریه بوده است. |
به گزارش جهان به نقل از العالم، قطر ظاهرا این نیروها را برای فعالیت در نیروهای امنیت داخلی خود درخواست کرده است. دوحه از اردن خواست که فقط نیروهای فعال نظامی برای این ماموریت درنظر گرفته شوند و از اعزام نیروهایی که احتمالا خدمات آنان به دلیل مسائل انضباطی پایان یافته است، خودداری شود. براساس این گزارش ماموریت و فعالیت نیروهای ژاندارمی اردن با ماموریت های نیروهای امنیتی اردن دارای اشتراکات و مشابهت هایی است. ماهیت و اهداف اصلی اینگونه آموزش ها تاکنون فاش نشده است. موضوع آموزش هزاران تکفیری لیبیایی در اردن برای اعزام به سوریه و پرداخت یک میلیون دلار به هر گروه مسلح در سوریه از سوی رژیم قطر درسالهای گذشته بخشی از افشاگری مربوط به دخالت های قطر در بحران سوریه بوده است. |
قطر از اردن نیروی آموزش امنیتی خواست
کسری بودجه آموزش و پرورش چقدر است؟
به گزارش جهان به نقل از مهر، علی اصغر فانی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری ضمن تبریک هفته بزرگداشت مقام معلم درباره حداقل و حداکثر حقوقی که معلمان دریافت می کنند گفت: مشکل معیشتی فرهنگیان مشکلی نیست که در این دو یا سه سال اخیر ایجاد شده باشد. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین بیش از ۶۰ سال پیش این مشکل وجود داشته و اکنون انباشته شده است و فرهنگیان انتظار ندارند دولت تدبیر و امید که دو سال و نیم از عمرش می گذرد مشکلات ۶۰ سال را حل کند.
وی ادامه داد: اواخر مرداد سال ۹۲ میانگین دریافتی همکاران ما یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بود در اسفند سال ۹۴ این میانگین به دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسید. وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: ممکن است افرادی از این میانگین کمتر یا بیشتر دریافت کنند اما این دولت علیرغم مشکلات اقتصادی که در سال ۹۴ داشت در این سال با وجود این شرایط دولت ۱۰۸.۱ درصد بودجه به وزارت آموزش و پرورش تخصیص داد تا بتواند بخشی از پرداختی ها را داشته باشیم. وی تصریح کرد: بودجه سال ۹۵، ۳۱ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است در حالی که در سال گذشته بیش از ۲۴ هزار میلیارد تومان بود که البته دولت ۲۶ هزار میلیارد تومان تامین کرد. حداقل و حداکثر حقوق معلمان فانی درباره حداقل حقوق معلمان نیز گفت: حضور ذهن دقیقی در این باره ندارم اما حداقل حقوق معغلمان بین یک میلیون و ۴۰۰ هزار تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است و حداکثر حقوق آنها بین ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تا ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. وی در پاسخ به پرسش هایی که به این برنامه پیامک شد مبنی بر اینکه برخی از فرهنگیان ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان دریافت می کنند، گفت: ما هر کارمند رسمی یا پیمانی را به عنوان کارمند تعریف می کنیم و کارمند رسمی نمی تواند بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان دریافت کند برخی نیروها پاره وقت هستند و نسبت به وقتی که می گذارند حقوق دریافت می کنند. وی ادامه داد: اگر ما می گوییم یک میلیون کارمند داریم منظورمان نیروهای استخدام رسمی و پیمانی هستند و پاره وقت ها در آمار ما نیستند. حقوقهایی که با تاخیر پرداخت شدند وی همچنین در ادامه در واکنش به پیامک هایی انتقادی مبنی بر تاخیر و عدم دریافت حقوق توسط نیروهای حق التدریس که به این برنامه ارسال شده بود گفت: حقوق معلمان هر ماه پرداخت می شود ما دو گروه پرداختی را با تاخیر داریم یکی مربیان پیش دبستانی هستند که به موجب قانونی که در مرداد سال ۹۴ تصویب شده و آموزش و پرورش را موظف کرده که نیرو بر اساس نیاز و رشته بگیرد و یک گروه دیگر معلمانی هستند که علاوه بر ساعات تدریس اضافه کار دارند به دلیل محدودیت های اعتبار پرداختی این دو گروه با تاخیر است. وی با تاکید بر اینکه بودجه وزارت آموزش و پرورش کفایت این وزارتخانه را نمی کند خاطرنشان کرد: درخواست ما برای اعتبار سال ۹۵، ۳۷ هزار میلیارد تومان بوده است اما دولت ۳۱ هزار میلیارد تومان پیش بینی کرده و مجلس نیز به تصویب رسانده است بنابراین ما امسال با ۶ هزار میلیارد تومان کسری بودجه مواجه خواهیم بود. فانی در واکنش به انتقادی مبنی بر عدم مدیریت درست در بودجه ادامه داد: بیش از ۹۸ درصد اعتبارات ما پرسنلی است و اینکه کارشناسان می گویند مدیریت درست در اعتبارات نمی شود چگونه می شود بر اعتباراتی که ۹۸ درصد آن از قبل برای پرداختی ها تعیین شده مدیریت کرد؟ ما تنها می توانیم بر دو درصد باقی مانده اعتبارات مان مدیریت کنیم. وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: تمامی حقوق حق التدریسی ها، سرباز معلم ها و حق الزحمه امتحانات تا آخر اسفند ماه سال ۹۴ پرداخت شده است و تنها پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی باقی مانده که دولت ۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان ردیف مستقل برای پرداخت پاداش به پایان خدمت تعریف کرده که ما منتظر ابلاغ بودجه ۹۵ هستیم تا بتوانیم پرداخت کنیم ۵ درصد پرداختی ها مربوط به سال ۹۳ و مابقی مربوط به سال ۹۴ است. وی همچنین در ادامه درباره نقشه راه سند تحول بنیادین گفت: این نقشه راه در اجلاس روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در سال ۹۴ رونمایی شد و یکی از مطالبات مقام معظم رهبری تدوین نقشه راه بود که این اقدام با ظرفیت اجرای ۱۵۰ برنامه تدوین شده است. فانی با بیان اینکه سند تحول بنیادین مبنانی برنامه ششم توسعه است، بیان کرد: یکی از موارد نقشه راه ترویج فرهنگ سند تحول است و در اسفند سال ۹۴ جلسه ای با شورای معاونین صدا و سیما داشتیم تا یک تفاهم نامه منعقد کنیم تا بتوانیم سند تحول بنیادین را ترویج دهیم. وزیر آموزش و پرورش درباره توسعه برنامه ششم تصریح کرد: برنامه راهبردی آموزش و پرورش در طول برنامه ششم توسعه اجرای سند تحول بنیادین است و دولت آنچه که نیاز به مصوبه مجلس داشته است را در برنامه ششم توسعه آورده اما دولت یک سند کامل از برنامه ششم توسعه که نیاز به مصوبه مجلس ندارد نیز تدوین کرده است و مبنای برنامه های آموزش و پرورش را در برنامه ششم توسعه تحول بنیادین قرار داده است. وی در واکنش به این پرسش که خصوصی سازی مدارس انتقاداتی را در پیش دارد، گفت: در فرمایشات بزرگان چون مقام معظم رهبری، رئیس جمهور، رئیس مجلس شورای اسلامی و صاحب نظران آمده است که آموزش و پرورش دستگاهی نیست که در فرآیند تعلیم و تربیت در داخل یک وزارتخانه محبوس شود. برخی ها اعتقاد دارند که استفاده از بخش غیردولتی مغایر با عدالت آموزشی است. وی اضافه کرد: در سال ۹۳ با بخش غیردولتی وارد مذاکره شدیم و از ظرفیت های مدارس با خرید صندلی استفاده کردیم و اینگونه تراکم مدارس دولتی را پایین آوردیم و تعدادی از دانش آموزان را به مدرسه غیردولتی با هزینه دولت انتقال دادیم اما در رسانه ها مطرح کردند که آموزش و پرورش می خواهد از مردم شهریه بگیرد. فانی در ارتباط با نظارت بر مدارس غیر دولتی نیز بیان کرد: سال ۶۷ قانون مدارس غیر انتفاعی به تصویب مجلس رسید و شورای نگهبان آن را تایید کرد حدود ۲۷ سال است از تاسیس مدارس غیردولتی می گذرد لذا ساز و کارهای لازم برای نظارت پیش بینی شده است حتی شورای نظارت داریم. وی در واکنش به این پرسش که با این وجود گلایه هایی از سوی برخی خانواده ها نسبت به برخی شهریه های مدارس غیردولتی وجود دارد گفت: بیش از ۱۲ هزار مدرسه غیر دولتی در کشور وجود دارد و ممکن است ۲۰ تا ۳۰ مدرسه نیز تقلب داشته باشند که با آنان برخورد می کنیم. حتی ممکن است در مدارس دولتی نیز تخلف وجود داشته باشد اما مردم باید در اداره تعلیم و تربیت مشارکت کنند و همین طور باید از ظرفیت های نهادهای غیر دولتی و مردم نهاد در ارتقا سطح آموزش و پرورش استفاده کنیم. فانی با بیان اینکه برخی خانواده ها برای ثبت نام فرزندانشان در مدارس غیردولتی بسیار استقبال می کنند، گفت: متاسفانه در چند سال اخیر با متنوع کردن انواع مدارس همچون هیات امنایی، شاهد و نمونه دولتی باعث شده است توجه به مدارس دولتی کم شود. سیاست ها در مدارس دولتی تقویت است و می خواهیم از تنوع مدارس بکاهیم. با درخواست های بازنشستگی اگر خلائی در آموزش و پرورش ایجاد نشود موافقت می شود وزیر آموزش و پرورش همچنین در ادامه در پاسخ به این پرسش که در سال ۹۳ بانوان فرهنگی که ۲۵ سال سابقه بازنشستگی داشتند می توانستند درخواست بازنشستگی بدهند اکنون امکان پذیر نیست بیان کرد: با بازنشسته شدن این همکاران وزارت آموزش و پرورش اگر خلایی در نیروی انسانی نداشته باشد موافق می کند اما مشکل ما از سوی سازمان صندوق بازنشستگی است و آنان به دلیل محدودیت اعتبارات با این درخواست موافقت نمی کنند اما ما پیگیری های خود را انجام می دهیم و همکاران درخواست های خود را می توانند ارسال کنند. وی همچنین درباره رتبه بندی معلمان که با سند تحول بنیادین تطابق ندارد گفت: در سند تحول بنیادین اصل رتبه بندی و میزان سنجش صلاحیت مربیان آمده است و ما می خواهیم سنجش حرفه معلمان را راه اندازی کنیم اما طبقه بندی معلمان با عناوین استاد و استاد یار به جای خبره و عالی نیاز به قانون و مصوبه مجلس شورای اسلامی دارد. اما به دلیل اینکه ما می خواستیم رتبه بندی با سرعت از مهر ماه سال ۹۴ اجرا شود از قانون مدیریت خدمات کشوری پیروی کردیم و آن را به اجرا درآوردیم. با اجرای رتبه بندی معلمان میانگین دریافتی فرهنگیان حدود ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافت. همچنین تعداد ۸۳۰ هزار از همکاران فرهنگی نیز شامل این طرح شدند و اکنون افرادی که سابقه آنها بالای ۶ سال شده است مشمول می شوند. وی در واکنش به انتقادهایی که نسبت به بیمه تکمیلی فرهنگیان وجود دارد گفت: هنگامی که ما به وزارت آموزش و پرورش آمدیم این وزارتخانه با بیمه ایران قرارداد داشت اما به دلیل بدهی آموزش و پرورش از سنوات گذشته بیمه ایران قرارداد خود را یک طرفه لغو کرد و ما با بیمه آتیه سازان حافظ قرارداد امضا کردیم و بیمه به شکل صندوقی اجرا می شود و همکاران ما می توانند فاکتور و پرداختی های خود را با مراجعه به صندوق دریافت کنند و همچنین برای برخی معالجات سقف وجود داشت که در سال ۹۴ این سقف نیز برداشته شد و بیمه تکمیلی فرهنگیان را تقویت کردیم. وی در پاسخ به پرسشی که به دیدار انجمن های اسلامی دانش آموزی با مقام معظم رهبری اشاره داشت که در آن دیدار رهبر به جریان های انقلابی که در مدارس اجازه فعالیت نمی دهند گفت: در مجموع ما ۱۰۵ هزار مدرسه داریم اکثریت نیز مدیران متدین، دلسوز و پرتلاش هستند و همچنین از نظام و انقلاب اسلامی دفاع می کنند ممکن است مواردی وجود داشته باشد و حضرت آقا نیز از کلمه برخی استفاده کردند و به دنبال تذکر ایشان دستور پیگیری دادیم اما هنوز گزارشی از تخلف به ما نشده است. وی همچنین درباره شایعه استعفای خود نیز گفت: بنده به استان سیستان و بلوچستان به دیدار خانواده معلم فداکار و ایثارگر خاشی رفته بودم که متوجه شدم در شبکه های اجتماعی نامه ای مبنی بر استعفای بنده و موافقت رئیس جمهور بازنشر می شود و من همان موقع تکذیب کردم و امیدوارم توفیق داشته باشم در خدمت آموزش و پرورش باشم. فانی درباره دو دوره شدن ابتدایی در مدارس گفت: نظام ابتدایی شش ساله شده است یکی از انتقادهایی که وجود دارد فاصله سنی بین دانش آموز اول ابتدایی با دانش آموز پایه ششم است به این دلیل در سال تحصیلی جاری ۶۰ درصد از مدارسی که بالای ۲۰۰ نفر دانش آموز داشتند دوره ابتدایی به دو دوره مجزا تبدیل شده است که این نیز یکی از بندهای سند تحول بنیادین است. |
به گزارش جهان به نقل از مهر، علی اصغر فانی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری ضمن تبریک هفته بزرگداشت مقام معلم درباره حداقل و حداکثر حقوقی که معلمان دریافت می کنند گفت: مشکل معیشتی فرهنگیان مشکلی نیست که در این دو یا سه سال اخیر ایجاد شده باشد. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین بیش از ۶۰ سال پیش این مشکل وجود داشته و اکنون انباشته شده است و فرهنگیان انتظار ندارند دولت تدبیر و امید که دو سال و نیم از عمرش می گذرد مشکلات ۶۰ سال را حل کند.
وی ادامه داد: اواخر مرداد سال ۹۲ میانگین دریافتی همکاران ما یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بود در اسفند سال ۹۴ این میانگین به دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسید. وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: ممکن است افرادی از این میانگین کمتر یا بیشتر دریافت کنند اما این دولت علیرغم مشکلات اقتصادی که در سال ۹۴ داشت در این سال با وجود این شرایط دولت ۱۰۸.۱ درصد بودجه به وزارت آموزش و پرورش تخصیص داد تا بتواند بخشی از پرداختی ها را داشته باشیم. وی تصریح کرد: بودجه سال ۹۵، ۳۱ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است در حالی که در سال گذشته بیش از ۲۴ هزار میلیارد تومان بود که البته دولت ۲۶ هزار میلیارد تومان تامین کرد. حداقل و حداکثر حقوق معلمان فانی درباره حداقل حقوق معلمان نیز گفت: حضور ذهن دقیقی در این باره ندارم اما حداقل حقوق معغلمان بین یک میلیون و ۴۰۰ هزار تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است و حداکثر حقوق آنها بین ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تا ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. وی در پاسخ به پرسش هایی که به این برنامه پیامک شد مبنی بر اینکه برخی از فرهنگیان ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان دریافت می کنند، گفت: ما هر کارمند رسمی یا پیمانی را به عنوان کارمند تعریف می کنیم و کارمند رسمی نمی تواند بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان دریافت کند برخی نیروها پاره وقت هستند و نسبت به وقتی که می گذارند حقوق دریافت می کنند. وی ادامه داد: اگر ما می گوییم یک میلیون کارمند داریم منظورمان نیروهای استخدام رسمی و پیمانی هستند و پاره وقت ها در آمار ما نیستند. حقوقهایی که با تاخیر پرداخت شدند وی همچنین در ادامه در واکنش به پیامک هایی انتقادی مبنی بر تاخیر و عدم دریافت حقوق توسط نیروهای حق التدریس که به این برنامه ارسال شده بود گفت: حقوق معلمان هر ماه پرداخت می شود ما دو گروه پرداختی را با تاخیر داریم یکی مربیان پیش دبستانی هستند که به موجب قانونی که در مرداد سال ۹۴ تصویب شده و آموزش و پرورش را موظف کرده که نیرو بر اساس نیاز و رشته بگیرد و یک گروه دیگر معلمانی هستند که علاوه بر ساعات تدریس اضافه کار دارند به دلیل محدودیت های اعتبار پرداختی این دو گروه با تاخیر است. وی با تاکید بر اینکه بودجه وزارت آموزش و پرورش کفایت این وزارتخانه را نمی کند خاطرنشان کرد: درخواست ما برای اعتبار سال ۹۵، ۳۷ هزار میلیارد تومان بوده است اما دولت ۳۱ هزار میلیارد تومان پیش بینی کرده و مجلس نیز به تصویب رسانده است بنابراین ما امسال با ۶ هزار میلیارد تومان کسری بودجه مواجه خواهیم بود. فانی در واکنش به انتقادی مبنی بر عدم مدیریت درست در بودجه ادامه داد: بیش از ۹۸ درصد اعتبارات ما پرسنلی است و اینکه کارشناسان می گویند مدیریت درست در اعتبارات نمی شود چگونه می شود بر اعتباراتی که ۹۸ درصد آن از قبل برای پرداختی ها تعیین شده مدیریت کرد؟ ما تنها می توانیم بر دو درصد باقی مانده اعتبارات مان مدیریت کنیم. وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: تمامی حقوق حق التدریسی ها، سرباز معلم ها و حق الزحمه امتحانات تا آخر اسفند ماه سال ۹۴ پرداخت شده است و تنها پاداش پایان خدمت بازنشستگان فرهنگی باقی مانده که دولت ۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان ردیف مستقل برای پرداخت پاداش به پایان خدمت تعریف کرده که ما منتظر ابلاغ بودجه ۹۵ هستیم تا بتوانیم پرداخت کنیم ۵ درصد پرداختی ها مربوط به سال ۹۳ و مابقی مربوط به سال ۹۴ است. وی همچنین در ادامه درباره نقشه راه سند تحول بنیادین گفت: این نقشه راه در اجلاس روسای آموزش و پرورش سراسر کشور در سال ۹۴ رونمایی شد و یکی از مطالبات مقام معظم رهبری تدوین نقشه راه بود که این اقدام با ظرفیت اجرای ۱۵۰ برنامه تدوین شده است. فانی با بیان اینکه سند تحول بنیادین مبنانی برنامه ششم توسعه است، بیان کرد: یکی از موارد نقشه راه ترویج فرهنگ سند تحول است و در اسفند سال ۹۴ جلسه ای با شورای معاونین صدا و سیما داشتیم تا یک تفاهم نامه منعقد کنیم تا بتوانیم سند تحول بنیادین را ترویج دهیم. وزیر آموزش و پرورش درباره توسعه برنامه ششم تصریح کرد: برنامه راهبردی آموزش و پرورش در طول برنامه ششم توسعه اجرای سند تحول بنیادین است و دولت آنچه که نیاز به مصوبه مجلس داشته است را در برنامه ششم توسعه آورده اما دولت یک سند کامل از برنامه ششم توسعه که نیاز به مصوبه مجلس ندارد نیز تدوین کرده است و مبنای برنامه های آموزش و پرورش را در برنامه ششم توسعه تحول بنیادین قرار داده است. وی در واکنش به این پرسش که خصوصی سازی مدارس انتقاداتی را در پیش دارد، گفت: در فرمایشات بزرگان چون مقام معظم رهبری، رئیس جمهور، رئیس مجلس شورای اسلامی و صاحب نظران آمده است که آموزش و پرورش دستگاهی نیست که در فرآیند تعلیم و تربیت در داخل یک وزارتخانه محبوس شود. برخی ها اعتقاد دارند که استفاده از بخش غیردولتی مغایر با عدالت آموزشی است. وی اضافه کرد: در سال ۹۳ با بخش غیردولتی وارد مذاکره شدیم و از ظرفیت های مدارس با خرید صندلی استفاده کردیم و اینگونه تراکم مدارس دولتی را پایین آوردیم و تعدادی از دانش آموزان را به مدرسه غیردولتی با هزینه دولت انتقال دادیم اما در رسانه ها مطرح کردند که آموزش و پرورش می خواهد از مردم شهریه بگیرد. فانی در ارتباط با نظارت بر مدارس غیر دولتی نیز بیان کرد: سال ۶۷ قانون مدارس غیر انتفاعی به تصویب مجلس رسید و شورای نگهبان آن را تایید کرد حدود ۲۷ سال است از تاسیس مدارس غیردولتی می گذرد لذا ساز و کارهای لازم برای نظارت پیش بینی شده است حتی شورای نظارت داریم. وی در واکنش به این پرسش که با این وجود گلایه هایی از سوی برخی خانواده ها نسبت به برخی شهریه های مدارس غیردولتی وجود دارد گفت: بیش از ۱۲ هزار مدرسه غیر دولتی در کشور وجود دارد و ممکن است ۲۰ تا ۳۰ مدرسه نیز تقلب داشته باشند که با آنان برخورد می کنیم. حتی ممکن است در مدارس دولتی نیز تخلف وجود داشته باشد اما مردم باید در اداره تعلیم و تربیت مشارکت کنند و همین طور باید از ظرفیت های نهادهای غیر دولتی و مردم نهاد در ارتقا سطح آموزش و پرورش استفاده کنیم. فانی با بیان اینکه برخی خانواده ها برای ثبت نام فرزندانشان در مدارس غیردولتی بسیار استقبال می کنند، گفت: متاسفانه در چند سال اخیر با متنوع کردن انواع مدارس همچون هیات امنایی، شاهد و نمونه دولتی باعث شده است توجه به مدارس دولتی کم شود. سیاست ها در مدارس دولتی تقویت است و می خواهیم از تنوع مدارس بکاهیم. با درخواست های بازنشستگی اگر خلائی در آموزش و پرورش ایجاد نشود موافقت می شود وزیر آموزش و پرورش همچنین در ادامه در پاسخ به این پرسش که در سال ۹۳ بانوان فرهنگی که ۲۵ سال سابقه بازنشستگی داشتند می توانستند درخواست بازنشستگی بدهند اکنون امکان پذیر نیست بیان کرد: با بازنشسته شدن این همکاران وزارت آموزش و پرورش اگر خلایی در نیروی انسانی نداشته باشد موافق می کند اما مشکل ما از سوی سازمان صندوق بازنشستگی است و آنان به دلیل محدودیت اعتبارات با این درخواست موافقت نمی کنند اما ما پیگیری های خود را انجام می دهیم و همکاران درخواست های خود را می توانند ارسال کنند. وی همچنین درباره رتبه بندی معلمان که با سند تحول بنیادین تطابق ندارد گفت: در سند تحول بنیادین اصل رتبه بندی و میزان سنجش صلاحیت مربیان آمده است و ما می خواهیم سنجش حرفه معلمان را راه اندازی کنیم اما طبقه بندی معلمان با عناوین استاد و استاد یار به جای خبره و عالی نیاز به قانون و مصوبه مجلس شورای اسلامی دارد. اما به دلیل اینکه ما می خواستیم رتبه بندی با سرعت از مهر ماه سال ۹۴ اجرا شود از قانون مدیریت خدمات کشوری پیروی کردیم و آن را به اجرا درآوردیم. با اجرای رتبه بندی معلمان میانگین دریافتی فرهنگیان حدود ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافت. همچنین تعداد ۸۳۰ هزار از همکاران فرهنگی نیز شامل این طرح شدند و اکنون افرادی که سابقه آنها بالای ۶ سال شده است مشمول می شوند. وی در واکنش به انتقادهایی که نسبت به بیمه تکمیلی فرهنگیان وجود دارد گفت: هنگامی که ما به وزارت آموزش و پرورش آمدیم این وزارتخانه با بیمه ایران قرارداد داشت اما به دلیل بدهی آموزش و پرورش از سنوات گذشته بیمه ایران قرارداد خود را یک طرفه لغو کرد و ما با بیمه آتیه سازان حافظ قرارداد امضا کردیم و بیمه به شکل صندوقی اجرا می شود و همکاران ما می توانند فاکتور و پرداختی های خود را با مراجعه به صندوق دریافت کنند و همچنین برای برخی معالجات سقف وجود داشت که در سال ۹۴ این سقف نیز برداشته شد و بیمه تکمیلی فرهنگیان را تقویت کردیم. وی در پاسخ به پرسشی که به دیدار انجمن های اسلامی دانش آموزی با مقام معظم رهبری اشاره داشت که در آن دیدار رهبر به جریان های انقلابی که در مدارس اجازه فعالیت نمی دهند گفت: در مجموع ما ۱۰۵ هزار مدرسه داریم اکثریت نیز مدیران متدین، دلسوز و پرتلاش هستند و همچنین از نظام و انقلاب اسلامی دفاع می کنند ممکن است مواردی وجود داشته باشد و حضرت آقا نیز از کلمه برخی استفاده کردند و به دنبال تذکر ایشان دستور پیگیری دادیم اما هنوز گزارشی از تخلف به ما نشده است. وی همچنین درباره شایعه استعفای خود نیز گفت: بنده به استان سیستان و بلوچستان به دیدار خانواده معلم فداکار و ایثارگر خاشی رفته بودم که متوجه شدم در شبکه های اجتماعی نامه ای مبنی بر استعفای بنده و موافقت رئیس جمهور بازنشر می شود و من همان موقع تکذیب کردم و امیدوارم توفیق داشته باشم در خدمت آموزش و پرورش باشم. فانی درباره دو دوره شدن ابتدایی در مدارس گفت: نظام ابتدایی شش ساله شده است یکی از انتقادهایی که وجود دارد فاصله سنی بین دانش آموز اول ابتدایی با دانش آموز پایه ششم است به این دلیل در سال تحصیلی جاری ۶۰ درصد از مدارسی که بالای ۲۰۰ نفر دانش آموز داشتند دوره ابتدایی به دو دوره مجزا تبدیل شده است که این نیز یکی از بندهای سند تحول بنیادین است. |
کسری بودجه آموزش و پرورش چقدر است؟
نقش آمریکا در آموزش رهبران داعش
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، روزنامه الشروق تونس در مقالهای نوشت که تلاش محور آمریکا- ناتو- ترکیه و عربستان برای ضربه زدن به عملیات روسیه (در سوریه) سناریوئی از پیش طراحی شده جهت ارسال سلاح برای مخالفین میانه روی دولت سوریه بوده است. تامین سخاوتمندانه پول و سلاح برای مخالفین دولت سوریه توسط دولتهای خلیج فارس داستانی دیگر از سریال توطئه علیه سوریه است. این سریال از سال 2011 با تشکیل مخالفین دولت سوریه از دوحه تا ریاض و استانبول و پاریس و لندن و واشنگتن آغاز شد. آمریکا خواست از این فرصت برای خلاص شدن از بشار اسد که مانعی بر سر طرح خاورمیانه جدید بود بهره برداری نماید. مخالفین دولت سوریه از اوامر بیگانگان از دوحه تا ریاض و استانبول با راهنمائی و اشراف شیطان بزرگ آمریکا اطاعت می نمودند و دستگاه اطلاعاتی آمریکا با همکاری اردن و ترکیه و کشورهای خلیج فارس برای ایجاد گروههای مسلح به عنوان نمایندگان قانونی مردم سوریه همکاری نمودند. اتحادیه عرب نیز از آغاز وارد توطئه علیه سوریه گردید. گروههای متعدد مخالف دولت سوریه مورد حمایت مالی و نظامی و تجهیزاتی این کشورها قرار گرفتند. اردن نیز با هدایت آمریکا برای این گروههای مسلح در پایتخت خود مراکز آموزشی با نظارت افسران بریتانیائی، فرانسوی و کشورهای خلیج فارس ایجاد نمود. ترکیه نیز مرزهای خود را بر روی آنها باز کرد و تحت نظارت ناتو به آنها امکانات تجهیزاتی و آموزشی ارائه داد. این گروههای مسلح با مساعدت کشورهای یاد شده تحت عنوان ائتلاف ملی سوریه ظرف مدت 3 سال به سازمان « داعش » که نسخه ای از تروریسم خونریز و وحشی است تبدیل گردیدند و سوریه را به نابودی کشاندند. این داستان و روندی کامل از « مخالفین میانه رو» بر اساس قاموس آمریکائی است که از انشعابات آن نخست جبهه النصره تابع القاعده و پس از آن داعش از مشتقات القاعده بوجود آمدند. بنابراین آیا این جریانها که از دل آنها القاعده و داعش بیرون آمدند، مخالفین معتدل هستند؟ آمریکائی ها خود اعتراف کردند که جنگجویان سوری حداقل یک چهارم سلاح و تجهیزاتی که آمریکا در اختیار آنها قرار داده بود را به جبهه النصره شاخه القاعده در سوریه تحویل داده اند. گزارش شبکه العالم در آگوست 2015 به نقل از سایت « وین مادسن» صفحه جدیدی از نقش آمریکا و متحدان منطقه ای او در حمایت از داعش در قالب برنامه آموزش مخالفین میانه رو سوریه کشف می نماید. آمریکا در حمایت و آموزش افرادی نقش داشته که بعدا به رهبران داعش تبدیل شده اند. از جمله گیلمرود حلیموف رهبر سابق واحد مبارزه با تروریسم در تاجیکستان که بعدا به یکی از رهبران مهم گروه های تروریستی در سوریه تبدیل گردید. حلیموف به دست بلاک واتر و دستگاه اطلاعاتی آمریکا آموزش دیده و خواستار اجرای عملیات تروریستی در داخل روسیه و علیه نیروهای این کشور در تاجیکستان شده بود که این موضوع پرونده جدیدی از روابط آمریکا و اسرائیل با داعش را باز می کند. برنامه آمریکا در حمایت از داعش و گروههای تروریستی در راستای اجرای طرح سایس پیکوی جدید بوده است. آمریکا روسیه را متهم نمود که بجای داعش نیروهای میانه رو را در سوریه مورد هدف قرار داده است. آمریکا از این اتهام این اهداف را دنبال کرده است: 1- نخست اینکه فشار بر همپیمانان تروریست خود را کاهش دهد. 2- روسیه را به خاطر ضربات مهلکی که به داعش وارد نموده تحت فشار قرار دهد. 3- سوم شکست ائتلاف آمریکائی در مقابله با تروریسم است. با گذشت زمان تغییر معادلات باعث تناقض در سیاستهای ائتلاف غربی در خصوص سوریه شد و موضع آنها از پافشاری برای کناره گیری اسد به گفتگو و مذاکره با وی تغییر یافت . اکنون فرانسه و آمریکا بقای اسد در قدرت را با هدف مقابله با داعش توجیه می نمایند و نیز ابقاء وی تا رسیدن به مرحله انتقال سیاسی را لازم می دانند و این به این معنی است که اسد تا زمانی نامعلوم در قدرت باقی خواهد ماند. واضح است که این یک ضربه به محور ترکیه- عربستان- قطر در مواجه با اسد و از سوی دیگر تقویت موضع ائتلاف پوتین – تهران بوده است. هرچه بقاء اسد در قدرت طولانی تر شود قدرت ایران و روسیه جهت حضور نظامی آنها در سوریه برای حمایت از اسد افزایش خواهد یافت. لذا آیا پوتین بر دشمن خود اوباما در زمینه های سیاسی دیپلماتیک و نظامی پیروز نشد؟ آیا به مرحله نهائی و پیروزی آشکار نزدیک نمی شویم؟ |
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، روزنامه الشروق تونس در مقالهای نوشت که تلاش محور آمریکا- ناتو- ترکیه و عربستان برای ضربه زدن به عملیات روسیه (در سوریه) سناریوئی از پیش طراحی شده جهت ارسال سلاح برای مخالفین میانه روی دولت سوریه بوده است. تامین سخاوتمندانه پول و سلاح برای مخالفین دولت سوریه توسط دولتهای خلیج فارس داستانی دیگر از سریال توطئه علیه سوریه است. این سریال از سال 2011 با تشکیل مخالفین دولت سوریه از دوحه تا ریاض و استانبول و پاریس و لندن و واشنگتن آغاز شد. آمریکا خواست از این فرصت برای خلاص شدن از بشار اسد که مانعی بر سر طرح خاورمیانه جدید بود بهره برداری نماید. مخالفین دولت سوریه از اوامر بیگانگان از دوحه تا ریاض و استانبول با راهنمائی و اشراف شیطان بزرگ آمریکا اطاعت می نمودند و دستگاه اطلاعاتی آمریکا با همکاری اردن و ترکیه و کشورهای خلیج فارس برای ایجاد گروههای مسلح به عنوان نمایندگان قانونی مردم سوریه همکاری نمودند. اتحادیه عرب نیز از آغاز وارد توطئه علیه سوریه گردید. گروههای متعدد مخالف دولت سوریه مورد حمایت مالی و نظامی و تجهیزاتی این کشورها قرار گرفتند. اردن نیز با هدایت آمریکا برای این گروههای مسلح در پایتخت خود مراکز آموزشی با نظارت افسران بریتانیائی، فرانسوی و کشورهای خلیج فارس ایجاد نمود. ترکیه نیز مرزهای خود را بر روی آنها باز کرد و تحت نظارت ناتو به آنها امکانات تجهیزاتی و آموزشی ارائه داد. این گروههای مسلح با مساعدت کشورهای یاد شده تحت عنوان ائتلاف ملی سوریه ظرف مدت 3 سال به سازمان « داعش » که نسخه ای از تروریسم خونریز و وحشی است تبدیل گردیدند و سوریه را به نابودی کشاندند. این داستان و روندی کامل از « مخالفین میانه رو» بر اساس قاموس آمریکائی است که از انشعابات آن نخست جبهه النصره تابع القاعده و پس از آن داعش از مشتقات القاعده بوجود آمدند. بنابراین آیا این جریانها که از دل آنها القاعده و داعش بیرون آمدند، مخالفین معتدل هستند؟ آمریکائی ها خود اعتراف کردند که جنگجویان سوری حداقل یک چهارم سلاح و تجهیزاتی که آمریکا در اختیار آنها قرار داده بود را به جبهه النصره شاخه القاعده در سوریه تحویل داده اند. گزارش شبکه العالم در آگوست 2015 به نقل از سایت « وین مادسن» صفحه جدیدی از نقش آمریکا و متحدان منطقه ای او در حمایت از داعش در قالب برنامه آموزش مخالفین میانه رو سوریه کشف می نماید. آمریکا در حمایت و آموزش افرادی نقش داشته که بعدا به رهبران داعش تبدیل شده اند. از جمله گیلمرود حلیموف رهبر سابق واحد مبارزه با تروریسم در تاجیکستان که بعدا به یکی از رهبران مهم گروه های تروریستی در سوریه تبدیل گردید. حلیموف به دست بلاک واتر و دستگاه اطلاعاتی آمریکا آموزش دیده و خواستار اجرای عملیات تروریستی در داخل روسیه و علیه نیروهای این کشور در تاجیکستان شده بود که این موضوع پرونده جدیدی از روابط آمریکا و اسرائیل با داعش را باز می کند. برنامه آمریکا در حمایت از داعش و گروههای تروریستی در راستای اجرای طرح سایس پیکوی جدید بوده است. آمریکا روسیه را متهم نمود که بجای داعش نیروهای میانه رو را در سوریه مورد هدف قرار داده است. آمریکا از این اتهام این اهداف را دنبال کرده است: 1- نخست اینکه فشار بر همپیمانان تروریست خود را کاهش دهد. 2- روسیه را به خاطر ضربات مهلکی که به داعش وارد نموده تحت فشار قرار دهد. 3- سوم شکست ائتلاف آمریکائی در مقابله با تروریسم است. با گذشت زمان تغییر معادلات باعث تناقض در سیاستهای ائتلاف غربی در خصوص سوریه شد و موضع آنها از پافشاری برای کناره گیری اسد به گفتگو و مذاکره با وی تغییر یافت . اکنون فرانسه و آمریکا بقای اسد در قدرت را با هدف مقابله با داعش توجیه می نمایند و نیز ابقاء وی تا رسیدن به مرحله انتقال سیاسی را لازم می دانند و این به این معنی است که اسد تا زمانی نامعلوم در قدرت باقی خواهد ماند. واضح است که این یک ضربه به محور ترکیه- عربستان- قطر در مواجه با اسد و از سوی دیگر تقویت موضع ائتلاف پوتین – تهران بوده است. هرچه بقاء اسد در قدرت طولانی تر شود قدرت ایران و روسیه جهت حضور نظامی آنها در سوریه برای حمایت از اسد افزایش خواهد یافت. لذا آیا پوتین بر دشمن خود اوباما در زمینه های سیاسی دیپلماتیک و نظامی پیروز نشد؟ آیا به مرحله نهائی و پیروزی آشکار نزدیک نمی شویم؟ |
نقش آمریکا در آموزش رهبران داعش