رفتن به نوشتهها
شکایت کاندیدای رد صلاحیت شده ریاست انتخابات فدراسیون فوتبال
به گزارش ، انتخابات فدراسیون فوتبال در حالی قرار است در اردیبهشت ماه برگزار شود که از بین کاندیدا، صلاحیت مهدی تاج، عزیزالله محمدی و مصطفی آجرلو تایید شده است و شهاب الدین عزیزی خادم تنها نامزد رد صلاحیت شده میباشد.
عزیزی خادم که عزمش را برای حضور در انتخابات جزم کرده، به خاطر رد صلاحیتش به کمیته سه نفره شکایت کرده و منتظر است تا مشکلاتش برای انتخابات فدراسیون فوتبال برطرف شود.
شکایت کاندیدای رد صلاحیت شده ریاست انتخابات فدراسیون فوتبال
به گزارش ، انتخابات فدراسیون فوتبال در حالی قرار است در اردیبهشت ماه برگزار شود که از بین کاندیدا، صلاحیت مهدی تاج، عزیزالله محمدی و مصطفی آجرلو تایید شده است و شهاب الدین عزیزی خادم تنها نامزد رد صلاحیت شده میباشد.
عزیزی خادم که عزمش را برای حضور در انتخابات جزم کرده، به خاطر رد صلاحیتش به کمیته سه نفره شکایت کرده و منتظر است تا مشکلاتش برای انتخابات فدراسیون فوتبال برطرف شود.
شکایت کاندیدای رد صلاحیت شده ریاست انتخابات فدراسیون فوتبال
پرس نیوز
خبرهای ناخوش رسانه آمریکایی برای حسن روحانی
| به گزارش جهان به نقل از فارس، وبگاه آمریکایی «المانیتور» که به طور ویژه به تحلیل و نقد اخبار خاورمیانه میپردازد، در سلسله گزارشهای خود درباره ایران این بار در مطلبی به قلم «جواد صالحی اصفهانی» استاد اقتصاد و تحلیلگر اندیشکده «بروکینگز» با اشاره به افزایش نابرابری در دولت «حسن روحانی» رییس جمهور ایران نوشت: گزارش ماه گذشته اداره آمار ایران نشان میدهد که از 21 مارس 2014 تا 20 مارس 2015 نابرابری در ایران افزایش یافته است. این افزایش نابرابری چهار سال بعد از کاهش بی وقفه آن بوجود آمده است.
بر این اساس، چنین اخباری برای «حسن روحانی» رییس جمهور ایران که برنامه اصلاحات اقتصادی وی از سوی مخالفان سیاسیاش به دلیل آن که در بهبود زندگی اقشار ایرانیان شکست خورده است مورد انتقاد قرار دارد، خبری ناخوشایند است. هرچند که دولت روحانی موفق شد اقتصاد آسیب دیده ایران در سال 2014 را رشد سه درصدی دهد و اعتباری کسب کند با این وجود نه تنها چنین موردی سال گذشته مشاهده نشد بلکه گزارش دیگر مرکز آمار ایران از رشد نیم درصدی بیکاری در سال 2015 حکایت داشت.
نمودار میزان نابرابری توزیع درآمد
المانیتور نوشت: تردید کمی وجود دارد که حتی با تداوم انطباق ایران با اقتصاد جهانی، این کشور شاهد رشد اقتصادی قدرتمندی باشد و شواهد حکایت دارند که رشد اقتصادی ایران در سال 2016 تنها 5 درصد خواهد بود. البته اینکه توزیع پول نقد در دوره احمدی نژاد نیز توانسته باشد نابرابری را کاهش دهد نیز با تردیدهایی مواجه است.
رسانه یاد شده در ادامه این گزارش با ارائه نمودارهایی از رشد مالی پایین خانوادههای کم درآمد ایران نوشت: درآمد خانوادههای کم درآمد با کاهش مواجه شده و دهکهای پایین جامعه زیان دیدهاند. همچنین آمارها نشان میدهند که نرخ فقر سال 2014 بیش از چهار سال قبل از آن بوده و در واقع در چهار سال آخر دوره «محمود احمدی نژاد» رییس جمهور قبلی، نابرابری پایین آمده بود.
در خاتمه این گزارش آمده است: در جو سیاسی امروزه ایران یک سال افزایش نابرابری نیز قادر به مشکل سازی است. اخیرا خبر بازگشت محمود احمدینژاد با وعده پرداخت یارانه 250 هزار تومانی نیز به میان آمده است. بنابراین بزرگترین چالش حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آتی ایران در سال 2017 این است که او نه تنها باید بر سیاست خارجی، بلکه باید بر توزیع عادلانه (درآمد) تمرکز کند. |
|
خبرهای ناخوش رسانه آمریکایی برای حسن روحانی
| به گزارش جهان به نقل از فارس، وبگاه آمریکایی «المانیتور» که به طور ویژه به تحلیل و نقد اخبار خاورمیانه میپردازد، در سلسله گزارشهای خود درباره ایران این بار در مطلبی به قلم «جواد صالحی اصفهانی» استاد اقتصاد و تحلیلگر اندیشکده «بروکینگز» با اشاره به افزایش نابرابری در دولت «حسن روحانی» رییس جمهور ایران نوشت: گزارش ماه گذشته اداره آمار ایران نشان میدهد که از 21 مارس 2014 تا 20 مارس 2015 نابرابری در ایران افزایش یافته است. این افزایش نابرابری چهار سال بعد از کاهش بی وقفه آن بوجود آمده است.
بر این اساس، چنین اخباری برای «حسن روحانی» رییس جمهور ایران که برنامه اصلاحات اقتصادی وی از سوی مخالفان سیاسیاش به دلیل آن که در بهبود زندگی اقشار ایرانیان شکست خورده است مورد انتقاد قرار دارد، خبری ناخوشایند است. هرچند که دولت روحانی موفق شد اقتصاد آسیب دیده ایران در سال 2014 را رشد سه درصدی دهد و اعتباری کسب کند با این وجود نه تنها چنین موردی سال گذشته مشاهده نشد بلکه گزارش دیگر مرکز آمار ایران از رشد نیم درصدی بیکاری در سال 2015 حکایت داشت.
نمودار میزان نابرابری توزیع درآمد
المانیتور نوشت: تردید کمی وجود دارد که حتی با تداوم انطباق ایران با اقتصاد جهانی، این کشور شاهد رشد اقتصادی قدرتمندی باشد و شواهد حکایت دارند که رشد اقتصادی ایران در سال 2016 تنها 5 درصد خواهد بود. البته اینکه توزیع پول نقد در دوره احمدی نژاد نیز توانسته باشد نابرابری را کاهش دهد نیز با تردیدهایی مواجه است.
رسانه یاد شده در ادامه این گزارش با ارائه نمودارهایی از رشد مالی پایین خانوادههای کم درآمد ایران نوشت: درآمد خانوادههای کم درآمد با کاهش مواجه شده و دهکهای پایین جامعه زیان دیدهاند. همچنین آمارها نشان میدهند که نرخ فقر سال 2014 بیش از چهار سال قبل از آن بوده و در واقع در چهار سال آخر دوره «محمود احمدی نژاد» رییس جمهور قبلی، نابرابری پایین آمده بود.
در خاتمه این گزارش آمده است: در جو سیاسی امروزه ایران یک سال افزایش نابرابری نیز قادر به مشکل سازی است. اخیرا خبر بازگشت محمود احمدینژاد با وعده پرداخت یارانه 250 هزار تومانی نیز به میان آمده است. بنابراین بزرگترین چالش حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آتی ایران در سال 2017 این است که او نه تنها باید بر سیاست خارجی، بلکه باید بر توزیع عادلانه (درآمد) تمرکز کند. |
|
خبرهای ناخوش رسانه آمریکایی برای حسن روحانی
خبر جدید
درخواست دادستان تهران برای تسریع در رسیدگی به پرونده جنایت ورامین
به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، جعفری دولت آبادی با اشاره به سیاستها و برنامههای دادستانی تهران در سال ۱۳۹۵، یکی از برنامههایی که در سال جاری در دستور کار دادسرا قرار گرفته است را برگزاری جلسات مستمر با قضات نواحی دادسرا اعلام نمود و در فلسفه تشکیل این جلسات به استماع و بررسی نظرات قضات و کسب اطلاع از وضعیت دادسراها اشاره کرد.
دادستان تهران در ادامه با بیان این که طی سالهای گذشته در خصوص تمرکز یا تفکیک شعبات رسیدگی کننده به پروندههای مرتبط با جرایم شهرداریها در تهران رویههای متفاوتی در پیش گرفته شده است، به گونهای که در سال ۱۳۷۰ شعبات ویژهای برای رسیدگی به جرایم شهرداریها در دادسرای مرکز تشکیل شد و پس از احیای دادسراها در سال ۱۳۸۲، شعبات ویژه مرتبط با جرایم شهرداری در ناحیهی ۷ مستقر گردید و متعاقباً رسیدگی به جرایم عمومی منطقهی مربوطه نیز به این ناحیه از دادسرا واگذار شد در خصوص محاسن استقرار شعب رسیدگی به پروندههای شهرداری در یک ناحیه از دادسرا اظهار داشت: رسیدگی تخصصی، کاهش تردد به نواحی مختلف دادسرا و ایجاد رویهی واحد در پروندههای مشابه، از جمله محاسن تجمیع شعب رسیدگی به پروندههای مرتبط با شهرداری در یک ناحیه است.
جعفری دولت آبادی با اشاره به نقش موثر شهرداریها در کشورهای اروپایی و وجود منابع مالی مستقل برای این مرجع، فلسفهی استقلال مالی شهرداری از حکومت را ناشی از آن دانست که مسائل شهری نباید با سیاست گره زده شود؛ زیرا چنین ساختاری مانع از اعمال بهبود مدیریت فضاهای شهری خواهد شد.
وی در خصوص وضعیت شهرداریها در ایران نیز، رویه جاری در کشورهای پیشرفته را حاکم دانست و در تبیین منافع این سیاست اظهار داشت: این ترتیب موجب شد که شهرداری افزون بر مسائل شهری، به حوزهی مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز ورود کند.
جعفری دولت آبادی با اشاره به تاسیس دادسرای حمایت از انفال و ثروتهای عمومی در سال ۱۳۹۴، در خصوص نحوهی مدیریت ناحیهی مذکور و ناحیه ۷ اعلام داشت: معتقد به ادغام این دو ناحیه نبوده، اما مدیریت واحد بر این دادسرا مناسبتتر است.
دادستان تهران سیاست آتی دادستانی در خصوص این دو ناحیه از دادسرا را با بیان این که رسیدگی تخصصی در دادسرای عمومی تهران از سیاستهای مهم است، گفت: از آنجا که برخی پروندههای زمینخواری مرتبط با شهرداری است، طرح مدیریت واحد بر دو دادسرا در یک فرصت زمانی مناسب عملی خواهد شد.
دادستان تهران با توضیح این که امروز با برخی جرایم شهری و اجتماعی مواجه هستیم که در گذشته به این صورت مطرح نبوده است گفت: در شهر تهران با مشکلات و معضلاتی همچون دست فروشی، حضور کارتن خوابها، معتادان متجاهر، تکدیگری و حاشیه نشینی مواجه هستیم که اگر چه ممکن است برخی امور جرم نباشد، اما در دراز مدت میتواند بستر وقوع جرایم را فراهم آورد.
وی افزود: بر اساس طرحی که در دست بررسی و اقدام است، دادسرای شهرداری ضمن رسیدگی به مسائل و پروندههای شهرداری، در صورت لزوم به جرایم اجتماعی نیز ورود پیدا خواهد کرد.
جعفری دولت آبادی با اشاره به این که در دادسرای ناحیه ۷ حدود شصت کارمند که با شهرداری رابطه استخدامی دارند، مشغول به کار هستند و تاکید بر این ضرورت که کارمندان شهرداری باید تحت مدیریت و نظارت سرپرست دادسرای ناحیهی ۷ و آموزشهای مرتبط با امور قضایی قرار گیرند، افزود: امیدوارم سرپرست این دادسرا در استقرار و ساماندهی شعب تحقیق و اجرای احکام به نحوی اقدام کند که در بهبود روند دادرسی و احقاق حقوق مراجعین موثر باشد و راهکارها به ترتیبی اتخاذ شود که در این ناحیه که مرتبط با مسائل شهری است، فرهنگ قضایی نیز حاکم شود.
دادستان تهران یکی از سیاستهای اصلی دادستانی تهران در سال ۱۳۹۵ را پیشگیری از وقوع جرم اعلام کرد که به ویژه در نواحی از دادسرا که با جرایم مرتبط با دستگاههای اجرایی سر و کار دارند مانند ناحیهی ۷ ضرورت بیشتری مییابد.
وی ارائه راهکار برای اجرایی نمودن این سیاست اظهار داشت: برگزاری جلسات با مسئولان شهرداری و دیگر دستگاههای مرتبط با جرایم شهری، نقش مهمی در کاهش آمار جرایم دارد.
جعفری دولت آبادی سیاست دوم دادسرا را در سال جاری، نظارت بر کارکنان خواند و با اشاره به این که طی سال گذشته تعدادی از قضات از خدمت تعلیق و تحت تعقیب قرار گرفتهاند، در پیشگیری از وقوع چنین اتفاقاتی، به ضرورت نظارت بر کارکنان و قضات تصریح نمود و امر نظارت در دادسرای ناحیه ۷ را که پروندههای مهم از بعد مالی را مورد رسیدگی قرار میدهد، از اهمیت بیشتری برخوردار دانست.
جعفری دولت آبادی سیاست دیگر دادسرا را کاهش موجودی اعلام نمود و از سرپرست ناحیه خواست به گونهای برنامهریزی کند که تعادل موجودی در شعب برقرار شود و عملکرد شعب و ناحیه در سال جاری مثبت باشد.
دادستان عمومی و انقلاب تهران مدیریت جرایم مهم و پیگیری این پروندهها را سیاست دیگر دادسرا در سال جاری خواند و با تصریح به ضرورت برنامهریزی برای مختومه کردن پروندههای قدیمی اظهار داشت: پروندههایی که پیش از سال ۱۳۹۲ مفتوح شدهاند قدیمی محسوب میشوند که لازم است برای مختومه کردن آنها در سال جاری برنامهریزی جدی به عمل آید.
وی از سرپرستان نواحی دادسرا خواست با در پیش گرفتن مدیریت فعال، خلاقانه و شجاعانه، تحول در شیوههای رسیدگی، مردمداری، انضباط کاری و نظارت بر وضعیت کارکنان و حضور و غیاب آنان را مورد توجه قرار دهند.
جعفری دولت آبادی یکی دیگر از سیاستهای دادستانی تهران را رسیدگی دقیق به جرایم مهم دانست و با اشاره به جنایت اخیر در ورامین اظهار داشت: جرایم مهمی که امنیت اجتماعی را تهدید کرده و افکار عمومی را تحتالشعاع قرار میدهد، باید توسط دادستانها و سرپرستان دادسراها به سرعت پیگیری و رسیدگی شود. وی از دادستان ورامین خواست در رسیدگی به این پرونده تسریع لازم صورت گیرد.
دادستان تهران سیاست دیگر دادستانی تهران در سال ۱۳۹۵ را توسعه برنامههای آموزشی برای قضات اعلام نمود که به ویژه برای قضات نواحی تخصصی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در پایان این جلسه یکی از دادیاران دادسرای ناحیه ۷ مورد تقدیر قرار گرفت.
درخواست دادستان تهران برای تسریع در رسیدگی به پرونده جنایت ورامین
به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، جعفری دولت آبادی با اشاره به سیاستها و برنامههای دادستانی تهران در سال ۱۳۹۵، یکی از برنامههایی که در سال جاری در دستور کار دادسرا قرار گرفته است را برگزاری جلسات مستمر با قضات نواحی دادسرا اعلام نمود و در فلسفه تشکیل این جلسات به استماع و بررسی نظرات قضات و کسب اطلاع از وضعیت دادسراها اشاره کرد.
دادستان تهران در ادامه با بیان این که طی سالهای گذشته در خصوص تمرکز یا تفکیک شعبات رسیدگی کننده به پروندههای مرتبط با جرایم شهرداریها در تهران رویههای متفاوتی در پیش گرفته شده است، به گونهای که در سال ۱۳۷۰ شعبات ویژهای برای رسیدگی به جرایم شهرداریها در دادسرای مرکز تشکیل شد و پس از احیای دادسراها در سال ۱۳۸۲، شعبات ویژه مرتبط با جرایم شهرداری در ناحیهی ۷ مستقر گردید و متعاقباً رسیدگی به جرایم عمومی منطقهی مربوطه نیز به این ناحیه از دادسرا واگذار شد در خصوص محاسن استقرار شعب رسیدگی به پروندههای شهرداری در یک ناحیه از دادسرا اظهار داشت: رسیدگی تخصصی، کاهش تردد به نواحی مختلف دادسرا و ایجاد رویهی واحد در پروندههای مشابه، از جمله محاسن تجمیع شعب رسیدگی به پروندههای مرتبط با شهرداری در یک ناحیه است.
جعفری دولت آبادی با اشاره به نقش موثر شهرداریها در کشورهای اروپایی و وجود منابع مالی مستقل برای این مرجع، فلسفهی استقلال مالی شهرداری از حکومت را ناشی از آن دانست که مسائل شهری نباید با سیاست گره زده شود؛ زیرا چنین ساختاری مانع از اعمال بهبود مدیریت فضاهای شهری خواهد شد.
وی در خصوص وضعیت شهرداریها در ایران نیز، رویه جاری در کشورهای پیشرفته را حاکم دانست و در تبیین منافع این سیاست اظهار داشت: این ترتیب موجب شد که شهرداری افزون بر مسائل شهری، به حوزهی مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز ورود کند.
جعفری دولت آبادی با اشاره به تاسیس دادسرای حمایت از انفال و ثروتهای عمومی در سال ۱۳۹۴، در خصوص نحوهی مدیریت ناحیهی مذکور و ناحیه ۷ اعلام داشت: معتقد به ادغام این دو ناحیه نبوده، اما مدیریت واحد بر این دادسرا مناسبتتر است.
دادستان تهران سیاست آتی دادستانی در خصوص این دو ناحیه از دادسرا را با بیان این که رسیدگی تخصصی در دادسرای عمومی تهران از سیاستهای مهم است، گفت: از آنجا که برخی پروندههای زمینخواری مرتبط با شهرداری است، طرح مدیریت واحد بر دو دادسرا در یک فرصت زمانی مناسب عملی خواهد شد.
دادستان تهران با توضیح این که امروز با برخی جرایم شهری و اجتماعی مواجه هستیم که در گذشته به این صورت مطرح نبوده است گفت: در شهر تهران با مشکلات و معضلاتی همچون دست فروشی، حضور کارتن خوابها، معتادان متجاهر، تکدیگری و حاشیه نشینی مواجه هستیم که اگر چه ممکن است برخی امور جرم نباشد، اما در دراز مدت میتواند بستر وقوع جرایم را فراهم آورد.
وی افزود: بر اساس طرحی که در دست بررسی و اقدام است، دادسرای شهرداری ضمن رسیدگی به مسائل و پروندههای شهرداری، در صورت لزوم به جرایم اجتماعی نیز ورود پیدا خواهد کرد.
جعفری دولت آبادی با اشاره به این که در دادسرای ناحیه ۷ حدود شصت کارمند که با شهرداری رابطه استخدامی دارند، مشغول به کار هستند و تاکید بر این ضرورت که کارمندان شهرداری باید تحت مدیریت و نظارت سرپرست دادسرای ناحیهی ۷ و آموزشهای مرتبط با امور قضایی قرار گیرند، افزود: امیدوارم سرپرست این دادسرا در استقرار و ساماندهی شعب تحقیق و اجرای احکام به نحوی اقدام کند که در بهبود روند دادرسی و احقاق حقوق مراجعین موثر باشد و راهکارها به ترتیبی اتخاذ شود که در این ناحیه که مرتبط با مسائل شهری است، فرهنگ قضایی نیز حاکم شود.
دادستان تهران یکی از سیاستهای اصلی دادستانی تهران در سال ۱۳۹۵ را پیشگیری از وقوع جرم اعلام کرد که به ویژه در نواحی از دادسرا که با جرایم مرتبط با دستگاههای اجرایی سر و کار دارند مانند ناحیهی ۷ ضرورت بیشتری مییابد.
وی ارائه راهکار برای اجرایی نمودن این سیاست اظهار داشت: برگزاری جلسات با مسئولان شهرداری و دیگر دستگاههای مرتبط با جرایم شهری، نقش مهمی در کاهش آمار جرایم دارد.
جعفری دولت آبادی سیاست دوم دادسرا را در سال جاری، نظارت بر کارکنان خواند و با اشاره به این که طی سال گذشته تعدادی از قضات از خدمت تعلیق و تحت تعقیب قرار گرفتهاند، در پیشگیری از وقوع چنین اتفاقاتی، به ضرورت نظارت بر کارکنان و قضات تصریح نمود و امر نظارت در دادسرای ناحیه ۷ را که پروندههای مهم از بعد مالی را مورد رسیدگی قرار میدهد، از اهمیت بیشتری برخوردار دانست.
جعفری دولت آبادی سیاست دیگر دادسرا را کاهش موجودی اعلام نمود و از سرپرست ناحیه خواست به گونهای برنامهریزی کند که تعادل موجودی در شعب برقرار شود و عملکرد شعب و ناحیه در سال جاری مثبت باشد.
دادستان عمومی و انقلاب تهران مدیریت جرایم مهم و پیگیری این پروندهها را سیاست دیگر دادسرا در سال جاری خواند و با تصریح به ضرورت برنامهریزی برای مختومه کردن پروندههای قدیمی اظهار داشت: پروندههایی که پیش از سال ۱۳۹۲ مفتوح شدهاند قدیمی محسوب میشوند که لازم است برای مختومه کردن آنها در سال جاری برنامهریزی جدی به عمل آید.
وی از سرپرستان نواحی دادسرا خواست با در پیش گرفتن مدیریت فعال، خلاقانه و شجاعانه، تحول در شیوههای رسیدگی، مردمداری، انضباط کاری و نظارت بر وضعیت کارکنان و حضور و غیاب آنان را مورد توجه قرار دهند.
جعفری دولت آبادی یکی دیگر از سیاستهای دادستانی تهران را رسیدگی دقیق به جرایم مهم دانست و با اشاره به جنایت اخیر در ورامین اظهار داشت: جرایم مهمی که امنیت اجتماعی را تهدید کرده و افکار عمومی را تحتالشعاع قرار میدهد، باید توسط دادستانها و سرپرستان دادسراها به سرعت پیگیری و رسیدگی شود. وی از دادستان ورامین خواست در رسیدگی به این پرونده تسریع لازم صورت گیرد.
دادستان تهران سیاست دیگر دادستانی تهران در سال ۱۳۹۵ را توسعه برنامههای آموزشی برای قضات اعلام نمود که به ویژه برای قضات نواحی تخصصی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در پایان این جلسه یکی از دادیاران دادسرای ناحیه ۷ مورد تقدیر قرار گرفت.
درخواست دادستان تهران برای تسریع در رسیدگی به پرونده جنایت ورامین
میهن دانلود
چرا با عربستان تعارف دارید؟!/بدانید که ضعیف و تسلیمپذیری طرف مقابل را جدیتر میکند!
| گروه بین الملل جهان نیوز ـ تنشهاي عربستان با ايران به سطح بيسابقهاي رسيده و اين سؤال در محافل سياست خارجي مطرح است كه سرنوشت اين مناسبات به كجا ختم خواهد شد؟ پيروز مجتهدزاده، ژئوپليتيسين ايراني و استاد دانشگاه تربيت مدرس، به طور سنتي از منتقدان سياستگذاري مناسبات ايران با كشورهاي عربي، به خصوص عربستان است. به سراغ اين استاد ايراني كه تا كنون بيش از 20 عنوان كتاب به زبانهاي انگليسي و فارسي نوشته، رفتيم تا بار ديگر نقدهاي او را به ديپلماسي ايران در قبال عربستان بشنويم. راهحلي كه مجتهدزاده 71 ساله براي مداواي عربستان ارائه ميكند، تقويت نفوذ ايران با هدف «ايجاد موازنه» است. مديرعامل بنياد پژوهشي يوروسويك لندن در طول گفتوگو به مسائل ديگري مانند توافق هستهاي ايران با 1+5 هم پرداخته و چند بار اين جمله را به زبان ميآورد: «با تعارف و تمنا حل نميشود.» موضع ایشان را «جوان» رد یا تأییدنمیکند.
آقاي دكتر! بهرغم تشديد بيسابقه مخاصمه عربستان عليه ايران، به نظر ميرسد كه بين مقامات و دستگاه ديپلماسي ايران اجماعي براي مقابله با اين مسئله وجود ندارد، چنانكه در فاجعه منا كه منجر به شهادت صدها تن از حجاج ايراني شد، انتقاداتي هم در اين خصوص مطرح شد، ولي به نظر ميرسد رفتار دستگاه ديپلماسي تغيير ملموسي نشان نميدهد. شما تا چه حد اين نظر را قبول داريد؟
دستگاه وزارت خارجه ما از زمان دولت هفتم، يعني دوره آقاي كمال خرازي وزير خارجه وقت ايران، حركت در يك مسير حيرتانگيز را آغاز كرد. زماني كه بين ايران و غرب مشكلات زيادي وجود داشت و تهديدات جنگي از طرف غربيها افزايش يافته بود، دستگاه ديپلماسي آموخته بود كه هيچ واكنش و اعتراضي نسبت به غربيها نشان ندهد. در دوره وزارت آقاي خرازي، اختيار سياستگذاري و تصميمگيريهاي عمده در رفتار سياسي خارجي كشور در عمل و بدون سر و صدا در اختيار معاون آموزشي و پژوهشي وزير امور خارجه قرار گرفت و او ميراثي از شيوه بسيار غيرعلمي تصميمگيري و اجراي سياستهاي اداري و خارجي را در آن وزارتخانه به ارث گذاشت كه مسبب همه ضعفها و سستيها در روابط خارجي ايران تا كنون شده است. از آن تاريخ دستگاه ديپلماسي همان سياست خارجي را دنبال ميكند و الان در دولت آقاي روحاني هم همان شيوه نارسا پيگيري ميشود. تنها استثنا در اين ميان، دوره وزارت آقاي دكترعلياكبر صالحي بود كه آن هم فقط در مدت كوتاهي نشان داد كه يك دستگاه ديپلماسي وارسته جدا از اميال شخصي و باندبازيها ميتواند منافع ملي كشور را بهتر تأمين كند و آقاي صالحي تجربه خيلي خوبي هم در اين زمينه كسب كرد. تا جايي كه در مذاكرات پاياني هستهاي زماني كه كار به تنگنا رسيد، او را از بستر بيماري به سالن مذاكرات آوردند تا تجربياتش را بهكار بگيرند، اما آقاي ظريف نتوانسته خارج از محدودههاي الگوهاي سياست خارجي به ارث مانده از دوره آقای خرازي تصميم بگيرد و ابتكار عمل به خرج دهد.
ايشان در روابط خارجي دولتهاي هفتم و هشتم با عربها نوعي روابط ديپلماتيك سؤالبرانگيز برقرار كرده و با غرب گونه ديگري از روابط سؤالبرانگيز را شكل داده بود. در اين دنياي دوگانه و حتي چندگانه، ايشان در ظاهر به دنبال سياست تنشزدايي و بهبود روابط بود، ولي در عمل شاهد بوديم هر چيزي كه دشمنان شناخته شده ايران تقاضا كردند از سوي ايران تحويل داده شد و اين همان الگويي است كه آقاي ظريف در طول سه سال گذشته پيگيري كرده و ميكند. در بحث هستهاي زماني كه تهديدهاي غرب و اسرائيل در زمينه حمله نظامي به ايران بالا گرفت، دولت ايران تصميم گرفت كه برنامه غنيسازي را تعليق كند، يعني چيزي كه امريكاييها ميخواستند و به صراحت ميگفتند كه غنيسازي را كنار بگذاريد و تسليم شويد والا با شما چنين و چنان خواهيم كرد و ما حتي لحظهاي تأمل نكرديم كه «تسليم شدن» در هر جنگي ناشي از حقارتي است كشنده و اگر قرار باشد كه حيات خود را در روابط خارجي حفظ كنيم بايد بدانيم كه حفظ حيات سياسي فقط ميتواند از راه ايجاد موازنههاي معقول تحقق يابد. آقايان حتي توجه نداشتند كه اگر تنشزدايي بر اساس ايجاد و حفظ توازن نباشد نميتواند واقعيت پيدا كند. لاجرم توجه نكردند وقتي قرار است غنيسازي تعليق شود، لااقل امتيازي از طرف مقابل گرفته شود كه ارزش تعليق را داشته باشد و در عين حال موازنههاي ضروري به آن عمل، مشروعيت لازم را به كار «تعليق» كردن بدهد. آقايان فقط بر اساس الگوي روابط خالهخانباجيبازي روند غنيسازي را تعليق كردند و حتي به خود زحمت اندك مطالعه و تجزيه و تحليل ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيكي را ندادند كه دريابند غرب و اسرائيل قادر نبوده و هنوز هم نيستند كه عليه ايران دست به حمله نظامي بزنند بدون آنكه صلح و امنيت جهاني را به گونهاي اساسي بر هم زنند و حتي مسبب بروز جنگ جهاني سوم شوند.
چنين تحليلي همان موقع از طرف افراد يا افرادي مطرح ميشد ولي جدي گرفته نميشد. اينطور نيست؟
من در آن زمان در مقالات و سخنرانيها و مصاحبههاي متعدد در داخل كشور و در سطح بينالمللي براي دولت ايران تشريح كردم كه در اين برخوردها چه نظامي و استراتژيك و چه در عرصه ديپلماتيك وقتي تسليم بشويد به طرف اجازه ميدهيد كه بيايد و همه چيز ما را مصادره كند و تا حدودي هم اين كار را كردند. زماني كه ما برنامه غنيسازي را تعليق كرديم اسرائيل و غرب فشارهايشان را عليه ما تشديد كردند و سازمان ملل متحد را وادار كردند ما را تحريم كند.
دولت نهم كه روي كار آمد تعليق غنيسازي را متوقف كرده و مهر و موم تأسيسات هستهاي را شكست و همين كار باعث شد تا طرف غربي، پس از نتيجه نگرفتن از اعمال تحريمها، سرانجام اعلام كرد كه بياييد با هم توافق كنيم. يعني بياييد با هم در توازن وزنهاي ژئوپولتيكي به تفاهم برسيم و در شرايط رعايت متوازن منافع دو طرف، مشكل يا مسئله را حل كنيم. اين روند معقولي بود كه در دولتهاي نهم و دهم زيربناسازي شد و در دولت يازدهم به واقعيت عملي رسيد. اما در كشمكشهاي ايران و غرب به اضافه عربها در سوريه ميبينيم كه وزير خارجه دولت يازدهم به زبانهايي به ما ميگويد كه گويا توافق يا تفاهمي فراتر از توافق هستهاي در كار است و شايد با غرب به توافقها يا نتايجي فراتر از «برجام» هستهاي رسيدهايم و آقاي روحاني هم صحبت از حصول توافقهاي توضيح داده نشده و تشريح نشده براي مردم به صورت برجامهاي 2، 3 ،4 و غيره به ميان ميآورد.
در مورد روابط با عربستان سعودي نيز سياست «تنشزدايي» بيشتر از ديد نمايش ضعف و تسليم شدن پيگيري شد، غافل از آنكه ضعف و تسليمپذيري طرف مقابل را جريتر ميكند. عربستان سعودي به اتفاق امارات متحده عربي و قطر ادعاهاي زيادي را عليه حاكميت بيچون و چراي ايران بر جزاير سهگانه (تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي) مطرح كردند و دست به اقداماتي عملي در اين زمينه زدند كه از سوي بنده در سطح بينالمللي محكوم شد ولي وزير خارجه ما حتي در جلسه شوراي وزيران اتحاديه عرب در سال 2008 براي شكايت عليه ايران به سازمان ملل متحد شركت كرد و عملاً شكايت عليه كشور خود را تأييد نمود، در حالي كه من در نامههاي اعتراض به آن شكايت غيرقانوني به سازمان ملل متحد، آن اقدام را خنثي كردم.
در مسئله سوريه، شاهديم كه در ظاهر تلاش غرب و عربستان سعودي براي سرنگوني بشار اسد است اما در عمل براي مقابله با نفوذ ايران در منطقه است تا بتوانند با سرنگون كردن اسد به اميال استعماري خود برسند، از جمله عملي كردن خط لوله گازرساني ماوراي عراق و سوريه به جاي لوله گازرساني ماوراي ايران و تركيه. زماني كه جان كري موافقت خود را با لشكركشي عربستان به سوريه اعلام كرد، وزير خارجه ايران اعلام موضع نكرد. آقاي وزير خارجه ما بايد بداند كه موضعگيري نكردن و خنثي بودن ايشان در آن كشمكشهاي تنگاتنگ ژئواستراتژيكي كه نامش را «تشنجزدايي» گذاشتهاند، نميتواند در عمل محدود به «اعلام مواضع شخصي» ايشان باشد، بلكه اعلام وضعيت كشور جمهوري اسلامي ايران در برابر توطئههاي ضدايراني علني محور امريكا – اسرائيل – عربستان سعودي در سوريه است و شديداً به زيان منافع ملي ايران. اخيراً آقاي كري از ايران خواسته براي پايان دادن به بحران يمن و سوريه با آنان همكاري كند. آيا وزير خارجه ما ميداند كه اين گونه طرح كردن خواستهها به معني متوجه كردن مسئوليت تمام مشكلات اين كشورها به سوي ايران است؟ آيا وزير خارجه ما توجه دارد كه همتاي امريكایياش كه با ايشان در تفاهم گسترده است، اين گونه ما را مسئول همه جناياتي قلمداد ميكند كه عربستان سعودي و فرمانبرداران قطري و امارتياش در خاورميانه، به ويژه در سوريه و يمن مرتكب ميشوند؟ اگر غير از اين بود، مگر منطق حكم نميكند كه براي حل بحران يمن، آقاي جان كري بايد از كشور مهاجم نظامي به يمن و سوريه، يعني عربستان سعودي، قطر و امارات متحده عربي، تقاضاي همكاري براي حل آن بحران كند؟ اگر ايشان ما را مسئول بحرانهاي منطقه نميدانستند از ما براي حل آن بحرانها تقاضاي كمك نميكردند. يعني آيا رؤساي ديپلماسي ما نميدانند كه اين گونه كمك خواستن از ما براي حل بحرانهاي منطقهاي به معناي متوجه كردن همه مسئوليت آن بحرانها به سوي ايران است؟
علاوه بر مسئله سوريه، عربستان سعودي علناً به يمن و بحرين حمله نظامي كرد ولي غرب از سعوديها نميخواهد كه براي پايان دادن به بحران اين كشورها به آنان كمك كند. چراكه آنها عربستان را مسئول بحرانهاي منطقه نميدانند. ما در بينش و تشخيص مسائل استراتژيك و ژئوپولتيكي مربوط به روابط خارجي در منطقه دچار مشكل اساسي هستيم. در كمال تاسف بايد بگويم كه دستگاه ديپلماسي ما به جاي تلاش براي آموختن مكانيسم عملي موضوعاتي همچون ژئوپولتيك و ژئواستراتژيك در روابط خارجي همچنان توجيه ميكند الگويهاي غلط بر جاي مانده از دورههاي پيشين را ادامه دهد.
موضع سياستمداران جديد عربستان نسبت به رهبران قبلي اين كشور خصمانهتر شده و به جاي تنشزدايي، سياست تنش با ايران را در پيش گرفتهاند. به نظرتان دليل رفتار خصمانه عربستان با ايران در سالهاي اخير چه بوده است؟
رقابت ما با عربستان سعودي از دوره قبل از انقلاب شروع شده است. رقابت هميشه خصمانه نيست و گاهي اوقات دوستانه هم است. وقتي ما از خاورميانه صحبت ميكنيم بايد بدانيم كه اين منطقه فرضي از ديدگاه ژئوپولتيك از چهار قدرت اصلي يا درجه اول تشكيل شده است: ايران، تركيه، مصر و اسرائيل و رقابت ژئوپولتيكي منطقهاي نيز هميشه هم ميان اين چهار قدرت اصلي اتفاق افتاده است. عراق دوره صدام حسين و عربستان در تمام اين مدت سعي كرده و ميكنند از رتبه قدرت درجه دو به سطح «قدرت درجه يك» برسند. «قدرت» فقط در اندازهگيري ميزان تسليحات و پولهاي هنگفت يا وسعت خاك بسيار زياد يك كشور تعريف نميشود، بلكه بيشتر در برآورد ميزان نفوذ و نيروي تأثيرگذار سياسي آن كشور در ماوراي مرزهايش و بر محيط پيرامونش ارزيابي ميشود.
ايران هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن نفوذ گستردهاي در منطقه داشته و دارد و عربستان سعودي ميخواهد اين معادله را به سود خود دگرگون كند. عربستان از مدتها پيش بر سر مسئله شيعه و سني با ايران درگير رقابت بوده و اين رقابتها از زماني كه اوپك و قدرت مالي مطرح شد با ايران جنبه ژئو پولتيكي آشكاري به خود گرفت و بعد از انقلاب اسلامي اين رقابتها مجدداً به صورت اختلافات ديني و مذهبي خود نمايي كرد ولي اين بار اين رقابت، رقابتهاي سياسي، استراتژيكي و ژئوپولتيكي را هم بر اختلافات ديني و مذهبي افزوده نمود. در شرايط جديد رقابتها، عربستان نسبت به ماهيت شيعي رهبران انقلاب اسلامي ايران حساسيتهايي را بروز دادند كه نشان از برداشتهاي غيرواقعي سران آلسعود از تغيير نظام حكومتي ايران(بعد از انقلاب) دارد.
اين گونه مينمايد كه به قدرت رسيدن نظام حكومتي اسلامي در ايران شيعي عربستان سعودي را تشويق كرد تا در راستاي تجديد حيات تمام اختلافات خصومتآلود قديمي حركت كند و طرح مباحثي چون «هلال شيعي» و «ژئوپولتيك شيعه» مبارزه عليه تشيع را در عربستان سعودي تشويق كرد. در اين روستا بوده است كه دنيا شاهد ظهور گروههاي ضد شيعي افراطي مانند طالبان و القاعده بوده است كه هدف اصلي خود را «مبارزه عليه شيعه» اعلام كردند. در واقع، ايجاد حركت داعش براي ريشهكن كردن تشيع از راه تأسيس خلافت اسلامي در عراق و شام (عراق و سوريه كه سرزمين خلافتهاي اموي و عباسي) بوده است. در چنين وضعيت و شرايطي است كه به نظر ميرسد دستگاه ديپلماسي ما اين وضعيت بنيادين را درست درك نكرده و بيشتر سعي كرده است از راه خواهش و تمنا اين اختلافات اساسي و مشكلات اساسي ژئوپولتيكي را حل كند، در حالي كه مسائل ژئوپولتيكي ناظر بر منافع ملي را نميتوان با خواهش و تمنا حل كرد. اينها مسائل ريشهدار ژئوپولتيكي بنيادين هستند و صحبت عربستان سعودي از بين بردن نفوذ ايران در منطقه و است و جانشين كردن رژيم سعودي به جاي آن.
عربستان سعودي ادعا ميكند كه ايران بر اساس آموزههاي توطئه اسرائيلي – اردني هلال شيعي، ميخواهد بر مناطق سنينشين خاورميانه تسلط يابد و بايد از اين دگرگوني ژئوپولتيكي با تمام قوا جلوگيري كرده و خود جانشين ايران شود. آنهايي كه با تفكر سياسي و ژئوپولتيكي آشنايي دارند ميدانند كه هر مسئله و موضوعي حداقل دو سر دارد. يعني شما وقتي عليه تسلط فرضي هلال شيعي مبارزه ميكنيد، اين يك سر قضيه است و سر ديگر آن اينكه من (عربستان سعودي) كه سني و وهابي هستم بايد جاي قدرت و نفوذ ايران را بگيرم. ولي وزارت خارجه ما به جاي درك و فهم اين بنيادهاي ژئوپولتيكي، ميخواهد اين مسئله را با تعارف و تمنا حل كند. بيش از دو ماه از تاريخي كه وزير خارجه ما براي حل اختلافات ژئوپولتيكي ما با عربستان سعودي از آن كشور به عنوان «كشور يا ملت برادر عربستان سعودي» ياد كرد و براي جلب دوستياش همه مواضع ژئوپولتيكي و سنگرهاي ژئواستراتژيكي خود را تحويل داد، ميگذرد ولي هنوز پاسخ مثبتي بر ادعاي برادري خود از سوي سعوديها نشنيده است.
سال گذشته زماني كه بحث فاجعه منا پيش آمد وزير خارجه كشورمان از عادل الجبير، وزير خارجه سعودي تقاضاي ملاقات براي مذاكره كرد. اين تقاضا از سوي قدرت درجه دو منطقه (عربستان سعودي) رد شد و وزير خارجه ما، باز هم بعد از چند ماه دوباره تقاضاي ملاقات كرد و باز هم رد شد. اين ناشيگري در عرصه ديپلماسي ادامه پيدا كرد و در اوجگيري بحرانهاي استراتژيكي سوريه باز هم آقاي ظريف ميگويد ما ميخواهيم با كشور برادر، دوست و همسايه عربستان و براي نشان دادن اين دوستي و برادري يك طرفه هيچ اعتراضي به اقدام ايالات متحده در مجاز ساختن لشكركشي به سوريه به عمل نياورد. لذا پس از گذشت بيش از هشت ماه از فاجعه منا ميخواهم از آقاي ظريف بپرسم كه آيا آلسعود بالاخره جواب برادري شما را دادند يا نه؟
اگر منافع ايران در سوريه سقوط كند، موقعيت جمهوري اسلامي در منطقه سقوط خواهد كرد و منافع ملي در خطر قطعي قرار ميگيرد و همين امر امنيت ملي ما را شديداً تهديد خواهد كرد. اگر داعش و ساير گروههاي تروريستي در عراق و سوريه قدرت بگيرند حتي پايان ايران تاريخي و جغرافيايي را وعده خواهند داد و من از دولت آقاي روحاني ميخواهم در اين الگوي سياست خارجي پوسيده و بيخاصيت تجديد نظر فوري كنند.
منظورتان از تجديدنظر در الگو به طوري كه منافع ملي را تأمين كنند، چيست؟ الان مسئله تعميم برجام مطرح است.
من حقيقتاً درك نميكنم كه سران سياست خارجي كشور ما كه ميدانند در نتيجه اجماع كلي سران نظام حكومتي جمهوري اسلامي به اين توافقهاي هستهاي دست يافتهاند، چگونه ميتوانند در غياب اجماع لازم ميان سران نظام حكومتي جمهوري اسلامي صحبت از توسعه برجام به ميان آورند؟ منظور من از لزوم تجديدنظر در الگوي رفتاري سياست خارجي براي تأمين منافع ملي ما در آن سوي مرزهاي كشورمان همان توجه جدي به نتايج بسيار غلط الگوهاي اجرا شده سياست خارجي ماست كه همان گونه كه گفتم از دولتهاي هفتم و هشتم به ارث مانده و تماماً مورد پسند وزير خارجه ايالات متحده امريكاست. ما وزير خارجهاي داريم كه توافقي مثل برجام را امضا ميكند، ولي در سوريه ميبينيم به گونهاي عمل ميكند كه در خور منافع ملي ما نيست. آقاي ظريف ميگويد كه با جان كري تفاهم گسترده دارد. اين تفاهم گسترده براي چيست و ايشان بايد اين مسئله را مشخص كند. ما با امريكا فقط در حد برجام هستهاي تفاهم داريم نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر. اگر امريكا تفاهم بيشتري را از ما توقع داشته باشد بايد رسماً بيايد و بگويد كه در كجا خودش بايد عقبنشيني كند و در كجا ما بايد عقبنشيني كنيم. اين مسئلهاي است كه بايد دولت آقاي روحاني در آن تجديد نظر كند نه اينكه وزير خارجه ايشان ادعاي حصول تفاهم گسترده با وزير خارجه را مطرح كند و سخن از برجامهاي ديگر را پيش كشد.
ادامه اين ديپلماسي در آينده به ضرر ايران تمام خواهد شد. تكرار ميكنم، در عرصه ديپلماسي نميتوان منافع ملي را با خواهش و تمنا برآورده كرد. دستگاه ديپلماسي ايران تاكنون نتوانسته است غربيها را قانع كند كه ايران در يمن دخالتي ندارد و اگر حوثيها و ديگران دوست دارند كه دوست ايران باشند يا از ايران الهامگيري كنند، اين دليلي بر دخالت ما در امور يمن نيست و همين گونه در مورد بحرين. دستگاه ديپلماسي ايران در امور سوريه و مناطق ديگر هيچگونه هماهنگي نظامي ندارد. مگر ميشود در خارج از كشور نفوذي داشته باشيد كه بيشتر اين نفوذ ناشي از اقدامات نظامي باشد، ولي بياعتنا به لزوم متوازن كردن قدرت ديپلماتيك با قدرت استراتژيكي كشور، بار ديپلماتيك را به گونه تك لنگهاي به سر منزل رساند؟ اگر قدرت نظامي ايران در سياست خارجي محاسبه نشود، ديپلماسي شما وزني ندارد كه به ثمري متوازن و معقول برسد. همزمان با اعلام موضع عربستان براي ورود نيروي زمينياش به سوريه، يكي از فرماندهان نظامي ما گفته بود كه ايران اين توان را دارد كه از نظر هوايي كل سوريه را پوشش دهد، ولي آقاي ظريف اصلاً يك كلمه در اين مورد حرف نزد كه اين حرف در توازن با عربستان هست يا نيست. زماني كه عربستان آمادگي خود را براي مداخله نظامي در سوريه اعلام كرد، وزير خارجه ايران بايد با مقامات نظامي ارتش و سپاه هماهنگي ميكرد تا آنها هم بلافاصله اعلام كنند كه ما هم بايد نيروي زميني خود را به سوريه اعزام كنيم ميرويم تا موازنههاي لازم در عرصه رقابتهاي ژئوپولتيكي سوريه متوازن شود.
با وجود استدلالهايي كه شما ميكنيد، برخي معتقدند كه به هرحال، نميتوان به خصومتها دامن زد و ورود به مذاكره مستقيم و تنشزدايي بهترين راه براي حل اختلافات است. آيا اين سياست در مقابل عربستان جوابگو است، آيا به نظرتان عمل متقابل جواب ميدهد؟
مگر كسي صحبت از ترك مذاكره و گفتوگو كرده است؟ آنهايي كه اين گونه ميگويند ظاهراً توان درك انتقاد را ندارند. اينجا صحبت از ايجاد و حفظ موازنههاي سياسي- استراتژيكي با رقيبان است تا ديپلماسي به ثمر مثبت رسد. اين گونه نگاه سياه و سفيد داشتن و اثبات شئي را نفي ما عدا پنداشتن حكايت از تفكر در سياستگذاري ندارد. اينجا صحبت از تحريكات و تحركات ژئواستراتژيكي عربستان سعودي در لواي همكاري ايالات متحده امريكا با هدف لطمه زدن به منافع ملي ژئوپولتيكي و ژئو استراتژيكي ما در خاور ميانه است. اين عربستان است كه در شهرهاي جنوبي ما تحركات امنيتي دارد. اين عربستان است كه بحران در سوريه و يمن را به راه انداخته است تا جلوي نفوذ ما را بگيرد. آيا ما تا به حال از «هلال وهابي» صحبت كردهايم؟ در حالي كه عربستان براي دامن زدن به اختلافات ديني براي شكست دادن ما در صحنه رقابتهاي ژئوپولتيكي خاورميانه «هلال شيعي» را مطرح ميكند. آيا تنشزدايي يك طرفه است و عربستانيها نبايد تنشزدايي كنند؟ روابط بينالملل، روابط يكطرفه نيست بلكه چندجانبه است.
شما بايد استراتژي داشته باشيد و در روابط خارجي موازنههاي ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيكي برقرار كنيد. ژئوپولتيكي از نظر موازنههاي قدرت و نفوذ سياسي و اقتصادي و ديپلماتيك و ژئواستراتژيكي از نظر ايجاد موازنههاي قدرت نظامي. شما بدون قدرت نظامي در روابط خارجي چيزي نيستيد كه كسي وقت خودش را براي شنيدن حرفهايتان بيهوده صرف كند. اميدوارم كه تذكرات اخير رهبر جمهوري اسلامي مورد توجه قرار گيرد. وزير خارجه امريكا بر اساس كدام قرارداد و مقررات بينالمللي از برنامه موشكي ايران صحبت ميكند؟ جز اين است كه اسرائيل ميخواهد نه خودش؟ و حتي به اسرائيليها هم نميگويد كه ميخواهيم اين مسئله را حل كنيم، بلكه در خطاب ظاهري با عربهاي خليج فارس ميگويد كه از ايران درخواست ميكند كه براي حل «مسئله موشكي ايران» با امريكا همكاري كند.
به نظرتان با اين رفتار خصمانه سعوديها كه به نظر بيسابقه هم است، ايران چه ابزارهايي در اختيار دارد كه بتواند آنها را مهار كند؟
ما نيازي به ابزارهاي داخلي در عربستان نداريم. ما حتي نبايد فكر كنيم كه از راه تقويت يمنيها با عربستان مقابله ميكنيم. ما بايد آن قدرت و نفوذي را كه داريم، تقويت كنيم و در برابر سعوديها بازدارندگي سياسي و استراتژيك «دتانت» و «دترنس» را تقويت كنيم. رقابت از راه تهديد كردن يا خواهش كردن به جايي نميرسد، بلكه براي ايجاد موازنههاي همهجانبه با رقيب از راه ايجاد بازدارندگي ميتواند سالم و صلحآميز به ثمرات مطلوب رسد. در روابط خارجي بازدارندگي تابع اصل موازنه است و از نظر علمي اين بازدارندگي دو جنبه دارد كه يكي جنبه سياسي و ديگري نظامي است: جنبه سياسي اين گونه موازنهها «دتانت- Détente» نام دارد و جنبه نظامي را «دترنس Deterence ميخوانند. يعني با كشورهايي كه دوست يا رقيب هستيد در رقابت بايد دست به اقداماتي بزنيد كه بين شما ايجاد بازدارندگي كند و شما در سايه بازدارندگيهاي قابل اتكا بتوانيد روابط صلحآميز و سازندهاي را پيگيري كنيد.
مثلاً ايران بايد در خاورميانه آنقدر نفوذ سياسي داشته باشد كه نسبت به نفوذ عربستان برتري يابد تا عربستان بفهمد كه اگر بيش از حد زور بگويد، طرف مقابل با نفوذ برترش با آن مقابله كرده و گوي سبقت را از دست آنان خارج خواهد كرد. اگر به تاريخ نگاه كنيم ميبينيم كه كشورهاي رقيب هميشه ميخواهند از لحاظ نظامي خودشان را بر رقبايشان برتري دهند تا موازنه ايجاد كنند و به اين موازنه استراتژيكي «دترنس» ميگويند. بهترين مثال، رقابت شوروي و امريكا در دوره جنگ سرد بود؛ زماني كه شوروي دو بمب اتم بر انبار سلاحهاي اتمياش اضافه ميكرد، امريكا چهار بمب اضافه ميكرد تا موازنههاي «يك سر و گردن بالاتر» را حفظ كند. ما بايد با عربستان سعودي دنبال چنين موازنهاي باشيم. در خليج فارس ما روزي عربستان سعودي را هم در جمع تحتنفوذهاي خود داشتيم و بعدها اين موازنهها را از دست داديم و امروز با دست زدن به تحركات استراتژيك براي ايجاد موازنهها و ابتكارات ديپلماتيك از نقطه قوي نه از نقطه ضعف بايد نفوذمان را آنقدر قوي كنيم كه در برابر نفوذ عربستان سعودي موازنههاي كوبندهاي ايجاد شود.
ماجراي روابط ايران با عربستان پيچيدگيهاي بيشتري دارد و به نظر ميرسد درگيري در حوزههاي مختلف تنش باعث شده قدري اين گرهها لاينحلتر هم به نظر برسد. به نظرتان احتمال اينكه روابط دو كشور به حالت عادي بازگردد چقدر است؟ آيا در كوتاه مدت اين احتمال وجود دارد يا اختلافات منطقه دو كشور در تحولات خاورميانه همچنان به اين تنشها سايه خواهد افكند؟
بله! همه كاري عملي خواهد بود در صورتي كه ما به درجهاي از رشد سياسي و ديپلماتيك برسيم كه با فكري باز الگوها يا دستورالعملهايي را كه بيخاصيت بودن خود را براي سالها ثابت كردهاند، دور انداخته و الگوهاي مطالعه شده دقيقي را به جاي آن بگذاريم و با برخوردار شدنمان از يك ديپلماسي ورزيده و كارآمد، بتوانيم پلهاي استواري زده و عالم اسلام را در مقابل دنياي جديد ژئوپولتيكي متحد و از اعمال نفوذ اسرائيل در كشورهاي اسلامي جلوگيري كنيم. ما بايد روابط خارجي خودمان را از نو و بر اساس مطالعات علمي دقيق پايهريزي كنيم و الگوها و ساختارهاي جديدي كه درخور دنياي جديد ژئوپولتيكي باشد ايجاد كنيم. اختلافات مذهبي كه الان ايجاد شده است حاصل تفرقهافكنيهاي اسرائيلي است كه بحث زندگي ژئوپولتيكي جهان امروز ما را محدود به اختلافات حل شده «شيعه و سني» كرده است. انقلاب اسلامي شيعي نبود، اسلامي بود.
بعضيها از نوعي تحول جدي در سياست خارجي عربستان سعودي پس از جنگ يمن صحبت ميكنند. گفته ميشود يمن اولين جايي بود كه سعوديها مستقل ورود كردند و تا حدي با امريكاييها هماهنگ نبودند. شما اين مسئله را تا چه حد قبول داريد؟
اصلا اينطور نيست. مگر عربستان سعودي در حمله نظامي به بحرين با امريكاييها از قبل هماهنگي داشت؟ اين اسرائيل است كه در اقدامات منطقهاي عربستان سعودي قدم به قدم راهنمايي و همكاري دارد و ماجراجوييهاي آلسعود را پيش ميبرد. مگر در ماجراجوييهاي عربستان سعودي در يمن نديديم كه اسرائيل اول تهمت عليه ايران در زمينه دست داشتن در مسائل يمن را در سطح بينالمللي جا اندخت و راه را براي آغاز بمببارانهاي هوايي آل سعود هموار كرد؟ اسرائيل در تمام جزئيات آن عمليات دخالت داشته و دارد و اسرائيل در اين عمليات شبهجزيرهاي سعوديها با امريكاييها هم كاري نداشته و ندارد. كساني كه ميگويند عربستان مستقل شده است، منظورشان قطعاً اشاره به فرمانبرداري آلسعود از اسرائيل به جاي امريكاست و آنها اين وضع را در استقلال عملكرد عربستان سعودي نسبت به امريكا ميپندارند.
منبع :روزنامه جوان |
|
چرا با عربستان تعارف دارید؟!/بدانید که ضعیف و تسلیمپذیری طرف مقابل را جدیتر میکند!
| گروه بین الملل جهان نیوز ـ تنشهاي عربستان با ايران به سطح بيسابقهاي رسيده و اين سؤال در محافل سياست خارجي مطرح است كه سرنوشت اين مناسبات به كجا ختم خواهد شد؟ پيروز مجتهدزاده، ژئوپليتيسين ايراني و استاد دانشگاه تربيت مدرس، به طور سنتي از منتقدان سياستگذاري مناسبات ايران با كشورهاي عربي، به خصوص عربستان است. به سراغ اين استاد ايراني كه تا كنون بيش از 20 عنوان كتاب به زبانهاي انگليسي و فارسي نوشته، رفتيم تا بار ديگر نقدهاي او را به ديپلماسي ايران در قبال عربستان بشنويم. راهحلي كه مجتهدزاده 71 ساله براي مداواي عربستان ارائه ميكند، تقويت نفوذ ايران با هدف «ايجاد موازنه» است. مديرعامل بنياد پژوهشي يوروسويك لندن در طول گفتوگو به مسائل ديگري مانند توافق هستهاي ايران با 1+5 هم پرداخته و چند بار اين جمله را به زبان ميآورد: «با تعارف و تمنا حل نميشود.» موضع ایشان را «جوان» رد یا تأییدنمیکند.
آقاي دكتر! بهرغم تشديد بيسابقه مخاصمه عربستان عليه ايران، به نظر ميرسد كه بين مقامات و دستگاه ديپلماسي ايران اجماعي براي مقابله با اين مسئله وجود ندارد، چنانكه در فاجعه منا كه منجر به شهادت صدها تن از حجاج ايراني شد، انتقاداتي هم در اين خصوص مطرح شد، ولي به نظر ميرسد رفتار دستگاه ديپلماسي تغيير ملموسي نشان نميدهد. شما تا چه حد اين نظر را قبول داريد؟
دستگاه وزارت خارجه ما از زمان دولت هفتم، يعني دوره آقاي كمال خرازي وزير خارجه وقت ايران، حركت در يك مسير حيرتانگيز را آغاز كرد. زماني كه بين ايران و غرب مشكلات زيادي وجود داشت و تهديدات جنگي از طرف غربيها افزايش يافته بود، دستگاه ديپلماسي آموخته بود كه هيچ واكنش و اعتراضي نسبت به غربيها نشان ندهد. در دوره وزارت آقاي خرازي، اختيار سياستگذاري و تصميمگيريهاي عمده در رفتار سياسي خارجي كشور در عمل و بدون سر و صدا در اختيار معاون آموزشي و پژوهشي وزير امور خارجه قرار گرفت و او ميراثي از شيوه بسيار غيرعلمي تصميمگيري و اجراي سياستهاي اداري و خارجي را در آن وزارتخانه به ارث گذاشت كه مسبب همه ضعفها و سستيها در روابط خارجي ايران تا كنون شده است. از آن تاريخ دستگاه ديپلماسي همان سياست خارجي را دنبال ميكند و الان در دولت آقاي روحاني هم همان شيوه نارسا پيگيري ميشود. تنها استثنا در اين ميان، دوره وزارت آقاي دكترعلياكبر صالحي بود كه آن هم فقط در مدت كوتاهي نشان داد كه يك دستگاه ديپلماسي وارسته جدا از اميال شخصي و باندبازيها ميتواند منافع ملي كشور را بهتر تأمين كند و آقاي صالحي تجربه خيلي خوبي هم در اين زمينه كسب كرد. تا جايي كه در مذاكرات پاياني هستهاي زماني كه كار به تنگنا رسيد، او را از بستر بيماري به سالن مذاكرات آوردند تا تجربياتش را بهكار بگيرند، اما آقاي ظريف نتوانسته خارج از محدودههاي الگوهاي سياست خارجي به ارث مانده از دوره آقای خرازي تصميم بگيرد و ابتكار عمل به خرج دهد.
ايشان در روابط خارجي دولتهاي هفتم و هشتم با عربها نوعي روابط ديپلماتيك سؤالبرانگيز برقرار كرده و با غرب گونه ديگري از روابط سؤالبرانگيز را شكل داده بود. در اين دنياي دوگانه و حتي چندگانه، ايشان در ظاهر به دنبال سياست تنشزدايي و بهبود روابط بود، ولي در عمل شاهد بوديم هر چيزي كه دشمنان شناخته شده ايران تقاضا كردند از سوي ايران تحويل داده شد و اين همان الگويي است كه آقاي ظريف در طول سه سال گذشته پيگيري كرده و ميكند. در بحث هستهاي زماني كه تهديدهاي غرب و اسرائيل در زمينه حمله نظامي به ايران بالا گرفت، دولت ايران تصميم گرفت كه برنامه غنيسازي را تعليق كند، يعني چيزي كه امريكاييها ميخواستند و به صراحت ميگفتند كه غنيسازي را كنار بگذاريد و تسليم شويد والا با شما چنين و چنان خواهيم كرد و ما حتي لحظهاي تأمل نكرديم كه «تسليم شدن» در هر جنگي ناشي از حقارتي است كشنده و اگر قرار باشد كه حيات خود را در روابط خارجي حفظ كنيم بايد بدانيم كه حفظ حيات سياسي فقط ميتواند از راه ايجاد موازنههاي معقول تحقق يابد. آقايان حتي توجه نداشتند كه اگر تنشزدايي بر اساس ايجاد و حفظ توازن نباشد نميتواند واقعيت پيدا كند. لاجرم توجه نكردند وقتي قرار است غنيسازي تعليق شود، لااقل امتيازي از طرف مقابل گرفته شود كه ارزش تعليق را داشته باشد و در عين حال موازنههاي ضروري به آن عمل، مشروعيت لازم را به كار «تعليق» كردن بدهد. آقايان فقط بر اساس الگوي روابط خالهخانباجيبازي روند غنيسازي را تعليق كردند و حتي به خود زحمت اندك مطالعه و تجزيه و تحليل ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيكي را ندادند كه دريابند غرب و اسرائيل قادر نبوده و هنوز هم نيستند كه عليه ايران دست به حمله نظامي بزنند بدون آنكه صلح و امنيت جهاني را به گونهاي اساسي بر هم زنند و حتي مسبب بروز جنگ جهاني سوم شوند.
چنين تحليلي همان موقع از طرف افراد يا افرادي مطرح ميشد ولي جدي گرفته نميشد. اينطور نيست؟
من در آن زمان در مقالات و سخنرانيها و مصاحبههاي متعدد در داخل كشور و در سطح بينالمللي براي دولت ايران تشريح كردم كه در اين برخوردها چه نظامي و استراتژيك و چه در عرصه ديپلماتيك وقتي تسليم بشويد به طرف اجازه ميدهيد كه بيايد و همه چيز ما را مصادره كند و تا حدودي هم اين كار را كردند. زماني كه ما برنامه غنيسازي را تعليق كرديم اسرائيل و غرب فشارهايشان را عليه ما تشديد كردند و سازمان ملل متحد را وادار كردند ما را تحريم كند.
دولت نهم كه روي كار آمد تعليق غنيسازي را متوقف كرده و مهر و موم تأسيسات هستهاي را شكست و همين كار باعث شد تا طرف غربي، پس از نتيجه نگرفتن از اعمال تحريمها، سرانجام اعلام كرد كه بياييد با هم توافق كنيم. يعني بياييد با هم در توازن وزنهاي ژئوپولتيكي به تفاهم برسيم و در شرايط رعايت متوازن منافع دو طرف، مشكل يا مسئله را حل كنيم. اين روند معقولي بود كه در دولتهاي نهم و دهم زيربناسازي شد و در دولت يازدهم به واقعيت عملي رسيد. اما در كشمكشهاي ايران و غرب به اضافه عربها در سوريه ميبينيم كه وزير خارجه دولت يازدهم به زبانهايي به ما ميگويد كه گويا توافق يا تفاهمي فراتر از توافق هستهاي در كار است و شايد با غرب به توافقها يا نتايجي فراتر از «برجام» هستهاي رسيدهايم و آقاي روحاني هم صحبت از حصول توافقهاي توضيح داده نشده و تشريح نشده براي مردم به صورت برجامهاي 2، 3 ،4 و غيره به ميان ميآورد.
در مورد روابط با عربستان سعودي نيز سياست «تنشزدايي» بيشتر از ديد نمايش ضعف و تسليم شدن پيگيري شد، غافل از آنكه ضعف و تسليمپذيري طرف مقابل را جريتر ميكند. عربستان سعودي به اتفاق امارات متحده عربي و قطر ادعاهاي زيادي را عليه حاكميت بيچون و چراي ايران بر جزاير سهگانه (تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسي) مطرح كردند و دست به اقداماتي عملي در اين زمينه زدند كه از سوي بنده در سطح بينالمللي محكوم شد ولي وزير خارجه ما حتي در جلسه شوراي وزيران اتحاديه عرب در سال 2008 براي شكايت عليه ايران به سازمان ملل متحد شركت كرد و عملاً شكايت عليه كشور خود را تأييد نمود، در حالي كه من در نامههاي اعتراض به آن شكايت غيرقانوني به سازمان ملل متحد، آن اقدام را خنثي كردم.
در مسئله سوريه، شاهديم كه در ظاهر تلاش غرب و عربستان سعودي براي سرنگوني بشار اسد است اما در عمل براي مقابله با نفوذ ايران در منطقه است تا بتوانند با سرنگون كردن اسد به اميال استعماري خود برسند، از جمله عملي كردن خط لوله گازرساني ماوراي عراق و سوريه به جاي لوله گازرساني ماوراي ايران و تركيه. زماني كه جان كري موافقت خود را با لشكركشي عربستان به سوريه اعلام كرد، وزير خارجه ايران اعلام موضع نكرد. آقاي وزير خارجه ما بايد بداند كه موضعگيري نكردن و خنثي بودن ايشان در آن كشمكشهاي تنگاتنگ ژئواستراتژيكي كه نامش را «تشنجزدايي» گذاشتهاند، نميتواند در عمل محدود به «اعلام مواضع شخصي» ايشان باشد، بلكه اعلام وضعيت كشور جمهوري اسلامي ايران در برابر توطئههاي ضدايراني علني محور امريكا – اسرائيل – عربستان سعودي در سوريه است و شديداً به زيان منافع ملي ايران. اخيراً آقاي كري از ايران خواسته براي پايان دادن به بحران يمن و سوريه با آنان همكاري كند. آيا وزير خارجه ما ميداند كه اين گونه طرح كردن خواستهها به معني متوجه كردن مسئوليت تمام مشكلات اين كشورها به سوي ايران است؟ آيا وزير خارجه ما توجه دارد كه همتاي امريكایياش كه با ايشان در تفاهم گسترده است، اين گونه ما را مسئول همه جناياتي قلمداد ميكند كه عربستان سعودي و فرمانبرداران قطري و امارتياش در خاورميانه، به ويژه در سوريه و يمن مرتكب ميشوند؟ اگر غير از اين بود، مگر منطق حكم نميكند كه براي حل بحران يمن، آقاي جان كري بايد از كشور مهاجم نظامي به يمن و سوريه، يعني عربستان سعودي، قطر و امارات متحده عربي، تقاضاي همكاري براي حل آن بحران كند؟ اگر ايشان ما را مسئول بحرانهاي منطقه نميدانستند از ما براي حل آن بحرانها تقاضاي كمك نميكردند. يعني آيا رؤساي ديپلماسي ما نميدانند كه اين گونه كمك خواستن از ما براي حل بحرانهاي منطقهاي به معناي متوجه كردن همه مسئوليت آن بحرانها به سوي ايران است؟
علاوه بر مسئله سوريه، عربستان سعودي علناً به يمن و بحرين حمله نظامي كرد ولي غرب از سعوديها نميخواهد كه براي پايان دادن به بحران اين كشورها به آنان كمك كند. چراكه آنها عربستان را مسئول بحرانهاي منطقه نميدانند. ما در بينش و تشخيص مسائل استراتژيك و ژئوپولتيكي مربوط به روابط خارجي در منطقه دچار مشكل اساسي هستيم. در كمال تاسف بايد بگويم كه دستگاه ديپلماسي ما به جاي تلاش براي آموختن مكانيسم عملي موضوعاتي همچون ژئوپولتيك و ژئواستراتژيك در روابط خارجي همچنان توجيه ميكند الگويهاي غلط بر جاي مانده از دورههاي پيشين را ادامه دهد.
موضع سياستمداران جديد عربستان نسبت به رهبران قبلي اين كشور خصمانهتر شده و به جاي تنشزدايي، سياست تنش با ايران را در پيش گرفتهاند. به نظرتان دليل رفتار خصمانه عربستان با ايران در سالهاي اخير چه بوده است؟
رقابت ما با عربستان سعودي از دوره قبل از انقلاب شروع شده است. رقابت هميشه خصمانه نيست و گاهي اوقات دوستانه هم است. وقتي ما از خاورميانه صحبت ميكنيم بايد بدانيم كه اين منطقه فرضي از ديدگاه ژئوپولتيك از چهار قدرت اصلي يا درجه اول تشكيل شده است: ايران، تركيه، مصر و اسرائيل و رقابت ژئوپولتيكي منطقهاي نيز هميشه هم ميان اين چهار قدرت اصلي اتفاق افتاده است. عراق دوره صدام حسين و عربستان در تمام اين مدت سعي كرده و ميكنند از رتبه قدرت درجه دو به سطح «قدرت درجه يك» برسند. «قدرت» فقط در اندازهگيري ميزان تسليحات و پولهاي هنگفت يا وسعت خاك بسيار زياد يك كشور تعريف نميشود، بلكه بيشتر در برآورد ميزان نفوذ و نيروي تأثيرگذار سياسي آن كشور در ماوراي مرزهايش و بر محيط پيرامونش ارزيابي ميشود.
ايران هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن نفوذ گستردهاي در منطقه داشته و دارد و عربستان سعودي ميخواهد اين معادله را به سود خود دگرگون كند. عربستان از مدتها پيش بر سر مسئله شيعه و سني با ايران درگير رقابت بوده و اين رقابتها از زماني كه اوپك و قدرت مالي مطرح شد با ايران جنبه ژئو پولتيكي آشكاري به خود گرفت و بعد از انقلاب اسلامي اين رقابتها مجدداً به صورت اختلافات ديني و مذهبي خود نمايي كرد ولي اين بار اين رقابت، رقابتهاي سياسي، استراتژيكي و ژئوپولتيكي را هم بر اختلافات ديني و مذهبي افزوده نمود. در شرايط جديد رقابتها، عربستان نسبت به ماهيت شيعي رهبران انقلاب اسلامي ايران حساسيتهايي را بروز دادند كه نشان از برداشتهاي غيرواقعي سران آلسعود از تغيير نظام حكومتي ايران(بعد از انقلاب) دارد.
اين گونه مينمايد كه به قدرت رسيدن نظام حكومتي اسلامي در ايران شيعي عربستان سعودي را تشويق كرد تا در راستاي تجديد حيات تمام اختلافات خصومتآلود قديمي حركت كند و طرح مباحثي چون «هلال شيعي» و «ژئوپولتيك شيعه» مبارزه عليه تشيع را در عربستان سعودي تشويق كرد. در اين روستا بوده است كه دنيا شاهد ظهور گروههاي ضد شيعي افراطي مانند طالبان و القاعده بوده است كه هدف اصلي خود را «مبارزه عليه شيعه» اعلام كردند. در واقع، ايجاد حركت داعش براي ريشهكن كردن تشيع از راه تأسيس خلافت اسلامي در عراق و شام (عراق و سوريه كه سرزمين خلافتهاي اموي و عباسي) بوده است. در چنين وضعيت و شرايطي است كه به نظر ميرسد دستگاه ديپلماسي ما اين وضعيت بنيادين را درست درك نكرده و بيشتر سعي كرده است از راه خواهش و تمنا اين اختلافات اساسي و مشكلات اساسي ژئوپولتيكي را حل كند، در حالي كه مسائل ژئوپولتيكي ناظر بر منافع ملي را نميتوان با خواهش و تمنا حل كرد. اينها مسائل ريشهدار ژئوپولتيكي بنيادين هستند و صحبت عربستان سعودي از بين بردن نفوذ ايران در منطقه و است و جانشين كردن رژيم سعودي به جاي آن.
عربستان سعودي ادعا ميكند كه ايران بر اساس آموزههاي توطئه اسرائيلي – اردني هلال شيعي، ميخواهد بر مناطق سنينشين خاورميانه تسلط يابد و بايد از اين دگرگوني ژئوپولتيكي با تمام قوا جلوگيري كرده و خود جانشين ايران شود. آنهايي كه با تفكر سياسي و ژئوپولتيكي آشنايي دارند ميدانند كه هر مسئله و موضوعي حداقل دو سر دارد. يعني شما وقتي عليه تسلط فرضي هلال شيعي مبارزه ميكنيد، اين يك سر قضيه است و سر ديگر آن اينكه من (عربستان سعودي) كه سني و وهابي هستم بايد جاي قدرت و نفوذ ايران را بگيرم. ولي وزارت خارجه ما به جاي درك و فهم اين بنيادهاي ژئوپولتيكي، ميخواهد اين مسئله را با تعارف و تمنا حل كند. بيش از دو ماه از تاريخي كه وزير خارجه ما براي حل اختلافات ژئوپولتيكي ما با عربستان سعودي از آن كشور به عنوان «كشور يا ملت برادر عربستان سعودي» ياد كرد و براي جلب دوستياش همه مواضع ژئوپولتيكي و سنگرهاي ژئواستراتژيكي خود را تحويل داد، ميگذرد ولي هنوز پاسخ مثبتي بر ادعاي برادري خود از سوي سعوديها نشنيده است.
سال گذشته زماني كه بحث فاجعه منا پيش آمد وزير خارجه كشورمان از عادل الجبير، وزير خارجه سعودي تقاضاي ملاقات براي مذاكره كرد. اين تقاضا از سوي قدرت درجه دو منطقه (عربستان سعودي) رد شد و وزير خارجه ما، باز هم بعد از چند ماه دوباره تقاضاي ملاقات كرد و باز هم رد شد. اين ناشيگري در عرصه ديپلماسي ادامه پيدا كرد و در اوجگيري بحرانهاي استراتژيكي سوريه باز هم آقاي ظريف ميگويد ما ميخواهيم با كشور برادر، دوست و همسايه عربستان و براي نشان دادن اين دوستي و برادري يك طرفه هيچ اعتراضي به اقدام ايالات متحده در مجاز ساختن لشكركشي به سوريه به عمل نياورد. لذا پس از گذشت بيش از هشت ماه از فاجعه منا ميخواهم از آقاي ظريف بپرسم كه آيا آلسعود بالاخره جواب برادري شما را دادند يا نه؟
اگر منافع ايران در سوريه سقوط كند، موقعيت جمهوري اسلامي در منطقه سقوط خواهد كرد و منافع ملي در خطر قطعي قرار ميگيرد و همين امر امنيت ملي ما را شديداً تهديد خواهد كرد. اگر داعش و ساير گروههاي تروريستي در عراق و سوريه قدرت بگيرند حتي پايان ايران تاريخي و جغرافيايي را وعده خواهند داد و من از دولت آقاي روحاني ميخواهم در اين الگوي سياست خارجي پوسيده و بيخاصيت تجديد نظر فوري كنند.
منظورتان از تجديدنظر در الگو به طوري كه منافع ملي را تأمين كنند، چيست؟ الان مسئله تعميم برجام مطرح است.
من حقيقتاً درك نميكنم كه سران سياست خارجي كشور ما كه ميدانند در نتيجه اجماع كلي سران نظام حكومتي جمهوري اسلامي به اين توافقهاي هستهاي دست يافتهاند، چگونه ميتوانند در غياب اجماع لازم ميان سران نظام حكومتي جمهوري اسلامي صحبت از توسعه برجام به ميان آورند؟ منظور من از لزوم تجديدنظر در الگوي رفتاري سياست خارجي براي تأمين منافع ملي ما در آن سوي مرزهاي كشورمان همان توجه جدي به نتايج بسيار غلط الگوهاي اجرا شده سياست خارجي ماست كه همان گونه كه گفتم از دولتهاي هفتم و هشتم به ارث مانده و تماماً مورد پسند وزير خارجه ايالات متحده امريكاست. ما وزير خارجهاي داريم كه توافقي مثل برجام را امضا ميكند، ولي در سوريه ميبينيم به گونهاي عمل ميكند كه در خور منافع ملي ما نيست. آقاي ظريف ميگويد كه با جان كري تفاهم گسترده دارد. اين تفاهم گسترده براي چيست و ايشان بايد اين مسئله را مشخص كند. ما با امريكا فقط در حد برجام هستهاي تفاهم داريم نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر. اگر امريكا تفاهم بيشتري را از ما توقع داشته باشد بايد رسماً بيايد و بگويد كه در كجا خودش بايد عقبنشيني كند و در كجا ما بايد عقبنشيني كنيم. اين مسئلهاي است كه بايد دولت آقاي روحاني در آن تجديد نظر كند نه اينكه وزير خارجه ايشان ادعاي حصول تفاهم گسترده با وزير خارجه را مطرح كند و سخن از برجامهاي ديگر را پيش كشد.
ادامه اين ديپلماسي در آينده به ضرر ايران تمام خواهد شد. تكرار ميكنم، در عرصه ديپلماسي نميتوان منافع ملي را با خواهش و تمنا برآورده كرد. دستگاه ديپلماسي ايران تاكنون نتوانسته است غربيها را قانع كند كه ايران در يمن دخالتي ندارد و اگر حوثيها و ديگران دوست دارند كه دوست ايران باشند يا از ايران الهامگيري كنند، اين دليلي بر دخالت ما در امور يمن نيست و همين گونه در مورد بحرين. دستگاه ديپلماسي ايران در امور سوريه و مناطق ديگر هيچگونه هماهنگي نظامي ندارد. مگر ميشود در خارج از كشور نفوذي داشته باشيد كه بيشتر اين نفوذ ناشي از اقدامات نظامي باشد، ولي بياعتنا به لزوم متوازن كردن قدرت ديپلماتيك با قدرت استراتژيكي كشور، بار ديپلماتيك را به گونه تك لنگهاي به سر منزل رساند؟ اگر قدرت نظامي ايران در سياست خارجي محاسبه نشود، ديپلماسي شما وزني ندارد كه به ثمري متوازن و معقول برسد. همزمان با اعلام موضع عربستان براي ورود نيروي زمينياش به سوريه، يكي از فرماندهان نظامي ما گفته بود كه ايران اين توان را دارد كه از نظر هوايي كل سوريه را پوشش دهد، ولي آقاي ظريف اصلاً يك كلمه در اين مورد حرف نزد كه اين حرف در توازن با عربستان هست يا نيست. زماني كه عربستان آمادگي خود را براي مداخله نظامي در سوريه اعلام كرد، وزير خارجه ايران بايد با مقامات نظامي ارتش و سپاه هماهنگي ميكرد تا آنها هم بلافاصله اعلام كنند كه ما هم بايد نيروي زميني خود را به سوريه اعزام كنيم ميرويم تا موازنههاي لازم در عرصه رقابتهاي ژئوپولتيكي سوريه متوازن شود.
با وجود استدلالهايي كه شما ميكنيد، برخي معتقدند كه به هرحال، نميتوان به خصومتها دامن زد و ورود به مذاكره مستقيم و تنشزدايي بهترين راه براي حل اختلافات است. آيا اين سياست در مقابل عربستان جوابگو است، آيا به نظرتان عمل متقابل جواب ميدهد؟
مگر كسي صحبت از ترك مذاكره و گفتوگو كرده است؟ آنهايي كه اين گونه ميگويند ظاهراً توان درك انتقاد را ندارند. اينجا صحبت از ايجاد و حفظ موازنههاي سياسي- استراتژيكي با رقيبان است تا ديپلماسي به ثمر مثبت رسد. اين گونه نگاه سياه و سفيد داشتن و اثبات شئي را نفي ما عدا پنداشتن حكايت از تفكر در سياستگذاري ندارد. اينجا صحبت از تحريكات و تحركات ژئواستراتژيكي عربستان سعودي در لواي همكاري ايالات متحده امريكا با هدف لطمه زدن به منافع ملي ژئوپولتيكي و ژئو استراتژيكي ما در خاور ميانه است. اين عربستان است كه در شهرهاي جنوبي ما تحركات امنيتي دارد. اين عربستان است كه بحران در سوريه و يمن را به راه انداخته است تا جلوي نفوذ ما را بگيرد. آيا ما تا به حال از «هلال وهابي» صحبت كردهايم؟ در حالي كه عربستان براي دامن زدن به اختلافات ديني براي شكست دادن ما در صحنه رقابتهاي ژئوپولتيكي خاورميانه «هلال شيعي» را مطرح ميكند. آيا تنشزدايي يك طرفه است و عربستانيها نبايد تنشزدايي كنند؟ روابط بينالملل، روابط يكطرفه نيست بلكه چندجانبه است.
شما بايد استراتژي داشته باشيد و در روابط خارجي موازنههاي ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيكي برقرار كنيد. ژئوپولتيكي از نظر موازنههاي قدرت و نفوذ سياسي و اقتصادي و ديپلماتيك و ژئواستراتژيكي از نظر ايجاد موازنههاي قدرت نظامي. شما بدون قدرت نظامي در روابط خارجي چيزي نيستيد كه كسي وقت خودش را براي شنيدن حرفهايتان بيهوده صرف كند. اميدوارم كه تذكرات اخير رهبر جمهوري اسلامي مورد توجه قرار گيرد. وزير خارجه امريكا بر اساس كدام قرارداد و مقررات بينالمللي از برنامه موشكي ايران صحبت ميكند؟ جز اين است كه اسرائيل ميخواهد نه خودش؟ و حتي به اسرائيليها هم نميگويد كه ميخواهيم اين مسئله را حل كنيم، بلكه در خطاب ظاهري با عربهاي خليج فارس ميگويد كه از ايران درخواست ميكند كه براي حل «مسئله موشكي ايران» با امريكا همكاري كند.
به نظرتان با اين رفتار خصمانه سعوديها كه به نظر بيسابقه هم است، ايران چه ابزارهايي در اختيار دارد كه بتواند آنها را مهار كند؟
ما نيازي به ابزارهاي داخلي در عربستان نداريم. ما حتي نبايد فكر كنيم كه از راه تقويت يمنيها با عربستان مقابله ميكنيم. ما بايد آن قدرت و نفوذي را كه داريم، تقويت كنيم و در برابر سعوديها بازدارندگي سياسي و استراتژيك «دتانت» و «دترنس» را تقويت كنيم. رقابت از راه تهديد كردن يا خواهش كردن به جايي نميرسد، بلكه براي ايجاد موازنههاي همهجانبه با رقيب از راه ايجاد بازدارندگي ميتواند سالم و صلحآميز به ثمرات مطلوب رسد. در روابط خارجي بازدارندگي تابع اصل موازنه است و از نظر علمي اين بازدارندگي دو جنبه دارد كه يكي جنبه سياسي و ديگري نظامي است: جنبه سياسي اين گونه موازنهها «دتانت- Détente» نام دارد و جنبه نظامي را «دترنس Deterence ميخوانند. يعني با كشورهايي كه دوست يا رقيب هستيد در رقابت بايد دست به اقداماتي بزنيد كه بين شما ايجاد بازدارندگي كند و شما در سايه بازدارندگيهاي قابل اتكا بتوانيد روابط صلحآميز و سازندهاي را پيگيري كنيد.
مثلاً ايران بايد در خاورميانه آنقدر نفوذ سياسي داشته باشد كه نسبت به نفوذ عربستان برتري يابد تا عربستان بفهمد كه اگر بيش از حد زور بگويد، طرف مقابل با نفوذ برترش با آن مقابله كرده و گوي سبقت را از دست آنان خارج خواهد كرد. اگر به تاريخ نگاه كنيم ميبينيم كه كشورهاي رقيب هميشه ميخواهند از لحاظ نظامي خودشان را بر رقبايشان برتري دهند تا موازنه ايجاد كنند و به اين موازنه استراتژيكي «دترنس» ميگويند. بهترين مثال، رقابت شوروي و امريكا در دوره جنگ سرد بود؛ زماني كه شوروي دو بمب اتم بر انبار سلاحهاي اتمياش اضافه ميكرد، امريكا چهار بمب اضافه ميكرد تا موازنههاي «يك سر و گردن بالاتر» را حفظ كند. ما بايد با عربستان سعودي دنبال چنين موازنهاي باشيم. در خليج فارس ما روزي عربستان سعودي را هم در جمع تحتنفوذهاي خود داشتيم و بعدها اين موازنهها را از دست داديم و امروز با دست زدن به تحركات استراتژيك براي ايجاد موازنهها و ابتكارات ديپلماتيك از نقطه قوي نه از نقطه ضعف بايد نفوذمان را آنقدر قوي كنيم كه در برابر نفوذ عربستان سعودي موازنههاي كوبندهاي ايجاد شود.
ماجراي روابط ايران با عربستان پيچيدگيهاي بيشتري دارد و به نظر ميرسد درگيري در حوزههاي مختلف تنش باعث شده قدري اين گرهها لاينحلتر هم به نظر برسد. به نظرتان احتمال اينكه روابط دو كشور به حالت عادي بازگردد چقدر است؟ آيا در كوتاه مدت اين احتمال وجود دارد يا اختلافات منطقه دو كشور در تحولات خاورميانه همچنان به اين تنشها سايه خواهد افكند؟
بله! همه كاري عملي خواهد بود در صورتي كه ما به درجهاي از رشد سياسي و ديپلماتيك برسيم كه با فكري باز الگوها يا دستورالعملهايي را كه بيخاصيت بودن خود را براي سالها ثابت كردهاند، دور انداخته و الگوهاي مطالعه شده دقيقي را به جاي آن بگذاريم و با برخوردار شدنمان از يك ديپلماسي ورزيده و كارآمد، بتوانيم پلهاي استواري زده و عالم اسلام را در مقابل دنياي جديد ژئوپولتيكي متحد و از اعمال نفوذ اسرائيل در كشورهاي اسلامي جلوگيري كنيم. ما بايد روابط خارجي خودمان را از نو و بر اساس مطالعات علمي دقيق پايهريزي كنيم و الگوها و ساختارهاي جديدي كه درخور دنياي جديد ژئوپولتيكي باشد ايجاد كنيم. اختلافات مذهبي كه الان ايجاد شده است حاصل تفرقهافكنيهاي اسرائيلي است كه بحث زندگي ژئوپولتيكي جهان امروز ما را محدود به اختلافات حل شده «شيعه و سني» كرده است. انقلاب اسلامي شيعي نبود، اسلامي بود.
بعضيها از نوعي تحول جدي در سياست خارجي عربستان سعودي پس از جنگ يمن صحبت ميكنند. گفته ميشود يمن اولين جايي بود كه سعوديها مستقل ورود كردند و تا حدي با امريكاييها هماهنگ نبودند. شما اين مسئله را تا چه حد قبول داريد؟
اصلا اينطور نيست. مگر عربستان سعودي در حمله نظامي به بحرين با امريكاييها از قبل هماهنگي داشت؟ اين اسرائيل است كه در اقدامات منطقهاي عربستان سعودي قدم به قدم راهنمايي و همكاري دارد و ماجراجوييهاي آلسعود را پيش ميبرد. مگر در ماجراجوييهاي عربستان سعودي در يمن نديديم كه اسرائيل اول تهمت عليه ايران در زمينه دست داشتن در مسائل يمن را در سطح بينالمللي جا اندخت و راه را براي آغاز بمببارانهاي هوايي آل سعود هموار كرد؟ اسرائيل در تمام جزئيات آن عمليات دخالت داشته و دارد و اسرائيل در اين عمليات شبهجزيرهاي سعوديها با امريكاييها هم كاري نداشته و ندارد. كساني كه ميگويند عربستان مستقل شده است، منظورشان قطعاً اشاره به فرمانبرداري آلسعود از اسرائيل به جاي امريكاست و آنها اين وضع را در استقلال عملكرد عربستان سعودي نسبت به امريكا ميپندارند.
منبع :روزنامه جوان |
|
چرا با عربستان تعارف دارید؟!/بدانید که ضعیف و تسلیمپذیری طرف مقابل را جدیتر میکند!
بازی
عضو هیات مدیره گروه خودروسازی سایپا منصوب شد
به گزارش سایپا نیوز، طی حکمی از سوی منصور معظمی، رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، امیر حسین قناتی به عنوان عضو غیر موظف گروه خودروسازی سایپا منصوب شد.
قناتی درحال حاضر به عنوان مدیر کل خودرو و نیرو محرکه وزارت صنعت معدن وتجارت مشغول به فعالیت می باشد و به عنوان نماینده حقوقی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به عضویت هیات مدیره گروه خودروسازی سایپا منصوب شده است.
عضو هیات مدیره گروه خودروسازی سایپا منصوب شد
به گزارش سایپا نیوز، طی حکمی از سوی منصور معظمی، رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، امیر حسین قناتی به عنوان عضو غیر موظف گروه خودروسازی سایپا منصوب شد.
قناتی درحال حاضر به عنوان مدیر کل خودرو و نیرو محرکه وزارت صنعت معدن وتجارت مشغول به فعالیت می باشد و به عنوان نماینده حقوقی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به عضویت هیات مدیره گروه خودروسازی سایپا منصوب شده است.
عضو هیات مدیره گروه خودروسازی سایپا منصوب شد
دانلود سریال و آهنگ
سینمای مقاومت نیازمند حمایت دولت
| به گزارش جهان به نقل از سامانه اطلاع رسانی نخستین جشنواره فیلم مدافعان حرم، محسن علی اکبری تهیه کننده باسابقه سینما و تلویزیون درباره خروجی کیفی جشنواره های موضوعی افزود: جشنواره فیلم مدافعان حرم به موضوع بسیار مهمی می پردازد و قطعا در نوع نگاه فیلمسازان و سینمای ما می تواند تاثیر مثبتی بگذارد.
وی در پاسخ به این که آیا جشنواره فیلم مدافعان حرم باید تمرکز خود را معطوف به عامه مردم یا هنرمندان کند بیان کرد: به نظر من اگر هدف برگزاری، جشنواره ای مردمی است بايد مردم نسبت به این موضوع مهم دغدغه مند شوند.
علی اکبری که سابقه تهیه فیلم های ارزشی زیادی را در کارنامه کاری خود دارد، درباره علت خلاء موضوع مقاومت های جدید منطقه در سینمای ایران توضیح داد: به نظر من سیاست مشخصی از سوی مدیران ارشد فرهنگی کشور و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به این موضوع اتخاذ نشده است. همچنین مشخص شدن بودجه خاصی از سوی مجلس شورای اسلامی برای پرداختن به موضوع مدافعان حرم و جریان های مقاومت جدید و اتفاقات اخیر منطقه می تواند هنرمندان را برای بهره گیری از این سوژه ها کمک و تسهیلات لازم را برای آن ها ایجاد کند.
وی همچنین ادامه داد: هنرمندان ایرانی دوست دارند درباره انقلاب و دفاع مقدس فیلم بسازند و حرف بزنند اما امکاناتشان محدود هست. برای مثال اگر اکنون بخواهیم درباره آزادسازی خرمشهر فیلم بسازیم کارمان خیلی سخت است و سازمان های سینمایی شاید از پس تامین هزینه های این اثر برنیاید بنابراین با توجه به خواسته های مقام معظم رهبری از هنرمندان و تاکیداتشان بر توجه بیشتر به آثار ارزشی، لازم است مصوبه ای وجود داشته باشد که کار را برای هنرمندان در حوزه دفاع مقدس و مقاومت ساده تر کند. به ویژه برای پرداختن به ماجراهای یمن، سوریه و عراق که این بار نه فقط از سوی آمریکا بلکه به واسطه دشمنان جدید و دست نشانده های آن هدایت می شود.
نخستین جشنواره فیلم مدافعان حرم به همت خبرگزاری فارس و با همکاری موسسه فرهنگی هنری کتیبه نوای فاطمی ۵ خرداد ماه سال جاری در دو بخش مستند و نماهنگ برگزار میشود. فیلمسازان تا ۳۱ فروردینماه فرصت دارند آثار خود را با مراجعه به سایت www.modafeanfilmfest.ir به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند.
|
|
سینمای مقاومت نیازمند حمایت دولت
| به گزارش جهان به نقل از سامانه اطلاع رسانی نخستین جشنواره فیلم مدافعان حرم، محسن علی اکبری تهیه کننده باسابقه سینما و تلویزیون درباره خروجی کیفی جشنواره های موضوعی افزود: جشنواره فیلم مدافعان حرم به موضوع بسیار مهمی می پردازد و قطعا در نوع نگاه فیلمسازان و سینمای ما می تواند تاثیر مثبتی بگذارد.
وی در پاسخ به این که آیا جشنواره فیلم مدافعان حرم باید تمرکز خود را معطوف به عامه مردم یا هنرمندان کند بیان کرد: به نظر من اگر هدف برگزاری، جشنواره ای مردمی است بايد مردم نسبت به این موضوع مهم دغدغه مند شوند.
علی اکبری که سابقه تهیه فیلم های ارزشی زیادی را در کارنامه کاری خود دارد، درباره علت خلاء موضوع مقاومت های جدید منطقه در سینمای ایران توضیح داد: به نظر من سیاست مشخصی از سوی مدیران ارشد فرهنگی کشور و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به این موضوع اتخاذ نشده است. همچنین مشخص شدن بودجه خاصی از سوی مجلس شورای اسلامی برای پرداختن به موضوع مدافعان حرم و جریان های مقاومت جدید و اتفاقات اخیر منطقه می تواند هنرمندان را برای بهره گیری از این سوژه ها کمک و تسهیلات لازم را برای آن ها ایجاد کند.
وی همچنین ادامه داد: هنرمندان ایرانی دوست دارند درباره انقلاب و دفاع مقدس فیلم بسازند و حرف بزنند اما امکاناتشان محدود هست. برای مثال اگر اکنون بخواهیم درباره آزادسازی خرمشهر فیلم بسازیم کارمان خیلی سخت است و سازمان های سینمایی شاید از پس تامین هزینه های این اثر برنیاید بنابراین با توجه به خواسته های مقام معظم رهبری از هنرمندان و تاکیداتشان بر توجه بیشتر به آثار ارزشی، لازم است مصوبه ای وجود داشته باشد که کار را برای هنرمندان در حوزه دفاع مقدس و مقاومت ساده تر کند. به ویژه برای پرداختن به ماجراهای یمن، سوریه و عراق که این بار نه فقط از سوی آمریکا بلکه به واسطه دشمنان جدید و دست نشانده های آن هدایت می شود.
نخستین جشنواره فیلم مدافعان حرم به همت خبرگزاری فارس و با همکاری موسسه فرهنگی هنری کتیبه نوای فاطمی ۵ خرداد ماه سال جاری در دو بخش مستند و نماهنگ برگزار میشود. فیلمسازان تا ۳۱ فروردینماه فرصت دارند آثار خود را با مراجعه به سایت www.modafeanfilmfest.ir به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند.
|
|
سینمای مقاومت نیازمند حمایت دولت
اخبار دنیای موبایل و تکنولوژی
جنجال برای عدد «۴»/ ملوانیها، سپاهانیها و تراکتوریها هم اضافه شدند!
به گزارش خبرنگار ، پس از اینکه تیم فوتبال پرسپولیس توانست رقیب سنتی را در دربی ۸۲ با نتیجه ۴-۲ شکست دهد، پرسپولیسیها اعلام کردند صاحب عدد «۴» شدهاند اما استقلالیها میگویند این ۴ با ۴ آنها خیلی فرق دارد.
دلیل هواداران استقلال این است که پرسپولیس تنها در یک بازی با ۴ گل پیروز شده در حالی که استقلال ۴ بازی از ۵ دربی پیاپی را با پیروزی به اتمام رسانده است.
در همین حال که طرفداران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در حال کُریخوانی برای یکدیگر هستند، پای باشگاههای دیگر هم به میان کشیده شده است.
مثلا باشگاه تراکتورسازی و طرفداران پرشورش با یادآوری اینکه هر دو تیم استقلال و پرسپولیس را با حساب ۴-یک شکست دادهاند، از سرخابیها درخواست کردند سمت عدد ۴ نروند.
همین طور هواداران سپاهان، سه شکست ۴ گله پرسپولیس مقابل این تیم را به رخ هواداران تیم برنده در دربی ۸۲ آورده است. درست مثل هواداران صبای قم که یکبار موفق به شکست سرخپوشان در ورزشگاه آزادی با این نتیجه شدند.
طرفداران ملوان هم مدعی هستند قبل از پرسپولیس، آنها توانستند استقلال را با ۴ گل شکست دهند. فعلا عدد ۴، جنجالی ترین عدد ممکن در فوتبال ایران است.
جنجال برای عدد «۴»/ ملوانیها، سپاهانیها و تراکتوریها هم اضافه شدند!
به گزارش خبرنگار ، پس از اینکه تیم فوتبال پرسپولیس توانست رقیب سنتی را در دربی ۸۲ با نتیجه ۴-۲ شکست دهد، پرسپولیسیها اعلام کردند صاحب عدد «۴» شدهاند اما استقلالیها میگویند این ۴ با ۴ آنها خیلی فرق دارد.
دلیل هواداران استقلال این است که پرسپولیس تنها در یک بازی با ۴ گل پیروز شده در حالی که استقلال ۴ بازی از ۵ دربی پیاپی را با پیروزی به اتمام رسانده است.
در همین حال که طرفداران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در حال کُریخوانی برای یکدیگر هستند، پای باشگاههای دیگر هم به میان کشیده شده است.
مثلا باشگاه تراکتورسازی و طرفداران پرشورش با یادآوری اینکه هر دو تیم استقلال و پرسپولیس را با حساب ۴-یک شکست دادهاند، از سرخابیها درخواست کردند سمت عدد ۴ نروند.
همین طور هواداران سپاهان، سه شکست ۴ گله پرسپولیس مقابل این تیم را به رخ هواداران تیم برنده در دربی ۸۲ آورده است. درست مثل هواداران صبای قم که یکبار موفق به شکست سرخپوشان در ورزشگاه آزادی با این نتیجه شدند.
طرفداران ملوان هم مدعی هستند قبل از پرسپولیس، آنها توانستند استقلال را با ۴ گل شکست دهند. فعلا عدد ۴، جنجالی ترین عدد ممکن در فوتبال ایران است.
جنجال برای عدد «۴»/ ملوانیها، سپاهانیها و تراکتوریها هم اضافه شدند!
فروش بک لینک
car
صفحه نخست روزنامه های ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰ / کتک کاری در اولین تمرین استقلال پس از دربی
صفحه نخست روزنامه های ورزشی روز دوشنبه در ادامه پیش روی شماست. برای مشاهده جلد هر یک از روزنامه ها در اندازه واقعی روی آن کلیک بفرمایید.
روزنامه گل ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه خبر ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه ایران ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه پیروزی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه استقلال جوان ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه نود ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه شوت ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه ابرار ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه خراسان ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه همشهری ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه صدای سپاهان ۹۵٫۰۱٫۳۰
۱۰۹
صفحه نخست روزنامه های ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰ / کتک کاری در اولین تمرین استقلال پس از دربی
صفحه نخست روزنامه های ورزشی روز دوشنبه در ادامه پیش روی شماست. برای مشاهده جلد هر یک از روزنامه ها در اندازه واقعی روی آن کلیک بفرمایید.
روزنامه گل ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه خبر ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه ایران ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه پیروزی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه استقلال جوان ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه نود ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه شوت ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه ابرار ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه خراسان ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه همشهری ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰
روزنامه صدای سپاهان ۹۵٫۰۱٫۳۰
۱۰۹
صفحه نخست روزنامه های ورزشی ۹۵٫۰۱٫۳۰ / کتک کاری در اولین تمرین استقلال پس از دربی
میهن دانلود
خروج محترمانه امارات از زیر چتر عربستان!
به گزارش جهان به نقل از شبکه خبری العالم، “مجتهد” در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت که درخواست امارات برای دخالت نظامی علیه القاعده در یمن علاوه بر آنکه بازگشت به خط مقدم حوادث زیر چتر آمریکا است، خروج محترمانه از ائتلاف “چوبی” تحت رهبری عربستان نیز به شمار میآید.
مجتهد با اشاره به پایان مهلت صدروزهای که محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی، برای تحقق امنیت در عدن مشخص کرده بود و محقق نشدن پیشرفت قابل ملاحظه در این زمینه نوشت: “سلام مرا به مهلت 100روزه برای برقراری امنیت در عدن که محمد بن زاید بعد از تسلط نیروهای حامی ائتلاف عربستان بر این شهر وعده داده بود، برسان”.
مجتهد افزود: عدن هنوز بدترین اوضاع امنیتی را در میان شهرهای یمن دارد. |
|
خروج محترمانه امارات از زیر چتر عربستان!
به گزارش جهان به نقل از شبکه خبری العالم، “مجتهد” در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت که درخواست امارات برای دخالت نظامی علیه القاعده در یمن علاوه بر آنکه بازگشت به خط مقدم حوادث زیر چتر آمریکا است، خروج محترمانه از ائتلاف “چوبی” تحت رهبری عربستان نیز به شمار میآید.
مجتهد با اشاره به پایان مهلت صدروزهای که محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی، برای تحقق امنیت در عدن مشخص کرده بود و محقق نشدن پیشرفت قابل ملاحظه در این زمینه نوشت: “سلام مرا به مهلت 100روزه برای برقراری امنیت در عدن که محمد بن زاید بعد از تسلط نیروهای حامی ائتلاف عربستان بر این شهر وعده داده بود، برسان”.
مجتهد افزود: عدن هنوز بدترین اوضاع امنیتی را در میان شهرهای یمن دارد. |
|
خروج محترمانه امارات از زیر چتر عربستان!
اسکای نیوز