کشف خودروی تروریست‌های داعشی توسط پلیس

کشف خودروی تروریست‌های داعشی توسط پلیس

به گزارش جهان نیوز، مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از کشف خودروی مورد استفاده تروریست‌ها در حادثه روز چهارشنبه مجلس و حرم مطهر امام (ره) خبر داد.
در گزارش این مرکز‌آمده است: مقارن ظهر امروز و با تلاش نیروهای پلیس امنیت فرماندهی انتظامی پایتخت، خودرویی که تروریست‌های مسلح از آن در انجام این دو عملیات کور استفاده کرده بودند در یکی از نقاط مرکزی تهران کشف شد.
براساس این گزارش، پلیس پایتخت اعلام کرد که تروریست‌ها با استفاده از این خودرو ابتدا به مرقد مطهر امام راحل مراجعه و پس از پیاده کردن دو تروریست در آن محل به مرکز شهر رفته و پس از پارک خودرو برای انجام عملیات تروریستی راهی مجلس شدند.
تحقیقات پلیس تهران در این زمینه همچنان ادامه دارد و در روزهای آتی جزئیات تازه تری از این حادثه با اطلاع مردم می‌رسد.

منبع:تسنیم

کشف خودروی تروریست‌های داعشی توسط پلیس

به گزارش جهان نیوز، مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از کشف خودروی مورد استفاده تروریست‌ها در حادثه روز چهارشنبه مجلس و حرم مطهر امام (ره) خبر داد.
در گزارش این مرکز‌آمده است: مقارن ظهر امروز و با تلاش نیروهای پلیس امنیت فرماندهی انتظامی پایتخت، خودرویی که تروریست‌های مسلح از آن در انجام این دو عملیات کور استفاده کرده بودند در یکی از نقاط مرکزی تهران کشف شد.
براساس این گزارش، پلیس پایتخت اعلام کرد که تروریست‌ها با استفاده از این خودرو ابتدا به مرقد مطهر امام راحل مراجعه و پس از پیاده کردن دو تروریست در آن محل به مرکز شهر رفته و پس از پارک خودرو برای انجام عملیات تروریستی راهی مجلس شدند.
تحقیقات پلیس تهران در این زمینه همچنان ادامه دارد و در روزهای آتی جزئیات تازه تری از این حادثه با اطلاع مردم می‌رسد.

منبع:تسنیم

کشف خودروی تروریست‌های داعشی توسط پلیس

آزادسازی تدریجی قیمت برق تا پایان سال ۱۴۰۰

آزادسازی تدریجی قیمت برق تا پایان سال ۱۴۰۰

به گزارش جهان نیوز، «حمید چیت چیان» وزیر نیرو در حاشیه مراسم بهره برداری از تصفیه خانه فاضلاب شهر پردیس در جمع خبرنگاران اظهار داشت: تأمین منابع مالی برای پروژه های صنعت آب و برق از مهم ترین اولویت های وزارت نیرو در دولت دوازدهم است.
وی افزود: فناوری های صنعت آب و برق، شرکت های سازنده تجهیزات، پیمانکاران و مشاوران صاحب صلاحیت و دانش فنی لازم در کشور موجود است و تامین منابع مالی می تواند جهشی را در صنعت آب و برق کشور به ارمغان بیاورد.

چیت چیان با بیان اینکه اگر بخواهیم در ارتقای سطح خدمات ارائه شده به مردم شاهد جهش قابل توجهی باشیم، نباید فقط به منابع دولتی که روز بروز در حال کاهش است متکی باشیم”، گفت: استفاده از سرمایه بخش خصوصی داخلی و طرح های فاینانس خارجی و سرمایه گذاری های این بخش می تواند سریع تر ما را به اهدافمان برساند.

وی ادامه داد: لازمه این کار این است که خودِ آن فعالیت جوابگوی بازپرداخت اقساط این سرمایه گذاری ها باشد.

وزیر نیرو در خصوص گذر از پیک مصرف تابستان تصریح کرد: از پیک سال گذشته تا امسال حدود 2 هزار مگاوات نیروگاه جدید وارد مدار شده است، علاوه بر آن برنامه ریزی های گسترده ای برای مدیریت بار و مدیریت مصرف انجام شده تا در چند روزی که احتمال وقوع پیک بیشتر وجود دارد بتوانیم مصارف صنعتی، کشاورزی و عمومی برق را کاهش داده و خطر خاموشی را پشت سر بگذاریم.

چیت چیان تصریح کرد: با توجه به مجموعه کارهایی که انجام شده امیدوارم تابستان امسال نیز همچون سال های گذشته بدون خاموشی سپری شود.

وی ادامه داد: با اشاره به افزایش درجه حرارت در برخی شهرهای کشور و افزایش 10 درصدی مصرف برق از پیک سال گذشته تاکنون، از مردم می خواهیم که مثل سال های گذشته با مدیریت در مصرف برق، وزارت نیرو را در خدمات رسانی بهتر یاری کنند.

وزیر نیرو اذعان داشت: اگر بخواهیم 10 درصد افزایش مصرف برق را از طریق نیروگاه های جدید تامین کنیم می بایست از تابستان گذشته تا تابستان امسال 7 هزار و 600 مگاوات نیروگاه جدید احداث می کردیم و نیازمند منابع مالی زیادی بودیم در حالیکه ما با احداث 2 هزار مگاوات نیروگاه جدید توانستیم این کمبود را جبران کنیم.

وی در پاسخ به اینکه با توجه به رشد روزافزون جمعیت «آیا تصفیه خانه پردیس پاسخگوی نیاز این شهر خواهد بود یا خیر؟»، اظهار داشت: تصفیه خانه فاضلاب پردیس که امروز به بهره برداری رسید نه تنها نیاز امروز بلکه بیش از نیاز جمعیت کنونی را نیز پاسخگو خواهد بود.

وزیر نیرو با اشاره به اینکه بقیه تصفیه خانه فاضلاب به عهده پیمانکار شهر پردیس است گفت: در تماسی که با معاون وزارت راه و شهرسازی داشتم اعلام کردم در صورتیکه این کار به وزارت نیرو سپرده شود آمادگی داریم تا تصفیه خانه های جدید را نیز احداث کنیم.

وی تاکید کرد: وزارت نیرو آمادگی دارد تا همزمان با بهره برداری از مسکن های مهر در تهران، در کمتر از 48 ساعت خدمات زیربنایی آنان را تامین کند.

چیت چیان با بیان اینکه در قانون برنامه ششم توسعه تصویب شده که خدمات برق بایستی تا پایان این برنامه به قیمت واقعی خود برسد، تصریح کرد: این کار بایستی سال به سال و به صورت گام به گام و به تدریج انجام شود تا فشاری به مصرف کنندگان وارد نشود.

منبع:خبرگزاری دفاع مقدس

آزادسازی تدریجی قیمت برق تا پایان سال ۱۴۰۰

به گزارش جهان نیوز، «حمید چیت چیان» وزیر نیرو در حاشیه مراسم بهره برداری از تصفیه خانه فاضلاب شهر پردیس در جمع خبرنگاران اظهار داشت: تأمین منابع مالی برای پروژه های صنعت آب و برق از مهم ترین اولویت های وزارت نیرو در دولت دوازدهم است.
وی افزود: فناوری های صنعت آب و برق، شرکت های سازنده تجهیزات، پیمانکاران و مشاوران صاحب صلاحیت و دانش فنی لازم در کشور موجود است و تامین منابع مالی می تواند جهشی را در صنعت آب و برق کشور به ارمغان بیاورد.

چیت چیان با بیان اینکه اگر بخواهیم در ارتقای سطح خدمات ارائه شده به مردم شاهد جهش قابل توجهی باشیم، نباید فقط به منابع دولتی که روز بروز در حال کاهش است متکی باشیم”، گفت: استفاده از سرمایه بخش خصوصی داخلی و طرح های فاینانس خارجی و سرمایه گذاری های این بخش می تواند سریع تر ما را به اهدافمان برساند.

وی ادامه داد: لازمه این کار این است که خودِ آن فعالیت جوابگوی بازپرداخت اقساط این سرمایه گذاری ها باشد.

وزیر نیرو در خصوص گذر از پیک مصرف تابستان تصریح کرد: از پیک سال گذشته تا امسال حدود 2 هزار مگاوات نیروگاه جدید وارد مدار شده است، علاوه بر آن برنامه ریزی های گسترده ای برای مدیریت بار و مدیریت مصرف انجام شده تا در چند روزی که احتمال وقوع پیک بیشتر وجود دارد بتوانیم مصارف صنعتی، کشاورزی و عمومی برق را کاهش داده و خطر خاموشی را پشت سر بگذاریم.

چیت چیان تصریح کرد: با توجه به مجموعه کارهایی که انجام شده امیدوارم تابستان امسال نیز همچون سال های گذشته بدون خاموشی سپری شود.

وی ادامه داد: با اشاره به افزایش درجه حرارت در برخی شهرهای کشور و افزایش 10 درصدی مصرف برق از پیک سال گذشته تاکنون، از مردم می خواهیم که مثل سال های گذشته با مدیریت در مصرف برق، وزارت نیرو را در خدمات رسانی بهتر یاری کنند.

وزیر نیرو اذعان داشت: اگر بخواهیم 10 درصد افزایش مصرف برق را از طریق نیروگاه های جدید تامین کنیم می بایست از تابستان گذشته تا تابستان امسال 7 هزار و 600 مگاوات نیروگاه جدید احداث می کردیم و نیازمند منابع مالی زیادی بودیم در حالیکه ما با احداث 2 هزار مگاوات نیروگاه جدید توانستیم این کمبود را جبران کنیم.

وی در پاسخ به اینکه با توجه به رشد روزافزون جمعیت «آیا تصفیه خانه پردیس پاسخگوی نیاز این شهر خواهد بود یا خیر؟»، اظهار داشت: تصفیه خانه فاضلاب پردیس که امروز به بهره برداری رسید نه تنها نیاز امروز بلکه بیش از نیاز جمعیت کنونی را نیز پاسخگو خواهد بود.

وزیر نیرو با اشاره به اینکه بقیه تصفیه خانه فاضلاب به عهده پیمانکار شهر پردیس است گفت: در تماسی که با معاون وزارت راه و شهرسازی داشتم اعلام کردم در صورتیکه این کار به وزارت نیرو سپرده شود آمادگی داریم تا تصفیه خانه های جدید را نیز احداث کنیم.

وی تاکید کرد: وزارت نیرو آمادگی دارد تا همزمان با بهره برداری از مسکن های مهر در تهران، در کمتر از 48 ساعت خدمات زیربنایی آنان را تامین کند.

چیت چیان با بیان اینکه در قانون برنامه ششم توسعه تصویب شده که خدمات برق بایستی تا پایان این برنامه به قیمت واقعی خود برسد، تصریح کرد: این کار بایستی سال به سال و به صورت گام به گام و به تدریج انجام شود تا فشاری به مصرف کنندگان وارد نشود.

منبع:خبرگزاری دفاع مقدس

آزادسازی تدریجی قیمت برق تا پایان سال ۱۴۰۰

همه چیز درباره سند آموزش ۲۰۳۰

همه چیز درباره سند آموزش ۲۰۳۰

خبرگزاری فارس: همه چیز درباره سند آموزش 2030

عنوان بحث من، ابعاد پیدا و ناپیدای چارچوب اقدام جهانی آموزش ۲۰۳۰ است که من به اختصار از آن تحت عنوان سند آموزش ۲۰۳۰ تعبیر می کنم.

سند آموزش ۲۰۳۰، مجموعه اقدامات شفافی است که در جهت تحقق هدف چهارم از هفده هدفی که در برنامه اهداف توسعه پایدار در سال ۲۰۱۶ میلادی به تصویب رسیده است، تهیه شده است.
در واقع باید توجه داشت که مادر سند آموزش ۲۰۳۰، برنامه اهداف توسعه پایدار است و نمی توان سند آموزش ۲۰۳۰ را بدون ملاحظه برنامه اهداف توسعه پایدار تحلیل کرد.
سئوال اول این است که آیا سند آموزش ۲۰۳۰، یک سند الزام آور محسوب می شود؟ دوستان دولت معتقدند که خیر، این سند یک بیانیه یا یک توصیه نامه است و تعهدی را برای کشور ما بوجود نیاورده است؛ لکن من به چند دلیل عرض می کنم که بر خلاف نظر دولت، سند آموزش ۲۰۳۰، یک سند الزام آور به شمار می رود :
یکم؛ در سراسر متن این سند، مانند خود برنامه اهداف توسعه پایدار که مادر سند آموزش ۲۰۳۰ است، به وفور از گزاره های انشایی یعنی “باید” و “نباید”، یا کشورها “موظف” اند یا “مکلف” هستند و امثال این واژه ها استفاده شده است. خب، چرا در یک توصیه نامه که ما با ادبیات توصیه نامه ها در نظام بین الملل نا آشنا نیستیم، این میزان گزاره انشایی درج شده است؟
دوم؛ همانطور که می دانید، بنا به اعلام برادرانمان، جمهوری اسلامی ایران در زمان تصویب اجماعی سند آموزش ۲۰۳۰ با اصرار اعلام تحفظ یا resarvation کرده است. مجددا سئوال می کنم، چه دلیلی دارد که برای یک توصیه نامه محض که هیچ گونه تعهدی را برای کشورمان ایجاد نمی کند، مصرا اعلام تحفظ شود؟ یا حق تحفظ زمانی مطرح است که کشوری بخواهد شانه خود را از زیر بار بخشی از تعهدات که با اصول یا منافع خود ناسازگار است، خالی کند. پس معلوم می شود که سند آموزش ۲۰۳۰ یک تعهدنامه است، هرچند نام آن را بیانیه گذاشته اند. من دیدم بعضی گفته اند، علت اعلام تحفظ از سوی جمهوری اسلامی، بستن راه تحمیل تفاسیر معارض با باورهای دینی از سوی مجامع بین المللی بوده است. حال این سئوال قابل طرح است که مگر همین متن سند فعلی ۲۰۳۰ با ترمینولوژی سازمان ملل، با بخشی از باورها و ارزش های دینی ما در تعارض نیست که ما راه را برای تحمیل تفاسیر معارض در آینده ببندیم؟
سوم؛ تجربه نشان داده است که نهادهای وابسته به سازمان ملل برای متعهد کردن کشورهای مورد نظر به برنامه های خود، به روش گام به گام و تدریجی عمل می کنند. یعنی ابتدا با همین ادبیات که مثلا فلان بیانیه برای شما الزام آور نیست، کشورها را به تایید بی چون و چرای این بیانیه ها ترغیب می کنند، و در گام های بعدی، کشورها را با ابزارهای گوناگون من جمله تحت فشار افکار عمومی، به سمت متعهد نمودن به مفاد این بیانیه ها حرکت نموده و حتی به بهانه عدم اجرای مفاد آنها، برای کشورها پرونده سازی می کنند. نمونه های فراوانی وجود دارد که کشوری را حتی مجبور به پس گرفتن اعلام تحفظ و حق شرط خود کرده اند یا به استناد همین بیانیه های به ظاهر غیر الزام آور، آنها را مورد بازخواست قرار داده اند.
حالا در اینجا این مطلب قابل بحث است که اگر بر فرض سند آموزش ۲۰۳۰، برای جمهوری اسلامی ایران تعهدآور نبوده است، پس چرا هیات محترم وزیران در مصوبه ۹۵/۶/۲۶، هم به این تعهدات صراحتا اشاره کرده، و هم خود را در عالی ترین سطح ممکن به این سند متعهد کرده است؟
شما به مصوبه هیات محترم وزیران نگاه کنید؛ گفته است به منظور هماهنگی و ارائه راهکارهای تحقق کامل اهداف و تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰ کارگروه فلان تاسیس می شود. در اینجا دو واژه قابل ملاحظه است : یکی واژه “تحقق کامل” که با اعلام تحفظ در تناقض است، و دیگری واژه “تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰” که خود دولت تعهدآور بودن سند ۲۰۳۰ را تایید کرده است.
پس دقت بفرمایید، این سند هر اسمی که داشته باشد، برای جمهوری اسلامی تعهدآور بوده و دوستان دولت از این موضوع بی اطلاع نبوده اند.
خب، بحث بعدی این است که وقتی یک سند بین المللی، تعهداتی را برای جمهوری اسلامی ایجاد می کند، مرجع تصویب آن مطابق قانون اساسی کجاست؟ آیا دولت می تواند راسا چنین سندی را تایید کند؟
عرض من این است که طبق اصل ۷۷ و اصل ۱۲۵ قانون اساسی، مرجع تصویب تعهدات، مجلس است نه دولت؛ ضمن اینکه شورای نگهبان در استفساریه مورخ ۶۲/۶/۸، می گوید، صرف نظر از نام ها، هر سندی که برای کشور ایجاد تعهد کند، باید به تصویب مجلس برسد.
حتی یک اشکال حقوقی به همین مصوبه ۹۵/۶/۲۶ هیات وزیران نیز وارد است که طبق اصل ۱۳۸ قانون اساسی، دولت تنها زمانی می تواند بخش یا همه اختیارات خود را به یک کارگروه و امثالهم اعطا کند که وزرای ذی ربط ( یعنی چند وزیر ) در آن عضو باشند؛ این در حالی است که در مصوبه هیات وزیران برای تشکیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰، فقط یک وزیر یعنی وزیر آموزش و پرورش عضو است و معلوم نیست چگونه این ایراد مهم از چشم هیات انطباق مجلس افتاده است؟!
سئوال بعدی این است که آیا سند آموزش ۲۰۳۰ در کشور به طور مخفیانه به تایید رسیده و مراحل بعدی خود را طی کرده یا نه؟ پاسخ این است که علی الظاهر طبق ضوابط، این سند مراحل تصویب خود را طی کرده و مخفی کاری در بین نبوده است ولیکن در این بین، به دلیل نامشخصی، شورای عالی آموزش و پرورش و از آن مهم تر، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نه فقط در مراحل تایید این سند، بلکه در مرحله تدوین چارچوب اقدام ملی آموزش ۲۰۳۰ نیز در معرض بی اطلاعی مطلق قرار گرفته است. این در حالی است که مرجع هرگونه تحول در آموزش و پرورش به شکل غیر هم عرض، این دو شورا هستند و هیچ منطقی به حاشیه راندن این دو شورا را در امور آموزش و پرورش قبول نمی کند. با این وصف، تعبیر من این است که این سند، به طور “تقریبا پنهان” مراحل خود را طی کرده است چراکه مراجع اصلی و تخصصی کشور عمدا و یا غیر عمد در معرض بی اطلاعی قرار گرفته اند.
یک بحث از سوی دوستان دولت مطرح است که بسیاری از اهداف و رویکردهای سند آموزش ۲۰۳۰ با اسناد مرتبط در داخل نظام مانند سند تحول بنیادین مشترک است و لذا لزومی ندارد تا این حد درباره سند آموزش ۲۰۳۰ بدبینی وجود داشته باشد یا سیاه نمایی شود. در پاسخ عرض می کنیم که اولا، ما درباره سند آموزش ۲۰۳۰ سیاه نمایی مطلق نمی کنیم و طبیعتا معتقدیم در این سند نکات مثبتی نیز می توان یافت که قابل بهره برداری باشد، لیکن وجود اشتراک لفظی نباید ما را به غلط، به وجود اشتراک معنوی سوق دهد؛ بله، بعضی واژه ها مشترک است اما بر اساس ترمینولوژی ما و ترمینولوژی سازمان ملل، هیچگونه اشتراک معنوی بین این واژه ها برقرار نیست.
بعضی ها سئوال می کنند که خب، حالا این سند آموزش ۲۰۳۰ چه فوائدی برای کشور دارد که این همه از سوی دولت محترم روی آن پافشاری شده است؟ دوستان دولتی معتقدند که خاصیت عمل به سند ۲۰۳۰، این است که جمهوری اسلامی، از قعر جدول رده بندی های بین المللی خارج می شود و مورد تقدیر و تشویق مجامع بین المللی قرار می گیرد ضمن اینکه از تصویرسازی منفی علیه جمهوری اسلامی جلوگیری می کند. عرض من این است که این فایده که شما ذکر می کنید، در صورت به خطر افتادن سرنوشت کشور در حوزه آموزش، چه ارزش دارد؟ از طرف دیگر، مگر در سایر موارد مانند عرصه علم و فناوری که ما در رتبه بندی های بین المللی در صدر جداول قرار گرفته ایم، لزوما پای یک سندی مانند سند آموزش در میان بوده است؟ آیا نمی توان گزارش اقدامات مترقی جمهوری اسلامی در حوزه آموزش عمومی را منتشر کرد و جلوی تصویرسازی منفی علیه جمهوری اسلامی را گرفت؟ برای نمونه، تا الان وزارت امور خارجه یا وزارت آموزش و پرورش چه اقدامی برای ترجمه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و ارائه آن به همراه گزارش اقدامات برای مجامع بین المللی انجام داده است؟
امروز برای کسی قابل انکار نیست که جمهوری اسلامی طی ۳۹ سال اخیر، اقدامات بسیار مهم و پیشتازانه ای را برای ارتقاء آموزش عمومی در کشور انجام داده است که در مقایسه با بسیاری از کشورهای مدعی، دهها پله بالاتر است و این انفعال در بین بعضی مسئولان که به موقعیت برتر کشور در این میدان باور ندارند، جای تاسف دارد.
یک بحث دیگر، این است که آیا نقد سند آموزش ۲۰۳۰ به منزله این است که جمهوری اسلامی ایران مایل به ارتباطات و تعاملات بین المللی نیست؟ پاسخ بنده این است که خیر؛ جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و اهداف انقلاب از هرگونه ارتباط و همکاری بین المللی، مادامی که مبتنی بر احترام به باورها و ارزش های اسلامی و انقلابی، و همچنین مبتبی بر عدالت باشد، استقبال می کند. لکن شما به کارنامه نهادهای وابسته به سازمان ملل نگاه کنید؛ آیا در این چند دهه اخیر، عملکرد این نهادها نسبتی با احترام به باورها و ارزش های اسلامی ما، و سایر کشورهای اسلامی، و همچنین نسبتی با عدالت داشته است؟ این ها چه نهادهای بین المللی ای هستند که عملا به ابزار سیاسی کشورهای سلطه گر غربی و تطهیر کننده جنایات این ها تبدیل شده اند؟! چگونه می شود که دبیرکل همین سازمان ملل با گرفتن رشوه از رژیم عربستان سعودی، حاضر است با کمال وقاحت چشم خود را بر روی هزاران کودک و زن مظلوم یمنی که هر روز در این کشور مورد حمله جنگنده های سعودی قرار می گیرند و مظلومانه کشته یا زخمی می شوند، ببندد؟! آیا دیگر آبرویی برای سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن باقی مانده است؟ آیا می توان به این مجموعه اعتماد کرد؟
در این شرایط، عقل حکم می کند که مواجهه با نهادهای وابسته به سازمان ملل، فوق العاده هوشمندانه و مبتکرانه باشد. هیچ دلیلی ندارد که کشور ما برای پزهای بین المللی پوچ و مشمئز کننده، یا برای کف و سوت نهادهای به ظاهر بین المللی، اسنادی را امضا یا تایید کند که اصول و ارزش های جمهوری اسلامی در آن نادیده گرفته شده است.
در اینجا مایلم چند نکته درباره هشدار صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظه الله تعالی در دیدار هفته معلم امسال یعنی ۱۷ اردیبهشت، خدمتتان عرض کنم :
اولا، حقیقتا هشدار صریح و قاطع رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره سند آموزش ۲۰۳۰، جزو الطاف خفیه الهی به این انقلاب، نظام و ملت بود. متاسفانه به بهانه سند آموزش ۲۰۳۰ یک جابجایی ارزشی و به تبع آن، اتفاقات تلخی در کشور در حال وقوع بود که من از آن به نفوذ عمیق دشمن در حیاط خلوت کشور یعنی نظام آموزش و پرورش، به قصد استحاله تدریجی و براندازی نرم نظام تعبیر می کنم و مقام معظم رهبری با ورود شجاعانه و به موقع، جلوی این نفوذ را سد کردند.
ثانیا، ورود ولی فقیه در مسائل خطیر و سرنوشت ساز، نه زمان بردار است، و نه در چارچوب ملاحظات جناحی و سیاسی یا رویکردهای محافظه کارانه محدود می شود. ولی فقیه، هرگاه حجت شرعی را بر خود تمام ببیند ورود می کند و به وظیفه الهی و اسلامی خود عمل می کند و در این مورد نیز این کار را کردند.
البته بعضی ها در انتخابات اخیر، از هشدار رهبر معظم انقلاب سوء استفاده سیاسی کردند و با مخلوط کردن حرف های صحیح و غلط، به سمت انتقام گیری از رقیب سیاسی خودشان رفتند که این کار به هیچ وجه قابل قبول نبود. لکن آنچه مسلم است، ورود رهبر معظم انقلاب در این عرصه، یک ورود کاملا حکیمانه و به موقع بود و چه بسا گذشت زمان، می توانست خسارات جبران ناپذیری را به بار بیاورد.
حالا بعضی ها گفتند، اطلاعات غلط به مقام معظم رهبری داده شده است. من در پاسخ، به حدیثی از امام علی علیه السلام اشاره می کنم که فرمودند، إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ‏ یَتَکَلَّمَ بِشَىْ‏ءٍ تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ. یعنی زبان مؤمن در پشت قلب (عقل) اوست و هنگامى که اراده کند سخنى بگوید نخست با عقل خود آن را بررسى میکند سپس بر زبانش جارى می سازد.
ببینید عزیزان، نه امکان ارائه اطلاعات غلط به مقام معظم رهبری وجود دارد، و نه مقام معظم رهبری بدون اطمینان از اطلاعاتی که به دستشان می رسد درباره چیزی قضاوت می کنند. لذا جا دارد افرادی که در هفته های قبل ادعا کردند اطلاعات غلط به رهبر انقلاب داده شده است، با توجه به حدیثی که خواندم، از این پس قبل از سخن گفتن عقل خود را فعال کنند تا خدای ناکرده حماقت بر آنها غلبه نکند؛ بالاخره عقل چیز خوبی است و باید از آن استفاده کرد!
بحث بعدی این است که آیا کاری که بر اساس مصوبه هیات وزیران و با تشکیل ۳۰ کمیته در ذیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰، تحت عنوان تهیه چارچوب اقدام ملی انجام شده است، می تواند از نگرانی ها کم کند یا خیر؟
پاسخ بنده این است که اولا؛ با وجود سند مترقی و قابل افتخار تحول بنیادین در آموزش و پرورش، اساسا تهیه و تصویب یک سند موازی کار معقولی نبوده و نیست و عملا مدیران کشور را دچار دوگانگی می کند. لذا صریحا باید عرض کنم  که تا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش وجود دارد، و از یک پشتوانه قوی و منحصربفرد نخبگانی برخوردار است، وجود یک سند دیگر برای تحول در آموزش و پرورش خردمندانه نیست و حتی به بیان دیگر، تهیه سند موازی، به تمسخر گرفتن اسناد بالادستی نظام و همچنین تمسخر مراجعی است که این سندها را تصویب کرده اند. من شنیدم همین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طی ۲۳ جلسه در شورای عالی انقلاب فرهنگی کلمه به کلمه بررسی و تایید شده است؛ خب پس چرا به دنبال سند دیگری هستیم که از یک-دهم چنین پشتوانه ای برخوردار نیست؟!
ثانیا، در تدوین این چارچوب اقدام ملی نه تنها از فقها و دین شناسان مبرز حوزه های علمیه برای تشخیص مغایرت های ۲۰۳۰ با شرع مقدس استفاده نشده، بلکه چارچوب اقدام ملی، با قوت، همان خط سند بین المللی آموزش ۲۰۳۰ را دنبال کرده و به جز در بعضی موارد، در بخش مهمی از مفاد آن، به سمت سکولارسازی آموزش و پرورش حرکت کرده است. در اینجا فقط به ذکر یک مثال روشن بسنده می کنم : در ابتدای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، و ناظر بر خروجی نظام تعلیم و تربیت آمده است، تربیت انسان موحد، مؤمن، معتقد به معاد، آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران، طبیعت و حقیقت جو، عاقل، عدالت خواه، صلح جو، ظلم ستیز، جهادگر، شجاع، ایثارگر و وطن دوست، مهرورز، جمع گرا و جهانی اندیش، ولایت مدار، منتظر و تلاش گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی و … . لکن در چارچوب ملی، از این عبارت بسیار مهم، مواردی چون : موحد، مؤمن، معتقد به معاد، آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، همچنین جهادگر، ولایت مدار، منتظر و تلاش گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی برای همسو سازی با سند بین المللی ۲۰۳۰ حذف شده است و همین یک دلیل برای اینکه کسی سند ۲۰۳۰ را در تضاد با اسلام و انقلاب اسلامی بداند، کفایت می کند.
من اخیرا دیدم پس از رونمایی از چارچوب اقدام ملی، در پاسخ به بعضی اعتراضات، بعضی واژه ها را داده اند یکجا تغییر داده اند. مثلا واژه “برابری جنسیتی” را به واژه “عدالت جنسیتی” تغییر داده اند این در حالی است که بر خلاف نظر ما، در ترمینولوژی سازمان ملل، عدالت جنسیتی با برابری جنسیتی تفاوتی ندارد. یا آمده اند و در عکس العمل به اعتراضات در خصوص واژه شهروند جهانی، هر جا در متن جارچوب اقدام ملی، واژه شهروند جهانی بوده آن را حذف کرده اند! یعنی خواسته اند با این تغییرات بی ارزش، دهن منتقدان را ببندند.
خب، حالا شما قضاوت کنید، این چارچوب اقدام ملی چقدر قابل اعتماد است و با چه تفکری نوشته شده است؟ من معتقدم که این چارچوب برای بازی دادن مسئولین کشور و مردم تهیه شده و الا هیچ تفاوت ماهوی با همان سند بین المللی ندارد و همان مغایرت هایی که بین سند بین المللی با باورها و ارزش ها وجود دارد در اینجا هم چنین مغایرت هایی البته کمی زیرپوستی تر قابل مشاهده است.
بحث بعدی من، محتوایی است. در اینجا چند نکته اساسی دارم که فهرست وار به آنها اشاره می کنم :
اولا؛ این سند، یک شبکه از مجموعه سندهایی است که تعهد به سند آموزش ۲۰۳۰، مستلزم تعهد به آن اسناد است. چه این اسناد قبلا تایید شده باشد و چه نشده باشد، قبول سند ۲۰۳۰، یعنی قبول همه آنها. اسنادی که در خود سند ۲۰۳۰ از آنها نام برده شده عبارت است از : بیانیه حقوق بشر، پیمان نامه مبارزه با تبعیض در آموزش، پیمان نامه حقوق کودک، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، پیمان نامه رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، پیمان نامه مربوط به وضعیت پناهندگان و قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد حق آموزش در شرایط اضطراری. همانطور که در ابتدای عرایضم مکرر اشاره کردم، خود این سند آموزش ۲۰۳۰، از بطن یک سند دیگر به نام برنامه اهداف توسعه پایدار متولد شده و التزام به آن در همه هفده بندش، فی نفسه برای ۲۰۳۰ موضوعیت دارد. نکته جالب اینکه در مصوبه اخیر هیات وزیران نیز وقتی از لزوم انطباق چارچوب اقدام جهانی آموزش ۲۰۳۰ با اسناد بالادستی صحبت به میان آمده و تعدادی از اسناد بالادستی ملی نام برده شده است، برنامه اهداف توسعه پایدار نیز به عنوان یک سند حاکم بر این سند در عرض اسناد بالادستی ملی گنجانده شده است که کاملا عمق مساله را روشن می کند. حالا معلوم نیست با این مصوبه هیات وزیران، در صورت تزاحم بین اسناد ملی و برنامه اهداف توسعه پایدار، کدام سند را باید بر دیگری ترجیح داد؟! ضمنا شما می دانید که خیلی از این اسناد مسلما مغایر با شرع مقدس است لذا تا الان و علی رغم فشارهای داخلی و خارجی، توسط مجلس تصویب نشده است.
ثانیا؛ روح این سند، روح توسعه غربی است. اساسا توسعه پایدار، چیزی جز همان توسعه غربی با همه لوازمش از جمله قبول جهان بینی و ایدئولوژی سکولار نیست. لذا وقتی کسی سند ۲۰۳۰ را قبول می کند، عملا اجازه می دهد تا کشور را زیر چتر توسعه سکولار قرار دهند. هر کس هم که بگوید من این را نمی دانستم، با عرض معذرت، ابله است چراکه سطر سطر این سند فریاد می زند که من سکولار هستم و می خواهم فرهنگ و سبک زندگی غربی و سکولار را در کشور شما نه تنها ترویج، بلکه نهادینه کنم.
به بعضی واژه ها دقت کنید، تنوع فرهنگی، شهروند جهانی، برابری جنسیتی و عدم خشونت و صلح.
خب، ساده انگاری است اگر کسی فکر کند منظور از تنوع فرهنگی فقط بحث زبان ها و گویش ها یا احترام به خرده فرهنگ هاست؛ خیر، مساله همان پلورالیسم یا تکثرگرایی است که به همه فرق و نحله ها، حتی فرق ضاله، استعماری و کثیفی نظیر بهائیت حق می دهد و می گوید، ارزش و حقانیت چنین فرقه های مجعولی، مساوی دین اسلام و شیعه دوازده امامی است و باید به آنها اجازه بدهید هر غلطی خواستند در ایران بکنند! یا واژه شهروند جهانی جزو واژه های مشهور در ادبیات جهانی شدن یا globalization است. چه کسی است مختصر سوادی داشته باشد، و بار معنایی شهروند جهانی و نسبت آن را با مفهوم “غربی شدن” درک نکند؟ واژه دیگر، برابری جنسیتی است که به مفهوم آن در زبان شناسی سازمان ملل اشاره خواهم کرد. حتی درباره واژه عدم خشونت و صلح ما حرف داریم. چه کسی است که نداند انقلاب اسلامی منادی صلح جهانی است؟ چه کسی است که نداند جمهوری اسلامی، نه تنها خودش قربانی خشونت سازمان یافته است، بلکه بیشترین سرمایه گذاری را نیز علیه خشونت و تروریسم در منطقه انجام داده است؟ لکن مساله ما با این واژه و تفکر پشت آن، این است که بگویند هر نیرویی که با غرب نیست و دارد از حقوق پایمال شده خودش دفاع می کند، دموکراتیک ترین نیرو هم که باشد، مصداق گروههای تروریستی است و شما نباید از آنها حمایت کنید! مثلا ما حق نداریم از مردم مظلوم فلسطین در برابر جنایات رژیم سفاک اسرائیل حمایت نماییم؛ ما حق نداریم از حزب الله لبنان حمایت کنیم؛ ما اجازه نداریم حتی از کودکان و زنان مظلوم یمن در برابر حملات ناجوانمردانه رژیم مرتجع و امریکایی سعودی حمایت کنیم. پس ملاحظه بفرمایید که مشکل ما کجاست.
پشت این واژه ها، انبوهی از فکر و اندیشه قرار دارد و سازمان ملل هم که می آید و این ها را در اسناد خود می گنجاند، بر اساس ترمینولوژی خودش کشورها را مورد ارزیابی قرار می دهد. مثلا شما صدبار هم بگویید من از برابری جنسیتی عدالت جنسیتی را می فهمم، آنها می گویند فهم تو برای ما مهم نیست؛ برابری جنسیتی نقطه مقابل عدالت جنسیتی است!
من بررسی کردم، هر کجا در اسناد سازمان ملل متحد از عدالت جنسیتی استفاده شده، منظور برابری جنسیتی است و خود برابری جنسیتی، در ادبیات سازمان ملل شامل مواردی می شود که حتما با شرع مقدس و قوانین جمهوری اسلامی ایران منافات دارد. برای نمونه، از منظر کمیته منع تبعیض علیه زنان، دولت های عضو کنوانسیون منع تبعیض باید تضمین نمایند که هیچگونه تبعیض مستقیم یا غیر مستقیم علیه زنان اعمال نشود. منظور از تبعیض مستقیم علیه زنان، ( فارغ از هر منطقی ) ناظر بر هر گونه رفتار متفاوت است که صراحتا مبتنی بر جنس یا تفاوت های جنسیتی باشد ( مانند حجاب، جلوگیری از اختلاط محرم و نامحرم یا احکام شرعی اختصاصی زنان در زمینه هایی چون دیه، ارث، حضانت و غیره ) و تبعیض غیر مستقیم علیه زنان، در مواقعی محقق می شود که یک قانون، سیاست، برنامه یا رویه در ارتباط با زنان و مردان ظاهرا مؤید برابری باشد، اما در عمل دارای آثار تبعیض آمیز است که در اینصورت باب تفسیر باز می شود. یعنی فرضا هر قدر هم که بگویید و قسم بخورید که دارید در چارچوب برابری جنسیتی عمل می کنید، می توانند بگویند نه، باطن کار شما برابری جنسیتی نیست!
عزیزان، دقت بفرمایید، جمهوری اسلامی مدافع حقوق زنان است. اما نمی خواهد به بردگی جنسی زنان که امروز توسط غربی ها با همین کنوانسیون ها قانونی شده است تن بدهد؛ ما نمی خواهیم به اسم برابری، استفاده ابزاری از زنان را بپذیریم؛ ما نمی خواهیم به اسم برابری، جایگاه زن را در حد یک کالای قابل خرید و فروش تنزل بدهیم؛ ما نمی خواهیم با قراردادن زن و مرد در یک کفه، زنان را به بهانه استقلال، وادار به بیگاری برای مردان و در ازای پولی ناچیز نموده و به سمت کنار گذاشتن نقش منحصربفرد مادری یا جلوگیری از ظهور ظرفیت های حقیقی او در جامعه سوق دهیم. ما اگر از مفهوم مترقی و اسلامی عدالت جنسیتی در برابر تساوی جنسیتی دفاع می کنیم، به دنبال برگرداندن کرامت حقیقی زنان هستیم لکن غربی ها و دنباله روهای آنها در ایران، با گردن کلفتی در برابر این خواست مترقی جمهوری اسلامی ایستاده اند.
ثالثا؛ اینکه می گویند ما با برنامه اهداف توسعه پایدار و اسنادی مانند سند آموزش ۲۰۳۰ به دنبال بهبود زندگی مردم به اصطلاح جنوب، و رفع نابرابری ها در جهان هستیم، دروغ می گویند. اولا، اگر کسی عمیقا بررسی کند، بیشترین سود از ناحیه تحقق ۲۰۳۰ نصیب غربی ها می شود هرچند برای اجرای آن به بعضی کشورها پول هم بپردازند؛ ثانیا، اصولا این اسناد، یک گام خزنده در جهت پیشبرد پروژه “جهانی سازی” در جهت تضمین حیات نظام سلطه است. دقت بفرمایید، تا زمانیکه جهان به نفع غرب “یکدست” نشده است، و در برابر توسعه جهانی غرب مقاومت های جدی وجود دارد، هیچ تضمینی درباره استمرار حیات نظام “استعمارفرانو” وجود ندارد و لذا غربی ها از خیلی سال قبل با ایجاد برخی برنامه ها از جمله WTO و … به دنبال هموارسازی مسیر جهان برای تحقق برنامه های خود بوده اند و به نظر من، سند آموزش ۲۰۳۰ نیز در کنار WTO و امثال آن قابل تحلیل است.
من اخیرا در یک سخنرانی، عرض کردم، سند آموزش ۲۰۳۰ یک پروژه “فرانواستعماری” است. واقعا به این باور دارم و هر قدر هم که بیشتر درباره سند ۲۰۳۰ و اسناد جانبی و پشتیبان آن مطالعه می کنم، بیشتر به این موضوع باور پیدا می کنم. ضمنا در اینجا قصد تهمت زدن، برچسب زنی به مسئولین ذی ربط و غیره را ندارم. همه مسئولین جمهوری اسلامی خصوصا مسئولین آموزش و پرورش افراد متدین و انشاالله دلسوز به حال کشور هستند لکن باید قبول کنند در این زمینه یک خطای بزرگ رخ داده و دشمن هم با نفوذ خود، کار را خارج از اراده ما جلو برده است. در این هفته ها گفتند منتقدین ۲۰۳۰ به جامعه فرهنگیان توهین کرده اند! سئوال من این است که چه کسی توهین کرده است؟ چرا حرف بی اساس می زنید؟ از طرف دیگر، امروز خود معلمان دیندار و شریف ما طلبکارند؛ یعنی می خواهند بدانند چه اتفاقی افتاده است ضمن اینکه من اطمینان دارم، اگر هم این سند فرصت عملیاتی شدن پیدا می کرد، تن به اجرای آن نمی دادند.
متن فوق سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا در محل موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ( دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای ) می باشد.( تهران، ۱۷ خردادماه ۱۳۹۶)

همه چیز درباره سند آموزش ۲۰۳۰

(image)

عنوان بحث من، ابعاد پیدا و ناپیدای چارچوب اقدام جهانی آموزش ۲۰۳۰ است که من به اختصار از آن تحت عنوان سند آموزش ۲۰۳۰ تعبیر می کنم.

سند آموزش ۲۰۳۰، مجموعه اقدامات شفافی است که در جهت تحقق هدف چهارم از هفده هدفی که در برنامه اهداف توسعه پایدار در سال ۲۰۱۶ میلادی به تصویب رسیده است، تهیه شده است.
در واقع باید توجه داشت که مادر سند آموزش ۲۰۳۰، برنامه اهداف توسعه پایدار است و نمی توان سند آموزش ۲۰۳۰ را بدون ملاحظه برنامه اهداف توسعه پایدار تحلیل کرد.
سئوال اول این است که آیا سند آموزش ۲۰۳۰، یک سند الزام آور محسوب می شود؟ دوستان دولت معتقدند که خیر، این سند یک بیانیه یا یک توصیه نامه است و تعهدی را برای کشور ما بوجود نیاورده است؛ لکن من به چند دلیل عرض می کنم که بر خلاف نظر دولت، سند آموزش ۲۰۳۰، یک سند الزام آور به شمار می رود :
یکم؛ در سراسر متن این سند، مانند خود برنامه اهداف توسعه پایدار که مادر سند آموزش ۲۰۳۰ است، به وفور از گزاره های انشایی یعنی “باید” و “نباید”، یا کشورها “موظف” اند یا “مکلف” هستند و امثال این واژه ها استفاده شده است. خب، چرا در یک توصیه نامه که ما با ادبیات توصیه نامه ها در نظام بین الملل نا آشنا نیستیم، این میزان گزاره انشایی درج شده است؟
دوم؛ همانطور که می دانید، بنا به اعلام برادرانمان، جمهوری اسلامی ایران در زمان تصویب اجماعی سند آموزش ۲۰۳۰ با اصرار اعلام تحفظ یا resarvation کرده است. مجددا سئوال می کنم، چه دلیلی دارد که برای یک توصیه نامه محض که هیچ گونه تعهدی را برای کشورمان ایجاد نمی کند، مصرا اعلام تحفظ شود؟ یا حق تحفظ زمانی مطرح است که کشوری بخواهد شانه خود را از زیر بار بخشی از تعهدات که با اصول یا منافع خود ناسازگار است، خالی کند. پس معلوم می شود که سند آموزش ۲۰۳۰ یک تعهدنامه است، هرچند نام آن را بیانیه گذاشته اند. من دیدم بعضی گفته اند، علت اعلام تحفظ از سوی جمهوری اسلامی، بستن راه تحمیل تفاسیر معارض با باورهای دینی از سوی مجامع بین المللی بوده است. حال این سئوال قابل طرح است که مگر همین متن سند فعلی ۲۰۳۰ با ترمینولوژی سازمان ملل، با بخشی از باورها و ارزش های دینی ما در تعارض نیست که ما راه را برای تحمیل تفاسیر معارض در آینده ببندیم؟
سوم؛ تجربه نشان داده است که نهادهای وابسته به سازمان ملل برای متعهد کردن کشورهای مورد نظر به برنامه های خود، به روش گام به گام و تدریجی عمل می کنند. یعنی ابتدا با همین ادبیات که مثلا فلان بیانیه برای شما الزام آور نیست، کشورها را به تایید بی چون و چرای این بیانیه ها ترغیب می کنند، و در گام های بعدی، کشورها را با ابزارهای گوناگون من جمله تحت فشار افکار عمومی، به سمت متعهد نمودن به مفاد این بیانیه ها حرکت نموده و حتی به بهانه عدم اجرای مفاد آنها، برای کشورها پرونده سازی می کنند. نمونه های فراوانی وجود دارد که کشوری را حتی مجبور به پس گرفتن اعلام تحفظ و حق شرط خود کرده اند یا به استناد همین بیانیه های به ظاهر غیر الزام آور، آنها را مورد بازخواست قرار داده اند.
حالا در اینجا این مطلب قابل بحث است که اگر بر فرض سند آموزش ۲۰۳۰، برای جمهوری اسلامی ایران تعهدآور نبوده است، پس چرا هیات محترم وزیران در مصوبه ۹۵/۶/۲۶، هم به این تعهدات صراحتا اشاره کرده، و هم خود را در عالی ترین سطح ممکن به این سند متعهد کرده است؟
شما به مصوبه هیات محترم وزیران نگاه کنید؛ گفته است به منظور هماهنگی و ارائه راهکارهای تحقق کامل اهداف و تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰ کارگروه فلان تاسیس می شود. در اینجا دو واژه قابل ملاحظه است : یکی واژه “تحقق کامل” که با اعلام تحفظ در تناقض است، و دیگری واژه “تعهدات برنامه آموزش ۲۰۳۰” که خود دولت تعهدآور بودن سند ۲۰۳۰ را تایید کرده است.
پس دقت بفرمایید، این سند هر اسمی که داشته باشد، برای جمهوری اسلامی تعهدآور بوده و دوستان دولت از این موضوع بی اطلاع نبوده اند.
خب، بحث بعدی این است که وقتی یک سند بین المللی، تعهداتی را برای جمهوری اسلامی ایجاد می کند، مرجع تصویب آن مطابق قانون اساسی کجاست؟ آیا دولت می تواند راسا چنین سندی را تایید کند؟
عرض من این است که طبق اصل ۷۷ و اصل ۱۲۵ قانون اساسی، مرجع تصویب تعهدات، مجلس است نه دولت؛ ضمن اینکه شورای نگهبان در استفساریه مورخ ۶۲/۶/۸، می گوید، صرف نظر از نام ها، هر سندی که برای کشور ایجاد تعهد کند، باید به تصویب مجلس برسد.
حتی یک اشکال حقوقی به همین مصوبه ۹۵/۶/۲۶ هیات وزیران نیز وارد است که طبق اصل ۱۳۸ قانون اساسی، دولت تنها زمانی می تواند بخش یا همه اختیارات خود را به یک کارگروه و امثالهم اعطا کند که وزرای ذی ربط ( یعنی چند وزیر ) در آن عضو باشند؛ این در حالی است که در مصوبه هیات وزیران برای تشکیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰، فقط یک وزیر یعنی وزیر آموزش و پرورش عضو است و معلوم نیست چگونه این ایراد مهم از چشم هیات انطباق مجلس افتاده است؟!
سئوال بعدی این است که آیا سند آموزش ۲۰۳۰ در کشور به طور مخفیانه به تایید رسیده و مراحل بعدی خود را طی کرده یا نه؟ پاسخ این است که علی الظاهر طبق ضوابط، این سند مراحل تصویب خود را طی کرده و مخفی کاری در بین نبوده است ولیکن در این بین، به دلیل نامشخصی، شورای عالی آموزش و پرورش و از آن مهم تر، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نه فقط در مراحل تایید این سند، بلکه در مرحله تدوین چارچوب اقدام ملی آموزش ۲۰۳۰ نیز در معرض بی اطلاعی مطلق قرار گرفته است. این در حالی است که مرجع هرگونه تحول در آموزش و پرورش به شکل غیر هم عرض، این دو شورا هستند و هیچ منطقی به حاشیه راندن این دو شورا را در امور آموزش و پرورش قبول نمی کند. با این وصف، تعبیر من این است که این سند، به طور “تقریبا پنهان” مراحل خود را طی کرده است چراکه مراجع اصلی و تخصصی کشور عمدا و یا غیر عمد در معرض بی اطلاعی قرار گرفته اند.
یک بحث از سوی دوستان دولت مطرح است که بسیاری از اهداف و رویکردهای سند آموزش ۲۰۳۰ با اسناد مرتبط در داخل نظام مانند سند تحول بنیادین مشترک است و لذا لزومی ندارد تا این حد درباره سند آموزش ۲۰۳۰ بدبینی وجود داشته باشد یا سیاه نمایی شود. در پاسخ عرض می کنیم که اولا، ما درباره سند آموزش ۲۰۳۰ سیاه نمایی مطلق نمی کنیم و طبیعتا معتقدیم در این سند نکات مثبتی نیز می توان یافت که قابل بهره برداری باشد، لیکن وجود اشتراک لفظی نباید ما را به غلط، به وجود اشتراک معنوی سوق دهد؛ بله، بعضی واژه ها مشترک است اما بر اساس ترمینولوژی ما و ترمینولوژی سازمان ملل، هیچگونه اشتراک معنوی بین این واژه ها برقرار نیست.
بعضی ها سئوال می کنند که خب، حالا این سند آموزش ۲۰۳۰ چه فوائدی برای کشور دارد که این همه از سوی دولت محترم روی آن پافشاری شده است؟ دوستان دولتی معتقدند که خاصیت عمل به سند ۲۰۳۰، این است که جمهوری اسلامی، از قعر جدول رده بندی های بین المللی خارج می شود و مورد تقدیر و تشویق مجامع بین المللی قرار می گیرد ضمن اینکه از تصویرسازی منفی علیه جمهوری اسلامی جلوگیری می کند. عرض من این است که این فایده که شما ذکر می کنید، در صورت به خطر افتادن سرنوشت کشور در حوزه آموزش، چه ارزش دارد؟ از طرف دیگر، مگر در سایر موارد مانند عرصه علم و فناوری که ما در رتبه بندی های بین المللی در صدر جداول قرار گرفته ایم، لزوما پای یک سندی مانند سند آموزش در میان بوده است؟ آیا نمی توان گزارش اقدامات مترقی جمهوری اسلامی در حوزه آموزش عمومی را منتشر کرد و جلوی تصویرسازی منفی علیه جمهوری اسلامی را گرفت؟ برای نمونه، تا الان وزارت امور خارجه یا وزارت آموزش و پرورش چه اقدامی برای ترجمه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و ارائه آن به همراه گزارش اقدامات برای مجامع بین المللی انجام داده است؟
امروز برای کسی قابل انکار نیست که جمهوری اسلامی طی ۳۹ سال اخیر، اقدامات بسیار مهم و پیشتازانه ای را برای ارتقاء آموزش عمومی در کشور انجام داده است که در مقایسه با بسیاری از کشورهای مدعی، دهها پله بالاتر است و این انفعال در بین بعضی مسئولان که به موقعیت برتر کشور در این میدان باور ندارند، جای تاسف دارد.
یک بحث دیگر، این است که آیا نقد سند آموزش ۲۰۳۰ به منزله این است که جمهوری اسلامی ایران مایل به ارتباطات و تعاملات بین المللی نیست؟ پاسخ بنده این است که خیر؛ جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و اهداف انقلاب از هرگونه ارتباط و همکاری بین المللی، مادامی که مبتنی بر احترام به باورها و ارزش های اسلامی و انقلابی، و همچنین مبتبی بر عدالت باشد، استقبال می کند. لکن شما به کارنامه نهادهای وابسته به سازمان ملل نگاه کنید؛ آیا در این چند دهه اخیر، عملکرد این نهادها نسبتی با احترام به باورها و ارزش های اسلامی ما، و سایر کشورهای اسلامی، و همچنین نسبتی با عدالت داشته است؟ این ها چه نهادهای بین المللی ای هستند که عملا به ابزار سیاسی کشورهای سلطه گر غربی و تطهیر کننده جنایات این ها تبدیل شده اند؟! چگونه می شود که دبیرکل همین سازمان ملل با گرفتن رشوه از رژیم عربستان سعودی، حاضر است با کمال وقاحت چشم خود را بر روی هزاران کودک و زن مظلوم یمنی که هر روز در این کشور مورد حمله جنگنده های سعودی قرار می گیرند و مظلومانه کشته یا زخمی می شوند، ببندد؟! آیا دیگر آبرویی برای سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن باقی مانده است؟ آیا می توان به این مجموعه اعتماد کرد؟
در این شرایط، عقل حکم می کند که مواجهه با نهادهای وابسته به سازمان ملل، فوق العاده هوشمندانه و مبتکرانه باشد. هیچ دلیلی ندارد که کشور ما برای پزهای بین المللی پوچ و مشمئز کننده، یا برای کف و سوت نهادهای به ظاهر بین المللی، اسنادی را امضا یا تایید کند که اصول و ارزش های جمهوری اسلامی در آن نادیده گرفته شده است.
در اینجا مایلم چند نکته درباره هشدار صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظه الله تعالی در دیدار هفته معلم امسال یعنی ۱۷ اردیبهشت، خدمتتان عرض کنم :
اولا، حقیقتا هشدار صریح و قاطع رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره سند آموزش ۲۰۳۰، جزو الطاف خفیه الهی به این انقلاب، نظام و ملت بود. متاسفانه به بهانه سند آموزش ۲۰۳۰ یک جابجایی ارزشی و به تبع آن، اتفاقات تلخی در کشور در حال وقوع بود که من از آن به نفوذ عمیق دشمن در حیاط خلوت کشور یعنی نظام آموزش و پرورش، به قصد استحاله تدریجی و براندازی نرم نظام تعبیر می کنم و مقام معظم رهبری با ورود شجاعانه و به موقع، جلوی این نفوذ را سد کردند.
ثانیا، ورود ولی فقیه در مسائل خطیر و سرنوشت ساز، نه زمان بردار است، و نه در چارچوب ملاحظات جناحی و سیاسی یا رویکردهای محافظه کارانه محدود می شود. ولی فقیه، هرگاه حجت شرعی را بر خود تمام ببیند ورود می کند و به وظیفه الهی و اسلامی خود عمل می کند و در این مورد نیز این کار را کردند.
البته بعضی ها در انتخابات اخیر، از هشدار رهبر معظم انقلاب سوء استفاده سیاسی کردند و با مخلوط کردن حرف های صحیح و غلط، به سمت انتقام گیری از رقیب سیاسی خودشان رفتند که این کار به هیچ وجه قابل قبول نبود. لکن آنچه مسلم است، ورود رهبر معظم انقلاب در این عرصه، یک ورود کاملا حکیمانه و به موقع بود و چه بسا گذشت زمان، می توانست خسارات جبران ناپذیری را به بار بیاورد.
حالا بعضی ها گفتند، اطلاعات غلط به مقام معظم رهبری داده شده است. من در پاسخ، به حدیثی از امام علی علیه السلام اشاره می کنم که فرمودند، إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ‏ یَتَکَلَّمَ بِشَىْ‏ءٍ تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ. یعنی زبان مؤمن در پشت قلب (عقل) اوست و هنگامى که اراده کند سخنى بگوید نخست با عقل خود آن را بررسى میکند سپس بر زبانش جارى می سازد.
ببینید عزیزان، نه امکان ارائه اطلاعات غلط به مقام معظم رهبری وجود دارد، و نه مقام معظم رهبری بدون اطمینان از اطلاعاتی که به دستشان می رسد درباره چیزی قضاوت می کنند. لذا جا دارد افرادی که در هفته های قبل ادعا کردند اطلاعات غلط به رهبر انقلاب داده شده است، با توجه به حدیثی که خواندم، از این پس قبل از سخن گفتن عقل خود را فعال کنند تا خدای ناکرده حماقت بر آنها غلبه نکند؛ بالاخره عقل چیز خوبی است و باید از آن استفاده کرد!
بحث بعدی این است که آیا کاری که بر اساس مصوبه هیات وزیران و با تشکیل ۳۰ کمیته در ذیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰، تحت عنوان تهیه چارچوب اقدام ملی انجام شده است، می تواند از نگرانی ها کم کند یا خیر؟
پاسخ بنده این است که اولا؛ با وجود سند مترقی و قابل افتخار تحول بنیادین در آموزش و پرورش، اساسا تهیه و تصویب یک سند موازی کار معقولی نبوده و نیست و عملا مدیران کشور را دچار دوگانگی می کند. لذا صریحا باید عرض کنم  که تا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش وجود دارد، و از یک پشتوانه قوی و منحصربفرد نخبگانی برخوردار است، وجود یک سند دیگر برای تحول در آموزش و پرورش خردمندانه نیست و حتی به بیان دیگر، تهیه سند موازی، به تمسخر گرفتن اسناد بالادستی نظام و همچنین تمسخر مراجعی است که این سندها را تصویب کرده اند. من شنیدم همین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طی ۲۳ جلسه در شورای عالی انقلاب فرهنگی کلمه به کلمه بررسی و تایید شده است؛ خب پس چرا به دنبال سند دیگری هستیم که از یک-دهم چنین پشتوانه ای برخوردار نیست؟!
ثانیا، در تدوین این چارچوب اقدام ملی نه تنها از فقها و دین شناسان مبرز حوزه های علمیه برای تشخیص مغایرت های ۲۰۳۰ با شرع مقدس استفاده نشده، بلکه چارچوب اقدام ملی، با قوت، همان خط سند بین المللی آموزش ۲۰۳۰ را دنبال کرده و به جز در بعضی موارد، در بخش مهمی از مفاد آن، به سمت سکولارسازی آموزش و پرورش حرکت کرده است. در اینجا فقط به ذکر یک مثال روشن بسنده می کنم : در ابتدای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، و ناظر بر خروجی نظام تعلیم و تربیت آمده است، تربیت انسان موحد، مؤمن، معتقد به معاد، آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران، طبیعت و حقیقت جو، عاقل، عدالت خواه، صلح جو، ظلم ستیز، جهادگر، شجاع، ایثارگر و وطن دوست، مهرورز، جمع گرا و جهانی اندیش، ولایت مدار، منتظر و تلاش گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی و … . لکن در چارچوب ملی، از این عبارت بسیار مهم، مواردی چون : موحد، مؤمن، معتقد به معاد، آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، همچنین جهادگر، ولایت مدار، منتظر و تلاش گر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی برای همسو سازی با سند بین المللی ۲۰۳۰ حذف شده است و همین یک دلیل برای اینکه کسی سند ۲۰۳۰ را در تضاد با اسلام و انقلاب اسلامی بداند، کفایت می کند.
من اخیرا دیدم پس از رونمایی از چارچوب اقدام ملی، در پاسخ به بعضی اعتراضات، بعضی واژه ها را داده اند یکجا تغییر داده اند. مثلا واژه “برابری جنسیتی” را به واژه “عدالت جنسیتی” تغییر داده اند این در حالی است که بر خلاف نظر ما، در ترمینولوژی سازمان ملل، عدالت جنسیتی با برابری جنسیتی تفاوتی ندارد. یا آمده اند و در عکس العمل به اعتراضات در خصوص واژه شهروند جهانی، هر جا در متن جارچوب اقدام ملی، واژه شهروند جهانی بوده آن را حذف کرده اند! یعنی خواسته اند با این تغییرات بی ارزش، دهن منتقدان را ببندند.
خب، حالا شما قضاوت کنید، این چارچوب اقدام ملی چقدر قابل اعتماد است و با چه تفکری نوشته شده است؟ من معتقدم که این چارچوب برای بازی دادن مسئولین کشور و مردم تهیه شده و الا هیچ تفاوت ماهوی با همان سند بین المللی ندارد و همان مغایرت هایی که بین سند بین المللی با باورها و ارزش ها وجود دارد در اینجا هم چنین مغایرت هایی البته کمی زیرپوستی تر قابل مشاهده است.
بحث بعدی من، محتوایی است. در اینجا چند نکته اساسی دارم که فهرست وار به آنها اشاره می کنم :
اولا؛ این سند، یک شبکه از مجموعه سندهایی است که تعهد به سند آموزش ۲۰۳۰، مستلزم تعهد به آن اسناد است. چه این اسناد قبلا تایید شده باشد و چه نشده باشد، قبول سند ۲۰۳۰، یعنی قبول همه آنها. اسنادی که در خود سند ۲۰۳۰ از آنها نام برده شده عبارت است از : بیانیه حقوق بشر، پیمان نامه مبارزه با تبعیض در آموزش، پیمان نامه حقوق کودک، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، پیمان نامه رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، پیمان نامه مربوط به وضعیت پناهندگان و قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد حق آموزش در شرایط اضطراری. همانطور که در ابتدای عرایضم مکرر اشاره کردم، خود این سند آموزش ۲۰۳۰، از بطن یک سند دیگر به نام برنامه اهداف توسعه پایدار متولد شده و التزام به آن در همه هفده بندش، فی نفسه برای ۲۰۳۰ موضوعیت دارد. نکته جالب اینکه در مصوبه اخیر هیات وزیران نیز وقتی از لزوم انطباق چارچوب اقدام جهانی آموزش ۲۰۳۰ با اسناد بالادستی صحبت به میان آمده و تعدادی از اسناد بالادستی ملی نام برده شده است، برنامه اهداف توسعه پایدار نیز به عنوان یک سند حاکم بر این سند در عرض اسناد بالادستی ملی گنجانده شده است که کاملا عمق مساله را روشن می کند. حالا معلوم نیست با این مصوبه هیات وزیران، در صورت تزاحم بین اسناد ملی و برنامه اهداف توسعه پایدار، کدام سند را باید بر دیگری ترجیح داد؟! ضمنا شما می دانید که خیلی از این اسناد مسلما مغایر با شرع مقدس است لذا تا الان و علی رغم فشارهای داخلی و خارجی، توسط مجلس تصویب نشده است.
ثانیا؛ روح این سند، روح توسعه غربی است. اساسا توسعه پایدار، چیزی جز همان توسعه غربی با همه لوازمش از جمله قبول جهان بینی و ایدئولوژی سکولار نیست. لذا وقتی کسی سند ۲۰۳۰ را قبول می کند، عملا اجازه می دهد تا کشور را زیر چتر توسعه سکولار قرار دهند. هر کس هم که بگوید من این را نمی دانستم، با عرض معذرت، ابله است چراکه سطر سطر این سند فریاد می زند که من سکولار هستم و می خواهم فرهنگ و سبک زندگی غربی و سکولار را در کشور شما نه تنها ترویج، بلکه نهادینه کنم.
به بعضی واژه ها دقت کنید، تنوع فرهنگی، شهروند جهانی، برابری جنسیتی و عدم خشونت و صلح.
خب، ساده انگاری است اگر کسی فکر کند منظور از تنوع فرهنگی فقط بحث زبان ها و گویش ها یا احترام به خرده فرهنگ هاست؛ خیر، مساله همان پلورالیسم یا تکثرگرایی است که به همه فرق و نحله ها، حتی فرق ضاله، استعماری و کثیفی نظیر بهائیت حق می دهد و می گوید، ارزش و حقانیت چنین فرقه های مجعولی، مساوی دین اسلام و شیعه دوازده امامی است و باید به آنها اجازه بدهید هر غلطی خواستند در ایران بکنند! یا واژه شهروند جهانی جزو واژه های مشهور در ادبیات جهانی شدن یا globalization است. چه کسی است مختصر سوادی داشته باشد، و بار معنایی شهروند جهانی و نسبت آن را با مفهوم “غربی شدن” درک نکند؟ واژه دیگر، برابری جنسیتی است که به مفهوم آن در زبان شناسی سازمان ملل اشاره خواهم کرد. حتی درباره واژه عدم خشونت و صلح ما حرف داریم. چه کسی است که نداند انقلاب اسلامی منادی صلح جهانی است؟ چه کسی است که نداند جمهوری اسلامی، نه تنها خودش قربانی خشونت سازمان یافته است، بلکه بیشترین سرمایه گذاری را نیز علیه خشونت و تروریسم در منطقه انجام داده است؟ لکن مساله ما با این واژه و تفکر پشت آن، این است که بگویند هر نیرویی که با غرب نیست و دارد از حقوق پایمال شده خودش دفاع می کند، دموکراتیک ترین نیرو هم که باشد، مصداق گروههای تروریستی است و شما نباید از آنها حمایت کنید! مثلا ما حق نداریم از مردم مظلوم فلسطین در برابر جنایات رژیم سفاک اسرائیل حمایت نماییم؛ ما حق نداریم از حزب الله لبنان حمایت کنیم؛ ما اجازه نداریم حتی از کودکان و زنان مظلوم یمن در برابر حملات ناجوانمردانه رژیم مرتجع و امریکایی سعودی حمایت کنیم. پس ملاحظه بفرمایید که مشکل ما کجاست.
پشت این واژه ها، انبوهی از فکر و اندیشه قرار دارد و سازمان ملل هم که می آید و این ها را در اسناد خود می گنجاند، بر اساس ترمینولوژی خودش کشورها را مورد ارزیابی قرار می دهد. مثلا شما صدبار هم بگویید من از برابری جنسیتی عدالت جنسیتی را می فهمم، آنها می گویند فهم تو برای ما مهم نیست؛ برابری جنسیتی نقطه مقابل عدالت جنسیتی است!
من بررسی کردم، هر کجا در اسناد سازمان ملل متحد از عدالت جنسیتی استفاده شده، منظور برابری جنسیتی است و خود برابری جنسیتی، در ادبیات سازمان ملل شامل مواردی می شود که حتما با شرع مقدس و قوانین جمهوری اسلامی ایران منافات دارد. برای نمونه، از منظر کمیته منع تبعیض علیه زنان، دولت های عضو کنوانسیون منع تبعیض باید تضمین نمایند که هیچگونه تبعیض مستقیم یا غیر مستقیم علیه زنان اعمال نشود. منظور از تبعیض مستقیم علیه زنان، ( فارغ از هر منطقی ) ناظر بر هر گونه رفتار متفاوت است که صراحتا مبتنی بر جنس یا تفاوت های جنسیتی باشد ( مانند حجاب، جلوگیری از اختلاط محرم و نامحرم یا احکام شرعی اختصاصی زنان در زمینه هایی چون دیه، ارث، حضانت و غیره ) و تبعیض غیر مستقیم علیه زنان، در مواقعی محقق می شود که یک قانون، سیاست، برنامه یا رویه در ارتباط با زنان و مردان ظاهرا مؤید برابری باشد، اما در عمل دارای آثار تبعیض آمیز است که در اینصورت باب تفسیر باز می شود. یعنی فرضا هر قدر هم که بگویید و قسم بخورید که دارید در چارچوب برابری جنسیتی عمل می کنید، می توانند بگویند نه، باطن کار شما برابری جنسیتی نیست!
عزیزان، دقت بفرمایید، جمهوری اسلامی مدافع حقوق زنان است. اما نمی خواهد به بردگی جنسی زنان که امروز توسط غربی ها با همین کنوانسیون ها قانونی شده است تن بدهد؛ ما نمی خواهیم به اسم برابری، استفاده ابزاری از زنان را بپذیریم؛ ما نمی خواهیم به اسم برابری، جایگاه زن را در حد یک کالای قابل خرید و فروش تنزل بدهیم؛ ما نمی خواهیم با قراردادن زن و مرد در یک کفه، زنان را به بهانه استقلال، وادار به بیگاری برای مردان و در ازای پولی ناچیز نموده و به سمت کنار گذاشتن نقش منحصربفرد مادری یا جلوگیری از ظهور ظرفیت های حقیقی او در جامعه سوق دهیم. ما اگر از مفهوم مترقی و اسلامی عدالت جنسیتی در برابر تساوی جنسیتی دفاع می کنیم، به دنبال برگرداندن کرامت حقیقی زنان هستیم لکن غربی ها و دنباله روهای آنها در ایران، با گردن کلفتی در برابر این خواست مترقی جمهوری اسلامی ایستاده اند.
ثالثا؛ اینکه می گویند ما با برنامه اهداف توسعه پایدار و اسنادی مانند سند آموزش ۲۰۳۰ به دنبال بهبود زندگی مردم به اصطلاح جنوب، و رفع نابرابری ها در جهان هستیم، دروغ می گویند. اولا، اگر کسی عمیقا بررسی کند، بیشترین سود از ناحیه تحقق ۲۰۳۰ نصیب غربی ها می شود هرچند برای اجرای آن به بعضی کشورها پول هم بپردازند؛ ثانیا، اصولا این اسناد، یک گام خزنده در جهت پیشبرد پروژه “جهانی سازی” در جهت تضمین حیات نظام سلطه است. دقت بفرمایید، تا زمانیکه جهان به نفع غرب “یکدست” نشده است، و در برابر توسعه جهانی غرب مقاومت های جدی وجود دارد، هیچ تضمینی درباره استمرار حیات نظام “استعمارفرانو” وجود ندارد و لذا غربی ها از خیلی سال قبل با ایجاد برخی برنامه ها از جمله WTO و … به دنبال هموارسازی مسیر جهان برای تحقق برنامه های خود بوده اند و به نظر من، سند آموزش ۲۰۳۰ نیز در کنار WTO و امثال آن قابل تحلیل است.
من اخیرا در یک سخنرانی، عرض کردم، سند آموزش ۲۰۳۰ یک پروژه “فرانواستعماری” است. واقعا به این باور دارم و هر قدر هم که بیشتر درباره سند ۲۰۳۰ و اسناد جانبی و پشتیبان آن مطالعه می کنم، بیشتر به این موضوع باور پیدا می کنم. ضمنا در اینجا قصد تهمت زدن، برچسب زنی به مسئولین ذی ربط و غیره را ندارم. همه مسئولین جمهوری اسلامی خصوصا مسئولین آموزش و پرورش افراد متدین و انشاالله دلسوز به حال کشور هستند لکن باید قبول کنند در این زمینه یک خطای بزرگ رخ داده و دشمن هم با نفوذ خود، کار را خارج از اراده ما جلو برده است. در این هفته ها گفتند منتقدین ۲۰۳۰ به جامعه فرهنگیان توهین کرده اند! سئوال من این است که چه کسی توهین کرده است؟ چرا حرف بی اساس می زنید؟ از طرف دیگر، امروز خود معلمان دیندار و شریف ما طلبکارند؛ یعنی می خواهند بدانند چه اتفاقی افتاده است ضمن اینکه من اطمینان دارم، اگر هم این سند فرصت عملیاتی شدن پیدا می کرد، تن به اجرای آن نمی دادند.
متن فوق سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا در محل موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ( دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای ) می باشد.( تهران، ۱۷ خردادماه ۱۳۹۶)

همه چیز درباره سند آموزش ۲۰۳۰

شوک جدید بازار تابستانی به منصوریان/ بن بست در مذاکرات استقلال با ۲ بمب جذاب

شوک جدید بازار تابستانی به منصوریان/ بن بست در مذاکرات استقلال با ۲ بمب جذاب

افق نیوز، علیرضا منصوریان برای تقویت ساختار تهاجمی خود رد لیگ هفدهم از مدت ها قبل روی دو مهاجم سرشناس دست گذاشته بود که مذاکرات اولیه با این دو بازیکن به خوبی پیش رفت اما در شرایطی که همه منتظر نهایی شدن قرارداد آنها بودند خبر رسید مرتضی تبریزی و سجاد شهباززاده از استقلال دور شده اند.

 

گفته می شود در مذاکرات نهایی مسئولان باشگاه با این دو بازیکن که طی یکی دو روز گذشته جنبه جدی به خود گرفت مذاکرات در خصوص مسائل مالی میان طرفین به بن بست خورد تا شوک جدیدی به منصوریان و طرفداران استقلال وارد شود. در این بین از پیشنهاد جالب توجه یکی از باشگاه های لیگ برتری به این دو نفر هم می توان به عنوان دلیل اصلی این بن بست نام برد که بدجوری افکار سرمربی استقلال را به خود مشغول کرده است.

جام

شوک جدید بازار تابستانی به منصوریان/ بن بست در مذاکرات استقلال با ۲ بمب جذاب

افق نیوز، علیرضا منصوریان برای تقویت ساختار تهاجمی خود رد لیگ هفدهم از مدت ها قبل روی دو مهاجم سرشناس دست گذاشته بود که مذاکرات اولیه با این دو بازیکن به خوبی پیش رفت اما در شرایطی که همه منتظر نهایی شدن قرارداد آنها بودند خبر رسید مرتضی تبریزی و سجاد شهباززاده از استقلال دور شده اند.

 

گفته می شود در مذاکرات نهایی مسئولان باشگاه با این دو بازیکن که طی یکی دو روز گذشته جنبه جدی به خود گرفت مذاکرات در خصوص مسائل مالی میان طرفین به بن بست خورد تا شوک جدیدی به منصوریان و طرفداران استقلال وارد شود. در این بین از پیشنهاد جالب توجه یکی از باشگاه های لیگ برتری به این دو نفر هم می توان به عنوان دلیل اصلی این بن بست نام برد که بدجوری افکار سرمربی استقلال را به خود مشغول کرده است.

جام

شوک جدید بازار تابستانی به منصوریان/ بن بست در مذاکرات استقلال با ۲ بمب جذاب

دعای محمد بن ابی قره در شب شانزدهم رمضان

دعای محمد بن ابی قره در شب شانزدهم رمضان

به گزارش جهان نیوز،
اللَّهُمَّ أَنْتَ إِلَهِي وَ لِي إِلَيْكَ حَاجَةٌ وَ بِي إِلَيْكَ فَاقَةٌ وَ لَا أَجِدُ إِلَيْكَ شَافِعاً

خداوندا، تو معبود منى و من به تو حاجت و نياز دارم و در دل خود شفاعت‌كننده‌اى به درگاه تو 

 

وَ لَا مُتَقَرِّباً أَوْجَهُ فِي نَفْسِي وَ لَا أَعْظَمُ رَجَاءً عِنْدِي مِنْكَ وَ قَدْ نَصَبْتُ يَدِي إِلَيْكَ فِي تَعْظِيمِ ذِكْرِكَ

و وسيله‌ى تقرّبى بلندمرتبه‌تر و پراميدتر از تو نمى‌يابم و اكنون براى تعظيم ياد و بزرگداشت اسمائت، دست به‌سوى تو بلند كرده‌ام 

 

 

وَ تَفْخِيمِ أَسْمَائِكَ وَ إِنِّي أُقَدِّمُ إِلَيْكَ بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي بَعْدَ ذِكْرِي نَعْمَاءَكَ عَلَيَّ بِإِقْرَارِي لَكَ

و پيشاپيش خواسته‌هاى خود و بعد از به ياد آوردن نعمت‌هايت بر من، اعتراف به درگاهت 

 

 

وَ مَدْحِي إِيَّاكَ وَ ثَنَائِي عَلَيْكَ وَ تَقْدِيسِي مَجْدَكَ وَ تَسْبِيحِي قُدْسَكَ الْحَمْدُ لَكَ بِمَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ مِنَ الشُّكْرِ [شُكْرَكَ‏]

و مدح و ثنا و به پاكى ستودن بزرگى و تسبيح مقام قدست را مقدم مى‌دارم. ستايش تو را كه سپاسگزارى از خود را بر من واجب نمودى 

 

 

وَ عَرَّفْتَنِي مِنْ نَعْمَائِكَ وَ أَلْبَسْتَنِي مِنْ عَافِيَتِكَ وَ أَفْضَلْتَ عَلَيَّ مِنْ جَزِيلِ عَطِيَّتِكَ

و نعمتت را به من شناساندى و عافيتت را به من پوشاندى و عطاياى بزرگ و برترت را به من ارزانى داشتى؛

 

 

فَإِنَّكَ قُلْتَ سَيِّدِي‏ (لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ) وَ قَوْلُكَ صِدْقٌ وَ وَعْدُكَ حَقٌّ

زيرااى آقاى من فرمودى: «اگر سپاسگزارى كنيد، قطعا [نعمت خود را]افزون مى‌كنم و اگر ناسپاسى كنيد، كيفر من بسيار سخت است.» و سخن تو راست و وعده‌ات حق است

 

 

وَ قُلْتَ سَيِّدِي‏ (وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها) وَ قُلْتَ‏ (ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً) 

و نيزاى آقاى من فرمودى: «اگر بخواهيد نعمت خدا را به شماره درآوريد، نمى‌توانيد.» و نيز فرمودى: «خدا را از روىتضرّع و به‌صورت نهانى بخوانى.»

 

 

وَ قُلْتَ‏ (ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ‏)

و فرمودى: «خدا را از روى بيم و آزمندى بخوانيد، كه رحمت او به نيكوكاران نزديك است.»

 

 

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ قَلِيلًا مِنْ كَثِيرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِي إِلَيْهِ عَظِيمَةٌ

خدايا، من اندك از بسيار را درخواست مى‌كنم با اين‌كه نياز من به آن بسيار و بى‌نيازى تو از آن ديرينه است 

 

 

وَ غِنَاكَ عَنْهُ قَدِيمٌ وَ هُوَ عِنْدِي كَثِيرٌ وَ هُوَ عَلَيْكَ سَهْلٌ يَسِيرٌ

و آن نزد من بسيار، و برآوردن آن براى تو آسان و راحت است. 

 

 

اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَكَ عَنْ ذَنْبِي وَ تَجَاوُزَكَ عَنْ خَطِيئَتِي وَ صَفْحَكَ عَنْ ظُلْمِي وَ سَتْرَكَ عَلَى قَبِيحِ عَمَلِي

خداوندا، اين‌كه گناه مرا عفو كردى و از خطايم درگذشتى و ستم مرا ناديده گرفتى و عمل زشتم را پوشيدى 

 

 

وَ حِلْمَكَ عَنْ كَبِيرٍ جُرْمِي عِنْدَ مَا كَانَ مِنْ خَطَئِي وَ عَمْدِي أَطْمَعَنِي فِي أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ فَصِرْتُ

و در برابر جرم بزرگ [بسيار]من بردبارى نمودى، خواه خطا بوده و يا به عمد، مرا آزمند نموده كه چيزى را از تو بخواهم كه مستحق آن نيستم. 

 

 

أَدْعُوكَ آمِناً وَ أَسْأَلُكَ مُسْتَأْنِساً لَا خَائِفاً وَ لَا وَجِلًا مُدِلًّا عَلَيْكَ فِيمَا قَصَدْتُ فِيهِ إِلَيْكَ

از اين‌رو، اكنون چنان گرديده‌ام كه با ايمنى، تو را مى‌خوانم و با دلبستگى و انس تو را از تو تقاضا مى‌كنم، نه با بيم و هراس و در آنچه آهنگ تو را نموده‌ام، بر تو اعتماد دارم 

 

 

فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّي عَتَبْتُ بِجَهْلِي عَلَيْكَ وَ لَعَلَّ الَّذِي أَبْطَأَ عَنِّي هُوَ خَيْرٌ لِي 

و اگر خواسته‌ام به تأخير افتد، با جهل خود تو را سرزنش مى‌كنم، درحالى‌كه شايد تأخير آن به خير من بوده است، 

 

 

لِعِلْمِكَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى كَرِيماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ عَلَيَّ

زيرا تو از عاقبت همه چيز آگاهى. بنابراين، اى پروردگار من، آقايى بزرگوارتر و شكيباتر از تو كه بر [نادانى]بنده‌ى فرومايه‌اش صبر كند، نديده‌ام؛

 

 

يَا رَبِّ إِنَّكَ تَدْعُونِي فَأُوَلِّي عَنْكَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَيَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَيَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْكَ 

 زيرا اى پروردگار من، تو مرا مى‌خوانى و من از تو رو برمى‌گردانم و با من اظهار دوستى مى‌كنى و من اظهار خشم مى‌كنم و تو به من مهربانى مى‌كنى و من نمى‌پذيرم، 

 

 

كَأَنَّ لِي التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ ثُمَّ لَا يَمْنَعُكَ ذَلِكَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِي وَ الْإِحْسَانِ إِلَيَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَيَّ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ

به‌گونه‌اى كه گويى من بر تو منّت گذارده و چيزى بخشيده‌ام، ولى اين همه مانع از رحمت و نيكوكارى و تفضّل تو به جود و كرمت بر من نشد، 

 

 

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ارْحَمْ عَبْدَكَ الْجَاهِلَ وَ عُدْ عَلَيْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِكَ وَ جُودِكَ إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيم‏

پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و بر اين بنده‌ى نادانت رحم آر و با فضل نيكوكارى‌ات بر او ببخش، به راستى كه تو بخشنده و بزرگوارى.

منبع:باشگاه خبرنگاران

دعای محمد بن ابی قره در شب شانزدهم رمضان

به گزارش جهان نیوز،
اللَّهُمَّ أَنْتَ إِلَهِي وَ لِي إِلَيْكَ حَاجَةٌ وَ بِي إِلَيْكَ فَاقَةٌ وَ لَا أَجِدُ إِلَيْكَ شَافِعاً

خداوندا، تو معبود منى و من به تو حاجت و نياز دارم و در دل خود شفاعت‌كننده‌اى به درگاه تو 

 

وَ لَا مُتَقَرِّباً أَوْجَهُ فِي نَفْسِي وَ لَا أَعْظَمُ رَجَاءً عِنْدِي مِنْكَ وَ قَدْ نَصَبْتُ يَدِي إِلَيْكَ فِي تَعْظِيمِ ذِكْرِكَ

و وسيله‌ى تقرّبى بلندمرتبه‌تر و پراميدتر از تو نمى‌يابم و اكنون براى تعظيم ياد و بزرگداشت اسمائت، دست به‌سوى تو بلند كرده‌ام 

 

 

وَ تَفْخِيمِ أَسْمَائِكَ وَ إِنِّي أُقَدِّمُ إِلَيْكَ بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي بَعْدَ ذِكْرِي نَعْمَاءَكَ عَلَيَّ بِإِقْرَارِي لَكَ

و پيشاپيش خواسته‌هاى خود و بعد از به ياد آوردن نعمت‌هايت بر من، اعتراف به درگاهت 

 

 

وَ مَدْحِي إِيَّاكَ وَ ثَنَائِي عَلَيْكَ وَ تَقْدِيسِي مَجْدَكَ وَ تَسْبِيحِي قُدْسَكَ الْحَمْدُ لَكَ بِمَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ مِنَ الشُّكْرِ [شُكْرَكَ‏]

و مدح و ثنا و به پاكى ستودن بزرگى و تسبيح مقام قدست را مقدم مى‌دارم. ستايش تو را كه سپاسگزارى از خود را بر من واجب نمودى 

 

 

وَ عَرَّفْتَنِي مِنْ نَعْمَائِكَ وَ أَلْبَسْتَنِي مِنْ عَافِيَتِكَ وَ أَفْضَلْتَ عَلَيَّ مِنْ جَزِيلِ عَطِيَّتِكَ

و نعمتت را به من شناساندى و عافيتت را به من پوشاندى و عطاياى بزرگ و برترت را به من ارزانى داشتى؛

 

 

فَإِنَّكَ قُلْتَ سَيِّدِي‏ (لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ) وَ قَوْلُكَ صِدْقٌ وَ وَعْدُكَ حَقٌّ

زيرااى آقاى من فرمودى: «اگر سپاسگزارى كنيد، قطعا [نعمت خود را]افزون مى‌كنم و اگر ناسپاسى كنيد، كيفر من بسيار سخت است.» و سخن تو راست و وعده‌ات حق است

 

 

وَ قُلْتَ سَيِّدِي‏ (وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها) وَ قُلْتَ‏ (ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً) 

و نيزاى آقاى من فرمودى: «اگر بخواهيد نعمت خدا را به شماره درآوريد، نمى‌توانيد.» و نيز فرمودى: «خدا را از روىتضرّع و به‌صورت نهانى بخوانى.»

 

 

وَ قُلْتَ‏ (ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ‏)

و فرمودى: «خدا را از روى بيم و آزمندى بخوانيد، كه رحمت او به نيكوكاران نزديك است.»

 

 

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ قَلِيلًا مِنْ كَثِيرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِي إِلَيْهِ عَظِيمَةٌ

خدايا، من اندك از بسيار را درخواست مى‌كنم با اين‌كه نياز من به آن بسيار و بى‌نيازى تو از آن ديرينه است 

 

 

وَ غِنَاكَ عَنْهُ قَدِيمٌ وَ هُوَ عِنْدِي كَثِيرٌ وَ هُوَ عَلَيْكَ سَهْلٌ يَسِيرٌ

و آن نزد من بسيار، و برآوردن آن براى تو آسان و راحت است. 

 

 

اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَكَ عَنْ ذَنْبِي وَ تَجَاوُزَكَ عَنْ خَطِيئَتِي وَ صَفْحَكَ عَنْ ظُلْمِي وَ سَتْرَكَ عَلَى قَبِيحِ عَمَلِي

خداوندا، اين‌كه گناه مرا عفو كردى و از خطايم درگذشتى و ستم مرا ناديده گرفتى و عمل زشتم را پوشيدى 

 

 

وَ حِلْمَكَ عَنْ كَبِيرٍ جُرْمِي عِنْدَ مَا كَانَ مِنْ خَطَئِي وَ عَمْدِي أَطْمَعَنِي فِي أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ فَصِرْتُ

و در برابر جرم بزرگ [بسيار]من بردبارى نمودى، خواه خطا بوده و يا به عمد، مرا آزمند نموده كه چيزى را از تو بخواهم كه مستحق آن نيستم. 

 

 

أَدْعُوكَ آمِناً وَ أَسْأَلُكَ مُسْتَأْنِساً لَا خَائِفاً وَ لَا وَجِلًا مُدِلًّا عَلَيْكَ فِيمَا قَصَدْتُ فِيهِ إِلَيْكَ

از اين‌رو، اكنون چنان گرديده‌ام كه با ايمنى، تو را مى‌خوانم و با دلبستگى و انس تو را از تو تقاضا مى‌كنم، نه با بيم و هراس و در آنچه آهنگ تو را نموده‌ام، بر تو اعتماد دارم 

 

 

فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّي عَتَبْتُ بِجَهْلِي عَلَيْكَ وَ لَعَلَّ الَّذِي أَبْطَأَ عَنِّي هُوَ خَيْرٌ لِي 

و اگر خواسته‌ام به تأخير افتد، با جهل خود تو را سرزنش مى‌كنم، درحالى‌كه شايد تأخير آن به خير من بوده است، 

 

 

لِعِلْمِكَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى كَرِيماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ عَلَيَّ

زيرا تو از عاقبت همه چيز آگاهى. بنابراين، اى پروردگار من، آقايى بزرگوارتر و شكيباتر از تو كه بر [نادانى]بنده‌ى فرومايه‌اش صبر كند، نديده‌ام؛

 

 

يَا رَبِّ إِنَّكَ تَدْعُونِي فَأُوَلِّي عَنْكَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَيَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَيَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْكَ 

 زيرا اى پروردگار من، تو مرا مى‌خوانى و من از تو رو برمى‌گردانم و با من اظهار دوستى مى‌كنى و من اظهار خشم مى‌كنم و تو به من مهربانى مى‌كنى و من نمى‌پذيرم، 

 

 

كَأَنَّ لِي التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ ثُمَّ لَا يَمْنَعُكَ ذَلِكَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِي وَ الْإِحْسَانِ إِلَيَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَيَّ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ

به‌گونه‌اى كه گويى من بر تو منّت گذارده و چيزى بخشيده‌ام، ولى اين همه مانع از رحمت و نيكوكارى و تفضّل تو به جود و كرمت بر من نشد، 

 

 

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ارْحَمْ عَبْدَكَ الْجَاهِلَ وَ عُدْ عَلَيْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِكَ وَ جُودِكَ إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيم‏

پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و بر اين بنده‌ى نادانت رحم آر و با فضل نيكوكارى‌ات بر او ببخش، به راستى كه تو بخشنده و بزرگوارى.

منبع:باشگاه خبرنگاران

دعای محمد بن ابی قره در شب شانزدهم رمضان

سیدحسن نصرالله در روز قدس سخنرانی می‌کند

سیدحسن نصرالله در روز قدس سخنرانی می‌کند

به گزارش جهان نیوز، دبیرکل حزب الله لبنان طی روزهای آینده در میان مردم این کشور سخنرانی خواهد کرد.
در همین راستا، سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان روز جمعه هفته آینده (۲۳ ژوئن مصادف با ۲ تیر) به مناسبت روز جهانی قدس سخنرانی می کند.
وی این سخنرانی را در ساعت ۱۷ به وقت محلی (۱۸:۳۰ به وقت تهران) در میان مردم بیروت به صورت ویدئوکنفرانس ارائه خواهد داد و در جریان آن به بیان مواضع خود درباره تحولات مهم بین المللی می پردازد.

منبع:مهر

سیدحسن نصرالله در روز قدس سخنرانی می‌کند

به گزارش جهان نیوز، دبیرکل حزب الله لبنان طی روزهای آینده در میان مردم این کشور سخنرانی خواهد کرد.
در همین راستا، سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان روز جمعه هفته آینده (۲۳ ژوئن مصادف با ۲ تیر) به مناسبت روز جهانی قدس سخنرانی می کند.
وی این سخنرانی را در ساعت ۱۷ به وقت محلی (۱۸:۳۰ به وقت تهران) در میان مردم بیروت به صورت ویدئوکنفرانس ارائه خواهد داد و در جریان آن به بیان مواضع خود درباره تحولات مهم بین المللی می پردازد.

منبع:مهر

سیدحسن نصرالله در روز قدس سخنرانی می‌کند

انتخابات ریاست‌جمهوری تودهنی به دشمن بود

انتخابات ریاست‌جمهوری تودهنی به دشمن بود

به گزارش ، آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در نشست فرماندهان، روسا و مدیران ناجا به بحث امنیت اظهار کرد: اخلال در امنیت، جنگ با خدا و پیامبر است و کسانی که ناامنی ایجاد می کنند اهل فساد روی زمین هستند و مجازاتشان نیز سنگین است.

وی افزود: امنیت، مسئله بسیار مهمی است و مردم قدردان نیروی انتظامی هستند که امنیت را برقرار می‌کنند و این از برکات جمهوری اسلامی است.

آیت الله جنتی گفت: در بحث تامین امنیت نیروی انتظامی با ناامن کنندگان برخورد می‌کند که عملکرد خوبی دارد و مردم قدردان این زحمات و خدمات هستند و این از برکات نظام جمهوری اسلامی است.

وی همچنین درباره تفکیری‌ها گفت: دستگاه‌های وهابی گری سال های سال روی آن‌ها کار کرده اند و این‌ها را پرورش داده اند که ابتدا بحث دشمنی با شیعه را مطرح کردند و اکنون نیز می‌گویند شیعه و سنی مطرح نیست هر دو دشمن ما هستند.

دبیر شورای نگهبان در ادامه با اشاره به بحث همکاری نیروی انتظامی با شورای نگهبان در انتخابات‌های اخیر افزود: نیروی انتظامی همکاری خوبی با ما دارد و هر اطلاعاتی که ما می‌خواهیم به ما ارائه می‌دهد.

وی گفت: در انتخابات گذشته مجلس صلاحیت داوطلبان باید احراز می‌شد تا کسانی که سابقه سویی دارند رد صلاحیت شوند و کسانی که سابقه خوبی دارند تایید شوند.

آیت الله جنتی ادامه داد: ما در احراز این صلاحیت‌ها از نیروی انتظامی کمک می‌گیریم وآن‌ها نیز کمک می‌کنند، حتی در این مقوله از سپاه و دستگاه‌های امنیتی نیز کمک دریافت می‌کنیم و از ماحصل این جمع بندی‌ها به نتیجه احراز صلاحیت داوطلبان می‌رسیم.

وی گفت: در بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی، ۱۲ هزار نفر ثبت نام کرده بودند که جای سوال دارد چرا این همه ثبت نام می‌کنند، هرچند که اکثریت آن‌ها به دلیل عدم احراز صلاحیت تایید نمی‌شوند یعنی مشخص نیست که چکاره است و شناسایی نمی‌شوند.

آیت الله جنتی در ادامه به انتخابات ریاست جمهوری اخیر اشاره کرد و افزود: نیروی انتظامی در این انتخابات نیز همکاری خوبی با ما داشت به ویژه که از برخی جهات انتخابات سنگینی داشتیم و با گذشته فرق داشت.

وی گفت: در واقع این دوره از انتخابات بی سابقه و کم سابقه بود که ابتدا از مردم تشکر می‌کنم که با صداقت شرکت کردند و بیش از ۴۱ میلیون رأی به صندوق‌ها ریخته شد.

آیت الله جنتی گفت: این تعداد رای و حضور در پای صندوق‌های رای خیلی معنی دارد و نشان از اعتماد مردم به نظام است و جواب دندان شکن به دشمن است به ویژه که دشمن سرمایه گذاری می‌کند تا مردم را از نظام جدا کند و مشروعیت نظام را زیر سوال ببرد.

وی گفت: این انتخابات تودهنی به دشمن بود که مردم صف می‌کشیدند و ساعت‌ها در صف می‌ایستادند تا رأی دهند و این خیلی همت می‌خواهد.

آیت الله جنتی ادامه داد: این فرق می‌کند با اینکه یکی چند دقیقه توی صف بایستد و رأی دهد اما اینکه ساعت‌ها در صف بایستند و رأی دهند این نشان از ایمان به نظام و وفاداری به حضرت امام و لبیک به مقام معظم رهبری است.

دبیر شورای نگهبان گفت: دنیا باید حسرت داشتن چنین مردمی را بخورد در هیچ جا مردم اینچنین در رأی گیری شرکت نمی‌کنند اما در اینجا مردم با علاقه از پیرزن و پیرمرد تا جوان پای صندوق‌های رأی می‌روند.

وی افزود: این نشان از مردم سالاری دینی است که یک حقیقت است و مردم به عنوان وظیفه دینی در انتخابات شرکت می‌کنند، البته ممکن است به عنوان وظیفه ملی نیز باشد، عیبی ندارد اما اکثر مردم به عنوان وظیفه دینی در انتخابات شرکت می‌کنند و باید از رهنمودهای رهبری تشکر کرد.

دبیر شورای نگهبان گفت: حضرت امام(ره) ساده زیست بود و مسئولان نیز باید ساده زیست باشند، امام ضد اشراف و ضد تجملات بود و مسئولان نیز باید اهل تجملات نباشند و خودشان اشرافی نباشند.

وی افزود: وظیفه همه مردم و مسئولان است که راه امام را ادامه دهند که الحمدلله مردم خوب عمل می‌کنند و مسئولان نیز باید درک کنند.

انتخابات ریاست‌جمهوری تودهنی به دشمن بود

به گزارش ، آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در نشست فرماندهان، روسا و مدیران ناجا به بحث امنیت اظهار کرد: اخلال در امنیت، جنگ با خدا و پیامبر است و کسانی که ناامنی ایجاد می کنند اهل فساد روی زمین هستند و مجازاتشان نیز سنگین است.

وی افزود: امنیت، مسئله بسیار مهمی است و مردم قدردان نیروی انتظامی هستند که امنیت را برقرار می‌کنند و این از برکات جمهوری اسلامی است.

آیت الله جنتی گفت: در بحث تامین امنیت نیروی انتظامی با ناامن کنندگان برخورد می‌کند که عملکرد خوبی دارد و مردم قدردان این زحمات و خدمات هستند و این از برکات نظام جمهوری اسلامی است.

وی همچنین درباره تفکیری‌ها گفت: دستگاه‌های وهابی گری سال های سال روی آن‌ها کار کرده اند و این‌ها را پرورش داده اند که ابتدا بحث دشمنی با شیعه را مطرح کردند و اکنون نیز می‌گویند شیعه و سنی مطرح نیست هر دو دشمن ما هستند.

دبیر شورای نگهبان در ادامه با اشاره به بحث همکاری نیروی انتظامی با شورای نگهبان در انتخابات‌های اخیر افزود: نیروی انتظامی همکاری خوبی با ما دارد و هر اطلاعاتی که ما می‌خواهیم به ما ارائه می‌دهد.

وی گفت: در انتخابات گذشته مجلس صلاحیت داوطلبان باید احراز می‌شد تا کسانی که سابقه سویی دارند رد صلاحیت شوند و کسانی که سابقه خوبی دارند تایید شوند.

آیت الله جنتی ادامه داد: ما در احراز این صلاحیت‌ها از نیروی انتظامی کمک می‌گیریم وآن‌ها نیز کمک می‌کنند، حتی در این مقوله از سپاه و دستگاه‌های امنیتی نیز کمک دریافت می‌کنیم و از ماحصل این جمع بندی‌ها به نتیجه احراز صلاحیت داوطلبان می‌رسیم.

وی گفت: در بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی، ۱۲ هزار نفر ثبت نام کرده بودند که جای سوال دارد چرا این همه ثبت نام می‌کنند، هرچند که اکثریت آن‌ها به دلیل عدم احراز صلاحیت تایید نمی‌شوند یعنی مشخص نیست که چکاره است و شناسایی نمی‌شوند.

آیت الله جنتی در ادامه به انتخابات ریاست جمهوری اخیر اشاره کرد و افزود: نیروی انتظامی در این انتخابات نیز همکاری خوبی با ما داشت به ویژه که از برخی جهات انتخابات سنگینی داشتیم و با گذشته فرق داشت.

وی گفت: در واقع این دوره از انتخابات بی سابقه و کم سابقه بود که ابتدا از مردم تشکر می‌کنم که با صداقت شرکت کردند و بیش از ۴۱ میلیون رأی به صندوق‌ها ریخته شد.

آیت الله جنتی گفت: این تعداد رای و حضور در پای صندوق‌های رای خیلی معنی دارد و نشان از اعتماد مردم به نظام است و جواب دندان شکن به دشمن است به ویژه که دشمن سرمایه گذاری می‌کند تا مردم را از نظام جدا کند و مشروعیت نظام را زیر سوال ببرد.

وی گفت: این انتخابات تودهنی به دشمن بود که مردم صف می‌کشیدند و ساعت‌ها در صف می‌ایستادند تا رأی دهند و این خیلی همت می‌خواهد.

آیت الله جنتی ادامه داد: این فرق می‌کند با اینکه یکی چند دقیقه توی صف بایستد و رأی دهد اما اینکه ساعت‌ها در صف بایستند و رأی دهند این نشان از ایمان به نظام و وفاداری به حضرت امام و لبیک به مقام معظم رهبری است.

دبیر شورای نگهبان گفت: دنیا باید حسرت داشتن چنین مردمی را بخورد در هیچ جا مردم اینچنین در رأی گیری شرکت نمی‌کنند اما در اینجا مردم با علاقه از پیرزن و پیرمرد تا جوان پای صندوق‌های رأی می‌روند.

وی افزود: این نشان از مردم سالاری دینی است که یک حقیقت است و مردم به عنوان وظیفه دینی در انتخابات شرکت می‌کنند، البته ممکن است به عنوان وظیفه ملی نیز باشد، عیبی ندارد اما اکثر مردم به عنوان وظیفه دینی در انتخابات شرکت می‌کنند و باید از رهنمودهای رهبری تشکر کرد.

دبیر شورای نگهبان گفت: حضرت امام(ره) ساده زیست بود و مسئولان نیز باید ساده زیست باشند، امام ضد اشراف و ضد تجملات بود و مسئولان نیز باید اهل تجملات نباشند و خودشان اشرافی نباشند.

وی افزود: وظیفه همه مردم و مسئولان است که راه امام را ادامه دهند که الحمدلله مردم خوب عمل می‌کنند و مسئولان نیز باید درک کنند.

انتخابات ریاست‌جمهوری تودهنی به دشمن بود

دفاتر نمایندگان فردا تحویل داده می شود/ ملاقاتهای مردمی از یکشنبه

دفاتر نمایندگان فردا تحویل داده می شود/ ملاقاتهای مردمی از یکشنبه

به گزارش جهان نیوز به نقل از مهر، ابوالفضل حسن بیگی اظهار داشت: تعمیرات دفاتر نمایندگان تا روز یکشنبه به پایان می رسد قسمت عمده تخریب مربوط به بخشی از ساختمان است که حمله انتحاری صورت گرفته است.

نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: روز یکشنبه دفاتر نمایندگان به آن ها تحویل داده می شود و طبق اعلام هیات رئیسه از روز یکشنبه ملاقات های مردمی برقرار خواهد شد.

نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی اظهار داشت: روز قبل از حادثه با وزیر اطلاعات در کمیسیون امنیت ملی جلسه داشتیم.تلاش داریم روز یکشنبه هم با وزیر اطلاعات جلسه داشته باشیم تا در جریان جزئیات دستگیری های اخیر تیم های تروریستی قرار بگیریم.

دفاتر نمایندگان فردا تحویل داده می شود/ ملاقاتهای مردمی از یکشنبه

به گزارش جهان نیوز به نقل از مهر، ابوالفضل حسن بیگی اظهار داشت: تعمیرات دفاتر نمایندگان تا روز یکشنبه به پایان می رسد قسمت عمده تخریب مربوط به بخشی از ساختمان است که حمله انتحاری صورت گرفته است.

نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: روز یکشنبه دفاتر نمایندگان به آن ها تحویل داده می شود و طبق اعلام هیات رئیسه از روز یکشنبه ملاقات های مردمی برقرار خواهد شد.

نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی اظهار داشت: روز قبل از حادثه با وزیر اطلاعات در کمیسیون امنیت ملی جلسه داشتیم.تلاش داریم روز یکشنبه هم با وزیر اطلاعات جلسه داشته باشیم تا در جریان جزئیات دستگیری های اخیر تیم های تروریستی قرار بگیریم.

دفاتر نمایندگان فردا تحویل داده می شود/ ملاقاتهای مردمی از یکشنبه

تروریست ها با فاصله ۲۰ متری از جلوی درب صحن رد شدند/ به هر کسی که می‌دیدند، شلیک می‌کردند

تروریست ها با فاصله ۲۰ متری از جلوی درب صحن رد شدند/ به هر کسی که می‌دیدند، شلیک می‌کردند

در این حوادث تروریستی دو تیم از تروریستها با نفوذ به ساختمان مراجعات مردمی مجلس شورای اسلامی و محوطه حرم امام راحل با نیروهای امنیتی درگیر می‌شوند که بعضی از آنان با انفجار جلیقه انتحاری و بعضی هم در درگیری با نیروهای امنیتی به هلاکت رسیدند. در این حملات تروریستی متاسفانه ۱۷ نفر از هموطنانمان به شهادت رسیدند و شماری هم مجروح شدند.

به گزارش افق نیوز، در ادامه روایت هایی که امروز درباره حادثه حمله به مجلس شورای اسلامی منتشر شده آمده است.

من فقط اشهد را گفتم و به امام حسین و اهل بیت (ع) توسل کردم
مسئول دفتر علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد که در زمان وقوع حادثه تروریستی مجلس به دلیل کمین یکی از تروریست ها، ۴ ساعت در اتاقش محبوس شده بود، روایتش از حمله تروریستی را تعریف کرد و گفت که اگر شهید فلاح از نیروهای خدماتی مجلس نبود بیشتر کارکنان و مسئولان دفاتر طبقه چهارم به شهادت می رسیدند.
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1396/03/17/13960317001546636324554964492371_26781_PhotoT.jpg
حسام خوشبین فر اتفاقات روز حادثه تروریستی مجلس را به شرح زیر تعریف و تشریح کرد:
بنده در تمامی این اتفاقات در اتاقم مشغول بودم، ‌با تلفن صحبت می کردم و باز هم فکر نمی کردم که حمله شده چون در ابتدا تیراندازی ها پشت سر هم نبود و با خودم تصور می کردم که قسمی از مجلس در حال تعمیرات است. در این هنگام آقای فلاح؛ آبدارچی مجلس از راه پله طبقه سه وارد اتاق بنده در طبقه ۴ شد و گفت که حمله تروریستی شده، در اتاق را قفل و موبایلت را بی صدا کن و صدای تلفن ها را قطع کن. من هم همین کار را کردم. شهید فلاح بعد در راهروی طبقه ۴ به بقیه بچه ها هم با فریاد گفت که حمله تروریستی شده، شوخی نگیرید و در اتاق هایتان بروید. شهید فلاح در همین زمان که می خواست از راه پله برود با یکی از تروریست ها روبرو می‌شود فکر می کند که یک نفر به مجلس حمله کرده پس می خواهد اسلحه اش را بگیرد اما تروریست دیگر او را به رگبار می بندد. اگر شهید فلاح نبود تعداد زیادی از کارمندان و مسئولان دفاتر نمایندگی در طبقه چهارم شهید می شدند. او بود که با از خودگذشتگی همه ما را از حمله تروریستی مطلع کرد و ما نجات جانمان را مدیون اش هستیم.

من از ساعت ۱۰ و ربع تا ۲ ظهر داخل اتاق در بسته خود را محبوس کرده بودم. آن طرف در یکی از تروریست ها بود که در ابتدای راهروی یعنی مقابل دفتر ما کمین کرده بود. موقعیت دفتر آقای بروجردی طوری است که بین پاگرد و ابتدای راهرو قرار دارد. اگر تروریست ها میخواستند فرار کنند باید از راه پله و اتاق آقای بروجردی فرار می کردند و راه دیگری نبود به خاطر همین یکی از آن‌ها سه ساعت پشت در من بود و من صدای حرف زدنشان و حتی ناسزا گفتنشان را آن هم به زبان فارسی می شنیدم.  معجزه خدا این بود که این تروریست در اتاق را نشکست. فقط امتحان کرد دید که اتاق قفل است و بعد هیچ کار دیگری نکرد. من فقط اشهد را گفتم و به امام حسین و اهل بیت (ع) توسل کردم البته با فردی تماس گرفتم که به من روحیه بسیاری داد. ما در بروجرد مداحی به نام آقای ترابی داریم که بنده ارادت خاصی به او دارم، در تماسی به او گفتم به مجلس حمله شده که در واکنش بهم گفت قدرت شش ماهه امام حسین(ع) از همه عالم بیشتر است بعد هم برایم حضرت علی اصغر نذر کرد، شوخی می کرد و روحیه می داد و مدام در تماس بود. او فردی بود که بسیار به من روحیه داد. در طول زمانی که من در اتاق بودم آقای بروجردی زنگ می زد و شرایط را می پرسید و از من می خواست زیر میز خود را مخفی کنم.
http://cdn.isna.ir/d/2017/06/07/4/57501131.jpg
ساعت ۲ که صدای تیراندازی زیاد شد و بچه های سپاه به طبقه چهارم یورش آوردند. در این هنگام این تروریست خواست که در اتاق من را بشکند که بچه های سپاه به کمک آمدند و این تروریست سمت دیگر راهروی طبقه چهار پشت سرویس بهداشتی پناه گرفت و تیراندازی می کرد. در این هنگام یکی از بچه های سپاه در اتاق آمد و پرسید که کسی هست. من خودم را نشان دادم و از من خواست از اتاق خارج شوم او با از خودگذشتگی خود را سپر من قرار داد و خواست که از راه پله به سمت پایین بروم. در آنجا بود که محل شهادت شهید فلاح را دیدم و بسیار منقلب شدم. البته که وقتی خواستم از اتاق بیرون بیام آن تروریست شلیک کرد که جای گلوله ها در انتهای راهرو و نزدیک دفتر ما وجود دارد. به هر صورت با رشادت بچه های سپاه من به طبقه همکف رفتم. در آنجا با سردار عزیزی روبرو شدم. او از من پرسید که آیا آن‌ها به زبان فارسی صحبت می کردند من هم گفتم آن‌ها کلا تمامی صحبت ها حتی فحش هایی که لایق خودشان بود را به فارسی می گفتند. وقتی که وارد هم کف شدم دو جنازه شهید را دیدم که در حال انتقال به بیرون بودند. در نهایت نیز به سمت کمیسیون‌های مجلس رفتم که آقای بروجردی را دیدم. او من را بغل کرد و خدا روشکر گفت و در کمیسیون امنیت ملی نماز جماعت خواندیم. آن طرف ماجرا مادر و پدرم که خبر تیراندازی در مجلس را شنیده بودند به دم در مجلس می آیند که نیروهای امنیتی اجازه ورود به آن‌ها را  نمی دهند. مادرم با شنیدن هر صدای تیر احساس می‌کرد که تروریست ها من را هدف گرفته اند و حالش هر لحظه بدتر می‌شود. در نهایت که به او خبر سلامتی ام را می دهم به دلیل حال بد در بیمارستان برای ساعاتی بستری شد.

روایت یکی از مراجعه کنندگان به مجلس
مریم شهریاری به همراه خواهرش روز چهارشنبه برای دیدار با یکی از نمایندگان و بیان مشکلات‌شان به مجلس شورای اسلامی رفته بود که در این حمله تروریستی به شدت آسیب دید. او تا لحظه ورود به ساختمان مجلس تصور نمی‌کرد فردی که در پوشش خانم پشت سر او وارد می‌شود، یکی از همان تروریست‌هایی است که او را به رگبار گلوله می‌بندد. مریم شهریاری از چندین ناحیه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به شدت مجروح شده است. او درباره این حادثه گفت: چهارشنبه صبح به همراه خواهرم برای پیگیری مشکل بیمه‌مان به مجلس شورای اسلامی مراجعه کردیم تا با یکی از نمایندگان مجلس در این باره صحبت کنیم که این حادثه برایم اتفاق افتاد. از ایست بازرسی زنان که عبور کردیم یک نفر از آنها با پوشش زنانه پشت سر ما بود و از همان لحظه ورود تیراندازی را آغاز کردند، مردم نیز با شنیدن صدای تیر فرار می‌کردند و آنها هم بدون وقفه به سوی مردم شلیک می‌کردند.
http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1396/3/17/1163693_822.jpg
او که به شدت در این حادثه تروریستی مجروح شده بود، خاطرنشان کرد: ما جلوی آنها بودیم و هیچ راه فراری نداشتیم نه دیوار و نه صندلی بود که بتوانیم به آن پناه ببریم و به سمت خروجی‌ها هم نمی‌توانستیم برویم و تنها توانستیم با خواهرم روی زمین دراز بکشیم. آنها هر کسی را که می‌دیدند، تیرباران می‌کردند و فرقی نمی‌کرد در حال فرار باشد یا زیر صندلی پناه گرفته باشد. هر کسی را که می‌دیدند به سمت او شلیک می‌کردند. ناگهان نگاهشان به ما افتاد و وقتی دیدند ما زنده هستیم، ما را گلوله باران کردند به طوری که ما در گلوله غرق شدیم. آنها فکر می‌کردند ما کشته شدیم. برای همین دیگر به سمت ما شلیک نکردند و از ما عبور کردند. ما تمام تلاش‌مان را می‌کردیم تا بیهوش نشویم. خواهرم با فریاد کمک می‌خواست تا این که آمبولانس رسید. در این مدت متاسفانه شاهد کشته شدن مردم بیگناه بودیم و لحظات بسیار بدی را پشت سر گذاشتیم.

فضا کاملا مه‌آلود بود؛ حدود نیم متر در آب بودیم
یکی از ماموران یگان حفاظت ویژه نیز که در این حادثه تروریستی مجروح شده است، با اشاره به روز حادثه بیان کرد: بلافاصله بعد از اعلام عملیات خود را به مجلس رساندیم و در طبقه چهارم مجلس با آنها درگیر شدیم که یکی از آنها عملیات انتحاری انجام داد و دو نفر دیگر آنها حدود سه الی چهار ساعت تیراندازی می‌کردند و با هم درگیر بودیم. پس از عملیات انتحاری لوله آب سیستم ضدحریق سالن ترکید و آب در ساختمان جاری شد به طوری که ما حدود نیم متر در آب بودیم. فقط برق‌ها را قطع کردند تا با برق‌گرفتگی مواجه نشویم. پس از قطع برق دید خیلی کمتر شده بود و تیراندازی شدت گرفت به طوری که فضا کاملا مه‌آلود بود و در همین حین نیز یک گلوله به من اصابت کرد اما خدا را شکر همه آنها را به درک واصل کردیم.»

روایتی نماینده آمل از حادثه تروریستی مجلس
نماینده مردم آمل در مجلس با محکوم کردن حادثه تروریسی آمریکایی – تکفیری و شهید و زخمی شدن جمعی از هموطنان، جزییاتی از این اقدام شوم را روایت کرد.

عزت الله یوسفیان ملا اظهار داشت:  مجلس تنها جایی است که مردم به راحتی می توانند در آنجا رفت و آمد داشته باشند و روزانه مردم و مسئولان زیادی به آنجا مراجعه می کنند. وی یاد و خاطره شهدای حادثه تروریستی را گرامیداشت و افزود: تروریست فکر می کردند با حضور در مجلس و ترور نمایندگان، در شهرها اتفاقی می افتد و با چادر زنانه وارد مجلس شدند.

به گفته وی، تروریست ها که سه نفر بودند با پوشش زنانه وارد مجلس شدند و یک زن نیز آنان را از بیرون راهنمایی می کرد. نماینده مردم آمل در مجلس با با بیان اینکه تروریست ها در ابتدای ورود به مجلس پاسدار حفاظت را شهید کردند، ادامه داد: این افراد در مرحله بعدی از جلوی درب ورودی صحن مجلس رد شدند و فکر نمی کردند اینجا صحن مجلس است و با فاصله ۲۰ متری از جلوی درب صحن رد شدند.
http://www.mizanonline.ir/files/fa/news/1396/3/17/1163656_583.jpg
یوسفیان ملا گفت: این افراد در ادامه کار خود تا انتهای سالن رفتند و پس از آنکه متوجه درب صحن مجلس نشدند دوباره برگشتند و از پله ها بالا رفتند و به سمت هرکسی که می دیدند شلیک می کردند. وی با اشاره به اینکه نیروی های امنیتی بعد از حضور تروریست ها در طبقات بالای مجلس به محل حادثه آمدند، ادامه داد:با حضور نیروهای امنیتی، تروریست ها دیگر نتوانستند به سمت پایین بیایند.

یوسفیان ملا خاطرنشان کرد: خداوند کمک کرد که این حادثه در روزهای ملاقات عمومی اتفاق نیفتاد و در صورت وقوع، احتمال افزایش شمار شهدا دور از ذهن نبود.

روایت یک شاهد عینی از لحظات پر التهاب حضور تروریست‌ها در مجلس
محمد اصولی مشاور و رئیس دفتر نماینده بستان آباد که از شاهدان عینی این حادثه تروریستی بوده، می گوید:

مشغول کار بودم که صداهائی به گوشم رسید. انگار داشتند آهن خالی میکردند. برادرم تماس گرفت و گفت:
– تو کجائی رسانه ها می‌گویند به مجلس حمله کرده‌اند
آری صداها صدای خالی کردن آهن نبود بلکه صدای شلیک ممتد گلوله بود. با یکی از همکاران تماس گرفتم که گفت:
–  بله درست است چند نفر حمله کرده‌اند. لحظاتی قبل در پاگرد آنها را دیدم. درب را ببند و از اتاق بیرون نیا.

درب را از پشت قفل کردم. لحظاتی بعد صدای شلیک گلوله‌ها به نحوی بود که فکر می‌کردم تروریستها اتاق به اتاق جلو می‌آیند و بچه‌ها را شهید می‌کنند. درب را از پشت بستم اما به نظرم کافی نبود؛ چون احساس می‌کردم می‌توانند با یک لگد درب را بازکنند. کمدی توی اتاق بود که کشیدم پشت در. حال، داخل اتاق داشتم دنبال جای امنی می‌گشتم که اگر در را شکستند و کمد را به نحوی کنار زدند آنجا کمین کنم. به دنبال وسیله ای هم می‌گشتم که اگر وارد شدند به سمتشان پرتاب کنم یا هرچیزی که بشود آنها را دور کرد. راستش را بخواهید تنها چیزی را که مناسب دیدم سوراخکن روی میز بود که گفتم غنیمت است.

بی خبر از بیرون بودم و همین دلهره را دو چندان می‌کرد. حالا در این گیر و دار همه به یادم افتاده بودند؛ از نزدیک‌ترین افراد خانواده تا قدیمی‌ترین رفقا. همشان نگران شده بودند و مدام حالم را می پرسیدند و من هم مجبور بودم جواب تلفن‌ها و پیامک‌ها را بدهم چون اگر جواب نمی‌دادم نگران می‌شدند.
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1396/03/17/13960317001546636324555020742409_63045_PhotoT.jpg
لحظات سخت می‌گذشت. تک و تنها در یک اتاق و بی خبر از اوضاع بیرون. از پنجره هر از گاهی محوطه مجلس را نگاه میکردم و نیروهای ویژه سپاه را می‌دیدم که به صورت پنهانی به ساختمان نزدیک می‌شوند. نیروهای ویژه و آمبولانس و آتش نشانی هم دور مجلس را گرفته بودند. صدای شلیک گلوله هاهم که هراز گاهی نزدیک می‌شد و گاهی دور.

حدود ساعت ۱۲ بود و در حالیکه صدای شلیک گلوله ها کمتر شده بود صدای افرادی به گوش می‌رسید. گوشم را چسباندم به در تا ببینم صدای چه کسانی است و چه می‌گویند. هرچه تلاش کردم متوجه محتوای صحبتها نشدم تا اینکه صدا نزدیک‌تر شد.

– «بیایید بیرون بچه های سپاه هستیم؛ بیایید بیرون».
اعتماد کردن کار سختی بود. با خود گفتم نکند تروریستها هستند که مهماتشان تمام شده و می‌خواهند از بچه ها گروگان بگیرند. خواستم در را باز نکنم اما با خودم گفتم اگر واقعاً از بچه‌های سپاه باشند چه. اگر با آنها نروم و اینجا بمانم ممکن است وضعیت بدتر شود. در همین فکرها بودم که در را کوبیدند().

۵ ساعت بیم و امید در بهارستان
سیدامیرعباس هاشمی، مشاور و مسئول دفتر جواد کاظم نسب، نماینده اهواز یکی از ۸ نفر محبوس شده در اتاقی در طبقه چهارم ساختمان مجلس است، ساختمانی که روز چهارشنبه ساعت ۱۰ به رگبار مهاجمان داعشی بسته شد. روایت ۵ ساعت حبس با ۷ نفر در یک اتاق در کنار تروریست های داعش را از زبان او می‌خوانید:

دفتر ما و آقای تاجگردون در طبقه چهارم روبه‌روی یکدیگر است. خانم معتمدی که همراه ما در اتاق بودند مسئول دفتر آقای تاجگردون هستند. از همان اول تیر اندازی که همکار پاسدارمان را در طبقه اول شهید کردند و پیش‌تر از اینکه تروریست‌ها به طبقه چهارم برسند، کارکنان حفاظت و حراست سریع اطلاع دادند که وضعیت امنیتی است، به اتاق‌ها بروید و درها را قفل کنید. ما به اتاق‌ رفتیم و درها را قفل کردیم ولی فکر نمی‌کردیم که حادثه تروریستی باشد. فکر می‌کردیم که فردی با نماینده یا مسئولی خصومت شخصی داشته و برای انتقام گیری آمده است.

در دفتر ۸ نفر بودیم. دفتر ما به خاطر اینکه دو اتاق تو در تو دارد بهترین جا برای پناه گرفتن بود در حالی که سایر اتاق‌ها این طور نیست. ما درها را قفل کردیم و بعد از اینکه دیدیم حجم تیراندازی‌ها بسیار زیاد است همراه دیگران فایل‌ها، کمد، میز و هر چه که بود را پشت در ورودی و پشت در اتاق گذاشتیم.
http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1396/3/17/6331435_121.jpg
نزدیک به۵ ساعت از ۱۰ تا ۳ در این اتاق حبس بودیم و صدای تیر اندازی را می‌شنیدیم. تروریست‌ها مرتب به در لگد می‌زدند و درها را به رگبار می‌بستند که درها را باز کنند. چون اتاق ما انتهای راهرو بود و به سازمان مدیریت و محلی که مردم و نیروهای سپاه کمین کرده بودند مشرف بود، بهترین جا برای پناه گرفتنشان بود و به همین خاطر مدام برای ورود به اتاق تلاش می‌کردند. آن لحظات قابل وصف نیست. ما حتی صدای پایشان را هم می‌شنیدیم. حرف نمی‌زدند، خیلی به ندرت چند کلمه‌ای بینشان رد و بدل می‌شد که فارسی یا عربی بودنش برای ما قابل تشخیص نبود.

ما نا امید بودیم و منتظر یک معجزه که از اتاق سالم بیرون بیاییم. خانم معتمدی که باردار هم بود خیلی بی‌تابی می‌کرد، هم برای خانواده و هم برای بچه‌ کوچکش که مدرسه بود. چندین بار خواست که از پنجره خود را به بیرون پرت کند که ما منصرفش کردیم. بیشتر نگرانی ما به خاطر او بود. چندین بار از هوش رفت و فشارش افتاد. به خاطر همین چندین بار از آقای تاجگردون خواستیم که به وسیله نردبان آتش‌نشانی او را به بیرون منتقل کنیم که نیروهای امنیتی جلسه‌ای تشکیل دادند و به ما اطلاع دادند که این کار به مصلحت نیست. واقعا حال بدی داشت و حالا هم به خاطر وضعیت روحیش در بیمارستان بستری است.

تقریبا نیروهای سپاه پای پنجره اتاق ما، پشت نرده‌ها بودند و نیروهای تک تیرانداز سپاه و نیروی انتظامی روبه‌روی پنجره ما و در ساختمان دبیرخانه مجلس کمین کرده بودند و ما می‌ترسیدیم که به جای تروریست‌ها به ما شلیک کنند. کتاب قطوری در قفسه کتاب‌ها به چشمم خورد. آن را برداشتم و روی آن نوشتم که ما ۸ نفریم که در اتاق گیر افتاده‌ایم و یک خانم باردار هم همراه ماست. شماره تلفنم را زیرش نوشتم و از بالا برایشان پرتاب کردم. همین کار باعث شد آنها مرتب با من در تماس باشند، آن هم فقط از طریق پیامک. وقتی که نیروهای سپاه و امنیت وارد ساختمان شدند اطلاع دادند که نگران نباشید. در این میان دکتر تاجگردون، دکتر وکیلی و آقای کاظم نسب نیز با ما در ارتباط بودند و به ما اطمینان می‌دادند که زنده از اتاق بیرون خواهیم رفت.

با هم با ایما و اشاره حرف می‌زدیم. کاری از دستمان بر نمی‌آمد جز دعا کردن. یکی نشسته نماز می‌خواند و دیگری زیر لب ذکر می‌گفت.
http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1396/3/17/6330342_226.jpg
از ۸ نفری که در اتاق بودیم ۶ نفر سردفتران و کادر اداری و ۲ نفر هم ارباب رجوع میانمان بود. این ۲ نفر خیلی بی‌تابی می‌کردند. ما می‌دانستیم که مجلس یک محیط امنیتی است و برای ما قابل لمس بود که ممکن است با این حوادث روبه‌رو شویم. این ۲ نفر از ما می‌خواستند که با نماینده‌ها ارتباط برقرار کنیم و برای نجات و خروج از اتاق بیشتر به نیروهای امنیتی فشار بیاوریم.

هر چه نیروهای سپاه و امنیت به طبقات بالا نزدیک‌تر می‌شدند صدای تیراندازی بیشتر می‌شد. افکار مختلفی از ذهنمان می‌گذشت. احتمال می‌دادیم که تروریست‌ها در طبقه اول مواد منفجره کار گذاشته باشند و بخواهند که ساختمان را منفجر کنند. صدای انفجار را که شنیدیم ترس‌مان بیشتر شد. سقف کاذب اتاق ریخت، تاسیسات ترکید و اتاق پر از آب شد. کفش‌هایمان کاملا در آب بود. فکر کردیم که تروریست‌ها عمدا این کار را کرده‌اند تا با اتصال جریان برق به آب کف اتاق ما را بکشند، به همین خاطر روی میزها نشستیم تا زمانی که نیروهای سپاه پیام دادند که ما به طبقه سوم ساختمان رسیده‌ایم و بین طبقه سه و چهار درگیر هستیم. نگران نباشید. با ما درگیر هستند و کاری با شما ندارند. ما امیدوار شدیم. نزدیک ساعت ۳ بعد از ظهر بود که رمزی را که قبل‌تر اعلام کرده بودند تا با اعلام آن در را باز کنیم گفتند و ما در کمال ناباوری در اتاق را باز کردیم. اولین صحنه روبه‌روی ما جسد خونین یکی از این تروریست‌ها بود که جلوی در اتاق ما افتاده بود.

اتاقی که در کنار اتاق ما قرار دارد، دفتر آقای کاتب عضو هیات رئیسه است چند نفر از همکاران در آن اتاق بودند. همان ابتدا با مشت زدن به دیوار از آنها خبر گرفتیم و آنها هم با مشت پاسخمان را دادند. می‌دانم که مسئول دفتر نماینده دزفول، پسر نماینده بهبهان و مسئول دفتر آقای کاتب در اتاق کناری ما بودند.
در زمان حمله خبرهایی که در رسانه‌ها منتشر می‌شد حکایت از گروگان‌گیری برخی از کادر اداری مجلس داشت. آیا از آن با خبرید؟

ما از بیرون خبر نداشتیم ولی بعید می‌دانم که کسی را گروگان گرفته بودند. افرادی مثل شهید زارعی مسئول دفتر و شهید تقوی از اعضای دفتر نماینده مردم شاهین‌شهر، برخوار و میمه و شهید جعفرزاده مسئول آقای خادمی نماینده ایذه که در اتاق تنها بودند توسط تروریست‌ها به شهادت رسیدند. ما که تعدادمان زیاد بود فرصت و توان داشتیم که وسایل بیشتری را پشت در بگذاریم ولی آنهایی که تنها در اتاق بودند نتوانسته بودند جلوی در را ببندند.

منبع:

تروریست ها با فاصله ۲۰ متری از جلوی درب صحن رد شدند/ به هر کسی که می‌دیدند، شلیک می‌کردند

در این حوادث تروریستی دو تیم از تروریستها با نفوذ به ساختمان مراجعات مردمی مجلس شورای اسلامی و محوطه حرم امام راحل با نیروهای امنیتی درگیر می‌شوند که بعضی از آنان با انفجار جلیقه انتحاری و بعضی هم در درگیری با نیروهای امنیتی به هلاکت رسیدند. در این حملات تروریستی متاسفانه ۱۷ نفر از هموطنانمان به شهادت رسیدند و شماری هم مجروح شدند.

به گزارش افق نیوز، در ادامه روایت هایی که امروز درباره حادثه حمله به مجلس شورای اسلامی منتشر شده آمده است.

من فقط اشهد را گفتم و به امام حسین و اهل بیت (ع) توسل کردم
مسئول دفتر علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد که در زمان وقوع حادثه تروریستی مجلس به دلیل کمین یکی از تروریست ها، ۴ ساعت در اتاقش محبوس شده بود، روایتش از حمله تروریستی را تعریف کرد و گفت که اگر شهید فلاح از نیروهای خدماتی مجلس نبود بیشتر کارکنان و مسئولان دفاتر طبقه چهارم به شهادت می رسیدند.
(image)
حسام خوشبین فر اتفاقات روز حادثه تروریستی مجلس را به شرح زیر تعریف و تشریح کرد:
بنده در تمامی این اتفاقات در اتاقم مشغول بودم، ‌با تلفن صحبت می کردم و باز هم فکر نمی کردم که حمله شده چون در ابتدا تیراندازی ها پشت سر هم نبود و با خودم تصور می کردم که قسمی از مجلس در حال تعمیرات است. در این هنگام آقای فلاح؛ آبدارچی مجلس از راه پله طبقه سه وارد اتاق بنده در طبقه ۴ شد و گفت که حمله تروریستی شده، در اتاق را قفل و موبایلت را بی صدا کن و صدای تلفن ها را قطع کن. من هم همین کار را کردم. شهید فلاح بعد در راهروی طبقه ۴ به بقیه بچه ها هم با فریاد گفت که حمله تروریستی شده، شوخی نگیرید و در اتاق هایتان بروید. شهید فلاح در همین زمان که می خواست از راه پله برود با یکی از تروریست ها روبرو می‌شود فکر می کند که یک نفر به مجلس حمله کرده پس می خواهد اسلحه اش را بگیرد اما تروریست دیگر او را به رگبار می بندد. اگر شهید فلاح نبود تعداد زیادی از کارمندان و مسئولان دفاتر نمایندگی در طبقه چهارم شهید می شدند. او بود که با از خودگذشتگی همه ما را از حمله تروریستی مطلع کرد و ما نجات جانمان را مدیون اش هستیم.

من از ساعت ۱۰ و ربع تا ۲ ظهر داخل اتاق در بسته خود را محبوس کرده بودم. آن طرف در یکی از تروریست ها بود که در ابتدای راهروی یعنی مقابل دفتر ما کمین کرده بود. موقعیت دفتر آقای بروجردی طوری است که بین پاگرد و ابتدای راهرو قرار دارد. اگر تروریست ها میخواستند فرار کنند باید از راه پله و اتاق آقای بروجردی فرار می کردند و راه دیگری نبود به خاطر همین یکی از آن‌ها سه ساعت پشت در من بود و من صدای حرف زدنشان و حتی ناسزا گفتنشان را آن هم به زبان فارسی می شنیدم.  معجزه خدا این بود که این تروریست در اتاق را نشکست. فقط امتحان کرد دید که اتاق قفل است و بعد هیچ کار دیگری نکرد. من فقط اشهد را گفتم و به امام حسین و اهل بیت (ع) توسل کردم البته با فردی تماس گرفتم که به من روحیه بسیاری داد. ما در بروجرد مداحی به نام آقای ترابی داریم که بنده ارادت خاصی به او دارم، در تماسی به او گفتم به مجلس حمله شده که در واکنش بهم گفت قدرت شش ماهه امام حسین(ع) از همه عالم بیشتر است بعد هم برایم حضرت علی اصغر نذر کرد، شوخی می کرد و روحیه می داد و مدام در تماس بود. او فردی بود که بسیار به من روحیه داد. در طول زمانی که من در اتاق بودم آقای بروجردی زنگ می زد و شرایط را می پرسید و از من می خواست زیر میز خود را مخفی کنم.
(image)
ساعت ۲ که صدای تیراندازی زیاد شد و بچه های سپاه به طبقه چهارم یورش آوردند. در این هنگام این تروریست خواست که در اتاق من را بشکند که بچه های سپاه به کمک آمدند و این تروریست سمت دیگر راهروی طبقه چهار پشت سرویس بهداشتی پناه گرفت و تیراندازی می کرد. در این هنگام یکی از بچه های سپاه در اتاق آمد و پرسید که کسی هست. من خودم را نشان دادم و از من خواست از اتاق خارج شوم او با از خودگذشتگی خود را سپر من قرار داد و خواست که از راه پله به سمت پایین بروم. در آنجا بود که محل شهادت شهید فلاح را دیدم و بسیار منقلب شدم. البته که وقتی خواستم از اتاق بیرون بیام آن تروریست شلیک کرد که جای گلوله ها در انتهای راهرو و نزدیک دفتر ما وجود دارد. به هر صورت با رشادت بچه های سپاه من به طبقه همکف رفتم. در آنجا با سردار عزیزی روبرو شدم. او از من پرسید که آیا آن‌ها به زبان فارسی صحبت می کردند من هم گفتم آن‌ها کلا تمامی صحبت ها حتی فحش هایی که لایق خودشان بود را به فارسی می گفتند. وقتی که وارد هم کف شدم دو جنازه شهید را دیدم که در حال انتقال به بیرون بودند. در نهایت نیز به سمت کمیسیون‌های مجلس رفتم که آقای بروجردی را دیدم. او من را بغل کرد و خدا روشکر گفت و در کمیسیون امنیت ملی نماز جماعت خواندیم. آن طرف ماجرا مادر و پدرم که خبر تیراندازی در مجلس را شنیده بودند به دم در مجلس می آیند که نیروهای امنیتی اجازه ورود به آن‌ها را  نمی دهند. مادرم با شنیدن هر صدای تیر احساس می‌کرد که تروریست ها من را هدف گرفته اند و حالش هر لحظه بدتر می‌شود. در نهایت که به او خبر سلامتی ام را می دهم به دلیل حال بد در بیمارستان برای ساعاتی بستری شد.

روایت یکی از مراجعه کنندگان به مجلس
مریم شهریاری به همراه خواهرش روز چهارشنبه برای دیدار با یکی از نمایندگان و بیان مشکلات‌شان به مجلس شورای اسلامی رفته بود که در این حمله تروریستی به شدت آسیب دید. او تا لحظه ورود به ساختمان مجلس تصور نمی‌کرد فردی که در پوشش خانم پشت سر او وارد می‌شود، یکی از همان تروریست‌هایی است که او را به رگبار گلوله می‌بندد. مریم شهریاری از چندین ناحیه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به شدت مجروح شده است. او درباره این حادثه گفت: چهارشنبه صبح به همراه خواهرم برای پیگیری مشکل بیمه‌مان به مجلس شورای اسلامی مراجعه کردیم تا با یکی از نمایندگان مجلس در این باره صحبت کنیم که این حادثه برایم اتفاق افتاد. از ایست بازرسی زنان که عبور کردیم یک نفر از آنها با پوشش زنانه پشت سر ما بود و از همان لحظه ورود تیراندازی را آغاز کردند، مردم نیز با شنیدن صدای تیر فرار می‌کردند و آنها هم بدون وقفه به سوی مردم شلیک می‌کردند.
(image)
او که به شدت در این حادثه تروریستی مجروح شده بود، خاطرنشان کرد: ما جلوی آنها بودیم و هیچ راه فراری نداشتیم نه دیوار و نه صندلی بود که بتوانیم به آن پناه ببریم و به سمت خروجی‌ها هم نمی‌توانستیم برویم و تنها توانستیم با خواهرم روی زمین دراز بکشیم. آنها هر کسی را که می‌دیدند، تیرباران می‌کردند و فرقی نمی‌کرد در حال فرار باشد یا زیر صندلی پناه گرفته باشد. هر کسی را که می‌دیدند به سمت او شلیک می‌کردند. ناگهان نگاهشان به ما افتاد و وقتی دیدند ما زنده هستیم، ما را گلوله باران کردند به طوری که ما در گلوله غرق شدیم. آنها فکر می‌کردند ما کشته شدیم. برای همین دیگر به سمت ما شلیک نکردند و از ما عبور کردند. ما تمام تلاش‌مان را می‌کردیم تا بیهوش نشویم. خواهرم با فریاد کمک می‌خواست تا این که آمبولانس رسید. در این مدت متاسفانه شاهد کشته شدن مردم بیگناه بودیم و لحظات بسیار بدی را پشت سر گذاشتیم.

فضا کاملا مه‌آلود بود؛ حدود نیم متر در آب بودیم
یکی از ماموران یگان حفاظت ویژه نیز که در این حادثه تروریستی مجروح شده است، با اشاره به روز حادثه بیان کرد: بلافاصله بعد از اعلام عملیات خود را به مجلس رساندیم و در طبقه چهارم مجلس با آنها درگیر شدیم که یکی از آنها عملیات انتحاری انجام داد و دو نفر دیگر آنها حدود سه الی چهار ساعت تیراندازی می‌کردند و با هم درگیر بودیم. پس از عملیات انتحاری لوله آب سیستم ضدحریق سالن ترکید و آب در ساختمان جاری شد به طوری که ما حدود نیم متر در آب بودیم. فقط برق‌ها را قطع کردند تا با برق‌گرفتگی مواجه نشویم. پس از قطع برق دید خیلی کمتر شده بود و تیراندازی شدت گرفت به طوری که فضا کاملا مه‌آلود بود و در همین حین نیز یک گلوله به من اصابت کرد اما خدا را شکر همه آنها را به درک واصل کردیم.»

روایتی نماینده آمل از حادثه تروریستی مجلس
نماینده مردم آمل در مجلس با محکوم کردن حادثه تروریسی آمریکایی – تکفیری و شهید و زخمی شدن جمعی از هموطنان، جزییاتی از این اقدام شوم را روایت کرد.

عزت الله یوسفیان ملا اظهار داشت:  مجلس تنها جایی است که مردم به راحتی می توانند در آنجا رفت و آمد داشته باشند و روزانه مردم و مسئولان زیادی به آنجا مراجعه می کنند. وی یاد و خاطره شهدای حادثه تروریستی را گرامیداشت و افزود: تروریست فکر می کردند با حضور در مجلس و ترور نمایندگان، در شهرها اتفاقی می افتد و با چادر زنانه وارد مجلس شدند.

به گفته وی، تروریست ها که سه نفر بودند با پوشش زنانه وارد مجلس شدند و یک زن نیز آنان را از بیرون راهنمایی می کرد. نماینده مردم آمل در مجلس با با بیان اینکه تروریست ها در ابتدای ورود به مجلس پاسدار حفاظت را شهید کردند، ادامه داد: این افراد در مرحله بعدی از جلوی درب ورودی صحن مجلس رد شدند و فکر نمی کردند اینجا صحن مجلس است و با فاصله ۲۰ متری از جلوی درب صحن رد شدند.
(image)
یوسفیان ملا گفت: این افراد در ادامه کار خود تا انتهای سالن رفتند و پس از آنکه متوجه درب صحن مجلس نشدند دوباره برگشتند و از پله ها بالا رفتند و به سمت هرکسی که می دیدند شلیک می کردند. وی با اشاره به اینکه نیروی های امنیتی بعد از حضور تروریست ها در طبقات بالای مجلس به محل حادثه آمدند، ادامه داد:با حضور نیروهای امنیتی، تروریست ها دیگر نتوانستند به سمت پایین بیایند.

یوسفیان ملا خاطرنشان کرد: خداوند کمک کرد که این حادثه در روزهای ملاقات عمومی اتفاق نیفتاد و در صورت وقوع، احتمال افزایش شمار شهدا دور از ذهن نبود.

روایت یک شاهد عینی از لحظات پر التهاب حضور تروریست‌ها در مجلس
محمد اصولی مشاور و رئیس دفتر نماینده بستان آباد که از شاهدان عینی این حادثه تروریستی بوده، می گوید:

مشغول کار بودم که صداهائی به گوشم رسید. انگار داشتند آهن خالی میکردند. برادرم تماس گرفت و گفت:
– تو کجائی رسانه ها می‌گویند به مجلس حمله کرده‌اند
آری صداها صدای خالی کردن آهن نبود بلکه صدای شلیک ممتد گلوله بود. با یکی از همکاران تماس گرفتم که گفت:
–  بله درست است چند نفر حمله کرده‌اند. لحظاتی قبل در پاگرد آنها را دیدم. درب را ببند و از اتاق بیرون نیا.

درب را از پشت قفل کردم. لحظاتی بعد صدای شلیک گلوله‌ها به نحوی بود که فکر می‌کردم تروریستها اتاق به اتاق جلو می‌آیند و بچه‌ها را شهید می‌کنند. درب را از پشت بستم اما به نظرم کافی نبود؛ چون احساس می‌کردم می‌توانند با یک لگد درب را بازکنند. کمدی توی اتاق بود که کشیدم پشت در. حال، داخل اتاق داشتم دنبال جای امنی می‌گشتم که اگر در را شکستند و کمد را به نحوی کنار زدند آنجا کمین کنم. به دنبال وسیله ای هم می‌گشتم که اگر وارد شدند به سمتشان پرتاب کنم یا هرچیزی که بشود آنها را دور کرد. راستش را بخواهید تنها چیزی را که مناسب دیدم سوراخکن روی میز بود که گفتم غنیمت است.

بی خبر از بیرون بودم و همین دلهره را دو چندان می‌کرد. حالا در این گیر و دار همه به یادم افتاده بودند؛ از نزدیک‌ترین افراد خانواده تا قدیمی‌ترین رفقا. همشان نگران شده بودند و مدام حالم را می پرسیدند و من هم مجبور بودم جواب تلفن‌ها و پیامک‌ها را بدهم چون اگر جواب نمی‌دادم نگران می‌شدند.
(image)
لحظات سخت می‌گذشت. تک و تنها در یک اتاق و بی خبر از اوضاع بیرون. از پنجره هر از گاهی محوطه مجلس را نگاه میکردم و نیروهای ویژه سپاه را می‌دیدم که به صورت پنهانی به ساختمان نزدیک می‌شوند. نیروهای ویژه و آمبولانس و آتش نشانی هم دور مجلس را گرفته بودند. صدای شلیک گلوله هاهم که هراز گاهی نزدیک می‌شد و گاهی دور.

حدود ساعت ۱۲ بود و در حالیکه صدای شلیک گلوله ها کمتر شده بود صدای افرادی به گوش می‌رسید. گوشم را چسباندم به در تا ببینم صدای چه کسانی است و چه می‌گویند. هرچه تلاش کردم متوجه محتوای صحبتها نشدم تا اینکه صدا نزدیک‌تر شد.

– «بیایید بیرون بچه های سپاه هستیم؛ بیایید بیرون».
اعتماد کردن کار سختی بود. با خود گفتم نکند تروریستها هستند که مهماتشان تمام شده و می‌خواهند از بچه ها گروگان بگیرند. خواستم در را باز نکنم اما با خودم گفتم اگر واقعاً از بچه‌های سپاه باشند چه. اگر با آنها نروم و اینجا بمانم ممکن است وضعیت بدتر شود. در همین فکرها بودم که در را کوبیدند().

۵ ساعت بیم و امید در بهارستان
سیدامیرعباس هاشمی، مشاور و مسئول دفتر جواد کاظم نسب، نماینده اهواز یکی از ۸ نفر محبوس شده در اتاقی در طبقه چهارم ساختمان مجلس است، ساختمانی که روز چهارشنبه ساعت ۱۰ به رگبار مهاجمان داعشی بسته شد. روایت ۵ ساعت حبس با ۷ نفر در یک اتاق در کنار تروریست های داعش را از زبان او می‌خوانید:

دفتر ما و آقای تاجگردون در طبقه چهارم روبه‌روی یکدیگر است. خانم معتمدی که همراه ما در اتاق بودند مسئول دفتر آقای تاجگردون هستند. از همان اول تیر اندازی که همکار پاسدارمان را در طبقه اول شهید کردند و پیش‌تر از اینکه تروریست‌ها به طبقه چهارم برسند، کارکنان حفاظت و حراست سریع اطلاع دادند که وضعیت امنیتی است، به اتاق‌ها بروید و درها را قفل کنید. ما به اتاق‌ رفتیم و درها را قفل کردیم ولی فکر نمی‌کردیم که حادثه تروریستی باشد. فکر می‌کردیم که فردی با نماینده یا مسئولی خصومت شخصی داشته و برای انتقام گیری آمده است.

در دفتر ۸ نفر بودیم. دفتر ما به خاطر اینکه دو اتاق تو در تو دارد بهترین جا برای پناه گرفتن بود در حالی که سایر اتاق‌ها این طور نیست. ما درها را قفل کردیم و بعد از اینکه دیدیم حجم تیراندازی‌ها بسیار زیاد است همراه دیگران فایل‌ها، کمد، میز و هر چه که بود را پشت در ورودی و پشت در اتاق گذاشتیم.
(image)
نزدیک به۵ ساعت از ۱۰ تا ۳ در این اتاق حبس بودیم و صدای تیر اندازی را می‌شنیدیم. تروریست‌ها مرتب به در لگد می‌زدند و درها را به رگبار می‌بستند که درها را باز کنند. چون اتاق ما انتهای راهرو بود و به سازمان مدیریت و محلی که مردم و نیروهای سپاه کمین کرده بودند مشرف بود، بهترین جا برای پناه گرفتنشان بود و به همین خاطر مدام برای ورود به اتاق تلاش می‌کردند. آن لحظات قابل وصف نیست. ما حتی صدای پایشان را هم می‌شنیدیم. حرف نمی‌زدند، خیلی به ندرت چند کلمه‌ای بینشان رد و بدل می‌شد که فارسی یا عربی بودنش برای ما قابل تشخیص نبود.

ما نا امید بودیم و منتظر یک معجزه که از اتاق سالم بیرون بیاییم. خانم معتمدی که باردار هم بود خیلی بی‌تابی می‌کرد، هم برای خانواده و هم برای بچه‌ کوچکش که مدرسه بود. چندین بار خواست که از پنجره خود را به بیرون پرت کند که ما منصرفش کردیم. بیشتر نگرانی ما به خاطر او بود. چندین بار از هوش رفت و فشارش افتاد. به خاطر همین چندین بار از آقای تاجگردون خواستیم که به وسیله نردبان آتش‌نشانی او را به بیرون منتقل کنیم که نیروهای امنیتی جلسه‌ای تشکیل دادند و به ما اطلاع دادند که این کار به مصلحت نیست. واقعا حال بدی داشت و حالا هم به خاطر وضعیت روحیش در بیمارستان بستری است.

تقریبا نیروهای سپاه پای پنجره اتاق ما، پشت نرده‌ها بودند و نیروهای تک تیرانداز سپاه و نیروی انتظامی روبه‌روی پنجره ما و در ساختمان دبیرخانه مجلس کمین کرده بودند و ما می‌ترسیدیم که به جای تروریست‌ها به ما شلیک کنند. کتاب قطوری در قفسه کتاب‌ها به چشمم خورد. آن را برداشتم و روی آن نوشتم که ما ۸ نفریم که در اتاق گیر افتاده‌ایم و یک خانم باردار هم همراه ماست. شماره تلفنم را زیرش نوشتم و از بالا برایشان پرتاب کردم. همین کار باعث شد آنها مرتب با من در تماس باشند، آن هم فقط از طریق پیامک. وقتی که نیروهای سپاه و امنیت وارد ساختمان شدند اطلاع دادند که نگران نباشید. در این میان دکتر تاجگردون، دکتر وکیلی و آقای کاظم نسب نیز با ما در ارتباط بودند و به ما اطمینان می‌دادند که زنده از اتاق بیرون خواهیم رفت.

با هم با ایما و اشاره حرف می‌زدیم. کاری از دستمان بر نمی‌آمد جز دعا کردن. یکی نشسته نماز می‌خواند و دیگری زیر لب ذکر می‌گفت.
(image)
از ۸ نفری که در اتاق بودیم ۶ نفر سردفتران و کادر اداری و ۲ نفر هم ارباب رجوع میانمان بود. این ۲ نفر خیلی بی‌تابی می‌کردند. ما می‌دانستیم که مجلس یک محیط امنیتی است و برای ما قابل لمس بود که ممکن است با این حوادث روبه‌رو شویم. این ۲ نفر از ما می‌خواستند که با نماینده‌ها ارتباط برقرار کنیم و برای نجات و خروج از اتاق بیشتر به نیروهای امنیتی فشار بیاوریم.

هر چه نیروهای سپاه و امنیت به طبقات بالا نزدیک‌تر می‌شدند صدای تیراندازی بیشتر می‌شد. افکار مختلفی از ذهنمان می‌گذشت. احتمال می‌دادیم که تروریست‌ها در طبقه اول مواد منفجره کار گذاشته باشند و بخواهند که ساختمان را منفجر کنند. صدای انفجار را که شنیدیم ترس‌مان بیشتر شد. سقف کاذب اتاق ریخت، تاسیسات ترکید و اتاق پر از آب شد. کفش‌هایمان کاملا در آب بود. فکر کردیم که تروریست‌ها عمدا این کار را کرده‌اند تا با اتصال جریان برق به آب کف اتاق ما را بکشند، به همین خاطر روی میزها نشستیم تا زمانی که نیروهای سپاه پیام دادند که ما به طبقه سوم ساختمان رسیده‌ایم و بین طبقه سه و چهار درگیر هستیم. نگران نباشید. با ما درگیر هستند و کاری با شما ندارند. ما امیدوار شدیم. نزدیک ساعت ۳ بعد از ظهر بود که رمزی را که قبل‌تر اعلام کرده بودند تا با اعلام آن در را باز کنیم گفتند و ما در کمال ناباوری در اتاق را باز کردیم. اولین صحنه روبه‌روی ما جسد خونین یکی از این تروریست‌ها بود که جلوی در اتاق ما افتاده بود.

اتاقی که در کنار اتاق ما قرار دارد، دفتر آقای کاتب عضو هیات رئیسه است چند نفر از همکاران در آن اتاق بودند. همان ابتدا با مشت زدن به دیوار از آنها خبر گرفتیم و آنها هم با مشت پاسخمان را دادند. می‌دانم که مسئول دفتر نماینده دزفول، پسر نماینده بهبهان و مسئول دفتر آقای کاتب در اتاق کناری ما بودند.
در زمان حمله خبرهایی که در رسانه‌ها منتشر می‌شد حکایت از گروگان‌گیری برخی از کادر اداری مجلس داشت. آیا از آن با خبرید؟

ما از بیرون خبر نداشتیم ولی بعید می‌دانم که کسی را گروگان گرفته بودند. افرادی مثل شهید زارعی مسئول دفتر و شهید تقوی از اعضای دفتر نماینده مردم شاهین‌شهر، برخوار و میمه و شهید جعفرزاده مسئول آقای خادمی نماینده ایذه که در اتاق تنها بودند توسط تروریست‌ها به شهادت رسیدند. ما که تعدادمان زیاد بود فرصت و توان داشتیم که وسایل بیشتری را پشت در بگذاریم ولی آنهایی که تنها در اتاق بودند نتوانسته بودند جلوی در را ببندند.

منبع:

تروریست ها با فاصله ۲۰ متری از جلوی درب صحن رد شدند/ به هر کسی که می‌دیدند، شلیک می‌کردند