به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، وبگاه آمریکایی «میدل ایست» در مطلبی پیرامون این‌که آیا آمریکا با برجام به اهداف خود رسیده است یا خیر، نوشت: در حالی‌که آمریکا بر این باور است که با توافق هسته‌ای با تهران به موفقیت بزرگی رسیده، اما این‌که این مورد را موفقیت راهبردی انگاشت،سخت است. این توافق موجب پایان ۳۵ سال خصومت با ایران و یافتن دوست در آن کشور نشده، در عوض برجام منجر به از دست دادن دوستان بسیاری در منطقه برای آمریکا شده است. بر این اساس، گرایش ایران نزدیکتر شدن به مسکو تا واشنگتن است. به یقین ایرانی‌ها و روس‌ها اختلافاتی دارند اما اگر واشنگتن فشاری را بر ایران به هر دلیلی وارد کند، آن‌ها می‌دانند که دوستی را در مسکو دارند.ایرانی‌ها هرگز پل بین خود و «پوتین» رییس جمهور روسیه را لرزان نمی‌نمایند. این وبگاه تحلیلی نوشت: این تصویر واضح‌تر نیز می‌شود به ویژه هنگامی‌که ما شاهدیم آمریکا خاورمیانه را از دست داده و در عوض روسیه به عنوان یک قدرت میانجی‌گر مهم در منطقه پدیدار می شود. اندیشکده «کیتو» نیز در تحلیلی نوشت: اگر آمریکا برجام را لغو و تحریم‌های ضد ایرانی را از سر گیرد، تهران نیز تعهدی به ادامه اجرا نخواهد داشت و احتمالا متحدان اصلی واشنگتن نیز بار دیگر حاضر به همراهی با تحریم‌های جدید نیستند. این اندیشکده در بخشی از یادداشت خود در مورد ایران به واکاوی عملکرد ایران و آمریکا پیش و پس از توافق هسته‌ای پرداخت و به دولت بعدی آمریکا توصیه کرد تعامل را در دستور کار خود در قبال ایران قرار دهد. در ادامه این مطلب است: گرچه توافق هسته‌ای ایران توافقی کامل نیست، اما آمریکا باید به اجرای تمام مفاد اصلی آن توجه نماید، مفادی که شامل تحمیل محدودیت‌های قابل‌توجه در برنامه هسته‌ای ایران می‌باشد. راهبرد فشار به احتمال فراوان نمی‌تواند مانع ایران در حمایت از شبه نظامیان شیعه در خاورمیانه شود. سیاست تعاملی پایدار با ایران می‌تواند موجب افزایش هرچه بیشتر اعتماد و استفاده از راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز برای بحران‌های جاری خاورمیانه گردد. بر اساس این گزارش، دولت بعدی آمریکا علاوه بر لزوم برعهده‌گرفتن مسئولیت برجام، باید تصمیم گیرد که در قبال عملکرد ایران در خاورمیانه چه واکنشی نشان دهد. ایران همچنان سیاست‌هایی را در دستور کار خود دارد که برخلاف منافع آمریکاست. حمایت از شیعیان، حوثی‌ها در یمن و همچنین پشتیبانی‌ از دولت «بشار اسد» رییس جمهور سوریه از آن جمله می‌باشد. شاید بتوان نگران‌کننده‌ترین مورد را حمایت تهران از نابودی اسرائیل از طریق حمایت از حماس و حزب‌الله_که هر دو در فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا قرار دارند، دانست. اندیشکده کیتو در خاتمه نوشت: هم اعمال تحریم‌های جدید و هم تغییر در توافق بطور کلی مغایر اهداف و منافع منطقه‌ای واشنگتن می‌باشد. آمریکا نمی‌تواند قطعنامه دوطرفه مربوط به جنگ یمن یا سوریه را نقض و یا بدون مشارکت ایران داعش را شکست دهد. راه‌اندازی جنگ سیاسی علیه ایران می‌تواند مهر تائیدی بر برخی گفته‌های داخلی ایران مبنی بر تلاش آمریکا برای براندازی حکومت ایران باشد و اصلاح‌طلبان این کشور را نیز تضعیف نماید.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، وبگاه آمریکایی «میدل ایست» در مطلبی پیرامون این‌که آیا آمریکا با برجام به اهداف خود رسیده است یا خیر، نوشت: در حالی‌که آمریکا بر این باور است که با توافق هسته‌ای با تهران به موفقیت بزرگی رسیده، اما این‌که این مورد را موفقیت راهبردی انگاشت،سخت است. این توافق موجب پایان ۳۵ سال خصومت با ایران و یافتن دوست در آن کشور نشده، در عوض برجام منجر به از دست دادن دوستان بسیاری در منطقه برای آمریکا شده است. بر این اساس، گرایش ایران نزدیکتر شدن به مسکو تا واشنگتن است. به یقین ایرانی‌ها و روس‌ها اختلافاتی دارند اما اگر واشنگتن فشاری را بر ایران به هر دلیلی وارد کند، آن‌ها می‌دانند که دوستی را در مسکو دارند.ایرانی‌ها هرگز پل بین خود و «پوتین» رییس جمهور روسیه را لرزان نمی‌نمایند. این وبگاه تحلیلی نوشت: این تصویر واضح‌تر نیز می‌شود به ویژه هنگامی‌که ما شاهدیم آمریکا خاورمیانه را از دست داده و در عوض روسیه به عنوان یک قدرت میانجی‌گر مهم در منطقه پدیدار می شود. اندیشکده «کیتو» نیز در تحلیلی نوشت: اگر آمریکا برجام را لغو و تحریم‌های ضد ایرانی را از سر گیرد، تهران نیز تعهدی به ادامه اجرا نخواهد داشت و احتمالا متحدان اصلی واشنگتن نیز بار دیگر حاضر به همراهی با تحریم‌های جدید نیستند. این اندیشکده در بخشی از یادداشت خود در مورد ایران به واکاوی عملکرد ایران و آمریکا پیش و پس از توافق هسته‌ای پرداخت و به دولت بعدی آمریکا توصیه کرد تعامل را در دستور کار خود در قبال ایران قرار دهد. در ادامه این مطلب است: گرچه توافق هسته‌ای ایران توافقی کامل نیست، اما آمریکا باید به اجرای تمام مفاد اصلی آن توجه نماید، مفادی که شامل تحمیل محدودیت‌های قابل‌توجه در برنامه هسته‌ای ایران می‌باشد. راهبرد فشار به احتمال فراوان نمی‌تواند مانع ایران در حمایت از شبه نظامیان شیعه در خاورمیانه شود. سیاست تعاملی پایدار با ایران می‌تواند موجب افزایش هرچه بیشتر اعتماد و استفاده از راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز برای بحران‌های جاری خاورمیانه گردد. بر اساس این گزارش، دولت بعدی آمریکا علاوه بر لزوم برعهده‌گرفتن مسئولیت برجام، باید تصمیم گیرد که در قبال عملکرد ایران در خاورمیانه چه واکنشی نشان دهد. ایران همچنان سیاست‌هایی را در دستور کار خود دارد که برخلاف منافع آمریکاست. حمایت از شیعیان، حوثی‌ها در یمن و همچنین پشتیبانی‌ از دولت «بشار اسد» رییس جمهور سوریه از آن جمله می‌باشد. شاید بتوان نگران‌کننده‌ترین مورد را حمایت تهران از نابودی اسرائیل از طریق حمایت از حماس و حزب‌الله_که هر دو در فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا قرار دارند، دانست. اندیشکده کیتو در خاتمه نوشت: هم اعمال تحریم‌های جدید و هم تغییر در توافق بطور کلی مغایر اهداف و منافع منطقه‌ای واشنگتن می‌باشد. آمریکا نمی‌تواند قطعنامه دوطرفه مربوط به جنگ یمن یا سوریه را نقض و یا بدون مشارکت ایران داعش را شکست دهد. راه‌اندازی جنگ سیاسی علیه ایران می‌تواند مهر تائیدی بر برخی گفته‌های داخلی ایران مبنی بر تلاش آمریکا برای براندازی حکومت ایران باشد و اصلاح‌طلبان این کشور را نیز تضعیف نماید.

به گزارش خبرنگار اعزامی افق از ریو، در دهمین روز بازی‌های المپیک ۲۰۱۶ ریو کاروان ایران در سه رشته والیبال، وزنه‌برداری و کشتی فرنگی نماینده دارد.

در والیبال تیم ملی کشورمان که صعودش به دور دوم و جمع هشت تیم برتر المپیک را قطعی کرده است در آخرین دیدار مرحله گروهی از ساعت ۲۲:۳۰ به مصاف روسیه خواهد رفت. ایران در حال حاضر با ۷ امتیاز در رده چهارم گروه خود قرار دارد.

کشتی فرنگی:

حبیب الله اخلاقی در وزن ۸۵ کیلوگرم کشتی فرنگی در دور اول به مصاف زکریاس برگ از سوئد می‌رود. در صورت پیروزی در دور بعد با برنده دیدار چاکوتادزه از روسیه و سامان طهماسبی از آذربایجان مبارزه خواهد کرد.

بشیر باباجان‌زاده نیز در وزن ۱۳۰ کیلوگرم در کشتی اول خود با منگ کیانگ از چین روبه رو می‌شود و در صورت برتری برابر این حریف با برنده تینالیف از قزاقستان و ادوارد پاپ از آلمان کشتی می‌گیرد.

رقابت‌های کشتی فرنگی از ساعت ۱۷:۳۰ آغاز می‌شود.

وزنه‌برداری:

محمدرضا براری هم در وزن ۱۰۵ کیلوگرم وزنه‌برداری به مصاف رقبای خود می‌رود. مسابقه او ساعت ۲:۳۰ بامداد سه‌شنبه برگزار می‌شود.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، وبگاه آمریکایی «میدل ایست» در مطلبی پیرامون این‌که آیا آمریکا با برجام به اهداف خود رسیده است یا خیر، نوشت: در حالی‌که آمریکا بر این باور است که با توافق هسته‌ای با تهران به موفقیت بزرگی رسیده، اما این‌که این مورد را موفقیت راهبردی انگاشت،سخت است. این توافق موجب پایان ۳۵ سال خصومت با ایران و یافتن دوست در آن کشور نشده، در عوض برجام منجر به از دست دادن دوستان بسیاری در منطقه برای آمریکا شده است. بر این اساس، گرایش ایران نزدیکتر شدن به مسکو تا واشنگتن است. به یقین ایرانی‌ها و روس‌ها اختلافاتی دارند اما اگر واشنگتن فشاری را بر ایران به هر دلیلی وارد کند، آن‌ها می‌دانند که دوستی را در مسکو دارند.ایرانی‌ها هرگز پل بین خود و «پوتین» رییس جمهور روسیه را لرزان نمی‌نمایند. این وبگاه تحلیلی نوشت: این تصویر واضح‌تر نیز می‌شود به ویژه هنگامی‌که ما شاهدیم آمریکا خاورمیانه را از دست داده و در عوض روسیه به عنوان یک قدرت میانجی‌گر مهم در منطقه پدیدار می شود. اندیشکده «کیتو» نیز در تحلیلی نوشت: اگر آمریکا برجام را لغو و تحریم‌های ضد ایرانی را از سر گیرد، تهران نیز تعهدی به ادامه اجرا نخواهد داشت و احتمالا متحدان اصلی واشنگتن نیز بار دیگر حاضر به همراهی با تحریم‌های جدید نیستند. این اندیشکده در بخشی از یادداشت خود در مورد ایران به واکاوی عملکرد ایران و آمریکا پیش و پس از توافق هسته‌ای پرداخت و به دولت بعدی آمریکا توصیه کرد تعامل را در دستور کار خود در قبال ایران قرار دهد. در ادامه این مطلب است: گرچه توافق هسته‌ای ایران توافقی کامل نیست، اما آمریکا باید به اجرای تمام مفاد اصلی آن توجه نماید، مفادی که شامل تحمیل محدودیت‌های قابل‌توجه در برنامه هسته‌ای ایران می‌باشد. راهبرد فشار به احتمال فراوان نمی‌تواند مانع ایران در حمایت از شبه نظامیان شیعه در خاورمیانه شود. سیاست تعاملی پایدار با ایران می‌تواند موجب افزایش هرچه بیشتر اعتماد و استفاده از راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز برای بحران‌های جاری خاورمیانه گردد. بر اساس این گزارش، دولت بعدی آمریکا علاوه بر لزوم برعهده‌گرفتن مسئولیت برجام، باید تصمیم گیرد که در قبال عملکرد ایران در خاورمیانه چه واکنشی نشان دهد. ایران همچنان سیاست‌هایی را در دستور کار خود دارد که برخلاف منافع آمریکاست. حمایت از شیعیان، حوثی‌ها در یمن و همچنین پشتیبانی‌ از دولت «بشار اسد» رییس جمهور سوریه از آن جمله می‌باشد. شاید بتوان نگران‌کننده‌ترین مورد را حمایت تهران از نابودی اسرائیل از طریق حمایت از حماس و حزب‌الله_که هر دو در فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا قرار دارند، دانست. اندیشکده کیتو در خاتمه نوشت: هم اعمال تحریم‌های جدید و هم تغییر در توافق بطور کلی مغایر اهداف و منافع منطقه‌ای واشنگتن می‌باشد. آمریکا نمی‌تواند قطعنامه دوطرفه مربوط به جنگ یمن یا سوریه را نقض و یا بدون مشارکت ایران داعش را شکست دهد. راه‌اندازی جنگ سیاسی علیه ایران می‌تواند مهر تائیدی بر برخی گفته‌های داخلی ایران مبنی بر تلاش آمریکا برای براندازی حکومت ایران باشد و اصلاح‌طلبان این کشور را نیز تضعیف نماید.

به گزارش خبرنگار اعزامی افق از ریو، در دهمین روز بازی‌های المپیک ۲۰۱۶ ریو کاروان ایران در سه رشته والیبال، وزنه‌برداری و کشتی فرنگی نماینده دارد.

در والیبال تیم ملی کشورمان که صعودش به دور دوم و جمع هشت تیم برتر المپیک را قطعی کرده است در آخرین دیدار مرحله گروهی از ساعت ۲۲:۳۰ به مصاف روسیه خواهد رفت. ایران در حال حاضر با ۷ امتیاز در رده چهارم گروه خود قرار دارد.

کشتی فرنگی:

حبیب الله اخلاقی در وزن ۸۵ کیلوگرم کشتی فرنگی در دور اول به مصاف زکریاس برگ از سوئد می‌رود. در صورت پیروزی در دور بعد با برنده دیدار چاکوتادزه از روسیه و سامان طهماسبی از آذربایجان مبارزه خواهد کرد.

بشیر باباجان‌زاده نیز در وزن ۱۳۰ کیلوگرم در کشتی اول خود با منگ کیانگ از چین روبه رو می‌شود و در صورت برتری برابر این حریف با برنده تینالیف از قزاقستان و ادوارد پاپ از آلمان کشتی می‌گیرد.

رقابت‌های کشتی فرنگی از ساعت ۱۷:۳۰ آغاز می‌شود.

وزنه‌برداری:

محمدرضا براری هم در وزن ۱۰۵ کیلوگرم وزنه‌برداری به مصاف رقبای خود می‌رود. مسابقه او ساعت ۲:۳۰ بامداد سه‌شنبه برگزار می‌شود.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، وبگاه آمریکایی «میدل ایست» در مطلبی پیرامون این‌که آیا آمریکا با برجام به اهداف خود رسیده است یا خیر، نوشت: در حالی‌که آمریکا بر این باور است که با توافق هسته‌ای با تهران به موفقیت بزرگی رسیده، اما این‌که این مورد را موفقیت راهبردی انگاشت،سخت است. این توافق موجب پایان ۳۵ سال خصومت با ایران و یافتن دوست در آن کشور نشده، در عوض برجام منجر به از دست دادن دوستان بسیاری در منطقه برای آمریکا شده است. بر این اساس، گرایش ایران نزدیکتر شدن به مسکو تا واشنگتن است. به یقین ایرانی‌ها و روس‌ها اختلافاتی دارند اما اگر واشنگتن فشاری را بر ایران به هر دلیلی وارد کند، آن‌ها می‌دانند که دوستی را در مسکو دارند.ایرانی‌ها هرگز پل بین خود و «پوتین» رییس جمهور روسیه را لرزان نمی‌نمایند. این وبگاه تحلیلی نوشت: این تصویر واضح‌تر نیز می‌شود به ویژه هنگامی‌که ما شاهدیم آمریکا خاورمیانه را از دست داده و در عوض روسیه به عنوان یک قدرت میانجی‌گر مهم در منطقه پدیدار می شود. اندیشکده «کیتو» نیز در تحلیلی نوشت: اگر آمریکا برجام را لغو و تحریم‌های ضد ایرانی را از سر گیرد، تهران نیز تعهدی به ادامه اجرا نخواهد داشت و احتمالا متحدان اصلی واشنگتن نیز بار دیگر حاضر به همراهی با تحریم‌های جدید نیستند. این اندیشکده در بخشی از یادداشت خود در مورد ایران به واکاوی عملکرد ایران و آمریکا پیش و پس از توافق هسته‌ای پرداخت و به دولت بعدی آمریکا توصیه کرد تعامل را در دستور کار خود در قبال ایران قرار دهد. در ادامه این مطلب است: گرچه توافق هسته‌ای ایران توافقی کامل نیست، اما آمریکا باید به اجرای تمام مفاد اصلی آن توجه نماید، مفادی که شامل تحمیل محدودیت‌های قابل‌توجه در برنامه هسته‌ای ایران می‌باشد. راهبرد فشار به احتمال فراوان نمی‌تواند مانع ایران در حمایت از شبه نظامیان شیعه در خاورمیانه شود. سیاست تعاملی پایدار با ایران می‌تواند موجب افزایش هرچه بیشتر اعتماد و استفاده از راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز برای بحران‌های جاری خاورمیانه گردد. بر اساس این گزارش، دولت بعدی آمریکا علاوه بر لزوم برعهده‌گرفتن مسئولیت برجام، باید تصمیم گیرد که در قبال عملکرد ایران در خاورمیانه چه واکنشی نشان دهد. ایران همچنان سیاست‌هایی را در دستور کار خود دارد که برخلاف منافع آمریکاست. حمایت از شیعیان، حوثی‌ها در یمن و همچنین پشتیبانی‌ از دولت «بشار اسد» رییس جمهور سوریه از آن جمله می‌باشد. شاید بتوان نگران‌کننده‌ترین مورد را حمایت تهران از نابودی اسرائیل از طریق حمایت از حماس و حزب‌الله_که هر دو در فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا قرار دارند، دانست. اندیشکده کیتو در خاتمه نوشت: هم اعمال تحریم‌های جدید و هم تغییر در توافق بطور کلی مغایر اهداف و منافع منطقه‌ای واشنگتن می‌باشد. آمریکا نمی‌تواند قطعنامه دوطرفه مربوط به جنگ یمن یا سوریه را نقض و یا بدون مشارکت ایران داعش را شکست دهد. راه‌اندازی جنگ سیاسی علیه ایران می‌تواند مهر تائیدی بر برخی گفته‌های داخلی ایران مبنی بر تلاش آمریکا برای براندازی حکومت ایران باشد و اصلاح‌طلبان این کشور را نیز تضعیف نماید.

موزیک سرا

اگر برجام را پاره کردند ما آن را آتش می‌زنیم

اگر برجام را پاره کردند ما آن را آتش می‌زنیم

فیلم

اگر برجام را پاره کردند ما آن را آتش می‌زنیم

فیلم

اگر برجام را پاره کردند ما آن را آتش می‌زنیم

روزنامه قانون

علت بوی بد دهان و راهکارهای رفع آن

علت بوی بد دهان و راهکارهای رفع آن

به گزارش جهان به نقل از میزان، دکتر شهریار دادیار گفت: عفونت های سینوسی، عفونت بینی و آتروفی مخاط بینی باعث رشد میكروب ها شده و مقدمات بوی بد دهان را فراهم می کند.
 
وی افزود: به این خاطر است که گفته می شود دستگاه تنفس، با بوی بد دهان رابطه مستقیم داشته و پیگیری مشکلات آن باید جدی گرفته شود.
 
این متخصص گوش، حلق و بینی با اشاره به تاثیر گرسنگی در افزایش بوی بد دهان خاطرنشان کرد: گرسنگی سبب ایجاد تغییر در متابولیسم بدن می شود و به دلیل سوختن مواد قندی، فرد با بوی بد دهان مواجه می شود.
 
دادیار با ارائه راهکارهایی که سبب کاهش بوی بد دهان می شود تصریح کرد: مسواک زدن دائم و رعایت بهداشت می تواند تاثیر زیادی در کاهش بوی بد دهان داشته باشد و در کنار آن، افراد باید از خوردن زیاد مواد غذایی مانند سوسیس و کالباس که سبب ایجاد رفلاکس می شوند، جلوگیری کنند.
 
وی ادامه داد: خوردن چای و قوه زیاد نیز می تواند یکی از دلایل بوی بد دهان در افراد باشد.
 
این متخصص گوش، حلق و بینی در خصوص دلایل احساس طعم فلز در دهان اذعان کرد: عده ای از افراد احساس می کنند دهانشان طعم فلز می دهد، این افراد باید نسبت به سلامت کلیه های خود بررسی هایی را انجام داده و هر چه سریع تر به پزشک مراجعه کنند.
 
دادیار تاکید کرد: هنگامی که مواد زائد نتوانند از بدن دفع شوند موجب ایجاد بوی بد در دهان و تغییر طعم مواد غذایی برای فرد می شود.

علت بوی بد دهان و راهکارهای رفع آن

به گزارش جهان به نقل از میزان، دکتر شهریار دادیار گفت: عفونت های سینوسی، عفونت بینی و آتروفی مخاط بینی باعث رشد میكروب ها شده و مقدمات بوی بد دهان را فراهم می کند.
 
وی افزود: به این خاطر است که گفته می شود دستگاه تنفس، با بوی بد دهان رابطه مستقیم داشته و پیگیری مشکلات آن باید جدی گرفته شود.
 
این متخصص گوش، حلق و بینی با اشاره به تاثیر گرسنگی در افزایش بوی بد دهان خاطرنشان کرد: گرسنگی سبب ایجاد تغییر در متابولیسم بدن می شود و به دلیل سوختن مواد قندی، فرد با بوی بد دهان مواجه می شود.
 
دادیار با ارائه راهکارهایی که سبب کاهش بوی بد دهان می شود تصریح کرد: مسواک زدن دائم و رعایت بهداشت می تواند تاثیر زیادی در کاهش بوی بد دهان داشته باشد و در کنار آن، افراد باید از خوردن زیاد مواد غذایی مانند سوسیس و کالباس که سبب ایجاد رفلاکس می شوند، جلوگیری کنند.
 
وی ادامه داد: خوردن چای و قوه زیاد نیز می تواند یکی از دلایل بوی بد دهان در افراد باشد.
 
این متخصص گوش، حلق و بینی در خصوص دلایل احساس طعم فلز در دهان اذعان کرد: عده ای از افراد احساس می کنند دهانشان طعم فلز می دهد، این افراد باید نسبت به سلامت کلیه های خود بررسی هایی را انجام داده و هر چه سریع تر به پزشک مراجعه کنند.
 
دادیار تاکید کرد: هنگامی که مواد زائد نتوانند از بدن دفع شوند موجب ایجاد بوی بد در دهان و تغییر طعم مواد غذایی برای فرد می شود.

علت بوی بد دهان و راهکارهای رفع آن

دانلود سرا

وقتی منطق و استدلال نباشد، فحاشی جای آن را می‌گیرد/ تبعات افشای نوفرقانیسم

وقتی منطق و استدلال نباشد، فحاشی جای آن را می‌گیرد/ تبعات افشای نوفرقانیسم

گروه سیاست جهان نیوز ـ پس از انتشار متن سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رضا غلامی با عنوان “دیر نخواهد بود که رویکرد منافقانه جریان انحرافی به ستیز با ولی فقیه تبدیل شود” در دانشگاه امام صادق(ع) که به هشدار درباره خطر ظهور نوفرقانیسم پرداخته شده بود، هجمه گسترده ای به وی در اشکال مختلف به خصوص در فضای مجازی شکل گرفت.

با توجه به اتهامات وارد شده در این هجمه ها، با رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا گفتگو کردیم.

اخیرا سخنرانی جنابعالی درباره خطر ظهور نوفرقانیسم در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی بازتاب وسیعی پیدا کرد. انگیزه اصلی شما از این اظهارات چه بود؟

چگونه می توانیم نسبت به حرکت های مرموز و خطرناک نسبت به هدم اسلام و شریعت اجتماعی اسلام سکوت کنیم؟ طبیعی بود که بنده پس از رسیدن به جمع بندی نسبت به دیدگاه های خطرناک جماعت انحرافی و همچنین کسب اطلاع جدید از جسارت آنها در طرح واضح این دیدگاه ها در محافل گوناگون، نسبت به آن عکس العمل قاطع نشان دهم. البته به دلایلی دوست داشتم دیگران این کار را انجام دهند لکن وقتی خبری نشد، یاد شهدای حرم و جانفشانی آنها برای حفظ کیان اسلام و تشیع افتادم و از آنها خجالت کشیدم؛ بعد هم خودم وارد میدان شدم و گفتم آبروی مختصر خود را خرج این کار مهم و حیاتی می کنم.

در این یک هفته، برخی به شدت به شما به خاطر این سخنرانی توهین کرده اند؛ آیا فکر می کردید سخنرانی تان چنین تبعاتی داشته باشد؟

بله، پیش بینی می کردم به من توهین کنند. وقتی منطق و استدلال وجود نداشته باشد، فحاشی می کنند. آسان ترین کار برای خفه کردن منتقد، ترور شخصیت اوست. برای امثال بنده، مهم انجام تکلیف است لذا صدها برابر این هم فحاشی کنند از انجام تکلیف اسلامی و انقلابی خود صرف نظر نمی کنیم حتی اگر لازم باشد شهر به شهر و محله به محله روی چهارپایه می ایستم و ماهیت این ها را برای مردم برملا می کنم.

بهترین مواجهه با سخنرانی خودتان را چه مواجهه ای می دانید؟

بهترین مواجهه، که مواجهه احرار است، مطالعه متن کامل این سخنرانی و تفکر درباره همه مباحث آن است. واقعا، معضل ما در جهان اسلام، کنار گذاشتن اندیشه ورزی و تعقل از سوی برخی جوانان مسلمان است. وقتی تفکر و تعقل نباشد، پروژه های عوام فریبی پیروز خواهند شد. از طرف دیگر، حافظه تاریخی بعضی جوانان ما به دلایلی ضعیف شده است. جا دارد در کنار تأمل در محتوای این سخنرانی، مروری بر اتفاقات خاص 10 ساله آقایان به ویژه گفته های رسانه ای شده آنان -که بحمدالله در تاریخ ثبت و ضبط است- صورت بگیرد تا خیلی چیزها را به یاد بیاوریم.

برخی لیدر های رسانه ای جماعت انحرافی کار شما را ناشی از اتصال به آقای هاشمی رفسنجانی معرفی نمودند؛ نظر جنابعالی در این زمینه چیست؟

این کار که منتقدان خودشان را سریع آدم هاشمی رفسنجانی بنامند، دیگر نخ نما و بی خاصیت شده است. از طرف دیگر، همه می دانند که اولا، بنده به هیچ گروه و جریان سیاسی وابستگی نداشته و ندارم؛ شغل اصلی من پژوهشگری و تدریس در دانشگاه است؛ ثانیا، در نقد افکار و رفتار آقای رفسنجانی در برهه های گوناگون نیز کوتاهی نکرده ام و سوابق آن در سایت های اینترنتی موجود است لذا این حرفها به هر کس بچسبد، به ما نمی چسبد! وانگهی، باید دید امروز بین این ها و آقای رفسنجانی فاصله چندانی هست یا نه؟

چه شد به این نتیجه رسیدید که نام جماعت انحرافی را نوفرقانیسم بگذارید؟

این ها خواسته یا ناخواسته، در ضربه زدن به فقاهت، مرجعیت و ولایت فقیه از سه پایگاه جهل، تحجر و توهم، به گروه ضاله و معدوم فرقان شبهات زیادی پیدا کرده اند. وقتی بعد از سخنرانی ام در دانشگاه امام صادق(ع) با جسارت ها و توهین های گسترده و همچنین رفتار مستبدانه آنها روبرو شدم، یقین کردم که تشبیه افکار آنها به افکار گروه فرقان اشتباه نبوده است.

افرادی با استناد به حمایت های خاص رهبر معظم انقلاب از دو دولت آنها، نقد شما را نمی پسندند؛ نظر جنابعالی چیست؟

اولا، این ها در ابتدا اینگونه نبودند. یعنی دولت اولشان، انقلابی بود. ماجرا از دولت دوم و جایی شروع شد که شیاطین نفوذشان را عمیق کردند. ثانیا، حمایت حضرت آقا کاملا معقول، قابل دفاع، مبتنی بر منافع ملی و ناظر بر کل بدنه دولت بود. یک دولت را که بر اساس چند نفر ارزیابی نمی کنند؛ در یک دولت، صدها نفر نقش مؤثر دارند؛ در این دو دولت نیز بدنه عمدتا سالم و انقلابی بود و طی هفت – هشت سال، زحمات زیادی کشید بطوری که اگر شیاطین گذاشته بودند کار به جایی نمی رسید که رسید و ما امروز مفتخر به هر دو دولت بودیم. ثانیا، چرا فقط حمایت ها را باید دید؟ نقدهای حضرت آقا به این دو دولت، اگر از دولت های آقایان رفسنجانی و خاتمی بیشتر نبوده، کم تر هم نبوده است. رابعا، به قول امام راحل (ره)، ملاک، وضع فعلی افراد است.

بعضی از لیدرهای جماعت انحرافی، جنابعالی را به مناظره دعوت کرده اند، آیا دعوت آنها را می پذیرید؟

ما باید روی مناظره پافشاری کنیم تا فضای غبارآلودی که این ها در آن زیست دارند را از بین ببریم. بالاخره باید نسبت به مواضع بنیادی خودشان مجبور به پاسخگویی بشوند. با این حال، روشن است که مناظره با افراد درجه چندم آنها که به جز فحاشی و شارلاتانیزم کار دیگری یاد نگرفته اند، فایده ای ندارد. ما که دنبال بازی نیستیم، قصد ما روشن شدن حقیقت برای مردم است. بنابراین، بنده آماده ام، اگر فقط شخص اول آنها تن به مناظره آزاد و مؤدبانه بدهد، در مدرسه فیضیه و در برابر دوربین صدا و سیما با وی مناظره فکری بکنم؛ البته نه مناظره سیاسی؛ کار من مناظره سیاسی نیست. البته معتقدم آنان اهل مناظره آزاد حول مبانی فکری شان نیستند و ترجیح می دهند با هدف اجرای برنامه عوام فریبی، فعلا باب این مباحث باز نشود.

جماعت انحرافی، نفرت رژیم صهیونیستی از خودشان را دلیل بر حقانیت خود معرفی می کنند؛ این حرف تا چه حد می تواند درست باشد؟

کارنامه این ها در حمایت جدی از جبهه مقاومت در سوریه و دیدگاه هایی که در این زمینه داشتند را در این اواخر، باید از امثال حاج قاسم سلیمانی سؤال کرد. مبارزه با رژیم صهیونیستی صرفا با طرح تردید در مسأله هولوکاست و یا تکرار سخن امام روحی فداه در محو اسرائیل از روی نقشه جهان، که به ثمر نمی نشیند، بلکه با حمایت عملی، قاطع و بی چون و چرا از جبهه مقاومت علیه این رژیم در سوریه، و موارد مشابه باید محقق شود. خوب است کارنامه این ها در این زمینه دقیقا بررسی شود؛ ضمنا افکاری که امروز این ها درباره شریعت و مرجعیت و ولایت فقیه پیدا کرده اند، قطعا اگر علنی شود، مورد پسند رژیم صهیونیستی نیز قرار خواهد گرفت چراکه برای رژیم غاصب و جلاد صهیونیستی و به طور کل، جریان استعمار فرانو، نفعی بالاتر از شکل گیری جریان ضربه زدن به شریعت اجتماعی اسلام توام با هدم مرجعیت و ولایت فقیه، متصور نیست.

وقتی منطق و استدلال نباشد، فحاشی جای آن را می‌گیرد/ تبعات افشای نوفرقانیسم

گروه سیاست جهان نیوز ـ پس از انتشار متن سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رضا غلامی با عنوان “دیر نخواهد بود که رویکرد منافقانه جریان انحرافی به ستیز با ولی فقیه تبدیل شود” در دانشگاه امام صادق(ع) که به هشدار درباره خطر ظهور نوفرقانیسم پرداخته شده بود، هجمه گسترده ای به وی در اشکال مختلف به خصوص در فضای مجازی شکل گرفت.

با توجه به اتهامات وارد شده در این هجمه ها، با رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا گفتگو کردیم.

اخیرا سخنرانی جنابعالی درباره خطر ظهور نوفرقانیسم در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی بازتاب وسیعی پیدا کرد. انگیزه اصلی شما از این اظهارات چه بود؟

چگونه می توانیم نسبت به حرکت های مرموز و خطرناک نسبت به هدم اسلام و شریعت اجتماعی اسلام سکوت کنیم؟ طبیعی بود که بنده پس از رسیدن به جمع بندی نسبت به دیدگاه های خطرناک جماعت انحرافی و همچنین کسب اطلاع جدید از جسارت آنها در طرح واضح این دیدگاه ها در محافل گوناگون، نسبت به آن عکس العمل قاطع نشان دهم. البته به دلایلی دوست داشتم دیگران این کار را انجام دهند لکن وقتی خبری نشد، یاد شهدای حرم و جانفشانی آنها برای حفظ کیان اسلام و تشیع افتادم و از آنها خجالت کشیدم؛ بعد هم خودم وارد میدان شدم و گفتم آبروی مختصر خود را خرج این کار مهم و حیاتی می کنم.

در این یک هفته، برخی به شدت به شما به خاطر این سخنرانی توهین کرده اند؛ آیا فکر می کردید سخنرانی تان چنین تبعاتی داشته باشد؟

بله، پیش بینی می کردم به من توهین کنند. وقتی منطق و استدلال وجود نداشته باشد، فحاشی می کنند. آسان ترین کار برای خفه کردن منتقد، ترور شخصیت اوست. برای امثال بنده، مهم انجام تکلیف است لذا صدها برابر این هم فحاشی کنند از انجام تکلیف اسلامی و انقلابی خود صرف نظر نمی کنیم حتی اگر لازم باشد شهر به شهر و محله به محله روی چهارپایه می ایستم و ماهیت این ها را برای مردم برملا می کنم.

بهترین مواجهه با سخنرانی خودتان را چه مواجهه ای می دانید؟

بهترین مواجهه، که مواجهه احرار است، مطالعه متن کامل این سخنرانی و تفکر درباره همه مباحث آن است. واقعا، معضل ما در جهان اسلام، کنار گذاشتن اندیشه ورزی و تعقل از سوی برخی جوانان مسلمان است. وقتی تفکر و تعقل نباشد، پروژه های عوام فریبی پیروز خواهند شد. از طرف دیگر، حافظه تاریخی بعضی جوانان ما به دلایلی ضعیف شده است. جا دارد در کنار تأمل در محتوای این سخنرانی، مروری بر اتفاقات خاص 10 ساله آقایان به ویژه گفته های رسانه ای شده آنان -که بحمدالله در تاریخ ثبت و ضبط است- صورت بگیرد تا خیلی چیزها را به یاد بیاوریم.

برخی لیدر های رسانه ای جماعت انحرافی کار شما را ناشی از اتصال به آقای هاشمی رفسنجانی معرفی نمودند؛ نظر جنابعالی در این زمینه چیست؟

این کار که منتقدان خودشان را سریع آدم هاشمی رفسنجانی بنامند، دیگر نخ نما و بی خاصیت شده است. از طرف دیگر، همه می دانند که اولا، بنده به هیچ گروه و جریان سیاسی وابستگی نداشته و ندارم؛ شغل اصلی من پژوهشگری و تدریس در دانشگاه است؛ ثانیا، در نقد افکار و رفتار آقای رفسنجانی در برهه های گوناگون نیز کوتاهی نکرده ام و سوابق آن در سایت های اینترنتی موجود است لذا این حرفها به هر کس بچسبد، به ما نمی چسبد! وانگهی، باید دید امروز بین این ها و آقای رفسنجانی فاصله چندانی هست یا نه؟

چه شد به این نتیجه رسیدید که نام جماعت انحرافی را نوفرقانیسم بگذارید؟

این ها خواسته یا ناخواسته، در ضربه زدن به فقاهت، مرجعیت و ولایت فقیه از سه پایگاه جهل، تحجر و توهم، به گروه ضاله و معدوم فرقان شبهات زیادی پیدا کرده اند. وقتی بعد از سخنرانی ام در دانشگاه امام صادق(ع) با جسارت ها و توهین های گسترده و همچنین رفتار مستبدانه آنها روبرو شدم، یقین کردم که تشبیه افکار آنها به افکار گروه فرقان اشتباه نبوده است.

افرادی با استناد به حمایت های خاص رهبر معظم انقلاب از دو دولت آنها، نقد شما را نمی پسندند؛ نظر جنابعالی چیست؟

اولا، این ها در ابتدا اینگونه نبودند. یعنی دولت اولشان، انقلابی بود. ماجرا از دولت دوم و جایی شروع شد که شیاطین نفوذشان را عمیق کردند. ثانیا، حمایت حضرت آقا کاملا معقول، قابل دفاع، مبتنی بر منافع ملی و ناظر بر کل بدنه دولت بود. یک دولت را که بر اساس چند نفر ارزیابی نمی کنند؛ در یک دولت، صدها نفر نقش مؤثر دارند؛ در این دو دولت نیز بدنه عمدتا سالم و انقلابی بود و طی هفت – هشت سال، زحمات زیادی کشید بطوری که اگر شیاطین گذاشته بودند کار به جایی نمی رسید که رسید و ما امروز مفتخر به هر دو دولت بودیم. ثانیا، چرا فقط حمایت ها را باید دید؟ نقدهای حضرت آقا به این دو دولت، اگر از دولت های آقایان رفسنجانی و خاتمی بیشتر نبوده، کم تر هم نبوده است. رابعا، به قول امام راحل (ره)، ملاک، وضع فعلی افراد است.

بعضی از لیدرهای جماعت انحرافی، جنابعالی را به مناظره دعوت کرده اند، آیا دعوت آنها را می پذیرید؟

ما باید روی مناظره پافشاری کنیم تا فضای غبارآلودی که این ها در آن زیست دارند را از بین ببریم. بالاخره باید نسبت به مواضع بنیادی خودشان مجبور به پاسخگویی بشوند. با این حال، روشن است که مناظره با افراد درجه چندم آنها که به جز فحاشی و شارلاتانیزم کار دیگری یاد نگرفته اند، فایده ای ندارد. ما که دنبال بازی نیستیم، قصد ما روشن شدن حقیقت برای مردم است. بنابراین، بنده آماده ام، اگر فقط شخص اول آنها تن به مناظره آزاد و مؤدبانه بدهد، در مدرسه فیضیه و در برابر دوربین صدا و سیما با وی مناظره فکری بکنم؛ البته نه مناظره سیاسی؛ کار من مناظره سیاسی نیست. البته معتقدم آنان اهل مناظره آزاد حول مبانی فکری شان نیستند و ترجیح می دهند با هدف اجرای برنامه عوام فریبی، فعلا باب این مباحث باز نشود.

جماعت انحرافی، نفرت رژیم صهیونیستی از خودشان را دلیل بر حقانیت خود معرفی می کنند؛ این حرف تا چه حد می تواند درست باشد؟

کارنامه این ها در حمایت جدی از جبهه مقاومت در سوریه و دیدگاه هایی که در این زمینه داشتند را در این اواخر، باید از امثال حاج قاسم سلیمانی سؤال کرد. مبارزه با رژیم صهیونیستی صرفا با طرح تردید در مسأله هولوکاست و یا تکرار سخن امام روحی فداه در محو اسرائیل از روی نقشه جهان، که به ثمر نمی نشیند، بلکه با حمایت عملی، قاطع و بی چون و چرا از جبهه مقاومت علیه این رژیم در سوریه، و موارد مشابه باید محقق شود. خوب است کارنامه این ها در این زمینه دقیقا بررسی شود؛ ضمنا افکاری که امروز این ها درباره شریعت و مرجعیت و ولایت فقیه پیدا کرده اند، قطعا اگر علنی شود، مورد پسند رژیم صهیونیستی نیز قرار خواهد گرفت چراکه برای رژیم غاصب و جلاد صهیونیستی و به طور کل، جریان استعمار فرانو، نفعی بالاتر از شکل گیری جریان ضربه زدن به شریعت اجتماعی اسلام توام با هدم مرجعیت و ولایت فقیه، متصور نیست.

وقتی منطق و استدلال نباشد، فحاشی جای آن را می‌گیرد/ تبعات افشای نوفرقانیسم

ganool review

راز محبوبیت «نیمرخ» از زبان مجری آن

راز محبوبیت «نیمرخ» از زبان مجری آن

به گزارش جهان به نقل از فارس، بعد از اجرای برنامه‌هایی نظیر: «صعود»، «فرصت برابر» و تهیه کنندگی برنامه‌های «بوم سفید»، «گپ»، هنوز خیلی‌ها کامیار اسماعیلی را با اجرای برنامه «نیمرخ» می‌شناسند. برنامه‌ای که از شروع به پخش، مخاطبان بسیاری از نوجوانان را با خود همراه کرد و هنوز هم دهه شصتی‌ها با حس خوبی از این برنامه صحبت می‌کنند.اما بعد از آن تجربه دلنشین بسیاری از برنامه‌سازان سعی در تولید و ساخت برنامه‌ای در همین راستا داشتند، اما هیچکدام نتوانستند مثل «نیمرخ» رگ خواب مخاطب نوجوان را بدست آورند. با تمام اینها مدتی است که تلویزیون برای مخاطب نوجوان برنامه‌ ویژه‌ای نساخته و به عبارتی بهتر باید بگوییم در این زمینه ضعف چشمگیری داشته است. درباره عوامل موفقیت «نیم‌رخ»، حضور برنامه‌های نوجوان محور، عبور از خط قرمزها و تهیه برنامه در رسانه ملی  با کامیار اسماعیلی به گفت‌وگو نشستیم.

*آقای اسماعیلی چطور شد که به سمت اجرا آمدید؟

-در سال 71 برای اجرا تست دادم و به عنوان مجری در سازمان صدا و سیما انتخاب شدم. قبل از آن و در سال 69 تست دوبلاژ داد بودم و پس از قبولی، به صورت کارآموز مشغول به کار بودم. چندی بعد مشغول خواندن برای دانشگاه و کنکور شدم و به همین دلیل فعالیت‌هایم در حوزه دوبله را کنار گذاشتم و توسط یکی از دوستانم به اجرای تلویزیونی معرفی شدم. در حقیقت از بازیگری تئاتر به سمت اجرا آمدم. هر کدام از این شاخه‌ها یک شغل واحد به شمار می‌آیند و من نیز دوست دارم یک شاخه انجام دهم.

*شما از اولین مجری‌هایی بودید که برنامه‌های نوجوان محور اجرا کردید. بعد از مدت زمان 10 سال که از پخش این دست برنامه‌ها گذشت، همه برنامه‌سازان به یکباره این قشر سنی را فراموش کردند. می‌خواهم بدانم به عنوان فردی که شروع کارهایش با این سبک برنامه‌ها رقم خورده است،در حال حاضر دغدغه‌ای در این زمینه دارید؟

-بعد از برنامه «نیمرخ» کارهای دیگری را به عنوان تهیه کننده و کارگردان در دست داشتم که یکی از آنها برنامه «آبینه» در سال 75 در شبکه تهران بود که مجری طرح، کارگردان و مجری برنامه بودم. برنامه «بچه‌های ایران»، «تا آسمان ایران»، «بوم سفید» را در شبکه جام جم کار می‌کردم. به عنوان برنامه ساز تلویزیونی همیشه این دغدغه با من همراه بوده است و جای خالی برنامه کودک و نوجوان در تلویزیون کاملا احساس می‌شود.ضمن اینکه برنامه‌های دیگری هم در این حوزه پخش شده‌اند، اما در بین شبکه‌های داخلی برنامه‌ای مثل «نیمرخ» ندیدم که به این شدت جایگاه خود را بین مخاطبان باز کرده و طرفدار پیدا کند.

*دلیل اصلی این موضوع را در چه می‌دانید؟

-دلیل اصلی این است که تا به حال در این حوزه به شکل تخصصی کار نشده است.این را هم درست نمی‌دانم که به دلیل عدم رقیب در کنارمان «نیمرخ» موفق شد.ساخت برنامه نوجوان محور کاملا تخصصی است و متخصص این کار باید برنامه‌هایی در اینباره تولید کند. در این سالها نیز هیچ برنامه موفقی در این حوزه برای نوجوان نساختیم یا لااقل برنامه‌ای بوده که دیده نشده است. برنامه نوجوان باید خواسته‌های آن نسل را بیان کرده و منعکس کند. همه نوجوانان در این سنین، سرکشی و عصیان‌گری دارند، آنها به راحتی هر مسئله‌ای را قبول نمی‌کنند و باید آن موضوع برایش کاملا روشن و شفاف شود تا آن را بپذیرد و با آن احساس همذات پنداری داشته باشد. همه این ظرافت‌ها وظیفه برنامه سازان را برای تولید برنامه‌های نوجوان محور مشکل می‌کند. معتقدم ساخت برنامه‌هایی از این دست به مراتب سخت‌تر از برنامه‌های شبانگاهی است. برنامه نوجوان محور باید سرشار از انرژی باشد و باید برنامه‌ساز سبک جدید و به روزی را در ذهنش داشته باشد.

*شما هم معتقدید در زمینه برنامه‌سازی نوجوان دچار کمبود هستیم؟

-بله، در این سالها در زمینه برنامه‌سازی برای نوجوان کوتاهی صورت گرفته است که از سیاست گذاری‌های مدیران است.حتی دیدم که رهبری هم در بیانات خود به این مهم اشاره کردند.جا دارد یادی کنم از خاطره حضور ایشان در برنامه «نیمرخ». یکی از زیباترین خاطره‌های ما در «نیمرخ» حضور مقام معظم رهبری در پشت صحنه برنامه بود که فرمودند:«از برنامه‌های تلویزیون، گاهی «نیمرخ» را می‌بینم». ایشان ابراز لطفی به من و برنامه داشتند. «نیمرخ» برنامه‌ای بود که علاوه بر نوجوانان مورد استقبال مسئولین جامعه و اقشار مختلف نیز شد. در حال حاضر برنامه‌های نوجوان محور تلویزیون آنقدر کم است و در شرایطی حتی وجود ندارد، که رهبری نیز از این موضوع ناراحت شدند و عدم رضایت خود را اعلام کردند چراکه این کمبود را ایشان دیده‌اند.

*چرا «نیمرخ» دیگر پخش نشد؟

-سابقه مدیریتی تلویزیون زیاد نتوانسته خاطره زیبای «نیمرخ» را ادامه دهد. در ادامه دوستان آمدند  و «نیمرخ» را ادامه دادند اما باز هم نتوانست موفقیت ابتدای این برنامه را ادامه دهد. «نیمرخ» به دلیل اینکه شاید نتوانست خود را به روز کند و اینکه خواسته‌های نوجوانان را در برنامه منعکس کند، نتوانست ادامه داشته باشد. در کنار این موضوع تا به حال پیش نیامده که یکی از مدیران سازمان صدا و سیما بیاید و به من بگوید اسماعیلی! تو که اولین برنامه موفق نوجوان محور تلویزیون را در برهه‌ای از زمان اجرا می‌کردی و بعد از آن «بوم سفید» (برترین برنامه سه سال متوالی نوجوان محور تلویزیون)، برای ساخت و تولید برنامه‌های نوجوان محور به ما مشورت بده! در این سالها هیچگاه چنین اتفاقی در سازمان صدا و سیما برایم نیفتاده است. سوالم اینجاست که چرا تا الان هیچ پیشنهادی به عنوان مشاور به من داده نشده است؟! تمامی اینها نشان دهنده این است که وقت زیادی برای متخصصان و کارشناسان حوزه گذاشته نشده است و این احساس می‌شود که اگر فردی می‌تواند برنامه شبانگاهی بسازد،قطعا می‌تواند برنامه نوجوان محور را نیز تولید کند و همین مسئله هم یکی از دلایلی است که باعث شده در تلویزیون برنامه موفق در حوزه نوجوان نداشته باشیم.زمانیکه برنامه‌ای موفق می‌شود، نباید بگوییم که فقط طراح و تهیه کننده آن برنامه خوب عمل کرده است، بلکه معتقدم در کنار تمامی این گزینه‌ها، سیستم‌های حمایتی باید وجود داشته باشد که اگر زمانی مشکلی در خلال کار بوجود آمد، از برنامه حمایت کند. آن زمانی که نیمرخ موفق بود یکسری افراد در کنار یکدیگر می‌توانستند در موفقیت این برنامه تاثیر گذار باشند و اگر شما جزیی از این مجموعه را حذف می‌کردید، دیگر موفقیت سابق ادامه نداشت. کما اینکه برنامه بعد از حضور من نیز ادامه داشت اما موفقیت سابق را نداشت.

*عوامل گروه برای موفقیت «نیمرخ» تلاشی نکردند؟

-چون خودم در برنامه نبودم، نمی‌توانم قضاوت درستی داشته باشم. با توجه به اینکه همه دوستان مجری برایم قابل احترام هستند،اما شکل و شمایل برنامه تغییر کرد و نگاهی که در ابتدای برنامه وجود داشت،دیگر در این برنامه دیده نشد.

*کدام یک از دلایل موفقیت این برنامه را از همه پررنگ تر می‌دانید؟

-آنچه که باعث شد تا «نیمرخ» در ذهن‌ها بماند،این نبود که فقط یک برنامه برای نوجوانان باشد بلکه سبک و سیاق خاص خود را داشت که شاید اگر فقط برای جوان‌ها و حتی بزرگسالان ساخته می‌شد در ذهن‌ها می‌ماند.فرمت برنامه به گونه‌ای بود که می‌توانست در ذهن‌ها باقی بماند.برنامه سازی برای مخاطب نوجوان کاری کاملا تخصصی است و المان‌های خاص خود را دارد که همگی آنها در ساخت و تولید این برنامه رعایت شده بود،اجرای خاص و بدیع،نوع تصویرنگاری،موسیقی خاص،متن‌های خوب،کارگردانی خوب همه و همه دست به دست هم دارد تا کاری اینچنینی بروی آنتن رود.

*آن زمان که از نیمرخ رفتید و مجری دیگری جایگزین شما شد،ناراحت نبودید؟

-برای ادامه کار،با تهیه کننده نیمرخ توافق نکردیم و تصمیم گرفتم از گروه جدا شوم.دوستان بر این باور بودند که باید تا شروع سری جدید برنامه، صبر کنم و در این یکسال در هیچ برنامه‌ای حاضر نشوم و من این موضوع را قبول نکردم، چراکه نمی‌توانستم در کارم وقفه‌ای ایجاد کنم.بعد از «نیمرخ»،شروع به ساخت برنامه «آبینه» کردم. اما در هر حال هیچوقت به خودم اجازه نمی‌دهم که بگویم بعد از رفتن من،برنامه افت کرد،اما قطعا زمانیکه اجرای برنامه به عهده من نبود به این دلیل که سبک جدیدی را در اجرا ابداع کرده بودم، دیگر «نیمرخ» همان برنامه‌ای که کامیار اسماعیلی آنرا اجرا می‌کرد،نشد. و مجریانی که بعد از من به این برنامه آمدند سبک و سیاق اجرایشان با من تفاوت داشت و بر همین اساس در کل برنامه تغییر کرد.

*شما سال گذشته نیز برنامه «شمعدونی» را در شبکه شما داشتید که با ادغام شبکه‌ها این برنامه نیز تعطیل شد.

-بله،ما برنامه موفقی را در این شبکه داشتیم، اما بعد از اینکه اعلام کردند قرار است این شبکه با شبکه آموزش ادغام شود، برنامه «شمعدونی» نیز تعطیل شد. جالب بود که در اصل خبری از ادغام نبود و شبکه شما در کل منحل شد و ما نشانه‌ای از ادغام ندیدیم! باید بگویم یکی از لذت‌بخش‌ترین سالهای فعالیتم در تلویزیون در همین شبکه بود،آنهم به این دلیل که مدیر فهیمی در راس شبکه حضور داشتند و همه عوامل نیز در جهت پیشبرد برنامه فعالیت می‌کردند و من دلگرم بودم که تنها نیستم و ایشان از ما حمایت می‌کنند.لزوما یک تهیه کننده و کارگردان و مجری خوب در کنار یکدیگر نمی‌توانند برنامه خوبی را بروی آنتن ببرند و این حمایت مدیران متخصص است که می‌تواند در جهت بقای یک برنامه تاثیرگذار باشد.

*چرا دیگر برنامه‌ای مشابه «نیمرخ» ساخته نشد؟

-به این دلیل که مدیران بالا دستی متخصص این حوزه نبودند و شاید مجموعه عوامل دست به دست هم ندادند و متخصصین کنار هم جمع نشدند. شاید هم احساس کردند بدون مشورت با متخصصین این حوزه می‌توانند کار نوجوان محور بسازند! وقتی در بخشی کم و کاستی بوجود می‌آید شما نمی‌توانید به گردن افراد بیندازید،اما می‌توانید بگویید که سیستم خوب کار نمی‌کند و حرف من این است که سیستم خوب کار نکرده است.

*در حال حاضر اگر بخواهیم در حوزه کودک و نوجوان به ساخت برنامه مشغول شویم،اولین قدمی که باید برداریم را چه می‌دانید؟

-در ابتدا باید نظرهای کارشناسی را از کارشناسان و متخصصین و افرادی که در این حوزه کار کردند، جویا شویم و بعد سیستم‌های حمایتی برای برنامه‌سازان متخصص بگذارند تا در برنامه‌سازی حمایتشان کنند. در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که رهبری(شخص اول کشور)، درباره خلاء برنامه نوجوان صحبت کردند. این موضوع به منزله احساس کمبود این سبک برنامه‌ها است که ایشان ساخت آنرا به عنوان تکلیفی بیان می‌کنند. خیلی‌ها بعد از «نیمرخ» برنامه نوجوان محور ساختند،اما باید ببینیم که کدام یک از آنها ماندگار شد. برخی برنامه‌ها ساخته می‌شوند که مخاطب با دیدن چند دقیقه از آنها کانال را عوض می‌کند، معتقدم اینها برنامه تلویزیونی نیستند و در اصل برای پُر کردن تلویزیونی‌ آمده‌اند. مخاطب باید برای تماشای برنامه تلویزیونی لحظه شماری کند و دغدغه دیدن آن را داشته باشد.این را هم قبول ندارم که با وجود شبکه‌های مجازی ما دیگر نمی‌توانیم برنامه نوجوان محور خوبی را روانه آنتن کنیم. برای مثال در کشورهای خارجی با وجود عدم محدودیت در تماشای شبکه‌های تلویزیونی‌شان باز هم مخاطبان برای تماشای خیلی از برنامه‌هایشان لحظه شماری می‌کنند،آنهم در صورتیکه در آنجا ارتباطات خیلی بیشتر و گسترده‌تر از کشور ما است.

*یعنی می‌خواهید بگویید با وجود شبکه‌های مجازی هنوز هم می‌شود به ساخت برنامه‌‌ای موفق که با مخاطب نیز ارتباط خوبی برقرار کند، امیدوار بود؟

-قطعا این اتفاق خواهد افتاد،آنهم برای برنامه‌ای که قبل از شروع به آن فکر شده باشد،ایده جدید داشته باشد، از نیروهای متخصص کمک گرفته شده و با سیستم حمایتی مدیران همراه باشد.جا دارد ضمن خسته نباشید به آقای سرافراز،ورود مدیران جدید را به سازمان به فال نیک گرفته و امیدوارم در دوره مدیریتی جدید،تحولات زیادی را برای برنامه‌سازی در سازمان بالاخص در حوره نوجوان شاهد باشیم.

*فکر می‌کنید در دوران جدید مدیریتی در سازمان صدا و سیما،می‌توان به ساخت برنامه‌های نوجوان محور امیدوار بود؟

-بله قطعا این اتفاق خواهد افتاد. کما اینکه در دورانی که برنامه «بوم سفید» را برای شبکه جام جم داشتیم با سیل زیادی از مخاطبین مواجه بودیم و هنوز که هنوز است تاثیرات این برنامه را در بین مردم و فضای مجازی می‌بینیم،آنهم در شرایطی که آن زمان به فضای مجازی دسترسی نداشتیم و مخاطبان ما فقط از خارج از کشور و توسط ایمیل با ما در ارتباط بودند.با توجه به تجریبات خودم می‌گویم که هنوز هم می‌شود از این دست برنامه‌ها ساخت به این شرط که من به عنوان برنامه‌ساز هم رغبت ساخت برنامه داشته باشم و هم اینکه شرایط برای ساخت برنامه مهیا شود تا برنامه‌های از پیش تعیین شده در این حوزه را بسازیم.

*برای شروع به ساخت یک برنامه نوجوان محور  چه آیتم‌هایی برایتان اهمیت دارد؟

­-ارتباط با نوجوان‌ها در راس امور و  از سیاست‌های کاری‌ام است.اگر در این حوزه به نتیجه برسیم و تمایلی بین من و مدیران سازمان وجود داشته باشد، برنامه‌ای خواهم ساخت که خودِ نوجوان در برنامه نقش اصلی را داشته باشد.

*ورود به حوزه نوجوان مستلزم شکستن خط قرمزها است،در حال حاضر فکر می‌کنید فضا برای بیان معضلات مربوط به نوجوانان آماده است؟

-در حال حاضر تعدادی محدودیت در سازمان صداو سیما داریم که استفاده از تریبون‌های فضای مجازی است که معتقدم باید این محدودیت‌ها برداشته شود و به عنوان یک برنامه‌ساز ضرورتی به ادامه دادن این دست محدودیت‌ها نمی‌بینم.قطعا باید از ابزارهای روز استفاده کنیم و این امکان وجود ندارد که بخواهیم برنامه‌ای درباره مسائل روز تولید کنیم و نتوانیم از ابزار روز استفاده کنیم و یا حتی نتوانیم نام «تلگرام» را ببریم.امیدوارم به جایی نرسیم که مجبور شویم شبکه‌های مجازی را فیلتر کنیم تا برنامه‌مان بیننده پیدا کند.این همان خودسانسوری و بزرگ‌ترین اشتباه منِ نوعی در برنامه‌سازی است که نتوانیم از ابزارهای روز در برنامه استفاده کنیم.

*چطور می‌خواهید با این موضوع کنار بیایید؟

-این موضوع یکبار برای همیشه باید در مدیریت سازمان برای برنامه‌سازها حل شود. هر رسانه شنیداری و دیداری مثل تیغ دو لبه است و از آن می‌توان هم استفاده خوب کرد و هم استفاده بد.می‌بایست که آستانه تحمل‌مان را بالا ببریم و به موضوعات مهم‌تری فکر کنیم و حساسیت‌ها را نسبت به این موضوع رفع شود تا دغدغه‌ای نداشته باشیم.

*این روزها مشفول چه کاری هستید؟

-در حال راه اندازی سایتی هستیم که بتوانیم ویدئوهای آموزنده‌ای را در رده سنی بزرگسال و نوجوان و کودک در اختیار مخاطبان قرار دهیم. برخی از این ویدئوها برگرفته از برنامه «شمعدونی» هستند. با تعطیلی شبکه شما و این برنامه واقعا ناراحت شدم و الان حس کردم که می‌توانیم این تصاویر و نکته‌های آموزنده را که شامل گفت‌وگو با کارشناسان این حوزه بود را با هزینه خودمان در اختیار کاربران قرار دهیم.

*در حال حاضر نمی‌خواهید برنامه‌ای را برای تلویزیون بسازید؟

-مشغول فکر کردن روی طرح چند برنامه هستم، اما به طور مشخص برنامه‌ای که در حال اجرا باشد را در دست ندارم.

راز محبوبیت «نیمرخ» از زبان مجری آن

به گزارش جهان به نقل از فارس، بعد از اجرای برنامه‌هایی نظیر: «صعود»، «فرصت برابر» و تهیه کنندگی برنامه‌های «بوم سفید»، «گپ»، هنوز خیلی‌ها کامیار اسماعیلی را با اجرای برنامه «نیمرخ» می‌شناسند. برنامه‌ای که از شروع به پخش، مخاطبان بسیاری از نوجوانان را با خود همراه کرد و هنوز هم دهه شصتی‌ها با حس خوبی از این برنامه صحبت می‌کنند.اما بعد از آن تجربه دلنشین بسیاری از برنامه‌سازان سعی در تولید و ساخت برنامه‌ای در همین راستا داشتند، اما هیچکدام نتوانستند مثل «نیمرخ» رگ خواب مخاطب نوجوان را بدست آورند. با تمام اینها مدتی است که تلویزیون برای مخاطب نوجوان برنامه‌ ویژه‌ای نساخته و به عبارتی بهتر باید بگوییم در این زمینه ضعف چشمگیری داشته است. درباره عوامل موفقیت «نیم‌رخ»، حضور برنامه‌های نوجوان محور، عبور از خط قرمزها و تهیه برنامه در رسانه ملی  با کامیار اسماعیلی به گفت‌وگو نشستیم.

*آقای اسماعیلی چطور شد که به سمت اجرا آمدید؟

-در سال 71 برای اجرا تست دادم و به عنوان مجری در سازمان صدا و سیما انتخاب شدم. قبل از آن و در سال 69 تست دوبلاژ داد بودم و پس از قبولی، به صورت کارآموز مشغول به کار بودم. چندی بعد مشغول خواندن برای دانشگاه و کنکور شدم و به همین دلیل فعالیت‌هایم در حوزه دوبله را کنار گذاشتم و توسط یکی از دوستانم به اجرای تلویزیونی معرفی شدم. در حقیقت از بازیگری تئاتر به سمت اجرا آمدم. هر کدام از این شاخه‌ها یک شغل واحد به شمار می‌آیند و من نیز دوست دارم یک شاخه انجام دهم.

*شما از اولین مجری‌هایی بودید که برنامه‌های نوجوان محور اجرا کردید. بعد از مدت زمان 10 سال که از پخش این دست برنامه‌ها گذشت، همه برنامه‌سازان به یکباره این قشر سنی را فراموش کردند. می‌خواهم بدانم به عنوان فردی که شروع کارهایش با این سبک برنامه‌ها رقم خورده است،در حال حاضر دغدغه‌ای در این زمینه دارید؟

-بعد از برنامه «نیمرخ» کارهای دیگری را به عنوان تهیه کننده و کارگردان در دست داشتم که یکی از آنها برنامه «آبینه» در سال 75 در شبکه تهران بود که مجری طرح، کارگردان و مجری برنامه بودم. برنامه «بچه‌های ایران»، «تا آسمان ایران»، «بوم سفید» را در شبکه جام جم کار می‌کردم. به عنوان برنامه ساز تلویزیونی همیشه این دغدغه با من همراه بوده است و جای خالی برنامه کودک و نوجوان در تلویزیون کاملا احساس می‌شود.ضمن اینکه برنامه‌های دیگری هم در این حوزه پخش شده‌اند، اما در بین شبکه‌های داخلی برنامه‌ای مثل «نیمرخ» ندیدم که به این شدت جایگاه خود را بین مخاطبان باز کرده و طرفدار پیدا کند.

*دلیل اصلی این موضوع را در چه می‌دانید؟

-دلیل اصلی این است که تا به حال در این حوزه به شکل تخصصی کار نشده است.این را هم درست نمی‌دانم که به دلیل عدم رقیب در کنارمان «نیمرخ» موفق شد.ساخت برنامه نوجوان محور کاملا تخصصی است و متخصص این کار باید برنامه‌هایی در اینباره تولید کند. در این سالها نیز هیچ برنامه موفقی در این حوزه برای نوجوان نساختیم یا لااقل برنامه‌ای بوده که دیده نشده است. برنامه نوجوان باید خواسته‌های آن نسل را بیان کرده و منعکس کند. همه نوجوانان در این سنین، سرکشی و عصیان‌گری دارند، آنها به راحتی هر مسئله‌ای را قبول نمی‌کنند و باید آن موضوع برایش کاملا روشن و شفاف شود تا آن را بپذیرد و با آن احساس همذات پنداری داشته باشد. همه این ظرافت‌ها وظیفه برنامه سازان را برای تولید برنامه‌های نوجوان محور مشکل می‌کند. معتقدم ساخت برنامه‌هایی از این دست به مراتب سخت‌تر از برنامه‌های شبانگاهی است. برنامه نوجوان محور باید سرشار از انرژی باشد و باید برنامه‌ساز سبک جدید و به روزی را در ذهنش داشته باشد.

*شما هم معتقدید در زمینه برنامه‌سازی نوجوان دچار کمبود هستیم؟

-بله، در این سالها در زمینه برنامه‌سازی برای نوجوان کوتاهی صورت گرفته است که از سیاست گذاری‌های مدیران است.حتی دیدم که رهبری هم در بیانات خود به این مهم اشاره کردند.جا دارد یادی کنم از خاطره حضور ایشان در برنامه «نیمرخ». یکی از زیباترین خاطره‌های ما در «نیمرخ» حضور مقام معظم رهبری در پشت صحنه برنامه بود که فرمودند:«از برنامه‌های تلویزیون، گاهی «نیمرخ» را می‌بینم». ایشان ابراز لطفی به من و برنامه داشتند. «نیمرخ» برنامه‌ای بود که علاوه بر نوجوانان مورد استقبال مسئولین جامعه و اقشار مختلف نیز شد. در حال حاضر برنامه‌های نوجوان محور تلویزیون آنقدر کم است و در شرایطی حتی وجود ندارد، که رهبری نیز از این موضوع ناراحت شدند و عدم رضایت خود را اعلام کردند چراکه این کمبود را ایشان دیده‌اند.

*چرا «نیمرخ» دیگر پخش نشد؟

-سابقه مدیریتی تلویزیون زیاد نتوانسته خاطره زیبای «نیمرخ» را ادامه دهد. در ادامه دوستان آمدند  و «نیمرخ» را ادامه دادند اما باز هم نتوانست موفقیت ابتدای این برنامه را ادامه دهد. «نیمرخ» به دلیل اینکه شاید نتوانست خود را به روز کند و اینکه خواسته‌های نوجوانان را در برنامه منعکس کند، نتوانست ادامه داشته باشد. در کنار این موضوع تا به حال پیش نیامده که یکی از مدیران سازمان صدا و سیما بیاید و به من بگوید اسماعیلی! تو که اولین برنامه موفق نوجوان محور تلویزیون را در برهه‌ای از زمان اجرا می‌کردی و بعد از آن «بوم سفید» (برترین برنامه سه سال متوالی نوجوان محور تلویزیون)، برای ساخت و تولید برنامه‌های نوجوان محور به ما مشورت بده! در این سالها هیچگاه چنین اتفاقی در سازمان صدا و سیما برایم نیفتاده است. سوالم اینجاست که چرا تا الان هیچ پیشنهادی به عنوان مشاور به من داده نشده است؟! تمامی اینها نشان دهنده این است که وقت زیادی برای متخصصان و کارشناسان حوزه گذاشته نشده است و این احساس می‌شود که اگر فردی می‌تواند برنامه شبانگاهی بسازد،قطعا می‌تواند برنامه نوجوان محور را نیز تولید کند و همین مسئله هم یکی از دلایلی است که باعث شده در تلویزیون برنامه موفق در حوزه نوجوان نداشته باشیم.زمانیکه برنامه‌ای موفق می‌شود، نباید بگوییم که فقط طراح و تهیه کننده آن برنامه خوب عمل کرده است، بلکه معتقدم در کنار تمامی این گزینه‌ها، سیستم‌های حمایتی باید وجود داشته باشد که اگر زمانی مشکلی در خلال کار بوجود آمد، از برنامه حمایت کند. آن زمانی که نیمرخ موفق بود یکسری افراد در کنار یکدیگر می‌توانستند در موفقیت این برنامه تاثیر گذار باشند و اگر شما جزیی از این مجموعه را حذف می‌کردید، دیگر موفقیت سابق ادامه نداشت. کما اینکه برنامه بعد از حضور من نیز ادامه داشت اما موفقیت سابق را نداشت.

*عوامل گروه برای موفقیت «نیمرخ» تلاشی نکردند؟

-چون خودم در برنامه نبودم، نمی‌توانم قضاوت درستی داشته باشم. با توجه به اینکه همه دوستان مجری برایم قابل احترام هستند،اما شکل و شمایل برنامه تغییر کرد و نگاهی که در ابتدای برنامه وجود داشت،دیگر در این برنامه دیده نشد.

*کدام یک از دلایل موفقیت این برنامه را از همه پررنگ تر می‌دانید؟

-آنچه که باعث شد تا «نیمرخ» در ذهن‌ها بماند،این نبود که فقط یک برنامه برای نوجوانان باشد بلکه سبک و سیاق خاص خود را داشت که شاید اگر فقط برای جوان‌ها و حتی بزرگسالان ساخته می‌شد در ذهن‌ها می‌ماند.فرمت برنامه به گونه‌ای بود که می‌توانست در ذهن‌ها باقی بماند.برنامه سازی برای مخاطب نوجوان کاری کاملا تخصصی است و المان‌های خاص خود را دارد که همگی آنها در ساخت و تولید این برنامه رعایت شده بود،اجرای خاص و بدیع،نوع تصویرنگاری،موسیقی خاص،متن‌های خوب،کارگردانی خوب همه و همه دست به دست هم دارد تا کاری اینچنینی بروی آنتن رود.

*آن زمان که از نیمرخ رفتید و مجری دیگری جایگزین شما شد،ناراحت نبودید؟

-برای ادامه کار،با تهیه کننده نیمرخ توافق نکردیم و تصمیم گرفتم از گروه جدا شوم.دوستان بر این باور بودند که باید تا شروع سری جدید برنامه، صبر کنم و در این یکسال در هیچ برنامه‌ای حاضر نشوم و من این موضوع را قبول نکردم، چراکه نمی‌توانستم در کارم وقفه‌ای ایجاد کنم.بعد از «نیمرخ»،شروع به ساخت برنامه «آبینه» کردم. اما در هر حال هیچوقت به خودم اجازه نمی‌دهم که بگویم بعد از رفتن من،برنامه افت کرد،اما قطعا زمانیکه اجرای برنامه به عهده من نبود به این دلیل که سبک جدیدی را در اجرا ابداع کرده بودم، دیگر «نیمرخ» همان برنامه‌ای که کامیار اسماعیلی آنرا اجرا می‌کرد،نشد. و مجریانی که بعد از من به این برنامه آمدند سبک و سیاق اجرایشان با من تفاوت داشت و بر همین اساس در کل برنامه تغییر کرد.

*شما سال گذشته نیز برنامه «شمعدونی» را در شبکه شما داشتید که با ادغام شبکه‌ها این برنامه نیز تعطیل شد.

-بله،ما برنامه موفقی را در این شبکه داشتیم، اما بعد از اینکه اعلام کردند قرار است این شبکه با شبکه آموزش ادغام شود، برنامه «شمعدونی» نیز تعطیل شد. جالب بود که در اصل خبری از ادغام نبود و شبکه شما در کل منحل شد و ما نشانه‌ای از ادغام ندیدیم! باید بگویم یکی از لذت‌بخش‌ترین سالهای فعالیتم در تلویزیون در همین شبکه بود،آنهم به این دلیل که مدیر فهیمی در راس شبکه حضور داشتند و همه عوامل نیز در جهت پیشبرد برنامه فعالیت می‌کردند و من دلگرم بودم که تنها نیستم و ایشان از ما حمایت می‌کنند.لزوما یک تهیه کننده و کارگردان و مجری خوب در کنار یکدیگر نمی‌توانند برنامه خوبی را بروی آنتن ببرند و این حمایت مدیران متخصص است که می‌تواند در جهت بقای یک برنامه تاثیرگذار باشد.

*چرا دیگر برنامه‌ای مشابه «نیمرخ» ساخته نشد؟

-به این دلیل که مدیران بالا دستی متخصص این حوزه نبودند و شاید مجموعه عوامل دست به دست هم ندادند و متخصصین کنار هم جمع نشدند. شاید هم احساس کردند بدون مشورت با متخصصین این حوزه می‌توانند کار نوجوان محور بسازند! وقتی در بخشی کم و کاستی بوجود می‌آید شما نمی‌توانید به گردن افراد بیندازید،اما می‌توانید بگویید که سیستم خوب کار نمی‌کند و حرف من این است که سیستم خوب کار نکرده است.

*در حال حاضر اگر بخواهیم در حوزه کودک و نوجوان به ساخت برنامه مشغول شویم،اولین قدمی که باید برداریم را چه می‌دانید؟

-در ابتدا باید نظرهای کارشناسی را از کارشناسان و متخصصین و افرادی که در این حوزه کار کردند، جویا شویم و بعد سیستم‌های حمایتی برای برنامه‌سازان متخصص بگذارند تا در برنامه‌سازی حمایتشان کنند. در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که رهبری(شخص اول کشور)، درباره خلاء برنامه نوجوان صحبت کردند. این موضوع به منزله احساس کمبود این سبک برنامه‌ها است که ایشان ساخت آنرا به عنوان تکلیفی بیان می‌کنند. خیلی‌ها بعد از «نیمرخ» برنامه نوجوان محور ساختند،اما باید ببینیم که کدام یک از آنها ماندگار شد. برخی برنامه‌ها ساخته می‌شوند که مخاطب با دیدن چند دقیقه از آنها کانال را عوض می‌کند، معتقدم اینها برنامه تلویزیونی نیستند و در اصل برای پُر کردن تلویزیونی‌ آمده‌اند. مخاطب باید برای تماشای برنامه تلویزیونی لحظه شماری کند و دغدغه دیدن آن را داشته باشد.این را هم قبول ندارم که با وجود شبکه‌های مجازی ما دیگر نمی‌توانیم برنامه نوجوان محور خوبی را روانه آنتن کنیم. برای مثال در کشورهای خارجی با وجود عدم محدودیت در تماشای شبکه‌های تلویزیونی‌شان باز هم مخاطبان برای تماشای خیلی از برنامه‌هایشان لحظه شماری می‌کنند،آنهم در صورتیکه در آنجا ارتباطات خیلی بیشتر و گسترده‌تر از کشور ما است.

*یعنی می‌خواهید بگویید با وجود شبکه‌های مجازی هنوز هم می‌شود به ساخت برنامه‌‌ای موفق که با مخاطب نیز ارتباط خوبی برقرار کند، امیدوار بود؟

-قطعا این اتفاق خواهد افتاد،آنهم برای برنامه‌ای که قبل از شروع به آن فکر شده باشد،ایده جدید داشته باشد، از نیروهای متخصص کمک گرفته شده و با سیستم حمایتی مدیران همراه باشد.جا دارد ضمن خسته نباشید به آقای سرافراز،ورود مدیران جدید را به سازمان به فال نیک گرفته و امیدوارم در دوره مدیریتی جدید،تحولات زیادی را برای برنامه‌سازی در سازمان بالاخص در حوره نوجوان شاهد باشیم.

*فکر می‌کنید در دوران جدید مدیریتی در سازمان صدا و سیما،می‌توان به ساخت برنامه‌های نوجوان محور امیدوار بود؟

-بله قطعا این اتفاق خواهد افتاد. کما اینکه در دورانی که برنامه «بوم سفید» را برای شبکه جام جم داشتیم با سیل زیادی از مخاطبین مواجه بودیم و هنوز که هنوز است تاثیرات این برنامه را در بین مردم و فضای مجازی می‌بینیم،آنهم در شرایطی که آن زمان به فضای مجازی دسترسی نداشتیم و مخاطبان ما فقط از خارج از کشور و توسط ایمیل با ما در ارتباط بودند.با توجه به تجریبات خودم می‌گویم که هنوز هم می‌شود از این دست برنامه‌ها ساخت به این شرط که من به عنوان برنامه‌ساز هم رغبت ساخت برنامه داشته باشم و هم اینکه شرایط برای ساخت برنامه مهیا شود تا برنامه‌های از پیش تعیین شده در این حوزه را بسازیم.

*برای شروع به ساخت یک برنامه نوجوان محور  چه آیتم‌هایی برایتان اهمیت دارد؟

­-ارتباط با نوجوان‌ها در راس امور و  از سیاست‌های کاری‌ام است.اگر در این حوزه به نتیجه برسیم و تمایلی بین من و مدیران سازمان وجود داشته باشد، برنامه‌ای خواهم ساخت که خودِ نوجوان در برنامه نقش اصلی را داشته باشد.

*ورود به حوزه نوجوان مستلزم شکستن خط قرمزها است،در حال حاضر فکر می‌کنید فضا برای بیان معضلات مربوط به نوجوانان آماده است؟

-در حال حاضر تعدادی محدودیت در سازمان صداو سیما داریم که استفاده از تریبون‌های فضای مجازی است که معتقدم باید این محدودیت‌ها برداشته شود و به عنوان یک برنامه‌ساز ضرورتی به ادامه دادن این دست محدودیت‌ها نمی‌بینم.قطعا باید از ابزارهای روز استفاده کنیم و این امکان وجود ندارد که بخواهیم برنامه‌ای درباره مسائل روز تولید کنیم و نتوانیم از ابزار روز استفاده کنیم و یا حتی نتوانیم نام «تلگرام» را ببریم.امیدوارم به جایی نرسیم که مجبور شویم شبکه‌های مجازی را فیلتر کنیم تا برنامه‌مان بیننده پیدا کند.این همان خودسانسوری و بزرگ‌ترین اشتباه منِ نوعی در برنامه‌سازی است که نتوانیم از ابزارهای روز در برنامه استفاده کنیم.

*چطور می‌خواهید با این موضوع کنار بیایید؟

-این موضوع یکبار برای همیشه باید در مدیریت سازمان برای برنامه‌سازها حل شود. هر رسانه شنیداری و دیداری مثل تیغ دو لبه است و از آن می‌توان هم استفاده خوب کرد و هم استفاده بد.می‌بایست که آستانه تحمل‌مان را بالا ببریم و به موضوعات مهم‌تری فکر کنیم و حساسیت‌ها را نسبت به این موضوع رفع شود تا دغدغه‌ای نداشته باشیم.

*این روزها مشفول چه کاری هستید؟

-در حال راه اندازی سایتی هستیم که بتوانیم ویدئوهای آموزنده‌ای را در رده سنی بزرگسال و نوجوان و کودک در اختیار مخاطبان قرار دهیم. برخی از این ویدئوها برگرفته از برنامه «شمعدونی» هستند. با تعطیلی شبکه شما و این برنامه واقعا ناراحت شدم و الان حس کردم که می‌توانیم این تصاویر و نکته‌های آموزنده را که شامل گفت‌وگو با کارشناسان این حوزه بود را با هزینه خودمان در اختیار کاربران قرار دهیم.

*در حال حاضر نمی‌خواهید برنامه‌ای را برای تلویزیون بسازید؟

-مشغول فکر کردن روی طرح چند برنامه هستم، اما به طور مشخص برنامه‌ای که در حال اجرا باشد را در دست ندارم.

راز محبوبیت «نیمرخ» از زبان مجری آن

دانلود فیلم جدید

هشدار گاردین در مورد رشد طب سنتی در ایران، باعث تعطیلی آن توسط دولت روحانی شد!/ روح برجام به حجامت هم رحم نکرد

هشدار گاردین در مورد رشد طب سنتی در ایران، باعث تعطیلی آن توسط دولت روحانی شد!/ روح برجام به حجامت هم رحم نکرد

گروه جامعه جهان نیوز ـ  آموزشگاه و درمانگاه مؤسسه تحقیقات حجامت ایران روز دوشنبه ششم اردیبهشت ماه با دستور دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 19 تهران پلمب شد.

متن حکم پلمب آموزشگاه و درمانگاه مؤسسه حجامت ایران که بر در ورودی این دو مرکز نصب شده به این شرح است:

«این مکان حسب دستور مقام قضایی بازپرس شعبه پنجم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 19 تهران به‌علت نداشتن مجوز از مراکز قانونی مربوطه تا اطلاع ثانوی پلمب است».

مؤسسه تحقیقات حجامت ایران در سال 1365 فعالیت خود را توسط حسین خیراندیش آغاز کرد و در سال 69 این مؤسسه به ثبت رسمی رسید و در همین سال فعالیت‌های آموزشی خود را نیز آغاز کرد.

این مؤسسه در سال 73 ــ 72 موفق به دریافت موافقت اصولی از وزارت بهداشت شد و در سال 83 با پیگیری این مؤسسه، بخشنامه وزارت بهداشت مبنی بر ممنوعیت حجامت در سطح کشور با حکم دیوان عدالت و شورای نگهبان ابطال شد و انجام حجامت توسط افراد واجد شرایط، شکل قانونی و رسمی به خود گرفت.

دوره‌های آموزشی و گواهی‌های صادره از سوی مؤسسه تحقیقات حجامت ایران از سال 83 و در پی حکم دیوان عدالت، مورد تأیید رسمی وزارت بهداشت بوده است.

آموزشگاه مؤسسه تحقیقات حجامت ایران و دانشکده علمی تحقیقاتی طب سنتی و مکمل ارمنستان (شعبه ایران) در جنت‌آبادشمالی، خیابان انصار المهدی(عج) واقع شده است.

هفته پیش، حسین خیراندیش رئیس مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، در گفتگویی با اصحاب رسانه، اعلام کرد که فعالان طب اسلامی آمادگی دارند در راستای اقتصاد مقاومتی، پیشنهادهای علمی خود را به وزارت بهداشت ارائه دهند.

وی همچنین از انحلال «معاونت طب سنتی ــ اسلامی» وزارت بهداشت انتقاد کرد و خواستار سازماندهی بیشتر دولت برای ساماندهی فعالان طب سنتی و نیز عطاری‌ها و دانشکده‌های طب سنتی شد.

اما درست یک هفته بعد، با شکایت وزارت بهداشت، مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، «پلمب» شد! هفته پیش از آن نیز معاونت طب سنتی وزارت بهداشت، به «اداره‌کل» تنزل پیدا کرد. «اقدام و عمل» وزارت بهداشت در ستیز با طب سنتی در حالی است که روزهای قبل از انحلال این معاونت، «گاردین» چاپ لندن، در گزارشی مفصل از رونق طب سنتی در ایران گزارش داده بود.

هفته گذشته در پی یک تصمیم‌گیری عجیب، معاونت طب سنتی وزارت بهداشت به سطح اداره‌کل تنزل یافت و جای خود را به معاونت اجتماعی داد. درباره علت این تصمیم گفته شده است که چون تعداد 300 نفر دانشجو و فارغ التحصیل در رشته طب سنتی جوابگوی نیاز کشور نیست به همین دلیل وزیر از عملکرد معاونت رضایت ندارد!
 حسین خیراندیش  در توصیفی کوتاه از تاریخچه طب سنتی در قرون اخیر گفت: براساس استنادات تاریخی، براندازی طب سنتی در ایران یک پروسه 300ساله بود. از سال 1600 تا سال 1914 میلادی برای براندازی طب سنتی ایرانی تلاش شده است و با وضع قانون ضرورت وجود دکترای طب از دانشگاه‌های ایرانی و خارجی آقای دکتر سیریل الگود، تاریخ‌نویس انگلیسی می‌گوید میخ تابوت طب سینوی (طب بوعلی سینا) در ایران کوبیده شد، از آن زمان تا سال 2014 و دستورالعمل مقام معظم رهبری برای لحاظ شدن طب سنتی در نظام درمان کشور دقیقاً یکصد سال تعطیلی بود؛ تعطیلی رسمی.
وی ادامه داد: حال اگر در این اثنا تلاشی بود برای احیای طب سنتی در ایران، تلاشی دولتی نبود، تلاشی مردمی در گوشه و کنار بود برای لحاظ طب سنتی در نظام درمان که منجر شد به توجه وزارت بهداشت به طب سنتی در سال 1385 تا دانشکده‌هایی تأسیس کند و در سال 92 طرح سند توسعه طب سنتی را تهیه کرده و در نتیجه معاونت تشکیل شود.

خیراندیش درباره پیش‌زمینه‌های بازگشت طب سنتی به دوران اوج خود گفت: پس در شرایطی که این طب 100 سال تعطیل بوده، احیای مجددش سخت است، این‌طور نیست که در یک سال و دو سال بشود به شرایط قبل بازگردد، این کار نیازمند فرهنگ‌سازی مردمی، فرهنگ‌سازی فنی میان کارشناسان و متخصصان، فرهنگ‌سازی و ایجاد باور در دل سیاست‌مداران و برنامه‌ریزان کشور، اعتماد به نفس و پافشاری توسط مدیران وزارت بهداشت، مرعوب نشدن توسط کارشناسان و متخصصان داخلی و خارجی وزارت بهداشت و مرعوب نشدن در مقابل تشرهای کسانی که ضرر می‌کنند، است.

خیراندیش همچنین ذکر کرد: اگر یک مدیر با صرف وقت حداقلی برای احیای یک معاونت توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و بعد به‌جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، آن معاونت احیا نمی‌شود. معاونت طب سنتی نباید در سطح یک معاونت یا دانشگاه در نظر گرفته شود زیرا مثلاً در هر حوزه‌ای که بخواهیم دانشگاه آماده کنیم مقدمات از کادر و کتاب و دانشجو و … آماده است اما در حوزه طب سنتی برای آماده کردن مقدمات برای 5 دانشجوی طب سنتی باید مدت‌ها وقت صرف شود تا استاد و کتاب و کادر آموزشی و … فراهم شود زیرا مقدمات آن فراهم نیست.

رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران ادامه داد: لذا نمی‌توان معیار رشد آن را با معیار رشد طب کلاسیک (طب رایج کشور) در سایر معاونت‌ها مقایسه کرد. اکنون همه شرایط برای رشد طب کلاسیک فراهم است؛ به‌انضمام اعتبارات هزاران میلیاردی آن؛ اما با وجود این، به‌برکت توانمندی بالقوه‌ای که در درون طب سنتی وجود دارد و علی‌رغم مخالفت‌ها یا بی‌تمایلی وزارت بهداشت و کادرش به آن، امروز طب سنتی با گرایش مردم روبه‌رو شده به‌نحوی که به‌صورت یک جریان فکری در جامعه شایع شده تا حدی که غربی‌ها که جریانات فکری داخل کشور را تعقیب می‌کنند گزارش کنند.

به گزارش هفته قبل روزنامه گاردین توجه کنید که رشد طب سنتی در ایران را یک هشدار فرهنگی تلقی می‌کند. گاردین در گزارش هفته گذشته که خود که اتفاقاً همزمان با صدور دستور انحلال معاونت طب سنتی در وزارت بهداشت بود، نسبت به رشد اجتماعی طب سنتی در ایران هشدار می‌دهد.

پدر دوره جدید طب سنتی ایران در ادامه گفت: دولت قبل در ماه‌های آخر این معاونت را تشکیل داد، تا تأیید آن توسط دولت جدید یک سال طول کشید و دو سال برنامه‌ریزی کرد و حالا در سال سوم تبدیل شد به اداره‌کل. توجیه‌شان این است که معاونت کار خاصی نکرده است؛ این درست است اما کارهای مقدماتی ممکن است 4 تا 8 سال طول بکشد تا به جایی برسد. امروز وزارت بهداشت باید تمام حمایت خود را از این معاونت بکند و برای محصول 10 سال منتظر بنشیند.

حسین خیراندیش گفت: با توجه به اینکه هم رئیس‌جمهور ما و هم وزیر بهداشت ما استثنائاً عالم به طب سنتی هستند و در مقایسه با دولت‌های قبل عالم‌ترین افراد هستند، لذا باید استفاده مطلوب را ببریم زیرا نمی‌دانیم برای وزیر بعدی چند صد ساعت باید وقت صرف کرد تا نسبت به طب سنتی توجیه شود.

وی در ادامه گفت: از جهتی دیگر اکنون ما دستور مقام معظم رهبری را به‌عنوان سند بالادستی داریم برای طب سنتی که در سال 2014 دستور لازم را برای ضرورت لحاظ طب سنتی در نظام درمانی کشور ارائه کردند و ضمن آن توصیه سیاست‌گذاری مجمع تشخیص مصلحت نظام را داریم و این مسائل را در دولت‌های قبل نداشتیم، از سویی دیگر نمایندگان مجلس و کمیسیون بهداشت اکنون به طب سنتی اشراف دارند و نسبت به کمیسیون قبلی خیلی قوی‌تر است، و از جهت سوم اقبال مردمی را ببینید در درمانگاه‌ها، میزان فروش فقط عرقیات را در کشور ببینید.
خیراندیش در بیان اعتراض خود افزود: من به‌عنوان کسی که 30 سال است در این زمینه تلاش می‌کنم از زبان جمعیت بزرگی از طرفداران طب سنتی در حوزه پزشکی و غیرپزشکی می‌گویم: این یک فریاد اعتراض است. معاونت طب سنتی باید برگردد سر جایش تا فرصتی پیدا کنیم در مجلس آینده یک سازمان برایش ساخته شود. اساساً از روز نخست هم معلوم بود که وزارت بهداشت نمی‌تواند در دل خودش یک نهاد دیگر را پرورش دهد، مثل این است که ما سپاه پاسداران را در دل ارتش تأسیس کردیم که نتیجه نمی‌داد و امام(ره) دستور به حرکت جداگانه این دو نهاد در کنار هم داد. کار اساسی این است که سازمان طب سنتی تأسیس بشود با سازوکار جدا که ابعادش توسط مجلس تعیین شود و دست مجموعه تصمیم‌گیرندگان داخل وزارت بهداشت نباشد، تا آن زمان معاونت باید بماند، ضمن این، معاونت طب سنتی طی سه سال گذشته اگر توانسته باشد کادر داخلی خودش را نسبت به ضرورت طب سنتی توجیه کرده باشد، کار بزرگی کرده است، انتظار بیش از این هم نداریم.
حکیم حسین خیراندیش، رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران گفت: اگر یک مدیر با صرف وقت حداقلی برای احیای یک معاونت در این سطح توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و بعد به‌جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، اهداف  آن معاونت محقق نمی‌شود.

وی در جمع‌بندی صحبت‌های خود گفت: اما در بحث برنامه‌ریزی، اگر بخش اندکی از این توانایی‌های مدیریتی‌ که وزارت بهداشت برای توسعه طب کلاسیک و رایج به کار گرفته است و خیلی هم موفق بوده صرف طب سنتی بشود، در همین یک سال باقی‌مانده می‌توانیم به دست‌آوردهای بزرگی برسیم. به هر حال مخالفت یا عدم مخالفت وزارت بهداشت به هر توجیهی برای توسعه طب سنتی، مانع رشد طب سنتی نمی‌شود، همچنان که در 30 سال گذشته نشده است. ما از داخل وزارت بهداشت بی‌اطلاع نیستیم و این روش مدیریتی که وزارت بهداشت در پیش گرفته است، باعث کوچک شدن و لطمه به طب سنتی می‌شود، بلکه وزیر باید توجه بیشتری به این معاونت بکند. ناگفته پیداست که اگر وزیر محترم از عملکرد این معاونت ناراضی بوده‌، می‌توانست به‌سراغ گزینه‌های دیگری چون تغییر معاون، افزایش بودجه، حمایت بیشتر و … برود اما به‌خلاف شعار حمایت از طب سنتی به‌یک‌باره این معاونت را به سطح یک اداره‌کل تنزل داد.

رهبر معظم انقلاب نیز که طب سنتی را یکی از دغدغه‌های خود عنوان می‌کنند در ذکر خاطره‌ای فرموده‌اند:
«من در چند سال قبل در اوایل انقلاب، سال 1359 بود، یک سفری با یک هیأتی به هند رفته بودم. آنجا مأموران وزارت خارجه به ما اطلاع دادند که یک بیمارستان گیاه‌درمانی وجود دارد. من خیلی علاقه‌مند شدم که آنجا را ببینم و رفتم دیدم از نزدیک، بیمارستان بسیار وسیع و مفصلی بود، اسم فارسی هم برایش انتخاب کرده بودند به‌نام هم‌درد. ما در آنجا کارهای گیاهی درمانی را دیدیم. بنده آنجا به ذهنم آمد که می‌بایستی (گیاه‌درمانی) را در ایران پیگیری کنیم».

هشدار گاردین در مورد رشد طب سنتی در ایران، باعث تعطیلی آن توسط دولت روحانی شد!/ روح برجام به حجامت هم رحم نکرد

گروه جامعه جهان نیوز ـ  آموزشگاه و درمانگاه مؤسسه تحقیقات حجامت ایران روز دوشنبه ششم اردیبهشت ماه با دستور دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 19 تهران پلمب شد.

متن حکم پلمب آموزشگاه و درمانگاه مؤسسه حجامت ایران که بر در ورودی این دو مرکز نصب شده به این شرح است:

«این مکان حسب دستور مقام قضایی بازپرس شعبه پنجم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 19 تهران به‌علت نداشتن مجوز از مراکز قانونی مربوطه تا اطلاع ثانوی پلمب است».

مؤسسه تحقیقات حجامت ایران در سال 1365 فعالیت خود را توسط حسین خیراندیش آغاز کرد و در سال 69 این مؤسسه به ثبت رسمی رسید و در همین سال فعالیت‌های آموزشی خود را نیز آغاز کرد.

این مؤسسه در سال 73 ــ 72 موفق به دریافت موافقت اصولی از وزارت بهداشت شد و در سال 83 با پیگیری این مؤسسه، بخشنامه وزارت بهداشت مبنی بر ممنوعیت حجامت در سطح کشور با حکم دیوان عدالت و شورای نگهبان ابطال شد و انجام حجامت توسط افراد واجد شرایط، شکل قانونی و رسمی به خود گرفت.

دوره‌های آموزشی و گواهی‌های صادره از سوی مؤسسه تحقیقات حجامت ایران از سال 83 و در پی حکم دیوان عدالت، مورد تأیید رسمی وزارت بهداشت بوده است.

آموزشگاه مؤسسه تحقیقات حجامت ایران و دانشکده علمی تحقیقاتی طب سنتی و مکمل ارمنستان (شعبه ایران) در جنت‌آبادشمالی، خیابان انصار المهدی(عج) واقع شده است.

هفته پیش، حسین خیراندیش رئیس مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، در گفتگویی با اصحاب رسانه، اعلام کرد که فعالان طب اسلامی آمادگی دارند در راستای اقتصاد مقاومتی، پیشنهادهای علمی خود را به وزارت بهداشت ارائه دهند.

وی همچنین از انحلال «معاونت طب سنتی ــ اسلامی» وزارت بهداشت انتقاد کرد و خواستار سازماندهی بیشتر دولت برای ساماندهی فعالان طب سنتی و نیز عطاری‌ها و دانشکده‌های طب سنتی شد.

اما درست یک هفته بعد، با شکایت وزارت بهداشت، مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، «پلمب» شد! هفته پیش از آن نیز معاونت طب سنتی وزارت بهداشت، به «اداره‌کل» تنزل پیدا کرد. «اقدام و عمل» وزارت بهداشت در ستیز با طب سنتی در حالی است که روزهای قبل از انحلال این معاونت، «گاردین» چاپ لندن، در گزارشی مفصل از رونق طب سنتی در ایران گزارش داده بود.

هفته گذشته در پی یک تصمیم‌گیری عجیب، معاونت طب سنتی وزارت بهداشت به سطح اداره‌کل تنزل یافت و جای خود را به معاونت اجتماعی داد. درباره علت این تصمیم گفته شده است که چون تعداد 300 نفر دانشجو و فارغ التحصیل در رشته طب سنتی جوابگوی نیاز کشور نیست به همین دلیل وزیر از عملکرد معاونت رضایت ندارد!
 حسین خیراندیش  در توصیفی کوتاه از تاریخچه طب سنتی در قرون اخیر گفت: براساس استنادات تاریخی، براندازی طب سنتی در ایران یک پروسه 300ساله بود. از سال 1600 تا سال 1914 میلادی برای براندازی طب سنتی ایرانی تلاش شده است و با وضع قانون ضرورت وجود دکترای طب از دانشگاه‌های ایرانی و خارجی آقای دکتر سیریل الگود، تاریخ‌نویس انگلیسی می‌گوید میخ تابوت طب سینوی (طب بوعلی سینا) در ایران کوبیده شد، از آن زمان تا سال 2014 و دستورالعمل مقام معظم رهبری برای لحاظ شدن طب سنتی در نظام درمان کشور دقیقاً یکصد سال تعطیلی بود؛ تعطیلی رسمی.
وی ادامه داد: حال اگر در این اثنا تلاشی بود برای احیای طب سنتی در ایران، تلاشی دولتی نبود، تلاشی مردمی در گوشه و کنار بود برای لحاظ طب سنتی در نظام درمان که منجر شد به توجه وزارت بهداشت به طب سنتی در سال 1385 تا دانشکده‌هایی تأسیس کند و در سال 92 طرح سند توسعه طب سنتی را تهیه کرده و در نتیجه معاونت تشکیل شود.

خیراندیش درباره پیش‌زمینه‌های بازگشت طب سنتی به دوران اوج خود گفت: پس در شرایطی که این طب 100 سال تعطیل بوده، احیای مجددش سخت است، این‌طور نیست که در یک سال و دو سال بشود به شرایط قبل بازگردد، این کار نیازمند فرهنگ‌سازی مردمی، فرهنگ‌سازی فنی میان کارشناسان و متخصصان، فرهنگ‌سازی و ایجاد باور در دل سیاست‌مداران و برنامه‌ریزان کشور، اعتماد به نفس و پافشاری توسط مدیران وزارت بهداشت، مرعوب نشدن توسط کارشناسان و متخصصان داخلی و خارجی وزارت بهداشت و مرعوب نشدن در مقابل تشرهای کسانی که ضرر می‌کنند، است.

خیراندیش همچنین ذکر کرد: اگر یک مدیر با صرف وقت حداقلی برای احیای یک معاونت توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و بعد به‌جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، آن معاونت احیا نمی‌شود. معاونت طب سنتی نباید در سطح یک معاونت یا دانشگاه در نظر گرفته شود زیرا مثلاً در هر حوزه‌ای که بخواهیم دانشگاه آماده کنیم مقدمات از کادر و کتاب و دانشجو و … آماده است اما در حوزه طب سنتی برای آماده کردن مقدمات برای 5 دانشجوی طب سنتی باید مدت‌ها وقت صرف شود تا استاد و کتاب و کادر آموزشی و … فراهم شود زیرا مقدمات آن فراهم نیست.

رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران ادامه داد: لذا نمی‌توان معیار رشد آن را با معیار رشد طب کلاسیک (طب رایج کشور) در سایر معاونت‌ها مقایسه کرد. اکنون همه شرایط برای رشد طب کلاسیک فراهم است؛ به‌انضمام اعتبارات هزاران میلیاردی آن؛ اما با وجود این، به‌برکت توانمندی بالقوه‌ای که در درون طب سنتی وجود دارد و علی‌رغم مخالفت‌ها یا بی‌تمایلی وزارت بهداشت و کادرش به آن، امروز طب سنتی با گرایش مردم روبه‌رو شده به‌نحوی که به‌صورت یک جریان فکری در جامعه شایع شده تا حدی که غربی‌ها که جریانات فکری داخل کشور را تعقیب می‌کنند گزارش کنند.

به گزارش هفته قبل روزنامه گاردین توجه کنید که رشد طب سنتی در ایران را یک هشدار فرهنگی تلقی می‌کند. گاردین در گزارش هفته گذشته که خود که اتفاقاً همزمان با صدور دستور انحلال معاونت طب سنتی در وزارت بهداشت بود، نسبت به رشد اجتماعی طب سنتی در ایران هشدار می‌دهد.

پدر دوره جدید طب سنتی ایران در ادامه گفت: دولت قبل در ماه‌های آخر این معاونت را تشکیل داد، تا تأیید آن توسط دولت جدید یک سال طول کشید و دو سال برنامه‌ریزی کرد و حالا در سال سوم تبدیل شد به اداره‌کل. توجیه‌شان این است که معاونت کار خاصی نکرده است؛ این درست است اما کارهای مقدماتی ممکن است 4 تا 8 سال طول بکشد تا به جایی برسد. امروز وزارت بهداشت باید تمام حمایت خود را از این معاونت بکند و برای محصول 10 سال منتظر بنشیند.

حسین خیراندیش گفت: با توجه به اینکه هم رئیس‌جمهور ما و هم وزیر بهداشت ما استثنائاً عالم به طب سنتی هستند و در مقایسه با دولت‌های قبل عالم‌ترین افراد هستند، لذا باید استفاده مطلوب را ببریم زیرا نمی‌دانیم برای وزیر بعدی چند صد ساعت باید وقت صرف کرد تا نسبت به طب سنتی توجیه شود.

وی در ادامه گفت: از جهتی دیگر اکنون ما دستور مقام معظم رهبری را به‌عنوان سند بالادستی داریم برای طب سنتی که در سال 2014 دستور لازم را برای ضرورت لحاظ طب سنتی در نظام درمانی کشور ارائه کردند و ضمن آن توصیه سیاست‌گذاری مجمع تشخیص مصلحت نظام را داریم و این مسائل را در دولت‌های قبل نداشتیم، از سویی دیگر نمایندگان مجلس و کمیسیون بهداشت اکنون به طب سنتی اشراف دارند و نسبت به کمیسیون قبلی خیلی قوی‌تر است، و از جهت سوم اقبال مردمی را ببینید در درمانگاه‌ها، میزان فروش فقط عرقیات را در کشور ببینید.
خیراندیش در بیان اعتراض خود افزود: من به‌عنوان کسی که 30 سال است در این زمینه تلاش می‌کنم از زبان جمعیت بزرگی از طرفداران طب سنتی در حوزه پزشکی و غیرپزشکی می‌گویم: این یک فریاد اعتراض است. معاونت طب سنتی باید برگردد سر جایش تا فرصتی پیدا کنیم در مجلس آینده یک سازمان برایش ساخته شود. اساساً از روز نخست هم معلوم بود که وزارت بهداشت نمی‌تواند در دل خودش یک نهاد دیگر را پرورش دهد، مثل این است که ما سپاه پاسداران را در دل ارتش تأسیس کردیم که نتیجه نمی‌داد و امام(ره) دستور به حرکت جداگانه این دو نهاد در کنار هم داد. کار اساسی این است که سازمان طب سنتی تأسیس بشود با سازوکار جدا که ابعادش توسط مجلس تعیین شود و دست مجموعه تصمیم‌گیرندگان داخل وزارت بهداشت نباشد، تا آن زمان معاونت باید بماند، ضمن این، معاونت طب سنتی طی سه سال گذشته اگر توانسته باشد کادر داخلی خودش را نسبت به ضرورت طب سنتی توجیه کرده باشد، کار بزرگی کرده است، انتظار بیش از این هم نداریم.
حکیم حسین خیراندیش، رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران گفت: اگر یک مدیر با صرف وقت حداقلی برای احیای یک معاونت در این سطح توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و بعد به‌جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، اهداف  آن معاونت محقق نمی‌شود.

وی در جمع‌بندی صحبت‌های خود گفت: اما در بحث برنامه‌ریزی، اگر بخش اندکی از این توانایی‌های مدیریتی‌ که وزارت بهداشت برای توسعه طب کلاسیک و رایج به کار گرفته است و خیلی هم موفق بوده صرف طب سنتی بشود، در همین یک سال باقی‌مانده می‌توانیم به دست‌آوردهای بزرگی برسیم. به هر حال مخالفت یا عدم مخالفت وزارت بهداشت به هر توجیهی برای توسعه طب سنتی، مانع رشد طب سنتی نمی‌شود، همچنان که در 30 سال گذشته نشده است. ما از داخل وزارت بهداشت بی‌اطلاع نیستیم و این روش مدیریتی که وزارت بهداشت در پیش گرفته است، باعث کوچک شدن و لطمه به طب سنتی می‌شود، بلکه وزیر باید توجه بیشتری به این معاونت بکند. ناگفته پیداست که اگر وزیر محترم از عملکرد این معاونت ناراضی بوده‌، می‌توانست به‌سراغ گزینه‌های دیگری چون تغییر معاون، افزایش بودجه، حمایت بیشتر و … برود اما به‌خلاف شعار حمایت از طب سنتی به‌یک‌باره این معاونت را به سطح یک اداره‌کل تنزل داد.

رهبر معظم انقلاب نیز که طب سنتی را یکی از دغدغه‌های خود عنوان می‌کنند در ذکر خاطره‌ای فرموده‌اند:
«من در چند سال قبل در اوایل انقلاب، سال 1359 بود، یک سفری با یک هیأتی به هند رفته بودم. آنجا مأموران وزارت خارجه به ما اطلاع دادند که یک بیمارستان گیاه‌درمانی وجود دارد. من خیلی علاقه‌مند شدم که آنجا را ببینم و رفتم دیدم از نزدیک، بیمارستان بسیار وسیع و مفصلی بود، اسم فارسی هم برایش انتخاب کرده بودند به‌نام هم‌درد. ما در آنجا کارهای گیاهی درمانی را دیدیم. بنده آنجا به ذهنم آمد که می‌بایستی (گیاه‌درمانی) را در ایران پیگیری کنیم».

هشدار گاردین در مورد رشد طب سنتی در ایران، باعث تعطیلی آن توسط دولت روحانی شد!/ روح برجام به حجامت هم رحم نکرد

آپدیت نود 32 ورژن 8

خبرگزاری اصفحان

اگر مشکل دولت قبل است چرا آن زمان ۲ میلیارد دلار غارت نشد

اگر مشکل دولت قبل است چرا آن زمان ۲ میلیارد دلار غارت نشد

فؤاد ایزدی عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه ، اظهار داشت: اینکه خانواده‌ آمریکایی‌هایی که خارج از آمریکا کشته شده‌اند، بیایند از کشوری شکایت کنند و پول‌های متعلق به مردم آن کشور را تصاحب کنند، خلاف عرف بین‌المللی است.

وی افزود: افراد حقیقی در یک کشور حق ندارند از دولت کشور دیگری شکایت کنند و بانی این عرف بین‌الملل نیز خود آمریکاست، چون دولت آمریکا در کشورهای مختلف افراد بسیاری را کشته است، به همین خاطر این مسئله را مطرح کرده که نباید مردم یک کشوری بتوانند از دولت کشور دیگری شکایت کنند؛ چرا که در این صورت خود آمریکا بیش‌ترین ضرر را متحمل می‌شد.

این کارشناس مسائل آمریکا با تأکید به اینکه حکم دیوان عالی آمریکا خلاف روندی است که خود آمریکایی‌ها سال‌ها پیگیر آن بوده‌اند، گفت: البته دو نفر از اعضای همین دیوان نسبت به این پرونده رأی منفی داده‌اند، دلیل‌شان هم این بود که اگر در دعوای حقوقی، یکی از دو طرف دعوا در کنگره نفوذ داشته باشد، سیستم نباید به‌گونه‌ای عمل کند که کنگره به نفع یکی از طرفین قانون تصویب کند.

ایزدی با طرح این سوال که چرا امروز آمریکا به این فکر افتاده که اموال بلوکه‌شده ما را غارت کند، گفت: چرا آمریکا زمانی که دولت ما دو سال با آن مذاکره کرده، حسن‌نیت نشان داده، حتی بعضی دولتمردان ما نسبت به مقامات آمریکایی سخنان مثبتی بیان کردند و گفتند اوباما آدم باهوش و مؤدبی است و اینکه سعی در کاهش تنش با آمریکا دارند و امتیازات گسترده در حوزه هسته‌ای به آمریکا دادند و به دنبال بهبود روابط هستند، اقدام به غارت اموال ایران کرده است.

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، اضافه کرد: جالب اینجاست که حکم دیوان عالی آمریکا در خصوص غارت اموال ایران، زمانی صادر می‌شود که وزیر خارجه ما در نیویورک است. این هم‌زمانی اتفاقی نیست، حاکمیت آمریکا به‌دنبال بی‌آبرو کردن، مسخره کردن و اهانت به مقامات کشور ما است.

وی افزود: نوع برخورد با مقامات ما این‌گونه است که انگار با ژنرال‌های یک کشور شکست‌خورده برخورد می‌کند و برای اینکه غرور این کشور شکست‌خورده را بیش‌تر بشکند، به مسئولین ما بیش‌تر اهانت می‌کند. یکی از شعارهای دولت یازدهم این بود که ژنرال‌های دیپلماسی را روی کار می‌آوریم، اما در عمل اتفاقی که افتاده، این است که به افراد در سطح بین‌الملل توهین می‌شود.

این کارشناس مسائل آمریکا در ادامه تصریح کرد: سوال اینجاست که ما دو سال چگونه با آمریکایی‌ها گفت‌وگو کردیم که آنان جرأت توهین پیدا کردند و هیچ ترسی نسبت به جمهوری اسلامی ندارند و هیچ دغدغه‌ای نسبت به پاسخ متقابل ایران ندارند.

ایزدی با اشاره به نقض‌های مکرر برجام توسط آمریکا، گفت: وقتی برجام به صورت متعدد از طرف آمریکا نقض شد، مسئولان دیپلماسی ما عکس‌العمل جدی نشان ندادند و گفتند ایمیل می‌زنیم و اینکه هیچ ایرانی را نباید تهدید کرد، چون او به شما ایمیل خواهد زد!

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، خاطرنشان کرد: وقتی وضعیت سیاست خارجی ما را به این سطح کشاندند، خیلی نباید تعجب کنیم که طرف مقابل در برخورد با ما جری‌تر شود. علاوه‌بر این چون دولت، آینده سیاسی خود را به مذاکره و بهبود روابط با آمریکا گره زده، اقدام جدی و متقابلی در برابر بدعهدی‌های آمریکا و غارت اموال بلوکه‌شده ایران، از خود نشان نمی‌دهد.

وی در پاسخ به اینکه گفته شده غارت اموال ایران به خاطر بی‌احتیاطی دولت قبل است، گفت: متأسفانه دوستان می‌خواهند هر مشکلی که پیدا می‌شود را به گردن دولت قبل بیندازند، سوال این است که اگر دولت قبل این مشکل را داشت، پس چگونه در زمان آن دولت ۲ میلیارد دلار غارت نشد و امروز دولت آمریکا تصمیم به صادر کردن این حکم گرفته است.

ایزدی ادامه داد: اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران در همین دو سال گذشته از جمله نقض برجام و غارت اموال بلوکه‌شده، همگی به تأیید قوه مجریه آمریکا رسیده است. همین جان کری که وزیر خارجه ما با او دست می‌دهد و عکس می‌گیرد، رئیس راهزنان و دزدان اموال ایران است.

این کارشناس مسائل آمریکا با انتقاد از فروش آب سنگین ایران به آمریکا، گفت: چرا در همین هفته که آمریکا اعلام کرده می‌خواهد ۲ میلیارد دلار از اموال ایران را غارت کند، دولت می‌خواهد با حفظ روند گذشته، داشته‌های هسته‌ای کشورمان از جمله همین آب سنگین اراک را به آمریکا آن هم به قیمت ۸ میلیون دلار بفروشد. چرا دولت اصرار دارد این اهانت‌ها را بپذیرد، اما روند خود را تغییر ندهد.

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، تأکید کرد: ما در حوزه هسته‌ای امتیازات گسترده‌ای دادیم و بر روی کاغذ امتیازات محدودی گرفتیم که در عمل نیز محقق نشد و علاوه بر آن پول‌های ما هم توسط آمریکا غارت شد، این روند اگر فاجعه در سیاست خارجی نیست، پس چیست؟

ایزدی اضافه کرد: اینکه تمام تحلیل‌های دولت در حوزه سیاست خارجی اشتباه از آب درآید و در این بین به منافع ملی ضربه وارد شود و امتیازات گسترده‌ای به آمریکا داده شود، درحالی که پول‌هایمان را نیز آمریکا به غارت می‌برد، جز فاجعه، چیز دیگری است؟ ما نیاز به بازبینی در حوزه سیاست خارجی داریم.

وی با بیان اینکه دیپلماسی خواهش در مقابل آمریکا جواب نمی‌دهد، گفت: اینکه ما برجام را به گونه‌ای بنویسیم که در نهایت دست طرف مقابل باز باشد تا هر طور که خواست با آن برخورد کند، وزیر خارجه و رئیس بانک مرکزی ما مجبور شوند به نیویورک بروند و خواهش کنند که فلان امتیاز را به ما بدهید، پذیرفته نیست.

این کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: البته آمریکایی‌ها هم نمی‌خواهند تیمی که اکنون در ایران سر کار است، زمین بخورد، به همین خاطر شاید چند شکلات نیز به اینان بدهد تا در دوره بعد انتخابات نیز حرفی برای گفتن داشته باشند، منتهی ساختار تحریم‌ها سر جایش قرار دارد و وضعیت فعلی ما این‌گونه است که ما به خسارت محض رسیده‌ایم.

اگر مشکل دولت قبل است چرا آن زمان ۲ میلیارد دلار غارت نشد

فؤاد ایزدی عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه ، اظهار داشت: اینکه خانواده‌ آمریکایی‌هایی که خارج از آمریکا کشته شده‌اند، بیایند از کشوری شکایت کنند و پول‌های متعلق به مردم آن کشور را تصاحب کنند، خلاف عرف بین‌المللی است.

وی افزود: افراد حقیقی در یک کشور حق ندارند از دولت کشور دیگری شکایت کنند و بانی این عرف بین‌الملل نیز خود آمریکاست، چون دولت آمریکا در کشورهای مختلف افراد بسیاری را کشته است، به همین خاطر این مسئله را مطرح کرده که نباید مردم یک کشوری بتوانند از دولت کشور دیگری شکایت کنند؛ چرا که در این صورت خود آمریکا بیش‌ترین ضرر را متحمل می‌شد.

این کارشناس مسائل آمریکا با تأکید به اینکه حکم دیوان عالی آمریکا خلاف روندی است که خود آمریکایی‌ها سال‌ها پیگیر آن بوده‌اند، گفت: البته دو نفر از اعضای همین دیوان نسبت به این پرونده رأی منفی داده‌اند، دلیل‌شان هم این بود که اگر در دعوای حقوقی، یکی از دو طرف دعوا در کنگره نفوذ داشته باشد، سیستم نباید به‌گونه‌ای عمل کند که کنگره به نفع یکی از طرفین قانون تصویب کند.

ایزدی با طرح این سوال که چرا امروز آمریکا به این فکر افتاده که اموال بلوکه‌شده ما را غارت کند، گفت: چرا آمریکا زمانی که دولت ما دو سال با آن مذاکره کرده، حسن‌نیت نشان داده، حتی بعضی دولتمردان ما نسبت به مقامات آمریکایی سخنان مثبتی بیان کردند و گفتند اوباما آدم باهوش و مؤدبی است و اینکه سعی در کاهش تنش با آمریکا دارند و امتیازات گسترده در حوزه هسته‌ای به آمریکا دادند و به دنبال بهبود روابط هستند، اقدام به غارت اموال ایران کرده است.

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، اضافه کرد: جالب اینجاست که حکم دیوان عالی آمریکا در خصوص غارت اموال ایران، زمانی صادر می‌شود که وزیر خارجه ما در نیویورک است. این هم‌زمانی اتفاقی نیست، حاکمیت آمریکا به‌دنبال بی‌آبرو کردن، مسخره کردن و اهانت به مقامات کشور ما است.

وی افزود: نوع برخورد با مقامات ما این‌گونه است که انگار با ژنرال‌های یک کشور شکست‌خورده برخورد می‌کند و برای اینکه غرور این کشور شکست‌خورده را بیش‌تر بشکند، به مسئولین ما بیش‌تر اهانت می‌کند. یکی از شعارهای دولت یازدهم این بود که ژنرال‌های دیپلماسی را روی کار می‌آوریم، اما در عمل اتفاقی که افتاده، این است که به افراد در سطح بین‌الملل توهین می‌شود.

این کارشناس مسائل آمریکا در ادامه تصریح کرد: سوال اینجاست که ما دو سال چگونه با آمریکایی‌ها گفت‌وگو کردیم که آنان جرأت توهین پیدا کردند و هیچ ترسی نسبت به جمهوری اسلامی ندارند و هیچ دغدغه‌ای نسبت به پاسخ متقابل ایران ندارند.

ایزدی با اشاره به نقض‌های مکرر برجام توسط آمریکا، گفت: وقتی برجام به صورت متعدد از طرف آمریکا نقض شد، مسئولان دیپلماسی ما عکس‌العمل جدی نشان ندادند و گفتند ایمیل می‌زنیم و اینکه هیچ ایرانی را نباید تهدید کرد، چون او به شما ایمیل خواهد زد!

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، خاطرنشان کرد: وقتی وضعیت سیاست خارجی ما را به این سطح کشاندند، خیلی نباید تعجب کنیم که طرف مقابل در برخورد با ما جری‌تر شود. علاوه‌بر این چون دولت، آینده سیاسی خود را به مذاکره و بهبود روابط با آمریکا گره زده، اقدام جدی و متقابلی در برابر بدعهدی‌های آمریکا و غارت اموال بلوکه‌شده ایران، از خود نشان نمی‌دهد.

وی در پاسخ به اینکه گفته شده غارت اموال ایران به خاطر بی‌احتیاطی دولت قبل است، گفت: متأسفانه دوستان می‌خواهند هر مشکلی که پیدا می‌شود را به گردن دولت قبل بیندازند، سوال این است که اگر دولت قبل این مشکل را داشت، پس چگونه در زمان آن دولت ۲ میلیارد دلار غارت نشد و امروز دولت آمریکا تصمیم به صادر کردن این حکم گرفته است.

ایزدی ادامه داد: اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران در همین دو سال گذشته از جمله نقض برجام و غارت اموال بلوکه‌شده، همگی به تأیید قوه مجریه آمریکا رسیده است. همین جان کری که وزیر خارجه ما با او دست می‌دهد و عکس می‌گیرد، رئیس راهزنان و دزدان اموال ایران است.

این کارشناس مسائل آمریکا با انتقاد از فروش آب سنگین ایران به آمریکا، گفت: چرا در همین هفته که آمریکا اعلام کرده می‌خواهد ۲ میلیارد دلار از اموال ایران را غارت کند، دولت می‌خواهد با حفظ روند گذشته، داشته‌های هسته‌ای کشورمان از جمله همین آب سنگین اراک را به آمریکا آن هم به قیمت ۸ میلیون دلار بفروشد. چرا دولت اصرار دارد این اهانت‌ها را بپذیرد، اما روند خود را تغییر ندهد.

عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، تأکید کرد: ما در حوزه هسته‌ای امتیازات گسترده‌ای دادیم و بر روی کاغذ امتیازات محدودی گرفتیم که در عمل نیز محقق نشد و علاوه بر آن پول‌های ما هم توسط آمریکا غارت شد، این روند اگر فاجعه در سیاست خارجی نیست، پس چیست؟

ایزدی اضافه کرد: اینکه تمام تحلیل‌های دولت در حوزه سیاست خارجی اشتباه از آب درآید و در این بین به منافع ملی ضربه وارد شود و امتیازات گسترده‌ای به آمریکا داده شود، درحالی که پول‌هایمان را نیز آمریکا به غارت می‌برد، جز فاجعه، چیز دیگری است؟ ما نیاز به بازبینی در حوزه سیاست خارجی داریم.

وی با بیان اینکه دیپلماسی خواهش در مقابل آمریکا جواب نمی‌دهد، گفت: اینکه ما برجام را به گونه‌ای بنویسیم که در نهایت دست طرف مقابل باز باشد تا هر طور که خواست با آن برخورد کند، وزیر خارجه و رئیس بانک مرکزی ما مجبور شوند به نیویورک بروند و خواهش کنند که فلان امتیاز را به ما بدهید، پذیرفته نیست.

این کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: البته آمریکایی‌ها هم نمی‌خواهند تیمی که اکنون در ایران سر کار است، زمین بخورد، به همین خاطر شاید چند شکلات نیز به اینان بدهد تا در دوره بعد انتخابات نیز حرفی برای گفتن داشته باشند، منتهی ساختار تحریم‌ها سر جایش قرار دارد و وضعیت فعلی ما این‌گونه است که ما به خسارت محض رسیده‌ایم.

اگر مشکل دولت قبل است چرا آن زمان ۲ میلیارد دلار غارت نشد

آپدیت آفلاین نود 32 ورژن 4

car

فریب در ازدواج چیست و برخورد قانونی با آن چگونه است؟

فریب در ازدواج چیست و برخورد قانونی با آن چگونه است؟

پرسش مطرح شده درباره فریب در ازدواج از کارشناسان وکیل‌آنلاین این است:

با سلام به کارشناسان محترم : شوهرم دادخواست تمکین به دادگاه خانواده داده است هنوز سرزندگی مشترک نرفتنه ایم و۱ ماه بعد از عقد مشکلاتی برای ما بوجود امده است و جداگانه زندگی می کنیم و اختلافاتی داریم و فهمیدم که قبل از عقد شوهرم مشکل بیماری دیابت داشته است به من نگفته است و دارای مشکل روحی و روانی و عصبی است و مصرف دارو هم دارد به تازگی مطلع شدم این موضوعات را و از زمانی که فهمیدم دروغگو بوده است درگیری شروع شده است الان دادخواست تمکین داده است چند روز دیگر وقت دادرسی دارم در دادگاه خانواده سوال من اینجاست : طبق قانون می توانیم از دادگاه به علت این بیماری دیابت مادر زادیش و مشکل اعصاب و روان وی تقاضا کنم به پزشکی قانونی کشور معرفی شود دادگاه تقاضای من را قبول دارد یا خیر ؟ بعدش ماده قانونی در این خصوص وجود دارد که استناد به ان کنم برای دادگاه قانع کننده باشد یا خیر ؟ خواهشا” در این خصوص مرا راهنمایی و کمک و مساعدت فرمایید ممنون هستم از شما زحمت کشان
پاسخ کارشناس: در پاسخ به سوال شما باید بیان داشت که اینکه همسر شما دارای بیماری هایی بوده که از شما مخفی نموده در صورت وجود شرایط قانونی، شما این امکان را خواهید داشت تا علاوه بر طرح شکایت کیفری فریب در ازدواج، نکاح خود را فسخ نمایید.
مطابق ماده ۶۴۷ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی چنانچه هریک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتکب، به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم می‌گردد.
اما توجه به نکاتی ضروری است:
۱٫ مطابق قانون خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند، خیار او ساقط می شود.(ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی)، بنابراین شما بعد از اطلاع از امراض و مشکلات همسرتان می بایست حق فسخ قانونی ایجاد شده برای خودتان را اعمال می نمودید.
۲٫ محقق شدن جرم فریب در ازدواج وابسته به شرایطی خاص می باشد. مثلا آنکه شوهرتان قصد فریفتن و فریب دادن شما را داشته باشد.
۳٫ امور واهی که مرد بوسیله آن زن را فریب می‌دهد، زمانی برای مرد مسئولیت کیفری خواهد داشت که ازدواج بر مبنای هر یک از آن امور واهی صورت گرفته باشد.

فریب در ازدواج چیست و برخورد قانونی با آن چگونه است؟

(image) پرسش مطرح شده درباره فریب در ازدواج از کارشناسان وکیل‌آنلاین این است:

با سلام به کارشناسان محترم : شوهرم دادخواست تمکین به دادگاه خانواده داده است هنوز سرزندگی مشترک نرفتنه ایم و۱ ماه بعد از عقد مشکلاتی برای ما بوجود امده است و جداگانه زندگی می کنیم و اختلافاتی داریم و فهمیدم که قبل از عقد شوهرم مشکل بیماری دیابت داشته است به من نگفته است و دارای مشکل روحی و روانی و عصبی است و مصرف دارو هم دارد به تازگی مطلع شدم این موضوعات را و از زمانی که فهمیدم دروغگو بوده است درگیری شروع شده است الان دادخواست تمکین داده است چند روز دیگر وقت دادرسی دارم در دادگاه خانواده سوال من اینجاست : طبق قانون می توانیم از دادگاه به علت این بیماری دیابت مادر زادیش و مشکل اعصاب و روان وی تقاضا کنم به پزشکی قانونی کشور معرفی شود دادگاه تقاضای من را قبول دارد یا خیر ؟ بعدش ماده قانونی در این خصوص وجود دارد که استناد به ان کنم برای دادگاه قانع کننده باشد یا خیر ؟ خواهشا” در این خصوص مرا راهنمایی و کمک و مساعدت فرمایید ممنون هستم از شما زحمت کشان
پاسخ کارشناس: در پاسخ به سوال شما باید بیان داشت که اینکه همسر شما دارای بیماری هایی بوده که از شما مخفی نموده در صورت وجود شرایط قانونی، شما این امکان را خواهید داشت تا علاوه بر طرح شکایت کیفری فریب در ازدواج، نکاح خود را فسخ نمایید.
مطابق ماده ۶۴۷ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی چنانچه هریک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتکب، به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم می‌گردد.
اما توجه به نکاتی ضروری است:
۱٫ مطابق قانون خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند، خیار او ساقط می شود.(ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی)، بنابراین شما بعد از اطلاع از امراض و مشکلات همسرتان می بایست حق فسخ قانونی ایجاد شده برای خودتان را اعمال می نمودید.
۲٫ محقق شدن جرم فریب در ازدواج وابسته به شرایطی خاص می باشد. مثلا آنکه شوهرتان قصد فریفتن و فریب دادن شما را داشته باشد.
۳٫ امور واهی که مرد بوسیله آن زن را فریب می‌دهد، زمانی برای مرد مسئولیت کیفری خواهد داشت که ازدواج بر مبنای هر یک از آن امور واهی صورت گرفته باشد.

فریب در ازدواج چیست و برخورد قانونی با آن چگونه است؟

خرید بک لینک

بازی

منافع ملی یا منافع آن دیگران؟

منافع ملی یا منافع آن دیگران؟

جهان نیوز – عباس سلیمی نمین: به نقد کشیدن سخنان و مواضع مسئولان و دست‌اندرکاران امور کشور از سوی هر شهروندی صورت گیرد امری پسندیده است مشروط به آنکه در چارچوب صیانت از مصالح ملت و تقویت قدرت ملی صورت گیرد.
 
قطعاً این مهم زمانی به بهترین وجه ممکن تأمین خواهد شد که علاوه بر قید مورد اشاره، منتقد شناخت لازم از موضوع نیز داشته باشد. بر این اساس اگر ناقد سعی کند حتی المقدور در دایره مزیت شناختی خود به نقد دیگران بپردازد می‌تواند مثمر ثمرتر باشد.
 
پرگویی و سرک کشیدن به همه حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … از جمله آفات جدی اهداف نقدی سازنده است؛ به‌ویژه زمانی که از موضع دانشگاه سخن می‌گوییم نباید با شتابزدگی در بیان، جایگاه رفیع علمی ــ پژوهشی آن را به ژورنالیسمی سطحی تنزل بخشیم.
 
جناب آقای صادق زیباکلام هفته گذشته در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع رسانی «انتخاب خبر»، ناکارآمد خوانده شدن «برجام» توسط جناب آقای عزیز جعفری را از یک سو نقض قاعده عدم‌دخالت نیروهای مسلح در امور سیاسی خوانده است و از دیگر سو خبر از رضایت کامل مردم از برجام می‌دهد.
 
البته ناقد محترم بر همین اساس فراتر رفته و مدعی می‌شود: «یک جریان سیاسی خاص که طرفداران دولت سابق هستند از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم مخالف مذاکرات و توافق هسته‌ای بودند و مشخص است که دلیل و انگیزه آنها همسویی با منافع ملی نیست بلکه منافع سیاسی و جناحی را اولویت قرار داده و متأسفانه سردار جعفری هم با این طیف سیاسی همسویی می‌کند.» (انتخاب خبر 95.01.21)
 
در این رابطه باید گفت اولاً؛ مقوله‌ای که نیروهای مسلح از آن منع گشته‌اند ورود به دسته بندی‌های حزبی و گروهی است و نه اظهار نظر در مورد یک موضوع سیاسی یا اقتصادی؛ بنابراین عنوان داشتن این جمله که «موضع‌گیری سردار جعفری کاملاً مصداق جهتگیری سیاسی است.» بی‌معنا و سست تلقی خواهد شد؛ زیرا بنا نیست شخصیت‌هایی چون ایشان جهتگیری سیاسی نداشته باشند.
 
روشن است که جهتگیری حزبی و جهتگیری سیاسی دو مقوله متفاوت به حساب می‌آید. ثانیاً؛ انتقاداتی که بسیاری از صاحب‌نظران دانشگاهی و سیاسی از برجام کرده‌اند نه از کلیات آن بلکه مربوط به تضمین پایبندی آمریکا به تعهداتش بوده است. آیا هرروز که می‌گذرد صحت این انتقادات روشن‌تر نمی‌شود؟
 
ثالثاً؛ در حالی که امروز مقامات دولت یازدهم به‌صراحت از عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش در چارچوب برجام سخن می‌گویند چگونه آقای زیباکلام حکم می‌راند: «بیانات فرمانده سپاه در جهت منافع ملی نیست بلکه مخالفت صریح و موضع‌گیری سیاسی علیه دولت منتخب مردم است.» (همان)
 
حتی اگر انتقاد آقای عزیز جعفری متوجه عملکرد دولت بود بر اساس چه‌منطقی باید آن را خلاف مصالح ملی خواند؟ آیا هر انتقادی به دولت باید با چنین چماقی سرکوب شود یا باید با استدلال دلیل وارد نبودن انتقاد مشخص گردد؟ همه می‌دانند که دغدغه اکثریت صاحب‌نظران، گنجانده نشدن تضمین‌های لازم در برجام برای جلوگیری از نقض عهد آمریکا است.
 
انتقاد شدیداللحن رئیس بانک مرکزی بعد از ملاقات با وزیر خزانه داری آمریکا مبنی بر اینکه آمریکا به‌خلاف تعهداتش تحریم‌های مالی را برنمی‌دارد بهترین گواه است که دغدغه شخصیت‌هایی چون آقای عزیز جعفری دقیق و بجا بوده است. آقای سیف در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ گفت: «تقریباً هیچ‌چیز از برجام عاید ایران نشده است.» (تابناک، 95.01.27)
 
جالب اینکه بعد از اعتراض آقای سیف به عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش سخنگوی کاخ سفید پاسخ داد: «اعطای دسترسی به نظام مالی دنیا برای ایران جزو تعهدات کشورش تحت برجام نیست.» (سایت انتخاب، 95.01.27)
 
اکنون جای طرح این سؤال است که آیا افراد هجمه‌برنده به منتقدان بدعهدی آمریکا و معتقدان به لزوم گرفتن تضمین‌های قوی‌تر از این کشور قصد دفاع از دولت یازدهم را دارند یا دولت واشنگتن؟
 
چرا باید بعضی با اتهام‌زنی‌های دست و دلبازانه به این و آن نگذارند مشخص شود که این آمریکاست که برجام را ناکارآمد کرده است؟

منافع ملی یا منافع آن دیگران؟

جهان نیوز – عباس سلیمی نمین: به نقد کشیدن سخنان و مواضع مسئولان و دست‌اندرکاران امور کشور از سوی هر شهروندی صورت گیرد امری پسندیده است مشروط به آنکه در چارچوب صیانت از مصالح ملت و تقویت قدرت ملی صورت گیرد.
 
قطعاً این مهم زمانی به بهترین وجه ممکن تأمین خواهد شد که علاوه بر قید مورد اشاره، منتقد شناخت لازم از موضوع نیز داشته باشد. بر این اساس اگر ناقد سعی کند حتی المقدور در دایره مزیت شناختی خود به نقد دیگران بپردازد می‌تواند مثمر ثمرتر باشد.
 
پرگویی و سرک کشیدن به همه حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … از جمله آفات جدی اهداف نقدی سازنده است؛ به‌ویژه زمانی که از موضع دانشگاه سخن می‌گوییم نباید با شتابزدگی در بیان، جایگاه رفیع علمی ــ پژوهشی آن را به ژورنالیسمی سطحی تنزل بخشیم.
 
جناب آقای صادق زیباکلام هفته گذشته در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع رسانی «انتخاب خبر»، ناکارآمد خوانده شدن «برجام» توسط جناب آقای عزیز جعفری را از یک سو نقض قاعده عدم‌دخالت نیروهای مسلح در امور سیاسی خوانده است و از دیگر سو خبر از رضایت کامل مردم از برجام می‌دهد.
 
البته ناقد محترم بر همین اساس فراتر رفته و مدعی می‌شود: «یک جریان سیاسی خاص که طرفداران دولت سابق هستند از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم مخالف مذاکرات و توافق هسته‌ای بودند و مشخص است که دلیل و انگیزه آنها همسویی با منافع ملی نیست بلکه منافع سیاسی و جناحی را اولویت قرار داده و متأسفانه سردار جعفری هم با این طیف سیاسی همسویی می‌کند.» (انتخاب خبر 95.01.21)
 
در این رابطه باید گفت اولاً؛ مقوله‌ای که نیروهای مسلح از آن منع گشته‌اند ورود به دسته بندی‌های حزبی و گروهی است و نه اظهار نظر در مورد یک موضوع سیاسی یا اقتصادی؛ بنابراین عنوان داشتن این جمله که «موضع‌گیری سردار جعفری کاملاً مصداق جهتگیری سیاسی است.» بی‌معنا و سست تلقی خواهد شد؛ زیرا بنا نیست شخصیت‌هایی چون ایشان جهتگیری سیاسی نداشته باشند.
 
روشن است که جهتگیری حزبی و جهتگیری سیاسی دو مقوله متفاوت به حساب می‌آید. ثانیاً؛ انتقاداتی که بسیاری از صاحب‌نظران دانشگاهی و سیاسی از برجام کرده‌اند نه از کلیات آن بلکه مربوط به تضمین پایبندی آمریکا به تعهداتش بوده است. آیا هرروز که می‌گذرد صحت این انتقادات روشن‌تر نمی‌شود؟
 
ثالثاً؛ در حالی که امروز مقامات دولت یازدهم به‌صراحت از عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش در چارچوب برجام سخن می‌گویند چگونه آقای زیباکلام حکم می‌راند: «بیانات فرمانده سپاه در جهت منافع ملی نیست بلکه مخالفت صریح و موضع‌گیری سیاسی علیه دولت منتخب مردم است.» (همان)
 
حتی اگر انتقاد آقای عزیز جعفری متوجه عملکرد دولت بود بر اساس چه‌منطقی باید آن را خلاف مصالح ملی خواند؟ آیا هر انتقادی به دولت باید با چنین چماقی سرکوب شود یا باید با استدلال دلیل وارد نبودن انتقاد مشخص گردد؟ همه می‌دانند که دغدغه اکثریت صاحب‌نظران، گنجانده نشدن تضمین‌های لازم در برجام برای جلوگیری از نقض عهد آمریکا است.
 
انتقاد شدیداللحن رئیس بانک مرکزی بعد از ملاقات با وزیر خزانه داری آمریکا مبنی بر اینکه آمریکا به‌خلاف تعهداتش تحریم‌های مالی را برنمی‌دارد بهترین گواه است که دغدغه شخصیت‌هایی چون آقای عزیز جعفری دقیق و بجا بوده است. آقای سیف در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ گفت: «تقریباً هیچ‌چیز از برجام عاید ایران نشده است.» (تابناک، 95.01.27)
 
جالب اینکه بعد از اعتراض آقای سیف به عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش سخنگوی کاخ سفید پاسخ داد: «اعطای دسترسی به نظام مالی دنیا برای ایران جزو تعهدات کشورش تحت برجام نیست.» (سایت انتخاب، 95.01.27)
 
اکنون جای طرح این سؤال است که آیا افراد هجمه‌برنده به منتقدان بدعهدی آمریکا و معتقدان به لزوم گرفتن تضمین‌های قوی‌تر از این کشور قصد دفاع از دولت یازدهم را دارند یا دولت واشنگتن؟
 
چرا باید بعضی با اتهام‌زنی‌های دست و دلبازانه به این و آن نگذارند مشخص شود که این آمریکاست که برجام را ناکارآمد کرده است؟

منافع ملی یا منافع آن دیگران؟

خرید بک لینک

اخبار دنیای دیجیتال

رهبری دستور بدهند، عینا درصدد تحقق آن خواهیم بود

رهبری دستور بدهند، عینا درصدد تحقق آن خواهیم بود

به گزارش جهان، حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور در نخستین نشست هیأت دولت در سال 1395 با تبریک سال نو به اعضای هیات دولت و خانواده آن ها و همچنین قدردانی از تلاش های آنان در طول سال گذشته، گفت: امروز شرایط بر اثر کارهای مقدماتی که در سال های قبل و بویژه سال 1394 انجام شده است، برای کار و تلاش و بهره برداری از این مقدمات آماده تر است.

روحانی در این جلسه که شامگاه یکشنبه برگزار شد، توافق هسته ای را یک رویداد ماندگار در تاریخ ایران و جهان دانست که از لحاظ حقوقی، سیاسی و اقتصادی با اهمیت تلقی می شود.

وی با توجه به گذشت دو ماه از شکل گیری تفاهم، دستگاه های اجرایی را موظف نمود که گزارش دقیقی از تغییرات ایجاد شده پس از توافق هسته ای به مردم ارایه دهند.

رییس جمهوری بهره مندی بیشتر از آثار این توافق را مستلزم زمان بیشتری دانست که به تدریج زمینه های مساعدتری برای جذب سرمایه و تکنولوژی و تعاملات اقتصادی فراهم خواهد شد.

 روحانی همچنین با اعلام اینکه دولت و هیات نظارت بر اجرای توافق هسته ای با جدیت تمامی تعهدات طرف مقابل را رصد می کند، اظهار داشت: نه دولت ما جناحی است و نه رییس جمهور. دولت تدبیر و امید یک دولت فراجناحی است.

وی همگان را به تقویت وحدت، تحمل یکدیگر و همکاری با هم توصیه نمود و تصریح کرد: برای جامعه ای که در اندیشه وحدت جهان اسلام است تعامل با یکدیگر در درون جامعه با اشتراکات فراوان، نشانه خوبی برای وفاداری به این آرمان اسلامی است.

رییس جمهوری ادامه داد: متاسفانه عده ای دنبال تفرقه و اختلاف افکنی هستند. با صراحت اعلام می کنم که رهبری، رهبر همه ماست. طبق معیارهای شرعی، قانونی و ملی دولت به طور کامل از رهنمودهای رهبری تبعیت می کند و هر زمانی که دستور بدهند، عینا درصدد تحقق آن خواهیم بود.

روحانی خاطر نشان کرد: عظمت رهبری عظمت همه ما، عظمت نظام و کشور است و تضعیف ایشان، تضعیف همه ما، کشور و نظام است.

رییس جمهوری شکاف و اختلاف  را به ضرر همه دانست و تاکید کرد: به طور قطع دشمنان این ملت از بروز شکاف استقبال می کنند و در این صورت است که زمینه را برای توطئه های خود مساعد می بینند. امنیت امروز ایران در منطقه پرآشوب نتیجه همدلی و همزبانی دولت و ملت است.

روحانی با استقبال از نامگذاری سال 1395 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» خاطر نشان کرد: این نشان می دهد که مسئله اصلی به تشخیص رهبری هم اقتصاد است و ما عمیقا به این سیاست اعتقاد داریم و از همه وزرا می خواهم که ضمن گزارش اقداماتی که تاکنون در جهت تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی انجام داده اند، همه تلاش خود را برای پیگیری و اجرای کامل این سیاست ها بکار گیرند.

رییس جمهوری مهم ترین نکته در برجام را ایجاد یک فضای مناسب برای تعامل و برداشتن موانع دانست و رغبت روزافزون کشورهای اروپایی و منطقه برای همکاری با ایران را یک امر واقعی که نشان از تغییر شرایط دارد، عنوان کرد.

روحانی اقداماتی که برای دفاع از امنیت کشور انجام می شود را مورد حمایت قاطع دولت دانسته و تصریح کرد: هر اقدامی که برای تقویت بنیه دفاعی کشور لازم باشد، دنبال می کنیم و این یک سیاست راهبردی ماست اما در عین حال بایستی مراقب باشیم که دشمنان ایران هیچ بهانه ای برای سوء استفاده پیدا نکنند.

رییس جمهوری پیشرفت آینده کشور را در سایه امید و اعتماد دانسته و همه دولتمردان و رسانه ها بویژه رسانه ملی را به تقویت این دو سرمایه بزرگ توصیه نمود.

روحانی اظهار داشت:امروز این امید به آینده و اعتماد به دولت در کشور وجود دارد و همه باید تلاش کنیم که این سرمایه تخریب نشود. باید آگاه باشیم که صهیونیست ها با تمام امکاناتشان در آمریکا، اروپا و منطقه درصدد جلوگیری از توافق هسته ای و تخریب در اجرای برجام بوده و هستند و نباید گذاشت موفق شوند.

رییس جمهوری از همه اعضای هیات دولت خواست برای تحقق رشد حداقل 5 درصدی تولید ملی در سال 1395، طرح عملیاتی خود را به ستاد اقتصاد مقاومتی ارایه کنند و این ستاد را موظف به پیگیری و گزارش اقدامات عملی دستگاه ها نمود.
منبع: فارس

رهبری دستور بدهند، عینا درصدد تحقق آن خواهیم بود

به گزارش جهان، حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور در نخستین نشست هیأت دولت در سال 1395 با تبریک سال نو به اعضای هیات دولت و خانواده آن ها و همچنین قدردانی از تلاش های آنان در طول سال گذشته، گفت: امروز شرایط بر اثر کارهای مقدماتی که در سال های قبل و بویژه سال 1394 انجام شده است، برای کار و تلاش و بهره برداری از این مقدمات آماده تر است.

روحانی در این جلسه که شامگاه یکشنبه برگزار شد، توافق هسته ای را یک رویداد ماندگار در تاریخ ایران و جهان دانست که از لحاظ حقوقی، سیاسی و اقتصادی با اهمیت تلقی می شود.

وی با توجه به گذشت دو ماه از شکل گیری تفاهم، دستگاه های اجرایی را موظف نمود که گزارش دقیقی از تغییرات ایجاد شده پس از توافق هسته ای به مردم ارایه دهند.

رییس جمهوری بهره مندی بیشتر از آثار این توافق را مستلزم زمان بیشتری دانست که به تدریج زمینه های مساعدتری برای جذب سرمایه و تکنولوژی و تعاملات اقتصادی فراهم خواهد شد.

 روحانی همچنین با اعلام اینکه دولت و هیات نظارت بر اجرای توافق هسته ای با جدیت تمامی تعهدات طرف مقابل را رصد می کند، اظهار داشت: نه دولت ما جناحی است و نه رییس جمهور. دولت تدبیر و امید یک دولت فراجناحی است.

وی همگان را به تقویت وحدت، تحمل یکدیگر و همکاری با هم توصیه نمود و تصریح کرد: برای جامعه ای که در اندیشه وحدت جهان اسلام است تعامل با یکدیگر در درون جامعه با اشتراکات فراوان، نشانه خوبی برای وفاداری به این آرمان اسلامی است.

رییس جمهوری ادامه داد: متاسفانه عده ای دنبال تفرقه و اختلاف افکنی هستند. با صراحت اعلام می کنم که رهبری، رهبر همه ماست. طبق معیارهای شرعی، قانونی و ملی دولت به طور کامل از رهنمودهای رهبری تبعیت می کند و هر زمانی که دستور بدهند، عینا درصدد تحقق آن خواهیم بود.

روحانی خاطر نشان کرد: عظمت رهبری عظمت همه ما، عظمت نظام و کشور است و تضعیف ایشان، تضعیف همه ما، کشور و نظام است.

رییس جمهوری شکاف و اختلاف  را به ضرر همه دانست و تاکید کرد: به طور قطع دشمنان این ملت از بروز شکاف استقبال می کنند و در این صورت است که زمینه را برای توطئه های خود مساعد می بینند. امنیت امروز ایران در منطقه پرآشوب نتیجه همدلی و همزبانی دولت و ملت است.

روحانی با استقبال از نامگذاری سال 1395 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» خاطر نشان کرد: این نشان می دهد که مسئله اصلی به تشخیص رهبری هم اقتصاد است و ما عمیقا به این سیاست اعتقاد داریم و از همه وزرا می خواهم که ضمن گزارش اقداماتی که تاکنون در جهت تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی انجام داده اند، همه تلاش خود را برای پیگیری و اجرای کامل این سیاست ها بکار گیرند.

رییس جمهوری مهم ترین نکته در برجام را ایجاد یک فضای مناسب برای تعامل و برداشتن موانع دانست و رغبت روزافزون کشورهای اروپایی و منطقه برای همکاری با ایران را یک امر واقعی که نشان از تغییر شرایط دارد، عنوان کرد.

روحانی اقداماتی که برای دفاع از امنیت کشور انجام می شود را مورد حمایت قاطع دولت دانسته و تصریح کرد: هر اقدامی که برای تقویت بنیه دفاعی کشور لازم باشد، دنبال می کنیم و این یک سیاست راهبردی ماست اما در عین حال بایستی مراقب باشیم که دشمنان ایران هیچ بهانه ای برای سوء استفاده پیدا نکنند.

رییس جمهوری پیشرفت آینده کشور را در سایه امید و اعتماد دانسته و همه دولتمردان و رسانه ها بویژه رسانه ملی را به تقویت این دو سرمایه بزرگ توصیه نمود.

روحانی اظهار داشت:امروز این امید به آینده و اعتماد به دولت در کشور وجود دارد و همه باید تلاش کنیم که این سرمایه تخریب نشود. باید آگاه باشیم که صهیونیست ها با تمام امکاناتشان در آمریکا، اروپا و منطقه درصدد جلوگیری از توافق هسته ای و تخریب در اجرای برجام بوده و هستند و نباید گذاشت موفق شوند.

رییس جمهوری از همه اعضای هیات دولت خواست برای تحقق رشد حداقل 5 درصدی تولید ملی در سال 1395، طرح عملیاتی خود را به ستاد اقتصاد مقاومتی ارایه کنند و این ستاد را موظف به پیگیری و گزارش اقدامات عملی دستگاه ها نمود.
منبع: فارس

رهبری دستور بدهند، عینا درصدد تحقق آن خواهیم بود

علم و فناوری

ساخت بنر