| به گزارش جهان به نقل از مهر، مجید تختروانچی در حاشیه مراسم ترحیم پدر بهروز کمالوندی که عصر امروز در مسجد جامع شهرک غرب تهران برگزار شد، در جمع خبرنگاران و در خصوص سفر خانم اشمیت معاون موگرینی به تهران اظهار داشت: وی امروز به تهران آمده و دیدارهای دو جانبه ای درباره ایران و اتحادیه اروپا خواهیم داشت و در این خصوص صحبت می کنیم. وی افزود: فردا نیز با خانم اشمیت درباره مسائل منطقهای صحبت خواهیم کرد. معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه در خصوص لغو روادید بین سایر کشورها و ایران توضیح داد: کشورهای مختلف نظر واحد ندارند و برخی کشورها خواستار لغو روادید هستند؛ ولی با برخی از کشورها لغو روادید نداریم. تختروانچی درباره ادعای یک اندیشکده آمریکایی در خصوص ساخت و سازهای پارچین و اینکه این مسئله خلاف برجام است، اظهار کرد: خبری از این واقعه ندارم، اما پارچین به مسائل داخلی ما مربوط است. بحث های نظامی ما به هیچ کشوری ارتباط ندارد و در مذاکرات هم این را گفته ایم که مسائل نظامی ما به مذاکرات ارتباطی ندارد. وی گفت: به همین دلیل اهمیت نمی دهیم که چه چیزی درباره مسائل داخلی ما گفته می شود. معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا با خانم اشمیت درباره مذاکرات هسته ای و اجرای برجام هم صحبت خواهد شد یا خیر؟ اظهار داشت: بله، صحبت شد و آقای عراقچی هم در این جلسه حضور داشت و مروری بر آخرین وضعیت اجرای برجام کردیم؛ از همه نظر یک مروری انجام شد. تختروانچی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا اروپایی ها به دلیل لغو روادید از سوی آمریکا نسبت به ایران می توانند به کشورمان سفر کنند؟ توضیح داد: اروپایی ها طبیعتا از این وضعیت خوشحال نیستند، اما شما می دانید که در نامه کری و آئیننامهای که خود آمریکایی ها دارند، استثنائاتی قائل شده اند؛ البته از نظر ما این خلاف برجام است و باید اصلاح شود. وی در خصوص انتخاب کشور ثالثی در عربستان به عنوان حافظ منافع ایران، گفت: در حال مذاکره هستیم، اما هنوز به نتیجه نرسیدهایم. معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه درباره جزئیات سفر ظریف به بروکسل نیز اظهار داشت: انشاءالله هفته آینده انجام میشود و با موگرینی نیز دیدار خواهد کرد. تختروانچی در پایان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا کری نامهای به ظریف برای حل مسئله سوریه نوشته است یا خیر؟ گفت: اطلاعی از این نامه ندارم. |
برچسب: است
آقای هاشمی نگاهی دارد که میان اصلاحطلبان واقعی هم این نگاه مطرود است

هفته نامه مثلث با عباس سلیمینمین گفتگویی داشته که بدین شرح است:
آقای هاشمی در مراسم گرامیداشت سالروز ورود امام(ره) به کشور از سیدحسن آقای خمینی دفاع کرد که به مذاق اصولگراها و اصلاحطلبان خوش نیامد. ارزیابی شما از صحبتهای آقای هاشمی چه بود؟
اولین نکتهای که به ذهن میرسد این است که در روز ۱۲ بهمن طرح این نوع مسائل حتی اگر درست هم میبود کار کاملا خوبی نبود. انتظار همه افراد در ۱۲ بهمن آن است که مسائل وحدتبخش، متفق و متحدکننده جامعه را مطرح کنند نه مسائل تفرقهآمیز و مسائلی که ایجاد تشتت میکند. این روز مناسب بیان اختلافات اینگونه نبود. علاوه بر این نکتهای است که مدتی در تحلیلها بیان میشود به این معنا که جناب آقای هاشمیرفسنجانی میخواهد باز بهگونهای دیگران را قربانی تثبیت قدرت خود کند. این کار را در انتخابات سال ۸۸ انجام داد و برخی را قربانی زیادهخواهیهای خودش کرد. امروز بسیاری از جریانات سیاسی که احساس میکنند در آن مساله کلاهی به لحاظ سیاسی سرشان گذاشته شده حاضر نیستند دنبالهرو آقای هاشمی در مسالهای باشند که دوباره قربانی شوند اما نهایتا آقای هاشمی در چارچوب نظام تحمل خواهد شد.
تجربه نشان میدهد کسانی که ابزار، سرباز و پیادهنظام او میشوند آنها قطعا شرایط و موقعیت کار سیاسی را در کشور از دست خواهند داد. بنابراین یکی از دلایل مهمی که نیروهای معقول جریان اصلاحطلب بلافاصله موضع گرفتند این است که میخواهند در چارچوب قانون کار کنند تا آیندهشان برای فعالیتهای سیاسی درون نظام تضمین باشد. آنها نگاه به آینده دارند و در چارچوب نگاه به آینده نمیخواهند موقعیت خود را درون نظام متزلزل کنند. میخواهند درون نظام و سیستم با استفاده از امکانات نظام، فکر و اندیشه و گرایش سیاسی خود را بسط دهند، نمیخواهند تبدیل به یک عنصر منزوی بدون برخورداری از امکانات شوند، بنابراین موضع برخی نیروهای اصلاحطلب را اینگونه میشود تفسیر کرد. دلیل دوم آنکه برخی نیروهای اصلاحطلب بلافاصله موضع گرفتند این بود که تصور میکنند آقای هاشمی میخواهد از کسانی برای ارتقای خود استفاده کند تا بتواند از آنها بهعنوان یک امکان برای ارتقای موقعیت خود استفاده کند. یعنی تلقی برخی نیروهای سیاسی اصلاحطلب این است که از ابتدا آقای هاشمی، سیدحسن آقای خمینی را برای ورود به این وادی ترغیب و تشویق کرد تا بتواند بر موقعیت خود بیفزاید. این مساله قراین غیرقابل کتمانی دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. بنابراین این هم موجب برانگیختن احساسات افراد شد. چون هنوز مشخص نبود که پاسخ شوراینگهبان به اعتراض سیدحسن آقای خمینی چیست و قطعا باید تا آن موقع کسانی که واقعا مایلند او وارد میدان شود صبر کنند چون قبل از اعلام نظر نهایی شورای نگهبان داغکردن فضا قطعا معقول و منطقی نیست اما آقای هاشمی خیلی مراقبتی درباره تایید یا عدم تایید صلاحیت سیدحسن آقای خمینی نداشت چون این مساله برای آقای هاشمی مهم نیست.
این هم از موضوعاتی است که طبیعتا مورد توجه نیروهای اصلاحطلب قرار گرفت، به این معنا که اصلا آقای هاشمی میخواهد بحث ردصلاحیت سیدحسن آقای خمینی همچنان ادامه پیدا کند. بحث دیگری که درباره آقای هاشمی مطرح است اینکه اصولا اصلاحطلبان دوست ندارند آقای هاشمی تبدیل به سخنگوی آنها شود.
باوجودی که حالا ائتلافها و پیوندهایی به صورت تاکتیکی میان آنها صورت گرفت اما اینکه آقای هاشمی تبدیل به سخنگوی جریان اصلاحطلب شود، این برای جریان اصلاحطلب یک خسارت جدی است چون جریان اصلاحطلب دارای تفکر و اندیشه و بینش است و طبیعتا نمیخواهند بینش خود را قربانی آقای هاشمی و خانواده و اطرافیان او کنند. این هزینهکردن مطابق با عقل و منطق سیاسی نیست. حالا در برخی شرایط در برابر اصولگرایان اینها ترجیح دادند که یک ائتلاف سیاسی را تشکیل دهند اما این ائتلاف سیاسی به معنی این نیست که آقای هاشمی تبدیل به سخنگوی جریان اصلاحات و نماد این جریان شود.
این برای جریان اصلاحطلب که خودش را دارای اندیشه میداند – به ویژه یک قشرشان – این را بسیار خسارت بار میپندارد و طبیعتا مایل نیست چنین اتفاقی بیفتد. البته یک قشر از جریان اصلاحطلب خیلی برایش مهم نیست که امکاناتی به دست بیاورد و به همین خاطر در برابر این امر سکوت کند اما به نظر من عدهای از آنها قطعا مایل نیستند که آقای هاشمی تبدیل به نماد و تابلوی آنها شود و بتواند با اعتبار سیاسی آنها بازی کند.
به نظر شما آقای هاشمی میدانست این حرفها برای سیدحسن آقای خمینی هزینهزاست یا سهوا و بدون در نظر گرفتن احتمالات طرح موضوع کرد؟
در این زمینه نظرات خوشبینانه و بدبینانه وجود دارد. برخی معتقدند آقای هاشمی در این ایام خیلی توجهی به موضعگیریهای سیاسیاش ندارد، برخی معتقدند خیر، او عامدانه چنین کاری را کرد تا فضا را مقداری تیره کند. قرائنی که وجود دارد احتمال دوم را بیشتر تقویت میکند.
به نظر شما آقای هاشمی چشمداشتی به رایها و پایگاه اجتماعی سیدحسن آقای خمینی داشت، با این معنا که میدانست سیدحسن آقای خمینی دیگر تایید صلاحیت نمیشود، حالا در قالب دفاع از او بخواهد سبد رای خود را در انتخابات مجلس خبرگان رهبری پربارتر و سنگینتر کند؟
آقای هاشمی با نگاه خاص خودش صحبت کرد. آقای هاشمی نگاهی دارد که میان اصلاحطلبان واقعی هم این نگاه مطرود است چون من پدرم و چون خانوادهای دارم باید امتیاز ویژه بگیرم. این نگاه میان اصلاحطلبان و اصولگرایان واقعی کاملا مطرود است، یعنی قابل دفاع نیست، یک نوع زیادهخواهی و یک نوع ویژهخواری است. آقای هاشمی متأسفانه با این نگاه از آقای سیدحسن آقای خمینی دفاع کردند.
این دفاع اصلا چیزی را به سیدحسن آقای خمینی اضافه نمیکند هیچ، بلکه لطمه هم میزند که گویا سیدحسن آقای خمینی خودش کسی نیست، بلکه او میخواهد از امتیاز پدربزرگش استفاده کند چون پدربزرگش یک شخصیتی بوده باید به او یک امتیاز ویژهای داده شود.. این نگاه از جانب آقای هاشمی یک امر کاملا قابل فهم است چون آقای هاشمی به همین دلیل از پسرش دفاع میکند، یعنی جامعه باید به پسر او امتیاز ویژهای دهد و حتی اگر او تخلفی هم کرد قانون دربارهاش حکم نراند.
از این منظر دفاعکردن از سیدحسن آقای خمینی اصلا برای جامعه پذیرفته نیست. طرح این موضوع ایجاد مقبولیت نمیکند اما چرا آقای هاشمی یک نگاهی به جای دیگری دارد و آن اینکه یک قطبیسازی کاذب کند که البته این قطبسازی کاذب نیز رایهای ارزشی را جذب نمیکند اما رایهای کسانی که خارج از چارچوب نظام هستند را جذب میکند چون آنها اگر احساس کنند یک دعوایی ایجاد شده سعی میکنند آن دعوا را بهنوعی تقویت کنند و از کنارش سودی را عاید خودشان بسازند، این مساله هم منابع خارجی را حساس میکند و هم آدمهایی که شاخصشان با منابع خارجی در داخل کشور تنظیم میشود قطعا به نوعی تحریک و تهییج میشوند تا در انتخابات بهگونهای عمل کنند که تعداد آرای آقای هاشمی افزایش پیدا کند. این مطلب با این توضیح بیشتر قابل فهم است که آقای هاشمی برای خودش درون خبرگان خیلی جایگاهی قائل نیست.
یعنی آقای هاشمی فکر میکند که ترکیب آرای او از گذشته خیلی تفاوت نخواهد کرد، حداکثر براساس ارزیابیهایی که میشود تعداد آرایش به ۳۸ رای برسد.
طبیعی است که برای آقای هاشمی این پیام را دارد که او قادر نخواهد بود در خبرگان بر کرسی ریاست تکیه بزند و باید پایین بنشیند، برای آقای هاشمی پایین نشستن خیلی سخت و دشوار است، بنابراین میخواهد این نقیصه را با یک رای ویژه در تهران جبران کند تا بهگونهای این مساله را پوشش دهد.
یعنی رای اول شود؟
یعنی رأی ویژهای در تهران برای خودش رقم بزند تا اگر در مجلس خبرگان آینده نتوانست موقعیتی کسب کند، لااقل برایش یک اعتبار سیاسی بوده باشد.
یعنی رای اول بشود با فاصله زیاد از نفر دوم؟
حالا البته فاصله زیاد نخواهد بود، گرچه آقای هاشمی برای رقمزدن چنین اتفاقی در حال تلاش است.
جامعتین دیگر نمیخواهند اسم آقای هاشمی را در لیست خودشان بگذارند. آیا آقای هاشمی میتواند دو قطبی ایجاد کند باتوجه به اینکه در تهران افراد دیگری برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری تایید صلاحیت شدند، ۱۶ نفر که در فهرست جامعتین قرار میگیرند و مابقی نیز در فهرستی ذیل نام آقای هاشمی پا به عرصه رقابت بگذارند، در صورت شکلگیری این دوقطبی دست برتر با چه کسی خواهد بود؟
این کاری که آقای هاشمی کرد، موقعیت خودش را بین نخبگان تنزل بخشید. آقای هاشمی میخواهد تنزل جایگاهش را میان نخبگان با رایهای خاکستری جبران کند که این خیلی شایسته نیست. نمیدانم چه کسی به آقای هاشمی مشورت میدهد چون این کار در واقع آقای هاشمی را میشکند.
قبل از صحبتهای روز ۱۲ بهمن، آقای هاشمی نزد برخی نیروهای شورای مرکزی روحانیت مبارز جایگاهی داشت، از این رو میان اعضای این شورا اختلاف نظر بود اما بعد از این صحبت اصلا او ضربه جدی خورد، دیگر اصلا چنین پایگاهی حتی در بخشی از نیروهای شورای مرکزی روحانیت مبارز ندارد و جایگاهش را از دست داد، بنابراین این کارها به جایگاه نخبگانی آقای هاشمی را لطمه میزند و هرچه جایگاه نخبگانی آقای هاشمی لطمه بخورد آقای هاشمی مجبور میشود به این شیوهها متمسک شود و به نظر من برای او بسیار خسارتبار است اگر او در بین نیروهای نخبه جایگاه خودش را از دست بدهد.
اگر او توانست در سال ۸۸ یک فشار سیاسی به نظام وارد کند تنها به این خاطر نبود که عدهای در کف خیابان با او همراهی میکردند، بلکه در میان نیروهای نخبه هم نسبت به او تردید وجود داشت یعنی تردید در اینکه آقای هاشمی راست میگوید یا دیگران راست میگویند، این برای آقای هاشمی یک دستمایهای بود. به عبارت بهتر آن روز برخی احتمال به صحت اظهارات آقای هاشمی میدادند و نمیتوانستند یک موضع شفاف و روشنی داشته باشند اما مسائل امروز این موضوع را رقم میزند که موقعیت آقای هاشمی میان نخبگان روز به روز تنزل پیدا میکند، بنابراین این سرمایهای برای آقای هاشمی نخواهد بود.
موقعی آقای هاشمی یک پایگاه اجتماعی داشت که هم در میان نخبگان و هم در میان توده بتواند عدهای را برای حمایت خودش بسیج کند اما یک تودهای آن هم قشر خاکستری بدون پشتوانه نخبگانی فکر میکنم بسیار تلخ است که آقای هاشمی در این سن و سال در این وادی قرار گیرد.
به نظر شما لیستی که از طرف آقای هاشمی بیرون بیاید موفق خواهد بود، بهطوری که مانع راهیابی برخی افراد مخالف هاشمی به مجلس خبرگان رهبری شود؟
اگر این وضعیت تقویت شود، خیر، این لیست اقبال چندانی نخواهد داشت. همانطور که گفتم موقعی این لیست اقبال خواهد داشت که لااقل نیروهای اهل فکر اصلاحطلب اعتقاد داشته باشند آقای هاشمی دارد به نفع آنها کار میکند اما الان تصور آنها این است که آقای هاشمی دارد از این فضا برای خودش کلاه میدوزد.
حتی اگر آقای روحانی داخل لیست آقای هاشمی باشد این فهرست با اقبال عمومی مواجه نخواهد شد؟
این بحث الان برای آقای روحانی هم مهم است. آقای روحانی هم مایل نیست که تحتشعاع آقای هاشمی قرار بگیرد. آقای روحانی هم مایل است که موقعیت خودش برتر از آقای هاشمی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری باشد.
صحبتهای آقای روحانی را درباره رایزنی با شوراینگهبان برای تایید کسانی که مشمول رد صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت شدند چگونه ارزیابی میکنید چون او بارها تاکید کرده که مجری و پاسدار قانون اساسی است و از این موضع به مساله تایید نامزدها ورود میکند؟
فکر نمیکنم این اظهارات عقبه قابلملاحظهای داشته باشد. این اظهارات فقط برای رفع تکلیف است ضمن آنکه به لحاظ قانونی هم جایگاهی ندارد. یعنی بعد از تغییر قانون اساسی، رئیسجمهور بر حسن اجرای قانون اساسی فقط در قوه مجریه نظارت میکند. یعنی در کل قوا این طور نیست.
براساس قانون اساسی قبل از تجدیدنظر رئیسجمهور جایگاه نظارتی بر حسن اجرای قانون اساسی را در قوای سهگانه داشت اما قانون اساسی امروز چنین جایگاهی برای رئیسجمهور قائل نیست. بنابراین صحبتهای آقای روحانی نه عقبه حقوقی و نه عقبه سیاسی دارد فقط جنبه رفع تکلیف است. این مطلب را هم نیروهای سیاسی کاملا به آن واقفند. آقای روحانی فقط یک بحثی را در این وادی مطرح میکند اما مایل نیست که برای خودش مزاحمینی در مجلس به وجود بیاورد چون قطعا آقای روحانی مایل نیست شرایط خودش را با تقویت نیروهای اصلاحطلب در مجلس آینده سخت کند. همان تعبیری که او کرد و اصلاحطلبان را در اقلیت خواند که با واکنش نیروهای جریان اصلاحات هم مواجه شد.
او تعبیر داشت نیروهای اصلاحطلب در حد اقلیت در جامعه هستند. این تعریف را نه تنها نیروهای اصلاحطلب قبول ندارند بلکه تلاش دارند این مطلب را اثبات کنند که در جامعه اکثریت هستند.
بحثی که آقای روحانی مطرح کرد که آنها اقلیت هستند این در واقع همان نگاهی است که او میخواهد در مجلس هم دنبال کند و مایل نیست غیر از این صورت بگیرد.
بنابراین تصور من و برخی نیروهای سیاسی جریان اصلاحطلب این است که او میخواهد رفعتکلیفی کار کند و حرفی زده باشد که بعد بتواند این مطلب را به رخ بکشد که من اقداماتی در این زمینه صورت دادم.
اینکه در مصاحبه تلویزیون آقای روحانی تاکید کرد نباید شائبهای در جامعه شکل بگیرد که انتخابات مجلس شورای اسلامی مهندسی شده و چندین بار هم این تعبیر را به کار برد این حرفها نگاه خود آقای روحانی است یا تحت فشار جریان اصلاحات مجبور است چنین صحبتهایی را بیان کند؟
تعبیر شایستهای طبعا نبود. قطعا شورای نگهبان در این زمینه نیروهای متعددی را از جریانات مختلف احراز صلاحیت نکرد یا صلاحیتشان را رد کرد. اینکه بیان شود شوراینگهبان براساس چارچوبی دارد عمل میکند این ادعای بزرگی است که نمیشود اثبات کرد. ضمن آنکه از نظر حقوقی هم علیالقاعده این دارای یک ابعادی است که من فکر میکنم آقای روحانی به هیچ وجه قادر به اثباتش نخواهد بود.
به نظر شما انتظارات اصلاحطلبان با همین صحبتهایی که آقای روحانی مطرح کرد برآورده شده است؟
خیر، اصلاحطلبان معتقدند آقای روحانی دارد با آنها بازی میکند.
پس آقای روحانی از چه جهت این حرفها را میزند؟ اگر مشکل اعتدالگراها در مرحله بررسی مجدد صلاحیتها حل شود، آقای روحانی باز هم چنین صحبتهایی را بیان میکند؟
چون بهطور مشخص این مساله به مصادیق برمیگردد نمیتوانم نظر خاصی بدهم که آقای روحانی میخواهد از چه مصادیقی دفاع کند و پیگیری میکند تا شورای نگهبان بررسی بیشتری انجام دهد تا حق کسی ضایع نشود.
این صحبت آقای روحانی درباره کسانی که تایید صلاحیت نشدند جامعیت دارد یا آنکه نگاهش به سمت جناح و سلیقه سیاسی خاصی است؟
فکر میکنم بیشتر رفع تکلیفی است و این پیام را به جریان اصلاحات میدهد که من در این زمینه پیگیریهایی را انجام دادم که البته آنها هم خیلی چنین حرفهایی را نپذیرفتند.
آقای روحانی معاون اول خود را برای مذاکره و رایزنی با شورای نگهبان مأمور کرده است. فکر میکنید موفق شود یا خیر؟
شورای نگهبان هیچ گاه جایگاهی نبوده که دولت بخواهد بر آن تاثیر بگذارد، مگر آنکه واقعا ادلهای را در این مساله ارائه دهند. بنابراین به نظر من این بیشتر برخورد اداری گونه است که تاثیری بر شورای نگهبان نخواهد داشت.
یعنی این طور نیست که آقای روحانی مأموریتی به معاون اولش بدهد. همه هم میفهمند این یک کار اداری نیست که با دستور آقای روحانی معاون اولش بتواند این مساله را حلوفصل کند.
پس اگر در بازنگریها عدهای تایید صلاحیت شوند به خاطر آقای روحانی نیست؟
قطعا نیست، شورای نگهبان بررسی مجدد میکند طبیعی است که در فرصت کوتاه بررسی در هیأتهای نظارت خطاهایی صورت گرفته باشد. هیأت نظارت فرصت کوتاهی برای بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات داشت بنابراین احتمال خطای انسانی یا خطای جهتگیری وجود دارد و اصلاح این خطا ممکن است.
آنطور که شنیدم خیلی از افراد درباره شان تجدید نظر صورت گرفته و برگشتند. البته به لحاظ قانونی در این زمینه مشکل داریم چون وضعیت حجم قابل توجهی از نامزدها باید بررسی شود.
بعد هم دولتها به زعم خود زیرکی میکند و برخی افرادی که مراجع چهارگانه درباره آنها نظر میدهند را اعمال نمیکند کما اینکه در همین دولت هم متأسفانه هیأتهای اجرایی ۱۹۰۰ نفر را در آخرین لحظات مجددا تایید کردند که مسئولیت ردصلاحیتها متوجه هیأتهای نظارت شد که شایسته نیست؛ این رفتار یک اقدام سیاسی است.
همه مراجع باید سعی کنند که مسئولیت خود را از گردن خودشان به گردن دیگری نیندازند، در این شرایط طبیعی است که خطاها صورت میگیرد بهطور معمول اگر مساله پیگیری شود خیلی از خطاها در تمدید فرصتها و استفاده از فرصت اعتراض اصلاح میشود کمااینکه در گذشته اصلاح شده است.
پیشنهادی آقای ابراهیم یزدی به آقای روحانی داده بود و گفته بود اگر واقعا موافق نحوه بررسی صلاحیت نامزدها نیست انتخابات را برگزار نکند، به نظر شما آقای روحانی به این پیشنهاد چگونه نگاه میکند؟
خیر، آقای روحانی اصلا وارد چنین وادیهایی نمیشود چون این وادیها به معنای تقابل با قانون است. آقای روحانی هرگز در مقام تقابل با قانون قرار نخواهد گرفت.
آقای ابراهیم یزدی در خارج از نظام نشسته و دوست دارد به تعداد آدمهایی که خارج از نظام هستند افزوده شود و آقای روحانی هم به جمع آنها بپیوندد. منتها آقای روحانی عاقلتر از این حرفهاست که خودش را به انزوا بکشاند. او الان قدرت و امکانات دارد، طبیعتا هرگز این قدرت و امکانات خودش را از دست نمیدهد.
۲ هزار نفر برای تست دادن در پرسپولیس در نوبت هستند / یک نفر هم جذب شود خوب است
حسین عبدی در خصوص تستگیری از بازیکنان علاقمند به حضور در تیم “ب” پرسپولیس گفت: «از روز گذشته تستگیری از این علاقمندان را آغاز کردهایم و حدود ۶۰ نفر مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. امروز هم در دو نوبت صبح و عصر هر بار ۲۵ نفر مورد تستگیری قرار خواهند گرفت تا با چشمان فنی اهالی فن فوتبالیستهایی که بتوانند به آینده فوتبال کمک کنند انتخاب شوند.»
وی ادامه داد: «محمود خوراکچی، محمود کلهر، علیرضا امامیفر، مجتبی محرمی، من و … از دیگر پیشکسوتانی هستیم که عملکرد فنی علاقمندان به پرسپولیس را زیر نظر داریم و باید بگویم در فاز اول این ثبتنام حدود ۵۰۰ نفر نامنویسی کردهاند. از طرفی به دلیل استقبال زیاد فعلا سایت بسته شده هر چند که ما تبلیغات زیادی هم برای این کار نکردیم و فکر میکنم حدود ۲ هزار نفر هم در نوبت هستند که این مسئله کار ما را در دورههای بعد سنگینتر خواهد کرد. خوشبختانه استقبال خوبی از این طرح شده و امیدوارم این موضوع به سود پرسپولیس و فوتبال کشور باشد.»
عضو هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس تصریح کرد: «پرسپولیس یک تیم مردمی است و باید این فرصت را به علاقمندان بدهند تا بتوانند در یک جلسه تمرینی حرفهای در دو ساعت خودشان را نشان دهند. ما به دنبال استعدادهای فوتبال هستیم و اگر هم بتوانیم حداقل یک نفر را به مجموعه پرسپولیس اضافه کنیم این برای ما یک اتفاق خوب و ویژه است.»
عبدی خاطرنشان کرد: «در چند روز گذشته در ورزشگاه درفشیفر کارها را انجام دادیم و اگر تا چند روز آینده ورزشگاه شهید کاظمی را تحویل بگیریم میتوانیم از این مجموعه ورزشی هم استفاده کنیم. بنا داریم تا آخر هفته فاز اول علاقمندان را به اتمام برسانیم تا در هفته های آینده بتوانیم دورههای بعدی را هم برگزار کنیم.»
برخی قبلا انقلابی بودهاند اما الان دیگر نیستند/انحراف در همه جریانهای سیاسی بوده است
به گزارش افق نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، محمدجواد لاریجانی در سخنرانی خود در مسجد امام علی (ع) مهدی شهر سمنان که با حضور امام جمعه، فرماندار، رئیس نیروی انتظامی و برخی دیگر ازمسئولان اداری و مردم شهید پرور این شهر برگزارشد، گفت: برخی قصد دارند تجربه بزرگ انقلاب اسلامی را در حد یک واقعه تاریخی محدود و محصور کنند و این وظیفه نخبگان، عالمان و دلسوزان انقلاب است که برای نسل امروزی جامعه برداشت دقیق و درست از انقلاب را تبیین کنند.
دبیر ستاد حقوق بشر در این سخنرانی که به مناسبت گرامیداشت ایام الله دهه فجر برگزار شده بود با اشاره به اینکه انقلاب یک حادثه مهم تاریخی است اما بعد تاریخی انقلاب در قیاس با ابعاد دیگر آن از اهمیت کمتری برخوردار است، گفت: حادثه که گذشته، آیا باید از این به بعد تاریخ بگوییم؟ آنچه مهم است فهم دو جریان بزرگ اجتماعی و سیاسی است که همراه با تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ایران کلید خورد و از همان زمان تا کنون به همراه شرایط مختلف تاریخی تتور پیدا کرده است.
لاریجانی جریان اول و مهمی که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران کلید خورد را تاسیس یک نظام مدنی سیاسی براساس فکر اسلامی و جریان دوم را آغاز بیداری اسلامی بر شمرد و گفت: تاسیس نظام مدنی و سیاسی مبتنی بر عقلانیت و فکر اسلامی مربوط به جغرافیای ایران بود اما جریان دوم که مربوط به بیداری اسلامی می شود منحصر به ایران نماند و همه دنیای اسلام را در بر گرفت و مسلمانان به این فکر افتادند که ما چه چیزی از ایران کمتر داریم که طاغوت را با دست خود کنار زدند و اینگونه پیشرفت کردند یعنی هم اسلام را دارند هم دموکراسی و هم علم و پیشرفت و عزت را دارند.
دبیر ستاد حقوق بشر با تاکید براینکه هرکس که این دو جریان را خوب بشناسد انقلاب را شناخته است گفت: تاسیس یک نظام مدنی و سیاسی بر پایه فکر اسلامی و منطبق با مکتب اهل بیت علیهم السلام خط بطلانی بود بر ادعاهای باطلی که می گفتند اسلام دین ۱۴۰۰ سال پیش و مندرس است، یا اسلام متعلق به قوم خشن عرب و منحصر به همان جزیره العرب بوده است و یا اینکه اسلام دین حوزه خصوصی است و نباید در حوزه عمومی وارد شود.
لاریجانی افزود: در مکتب اهل بیت علیهم السلام این حرفها بی معنی است چرا که دین اسلام بر اساس این مکتب دینی سرزنده و پویا است و حرام و حلال آن تا قیامت ساری و جاری است و همه نیازهای روز انسان را پاسخ می دهد. همچنین براساس همین مکتب اسلام دینی مخصوص یک قوم و قبیله و نژاد نبوده و نیست و اسلام برای همه بشریت اعم از سیاه و سفید و عرب و عجم و سایرین است و سوم اینکه اسلام به هیچ وجه آنگونه که طرفداران سکولاریسم و لیبرالیسم ادعا می کنند دین حوزه خصوصی نیست و بلکه بسیاری از دستورات و احکام فقهی مکتب اهل بیت به حوزه عمومی بر می گردد و حتی این دستورات در خصوصی ترین حوزه زندگی بشر که مربوط به حب و عشق است نیز وارد شده و فرموده اند حب و بغض باید براساس رضای خدا باشد.
ارزیابی انقلاب؟ آیا موفق بوده ایم؟
دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان در ادامه این سخنرانی که با حضور امام جمعه، فرماندار و مسئولان دیگر مهدی شهر و رئیس دادگستری استان سمنان و برخی دیگر از مسئولان اداری و انتظامی این شهر برگزار شد این سوال را مطرح کرد که یک جوان نسل امروز چگونه می تواند دریابد که این تجره ملت ایران موفق بوده است یا خیر؟
وی سپس در پاسخ به همین سوال گفت: ما باید یک ارزیابی دقیق از انقلاب و دستاوردهای آن داشته باشیم. یکی از ملاک های ارزیابی توجه به اعترافات دشمنان ما درباره دستاوردهای ما است. دشمنان ما می گویند ایران در منطقه ای که وجود دارد از لحاظ پیشرفت های علمی و فناوری و صنعتی که سرآمد است. هیچ کشوری در منطقه این پیشرفت علمی را ندارد. مثلا همین صنعت هسته ای را اگر شما نگاه کنید می بینید که تنها کشوری هستیم که توانسته ایم برقصدها هزار خانه را از این طریق تامین کنیم درحالیکه همه فوت و فن این عمل را هم یاد گرفته ایم.
لاریجانی در ادامه با اشاره به تحریم های ظالمانه غرب علیه کشورمان گفت: همین تحریم ها نشانه موفقیت ایران بوده است. اساس این تحریم ها به خاطر این بود که می خواستند جلوی رشد ما را بگیرند. می گفتند قد ایران زیادی بلند شده است و باید زانوهای ایران را ببریم تا قدش دوباره کوتاه شود. این ها نباید اینقدر رشد می کردند.
نماینده اسبق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نمونه دیگر ارزیابی را ارزیابی زورمدارانه دانست و گفت: یکی از اصلی ترین منطق دشمنان ما منطق زورمداری است یعنی آنها اعتقاد زیادی به قدرت دارند. معنی این حرف این است که اگر ایران کشور ضعیفی بود تا کنون براساس این منطق ایران را نابود کرده بودند.
لاریجانی تاکید کرد: شما یقین بدانید که امریکا و متحدانش اگر می توانستند به ایران تعرض کنند تا حالا صد بار این کار را کرده بودند چرا که منطق آنها زورمداری است و اینکه تا کنون این کار را نکرده اند برای این نیست که کشورهای متمدن با ادب و با نزاکتی هستند فقط به این خاطر است که ایران به برکت انقلاب اسلامی کشوری مقتدر شده است و کسی جرئت حمله به آن را ندارد.
دبیر ستاد حقوق بشر با اشاره به اینکه همه حرف غرب این است که باید کاری کنیم که این نظام موفق جمهوری اسلامی ایران کار نکند و توفیقات آن را از بین ببریم گفت: آنچه ما به دست اورده ایم یک دستاورد قابل توجه، حتی از نگاه دشمنان است و علت همه دشمنی ها همین است اگر یک کشور عقب افتاده بیچاره بودیم که کسی با ما دشمنی نمی کرد. برای امریکا و غرب بسیار دردناک است که ببینند همه امکانات را علیه ما بسیج کرده اند از پول نفت سعودی گرفته تا راه انداختن داعش و کارشکنی های منطقه ای و بین المللی اما باز هم جمهوری اسلامی ایران قدرتمند باقی مانده است.
لاریجانی با اشاره به جریان دومی که با پیروزی انقلاب اسلامی کلید خورد گفت: انقلاب هرگز در مرزهای خودش متوقف نبود از ابتدای انقلاب مردم در کشورهای اسلامی خود را با ایران قیاس می کردند و به این نتیجه رسیدند که باید حکومت هایشان را مانند ایران اصلاح کنند به خودشان بیایند و آنها هم به این مدارج برسند.
وی افزود: وقتی نهضت راه افتاد غربی ها گفتند این بهار عربی است. تنها کسی که از این حرکات و قیام مردم مصر در همان روز اول دفاع کرد حضرت ایت الله خامنه ای بود که به روشنی فرمودند این بیداری اسلامی است. البته این بیداری اسلامی بوجود آمد اما لزوما انقلاب مردم از جمله مردم مصر موفق نبود اما به زودی موفق خواهد شد،ما هم از ۱۵ خرداد که آن بیداری بوجود آمدتا بهمن ۵۷ که انقلاب پیروز شد راه زیادی را طی کردیم.
محسوس بودن خلأ مکتب اهل بیت
لاریجانی در ادامه سخنرانی خود به مناسبت گرامیداشت ایام الله دهه فجر در مهدی شهر سمنان با اشاره به نقش مکتب اهل بیت علیهم السلام در کامیابی های انقلاب اسلامی ایران گفت: در هیچ زمانی در تاریخ نقش مکتب اهل بیت اینگونه مشخص و مبرز نبوده است. این مکتب اهل بیت علیهم السلام است که بود آن ایران را به قدرتی در منطقه رساند که در ۵۰۰ سال اخیر نظیر نداشته است و نبود این مکتب سبب شد تا بیداری اسلامی در کشورهای منطقه با ناکامی مواجه شود.
دبیر ستاد حقوق بشر گفت: به عنوان مثل مصر را نگاه کنید مردم مصر نظام اسلامی می خواستند، اخوان المسلمین هدایت جریان را به دست گرفت اما این اخوان یک خلا نظری بسیار مهمی داشت و مردم را در برابر دو گزینه قرار داد یا یک حکومت سکولار مثل ترکیه داشته باشند یا یک حکومت سلفی.
اما واقعیت این است که مردم مصر هیچکدام را نمی خواستند یعنی خلاء هدایتی و فکری اخوان المسلمین مردم مصر را نا امید کرد. چرا اخوان مشکل دارد چون جایگاه مکتب اهل بیت پر کردنی نیست. وقتی مکت اهل بیت نباشد همین جریانات تکفیری و داعشی سر کار می آیند. امروز خطری که غرب احساس می کند این است که ایران برای کشورهای اسلامی یک الگو در این خصوص بشود و مسلمانان متوجه شوند آنچه ایران اسلامی را به قدرتی بزرگ تبدیل کرده همین مبنا قراردادن مکتب اهل بیت است و الا آنها هم نمونه ای می شدند از داعش و تکفیری ها.
همه جوانان می توانند انقلابی باشند
محمدجواد لاریجانی در ادامه بحث خود در خصوص دستاوردهای انقلاب گفت: یکی دیگر از ویژگی های بزرگ انقلاب اسلامی ایران منحصر و محدود نبودن آن به زمان و مکان است، رهبر معظم انقلاب فرمودند من انقلابی هستم و بچه های انقلابی باید میدان دار باشند این دقیقا به همین معنا است که انقلاب در زمان و مکان محدود و محصور باقی نمی ماند.
وی افزود: برخی می گویند فقط ما انقلابی بوده ایم چون در همان روزهای انقلاب و قبل و بعد از آن و یا در جریان اصل و فرع انقلاب بوده ایم. اگر اینگونه باشد که با رفتن این افراد انقلاب هم باید از بین برود. اما رهبر انقلاب فرمودند که اینگونه نیست. حالا سوال برای نسل جدید این است که چگونه می توان انقلابی بود حال آنکه این ها اصلا در آن روزها به دنیا نیامده بودند.
لاریجانی در پاسخ به این سوال گفت: امروز انقلابی بودن یعنی فهم دقیق همین دو دستاورد و دو تجربه بزرگ انقلاب اسلامی ایران. انقلابی بودن یعنی بدانیم بنای یک نظام سیاسی مدنی بر عقلانیت اسلامی یعنی چه و بدانیم نهضت بیداری اسلامی یعنی چه؟ اول بشناسیم و دوم به حقانیت و درستی آن برسیم و سوم همه توان خود را برای باروری بیشتر این دو پدیده به کار بگیریم. این می شود یک ادم انقلابی و هر جوانی که این ویژگی ها را داشته باشد می شود یک جوان انقلابی و هر پیرمرد انقلابی که این ویژگی ها را ندارد یا داشته و به هر دلیلی از دست داده دیگر انقلابی نیست.
دبیر ستاد حقوق بشر گفت: این یک شاخص است و با این شاخص خیلی ها که در آن روزها نبودند انقلابی اند اما خیلی ها که در آن روزها بودند دیگر انقلابی نیستند. به همین خاطر است که رهبر عزیز ما تاکید دارند که راه باید برای انقلابی ها باز باشد، بجه های انقلابی ما باید میدان دار باشند و خود این ها بچه های خود را انقلابی بار بیاورند.
وقت انقلاب بودن این است که چه کار باید بکنم؟ کاری که برای استحکام انقلاب مفید باشد. حرف اینگونه بزنی اوقاتت را اینگونه صرف کنی.
بصیرت لازمه انقلابی بودن
دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان در ادامه با اشاره به فتنه سال ۸۸ گفت: لازمه دیگر انقلابی بودن داشتن بصیرت است. بصیرت موضوع جدیدی نیست اما این کلید واژه ای است که با فتنه ۸۸ توسط رهبر ما پرده برداری شد و موضوعیتش روشن شد. بصیرت در مکت اهل بیت حرف غریبی نیست. بالاترین درسی که در اسلام داریم دعوت به خدا است و این دعوت براساس بصیرت است و یعنی اساس دین ما ب بصیرت است.
لاریجانی افزود: پایه بصیرت در مکت اهل بیت علیهم السلام تفقه در دین است . داشتن بصیرت به این معنی است که باید بفهمیم کجا هستیم در آن شرایط چه وظایفی داریم و وقتی متوجه شدیم برای انجام آن وظایف به موقع و به اندازه قیام کنیم. و لذا بچه انقلابی اینگونه است که می فهمد امروز در چه مقطعی و در کجا ایستاده، باید چه کند و با ایمان و اعتقاد نسبت به انجام وظیفه به اندازه و به موقع قیام می کند.
ولایت بزرگترین نعمت الهی
دبیر ستاد حقوق بشر در ادامه بحث خود به موضوع نعم الهی و وظیفه شکرگزاری نسبت به آنها پرداخت و گفت: ما همیشه محفوف به نعم الهی هستیم و بعضا از بهترین نعم الهی که از قضا مخفی تر هستند غافل می شویم.
وی در ادامه گفت: سه نعمت مغفول در زندگی بشریت عبارتند از نعمت بودن، نعمت انسانیت و نعمت هدایت و ما همواره باید متذکر باشیم که خداوند منت بر سرما نهاده است که ما را بوجود آورده است، در وجود نیز منت بر سرما نهاده که ما را از میان همه خلایقش انسان افریده و سپس بدانیم که اصرار بر هدایت ما داشته است.
لاریجانی در تشریح نعمت هدایت به حدیثی از اما رضا (ع) اشاره کرده و ولایت را شرط لازم برای پذیرفته شدن نماز و روزه و حج و جهاد عنوان کردند و گفتند بر اساس مکتب اهل بیت کارهایی که باید انجام دهیم برای ولایت این است که بدانیم ولی حقش چیست؟ بدانیم مصداقش چیست؟ و قیام کنیم برای اینکه حقش دست خودش باشد. گاهی ادم نمی داند ولایت حقش چیست گاهی صرف نمی کند که بگویند حق با کیست و اگر هم تشخیص دهند برخی برای آن قیام نمی کنند و این ها همه کفران نعمت است.
دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان در ادامه به حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام اشاره کرده و افزود: از وجود مبارک ایشان سوال شد که مفهوم ظلم چیست؟ در تفسیرفرمود بالاترین ظلم ها این است که در امر حق ولایت یا سخن نگوییم، یا مصداقش را اگر فهمیدیم پنهان کرده و جابجا کنیم و یا در راه رسیدن حق ولایت به صاحب آن قیام نکنیم.
داعش نمونه ای از نماز و روزه بی ولایت
لاریجانی در ادامه با اشاره شرایط منطقه گفت: خیلی ها می گفتند چگونه می شود که مسلمانی نماز بخواند و روزه بگیرد اما بدون ولایت قبول نباشد ولی حالا با وجود داعشی ها این سوال پاسخ یافته است. بسیاری از این داعشی ها بیشتر از مسلمانان دیگر نماز می خوانند و روزه می گیرند اما چرا به این ورطه خطرناک افتاده اند چون ولایت ندارند. حالا مشخص می شود که چرا امام رضا (ع) فرمود نماز و روزه بدون ولایت قبول نیست. دلیلش همین است که بدون ولایت هرکسی در هر مقامی که باشد با خطر انحراف رو برو است.
انحراف در همه جریان های سیاسی بوده است
دبیر ستاد حقوق بشر گفت: اگر ولایت و پیروی از ولایت نباشد انحراف قطعی است. این انحراف هم محدود به جریان انحرافی در طیف اصولگرایی محدود نمی شود. جریان اصلاح طلبی هم دچار انحراف شد. انحراف آنها این بود که گفتند دیگر اسلام جوابگو نیست و مثل این است که با دوچرخه بخواهیم به کره ماه برویم و رفتند به سمت سکولار ـ لیبرال شدن حکومت. این یک نوع انحراف است. انحراف دیگر هم از نوع غلات در دوران احمدی نژاد شکل گرفت که گفتند خوب همه چیز امام زمان (عج) است و دیگر نیازی به ولایت و علما و مراجع نداریم و این هم شد یک انحراف دیگر .
لاریجانی در پایان خطاب به جوانان انقلابی کشور گفت: مادام که پیرو ولایت باشید و این ویژگی ها را مد نظر داشته باشید انقلابی باقی می مانید و با خاطر داشته باشید که جوان انقلابی ما باید بداند که شکر نعمت اسلام به این پنج عمل اصلی بستگی دارد.
دبیر ستاد حقوق بشر در ادامه پنچ عمل اصلی که برای به جا آوردن شکر نعمت اسلام لازم است را شناختن درست دین، انجام وظایف دینی، معرفی دین ، اقامه دین و دفاع غیرتمندانه از دین عنوان کرد و گفت: نخست اینکه باید دین را درست بشناسیم. فهم درست دین بسیار اساسی است و برای این کار باید رفت سراغ علما و دائم در اطراف علما بود. دوم اینکه وظایف دینی را انجام بدهند باید برای انها قیام کند نمی توان یک بچه مسلمان انقلابی بود ولی وظایف دینی را عمل نکرد. وظایف دینی را نیز باید شناخت.سوم اینکه یک جوان مسلمان انقلابی باید دین خود را به اندازه خود به دیگران معرفی کند. چهارم برای اقامه دین قیام کند یکی از مصادیق امروزی قیام برای دین شرکت در انتخابات و انتخاب اصلح است و پنجم اینکه جوان مسلمان انقلابی باید غیرت دینی داشته باشد. برخی می گویند نباید متعصب بود این حرف درستی نیست. تعصب درهمه جا بد نیست. برای دین باید غیرت و تعصب داشت. نباید اجازه داد برخی بوالهوس به دین توهین کنند و ما ساده از کنار آن بگذریم.
ستاره نقل و انتقالات:در این سن دیگر پول برایم مهم است نه تیم!
ورزش ۳ /امیری از شرایط ریزودرشت خودش و نفتتهران میگوید و اینکه اضافه میکند ماندنش در نفتتهران و یا جداییاش از این تیم به بعد از بازی با الجیش قطر در پلیآف موکول شده است.
* مهمترین چیزی که هواداران از تو میخواهند بدانند این است که تو از نفت جدا میشوی یا خیر؟
همه چیز به بعد از بازی با الجیش موکول شده است و باشگاه آن موقع تصمیمی اتخاذ میکند. این بازی حاصل ۳۶۵ روز ماست و فقط همین یک بازی باقیمانده در جامحذفی که حذف شدیم و در لیگ هم موفق نبودیم و دستاوردمان همین پلیآف است که اگر بتوانیم به لطف خدا پیروز شویم پیشرفتی برای همه همچنین خودم است. واقعیتش این است که به هیچ مساله ای فکر نمیکنم و هر اتفاقی که قرار است بیافتد، مربوط به بعد از بازی الجیش میشود. امیدوارم در آن زمان یک تصمیم خوب گرفته شود. الان به شخصه تمام تمرکز من و همچنین کل مجموعه نفت روی همین یک بازی یعنی دیدار با الجیش است.
* باتوجه به اینکه قراردادت با نفتتهران خیلی پایین است، احتمالا اشتیاقت برای رفتن و لژیونر شدن بیشتر است، درست است؟
اگر بخواهید از لحاظ حرفهایگری حساب کنید باشگاه کار درستی میکند ولی اگر بخواهید از لحاظ وجدانی بگویید این کار درست نیست ولی در کل تیمهای اروپایی هم همین روال را دارند و هر سال که بگذرد درصدی به قرارداد که در سال اول بستهای اضافه میشود. اما این را هم باید در نظر گرفت که من از نفتتهران به تیمملی رسیدهام و بازیهای خوبی انجام دادهام. نباید اینها را فراموش کرد. البته مسوولان قولهایی دادهاند که امیدوارم عملی شود.
* با توجه به اینکه فوتبالیستها باید خرج چند خانواده را بدهند و اینکه خودت بازیکن تیمملی هستی و قطعا تراکم مالی بیشتری داری آیا رقم پایین قراردادت برایت مشکلساز نمیشود؟
بحثی که شما مطرح کردید کاملا درست است حالا اینطور نیست که دقیقا خرج چند خانواده را بدهیم اما در بین تمام آشناها توقعاتی ایجاد میشود زیرا آنها پیش خود فکر میکنند که مثلا فلانی دارد در لیگبرتر بازی میکند و همین قضیه انتظاراتی را به وجود میآورد و صددرصد آنهایی که رابطه نسبی دارند و فامیل درجه یک هستند از یک فوتبالیست انتظار ویژهای دارند به هرحال اکثر فوتبالیستها از خانوادههای ضعیفی بالاآمدهاند و با یک تکان در زندگی هر فوتبالیست اطرافیان هم توقع پیدا میکنند تا سروسامان بخشد. پدر خود من یک آدم فرهنگی بود و بعد از این همه سال خدمت ۳۰ میلیون تومان به او دادهاند و مادرم هم خانهدار بوده برای همین شرایط سختی وجود دارد بنابراین اگر همین الان فوتبالیستی بیاید و بگوید خرج ۴، ۵ خانواده را میدهم دروغ نگفته است و هرگونه اتفاق و تکان در زندگی یک فوتبالیست تبعات خاص خودش را دارد.
* شنیده میشد از امصلال پیشنهاد داری اما چون با دو، سه مدیربرنامه مختلف کار کردی و تداخل آنها با هم باعث منتفی شدن رفتنت به این تیم شده این موضوع چقدر صحت دارد؟
واقعیت این است که با امصلال صحبتهایی شده بود و یکی، دو مدیربرنامه بودند که تماس میگرفتند و باشگاه هم کامل در جریان قضیه بود و آقای قنبرزاده با من صحبت کرد و گفت من به عنوان وکیلات به هیچ وجه اجازه نمیدهم حقت پایمال شود و باشگاه خودش پیشقدم میشود زیرا دوست داریم اگر قرار است کسی لژیونر بشود و اتفاقی بیافتد حقالزحمهاش کامل داده شود و اگر زحمتی کشیده دستمزد او باید داده شود و از طرف باشگاه به من گفته شد تو بازیکن ما هستی و با ما قرارداد داری و باید در کم و کیف قضیه باشیم ولی خلاصه اتفاقاتی افتاد که قسمت نشد به ام صلال بروم و ربطی به اینکه میگویند داستان مدیربرنامهها با هم تداخل پیدا کرده بود ندارد، من فکر میکنم دلیل اصلی نرفتنم محدودیت زمانی بود. وگرنه اینگونه نیست که خدایی ناکرده من با کسی پدرکشتگی داشته باشم.
* تو از چین هم پیشنهاد داشتی، داستان دقیقا به کجا رسید؟
۲۰ روزی هست که این موضوع به گوش من رسیده و صحبتهایی بین باشگاه ما و باشگاه چینی که خواهان من است انجام شده ولی من از کم و کیف ماجرا اطلاعی ندارم و خود باشگاه کاملا در جریان است.

* با توجه به اینکه ۲۸ سال سن داری وسوسه مالی چقدر برایت اهمیت دارد و یا اینکه این موضوع برایت مهم نیست؟* نظرت را در مورد علیرضا بیرانوند هم بگو و اینکه اگر از نفت جدا میشد چقدر به او حق میدادی؟
* تو فوتبالیست بسیار موجهی هستی علاوه بر اینکه از لحاظ فوتبالی و فنی خوش درخشیدی، به تحصیلت هم ادامه دادی و به نوعی آقای وکیل فوتبال ایران لقب گرفتی. راجع به این قضیه صحبت میکنی؟
* در ابتدای مصاحبه به بازی حساس در روز بیستم با الجیش قطر اشاره کردی و حالا میخواهم بیشتر در مورد این دیدار صحبت کنی.
* چه تقاضایی از هواداران برای بیستم بهمن ماه داری؟
* به عنوان سوال آخر در مورد شرایط نفتتهران در لیگبرتر صحبت کن. شما از دو بازی یک امتیاز گرفتهاید آیا در ادامه اوضاع بهبود پیدا میکند؟
فوری/ علی کفاشیان متهم ردیف اول پرونده فساد در فوتبال است
لحظاتی پیش پورمختار رئیس کمیسیون اصل ۹۰ در گفت و گو با بخش خبری ۲۰:۳۰ اعلام کرد که علی کفاشیان متهم ردیف اول پرونده فساد در فوتبال است که به مراجع قضایی معرفی شده است.
پورمختار با توجه به واکنشهایی که نسبت به پرونده فساد در فوتبال وجود داشته و برخی اظهار نظرها گفت: مسائل مربوط به فساد در فوتبال ریشهدارتر از چیزی است که در گزارش قرائت شده وجود دارد.
سپاه کابوس امنیت اسرائیل است
| به گزارش جهان به نقل از میزان، سردار سرتیپ پاسدار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه، دقایقی پیش با حضور در برنامه زنده ” گفتگوی ویژه خبری ” شبکه دو سیما به بررسی دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه دفاعی و نظامی و آخرین تحولات منطقه و پیروزیهای اخیر مقاومت اسلامی سوریه پرداخت. در ادامه می توانید محورهای مهم این گفت و گو را مطالعه کنید: *پیروزی های جدید را در سوریه باید به فال نیک گرفت و آن را به همه بخصوص مردم این کشور تبریک گفت زیرا معادلات مربوط به این کشور را بر هم زد. * ملت ایران بعد از انقلاب از گردنه های سختی عبور کردند و توانستند از پس جنگ هشت ساله و تحریم ها و تهاجم فرهنگی و توطئه ها و فتنه های داخلی که پشتوانه خارجی داشتند گذر کنند و امروز نظام ما بعنوان یک قدرت در منطقه و جهان مطرح است. * در هیچ میز مذاکره ای نمی توان بدون وجود ایران تصمیم گرفت به گونه ای که شاهد هستیم ایران در تمامی معادلات جهانی حضور دارد و توانسته است استراتژی های دشمنان را در جهان اسلام خنثی کند. *عربستان در یک جهان نابرابر با حمایت رژیم صهیونیستی امروز وارد جنگ نابرابری شده است اما باید به این موضوع اشاره کرد که عربستان ناکام استراتژیک جنگ یمن است. * برآوردهای دقیقی از تحرکات عربستان در سوریه ویمن داریم و باید بگوییم عربستان و نیروهای منتسب به آن ظرفیت جنگیدن در سوریه را ندارند. * آمریکا، فرانسه ، رژیم صهیونیستی و برخی از همپیمانان آنها متأسفانه عامل اصلی فضای امروز سوریه هستند و باعث شدند که مشکلات بسیاری گریبانگیر این کشور شود. *آنچه در شمال حلب امروز رخ داد و پیروزهایی نیز حاصل شد از اوایل ماه محرم تحت عنوان عملیات نصر آغاز شد و تغییرات میدانی را در مبارزه با تروریست ها در سوریه ایجاد کرد. *فتح شهرهای نبل و الزهرا در شمال حلب معادلات بین المللی را در مبارزه با تروریسم در سوریه تغییر داد. *اعزام نیروهای زمینی عربستان به سوریه بیشتر شبیه یک لطیفه سیاسی است و شاید به صورت سمبلیک نیروهای این کشور وارد سوریه شوند ولی به طور حتم این موضوع در سوریه تعیین کننده نخواهد بود. *گروه های تکفیری از چند ماه اخیر در سوریه در حال عقب نشینی هستند. *گروه های تکفیری تجزیه شده اند و نیروهای تکفیری نزدیک مرزهای ترکیه فاقد امکانات حمایتی و لجستیک هستند. *سیاست ما این است که جلوتر از حوادث حرکت کنیم. ما با جهان اسلام و کشورهایی چون عراق، سوریه، لبنان ، افعانستان ویمن به یک منفعت مشترک رسیده ایم و در این امتداد به حرکت خود ادامه خواهیم داد. *منطق ما در سوریه بر اساس منافع مشترک با این کشور صورت می گیرد و در سطوح مختلف اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی و بین المللی ادامه پیدا خواهد کرد. *موضع ما در مورد سوریه و عراق صرفا ایرانی نیست. امنیت و منافع راهبردی ایران واقعیتهایی است که در دستور کار ما قرار دارد. *با توجه به اظهارات رئیس جمهوری و مقامات روسیه این کشور کماکان می خواهد سیاست های میدانی و استراتژی خود را در سوریه ادامه دهد. *تروریستها بدنبال این بودند که حلب را پایتخت خود قرار دهند اما موفق نشدند و موضوع منطقه پرواز ممنوع هم منتفی شد. *سپاهی که رژیم صهیونیستی را با ظرفیت سازی در محیطهای پیرامونش به رژیمی تبدیل کرده که بین مرگ و زندگی بسر میبرد و کابوس امنیتی برای آن است و اجازه نمیدهد سوریه تجزیه شود و از نطام سوری حمایت میکند و حزب الله را قدرت میدهد که در برابر هر جنگی مقابل اسراییل بایستد و هیچ نقطه ای از دشمن نباشد که محل تلاقی موشک های دوربرد و نزدیک برد آن نباشد، طبیعی است که تبدیل به یک عنصر نامطلوب نزد آنها میشود و دشمن علیه آن عملیات روانی به راه میاندازد. *سپاه شهرهای بزرگ موشکی سرشار از قدرت های متراکم و دقیق با انگشتهای روی ماشه برای انهدام دشمنان در اختیار داشته و قلعه های تسخیر ناپذیری در ارتفاعات مرزی دارد. |
اوضاع سوریه شبیه به جهنم است
| به گزارش جهان، مهر به نقل از خبرگزاری آلمان خبرداد: بان کی مون بعد از توقف مذاکرات صلح سوریه در ژنو گفت: اوضاع سوریه به جهنم روی زمین شبیه تر است. پیش از این دبیر کل سازمان ملل متحد در کنفرانس حمایت از سوریه و منقطقه گفته بود: تمام طرف های نزاع در سوریه حقوق بشر را نقض می کنند. وی با تاکید بر اینکه راه حل نظامی برای این نزاع وجود ندارد، گفت: تنها گفت و گوی سیاسی همه جانبه می تواند ملت سوریه را از درد و رنج غیر قابل تحمل نجات دهد. دونالد تاسک رییس اتحادیه اروپا نیز گفت: بعد از سال ها درگیری مردم (سوریه) امید خود را از دست داده اند، ما تعهد اخلاقی برای بازگرداندن امید به آنها داریم. همچنین جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در گفت و گو با سرگئی لاوروف همتای روسی خود چگونگی اجرای آتش بس و دسترسی به شهروندان تحت محاصره در سوریه را بررسی کرد. بر همین اساس، شورای امنیت سازمان ملل روز جمعه با استفان دی میستورا فرستاده سازمان ملل به سوریه نشست برگزار خواهد کرد. برخی دیپلمات های آمریکایی در این مورد گفتند: دی میستورا به ۱۵ عضو شورای امنیت در مورد شرایطی که منجر به تعلیق مذاکرات ژنو شد، گزارش خواهد داد. این نشست به درخواست ونزوئلا که درماه جاری ریاست شورای امنیت ر بر عهده دارد، برگزار خواهد شد. دی میستوار روز چهارشنبه از تعلیق موقت مذاکرات غیر مستقیم میان نمایندگان دولت و مخالفان سوریه تا ۲۵ فوریه خبر داد. |
آمریکا در فکر لشکرکشی به لیبی است
| به گزارش جهان، مهر به نقل از رویترز خبرداد: کاخ سفید در بیانیه ای اعلام کرد در صورت لزوم برای نابودی داعش به لیبی نیروی نظامی اعزام خواهد کرد. در این بیانیه آمده است: باراک اوباما برای نابودی داعش ریسک مربوط به اعزام نیروی نظامی به لیبی را پذیرفته و به این کشور نیروی نظامی اعزام خواهد کرد. جاش ارنست در این بیانیه که روز چهارشنبه منتشر شد اعلام کرد برای حفظ امنیت مردم آمریکا لازم باشد به هر کشوری نیرو اعزام خواهیم کرد. ارنست در واکنش به اتهامات وارد شده از سوی احزاب جمهوری خواه در قبال سیاست خارجی آمریکا افزود: برای اعزام نیروی نظامی به لیبی یا هر کشور دیگر برای نابودی داعش می توانیم به تنهایی عمل کنیم. گفتنی است حزب جمهوری خواه اکثریت کنگره آمریکا بارها دولت اوباما را به ضعف در مقابل تروریست ها متهم کرده اند. آنها اعتقاد دارند آمریکا قدرت سالهای گذشته خود را ندارد.
|
پوتین: روابط ما وایران راهبردی و استراتژیک است
| به گزارش جهان به نقل از مهر، علی اکبر ولایتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک که در مسکو به سر می برد روز چهارشنبه ۱۴ بهمن ماه با پوتین رییس جمهور روسیه دیدار و آخرین وضعیت همکاری های دو جانبه و منطقه ای را مورد گفتگو قرار داد.
در این دیدار رییس جمهور روسیه ضمن ابراز خرسندی از توسعه روابط راهبردی دو کشور گفت: ضروری است همکاری ها در تمامی زمینه ها گسترش یافته و از همه ظرفیت ها در این جهت بهره برداری شود. ولایتی هم در این دیدار ضمن ابراز خرسندی از ملاقات رییس جمهور روسیه، به دیدگاه مقام معظم رهبری در نگاه به شرق و توسعه همکاری ها با روسیه اشاره کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران و روسیه در جهت تنظیم روابط راهبردی و استراتژیک گام بر می دارند و این مسیر بازگشت ناپذیر در توسعه و گسترش همکاری های راهبردی و استراتژیک می تواند به ایجاد ثبات و صلح در منطقه و عرصه بین المللی کمک نماید. رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک که به دعوت موسسه تحقیقات استراتژیک روسیه به این کشور سفر کرده است علاوه بر شرکت در کنفرانس همکاری های ایران و روسیه در شرایط نوین ژیوپلتیک،با مقامات عالی این کشور از جمله دستیار ارشد رییس جمهور، نماینده ویژه رییس جمهور در امور سوریه، دبیر شورای امنیت ملی، رییس و اعضا کمیته بین الملل دوما و برخی دیگر از مقامات دیدار و در خصوص روابط دو جانبه، منطقه ای و بین المللی به تبادل نظر پرداخت. |
![[del.icio.us]](http://ofoghnews.ir/wp-content/plugins/bookmarkify/delicious.png)
![[Facebook]](http://ofoghnews.ir/wp-content/plugins/bookmarkify/facebook.png)
![[Google]](http://ofoghnews.ir/wp-content/plugins/bookmarkify/google.png)
![[Technorati]](http://ofoghnews.ir/wp-content/plugins/bookmarkify/technorati.png)
![[Twitter]](http://ofoghnews.ir/wp-content/plugins/bookmarkify/twitter.png)
![[Yahoo!]](http://ofoghnews.ir/wp-content/plugins/bookmarkify/yahoo.png)
![[Email]](http://ofoghnews.ir/wp-content/plugins/bookmarkify/email.png)