همکاری ایران با بزرگترین شرکت نفتی آلمان

همکاری ایران با بزرگترین شرکت نفتی آلمان

به گزارش جهان به نقل از مهر، رکن الدین جوادی معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و «ماریو مهرن» (Mario Mehren) مدیرعامل شرکت وینترسهل (Wintershall) آلمان، بعدازظهر امروز (سه شنبه؛ ٢٤ فروردین ماه) تفاهم نامه همکاری مشترکی را امضا کردند.
 
بر مبنای این تفاهمنامه، شرکت وینترسهل از حدود یک ماه آینده مطالعات خود را روی چهار مخزن نفتی واقع در غرب ایران آغاز می کند.
 
شرکت وینترسهل (Wintershall) که در حوزه بالادستی و در زمینه استخراج نفت و گاز فعالیت می کند، از شرکتهای زیر مجموعه شرکت بی ای اس اف (BASF) بزرگترین شرکت صنایع شیمیایی جهان است.
 
شرکت وینترسهل در سال ۱۸۹۴ راه‌اندازی شد و در حال حاضر زیرمجموعه‌ای از شرکت ب آ اس اف می‌باشد و به‌عنوان بزرگترین شرکت نفت و گاز آلمان شناخته می‌شود. دفتر مرکزی این شرکت در شهر کاسل، آلمان قرار دارد.
 

همکاری ایران با بزرگترین شرکت نفتی آلمان

به گزارش جهان به نقل از مهر، رکن الدین جوادی معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و «ماریو مهرن» (Mario Mehren) مدیرعامل شرکت وینترسهل (Wintershall) آلمان، بعدازظهر امروز (سه شنبه؛ ٢٤ فروردین ماه) تفاهم نامه همکاری مشترکی را امضا کردند.
 
بر مبنای این تفاهمنامه، شرکت وینترسهل از حدود یک ماه آینده مطالعات خود را روی چهار مخزن نفتی واقع در غرب ایران آغاز می کند.
 
شرکت وینترسهل (Wintershall) که در حوزه بالادستی و در زمینه استخراج نفت و گاز فعالیت می کند، از شرکتهای زیر مجموعه شرکت بی ای اس اف (BASF) بزرگترین شرکت صنایع شیمیایی جهان است.
 
شرکت وینترسهل در سال ۱۸۹۴ راه‌اندازی شد و در حال حاضر زیرمجموعه‌ای از شرکت ب آ اس اف می‌باشد و به‌عنوان بزرگترین شرکت نفت و گاز آلمان شناخته می‌شود. دفتر مرکزی این شرکت در شهر کاسل، آلمان قرار دارد.
 

همکاری ایران با بزرگترین شرکت نفتی آلمان

بک لینک قوی

دانلود فیلم جدید

زمان پرداخت بدهی‌های نفتی هند به ایران

زمان پرداخت بدهی‌های نفتی هند به ایران

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، دارمندراپرادهان در نشست اقتصادی ایران و هند اظهار کرد: در پروژه «فرزاد بی» که قبل از تحریم‌ها در ایران آغاز شد با کمک و موافقت دولت ایران شرایط پساتحریم نیز فراهم شده است که با ترک مناقصه دوباره کار را ادامه می‌دهیم.  
 
وی افزود: ایران قرار است برای طرح‌های دیگر نیز سازو و کارهای جدید مناقصه را اعلام کند که پس از اعلام ما در این طرح‌ها ورود می‌کنیم.  
 
وزیر نفت و گاز هند ادامه داد: با توجه به این که ایران مازاد تولید گاز دارد این شرایط برای ما جذاب است و اگر قیمت‌های پیشنهادی شما مناسب باشد به شکل ویژه‌ای از کشتی گرفته تا خط لوله گاز ایران را خریداری و منتقل می‌کنیم.  
 
وی تاکید کرد: در این نشست 25 نفر از مسئولین اجرایی شرکت‌های برتر نفت و گاز و پتروشیمی هند و مسئولان هندی حضور دارند تا در شرایط جدید پساتحریم ایران روابط اقتصادی خود را توسعه دهیم.  
 
وزیر نفت و گاز هند تاکید کرد: توسعه روابط با ایران در راستای راهبرد سیاست‌های دولت هند بوده و ما برای توسعه روابط با دیگر کشورها نظام خود را یکپارچه کرده‌ایم و مالیات بر شرکت‌ها را از 34 درصد به 25 درصد تقلیل داده‌ایم.  
 
این مقام هندی گفت: هند در شرایط کنونی سریعترین اقتصاد در حال رشد دنیا را دارد و در 5 سال آینده بیشترین رشد اقتصادی متعلق به کشور ما است به طوری که در سال 2020 نیاز انرژی ما به سومین کشور مصرف کننده نفت جهان و در سال 2040 به تراز آمریکا می‌رسیم.  
 
وی اضافه کرد: هند فرصت‌های خوبی برای سرمایه‌گذاری دارد که بنا داریم با شرکت‌های ایرانی در این ارتباط صحبت کنیم.  
 
مقام مسئول بخش نفت و گاز هند گفت: در گذشته نه چندان دور ایران دومین تامین کننده نفت خام هند بود و اکنون به رتبه ششم رسیده که بنا داریم دوباره ایران را دوم کنیم.  
 
وی با بیان این که شرکت‌های نفتی هند 35 میلیارد دلار جذب سرمایه‌گذاری خارجی داشته‌اند گفت: از شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران ایرانی نیز درخواست می‌شود در بخش‌های نفت و گاز هند سرمایه‌گذاری کنند.
 
وزیر نفت و گاز هند یادآور شد: بند چابهار حلقه‌ واسطه توسعه روابط اقتصادی ایران و هند است ما مایل به تولید کود، آلومینیوم، فولاد و توسعه زیرساخت‌ها در این بند هستیم.  
 
وی در پایان صحبت‌های خود گفت: بنا داریم که 20 میلیارد دلار در میدان گازی «فرزاد بی» و بند چابهار سرمایه‌گذاری کنیم.

زمان پرداخت بدهی‌های نفتی هند به ایران

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، دارمندراپرادهان در نشست اقتصادی ایران و هند اظهار کرد: در پروژه «فرزاد بی» که قبل از تحریم‌ها در ایران آغاز شد با کمک و موافقت دولت ایران شرایط پساتحریم نیز فراهم شده است که با ترک مناقصه دوباره کار را ادامه می‌دهیم.  
 
وی افزود: ایران قرار است برای طرح‌های دیگر نیز سازو و کارهای جدید مناقصه را اعلام کند که پس از اعلام ما در این طرح‌ها ورود می‌کنیم.  
 
وزیر نفت و گاز هند ادامه داد: با توجه به این که ایران مازاد تولید گاز دارد این شرایط برای ما جذاب است و اگر قیمت‌های پیشنهادی شما مناسب باشد به شکل ویژه‌ای از کشتی گرفته تا خط لوله گاز ایران را خریداری و منتقل می‌کنیم.  
 
وی تاکید کرد: در این نشست 25 نفر از مسئولین اجرایی شرکت‌های برتر نفت و گاز و پتروشیمی هند و مسئولان هندی حضور دارند تا در شرایط جدید پساتحریم ایران روابط اقتصادی خود را توسعه دهیم.  
 
وزیر نفت و گاز هند تاکید کرد: توسعه روابط با ایران در راستای راهبرد سیاست‌های دولت هند بوده و ما برای توسعه روابط با دیگر کشورها نظام خود را یکپارچه کرده‌ایم و مالیات بر شرکت‌ها را از 34 درصد به 25 درصد تقلیل داده‌ایم.  
 
این مقام هندی گفت: هند در شرایط کنونی سریعترین اقتصاد در حال رشد دنیا را دارد و در 5 سال آینده بیشترین رشد اقتصادی متعلق به کشور ما است به طوری که در سال 2020 نیاز انرژی ما به سومین کشور مصرف کننده نفت جهان و در سال 2040 به تراز آمریکا می‌رسیم.  
 
وی اضافه کرد: هند فرصت‌های خوبی برای سرمایه‌گذاری دارد که بنا داریم با شرکت‌های ایرانی در این ارتباط صحبت کنیم.  
 
مقام مسئول بخش نفت و گاز هند گفت: در گذشته نه چندان دور ایران دومین تامین کننده نفت خام هند بود و اکنون به رتبه ششم رسیده که بنا داریم دوباره ایران را دوم کنیم.  
 
وی با بیان این که شرکت‌های نفتی هند 35 میلیارد دلار جذب سرمایه‌گذاری خارجی داشته‌اند گفت: از شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران ایرانی نیز درخواست می‌شود در بخش‌های نفت و گاز هند سرمایه‌گذاری کنند.
 
وزیر نفت و گاز هند یادآور شد: بند چابهار حلقه‌ واسطه توسعه روابط اقتصادی ایران و هند است ما مایل به تولید کود، آلومینیوم، فولاد و توسعه زیرساخت‌ها در این بند هستیم.  
 
وی در پایان صحبت‌های خود گفت: بنا داریم که 20 میلیارد دلار در میدان گازی «فرزاد بی» و بند چابهار سرمایه‌گذاری کنیم.

زمان پرداخت بدهی‌های نفتی هند به ایران

بک لینک رنک 7

توضیحات قاضی سراج در رابطه با قراردادهای نفتی، بازرسی از سایپا و پرونده دکل نفتی

توضیحات قاضی سراج در رابطه با قراردادهای نفتی، بازرسی از سایپا و پرونده دکل نفتی

 افق نیوز/ قاضی ناصر سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور در حاشیه معارفه دادستان کل کشور در جمع خبرنگاران در رابطه با پرونده قراردادهای نفتی اظهار کرد: همانگونه که وزیر نفت اعلام کردند جلساتی را در این زمینه برگزار کردیم، ایراداتی که بود به وزارت نفت اعلام که خوشبختانه وزارت نفت و معاونانشان تمکین کردند که اگر نواقص را برطرف کنند مشکلی نخواهیم داشت.

وی در رابطه با بازرسی از شرکت خودروسازی سایپا نیز گفت: در مورد این پرونده اقدام شده اما هنوز تکمیل نشده است. بیشتر در رابطه با ثبت‌های انجام شده و پول‌های واریزی مردم بود که از مردم پول می‌گیرند ولی ایفای تعهد نمی‌کنند، در دهه فجر ۹۰۰۰ نفر ثبت نام کرده بودند که با تعهدی که گرفتیم تا ۲۹ اسفند حدود ۶ هزار خودرو تحویل دادند که تعداد کمی باقی مانده است و انشالله پیگیری می‌کنیم.

سراج در رابطه با پرونده تخلفات فوتبال نیز گفت: بازرسان سازمان بازرسی در وزارت ورزش و جوانان مستقر هستند و موضوع را بررسی می‌کنند.

رئیس سازمان بازرسی کل کشور در رابطه با پرونده دکل نفتی نیز گفت: پرونده دکل نفتی را به دادسرا فرستادیم و دادسرا در حال رسیدگی است.

وی در رابطه با اینکه آیا متهم دیگری نیز در این پرونده دستگیر شده است یا خیر، تصریح کرد: بله دستگیر شده است، گزارش که کامل شود به دادسرا ارسال می‌کنیم.

میزان/سراج در رابطه با نظارت سازمان بازرسی بر نحوه فروش اموال بابک زنجانی گفت: بر این موضوع نظارت کرده و گزارش‌ها را اعلام کردیم. بر اساس گزارش‌های ما پرونده تکمیل شد، خوشبختانه وزارت نفت و دادستانی در این زمینه ارتباط خوبی دارند که اموال ها را قیمت گذاری کنند و نسبت به بازپرداخت دیون او اقدام کنند.

وی همچنین در ارتباط با برنامه‌های سازمان بازرسی در سال جدید، اظهار کرد: طبق فرمایشات مقام معظم رهبری در سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل، برنامه ریزی کرده و کلیه مشکلات استان‎ها را احصا کرده و از سال آینده اجرایی خواهد شد.

توضیحات قاضی سراج در رابطه با قراردادهای نفتی، بازرسی از سایپا و پرونده دکل نفتی

 افق نیوز/ قاضی ناصر سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور در حاشیه معارفه دادستان کل کشور در جمع خبرنگاران در رابطه با پرونده قراردادهای نفتی اظهار کرد: همانگونه که وزیر نفت اعلام کردند جلساتی را در این زمینه برگزار کردیم، ایراداتی که بود به وزارت نفت اعلام که خوشبختانه وزارت نفت و معاونانشان تمکین کردند که اگر نواقص را برطرف کنند مشکلی نخواهیم داشت.

وی در رابطه با بازرسی از شرکت خودروسازی سایپا نیز گفت: در مورد این پرونده اقدام شده اما هنوز تکمیل نشده است. بیشتر در رابطه با ثبت‌های انجام شده و پول‌های واریزی مردم بود که از مردم پول می‌گیرند ولی ایفای تعهد نمی‌کنند، در دهه فجر ۹۰۰۰ نفر ثبت نام کرده بودند که با تعهدی که گرفتیم تا ۲۹ اسفند حدود ۶ هزار خودرو تحویل دادند که تعداد کمی باقی مانده است و انشالله پیگیری می‌کنیم.

سراج در رابطه با پرونده تخلفات فوتبال نیز گفت: بازرسان سازمان بازرسی در وزارت ورزش و جوانان مستقر هستند و موضوع را بررسی می‌کنند.

رئیس سازمان بازرسی کل کشور در رابطه با پرونده دکل نفتی نیز گفت: پرونده دکل نفتی را به دادسرا فرستادیم و دادسرا در حال رسیدگی است.

وی در رابطه با اینکه آیا متهم دیگری نیز در این پرونده دستگیر شده است یا خیر، تصریح کرد: بله دستگیر شده است، گزارش که کامل شود به دادسرا ارسال می‌کنیم.

میزان/سراج در رابطه با نظارت سازمان بازرسی بر نحوه فروش اموال بابک زنجانی گفت: بر این موضوع نظارت کرده و گزارش‌ها را اعلام کردیم. بر اساس گزارش‌های ما پرونده تکمیل شد، خوشبختانه وزارت نفت و دادستانی در این زمینه ارتباط خوبی دارند که اموال ها را قیمت گذاری کنند و نسبت به بازپرداخت دیون او اقدام کنند.

وی همچنین در ارتباط با برنامه‌های سازمان بازرسی در سال جدید، اظهار کرد: طبق فرمایشات مقام معظم رهبری در سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل، برنامه ریزی کرده و کلیه مشکلات استان‎ها را احصا کرده و از سال آینده اجرایی خواهد شد.

توضیحات قاضی سراج در رابطه با قراردادهای نفتی، بازرسی از سایپا و پرونده دکل نفتی

خرید بک لینک

واکنش زنگنه به ادعای فریز نفتی عربستان

به گزارش جهان به نقل از تسنیم،‌ وزیر نفت در پنل تخصصی انرژی که در حاشیه همایش تبیین برنامه ششم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد گفت: برخی کشورها که بالای ده میلیون بشکه در روز نفت تولید می کنند از ایران می خواهند تولید نفت خود را در سطح یک میلیون بشکه در روز فریز کند.
 
وی افزود: این شبیه جوک است که به ما می گویند ما تولیدمان را بالای ده میلیون بشکه در روز فریز می کنیم و شما هم در یک میلیون بشکه فریز کنید.
 
وزیر نفت در ادامه گفت: «هشت یا 9 میدان نفتی است که 70 درصد تولید نفت کشور را تامین می کنند. این میدان ها پیر شده اند و نیاز به ترمیم دارند. اما هر کاری می خواهیم در این زمینه انجام بدهیم یک عده کفن می پوشند و سینه می زنند و اجازه نمی دهند.»
 
وی افزود: «اگه نمی گذارند انجام نمی دهیم. نه آبرویمان را از سر راه آورده ایم نه جانمان را. اما آیندگان ما را لعنت خواهند کرد. زیرا عدم ترمیم این میادین ضرر های جبران ناپذیری به کشور وارد خواهد کرد‎.»
 
زنگنه گفت: تولید نفت از این میادین هر سال 200 تا 300 هزار بشکه در روز کاهش می یابد و اگر اقدامی انجام نشود بعد از مدتی دیگر نمی توان برای احیای آن ها کاری انجام داد.
 
وی مهمترین برنامه وزارت نفت را در طول برنامه ششم توسعه، افزایش تولید نفت عنوان کرد و افزود: در طول برنامه ششم تولید نفت باید به روزانه چهار میلیون و 600 هزار بشکه برسد که البته برای تحقق این مقدار فراهم شدن شرائط لازم و ضروری است.
 
وزیر نفت با بیان این که در طول این برنامه روزانه یک میلیون بشکه به تولید میعانات گازی کشور افزوده می شود به افزایش تولید گاز نیز اشاره کرد و گفت: در سال 96 تولید گاز به بیش از یک میلیارد و 100 میلیون مترمکعب می رسد و سهم پارس جنوبی از این مقدار 750 میلیون مترمکعب است.
 
زنگنه با یادآوری این که فازهای میدان گازی پارس جنوبی اواسط سال 96 به جز فاز 14 تکمیل و به پایان می رسد، یادآور شد: در این سال مقدار تولید گاز ایران از پارس جنوبی از قطر بالاتر خواهد رفت.
 
وی سپس به موضوع سوخت نیروگاهها پرداخت و با اشاره به فعالیتهای وزارت نفت در این زمینه گفت: در سال 94 میزان استفاده از نیروگاهها از سوخت مایع 17 تا 18 درصد می رسد و این درحالی است که در سال 92، 42 درصد سوخت نیروگاهها که معادل 27 میلیارد دلار می شود سوخت مایع بوده است.
 
زنگنه افزود:  این میزان در سالهای آینده به 10 درصد می رسد که هم برای اقتصاد ملی و هم برای محیط زیست مناسب است.
 
وزیر نفت همچنین دیگر برنامه وزارت نفت را در طول برنامه ششم افزایش صادرات گاز عنوان کرد و با اشاره به این که اگر از لحاظ سیاسی مشکلی به وجود نیاید صادرات گاز ایران به 200 میلیون مترمکعب در روز می رسد، افزود: عراق، پاکستان، عمان وبرخی از کشورهای منطقه مشتریان گاز ایران خواهند بود.
 
زنگنه همچنین ارزش محصولات پتروشیمی در سال 94 را 18 میلیارد دلار براساس قیمت پایه سال 93 اعلام کرد و گفت: طبق برنامه این میزان در سال پایانی برنامه ششم به 41 میلیارد دلار می رسد که برای رسیدن به این میزان، سرمایه گذاری عظیمی نیاز است که باید از سوی بخش خصوصی تامین شود.
 
وی میزان سرمایه گذاری در بخش پتروشیمی را 50 میلیارد دلار عنوان کرد و افزود: اگر سالی 12 میلیارد دلار در صنعت پتروشیمی سرمایه گذاری شود اشتغال عظیمی در کشور ایجاد خواهد شد.
 
وزیر نفت با اشاره به این که برای بهینه سازی پالایشگاههای موجود در برنامه ششم به 15 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز است به ساخت پالایشگاههای میعانات گازی در کشور اشاره کرد و گفت: با تکمیل پالایشگاههای سیراف (480 هزار بشکه)، ستاره خلیج فارس ( 360 هزار بشکه) و پالایشگاه دوم فارس (120 هزار بشکه) ایران تا آخر برنامه میعاناتی برای صادرات نخواهد داشت.
 
زنگنه با بیان این که ظرف 2 الی سه سال آینده میزان مصرف سوخت مایع در نیروگاهها و صنعت ناچیز می شود افزود: در طول سه سال آینده سوخت مایع تنها در بخش حمل ونقل استفاده می شود.
 
وزیر نفت با اشاره به این که صنعت نفت در طول برنامه ششم به 200 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد که از این میزان سهم بخش بالادستی 134 میلیارد دلار است، یادآور شد: بقیه این سرمایه گذاری برای بخش پائین دستی که باید از منابع داخلی و خارجی و همچنین صندوق توسعه ملی تامین شود.

آهنگ جدید

صبحانه

دستور تشکیل کارگروه ویژه نفتی

به گزارش جهان به نقل از مهر، جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی عصر امروز (چهارشنبه) به ریاست معاون اول رئیس جمهور و با دستور جلسه «بررسی و تصمیم گیری راجع به پروژه های پیشنهادی برنامه ملی توسعه ظرفیت تولید نفت و گاز و تکمیل زنجیره پایین دستی و توسعه بازار» برگزار شد.
 
اسحاق جهانگیری با اشاره به دستور جلسه این هفته ستاد اظهارداشت: برنامه‌ ملی وزارت نفت و طرح ها و پروژه های مرتبط با آن از اهمیت فراوانی برخوردار است و باید به عنوان یک موضوع اصلی در دستور کار دولت قرار گیرد.
 
معاون اول رئیس جمهور صنعت نفت را یکی از بخش های پُراهمیت در اقتصاد کشور دانست و افزود: افکار عمومی نیز نسبت به موضوع نفت و گاز حساسیت ویژه ای دارند و لازم است برنامه های مرتبط با صنعت نفت با جدیت تدوین و پیگیری شود.
 
جهانگیری طرح ها و پروژه های تدوین شده در برنامه ملی توسعه ظرفیت تولید نفت و گاز را مثبت و قابل دفاع توصیف کرد و گفت: برنامه تدوین شده برنامه ای دقیق و عملیاتی است چرا که افق روشنی را برای آینده صنعت نفت کشور پیش روی دولت قرار می دهد؛ به گونه ای که تمام برنامه های سال های آینده در دوره های دو و پنج ساله حوزه صنعت نفت و گاز و  منابع مالی مورد نیاز آن  مشخص خواهد بود.
 
وی با اشاره به برخی انتقادها نسبت به قراردادهای نفتی افزود: کارگروهی با عضویت وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت نفت، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، بانک مرکزی و برخی اعضای ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تشکیل شود و پس از اینکه در این کارگروه سخنان منتقدین و کسانی که در خصوص قراردادهای نفتی حرفی برای گفتن دارند شنیده شد، نتایج آن در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی مطرح شود.
 
در این جلسه پیشنهادات تدوین شده توسط دبیرخانه ستاد برای افزوده شدن برنامه ملی سیاست های پولی و ارزی به برنامه های ملی یازده گانه اقتصاد مقاومتی در راستای اجرای اقتصاد مقاومتی مطرح شد و پس از بحث و تبادل نظر، این برنامه ملی تحت همین عنوان به تصویب رسید.
 
همچنین در این جلسه که وزرای اموراقتصادی و دارایی، صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، راه و شهرسازی، ارتباطات و فناوری اطلاعات، نفت، نیرو، معاونین رئیس جمهور در امور اجرایی و مجلس، معاون علمی و فناوری رئیس جمهور، رئیس کل بانک مرکزی، مشاور رئیس جمهور در امور اقتصادی و رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی نیز حضور داشتند، گزارشی از پروژه های برنامه ملی توسعه ی ظرفیت تولید نفت و گاز و تکمیل زنجیره پایین دستی و توسعه ی بازار از سوی دبیرخانه ی ستاد ارائه شد و طرح های مربوط به این برنامه و نیز پروژه های مرتبط با هر طرح تشریح گردید که مقرر شد اعضای ستاد جزئیات این طرح ها و پروژه ها را مورد بررسی قرار دهند و حداکثر طی یک هفته نظرات خود را برای دبیرخانه ارسال کنند تا تصمیم گیری نهایی صورت گیرد.

دانلود ها پلاس

اسکای نیوز

تقاضای نماینده دادستان برای اعدام متهمین پرونده نفتی

به گزارش جهان به نقل از فارس، صبح امروز بیست و پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد نفتی در شعبه 15 دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
 
این جلسه که از ساعت 9 صبح آغاز شد به اخذ دفاع آخر از متهم ردیف اول پرونده، وکیل متهم و وکلای شکات در این پرونده اختصاص یافت.
 
پس از دفاعیات بابک زنجانی قاضی ختم جلسه را اعلام کرد و گفت: جلسه بعدی فردا ساعت 8:30 صبح برگزار می‌شود.
 
زنجانی: دادستانی مرا که امین نظام بودم بازداشت کرد/ اگر خائن بودم در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کردم
 
بابک زنجانی در بیست و پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد نفتی پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی صلواتی در دفاعیات آخر خود گفت: من دفاعیات خود را در دو بخش تقدیم دادگاه می‌کنم.
 
وی افزود: بخش اول گزارشی از عملکرد 45 روز گذشته به منظور تسویه بدهی است و بخش دوم پاسخ من به ابهامات نماینده دادستان خواهد بود.
 
متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی تصریح کرد: از همان روز اول بارها گفتم که وجوه شرکت HK در بانک مالزی به دلیل وجود تحریم‌ها قابل انتقال نیست.
 
زنجانی با بیان اینکه شرکت HK و وزارت نفت به این امر واقف بودند، گفت: به دستور وزیر نفت در دولت قبل جلسه‌ای تشکیل و مقرر شد من به عنوان ضامن حاضر شوم و وجه شرکت HK نزد بانک مالزی تبدیل دین شود و قرار بر این شد این مبلغ را تا اردیبهشت ماه سال 93 پرداخت کنم.
 
زنجانی با اشاره به بازداشت زودتر از موعد خود گفت: متاسفانه دادستانی 4 ماه زودتر از سررسید قرارداد امضاء شده با وزارت نفت اقدام به بازداشت من کرد ضمن اینکه اعلام کردند این بازداشت بدون داشتن شاکی خصوصی بوده است در واقع تنها بخاطر اینکه احتمال داشت از کشور فرار کنم، بازداشت شدم.
 
متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی در ادامه گفت: متاسفانه در راستای صیانت از اموال بیت‌المال، دادستانی بدون توجه به مسائل اقتصادی و روابط خارجی من، شخصی را که امین نظام بود بازداشت کرد، من اگر خائن بودم هرگز در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کردم، تفاهم‌نامه امضا نمی‌کردم و اگر کلاهبرداری کرده بودم بعد از آن چک نمی‌دادم.
 
وی در ادامه دفاعیات خود اظهارداشت: به من اعلام کرده بودند که بازداشت می‌شوم و من با علم به این موضوع به دادستانی رفتم و کسی من را دستگیر نکرد، چرا باید به خارج از کشور فرار می‌کردم؟ نمی‌دانم چرا چنین فکری به ذهن دادستانی خطور کرد. مگر هرکسی که بدهی دارد اخلال‌گر است؟
 
وی ادامه داد: روز اول به من اعلام شد که بدهی‌ام را پرداخت کنم اما من در پاسخ گفتم که ضامن هستم و هنوز سررسید چک صادر شده نرسیده است.
 
زنجانی در ادامه گفت: پس از یک ماه معاون اول قوه قضاییه در زندان با من ملاقات و اعلام کرد و صحبت کرد تا مشکل به نحوی حل شود، من هم اعلام کردم چون منابع مالی‌ام در خارج از کشور تحریم شده و قابلیت جابجایی ندارد حاضرم اموال خودم در ایران را بابت وجه تحریم‌شده به وزارت نفت بدهم که مورد قبول واقع نشد.
 
زنجانی: هندی اموالم را به نام خودش کرده است/ کاهش 400 میلیاردی ارزش اموالم بین 2 کارشناسی
 
بابک زنجانی در ادامه دفاعیات خود اظهارداشت: متأسفانه در کارشناسی ابتدایی اموال، اموال من را 2 هزار و 900 میلیارد تومان ارزیابی کردند، به این مسئله اعتراض کردیم و کارشناسان دیگری برای ارزیابی ورود پیدا کردند اما در کارشناسی‌های بعدی به جای اینکه ارزش اموال زیاد شود جمع نهایی آنها به 2 هزار و 520 میلیارد تومان رسید این در حالی بود که فردی به نام هندی بسیاری از اموال من را در امارات به نام خودش کرده بود.
 
زنجانی در ادامه به ارزیابی ملک ایران زمین اشاره کرد و گفت: در حالیکه ملک ایران زمین پیش‌تر توسط کارشناسان 3 نفره یک هزار و 760 میلیارد تومان ارزیابی شده بود برای اینکه ارزش ملک را به 600 میلیارد تومان کاهش دهند موضوع تبانی را مطرح کردند و این در حالی بود که کارشناسان اولیه را نه من می‌شناختم و نه من کارشناسی انجام داده بودم.
 
زنجانی تاکید کرد: پس از این ماجرا اعلام کردم که در دفترخانه ملک خودم را به 8 هزار میلیارد تومان منتقل کرده‌ام در حالیکه من خودم را به عنوان یک ضامن 8 هزار میلیارد تومان به وزارت نفت بدهکار کردم اما از آنجایی که آقایان حوصله مطالعه مطالب را ندارند گمان می‌کنند من این ملک را 8 هزار میلیارد تومان فروخته‌ام.
 
متهم ردیف اول در ادامه تصریح کرد: بعد از اینکه اموال به دست وزارت نفت رسید شروع به اتهام‌زنی‌های مختلف کردند تا با این شیوه بدهی حقوقی خود را کیفری جلوه دهند در واقع با این ترفند بانک مالزی را زیر سوال برده و گفتند وجوه به حساب شرکت HK به صورت سوری واریز شده است.
 
زنجانی تصریح کرد: با همکاری بازپرس و وزارت نفت به کیفرخواستی رسیدیم که همه از آن اطلاع دارند، امید داشتیم دادگاه حرف‌های ما را بشنود که خوشبختانه همین‌گونه شد و در مرحله اول تمهیداتی اتخاذ شد.
 
زنجانی با اشاره به موافقت دادگاه با درخواست استمهال وکیل خود گفت: آن موقع تحریم‌ها سرجای خودش بود و وزیر نفت گفته بود زنجانی فقط جای پول را به ما نشان دهد مشکل حل می‌شود.
 
وی خاطرنشان کرد: من پس از درخواست استمهال نام 18 بانک را برای پرداخت پول اعلام کردم اما پس از گذشت 27 روز بانک مرکزی اعلام کرد که این 18 بانک مورد تائید نیستند.
 
زنجانی افزود: من مجدداً نام دو بانک و دو بیمه دیگر را به آنها دادند که اعلام شد وقت زیادی برای بررسی آنها ندارند پس از آن پیشنهاد دادم که حواله شمش آلومینیوم را در بورس تاجیکستان خریداری کرده و مابه‌ازای بدهی به وزارت نفت منتقل کنم که باز هم موافت نکردند.
 
متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی با اشاره به اینکه در 5 سال گذشته تعدادی دکل حفاری در چین سفارش داده بود، گفت: از این تعداد یک دکل را وزارت نفت برداشت و بابت آن 30 میلیون دلار از وجه بدهی را کسر و اعلام کردند قیمت نفت مناسب نیست و دکل‌های حفاری در رکود هستند.
 
زنجانی: پرداخت‌های من کشور را از تورم سنگین نجات داد/ تأمین اجتماعی پولم را بدهد چک‌هایش را بگیرد
 
زنجانی در ادامه دفاعیات خود در بیست و پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد نفتی، اظهار داشت: نماینده دادستان بر این باور بود که چون من ایرانی هستم دادستانی می‌تواند در عملکرد شرکت‌ها و بانک‌های خارجی دخالت داشته باشد این در حالی است که این اجازه زمانی وجود دارد که من ایرانی و مقیم ایران باشم.
 
وی افزود:‌ این در حالی است که فردی که ایرانی است اما در یک کشور دیگر مجوز اقامت، اجازه کار و تابعیت دارد بر عملکرد او کشور صادرکننده مجوز اقامت نظارت می‌کند. به همین جهت ورود دادستانی به بانک مالزی، شرکت‌های خارجی و کنت بانک قابل پیگیری است.
 
زنجانی تصریح کرد: من همیشه مسئولیت کارهای خود را برعهده گرفتم چرا که می‌دانم تخلفی نداشتم و برای همه کارهایم پاسخ دارم. تمامی دستورات به کارمندان و مدیران از سوی من بوده و به هیچکس اجازه دخالت در مصوبات را نمی‌دادم.
 
وی در خصوص همکاری خود با متهمان متهم ردیف سوم پرونده گفت: اگر آقای «ح- ف» در پرونده دیگری تخلف داشته باشد ربطی به مشارکتش با من ندارد ایشان در مجموعه هلدینگ عضو مؤظف یا غیرموظف هیأت مدیره بود و هیچ ربطی به پرونده نفتی ندارد.
 
زنجانی گفت: حتی اگر امضای ال‌سی‌ها از سوی آقای «ح – ف» صورت نمی‌گرفت این مصوبه قانونی بود ضمن اینکه در این مصوبه بنده از سوی اعضای هیأت مدیره مکلف شدم تا با صددرصد وجه نفت نسبت به خرید نفت و گشایش اعتبار اقدام کنم.
 
متهم نفتی در ادامه دفاعیات خود گفت: پول‌هایی که این فرد تحت عنوان هدیه از من گرفته مربوط به سال ها قبل است و من این پول‌ها را از جیب خودم و با رضایت خودم پرداخت کردم. بنابراین پولشویی محسوب نمی‌شود در غیر این صورت هر کسی به پولی را به صورت قرض یا هدیه بدهد لابد پولشویی کرده است.
 
زنجانی تأکید کرد: مبلغ یک میلیارد یورو مربوط به شرکت SCT در بانک مسکن به صورت قانونی و با پیام سوئیفتی بدون اعتراض از سوی این بانک قبل از تحریم‌ها واریز شده به خاطر همین بانک مسکن نمی‌تواند از مسئولیت خود شانه خالی کند.
 
وی در خصوص ادعای بانک مسکن مبنی براینکه 65 میلیون و 500 هزار یورو نزد زنجانی است، گفت: این مبلغ به دلیل پولی که من 4 سال پیش به بانک مسکن دادم در بانک مالزی مسدود است.
 
زنجانی همچنین در خصوص سازمان تأمین اجتماعی هم گفت: قرارداد ما با تأمین اجتماعی یک تفاهم‌نامه بود و من هیچ پولی از این سازمان نگرفتم.
 
وی افزود: در واقع چک‌های ارائه شده از سوی تأمین اجتماعی در قبال تضمین وجهی بود که به حساب این سازمان نزد بانک مسکن واریز کردم که نامه تأیید آن از سوی بانک مسکن دریافت شده است.
 
متهم ردیف اول این پرونده به اختلاف 2 میلیارد ینی در چک صادر شده با رقم تفاهم‌نامه اشاره کرد و تأکید کرد: اگر اشتباهی در صدور چک صورت گرفته به من ربطی ندارد چون من صادرکننده چک نبوده‌ام. این چک‌ها تضمین بوده و من از تأمین اجتماعی شرکت خریدم. بنابراین حرف بی‌جایی است که می‌گویند چک‌ها را بدون اطلاع مسئولان تأمین اجتماعی خرج کردم.
 
زنجانی تأکید کرد: تأمین اجتماعی پولم را بدهد چک‌ها را تحویل بگیرد اصلاً خرج کردم کار خوبی کردم که خرج کردم.
 
وی با بیان اینکه به کشور خدمت کرده است، گفت: من نه تنها اخلال نکردم بلکه نهایت خدمت را به کشور داشته‌ام، مبلغ 1.5 میلیارد یورو ارز غیرقابل انتقالی که از بانک‌ها دریافت کرده و همین مبلغ یورو را با سود یک درصد در خارج از کشور انتقال دادم در حفظ ثبات و آرامش بازار ارز در کشور تأثیر مثبتی داشت.
 
زنجانی با بیان اینکه نرخ تورم از سال 91 تا 92 از 30.5 درصد به 34.7 درصد رسید، افزود: دلیل تلاطم بازار ارزی آثار محدودکننده اقدامات خارجی‌ها بود و قطعاً اگر پرداخت‌های من نبود تورم بسیار بالایی در کشور ایجاد می‌شد.
 
وی در پایان گفت: ثبات و آرامش بازار پول در کشور، اشتغال 5 هزار نفر در شرکت‌هایم، وارد کردن 22 فروند هواپیما، مشارکت در واردات کالاهای اساسی و پرداخت 700 میلیون یورو به پیمانکاران نفتی آثار مثبت خدمات من بود.
 
وکیل شرکت نفت: اگر متهم ردیف دوم نبود زنجانی قدرت فروش محموله‌های نفتی را نداشت
 
در بیست و پنجمین رسیدگی به پرونده فساد نفتی قاضی دادگاه از غلامحسین صادقی قهاره وکیل شرکت HK خواست تا به نمایندگی از این شرکت و شرکت نفت آخرین دفاعیات خود را ارائه دهد.
 
صادقی قهاره در ابتدای دفاعیات خود با بیان اینکه متهمان ردیف اول، دوم و سوم و وکلای آنها به ویژه وکیل متهم ردیف اول بیشتر به دنبال تخطئه دادسرا و اظهارات شکات بودند، گفت: در واقع بیشتر به حاشیه پرداختند تا اینکه بخواهند در برابر اتهامات از خود دفاع کنند.
 
وی در ادامه صحبت‌های خود با بیان اینکه زنجانی باید براساس دستور پرداخت صادر شده از سوی شرکت نیکو و HK طلب پیمانکاران را پرداخت می‌کرد، افزود: متأسفانه چنین اقدامی صورت نگرفت ضمن اینکه بخشی از شکایت ما درباره حوزه‌های مشترک نفت است. از آنجا که بخش عمده این دستور پرداخت‌ها به حوزه‌های مشترک با عربستان و قطر مربوط بود این عدم پرداخت از سوی زنجانی باعث قطع عملیات پیمانکاران، تعطیلی برخی پیمانکاران به ویژه در پارس جنوبی و استفاده قطر از این موضوع شد. چرا که موقعیت خوبی را برای شرکت‌های رقیب فراهم کرد و باعث شد قراردادهای کلانی میان قطر با آمریکا بسته شود.
 
وکیل شرکت HK تصریح کرد: زنجانی پس از اینکه خود را توانا و صاحب بانکی FIIB معرفی کرد باید در قالب 54 دستور پرداخت مبلغی به رقم 2 میلیارد و 200 میلیون یورو پرداخت می‌شد که یک میلیارد و 427 میلیون یورو از محل بانک مرکزی و مابقی از وجوه حاصل از نفت تأمین می‌شد در حالی که 660 میلیون یورو دستور پرداخت صورت گرفت.
 
حسینی قهاره گفت: زنجانی مدعی شده نفتی به او تحویل داده نشده و قراردادی هم به امضا نرسیده است در حالی که شرکت نفت قرارداد مشخصی دارد که در آن نام خریدار، فروشنده، شماره قرارداد، میزان محموله، نوع محموله، نحوه تحویل، مدت پرداخت و دوره قیمت‌گذاری محموله‌ها مشخص شده است.
 
وکیل شرکت نفت ادامه داد: اگر قراردادی به امضا نرسیده چگونه زنجانی مدعی است محموله‌های نفتی را در شرایط اضطرار تحویل گرفته است؟ اگر متهم قراردادی امضا نکرده چرا به نفع شرکت HK اعتبار اسنادی گشایش داده و بانک خودش این اعتبارات را تعیین می‌کند؟
 
صادقی قهاره با تأکید بر همکاری مقامات وقت شرکت نفت با بابک زنجانی گفت: مطلبی مطرح شده مبنی براینکه مدیران عامل سابق شرکت HK اقدامات مثبت زندنی را تأیید کردند این در حالی است که زنجانی در مراحل ابتدایی کلاهبردار به نظر نمی‌رسید و اگر حالا از این افراد در مورد زنجانی سؤال شود قطعاً می‌‌گویند که فریب خوردند.
 
وکیل شرکت HK در خصوص تفاهم نامه شرکت نفت و زنجانی در تاریخ 15 اردیبهشت سال 92 گفت: وکیل زنجانی با تمسک به این قرارداد آن را تبدیل تعهد القا می‌کند تا مسئولیت کلاهبرداری به یک بدهی تبدیل شود.
 
قهاره در خصوص موضوع تهاتر هم، گفت: ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی با حضور مسئولان مصوبه‌ای را به تصویب رساند تا براساس آن اموال بابک زنجانی جهت پرداخت بدهی به شرکت نفت معرفی شود البته اعتراضاتی به کار کارشناسی شد که این نمی‌تواند تهاتر باشد.
 
وی همچنین بر نقش متهمین ردیف دوم و سوم این پرونده در فروش نفت اشاره کرد و گفت: آقای «م – ش» برخلاف ادعاهایش نقشی اساسی را در فروش محمولات نفتی داشته و قطعاً اگر او مشارکت نمی‌کرد بابک زنجانی قدرتی برای ورود این محموله‌ها و فروش آنها نداشت.
 
توافق چهارجانبه زنجانی با دادستانی و وزارت نفت/ شروط بازپس‌گیری یک فقره چک میلیاردی
 
بابک زنجانی در ادامه دفاعیات خود، اظهار داشت: من پس از پیشنهادات مختلفی که دادم و از سوی وزارت نفت رد شد، از یک مجموعه مالی خارجی نام بردم،‌ اما آن را هم جعلی خواندند و با این عمل مهلت یک‌ماهه من تمام شد که حاصل آن واگذاری دکل حفاری به وزارت نفت و کسر 30 میلیون دلار از بدهی‌هایم بود.
 
زنجانی تصریح کرد: در پایان مهلت یک‌ماهه، دادگاه جلسه‌ای را گذاشت و اعلام کرد که فردای آن روز تحریم‌های ایران برداشته می‌شود. در همین راستا صورت‌جلسه‌ای تنظیم شد که طی آن بانک مرکزی باید شماره‌ حسابی را اعلام و آمادگی بانک گیرنده را نیز به دادگاه اعلام می‌کرد.
 
وی افزود: بعد از چند روز وزارت نفت از بانک مرکزی درخواست شماره‌حساب کرد و بانک مرکزی بعد از گذشته 10 روز دیگر اعلام کرد که باید جلسه‌ای بگذاریم و درست همین موقع بود که وکیل شرکت نفت در رسانه‌ها از اعلام یک شماره‌حساب به دادگاه خبر داد. زمانی که در جلسه از ایشان سؤال کردم که کدام شماره‌حساب را می‌گویید ایشان در پاسخ گفتند ما فکر می‌کردیم نامه بانک مرکزی دارای شماره‌حساب است.
 
متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی تأکید کرد: 48 ساعت بعد شماره‌حساب هالک‌بانک ترکیه به ما اعلام شد و در ادامه برای انجام عملیات پرداخت به وزارت نفت گفتیم دستور پرداخت و دلیل آن را اعلام کند تا عملیات آغاز شود. و خوشبختانه مدارک ظرف مدت 4 روز از سوی وزارت نفت تهیه و برای ما ارسال شد.
 
زنجانی با اشاره به اینکه بانک مالزی اتصال به خط سوئیفت را آغاز کرد، گفت: اما بانک مرکزی مالزی اعلام کرد که اتصال به خط سوئیفت باید زیر نظر یک بانک آمریکایی باشد، زمانی که علت را جویا شدیم گفتند تحریم‌های ایران برداشته نشده، تنها معلق شده است.
 
زنجانی تأکید کرد: در نهایت دستور پرداخت به کارگزاران داده شد، اما باتوجه به اینکه لایسنس بانک ابطال شده بود، بانک کارگزار تقاضا را رد کرد و مجدداً دستور پرداخت‌ها به مالزی بازگشت تا صاحب امضاهای مجاز تأیید شود.
 
متهم نفتی به درخواست کارگزاران بانک مالزی مبنی بر دریافت وجه قابل‌توجه به‌عنوان هزینه ارسال اشاره کرد و گفت: مذاکرات آغاز شد، اما متأسفانه به تعطیلات چین برخورد کردیم که این بانک‌ها به تاریخ ما تا 3 اسفند تق و لق هستند، به خاطر همین تصمیم گرفتیم از طریق شعبه بانک چینی در هنگ‌کنگ اقدام کنیم؛ چراکه آنها 3 روز بیش‌تر تعطیل نیستند.
 
وی با بیان اینکه بانک یاد‌شده برای پرداخت این مبلغ از طریق بانک‌های اروپایی وارد مذاکره شده، گفت: این در حالی است که آنها گفتند وجوه درخواستی را فقط در قالب چک به بانک مالزی ارسال می‌کنند.
 
وی با بیان اینکه خوشبختانه شب گذشته چک‌ها دریافت شده، گفت: این چک‌ها حدود 6 فقره چک یک میلیاردی است که طی روزهای آتی از سوی بانک مالزی یا کارگزاران اروپایی آنها یا بانک‌های چینی و هنگ‌کنگی کارسازی می‌شود.
 
زنجانی ابراز امیدواری کرد که به‌زودی پاسخ لطف دادگاه را به‌نحو احسن داده و از این موضوع سرافراز بیرون بیاید.
 
زنجانی در ادامه دفاعیات خود به دریافت مدارک از وزارت نفت اشاره کرد و گفت: من زمان دریافت مدارک، مطالب جالبی به چشمم خورد، برای مثال در نامه‌ای که 11 بهمن‌ماه امسال، وکیل وزارت نفت به دادگاه داده، مستنداً آمده که مدارک فروش نفت در گذشته، در اختیار بانک مالزی بوده و آن بانک بر اساس مدارک دریافتی اقدام به تأیید LCها و واریز پول‌ها کرده، این در حالی است که قبلاً مسئولان وزارت نفت و وکلایشان مدعی بودند که من پولی واریز نکرده‌ام.
 
زنجانی تصریح کرد: با این نامه‌ای به آن اشاره کردم مشخص می‌شود صحبت‌هایی که می‌گویند من از پول نفت برای سرمایه‌گذاری شخصی استفاده کرده‌ام، کذب محض است.
 
متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی با بیان اینکه وجوه شرکت اچ کی 2میلیارد و 66 میلیون یورو بود، گفت: بعد از تحریم‌ها از این محل، وجوهی به پیمانکاران پرداخت شد و مبلغ به یک میلیارد و 967 میلیون یورو کاهش پیدا کرد که از این مبلغ 1.2 میلیارد یورو مربوط به محموله‌های نفتی و 767 میلیون یورو مربوط به وجه بانک مرکزی بود.
 
بابک زنجانی ادامه داد: در توافق چهارجانبه‌ای که بین من دادستان تهران، معاون دادستان و مسئولان وزارت نفت صورت گرفت، مقرر شد با پرداخت یک میلیارد و 967 میلیون یورو شرکت HK مدارک تحویل بار را به شرکت ایزو ارسال کرده و چک صادرشده را به تاریخ 15 اردیبهشت 93 به من تحویل دهند. ضمن اینکه مقرر شده اموال داخلی و خارجی من را بدون هرگونه سوءاستفاده بازگردانند.
 
زنجانی در پایان خطاب به قاضی صلواتی گفت: من یک سؤال دارد و می‌خواهم بدانم چرا بعد از دو سال من هنوز در انفرادی به سر می‌برم، مگر نباید قرار بازداشت موقت من به قرار وثیقه تبدیل شود که صلواتی در پاسخ گفت: درخواست وکیل شما از سوی دادگاه در حال بررسی است.
 
تقاضای نماینده دادستان برای اعدام متهمین پرونده نفتی
 
در ادامه جلسه رسیدگی امروز قاضی صلواتی از وکیل بانک مسکن خواست تا آخرین دفاعیات خود را ارائه دهد.
 
جواد احمدی‌پور اظهار داشت: معاون دادستان طی نامه‌ای از بانک مسکن خواسته تا وثیقه‌های «الف- ر» که در گروه بانک مسکن است به شرکت SCT منتقل شود تا پس از واگذاری از سوی کارشناسان رسمی دادگستری به عنوان ردمال در پرونده زنجانی محاسبه شده و به این شیوه به وزارت نفت منتقل شود.
 
وی افزود: بانک مسکن در پاسخ به نامه معاون دادستان اعلام آمادگی کرد تا نماینده‌ای از سوی SCT معرفی شود.
 
احمدی‌پور با اشاره به اینکه وجوه ارزی بانک مسکن نزد بانک FIIB به مبلغ 65 میلیون و 500 هزار یورو از سوی بابک زنجانی تصرف شد، گفت: بنده تقاضای ردمال و ضرر و زیان را تقدیم دادگاه کردم و از دادگاه می‌خواهم قرار تأمین صادر شود.
 
پس از فرزاد ملکی نماینده حقوقی سازمان تأمین اجتماعی در اظهارات پایانی خود در دادگاه گفت: براساس قانون اخلال‌گران در نظام اقتصادی کشور این متهمان با علم به مؤثر بودن اقدامات در مقابله با نظام مرتکب جرائمی شده‌اند و تحت شمول این قانون قرار می‌گیرند.
 
در این لحظه قاضی صلواتی خطاب به نماینده حقوقی تأمین اجتماعی گفت: شما فقط در مورد شکایت سازمان تأمین اجتماعی صحبت کنید که ملکی پاسخ داد؛ زنجانی مدعی است تحقیقات دادسرا در خصوص خلق پول موهوم صحت ندارد.
 
ملکی تصریح کرد: در مورد چک‌ها باید بگویم که زنجانی 444 میلیارد ین چک گرفت اما 442 میلیارد ین را واریز کرد ضمن اینکه تبدیل ین به ریال بر مبنای صرافی از سوی بانک‌های ملت یا ملی انجام می‌شود که در آن زمان هیچ‌‌ کدام از این بانک‌ها نرخی را اعلام نکردند.
 
در ادامه این جلسه رضا نجفی نماینده دادستان نیز در آخرین اظهارات خود به قاضی به نقش برجسته متهم ردیف دوم در معرفی زنجانی به مدیرعامل سابق HK اشاره کرد و گفت: متهم ردیف دوم در اولین قرارداد نفتی با صندوق بازنشستگی شرکت نفت نقش مهمی داشته است حتی زنجانی گفته یک هزار و 150 میلیون یورو بار را تحویل آقای «م – ش» داده است.
 
نماینده دادستان در خصوص بدهی متهم ردیف دوم به شرکت هلدینگ گفت: این موضوع نیز در اعضای خدماتی است که متهم ردیف دوم به زنجانی ارائه کرده بود.
 
نجفی تأکید کرد: شبکه‌ای بودن جرم الزاماً نیاز به عریض و طویل بودن ندارد، سه نفر با هم هنگام انجام اقدام مجرمانه می‌تواند جرم را شبکه‌ای کند و به این موضوع در قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز اشاره شده است.
 
وی در پایان گفت: متأسفانه متهم فرصت کافی برای پرداخت بدهی داشت اما اقدامی انجام نداده است به همین خاطر بنده برای هر سه متهم تقاضای اشد مجازات را دارم.
 
وکیل بابک زنجانی: اتهامات موکلم فاقد وصف کیفری است/ ایرادات ما به کیفرخواست بی‌پاسخ ماند
 
رسول کوهپایه‌زاده وکیل‌مدافع متهم ردیف اول پرونده فساد نفتی در آخرین دفاعیات خود خطاب به قاضی صلواتی گفت: در برخی از قسمت‌های کیفرخواست ایراداتی وجود داشت که متأسفانه ما برای برخی از موارد پاسخ روشنی نگرفتیم. برای مثال من گفته بودم بازه زمانی کیفرخواست سال 85 عنوان شده در حالی که بابک زنجانی از سال 91 همکاری خود را با مجموعه شرکت نفت آغاز کرد.
 
کوهپایه‌زاده تصریح کرد: در کیفرخواست صادره ایران، تاجیکستان، مالزی و ترکیه محل وقوع بزه انتسابی مشخص شده است اما معلوم نیست کدام بزه در کدام کشور رخ داده است.
 
وکیل مدافع بابک زنجانی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور از سوی موکلش اشاره کرد و گفت: بیان اخلال در نظام اقتصادی با علم مؤثر بودن اقدامات در ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی عنصری قانونی و موجه نیست و باید مشخص شود کدام فعل موکلم مستند به بند «الف« و «ب» ماده 1 و 2 قانون مبارزه با اخلالگران در نظام اقتصادی کشور است البته نماینده دادستان با استناد به بند «ج» و عبارت ارتشاء موضوع را کلاهبرداری عنوان کرد در حالی که در قوانین کیفری حق قیاس نداریم.
 
وی گفت: همچنین نماینده دادستان با استناد به ماده 286 قانون مجازات اسلامی مصوب اردیبهشت سال 92 تلاش دارد اتهام افسادفی‌الارض موکل را اثبات کند در حالی که این موضوع مردود است چون مصوب سال 92 و بزه انتصاب موکل سال 91 است و ما عطف‌ به‌ماسبق قوانین کیفری را نداریم.
 
کوهپایه‌زاده همچنین اتهاماتی که برای موکلش عنوان شده را فاقد وصف حقوقی و کیفری عنوان کرد و گفت: براساس قرارداد اردیبهشت 92 میان موکل من با شرکت HK آنچه به زنجانی نسبت داده شده وصف کیفری ندارد، در این قرارداد عنوان شده انتقال پول به دلیل مشکل تحریم امکانپذیر نیست و متهم پول‌ها را بانک FIIB واریز و شرکت HK را بستانکار کرده است.
 
وی همچنین در خصوص اظهارات وکیل بانک مسکن گفت:‌ آقای احمدی‌پور می‌گوید که موکل من 67 میلیارد تومان پول آنها را برده و مرتکب کلاهبرداری شده اما مشخص نکرده‌ است که مانور متقلبانه چگونه بوده است. در اینجا یک بده‌بستان و اختلاف حقوقی وجود دارد و مثل این است که بخواهیم روی وصف حقوقی لباس کیفری بپوشانیم.
 
وکیل مدافع بابک زنجانی تأکید کرد: اظهارات نماینده حقوقی سازمان تأمین اجتماعی وجاهت قانونی ندارد و کسی که در این مورد صبحت می‌کند باید ذی‌سمت باشد و در چارچوب اختیاراتی که دارد صحبت کند.
 
کوهپایه‌زاده در خصوص صحبت‌های قبلی نماینده دادستان مبنی براینکه بابک زنجانی را سلطان جعل خوانده و گفته باید پایه‌های امپراتوری پوشالی زنجانی فرو ریخته است، گفت: فارغ از اینکه این حرف‌ها توهین محسوب می‌شود باید بگویم اینگونه اظهارات برای تیترهای رسانه‌ای مناسب است و ما در دانشگاه و دروس حقوقی چنین چیزهایی را نخوانده‌‌ایم.
 
وی ادامه داد: ادعای مربوطه و تقاضای اشد مجازات از سوی نماینده دادستان که خواستار سلب حیات است امری است که اگر اشتباهی در آن باشد هرگز قابل جبران نخواهد بود.

عکس های داغ جدید

لردگان

احتمال انقراض شرکت نفتی ۱۲۰ ساله

به گزارش جهان به نقل از تسنیم، محمدرضا باهنر در دومین همایش ملی مدیریت جهادی افزود: اگر بخواهیم سالی یک میلیون شغل ایجاد کنیم تا فقط نرخ بیکاری ثابت بماند امکان پذیر نیست مگر با مدیریت جهادی، زیرا با محاسبات موجود، این امر امکان پذیر نیست.

وی افزود: در دوره قبل از رفع تحریم ها 30 تا 40 درصد از مشکلات به تحریم ارتباط داشت، مابقی به بی توجهی، شتاب زدگی و عملکرد ناقص بنده و امثال بنده اختصاص داشت.

باهنر گفت: در اوج تحریم ها، ما روزانه 700 هزار بشکه نفت می فروختیم که با احتساب قیمت بشکه ای 100 دلار، 700 میلیون دلار درآمد داشتیم، در شرایط فعلی اگر همه عوامل همت کنند و ما با قیمت بشکه ای 25 دلار، دو میلیون بشکه صادرات داشته باشیم، درآمد ما به 50 میلیون دلار در دوره پساتحریم می رسد و اداره کشور در این شرایط که متکی به اقتصاد نفتی است، فقط یک راه دارد، آن هم اقتصاد مقاومتی است.

وی افزود: اقتصاد کشور بنا بر فرمایشات مقام معظم رهبری باید برونزا و برونگرا باشد یعنی هزینه دولت کاهش یافته و بخش خصوصی به میدان بیاید.

نایب رئیس دوم مجلس گفت: در برنامه ششم توسعه نیز آمده که دولت زمینه های شکل گیری دو شرکت نفتی در بخش خصوصی که امکان اکتشاف تا فروش را داشته باشند، فراهم کند.

باهنر افزود: 120 سال شرکت ملی پالایش و پخش فعالیت کرد و دیگر بس است.

وی گفت: یکی از صندوق های بازنشستگی در کشور 4 ماه است حقوق بخشی از کارکنانش عقب افتاده اما اگر پرداخت حقوق مدیران آن که میلیون ها تومان است قدری عقب بیفتد به هیچ عنوان این شرایط را تاب نمی آورند، این با روح اقتصاد مقاومتی در تضاد است.

باهنر افزود: در دوران تحریم هم در همان بخش هایی که 100 درصد تحریم بودیم به موفقیت های چشمگیری دست یافتیم.

اس ام اس جدید

ترانه

قراردادهای نفتی IPC عقب نشینی غیر عزتمندانه به دوران قبل از انقلاب است/ اگر دوباره تحریم شویم باید هزینه‌های شرکتهای غربی را بپردازیم!

گروه اقتصاد جهان نیوز ـ درحالیکه سال‌هاست که عدم خام فروشی نفت و  افزایش ارزش افزوده مورد توجه رهبر معظم انقلاب و سیاست‌های کلی نظام است و با توجه به اینکه قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC دارای ضعف های جدی هستند که می تواند منافع ملی و عزت ملی را در بلند مدت تحت تاثیر قرار دهند و آثار بلند مدت مشهودی را در درآمدهای نفتی در حدود بیش از بیست سال دارند، برنامه ثریا برنامه‌ای را به آسیب شناسی نقاط ضعف و قوت این برنامه اختصاص داد تا برای اصلاح این قراردادها زنگ خطر و هشدار را برای مسئولین وزارت نفت به صدا در بیاورد اما مسئولین وزارت نفت خودشان را پاسخگو نداستند.

‌علی‌رغم پیگیری‌های‌ برنامه ثریا، مسئولین وزارت نفت حاضر به پاسخگویی شدند!

محسن مقصودی، مجری برنامه در ابتدای برنامه خاطر نشان کرد: باتوجه به اینکه وزارت نفت متولی تنظیم قراردادهای جدید نفتی است، عوامل برنامه ثریا از ابتدای هفته تلاش کردند از کمیته باز نگری و طراحی این قراردادها دعوت کنند تا در برنامه حضور یابند اما علی‌رغم پیگیری‌هایی که انجام شد و همچنین شرایطی که مسئولین وزارت نفت حتی برای عدم حضور برخی از کارشناسان و منتقدین سرشناس قراردادهای IPC در برنامه ثریا داشتند و با وجود اینکه ما همه این شرایط را پذیرفتیم تا دوستان برای پاسخگویی حاضر شوند، اما شب گذشته طی تماسی گفتند که ما برای حضور در این برنامه به جمع‌بندی نرسیدیم که این امر جای تامل و گلایه دارد.

مهندس محمدرضا اکبری، مدیر گروه نفت اندیشکاه تحلیلگران انرژی در خصوص اهمیت این قراردادهای جدید نفتی اظهار داشت: ما بخواهیم یا نخواهیم کشوری داریم که از ذخایر عظیم نفت و گاز بهره‌مند است و این نفت و گاز از زمان اکتشاف تا کنون در تمام مناسبات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ما نقش موثری را ایفا کرده است. اگر بخواهیم تاریخ نفت را مرور کنیم باید گفت در این صد سالی که از اکتشاف نفت می‌گذرد، می‌بینیم که بسیاری از تحولات سیاسی و اقتصادی برپایه همین مباحث نفتی بوده است؛ قراردادهایی مانند رویترز و دارسی گواه بر اهمیت قابل توجه این امر است.

وی در ادامه افزود: یکی از مباحث مهم در قراردادهای نفتی طول زمان قرار داد است که اهمیت بسیار زیادی دارد چراکه مقدار تولیدی که داریم بر اساس مدت زمان قرارداد بسته می‌شود و هرچقدر این مدت زمانه‌ها طولانی‌تر باشد حساسیت این امر بیشتر می‌شود.

ایران، زخم خورده‌ قراردادهای نفتی مانند رویترز و دارسی است

مهندس اکبری با ارائه‌ تاریخچه‌ای درخصوص قراردادهای نفتی خاطر نشان کرد: ما سه دسته نظام قراردادی داریم؛ در نظام امتیازی که از سنتی‌ترین نظام‌های قراردادی هستند می‌توان از دو نظام امتیازی قدیم وجدید یاد کرد که فلسفه این نوع سیستم‌های قراردادی این بود که ما امتیاز بهره‌برداری از یک میدان نفتی را در یک مدت زمان مشخص یا نا مشخص به طرف مقابل واگذار می‌کردیم که از نمونه‌های آن می‌توان به قرارداد رویترز اشاره کرد که محدوده‌ وسیع، زمان طولانی و بهره مالکانه اندک، و عدم پرداخت مالیات به کشور مالک را داشت در صورتیکه در سطح قراردادهای امتیازی جدید این شرایط اصلاح شد؛ نظام امتیازی به دلیل ویژگی‌هایی که دارد از سمت قانون اساسی ما مشکل دارد چراکه ما طبق قانون اساسی نفت و گاز را انفال می‌دانیم و نمی‌توانیم امتیاز بهره‌برداری را واگذار کنیم و همچنین کشور ما زخم خورده چنین قراردادهایی هستند.

وی در ادامه گفت: هیچ قراردادی “بماهو” نه بسیار خوب است و نه بسیار بد است بلکه این مفاد و بندهای قرارداد هستند که می‌توانند تعین کنند که قرارداد شما قرارداد خوب یا بدی است؛ می‌توانیم همین الان در دنیا قراردادهای امتیازی را نام ببریم که بسیار زیاد منافع کشور مالک را درنظر گرفته است و بالعکس لذا بیشتر بحث ما درخصوص مفاد قرارداد و نحوه اجرای این مفاد است چرا که گاهی اوقات مفاد خوبی را در نظر می‌گیریم اما در اجرا خوب عمل نمی‌کنیم و این باعث عدم‌النفع قابل توجهی می‌شود.

از بعد از انقلاب درگیر قراردادهایی در قالب “بیع‌متقابل” هستیم!

اکبری ادامه داد: دو ساختار قراردادی دیگر داریم که قراردادهای مشارکتی و خدماتی هستند؛ در قرار داد‌های مشارکتی ، مشارکت در تولید، عملیات و سود را داریم که ساختار این قرارداد به این شرح است که آن کشوری که مالک  میدان است با یک شرکت خصوصی یا بین‌المللی وارد عقد قرار داد می‌شود و یک قراردادی را می‌بندد و بابت برداشت از آن میدان سهمی را تعیین می‌کنند یعنی آن شرکتی که توسعه‌ دهنده است در نفت آن میدان شریک می‌شود و می‌تواند این نفت را در مجامع بین‌المللی در ذخایر خودش مطرح کند.

این پژوهشگر حوزه نفت گفت: نوع دیگری که در کشورمان بعد از انقلاب با آن درگیر بودیم قراردادهای خدماتی هستند که در قالب بیع متقابل با آن درگیر بوده‌ایم که آن‌هم در قالب قراردادهای ساده، خدماتی، همراه باریسک و ترکیبی است که بیشتر روی قراردادهای خدماتی متمرکز هستیم.

وی افزود: ما از ابتدای دهه 70 نسل اول قراردادهای بیع متقابل را داشته‌ایم که در این قراردادها سقف هزینه ثابت بود و ساختار این قرارداد به این صورت است ما یک خدمتی را از شرکت توسعه دهنده میدان می گیریم و آن شرکت هیچ مالکیت و حقی را در میدان ندارد و فقط بابت توسعه آن میدان هزینه‌هایی انجام می‌دهد که بابت این کار و هزینه‌ها یک قراردادی با آن تنظیم می‌شود که بعد از اینکه میدان را به تولید رساند، ما هزینه را به آن برمی‌گردانیم.

اکبری در ادامه اظهار داشت: در قراردادهای نسل اول بحث سقف هزینه ثابت و شرح کار ثابت را داشتیم که در اوایل دهه هفتاد این بحث مطرح شد؛ در نسل دوم سقف هزینه ثابت باقی مانده بود، بحث اکتشاف مطرح شد که شرکت‌ها بتوانند در حوزه اکتشاف هم وارد بشوند و اگر شرکتی می‌توانست میدانی را کشف کند یک حق اولویت ترجیحی در این بحث داشت که این امر در ابتدای دهه 80 مطرح شد؛ در نسل سوم  سقف هزینه را برداشتند و یک پاداشی هم بابت تولید تعلق می‌گرفت.

در قراردادهای بیع متقابل تمام تلاش شرکت خارجی این بود تا میدان را به سقف تولید برساند و اصلا به انتقال فناوری و نوع برنامه‌ها هیچ توجهی نشده بود!

مهندس محمدرضا اکبری افزود: در قراردادهای بیع متقابل انتقادات زیادی توسط جاهای مختلف مطرح شده است؛ بسیاری از کارشناسان، اساتید، مراجع حقوقی  و بدنه صنعت نفت روی این قراردادها بحث کرده‌اند و ما بطور خلاصه اگر بخواهیم جمعبندی از ایرادات قرارداد بیع متقابل داشته باشیم باید به کوتا مدت بودن، غیرصیانتی بودن تولید، نحوه بازپرداخت و انعطاف پذیری مالی اشاره کنیم.

وی همچنین افزود: از آنجا که خواسته این قراردادها این بود که در یک مدت محدودی برداشت داشته باشیم و به یک سقف تولید برسیم و آن شرکت بعد از یک ماه آن میدان را به شرکت بهره‌بردار داخلی خودمان واگذار می‌کرد لذا تمام تمهیدات و برنامه‌هایش این بود که فقط همین شرایط را اعمال بکند؛ حالا اینکه در بلند مدت برای این تولیدات اتفاقی بیافتد یا خیر یا تجهیزاتی و یا نوع برنامه‌ای که برای این میدان استفاده می کند، همه ایراداتی بود که در بیع متقابل بود و شاید یکی از دلایلی بود که مطرح شد و به سمت سبک جدید مدل‌های قراردادهای نفتی رفتیم.

مسئولین وزارت نفت باید مراقب باشند از “چاله” بیع متقابل به “چاه” IPC نیفتیم!

محسن مقصودی در ادامه گفت: در ادامه به بررسی نقاط ضعف و قوت قراردادهای جدید نفتی خواهیم پرداخت که از چاله قراردادهای بیع متقابل به چاه قراردادهای IPC نیفتیم.

در این بخش از برنامه بخشی از توضیحات مهندس سید مهدی حسینی، طراح قراردادهای IPC در خصوص قراردادهای جدید نفتی در دانشگاه امیر کبیر پخش شد.    

قراردادهای IPC یک عقب نشینی غیر عزتمندانه است!!

فرشید فرحناکیان، وکیل پایه یک دادگستری و دانشجوی دکتری حقوق نفت وگاز با بیان اینکه خیلی مایل بودیم تا مسئولین در برنامه حضور داشتند و بحث دوطرفه می‌شد، گفت: اگر بخواهیم این قراردادهای جدید را از منظر حقوقی بررسی کنیم باید بگوییم که مثلث نفت سه ضلع دارد که ضلع سیاست در راس آن، ضلع اقتصاد و ضلع حقوق بقیه اجزای آن هستند، درواقع وقتی از نفت صحبت می‌کنیم این سه بحث پیش می‌آید؛ حقوق تنظیم کننده روابط بین سیاست نفت و اقتصاد نفت در درون متن است و وقتی درخصوص حقوق نفت صحبت می‌کنید هرچقدر بخواهید خودتان را از حوزه سیاست و اقتصاد خارج کنید بازهم بالاجبار وارد آن می‌شوید.

وی با بیان اینکه می‌خواهم بحث فرامتنی IPC را مطرح کنم و بعد وارد متن آن بشوم گفت: از نظر من طراحی مدل جدید قراردادهای نفتی و ارائه آن در سال 94 نوعی عقب نشینی به علاوه عدم حفظ عزت ملی است یعنی می‌خواهم بگویم که عقب نشینی غیرعزتمندانه است  که این یک بحث فرامتنی است.

اگر قراردادهای IPC روال خودش را طی کند، ایران یک خام فروش خوب می‌شود!

مهندس اکبری گفت: نکته‌ای که وجود دارد این است که هدف ما این است که کمک دولت  کنیم و باید دیدگاه‌های سیاسی را کنار بگذاریم چراکه در این بحث منافع ملی ما مورد توجه است؛ اگر بخواهیم بطور کلان به این بحث نگاه کنیم باید بگوییم که چرا علی‌رغم همه تاکیداتی که مقام معظم رهبری روی بحث تکمیل زنجیره ارزش، افزایش بهره‌وری، اشتغال‌زایی بیشتر و جلوگیری از خام فروشی دارند، در این یکی، دوسال فقط روی قراردادها و آنهم دربالا دست تمرکز کرده‌ایم؟

مقصودی گفت: دولت می‌توانست بجای تمرکز روی تنظیم این قراردادها و اینکه فقط شرکت‌های خارجی برگردند، روی صنایع پایین دستی تمرکز کند.

اکبری تصریح کرد: اگر با همین روالی که در این قراردادهای جدید جلو برویم و حتی هیچ مشکلی هم ایجاد نشود، نهایتا به یک کشوری تبدیل می‌شویم که تولید  نفت و گاز زیادی خواهیم داشت و یک خام فروش خوب می‌شویم و از این 1.5 میلیون بشکه‌ای که صادر می‌کنیم می‌خواهیم به 3 میلیون بشکه برسیم و بجای واردات 20 میلیون لیتر بنزین 40 میلیون لیتر وارد کنیم؛ بحث ما این است که باتوجه به تاکیداتی روی عدم خام فروشی وجود دارد چرا کلان‌تر به این موضوع نگاه نکرده‌ایم.

با اینکه در میادین مشترک روزانه چند صد میلیارد عدم‌النفع داریم، در قراردادهای IPC روی میادین مستقل تمرکز شده است!

محمدرضا اکبری در خصوص ابعاد فنی قراردادهای جدید گفت: یک بحثی که مطرح است انتخاب پروژه‌های هدف است؛ اعتقاد ما این است که اگر قرار باشد مدل‌های جدید قراردادی در کشور شکل بگیرد، یکی از خواستگاه‌ها و نیازهای ما در میادین مشترک است چراکه آمارهای فاجعه‌ای در این میادین مشترک داریم و اگر بخواهیم حساب و کتاب‌های عدم‌النفعی از این میادین را مدنظر قرار بدهیم باید بگوییم که روزانه چندصد میلیارد تومان ضرر می‌دهیم و بعبارتی چندین برابر یارانه ماهانه کل مردم ایران عدم‌النفع می‌دهیم.

وی در ادامه گفت: ما که به این مقدار قابل توجه در پروژ‌ه‌های میادین مشترک ضرر می‌دهیم، چه لزومی دارد پروژه‌هایی را انتخاب کنیم که به میادین مستقل مربوط می‌شود؟! وقتی میادین مشترک ما روی زمین مانده است و کشور رقیب به شدت بهره‌برداری می‌کند چه لزومی دارد که میدان مستقل ما واگذار بشود؟

بیش از نیمی از میادین مستقل را در اختیار شرکت‌های خارجی گذاشته‌ایم حال آنکه می‌توانستیم با توان داخلی از آنها بهره‌برداری کنیم!

اکبری باارائه اسلایدی درخصوص میادین مستقل و مشترک گفت: از 50 میدانی که واگذار شده است بیش از نیمی از آنها میادین مستقل هستند؛ همچنین میدانی مثل “فرزاد بی” که مشترک است از لیست حذف شده است یعنی میدانی که مشترک هست را از لیست واگذاری بیرون آورده‌ایم و میدان مستقلی که اگر تا 20 سال دیگر هم آن را توسعه ندهیم چیزی از منابع آن کم نمی‌شود را در لیست واگذاری قرارداده‌ایم.

مقصودی در خصوص تقسیم‌بندی میادین مستقل و مشترک گفت: میادین نفتی دودسته هستند؛ یکی میادینی هستند که کاملا کشورمان واقع‌شده‌اند و دیگری میادینی هستند که مشترک با کشورهای همسایه هستند که عمدتا در دریا قرار دارند و اگر ما از آنها استفاده نکنیم کشور رقیب از آنها استفاده می‌کند.

دولت در مهرماه 94 تصمیمی گرفت که ما را به سال 1353 برگرداند!

دکتر فرحناکیان برای اثبات ادعایی برای در خصوص عقب نشینی در این قراردادها داشت، گفت: عملیات بالادستی نفت در یک تقسیم بندی ساده به سه قسمت اکتشاف، توسعه و استخراج تقسیم می‌شود؛ کشورها بر اساس توان اقتصادی و سیاسی‌شا هرچقدر بر این چرخه را مسلط‌تر باشند، کشور بهتری هستند و هرچقدر کشور ضعیف‌تر باشد تسلطش روی این چرخه کمتر می‌شود.

وی ادامه داد: در سال 1353 یعنی در زمان پهلوی دوم تصمیم گرفتیم که دیگر مرحله سوم یا تولید را به دست خارجی‌ها ندهیم؛ از سال 57 انقلاب شده و تصمیم داشتیم که خودمان  تولید را انجام بدهیم و ممکن بود در اکتشاف و توسعه ضعف داشته باشیم اما به دنبال این بودیم تا خودمان تولید را انجام بدهیم اما در مهرماه 94 یکدفعه تصمیم گرفتیم که علاوه بر اکتشاف و توسعه تولید را دوباره به خارجی‌ها بدهیم؛ با هر بیان سیاسی و اقتصادی این حرکت توجیه بشود  قطعا اسم آن را عقب نشینی می‌گذاریم؛ ما تصمیم گرفتیم که یک چرخه از این سه چرخه را در اختیار داشته باشیم اما حالا آن را دوباره به خارجی‌ها بر‌می‌گردانیم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا این اقدام دولت به لحاظ حقوقی هم با قوانین ما تناقض داشته است یاخیر، اظهار داشت: ما یک اصل 44 قانون اسای داشتیم و براساس سیاست‌های کلی اصل 44، قانون اصل 44 را نوشته‌ایم و در آنجا تصریح کرده‌ایم که در شرکت‌های استخراج نفت و گاز ومعادن نفت و گاز چه مالکیت، چه مدیریت و چه سرمایه‌گذاری‌شان دولتی است و این قانون مصوب سال 86 است.

طراحان  IPC بدون پشتوانه حقوقی قانون اصل 44قانون اساسی، سیاست‌های کلی اصل 44 و قانون اصل 44 را منسوخ کرده‌اند!

فرحناکیان ادامه داد: در سال 89قانون برنامه پنجم توسعه بدون هیچ اشاره‌ای به شرکت‌ها و معادن نفت و گاز می‌گوید که دولت و وزارت نفت اجازه خواهد داشت که از شرکت‌های صاحب صلاحیت کمک بگیرد؛ درسال 91 باز در قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت اصطلاح شرکت‌های صاحب صلاحیت بدون تصریح به نوع آن تبدیل به اشخاص حقوقی صلاحیت‌دار می‌شود؛ این دو تصریحی‌ای که در قانون برنامه پنجم توسعه و قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مبنی بر صلاحیت شرکت‌ یا اشخاص حقوقی واجد صلاحیت بدون تعیین نوع آن آمده است، طراحان IPC را به این نتیجه رسانده است که این دو قانون اصل 44قانون اساسی، سیاست‌های کلی اصل 44 و قانون اصل 44 را منسوخ کرده است در صورتیکه نسخ شرایط خودش را دارد و لازمه اینکه یک حکمی حکم قبلی خودش را نسخ کند ایجاد تباین کلی است؛ عمومیت قانون پنجم توسعه و قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت راجع‌به ذکر شرکت‌های صاحب صلاحیت، توان نسخ قانون اصل 44 که صراحتا به “شرکت‌های دولتی” تاکید دارد را ندارد.

طراحان  IPC  نمی‌دانستند که عمومیت قانون برنامه پنجم توسعه و قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، اصل 44،سیاست کلی آن و قانون اصل 44 را منسوخ نمی‌کند!

این وکیل پایه یک دادگستری گفت: اساسا IPC با فرض منسوخ شدن قانون اصل 44 مجوز ورود شرکت‌های بخش خصوصی به موجب دو قانون لاحق به مرحله استخراج طراحی شده است درحالیکه قانون ما چنین اجازه‌ای را نداده؛ عمومیت قانون برنامه پنجم توسعه و قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، اصل 44،سیاست کلی آن و قانون اصل 44 را منسوخ نمی‌کند بلکه این تخصیص قانون مقدم است که بر عامیت قانون موخر حاکم می‌شود نه عامیت قانون موخر بر تخصیص قانون قبلی.

وی تصریح کرد: در اصول فقه ما قاعده‌ای داریم که می‌گوید خاص مقدم، عام موخر را تخصیص می‌زند؛ آقایان برای اینکه می‌دانستند اگر در قوانین بعد از تصویب سیاست‌های کلی اصل44 به جای عبارت کلی شرکت، می‌نوشتند شرکت خارجی یا خارجی، شورای نگهبان رد می کرد، نوشته‌اند اعم شرکت، شرکت‌های واجد صلاحیت و اشخاص حقوقی ذی‌صلاح و بعد با همین عبارات کلی نتیجه گرفته اند که قانون اصل 44 که ورود اشخاص بخش خصوصی را به بخش تولید ممنوع کرده است، منسوخ شده در حالیکه عمومیت دو قانون عادی موخر، اجازه ندارد قانونی را منسوخ کند که مستظهر به اصل 44  و سیاست‌های ابلاغی آن است در واقع این قوانین بعدی نیستند که قانون اصل44 را منسوخ می‌کنند بلکه این قانون اصل 44 است که قوانین بعدی را تخصیص می‌زند پس شما در اکتشاف و توسعه می‌توانید از شرکت‌های  خصوصی یا خارجی استفاده کنید ولی نمی‌توانید در تولید از آنها استفاده کنید یعنی قوانین ما اعتباره خودش را داشته است و قانون اساسی، سیاست‌های کلی اصل 44 و قانون اصل44 سرجای خودشان هستند اما یکدفعه با دوتا قانون کلی تصویب شده ادعای منسوخ شدن می‌کنند.

در IPC هم مدیریت، هم سرمایه‌گذاری و هم مالکیت برای بخش خصوصی چه داخلی و خارجی مجاز دانسته شده است!

فرحناکی تصریح کرد: ممکن است سوال کنند اگر قرار بود وضعیت مانند حالت قبل باشد چرا دوتا قانون را بعدا تصویب کرده‌اند؟ در جواب باید گفت که بخاطر اینکه فکر می‌کردند اگر قانون را تصویب کنند می‌توانند با عام بودن این قوانین استناد کنند و قوانین قبلی را منسوخ بدانند در حالیکه نمی‌داستند که اینجا قاعده نسخ جاری نیست بنابراین همچنان قانون اصل 44 جاری است و مدیریت، سرمایه‌گذاری و مالکیت شرکت‌های استخراج معادن نفت و گاز کشور برعهده دولت است اما در IPC هم مدیریت، هم سرمایه‌گذاری و هم مالکیت برای بخش خصوصی چه داخلی و خارجی مجاز دانسته شده است؛ به این ترتیب دادن تولید به خارجی‌ها عقب نشینی است و قانون چنین مجوزی را نداده است بلکه تفسیر دوستان از قانون چنین مجوزی را ایجاد کرده است!

قوانین بالادستی دور خورده‌اند!

وی گفت: باید از مجلس سوال کنند که شما که این قوانین را تصویب کرده‌ای منظورت چنین مجوزی بوده است؟! و اگر نمی‌خواهید از مجلس سوال کنید و می‌خواهید تفسیر غالب خودتان را داخل بحث ببرید، آن موقع من هم استدلال می‌کنم که خاص مقدم عام موخر را تخصیص می‌زند.

محسن مقصودی، مجری ثریا تصریح کرد: به نوعی قانون‌های بالادستی دور خورده است!

کمپانی‌های خارجی متن قراردادهای  IPC را دارند اما نخبگان داخلی خیر!

مقصودی همچنین با بیان اینکه مهندس حسینی گفته‌اند که این قراردادها را در دانشگاه‌های مختلف ارائه داده‌اند، خاطر نشان کرد: انتقاد پژوهشگران و کارشناسان این است که متن اصلی قرارداد که یک متن 70، 80 صفحه‌ای است منتشر نشده است و محرمانه تلقی شده است؛ همچنین هیئت دولت بیانیه داده است که از انتقادها استقبال می‌کنیم اما متن قرارداد را منتشر نکرده است درصورتی‌که کمپانی‌های خارجی این متن را دارند! لذا ضرورت دارد که برای بحث کارشناسی دقیقتر متن اصلی قرارداد با جزییات منتشر شود تا اندیشمندان بتوانند با نقدهایشان به دولت در این موضوع مهم کمک کنند.

شرکت‌های داخلی که تجربه صدساله در بهره‌برداری دارند در IPC خلع ید می‌شوند

مهندس محمدرضا اکبری در خصوص مهمترین ایرادات فنی گفت: یکی از معضلاتی که در این قرارداد وجود دارد این است که ترتیبات عقد قرارداد را با شرکت‌های طرف دوم خودش مطرح کرده است یعنی مشکل در اینجا تضعیف حاکمیت است که یک شرکتی در قالب یک شرکت خصوصی تابعیت ایرانی تشکیل می‌شود که متشکل از یک شرکت خصوصی دیگر و یک شرکت خارجی می‌شود؛ سوالی که مطرح است این است که واقعا شرکت‌های بهره‌بردار کشور خودمان که سابقه بهره‌برداری صدساله از میدان را دارند، اگر بخواهند در این فعالیت ورود پیدا کنند باید چه سازوکاری را طی کنند؟ به نوعی می‌توان گفت که از نظر حقوقی یک مشکل جدی پیش‌ آمده است و احتمال زیاد شرکت‌های بهره‌بردار خلع ید می‌شوند اما شرکت‌های خارجی که عمدتا طرف قرارداد هستند، فعال می‌شوند.

در قراردادها‌ی  IPC مثل برجام مشکل داوری داریم!

وی با بیان اینکه همچنین ابهامی در اختلافات بوجود آمده داریم، تصریح کرد: یکی از بحث‌هایی که در بندهای قراردادی مطرح می‌کنند این است که قرار است یک کمیته مشترکی تشکیل بشود که اعضای این کمیته مساوی است؛ بحث این است که این ترکیب مساوی و برابر است و اگر اختلافی در مباحث فنی بوجود بیاید که قطعا هم بخاطر تفاوت در دیدگاه‌ها و تنوع مباحث فنی به‌ وجود می‌آید، چه راهکاری برای حل این اختلافات ارائه شده است و اگر قرار باشد کسی حرف آخر را بزند چه کسی این حرف را می‌زند؟ نهایتا اگر بین این کمیته اختلاف  ایجاد شد بحث بین مدیران ارشد شرکت‌ها کشیده می‌شود و مدیران ارشد هم دو نفر هستند! بعبارتی مثل برجام مشکل داوری را خواهیم داشت ضمن اینکه می‌توانند این داوری رابه خارج  از کشور ما ببرند.

در IPC اگر شرکت خارجی به تعداتش عمل نکند، جریمه نمی‌شود!

 این پژوهشگر حوزه نفت افزود: مشکل دیگر عدم شفافیت نظام پاداش و جریمه‌ است؛ در این قراردادها یک فرمولی در نظر گرفته شده است که بابت هر بشکه‌ای که برای میادین GREEN و  BROWN استخراج شود یک دستمزد و پاداشی را بگیرند اما این شرکتی که قرار است توسعه بدهد به آن سطح تولید مدنظر نرسد هیچ جریمه‌ای نمی‌شود و استدلالی که مسئولین ما دارند این است که همین که این‌ها پاداش نمی‌گیرند، خودش جریمه است در صورتیکه وقتی شرکت به تعهدش عمل نکرده است چرا نباید جریمه بشود؟!

در IPC سود قابل توجه نصیب شرکت پیمانکار خارجی می‌شود و در کاهش قیمت‌ها ضرر آن نصیب کشورمان می‌شود!
مهندس اکبری افزود: یکی دیگر از مشکلات فرمول نامناسبی است که داریم؛ دوستان می‌گویند قراردادهای IPC مدل خدماتی است که آمده‌ایم ریسک قیمت نفت را در آن دخیل کرده‌ایم یعنی اگر قیمت نفت بیش از 50 درصد افزایش پیدا کند، “فی” شرکت توسعه دهند افزایش پیدا می‌کند و بازهم در اینجا توزیع ریسک خوب دیده نشده است و درجاهایی که افزایش قیمت نفت داریم، سود قابل توجهی نصیب شرکت پیمانکار می‌شود و در کاهش قیمت‌ها ضرر آن نصیب کشورمان می‌شود.

طراحی قراردادهای جدید به گونه‌ای است که در شرایط تحریم نمی‌تواند منافع ملی را حفظ کند

اکبری خاطر نشان کرد: در این قراردادها اگر شرایط فورس ماژور ایجاد شود و ما کاهش تکلیفی داشته باشیم (که این کاهش تکلیفی می‌تواند بخاطر دلایل مختلفی از جمله تصمیمات اوپک مبنی براینکه باید 2میلیون بشکه کاهش داشته باشیم، باشد) در قراردادهای جدید گفته‌اند ما میادینی که دست خودمان هست را کاهش می‌‌دهیم و نمی‌گذاریم میادینی که دست شرکت خارجی هست کاهش پیدا کند و اگرهم مجبور شدیم این کار را بکنیم ضرر و زیان آنها را می‌دهیم درصورتیکه در مدل‌ قراردادی عراق این بحث را تعدیل کرده‌اند و گفته‌اند که همه به یک نسبت کاهش پیدا می‌کند؛ یکی از اهدافی که در قراردادهای ipc مطرح می کنند این است که منافع شرکت‌های خارجی در ایران گره‌ بخورد و این باعث جلوگیری از تحریم‌هایی بشود که ممکن است بعدا برای ما رخ بدهد و می‌توانستیم بسیار بهتر از این قراردادها استفاده کنیم؛ قطعا در اجرای برجام در ده سال آینده به مشکل می‌خوریم و با غربی ها در خصوص ایجاد تحریم های جدید داستان خواهیم داشت و این شرکت‌های  بزرگ نفتی که شرکت‌های بین‌المللی هستند در کشورشان قطعا صاحب نفوذ هستند، توتال قطعا در دولت فرانسه و شل در دولت انگلستان نفوذ دارند و اگر ما این بند را اضافه می‌کردیم که اگر بخاطر تحریم‌ها تمام عواید شما را قطع می‌کردیم، کل کشور منافع آن را می‌برد و این شرکت‌ها فشار می‌آوردند که اگر شما ایران را تحریم کنید ما منفع‌مان را از دست می‌دهیم ولی ما در این قراردادهاگفته‌ایم اگر بخاطر دلایل فرس ماژور اتفاقی رخ بدهد ایران هزینه شما را می‌دهد که متضرر نشوید.

عراق قراردادهای نفتی‌اش را محکم‌ تر از IPC اعمال کرده‌ است!

مهندس اکبری در خصوص مقایسه این قراردادها با قراردادهای نفتی کشور عراق اظهار داشت: بهتر است که ما در بحث عراق وارد نشویم چراکه عراق کشوری است که چندین سال درگیر جنگ است و هیچ زیرساخت نظارتی و تولیدی نداشته است اما با این حال آنها قراردادهایی دارند که محکم‌تر از قراردادهای ایران است و برای مثال آنها از شرکتهای نفتی خارجی مالیات سنگین می گیرند اما ما مالیات هم نمی گیریم!

شرکت‌های داخلی نیازی به مجوز ندارند اما شرکت‌های داخلی برای بهره‌برداری باید به دنبال مجوز باشند و این عین تحقیر ملی است!

دکتر فرشید فرحناکیان درخصوص اینکه این قرادادها عزت ملی  ایران را خدشه‌دار می‌کنند، گفت: بصورت درون متنی استدلال می‌کنم؛ تبصره بند الف ماده یازده می‌گوید که اگر شرکت ملی نفت برای میادینی که در حال بهره‌برداری است تصمیمی گرفت که این بهره‌برداری را به یکی از شرکت‌های ملی خودمان بدهد باید از وزارت نفت مجوز بگیرد! سوال این است که اگر مجوز ضروری است، چرا برای آن زمانی که قرار است با خارجی‌ها قرارداد امضا کنیم مجوز لازم نیست؟! و چرا وقتی می‌خواهیم با شرکت ملی خودمان قرارداد امضا بکنیم باید از وزارت نفت مجوز بگیریم؟! اگر مجوز لازم است پس آنجاهم باید باشد و اگر مجوز لازم نیست این تحقیر شرکت ملی کشور من است که بعد از این همه سال شرکت ملی نفت داخلی اجازه نداشته باشد با شرکت تابعم قرارداد ببندم و از وزارت نفت اجازه بگیرم.

قراردادهای  IPC طوری طراحی شده است که گویا شرکت‌های داخلی هیچ فهمی ندارند و کاملا باید تحت نظارت باشند!

 وی در پایان گفت: قرارداد می‌گوید که آن شرکت ملی بهره‌برداری که وزارت نفت موافقت کرد تا بهره‌برداری کند بایستی تحت نظارت کامل فنی، مالی، حقوقی و تخصصی دوم قرارداد باشد؛ این چه اعمال حاکمیتی روی انفال از جانب مردم و توسعه پایدار است؟! یعنی شرکت ملی بهره‌بردار من خودش هیچ فهمی ندارد و تماما باید تحت نظارت باشد؟! همچنین باید تحت نظارت دستورالعمل‌های فنی، حرفه‌ای و برنامه‌ عملیاتی خارجی‌ها را رعایت کند، آیا این تحقیر نیست؟! آخرین مورد؛ اگر شرکت خارجی نظارت کرد و دستور شرکت خارجی هم رعایت شد و شرکت داخلی فرامین آن را گوش نکرد، نقض تعهدات قراردادی محسوب می‌شود! در کجای دنیا یک هیئت دولت متنی را تصویب می‌کند، تا خودش را جلو، جلو در آن مقصر کند؟! وقتی ما در شرایط عادی بعنوان کارفرما پرونده هایمان به داوری خارجی می رود، بازنده می‌شویم، وای به حال اینکه اکنون در متن هم بیاوریم ما اگر حرف شما را گوش نکرده‌ایم، باخته‌ایم.

مقصودی بعنوان جمع‌بندی گفت: این قراردادها برای میادین مستقل بسیار خطرناک هستند و برای برخی از میادین مشترک که ریسک بسیار بالایی دارند، با اصلاحات جدی قابل استفاده خواهد بود.

روزنامه قانون

آپدیت نود 32

مغایرت‌های قانونی قراردادهای جدید نفتی

به گزارش جهان به نقل از فارس، فرشید فرحناکیان وکیل دادگستری و دانشجوی دکترای حقوق نفت و گاز به درخواست هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین مجلس شورای اسلامی درباره مغایرت‌های الگوی جدید قراردادهای نفتی ایران موسوم به IPC با قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور متن حقوقی و فنی زیر را خطاب به هیات تطبیق نگاشته و نسخه‌ای زا آن را نیز در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است:
 
«بیان ایراداتی از مصوبه مدل جدید قراردادهای نفتی  برای هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین»
 
«مثلث نفت» از سه ضلع سیاست، اقتصاد و حقوق شکل گرفته است. با این وصف که هرجایی که پای نفت در میان باشد لزوماً «سیاست بازی» را با خود خواهد آورد. «اقتصاد» مدیریت نفت و هدایت ارزش افزوده ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. «حقوق» نیز توجیه و تعدیل کننده روابط دو ضلع دیگر است. بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت:
 
فی الواقع «حقوق نفت» توجیه و تعدیل کننده روابط سیاست و اقتصاد در زمانی است که نفت «موضوع حقوق» قرار می گیرد.
 
بدین ترتیب علی رغم آنکه براساس استدلال فوق، بررسی حقوقی مدل جدید قراردادهای نفتی ایران (Iran Petroleum Contract: IPC) بدون توجه به ابعاد سیاسی و اقتصادی آن قطعاً دارای عدم جامعیت کافی خواهد بود، ولی با توجه به صلاحیت مقرر برای «هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین» در قانون نحوه اجرای اصول 85 و 138 قانون اساسی ج.ا.ا. مصوب بیست و ششم دی ماه 1368 و الحاقات مصوب هشتم اسفندماه 1378 و سی فروردین ماه 1388 و آیین نامه اجرای آن مصوب بیست و چهارم دی ماه 1391 ، در ادامه قسمت هایی از «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 که بر خلاف قوانین معتبر کشور به تصویب رسیده است، جهت بررسی در آن هیات اعلام می گردد.
 
اول) مغایرت بندهای (ش)، (ص)، (ض)، (ط) و (ع) ماده 1 ، بندهای (پ) و (د) ماده 3 و بند (ت) ماده 8 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 با مواد 2 و 3  قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی:
 
به موجب ماده 2 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی: «فعالیتهای اقتصادی در جمهوری اسلامی ‌ایران شامل تولید، خرید و یا فروش کالاها و یا خدمات به سه گروه زیر تقسیم می‌‌شود:
 
گروه یک ـ تمامی‌فعالیتهای اقتصادی به جز موارد مذکور در گروه دو و سه این ماده. 
 
گروه دوـ فعالیتهای اقتصادی مذکور درصدراصل چهل و چهارم (44) قانون‌اساسی به جز موارد مذکور در گروه سه این ماده.
 
گروه سه‌ـ فعالیتها، مؤسسات و شرکت‌های مشمول این گروه عبارتند از: …
 
4) شرکت ملی نفت ایران و شرکت‌های استخراج و تولید نفت خام و گاز،
 
5) معادن نفت و گاز،…».
 
به موجب بند (ج) ماده 3 همین قانون: «سرمایه‌گذاری، مالکیت و مدیریت در فعالیتها و بنگاههای مشمول گروه سه ماده 2 این قانون منحصراً در اختیار دولت است.»
 
به موجب بند (ب) ماده 129 قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389: «برای فعالیتهای اکتشاف، توسعه، استخراج و تولید نفت و گاز توسط شرکتهای تابعه وزارت نفت و شرکتهای صاحب صلاحیت، با اتخاذ ضوابط تولید صیانتی، پروانه بهره‌برداری بدون حق مالکیت نسبت به نفت و گاز تولیدی صادر و براساس طرح مصوب، بر عملیات اکتشاف، توسعه و تولید شرکتهای فوق‌الذکر از نظر مقدار تولید و صیانت مخزن و معیارهای سلامتی ـ ایمنی و زیست محیطی نظارت نماید.» 
 
به موجب جزء (5) از بند (پ) ماده 3 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391: «صدور مجوز فعالیت و پروانه بهره برداری برای اشخاص حقوقی واجد صلاحیت برای اکتشاف، توسعه، استخراج و تولید از کلیه میادین نفت و گاز کشور.»
 
به واسطه تصریح مطلق به «شرکت های صاحب صلاحیت» در بند (ب) ماده 129 قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389 و یا «اشخاص حقوقی واجد صلاحیت» در جزء (5) از بند (پ) ماده 3 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391 بعضاً استدلال می شود بند (4) و (5) از ماده 2 و بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی «نسخ ضمنی» شده اند.
 
«نسخ» عبارت است از: رفع حکم سابق، که بر حسب ظاهر اقتضاى دوام داشته، به تشریع حکم لاحق، به گونه‌اى که جاى گزین آن گردد و امکان ‌جمع میان هر دو نباشد.
 
مقصود از «عدم امکان جمع» وجود تضاد و تنافى میان حکم سابق و لاحق‌است، که اصطلاحاً «تباین کلی» گفته مى‌شود.
 
ولى اگر دو حکم به گونه‌اى باشند که‌ امکان وجود همزمان داشته باشند، در این صورت نسخ اتفاق نیفتاده است بلکه تخصیص صورت گرفته است.
 
فرق میان نسخ و «تخصیص» دقیقاً در آن است که نسخ، رفع حکم از تمامى افراد موضوع است و تخصیص، رفع حکم از بعض افراد است، در حالى که ‌در باره بعض دیگر هم چنان جارى است.
 
بین بند (ب) ماده 129 قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389 و جزء (5) از بند (پ) ماده 3 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391 با بند (4) و (5) از ماده 2 و بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی این تباین کلی شرط لازم تحقق نسخ وجود ندارد؛ زیرا دو حکم مقرر در این مواد همچنان امکان وجود همزمان دارا می باشند.
 
حکم عامی، بعداً، در بند (ب) ماده 129 قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389 و سپس جزء (5) از بند (پ) ماده 3 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391 در مورد صلاحیت مطلق انواع اشخاص حقوقی برای انجام فعالیت های حوزه بالادستی نفت و گاز تصویب گردیده است؛
 
در حالی که طی حکم خاصی؛ قبلاً، به موجب بند (4) و (5) از ماده 2 و بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی در مورد اشخاص حقوقی بخش های خصوصی در مورد همان موضوع فعالیت ها سلب صلاحیت صورت گرفته است.
 
این تعارض بین حکم عام و حکم خاص از لحاظ تاریخ صدور وجوه مختلفی به خود می گیرند:
 
صورت اول) تاریخ صدور حکم عام و حکم خاص عرفاً مقرون به یکدیگر هستند.
 
صورت دوم) تاریخ صدور حکم عام مقدم بر تاریخ صدور حکم خاص است.
 
صورت سوم) تاریخ صدور حکم خاص مقدم بر تاریخ صدور حکم عام است.
 
صورت چهارم) تاریخ صدور هردو حکم عام و خاص مجهول است.
 
صورت پنجم) تاریخ صدور یکی معلوم و دیگری مجهول است.
 
پس بدین ترتیب تعارض بین حکم خاص مندرج در بند (4) و (5) از ماده 2 و بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی و حکم عام مندرج در بند (ب) ماده 129 قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389 و جزء (5) از بند (پ) ماده 3 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391 از نوع صورت سوم یعنی تاریخ صدور حکم خاص مقدم بر تاریخ صدور حکم عام می باشد.
 
 اصولیین معتقدند که در این صورت سوم، حکم نهایی با تخصیص حکم عام مؤخر توسط حکم خاص مقدم تعیین تکلیف می شود.
 
بنابراین در مانحن فیه، حکم خاص مقدم مندرج در بند (4) و (5) از ماده 2 و بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی مبنی بر عدم صلاحیت اشخاص حقوقی بخش‌های خصوصی جهت انجام فعالیت های حوزه بالادستی نفت و گاز، حکم عام موخر در در بند (ب) ماده 129 قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389 و جزء (5) از بند (پ) ماده 3 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391  مبنی بر صلاحیت مطلق انواع اشخاص حقوقی برای انجام فعالیت های حوزه بالادستی نفت و گاز را تخصیص می‌زند.
 
لذا در حال حاضر نیز تحقق جداگانه و یا مجتمعاً هر یک از موارد سرمایه گذاری، مالکیت و مدیریت اشخاص حقوقی بخش های خصوصی جهت انجام فعالیت های حوزه بالادستی نفت و گاز ممنوع می باشد و به صراحت بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی همچنان این موارد منحصراً در اختیار دولت می باشد.
 
اگرچه در بند (د) ماده 1 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 به هنگام تعریف «طرف دوم قرارداد» به نوع شرکت های صاحب صلاحیت نفتی اشاره یی نگردیده است؛
 
و اگرچه در بند (16) ماده 1 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 با تعریف ذیل تا حدی این اطلاق را تعیین تکلیف نموده است:
 
«قرارداد نفتی: توافق دو یا چند جانبه بین وزارت نفت یا هر یک از شرکتهای اصلی تابعه آن یا هر واحد عملیاتی با یک یا چند واحد عملیاتی یا اشخاص حقیقی یا حقوقی در داخل یا خارج از کشور که براساس قوانین موضوعه، انجام تمام یا قسمتی از عملیات بالادستی و پایین‌دستی و یا تجارت نفت، فرآورده‌های نفتی و محصولات پتروشیمیایی، مورد تعهد قرار می‌گیرد.»
 
ولی در هر صورت نظر به اینکه بر طبق قاعده اصولی «اطلاقِ لفظ، منصرف به فردِ أجلی و أکمَل است»؛ لذا شرکت های صاحب صلاحیت مندرج در بند (د) ماده 1 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 ناظر بر اعم شرکت های خصوصی و دولتی، داخلی یا خارجی خواهد بود.
 
 نتیجتاً بندهای (ش)، (ص)، (ض)، (ط) ماده 1 و بند (پ) ماده 3 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 به جهت مجاز نمودن «سرمایه گذاری» (صرف هزینه های تعریف شده جهت استرداد آنها به همراه دریافت سود انتظاری)؛
 
بند (پ) و (د) ماده 3 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 به جهت ایجاد نوعی «حق مالکیت» با تصریح به تخصیص بخشی (حداکثر پنجاه درصد) از محصولات میدان جهت بازپرداخت سرمایه گذاری انجام شده و عدم تاثیر تصمیم غیر فنی وزارت نفت مبنی بر کاهش یا توقف سطح تولید از میدان یا مخزن بر نحوه و میزان این بازپرداخت؛
 
و  بند (ع) ماده 1 و بند (ت) ماده 8 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 به جهت اعطای مجوز «مدیریت» در شرکت عملیاتی مشترک و کارگروه مشترک مدیریت:
 
 در حوزه بالادستی نفت و گاز به اشخاص حقوقی بخش های خصوصی در مغایرت با بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی اعلام می گردد.
 
ممکن است استدلال شود که اگر قرار بود نتیجه پس از تصویب بند (ب) ماده 129 قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389 و جزء (5) از بند (پ) ماده 3 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391 همچنان به مانند قبل از تصویب آنها و جاری بودن محدودیت های مقرر در بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی باشد، پس چه لزومی به این موارد قانونگذاری موخر التصویب در قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389 و قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391 بوده است؟
 
پاسخ آن خواهد بود اگر به غیر از این کلی گویی در این دو قانون اخیرالتصویب عمل می گردید و دقیقاً به «اشخاص حقوقی خصوصی» تصریح می گردید قطعاً شورای نگهبان به جهت مغایرت با  قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی یا اساساً مغایرت با اصول 44 و 45 قانون اساسی ج.ا.ا. از تایید آنها خودداری می کرد.
 
لذا برای فرار از مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفتن، در این دو قانون به ذکر مطلق «شرکت های صاحب صلاحیت» و یا «اشخاص حقوقی واجد صلاحیت» اکتفا گردید تا متعاقباً بتوان با طرح استدلال نسخ ضمنی بندهای (4) و (5) ماده 2 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی توسط قانون برنامه پنجم توسعه پانزدهم دی ماه 1389 و قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب نوزدهم اردیبهشت ماه 1391 به نتیجه مورد نظر که خروج از محدودیت مقرر بند (ج) ماده 3 قانون اجرای سیاست های کلی 44 قانون اساسی مصوب هشتم بهمن ماه 1386 با اصلاحات بعدی می بود، رسید.
 
پیرو همین استدلال می باشد که در بند (د) ماده 1 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 نیز به هنگام تعریف «طرف دوم قرارداد» به نوع شرکت های صاحب صلاحیت نفتی هیچ اشاره ای نگردیده است.
 
غافل از آنکه با وارد نبودن استدلال ناسخ و منسوخ در رابطه با این قوانین و تعیین حکم نهایی آنها با توسل به قاعده اصولی «تخصیص حکم عام موخر توسط حکم خاص مقدم»، همچنان محدودیت سرمایه گذاری، مالکیت و مدیریت اشخاص خصوصی اعم از داخلی و خارجی در موضوع حوزه فعالیت های بالادستی نفت و گاز معتبر خواهد ماند.
 
دوم) مغایرت بند (م) ماده 1 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 با ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390:
 
به موجب بند (م) ماده 1 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394: «برنامه مالی عملیاتی سالانه: برنامه ای است که در چارچوب طرح های عملیاتی و اصلاحات و بازنگری های لازم ناشی از واقعیت های پروژه و رفتار واقعی میدان توسط طرف دوم قرارداد تهیه و به تصویب طرف اول قرارداد می رسد. تصویب این برنامه از سوی طرف اول قرارداد نهایی بوده و جهت اجرا توسط طرف دوم قرارداد ابلاغ می گردد.»
 
از این متن قانونی این نتیجه به دست می آید که: برنامه مالی عملیاتی سالانه؛ ابتدائاً به تصویب طرف دوم قرارداد خواهد رسید و متعاقباً به تصویب نهایی طرف اول قرارداد خواهد رسید. تا اینجا مشکلی وجود ندارد.
 
مشکل از جایی شروع می شود که این متن قانونی مشخص نمی سازد چنان چه این برنامه پیشنهادی طرف دوم به هر دلیلی به تصویب شرکت ملی نفت ایران یا شرکت های تابعه آن به نمایندگی از شرکت ملی نفت به عنوان طرف اول نرسد؛ سرنوشت اختلاف حادث شده بر روی برنامه مالی عملیاتی سالانه به چه نحوی مشخص خواهد شد.
 
سکوت تصویب نامه در مورد روش حل اختلاف به هنگام عدم تصویب نهایی برنامه مالی عملیاتی سالانه توسط  شرکت ملی نفت ایران یا شرکت های تابعه آن به نمایندگی از شرکت ملی نفت، بلاتکلیف گذاشتن اصل اعمال حاکمیت تولید مقرر برای وزارت نفت از جانب حکومت اسلامی مقرر در ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 جهت تعرض آتی به تمامیت آن و نقض همین ماده اخیر الذکر محسوب می گردد.
 
سوم) مغایرت بند (الف) ماده 3 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 با ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390
 
به موجب بند (الف) ماده 3 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394: «در تمامی قراردادهایی که براساس این تصویب نامه منعقد می گردند، اصول زیر حاکم می باشد: الف) حفظ حاکمیت و اعمال تصرفات مالکانه دولت جمهوری اسلامی ایران از طریق وزارت نفت بر منابع و ذخایر نفت و گاز طبیعی کشور.»
 
در حالی که به موجب ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390: «کلیه منابع نفتی جزء انفال و ثروتهای عمومی است. اعمال حق حاکمیت و مالکیت عمومی بر منابع مذکور به نمایندگی از طرف حکومت اسلامی بر عهده وزارت نفت است.»
 
همانطور که مشخص است «حکومت اسلامی» در ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 بدون داشتن هیچ گونه مجوز قانونی به «دولت جمهوری اسلامی ایران» در «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 تبدیل شده است.
 
در حالی که واضح است «حکومت اسلامی» اعم از «دولت جمهوری اسلامی ایران» می باشد؛ و کاربرد «حکومت اسلامی» در ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 به جهت سابقه فقهی مباحث مربوط به انفال بودن معادن نفت و گاز بوده است که در بند (الف) ماده 3 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 بدون توجه به سابقه و تفاوت مذکور راساً و بدون هیچ توجیه قانونی چنین تغییری انجام شده است.
 
چهارم) مغایرت قسمت اخیر تبصره (2) بند (ب) ماده 6  «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 با مواد 190 و 233 قانون مدنی و ماده 14 قانون مناقصات مصوب بیست و پنجم فروردین ماه 1383:
 
مطابق با تبصره (2) بند (ب) ماده (6) تصویب نامه: «با توجه به اینکه کلیه ریسک‌ها در قراردادهای اکتشافی بر عهده طرف دوم قرارداد بوده و در صورت عدم موفقیت در کشف میدان یا مخزن تجاری، هزینه‌ها بازپرداخت نمی‌شود.
 
واگذاری بلوک دیگر اکتشافی به طرف دوم قرارداد، در صورت عدم کشف میدان یا مخزن تجاری با همان شرایط قرارداد منعقده قابل شرط در قرارداد است.»
 
چنانچه مقرر است در قرارداد بندی گنجانده شود که در صورت عدم موفقیت در کشف میدان یا مخزن تجاری، میدان مشخص، معلوم و معینی برای انجام عملیات اکتشافی در اختیار پیمانکار قرار داده شود، علی‌القاعده باید این نکته در اسناد مناقصه ذکر و بر همین اساس مناقصه برگزار و پیمانکار انتخاب شود. 
 
لیکن، چنانچه مقرر است تنها به بیان این امر بسنده کرد که در صورت عدم موفقیت در کشف میدان یا مخزن تجاری، بلوک اکتشافی دیگری با همان شرایط قرارداد منعقده به پیمانکار واگذار می‌شود، مساله به لحاظ حقوقی محل اشکال و این تعهد مجهول قانوناً باطل و بدون اثر است.
 
توضیح اینکه، مطابق قانون مدنی، شروط نیز همانند تعهدات اصلی باید شرایط اساسی صحت معامله به شرح مندرج در ماده 190 قانون مدنی را دارا باشند. یکی از این شرایط، معلوم و معین بودن موضوع معامله (به‌عنوان تعهد اصلی) و شروط ضمن قرارداد (به‌عنوان تعهدات فرعی) است. به بیان دیگر، تعهدات مندرج در یک قرارداد اعم از اصلی و فرعی باید به گونه‌ای در قرارداد ذکر شوند که:
 
 اولاً: کیفیت و کمیت آنها دقیقاً مشخص باشد؛
 
ثانیاً: به نحو مرددی موضوع توافق طرفین قرار نگیرند.
 
بنابراین شرط کردن این امر در قرارداد که در صورت عدم موفقیت در کشف میدان یا مخزن تجاری، بلوک اکتشافی دیگری با همان شرایط قرارداد در اختیار پیمانکار قرار داده شود، به دلیل فقدان یکی از شرایط صحت (معلوم و معین بودن) باطل است.
 
 به علاوه مطابق ماده 233 قانون مدنی: «شروط تنها در دو صورت باطل و مبطل عقد هستند:
 
1) شرط خلاف مقتضای عقد؛
 
 2) شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین می‌شود.»
 
با توجه به اینکه در ما نحن فیه، شرط معرفی بلوک اکتشافی دیگری با همان شرایط قرارداد به پیمانکار خلاف مقتضای عقد نیست و منجر به جهل به عوضین (تعهدات اصلی قرارداد) نمی‌شود، باید قائل به این امر بود که شرط مزبور به شرح فوق اگر‌چه باطل است لیکن، مبطل عقد نخواهد بود.
 
همچنین اضافه می‌شود درج چنین شرطی به لحاظ عدم رعایت قانون برگزاری مناقصات و عدم ذکر نام بلوک اکتشافی جایگزین در اسناد مناقصه، با الزام قانونی مواد 13 و 14 قانون مناقصات مصوب بیست و پنجم فروردین ماه 1383 راجع به فراخوان مناقصه و توزیع به طور یکسان تمامی اسناد مناقصه در تعارض قرار می گیرد.
 
پنجم) مغایرت بند (ت) ماده 8  «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 با ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390
 
به موجب بند (ت) ماده 8 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394: «در هر قرارداد کارگروه مشترک مدیریت قرارداد تشکیل می شود که نظارت بر کلیه عملیات طرح را برعهده داشته و تصمیمات نهایی فنی، مالی و حقوقی در چارچوب قرارداد، واگذاری پیمان های دست دوم و نیز برنامه مالی عملیاتی سالانه را اتخاذ می نماید. مسئولیت اجرای عملیات در چارچوب برنامه مالی عملیاتی مصوب برعهده طرف دوم قرارداد می باشد. این کارگروه از تعداد مساوی نمایندگان طرف های اول و دوم قرارداد با حق رأی مساوی تشکیل می گردد. تصمیمات این کارگروه به اتفاق آرا می باشد و در صورت عدم توافق، مدیران ارشد و مسئول طرفین تصمیم می گیرند.»
 
به موجب بند (ت) ماده 8 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 از یک طرف با اعطای صلاحیت کلی تصمیم گیری در اخذ تصمیمات نهایی فنی، مالی و حقوقی در چارچوب قرارداد، واگذاری پیمان های دست دوم و نیز برنامه مالی عملیاتی سالانه به کارگروه مشترک مدیریت و از طرف دیگر تعیین تعداد مساوی نمایندگان طرف های اول و دوم قرارداد با حق رأی مساوی و برقرار ساختن نظام تصمیم گیری بر اساس اتفاق آرا در آن، تا حد امکان اصل اعمال حاکمیت تولید مقرر برای شرکت ملی نفت و وزارت نفت از جانب حکومت اسلامی مقرر در ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 تقلیل یافته است.
 
این در حالی است که هیات دولت به طور اعم و وزارت نفت به طور اخص نمی توانسته در مقام نمایندگی حکومت اسلامی در اعمال اصل کلی حاکمیت تولید مقرر در ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 اقدام به ایجاد کارگروه مشترک مدیریت با طرف دوم قرارداد به همراه اعطای صلاحیت کلی اخذ تصمیمات نهایی راجع به اعم مواردی که بسیاری از آنها ذاتاً در صلاحیت اصل کلی حاکمیت تولید حکومت اسلامی و غیرقابل واگذاری به غیر می باشد، با صدور این تصویبنامه بنماید.  به همین دلیل بوده است که در قراردادهای بیع متقابل، به تفکیک وظایف و صلاحیت کمیته مشترک مدیریت دقیقاً تصریح شده بود.
 
از طرف دیگر به موجب قسمت اخیر بند (ت) ماده 8 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 : «تصمیمات این کارگروه به اتفاق آرا می باشد و در صورت عدم توافق، مدیران ارشد و مسئول طرفین تصمیم می گیرند.»
 
به موجب قسمت اخیر این بند، مشکل از جایی شروع می شود که این متن قانونی مشخص نمی سازد چنان چه این کارگروه به هر دلیلی نتوانست راجع به تصمیمات نهایی خود به اتفاق آرا برسد و مدیران ارشد و مسئول طرفین نیز نتوانستند راجع به آن تصمیم بگیرند ؛ سرنوشت اختلاف حادث شده بر روی آن تصمیمات به چه نحوی مشخص خواهد شد.
 
سکوت تصویب نامه در مورد روش حل اختلاف به هنگام حدوث این وضعیت، بلاتکلیف گذاشتن اعمال اصل حاکمیت تولید مقرر برای وزارت نفت از جانب حکومت اسلامی مقرر در ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 جهت تعرض آتی به تمامیت آن و نقض همین ماده اخیر الذکر محسوب می گردد.
 
به همین دلیل بوده که در قراردادهای بیع متقابل در صورت حدوث چنین بلاتکلیفی، حداقل آمده بود که: «در صورتی که طرفین نتوانند از طریق کمیته مزبور یا نمایندگان مربوطه خود اختلاف را حل و فصل کنند، آخرین برنامه کاری و بودجه تایید شده به عنوان مبنای عملیات آینده ملاک عمل قرار می گیرد.»
 
جالب توجه آنکه هم در مورد «تصویب برنامه مالی عملیاتی سالانه» و هم «در کارگروه مدیریت مشترک» در صورت حدوث اختلاف مابین طرف اول قرارداد با طرف دوم قرارداد، در صورت عدم امکان اتخاذ تصمیم مرضی الطرفین، بند (م) ماده 1 و بند (ت) ماده 8 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 جهت تعرض آتی به تمامیت اعمال اصل حاکمیت تولید مقرر برای شرکت ملی نفت و وزارت نفت از جانب حکومت اسلامی مقرر در ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 ناگهان با سکوت عامدانه و خودجوش مواجه می گردد.
 
ششم) مغایرت قسمت ابتدایی تبصره بند (الف) ماده 11 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 با بند (ط) ماده 35 قانون اساسنامه شرکت ملی نفت مصوب هفدهم خردادماه 1356
 
به موجب قسمت ابتدایی تبصره بند (الف) ماده 11 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394: «در مورد میدان ها یا مخزن های در حال تولید و بهره برداری، در صورتی که طرف اول برای مرحله بهره برداری، انجام عملیات بهره برداری را با مشارکت یکی از شرکت های تابعه خود ضروری دانسته و این موضوع به تأیید وزارت نفت نیز برسد، بین طرف دوم قرارداد و شرکت تابعه شرکت ملی نفت ایران یک موافقتنامه عملیاتی مشترک امضا می شود.»
 
این در حالی است که به موجب بند (ط) ماده 35 قانون اساسنامه شرکت ملی نفت مصوب هفدهم خردادماه 1356: «هیأت مدیره در حدود مقررات این اساسنامه دارای اختیار برای اجرای وظایف مصرح در این اساسنامه منجمله وظایف زیر می‌باشد: …
 
ط) بررسی و اجازه انعقاد قراردادهای پیش‌بینی شده در قانون نفت و اعمال حقوق و اختیاراتی که به موجب قانون مذکور برای شرکت مقرر‌گردیده است.»
 
بدین ترتیب محدود کردن اختیارات هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران در انعقاد قراردادهای موضوع تبصره بند (الف) ماده 11 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 به اخذ اجازه قبلی از وزارت نفت غیرقانونی و بر خلاف بند (ط) ماده 35 قانون اساسنامه شرکت ملی نفت مصوب هفدهم خردادماه 1356 می باشد.
 
این تصویب نامه برای این پرسش پاسخی ندارد چطور اخذ چنین مجوزی از وزارت نفت توسط شرکت ملی نفت را برای انعقاد قراردادهای مهم تر موضوع ماده 2 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 ضروری ندانسته است؛ در حالی که وقتی قرار است شرکت های تابعه شرکت ملی نفت طرف قرارداد قرار گیرند، چنین مورد بی اعتمادی قرار می گیرند که اخذ مجوز وزارت نفت توسط شرکت ملی نفت ضروری می گردد.
 
هفتم) مغایرت قسمت اخیر تبصره بند (الف) ماده 11«تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394 با ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390
 
به موجب قسمت اخیر تبصره بند (الف) ماده 11 «تصویب نامه شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز» مصوب هشتم مهرماه 1394: «این عملیات با حفظ مسئولیت پشتیبانی و نظارت کامل فنی، مالی، حقوقی و تخصصی طرف دوم قرارداد، همراه با تأمین تجهیزات، قطعات و مواد مصرفی لازم توسط وی، به صورت مشترک انجام می شود. شرکت تابعه ذی ربط موظف است در بهره برداری از تأسیسات موضوع قرارداد، کلیه دستورالعمل های فنی، حرفه ای و برنامه های عملیاتی طرف دوم قرارداد را رعایت و اجرا نماید. در غیر این صورت، عدم اجرای عمدی اقدامات یادشده، نقض تعهدات قراردادی توسط طرف اول قرارداد محسوب می شود.»
 
 متاسفانه در این جا نیز درج «نظارت کامل» طرف دوم قرارداد بر شرکت تابعه شرکت ملی نفت، موظف شدن شرکت تابعه ذی ربط به «رعایت و اجرای» کلیه دستورالعمل های فنی، حرفه ای و برنامه های عملیاتی طرف دوم قرارداد و تصریح به «فرض مسئولیت قراردادی» در صورت عدم اجرای آنها برای شرکت تابعه شرکت ملی نفت با «حاکمیت تولیدی» شرکت ملی و وزارت نفت به نمایندگی از حکومت اسلامی مقرر در ماده 2 قانون  نفت اصلاحی بیست و دوم خردادماه 1390 در تعارض قرار می گیرد.
 
به زعم این تصویب‌نامه، شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت ایران مطلقاً هیچ تخصص و دانشی ندارند و باید به صورت عمله و فعله در اختیار شرکت خارجی قرار گیرند. این شرکت خارجی است که مسئولیت و نظارت کامل فنی، تخصصی و حتی حقوقی را به عهده دارد و شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت ایران باید مثل یک کارگر ساده و فاقد تخصص، کارگری شرکتهای خارجی را به عهده بگیرد.
 
شرکتهای تابعه هر چند در بهره‌برداری مشارکت دارند ولی این بهره‌برداری باید زیر نظر شرکت خارجی انجام شود و شرکتهای تابعه باید کلیه فرآمین فنی و حرفه‌ای و برنامه‌های عملیاتی طرف خارجی را رعایت کنند و به اجرا گذارند. حتی اگر این عملیات به ضرر کشور و مخالف تولید صیانتی باشد، شرکتهای تابعه باید تابع فرامین طرف خارجی انجام وظیفه کنند. این مشارکت در بهره‌برداری نیست بلکه عملگی و کارگری برای طرف خارجی است.
 
کدام مقررات در دنیا وجود دارد که به موجب آن کارفرما یک طرفه خود را مسئول تلقی کند. بدون تقبل مسئولیت، شرکت ملی نفت ایران همواره مورد ستم مراجع داوری و رسیدگی خارجی قرار گرفته است، با قبول مسئولیت چه خواهد شد؟ چرا دلایل شرکتهای تابعه نباید مد نظر قرار گیرد و صرفاً به دلیل عدم رعایت فرامین شرکتهای تابعه، شرکت ملی نفت ایران مسئول تلقی گردد.
 
بعد از انقلاب اسلامی، همین شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت ایران توانسته‌اند به رغم تحریمها و تضییقات بین المللی و با کم‌ترین هزینه و امکانات میادین نفت و گاز کشور را مورد بهره‌برداری قرار دهند و با کمترین حوادث میلیون‌ها بشکه نفت تولید کنند. سابقه و تجربه این شرکتها مورد اذعان کلیه شرکتهای خارجی است و شرکتهای خارجی از توانایی و تخصص این شرکتها با احترام یاد می‌کنند.
 
النهایه:
 
اگرچه بیژن زنگنه؛ وزیر نفت، درباره انتقادهایی که نسبت به قراردادهای جدید نفتی ایران (IPC) ابراز می‌شود و تاثیر آن بر اجرایی شدن (IPC) گفته است: «این قراردادها اجرا خواهند شد؛ انجام هر کار یا قانونی موافقان و مخالفانی دارد و هیچگاه برای انجام کارها اتفاق آرا وجود ندارد. وی با تاکید بر اینکه کشور دارای قانون است و تصویب یک قانون با حداکثر آرا به آن معنا است که می‌توان آن را اجرایی کرد، افزود: عده‌ای در کشور همیشه با برخی مسائل مخالف هستند که طبیعی است، اما این دلیل نمی‌شود که ما قانون را اجرا نکنیم.»؛ «نکته مهم این است که پیش رفتن نوع جدید قراردادهای نفتی تصمیم دولت و کشور است.»؛
 
و از همین روی پیشاپیش اعلام نموده است: «مصوبه هیأت دولت در خصوص مدل جدید قراردادهای نفتی (IPC)  در هیأت بررسی و تطبیق مصوبه‌های دولت با قوانین مجلس بررسی و تأیید شد.»؛
 
ولی در هر صورت موارد فوق الذکر از نقطه نظر اعتقاد نگارنده به انجام ماموریت به وظیفه؛ نه تحقق ماموریت به نتیجه، برای هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین جهت انتقال آن به رئیس مجلس شورای اسلامی به منظور اتخاذ اقدام مقتضی بیان گردید.
 
 
 
فرشید فرحناکیان: وکیل دادگستری و دانشجوی دکترای حقوق نفت و گاز

عکس

آپدیت نود 32